با این حال نگرش مردم به ویژه افراد مذهبی نسبت به تلویزیون به شدت متفاوت است و طیفی از پذیرش بیقید و شرط تا طرد کامل را دربر میگیرد.
امروزه یکی از مهمترین انتقادهایی که افراد مذهبی نسبت به تلویزیون دارند، این است که تلویزیون جای مذهب را در جامعه اشغال کرده است و آن چه از آن با عنوان ” مذهب تلویزیون” یاد میشود در جامعه رواج پیدا کرده است. به عبارت دیگر امروزه تلویزیون در شکلدهی به نظام ارزشی و تبیین بنیانهای فرهنگی اثر بسیاری دارد در حالی که در جوامع سنتی این وظیفه به عهده موسسههای مذهبی بوده است. (رضایی بایندر،۱۳۹۰: ۵۷۳)
بسیاری از رهبران مذهبی بر این باورند که رشد فزاینده فنآوری، مذهب را دستکم با سه تهدید عمده روبهرو کرده است . اول این که سبب شده تا بخش عمدهای از انگیزهها، علایق، خواستهها، رضامندیها و انرژی انسانها صرف کارهایی شود که زاییده فرهنگ و تکنولوژی است در حالی که چنین مقولههایی موضوع اصلی مذهب است و رهبران دینی با بهرهگیری از این مقولات، اهداف خویش را تحقق میبخشند. افراد مذهبی همچنین از آن ترس دارند که رسانههای گروهی ارزشها و نگرشهای مذهبی سنتی را تضعیف کنند. دوم این که فنآوری، زبان مذهبی را به سود خود ضبط، و نمادها، تصویرها و آیینهای جدیدی را خلق کرده است. (رضایی بایندر،۱۳۹۰: ۵۷۳) تلویزیون قدرت اسطورهها را در دست میگیرد، اسطورههای که یکی از کارکردهای مهم آنها، تعیین وضعیت و تعریف جهان و مکانی است که در آن قرار داریم . به عبارت دقیقتر، اسطورهها نوعی جهانبینی برای انسانها فراهم میآورند و از راه انتقال باورها، آداب و رسوم،و الگوپردازی هویت فرهنگی افراد را شکل میدهند. (Goethals,1993,p.25)
تهدید سوم به شکلگیری نوع ویژهای از موضوعها و مقولههای مذهبی مربوط میشود که هیچ ارتباطی با مذاهب رسمی و سازمانیافته ندارند.ظهور برخی فرقههای موهوم، باورهای خرافه با ظاهری مذهبی و…. نمونهای از چنین مقولههایی هستند که در فرهنگ تکنولوژیک جهان معاصر ظاهر شده و در بسیاری از مواقع افراد بسیاری را به خود جلب کردهاند. در ارتباط با همین موضوع است که نیومن (۱۹۹۹) در کتاب “مذهب در برابر تلویزیون” بیان میکند که یکی از جنبههای مذهبی که تلویزیون نمیتواند آن را بازنمایی کند ارزشهای قدسی مذاهب است، ولی خطر ویژهای که در این جا وجود دارد، این است که تلویزیون با فراهم آوردن جنبههای کاملا جدیدی از ادراک، امکان آشکار ساختن جنبههایی از مذاهب را که تا کنون مکتوم و مخفی بوده مهیا میسازد و به عاملی برای تقدسزدایی از مذاهب بدل میشود. (Newman,1999)
بسیاری از صاحب نظران متقدم در بررسی رابطه تلویزیون و مذهب به جنبههای متعارض این دو تاکید کردهاند. مالکوم ماگریج (۱۹۷۷) بر این باور است که تلویزیون ماهیتا نمیتواند رسانهای صادق تلقی شود، چرا که فانتزی است و خلق تصویرها و باورهایی که حقیقت ندارند، جزو جدایی ناپذیر ماهیت تلویزیون است.بنابراین نمیتوان در هر حال به آن اعتماد کرد . تلویزیون پیش از هر چیز به ساختارهای اجتماعی و اقتصادی وابسته است، در حالی که مذهب و ایمان مذهبی فراتر از ساختارهای اجتماعی است و ماهیتی ماورایی دارد. چنین برداشتی بر مفهومی از ایمان استوار است که مذهب را فرازمانی و فرامکانی قلمداد میکند تا خلوص و یکپارچگی آن همواره حفظ شود . این در حالی است که تلویزیون و هر آن چه از آن به نمایش در میآید، به شدت وابسته به زمان و مکان است.
پیتر هورسفیلد (۱۹۸۴) نیز معتقد است که تلویزیون با برجسته سازی برخی از موضوعات و مسائل مذهبی در سطح جامعه بر ادراک و برداشت مراکز مذهبی مثل کلیسا تأثیر میگذارد.
و از طرف دیگر لید اسکافیلد کلارک بیان میکند : که تلویزیون دینی، معنا و مضمون فرهنگی خود را از جایگاه دین در حوزه غیرمذهبی رسانهها اخذ میکند و بنابراین، گسترش وسوسه انگیز نقش این پدیده، خود را هم در دین زدایی آشکار ساخته و هم در تحولات به وقوع پیوسته در زمینه پخش برنامههای تلویزیونی.
نویسنده مقاله «تلویزیون ابزار مصرف» نیز با بهره گرفتن از جمله ژان بودریار در باب تلویزیون که میگوید: «تلویزیون تو را نگاه میکند نه تو تلویزیون را»، به مقوله مصرف دین در تلویزیون دینی پرداخته و معتقد است: بین دین پروری و دین داری تفاوت است. آن گاه که تلویزیون به طور مستقیم به ارائه برنامه مذهبی میپردازد در حقیقت، به صورت یکسان به انسانها نگریسته و برای همگان نسخه عمومی مصرفی یکسانی ارائه کرده است، در حالی که ارائه برنامههای غیرمستقیم فرصت و مجال تأمّل و بازسازی را به مخاطب میدهد و این موجب دینداری میشود. وی معتقد است: باید از مصرفی کردن دین اجتناب کرد.
«بن هوگز» در سال ۲۰۰۷ تاثیر رسانهها بر عقاید دینی را در چند مقوله بیان میکند و مینویسد:
مذهب در رسانه از دو راه عمل میکند یا به طرف جنون و یا به سمت استهزاءحرکت میکند. اغلب مردم در مورد مذهب تقریباً همیشه دیدگاهی روشن دارند، یا دوستدار آن و یا از آن بیزارند. بسیارى از مردم را میشناسیم که از مذهب گریزانند اما خودشان نمیدانند چرا؟ آنها چیزى درباره خلقت جهان نمیدانند، کارکردهاى مثبت مذهب را منکر میشوند، از ارسال وحی و کتاب مقدس چیزى نمیدانند و براى آنها اعتقاد به مذهب چیز پست و بیارزشی است. در ایالت متحده، فیلمهایی که مذهب را به چالش میکشند، فروش خوبی دارند. انعکاس افراد مذهبی در تلویزیون یک زندگی دور از جمعیت است که به امور خیرخواهانه و دستگیرى از فقرا با ابتکاراتی مثل آشپزخانههاى تهیه غذا میپردازند. این برنامهها غالباً توهینآمیز و اسباب خنده و تفریح مردم است. (بن هوگز،۲۰۰۷)
ویژگیهای مادی تلویزیون و ساختار کاملا ابزاری آن، از این رسانه در ظاهر، وسیلهای ساخته که گویی به هیچ عنوان نمیتوان از آن برای انتقال مفاهیم دینی و وقدس سود برد. تقلیل گرا بودن، کوچک نمودن مفاهیم مقدس، عدم پیوستار و رمزآلود بودن آن، تخریب نمودن جهان سمبلویک، و غیره همه و همه از چالشهای این ابزار مادی در جهت انتقال مفاهیم دینی محسوب میشود.(بن هوگز،۲۰۰۷)
با وجود این دیدگاههای انتقادی، برخی دیگر از صاحبنظران، نگاه خوشبینانهتری نسبت به رابطه مذهب و تلویزیون دارند. برای نمونه برخی رهبران کلیسای کاتولیک از جمله پاپ ژان پل دوم مفهومی به نام «کلیسای الکترونیک» را وارد ادبیات پژوهشی این حوزه کردهاند . پاپ ژان پل دوم بر این باور است که تلاش و مبارزه برای استفاده بهینه و مطلوب از رسانهها باید یکی از اهداف کلیسا باشد : «ما درجهانی زندگی میکنیم که در آن، رسانههای گروهی هر روز اهمیت بیشتری مییابند و به منابع عمده اطلاعات و سرگرمی تبدیل میشوند. همچنین باید به این نکته واقف باشیم که رسانهها تاثیر بسیار مهمی در تشویق مردم برای ساختن جهانی که در آن عدالت و صلح حاکم باشد، دارند.» (رضایی بایندر،۱۳۹۰: ۵۷۳)
در تایید این دیدگاه خوش بینانه میتوان به نظر “راجرز” اشاره کرد که: در جوامعی که بر اثر حملات رسانههای پست مدرن به زانو درآمدهاند، تلویزیون دینی تنها حکم مسکّنی را دارد که گه گاه برای فرد دردمند آرامش فراهم میآورد. مصلحان، اندیشمندان و دلسوزان جامعه باید به فکر علاج قطعی و نجات بشریت از انحطاط باشند. اما تا آن موقع، استفاده از این مسکّنها نه تنها اشتباه نیست، بلکه کار درستی هم هست؛ باید مدام بر کیفیت چنین مسکّنهایی افزود تا زمان علاج قطعی فرا رسد.
در کنار این نظریات بسیاری از دانشمندان میان کارکردهای رسانه با کارکردهای دین شباهتهایی دیدهاند. به عنوان مثال دیویس و دیگران (به نقل از سوکاپ،۲۰۰۲: ۳۱) معتقدند که مذهب شامل چهار عامل است : جهان بینی که متشکل از شبکه ای از عقاید و ارزشها است،رمزهای اخلاقی، مناسک دوره ای عمومی، و جمعی از معتقدان که این مناسک را انجام میدهند و تلویزیون نیز هر چهار عامل را فراهم میآورد. سوکاپ از این نقل قول نتیجه میگیرد که تلویزیون به علت طبیعت مذهب مانندش موضوع ارزشمندی برای انعکاس مسائل مذهبی است. همچنین مجید محمدی(۱۳۸۲: ۱۷۱) معتقد است که دین و رسانه هر دو، سه نوع رابطه با کل جامعه دارند : ایدیولوژیک، انتقال فرهنگی و ماورائ الطبیعی. به عقیده وی شباهت ایدئولوژیک مذهب و رسانه به این ترتیب است که هر دو به یک نظام اعتقادی سامان میدهند، باورها را به وجود میآورند، تغییر میدهند، اقناع میکنند، آرمان میسازند و فعالیتهایی مشابه را سامان میدهند.
از نظر انتقال فرهنگی در گذشته ارباب دین معلم مردم بودند و کار انتقال فرهنگی را با آموزش ایشان به عهده داشتند و امروزه رسانهها با قدرت و حدت بیشتری همین کار را انجام میدهند. در مورد ارتباط ماورائ الطبیعی که به نظر میآید ویژه دین باشد، نیز رسانهها با قرار دادن مخاطب در معرض تجربیات گوناگون عاطفی و زیبایی شناختی و انواع قالبهای رسانه ای چون عکس، فیلم، موسیقی و نمایش، بسیاری از شکافهای معنوی و روحی انسان را پر میکنند. همین مشاهبتها باعث میشود که دو نهاد دین و رسانه گاه جایگزین یکدیگر شوند و گاه به کمک یکدیگر آمده تاثیرات هر یک را مضاعف سازند.( راودراد،۱۳۸۶: ۲۰۷)
یکی از کارکردهای مشابه مهمی که در این ادبیات مغفول مانده عبارت است از حفظ انسجام گروهی.( راودراد،۱۳۸۶: ۲۰۷) معتقدان به یک دین به لحاظ ظاهری و سلوک و رفتار دارای شباهتهایی با هم میشوند، و از مناسک و آیین واحدی پیروی میکنند و این کار یک جور همبستگی و انسجام گروهی میان معتقدان به یک دین فراهم میآورد. همین طور است درباره رسانه که یکی از کارکردهای مهم آن ایجاد همبستگی اجتماعی از طریق ارائه پیامهای واحد در مدت زمان کوتاه برای جمعیت کثیری است که در یک جامعه زندگی میکنند.همان طور که هدف دین هدایت مردم است، رسانهها نیز به دنبال هدایت مخاطب هستند، اگر چه مصادیق هدایت در این دو متفاوت باشند. چنانچه این دو دسته کارکرد مشابه در یک گروه جمع شوند، یعنی تعاملی بین دین و رسانه به وجود آید که در آن دین رسانه ای شود و رسانه دینی، میتوان انتظار داشت که زندگی جمعی نیز به سمت تعمیق ارزشهای دینی از طریق رسانهها حرکت کند.(راودراد،۱۳۸۶: ۲۰۸)البته این موضوع با توجه به نوع جامعه و رسانه متفاوت میباشد.
استوارت هوور برای دین توصیفی اراده میکند که بتواند به برقراری تعامل بین دین و رسانه کمک کند. وی دین را نه پدیده ای بوراکتیک و نهادی میداند و نه آن را تا امری صرفا شخصی و فردی تنزل میدهد. وی تاکید میکند دین محدود به رویدادهایی که در قلمرو مقدس رخ میدهد نیست بلکه بخشی از فرهنگ است و لذا دین و فرهنگ تفکیک ناپذیرند. به عبارت دیگر، نقش دین معنا بخشی به کل زندگی بشر است و از همین حیث باید مورد توجه قرار گیرد.(هوور و لاندبای،۱۹۹۷: ۱۸-۱۶) هوور هم چنین به نقش رسانهها در ایجاد شرایط لازم در مناسک دینی اشاره میکند و معتقد است رسانهها میتوانند افراد را وارد مرحله آستانه ای کنند و برای تحول و الحاق مجدد آماده سازند. در مجموع توصیه شدید هوور و همکارانش به استفاده از رسانه در مضامین دینی، نشانگر تاکید وی بر ضرورت اجتماعی تعامل این دو مقوله است.
هم چنین میتوان به تحقیقاتی که درصدد تبیین ابعاد مختلف بازتاب اجتماعی در مطالعات دینی و رسانه ای است، اشاره کرد. افرادی چون وایت با تاثر از متفکرانی چون گیدنز، در صدد هستند که از طریق مطالعات دینی و رسانه ای به تبیین و توضیح ابعاد مختلف بازتاب اجتماعی بپردازند. وی این ابعاد را شامل تقویت و بازسازی الگویی منسجم از معنا در فرهنگهای مختلف، بیان واقعیتهای فراعقلانی و تعیین مرزبندی میان ساختهایی از معنا که از لحاظ اجتماعی مقبولیت دارد،میداند.(هوور :۴۴-۴۲). وایت بر این نکته تاکید میکند که شیوههای ابلاغ نمادهای مقدس در عرصههای معنا، بسیار متنوع است و تکیه بر یک نوع تقدس بخشی و حذف دیگر شیوهها، احتمالا به تایید و تثبیت ناگزیر تقدس زدایی و یا برعکس تقدس بخشی می انجامد. برخی نیز از جمله مارتین باربرو معتقدند به دلیل بحرانهای ناشی از مدرنیته، بشر جدید به دنبال هویت جدید فردی و جمعی است و نیاز مجدد برای راز و افسون حس میشود. از نظر وی، مدرنیته به هیچ کدام از وعدههایش جز راز زدایی و افسون زدایی و معنا زدایی از تفکر بشری عمل نکرد. آنچه مهم است تعامل و همکاری ضروری رسانهها و ادیان با یکدیگر است، چرا که هر دو ابزار و واسطه فرهنگی مهمی برای اجابت مردم به راز و معنا و افسون در جهان است (هوور،۱۳۲-۱۰۲)
دیدگاههای محققان ایرانی درباره رابطه دین و رسانه
در کنار این نظریات محققان ایرانی نیز به تاثیرات شرایط جدید جهانی بر حضور دین در تلویزیون اشاره کردهاند. محقق این حوزه مجید کاشانی در مقاله خود با عنوان « رسانههای دینی و نقش آن در جامعه پذیری دینی » (۱۳۸۹ : ۸۹) بیان میکند که:
با توجه به گسترش ارتباطات رسانهاى در جهان، محدودیتها و امکاناتی برای ادیان و پیروان آنها فراهم شده است. فرایند جهانی شدن به دلیل فشردگی زمان و مکان، مغلوب شدن مرزهای جغرافیایی و فرهنگی که عمدتاً به یمن ظهور وسایل ارتباطاتی و مواصلاتی مدرن و رسانههای پرقدرت جهانگستر به وقوع پیوسته، امکانات و در عین حال، چالشهایی را برای فرهنگ عموماً و برای دین خصوصاً فراهم ساخته است. برخی از این امکانات و محدودیتها عبارتند از:
ترغیب و تحریص مؤمنان متعهد به تبلیغ دین و مرام ایدئولوژیک خود، تعدد و تکثر روز افزون کانالهای تبلیغ و ترویج دین، امکانیابی پراکنش اطلاعات دینی در تیراژ وسیع، امکانیابی بیشتر برای تبلیغ آموزههای دین، آسانترشدن دستیابی به اطلاعات بیشتر از تعالیم و موقعیت سایر ادیان (کمیت و پراکندگی پیروان،حوزه نفوذ، سیاستهای تبلیغی، امکانات)، رشد فزاینده دانش مذهبی و اطلاعات دینی تودهها و افراد غیرمتخصص (که خود به تنزل جایگاه و کاهش موقعیت فکری و اجتماعی متخصصان مذهبی منجر شده است)، کاهش اتصال سنتی مذهب به تاریخ و فرهنگ ملتها و گروههای قومی، وقوع تغییر در ساختار سنتی ادیان تاریخی (بعضاً وقوع تغییر در محتوای اعتقادات، ارزش، مناسک، شعائر و رسوم تحت تأثیر ارتباط با فرهنگهای مختلف)، گسترش ارتباطات متنوع میان پیروان یک دین در سراسر جهان، تعمیق پیوند میان ملل دارای دین مشترک، برهمخوردن مرزهای جغرافیایی ادیان، ورودکنترلناپذیر ادیان به قلمرو نفوذ و حوزه استحفاظی یکدیگر، نزدیکی بیشتر ادیان بهویژه ادیان الهی با یکدیگر، وقوع پدیده چندملیتی شدن تدریجی ادیان، امکانیابی تلفیق و آمیزش نوین ادیان و شکلگیری ادیان التقاطی، امکانیابی ظهور ادیان بیسرزمین یا فاقد مرکزیت مشخص، توسعه روزافزون معنویتگرایی دینی یا متأثر از دین، شیوع پدیده مبلغ شدن همگانی و ورود فزاینده افراد و گروههای مختلف به جرگه مبلغان دینی، کنترلناپذیری جریان تبلیغ دین توسط کانالهای مختلف، شیوع تبلیغ غیرمستقیم دین از طریق برنامههای متنوع رسانهای، روند رو به رشد تکثرگرایی و پلورالیزم مذهبی، تقویت همزیستی درعین رقابت آزاد ادیان در مقیاس جهانی، توسعه جهانی جنبشهای مذهبی بدون تکیه بر روحانیان و متخصصان مذهبی، مشارکت بیشتر ادیان و مؤمنان در جنبشهای اجتماعی (همچون جنبشهای صلح، حفاظت از محیط زیست، تبعیض نژادی، تروریسم، جنگ و…)، کالایی شدن اقلام فرهنگی دین، بالا رفتن میزان مصرف اطلاعات دینی، شیوع دیدگاههای انتقادی به مذهب و مؤلفهها و تفسیرهای سنتی آن، امکان بازخوردگیری فرستندگان پیام دینی از مخاطبان متنوع، کاهش خودسانسوری در طرح دعاوی دینی مخالف با قرائتهای رسمی و ترجیحی، امکان پالایش یا صیقلدهی پیامهای دینی قبل از ارسال، استفاده بیشتر از هنر در تبلیغ آموزهها و پیامهای دینی، امکان دریافت سؤالات مختلف معطوف به دین از طریق مخاطبان، تودهای شدن دین رسانهای و…. ( کاشانی،۸۹:۱۳۸۹)
او در جایی دیگر بیان میکند که: «اما ظرفیت رسانههای دیداری شنیداری همچون تلویزیون، سینما و اینترنت بهدلیل ویژگیهای هستیشناسی، اقتضائات تکنیکی، قابلیتهای ساختاری، ظرفیتهای بیانی، زبان فنی، مختصات زیباشناختی، منطق نشانهشناختی، الزام به خلق فضاهای مصنوعی و تخیلی، ماهیت این جهانی و غلظت ویژگیهای سکولار، محدودیت دانش فنی و آکادمیک گردانند گانو… به رغم امکانات و ظرفیتهای بسیار زیاد برای انعکاس تصویری پدیدهها و واقعیات مشهود و ترجمه مصور امور ذهنی و انتزاعی و واقعیات نامرئی این جهانی؛ معمولاً برای عینی ساختن و تصویرپردازی از واقعیات جهان فراسو، عالم غیب، حقایق متافیزیکی و استعلایی و یافتن بازارهای تصویری متناسب با مشکلات زیادی مواجهاند. معادلسازی تصویری برخی از حقایق و معارف بلند فلسفی، عرفانی و کلامی مندرج در منابع اصیل دینی و برخی از یافتهها و مواجید تجربی و شهودی اهل معرفت و تبدیل آن به تصاویر عینی و رئالیستی اگر نه محال، دستکم بسیار مشکل و در مواردی با دخل وتصرفهای زیاد و بعضاً تحریفگرانه توأم خواهد بود.» و در پایان این طور نتیجهگیری میکند که : نظریات اصحاب ارتباطات حاکی از آن است که، رسانههایی که با احساسات و هیجانات بیشتر سروکار دارند (نظر رسانههای صوتی و تصویری) بیشتر از آنکه بر دینپذیری مردم اثر داشته باشد بر دینگریزی مردم موثر بوده است. دیندار کردن مردم و یا جامعهپذیری دینی از طریق رسانهها در صورتی امکانپذیر است که سازمان اجتماعی در آموزش و تربیت دینی حداقلی از امکانات و تعاملات اجتماعی را مهیا کرده باشد.
در خصوص تاثیر نمایش مناسک و آیینهای دینی در تلویزیون بر این مناسک، تحقیقات زیادی صورت گرفته است که از آن جمله میتوان به تحقیق"مهری بهاری” (۱۳۸۹: ۱۹۶) با عنوان « تلویزیون عامل تغییر یا آسیب فرهنگی » اشاره کرد . این تحقیق با تاکید بر اثرگذاری تلویزیون بر مراسم عزاداری بیان میکند که : در زمینه دین، تلویزیون در ایران در تغییر مراسم دینی تعیین کننده است. زیرا تا قبل از ورود رسانههای جدید به ایران، مراسم دینی بیشتر قالب سنتی داشت، کمتر قابل تغییر بود و بیشتر معطوف به شرایط محلی. در حالی که به کارگیری رسانهای چون تلویزیون در معرفی و تبلیغ دین، این مراسم به مراسمی فراگیر، جهانی، قابل تغییر و کمتر با واسطه فردی، و مدرن و زیبا تبدیل شده است.
تحقیقات نشان میدهند که ساختار جامعه، و پیشینه فرهنگی مراسم عزاداری، پوشش گسترده رسانه از برنامههای دینی و به طور خاص مراسم عزاداری و استمرار تاثیر پذیری آن مراسم از نحوه ارائه برنامهها در تلویزیون حاکی از تغییر در جامعه و تغییر در مراسم دینی است ؛ ولی اثرگذاری رسانه به معنی خنثی شدن سهم مخاطب و موسسههای دینی نیست زیرا در مراسم دینی تا حدود زیادی ارتباطات سنتی نقش عمده ای به عهده دارند. اگرچه رسانه تلویزیون سعی در انتقال اهداف مدیران در نگاه به مراسم دینی داشته است ولی حضور مخاطب فعال برآمده از زندگی روزمره در تکثر شیوه اجرای مراسم و نمادین بودن آن از لحاظ فرهنگی و اجتماعی موثر واقع شده است. از طرف دیگر، ورود مراسم به عنوان کالایی فرهنگی و قابل عرضه برای همه راهی به سوی مدرن سازی آن از طریق وضعیت نمایشی، زیبا شناختی و کالا گونه ای آن شده است. (بهاری،۱۳۸۹ :۲۰۰)
یکی دیگر از ابعاد تاثیر پخش مناسک دینی از تلویزیون توسط اعظم راودراد(۱۳۸۶) مورد بررسی قرار گرفته است. او در خصوص تأثیر نمایش مستقیم مناسک مذهبی از تلویزیون بیان میکند که پخش مستقیم مناسک مذهبی از تلویزیون نمیتواند مخاطب را در مناسک مشارکت داده و همان تأثیری را که این مناسک بر مشارکتکنندگان دارد بر مخاطب نیز بگذارد. آنچه اتفاق میافتد این است که تلویزیون اطلاعات و آگاهیهای مخاطب را در مورد مناسک دینی و مسائل مختلف افزایش میدهد بدون اینکه این افزایش با تأثیرگذاری مبتنی بر عمل به آن اعتقادات همراه باشد. در حقیقت در مناسک دینی حضوری، این اعتقاد و شور مذهبی است که تأثیرگذار است، نه صرفاً داشتن اطلاعات، چیزی که از طریق تلویزیون قابل انتقال نیست.
از طرف دیگر نمایش مستقیم مناسک مذهبی از رسانه تأثیر منفی بر خود مشارکتکنندگان در مراسم نیز خواهد داشت. اگر در غیاب دوربین هر کس در حقیقت با خدای خود تنها است، در حضور دوربینها هرکس خود را در معرض تماشا میبیند. حضور دوربین مناسک را از حالت طبیعی آن خارج میسازد و خلوص آن را تحت تأثیر قرار میدهد.
تحقیقات بیان گر این موضوع هستند که تاثیرات منفی پخش مناسک دینی از تلویزیون از تاثیرات مثبت آن بیشتر است و راه حل این مشکل را در این میدانند که دین برای تاثیر مثبت داشتن بر مخاطب، قبل از ورود به رسانه، لازم است رسانه ای شود. برای مثال اعظم راودراد (۱۳۸۶) سه نمونه از دین رسانه ای شده را نام میبرد : مجموعه شب دهم، مسافری از هند و نماهنگی با عنوان گل یاس. ایشان بر لزوم انتقال پیامهای دینی در تلویزیون به روشهای هنری و غیر مستقیم اشاره میکنند.
دیگرپژوهشهای صورت گرفته در این زمینه بیان میکنند که دین ارائه شده در فضاهای مجازی، عینا همان دین الوهی و واقعی نیست بلکه به تبع تغییر ماهیت رسانههای انتقال دهنده مفاهیم دینی، خود دین ارائه شده نیز تغییراتی همچون صنعتی شدن و یا حتی رسانهای شدن را میپذیرند. و دیگر موضوع نگرانکننده در این زمینه، این نکته است که تلویزیون نباید به عنوان سازنده مذهب نقش ایفا نکند بلکه صرفاً به عنوان ابزاری جهت انتقال مفاهیم دینی از منشاهای قابل اطمینان به مردم باشد. به هر میزان که نقش واسطهگری به نقش سازندگی تغییر موقعیت دهد، امکان تخریب بنیانهای اعتقادی مردم یک جامعه بیشتر میگردد.
برخی محققان بیان میکنند که تکلیف اساسی تلویزیون دینی، توجه به دیندار کردن مخاطبان است؛ یعنی توجه به اعتقادات، اهداف و آرمانها، و تلویزیون با ویژگیهایش استعداد چندانی برای آموزش، تعلیم و تربیت و بینش سازی ندارد. تلویزیون، از این حیث که تفاوتهای ارزشهای دینی و غیردینی را برمیدارد، باعث تلاقی رفتار دینی و غیردینی و آمیختگی و التقاط آنها میگردد، کار را بر مبلّغان دینی دشوار ساخته است. تلویزیون ابزاری است که آثار آن غالبا در لایههای حسی، احساسی و عاطفی باقی میماند و کمتر به لایه بینش میرسد. حرکت از احساس و عاطفه به سوی بینش، که در تبلیغات سنتی از آن استفاده میشود، نیازمند پیش زمینهها و ممارستهای فراوانی است که تشتّت فضای تبلیغی تلویزیون در سطح هویتسازی فردی استعداد کمتری برای چنین زمینهای دارد.
موضوعی که مهدی محسنیان راد (۱۳۸۹: ۹۰) در تحقیق خود با عنوان «ترویج دین از طریق عاطفه در رسانههای معاصر، در مقایسه با ترویج مبتی بر تعقل در صدر اسلام» از آن یاد کرده است . او بیان میکند که “پس از پیروزی انقلاب اسلامی و دسترسی مبلغان دینی ایران به رسانههای مدرن، به ویژه رادیو و تلویزیون و تداوم تحریک عاطفه به منظور تقویت باورهای دینی در مخاطبان، سبب شد که سهم تحریک عاطفه، در طیف تعقل-احساس افزایش یابد. متعاقبا توسعه فناوریهای نوین اطلاعاتی-ارتباطی سبب شد که مدیریت این امر به طبقاتی همچون مداحان و خادمان نیز منتقل شود و انواع لوحهای فشرده تولیدی آنان این پدیده را تقویت کند . پدیدهای که برون داد آن، توسعه دین عوامانه یا دین عوامساز است. تشدید و رواج چنین پدیده ای سبب خواهد شد که دین عوامانه در منظر چشم خود و همچنین اکثریت همگون خود مترادف با مومن و متقی میشود. چراکه دستیابی به احساس مؤمن و متقی بودن از طریق حاشیه –نه متن- بسیار سهلتر و کم هزینهتر است.”
در این خصوص دکتر دهقان بیان میکندکه «به نظر میرسد نگاه بینندگان و استفاده کنندگان از تلویزیون در الگوی غالب و مسلط نگاه سرگرم شدن است تا آموختن. (۱۳۸۶: ۱۵۰) در این وضعیت کارکردی که تلویزیون میتواند در پیرامون آگاهیها و رفتارهایدینی داشته باشد، بیشتر کارکرد تقویت مطرح است تا ایجاد یا تغییر.
دکتر ابراهیم فیاض در خصوص عملکرد تلویزیون ایران در انتقال مفاهیم دینی بیان میکند که در ایران صدا و سیما بهمثابه پای مجموعه رسانهای کشور در حال رواج دادن نوعی عوامگرایی دینی است که عملا در مقابل اسلام نخبگان واقع میشود. انتقادهایی که از سوی حوزه علمیه قم یا دانشگاهها یا رسانههای نخبگانی مثل اصحاب کتاب و سینما و مطبوعات به صداوسیما میشود، واکنشی به همین عوامگرایی است وآنچه در شبکه چهار به عنوان میزگردهای نخبگان درباره بحثهای اساسی پخش میشود، چون به ماهیت رسانه تلویزیون اعتنا ندارد و آن را با مطبوعات اشتباه گرفته، راه به جایی نمیبرد. در نگاه ایشان مهمترین خدمت صداوسیما به فرهنگ دینی پراکنش و انتشار مباحث دینی است. ایشان بیان میکنند که تبلیغ دین هم گرفتار تلویزیونزدگی مفرط شده است. حتی روحانیون هم به دو گروه تلویزیونی و غیرتلویزیونی تقسیم شدهاند و اتفاقا گروه دوم که دارند از راه «کتابت» با مخاطبانشان ارتباط برقرار میکنند، بیشتر مؤثرند. ایشان بیان میکنند که اگر چهرههای روحانی را تلویزیونی کردیم، خدمتی به آنها نکردهایم. چون زندگی عادی آنها بر اثر مشهور شدنشان از بین میرود و رابطهشان با مردم مختل میشود.(فیاض، ۱۳۸۸)
۸٫۲٫۲ نگاه و تأکیدهای امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری در خصوص تعامل دین و رسانه
امام خمینی (ره)
حضرت امام خمینی(ره) در سالهای پیش از انقلاب اسلامی ایران با همان رویکرد ظلم ستیزی و استبداد ستیزی به رادیو و تلویزیون توجه میکنند. از این نظر، این رسانهها ابزاری استعماری در دست استبداد پهلوی است که همچون تزریق فساد به کالبد جامعه و به ویژه جوانان و زنان عمل میکند. ایشان با درک این معنا و به دلیل اهمیت این رسانهها،تلویحا ضرورت وجود رسانه ای دینی را متذکر میشوند:
«یک وزارتخانه دست ما بدهید. یک چند ساعت از این رادیو، که دارد موسیقی و بچههای ما را دارند سوق میدهند به فساد اخلاق، یک- دو- سه ساعتش را هم دست ما بدهید اما آزادمان بگذارید، نه اینکه برنامه اش هم خودتان بنویسید که این جوری برو بگو- ما را آزاد بگذارید، یک- دو- سه ساعت از برنامه رادیو دست ما بدهید. ما برایش تعیین میکنیم برنامه را که او صحبت کند.» (صحیفه امام،۱۸/۶/۱۳۴۳)
ایشان در جایی دیگر ضمن رد تقابل دین و رسانه میفرمایند: «سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم.» (صحیفه امام(ره)،۱۲/۱۱/۱۳۵۷)
در سالهای نخستین پیروزی انقلاب اسلامی رویکرد حضرت امام(ره) معنایی مقایسه ای بین رسانه دینی و رسانه طاغوتی را شکل میدهد، شاید بتوان این گونه فرمایشات را معرفی حدود و ثغور دینی و غیردینی بودن سازمان رسانه ای تلقی نمود چنانچه وجود یک رسانه در حکومت دینی با معیارهای دینی باید سنجیده شود نه معیارهای محیطی: «یک حرفی هم راجع به این دستگاه تبلیغاتی- تلویزیون و امثال اینها، رادیو و اینها- دارم و آن اینکه این دستگاهها آن وقتی که در خدمت طاغوت بود، دستگاههایی بود که یا تقویت طاغوت را میکردند- به مجرد اینکه پیچ رادیو را میگرفتند «اعلی حضرت آریامهر، کذا» شروع میکردند تبلیغات کردن، تبلیغات میان تهی- و یا مردم را از مسائل اصلی دور میکردند. بنابراین بود که رادیو- تلویزیون و اینها که در سطح کشور- در تمام سطح کشور- انتشار پیدا میکند و مردم با گوششان و چشمشان مسائل را ادراک میکنند، و آن کسی که بی سواد است هم، در اینجا میتواند بفهمد (و) آن کسی هم که باسواد است، هست ؛ این بسیار اهمیت دارد. هم برای آنها بسیار اهمیت داشت که مردم را در سطح وسیعی خواب کنند و غافل کنند و چپاول کنند، و هم حالاکه بحمدالله اسلامی شده است و وظایف اسلامی را میخواهد عمل بکند. حالاباید یک فکری برای رادیو- تلویزیون بشود که- چنانچه فکر شده است و میشود- لکن بیشتر عنایت بشود که کسانی که در اینجا، سابق در خدمت طاغوت بودند و همه فسادها را میکردند، حالاباید اینها تصفیه بشوند. کسانی که تا دیروز بر ضد ملت و بر ضد انقلاب ما سخنرانی میکردند، نمایش میدادند، همه بساط را درست میکردند، و حالاآمدند و اظهار اسلام و دیانت میکنند، از اینها نمیتوانیم ما بپذیریم. این هم باید تصیفه بشود. رادیو و تلویزیون یک دستگاهی است که هم در طرف تبلیغات فاسد اهمیت زیاد دارد و هم در طرف تبلیغات صحیح. این با آن طوریکه از اول شاید آنهایی که درست کردند اینها را، نظر آموزشی داشتند به اینها. (به) این دستگاهها. تمام مطبوعات (هم) این طور است منتها اهمیت تلویزیون بیشتر از همه است. اهمیت رادیو- تلویزیون بیشتر از همه است. این دستگاهها دستگاههای تربیتی است: باید تمام اقشار ملت با این دستگاهها تربیت بشوند؛ یک دانشگاه عمومی است. دانشگاهها دانشگاههای موضعی است؛ این یک دانشگاه عمومی است ؛ یعنی دانشگاهی است که در تمام سطح کشور گسترده است. باید از آن، عمل دانشگاه را، به آن اندازه ای که میشود، استفاده کرد. باید این دستگاه، دستگاهی باشد که بعد از چند سال تمام قشر ملت را روشن کند، تمام را مبارز باربیاورد، تمام را متفکر بار بیاورد. تمام اینها را مستقل بار بیاورد. آزادمنش بار بیاورد. از غربزدگی بیرون کند؛ استقلال به مردم بدهد، این از همه چیزهایی که در این دستگاهها هست مهمتر است؛ و این وظیفه دارد که با مردم حکم معلم و شاگرد داشته باشد. اشخاص نویسنده، اشخاص گوینده، اشخاص فهیم، اشخاص مطلع در اینجا صحبت بکنند. فرصت به آنها بدهند که در اینجا صحبت بکنند. زیادند اشخاص که پیشنهاد این معانی را میکنند؛ به اینها باید فرصت بدهند و آنها صحبت بکنند. به جای آنکه چیزهایی که به درد ملت نمیخورد یا مضر به حال ملت است. یک چیزهای مفید را به مردم بدهند و یک غذای مفیدی به مردم بدهند؛ مردم را تغذیه کنند و غذاهایصحیح سالم. و من امیدوارم که این دستگاه هم همان طوری که وعده کردند که بتدریج درست بشود، قدم را یک خرده بلندتر بردارند و زودتر انشاء الله تصفیه بشود و تعدیل بشود». (صحیفه امام (ره)،۲۹/۱۲/۱۳۵۷)
حضرت امام خمینی(ره) در خصوص آزادی بیان میفرمایند:
«آزادی آرا دراسلام از اول بوده است، در زمان ائمه ما بلکه در زمان خود پیغمبر آزاد بود حرفهایشان را میزدند. ما حجت داریم. کسی که حجت دارد از آزادی بیان نمیترسد لکن توطئه را اجازه نمیدهیم. اینها حرف ندارند. توطئه میکنند. ما آنها را دعوت کردیم، کسانی را وادار کردیم که دعوت کنند که اگر حرفی دارید بیایید در تلویزیون بگویید. مباحثه میکنیم با هم. تا حالاحاضر نشدند.» (صحیفه امام (ره)،۱۰/۱۲/۱۳۵۷)
امام راحل(ره) رادیو و تلویزیون را معلمان جامعه و دانشگاه عمومی میدانست و بر این اساس بزرگترین خدمت رسانه به مردم تربیت آنان در همه حوزهها است چنانکه ایشان در بیان وظیفه خطیر رسانهها فرمودهاند:
« آن که از همه خدمتها بالاتر است این است که نیروی انسانی ما را رشد بدهد و این به عهده مطبوعات است؛ مجلههاست؛ رادیو تلویزیون است؛ سینماها است؛ تئاترهاست. اینها میتوانند نیروی انسانی ما را تقویت کنند و تربیت صحیح بکنند و خدمتشان ارزشمند باشد» (صحیفه امام(ره)۱۶/۴/۱۳۵۸)
علاوه برتوجه به محتوا که در موضوعات اخیر به آنها اشاره شد. نکته مهمی که در فرهنگسازی جامعه باید مدنظر باشد توجه به ساختار دینی است . امام در این خصوص بیان میکنند: «الان شما موظفید که همه این کسانی که در این کارها هستند، و راس کار هستند در تلویزیون- البته بنگاه بزرگی است- مراقبت کنید که یک اشخاص متعهد باشند به اسلام و معتقد به جمهوری اسلامی باشند و بدانند که جمهوری اسلامی یعنی چه. محتوایش باید اسلامی باشد. باید آنها را در راس کارها قرار بدهید در سرتاسر ایران.» (صحیفه امام(ره) ۵۸٫۷٫۲۹) .
میتوان سخنان امام خمینی (ره) در خصوص رسانه دینی را از دو جنبه مورد بررسی قرار داد :
جنبه محتوایی
آنچه در این عرصه اهمیت مییابد نقش رسانه دینی در تعلیم و تربیت اخلاقی جامعه است؛ این معنا در مورد رسانهای با گستردگی رادیو و تلویزیون ظهور و بروزی ممتاز مییابد: «از تمام دستگاههای تبلیغاتی الآن، امروز نقش رادیو تلویزیون از همه دستگاهها بالاتر است. اگر این اصلاح بشود، یک کشور را میتواند اصلاح کند و اگر- خدای نخواسته- انحراف در این باشد، یک کشور را میتواند منحرف کند.» (صحیفه امام (ره).۲۷/۱۲/۱۳۶۰) . در این نگاه رسانه وسیله ای برای جذب مشتری بیشتر نیست (صحیفه امام(ره) ۵۸٫۴٫۱۶) بلکه مبنایی برای بسط فضائل در جامعه است. ایشان در بسیاری از موارد نقش رسانهها را به عنوان مربی و معلم گوشزد مینمایند؛ چنانکه در دیدار مدیران اطلاعات سازمان صدا و سیما میفرمایند: «باید رادیو تلویزیون مربی جوانهای ما، مربی مردم کشور باشد. نه اینکه مطالبی در او گفته شود که مخالف با وضعیت کشور است، مخالف با مصلحت کشور است، و جوانهای ما را جوری بار میآورند که برای خودشان نباشند، برای دیگران باشند.» (صحیفه امام(ره).۳۱/۲/۱۳۵۹)
از حیث ساختاری
آنچه باید در سازمان رسانه ای مورد توجه قرار گیرد به کارگیری اشخاصی است که به ارزشهای اسلامی و انقلابی پایبند بوده و با بصیرت قدم در راه اصلاح جامعه و تربیت مردم بگذارند. (طبعاً در این مسیر از اصلاح خود نیز نباید غافل بود) لکن آنچه مهم است این است که اشخاص متعهد به اسلام و جمهوری اسلامی دست اندرکار تولید رسانه گردد با این مبنا در تعامل دین و رسانه، دین در طول رسانه قرار میگیرد و در تمام ارکان تولیدی ممزوج با رسانه میگردد، اما اگر این اتفاق نیفتد ارتباط دین و رسانه به اشکال صوری و نمایشی از دین تقلیل پیدا میکند.
حضرت آیت الله خامنه ای
ایشان در مورخه ۱۱/۹/۱۳۸۳ در دیدار رئیس، معاونان، مدیران و جمعی از دستاندر کاران سازمان صداوسیما فرمودند: « به طور کلی صدا وسیما مدرسهای گسترده برای طرح حقایق اسلام ناب محمدی (صل الله علیه و اله ) و معارف اهل بیت به گونهای اصیل و صحیح گردد. در تولید برنامههای هنری، از همکاری نهادهای فرهنگی کشور مانند وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات و حوزه هنری و غیر آنها بیشترین بهره شایسته گرفته شود.»
یا در جای دیگر تأکید میکنند: «به طورکلی صداوسیما چنان که امام راحل تعبیر فرمودند، دانشگاهی همگانی است که در آن دین، اخلاق و ارزشهای اسلامی و راه و روش زندگی و تازههای جهان علم و سیاست و اندیشههای نوین و راهگشا به زبانهای رسا و باب فهم همه قشرها آموخته شود و همه از ذهنهای ساده تا مغزهای متفکر و انسانهای برجسته بتوانند به تناسب آمادگی خود از آن بهره ببرند و از فیض آن سیراب شوند.برنامهها برای عامه قابل فهم و استفاده باشد.»
سطح معنی داری
نتیجه
برمبنای آماره F
۱۷٫۷۱۴
۰٫۰۰۰
رد فرضیه صفر
۰٫۰۲۴۰۴۵
۰٫۸۷
تایید فرضیه صفر
برمبنای آماره X2
۳۳٫۷۴۴
۰٫۰۰۰
رد فرضیه صفر
۰٫۰۲۴۱۱۹
۰٫۸۷
تایید فرضیه صفر
فرضیه صفر :جملات خطا مدل دارای واریانس همسان می باشد .
فرضیه یک :جملات خطا مدل دارای واریانس همسان نمی باشد
با توجه به نتایج مندرج در جدول ۲۷-۴ در ارتباط با آزمون وایت ، مدل رگرسیونی (۹) دارای واریانس همسان نمی باشد چرا که آماره F (۱۷٫۷۱۴)و آماره X2 (۳۳٫۷۴۴) در ناحیه بحرانی قرار دارد . همچنین سطح معناداری که در مقابل Fو X2 ارائه شده است کوچکتر از ۰٫۰۵ می باشد لذا فرضیه وجود ثابت بودن واریانس جملات خطا رد می شود.اما نتایج منعکس شده در این جدول که مرتبط با آزمون ARCH می باشد. این مهم را تایید نمی نماید چرا که مقدار آماره F وx2 این آزمون در ناحیه بحرانی قرار ندارد وسطح معناداری که در مقابل این دو آماره قرار داده شده است بزرگتر از ۰٫۰۵ می باشد . لذا در هنگام تخمین ضرایب مدل رگرسیونی شماره (۹) برآوردهای حاصل از روش OLS و روشGLS از منظر معنادار بودن ضرایب و معنادار بودن مدل رگرسیونی مقایسه و بهترین مدل بدست آمده از این مقایسه مبنای محاسبات قرا گرفتند .
۵-۱-۴-۴- انتخاب الگوی مناسب مدل رگرسیونی
همانگونه که در بخش اول اشاره شد در این پژوهش از آزمون F لیمر برای انتخاب بین روش داده تلفیقی و روش داده ترکیبی استفاده شده است . همچنین از آزمون بروش پاگان به منظور تایید و یا رد فرضیه استفاده از الگوی داده ترکیبی با رویکرد اثرات تصادفی کمک گرفته شده است و در مواردی که نتایج آزمون بروش پاگان بیانگر استفاده از رویکرد اثرات تصادفی بود ، آزمون تصریح هاسمن به منظور انتخاب رویکرد اثرات تصادفی و یا اثرات ثابت نیز مورد بررسی قرار گرفته است .از همین روی آزمون های فوق برای مدلهای بکارگرفته شده در فرضیه های گروه اول مورد سنجش قرار گرفت که خلاصه نتایج آن در قالب جدول زیر نمایان شده است .
جدول ۲۸-۴ انتخاب الگوی مناسب برای مدل های رگرسیونی ۵ الی ۹
آزمون F لیمر
آزمون بروش پاگان
آزمون هاسمن
خلاصه نتایج حاصل از آزمون های آماری
مدل رگرسیونی
آماره F لیمر
سطح معنی داری
-
- محدویتهای ناشی از نداشتن زمان و بودجه کافی
-
- خوش بین نبودن پاسخگویان به نتایج تحقیق
-
- بها ندادن سازمان و افراد به تحقیق
-
- نبودن منابع اطلاعاتی و کتابهای مرجع در زمینه فعالیتهای دزدی دریایی
١-۸ تعریف واژگان کلیدی
کشتی:
اعم از هر نوع وسیله نقلیه دریارو و وسایل شناورجهت حمل کالا و مسافر خواه دارای نیروی محرک باشد یا به نوعی یدک شودکه بصورت دایم به بستر دریا وصل نشده باشد(کنوانسیون سرکوب اعمال غیر قانونی۱۹۹۲ ).
دزدی دریایی:
اقدامی برای سوار شدن یا تلاش برای سوار شدن به هر کشتی با هدف ارتکاب به دزدی یا هر گونه جرم دیگری و با هدف یا توانایی استفاده از زور و توان جهت پیشبرد آن اقدام(دیوان بین المللی دریایی، ۱۹۹۲).
کنوانسیون حقوق دریاها:
کنوانسیون شامل ٣٢٠ ماده و ٩ پیوست می باشد که بر تمام موضوعات مربوط به دریاها ، از تعیین حدود تا نظارت محیط زیستی ، تحقیقات علمی ، فعالیت های تجاری و اقتصادی ، فن آوری ، و حل و فصل اختلافات مربوط به دریاها ، حکومت می کنند. بررسی ماهیت هر یک از مقررات کنوانسیون آشکار می سازد که کنوانسیون نه تنها بیانگر تدوین قواعد عرفی است بلکه مهم تر این که توسعه تدریجی حقوق بین الملل را نشان می دهد(پورنوری ،۱۳۸۳ ).
شرایط بیمه زمانی کشتی:
شرایط مذکور دارای پوشش کاملی برای کشتی میباشد به همین دلیل در عمل به آن شرایط تمام خطر اطلاق میشود. مهمترین خطرات بیمهشده در شرایط مذکور عبارتند از: خطرات دریا، آتشسوزی، انفجار، دزدی، به دریا انداختن، دزدی دریایی، حوادث و خسارات تأسیسات هستهای، برخورد هواپیما، برخورد با وسایل نقلیه زمینی و اسکلهها، زلزله، آتشفشان، صاعقه، حوادث زمان بارگیری، تخلیه یا انتقال کالا و سوخت، ترکیدن دیگ بخار، شکست شافت، عیوب مخفی، خطای ناخدا، خدمه و راهنمایان کشتی، خطای تعمیرکاران، خطای اجارهکننده کشتی، خیانت در امانت و سهچهارم مسئولیت تصادم(مکلاچلان ، ۲۰۰۴ ).
آبهای داخلی [۳]
آب های واقع در سمت خشکی خط مبدأ دریای سرزمینی ، بخشی از آب های داخلی کشور را تشکیل می دهند(پورنوری ، ۱۳۸۳).
وسعت دریای سرزمینی [۴]
هر کشور حق دارد وسعت دریای سرزمینی خود را تا فاصله ١٢ مایل دریایی از خط مبدائی که طبق این کنوانسیون مشخص شده ، ایجاد و تعیین نماید(همان منبع).
خط مبدأ عادی [۵]
به جز مواردی که در این کنوانسیون طور دیگری مقرر شده ، خط مبدأ عادی برای اندازه گیری وسعت دریای سرزمینی پایین ترین خط جزر در طول ساحل ، آن طور که در نقشه های رسمی کشور ساحلی با مقیاس بزرگ ترسیم شده ، می باشد(همان منبع).
دریاهای آزاد [۶]
به تمامی بخشهای دریا بغیر از آبهای داخلی و دریای سرزمینی گفته می شود(همان منبع).
فصل دوم
پیشینه تحقیق
۲-١ مقدمه
پژوهش امری گروهی است ‚ نه فردی . این فصل حاوی چکیده ای از کند وکاو های عمیق و وسیع در آنچه که پیرامون موضوع دزدی دریایی در کتابها ‚ مقالات وتحقیقات وجود دارد می باشد. هدف از تدوین این فصل اینستکه خواننده را با مطالعات ‚ تحقیقات و نوشته ی دیگران در این زمینه آشنا کند باشد که ابعاد جدیدی برای گسترش مطالعات وتحقیقات بعدی فراهم سازد.
دزدی دریایی به شیوه امروزی، از سال ٢٠٠٨ میلادی، با طی مسیر صعودی، ابعاد تازه ای به خود گرفته و چالش های جدی و جدیدی را فراروی صنعت کشتیرانی قرار داده است.اولین بار ایده ی طرح منطقه ای برای مبارزه با دزدان دریایی و سرقت مسلحانه علیه ی کشتی ها در آسیا، توسط کشور ژاپن در نشست آ.سه.آن [۷] در سال ١٩٩٩ ودر مانیل عنوان شد. این ایده زمانی مطرح شد که تعداد زیادی از دزدی های دریایی در کشورهای جنوب شرق آسیا و تنگه ی مالاکا اتفاق می افتاد. توافق نامه ی همکاری منطقه ای برای مبارزه با دزدی دریایی و سرقت مسلحانه علیه ی کشتی ها در آسیا [۸]در ١١ نوامبر ٢٠٠۴ ، با همکاری ١۶ کشور نهایی شد.این توافق نامه بر اساس تبادل اطلاعات، ایجاد ظرفیت های لازم و بالا بردن سطح توانایی دربین کشورهای عضو تهیه شده است. مرکز اشتراک اطلاعات[۹] ، درچارچوب توافق نامه ی یاد شده و بر اساس تبادل اطلاعات از طریق سیستم شبکه ی اطلاعات[۱۰] در کشور سنگاپورایجاد شده است.در حال حاضر، کنوانسیون سازمان ملل متحد درباره ی حقوق دریاها[۱۱] ،کنوانسیون مقابله با اعمال غیر قانونی علیه ی ایمنی دریانوردی[۱۲] ،قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد، آیین نامه ی بین المللی امنیت کشتی و تسهیلات بندری[۱۳] و قوانین ملی کشورهااز اهم مستندات قانونی قابل استناد برای مقابله با دزدان دریایی است.
دزدی دریایی مطابق با کنوانسیون سال ١٩٨٢ سازمان ملل متحد درباره ی حقوق دریاها، به هر گونه اقدام مجرمانه اعم ازخشونت، توقیف، یا غارت اموال توسط خدمه یا مسافران یک کشتی یا شناور خصوصی اطلاق می شود که در دریا راه را بر کشتی یا شناوری دیگر می بندند و با هجوم به عرشه و تصرف کشتی، به غارت و دزدی اموال مسافران آن کشتی اقدام میکنند. دزدی دریایی، همچنین ممکن است علیه ی یک کشتی، شناور، افراد یا اموال در مکانی خارج از محدوده ی یک کشور صورت گیرد.
٢-٢ پیشینه پژوهشی:
نورامین(١٣٨٨) در پژوهشی با عنوان بررسی اثرات دزدی دریایی بر تجارت دریایی و راهکارهای مقابله با آن، برخی از فاکتورهای حقوقی پر کاربرد در مسائل عملی را آشکار و برجسته می نماید و به برخی از مباحث اصلی و کلیدی که در بحث دزدی دریایی معمولا بی پاسخ می مانند ، می پردازد از جمله: قرارداد اجاره کشتی تجاری ‚ بیمه های دریایی و بارنامه های دریایی. گنجاندن مسائل و مشکلات ناشی از حمله دزدان دریایی در قراردادهای کشتی، بارنامه ها و بیمه می تواند از مشکلات این بخش تا حدود زیادی بکاهد و یاافزودن یک بخش تحت عنوان دزدی دریایی (piracy clauses) می تواند راهکار مناسبی برای رفع این مشکل باشد.
قربانپور (١٣٨٨) در پژوهشی با عنوان تحلیل عملکرد جامعه بین المللی در پاسخ به اقدامات دزدان دریایی در سواحل سومالی و خلیج عدن به دنبال فروپاشی دولت سومالی در دهه ١٩٩٠به این نتیجه رسید که در اثرافزایش حملات دزدان دریایی به کشتی های تجـاری و غیـرتجاری حامل کمک های بشردوستـانه بـه مردم سومـالی، جامعه بین المللی با مشکلات عدیـده ای روبـه رو شده است. متـاثر از این مشکلات و بحرانی شدن وضعیت، شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه های متعددی براساس فصل ٧ منشور ملل متحد صادر کرده و عنوان می دارد که رخدادهای دزدی دریایی و سرقت مسلحانه در آب های سواحل سومالی، وضعیت سومالی را وخیم تر کرده که ثمره آن، تهدید صلح و امنیت بین المللی در این منطقه است. هرچند این قطعنامه ها به کرات اعلام می دارند که حقوق و تکالیف غیرمعمول مذکور در آن ها، موجد حقوق بین الملل عرفی نخواهند بود، با این حال عملکرد دولت ها بخصوص در مورد دستگیری، تعقیب و محاکمه دزدان دریایی به سمت ایجاد حقوق بین المللی نوینی در مبارزه با دزدان دریایی است که به نظر فراتر از کنوانسیون ١٩٨٢ حقوق دریاها است.
استیو جونز (٢٠٠۶) در پژوهشی با عنوان «امنیت دریایی» مفهوم دزدی دریایی براساس تعاریف مختلف ازجمله ماده ١٠١ کنوانسیون ١٩٨٢ سازمان ملل متحد در زمینه قانون دریاها (UNCLOS) و دیوان بین المللی دریایی در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است و به بررسی ابهامات موجود وممکن می پردازد. عوامل اصلی بوجود آمدن دزدی دریایی را در سه مورد می داند: ۱)عدم ثبات مذهبی یا سیاسی ۲) پیچیدگی جغرافیایی و ارضی ۳) نابرابری و اختلاف اقتصادی . با توجه به این سه عامل نظریه مثلث دزدی دریایی را بیان می کند.
باودن(٢٠١٠) در پژوهشی با عنوان «هزینه های اقتصادی دزدی دریایی . اقیانوسها فراتر از دزدی دریایی» به تاثیرات دزدی دریایی بر اقتصاد حمل و نقل دریایی بصورت مستقیم و غیرمستقیم اشاره می کند از جمله هزینه غرامت‚ هزینه بیمه ‚ هزینه انحراف مسسیر ‚ هزینه سازمانهای مقابله با دزدان دریایی ‚ هزینه تجهیزات امنیتی و مقابله با دزدی دریایی ‚ هزینه نیروی دریایی ‚ هزینه پیگرد قانونی ‚ هزینه سازمانهای مقابله با دزدان دریایی که تحت عنوان هزینه مستقیم دزدی دریایی بیان شده است و هزینه غیر مستقیم دزدی دریایی را به سه بخش هزینه تجارت منطقه ای ‚ هزینه تورم قیمت غذا ‚ هزینه کاهش درآمد خارجی تقسیم می کند.
لهر(٢٠٠٧) در پژوهشی با عنوان «سومالی ‚ بهشت تازه دزدان دریایی» ابتدا به بررسی برخی حملات اخیر می پردازد ‚ پیشینه و سوابق کشور سومالی را مرور کرده و آنرا دولتی ناکام می خواند .در این پژوهش به تحلیل مسئله دزدی دریایی در سومالی پرداخته که سواحل آن به موازات خطوط دریایی مهم ارتباطاتی قرار دارند و بنابراین دارای ارزش جغرافیایی و استراتژیکی ویژه ای هستند و آنرا “محیط میسر” نامیده ‚ همچنین به بیان اینکه چرا یک راه دریایی که تنها یک دهه پیش نسبتاً بی دردسر بوده، ناگهان یکی از خطرناک ترین راه های آبی برای خطوط کشتیرانی شده است؟ می پردازد. از نظر بسیاری از اهالی سومالی، خصوصاً کارشناسان دریایی و ساکنین سواحل سومالی، معضل کنونی دزدی دریایی زمانی آغاز شد که بعد از سقوط دولت سومالی در اوایل سال ١٩٩١ م ، قایق های ماهیگیری خارجی شروع به حمله به کشتی های به گل نشسته این کشور کردند.
چونگ و هاچسون(٢٠٠٨ ) درپژوهشی با عنوان «دزدی دریایی˛ سربها ˛ خسارات مشترک سربها» آزادی کسی را خریدن‚ خسارات مشترک و دزدی دریایی مورد بررسی قرار می دهد و در بررسی مفهوم خسارات مشترک در قاعده A مقررات یورک انتورپ بیان می کند که وقوع خسارات مشترک منحصرا وفقط هنگامی تحقق می یابد که تفدیه یا مخارج فوق العاده، عامدا و معقولانه به منظور سلامت کشتی وحفظ اموال از مخاطراتی که در یک سفر دریایی مشترک پیش می آید انجام شده باشد . مطالعات موردی نیز در این پژوهش آمده که در دادگاههای دریایی ایالت متحده مورد بررسی قرار گرفته است.
۲-۳ خلاصه فصل دوم
همانطور که در این فصل بیان گردید یکی از عوامل مهم تهدید کننده امنیت دریاها دزدی دریایی است که دارای پیشینه کهن است بطوریکه می توان گفت دزدی دریایی قدیمی ترین جرم شناخته شده بین المللی است و می توان آن را همردیف جنایاتی چون جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت و نسل کشی قرار داد و امروزه دزدی دریایی همگام با پیشرفت های بشری و تکنولوژی های جدید مصادیق متعدد و وسیعتری پیدا کرده است چنانچه با فوران بی سابقه این جرم در آب های سومالی و خلیج عدن، افکار عمومی یا بهتر بگوئیم جامعه بین المللی از نوادگان یک چشمی ها می هراسد و با تمام قوا به مقابله و سرکوب دزدان دریایی برخاسته است. لذا یکی از مسائل مورد تأکید در معاهدات بین المللی، نگرانی جهانی از افزایش جرایم بین المللی دریایی از جمله راهزنی مسلحانه علیه کشتی ها ، تروریسم دریایی، قاچاق مواد مخدر در دریا و قاچاق مهاجرین و به ویژه دزدی دریایی است. در میان انواع مختلف جرایم مذکور، دزدی دریایی با روند مقابله جهانی مواجه بوده است، از اینرو ایجاد راهکارهایی در جهت مقابله با جرم دزدی دریایی به عنوان یکی از جرایم بین المللی مطرح در دهه ی اخیر، دردریای عرب و خلیج عدن از جمله مسایلی است که مورد توجه پایان نامه ی پیش روست.
پژوهش های انجام شده در خصوص دزدی دریایی اغلب به بررسی اثرات دزدی دریایی بر تجارت دریایی، خسارات مشترک و هزینه های اقتصادی دزدی دریایی پرداخته اند و کمتر به بررسی راهکارهای مقابله با دزدی دریایی پرداخته اند.
فصل سوم
روش تحقیق
٣-١ مقدمه
یکی از مهمترین بخشهای یک پژوهش و تحقیق علمی، روش و شیوه اجرای آن است. عدم توجه به استفاده و کاربرد روش تحقیق صحیح و مرتبط، نتایج بررسیها و تحلیل متغیرها معتبر و قابل تعمیم نخواهد بود. از اینرو روش تحقیق از جمله معیارهای رایج جهت ارزیابی کیفیت کار در تحقیقات علمی، بشمار میآید.
هرچند تحقیقات گسترده پیرامون پدیده دزدی دریایی و راهبردهای مقابله با آن درکشورهای پیشرفته صورت گرفته است، ولیکن این موضوع درکشورایران ازسابقه وپشتوانه غنی ودرعین حال کاربردی برخوردارنمی باشد. نظربه تازگی،اهمیت وهمچنین پدیده دزدی دریایی ،پژوهش بعمل آمده پیرامون ارزیابی راهکارهای مقابله باپدیده دزدی دریایی درکشوربوده وبه مطالعه وبررسی نگرش دریانوردان درکشورپرداخته شده است .
در این فصل ابتدا سعی شده است روش اجرایی تحقیق معرفی شود. پس از آن به جامعه آماری، روش نمونهگیری و نحوه محاسبه حجم نمونه اشاره میشود. آنگاه ابزار جمع آوری دادهها شامل ابزارهای عمومی جمع آوری، متغیرهای اندازهگیری شده در تحقیق و مقیاس ارزیابی آنها توضیح داده میشود. در ادامه روش تجزیه و تحلیل دادهها و روشهای آماری برای آزمون فرضیهها تشریح شده است. در انتهای این فصل نیز به بیان عملیاتی متغیرهای تحقیق خواهیم پرداخت.
٣-٢ شیوه اجرای تحقیق
پایه هر علمی، روش شناخت آن است و ارزش و اعتبار قوانین هر علمی، به روش شناسایی که در آن علم بکار میرود وابسته است. منظور از روش شناسی تحقیق، شیوه انجام تحقیق است که مشخص کننده فنون علمی به کارگرفته شده در بررسی موضوع و دستیابی به نتایج میباشد.
هدف از انتخاب روش تحقیق اتخاذ شیوهای مشخص است که محقق را هر چه دقیقتر و آسانتر به پاسخهای احتمالی برساند، این روش بستگی به اهداف و ماهیت موضوع و همچنین امکانات و منابع دارد.
بطور کلی تحقیقات علمی بر اساس هدف به کار گرفته شده در تحقیق، به سه دسته تقسیم میشوند: بنیادی[۱۴]، کاربردی[۱۵] و تحقیق و توسعه[۱۶](آذرومومنی، ١٣٨۰). این تحقیق میتواند از نظر اهداف تحقیقی جزء تحقیقهای کاربردی باشد. بنابراین چون هدف تحقیق کاربردی نمودن یک زمینه خاص علمی میباشد، در دستهبندی تحقیقهای کاربردی به شمار میآید.
هدف از این پژوهش بررسی راهکارهای مقابله با پدیده دزدی دریایی می باشد. بنابراین پژوهش ازنوع پیمایشی است. ماهیت مطالعاتی این پژوهش توصیفی و استنباطی است، زیرا هدف هر مطالعه توصیفی عبارتست از تشریح جنبههایی از پدیده ای مورد نظر پژوهشگر و هدف مطالعات استنباطی تعمیم نتایج است. همچنین چون در این پژوهش سعی شده روابط بین متغیرهای وابسته ومستقل تحلیل شود ماهیت تحلیلی دارد.
نوع این تحقیق میدانی است، چرا که در بین دریانوردان در خلیج عدن و دریای عرب انجام میگیرد و به بررسی نگرشها و رفتار افراد در محیط واقعی پرداخته است. متغیرها نه کنترل شده است نه دستکاری و هیچ محیط ساختگی ایجاد نشده است، افق زمانی این تحقیق سال ١٣٩٠ بود و از آنجا که این پژوهش در پی تکمیل پژوهش دیگری نیست سرشتی مقطعی دارد.
٣-٣ جامعه آماری
هر نوع تبلیغاتی که هدف از پخش یا نشر آن فروش و کسب سود یا ترغیب مردم به سرمایه گذاری در پروژه های اقتصادی، بانکها یا مؤسسات مالی و اعتباری و… است.
فرهنگی- اجتماعی:
هر نوع تبلیغاتی از سوی مؤسسات خصوصی یا دولتی که با هدف ارتقای فرهنگ عمومی جامعه، ترویج ارزشهای فرهنگ ایرانی و اسلامی و آموزش مستقیم یا غیر مستقیم رفتارهای شهروندی در سطح شهر نصب میگردد. در این نوع تبلیغات هدف کسب سود مادی نیست.
سیاسی:
تبلیغاتی که خط مشی سیاسی کشور را مشخص می کند. در این پژوهش تبلیغاتی که حاوی سخنان سران جمهوری اسلامی مانند امام خمینی، مقام معظم رهبری، یا شامل سخنان شهدا یا بخشی از وصیتنامهی آنهاست مدنظر است. همچنین تبلیغاتی که بهمنظور ارتقای مشارکت سیاسی در برههی زمانی خاص در سطح شهر نصب میگردد؛ مانند تبلیغات انتخاباتی، صحنههایی از راهپیماییهای مردم، یا موضوعات پیرامون دفاع مقدس و…
مذهبی: شامل تبلیغاتی است که به نشر ارزشهای مذهبی دین اسلام می پردازد.مانند تبلیغات حاوی آیات قرآن، روایات واحادیث ائمه(س)، اشعار مدح و منقبت ائمه،صلوات و…
موضوع یا محتوای تبلیغ:
منظور از موضوع تبلیغ، محتوا و مضمون اصلی پیام تبلیغی است که برای معرفی آن کالا یا خدمات مربوط بهآن تهیه شده است. موضوع تبلیغ شامل این زیرمقولهها است:
پوشاک و لوازم بهداشتی و آرایشی:
کلیه تبلیغات مرتبط با نظافت، زیبایی، لطافت و آراستن ظاهر مانند تبلیغ صابون، شامپو، کرم، عطر و ادکلن، نرم کنندهها و… مدنظر است. همچنین تبلیغ کالاهای پوشیدنی و لوازم شخصی و زیورآلات و… مانند: تبلیغ انواع پوشاک اعم از کت و پیراهن و شلوار و ملزومات آن مثل کفش، کلاه، ساعت مچی و…
مواد خوراکی:
شامل تبلیغ کالاهای خوراکیای که بهعنوان غذای اصلی یا غیراصلی مورد استفاده قرار میگیرند. مانند: انواع ماکارونی، برنج، تن ماهی و غذای غیراصلی مانند انواع تنقلات، دسرها، نوشیدنیها و…
لوازم خانگی:
شامل تبلیغ وسایلی است که در منزل استفاده می شود و به سه دستهی کالاهای بادوام مثل ماشین لباسشویی، یخچال، فرش و…، کالاهای کمدوام مثل انواع لامپ، انواع قابلمه تفلون، باطری و…و کالاهای بهنسبت بادوام مانند انواع بلور وشیشه و چینی و آرکوپال و… تقسیم می شود.
لوازم الکترونی شخصی:
شامل تبلیغات لوازم الکترونی فردی مثل تلفن همراه و ملزومات آن مانند شارژ اعتباری تلفن همراه، تبلت، لپتاپ و ملزومات آن مانند اینترنت و اتومبیل یا لوازم وابسته بهآن مانند روغن موتور و لاستیک و…
مکانهای تفریحی:
شامل تبلیغات رستورانهای سنتی و مدرن، باشگاههای ورزشی، هتلها، سرزمین بازی، فروشگاه، تئاتر و سینما، مکانهای تفریحی و…
مکانهای آموزشی:
شامل تبلیغات مجتمعهای آموزشی، مدارس غیردولتی، مؤسسات کنکور، آموزشگاه موسیقی و…
پروژه های ساختمانی:
شامل تبلیغات پروژه های ساختمانی یا ساخت وساز خصوصی یا دولتی و یا دعوت به مشارکت در آن طرحهاست.
بانک و بیمه و مؤسسات مالی و اعتباری:
شامل تبلیغات خدماتی بیمهها یا بانکها یا دعوت به مشارکت در طرحهای بانکی مانند حساب قرض الحسنه و … است.
آیات و روایات و سخنان بزرگان: شامل آیات قرآن مجید یا احادیث ائمه اطهار(ع)، سخنان رهبری، افراد سرشناس جمهوری اسلامی، وصیتنامه یا سخنان شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی و… میباشد.
آموزش مسائل اجتماعی و حقوق و تکالیف شهروندی: شامل آموزش قوانین راهنمایی و رانندگی، توجه به حفاظت و پاکیزگی محیط زیست، آموزش برخورد والدین با فرزندان و… میباشد.
تبلیغات مناسبتی: تبلیغاتی که به مناسبتهای فرهنگی یا مذهبی یا تجاری در شهر نصب می شود. مانند تبلیغات مناسبتی نوروز، ایام فاطمیه، نمایشگاه کتاب، نمایشگاه لوازم خانگی و…
سایر: کلیه موضوعاتی که در هیچیک از مقولات بالا نمیگنجد.
ارزشهای فرهنگی ایرانی- اسلامی برجسته در تبلیغ:
احترام به والدین و خانواده دوستی:
شامل تبلیغاتی است که حاوی پیام احترام گذاشتن به والدین و سالمندان است. مثل دستبوسی، محبت به والدین و… همچنین نشان دادن روابط صمیمی و گرم خانواده متشکل از پدر، مادر، فرزندان و… مثل محبت کردن اعضای خانواده بهیکدیگر، هدیه خریدن و…
تقویت روحیهی تلاش و امید و همکاری:
نشان دادن روابط صمیمی و همکاری متقابل میان دو یا چند نفر دوست یا همکار، نمایش امید به آینده و تأکید بر روحیه جهادی و تلاش مضاعف. مانند تبلیغات مناسبتی نوروز که علاوه بر نمایش امیدواری بر تلاش و کوشش دوباره تأکید می کند.
تشویق به رعایت اخلاق اسلامی:
تأکید تبلیغات در تصویر و متن بر انجام کار نیک و تشویق به داشتن صداقت در گفتار و رفتار، نفی دورویی، عدم سوءاستفاده از اعتماد متقابل و نشان دادن اعتماد و اطمینان انسانها به یکدیگر.
مسئولیت پذیری:
نشان دادن احترام به حقوق فردی و اجتماعی سایر شهروندان و پذیرفتن عواقب مسئولیت کاری که فردی انجام داده است. و تشویق افراد به مسئولیت پذیری و رعایت حقوق سایر شهروندان. مانند رعایت بهداشت محیط و نریختن زباله.
احترام به قانون راهنمایی و رانندگی:
نشان دادن نحوه رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی و عواقب ناشی از عدم رعایت آن.
حمایت از تولید ملی و سرمایه ایرانی:
نمایش حمایت از تولید داخلی و ارزش نهادن بر کار و فعالیت ملی، به طور مستقیم با شعار یا طرح و عکس یا به طور غیرمستقیم در قالب شعار غیرمستقیم.
تشویق به مشارکت سیاسی- اجتماعی:
تشویق مردم به مشارکت سیاسی یا مشارکت اجتماعی مثلاً دعوت از مردم برای شرکت در انتخابات، تجمعهای سیاسی، یا دعوت به ترک دخانیات با حاضرشدن در مکانی، یا تشویق به درختکاری و…
تشویق اصلاح الگوی مصرف و صرفهجویی:
دعوت به صرفهجویی و اصلاح کردن مصرف بیرویه، مانند تشویق به صرفهجویی در مصرف آب و گاز و…
سایر: کلیه موضوعاتی که در هیچیک از مقولات بالا نمیگنجد.
ارزشهای بیگانه با فرهنگ اسلامی(ارزشهای سرمایهداری)
مصرف گرایی و گرایش به مادیات: تبلیغ هر کالایی مصرفگرایی را با خود بههمراه دارد که ذات تبلیغات است، اما اینجا مقصود از مصرفگرایی، تشویق به مصرف کالاهای بیدوام یا کمدوام که برای رفع نیاز آنی مخاطب تبلیغ میگردد مقصود است کالایی که پس از خرید یا کاملاً به مصرف میرسد نظیر خوراکیها، مواد شوینده و بهداشتی-آرایشی یا دوام چندانی ندارد مانند پوشاک. یا تبلیغ خدماتی که تنها دربازهی زمانی مشخصی قابل استفاده است نظیر هزاران لبخند بهاری همراه اول که دعوت به مصرف بیشتر برای جمع امتیازات بیشتر می کند و…گرایش به مادیات نیز در همین مقوله گنجانده شد.تبلیغاتی نظیر تشویق بانکها به سپردهگذاری برای سود بیشتر یا قرعه کشی حسابهای قرض الحسنه و… تبلیغاتی با ارزش مادیگرایی محسوب شده اند.
تجمل گرایی: تشویق به خرید کالاهای لوکس یا تجملی یا کالاهایی که جزو نیازهای دستِچندمِ افراد محسوب شده و بود ونبودشان در زندگی قرد تأثیر بسزایی ندارد. مانند مبلهای سلطنتی، ساعتهای بسیار لوکس و گرانقیمت، گوشیهای لمسی، تبلتهای متفاوت و…
لذتگرایی و رفاهطلبی: کالاهایی که در تبلیغ آن از عباراتی چون «لذت ببرید»، «لذیذترین» و عباراتی از این دست استفاده شده یا در عکس و طرح خود شخص یا اشخاصی را در حال لذت بردن از تفریح و… نشان میدهد. مانند تبلیغ بستنی توسط فردی که در حال لذت بردن از آن است. همچنین تبلیغاتی که در حال نشان دادن تفریح و استراحت و راحت طلبی است.
-
- جنسیت در عکس یا طرح تبلیغ:
زن: در عکس یا طرح فقط زن یا زنان (دو نفر یا بیشتر) دیده شوند.
۵-۳- روش و ابزار گردآوری داده ها
گردآوری اطلاعات موردنیاز پژوهش یکی از مراحل اساسی آن است و به لحاظ اهمیت آن، گاه به اشتباه روش های گردآوری اطلاعات را روش های پژوهش مینامند. مرحلهی گردآوری اطلاعات آغاز فرآیندی است که طی آن محقق یافته های میدانی و کتابخانهای را گردآوری میکند و سپس به تجزیه و تحلیل میپردازد و فرضیه های تدوین شده خود را مورد ارزیابی قرار میدهد و در نهایت حکم صادر میکند و پاسخ مسأله پژوهش را به اتکای آنها مییابد. روش های گردآوری اطلاعات را به طور کلی به دو طبقه میتوان تقسیم کرد: روش های کتابخانهای و روش های میدانی(حافظنیا، ۱۳۸۲).
در این پژوهش برای جمعآوری اطلاعات نظری موردنیاز و همچنین پیشینهی پژوهش از روش کتابخانهای، یعنی مطالعه و بررسی متون، پایاننامهها، مقالات و کتب تخصصی فارسی و انگلیسی و همچنین اطلاعات دریافتی از پایگاه های اینترنتی استفاده شده است.
داده های پژوهش و اطلاعات مالی موردنیاز، از طریق بررسی اسناد و مدارک گزارش شده توسط سازمان بورس اوراق بهادار تهران به دست آمده است. این اطلاعات با مراجعه به صورتهای مالی شرکتها و یادداشتهای توضیحی همراه تأمین شده است.
از طریق نرمافزار رهآورد نوین برای به دست آوردن اطلاعات مالی شرکتهای بورسی استفاده گردید. از سیدیهای منتشر شده توسط «واحد روابط عمومی سازمان بورس اوراق بهادار» نیز برای دستیابی به صورتهای مالی و یادداشتهای توضیحی همراه استفاده شد. در نهایت برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصله و دستیابی به نتیجهای قابل اتکا، نرمافزار eviwes مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
۶-۳- سؤال پژوهش
مسألهی پژوهش در مطالعات کیفی و کمی میتواند به صورت سؤال بیان شود. سؤالات پژوهش را میتوان به سه دسته ردهبندی کرد: ۱)توصیفی، ۲) رابطهای، ۳)تفاوتی. که در اینجا پرسش مطرح شده از نوع رابطهای است و در قالب زیر مطرح میگردد:
آیا بین ساختار سرمایه و چرخه عمر شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه وجود دارد؟
۷-۳- تدوین فرضیه ها
فرضیه عبارت است از حدس یا گمان اندیشمندانه درباره ماهیت، چگونگی و روابط بین پدیده ها، اشیاء و متغیرها، که محقق را در تشخیص نزدیکترین و محتملترین راه برای کشف مجهول کمک مینماید. بنابراین، فرضیه گمانی است موقتی که درست بودن یا نبودنش باید مورد آزمایش قرار گیرد(حافظنیا، ۱۳۸۲).
با توجه به هدف اصلی پژوهش و در جهت پاسخگویی به سؤال مطرح شده در این راستا فرضیه های موردنظر به صورت زیر تدوین شدهاند:
فرضیه اصلی:
بین ساختار سرمایه و چرخه عمر شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه وجود دارد.
فرضیه های فرعی:
۱: ساختار سرمایه شرکت هایی که در مرحله رشد می باشند رابطه مثبت و معناداری با متغیر خالص بدهی ها دارد.
۲: ساختار سرمایه شرکت هایی که در مرحله بلوغ می باشند رابطه مثبت و معناداری با متغیر خالص بدهی ها دارد.
۳: ساختار سرمایه شرکت هایی که در مرحله افول می باشند رابطه مثبت و معناداری با متغیر خالص بدهی ها دارد.
۵: ساختار سرمایه شرکت هایی که در مرحله رشد می باشند رابطه مثبت و معناداری با متغیر سهام منتشر شده دارد.
۵: ساختار سرمایه شرکت هایی که در مرحله بلوغ می باشند رابطه مثبت و معناداری با متغیر سهام منتشر شده دارد.
۶: ساختار سرمایه شرکت هایی که در مرحله افول می باشند رابطه مثبت و معناداری با متغیر سهام منتشر شده دارد.
۷: ساختار سرمایه شرکت هایی که در مرحله رشد می باشند رابطه مثبت و معناداری با متغیر سود انباشته دارد.
۸: ساختار سرمایه شرکت هایی که در مرحله بلوغ می باشند رابطه مثبت و معناداری با متغیر سود انباشته شده دارد.
۹: ساختار سرمایه شرکت هایی که در مرحله افول می باشند رابطه مثبت و معناداری با متغیر سود انباشته شده دارد.
۸-۳- تعریف متغیرهای پژوهش
متغیر عبارت است از ویژگی واحد مورد مشاهده. کمیتی است که میتواند از واحدی به واحد دیگر یا از یک شرایط مشاهده به شرایط دیگر مقادیر مختلفی را اختیار کند. متغیرهای مورد بررسی در این پژوهش به سه گروه: متغیرهای مستقل، متغیرهای تعدیلکننده و متغیرهای وابسته دستهبندی میشوند.
الف: متغیر مستقل:
Deficit: کسری مالی (ساختار سرمایه)
با توجه به اینکه طبق تئوری سلسله مراتبی تغییرات در بدهی با تغییرات در کسری بودجه همراه می باشد، رابطه متغیر کسری بودجه را با متغیرهای وابسته بررسی کرده و شدت این رابطه ها را در میان هر سه مدل(با سه متغیر وابسته) و در هر دو دسته از شرکت ها بررسی می کنیم و نتایج را تحلیل می کنیم ؛ در واقع این متغیر بیانگر ساختار سرمایه می باشد (اوتامی و اینانگا[۱۱۴]، ۲۰۱۲)
این متغیر با بهره گرفتن از رابطه زیر قابل محاسبه می باشد(اوتامی و اینانگا، ۲۰۱۲):
Financing Deficit = DIV + CAPEX + LTD payment + Δ WC – CF
DIV = سود تقسیمی پرداخت شده
CAPEX = هزینه های سرمایه ای
LTD payment = بدهی های بلندمدت پرداخت شده
Δ WC = خالص تغییرات سرمایه در گردش
CF = جریان نقدی عملیاتی = جریان نقدی پس از کسر نرخ بهره و مالیات
ب: متغیرهای وابسته(اوتامی و اینانگا، ۲۰۱۲):
Net Debt Issue: خالص بدهی های منتشر شده
این متغیر با بهره گرفتن از رابطه زیر محاسبه می شود:
Net debt issue = (dTA/TA) - (Net equity issue) – (dRE/TA)
dTA تغییر در کل دارایی ها =
TAجمع دارایی ها=
dREتغییر در سود انباشته =
Net Equity Issue: خالص حقوق صاحبان سهام منتشر شده
که این متغیر از رابطه زیر به دست می آید(اوتامی و اینانگا، ۲۰۱۲):
Net equity issue = (dEq/TA) - (dRE/TA)
جایی که:
dEq تغییر در ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام=
NRE = dRE/TA
TAجمع دارایی ها=
dRE تغییر در سود انباشته =