یکی از شیوه هایی که هاردیم استفاده میکرد تا ورود افرادش به دستگاه نظامی برای خود سیستم سخت باشد آن بود که اعضای خود را تا سن بالا به تحصیل علوم دینی مشغول کند و زمانی که یک عضو جوان که مشغول به تحصیل در یشیواس بود ازدواج میکرد و درس خود را در کولل ادامه میداد تا پایان این دوره عملاً به سن ۲۸ سالگی رسیده بود و صاحب دو فرزند شده بود. برای ارتش تأمین معاش این فرد و خانوادهاش بسیار گران تمام میشد.
طبق قانون اسرائیل، تمام مردان جوانی که به سن قانونی رسیده اند باید آزمایشهایی دهند که نشان دهد به لحاظ فیزیکی و ذهنی شایستگی فعالیت در سیستم نظامی را دارند یا نه. افرادی که عضو مدارس دینی هاردیمی اند تا زمانی که به تحصیل خود ادامه می دهند این آزمایش را عقب میاندازند و بسیاری از آنها در این آزمون مردود می شوند که البته برای پسران جوانی که تمام وقت خود را با کتاب گذراندهاند چندان چیزی عجیبی نیست. زمانی که این افراد دوران تحصیل خود را تمام کردند هنوز نیمی از هاردیمیها مشمول خدمت سربازی اند، به ویژه اگر مجرد و زیر ۲۸ ساله باشند. اما خدمت آنها کاملاً حداقلی است، آنها به جای سه سال، سه ماه خدمت می کنند و فقط آموزشهای ابتدایی را میبینند و از انجام فعالیتهای نظامی مسلحانه کنار گذاشته میشوند، چون به اندازه کافی آموزش ندیدهاند و بیشتر شغلهایی مثل قبرکن، نگهبان یا مسئول امور دینی را به عهده آنها میگذارند. افرادی که به هیچ وجه به خدمت سربازی نمیرفتند معمولاً مدیران مدارس دینی و خاخام ها بودند.
بین سالهای ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۰ عدهای از اعضای هاردیم وارد ارتش شدند. این کار به این معنی بود که آنها خود را طلبهی دینی نمیشناسند و نمیخواهند در این مسیر زندگی کنند و از طرف اجتماع هاردیم به عنوان افرادی بازنده شناخته میشدند که جامعه آنها را طرد میکرد و کسی حاضر به ازدواج با آنها نبود. این افراد عملاً بازگشت به جامعه هاردیمی را برای خود غیرممکن میدانستند(روزنک،۱۹۹۳: ۴۱۲-۴۰۹)(استدلر،۲۰۰۹: ۶۲).
همچنین هاردیم سنت وابستگی خود به جامعه بیرونی را به لحاظ اقتصادی هنوز حفظ کرده است. آنها شغلهایی را که اجتماعشان به آن نیاز دارد تامین نمیکنند، به عنوان مثال آنها پزشک یا مهندس یا داروخانه و حتی کارگران مخصوص به خود را ندارند و برای رفع این نیازها به جامعه بیرون هاردیم وابسته اند. شغلهای مورد تایید آنها شغلهایی است که به لحاظ سنتی مورد تایید است و مشاغلی است که یا به فعالیتهای دینی آنها ارتباط داشته باشد یا با این فعالیتها تعارضی نداشته باشد. شغلهای غالب میان هاردیمیها تجارت جواهرات، کسب و کارهای الکترونیکی ( که بیشتر در آمریکا مشاهده می شود تا در اسرائیل) صرافی(هم به شکل قانونی و هم غیرقانونی) و نهایتاً تولید پوشاک و غذا است. گروهی دیگر به ارائه خدمات دینی مشغول اند، مانند معلمان علوم دینی، خاخامها، قضات دینی، برگزارکنندگان مراسم دینی و افرادی که نسخ خطی دینی را جمع آوری و خرید و فروش می کنند.
بین نسلهای زیادی از یهودیان تجارت جواهرات، مخصوصاً الماس، کسب و کاری سنتی شناخته می شود، به ویژه برای یهودیان ثروتمند؛ چون الماس همیشه برای افرادی که مدام از جایی به جای دیگر سفر می کنند کالایی مناسب محسوب می شود.
در سالهای اخیر، به ویژه در آمریکا، اعضای هاردیم فعالیتهای تجاری خود را از تجارت الماس به تجارت ابزار الکترونیک تغییر داده اند و با خرید و فروش این وسایل تلاش می کنند که خود را از نوسانات بازار حفظ کنند. این کار باعث می شود که نه تنها درآمدشان از این نوسانات در امان باشند بلکه سود بیشتری به دست آوردند. به علاوه، چون این صنعت در انحصار گروه خاصی نیست، این فرصت برای گروه های جدید وجود دارد تا در آن شکوفا شوند. از طرف دیگر، این شرایط آنها را مجبور به تغییر جهانیبینی شان نمیکند. همچنین نیازی نیست که برای پیشرفت در این کار مهندس و متخصص شوند چون ژاپنیها این کار را برایشان انجام می دهند. به همین این دلیل هاردیمیها در اسرائیل به سمت این تجارت نمیروند چون پیشرفت در این کار به وقت گذاشتن و سفر رفتن و یادگیری فنون تجارت از مدارس عرفی نیاز دارد و با این کار آنها از یادگیری علوم دینی باز میمانند(هایلمن،۱۹۹۲، ۱۴۳) (کیرشنبام،۱۳۸۹: ۲۳۳).
هاردیمیها در اسرائیل عموماً به صرافی مشغول اند. آنها در مبادلات خود هیچ محدودیت جغرافیایی قایل نمیشوند و حداقل تا زمانی که مسیح ظهور کند آنها میتوانند برای خود اجتماعی بین المللی دست و پا کنند. به این معنی که هاردیمیها در اسرائیل و آمریکا دارای ارتباط های درون گروهی قدرتمندی هستند و با اینکه ممکن است ملیت متفاوتی داشته باشند، خود را از یک سرسلسله میدانند و برای آن ارزش قایل میشوند. وجود چنین اجتماع بین المللی که مردم پول های مختلفی استفاده می کنند اما عضو یک اجتماع اند چنین شغلی را تقویت می کند. از طرف دیگر صرافی شغلی با انعطافپذیری زیاد است که کاملاً به طلبهی علوم دینی این امکان را میدهد که در هر ساعت از شبانهروز به تجارت خود برسد و در این حال به تحصیلشان لطمهای وارد نشود. در مصاحبهای که با صرافان هاردیمی در مورد چرایی انتخاب این شغل صورت گرفته است، آنها میگویند که ترجیح می دهند تا با دلار سرو کار داشته باشند تا شِکِل[۱۵۸] (پول رایج اسرائیل) تا از این طریق نشان دهند که هنوز در فرهنگ صهیونیستی ذوب نشدهاند. همچنین با این کار نشان دهند که میتوانند در اسرائیل زندگی کنند اما عضوی از آن نباشند(فریدمن،۱۳۸۹ ب: ۲۳۴).
مطالعات نشان میدهد که بین ۲۵ تا ۳۰ درصد از یهودیان اسرائیل اینجهان باور اند و بین پنجاه تا پنجاه و پنج درصد از آنها سنتی و نزدیک به بیست درصد آنها دیندار اند که هاردیمیها و ملی ـ دینیها، که افراد میانه روی هستند، نیز بخشی از آنها به حساب میآیند. ویژگی افراد میانه رو ملی دینی در اسرائیل آن است که عرق چینهای بافتنی بر سردارند. البته این نکته در مورد گروه هاردیم هم صادق است. یعنی گروهی از آنها عرق چین بر سر میگذارند اما معمولاً عرق چین آنها غیربافتنی است. ملی ـ دینیها لباس معمولی میپوشند و هاردیمیها عموماً ازلباس مشکی استفاده می کنند. در صنایع غذایی و پوشاک، هاردیم نیازهای خود را تامین می کنند. اعضای این گروه برای مردان قباهای خاص و برای زنان لباسهای پوشیده تولید می کنند. در زمینه غذایی آنها استاندارهای کاشروت را رعایت می کنند، چون به نظرشان به هیچ کس در این زمینه نمی توان اعتماد کرد. البته این غذا به شکل عمومی نیز عرضه و حتی به خارج از اسرائیل نیز صادر می شود(میزونسکی،۲۰۰۴: ۷۰).
در متون متعدد تاریخی، نمونههای زیادی از تعصبات دینی در رفتارهای خشونتبار کلامی و بدنی علیه گناهکاران قابل مشاهده است که به شکل تفصیلی در بخش خطاناپذیری و مطلق انگاری در مورد آن بحث شد. با اینحال، چنین رفتارهایی بیشتر در طول فرایند دنیویشدن اتفاق افتاده است، زمانی که دین کنترل خود را بر رفتارهای بشر از دست میدهد. فرایند تغییر و نوسازی که در بیتالمقدس در اواخر قرن نوزدهم به وقوع پیوست با فعالیت سازمانهای بشردوستانهی یهودیان اروپای غربی و تمایلات اصلاحطلبانهی آنها آغاز شد و زمینه رشد طبقهی روشنفکرانی را فراهم ساخت که از نظر اجتماعی و اقتصادی در رده بالایی قرار داشتند. اما اگر چه این سبک جدید زندگی در تضاد با سبک زندگی سنتی قرار داشت، رهبر دینی آن قدر قدرتمند نبود که اقدامی جدی بر علیه آن اعمال کند(کرومر،۱۹۸۶: ۴۹۱).
در واقع به نظر میرسد که خشونت در رفتار متعصبان هاردیمی ریشه دوانده است. در مورد فینحاس، که نمونه عالی متعصبان دینی به حساب می آید، خشونت منجر به مرگ شد. این مورد درباره افراطیون هاردیم چندان صدق نمیکند. آنها خشونتشان غالباً به مزاحمت کلامی و نوشتاری و تخریب اموال محدود می شود. اگر چه اتومبیلهای مردمی که روز شنبه سفر می کنند به واسطه سنگهای پرتاب شده از سوی متعصبان صدمه میبیند، این مسأله خسارت جانی در بر نداشته است. علاوه بر این، متعصبان هاردیمی هرگز اسلحه یا ابزار دیگری را عامدانه برای کشتن مردم به کار نبردهاند. نزدیکی زیاد متعصبان تندرو به ساختار اجتماعی پیچیده جامعه ارتدکس و وابستگی آنها به مقامات شناخته شده دینی فعالیتشان را به شکل اجتنابناپذری محدود می کند. همچنین از آنجا که متعصبان تندرو هاردیمی در ارتش خدمت نمیکنند، معمولاً با کاربرد سلاح گرم آشنایی ندارند.
۲ـ۱ـ۱۰ـ جمعبندی:
زمانی که یک مرور کلی در مورد هاردیم انجام میدهیم، جامعهای را مشاهده میکنیم که یک ارتباط دو جانبه با فرهنگ و جامعه بزرگتر دارد، گروهی که ارزشهای خود را حفظ کرده، در حالی که به جامعه بیرونی خود وابسته است. همچنین آنها خود را در نظام سیاسی درگیر کرده اند و احزاب سیاسی اسرائیل به ائتلاف با آنها مجبور اند. نیز اعضای این گروه خود را از گذراندن دوره سربازی مستثنی کرده اند و به شکلی تلاش می کنند تأثیرات جامعه بزرگتر را انکار کنند. در ظاهر به نظر میرسد که هاردیم جامعهای قابل تحسین و موفق است؛ در حالی که این موفقیت بهایی دارد. هاردیم در قلب زندگی مدرن قرار گرفته است. آنها باید با تعداد زیادی از طلبههای بیکار دینی کنار بیایند. همچنین برنامه های دینی ـ آموزشی آنها از طرف فرهنگ غالب در خطر است. به علاوه، آنان باید منابع حمایتی مالی بزرگتر و بیشتری را پیدا کنند. همه این مشکلات می تواند سوالاتی را در چگونگی ادامه حیات و فعالیت زندگی آینده هاردیم ایجاد کند.
یهودیت هاردیمی صرفاً ادامه الگوهای دینی سنتی نیست، بلکه محصول تصادم میان الگوهای سنتی با دنیای دنیوی مدرن است. در دولت اسرائیل، این تصادم در سه حوزه بزرگ رفتاری اتفاق افتاده است ـ نظام آموزشی، فرایند قانون گذاری پارلمانی و اعتراضات فراپارلمانی . در هر کدام از این حوزه ها، هاردیم دو استراتژی را به کار میگیرد: کناره گیری از جامعه پیرامون (تفکیک) و تلاش برای سیطره بر آن (غلبه). این دو شیوه رفتاری مغایر یکدیگر نیستند. بلکه کاملاً بر هم منطبق اند. یهودیت هاردیم که در تلاش برای تغییر جامعه اسرائیل است، بر آن است که جامعه هاردیمی را همانطور که هست نگه دارد. اما تلاش های جامعه هاردیمی برای غلبه بر جهان پیرامون، به شکلی متناقضنما، موجب تقویت تلاشهایی برای کنارهگیری از آن(جامعه پیرامون) شده است.
طرفداران تفکیک از دو جامعه مجزا سخن میگویند (یهودیان و اسراییلیها). در بسیاری موارد، آنها حتی یک قدم جلوتر میروند و اسرائیلیهای اینجهان باور را را به عنوان گویم[۱۵۹] (غیرکلیمی) یا ضدسامی مورد خطاب قرار می دهند (لاستیک،۱۳۸۹: ۱۴۳). برعکس، استراتژی غلبه در بسیاری از موارد مبتنی بر این پیش فرض شناخته شده است که یهودیان این جهان باور و هاردیمی بخشی از جماعتی واحد اند و اختلاف در میزان رعایت مسائل دینی چندان مهم تلقی نمی شود. در این استراتژی، تأکید اساسی بر شباهت ذاتی میان یهودیان است که همگی آنها بارقهای از خداوند را به همراه خود دارند. این بارقه هم همه یهودیان را متحد می سازد و هم آنها را از سایر ملل متمایز می کند. در عمل، این دو استراتژی منجر به نوعی انزواطلبی در هاردیم شده است.
بخش دوم
اکثریت اخلاقی
۲ـ۲ـ پیشینۀ بنیادگرایی در آمریکای شمالی:
همانطور که در بخش مقدمه به شکل مختصر تاریخچه ای در مورد مفهوم بنیادگرایی ارائه شد، این مفهوم در یک بستر مسیحی رشد کرده است. جا دارد در این بخش به شکل مفصلتر تاریخچهای از ظهور بنیادگرایی در آمریکای شمالی ارائه دهیم.
بنیادگرایی در اوایل سدۀ بیستم میلادی در کالیفرنیای جنوبی، یکی از پرشتاب ترین مناطق آمریکا از حیث توسعه اقتصادی، پدیدار شد. میلتون و لیمن استوارت، دو برادر مسیحی مومن که از راه استخراج و فروش نفت در کالیفرنیا ثروت هنگفتی اندوخته بودند، در سال ۱۹۱۰ برنامۀ پنج سالهای را برای حمایت مالی از تولید و چاپ مجموعه ای از جزوه های مذهبی جهت نشر مجانی در میان گروه های زیر در سرتاسر جهان آغاز کردند: کشیشهای پروتستان، اونجلیستها، مبلغین مذهبی، استادان الهیات دانشگاهها، دانشجویان رشته الهیات، دبیران نهادهای مذهبی، انجمن مردان جوان مسیحی[۱۶۰]، مسئولین کلاسهای تعلیمات دینی کلیساها در روزهای یکشنبه، کارکنان کلیساها و ویراستاران ناشرین کتابهای مذهبی.
جزوههای نامبرده که زیر عنوان بنیادها: گواهی حقیقت توسط تعدادی از علمای سرشناس دینی آمریکایی و بریتانیایی نوشته شده بود، یک هدف را دنبال می کرد و آن متوقف ساختن چیزی بود که برادران استیوارت و ویراستارانشان از آن به عنوان زوال باورهای بنیادین مسیحیت پروتستان یاد می کردند(روتون،۱۳۹۱: ۲۵-۲۴).
برادران استوارت مثل بسیاریاز پروستانهای محافظه کار آمریکایی که از حیث تخصصی به آنان «مشیت طلبان پیشاهزاراهای»[۱۶۱] می گویند، بر این باور بودند که پیشگویی های پایان جهانی درج شده در کتابهای عهد عتیقی حزقیال[۱۶۲] و دانیال[۱۶۳] و مکاشفۀ یوحنای رسول[۱۶۴] (آخرین کتاب عهد جدید) به حادثه های واقعیای و نه نمادینی اردجاع دارد که به زودی در تاریخ بشر رخ خواهد داد.
این دو برادر با یاری گرفتن از تفسیرهایی که جان نلسون داربی[۱۶۵] عالم روحانی انگلیسی ـ ایرلندی دربارۀ سنت پیشگوییهای مسیحی کرده بود، این بحث را مطرح کردند که از آنجایی که بسیاری از پیش گوییهای عهد عتیق دربارۀ آمدن مسیح موعود با آمدن وی محقق خواهد شد. بنابراین دیگر پیشگوییها، از جمله پایان جهان نیز به زودی رخ خواهد داد. استیوارتها که هر لحظه منتظر پایان جهان بودند، وظیفۀ خویش می دیدند که تا آنجایی که می توانند آدمهای بیشتری را تا پیش از فرارسیدن آخرالزمان نجات دهند(مارسدن،۲۰۰۶: ۱۷-۱۳).
استیوارتها که بازرگانهای موفقی بودند، خواهان و منظر نتایج بودند. لیمن استیوارت پس از آگاهی از اینکه «شرکت تنباکوی آمریکا» میلیونها دلار را صرف پخش و توزیع رایگان سیگار در بین مردم کرده تا آنان را با طعم سیگارهایش آشنا کند به برادرش میلتون نوشت: «مسیحیان باید از خرد و حکمت دنیای امروز یاد بگیرند.» انگیزه های الهی و معنوی با رقابتهای اقتصادی جفت و جور شدند. دستور کار اصلی لیمن استیوارت در صنعت نفت، مقابله با تلاش های رقیبش جان دی راکفلر[۱۶۶]، برای اعمال انحصار بر این صنعت بود. این شاید بر حسب تصادف باشد که یکی از نخستین واعظهایی که لیمن به خدمت گرفته بود، زمانی موفق به جلب توجه وی شد که موعظهای ایراد کرد علیه آن چیزی که یکی از اساتید ملحد در دانشگاه شیکاگو چاپ و منتشر کرده بود. دانشکدۀ الهیات دانشگاه شیکاگو که بستر مناسبی برای نشو و نمای لیبرالیسم بود، توسط جان دی راکفلر بنیاد گذاشته شده و جز موقوفات وی بود(کاپلان ۱۹۸۷: ۱۸).
حدود سه میلیون نسخه از جزوۀ بنیادها: گواهی حقیقت در هر دو سوی اقیانوس اطلس منتشر شد. پسوند «گرا» در سال ۱۹۲۰ توسط کرتیس لی لوز ویراستار بابتیست محافظه کار به آخر واژۀ بنیاد اضافه شد؛ او اعلام کرد که بنیادگرایان کسانی هستند که آمادگی شرکت در نبرد بزرگ برای احیا و پاسداری «بنیادها» را دارند. حدود نیمی از نویسندگان مجموعه جزوههای بنیادها: گواهی حقیقت، از جمله آدمهای سرشناسی مثل رون توری[۱۶۷] و سایرس ایگناتیوس اسکافیلد[۱۶۸]، پیشاهزاره باور بودند. لیمن استیورات پیش از اعطای کمکهای مالی خود برای چاپ و نشر جزوههای بنیادها: گواهی حقیقت، یکی از پشتیبانان مالی اصلی چاپ و نشر انجیل مرجع اسکافیلد بود؛ کتابی که در سال ۱۹۰۹ منتشر شد و هنوز هم نزد «پیشاهزاره باوران» آمریکایی بهترین شرح و تفسیر از انجیل به شمار میرود(روتون،۱۳۹۱: ۲۶).
۲ـ۲ـ۱ـ اکثریت اخلاقی:
بنیادگرایان در آمریکای شمالی به شکل کلی به دو دسته تقسیم میشوند: افرادی که منتظر رستگاری یا وجد روحانی اند و گروهی که به دنبال لابی با کاخ سفید اند. در هر دو صورت، آنها یک تصویر خاص را از قرن پیش روی خود ارائه می دهند و به دنبال محافظت از اعتقادات خود به عنوان اصول اند.
به مدّت نزدیک به پنجاه سال( یعنی از حدود سال های ۱۹۱۵ تا ۱۹۶۰) بنیادگرایی در آمریکا از صحنهی سیاسی پنهان شده بود. تعدادی از بنیادگرایان در دهه پنجاه به نهضت ضد کمونیستی پیوستند اما بسیاری از آنها تقریباً در عرصه سیاسی منفعل بودند و ترجیح میدادند که انرژی خود را صرف کلیساها و موسسات دینی برای تغییر رویکرد جهان کنند. با وجود این، بسیاری از اتفاقات در دهههای شصت و هفتاد باعث بسیج شدن بنیادگرایان به عنوان جنبشی اجتماعی شد. گاهی عوامل فرهنگی بنیادگرایان را به عرصه فرهنگی میکشید و گاهی تغییرات داخلی در خود بنیادگرایان باعث حضور بیرونی آنها میشد.
در دهه شصت میلادی، آمریکا با تغییرات قابل توجهی مواجه شد. جنبش حقوق مدنی، که در دهههای پنجاه آهسته آهسته شکل گرفته بود و در دهه شصت به ثمر نشست و مشروعیتبخشی کنگره به حقوق مساوی بین سیاه وسفید، یک قرن جدایی میان سیاه وسفید و سه قرن بردهداری را پایان داد. از دیگر سو، حرکتهای مخالف این جریان باعث ترور مارتین لوتر کینگ و جان اف کندی شد. همچنین آزادی زنان از محیط خانه و تغییر مرزهای اخلاقی در روابط جنسی، زیر سئوال رفتن قوانین کهنه به وسیله دانشجویانی که به خیابانها میآمدند و اعتراض آنها به جنگ ویتنام، شکاف شدید بین نسلی و عادی شدن زیر سئوال بردن اقتدار حاکم و رسوایی واترگیت که بی اعتمادی به نظم حاکم را به اوج خود رساند دیگر عوامل مؤثر در تغییر فضای عمومی بود.(امرسون،۲۰۱۰: ۸۹) (اوتر[۱۶۹]،۲۰۰۴: ۶۸-۶۶)
این بینظمیها و عدم یکپارچگی در نظام اجتماعی باعث شدکه مبلّغان مسیحی احساس وظیفه و خطر کنند. چنین فروپاشی اجتماعی به آنان نوید نزدیکی روز نجات و رهایی را میداد. این تغییرات فرهنگی میتوانست در زندگی فردی آنها نیز تجربه شود که بنیادهای اعتقادی به شکل تحمّلناپذیری در حال فروریزی است، و این باعث شد عدهای که به دنبال نظم بودند برای رهایی از دست هیپیهایی که آزادی موجود را واهی میدانستند و میخواستند چارچوبها را از بین ببرند، به سراغ بنیادگرایی و کلیسای آنها رفتند. در واقع بنیادگرایی در این شرایط بی ثبات به افراد نوید عشق و ثبات را میداد. (کپل، ۱۳۷۵: ۳۹)
از زمینه های دیگری که باعث شکل گیری اکثریت اخلاقی به شکل خاص در دهه هفتاد شد، اقدام دولت آمریکا بود که طبق قانونی که در دادگاه عالی آمریکا در ۱۹۶۳ تصویب کرد، انجام هرگونه مراسم دعا و نیایش در مدارس عمومی را ممنوع کرد. به نظر غیر ممکن بود که کودکان مسیحی نتوانند در مدارس خود دعا کنند. نکتهی دیگر آن بود که از نظر بنیادگرایان نظام سیاسی به وسیله افراد بیدین یا افرادی که مخالف اعتقادات آنها هستند اداره میشوند. از نظر بنیادگرایان، این حملهی نظاممند به خانه، مدرسه و کلیسا از یک منبع ایدئولوژیک نشأت میگرفت و آن چیزی نبود جز انسانگرایی این جهان باور.
بنابراین میتوان گفت اکثریت اخلاقی سازمانی سیاسی است که متعهد شد اخلاق بنیادگرا را وارد قانون آمریکا کندو از سرمایهداری محض دفاعی کاملاً دینی انجام دهد و همچنین ایالات متحده را ابزاری سازد برای رسیدن به خواسته های خداوند (آنتون،۲۰۰۸: ۶۵) (ماردسن،۲۰۰۶: ۱۱۲).
این گروه با رهبری جری فالول[۱۷۰] در آمریکا آغاز به فعالیت کرد. جری فالول در سال ۱۹۳۳ در خانوادهای روستایی تبار متولد شد که دارای شور و هیجان دینی به خصوصی نبود. پدرش مدّتی به تجارت پرداخته و ورشکست شده بود. وی بعد از کشتن برادرش در سال ۱۹۳۱ که دفاع مشروع از خود تلقی شد، به مشروبات الکلی روی آورد و از بیماری کبدی خاص افراد الکلی درگذشت. جری فالول تا هجده سالگی زیاد به اعمال دینی توجهی نداشت. در ۱۹۵۰ او وارد یک انیستیتوی تکنولوژیک میشد تا مهندس مکانیک بخواند. در آنجا بود که به دین گروید، تحصیلات مهندسی را رها کرد و خود را برای کشیش شدن آماده نمود. در سال ۱۹۵۶، او کلیسای مستقل خود را که توماس رودا باپتیست چرچ [۱۷۱]نام داشت پایهگذاری کرد (او این نام را از روی نام کوچهای که در آن یک انبارمتروک کارخانه سوداسازی بود و اولین انجمن ۳۵ نفری خود را مسقر کرده بود برگزید). به عقیدهی کسانی که شرح حال او را نوشتهاند، به نظر نمیرسد که بنیادگرایی از همین دوره جاذبهی روحانی بخصوصی برای او داشته است، بلکه انتخاب مسیری شغلی او را بر آن داشته تا به کلیسای خاص خود سازمان بخشد(ریزبورت،۱۹۹۳: ۹۸-۹۰).
او از قابلیت سازماندهی و استعدادی استثنایی برای به کارگرفتن تازهترین تکنیکهای ارتباط جمعی در خدمت موعظهگری خود برخوردار بود. او در پایان همان سال تعداد اعضای انجمن خود را به ۸۶۴ نفر میرساند و با بهره گرفتن از رادیو، تلفن و کلیۀ تکنیکها اقدام به پذیرش پیروان و جلب کمکهای مالی مینماید. در آغاز سالهای دهه شصت به تلویزیون روی می آورد. در سال ۱۹۶۸ یک شبکه تلویزیونی برپا میسازد که موعظههای او را ضبط و پخش می کند و این موعظهها در چارچوب برنامهای موسوم به «ساعت انجیل، دوران خوب گذشته» با موفقیت بزرگی رو به رو می شود. در طول سالهای دهۀ شصت، هنگامی که فالول هنوز بیش از موعظهگری محلی نیست، پیام انجیلی او با تحولات اجتماعی فرهنگی لینچبورگ، که او می کوشد پاسخگوی آنها باشد، گسترش می یابد. (کپل،۱۳۷۵: ۲۰۰)
اکثریت اخلاقی، دین را عامل اصلی ایجاد وفاق و همبستگی اجتماعی و عامل ایجاد همسویی میان دولت و ملت میداند. از دیدگاه آنان دین عامل تقویت کننده حرکت به سوی اهداف اجتماعی است. از دیدگاه طرفدران اکثریت اخلاقی، شش مسأله به عنوان زنگ خطر جدی برای دوران آنها در آمریکا به حساب میآمد که آنها را در این راه ثابت قدم مینمود:
نخست، ارائه اصلاحیهای در قانون اساسی که طبق آن زنان از انجام نقشهای انجیلیشان به عنوان زنان مطیع که در خانه مشغول به کار هستند باز میمانند.
دوم، خانواده از طرف نهادهای اجتماعی و قانونی بیشتر از قبل مورد حمله قرار میگیرد، مثل محدودیتهایی که به لحاظ قانونی برای تنبیه فرزندان به وسیله پدر در نظر گرفته شد.
سوم، ادارهی مالیات شروع به تحقیقات مالی در موسسات دینی و کلیساها کرد تا بتواند برای معافیت از مالیات، دین واقعی[۱۷۲] را پیدا کند.
چهارم، بحثهایی در مورد حقوق مدنی اقلیتهای جنسی (همجنسگرایان ) شروع شد، که از نظر بنیادگرایان عملی به غایت غیراخلاقی است.
پنجم، با این که بچهها نمیتوانستند در مدرسهی دعا بخوانند، ولی به راحتی به آنها در مورد ارزشهای این جهان باور انسانگرا آموزش داده میشد و این مسأله ارزشهای سنتی دینی را تضعیف میکرد.
ششم، مدارس مسیحی بدون نظارت دولت و گرفتن مجوز از آن نمیتوانستند فعالیت کنند و این به نوعی قدرت دینی آنها را به تدریج کمتر میکرد. و در آخر، همه این نیروها که به دنبال خراب کردن و فروپاشی جامعه اخلاقی و خانوادهی سنتی بودند با قانونی که سقط جنین را به انتخابی شخصی تقلیل داد هماهنگ بود (آمرمن[۱۷۳]،۱۹۹۱: ۲۸-۲۱).
بنیادگرایان در این دروه به این نتیجه رسیدند که اگر در برابر نیروی دولتی مقاومت نکنند، اعتقادی برای نسل آینده باقی نخواهد ماند و به راحتی نهادهای این جهان باور جایگزین نهادهای دینی میشوند. بنیادگرایان دهههای ۴۰ و ۵۰ که عموماً از طبقه کارگر بودند نسلی از طبقه متوسط را به دنیا آوردند. روستاییان به شهرها مهاجرت کردند و به منابع مالی بیشتری دسترسی یافتند و بنیادگرایان راحتتر میتوانستند به کلیسا پول دهند. آنها اعانههایی را به آکادمیهای مسیحی میدادند. تلوزیونهای دینی را حمایت میکردند و به دنبال آن بودند که با ساختن کلیساهای بیشتر مخاطبین بیشتری را نیز به خود جلب کنند. همچنین این توانمندی را پیدا کردند که خود را در سیاست درگیرتر کنند.
از نظر این جنبش، دینی کردن مردم باید از طریق دستگاه سیاسی انجام بگیرد، به همین دلیل یکی از وظایف اصلی خود را تاثیرگذاری در دستگاه سیاسی میدانند. نو محافظهکاران آمریکا شدیداً تحت تاثیر این جریان بنیادگرا است و اوج فعالیتهای این جریان در دوره ریاست جمهوری جورج بوش پسر بود که بسیاری از سیاستمداران ارشد آمریکا به نوعی پیرو اینگونه از بنیادگرایی بودند و اهداف آنها را در سیاستهای خود دنبال میکردند (مارسدن،۲۰۰۶: ۱۸۲) (هال سل، ۱۳۸۲: ۵۳).
آنها معتقد اند که باید به منظور کمک به بازگشت مسیح، چند اتفاق را از طریق تفاسیر قرن بیستمی انجیل عملی کنند و از این راه نجات اخروی خود را تحصیل نمایند. آنها معتقدند که باید سلسله وقایعی به دست یهود و با کمک آنها صورت بگیرد تا مسیح بازگردد. آنها طبق عقاید مقطعگرایانه خود، زندگی در این جهان را به ۷ بخش تقسیم می کنند که بشر را در آستانه آخرالزمان قرار میدهد. به عقیدهی آنان، با وقوع جنگ آرماگدون و در آستانه پیروزی ضدمسیحیان بر سپاه مومنان متشکل از یهودیان معتقد و مسیحیان دوباره تحول یافته انجیلی، عیسی به جهان باز خواهد گشت، جنگ با پیروزی مؤمنان خاتمه خواهد یافت و به دنبال آن حکومت هزارسالهی مسیح بر زمین بر پا خواهد شد که مرکز آن در بیتالمقدس خواهد بود و مسیح از همان تخت سلیمان بر جهان فرمان خواهد راند. آنها چنین میپندارند که جنگ آرماگدون جنگی هستهای و مرگبار خواهد بود و جنگهایی مانند جنگ جهانی دوم خلیج فارس و اشغال عراق را مقدمات وقوع آرماگدون میدانند(دیوی[۱۷۴]،۲۰۰۷: ۳۶۱-۳۶۹)
در واقع، این جنبش گروه میانهرویی بود که دچار تغییر پارادیمی در رویکرد الاهیاتی خود شد و به نیرویی قدرتمند در آمریکا تبدیل گردید، و رویکرد آنها از یک نگاه پیشاهزارهای به یک رویکرد پساهزارهای[۱۷۵] تبدیل شد، رویکرد پیشاهزارهایرویکردی است که معتقد است جهان روز به روز در ظلم و گناه فرو میرود و این روند ادامه دارد تا مسیح ظهور کند. تغییر این جنبش به پساهزارهای این اعتقاد را تقویت می کند که مسیح تنها بعد از آنکه مسیحیان معتقد آماده شدند و درستی را در زمین فراهم نمایند، ظهور اتفاق میافتد(جانسون،۱۹۸۴: ۱۸۶).
اولین موج در اکثریت اخلاقی به دنبال بازگرداندن دادگاهها، مدارس و کنگره از فرهنگ انسانگرای این جهان باور بود که این اتفاق در زمان ریگان و با استراتژی فشار در سطح ملی اتفاق افتاد. در موج دوم، اکثریت اخلاقی بیشتر بر موفقیتهای سیاسی در سطوح محلی تأکید کرد. در این دوره پت رابرتسون[۱۷۶] رهبری گروه را به عهده گرفته بود. با این که سیاستها و اهداف همچنان یکی بود و حتی آنها سعی داشتند که در سالهای ۹۶ و ۹۴ بر انتخابات ملی تاثیر بگذارند اما نفوذ آنها در دهههای پایانی هزاره دوم کمتر شد و در سال ۲۰۰۱ رابرستون از رهبری کنار گذاشته شد(آلموند،۲۰۰۳؛ ۱۱۲).
در ادامه به شکل جزییتر بر اساس مدل مفهومی تحقیق ابعاد این جنبش را مورد بررسی قرار می دهیم.
۲ـ۲ـ۲ـ واکنش به حاشیهای سازی دین
هفتهنامه تایم و نیوزویک سال ۱۹۷۶ را سال انجیلگرایان میخوانند. این سال دست کم سالی است که در آن مطبوعات به اهمیت این پدیده پی میبرند. با انتخاب رونالد ریگان در سال ۱۹۸۰ و انتخاب مجدد او در چهار سال بعد، رئیس جمهور جدید تا حد زیادی از سوی نهضتهای سیاسی ـ دینی حمایت می شود که خود را بنیادگرا میدانند. قابل رؤیتترین آنها گروه اکثریت اخلاقی فالول است. اما این نهضت تنها نیست. گروه های فشار متعددی تشکیل شد، با این هدف نهایی که بر تصمیمات سیاسی به منظور مسیحی کردن دوبارهی آمریکا تاثیر بگذارند. در واقع هدف آنها تنها وارد کردن مسیحیان تجدید حیاتیافته در بطن امتی از برگزیدگان نیست، بلکه دگرگون ساختن نظام سیاسی است که از مدرسه شروع می شود و به خانواده و جامعۀ مدنی ختم می شود. از نظر اکثریت اخلاقی، برای معالجهی این دردها بهرهمند شدن فردی از رستگاری کافی نیست، بلکه باید امریکا را رستگار کرد(اسنوبال،۱۹۹۱: ۱۶۳-۱۵۹).
بررسی قاعده فراش در حقوق ایران.
بررسی کاربردهای قاعده فراش.
بررسی وضعیت قتل در فراش.
۱-۱-۵- سوابق تحقیق
تا کنون کتابی مستقل در این خصوص به نگارش در نیامده است. تنها یک مقاله با عنوان «قاعده فراش» توسط اسد الله لطفی در مجله علوم انسانی دانشگاه الزهرا به نگارش در آمده که به طور مختصر اشاره ای به این قاعده فقهی داشته است، در قانون مدنی ایران نیز ماده ۱۱۵۸ و ۱۱۵۹ به این موضوع اشاره دارد. در کتاب مطالعه تطبیقی نسب در حقوق ایران و فرانسه، به قلم اسد اللّه امامی (۱۳۴۹ق) و کتاب ادله اثبات دعوی نوشته حسینینژاد، حسینقلی (۱۳۷۴) به موضوع تا حدودی اشاره دارد. در کتب فقهی نیز فقهای امامیه در لابلای مباحث خود به بحث فراش پرداخته اند.
۱-۱-۶- جنبه نوآوری تحقیق
از آنجا که این تحقیق قاعده فراش را به صورت تطبیقی میان فقه امامیه و حقوق ایران مورد بحث قرار داده با سایر کارهای انجام گرفته متفاوت است. چرا که سایر تحقیقات انجام شده در خصوص فراش از منظر حقوق ایران بوده است. بنابراین این تحقیق کاری نو و جدید میباشد.
۱-۱-۷- روش تحقیق
روش استدلالی و تحلیل منطقی و عقلانی که از ویژگی تحقیقات نظری میباشد که در این تحقیق با بهره گرفتن از منابع و مطالعات کتابخانهای از جمله کتب، مقالات، پایاننامهها، کتابخانه الکترونیک و … مطالب جمع آوری و مورد استفاده واقع گردید.
۱-۱-۸- محدودیتها و مشکلات
با توجه به کمبود کتب مرجع و مهم در خصوص مباحث فقهی، برای تهیه منابع سفرهایی را به شهر قم و اصفهان انجام داده و برای تهیه منابع مورد نظر با سختیهایی مواجه شدیم.
۱-۲- مفهوم فراش
۱-۲-۱- معنای لغوی
الفراش از فَرش یعنی گستردن در آیه قرآن کریم است که: الّذی جَعلَ لکم الارضَ فِراشا (بقره/۲۲)؛ خدایی که زمین را برای شما گسترده گردانید. فراش گاهی در معنای «مفروش» به کار میرود یعنی آنچه که برای نشستن یا خوابیدن بر روی آن، روی زمین پهن میشود (لطفی، ۱۳۸۱، ص۲۵۳).
فراش در لغت به معنی گستردنی، آنچه گسترده میشود و برآن میخوابند و جامه خواب آمده است (دهخدا، ۱۳۴۱، ص۱۰۲)، همچنین از آن به معنای زن یا مرد یا هریک از دو همسر یاد شده است و زوج و زوجه فراش یکدیگر خوانده میشوند (معین، ۱۳۶۲ ص ۲۰۵۳).
از نظر لغوی معنی کلمه فراش عبارت است از چیزی که برای خوابیدن یا غیر آن روی زمین میگسترانند و در اینجا کنایه از شوهر قانونی و شرعی است به ملاحظه اینکه زوج حق مضاجعه و استمتاع نسبت به همسر خود را دارد. و این قبیل کنایات در لغت عرب و قرآن کریم فراوان است (بجنوردی، ج۴، ص۲۴).
فراش به معنی آنچه گسترده میشود و بر آن میخوابند و نیز هر یک از زوجین فراش یکدیگر خوانده میشوند همانطوری که لباس یکدیگر نامیده شدهاند (مفری الفیومی، ۱۳۸۰، ج۲، ص۷۷).
و قول دیگر آن است که غرض مالک و صاحب فراش است یعنی زوج یا مولی (ابن اثیر، بیتا، ماده فرش؛ طریحی، ۱۳۸۸، ج۹، ص۲۵۸).
در کشاف اصطلاحات الفنون آمده است: فراش متعین بودن زن است برای ولادت و ثبوت نسبت فرزندان که از او متولد شوند (تهانوی، بیتا، ج۲، ص۱۱۲۴).
۱-۲-۲- معنای اصطلاحی
در اصطلاح منظور از فراش “زن” می باشد از آن جهت که شوهر حق دارد با او بخوابد و نیز به خود شوهر هم که زوج شرعی و صاحب فراش(همسر) میباشد اطلاق میگردد (لطفی، ۱۳۸۱، ص۲۵۳ به نقل از طاهری، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۳۰۰). با توجه کثرت استعمال فراش در نزدیکی و مقاربت میتوان گفت فراش کنایه از همان نزدیکی و مواقعه است.
اماره فراش منسوب به پیامبر اکرم (ص) که فرموده: «الولد للفراش و للعاهر الحجر» (شیخ حرعاملی، ۱۱۰۴ق، ج۱۴، ص۵۶۸) یعنی فرزندی که از زن شوهردار به دنیا میآید ملحق به شوهر میشود و کیفر بدکار سنگ است.
۱-۲-۳- مفهوم حقوقی
اصطلاح «فراش» بالصراحه در ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی نیامده لیکن چون این کلمه در ماده ۱۷۹ قانون مجازات عمومی سابق ذکر شده بود و هم اکنون نیز از قتلی که به هنگام مشاهده زنا توسط شوهر به وقوع میپیوندد تحت عنوان قتل در فراش یاد میکنند. این قاعده در حقوق از این جهت که یکی از ادلۀ اثبات نسبت قانونی طفل به حساب میآید و مطابق آن کودک متولد شده ملحق به شوهر میشود، معروف به اماره فراش است و دو ماده ۱۱۵۸ و ۱۱۵۹ قانون مدنی ایران نیز مبتنی بر این قاعده بوده و ماده ۱۳۲۲ ق.م نیز صراحتاً آن را از امارات قانونی به حساب آورده است (لطفی، ۱۳۸۱، ص۲۴۷).
به موجب ماده ۱۱۵۸ قانون مدنی که از زمره امارات قانونی بوده و به اماره فراش معروف است: « طفل متولد در زمان زوجیت ملحق به شوهر است…»[۱]
در ماده ۱۷۹ قانون مجازات عمومی سال ۱۳۰۴ آمده بود: هرگاه شوهری زن خود را با مرد اجنبی در یک فراش یا در حالیکه به منزله وجود در یک فراش است مشاهده کند و مرتکب قتل یا جرح یا ضرب یکی از آنها یا هر دو شود معاف از مجازات است.
همانگونه که برخی حقوقدانان گفتهاند مقصود از « حالتیکه به منزله وجود در یک فراش» است حالتی است که ابتدا بیننده را به اشتباه وادارد که آن دو مشغول نزدیکی هستند در صورتیکه واقعاً چنان نباشد مثل اینکه مرد اجنبی و زن لخت بر روی هم قرار گرفته باشند مشاهده چنین صحنهای موجب توهم انجام مواقعه میشود (علی آبادی، ۱۳۶۸ ج ۲، ص ۲۴۰).
۱-۳- سایر مفاهیم
۱-۳-۱- الولد
مقصود از «ولد» نطفهای است که در رحم زن منعقد میشود و رشد میکند تا این که قابلیت زنده شدن پیدا کرده و خلقت فیزیکی آن کامل می شود وبه محض این که روح در آن وارد میشود ولد خوانده میشود چه این که زنده به دنیا بیاید یا مرده (بجنوردی، ۱۴۱۳ق، ص۴، ص۲۲).
اولاد که جمع ولد باشد یک مفهوم عام دارد و یک مفهوم خاص. اولاد در مفهوم عام شامل تمام کسانی است که از نسل شخصی به طور مستقیم متولد شده باشند، خواه بیواسطه و خواه با واسطه. مطابق این مفهوم از ولد، نبیره و نوادههای شخصی هر اندازه که پائین روند در زمره اولاد او به حساب میآیند؛ اما اولاد به معنای خاص تنها به کسانی گفته میشود که بیواسطه از شخص متولد میشوند. در کتاب هشتم قانون مدنی منظور از کلمه اولاد به معنای خاص آن میباشد زیرا مقصود از تنظیم مواد قانون مدنی در یان بخش، اثبات نسب و تنظیم روابط خانواده است و همچنین مقصود از ولد در حدیث «الولد للفراش » همین معنی است (طاهری، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۳۰۰).
۱-۳-۲- العاهر
به معنای فرد زناکار است از عهر به معنای زنا و فسق و فجور میباشد (لطفی، ۱۳۸۱، ص۲۵۳).
۱-۳-۳- الحجر
در لغت سنگ است، احتمال دارد کنایه از این باشد که زنی هیچ حقی ندارد و همچون سنگ بیارزش است. در اصطلاح عرب کسی را که بخواهند تحقیر کنند و وحقی برایش قائل نباشند میگویند: “ملّهٌ الا التُراب أو الحجر” و نیز احتمال دارد مراد از حجر در روایت “الولد للفراش و للعاهر الحجر” کنایه از رجم و سنگسار شدن زانی باشد که چنان چه در انتساب طفل به صاحب فراش و فرد زانی شک و تردید وجود داشته باشد به موجب حدیث فراش، کودک ملحق به شوهر میشود و مرد زانی هم به وسیله سنگ، رجم میگردد. لیکن به نظر می رسد احتمال اول بهتر و مناسب محل بحث باشد؛ زیرا مجازات زانی همیشه سنگسار کردن نیست، بلکه این نوع مجازات به زانی محصن اختصاص دارد و غیر محصن مجازاتش تازیانه است و دیگر این که دلیل بودن قاعده فراش صرفا در قبال زانی نیست، بلکه در هر موردی است که در مقابل شوهر، وطی کنندۀ دیگری باشد، چه زانی و جه غیر زانی که آن گاه براساس أماره فراش انتساب کودک به شوهر اثبات میشود (همان، ص۲۵۴).
۱-۳-۴- معنای اماره
اماره از نظر لغوی به معنای علامت می باشد و از لحاظ قانون اوضاع و احوالی است که از نظر قانون یا قاضی دلیل بر امری شناخته می شود. اماره جزء دلایل محسوب می گردد، اماره دو تفاوت عمده دارد (کاتوزیان، ۱۳۸۱، ج۵، ص۳۹۵).
۱-۴- بررسی پیشینۀ تاریخی و تقنینی قتل در فراش
در مواجهه با غریزه جنسی همواره اقوام و اجتماعات بشری به یک طریق مشی نکردهاند، برخی آیینها علاقه جنسی را ذاتا پلید و آمیزش جنسی را ولو با همسر قانونی و مشروع خود تباهی و سقوط میدانند. در نقاطی که مسیحیت و یا بودا در آنجا پیروز شد. عقیده مزبور نیز تفوق یافت (مطهری، ۱۳۸۶، ص۱۰) ، ظاهرا علت این امر ناشی از تفسیری بود که از بدو تشکیل کلیسا از طرف کلیسا برای مجرد زیستن حضرت عیسی (ع) صورت گرفت، گفته شد علت اینکه مسیح تا آخر مجرد زیست پلیدی ذاتی این عمل است و به همین جهت روحانیون و مقدسین مسیحی شرط وصول به مقامات روحانی را آلوده نشدن به زن در تمام مدت عمر دانستند و پاپ از میان این چنین افرادی انتخاب میشود. کلیسا ازدواج را به نیت تولید نسل جایز میشمارد اما این ضرورت پلیدی ذاتی این کار را از نظر کلیسا از میان نمیبرد، علت جواز ازدواج دفع افسد به فاسد است یعنی باین وسیله از آمیزشهای بیقید و بند مردان و زنان جلوگیری میکند[۲] در مقابل برخی از ادیان نظیر اسلام یا کنفوسیوس (اگر بتوان مسلک او را مذهب نامید) نه تنها علاقه دو جنس مرد و زن به یکدیگر مذموم نبوده بلکه آنرا از نشانه های بارز وجود خدا و نکاح را «سنت» و تجرد را یک نوع «شر» حساب میکنند[۳] به هر تقدیر چه ارضا میل جنسی را ذاتا عمل پلید و صرفا برای حفظ نسل و دفع افسد به فاسد تلقی یا یک امر مقدس موافق طبع آدمی قلمداد گردد برای ارضاء و اشباح این میل آداب و مقرراتی وجود داشته و تحت عنوان اخلاق جنسی از آن یاد شده است اخلاق جنسی به حکم قوت و قدرت فوقالعادۀ غریزه همواره مهمترین بخشهای اخلاق به شمار رفته است ویل دورانت در کتاب «تاریخ تمدن» میگوید:«]سرو سامان بخشیدن به روابط جنسی همیشه مهمترین وظیفه اخلاقی به شماره میرفته، زیرا غریزه تولید مثل نه تنها در حین ازدواج بلکه قبل و بعد آن نیز مشکلاتی فراهم میآورد و در نتیجۀ شدت وحدت همین غریزه و نافرمان بودن آن نسبت به قانون و انحرافاتی که از جاده طبیعی پیدا میکند بینظمی و اغتشاش در سازمانهای اجتماعی تولید میشد» (ویل دورانت، ۱۳۸۵، ج۱، ص۶۹).
پس کم و بیش در میان تمام اقوام و جوامع گذشته خروج از راه های مشروع و قانونی در ارضاء امیال جنسی مذموم و با اینگونه منحرفین برخوردهایی میشده است که این برخوردها گاهی سخت و شدید و زمانی سبک و خفیف بوده مثلا در آیین یهود مجازات زنا بسیار سخت بوده در حالیکه در دین مسیح با ملایمت بیشتری با این خطاء برخورد گردیده، در دین اسلام دوباره با شدت عمل بیشتری روبرو هستیم.
۱-۴-۱- در ادوار تاریخی
۱-۴-۱-۱- در بابل
قدیمیترین مجموعه حقوقی که در کتب تاریخ حقوق و تمدن بشری از آن یاد شده است مجمع القوانین حمورابی است این مجموعه که در پژوهشهای باستانشناسان از شوش به دست آمده و اکنون سنگ نبشتههای آن در موزه لوور پاریس و نمونه گچی آن در موزه ایران باستان موجود است شامل ۲۸۲یا ۲۸۵ ماده است (درآمدی برحقوق اسلامی، ۱۳۶۸، ص۲۷) و تقریبا دو هزار سال قبل از میلاد به وسیله ششمین پادشاه بابل به نام حمورابی تدوین گردیده (معین، ۱۳۶۲، ج۵، ص۴۶۸)، عناوین کلی این مجموعه به نظام پزشکی و قراردادها، بانکداری، حقوق دریائی، آیین دادرسی، روابط خانوادگی و انواع جرائم تقسیم میگردد در ماده ۱۲۹ قانون نامه حمورابی آمده است:«هرگاه زنی هنگام همخوابگی با مردی غیرشوی خود دستگیر شود، آن دو را با یکدیگر میبندند و به رود همی اندازند. اما در صورتیکه شوی آن زن بخواهد با آن زن مدارا شود و عفو گردد، شاه حق دارد، آن هم وطن دیگر را عفو کند» (رازانی، ۱۳۷۷، ص۱۴۰).
در بابل قدیم زنا به دو صورت بود: هرگاه زنی به شوهر خود خیانت میکرد و دیگری هر گاه زنی بیشوهر مرتکب زنا میشد. از جرائمی که مستوجب اعدام بود افترا و سحر و جادو بود سزای زانی و زانیه هر دو غرق شدن بود ولی چنانچه شوهر از مجازات کردن زن خود میگذشت پادشاه نیز میتوانست از مجازات فاسق بگذرد (راوندی، ۱۳۵۴، ص۱۲۶).
۱-۴-۱-۲- درآشور
آشوریان در مجازات کردن زنانی که نسبت به شوهران خود خیانت میورزند از بابلیان سخت گیرتر و خشنتر بودهاند. زن در این سرزمین پستتر از بابل بوده و مردان میتوانستند تعدادی کنیز برای خود به عنوان معشوقه بگیرند ولی زنان موظف بودند که کاملا نسبت به شوهر خود وفادار باشند، اگر مردی زن خود را در حال خیانت دستگیر میکرد حق کشتن او را داشت، بریدن گوش و بینی زیاد معمول بود، و گاهی مجازات به خود شاکی واگذار میشد به موجب قوانین آشوری زنهای بیشوهر و زنان هرزه و کنیزان از داشتن حجاب ممنوع بودهاند (همان، ص۱۸۶).
۱-۴-۱-۱- در مصر باستان
در مصر باستان زنا دادن زنان اصولا مجازاتی نداشته و تنها کاری که شوهر میتوانست نسبت به زن خیانتکار خود انجام دهد این بود که او را طلاق بدهد و در حقیقت رفتار جامعه نسبت به این موضوع ملایم و ضعیف بوده و هرگاه زنی به شوهر خود خیانت میکرد و زنا میداد شوهر میتوانست بدون هیچ حقی او را از خانه بیرون کند. مرتضی راوندی به نقل از ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن مینویسد:«… شرم و حیا به صورت کنونی در آن روزگار نبود و قبرها و معابر را با صورتها و نقشهای برجستهای که قسمتهای مختلف بدن با کمال وضوح در آنها دیده میشد تزئین میکردند دختران خونگرم مصری در ده سالگی آماده ازدواج بودند و پسران و دختران پیش از ازدواج با هم ارتباط داشتند.» (همان، ص۲۰۳).
۱-۴-۱-۴- در یونان باستان
که در این رابطه است و حجم کاواک میباشد. تصویر عملگر ممان دوقطبی در جهت قطبش میدان الکتریکی است با رابطه زیر تعریف میشود:
(۱-۱۲۵)
و نیز با معرفی به عنوان ثابت جفت شدگی، هامیلتونی اندرکنش اتم با میدان به صورت زیر خواهد بود:
(۱-۱۲۶)
هامیلتونی اندرکنش اتم با میدان شامل چهار جمله، جمله نشان دهنده انتقال اتمی از تراز بالا به پایین و خلق یک فوتون است و جمله نشان دهنده انتقال اتمی از تراز پایین به بالا و نابودی یک فوتون است. بنابراین در هر دو فرایند بقای انرژی وجود دارد. از طرف دیگرجمله نشان دهنده انتقال اتمی از تراز بالا به پایین و نابودی یک فوتون است که نتیجه آن از دست دادن انرژی است و جمله نشان دهنده به دست آوردن انرژی است. بنابراین بقای انرژی وجود ندارد. با توجه به تقریب موج چرخان هامیلتونی سیستم به صورت زیر خواهد بود:
(۱-۱۲۷)
این هامیلتونی به هامیلتونی جینز کامینگ معروف است.
هامیلتونی رابطه(۱-۱۲۷) را میتوان به صورت زیر در نظر گرفت:
(۱-۱۲۸)
(۱-۱۲۹)
(۱-۱۳۰)
هامیلتونی در تصویر برهم کنش به صورت زیر خواهد بود:
(۱-۱۳۱)
با بهره گرفتن از رابطه :
(۱-۱۳۲)
میتوان ثابت کرد:
(۱-۱۳۳)
(۱-۱۳۴)
(۱-۱۳۵)
(۱-۱۳۶)
با بهره گرفتن از رابطه بالا هامیلتونی در تصویر برهم کنش به صورت زیر به دست میآید:
(۱-۱۳۷)
در رابطه بالا میباشد، بنابراین معادله شرودینگر برای حالت به صورت زیر میباشد:
(۱-۱۳۸)
در زمان های مختلف ترکیب خطی از حالتهای میباشد. با جاگذاری رابطه در معادله شرودینگر (۱-۱۳۷) روابط زیر به دست میآید:
(۱-۱۳۹)
(۱-۱۴۰)
این عبارت شبیه اندرکنش اتم با میدان کلاسیکی میباشد که در اینجا فرکانس رابی برابر میباشد.
(۱-۱۴۱)
که برای حالت جواب مساله به صورت زیر خواهد بود:
(۱-۱۴۲)
(۱-۱۴۳)
نتیجه گیری
در این فصل اندرکنش سیستم اتم دو ترازی با میدان کلاسیکی بررسی گردید و ملاحظه شد که نیروی لورنتز حاصل از میدان اعمال شده باعث نوسان جمعیت سیستم توسط فرکانس رابی میشود. همچنین هامیلتونی اندرکنش سیستم به دست آمد و با بهره گرفتن از آن معادلات حرکت دامنه احتمال و در نهایت هامیلتونی موثر سیستم دو ترازی در تقریب موج چرخان محاسبه شد که اساس محاسبات برای ورود به مبحث گذار بیدررو تحریکی رامان است. در نهایت اندرکنش اتم دو ترازی با میدان کوانتومی (مدل جینز کامینگ) بررسی شد که یکی از اصول مهم ایجاد درهمتنیدگی در سیستم اتم-کاواک-فیبر است که در فصل چهارم به طور کامل شرح داده میشود.
فصل دوم
روش های گذار بیدررو
مقدمه
امروزه در بررسی بسیاری از پدیدههای کوانتومی (کوانتوم اپتیک و…)، اتمهای سه ترازی نقش مهمی دارند. انتقال کامل جمعیت در اتمهای سه ترازی یکی از بحثهای جالب است که به گذار بیدررو رامان معروف است. در این روش سعی بر آن است که جمعیت از حالت اولیه به حالت نهایی، بدون جمعیت دار کردن حالتهای میانی انتقال یابد. در روش استیرپ، دو ترازی که در ابتدا جمعیت دار نشدهاند، بوسیله پالس لیزری به هم جفت میشوند و ترازی که در ابتدا جمعیت دار است، بوسیله پالس دیگری با تراز دوم جفت میشود. برای ایجاد این گذار شرایطی نیاز است که در طول فصل به بررسی آنها خواهیم پرداخت. این گذار بیدررو نخست توسط هیو[۲۷] و همکارانش بررسی شد]۱۵-۱۳[ و هامیلتونی بیدررویی این گذار بدست آورده شد]۱۶ [. همچنین در اتمهای سه ترازی روش استیرپ کسری منجر به ایجاد برهم نهی همدوسی از حالتهای اولیه و نهایی میشود و در بررسی حالتهای درهمتنیده نقش بسزایی دارد و اولین بار توسط مارت[۲۸] مطرح شد و سپس توسط لاوال[۲۹] و پرنتیس[۳۰] بحث شد و ویتانو[۳۱] با جزئیات دقیقتر آن را تحلیل کرد]۱۷[. پیشرفت طرحهای زورمند[۳۲] موثر برای انتقال جمعیت، مثل گذار بیدررو تحریکی رامان، در زمینههای مختلفی فرصتهای زیادی را برای کنترل همدوسی فرایندهای مولکولی و اتمی فراهم کرده است]۱۹-۱۸[.
در این فصل نخست به توصیف طرحهای مختلف اتصال در سیستم سه ترازی]۲۰[ پرداخته و با محاسبه هامیلتونی اندرکنش اتم- میدان در این سیستم، معادلات دامنه احتمال را یافتهایم. سپس نحوه انتقال جمعیت توسط دو پالس و در ادامه به ترتیب تاثیر تاخیر بین پالسها وتشدید دو فوتونی روی این انتقال جمعیت در آنها توضیح داده شده است]۲۰[. در نهایت با یافتن هامیلتونی بیدررو و اعمال شرط بیدررویی نحوه انتقال جمعیت در فرایند استیرپ سه پایه]۲۱[ بررسی شده است.
۱-۲ اتم سه ترازی
مرحله استدلالی بعد از سیستم دو ترازی، سیستم سه ترازی است که توسط دو گذار تابشی معین، تحریک شده است. فرکانس های حامل دو میدان، به ترتیب هستند که هر کدام نزدیک تشدید با یک گذار فرض شدهاند. فرض میکنیم که میدان P در نزدیکی تشدید با گذار و میدان S در نزدیکی تشدید با گذار قرار دارند. حالتهای ، حالتهای تراز پایینی و حالت حالت تراز بالایی را نشان میدهند. یعنی ویژه حالتهای هامیلتونی اتم لخت به ترتیب با ویژه مقادیر متناظر میباشند. چنین سیستمی سه طرح ممکن دارد که در شکل ۱-۲ نشان داده شده است.
شکل۲-۱: سه طرح اتصالی ممکن برای سیستم سه ترازی.
هر سه طرح به هامیلتونی RWA مشابهی منجر میگردند و تنها تفاوت آنها در تعیین عناصر قطبی (نامیزانیها) میباشد. نامیزانی سوم در سیستم نردبانی، با جمع دو نامیزانی تک پلهای و در طرحهای ، با اختلاف دو نامیزانی برابر است. اتصال فقط از طریق شرایط اولیه از دو طرح دیگر قابل تشخیص میباشد. یعنی در حالی که جمعیت اولیه سیستمهای نردبانی و در یک انتهای زنجیره اتصالی باقی است، جمعیت اولیه سیستم در تراز میانی زنجیره ساکن است و هرگاه اندرکنش اتفاق میافتد، جمعیت به سمت دو انتهای زنجیره پیش رفته و از آنجا توسط تداخل ویرانگر یا سازندهی دامنهها برمیگردد. قوانین گزینش برای تابش دو قطبی الکتریکی نیازمند این است که حالتهای مرتبط باید پاریته مخالف داشته باشند. برای یافتن معادلات مربوط به دامنه های احتمال در سیستم سه ترازی، از تابع موج این سیستم شروع میکنیم:
(۲-۱)
که به ترتیب دامنه های احتمال یافتن اتم در حالت های میباشند. معادله شرودینگر متناظر این سیستم، برابر است با (۱-۷۴). با بهره گرفتن از رابطه مکملی برای اتم سه ترازی هامیلتونی اتم لخت عبارت خواهد بود از:
(۲-۲)
و به روش مشابه هامیلتونی اندرکنش هم برابر است با:
(۲-۳)
- آیا حفظ دانش در سازمان تامین اجتماعی استان بر نوآوری سازمانی رابطه معنی داری دارد؟
- آیا انتقال دانش در سازمان تامین اجتماعی استان بر نوآوری سازمانی رابطه معنی داری دارد؟
- آیا کاربرد دانش در سازمان تامین اجتماعی استان بر نوآوری سازمانی رابطه معنی داری دارد؟
۱-۶- فرضیه های تحقیق
۱-۶-۱-فرضیه اصلی
رابطه معنی داری میان مدیریت دانش و نوآوری سازمانی وجود دارد.
۱-۶-۲-فرضیه های فرعی
- رابطه معنی داری میان کسب دانش و نوآوری سازمانی وجود دارد.
- رابطه معنی داری میان خلق دانش و نوآوری سازمانی وجود دارد.
- رابطه معنی داری میان حفظ دانش و نوآوری سازمانی وجود دارد.
- رابطه معنی داری میان انتقال دانش و نوآوری سازمانی وجود دارد.
- رابطه معنی داری میان کاربرد دانش و نوآوری سازمانی وجود دارد.
۱-۷- اهداف تحقیق
۱-۷-۱- هدف اصلی
بررسی ارتباط مولفه های مدیریت دانش با نوآوری در سازمان تامین اجتماعی استان گیلان
۱-۷-۲- اهداف فرعی
- بررسی ارتباط میان خلق دانش و نوآوری در سازمان تامین اجتماعی استان گیلان
- بررسی ارتباط میان حفظ دانش و نوآوری در سازمان تامین اجتماعی استان گیلان
- بررسی ارتباط میان انتقال دانش و نوآوری در سازمان تامین اجتماعی استان گیلان
- بررسی ارتباط میان کاربرد دانش و نوآوری در سازمان تامین اجتماعی استان گیلان
- بررسی ارتباط میان کسب دانش و نوآوری در سازمان تامین اجتماعی استان گیلان
۱-۸- روش گردآوری اطلاعات
در ابتدا با بهره گرفتن از منابع موجود در کتابخانه ها و استفاده از مقالات موجود در ژورنال های معتبر اطلاعات کتابخانه ای لازم جمع آوری شد که این اطلاعات ما را در پیدا کردن معیارها و شاخص های لازم برای سنجش موضوع مورد پژوهش یاری داد و سپس با بهره گرفتن از روش های همبستگی به بررسی موضوع پرداخته شد. همچنین برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است.
۱-۹- کلیات روش انجام کار
این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است. روش شناسی تحقیق، توصیفی و به لحاظ تعیین ارتباط بین متغیرها، از نوع همبستگی است و به لحاظ بازده زمانی، مقطعی است. تحقیق حاضر ترکیبی از تحقیق کتابخانهای و میدانی میباشد. در ابتدا با بهره گیری از منابع کتابخانهای (کتب، مقالات فارسی و لاتین) مبانی نظری تحقیق تدوین گردید و در ادامه بر اساس ادبیات تحقیق، پرسشنامه توزیع گردید. سرانجام با جمعآوری پرسشنامه دادههای مربوط به آن با بهره گرفتن از نرمافزار های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و ارتباط بین متغیرها مورد بررسی قرار گرفت.
۱-۱۰-تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق
۱-۱۰-۱- مدیریت دانش
تعریف مفهومی
اغلب کتاب های مربوط به حوزهی تکنولوژی با تعدادی تعریف شروع می شود، اما تعریف مدیریت دانش کار آسانی نیست. نویسندگان مختلف از دیدگاه های مختلف و با رویکرد های متفاوت و انگیزه های گوناگون، به تعریف مدیریت دانش پرداختهاند. اغلب، مدیریت دانش به طور کلی تعریف شده و آن را به عنوان هر آنچه که سازمان برای داشتن نحوه انجام وظایف و فعالیت هایش نیاز دارد، تعریف کردهاند. این تعریف از مدیریت دانش، شامل دانش رسمی، قوانین برنامه ها و رویه ها و دانش فنی ناملموس، مهارت ها و تجارب افراد است. همچنین تعریف بالا از مدیریت دانش، شامل روش انجام کار توسط سازمان ها، ارتباط، تجزیه و تحلیل موقعیت، ارائه راه حل های جدید برای مسائل و توسعه روش های جدید انجام کسب و کار است. علاوه بر آن، تعریف بالا شامل مباحث فرهنگی، قومی و ارزش ها و روابط با تامین کنندگان و مشتریان نیز هست.
فرایند خاص سازمانی و سیستمی برای کسب، سازماندهی، نگهداری، کاربرد، پخش و خلق دوباره دانش صریح و ضمنی کارکنان برای افزایش عملکرد سازمان و ارزش آفرینی (Gibbert & et al , 2002).
تعریف عملیاتی
در ضرورت بهره گیری سازمان ها از شاخص عملکرد مدیریت دانش به عنوان یک کارکرد منطقی تأکید شده است. منظور از نوآوری سازمانی در این تحقیق، میانگین نمرات کسب شده از پاسخ به سوالات ۱ تا ۳۳ پرسشنامه می باشد.شامل ابعاد کسب دانش- حفظ دانش- انتقال دانش- خلق دانش و کاربرد دانش می باشد. که توسط پنج گانه لیکرت اندازه گیری می شود.
۱-۱۰-۱-۱-خلق دانش
اولین مرحله از مراحل وسیع فرایند مدیریت دانش است، دانش در سازمان در دو چرخه متمایز شخصی و گروهی خلق می شود. دانش شخصی وقتی در بافت سازمانی به کار می رود دانش جدیدی خلق می کند که می توان آن را دانش سازمانی نامید. چرخه دانش جمعی از کاربرد دانش شخصی در بافت سازمان به وجود می آید که می توان آنرا دانش سازمانی نیز نامید. دانش سازمانی شامل انواع دانش فر آیندی، دانش رقابتی، دانش تکنیکی و… می باشد.
۱-۱۰-۱-۲- حفظ دانش
در مقابل فرایند حفظ که اجازه ورود هر دانشی را به سازمان می دهد فرایند پالایش قراردارد. سازمان باید با بهره گرفتن از مکانیزم های منطقی ا
ز ورود دانش غیر ضروری جلوگیری کند و فقط دانش مفید و قابل کاربرد اجازه ورود به سازمان را داشته باشد. برای تحقق این هدف تیم مدیریت سازمان می تواند با بهره گرفتن از بصیرت ها، ماموریت ها و هدف های سازمان چارچوبی برای ارزیابی دانش فراهم کند.
۱-۱۰-۱-۳-انتقال دانش
این فرایند عبارت است از توزیع دانش تا نقاط فعالیت و حتی فراتر از آن، به بیرون سازمان است. عوامل متعددی از جمله تسهیلات ارتباطی و فرهنگ سازمانی می توانند به این فرایند کمک کنند.در مورد تسهیلات ارتباطی باکمن(۱۹۹۸ ) بیان می کند که یکی از مقاصد اصلی مدیریت دانش تسهیل ارتباطات در تمام قلمرو های سازمان است تا اعضای سازمان با همکاری هم، چالش ها وفرصت های پنهان را شناسایی کنند. در خصوص اهمیت فرهنگ در دانش سازمانی و اشاعه آن می توان گفت فرهنگ منجر به خلق محیط های هماهنگ ساز می شود. اگر در سازمانی ارزش ها و فرهنگ به تشویق یادگیری ودانش سازی بپردازد، تمام کارکردهای سازمان تغییر می کند.
۱-۱۰-۱-۴-کاربرد دانش
از دیدگاه اکثر پژوهشگران از جمله فیفر و سوتن مهمترین فرایند است. آن ها بیان می کنند که مزیت رقابتی متعلق به سازمان هایی که بهترین دارایی های دانش را دارند نیست بلکه متعلق به سازمان هایی است که به بهترین صورت از دانش خود در عمل استفاده می نمایند. اگردانش تبدیل به عمل نشود و فعالیت های سازمانی براساس دانش سازمان نباشد همه فعالیت ها و فرایند های مدیریت دانش عقیم و بی اثر است. کاربرد دانش باعث می شود شکاف بین دانستن با عمل کردن از بین برود و حلقه مهم بازخورد، یادگیری با انجام دادن و کاربرد به وجود آید. همچنین فرایند کاربرد دانش، خلق سناریوی یادگیری زمینه ای از کاربرد دانش را ممکن می کند، برخلاف این که یادگیری به این روش بسیار مشکل است اما در خلق دانش بسیار مهم است، زیرا مستلزم فرا تحلیل و ارزیابی فرایند ها است و به همین علت اغلب در سازمان ها فراموش می شود.
۱-۱۰-۱-۵-کسب دانش
فرایند برداشت یا اکتساب دانش برای پاسخگویی به نیازهای فعلی و قابل پیش بینی آینده و تحقق اثر بخش هدف ها ضروری است. دانش را می توان از طریق مکانیزم های مختلفی کسب کرد. به منظور شناسایی مکانیزم اکتساب دانش می توان آن را در دو طبقه قرار داد: منبع درون سازمان و منبع بیرون از سازمان منبع درونی اکتساب دانش، ذهن کارکنان )دانش تلویحی و مستتر( یا پایگاه داده های سازمان که به شکل اطلاعات کدگذاری شده است.
۱-۱۱-۲- نوآوری سازمانی
تعریف مفهومی
یکی دیگر از انواع جاذبه ها، جاذبه اخلاقی است. این نوع جاذبه بر تشخیص مخاطبان درباره درست یا غلط بودن چیزی تکیه می کند. از جاذبه اخلاقی وقتی استفاده می شود که هدف ، وادار کردن مردم به حمایت و طرفداری از پاره ای از مسایل اجتماعی است. مسایلی نظیر محیط زیست پاک تر، مناسبات نژادی برتر، تساوی حقوق زنان و کمک به مستمندان. با روند رو به رشد کمی و کیفی تبلیغات در کشورمان ، تبلیغات در خصوص مسایل کلان و اجتماعی نیز رشد زیادی یافته است. تبلیغاتی که جهت پاکیزه نگه داشتن هوای شهر تهران، مصرف کم آب ، کمک به بیماران هموفیلی و مواردی از این دست که از سیمای کشورمان پخش می شود در زمره پیامها با جاذبه اخلاقی طبقه بندی می شود که از موقعیت نسبی خوبی نیز برخوردار بوده است (محمدیان، ۱۳۸۲).
۲-۲-۳-۳) ابزار تبلیغات بازرگانی
طرحهای تبلیغات تجاری می باید به وسیله متخصص ورزیده و در بسیاری موارد با همکاری و همفکری متخصصان ماهر با توجه به تکنیکهای روان شناسی و جامعه شناسی تهیه گردد. انتخاب وسیله مناسب برای اجرای طرح تبلیغاتی خود مستلزم به کارگیری آگاهی و تجربه است چه بسا ناهمخوانی وسیله و طرح، زحمت را به هدر دهد. اینکه ابزارهایی را که عمدتاً می توانند حامل و ارائه دهنده تبلیغات تجاری باشند به طور اختصار شرح می دهیم :
-
- آگهی دیواری و توزیعی
شرحی که متخصص مشخصات و مزایای کالا است تهیه می شود و بر حسب مورد و در صورت اقتضا با تصویر و آرم مربوطه، به صورت آگهی کاغذی چاپ شده و بر دیوارها یا پانل های ویژه شهری الصاق می گردد و نیز می توان تعدادی از آنها را در معابر و منازل پخش و توزیع نموده . نحوه انتخاب واژه ها و ترکیب عبارات و نوع کاغذ و چاپ و ابعاد یا کارت می تواند در نتیجه این اقدام تبلیغی مؤثر باشد.
-
- پست مستقیم (پستی)
آگهی و اطلاعیه ها به وسیله پست برای اشخاصی که قبلاً اطلاعات آنها ذخیره شده، ارسال گردد. موضوع آگهی پستی باید مورد نیاز گیرنده آن باشد و مفاد آگهی نیز از جهات مختلف او را قانع و راضی کند. ارسال آگهی با پست و با ذکر نام گیرنده عموماً برای دریافت کنندگان خوش آیند است.
-
- بروشور و کاتالوگ
مشخصات و ویژگی های کالا در یک ورق کاغذ با چند ورق به صورت جزوه چاپ می شود و اکثراً همراه با عکس و توضیحات ضروری قسمتها و قطعات مختلف شیء مورد نظر می باشد و نشانی های مراکز فروش و شماره های تلفن آنها در آن مندرج است. مرغوبیت کاغذ و چاپ و عکس در کاتالوگ مهم است . ضمناً اعمال تکنیکهای هنری مانند نقاشی و گرافیک و گنجاندن ماهرانه آنها در متن و حاشیه کاتالوگ می تواند مؤثر باشد.
-
- روزنامه ها
روزنامه های کثیرالانتشار حاوی اثر و برد بیشتری است، اما گاهی یکنواختی شکل و کادر یک آگهی با انبوع آگهی های دیگر روزنامه موجب می شود که آگهی به چشم نیاید یا به سرعت از دیدگان خواننده بگذرد. بنابراین انتخاب صفحه و جای چاپ آگهی و کادربندی آن در روزنامه واجد اهمیت است. روانی و در عین حال متناسب و استحکام متن مورد توجه خواننده قرار می گیرد، به کار بردن عناوینی از قبیل « توجه کنید!» ، « ما به شما مژده می دهیم » و امثال آنها، جملاتی تکراری و توهین آمیز است . در تنظیم همه آگهی ها باید این نکته ملحوظ گردد که مخاطبین مورد امر و نهی قرار نگیرند و احساس کنند که فقط مطلبی را محترمانه به اطلاعشان رسانیده اند. همانطور که دفعات کم چاپ آگهی احیاناً موجب فراموشی خوانندگان و کم اعتنایی آنها می شود، تکرار و مداومت در چاپ مرتب و هر روزه یک آگهی نیز موجبات دلزدگی و گاهی عصبانیت مخاطبین را فراهم می کند، به طوری که نتیجه ای عکس و منفی را در بر خواهد داشت.
-
- مجله ها
درج آگهی در مجله همان خصوصیات روزنامه را دارد، به اضافه آن که معمولاً مجله نزد خواننده ماندگار است و اوقات بیشتری نیز صرف خواندن و ورق زدن آن می شود، لذا باید در تنظیم آگهی ها وقت بیشتری مبذول گردد، به ویژه تصویر آگهی باید حتماً زیبا و واضح و از هر جهت مناسب باشد. همچنین انتخاب مجله برای درج آگهی باید متناسب با موضوع آگهی باشد. بعضی از مجلات تخصصی برای انواعی از کالا، بیشتر مناسب است.
-
- رادیو
برای جلب توجه مردم و معرفی کالا، رادیو نیز می تواند وسیله خوبی باشد، متن آگهی و کیفیت صدای پخش کننده و احیاناً نوع موزیک همراه آن و وقت پخش آگهی نکاتی است که برای اثر بخشی پیام رادیویی باید در نظر گرفته شود. شنونده از طریق گوش با پیام دهنده ارتباط برقرار می کند، لذا چنانچه شعار و پیام کوتاه آگهی به اصطلاح پر مغز و تفکر برانگیز باشد، تا مدتها با تکرار گهگاهی شنیدن از رادیو در خاطرها، می ماند (همان منبع،۱۳۸۲).
-
- تلویزیون
تلویزیون یک وسیله بسیار معتبر و حساس و جالب تبلیغاتی است. زمان در تلویزیون محدود بوده و آگهی ها بیش از چند ثانیه وقت در اختیار ندارند و واقعاً تنظیم و تدوین یک فیلم چند ثانیه ای که محتوای تصویری و گفتاری خوبی داشته باشد که بتواند حسن اثر ببخشد، کار مشکلی است. در میدان رقابت آگهی ها، آن فیلم تبلیغاتی برنده مطلق است و می تواند توجه میلیونها نفر را به خود جلب کند که از سایر فیلمهای مشابه از محتوای جالب، بدیع و تازه برخوردار باشد. تبلیغات تجاری در تلویزیون در اشکال مختلف میسر است. مثلاً ی
ک بنگاه بزرگ صنعتی و تجاری می تواند هزینه تهیه یک فیلم بلند داستانی یا سریال و یا فیلم مستند علمی و غیره را تقبل کند و به تلویزیون هدیه کند با این قید که در موقع پخش آن تذکر داده شود که هزینه تهیه این برنامه را فلان بنگاه که تولید کننده بهمان کالا یا سرویس دهنده چنان خدمتی است، پرداخته است(همان منبع، ۱۳۸۲).
-
- سینما
در سینما و پیش از شروع فیلم اصلی، فیلمهای کوتاه تبلیغاتی از پرده سینما نمایش داده می شود . موقعیت سالن سینما و حضور دسته جمعی تماشاگران و آمادگی زیاد آنها برای تماشای فیلم به نحوی است که معمولاً اثرات تماشای فیلم از پرده سینما در اذهان ماندگار است و لذا پیداست که نمایش فیلم تبلیغات تجاری از سینما اهمیت ویژه خود را دارد . اما بدیهی است که تعداد تماشاگران سینما از تلویزیون کمترند. عده ای که در تهیه یک فیلم تبلیغاتی تلویزیون باید رعایت گردد، در سینما هم مورد توجه است (متولی، ۱۳۸۲).
-
- پوستر
هر قدر عبارت متن و تصاویر و رنگهای پوستر ابتکاری و از جهات مختلف متناسب و زیبا باشد، توجه برانگیزتر خواهد بود. پوستر را می توان هر کجا که محل عبور و مرور تجمع است و موانع قانونی و اخلاقی برای نصب و چسباندن آن وجود نداشته باشد، الصاق کرد و در معرض دید مردم قرار داد.
-
- تابلوهای بین راهی
جاده های بیابانی نیز از تاخت و تاز فعالیتهای تبلیغاتی مصون نیستند، حتی دامنه های تپه ها و کوهها و از قضا کاربرد این گونه فضاهای تبلیغاتی مطلوب و رضایتبخش نیز هست چون معمولاً بینندگان تابلوها و نشوته های تبلیغاتی جاده ای مسافرانی هستند که به علت بعد مسافرت و زمان طولانی مسافرت در حال سکون و آرامش قرار دارند و غوغای درون شهری بر فضای بیابان ها حاکم نیست، لذا با توجه و تأمل بیشتر اطراف را مشاهده می کنند. زمان ملاحظه تابلوهای اطراف جاده ها برای مسافرین بسیار کوتاه و لحظه ای است، لذا پیام باید بسیار کوتاه باشد و مجموعاً از چند کلمه بیشتر نباشد و در عین حال با حروف و خط درشت و نمایان نوشته و تزیین شده باشد. بدیهی است که تابلوها و نوشته های جاده ای باید به طریق شبرنگ تهیه شود تا در تاریکی شبها نیز بدرخشد.
-
- اماکن عمومی
میادین ورزشی، سالن های نمایشی، رستورانها، اطراف فرودگاهها و ترمینال ها، کارخانه ها، مدارس ، دانشگاهها ، مساجد و کلیساها و بسیاری از اماکنی که به طور دائمی یا مقطعی محل تجمع افراد است، محل های مناسبی برای نمایش تبلیغات تجاری است. البته باید نوع و شیوه یا وضعیت مکان و خصوصیات اشخاصی که در آن تجمع می کنند، متناسب باشد.
-
- وسایل نقلیه عمومی
اتوبوسهای شهری و بین شهری ، مینی بوش های مسافری، قطارها ، متروها ، ترامواها و ایستگاههای مربوط به آنها از جمله وسایل و اماکنی است که می توانند مورد استفاده تبلیغات تجاری قرار بگیرند. آگهی های داخل اتوبوس بیشتر نصبی و بدنه آن نوشتنی است و به هر حال مطابق با جا و نوع وسیله نقلیه، ابعاد و جنس و رنگ آگهی ها نیز باید در خور و مناسب باشد.
-
- جشن ها و مجالس
به مناسبت های مختلف محلی، مذهبی، جهانی و منطقه ای مراسمی از طرف گروه ها و جمعیت ها بر پا می شود . شرکتهای تولیدی و بازرگانی می توانند در صورت اقتضا و وجود وجوه مشترک موضوعی ، برگزار کننده مراسم یا شرکت کننده در آنها باشند. انعکاس اخبار تشکیل چنین مجالسی نام برگزار کننده یا شرکت ها و اشخاصی که در تشکیل چنین مجامعی مشارکت داشته اند را خود بخود مطرح می کند .
- نمایشگاه

