گردید و نهایتا در سال ۱۹۴۰م مجبور به استعفا شد .
از اتفاقهای مهمی که در این ایام برای ابراهیم روی داد ، آشنایی او در سال ۱۹۳۷ م با سامیه
عبد الهادی بود که از ایشان صاحب دو فرزند ( جعفر و عریب ) شد . (طه ، ۱۹۹۲م ، ص۴۰)
وازجمله دلایل ناخشنودی سودجویان و یهودیان از ابراهیم را می توان صداقت وجسارت بیش
ازحد وی دانست که بهترین نمونه آن تحلیل او در۳۰ سپتامبر۱۹۳۶م از صحت و سقم روایت
« سموأل » می باشد .
طوقان معتقد بود که عبارت « أ وفی من السموأل » شایسته این شخصیت نیست و این داستان
مشهور درباره او کـه : امرؤالقیس پس ازاینکه به خونخواهی پدر و با کمک دو قبیلـه بکر
وتغلب به بنی اسد حمله ور شد و جماعتی از آنها را کشت، قانع نگشت و انگیزه انتقام همچنان
در او باقی مانـد لذا جهت گرد آوردن نیرو بـه قبایل دیگری روی آورد ، اما کسی حاضـر بـه
کمک وی نشد تا اینکه با مردی از قبیله بنی فزاره آشنا شد کـه او را بـا سموأل صاحب باروی
« تیماء» آشنا کرد ، و امرؤالقیس با نامـه ای از سموأل برای کسب کمک ، قصد سفر بـه نزد
قیصر رم نمود و قبل ازسفر، چند عدد از زره های پدری را به امانت نزد وی گذاشت کـه بعد
از رفتن او حارث بن ظالم آنها را از سموأل طلب کرد ، اما سموأل از دادن امانت به وی سر
باز زد که با این کارباعث شد تا حارث ، پسر او را که از شکار باز می گشت گروگان بگیرد
ووی را بر سر دو راهی انتخاب فرزند یا دادن زره قرار داد که سموأل از دادن زره ها سرباز
زد ، لذا پسرش توسط حارث به قتل رسید و از آن به بعـد وفای سموأل زبانزد عام و خاص
شد ، صحیح نیست وواقعیت ماجرا چیزی غیرازاین است که دارم بن عقال نوه سموأل روایت
کرده ونیزقصایدی که در دیوان امرؤ القیس در مدح سموأل آمده ، همه جعلی هستند ، از جمله
این قصیده که با بیت زیر آغاز می شود :
طرقتک هند بعد طول تجنب وهنا ولم تک قبل ذلک نظر
صاحب اغانی درباره این قصیده چنین می نویسد : ” و این قصیده ای طولانی است کـه به نظر
جعلی و هیچ شباهتی با کلام امرؤالقیس ندارد و وضع و جعل در آن آشکار است … وبه نظر
من این شعر از جمله ساخته های دست دارم نواده سموأل است .
و حقیقت امر این است کـه سموأل یا « صمویل » مردی تاجـر، سودجو و ثروتمند بوده و
امرؤالقیس کـه هیچ مالی جهت هدفش در دست نداشت نهایتا به او مراجعه می کند و در قبال
مال و پولی که از وی قرض می کند میراث پدری را که چند زره بوده بـه عنوان رهن نزد
سموأل گرو می گذارد و ندادن زره ها به حارث و ترجیح آنها برزندگی پسر چیزی جـز حبّ
مال نبوده است … . ( المحاسنی ، بی تا ، صص۶۰و۶۱.۶۲ )
کـه البتـه این نظر پیامـدها و جوابهـای بسیاری داشت کـه در روزنامه هـای متفاوت چاپ شد .
اما در نهایت می توان گفت ابراهیم نظر جدیدی را مطرح کرد ، نظری کـه هیچ عربی تا آن
زمان حتی درباره اش فکر نکرده بود .
بعد از اینکـه ابراهیم از شغل خود استعفا داد ، حکومت وقت عراق اورا برای تدریس در« دار
المعلمین الریفیه» به بغداد دعوت کرد .
از این دعوت یکسال نگذشت چرا که بیماری بار دیگر او را به نابلس بازگرداند و از آنجا بـه
بیمارستان فرانسوی قدس ، و در حالی که تنها سه سال از ازدواجش می گذشت در سن سی و
شش سالگـی و در بامداد دومین روز از ماه ایار ۱۹۴۱ م جان بـه جان آفرین تسلیم کرد .
( شراره ، ۱۹۶۴م ، ص۱۶ )
مراسم خاکسپاری او دردانشگاه « النجاح » برگزارگردید . دراین مراسم دوستان و دوستداران
شاعر همه حضور داشتند از جمله « ابو سلمی عبد الکریم» که با چند مرثیه زیبا در سوگواری
وی گریست : (همان ، ص۱۷ )
أسائلُ عنکَ یا زینَ الصحابِ وَ لا تقوَی علَی ردِّ الجواب
سألتُ الزهرَ عن عطرِ القوافی سألتُ الفجرَ عن حلمِ الشباب
أ حقاً لا أراکَ أبا عریب وَ أنتَ خالدٌ خلفَ الحجاب
از تو میپرسم ای زینت بخش یاران و تو توان پاسخ گویی نداری .
از شکوفه درباره رایحه قافیه ها ، واز سپیده دم درباره صبر آن جوان پرسیدم .
ای ابا عریب آیا به راستی دیگرتو را نمی بینم و توبرای همیشه نقاب خاک بر چهره کشیدی .
د ) سیر تحول اندیشه ابراهیم
اگر چه فکر واندیشه از بدو تولد همزاد انسان است اما اندیشیدن و تفکرکردن پدیده ای است که
فراتر از زمان کودکی در وجود وی شکل می گیرد .
ابراهیم طوقان که گستره حیاتش بسیارکوتاه بود دوران پرتلاطمی داشت که می توان آن را به
سه دوره کودکی،نوجوانی وجوانی تقسیم کرد؛اگرچـه مرحله بزرگسالی که معمولادوره پختگی
بازده دارایی عبارت است از نسبت سود خالص به مجموع دارایی ها. این نسبت میزان تأثیر دارایی ها در جهت ایجاد سود را اندازه گیری می کند، بطوریکه این نسبت درآمد هر دلار(ریال) از دارایی ها را نشان میدهد(راس[۶۵] و همکاران ۲۰۰۳: ۱۰۲). البته در تفسیر میزان این معیار باید توجه داشت که بالا بودن این نسبت به این معنی نیست که شرکت با خرید دارایی جدید بازده بیشتری از آن می تواند بدست آورد و بالعکس پایین بودن این نسبت دلالت از این ندارد که استفاده دارایی در جای دیگر بهتر است(برِلی و همکاران ۲۰۰۱: ۱۴۳).
نسبت بازدهی ارزش ویژه[۶۶]
نسبت بازدهی ارزش ویژه(بازده حقوق صاحبان سهام) عبارت است از نسبت سود خالص به حقوق صاحبان سهام(میانگین[۶۷]، ابتدا[۶۸] یا انتها)، این نسبت یکی از دو فاکتوری است که در مشخص کردن نرخ رشد درآمدهای شرکت است(بادی و همکاران ۲۰۱۱: ۶۳۳)، که مدیران مالی و تحلیلگران از آن برای ارزیابی بازده سرمایه گذاری شرکت از طریق مقایسه سود خالص شرکت با سرمایه گذاریهایشان استفاده می کنند) بِرک و همکاران ۲۰۱۲: ۳۷(. همچنین این نسبت سود خالص رابه عنوان درصدی از از حقوق صاحبان سهام بیان می کند (لَشِر ۲۰۰۸: ۹۰).
سود هرسهم[۶۹]
سود هر سهم یا عایدی هر سهم عبارت است از نسبت سود خالص به تعداد سهام شرکت. این نسبت میزان سود خالص بدست آمده از هر سهم عادی را اندازه گیری مینماید(کیسُو[۷۰] و همکاران ۲۰۱۳: ۲۴۶)، و به عنوان یک معیار بالقوه برای افزایش ثروت سهامدارن و موفقیت مالی سازمان است(اوهِرا و لازدَوٌسکی [۷۱] ۲۰۰۰: ۹۰). البته باید در نظر داشت که در بعضی کشورهای خارجی چنانچه شرکت اوراق بهادار قابل تبدیل به سهام عادی[۷۲] ویا حق اختیار خرید سهام[۷۳] برای کارمندانش داشته باشد دو نوع سود هر سهم(اصلی و تقلیل یافته[۷۴]) محاسبه می شود. سود هر سهم تقلیل یافته اثر تبدیل اوراق بهادار قابل تبدیل به سهام عادی را نشان میدهد(بزرگ اصل ۱۳۸۴: ۱۷۰)، همچنین مطابق قانون تجارت ایران (ماده ۹۰) باید شرکتها حداقل ۱۰ درصد از سود خالص را هر سال بین سهامداران توزیع کنند بنابراین در صورت عدم وجود زیان دوره، همواره سود هر سهم میان سهامداران از یک حداقل برخوردار خواهد بود(مهرانی و رسائیان ۱۳۸۸: ۱۰۴).
سود تقسیمی هر سهم[۷۵]
هر سال شرکتها بخشی از سود خالص را مطابق قانون[۷۶] و بخشی را نیز براساس نیاز شرکت[۷۷] نزد خود نگهداری می کنند و مابقی را بین سهامداران تقسیم می نمایند. به مقدار سود اعلامی شرکت در زمان مجمع عمومی عادی سالیانه، که به عنوان سود نقدی آن دوره مالی بین سهامداران توزیع می شود سود تقسیمی هرسهم گفته می شود، که به عبارتی این مبلغ آن بخش از سودی است که پس از کسر مالیات به ازاء هر سهم توسط شرکت به سهامداران پرداخت می گردد.
البته چون سود تقسیمی هر سهم بخشی از سود هر سهم شرکت می باشد معمولا رقم آن کمتر از مقدار سود هر سهم می باشد و چنانچه اگر تمام سود تقسیم شود آنگاه رقم آن برابر سود هر سهم خواهد بود و در بعضی موارد خاص نیز ممکن است این مقدار بیشتر از سود هر سهم نیز باشد که این مبلغ اضافی معمولا” از محل سود انباشته سالهای قبل تامین می شود . البته این وضعیت اکثرا” نشان دهنده بی برنامه بودن شرکت می باشد چون سود انباشته همان سود سالهای گذشته است که توزیع نشده است و معمولا” جهت انجام برنامه ای خاص در شرکت باقی مانده است و توزیع آن در سالهای بعد نشانه خوبی نیست.)گازار(
درصد سود تقسیمی[۷۸]
عبارت است نسبت سود نقدی تقسیمی بابت هر سهم به سود هر سهم اعلام شده شرکت، این نسبت نشان میدهد که چه نسبت از سود هر سهم بین سرمایه گذاران تقسیم شده است.
در این رابطه بدیهی است که هر چه چقدر این نسبت بیشتر باشد نشان دهنده این است که شرکتها میزان بیشتری از سود اکتسابی خود را تقسیم نموده اند(یحیی زاده فر و عمادی ۱۳۹۰: ۱۹۶) البته مقدار این نسبت متاثر از عوامل و سیاستهای مختلفی است که میزان بهینه آن را برای شرکت مشخص می کند واین عوامل و سیاستهای مختلف در ادبیات تحقیقی به عنوان سیاستهای تقسیم سودشرکتها یاد میشوند[۷۹].
۲-۹. معیارهای ارزش بازار شرکت
همان طور که درابطه با نسبتهای قیمت بازار اشاره شد می توان معیارهای؛ قیمت بازار هر سهم، نسبت قیمت بازر هر سهم به سود هر سهم، قیمت بازار هر سهم به ارزش دفتری هر سهم ، بازده درآمدی هر سهم را به عنوان معیارهای ارزش بازار شرکت اشاره کرد که مورد توجه بسیاری از استفاده کنندگان می باشد.
قیمت بازار هر سهم
شرکتها به طور معمول در رابطه به سهام خود دارای دو قیمت می باشند؛ قیمت اسمی و قیمت بازار می باشد. قیمت بازار هر سهم برابر با قیمتی است که ما در بازارهای مالی برای سهام یک شرکت مشاهده می کنیم(اِرهارت و بیرگِم ۲۰۱۱: ۹).که این قیمت به عنوان یکی از ملاک های تصمیم گیری سرمایه گذاران جهت خرید و نیز فروش سهام شرکتها می باشد که با توجه به این معیار مقایسه های تحلیلی در رابطه با این معیار با سایر اطلاعات مالی شرکتها انجام می شود، که به نوعی می توان گفت که ارزش بازار هر سهم منعکس کننده تمامی اطلاعات مربوط باشد آنگاه قیمت سهام قیمت ذاتی[۸۰] یا قیمت بنیادی[۸۱] است(اِرهارت و بیرگِم ۲۰۱۱: ۹). البته باید در نظر داشت که تعیین قیمت سهام یک شرکت معمولا تابع عوامل مختلفی است که از جمله مهمترین آنها می توان به عوامل چون؛ سودآوری شرکت، انتظار سودآوری آتی شرکت منجمله پیش بینی سود هر سهم و شرایط کلان اقتصادی کشور، تغییرات قیمت سهام در سالهای گذشته ، میزان تولید و فروش یکسان، وضعیت خاص صنعت، سیاست تقسیم سود سهام، طرحهای توسعه و افزایش سرمایه، ترکیب داراییها و سرمایهگذاریهای شرکت، اعتبار و سابقه شرکت، بدهیهای احتمالی، اطلاعات درونی شرکت و شایعات، نسبت قیمت به درآمد هر سهم (P/E)، عرضه و تقاضای سهام و بالاخره مدیریت شرکت اشاره کرد که این عوامل از جمله مواردی هستند که به نوعی بر بالا و پایین رفتن قیمت سهام یک شرکت تاثیرگذار هستند.
نسبت قیمت بازار هر سهم به سود هر سهم[۸۲]
نسبت قیمت به سود هرسهم یکی از رایجترین و پر کاربردترین نسبتها برای تجزیه و تحلیل ارزش یک شرکت چه از سوی سرمایه داران جهت سرمایه گذاری و چه از سوی سهامداران از بعد مالکیت شرکت می باشد(مهرانی و رسائیان ۱۳۸۸: ۹۵)، این نسبت نمادی از بازدهی شرکت و از مبانی تصمیم گیری جهت خرید وفروش سهام می باشد(بزرگ اصل ۱۳۸۴: ۱۷۰) که نشان میدهد سرمایه گذاران چقدر مایل هستند برای هر دلار(ریال) از درآمد هر سهم شرکت پرداخت نمایند(لی و لی ۲۰۱۳: ۱۷۶).همچنین پایین بودن این نسبت می تواند نظر سرمایه گذاران را نسبت به خرید سهام شرکت جلب نماید(برِلی و همکاران ۲۰۰۱: ۲۸۲).
نسبت قیمت بازار هر سهم به ارزش دفتری هر سهم[۸۳]
نسبت ارزش بازار هر سهم به ارزش دفتری هرسهم معیاری است برای نشان دادن اینکه آیا ارزش دارایی های یک شرکت به شکل موثرتر بیش از بهای تمام شده تاریخی(یا ارزش تسویه) آنها مورد استفاده قرار میگیرد(برک و همکاران ۲۰۱۲: ۳۰). نسبت بالا(بیش از یک) در این معیار نشاندهنده خوشبینی زیاد سرمایه گذاران نسبت به ارزش بازرار دارایی های شرکت، دارایی های نامشهود و توانایی مدیران[۸۴] شرکت است(لی و لی ۲۰۱۳: ۱۷۶)، همچنین تحلیلگران اغلب شرکتهای با نسبت پایین بازار به ارزش دفتری هر سهم را به عنوان شرکتهای با سهام ارزشی[۸۵] و شرکتهای دارای نسبتهای بالا را به عنوان سهام درحال رشد[۸۶] طبقه بندی می کنند(۳۰).
بازده درآمدی هر سهم[۸۷]
بازده درآمدی هر سهم عبارت است از نسبت سود هر سهم به قیمت بازار هر سهم(که برعکس فرمول محاسبه نسبت قیمت بازار هر سهم به سود هر سهم است. این نسبت توسط بسیاری از مدیران سرمایهگذار جهت مشخص کردن مقدار بهینه تخصیص دارایی ها استفاده می شود. پایین بودن این نسبت نشاندهنده رشد بالاتر از میانگین درآمدها است و چناچه بازده درآمدی بالاتر از نرخ بهره باشد سهام خرید هستند و اگر پایینتر باشد سهام بیش از قیمت واقعی خود قیمت گذاری شده اند(لی و لی ۲۰۱۳: ۴۶۷)
۲-۱۰. سیاست تقسیم سود
اینکه چه مقدار از سود تحقق یافته هر سهم به صورت نقدی توضیع شود و چه میزان در شرکت باقی بماند یکی از مهمترین تصمیمات سیاستی شرکته به شمار میآید، که درآن تقسیم سود از دو جنبه مهم قابل بحث است(خدامی پور و همکاران ۱۳۹۲: ۳۱)؛ از یک سو میتوان آن را به عنوان یک عامل اثرگذار بر سرمایه گذاریهای پیشرو شرکت دانست، چرا که تقسیم سود موجب کاهش منابع داخلی و افزایش نیاز به منابع خارجی می شود واز سوی دیگر بسیاری از سهامداران شرکت خواهان تقسم سود نقدی هستند ،از این رو مدیران با هدف حداکثر کردن ثروت همواره باید بین علایق مختلف آنان و فرصتهای سودآور سرمایه گذاری تعادل برقرار کنند.که با توجه به این مفهومات میتوان سیاست تقسیم سود را مجموعهای از تصمیات شرکت جهت پردخت سود سهام به سرمایه گذاران شرکت دانست (لی و لی ۲۰۱۳: ۹۱) که این تصمیمات به طور قابل ملاحظه ای تاثیر گذار به برنامه ها و سیاستهای آتی شرکتها می باشد.
. انواع سیاست های تقسیم سود
سیاست های مختلفی در مورد نحوه تقسیم سود مطرح است که شرکتها هریک با توجه به اهداف و برنامه های آتی خود از آن استفاده می نمایندکه تفاوت این سیاستها در ثبات یا متغیر بودن سود پرداختی به سهامداران طی سال های مختلف است که از جمله این سیاستها می توان به موارد زیر اشاره نمود(بورس اوراق بهادار تهران ۱۳۸۹: ۱۵)؛
الف: سیاست تقسیم سود منظم[۸۸]
در این روش شرکت از یک سیاست منسجم و منظم در پرداخت سود پیروی می کند و سعی می کند با وجود نوسان سود طی سال های مختلف ، نظم در پرداخت سود سهام را حفظ نماید. همچنین شرکتهایی که چنین سیاستی را در پیش می گیرند برای استمرار نظم در پرداخت سود سهام، معمولا در دوره هایی که درآد شرکت بالاست و از نقدینگی خوبی برخوردار است با اندوخته کردن مبالغی از درآمد ، کسری وجوه خود در دوره های کمبود را جبران می کنند و با دلایلی چون افزایش وفاداری و اعتماد سرمایه گذاران به شرکت، افزایش اعتماد بازار نسبت به شرکت و مدیریت در جهت تامین مالی از طریق بازار و از طریق فروش سهام جدید یا اوراق قرضه و … اشاره کرد که از جمله این روش ها برای تقسیم سود منظم به شرح زیر است:
۱-روش درصد ثابتی از درآمد هر سهم[۸۹]
در این روش شرکت ها درصد ثابتی از درآمد خالص خود را به عنوان سود سهام پرداخت می کنند به این معنی که در هر سال درصد ثابتی عایدات به عنوان سود سهام بین سهامداران توزیع می شود و این پرداختی به تناسب تغییر در درآمدهای شرکت نوسان می یابد که به نوعی می توان رابطه بین درآمد هر سهم و سود پرداختی با توجه به این سیاست را چنین ترسیم کرد
۲-روش مبلغی ثابت[۹۰][۹۱]
بر اساس این سیاست، شرکت هر ساله مبلغ مشخصی را به عنوان سود سهام توزیع می نماید که توزیع این مقدار سود بدون توجه به نوسانت سود سالانه شرکت انجام می گیرد و حتی ممکن است پرداخت سود در دوره های زیان نیز انجام گیرد البته باید در نظر داشت پیروی از این سیاست بدین معنی نیست که سود پرداختی برای تمام سالهای آینده بدون تغییر باقی میماند بلکه وقتی درآمدهای شرکت افزایش مییابد و انتظار میرود که سطح جدید درآمد در آینده نیز استوار و پابرجا بماند، مبلغ پرداختی افزایش خواهد یافت و همچنین اگر پیش بینی شود که این افزایش در درآمد موقتی است، تغییری در سطح سود پرداختی به وجود نخواهد آمد.
۳-روش حجم ریالی ثابت به علاوه یک مبلغ اضافه[۹۲]
در این حالت،شرکت حداقل سود پرداختی پایه را تعیین می کند و سعی می کند در هر شرایط اقتصادی و درآمدی،حداقل تعیین شده را پرداخت کند.در صورت بهبود وضعیت درآمدی هم شرکت مبلغ متغیری از سود را به عنوان مبلغی اضافی بین سهامداران خود توزیع می کند.
۴-روش پرداخت درصدی از ارزش بازار[۹۳]
از دیگر روش هایی که در سیاست تقسیم سود منظم وجود دارد پرداخت سود سالانه را بر اساس درصدی از قیمت بازار سهام شرکت است، البته درصد پرداختی سود سهام در این روش تا اندازه زیادی به قیمت سهم شرکت بستگی دارد.چنانچه قیمت سهم بسیار بالا باشد درصد پرداختی کم تعیین می شود وبالعکس.
از ویژپی های بارز این روش تأکید بر حجم بازده سهامداران است به این معنی که چون نرخ بازده براساس قیمت بازار سهام محاسبه می شود، مقدار سود پرداختی گواه این قضیه است.
۵-روش درصدی از قیمت اسمی
یکی از روش هایی که کمتر مورد توجه است،پرداخت سود بر اساس درصدی از قیمت اسمی به عنوان سود سهام است که این سیاست به تنهایی نمیتواند اطلاعلات مفیدی در اختیار سهامداران قرار دهد.ولی می تواند به توزیع سود قابل توجه در شرکتهایی منجر شود که درآمد وارزش اسمی سهمشان اندک است.
ب: سیاست تقسیم سود نا منظم:[۹۴]
در این سیاست شرکت روش مشخصی در پرداخت سود سالانه ندارد و از هیچ قاعده ای استفاده نمی کند. بنابراین پرداخت سود رابطه مشخصی با درآمد سالانه شرکت ندارد.
در این سیاست،شرکت روش مشخصی در پرداخت سود سالانه ندارد و ازهیچ قاعدهای استفاده نمیکند. بنابراین،پرداخت سود رابطه مشخصی با درآمدهای سالانه شرکت ندارد.برای نمونه،شرکت ممکن است به منظور اجتناب از جرایم ناشی از وجود اندوختههای زیادی وسود سنواتی،مقداری از سود خود را توزیع کند یا با وجود درآمدهای قابل توجه از توزیع آن خودداری نماید که این مسئله می تواند حاکی از پیامدهای زیر برای شرکت باشد؛
۱-شرکت دارای درآمدهای نامنظم وغیرقابل پیش بینی است.
۲-محیط شرکت و شرایط درونی و خارجی آن متغیر ومتلاطم است.
۳-شرکت دارای سهامداران معدود ومتجانس است.
۴-ضعفهای ناشی از مدیریت محافظه کارانه منجر به اتخاذ تصمیم برای تقسیم سود شود.
۵- بورس اوراق بهادار غیرفعال بوده و نقش کمی در سرمایه گذاری ملی داشته باشد.
ج: سیاست تقسیم سود باقی مانده:[۹۵]
۵۲/۰
اثر مصرف مکمل سلنیوم – ویتامین E
۳۴/۰
۷۲/۰
۵۶/۰
۳۱/۰
۶۱/۰
۸۳/۰
۵۸/۰
اثر متقابل
۶۷/۰
۴۲/۰
۱۶/۰
۱۵/۰
۰۴/۰
۴۷/۰
۳۸/۰
تیمار۱،(نمره وضعیت بدنی ۴ بعلاوه مکمل سلنیوم ـ ویتامینE )؛ تیمار۲، (نمره وضعیت بدنی ۴ بدون مکمل سلنیوم ـ ویتامینE )؛ تیمار۳، (نمره وضعیت بدنی ۵/۳ بعلاوه مکمل سلنیوم ـ ویتامینE )؛ تیمار ۴، (نمره وضعیت بدنی ۵/۳ بدون مکمل سلنیوم ـ ویتامینE ).
a-b: حروف غیر مشابه در هر ستون نشان دهنده وجود تفاوت معنیدار (۰۵/۰ P<) بین میانگینها است.
۵۲
فراسنجههای خونی
غلظت پروتئین کل سرم
جدول ۴-۷ غلظت پروتئین کل سرم در گاوهای با نمره وضعیت بدنی متفاوت در شروع دوره انتقال با و بدون تزریق مکمل سلنیوم – ویتامینE را نشان میدهد. بر اساس این جدول اثر مکمل سلنیوم – ویتامین E در هفته های ۲، ۴، ۶ پس از زایش و در کل دوره معنیدار (۰۵/۰P<) بود. و گاوهایی که تزریق ویتامین E و سلنیوم داشتند میزان پروتئین کل سرم بیشتری نسبت به گروه دیگر داشتند. همچنین اثر تزریق مکمل بر پروتئین کل سرم در زمان زایش تمایل به معنیداری (۰۶/۰P<) نشان داد. سیسیلیانو و همکاران بیان کردند مکمل معدنی – ویتامینی تاثیر مثبتی بر استفاده بهینه از منابع خوراک به ویژه منابع پروتئینی دارند [۱۱۸]. بنابراین مکمل سازی با ویتامین E و سلنیوم احتمالا با بهبود بازدهی پروتئین خوراک و بالانس نیتروژن بهتری برخوردار بوده اند. اما کومار و همکاران در سال ۲۰۰۹ اختلاف معنی داری در میزان پروتئین سرم در صورت مکمل سازی با سلنیوم پیدا نکردند [۸۳]. اثر متقابل نمره وضعیت بدنی و مکمل سلنیوم – ویتامین E در ۶ هفته پس از زایش معنیدار بود وگاوهای با نمره وضعیت بدنی ۵/۳ بدون تزریق مکمل سلنیوم – ویتامینE با اختلاف معنیدار نسبت به دیگر تیمارها، میزان پروتئین کل سرم کمتری داشتند. نتایج آدرین و همکاران در تایید نتایج این پژوهش بود که بیان کردند گاوهای با نمره وضعیت بدنی بالا میزان پروتئین سرم بیشتری نسبت به گاوهای با نمره وضعیت بدنی پایین داشتند. در گاوهای با نمره وضعیت بدنی بالاتر از دست دادن بیشتر پروتئین بدن در دوره بالانس انرژی برای برای جلوگیری از افت تولید شیر میتواند دلیلی بر پروتئین سرم بیشتر در گاوهای با نمره وضعیت بدنی بالا باشد [۷].در هفته ۴ پس از زایش اثر متقابل نمره وضعیت بدنی و مکمل سلنیوم – ویتامین E تمایل به معنیداری داشت. اثر زمان در نمره وضعیت بدنی ۵/۳ بر غلظت پروتئین کل سرم معنیدار بود و بیشترین میزان، مربوط به ۴ هفته پس از زایش بود. همچنین اثر زمان در نمره وضعیت بدنی ۴ بر غلظت پروتئین کل سرم معنیدار بود و بیشترین میزان، مربوط به ۶ هفته پس از زایش بود. اثر زمان در گاوهایی که مکمل سلنیوم- ویتامینE دریافت کردند، معنیدار بود و بیشترین میزان پروتئین کل مربوط به ۶ هفته پس از زایش بود. که احتمالا مربوط به شدت بالانس منفی انرژی درهفتههای ۴ تا ۶ پس از زایش میباشد.
جدول ۴-۷ اثر نمره وضعیت بدنی گاوها در شروع دوره انتقال و مصرف مکمل سلنیوم- ویتامین E بر تغییرات غلظت پروتئین کل سرم در هفته های مختلف پس از زایش
نمره وضعیت بدنی
مکمل سلنیوم – ویتامین E
پروتئین کل (گرم بر دسی لیتر)
کل
معنی داری
زایش
هفته ۲
هفته ۴
هفته ۶
اثر زمان
پژوهش حاضر شامل دو متغیر مستقل، پنج متغیر وابسته و یک متغیر میانجی است. متغیر مستقل منشأ بروز پدیده ها میباشد و بر متغیرهای دیگر تأثیر می گذارد. تشخیص میزان تأثیر متغیر مستقل از اهداف عمده هر پژوهشی است. در پژوهش حاضر مسئولیت اجتماعی شرکت و تصویر قیمت به عنوان متغیرهای مستقل پژوهش مطرح است. متغیر وابسته، متغیری است که تغییرات آن تحت تأثیر متغیر مستقل قرار میگیرد. انتخاب یک متغیر به عنوان متغیر وابسته به هدف پژوهش بستگی دارد. (سرمد و بازرگان،۱۳۸۵) درواقع موضوع اصلی هر تحقیق همواره متغیر وابسته آن میباشد. (حافظ نیا،۱۳۸۴) متغیرهای وابستهی پژوهش حاضر، رضایت، اعتماد، نگرش، وفاداری و قصد خرید میباشد.
۳-۹- روشهای آماری تجزیه و تحلیل داده ها
تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. آمار توصیفی به توصیف اطلاعات به دست آمده می پردازد که این اطلاعات عبارتند از ویژگیهای جمعیت شناختی نمونه آماری و تحلیلهای آماری از قبیل شاخص های فراوانی و درحالی که از آمار استنباطی جهت بررسی فرضیات و تعیین وجود یا عدم وجود رابطه بین متغیرها استفاده می شود.
در بخش آمـار توصیـفی تحقیق، به بررسی اطلاعات مربوط به ویژگیهای جمعیتشناختی پاسـخدهندگان پرداخته می شود و تحلیلهای آماری از قبیل شاخص های فراوانی و درصد فراوانی محاسبه میگردد.
در بخش آمار استنباطی تحقیق با بهره گرفتن از مدلسازی معادلات ساختاری ضرایب رگرسیون و سطح معناداری آنها محاسبه می شود و برازش مدل ساختاری پژوهش مورد بررسی قرار میگیرد.
در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از نرمافزارهای SPSS و LISREL استفاده شده است.
۳-۱۰- تحلیل مدل معادلات ساختاری
برای بررسی روابط بین متغیرها به صورتی منسجم کوششهای بسیاری در دهه اخیر صورت گرفته است. یکی از روشهای نویدبخش در این زمینه مدل معادلات ساختاری یا تحلیل چند متغیری با متغیرهای مکنون است. از این روش تحت عنوان مدل علی و تحلیل ساختار کوواریانس یاد شده است. از طریق این روش میتوان قابل قبول بودن مدلهای نظری را در جامعههای خاص با بهره گرفتن از داده های همبستگی، غیرآزمایشی و آزمایشی آزمود (رندال، ۱۳۸۸).
مدلهای معادله ساختاری، برای بررسی و آزمون نظریه طرح و توسعه داده شده اند که کمک فراوانی به برقراری رابطه میان متغیرهای پنهان یا سازهها با در نظر گرفتن دیدگاهی نظری کرده اند. رویکرد مدلسازی معادله ساختاری شامل طرح مدلهای اندازه گیری برای تعریف متغیرهای پنهان و سپس برقراری روابط یا معادلات ساختاری در میان متغیرهای پنهان است.
فرضیه مورد بررسی در یک مدل معادلات ساختاری، یک ساختار علّی خاص بین مجموعه ای از سازههای پنهان است. این سـازهها از طریق مجمـوعهای از متغیـرهای نشـانگر (قابل مشـاهده) اندازه گیری میشود. یک مدل معادلات ساختاری کامل از دو مؤلفه تشکیل شده است: الف) یک مدل ساختاری که ساختار علّی خاصی را بین متغیرهای پنهان (مکنون) مفروض میدارد و ب) یک مدل اندازه گیری که روابطی را بین متغیرهای پنهان و متغیرهای نشانگر (اندازه گیری شده یا سؤالات سنجشگر هر متغیر) تعریف می کند. هنگامی که داده های به دست آمده از نمونه مورد بررسی به صورت ماتریس همبستگی یا کوواریانس درآید و توسط مجموعه ای از معادلات رگرسیون تعریف شود، مدل را میتوان با بهره گرفتن از نرمافزارهای مربوط (Amos ، LISREL ، Visual PLS) تحلیل کرد و برازش آنها را برای جامعهای که نمونه از آن استخراج شده، آزمود. این تحلیل برآوردهایی از پارامترهای مدل (ضرایب مسیر و جملات خطا) و همچنین چند شاخص برای نیکویی برازش فراهم می آورد. (رندال، ۱۳۸۸)
برای برآورد پارامترهای مدل معادلات ساختاری یک مجموعه معادلات رگرسیون بر حسب متغیرهای مستقل و وابسته مدل تدوین می شود. تأثیر یک متغیر بر متغیر دیگر، هم می تواند مستقیم باشد و هم از طریق تأثیرگذاری بر متغیر میانی دیگر غیرمستقیم. اکثر تغییرات مستقیم همان تغییراتی هستند که در یک نمودار تحلیل مسیر به وسیله پیکانهای یک طرفه مشخص و توسط پارامترهای مدل برآورده میشوند. (قاسمی، ۱۳۸۹) یک مدل ساختاری کامل با یک نمودار مسیر که معرف روابط نظری مورد بررسی میان متغیرهای مستقل و وابسته است، شروع می شود. در این پژوهش تجزیه و تحلیل داده ها از طریق تکنیک تحلیل مسیر (الگویابی معادلات ساختاری) و با بهره گرفتن از نرمافزار LISREL 8.5 انجام شده است.
۳-۱۰-۱- معیارهای برازش مدل
معیارهای علمی قابل قبول برای تأیید مدل نظری تدوین شده با بهره گرفتن از داده های گردآوری شده، خود بحث اصلی در «معیارهای برازش مدل» را تشکیل میدهد. معیارهایی که گاه به نام معیارهای نیکوئی برازش[۷۰](چرا که هر چه مقدار آن شاخص ها افزایش مییابند نشانهای از حمایت قویتر داده ها از مدل نظری تفسیر می شود) و گاه به نام معیارهای بدی برازش[۷۱] (زیرا که هر چه مقدار آن شاخص ها افزایش مییابد نشانهای از حمایت ضعیفتر داده ها از مدل نظری تلقی می شود) خوانده میشوند (قاسمی، ۱۳۸۹).
در روشهای آماری سنتی، محققان اغلب با یک معیار منفرد برای تصمیم درباره رد یا تأیید فرضیه صفر مواجه بودند. اما در مدلسازی معادله ساختاری چنین معیار منفردی وجود ندارد تا تنها و تنها بر مبنای آن معیار، پژوهشگر تصمیم بگیرد که آیا مدل نظری خود را مدلی به لحاظ علمی قابل قبول تلقی کند یا خیر. چنین حالتی ناشی از پیچیدگی و ترکیبی بودن این نوع مدلهاست (قاسمی، ۱۳۸۹). تعداد این معیارها پیوسته رو به افزایش است و هیچگونه توافق همگانی در مورد یک آزمون بهینه وجود ندارد. اما آنچه که در اغلب تحقیقات جهت تأیید مدل رایج است استفاده از ۳ تا ۵ معیــار میباشد و محققان این تعداد را کافی میدانند (شوماخر و لومکس، ۱۳۸۸).
در تحقیق حاضر برای ارزیابی نیکوئی برازش مدلهای اندازه گیری و برازش مدل کلی از معیارهایی که در جدول ۳-۷ به آنها اشاره شده است، استفاده شده است.
جدول ۳-۷ معیارهای برازش و تفسیر برازش قابل قبول
معادل فارسی معیار برازش مدل | معادل انگلیسی | اختصار | سطح قابل قبول |
کای اسکوئر | Chi-Square | Chi-Square | مقدار کای اسکوئر جدول |
کای اسکوئر هنجار شده | Normed Chi-Square | Chi-Square/DF | ۱ تا۳ |
نیکوئی برازش | Goodness-of-Fit | GFI | ۰(عدم پذیرش) تا ۱(برازش کامل) |
نیکوئی برازش اصلاح شده | Adjusted Goodness-of-Fit | AGFI |
در حالیکه مارتنزیت در دماهای پائین و تنش های بالا پایدار بوده و مسئول ایجاد رفتار حافظه شکلی است و ساختار بلوری این فاز مونوکلینیک می باشد، فاز مارتنزیت از نوع فاز الاستیک بوده که در حقیقت لغزنده بودن و انرژی بسیار کم فصل مشترک را داراست.
اشکال مختلف فاز مارتنزیت نیز می توانند در دماهای پائین به یکدیگر تبدیل شوند و پروسه جهت گیری مجدد و یادو قلو شدگی ونشدگی[۱۴]شکل خواهد گرفت.
درحالت بدون تنش یک آلیاژحافظه دار شکلی دارای چهار دمای مشخصه می باشد: ، دمای آغاز حالت آستنیت ، دمای پایان حالت آستنیت ، دمای آغاز مارتنزیت و دمای پایان حالت مارتنزیت. این دماهای تبدیل به عوامل مختلفی از قبیل ترکیب شیمیائی و فرایند ساخت و تا حدودی به چرخه های بارگذاری و سرعت بارگذاری بستگی دارند.
اگر دمای محیط بالاتر از باشد ، ماده اصطلاحاً در حالت آستنیت قرار دارد و رفتار فوق الاستیک از خود بروز خواهد داد و اگر دمای محیط کمتر از باشد، ماده اصطلاحاً در حالت مارتنزیت قرار دارد و رفتار حافظه شکلی از خود بروز خواهد داد.
نمودار شکل ۲-۷ زمانی را نشان می دهد که ماده در حالت بدون تنش قرار داشته و تحت بار گرمائی قرار می گیرد.
تا زمانی که ماده به دمای نرسیده است ، به صورت کاملاً مارتنزیت است. زمانی که به می رسد تبدیل فاز از مارتنزیت به آستنیت آغاز می شود تا به دمای بالاتر از و به سمت برود. سرانجام زمانی که به دمای می رسد ، تبدیل فاز پایان پذیرفته و ماده به حالت کاملاً آستنیت در می آید. در تبدیل معکوس ، زمانی که ماده تحت کاهش دما قرار می گیرد ، تا زمانی که ماده به دمای نرسیده است ، در حالت کاملاً آستنیت قرار دارد . وقتی به دمای می رسد ، کریستال های آستنیت شروع به تبدیل شدن به مارتنزیت می کنند و زمانی که ماده به می رسد ، تبدیل از آستنیت به مارتنزیت کامل شده است. در تبدیل معکوس ، در دمای بین و ، ماده به صورت ترکیبی از آستنیت و مارتنزیت می باشد. حالت مارتنزیت می تواند هم توسط دما و هم توسط تنش ایجاد شود.
شکل ۲-۷: اثر دما روی رفتار فازی نیتینول
۲-۳-۲: نحوه انتقال فازهای آلیاژهای نیتینول
نحوه انتقال فازها مطابق شکل ۲-۸ می باشد.
شکل ۲-۸: پروسه انتقال فاز برگشت
۲-۳-۲-۱:انتقال فاز برگشت یا معکوس (تبدیل مارتنزیت به آستنیت) [۱۵]
همانطور که از شکل (۲-۸) مشخص است ، زمانی که بارگذاری خارجی (مثل تنش محوری) به یک نمونه مارتنزیتی وارد می شود یک مقدار بحرانی تنش وجود دارد که در آن چرخش متغیرهای (واریانت های) مارتنزیتی شروع می شود. اعمال بار پس از تغییر جهت کامل متغیرهای مارتنزیتی سبب ایجاد تغییرشکل های ارتجاعی نمونه می شود که پس از باربرداری فقط کرنش های الاستیک بازیابی گردیده و کرنش پسماند بزرگی باقی می ماند ، به عبارت دیگر زمانی که دمای ماده کمتر از باشد ، به علت پایدار بودن مارتنزیت در دماهای پائین پس از باربرداری به آستنیت تبدیل نمی شود که موجب بر جای گذاشتن کرنش پسماند می شود . این کرنش پسماند نیز با اعمال دمای بالاتر از ، به طور کامل حذف شده و نمونه به شکل تغییر شکل نداده اولیه خود باز می گردد و این شکل در خلال سرد کردن نمونه با دمائی پائینتر از ثابت نگاه داشته می شود. از آنجائیکه این مواد شکل اولیه خود را به خاطر داشته و قادرند پس از اعمال دما به شکل اولیه خود بازگردند مواد حافظه دار شکلی نامیده شده اند.(شکل های ۲-۹ و ۲-۱۰)
قابل توجه است که انرژی آزاد شده در طول باربرداری به طور قابل توجهی کمتر از انرژی ورودی در هنگام بارگذاری است. بنابراین در حالت مارتنزیت (در دمای ثابت) ظرفیت میرائی و توان استهلاک انرژی SMA زیاد است.
شکل ۲-۹: منحنی خاصیت حافظه شکلی
شکل ۲-۱۰ : پروسه انتقال برگشت
لازم به ذکر است که در مدت زمان روند تبدیل به فاز آستنیت تنش تا زمان تغییر جهت کامل متغیرهای مارتنزیتی عملاً ثابت می ماند.
۲-۳-۲-۲: انتقال فاز رفت یا مستقیم (تبدیل آستنیت به مارتنزیت) [۱۶]
زمانی که یک بارگذاری خارجی (مثل تنش محوری) به یک نمونه آستنیتی در دمای بالاتر از اعمال می شود ، در یک مقدار تنش خاص تبدیل فاز از آستنیت به مارتنزیت آغاز می شود (زیرا فاز مارتنزیت در تنش بالا پایدارتر از فاز آستنیت است) . از زمانی که تغییر شکل در شرایط همدما شروع می شود تا زمان پایان آن تغییر تنش تغییر نسبتاً کمی پیدا می کند. هنگام باربرداری از آنجائیکه مارتنزیت بدون اعمال تنش در دمائی بزرگتر از ناپایدار می شود ، تبدیل فاز معکوس اتفاق می افتد ، ولی مقدار تنش مربوط به تبدیل فاز معکوس از مقادیر تنش مربوط به فاز مستقیم کوچکتر می باشد.
در صورتیکه دمای ماده بالاتر از باشد ، کرنشی که در اثر بارگذاری در ماده پدید می آید پس از باربرداری به طور کامل و فوری به صفر می رسد . این ویژگی قابل توجه که دربر گیرنده قابلیت های جذب انرژی و کرنش پسماند صفر می باشد،رفتار فوق ارتجاعی یا شبه ارتجاعی[۱۷]نام دارد. (شکل ۲-۱۱)
اگر دمای ماده از کمتر باشد ، تنها بخشی از مارتنزیت اعمال تنش شده مجدداً به آستنیت تبدیل می شود . مقداری کرنش پسماند در انتهای باربرداری بر جای می ماند که با حرارت دادن در دمائی بالاتر از به حالت اولیه خود باز می گردد. این پدیده به طور کلی نیمه فوق ارتجاعی نامیده می شود.(شکل ۲-۱۲)
در این انتقال، تغییر فاز زمانی انجام می شود که انرژی مکانیکی تنش اعمال شده مساوی شود با انرژی مورد نیاز انتقال فاز.
شکل ۲-۱۱:منحنی رفتار فوق ارتجاعی آلیاژهای حافظه دار شکلی
شکل ۲-۱۲:منحنی رفتار نیمه فوق ارتجاعی آلیاژهای حافظه دار شکلی
بنابراین دو عامل در تغییر فاز دخالت دارند:
دما که باعث بروز اثر حافظه شکلی می شود و تغییر شکل ایجاد شده به وسیله تنش که اثر ابرکشسان را نتیجه می دهد.
۲-۳-۳: سایر ویژگی های تبدیل فاز
۲-۳-۳-۱: اثر سرعت بارگذاری در رفتار آلیاژهای حافظه دار شکلی
علاوه بر دما و تنش به عنوان دو فاکتور اساسی در تعیین رفتار آلیاژهای حافظه دار شکلی ، سرعت بارگذاری نیز در تعیین رفتار این آلیاژها به نحو زیر موثر است:
در بارگذاری با سرعت پائین در هنگام تبدیل فاز گرما آزاد شده و دمای ماده ثابت خواهد ماند (فرایند همدما) ولی در بارگذاری با سرعت بالا مانند بارگذاری های زلزله ماده وقت کافی برای مبادله حرارت با محیط را نخواهد داشت و گرمای نهان ماده موجب می شود که دمای نمونه تغییر کند (فرایند بی در رو)
۲-۳-۳-۲: اثر حافظه داری یک طرفه و دو طرفه
الف )اثر حافظه داری یک طرفه[۱۸] :
در صورتیکه اثر حافظه داری فقط بعد از تغییر شکل در حالت مارتنزیتی و سپس در سیکل گرم کردن مشاهده شود به آن اثر حافظه یک طرفه گفته می شود. این بدان معنی است که در این حالت تغییر شکل ایجاد شده ، فقط با گرم کردن به حالت اولیه قبل از تغییر شکل باز می گردد و چنانچه جسم را دوباره سرد کنیم تغییری در شکل آن حاصل نمی شود این خصوصیت در شکل شماره زیر نمایش داده شده است. (شکل ۲-۱۳)
شکل ۲-۱۳:مفهوم اثر حافظه داری یک طرفه
همانطور که در تصویر مشاهده می شود ابتدا فنر در دمای به مقدار معینی تغییر فرم داده می شود به صورتیکه تغییر فرم دائمی در آن باقی بماند حال اگر فنر تغییر فرم داده شده را تا دمای حرارت دهیم مجدداً به شکل اولیه خود بر می گردد و در سیکل سرد شدن تا دمای هیچگونه تغییر شکلی در فنـــر مشاهده نمی شود.
ب)اثر حافظه داری دو طرفه[۱۹] :
برگشت پذیری به حالت اولیه خود در اثر سرد و گرم کردن آلیاژ های حافظه دار دو طرفه در بازه معینی از دما امکان پذیر است . در شکل (۲-۱۴) یک فنر با اثر حافظه دار دو طرفه به صورت باز شده در حالت آستینی و شکل جمع شده در حالت مارتنزیتی نشان داده شده است.
شکل ۲-۱۴: مفهوم اثر حافظه داری دو طرفه
همانطور که مشاهده می شود اگر فنر گرم شود باز شده و در سیکل سرد شدن مجدداً به شکل جمع شده در می آید.
باید توجه داشت که آلیاژ های حافظه دار برای اینکه اثر حافظه دار دو طرفه از خود نشان دهند نیاز به انجام عملیات ترمومکانیکی خاصی بر روی آنها می باشد . یعنی در مقایسه با اثر حافظه داری یک طرفه که ذاتی است، اثر حافظه داری دو طرفه یک خاصیت اکتسابی می باشد .
۲-۳-۳-۳:رفتار ترمومکانیکی
شکل۲-۱۵: نمودار تنش – کرنش نیتینول
نمودار تنش-کرنش نیتینول در شکل ۲-۱۵ نمایش داده شده است.
لازم به ذکر است که نمودار تنش-کرنشSMA ها در برش و پیچش همانند نمودار حالت کشش و فشار است.
۲-۳-۳-۴: تعریف خاصیت ارتجاعی کاذب
خصوصیت جالب توجه درباره منحنی تنش - کرنش درقسمت منحنی Cدر شکل (۲-۱۵)دیده می شود.به طوری که پس از حرارت دادن نمونه کمی بالاتر از درجه حرارت انتقال ، در درجه حرارت بالای به نمونه در فاز مارتنزیت تنش وارد می شود. با افزایش مقدار تنش ، تغییر شکل نیز به صورت یکنواخت افزایش می یابد (منحنی AB). در این هنگام رفتار تغییر شکل و تنش پایداری مشاهده می شود با کاهش تنش( منحنیCD)مارتنزیت به آستینت تبدیل می شود. باید توجه داشت که برگشت پذیری انجام شده به خاطر تغییر حرارت نمونه نمی باشد و دلیل آن کاهش فشار است. این پدیده که موجب می شود آلیاژ خاصیت کشسانی نامحدود پیدا کند راخاصیت ارتجاعی کاذب می نامند.
۲-۳-۳-۵: تنش بازیافتی و نیروی محرک
در جریان تبدیل فاز برگشت ، وقتی که میله سرد شود و به فاز مارتنزیت برگردد، نیز کرنشهای پلاستیک کاملاً حذف شده اند و به حالت اولیه درخواهد آمد. در حقیقت در اثر فرایند برگشت به شکل اولیه، تنشهایی در آلیاژ تولید میشود که این تنش باعث تحریک میشود. این تنشهای حاصل شده، تنش بازیافتی خوانده می شود و بهبود توزیع تنش و کرنش،بهبود خواصی چون مدول یانگ و تنش تسلیم و توانائی کنترل رفتار سیستم، ازجمله آثار مفید تنشهای بازیافتی میباشد.
تنشهای بازیافتی تولیدشده به دما وابستگی دارد و همچنین بایستی توجه شود که تنشهای بازیافتی به مقدار کرنش اولیه بستگی داشته و درحالتی که آلیاژ تحت هیچگونه کرنش اولیه ای نباشد، در اثر تغییر فاز، تنش بازیافتی تولید نمی شود.
به علاوه هنگامی که محدودیت در بازیابی شکل وجود دارد این آلیاژها نیروی ارتجاعی بالائی را تولید می کنند( یعنی در فرایند برگشت به شکل به یاد مانده آلیاژ می تواند نیروی زیادی تولید کند که جهت تحریک مفید است) که این نیرو کاربرد آلیاژ را به صورت زیربیشتر می کند: