جدول ۴-۱۴ ارقام به دست آمده در سطح رطوبتی روز سوم با در نظر گرفتن شیب ۱۶ درجه، سرعت rpm 50 و درصد جرمی رطوبت ۴۵…………………………………………………………………………………………………………………………………….۴۷
جدول ۴-۱۵ ارقام به دست آمده در سطح رطوبتی روز سوم با در نظر گرفتن شیب ۱۷ درجه، سرعت rpm 50 و درصد جرمی رطوبت ۴۱………………………………………………………………………………………………………………………………………..۴۷
جدول ۴-۱۶ ارقام به دست آمده در سطح رطوبتی روز سوم با در نظر گرفتن شیب ۱۵ درجه، سرعت rpm 60 و درصد جرمی رطوبت ۵۵………………………………………………………………………………………………………………………………………..۴۹
جدول ۴-۱۷ ارقام به دست آمده در سطح رطوبتی روز سوم با در نظر گرفتن شیب ۱۶ درجه، سرعت rpm 60 و درصد جرمی رطوبت ۵۰………………………………………………………………………………………………………………………………………..۴۹
جدول ۴-۱۸ ارقام به دست آمده در سطح رطوبتی روز سوم با در نظر گرفتن شیب ۱۷ درجه، سرعت rpm 60 و درصد جرمی رطوبت ۵۱………………………………………………………………………………………………………………………………………..۴۹
فهرست اشکال
شکل ۲-۱ کود دامی با عرض ۷۰ سانتیمتر و ارتفاع ۳۰ سانتیمتر، بستر آماده برای تولید ورمیکمپوست بر گرفته از پرورش کرمهای مولد ورمیکمپوست و کشاورزی پایدار………………………………………………………………………۱۱
شکل ۲-۲ تهیه بستر به روش سبدی بر گرفته از پرورش کرمهای مولد ورمیکمپوست و کشاورزی ……………..۱۲
شکل ۲-۳ جداسازی به روش نور بر گرفته از کتاب پرورش کرمهای مولد ورمیکمپوست و کشاورزی…………….۱۵
شکل ۲-۴ فرار کرم از نور بر گرفته از کتاب پرورش کرمهای مولد ورمیکمپوست و کشاورزی…………………………۱۵
شکل ۲-۵ جداسازی جداسازی به روش کاهش رطوبت و نحوه برداشت ورمی کمپوست با شن کش بر گرفته از پرورش کرمهای مولد ورمیکمپوست و کشاورزی پایدار………………………………………………………………………………………۱۶
شکل ۲-۶ جداسازی به روش مواد آلی جدید به دو صورت ردیفی و سبدی بر گرفته از کتاب پرورش کرمهای مولد ورمیکمپوست و کشاورزی……………………………………………………………………………………………………………………………۱۷
شکل ۲-۷ فرار کرم ها در اثر استفاده از مواد شیمیایی بر گرفته از پرورش کرمهای مولد ورمیکمپوست و کشاورزی پایدار………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۱۸
شکل ۲-۸ جداسازی با بهره گرفتن از شوک الکتریکی بر گرفته از کتاب پرورش کرمهای مولد ورمیکمپوست و کشاورزی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۱۸
شکل ۲-۹ نمونه ای از سرند مکانیکی کشویی بر گرفته از کتاب پرورش کرمهای مولد ورمیکمپوست و کشاورزی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۲۱
شکل ۲-۱۰ سرند مکانیکی دوار بر گرفته از پرورش کرمهای مولد ورمیکمپوست و کشاورزی پایدار……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۲۱
شکل ۲-۱۱ سرند مورد تحقیق موسیدا مرسی منیوچی و آنتونی فیری………………………………………………………………۲۳
شکل ۳-۱ بستر کود ورمیکمپوست واقع در کارگاه مکانیک بیوسیستم دانشگاه ارومیه ، تشکیل شده از کود دامی به ارتفاع ۳۰ سانتیمتر، به عرض ۷۰ سانتیمتر…………………………………………………………………………………………….۲۶
شکل ۳-۲ ورمیکمپوست آماده برای سرند در کارگاه گروه مکانیک بیوسیستم دانشگاه ارومیه ……………………….۲۶
شکل ۳-۳ شاسی طراحی شده دستگاه ورمیکمپوست، در محیط نرمافزار کتیا…………………………………………………۲۷
شکل ۳-۴ شاسی ساخته شده با بهره گرفتن از پروفیل ۲*۲…………………………………………………………………………………….۲۷
شکل ۳-۵ نمایی از شفت و نحوه قرارگیری میل گردها، در محیط نرمافزار کتیا…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۲۸
شکل ۳-۶ نحوه قرارگیری توری و قیفهای ورودی و خروجی…………………………………………………………………………….۲۹
شکل ۳-۷ نمای کلی دستگاه………………………………………………………………………………………………………………………………..۲۹
شکل ۳-۸ نمای کلی دستگاه ساخته شده در دانشگاه ارومیه گروه مکانیک بیوسیستم……………………………………۳۰
شکل ۳-۹ نحوه قرارگیری موتور بر روی شاسی………………………………………………………………………………………………….۳۰
شکل ۳-۱۰ نحوه قرارگیری موتور بر روی شاسی ساخته شده…………………………………………………………………………….۳۱
شکل ۳-۱۱ مکانیزم تنظیم شیب………………………………………………………………………………………………………………………….۳۳
شکل ۳-۱۲ مکانیزم شیب در دستگاه ساخته شده………………………………………………………………………………………………۳۴
شکل ۴-۱ نمودار اثر رطوبت در جداسازی ورمیکمپوست در سطح رطوبتی روز اول در سرعت rpm50 …………39
شکل ۴-۲ نمودار اثر شیب در جداسازی ورمیکمپوست در سطح رطوبتی روز اول در سرعت rpm50……………..39
شکل۴-۳ نمودار اثر رطوبت در جداسازی ورمیکمپوست در سطح رطوبتی روز اول در سرعت rpm60…………….41
شکل ۴-۴ نمودار اثر شیب در جداسازی ورمیکمپوست در سطح رطوبتی روز اول در سرعت rpm60…………….41
شکل ۴-۵ نمودار مربوط به تاثیر دور سرند بر جداسازی ورمی کمپوست در سطح رطوبتی روز اول…………………۴۲
شکل ۴-۶ نمودار اثر رطوبت در جداسازی ورمیکمپوست در سطح رطوبتی روز دوم در سرعت rpm50…………..43
شکل ۴-۷ نمودار اثر شیب در جداسازی ورمیکمپوست در سطح رطوبتی روز دوم در سرعت rpm50……………..44
شکل ۴-۸ نمودار اثر رطوبت در جداسازی ورمیکمپوست در سطح رطوبتی روز دوم در سرعت rpm60 ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..45
شکل ۴-۹ نمودار اثر شیب در جداسازی ورمیکمپوست در سطح رطوبتی روز دوم در سرعت rpm60 ……………46
شکل ۴-۱۰ نمودار مربوط به تاثیر دور سرند بر جداسازی ورمیکمپوست در سطح رطوبتی روز دوم……………….۴۶
شکل ۴-۱۱ نمودار اثر رطوبت در جداسازی ورمیکمپوست در سطح رطوبتی روز سوم در سرعت rpm50………48
شکل ۴-۱۲ نمودار اثر شیب در جداسازی ورمیکمپوست در سطح رطوبتی روز سوم در سرعت rpm50………….48
شکل ۴-۱۳ نمودار اثر رطوبت در جداسازی ورمی کمپوست در سطح رطوبتی روز سوم در سرعت rpm60…….50
شکل ۴-۱۴ نمودار اثر شیب در جداسازی ورمیکمپوست در سطح رطوبتی روز سوم در سرعت rpm60………….50
شکل ۴-۱۵ نمودار مربوط به تاثیر دور سرند بر جداسازی ورمیکمپوست در سطح رطوبتی روز سوم………………۵۱
شکل ۴-۱۶ تاثیر رطوبت محصول نهایی بر روی جداسازی ورمیکمپوست بر گرفته از تحقیقات موسیدا منیوچی و آنتونی فیری…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۵۲
شکل ۴-۱۷ تاثیر سرعت چرخش دستگاه بر روی جداسازی ورمیکمپوست بر گرفته از تحقیقات موسیدا منیوچی و آنتونی فیری………………………………………………………………………………………………………………………………………….۵۲
شکل ۴-۱۸ رابطه درصد جداسازی ورمیکمپوست با درصد رطوبت…………………………………………………………………..۵۴
شکل ۴-۱۹ رابطه درصد جداسازی ورمیکمپوست با درصد رطوبت در شیب ۱۵ درجه……………………………………۵۵
شکل ۴-۲۰ رابطه درصد جداسازی ورمیکمپوست با درصد رطوبت در شیب ۱۶ درجه……………………………………۵۵
شکل ۴-۲۱ رابطه درصد جداسازی ورمیکمپوست با درصد رطوبت در شیب ۱۷ درجه……………………………………۵۶
۱۰- محدود نبودن مصلحتها به بخش خاصی از فقه و گستره دامنه آن نسبت به دیگر مصلحتها.
بسیاری از نکتههای یاد شده در دیدگاه های فقیهان پیش از امام(ره) ـ حتی آنان که به ولایت فقیه پایبند بوده اند مانند صاحب جواهر ـ نیامده است. و یا ارتباط آنها با یکدیگر و با همه آن مجموعه مطرح نشده است.
از این رو میتوان گفت که دیدگاه حضرت امام(ره) در مقایسه با فقیهان پیش از ایشان، جامع و نظام وار و روشمند است. از سویی ایشان نظریه مصلحت را در طول مدت پس از پیروزی انقلاب و تا حدودی پیش از آن، در مقام عمل به کار گرفتند و در صحنه عمل، با کاستیها و کفایتهای آن رو به رو شدند و دشواریها و پیامدهای گوناگون آن را بازشناختند و در پی دست یافتن به بهترین راه تشخیص و اجرای مصلحت برآمدند و آن را به نهادهایی از قبیل: مجلس، دولت، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام واگذاشتند.
از سویی، امام(ره) توانستند عملاً میان مصلحت اندیشی و اجرای احکام شرعی، سازگاری و هماهنگی برقرار کنند و این نکته را به خوبی بیان کنند که در فقه سیاسی شیعه، مصلحتهای مادی و معنوی مردم نه تنها با هم در ستیز نیستند، بلکه مکمل یکدیگرند و هر گاه هر دو با هم در تصمیمهای رهبری جامعه در نظر گرفته شوند، جامعه به سوی سعادت رهنمون خواهد شد و از سویی دامنه آن را در همه زمینههای فقهی گسترانیدند و آن را بر همه احکام فقهی مقدم دانستند.
با این همه، گویی این که، خود ایشان توجه داشته اند که هنوز این نظریه به سر منزل مقصود نرسیده است و باید کاستیهای آن برطرف و در کمال آن گامهای دیگری برداشته شود، امام خمینی(ره) در نامه ای که به آیت الله خامنه ای رئیس جمهور وقت نوشتند، به این مسأله اشاره کردند؛ در آن نامه، پس از تبیین گستره احکام حکومتی و جایگاه مصلحت؛ چنین آمده است:
«آنچه گفته شده است تاکنون و یا گفته میشود؛ ناشی از عدم شناخت ولایت مطلقه الهی است. آنچه گفته شده است که شایع است، مزارعه و مضاربه و امثال آنها با آن اختیارات از بین خواهد رفت. صریحاً عرض میکنم که فرضاً چنین باشد، این از اختیارات حکومت است و بالاتر از آن هم مسائلی است که مزاحمت نمی کنم<<.( خمینی سیدروح الله ،۱۳۶۴)
همان طور که از این نامه استفاده میشود، یکی از چالشهای بزرگ مصلحت اندیشی، تعارض آن با دینداری بوده است، مؤمنان و عالمان دینی همواره هراس داشته اند که مبادا مصلحت اندیشی سیاسی آنان، دیانت را به خطر اندازد و سبب شود به گرداب گناه و نافرمانی از احکام خداوند متعال، بیفتند؛ به عبارت دیگر بخش عظیمی از فقه ـ که در اصطلاح «معاملات» نامیده میشود و نیز برخی از ابواب عبادات ـ دربردارنده بسیاری از احکام اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و فرهنگی است و رهبری جامعه اسلامی باید به گونه ای عمل کند که این احکام اجرا شود و از سویی باید مصلحت جامعه اسلامی را مراعات کند و در بسیاری از واقعیتهای اجتماعی این دو با هم ناسازگار و متنافی است و باید ملاکی روشن در دست داشت تا درجه اهمیت احکام شرعی و حکومتی را با آن محک زد و بازشناخت.
امام خمینی(ره) در این نامه مینویسند: «محک رأی و نظر ولایت فقیه است، چه این که ولایت فقیه ادامه و دنباله همان ولایت مطلقه الهی است. و اختیار دارد با بهره وری از روشهای عقلایی، مصلحتها را شناسایی کرده و هر گاه مهمتر بودن آنها را تشخیص داد، حکم حکومتی را در مقام تزاحم بر حکم شرعی مقدم بدارد؛
بدین سان دیگر مشکلی باقی نمی ماند و این حکم حکومتی نیز، حکمی است شرعی.» لیکن در پایان نامه مینویسند:«و بالاتر از آن هم مسائلی است»، این جمله، این پرسش را برمی انگیزد که آن مسایل بالاتر چیست؟
گو یا آن مسایل بالاتر همان است که امام خمینی(ره) در کتاب بیع به آن اشاره کرده اند.
>>احکام شرعی، قوانین اسلام اند و این احکام شأنی از شؤون حکومت اند؛ بلکه احکام مطلوب بالعرض و ابزاری است برای اجرای حکومت و گسترانیدن عدالت.>> (خمینی سیدروح الله ،۱۳۸۵ق، کتاب البیع)
این عبارت نشان میدهد که احکام شرعی، ابزاری است برای حکومت و گسترش عدالت و اگر چنین است، ابزار انگاری احکام برای حکومت و عدالت، لوازم مختلف و بسیار مؤثری دارد که استنباط احکام شرعی بر طبق قاعده عدالت و اصل ولایت فقیه در زمره آنها است و نیز مقدم شدن مصالح اجتماعی بر احکام شرعی با در نظر گرفتن دیگر ضوابط.
و این مسأله سبب تحول عظیمی در فقه میشود که نه امام خمینی(ره) به چگونگی آن اشاره کرده اند و نه کسانی چون استاد مطهری که عدالت اجتماعی را در سلسله علل احکام شرعی قرار میداد. (خمینی سیدروح الله ،۱۳۸۵ق، کتاب البیع)
و نیز از دیگر لوازم مهم این سخن امام(ره) آن است که پیامبر خدا(ص)، امیر مؤمنان علی بن ابی طالب(ع) و دیگر معصومان (علیهم السلام) از حق حکومت و ولایت مطلقه برخوردار بودند.
از این رو باید بسیاری از سخنان و سیره آنان را در این ارتباط و از این زاویه تفسیر کرد و آنها را
نمی توان به عنوان حجت شرعی، مستند استنباط احکام فقهی قرار داد. بدین ترتیب، از سویی میتوان احکام فقهی را بر پایه دو اصل ولایت و عدالت گسترش داد و از سویی، برخی از احکام استنباط شده از روایات مصلحتی و حکومتی را نباید از احکام شرعی دانست و این هر دو نکته، درخور پژوهش و تحقیق شایسته است.
از دیگر کاستیهای نظریه امام خمینی(ره) که بدان اشاره نکرده اند، آن است که به چه دلیل، ولی امر باید بر پایه مصلحتها تصمیم بگیرد و مصلحت اندیشی کند؛ به عبارت دیگر ایشان برای مصلحت جایگاه درخوری در وضع قوانین و احکام حکومتی قائلند، سؤال آن است که چه دلیل شرعی و یا عقلی، این مرتبه و موقعیت را برای مصلحت ثابت کرده است.
۳-۲-۱- ضوابط مصلحت ازدیدگاه حضرت امام خمینی (ره)
از نگاه امام راحل(ره)، اصل اهم و مهم از اصلی ترین ضوابط احکام حکومتی است و رهبری جامعه اسلامی بایدبه این اصل به دور از هر گونه تأثر از هوای نفس و یا منافع خویشان و قشر و گروه خاصی توجه کرده و از آن غفلت نکند که زیانهای بسیار دارد و نیز مصلحتهای مهمتر را فدای مهمترین مصلحتها نماید.
۳-۲-۲- اهم مصالح درجامعه اسلامی
مقدمه
بر اساس دیدگاه شیعه و معتزله همه احکام الهی بر اساس مصالح و مفاسد واقعی نهفته در متعلق آنها وضع شده اند. البته در مواردی مصالح و مفاسد با یکدیگر تزاحم می کنند. مثلا خوردن گوشت خوک به خاطر مفسده ای که دارد حرام است و حفظ جان نیز مصلحتی است که باید رعایت شود. اکنون اگر برای حفظ جان به خوردن گوشت خوک حاجت شد قواعدی در دین وجود دارد که بر اساس اهمیت ملاک ها تکلیف را روشن می سازد. مثلا چون از نظر شارع مصلحت حفظ جان اهم از رعایت مصلحت ترک خوردن گوشت خوک است، در چنین شرایطی اجازه خوردن آن را می دهد، زیرا عدم تجویز آن مفسده بزرگتری دارد و آن از بین رفتن نفس محترمه است. بنابراین مصلحت آنگونه که در شریعت تبیین شده عین حقیقت است و برای رفع تزاحم بین مصالح و مفاسد واقعیه در شریعت اسلامی قواعدی قرار داده شده که نقش حاکم و کنترل کننده دیگر قوانین را دارند، از طرف دیگر در مواردی که تشخیص اهم و مهم و رفع تزاحم بین مصالح و مفاسد نیازمند دقت های کارشناختی است امام معصوم و در غیبت او ولی فقیه چنین رسالتی را بر عهده دارد بنابراین می توان گفت خود دین مرز مصلحت را مشخص کرده است گاهی به صورت قواعد کلی مانند قاعده «لاضرر و لا ضرار فی الاسلام» در اسلام ضرربینی و ضرر رسانی وجود ندارد. و یا قاعده «حرج» که هر آنچه موجب سختی خارج از طاقت انسان باشد در اسلام نیست.
و یا مصلحتی باید باشد که توسط امام معصوم و یا فقیه جامع الشرایط تشخیص داده شود که رعایت آن به مصلحت مسلمانان و جامعه اسلامی است.
۳-۲-۲- ۱ حفظ اسلام و نظام اسلامی
حفظ اسلامی و نظام اسلامی مهمترین مصلحتی است که رهبران حکومت اسلامی میباید در تصمیمها، فرمانها، مقام اجرا و قانونگذاری، آن را همیشه مدنظر خود سازند؛ در واقع حفظ اسلام و نظام اسلامی همان چیزی است که امیرمؤمنان (علیه السلام) برای پاسداری از آن در خانه نشست و خار در چشم و استخوان در گلو صبر کرد.
و همان است که امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرزند برومند پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) برای نگهبانی از آن به صلح با معاویه تن داد. به همان سان که سید شهیدان تاریخ برای حفظ احیاء و بالندگی آن، خونش بر زمین ریخت و همان است که…
امام راحل(ره) در این باره میفرمایند:
«همین علی بن ابی طالب که رسول خدا او را به جای خودش نصب کرد. بیست و چند سال برای مصالح اسلامی موافقت کرد با اشخاصی که به عقیده او غاصب مقام بودند؛ برای این که مصالح اسلام اقتضاء میکرد اگر حضرت آن وقت میخواست معارضه بکند اسلام در خطر بود. ما که میگوییم مسلمان هستیم باید مصالح اسلام را در نظر بگیریم…>>
امام راحل(ره) پیش از پیروزی انقلاب تأکید داشتند که حفظ کیان اسلامی و اصل دین از أهم واجبات است و هر گاه اصل اسلام به خطر افتد جانها باید فدا شود و مسلمانان مکلفند اسلام را حفظ کنند.( خمینی سیدروح الله ،۱۳۴۱، ص۷۸)
حضرت امام در این باره چنین میفرماید:
«حضرات آقایان توجه دارند اسلام در معرض خطر است، قرآن و مذهب در مخاطره است با این احتمال تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب ولو بلغ ما بلغ.>> (خمینی سیدروح الله ،۱۳۴۴، صحیفه نور،ج۱ص۴۰)
پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، امام راحل(ره) بارها یادآور شدند که حفظ نظام اسلامی و اصل اسلام در زمره مهمترین تکالیف الهی است؛ ایشان میفرمایند:
«حفظ اسلام یک فریضه است بالاتر از تمام فرائض؛ یعنی هیچ فریضه ای بالاتر از حفظ خود اسلام نیست. اگر حفظ اسلام جزء فریضههای بزرگ است و بزرگترین فریضه، بر همه ما و شما و همه ملت و همه روحانیون حفظ این جمهوری اسلامی از اعظم فرائض است.>> (خمینی سیدروح الله ،۱۳۴۴، صحیفه نور،ج۱۵ص۱۱۲)
بدین سان همان طور که در سخن فوق آمده است همه مکلفند در حفظ اسلام و نظام اسلامی بکوشند و هر گونه اقدام اجتماعی، سیاسی و فرهنگی علیه آن جایز نیست.
امام راحل(ره) در این باره میفرمایند:
«ما مکلفیم به حفظ او[(نظام جمهوری اسلامی)] همه نویسندهها مکلفند به حفظ نظام.». (خمینی سیدروح الله ،۱۳۴۴، صحیفه نور،ج۲۰ص۳۷)
و میفرمایند:
« همه موظفیم مصالح اسلام را حفظ کنیم.». (خمینی سیدروح الله ،۱۳۴۴، صحیفه نور،ج۸ص۲۴۵)
افزون بر این که حفظ نظام اسلامی واجب است. از آنجا که مهمترین فریضه اسلامی است، هر گاه در مقام عمل تزاحمی میان آن و دیگر احکام شرعی قرار گیرد باید دیگر فرایض در آستانه آن قربانی شوند؛ به عنوان نمونه، پیشتر از حضرت امام(ره) نامه ای گزارش شد، که در آن فرمودند: «حکومت… یکی از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تمامی احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حج است … حکومت میتواند قراردادهایی شرعی که خود با مردم بسته است در موقعی که قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد یک جانبه لغو کند و…». (خمینی سیدروح الله ،۱۳۴۴، صحیفه نور،ج۲۰ص۱۷۰)
بر پایه این نامه، حکومت از آن نظر که مهمترین حکم اولیه است؛ در مقام تزاحم با دیگر احکام بر آنها مقدم است. امام راحل(ره) درباره نفی تحمیل بر مردم میفرمایند:
«در جمهوری اسلامی جز در مواردی نادر که اسلام و حیثیت نظام در خطر باشد آن هم با تشخیص موضوع از طرف کارشناسان دانا، هیچ کس نمی تواند رأی خود را بر دیگری تحمیل کند»
مفهوم این سخن آن است که هر گاه اسلام و حیثیت نظام در خطر باشد، تحمیل رأی بر مردم مانعی ندارد. امام راحل در این سخن راه سوء استفاده از عنوان «حفظ اسلام و نظام اسلامی» را میبندند؛ بدین شکل که اولاً، آن را نادر و کاملاً استثنایی میدانند و ثانیاً، تشخیص همان مورد نادر و استثنایی را به عهده کارشناسان دانا میگذارند و بدیهی است که تعهد اخلاقی و دینی کارشناسان از این دست که در حساس ترین مسایل مملکتی نظر میدهند لازم و مفروغ عنه است.
بنابراین، اصل اولی، پاسداری از نفی تحمیل و آزادیهای مشروع مردم است و عدول از این اصل تنها در صورتی مجاز است که دلیلی روشن بر استثناء داشته باشیم. در نامه ای هم که پیش از این بدان اشاره شد آمده است که حاکم …می تواند هر امری را چه عبادی یا غیر عبادی که جریان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن ـ مادامی که چنین است ـ جلوگیری کند. براساس این نامه تنها جلوگیری حکومت از احکام فرعی و حقوق مردم زمانی مجاز است که جریان آنها برخلاف مصالح اسلام باشد و هر گاه این حالت تغییر کند و مخالفتی با اصل نظام اسلامی و مصالح اسلام نداشته باشد، جایز نیست. (قاضی زاده کاظم ،۱۳۷۷، ص۲۴۳)
۳-۲-۲-۲ احکام شرعی از دیدگاه مرحوم امام خمینی (ره)
حکومت اسلامی، حکومتی است که بنیاد آن بر پایه قوانین الهی استوار شده است. و فلسفه وجودی آن، اجرای عدالت و احکام اسلامی است. به این دلیل، یکی از محورها و ضوابط احکام حکومتی، در نظر گرفتن احکام اسلامی است؛ لازم است همه قوانین مصوب، دستورالعملها و چگونگی اجرای قوانین، مطابق دستورهای اسلامی و در واقع در پی عینیت بخشیدن به آنها باشند. از نگاه حضرت امام(ره) مهمترین ویژگی حکومت اسلامی آن است که قوانین آن اسلامی است؛ امام راحل(ره) در این باره میفرمایند: «حکومت جمهوری اسلامی هم یک جمهوری است مانند سایر جمهوریها و لکن قانونش قانون اسلامی است>> .
در پاسخ به این سؤال که به طور فشرده رؤس خط مشی حکومت اسلامی را توضیح دهید، مینویسند:
<<حکومت اسلامی حکومتی است بر پایه قوانین اسلامی …جمهوری، فرم و شکل حکومت را تشکیل میدهد و اسلامی؛ یعنی محتوای آن فرم که قوانین الهی است.». (خمینی سیدروح الله ،۱۳۴۴، صحیفه نور،ج۴ص۱۵۷)
و میفرماید:
<<جمهوری اسلامی معنایش این است که رژیم، رژیم اسلامی باشد، حکومت، حکومت اسلامی باشد. و قوانین، قوانین اسلامی.» . (خمینی سیدروح الله ،۱۳۴۴، صحیفه نور،ج۱۵ص۱۶)
تاجری بود که چهار پسر داشت. روزی یکی از پسرها با یک مشتری که از قضا از خانواده شاه بود، درگیر شد. تاجر و دایی پسر وارد معرکه شدند. از قضا مشتری کشته شد. تاجر، پسر و دایی را حبس کردند. زن تاجر عریضهای نوشت تا یکی از آن سه نفر را به او ببخشند. شاه قبول کرد و انتخاب را به عهدهی زن گذاشت. زن، برادرش را انتخاب کرد و در توضیح علت کارش گفت: «فرزند و شوهر عوض دارند؛ اما برادر عوض ندارد». شاه وقتی دلیل زن را شنید، آن دو نفر را نیز آزاد کرد.
■ عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
_______________
¨کنشهای اساطیری
_____________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
_____________________
■ عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
این قصه که از روی حکایتی در مرزباننامه اقتباس شده[۱۲]، قصهی اهمیت رابطه خونی(خواهر و برادری) است. دو طبقهی اجتماعی در این قصه شاه به عنوان طبقهی حاکم و تاجر به عنوان طبقهی مرفه هستند. در این قصه زن باهوش خود بستگان خود را از خطر مرگ نجات میدهد.
¨ آداب و رسوم
___________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
_______________________
■ عناصر روانشناسی
بر طبق گفته های بتلهایم رابطه خواهر و برادری، رابطه دوگانهی آدمی است. با توجه به این موضوع با اندکی مسامحه نجات جان برادر توسط زن در این قصه در واقع میتواند به معنای نجات، بخشی از طبیعت آدمی برای رسیدن به کمال باشد.
■ باورهای عامیانه و خرافی
_______________
■ سایر عناصر
__________
۳-۹۸-برادر ناتنی و گنج آقاموشه
* خلاصهی قصه
سالها پیش، سه برادر بودند، برادر کوچکتر ناتنی بود. روزی پدرشان مرد و برادر بزرگتر بهترین و بزرگترین بخش از اموال پدرش را به خود اختصاص داد و مابقی را بین آن دو برادر تقسیم کرد. برادر کوچکتر در عرض زمان کوتاهی بخش زیادی از ارثیهاش را از دست داد و فقط سه الاغ برایش ماند. روزی با الاغ زیر درختی خوابیده بود. سوسک و موشی دید. دو تا از الاغها را به آنها داد و خوابید. بعد از این بیدار شد. سومین الاغ را هم به خواب داد و دست خالی به خانه برگشت. برادر بزرگتر وقتی فهمید که او چه کرده است. رفت و الاغها را آورد و به برادر کوچکتر گفت که آنها را خریده است. فردای آن روز برادر کوچکتر برای گرفتن پول الاغها به آنجا رفت. موش از سوراخ بیرون آمد و یک اشرفی به دهان داشت، بعد از مدتی موش هزار اشرفی آورد. برادر کوچکتر هم آنها را جمع کرد و به خانه رفت. برادر وسطی با برادر کوچکتر شریک شدند و به تجارت پرداختند. بعد از مدت کمی صاحب همهچیز شدند. روزی دختر نخستوزیر با مادرش به مغازهی این دو برادر آمدند. دختر عاشق برادر کوچکتر شد. مادر دختر ترتیبی داد که این دو برادر به خواستگاری دو دخترش بیایند و آنها را به عقد این دو درآورد.
■ عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
_____________
¨ کنشهای اساطیری
-اقدام خانواده دختر برای ازدواج
عشق از سوی دختر و اقدام خانوادهاش برای ازدواج ریشه در اسطورههای هندی دارد (رجوع شود به قصهی ۵۴). البته در این قصه، زن نخستوزیر خود را کلفت خانهی نخستوزیر معرفی آنگاه اقدامات ازدواج را فراهم میکند.
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
____________
■ عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
در این قصه، رابطه سه برادر را نشان میدهد که بعد از مرگ پدرشان و تقسیم ارث با هم زندگی میکنند. برادر بزرگتر بهترین چیزها را به خود اختصاص میدهد و مابقی را که چندان مثمرثمر نیستند به دو برادر دیگر میدهند. از نکات اجتماعی قصه، تقسیم ارث نزد قاضی به عنوان مرجع قانون است که در قبال این کار نیز پول میگرفتهاند. مطلب دیگر این است که برادر بزرگتر بعد از گرفتن اموالش، زن میگیرد و این نشان میدهد که یکی از شروط ازدواج داشتن امکانات مالی است. مطلب دیگر اشاره به مشاغل رایج در جامعه است. در این قصه از دو شغل نام برده میشود، باربری و تجارت. مطلب نهایی در این قسمت، این است که برخلاف دیگر قصهها که سخن از دختر حاکم یا پادشاه هست، در این قصه صحبت از دختر نخستوزیر است و این نشان میدهد قصه در زمانی نقل شده که تقسیمات مشاغل سیاسی به شیوهی معاصر، شاید در زمان پهلوی، بودهاست.
¨ آداب و رسوم
__________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
در این قصه برخلاف دیگر قصهها، شخصیتهای اصلی قصه ابتدا به ثروت میرسند، آنگاه مورد توجهی دختر نخستوزیر به عنوان عضوی از طبقات حاکم، مراکز قدرت و ثروت، قرار میگیرند. بهرحال این امر تفاوت چندانی با دیگر قصههایی که قهرمان بعد از اتصال با مراکز قدرت، زندگی خود را بهبود میبخشد، ندارد. در اینجا هم ثروت نقش مهمی در اتصال قهرمان به دستگاه قدرت دارد و این امر اهمیت ثروت را در جامعه نشان میدهد.
■ عناصر روانشناسی
در قصههای عامیانه، اعداد نقش مهمی دارند. در این میان عدد سه «که از رقم هفت آمده است، معانی گوناگونی دارد. سه مساوی با مادیات، معنویات، الهیات و به طور کلی نمودار مراحل سهگانهی تکامل نفس آدمی یعنی کسب مال و نعمت دنیوی، کسب معنویات و ارتقاء از مرتبهی روحانی به مقام الهی است که تنها با قطع علاقه از امور دنیوی و صیقل دادن روح امکان پذیر است» (ستاری، ۱۳۵۱، ۱۹: ۶۰).
در این قصه هم سه برادر حکم همین سه مرحلهی تکامل نفس هستند. برادر بزرگتر و علاقهاش به ثروت مرحلهی اول زندگی آدمی، برادر دوم که نسبت به تقسیم برادر بزرگتر معترض است، مرتبهی معنوی وجود آدمی و برادر سوم که نسبت به دنیا و امور مربوط به آن بیتفاوت است، بخش سوم وجود آدمی است. بتلهایم تقسیمبندی دیگری در مورد چنین قصههایی دارد. سه برادر را سه جنبهی ضمیر آدمی یعنی نهاد، من و ابرمن میداند و میگوید: «در این قصهها آنچه بیشتر جنبهی نمادین دارد، تقسیم ذهن انسان به سه بخش نیست، بلکه لزوم آشنا شدن با ناآگاه و آموختن درک توانایی های آن و بهرهگیری از سرمایه های آن است» (بتلهایم،۱۳۸۱: ۱۲۸). در چنین قصههایی معمولاً برادر سوم، فردی ساده و گاه کودن است؛ اما همین فرد در پایان قصه بر دیگر برادران به پیروزی میرسد و این نشاندهندهی این موضوع است که برادر سوم «از اصل طبیعت خود دور نمیشود» (همان) و در نتیجه از سرچشمههای ناآگاه فاصله نگرفته، در نتیجه پیروزی نصیب او میشود. در این قصه هم، برادر سوم تا حدودی ساده و گاه کودن به نظر میآید؛ اما این فرد رابطه نزدیکی با طبیعت دارد. این موضوع به نحوی رابطه این فرد را با طبیعت وجودش نشان میدهد و در پایان کار پیروزی از آن اوست. به علاوه این که برادر بزرگتر نماد نهاد، برادر وسطی نماد من و برادر کوچکتر نماد ابرمن یا ناخودآگاه است. پیوند و اتصال من و ابرمن با هم سدی مقابل نهاد درست میکند، بهگونهای که دیگر قدرت جولاندهی نمییابد. در این قصه هم شراکت دو برادر کوچکتر با هم و پیوندشان با دختران نخستوزیر باعث میشود آنها برای همیشه از شر برادر بزرگتر نجات پیدا میکنند.
■ باورهای عامیانه و خرافی
______________
■ سایر عناصر
_________
۳-۹۹-براشیت و براعاقل
* خلاصهی قصه
دو برادر بودند یکی عاقل و دیگری دیوانه. وقتی پدرشان مرد برادر عاقل همهی داراییاش را به پول تبدیل کرد و پنهان ساخت. برادر دیوانه هرچند داشت خرج قمار و خوشگذرانی کرد. روزی، برادر عاقل تصمیم گرفت از شر برادر دیوانهی خود رها شود؛ بنابراین اسباب و اثاثیهاش را جمع و به همراه زنش آنجا را ترک کردند. ناگهان دیدند که برادر دیوانه در خیک روغن پنهان شده و با آنها آمده است. برادر دیوانه رفت تا از بوستانهای اطراف هندوانه و خربزه بیاورد؛ اما به کوهی رسید. آنجا دیوان را مشغول عیش و نوش دید. برادر دیوانه دیوها را فراری داد و به نزد برادرش بازگشت. برادر عاقل و زنش تصمیم گرفتند، برادر دیوانه را به نهر بیندازند. برادر دیوانه که متوجه نقشهی آنها شده بود، شب جایش را با زن برادرش عوض کرد و زن را به رودخانه انداختند، بعد از آن سه چهار تا چماق به سر برادر خود زد و رفت تا با نرهدیوها زندگی کند.
■ عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
_______________
¨ کنشهای اساطیری
______________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
-دیو
دیو از موجودات اساطیری است که در قصههای عامیانه زیاد دیده میشود. این موجودات معمولاً درکوهها زندگی میکنند، یکی از ویژگیهایی که در قصهها به دیوها نسبت داده شده، کودنی و ترسویی است (رجوع شود به قصهی ۱۲). در این قصه هم دیوها، موجوداتی ترسو و کودن هستند که از برادر دیوانه میترسند.
کشنده
۴۰
۴
ریچ استاکر
۵۰
۵
لیفتراک و تاپ لیفت
۱۲۴
۵-۴-۱ تحلیل ظرفیت
بیش از ۶۰ درصد کالاهای عمومی که به وسیله حمل و نقل دریایی جابجا می شوند، کانتینری هستند. تقریبا ۸۰ درصد تجارت دریایی مناطق صنعتی کانتینری است (کانتینریزاسیون بین الملل، ۲۰۰۴). در سال ۲۰۰۹ ترکیب ناوگان کانتینری از نظر تعداد ۹۱۱۴ فروند و از نظر ظرفیت ۱۴/۱میلیون TEU بود. در حال حاضر روندی به سوی هر چه بزرگتر شدن کشتی های کانتینری در حال جریان است.
یک اسکله کالای عمومی به زحمت در سال۱۳۰۰۰۰-۱۵۰۰۰۰ تن کالا را تخلیه می کند (بانک جهانی، ۲۰۰۱). در حالی که یک اسکله کانتینری که به ۴ گنتری کرین مجهز است در حال حاضر به طور متوسط می تواند در سال ۴۰۰-۸۰۰ هزار تی ای یو معادل ۴-۸ میلیون تن کالا را جابجا می کند. اسکله هایی که می خواهند کشتی های کانتینری نسل ششم و هفتم را سرویس دهند می بایست ظرفیت متوسط سالانه ۶۴۰ هزار تی ای یو داشته باشند. جرثقیل های جدید در بنادر مطرح نظیر سنگاپور و رتردام ظرفیت سالانه ای تا ۲۵۰ هزار حرکت[۵۳] دارند. که بسیار بیشتر از ظرفیت جرثقیل های اخیر در بندر شهید رجائی که سال های گذشته حداکثر بین ۱۲۰-[۵۴]۱۸۰ هزار حرکت بود، ظرفیت آنها ۵۰ درصد بیشتر است. با توجه به طول کشتی های جدید که در حدود ۲۸۰-۳۰۰ متر می باشد به اسکله هایی با بیش از طول کنونی ۴۰۰ متر و با آبخور ۵/۱۳-۵/۱۶ متر نیاز است.
اصلیترین مشخصات ترمینال های کانتینری بر مبنای سند اصلاح بنادر که توسط بانک جهانی در ۲۰۰۱ و مشاورین بندر هامبورگ (HPC) ارائه شده به شرح زیر است که در این مطالعه از اطلاعات مشاورین بندر هامبورگ (HPC) در محاسبه استفاده شده است:
الف- مبنای سند اصلاح بنادر که توسط بانک جهانی در ۲۰۰۱
اسکله با آبخور ۱۵-۱۸ متر.
بهرهوری هر گنتری کرین ۳۵-۴۵ حرکت در هر ساعت و ۲۲ ساعت کار روزانه و ۳۶۵ روز کار در هر سال (ظرفیت سالانه ۲۸۱-۳۶۱ هزار حرکت در سال).
زمان رفت و برگشت هر دستگاه تریلر کشنده ۳۰ دقیقه.
طول هر اسکله۳۰۰ تا ۳۲۰ متر.
ظرفیت سالانه هر اسکله حداقل ۸۰۰ هزار تی ای یو و عملیات بوسیله ۴-۵ گنتری کرین بر روی هر کشتی انجام شود.
به ازای هر کرین ۱۰۰۰-۲۰۰۰ هکتار انبار کانتینر چینی.
پنج دستگاه کرین برای هر کشتی با ظرفیت ۶۰۰۰ تی ای یو به بالا
ب - بر مبنای سند محاسبات مشاورین بندر هامبورگ (HPC ) برای کشتیهای نسل ششم و هفتم
اسکله هایی با آبخور ۱۵-۱۸ متر.
بهره وری هر گنتری کرین ۲۵ حرکت در هر ساعت
زمان رفت و برگشت هر دستگاه تریلر کشنده ۳۰ دقیقه.
طول هر اسکله ۴۰۰متر.
ظرفیت سالانه هر اسکله حداقل ۶۴۰ هزار تی ای یو و عملیات بوسیله ۴ گنتری کرین بر روی هر کشتی انجام شود.
به ازای هر کرین ۵ هکتار محوطه جهت کانتینر چینی.
۳۲۰۰۰ TEU ظرفیت هر هکتار از اراضی پشتیبانی
۵-۴-۱-۱ محاسبه ظرفیت مورد نیاز بر مبنای تقاضای بالقوه
تقاضای بالقوه کانتینری بندر شهید رجایی، در بخش ۵-۲-۳ (جدول ۵-۷) به کمک مدل تعریف شده محاسبه شده است. با در اختیار داشتن مقدار تقاضا و مشخصات تجهیزات در ترمینالهای کانتینری می توان به برآورد بخشی از تجهیزات اصلی به منظور انجام عملیات کانتینری در بندر شهید رجایی با افق ۲۰۲۵ مبادرت نمود. محاسبات برای تقاضای مذکور در پنج حالت خوشبینانه، میانه- خوشبینانه، میانه،بدبینانه-میانه و بد بینانه به ترتیب برابر ۴۳۸۳۰۴۷۰، ۱۷۵۱۱۸۳۵، ۷۲۱۸۲۵۸، ۴۴۵۳۷۲۶ و ۳۰۶۲۲۷۷ TEU می باشد.
تعداد و ظرفیت اسکله
بنا بر پیشنهاد مشاورین بندر هامبورگ بر روی هر اسکله در آینده می بایست حداقل ۶۴۰ هزار TEU کانتینر تخلیه/بارگیری شود. بنابراین برای عبور هر ۶۴۰ هزار تی ای یو در سال به یک اسکله نیاز است و ظرفیت هر متر اسکله نیز ۱۶۰۰ TEU در سال می باشد و در این صورت است بندر در کارایی مناسبی قرار دارد (هر۴۰۰ متر یک اسکله در نظر گرفته می شود) همچنین بر روی هر کشتی پهلو گرفته در اسکله نیز باید ۴ گنتری کرین به طور همزمان عملیات تخلیه/بارگیری را انجام دهند. برای تخلیه و یا بارگیری کانتینر در حالت بدبینانه در سال ۱۴۰۴ یعنی ۳۰۶۲۲۷۷ از تقاضای بالقوه :
متراژ اسکله مورد نیاز برای حالت بدبینانه
۱۹۱۳٫۹۲۳۱۲۵= ۱۶۰۰ ÷۳۰۶۲۲۷۷
تعداد اسکله مورد نیاز برای حالت بدبینانه
۴۷۸۴۸۰۷۸۱۳= ۴۰۰ ÷ ۱۹۱۳٫۹۲۳۱۲۵
تعداد اسکله واحد صحیح بوده لذا به ۵ اسکله نیاز است.
متراژ اسکله مورد نیاز در حالت بد بینانه – میانه
۲۷۸۳٫۵۷۸۷۵= ۱۶۰۰ ÷ ۴۴۵۳۷۲۶
تعداد اسکله مورد نیاز در حالت بد بینانه – میانه
۶٫۹۵ =۴۰۰ × ۲۷۸۳٫۵۷۸۷۵
تعداد اسکله واحد صحیح بوده لذا تعداد به ۷ اسکله نیاز است.
بس کنید آخر محال، ای جملگی اصحاب قال
درمکان آتش زنید ای طایفه ی ارباب حال
زینهار و زینهار از گرم رفتن دم زنید
وین یجوز و لا یجوز و خرقه و حال و محال
در این بیت سنائی به نکوهش خرقه پوشان فریب کار و دین فروشان که در آرزوی مال و جاه هستند می پردازد تا تظاهر به داشتنِ امر معنوی در حالتی که شخص فاقد آن است را بیان دارد.
خرقه پوشان گشته اند از بهر زَرق و مخرقه
دین فروشان گشته اند از آرزوی جاه و مال
این بیت تعلیمی ، پاسخی است که سنائی به صوفیان نظر باز عصر خویش و اعصار بعد از خود می دهد . آنان مدّعی می شده اند که در صورت پرستی و شاهد بازی خویش قصدی جز مطالعۀ آثارِ صُنع و جمال حق را ندارند .
سنائی به ایشان می گوید : چه گونه می توان خدای ذوالجلال و جاودانه را در خطِ چهرۀ زیبای تکین ( غلامی زیباروی ) و در خم زلف ینال ( غلام زیبا روی ) دید ؟
کی توان مر ذوالجلال و ذوالبقا را یافتن
در خطِ خوبِ تکین و در خمِ زلفِ ینال؟
سنائی در این بیت بیان می دارد : از ذات باری تعالی است که تغییر و زوال در او راه ندارد . و طاعاتی که ایشان بجای نیاورند ، یعنی از عصیان بندگان بر دامن کبریایی حق گردی نمی نشیند.
نیست نقصانی ز ناآورده طاعتهایِ خلق
هست مستغنی ز آب و گل کمال لایزال
سنائی در این بیت عرفانی و اخلاقی می گوید : اگر مانندِ ماه شب چهارده ( بدر ) جای در صدرِ آسمان نداری ، دست کم ، قدر و منزلتِ هلال را داشته باش .
عشقِ یعقوب ار نداری صبر ایوبیّت کو
صدر بدر ار نیستت باری کم از قدرِ هلال؟
سنائی بیان می دارد : آن تسمۀ چرمی و آن تازیانه که عمر بدان اسلام را استوار می داشت ، خود ، دولتی بود و سعادتی وگرنه بسیار کسان ، با نام عمر ، امروز ، هستند و تازیانه ای از آن دست در کار نیست .
دولتی بود آن دوالی کش عُمَّر در کف گرفت
ورنه عُمَّر هست بسیار و بسی بینم دوال
سنائی می گوید : دوزخیان را نظاره کن که با داشتن سه دوزخ ( احتمالا سه صفت از صفات زشت) در گرمای تموز همچنان سرد مانده اند و ابلهان را بنگر که با وجودِ دو دریا ( دو دریای آب شور و شیرین ) در سفال ( حجم اندکی آب ) غرقه شده اند . یعنی به اندک قانع اند .
ناریان بین با سه دوزخ سرد مانده در تموز
ابلهان بین با دو دریا غرق گشته در سفال
صِدّیق تعبیر قرآنی است (۶۹/۴) در میان بندگان خاص خداوند – که حتّی تعالی نعمتِ خویش را برایشان تمام کرده است – نخست انبیاء قرار دارند و پس از آن صدیقان و آنگاه شهدا و در مرحله چهارم نیک مردان .
در جهان آزاده ای کو تا که با وی دم زنیم
محرم و شایسته و اهل و مزید و بی مثال
کوی صِدّیقان بدیده رفت باید، نز قدم
راه صدیقان بطاعت رفت باید نه ببال
گر به عقبی دیده داری ، کوت زادِ آخرت؟
ور به دنیا تکیه داری ، هست دنیا را زوال
اشارت به رسمی قدیمی دارد که جام را در بزم میخواران ، از سوی راست ، به گردش در می آورند . و به گردش در آوردن جام را ، در بزم ، از سوی چپ نیک نمی شمرده اند .
سنائی می گوید : آن روزگار- که روزگارِ نیکی ها بود – گردشِ جام ، در بزم ، از سوی راست محفل بود و اینک – که روزگار زوالِ نیکی هاست ، گردش جام از سوی چپ بزم است یعنی رسم و آیینِ جوانمردی از میان برخاسته است .
بود آنگه وقت کانَ اَلکاسُ مَجریها الیمین
هست اکنون گاهِ کان اَلکاسُ مَجریها الشمال
۱۲-۱-۴ کی باشد کین قفس بپردازم
سنائی به حالت عرفانی و مناجات گونه می گوید : کی از این جسم و قالب خاکی چون پرنده ای در قفس است تهی شوم و بپرم و در باغ بهشت منزل کنم . و با سرخوشی قدم بردارم تا به کمالِ انسانی خویش دست یابم .
و سنائی باز می گوید : از جهان مادّی که شش عوان دارد . و آن عبارت است از شش جهت ، یعنی از جسم رهایی یابم و از قلمروِ فرمانروایی ماده و جهت ( شش عنوان ) روح را رهایی بخشیم .
یکی از مضامین عمده شعرهای عرفانی و اخلاقی سنائی مسأله مرگ است. سنائی در این قصیده با مرگ برخوردی صرفاً عرفانی دارد و به دیگر جنبه های مرگ کاری ندارد.
کی باشد کین قفس بپردازم
در باغِ الهی آشیان سازم؟
با روی نهفتگان دل، یکدم
در پرده غیب عشقها بازم
کش، در چمن رسول، بخرامم
خوش، در حَرّم خدای، بگرازم
این چار غریب ناموافق را
خشنود، بسوی خانه ها، تازم
و این حُلّه نیمکار آدم را
در کارگَهِ کمال بطرازم
در این بیت اخلاقی می گوید : کلاه از سر فرو نهم ( تسلیم حق شوم و تواضع پیشه کنم ) و سپس بر همه بزرگان و سروران گردن فرازی کنم .
بنهم کُلهَ از سر و پس از غیرت
بر هرکه سرست گردن افرازم