ایده یابان نواندیش - مجله‌ اینترنتی آموزشی علمی

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
راهنمای نگارش پایان نامه در مورد جایگاه غبن در استیفای ناروا به لحاظ فقهی و ...
ارسال شده در 15 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۵-۵-۵- شرط تملک و بهره مندی در تحقق استیفاء
همچنانکه در مورد شرط دارا شدن در قاعدۀ دارا شدن بدون سبب در حقوق فرانسه گفته شد، استیفا ممکن است به صورت ایجابی یا سلبی واقع شود: استیفای ایجابی یا مثبت در فرضی است که شخص، بر جنبۀ مثبت دارایی خویش بیفزاید؛ مانند اینکه به ناحق منافع متعلق به دیگری را استیفا کند؛ گاه استیفا به صورت سلبی یا منفی واقع می شود و آن زمانی است که از جنبۀ منفی دارایی ها کاسته می شود؛ مانند این که شخصی به طور نامشروع از میزان دیون خویش بکاهد.
۵-۵-۶- عمومیت استیفاء برای اشخاص حقیقی و حقوقی
پایان نامه - مقاله - پروژه
استیفاء اختصاص به اشخاص حقیقی ندارد و چه بسا ممکن است یک شخصیت حقوقی از مالی به طور نامشروع استیفا کند. آنچه اهمیت دارد صدق عنوان عرفی استیفاست و در این جهت، تفاوتی نمی کند که استیفا کننده شخص حقیقی باشد یا حقوقی.
۵-۶- دارا شدن غیر عادلانه
منظور از این عبارت این است که شخص بدون یک علت قانونی یا قراردادی به زیان دیگری دارا شود، که در این صورت برابر عدالت و انصاف و بر طبق قاعده ای که در بسیاری از کشور ها پذیرفته شده است استفاده کننده باید عین مالی را که از این طریق به دست آورده یا بدل آن رت به زیان دیده باز گرداند. دارا شدن غیر عادلانه به عنوان منبع جدید تعهد، در حقوق خارجی پذیرفته شده است و در نظام کامن لا، آن را در کنار قرارداد و مسئولیت ناشی از تقصیر قرار می دهند. این قاعده که هیچ کس نباید به زیان دیگری دارا شود، قاعده ای اخلاقی بوده که وارد نظام حقوقی شده است.
تئوری دارا شدن ناعادلانه را می توان از موادی که در باب دوم قانون مدنی و تحت عنوان « در الزاماتی که بدون قرارداد حاصل می شود » آمده است، استنباط نماییم. البته نه قانون مذکور و نه قانون تجارت ایران به صراحت به قاعده دارا شدن ناعادلانه اشاره ای نکرده است. مسائل مربوط به دارا شدن ناعادلانه در حقوق ایران، مقتبس از حقوق فرانسه می باشد.
از منظر حقوق موضوعه باید گفت که مفهوم تئوری دارا شدن غیر عادلانه در مواد ۳۰۱ تا ۳۰۶ و ۳۳۶ و ۳۳۷ قانون مدنی ایران وجود دارد و از تلفیق این مواد می توانیم این نتیجه را بدست آوریم که حقوق ایران اجازه نمی دهد شخصی به زیان شخص دیگر، دارایی خود را به ناحق افزایش دهد و یا منافعی را تحصیل نماید. برای مثلابا مطالعه دقیق قانون ۳۰۱ در می یابیم که، استحقاق داشتن چیزی فرع بر این است که شخصی به یکی از اسباب و علل قانونی یه قراردادی یا وقایع حقوقی، حق داشتن آن را داشته باشد. وقتی که هیچ یک از اسباب و علل فوق وجود نداشته باشد، طبعاً استحقاق داشتن و یا دریافت داشتن به منظور مالک شدن یا مورد استفاده قرار دادن نیز وجود ندارد. معنای دقیق و ظریف این عبارت، همان دارا شدن بدون استحقاق و بدون جهت و یا دارا شدن غیر عادلانه است[۱۱۴]. در ماده ۳۰۱ و ۳۰۲ قانون اساسی آمده است که؛
« کسی که عمداً یا اشتباهاً چیزی را که مستحق نبوده است دریافت نماید، ملزم است آن را به مالک تسلیم کند »
« اگر کسی که اشتباهاً خود را مدیون می دانسته آن دین را تأدیه کند، حق دارد از کسی که آن را بدون حق اخذ کرده است، استرداد نماید.»
در ماده ۳۰۲ به صورت آشکار از دین صحبت می شود، که یکی از موارد مهم تئوری، دارا شدن ناعادلانه می باشد.[۱۱۵]
نکته دیگر در این رابطه مفهوم الزام استرداد است، این عبارت همان، اجرا یه عدالت و برقراری رابطه تعادلی است. همچنین یکی از موارد و اصول دارا شدن غیر عادلانه است. از طرفی ممکن است دریافت کننده خود باز پرداخت کند و یا مراجع قضایی وی را ملزم به استرداد نمایند. تا بدین ترتیب تعادلی بین پرداخت کنند و دریافت کنند به لحاظ ضرر ایجاد شود.
برای اینکه « دارا شدن غیر عادلانه » محقق شود، شرایطی لازم است که در زیر خواهیم آورد:

 

    1. اولین شرط، شرط دارا شدن می باشد، بدین معنی که، دارا شدن شخص با مقایسه وضعیت دارایی فعلی و وضعیت دارایی سابق او معلوم می شود؛ چنانچه هرگاه وضعیت مالی فعلی او بهتر از سابق شده باشد، گفته می شود که وی دارا شده است.

 

    1. در مرحله بعدی لازم است تا شرط « زیان دیگری » نیز محقق شود؛ منظور این است که، دارا شدن شخص باید نتیجه مستقیم کاسته شدن دارایی دیگری باشد. آن در صورتی است که بین افزوده شدن دارایی شخص و کاسته شدن دارایی طرف دیگری رابطه علت و معلول موجود باشد و به همان مقدار که شخص مزبور دارا می شود، از دارایی طرف دیگر کاسته گردد.

 

    1. شرط بعدی این است که، دارا شدن شخص از زیان دیگری باید بدون مجوز قانونی باشد، یعنی دارا شدن شخص به زیان دیگری باید بدون اجازه قانون باشد و الّا اگر به اجازه قانون باشد، غیر عادلانه محسوب نمی شود.

 

    1. شرط بالا خود شرط دیگری را به صورت ضمنی مطرح می کند و آن این است که، دارا شدن غیر عادلانه با قرار داد قابل جمع نیست: بدین ترتیب که شخص وقتی می تواند به دارا شدن غیر عادلانه استناد کند و آن را اساس دعوای خود قرار دهد که قراردادی در بین نباشد.

 

در ادامه این قسمت لازم است تا مفاهیمی که به این واژه نزدیک هستند را توضیح دهیم؛ مفاهیمی مانند ایفای ناروا، دارا شدن غیر عادلانه و …. این مفاهیم ممکن است در نگاه اول، هم معنی به نظر آیند در حالی که با نگاه دقیق و مطالعه آنها خواهیم فهمید بسیار با هم متفاوت هستند. ابتدا واژه « ایفای ناروا» و سپس « دارا شدن غیر عادلانه » را بررسی خواهیم کرد:
۵-۷- مفهوم ایفای ناروا
واژه « ایفا » اصطلاحی است که رد حقوق مدنی معمولاً برای شناخت دین یا انجام نعهد به کار می رود و بر این مبنا « ایفای ناروای دین » بایستی تعبیر گردد. لذا اگر شخصی بدین پندار که به دیگری مدیون است، مالی را به او بدهد ولی در واقع دینی وجود نداشته باشد گیرنده مال نمی تواند به ناروا آن را تصاحب کند بلکه بایستی آن را به مالک بازگرداند. باید توجه داشت که در ایفای ناروا، مال یا کالایی بدون استحقاق و بدون وجود دین به گیرنده به طور ناروا تحویل می شود؛ در حالی که در استیفا این تحویل صورت نمی گیرد؛ هرچند که در هر دو مستفید یا گیرنده مال ضامن عین و منافع می باشند در استیفا این تحویل صورت نمی گیرد، هرچند که در هر دو مستفید یا گیرنده مال ضامن عین و منافع می باشند در استیفا استفاده شرط است و در ایفای ناروا صرف تصرف شرط می باشد.
۵-۸- احترام به مال دیگری
مصونیت اموال و مال دیگری از تصرف و تعدی، در فقه به قاعده احترام شناخته شده است، بدین معنا که اولاً تعدی و تجاوز نسبت به آنها جایز نیست و ثانیاً در فرض وقوع تعدی و تجاوز، متجاوز، مسئول و ضامن است . به عبارت دقیق تر، منظور از قاعد احترام این است که مال اتنسان محترم بوده و هر شخصی که مالک مالش می باشدکسی حق ندارد به طور مجانی و بدون اذن مالک در مال او تصرف نماید و یا تجاوز به مال دیگران نماید.
۵-۹-قوانین فقهی استیفاء بلاجهت :
۱- در قرآن ‌مجید آمده‌ است‌ که: «لاتأکلو اموالکم‌ بینکم‌ بالباطل‌ الا ‌ان ‌تکون ‌تجاره عن‌ تراض‌ منکم » یعنی، اموال ‌یکدیگر را به ‌باطل ‌مخورید، مگر اینکه ‌به ‌تراضی ‌و در نتیجۀ تجارت ‌باشد. در آغاز این ‌آیه، خوردن ‌مال ‌دیگری ‌از راه‌ باطل ‌نهی ‌شده‌است‌ و در پایان‌، از داد و ستد ‌مبتنی‌ بر تراضی، به ‌عنوان ‌یکی ‌از شایع ترین ‌و مهمترین ‌اسباب ‌مشروع ‌نقل ‌ثروت‌، نام‌ برده ‌می‌شود. از جمع ‌بین ‌این ‌دو بخش، که ‌به ‌ظاهر بی‌ارتباط‌ می کند (زیرا، تجارت‌ و تراضی‌ از مانندهای ‌اکل ‌مال ‌به ‌باطل ‌نیست ‌تا ‌از آن‌ استثناء شود)، به ‌خوبی ‌برمی‌آید که ‌توزیع ‌ثروت ‌و جابه‌جایی‌ اموال ‌از یک‌ دارایی‌ ‌به ‌دارایی ‌دیگر بایستی‌ از راه ‌مشروع ‌و اسباب‌ قانونی‌ صورت‌ پذیرد ‌و نمی‌توان ‌مال ‌دیگری ‌را به ‌باطل ‌خورد و به ‌هزینه‌ ‌او ثروتمند شود.
این‌ قاعده‌ تنها جنبۀ اخلافی ‌ندارد و فقهیان ‌برای ‌اثبات ‌لزوم‌ تراضی ‌در معاملات ‌و حرمت‌ خوردن ‌مال ‌دیگری ‌در اثر ‌ربا وقمار به ‌آن‌ استناد کرده‌اند. نیز مبنای ‌دیگری ‌برای ‌جبران ‌بخش‌ مهمی‌ از استفاده‌های‌ بدون‌ جهت ‌قرار می گیرد. زیرا، به‌ موجب‌ این‌ قاعده، هرکس‌ مال ‌دیگری ‌را در تصرف ‌خود دارد ‌باید آنرا به‌ صاحبش‌ بازگرداند. این ‌حکم‌ بیشتر جایی‌ به‌ کار می‌رود که ‌شخص‌ عین ‌معلق ‌به ‌دیگری‌ را در اختیار ‌دارد و ضامن ‌بازگرداندن ‌آن ‌می‌شود. کسی‌ هم‌ که ‌مال ‌دیگری ‌را بدون ‌حق ‌خورده‌است، مال ‌او را بر دارایی ‌خود ‌افزوده ‌و ضامن ‌تأدیه ‌آن‌ است.
۵-۱۰- معامله فضولی و استیفای آن
معامله ی فضولی معامله ای است که شخص بدون داشتن نمایندگی، با مال شخص دیگری، معامله می کند. اگر چه این بحث معمولاً در ذیل کتاب بیع در مبحث بیع فضولی، مطرح می شود اما غالب فقیهان، دامنه فضولی را به ماورای بیع از عقود دیگر نیز گسترش داده اند .
از مهمترین شروط متعاقدان آن است که یا مالک باشند و یا از سوی مالک، مأذون باشند. بنابراین چنانچه کسی مال دیگری را بدون اذن او مورد معامله قرار دهد، به این عقد، اصطلاحاً فضولی گفته می شود. البته واژه فضولی دارای دو کاربرد است: هم به خود عقدی که از سوی غیر مالک واقع شده است گفته می شود وهم به شخص عاقدی که چنین عقدی را واقع ساخته است اطلا ق می گردد. (البیع/ ۱۲۴ ) مبحث فضولی در باب عقود، بسیار پر دامنه است.
هر چند بیشتر دلایل نقلی مربوط به امکان اجازه معامله به مال غیر درباره بیع فضولی و نکاح است ، اما در اینکه قلمرو این قاعده منحصر به آن دو نوع عقد است یا اینکه قاعده ای است در تمام معاملات ، اختلاف نظر است. برخی از فقیهان و حقوقدانان آن را از قواعد عمومی قراردادها می شمارند و عده ای تنفیذ معامله فضولی را قاعده حاکم بر همه اعمال حقوقی می دانند، مگر اینکه به دلیل خاص بطلان آن احراز شود . در مقابل، کسانی هم آن را حکمی استثنایی تلقی کرده اند
از ظاهر قانون مدنی که معامله فضولی را در شمار قواعد عمومی معاملات آورده است و مفاد مواد ۳۰۴، ۵۸۱، ۶۷۴ و ۱۰۷۳ قانون مدنی به خوبی بر می آید که احکام مربوط به این معامله جزء قواعد عمومی است و در هر مورد که نیابت امکان داشته باشد بایستی رعایت شود . همچنین عقد فضولی علاوه بر عقود تملیکی شامل عقد عهدی نیز می شود .
معامله فضولی از آن رو در پژوهش ما جای دارد که، می تواند باعث غبن شود، به عبارت دیگر معامله فضولی، معامله ای است که در آن معامله مالی، به ضرر فردی جا به جا می شود. در زیر به آثار و پیامدهای حقوقی آن می پردازیم:
لازم به ذکر است، ساختار این نوع معامله را قصد انشای آن ایجاد می کند. اما شرط دیگری برای تکمیل آن وجود دارد و آن منوط به پیوستن اجازه مالک به قرارداد است. بنابراین در صورت اجازه مالک تنفیذ و در صورت ردّ، باطل می شود. در صورت نخست اثر تنفیذ به زمان وقوع عقد برمی گردد؛ یعنی اجازه کاشف است و کلیه آثار قانونی از آن زمان بر عقد مترتب می شود و در صورت ردّ نیز بطلان از حین عقد است. هر چند برخی از حقوقدانان در تشخیص ماهیت این تأثیر بین نظریه کشف و نقل، قول سومی را برگزیدند . ولی، از جهت عملی تفاوتی با نظریه کشف ندارد. ماده ۲۸۵ قانون مدنی به صراحت اثر اجازه یا رد را از روز عقد می داند.
در کنار این ضمانت اجرای مدنی، اثر رد معامله فضولی این است که هرگاه خریدار حین عقد عالم بر فضولی بودن معامله بوده، چون احتمال رد و قبول آن را از طرف مالک می داده، اقدام به ضرر خود کرده و بنابراین کسی مسؤول و ضامن آن نیست و فقط حق رجوع برای ثمن را دارد. ولی در صورتی که اصیل جاهل به آن باشد غرامات وارده طبق ماده ۲۶۳ قانون مدنی بر عهده معامل فضول است.
با توجه به مواد قانون مدنی در خصوص این معامله فهمیده می شود که معامله فضولی مورد حمایت قانونگذار نیست و صحت آن منوط به اجازه مالک شده است. زیرا تنها مالک است که می تواند مالی را از اموال خود خارج یا وارد دارایی های خود کند. احترام به مالکیت افراد مقتضی چنین حکمی است.
به طور کلی هر جرم سه رکن اصلی دارد که شامل رکن قانونی، رکن مادی و رکن معنوی می باشد. در این قسمت سعی می کنیم این مسئله را از لحاظ ارکان جرم بررسی نماییم:
۵-۱۰-۱- رکن قانونی در معامله فضولی و استیفای آن
اصل قانونی بودن جرم و مجازات اقتضاء دارد که قانونگذار جرایم را مشخص و مجازات آنها را اعلام
کنند. در مورد رکن قانونی جرم فروش مال غیر بین حقوقدانان اختلاف نظر است برخی معتقدند که قانون انتقال مال غیر مصوب ۱۳۰۸ نسخ شده و رکن قانونی جرم انتقال مال غیر مقررات مندرج در قانون نسبت مصوب ۱۳۱۰ است اما رویه قضایی و اکثریت حقوقدانان به طور قاطع نظر دارند که رکن قانونی جرم فروش مال غیر همان قانون انتقال مال غیر مصوب ۱۳۰۸ می باشد.
۵-۱۰-۲- رکن مادی در معامله فضولی و استیفای آن
آن قسمت از جرم که نمود و ظهور بیرونی و خارجی دارد، رکن مادی جرم به حساب می آید. بنابراین رکن مادی از رفتار مجرمانه، موضوع جرم، شرایط و اوضاع و احوال لازم برای ارتکاب جرم، نتیجه مجرمانه است. منظور از رفتار مجرمانه این است که، برای تحقق جرم انتقال مال غیر رفتار مجرمانه « انتقال» لازم و ضروری است، که یک فعل مادی می باشد. در مورد شرایط و اوضاع و احوال جرم باید گفت، برای تحقق جرم فروش مال غیر شرایطی لازم است و در حقیقت باید سه شرط موجود باشد که جرم فروش مال غیر محقق شود و عبارتند از؛ الف) لزوم مال بودن موضوع جرم ب) تعلق مال به دیگری و در آخر شرط نتیجه جرم از همیت خاصی برخوردار است: فروش مال غیر از جمله جرایم مقید به نتیجه می باشد بدین معنا که برای تحقق جرم لازم است اثر و نتیجه ای بر رفتار مجرمانه مترتب شود.
۵-۱۰-۳- رکن معنوی در معامله فضولی و استیفای آن
منظور از رکن معنوی (روانی) جرم فعل و انفعال روانی مرتکب در خصوص جرم است. از اصول مسلم پذیرفته شده حقوق کیفری نوین این است که صرف انجام عمل ناقض قانون جرم بشود و لازم است همراه با قید مجرمانه باشد. رکن روانی از دو جزء سوء نیت عام و خاص در فروش مال غیر تشکیل شده است.
فصل ششم
مستندات فقهی و حقوقی اثر غبن
بر استیفاء ناروا

۶-۱- مستندات فقهی اثر غبن در استیفاء ناروا

استفاده بدون جهت و به تعبیر قرآن «اکل مال به باطل» به عنوان یکی از منابع تعهد است که در حقوق اکثر کشورها پذیرفته شده است. این قاعده که هیچ کس نباید به زیان دیگری دارا شود در کشورهای مختلف خواه به صورت وضع یک قاعده کلی، خواه با بیان برخی مصادیق قاعده، مورد شناسایی و عمل قرار گرفته است. حقوق اسلام، به عنوان یک نظام حقوقی مستقل، شاید تنها نام حقوقی است که این قاعده را از بدو پیدایش تأسیس نموده است. قرآن به عنوان قانون اساسی اسلام ضمن تأسیس قاعده در چند آیه و بیان برخی مصادیق بارز آن بر منع دارا شدن های بدون سبب تأکید نموده است. استفاده بدون جهت که در فارسی گاهی از آن به دارا شدن غیر عادلانه تعبیر شده است، آن است که شخصی بدون یک علت قانونی یا قراردادی به زیان دیگری دارا شود. به عبارت بهتر استفاده بدون جهت یک قاعده و اصل کلی است که بر طبق آن به شخص اجازه داده نمی شود که بدون مجوز قانونی و به طور غیر عادلانه به زیان شخص دیگری دارا شود، بلکه باید مال یا منافعی را که تحصیل کرده است مسترد دارد. امروزه تمام نظام های پیشرفته و متمدن حقوقی این قاعده و اصول کلی را که«هیچ کس نباید به زیان دیگری دارا شود» را به رسمیت شناخته و آن را به گونه ای اعم از وضع یک قاعده کلی یا بیان برخی موارد و مصادیق آن در قوانین خود آورده اند و در واقع امروزه یکی از منابع مهم تعهد در حقوق مدنی، همین دارا شدن به حساب و هزینه دیگری است که شخص مستفید را ملزم می کند تا عین مالی را که به دست آورده و یا بدل آن را به زیان دیده برگرداند.
اصطلاحی که در حقوق اسلام به کار برده شده، بهترین، کاملترین و جامعترین اصطلاح در این زمینه است، به طوریکه وقتی گفته می شود :«فلانی مال دیگری را خورد»، منظور این است که وی بدون مجوز شرعی و قانونی و به طور غیر عادلانه مال دیگری را تصرف و تملک نموده است. در حالیکه اصطلاحات دیگر من جمله «استفاده بدون جهت» شاید جز برای اهل فن قابل درک و فهم نباشد. در حالیکه اصطلاح و عبارت (اکل مال به باطل) علاوه بر اینکه برای عامه قابل فهم است، در میان توده مردم (خاص و عام) رایج و متداول بوده است.

نظر دهید »
پژوهش های پیشین درباره انقلاب اسلامی، واکاوی چرایی واگذاری قدرت به مهندس ...
ارسال شده در 15 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

- «تجلیل کم سابقه از مرحوم سحابی و بازرگان در سیما»، روزنامه ابتکار (۲۹/۱۱/۱۳۸۶). ↑
- «محسن رضایی: بازرگان بزرگترین کلاهی بود که امام سر امریکا گذاشت»، مندرج در:
(http://www.khabaronline.ir/news - 127764.aspx). ↑
- «سخنان صریح مطهری در دیروز، امروز و فردا»، مندرج در:
(http://www.tabnak.ir/fa/news/163021/). ↑
- عبارت داخل پرانتز مربوط به نگارنده می باشد. ↑
- صادق زیبا کلام، فرشته اتفاق فر، هاشمی بدون روتوش، تهران: روزنه، ۱۳۸۷، صص ۶۳-۶۰ . ↑
- حسن یوسفی اشکوری، سیری در زندگی، آثار و افکار مهندس مهدی بازرگان، در تکاپوی آزادی، جلد اول، قسمت دوم، تهران: قلم، ۱۳۷۹، صص ۱۵۸-۱۵۷٫ ↑
-Richard Cottam, Inside Revolutionary Iran, In: Inside Iran’s Revolution, The Search For Consensus, Edited by R.K.Ramazani, Washington, DC: Indiana University Press, 1990,p.5. ↑
- منوچهر محمدی، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، تهران: امیرکبیر، ۱۳۸۴، صص ۱۴۰-۱۳۹٫ ↑
- منوچهر محمدی، انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلاب های فرانسه و روسیه، تهران: بی نا، ۱۳۷۴، صص ۲۲۴-۲۲۳ و منوچهر محمدی، انقلاب اسلامی زمینه ها و پیامدها، قم: دفتر نشر معارف، ۱۳۸۷، ص ۱۳۸٫ ↑
- خاطرات حجه الاسلام و المسلمین ناطق نوری، تدوین مرتضی میردار، جلد اول، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴، صص ۱۶۸-۱۶۷٫ ↑
- مسعود کمالی، جامعه مدنی، دولت و نوسازی در ایران معاصر، ترجمه کمال پولادی، تهران: باز،۱۳۸۱، ص ۲۰۸٫ ↑
- ایران در حکومت روحانیون، دیلیپ هیرو، ترجمه محمد جواد یعقوبی دارابی، تهران: باز،۱۳۸۶، ص۱۵۹٫ ↑
۱- نیکی کدی، نتایج انقلاب ایران، ترجمه مهدی حقیقت خواه، تهران: ققنوس، ۱۳۸۳، ص۱۶٫ ↑
۲- سقوط دولت بازرگان، به کوشش غلامعلی صفاریان، فرامرز معتمد، تهران: قلم، ۱۳۸۷، ص ۲۰٫ ↑
- همان، ص ۳۶٫ ↑
- همان، ص ۱۱۲٫ ↑
- همان، ص ۱۳۶٫ ↑
- همان، صص ۱۸۰-۱۷۹٫ ↑
- همان، ص ۲۵۵٫ ↑
- همان، ص ۳۱۸٫ ↑
- Juan Linz, Alfred Stepan, Problems of Democratic Transition and Consolidation: Southern Europe, South America, and Post Communist Europe, Baltimore: Johans Hopkins University Press, 1996, p.3. ↑
- Juan Linz, An Authoritarian Regime: The Case of Spain, In: Erik Allard and Stein Rokkan(eds), Mass Politics, Studies In Polotical Sociology, New York: Basic Books, 1970, pp. 251-283. ↑
- linz, Stepan, Op.cit, p.10-12. ↑
۲- هوشنگ شهابی، خوان لینز، نظریه ای درباره نظام سلطانی، در: هوشنگ شهابی، خوان لینز، نظام های سلطانی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: شیرازه، ۱۳۸۰، صص۲۲-۲۱٫ ↑
۳- همان، صص۵۳-۲۸٫ ↑
- linz, Stepan, Op.cit. ↑
- ریچارد اسنایدر، راه های گذار از نظام های سلطانی، در: هوشنگ شهابی، خوان لینز، نظام های سلطانی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: شیرازه، ۱۳۸۰، صص ۱۲۱-۱۱۹٫ ↑
- linz, Stepan, Op.cit. ↑
- همان، ص ۱۲۲٫ ↑
- همان، صص ۱۲۴-۱۲۳٫ ↑
۲- همان، صص ۱۲۹-۱۲۸٫ ↑
- همان، ص ۱۲۹٫ ↑
- همان، صص ۱۳۴-۱۳۲٫ ↑
- همایون کاتوزیان، نظام پهلوی در ایران، در: هوشنگ شهابی، خوان لینز، نظام های سلطانی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: شیرازه، ۱۳۸۰، صص ۳۸۱-۳۸۰٫ ↑
- کرین برینتون، کالبد شکافی چهار انقلاب، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: نشر نو، ۱۳۶۲، ص ۱۴۵٫ ↑
۲- همان، ص ۱۷۴٫ ↑
۳- همان، ص ۲۴۴٫ ↑
۱- استن تیلور، علوم اجتماعی و انقلاب ها، ترجمه علی مرشدی زاد، تهران: دانشگاه شاهد، ۱۳۸۸، ص ۴۹٫ برای مطالعه در مورد انقلاب ایران در این ارتباط مراجعه شود به: یرواند ابراهامیان، تاریخ ایران نوین، ترجمه شهریار خواجیان، تهران: دات، ۱۳۹۰٫ ↑
پایان نامه - مقاله - پروژه
- ساموئل هانتینگتون، سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: نشر علم، ۱۳۷۰، ص ۳۹۱٫ ↑
- همان، صص ۳۹۲-۳۹۱٫ ↑
- همان، ص ۳۸۸٫ ↑
- همان، ص ۳۹۹٫ ↑
- انقلاب های فرانسه، روسیه و ایران. ↑
- منوچهر محمدی، انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلاب های فرانسه و روسیه، تهران: بی نا، ۱۳۷۴، ص ۱۹۸٫ ↑
- همان، ص ۱۹۷٫ ↑

نظر دهید »
دانلود مطالب پایان نامه ها با موضوع حقوق فرهنگی و اجتماعی ناشی از حضانت در حقوق ایران ...
ارسال شده در 15 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

تأکید بر حق آموزش و پرورش و والدین به عنوان صاحبان حق و نادیده نگاشتن حق خود کودک نسبت به آموزش و پرورش مشکل آفرین است و کودکان را از درک مفهوم حق خود بر آموزش و پرورش فاصله می اندازد و آنطوری که باید پرورش نمی یابند.
اگر چه اهداف و موضوع های آموزش و پرورش ممکن است مبتنی بر شرایط تاریخی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی یا ملّی متفاوت باشند، امّا رعایت احترام به حقوق بشر بایستی تبدیل به خصیصه اصلی افراد آموزش دیده شود. به عنوان مثال ۱۴۳ دولت عضو میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی فرهنگی توافق نموده اند که آموزش بایستی به سمت توسعه کامل شخصیت و کرامت انسان و تقویت احترام به حقوق بشر و آزادی‌های بنیادین سوق داده شود. مثلاً بند ۱ ماده ۱۳ میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مقرر می دارد:” کشورهای طرف این میثاق حق هر کس را به آموزش و پرورش به رسمیت می شناسند. کشورهای مزبور موافقت دارند که هدف آموزش و پرورش باید نمو کامل شخصیت انسانی و احساس حیثیت آن و تقویت احترام حقوق بشر و آزادی های اساسی باشد. علاوه بر این کشورهای طرف این میثاق موافقت دارند که آموزش و پرورش باید کلیه افراد را برای ایفای نقش سودمند در یک جامعه آزاد آماده سازد و موجبات تفاهم و تساهل و دوستی بین کلیه ملل و کلیه گروه های نژادی، قومی یا مذهبی را فراهم آورد و توسعه فعالیّت‌های سازمان ملل متحد را به منظور حفظ صلح تشویق نماید.”
پایان نامه
قوانین و اسناد بین المللی مقرر می دارند که دولت ها موظف هستند، اطمینان حاصل نمایند که آموزش به سمت تقویت احترام و حقوق بشر و آزادی های بنیادین هدفمند شده باشد. دولت ها در برنامه‌های آموزشی در سطوح ملی و بین المللی باید چنین رفتار کنند، تا کودکان درست آموزش وپرورش یابند و زندگی خوبی در آینده در انتظارشان باشد و متعهد هستند، که به اعتبارات فلسفی و مذهبی والدین احترام بگذارند. زیرا یک آزادی است که والدین در چاچوب حق بر آموزش کودکان خود دارند. آموزش و پرورش طوری باید هدایت شود، که شخصیت انسانی هرکس را به حد اکمل رشد آن برساند و احترام، حقوق و آزادی های بشر را تقویت کند. آموزش و پرورش باید حسن تفاهم، گذشت و احترام به عقاید مخالف و دوستی بین تمام ملل و جمعیت‌های نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه فعالیت های ملل متحد را در صلح، تسهیل نماید. (ایده، ۲۶۰:۱۳۹۰)
تاریخ مبیّن آن است که آموزش همیشه به وسیله دو دلواپسی مهم مردم و فرهنگ‌ها مشخص شده است، یعنی انتقال مهارت‌ها فنی مورد نیاز برای کسب مهارت در انجام وظایف زندگی روزانه و همچنین انتقال ارزش‌های مذهبی، فلسفی، فرهنگی، اجتماعی مردم و جوامع مربوطه به کودکان می‌باشد. (نوواک،۱۳۹۰: ۲۳۱)
با وجود نقش اساسی و مهم کودکان در جامعه حق آموزش به اندازه کافی برای آنان منعکس نشده است. در صورتی که یکی از مهمترین وظایف در قبال کودکان، مسئله تعلیم و آموزش آن‌هاست. امّا متأسفانه هنوز با کمبود امکانات آموزشی در بسیاری از نقاط کشور مواجه هستیم. در صورتی که حق بر دریافت آموزش حکومت ها را ملزم کرده است که تسهیلات کافی در اختیار کودکان برای آموزش و پرورش قرار دهند، و هیچ ماده قانونی را نمی توان یافت که به استناد آن، بتوان فردی (کودکان) را از حقّ مسلّم تحصیل و تعلیم و تربیت در هر مرحله یا مقطعی محروم کرد بنابراین، سلب چنین حقّی از هریک از افراد جامعه، خلاف مقررات و قوانین به شمار می آید.
دولت ها باید مکان هایی یا مؤسساتی را در تمام نقاط کشور مخصوصاً روستاها و مناطق پایین شهر برای آموزش کودکان معصوم ایجاد کنند و شرایط آموزش برایشان فراهم سازند. زیرا این کودکان که در نقاط پایین شهر زندگی می‌کنند، حتماً از وضعیت مالی کافی برخوردار نیستند. پس لوازم و وسایل آموزشی را برایشان مهیا سازند، تا آنها هم مثل سایر کودکان از حقّ خود بر آموزش برخوردار شوند و در آینده به پست و مقامی بالا برسند و باعث افتخار جامعه باشند.
کودکان نیاز به حمایت دولت برای احقاق حقوق خود دارند. حق برآموزش یکی از حقوق بشری است، که در پیمان‌های بین المللی گوناگون و اسناد متعدد حقوق بشری به رسمیت شناخته شده است. اعلامیه جهانی حقوق بشر میثاق بین المللی حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی از مهمترین اسنادی است که بر حق آموزش تأکید دارند و این حقّ، هم اکنون یک حقّ بشری است. که باید بدون هر گونه تبعیض در راستای کرامت انسانی برای همه افراد بشر فراهم گردد و دولت مکلف است با بهره گیری از همه منابع در دسترس، زمینه را برای بهره مندی شهروندان از آموزش فراهم کند.
آموزش و پرورش کودکان از اهمیت بسیاری برخوردار است و تنها با تلاش والدین و سرپرستان خلاصه نمی‌شود. بلکه دولت باید نقش خود را به خوبی ایفا کند. زیرا مسئولیت اولیه برای اجرای حقوق کودکان بر آموزش و پرورش را دارند و دولت‌ها موظفند که قانون هایی به تصویب برسانند و اقداماتی انجام دهند، تا حقّ آموزش و پرورش کودکان برخلاف تعهداتشان انجام نشود. اجرای این نقش، به اشکال مختلف صورت می‌گیرد، مانند تصویب قوانین که مکان‌هایی یا مؤسساتی در تمام نقاط کشور حتی روستاها ایجاد کنند، تا کودکانی که به دلایلی نمی تواند، از تحصیل برخوردار شوند، شرایط برای آنان هم فراهم گردد و تمام کودکان قادر به احقاق حقّ خود به آموزش و پرورش با کیفیت بالا، در مدارس باشند، و در معرض کم توجّهی در نظام تعلیم و تربیت قرار نگیرند. زیرا حق تعلیم و تربیت دریچه ای برای تحقق سایر حقوق آنان می باشد.
به همین جهت برای افزایش آگاهی نسبت به مقررات حقوق بشر و تضمین امکانات در یک جامعه آزاد و برای رسیدن به این اهداف آموزش و پرورش درست کودکان، باید تلاش کرد.
۲-۲ حق آزادی و شرکت در مجامع و اجتماعات:
وقتی حق آزادی مجامع مطرح می شود، یعنی آنکه هر کس حق تشکیل و پیوستن به مجامع، انجمن‌ها، احزاب و گروه های مسالمت آمیز را دارد و هیچ کس را نمی توان مجبور به تشکیل یا عضویت در مجمع، انجمن، حزب یا گروه خاصی نمود. همچنین آزادی مجامع هم شامل همایش ها و اجلاس ها و نشست های خصوصی و هم شامل همایش‌های عمومی در معابر می شود. این آزادی نه تنها شامل همایش های ثابت است، بلکه همایش های متحرک و در حال حرکت و جنبش را نیز شامل می شود. نه تنها به وسیله افرادی که عضو چنین مجامع، انجمن ها، احزاب و گروه ها هستند، قابل اعمال و اجرا می باشد، بلکه علاوه بر این به وسیله دیگر افراد غیر عضو نیز می تواند به شیوه اشتراکی اعمال و سازماندهی گردد. البته قید مهمی که در کنار حق آزادی مجامع و انجمن ها غالباً ذکر می شود، مبنی بر به رسمیت شناختن حق آزادی مجامع مسالمت آمیز است. هدف این بوده که مجامع غیرمسالمت آمیز و آنهایی که هدفشان خشونت آمیز و برهم زدن نظم عمومی و ایجاد بی نظمی عمومی باشد، را از دایره حمایتی این حق خارج نماید. بنابراین هر جا که بحث از آزادی مجامع مطرح می شود، مراد آزادی مجامع مسالمت آمیز خواهد بود. از این جهت حق مزبور در شمار حقوق فردی به رسمیت شناخته شده در نظام حقوق بشر ذکر می گردد. از آنجایی که کودکان هم جزئی از افراد بشر هستند، باید از این حق برخوردار باشند. (دادخدایی، ۱۳۹۱: ۲)
مشارکت اجتماعی و تشکیل اجتماعات کودکان با وجود ضرورت و اهمیت نظری و عملی، مسئله مهم و پیچیده‌ای است که بر حسب بافت اجتماعی و فرهنگی هر جامعه تغییر می کند. در فرهنگ ها و ساختارهای جوامعی که بزرگسالان فرصت محدودی برای حضور جامعه داشته اند، برای اثرگذاری بر تصمیم های جامعه مشارکت کودکان دشوارتر خواهد بود؛ زیرا یکی از موانع اصلی مشارکت، نگرش بزرگسالان نسبت به آن است که در چنین ساختاری رشد یافته اند. حل آن نیازمند برنامه های متعدد و متنوع با اهداف گوناگون است. (پیران، ۱۳۷۳: ۱۲)
دیلن معتقد است که کودکان برای اینکه بتوانند در آینده وظایف اجتماعی خود را به خوبی انجام دهند باید اجتماعی پرورش یابند. تشکیل انجمن های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی مذهبی در مدارس تمرین خوبی خواهد بود، که آنها بتوانند در آینده به عنوان یک شهروند خوب انجام وظیفه کنند. از طرف دیگر، اظهار می دارد، علاوه بر اینکه کودکان باید تحت مراقبت ویژه قرار گیرند، ولی باید به آنها آزادی داده شود، تا بتوانند افکار و ایده های خود را بیان کنند.
در این ارتباط هانتر نیز ضمن تأکید بر رعایت حقوق آزادی بیان و تشکیل اجتماعات کودکان، متذکر می شود که این آزادی ها نباید اختلال در مدرسه را باعث شود.(دبیری اصفهانی، ۱۳۸۹: ۱۳۶)
بنابراین یکی از حقوق اساسی کودکان بهره‌مندی از حقوق آزادی ها فردی در زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. او باید آزاد باشد تا بتواند عقاید خود را ابراز کند و افکار و اندیشه های خود را به دیگران منتقل کند، در یک کلام به عنوان یک شهروند، بتواند از حقوق و آزادی های فردی برخوردار شود. (همان منبع، ۱۴۹)
در نظام جمهوری اسلامی ایران با عنایت به دو بعد جمهوریت و اسلامیت آن، احزاب آزاد و مجاز به فعالیّت می باشند، منوط به اینکه قوانین و موازین اسلامی را رعایت نمایند. آزادی در هر جامعه و هر نظامی دارای محدودیت هایی می باشد. حتی در دموکرات ترین کشورها باز هم برای آزادی، حدود و چارچوبی قائل هستند. به نظر می رسد چنانچه موازین اسلامی در جامعه به طور کامل جامه عمل بپوشد، نظام اسلامی می‌تواند یکی از بهترین نمونه های مردم سالاری و دموکراسی باشد. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در موارد متعدد و در فصل سوم که مربوط به حقوق ملّت می باشد، به آزادی و شرکت و تشکیل اجتماعات افراد توجه دارد.(دادخدایی، ۱۳۹۱: ۱۴)
بند۶ اصل دوم قانون اساسی ایران مقرر می دارد: “جمهوری اسلامی نظامی است بر پایه ایمان به کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا.”
بند ۶ اصل سوم قانون اساسی ایران: “محو هرگونه استبداد و خودکامگی و انحصار طلبی.”
بند ۷ اصل سوم قانون اساسی: “تأمین آزادی های سیاسی و اجتماعی در حدود قانون.”
اصل نهم قانون اساسی به صراحت تأکید بر آزادی دارد و مقرر می دارد: ” که هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، آزادی های مشروع را هر چند با وضع قوانین و مقررات سلب کند.”
اصل دوازدهم قانون اساسی حتی به اقلیت های دینی، آزادی براساس فقه خودشان اعطا می کند.
اصل بیست و سوم قانون اساسی منع تفتیش عقاید را ذکر می کند.
اصل بیست و ششم قانون اساسی مقرر می دارد:” احزاب و جمعیّت ها، انجمن های سیاسی و صنفی و انجمن‌های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده آزادند، مشروط به اینکه استقلال، آزادی، وحدت ملّی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند، هیچ کس را نمی‌توان از شرکت در آن ها مجبور ساخت.”
همچنین اصل بیست و هفتم قانون اساسی بیان می دارد:” تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها، بدون حمل سلاح به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد، آزاد است.”
هر چند در اصل، به رسمیت شناختن آزادی مجامع، قانون اساسی مطابق استانداردهای بین المللی حقوق بشری تدوین یافته، اما با قید و محدودیت های مجاز و دلایلی که براساس آنها می توان نسبت به اعمال و اجرای این آزادی محدودیت ایجاد نمود، قانون اساسی و حتی قوانین عادی مشتمل بر قیودی می باشد که برخی از آن ها از شفافیت کامل برخوردار نبوده و با معیارها و دلایل شناخته شده در اسناد بین المللی مغایرت دارند.(همان منبع، ۸)
از آنجایی که کودکان هم جزئی از افراد جامعه محسوب می شوند، حق دارند که در تشکیل و شرکت در این مجامع و انجمن ها، همانند سایر انسان ها مشارکت داشته باشند و از آزادی کامل که مخالف با موازین اسلامی نباشد برخوردار شوند.
حق تشکیل اجتماعات و شرکت در آن، یک آزادی دو ارزشی و دو جلوه یی به شمار می رود. از یک سو به عنوان حق برگزاری تجمع مسالمت آمیز، یک حق مستقل محسوب می شود که از این جهت “حقوق شهروندی” به شمار می رود. از سوی دیگر، تشکیل اجتماعات و برگزاری راهپیمایی از مصادیق آزادی بیان “در مفهوم موسع خود” است. که از این منظر جنبه بشری و ذاتی بودن این حق غلبه دارد. (ذاکر حسین، ۱۳۸۸: ۱) که باید این حق و شرایط آن برای همگان از جمله کودکان که در آینده نقش به سزایی دارند، رعایت شود.
در جامعه ایران، نیازمند تحولی اندیشمندانه و تکامل انواع راه حل های مشارکتی به ویژه برای کودکان هستیم، که در بر گیرنده آموزش و تجربه باشد تا از این طریق هر کودک بتواند راهی به سوی ایفای نقش هدفمندانه در جامعه بیابد و حقوق و مسئولیت ها را برای شرکت در پیشرفت و توسعه جامعه بشناسد.
به منظور دستیابی به این مهم، راهکارهایی در زمینه مشارکت فرهنگی کودکان توصیه می شود:
۱) ایجاد بسترهایی در جامعه جهت اجرای فعالیّت های مشارکتی کودکان با ابتکار سازمان های ملّی، نهادهای محلی و افراد بومی.
۲) ارائه فرصت هایی جهت رشد مهارت های عملی و تقویت اعتماد به نفس کودکان برای برقراری ارتباط، مذاکره، تصمیم گیری.
۳) آموزش و تشویق دست اندرکاران تعلیم و تربیت کودکان در زمینه احترام به حقوق آنان و مشارکت دادن در امور مختلف.
۴) گسترش و تداوم طرح ها و برنامه های مشارکتی اجرا شده در کشور، نظیر شورای دانش آموزی، انجمن‌ها.(شیانی، ۱۳۸۲: ۲۷)
در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ به رسمیت شناختن هر چه بیشتر موقعیّت کودکان، نوجوانان و جوانان و درگیر کردن و مشارکت آنان در ساختارهای تصمیم گیری جامعه مورد توجّه قرار گرفته است. تفکر توانمندسازی، اعطای مسئولیت ها و ایجاد فرصت های بیشتر برای مشارکت کودکان به دو گونه رواج یافته است. برخی تشویق و ترغیب به مشارکت را توصیه کرده، ولی اکثر صاحب نظران به نیازهای آشکار آموزش کودکان در زمینه حقوق و مسئولیّت های شهروندی تأکید ورزیده اند. در این خصوص ” کنوانسیون حقوق کودکان ” به عنوان چارچوبی برای رشد این سیاست ها به کار گرفته شده است. این کنوانسیون حقوقی گام بسیار مهمی در جهت تفکر در مورد کودکان و حقوق مربوط به آنان برداشته است و ارزش های شهروندی کودکان را که افرادی دارای حقوق و آزادی های اساسی هستند؛ که می توانند به بیان نظریات و پذیرش مسئولیت بپردازند، تشویق کرده است.(همان منبع،۲۰)
با توجه به اینکه در ماده ۱۵ کنوانسیون حقوق کودک، کشور های طرف کنوانسیون، حقوق کودک را در مورد آزادی تشکیل اجتماعات و مجامع مسالمت آمیز به رسمیت می شناسند و پذیرش این حق تصریح شده و مغایرتی با نظم عمومی و مصالح فردی و اجتماعی کودک و همچنین آموزه های دینی ندارد، بلکه برای رشد و بالندگی کودک نیز بسیار مفید است و در آینده کودک نقش اساسی را ایفا خواهد کرد. مثل شرکت دادن کودکان در انجمن های مدارس و مجلس دانش آموزی و… .
برای روشن شدن بحث به برخی از نکات اساسنامه مجلس دانش آموزی ایران اشاره می کنیم:
در اجرای ماده۲۴ آیین نامه اجرایی مدارس، شورای دانش آموزی بر اساس این آیین نامه تشکیل خواهد شد. اهداف این تشکیلات عبارتند از:

 

    1. ترویج فرهنگ مشارکت جویی، تعاون و همکاری و مسئولیت پذیری و زمینه سازی برای مشارکت فکری و عملی دانش آموزی در عرصه های مختلف آموزش و پرورش.

 

    1. ترویج فرهنگ گفت و گو و مشورت بین دانش آموزان.

 

    1. بهره گیری از نظریات دانش آموزان در اصلاح قوانین و مقررات و طرح و برنامه های مرتبط با آن‌ها.

 

    1. آشنا کردن دانش آموزان با مقوله های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی.

 

    1. تقویت روحیه خود باوری و خود اتکایی و اخلاق اجتماعی.

 

    1. تقویت هویت اسلامی و ایرانی و تحکیم و ترویج ارزشهای انقلاب اسلامی.

 

نظر دهید »
دانلود پایان نامه در رابطه با : انتقال اسناد تجاری در لایحه جدید قانون تجارت- فایل ...
ارسال شده در 15 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۲-عدم حق مراجعه ی مدیران تصفیه به یکدیگر
در ادامه ماده۲۵۱،می نویسد:«مدیرتصفیه هیچ یک از ورشکستگان نمی تواند برای وجهی که به صاحب چنین طلیب پرداخت می شود به مدیرتصفیه ورشکسته دیگر رجوع نماید مگر درصورتی که مجموع وجوهی که از دارایی تمام ورشکستگان به صاحب طلب تخصیص می یابد بیش از میزان طلب او باشد در این صورت مازاد باید به ترتیب تاریخ تعهد تا میزان وجهی که هرکدام پرداخته اند جزودارایی ورشکستگان محسوب گردد که به سایر ورشکسته ها حق رجوع دارند»( عبادی،۱۳۷۲،ص ۲۳۵-۲۳۶).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
-۲-۲ مبحث دوم:انواع سند تجاری در وجه حامل
مواد ۳۲۰ لغایت ۳۳۴ در قانون تجارت ایران به اسناد در وجه حامل اختصاص داده شده است.لذا قانونگذار در این مواد به تعریفی از این نوع اسناد نپرداخته است. ولی با توجه به مجموعه مواد مرتبط با این نوع اسناد می توان چنین تعریف کرد: سند در وجه حامل نوشتهای است که به موجب آن امضاء کننده متعهد میشود در موعد معین، مبلغ معینی را به دارندهی سند پرداخت کند. در این مورد دارنده هر کسی است که سند را در دست داشته باشد یا به عبارت سادهتر حامل آن باشد.(اسکینی،۱۳۷۷،چ۴،ص۱۷۴) این معنی از ماده‌ی ۳۲۰ در قانون تجارت ایران قابل فهم است.طبق این ماده؛دارندهی هر سند در وجه حامل،مالک آن به حساب میآید و میتواند وجه آن را از متعهد مطالبه نماید.(خزاعی،۱۳۸۵،چ۱،ج۳،ص ۲۳۶) قانونگذار در ادامهی کلام خود از عبارت"مگر در صورت ثبوت خلاف"استفاده نموده است.معنا و مفهوم این جمله آن است که هرچند به موجب قانون هر کسی سند در وجه حاملی را در دست داشته باشد؛ مالک آن شناخته میشود؛لیکن افراد دیگر می‌توانند با بهره گرفتن از دلایل محکمه پسند دیگر،ثابت نمایند که شخص مزبور، مالک آن سند نمیباشد و به ناحق آن‌را در دست دارد. (افتخاری،۱۳۸۰، ص ۲۶۰) همین موضوع برای مطالبهی وجه آن صلاحیت قانونی ندارد.

مبنای حقوقی مالکیت حامل :مبنای حقوقی مالکیت دارندهی سند در وجه حامل را میتوان حکمی دانست که قانون‌گذار در قانون مدنی مقرر نموده است.(همان، ص۲۵۹) طبق مادهی ۳۵ ق.م، تصرف به عنوان مالکیت، دلیل مالکیت است مگر آنکه خلافش به اثبات برسد. تصرف در اصطلاح حقوقی به معنی تسلط و بر یک مال، در مقام اعمال حق است.(صفایی،۱۳۸۴، چ۴،ج۱،ص۲۰۵) قانون مدنی چنین تصرفی را دلیل بر مالکیت متصرف دانسته است اگرچه برای اثبات مالکیت خود هیچ گونه دلیل دیگری نداشته باشد.(صفایی،۱۳۸۴،چ ۴،ج۱،ص ۲۰۵) در اصطلاح حقوق مدنی این قاعده،قاعدهی ید یا امارهی ید نامیده میشود.(معین،۱۳۸۷،ص۱۵۹) چون در یک جامعهی منظم معمولاً کسی که مالی را به طور مستمر در تصرف خود دارد و مانند مالک با آن مال رفتار می‌کند، در حقیقت مالک آن است؛ قانونگذار با وضع قاعدهی مذکور از مالک و مالکیت در مقابل ادعاهای بی اساسی که ممکن است نظم و امنیت جامعه را بر هم زند حمایت میکند.( همان؛ص ۲۰۶)
چیزی که در این میان حائز اهمیت است آن است که متصرف و دارنده باید به “عنوان مالکیت” مال را در دست داشته باشد یعنی خود را مالک آن بداند.(همان؛ ص ۲۰۶ و افتخاری،۱۳۸۰،ص۲۵۹)
البته آنچه قانونگذار در ماده‌ی ۳۵ ق.م و ۳۲۰ ق.ت مقرر نموده است، دلیلی قطعی و غیرقابل خدشه نمیباشد و ممکن است خلاف آن را با دلایل محکمه پسند دیگری به اثبات رساند.

ویژگیهای حقوقی اسناد در وجه حامل:طبق مواد ۳۲۰ الی ۳۳۴ ق.ت قانونگذار در مورد اسناد در وجه حامل آورده است،می توان شرایط و ویژگیهای قانونی این نوع اسناد را که نشان دهنده خصوصیات آن میباشد به شرح نام برد.
تصرف سند در وجه حامل،شرط مالکیت آن است:از آنجایی که دارنده‌ی اسناد در وجه حامل را قانون تجارت مالک آن میشناسد،بنابراین میتوان گفت شرط مالکیت یک سند در وجه حامل،داشتن آن است.اگرچه این تصرف و دارندگی به تنهایی دلیل مالکیت دارندهی آن میباشد لیکن در صورتی که ثابت شود آن را من غیر حق در تصرف خود دارد، مالک آن نبوده و برای مطالبهی وجه آن محق شناخته نمیشود.(همان؛ ص۲۰۶ و افتخاری،۱۳۸۰، ص۲۵۹)

اسناد در وجه حامل به وسیلهی ” قبض و اقباض” قابل انتقال به غیر هستند.
در لغت قبض به معنی در دست گرفتن و تصرف کردن چیزی است.(معین، ۱۳۸۷،ص۷۸۸) به طوری که شیوهی انتقال مالکیت اسناد به شخص دیگر یکسان نمیباشد.انتقال برخی اسناد مانند سهام با نام شرکتها باید در دفتر ثبت سهام شرکت به ثبت برسد و انتقال دهنده یا نمایندهی وی باید انتقال را در دفتر مزبور امضا نماید.(م۴۵ ق.ت) برخی دیگر از اسناد مانند برات(اسکینی،۱۳۷۷،ص۱۱)به وسیلهی درج یک امضا در پشت سند قابل انتقال به دیگری است.(م.۲۴۵ ق.ت) این عمل حقوقی را ظهرنویسی میگویند.(همان؛ص۸۵ و ستوده تهران، ۱۳۸۷، چ۱۲ ، ج۳، ص۵۷)
بنابراین اسناد در وجه حامل را میتوان به سادگی و بدون نیاز به رعایت هیچ گونه تشریفاتی بوسیلهی قبض و اقباض به دیگری منتقل نمود.(افتخاری، ۱۳۸۰، صفحه ۲۶۰ و اسکینی،۱۳۷۷،ص۱۷۵ و خزاعی،۱۳۸۵ص۲۳۵ و ستوده تهرانی، ۱۳۸۷، ص۲۱۹٫)
استحقاق مطالبهی وجه سند:دارندهی سند در وجه حامل،چون مالک آن شناخته میشود. قانوناً استحقاق مطالبه ی وجه آنرا از مدیون دارد،مگر اینکه ثابت شود سند مزبور متعلق به دارندهی آن نمیباشد.( افتخاری،۱۳۸۰، ص ۲۶۰)

وصول وجه سند در مقابل رسید:طبق مادهی ۳۲۱ ق.ت،دارندهی سند در وجه حامل در قبال وصول وجه آن از مدیون، باید اصل سند را با دادن رسیدی که نشان می‌دهد وجه سند را دریافت نموده است،به مدیون تحویل دهد.(همان؛ ۲۶۰ و اسکینی،۱۳۷۷، ص۱۷۵)
اسناد در وجه حامل،محدود به نوعی خاص محصور نیست.طوری که هر سندی را که به موجب قانون منعی در صدور آن در وجه حامل وجود نداشته باشد میتوان به این طریق صادر کرد.( افتخاری،۱۳۸۰،ص ۲۶۰) برای مثال می‌‌توان به اسناد در وجه حامل ذیل اشاره نمود:
-۱-۲-۱ گفتاراول:چک در وجه حامل
چک کلمه ای فارسی است به معنی نوشته ای که بوسیله آن از پولی که در بانک دارند مبلغی دریافت داشته یا به کس دیگری حواله دهند.( معین ، ۱۳۶۲، ص ۱۲۹۹)
چک برگه ای است که به وسیله‌ی آن صادرکننده مبالغی را که بانک در حساب او نگه داشته است،برداشت می کند یا به بانک دستور میدهد آن را به شخص دیگری پرداخت نماید.طبق مادهی ۳۱۲ ق.ت چک را میتوان در وجه حامل صادر نمود.در این صورت هر کسی که چک را در دست داشته باشد بموجب قانون مالک آن می باشد و میتواند با مراجعهی به بانک وجه آن را مطالبه نماید.مگر اینکه شخص دیگری ثابت نماید که چک متعلق به دارندهی فعلی نیست.(اسکینی، ۱۳۷۷،ص ۱۷۶ و ستوده تهرانی، ۱۳۸۷، ص ۱۲۵ و خزاعی، ۱۳۸۵، ص ۲۳۶)
تعریف چک در ماده ۳۱۰ قانون تجارت :
چک نوشته ای است که به موجب آن صادر کننده وجوهی را که نزد محال علیه دارد کلاً یا بعضاً مسترد یا به دیگری واگذار می نماید.
-۱-۱-۲-۱ بند اول :پیشینه
کهن‌ترین شکل بانکداری مربوط به دوران هخامنشیان و در میانرودان (بخشی از ایران آن زمان) است که در آنجا یهودیان عهده‌دار امور بانکداری بوده‌اند.مدارکی از این ناحیه به دست آمده‌است که کاملاً حکم چک را دارند. واژهٔ «بانک» نیز در آن زمان به کار می‌رفته‌است و واژهٔ «چک» نیز از آن روزگار تا به امروز باقی‌مانده‌است. در نوشته‌های ساسانیان در قرن سوم میلادی به زبان پهلوی به واژهٔ چک برمی‌خوریم و همین واژه از ایران به دیگر نقاط جهان راه یافته‌است.در شاهنامه فردوسی از واژه چک استفاده شده. (خبر گزاری فارس،۲ خرداد ۱۳۸۷)
مقررات بخش حقوقی چک در حقوق مدون ایران از ماده ۳۱۰ تا ماده ۳۱۷ قانون تجارت(مصوب ۱۳/۲/۱۳۱۱) آمده و در این قانون ارکان و ابعاد حقوقی مختلف آن بصورت جامع پیش بینی شده لکن با مداقه در سوابق امر ملاحظه میشود در جنبه جزایی آن قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۰۴ از توجه به این امر ساکت میباشد ، ولی قانونگذار این نقیصه را در چارچوب مباحث کلاهبرداری که در ماده ۲۳۸ قانون مذکور است بر طرف نموده و به همین منظور ماده الحاقیه ای به نام ماده واحده ۲۳۸ مکرر قانون مجازات عمومی در ۸/۵/۱۳۱۲ تصویب و آنرا بصورت مستقل جرم قلمداد نموده است.مضافاً در سالهای۱۳۳۱ و۱۳۳۲قوانین دیگری در مورد چکهای بلامحل و تضمینی به تصویب رسید،نهایتاً قانون چک بلامحل مصوب ۴ خرداد ماه۱۳۴۴جانشین آن شد و بالاخره در حال حاضر قانون صدور چک مصوب ۱۶ خرداد ۱۳۵۵ با اصلاحات سالهای۷۲ و۷۶ و۸۲ که تغییراتی از نظر توسعه کیفری چک و قبول قاعده تأخیر تأدیه به تصویب قانونگذار رسیده مورد عمل محاکم میباشد.
از نظر قواعد بازرگانی بین المللی یک تفاهم نامه بین الدولی در ۱۱ مارس ۱۹۳۱ در ژنو به منظور سهولت در بازرگانی بین المللی در مورد قانون متحدالشکل چک و تعارض قوانین چک و حق تمبر مورد موافقت کشورهای متعاهد پذیرفته شده است.دولتهایی که کنوانسیون ژنو را امضاء و در قوانین خود اصلاحاتی در مورد قوانین چک انجام داده اند عبارتند از:
(آلمان،اتریش،بلژیک،دانمارک،فنلاند،یونان،مجارستان،ایتالیا،ژاپن،فرانسه،نروژ،هلند،لهستان،پرتقال،سویس)لکن دولتهای دیگری که کنوانسیون ژنو ۱۹۳۱ را امضاء ننموده ولی با الهام از کنوانسیون ژنو قوانین داخلی خود را اصلاح و یا تدوین کرده اند عبارتند از:
ایران،رومانی،چکسلواکی،ترکیه،آرژانتین و مکزیک لکن انگلیس و آمریکا تاکنون به کنواسیون ژنو ملحق نشده اند.آخرین قانون چک در انگلیس و به تبع آن در آمریکا در ۱۹۵۷ به تصویب رسیده است.
علاوه بر ماده ۳۱۰ به بعد قانون تجارت مصوب ۱۳/۲/۱۳۱۱ مقررات ذیل در خصوص چک در ایران به تصویب رسیده است :
۱ – نظامنامه مورخ ۱۷/۱۲/۱۳۱۲تحت شماره ۴۱۸۰۸ مربوط به دستور طرز اجرای مواد ۲۶ تا ۲۹ قانون مالیاتهای مصوب ۲۹/۸/۱۳۱۲ که به تعریف چک نیز اشاره نموده است.
۲ – ماده ۲۳۸ مکرر قانون مجازات عمومی ۱۳۰۴ که طبق ماده واحده قانون مجازات صادر کنندگان چک بدون محل در موره ۸/۵/۱۳۱۲ الحاق گردید.
۳ – لایحه قانونی چکهای تضمین شده مصوب ۲۰/۷/۱۳۳۱
۴ – لایحه قانونی چک بی محل مصوب ۲۷/۸/۱۳۳۱
۵ – لایحه چکهای تضمین شده مصوب ۱/۳/۱۳۳۴
۶ – قانون چکهای تضمین شده مصوب ۲/۴/۱۳۳۷
۷ – لایحه قانونی راجع به چکهای بی محل مصوب ۱۶/۱۲/۱۳۳۷
۸ – قانون صدور چک مصوب ۶/۲/۱۳۴۴ که ناسخ قوانین قبلی است.
۹ – قانون صدور چک ۱۶/۳/۱۳۵۶ که قانون سال ۱۳۴۴ را نسخ کرده است.
۱۰ – قانون اصلاح موادی از قانون صدور چک مصوب ۱۱/۸/۷۲ مجلس شورای اسلامی
۱۱ – قانون الحاق یک تبصره به ماده ۲ ق .صدور چک مصوب ۱۰/۳/۷۶ مجمع تشخیص مصلحت نظام
۱۲ – قانون اصلاح قانون صدور چک مصوب ۲/۶/۱۳۸۲ مجلس شورای اسلامی
-۲-۱-۲-۱ بند دوم:بخشهای یک چک
۱- تاریخ صدور
۲- محل صدور
۳- محل پرداخت
۴- مبلغ
۵- گیرنده چک
۶- امضاء صادرکننده (منتظمی ، یگانه ۱۳۸۷ ، ص۲۱۲-۲۱۳ )

نظر دهید »
ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی با موضوع سعدی از زبان سعدی- فایل ۱۳
ارسال شده در 15 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

یان ریپکا می گوید:(( یکی از شگفت ترین و زیبا ترین چهره ها و کسی که در هر زمینه ای اثر و نفوذی ژرف و گسترده داشت، شیخ ابو عبدالله شرف الدّین مصلح سعدی شیرازی بود.)) (ریپکا،۱۳۸۲ ،ج۲،۴۵۱)
هانری ماسه ی فرانسوی در کتاب تحقیق در باره ی سعدی،(۱۳۶۹) ضمن ستایش نبوغ سعدی گفته است:
((این محبوبیّت سعدی را در اروپا تنها با نوعی تجانس فکری وی با نبوغ غربی می توان تعبیر کرد، تجانسی که بی شک، اصولاً بر اثر سبک زیبا و ظریف و مؤجز سعدی به وجود آمده است.{ما غربیان} وقتی آثار شاعران بزرگ ایران را می خوانیم، با وجود همه ی نبوغ آنان، فکری نا آشنا در آن ها می یابیم. در آثار سعدی، حتّی با خواندن ترجمه ی آن ها این تباین از بین می رود. . . . رنان - که همیشه بسیاردان بود - وقتی می گفت: سعدی به واقع یکی از ماست، اشتباه نمی کرد.))(هانری ماسه، ۱۳۶۹، ۳۴۵)
سعدی به لطف بیان زیبا و سادگی کلام و قریحه ی خوش، مورد عنایت همه ی مردم جهان واقع شده است. سادگی و بی آلایشی ظاهری و معنوی کلامش، سبب پیوند بسیاری از مردم جهان با آثار او شده است. کاووس حسن لی به نقل از« باربیه دومنار»، درباره ی نفوذ سعدی به اروپا می نویسد: ((از تمام گویندگان شرقی، سعدی شاید تنها شاعری است که می تواند مورد درک و دریافت اروپاییان قرار گیرد. . . علّت این دریافت و افتخار این است که سعدی در گلستان، جامع جمیع صفات و مواهبی است که جمال شناسی نوین خواستار آن است.)) (حسن لی،۱۳۸۰ ،۸)
زیبایی کلام سعدی را، نه تنها ادیبان غربی، بلکه خوانندگان عادی حتّی کشیشان خشک فکر و تنگ نظر اروپایی درک می کردند. ((وقتی اوّلین بار گلستان و بوستان سعدی به زبان لاتین ترجمه شد؛ یکی از کشیشان مسیحی، پس از مطالعه ی کتاب، چنین تصوّر کرده بود که این کتاب متعلّق به یکی از پیامبران بنی اسرائیل است که اثرش تازه پیدا شده است. آثار سعدی در غرب در مجموعه ی کتب مقدّسه به طبع رسیده و پیوسته مورد ستایش و منبع الهام بزرگان مغرب زمین بوده است.)) (الهی قمشه ای،۱۳۸۸ ،۲۳)
استاد فوشه کور فرانسوی در مقاله ای با عنوان شیخ سعدی از دیدگاه خود او (۱۳۶۴) درباره ی آزادگی سعدی گفته است:
((سعدی حکیمی است که به جامعه اندرز اخلاق می دهد آن هم مطابق با فرهنگ و تعلیم متداول و معتبر، امّا درکار و زندگی شخصی دیگران دخالت ندارد، بلکه جریده است. پایه ی این تجرّد محض، آن نیست که سعدی کسی را نام گرفته ملامت نمی کند، بلکه نیز آن است که شیخ به آزادگی و وارستگی دل داده و ذوق خلوت چشیده است.))(فوشه کور،۱۳۶۴،ج۳، ۱۳۴)
زرین کوب به نقل از ارنست رنان در کتاب حدیث خوش سعدی،(۱۳۸۶) گفته است:
((سعدی واقعاً یکی از نویسندگان ماست. ذوق سلیم تزلزل ناپذیر او، لطف جاذبه ای که به آثار او روح خاص می بخشد، لحن سخریه آمیز و پر عطوفت که با آن معایب و مفاسد جامعه انسانی را ریشخند می کند. این همه اوصاف که در نویسندگان شرقی به ندرت یافت می شود، او را در نظر ما عزیز می دارد. وقتی آثار او را می خوانند گویی با یک نویسنده ی اخلاقی رومی یا یک منتقد بذله گوی قرن شانزدهم سر و کار دارند.)) ( زرین کوب، ۱۳۸۶، ۱۰۵)
غلامحسین یوسفی درمقاله ای تحت عنوان جهان مطلوب سعدی در بوستان،(۱۳۷۵) گفته است:
((مدینه ی فاضله ی سعدی در بوستان، شاعری را نشان می دهد که بسیار پیش روتر از عصر خود بوده و چنان می اندیشیده که خیلی از افکار او مورد قبول بشریّت در روزگار ماست. بی سبب نیست که در قرن هجدهم در مغرب زمین برخی از اشعار او را در شمار آیات آسمانی پنداشته اند و نیز در اروپا از وی به عنوان شاعری جهانی یاد می کنند.)) (یوسفی،۱۳۷۵ ،۳۳۲)
۲-۳- آثار سعدی در ادب فارسی
در میان نویسندگان ادب فارسی، تنها شیخ شیرازی توانسته است در نظم و نثر جایگاه ممتازی کسب کند به گونه ای که گلستانش، چون گلستانی بی خزان در ادب فارسی جلوه گری می کند. هر باب بوستانش دری است به بهشت انسانیّت. انسانی با سرشتی الهی و آرزوهایی که برای همه خوشبختی می خواهد. در غزلیاتش همه چیز زیباست، پند و اندرز، عشق به محبوب زمینی و ازلی با زیبایی در کنار هم قرار گرفته اند. شیخ شیراز ارزش آثار خود را با بیانی زیبا، اعلام می دارد:
مقاله - پروژه
دُر افشان چو دنیا بخواهی گذاشت که سعدی دُر افشاند اگر زر نداشت(همان،۱۳۸۴، ۱۹۱)
استادان و ادب پژوهان، مقالات فراوانی درباره ی آثار سعدی نوشته اند که ذکر نظر برخی از آنان در این مقوله ضروری به نظر می رسد.
۲-۳-۱- بوستان در آیینه ی کلام بزرگان
حسین رزمجو مسؤول برگزاری کنگره ی سعدی و سرپرست وقت کمیسیون ملَی یونسکو درایران در سخنرانی خود، (۱۳۶۴) درباره ی بوستان سعدی گفته است :
((منظومه ی بوستان که زاده ی خیال و جهان آرمانی و مطلوب سعدی است، آکنده از نیکی و پاکی و ایمان و صفاست. در این گلزار حقیقت و معنی، انسان آن گونه که باید باشد رخ می نماید و شاعر با گشودن ده باب به روی کسانی که قصد گلگشت در این فضای معنوی را دارند، آنان را به مدینه ی فاضله و آرمان شهری از اخلاق و فضیلت رهبری می کنند که در چشم انداز زیبای آن، انسان بر قلَه ی رفیع آدمیَت بر می آید و از رذایل اخلاقی پاک می شود.)) (رزمجو،۱۳۶۴،ج۱، ۲۹ )
حسن انوری در کتاب شوریده ی بی قرار(۱۳۸۴) گفته است:
(( سعدی از جان های شیفته است، ناآرام، جستجوگر، دلواپس انسانیَت. بوستان وی دنیایی آرمانی است. دنیایی است که آرزوهای او را برای ساختن آرمان شهر نشان می دهد. و هر کدام از ابواب کتاب، رنگ آرمانی و ایده ال موضوعی از موضوعات مبتلا به جامعه و فرد را به نمایش می گذارد.)) (انوری،۱۳۸۴، ۴۴)
محمّد علوی مقدّم در مقاله ای تحت عنوان عدالت در بوستان سعدی گفته است:
(( سعدی در ابواب ده گانه ی بوستان، خواسته است سیمای یک انسان نمونه ی آرمانی را ترسیم کند و انسان ها را به سوی صلاح و سداد رهبری کند و به شایست ها فرا خواند و از ناشایست ها به دور دارد که باید گفت، در این زمینه سعدی، شعر اخلاقی را به حدّ کمال رسانده است.)) ( علوی مقدّم، ۱۳۶۴، ج۳، ۶۷)
۲-۳-۲- گلستان سعدی
قبل از گلستان، هیچ نثری نتوانسته در زندگی مردم مؤثّر و این گونه عزیز واقع گردد. پس از سعدی، بیش تر نویسندگان گوشه چشمی به گلستان داشته و آثار زیادی به تقلید از گلستان نوشته شد. از آن میان می توان به کتاب پریشان اثر قاآنی، بهارستان اثر جامی، منشآت اثر قائم مقام فراهانی و… اشاره کرد. اهمیّت گلستان سبب گردید، استادان ادب فارسی، ضمن استفاده ی مناسب از کتاب، در قالب عبارات و مقالات فراوان، ارزشمندی آن را بیان نمایند.
حسن انوری در کتاب شوریده ی بی قرار(۱۳۸۴) گلستان را اثری بی همتا در ادبیّات فارسی دانسته ، گفته است:
((گلستان نام دارترین اثر منثور در زبان فارسی است و چون گوهری درخشان بر تارک نثر فارسی می درخشد و در درازنای قرون متمادی که از عمر زبان فارسی می گذرد، نه پیش از آن و نه پس از آن، هیچ نویسنده ای نتوانسته است اثری همانند آن به وجود آورد و در طول قرونی که از زمان سعدی می گذرد، کتاب محبوب فارسی زبانان و الهام بخش نویسندگان بوده و ژرف ترین تأثیر را بر زبان فارسی گذاشته است.)) (انوری،۱۳۸۴، ۳۳)
((گلستان با وجود حجم اندکش از جهت تنوّع موضوع دامنه ی وسیعی دارد. سعدی از همه چیز سخن می گوید. اختصاص آن به هشت باب، دال بر آن نیست که نویسنده، فقط در موضوع عناوین باب ها سخن رانده است. از غرایز پست آدمی تا صفات متعالی انسانی موضوع گلستان است.)) (همان، ۳۴)
((کاری که سعدی کرده، این بود که نصیحت و موعظه و اخلاق و در یک کلمه«حکمت عملی» را چنان زیبا بیان کرده که سخن نصیحت آمیز او مقبول خاص و عام شد و به دور و نزدیک جهان رفته است. اگر ما به تاریخ آموزش زبان فارسی در کشور های دیگر رجوع کنیم، می بینیم از زمان سعدی به بعد هر جا آموزش زبان فارسی بوده، گلستان هم بوده است. اگر از فارسی دانان هندوستان و ترکیه بپرسیم که « چشم شما به زبان فارسی با کدام کتاب روشن شد؟» پاسخ ها یکی است. همه گلستان خوانده اند، در شبه قاره ی هند، در افغانستان، سراسر ایران، آسیای صغیر و خلاصه هر جا که زبان فارسی رفته است، گلستان سعدی اوّلین کتاب آموزش ادبیّات فارسی بوده، و این سبب هنر اوست.)) (حداد عادل ، ۱۳۶۴،ج۳،۴۰۸ )
حسین رزمجو مسؤول برگزاری کنگره ی سعدی و سرپرست وقت کمیسیون ملَی یونسکو درایران در سخنرانی خود (۱۳۶۴) درباره ی گلستان گفته است :
(( بی گمان گلستان او زیباترین اثر منثور فارسی در زمینه ی مسایل اجتماعی و اخلاقی است. در این کتاب که تصویری از دنیای واقعیَت است، چهره ی عاطفی و اخلاقی انسان ها، آن چنان که هستند نه آن چنان که باید باشند، ماهرانه نگارگری شده و زشتی ها و زیبایی های موجود در جوامع عصر نویسنده و تناقضات و تضادهایی که در جهان بینی و طرز تفکَر و دل بستگی های طبقات و افراد مختلف وجود دارد، مو شکافانه تفسیر و تحلیل گردیده و در قالب داستان هایی دلکش و مزیَن به آیات قرانی و احادیث نبوی همراه با اشعار فارسی و عربی در نهایت بلاغت و شیوایی به گونه ای مدوَن شده است که چونان گلستانی جاویدان.)) (رزمجو،۱۳۶۴، ج۱، ۲۹ )
((گلستان را سعدی در هشت باب نگاشته است که می گویند (بهشت) هشت باب دارد که سعدی با انتخاب عدد هشت برای ابواب کتاب خود، هم گلستان را از خرّمی و صفای کلام و سخن به نزهت بهشت شبیه کرده و هم این نکته را به اذهان خطور می دهد که هرکس این کتاب را بخواند و به راهنمایی ها و پند ها و نصایح سعدی، گوش جان بسپارد به بهشت رسیده است.)) (دانش پژوه،۱۳۸۸، ۳۷و۳۸ )
۲-۳-۳- غزلیّات سعدی
ضیاء موحد در کتاب سعدی، (۱۳۸۸) درباره ی غزل های سعدی گفته است: (( امَا سعدی از شاعران انگشت شماری است که غزل های عاشقانه ی او از مطلع تا مقطع عاشقانه می ماند و بر خلاف حافظ، به موضوع های دیگر نمی پردازد. امَا این همه ی مطلب نیست. غزل های عاشقانه ی سعدی بیان عشق انسانی و زمینی و ملموس است که در عین سرشاری از شور و احساس، والا و فاخر است.))(موحد،۱۳۸۸، ۸۸)
سعدی، تصویر زیبایی از عشق در آثارش ترسیم کرده است. جلوه ی این زیبایی را در همه ی غزل های شیخ می توان دید.
منصور رستگار فسایی در مقاله ای با عنوان حدیث عشق (۱۳۷۹) گفته است: ((ما از لحظه ای که غزل های سعدی را می شناسیم و به آن دل می بندیم، به این نتیجه می رسیم که «عشق» مرکز آتشفشان عاطفی و ذهنی غزل سعدی است و هنر بزرگ سعدی نیز آن است که توانسته است این آتشفشان شعله بار سوزناک را آن چنان در سخن خویش ملموس، آفاقی و زنده و طبیعی، تصویر و ترسیم کند که صرف نظر از درک فراز و نشیب های عشق، به حقانیّت عاشقی و تمرکز بر عشق، در روزگار قحط وفا و عاطفه نیز شهادت می دهد. )) (رستگار فسایی،۱۳۷۹ ،۱۳و۱۴)
ذبیح الله صفا در کتاب تاریخ ادبیَات ایران،(۱۳۷۱) درباره ی نثر سعدی گفته است :
((برروی هم باید گفت که نثر سعدی در اساس و بنیاد مانند شعر او ساده ولی همراه با فصاحتی اعجاز آمیز و اعجاب برانگیز است. و حتَی باید معترف بود که نثر او هم مثل نظمش سهل ممتنع است. نثری است جذَاب، شیرین، دلچسب، آموزنده و سرگرم کننده.
نثر ساده و سهلی است که در عین سادگی و سهولت هر نوع صنعت و آرایشی را که نویسنده خواسته است برتافته و به خوبی تحمَل کرده است. صنایع و آرایش های لفظی سعدی چنان به جای خود آمده که گویی اگر چنین نبود چنان دل پذیر نمی افتاد و اگر خطا نکنیم باید گفت که او در نثر خود شاعر است و در شعر خود اشعر.)) (صفا،۱۳۷۱، ج۳،ب۲، ۱۲۱۸ )
سعدی در قالب واژه ها و کلمات فارسی، زبان فارسی را زنده کرد. در دوره ی سعدی تمایل زیاد نویسندگان ادب فارسی، به استفاده از ابیات و امثال عربی، زبان فارسی را به شدت بیمار کرده بود. شیخ شیراز چون طبیبی درد شناس با نثر شیوای گلستان به مداوای زبان فارسی مبادرت ورزید. دوستداران زبان فارسی از گلستان به عنوان یکی از شاهکارهای ادب فارسی یاد می کنند. کتاب دارای دیباچه ای بسیار نادر و هشت باب است. امّا نثر آهنگین، جملات کوتاه با سجع مناسب، سادگی کلام، ترکیب زیبای نظم و نثر، اعتدال در استفاده از آرایه های ادبی و تنوّع موضوع، کتاب را زیبا و دل نشین کرده است. علاوه بر نثر زیبا و دل کش گلستان، غزل های عاشقانه ی او احساسات زیبای آدمی را به تصویر کشیده و عشق و دل دادگی را به بهترین و رساترین عبارت ممکن بیان نموده است.
مدایح سعدی نیز دارای زیبایی خاصّی است. در مدح نیز ابتکار به خرج داده و اساس مدایح خود را بر تشویق و نصیحت صاحبان قدرت بنا نهاده، از آنان می خواهد که در رعایت حقوق زیر دستان کوشش نمایند. لطافت و هماهنگی موجود در قصایدش نیز، بر شگفتی سخن شیخ می افزاید. بوستانش هم چون باغی است که سراسر زیبایی ها را در خود جای داده است. در این کتاب ارزشمند، همه ی حکایت ها با بیانی دل نشین نقل شده اند به گونه ای که حتّی حاکمان خودرأی و مغرور مغول، از تلخی نصایحش، رنجیده خاطر نمی شوند. مهم تر این که همه ی مردم، کلامش را می فهمند.
می توان گفت که نثر زیبای گلستان و توانایی سعدی در همه ی انواع شعر از قبیل قصیده، غزل، مثنوی و… سبب گردید تا ادب دوستان، زیبایی کلامش را درک کنند و از او به عنوان یکی از ارکان زبان فارسی یاد نمایند. شیخ شیراز نیز به زیبایی کلام خود آگاهی دارد و خود بهتر از دیگران، زیبایی کلامش را بیان کرده است:
سعدیا، خوشتر از حدیث تو نیست تحفه ی روزگار اهل شناخت
آفرین بر زبان شیرینت کاین همه شور درجهان انداخت(سعدی،۱۳۸۴، ۳۳۶ )
من دگر شعر نخواهم که نویسم که مگس زحمتم می دهد از بس که سخن شیرین است
(همان ، ۳۵۷ )
قیامت می کنی سعدی بدین شیرین سخن گفتن مسلّم نیست طوطی را در ایّامت شکرخایی
(همان، ۵۰۵)
هم بود شوری در این سر بی خلاف که این همه شیرین زبانی می کند(همان ،۴۱۱)
گرفتم که سیم و زرت چیز نیست چو سعدی زبان خوشت نیز نیست(همان ، ۲۳۸)
همه عمر تلخی کشیده است سعدی که نامش بر آمد به شیرین زبانی(همان، ۷۰۷ )
گوش بر ناله ی مطرب کن و بلبل بگذار که نگوید سخن از سعدی شیرازی به(همان، ۵۰۱)

فصل سوم:

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 127
  • 128
  • 129
  • ...
  • 130
  • ...
  • 131
  • 132
  • 133
  • ...
  • 134
  • ...
  • 135
  • 136
  • 137
  • ...
  • 453
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

ایده یابان نواندیش - مجله‌ اینترنتی آموزشی علمی

 تغذیه عروس هلندی
 زایمان سگ راهنما
 فروش محصولات غذایی
 تولید محتوا هوش مصنوعی
 تبلیغات کلیکی حرفه‌ای
 کسب درآمد محتوا شبکه‌ها
 نارضایتی شریک رابطه
 درآمدزایی از ویدئو
 تدریس آنلاین درآمد
 فضای تنفس رابطه
 عدم درک شریک زندگی
 راهنمای سگ اشپیتز
 رشد نکردن رابطه
 حافظه خرگوش
 آموزش حرف زدن مرغ عشق
 ویژگی زن ایده‌آل
 دوری از وابستگی عاطفی
 درآمد محصولات دیجیتال
 فریلنسری طراحی موفق
 بازسازی پس خیانت
 اضطراب روابط عاشقانه
 درآمد دوره‌های برنامه‌نویسی
 شاه طوطی اسکندر
 درآمد پادکست کسب‌وکار
 نقد محصولات آنلاین
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

آخرین مطالب

  • راهکارهای ضروری و اساسی درباره میکاپ
  • نکته های آرایش دخترانه (آپدیت شده✅)
  • ⭐ دستورالعمل های سریع و آسان برای آرایش
  • هشدار : ترفندهایی که برای میکاپ حتما باید به آنها دقت کرد
  • هشدار!  رعایت نکردن این نکته ها درباره آرایش مساوی با خسارت حتمی
  • هشدار خسارت حتمی برای رعایت نکردن این نکته ها درباره آرایش
  • " پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – قسمت 23 – 5 "
  • " فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – ۲-۲۲-ویژگی‌های افراد تاب‌آور – 9 "
  • " پایان نامه -تحقیق-مقاله | تجزیه و تحلیل داده ها – 7 "
  • " دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | فصل اول: کلیات ( مبانی ، مفاهیم و تاریخچه) – 2 "

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان