۱) تعداد سهام دادوستد شده
۲) ارزش سهام دادوستد شده
ب) تناوب دادوستد در تالار معاملات شامل:
۱) تعداد روزهای دادوستد
۲) دفعات دادوستد انجام شده
پ) متغیرهای مقیاس نماگر میزان تأثیر گذاری بر بازار شامل:
۱) میانگین تعداد سهام منتشره
۲) میانگین ارزش جاری سهام شرکت در دوره بررسی
که در نهایت هم سنجی و رتبه بندی فعالیت شرکت پذیرفته شده در بورس بر پایه نماگرهای شمرده و به کمک روش میانگین همسازه ها صورت میگیرد.
۲-۱۱-پیشینه تحقیق:
۲-۱۱-۱-پژوهشهای انجام شده در خارج از کشور:
کلارک، سینگ و ویتینگ[۶۷](۲۰۱۱) در مطالعه ای با عنوان “سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها در کشور استرالیا"، به بررسی اثرات سرمایه فکری[۶۸] بر عملکرد شرکت ها در کشور استرالیا پرداخته اند. در همین راستا، از داده های مربوط به شرکت های منتخب کشور استرالیا طی دوره زمانی ۲۰۰۸-۲۰۰۴ و مدل اقتصاد سنجی حداقل مربعات معمولی بهر گیری شده است. متغیر سرمایه فکری با بهره گرفتن از ضریب ارزش افزوده فکری[۶۹] و اجزای آن شامل بازده سرمایه انسانی[۷۰]، بازده سرمایه ساختاری[۷۱] و بازده سرمایه به کار گرفته شده[۷۲] اندازه گیری شده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که یک رابطه مستقیم بین ارزش افزوده فکری شرکت های منتخب در کشور استرالیا وجود داشته است. به طوری که یک رابطه قوی تر با بازده سرمایه به کار گرفته شده و یک رابطه ضعیف تر با بازده سرمایه انسانی داشته است. همچنین یافته ها نشان می دهد که یک رابطه مثبت بین بازده سرمایه انسانی و بازده سرمایه ساختاری در سال های قبل و عملکرد سال های جاری مشاهده شده است. با این حال شواهد نشان می دهد که امکان جایگزینی و تعدیل بین اجزای تشکیل دهنده سرمایه فکری اعم از بازده سرمایه انسانی و بازده سرمایه ساختاری با سرمایه فیزیکی و مالی؛ که بر عملکرد شرکت اثر می گذارند، وجود دارد.
سیلدر، هفلیگر و پروکسا[۷۳](۲۰۱۳)، در مطالعه ای با عنوان “اندازه گیری سرمایه فکری با بهره گرفتن از اشکال مختلف مالی : آیا می توان سودآوری شرکت را پیش بینی کرد؟"، یک روش برای اندازه گیری سرمایه فکری[۷۴] معرفی کرده و بررسی می کند که آیا سرمایه فکری تفاوت های طولانی مدت در سودآوری شرکت را توضیح می دهد یا خیر. به همین منظور از مدل اقتصاد سنجی داده های تابلویی و داده های مربوط به ۶۹ شرکت داروسازی و بیوتکنولوژی طی سال های ۲۰۰۹-۲۰۰۲ بهره گیری شده است. یافته های اصلی پژوهش نشان می دهد که هزینه های انجام شده مرتبط با سرمایه فکری در سال های پس از آنمنجر به افزایش بازده دارایی ها در زمان های بعدی شده است.
آبیسکرا[۷۵](۲۰۱۱) در مطالعه ای با عنوان “جنگ داخلی، بازده سهام و اطلاع رسانی همگانی در رابطه با سرمایه فکری در کشور سریلانکا"، به بررسی اثر جریانات دوره ای افشای سرمایه فکری بر بازده سالانه سهام در طول دوره یک جنگ داخلی در کشور سریلانکا پرداخته است. به همین منظور از داده های مربوط به ۳۰ شرکت منتخب بازار بورس کشور سریلانکا در طول شش سال، ۲۰۰۳-۱۹۹۸، استفاده شده است. یافته های اصلی این مطالعه نشان می دهد که افشای سرمایه فکری توسط شرکت ها در دوره جاری، بر بازده سهام همان دوره اثری ندارد و بنابراین افشای اطلاعات مربوط به سرمایه فکری هیچ تأثیری بر درآمد و بازده سهام شرکت در دوره جاری نخواهد داشت.
گارسیا مسا و مارتینز[۷۶](۲۰۰۷)، در مطالعه ای با عنوان “استفاده از اطلاعات مربوط به سرمایه فکری در تصمیمات سرمایه گذاری"، بررسی می کنند که آیا تحلیل گران مالی اطلاعات مربوط به سرمایه فکری را در توصیه های خود انتقال می دهند یا خیر. بدین منظور از داده های مربوط به شرکت های منتخب در کشور اسپانیا بهره گیری شده است. یافته های اصلی پژوهش نشان می دهد اطلاعات مربوط به استراتژی های شرکت، داده های کمی در مورد تحقیق، توسعه و نوآوری های مربوطه را فراهم می کند. یافته ها نشان می دهد که اطلاعات مربوط به سرمایه فکری بر عملکرد شرکت ها تأثیر گذار بوده و تحلیل گران با بهره گرفتن از این نوع اطلاعات، می توانند فرصت های قابل توجه رشد اقتصادی را شناسایی کنند و انتقال دهند.
۲-۱۱-۲- پژوهشهای داخلی
کریمی و همکاران(۱۳۸۹) طی مقاله ای با عنوان ” بررسی تاثیر اهرم مالی و فرصت رشد شرکت بر تصمیمات سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران” بیان داشتند، در این پژوهش تاثیر اهرم مالی و فرصت رشد بر تصمیمات سرمایه گذاری برای شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور دو فرضیه تدوین گردیده؛ در فرضیه اول تاثیر اهرم مالی بر تصمیمات سرمایه گذاری و در فرضیه دوم تاثیر فرصت رشد بر تصمیمات سرمایه گذاری مورد آزمون قرار گرفته است. با توجه به مبانی نظری و ادبیات موضوع برای تجزیه و تحلیل داده ها، یک مدل رگرسیون تدوین و مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری، شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی ۱۳۷۸ الی ۱۳۸۰ می باشد. برای تعیین نمونه آماری، از روش حذف سیستماتیک استفاده شده است که در نهایت ۱۰۴ شرکت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها بیانگر تایید فرضیه اول و رد فرضیه دوم با بهره گرفتن از داده های تابلویی می باشد. علاوه بر این یافته های پژوهش نشان داد رابطه منفی و معنی دار بین اهرم مالی و تصمیمات سرمایه گذاری وجود دارد.
پورزمانی و همکاران(۱۳۹۱) طی مقاله ای تحت عنوان “سرمایه فکری بر ارزش بازار و عملکرد مالی” به بررسی رابطه بین سرمایه فکری و ارزش بازار و عملکرد مالی شرکت هاپرداخته اند. برای بررسی سرمایه فکری از روش ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری که توسط پالیک در سال ۲۰۰۰ پیشنهاد شد، استفاده شده است. ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری کارایی سه نوع از داده ها را اندازه گیری می کند: سرمایه بکار گرفته شده(مالی و فیزیکی)، سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری. این مطالعه بصورت تحلیلی اثرات جداگانه از کارایی سرمایه شامل کارایی سرمایه انسانی و کارایی سرمایه ساختاری و کارایی سرمایه بکار گرفته شده(فیزیکی) بر ارزش بازار و عملکرد مالی را برای ۹۰ شرکت طی سال های ۱۳۸۹-۱۳۸۵ به روش رگرسیون مورد آزمون قرار می دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد رابطه معنی دار بین ضریب کارایی سرمایه فکری و ارزش بازار(نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری) وجود ندارد. این یافته تحقیق وجود شکاف فزاینده بین ارزش بازار و ارزش دفتری شرکت ها را تأیید می کند. همچنین نتایج حاصل از آزمون های به دست آمده بیانگر این است که ضریب کارایی سرمایه فکری تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد مالی(نرخ بازده دارایی ها) شرکت دارد.
غیوری مقدم و همکاران(۱۳۹۱) طی مقاله ای تحت عنوان “بررسی تأثیر سرمایه فکری بر کارایی به عنوان معیار عملکرد واحد تجاری” به سنجش سرمایه فکری و بررسی تأثیر آن بر کارایی به عنوان معیار ارزیابی عملکرد در سطح سه صنعت مواد و محصولات دارویی، مواد و محصولات شیمیایی و خودرو و
ساخت قطعات در بازه زمانی ۱۳۸۸-۱۳۸۵ پرداختند. در پژوهش حاضر، ابتدا با بهره گرفتن از تکنیک تحلیل پوششی داده ها کارایی واحدهای مورد بررسی به عنوان یک معیار واحد و یکپارچه از عملکرد محاسبه و سپس تأثیر سرمایه فکری و اجزای آن شامل سرمایه انسانی)مهارت و خلاقیت و توانایی انفرادی کارکنان واحد تجاری(، سرمایه ساختاری) ساختار داخلی واحد تجاری(و سرمایه به کارگرفته شده) همه منابع پیوند یافته با روابط خارجی) بر عملکرد(کارایی) ارزیابی شد و صرف نظر از تأثیر اهرم مالی و قیمت سهام بر عملکرد نتیجه های زیر حاصل شد:. سرمایه انسانی در سطح هر سه صنعت مورد بررسی دارای تأثیر منفی بر عملکرد)کارایی) است؛ البته، با در نظر گرفتن این موضوع که تأثیر سرمایه انسانی فقط در سطح صنعت مواد و محصولات دارویی معنادار نیست. علی رغم معنادار نبودن، تأثیر سرمایه ساختاری بر عملکرد واحدهای مورد بررسی به استثنای تأثیر آن در صنعت مواد و محصولات دارویی که به صورت منفی است در سطح دو صنعت دیگر به صورت مثبت است. سرمایه به کارگرفته شده در سطح هر سه صنعت مورد بررسی دارای تأثیر مثبت است و تأثیر آن فقط در سطح دو صنعت مواد و محصولات شیمیایی و خودرو و ساخت قطعات معنادار است. سرمایه فکری نیز در همه صنایع مورد بررسی دارای تأثیر منفی بر عملکرد بود که این تأثیر فقط در صنعت خودرو و ساخت قطعات معنادار است. با توجه به نتایج به دست آمده در صنایع مختلف می توان چنین نتیجه گرفت که نوع صنعت، زیاد نمی تواند در تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد(کارایی) مؤثر واقع شود.
رحیمیان و همکاران(۱۳۹۱) طی مقاله ای تحت عنوان “بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی شرکتهای صنایع خودرو و ساخت قطعات پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"، برای سنجش سرمایه فکری از مدل پالیک استفاده کردند. دوره زمانی مورد مطالعه سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ و نمونه
انتخابی شامل ۲۴ شرکت می باشد. نتایج حاصل از آزمون این پژوهش با بهره گرفتن از روش رگرسیون پانل دیتا حاکی از این است که بین سرمایه فکری و عملکرد مالی شرکت های فعال در صنایع خودرو سازی ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که در میان عناصر تشکیل دهنده سرمایه فکری، کارایی سرمایه ساختاری و کارایی سرمایه بکارگرفته شده، دارای بیشترین تاثیر بر عملکرد مالی شرکت های نمونه می باشند و میان سرمایه انسانی و عملکرد مالی شرکت های نمونه ارتباط معنی داری وجود ندارد.
شهائی و خائف الهی(۱۳۸۹) طی مقاله ای تحت عنوان “بررسی تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد شعب بانک سپه در تهران” به بررسی تأثیر اجزای سرمایه فکری(متشکل از سرمایه های انسانی، ساختاری، و مشتری) بر عملکرد یک بانک دولتی قدیمی پرداختند. نتایج پژوهش از تأثیر مثبت اجزای سرمایه فکری بر عملکرد شعب بانک مزبور حمایت کرده و در این میان، بیشترین تأثیرگذاری به سرمایه مشتری اختصاص دارد و سرمایه های ساختاری و انسانی در جایگاه های بعدی قرار دارند. به علاوه، به عنوان مهم ترین سهم علمی پژوهش حاضر، مشخص شده است که سرمایه مشتری، نقش میانجی در رابطه سرمایه های ساختاری و انسانی با عملکرد سازمانی ایفا می کند.
عباسی و صدقی(۱۳۸۹) به بررسی تأثیر کارایی عناصر سرمایه ی فکری بر عملکرد مالی در بورس تهران(۱۳۷۹-۱۳۸۲) پرداختند. سرمایه ی فکری با مدل پالیک محاسبه شده و نتایج پژوهش نشان داد که ضریب کارایی هر یک از عناصر سرمایه فکری بر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام تأثیر مثبت و معناداری دارد. تأثیر ضریب کارایی سرمایه فیزیکی و انسانی بر سود هر سهم مثبت اما تأثیر ضریب کارایی سرمایه ساختاری منفی و معنادار است. ضریب کارایی سرمایه انسانی بر نرخ بازده سالانه تأثیر منفی و معناداری می گذارد، اما ضریب کارایی سرمایه فیزیکی و ساختاری بر آن تأثیر مثبت و معنادار می گذارد. همچنین شرکت هایی که سرمایه فکری بالاتری دارند، عملکرد مالی بهتری دارند و میانگین ضریب سرمایه فکری بین هفت صنعت تفاوت معناداری دارد.
نمازی و ابراهیمی(۱۳۸۸) طی مقاله ای تحت عنوان “بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی جاری و آینده شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"به بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. دوره زمانی مورد مطالعه سال های ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۵ و نمونه انتخابی شامل ۱۲۰ شرکت است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های این پژوهش با بهره گرفتن از “روش رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته” حاکی از این است که صرف نظر از اندازه شرکت، ساختار بدهی و عملکرد مالی گذشته، بین سرمایه فکری و عملکرد مالی جاری و آینده شرکت، هم در سطح کلیه شرکت ها و هم در سطح صنایع، رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. افزون بر این، به طور کلی، هم در سطح کلیه شرکت ها و هم در سطح صنایع، بین اندازه شرکت و عملکرد جاری و آتی رابطه منفی معنی دار، و بین عملکرد گذشته و عملکرد جاری، و عملکرد گذشته و عملکرد آتی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. اما رابطه بین ساختار بدهی و عملکرد جاری و آتی در سطح کلیه شرکت ها مثبت و معنی دار و در سطح صنایع، در صنعت شیمیایی و دارویی مثبت و معنی دار و در صنعت خودرو و فلزات و کانی غیرفلزی مشخص نمی باشد.
مزده و کمیجانی(۱۳۹۰) در پژوهشی سه شاخص پیاده سازی استراتژی، کیفیت برنامه های اجرایی و شناسایی وضع موجود را مهمترین شاخص های عملکرد بازاریابی برشمردند. از نظر آنها پیاده سازی استراتژی های اتخاذ شده برای واحد بازاریابی مهمترین گام محسوب می شود و موفقیت سازمان در این گام، بر سایر گام های کلیدی یک سازمان تاثیر گذار می باشد. در این زمینه رابطه معنی داری که میان پیاده سازی استراتژی و سایر عوامل موفقیت یک سازمان موجود است، نشان دهنده توجه شرکت ها به هم راستایی استراتژی های سازمان و سنجه های ارزیاب عملکردآن ها می باشد.
جعفرنژاد و مختارزاده(۱۳۸۶) تحقیقی مدلی کمی برای ممیزی انطباق استراتژی های تولید و بازاریابی برای شرکتهای تولیدی و صنعتی ارائه داده اند. ایشان بر این باورند که واحدهای بازاریابی و تولید جزو مهترین بخش های هر شرکت بوده و انطباق میان استراتژی های تولید و بازاریابی در شرکتها به ادامه حیات سودآور و پر بازده آنها منجر خواهد شد.
شهانی و خائف الهی(۱۳۸۸) تحقیقی را تحت عنوان بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد شعب بانک سپه در تهران انجام دادند که نتایج آن از تاثیر مثبت اجزای سرمایه فکری بر عملکرد شعب بانک مزبور خبر داده است.و در اینمیان، بیشترین تاثیرگذاری به سرمایه مشتری اختصاص دا رد و سرمایه های ساختاری و انسانی در جایگاه های بعدی قرار دارند. به علاوه، به عنوان مهم ترین سهم علم پژوهش، مشخص شده است که سرمایه مشتری، نقش میانجی در رابطه سرمایه های ساختاری و انسانی با عملکرد سازمانی ایفا می کنند.
مدهوشی و اصغر نژاد امیری(۱۳۸۷) در تحقیقی تحت عنوان سنجش سرمایه فکری بررسی رابطه آن با بازده مالی شرکت ها به این نتیجه رسید که رابطه معنادار مثبتی بین سرمایه فکری و بازد مالی، سرمایه فکری و بازده مالی آتی، نرخ رشد سرمایه فکری و نرخ رشد بازده مالی آتی شرکت ها سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهرانمی باشد.
مجتهدزاده و همکاران(۱۳۸۸) تحقیقی را تحت عنوان رابطه سرمایه فکری و عملکرد صنعت بیمه انجام دادند که نتایج آن حاکی از آن است که سرمایه های فکری، انسانی، مشتری و ساختاری در بررسی جداگانه و مستقل از یکدیگر، با عملکرد رابطه معناداری دارند؛ در حالی که در بررسی هم زمانصرفا رابطه سرمایه ساختاری و انسانی با عملکرد معنادار بوده است. مصطفی آشنا، حمیدرضا یوسفی و فرزانه صادقی(۱۳۸۸) در تحقیق خود تحت عنوان سرمایه فکری، سرمایه ای ارزشمند برای سازمان امور مالیاتی کشور به این نتیجه رسیدند که موفقیت سازمان ها به توانایی مدیریت دارایی های نامشهود بستگی دارد و سرمایه فکری را سرمایه ای ارزشمند برای سازمان ها می دانند.
خلاصه فصل
سرمایه فکری زاده عرصه علم و دانش است. هنوز این واژه در دوران تکوین خود بسرمی برد. علی رغم این که، سیستم های بیشتری در حال استفاده از سرمایه فکری هستند، اما هنوز هم بسیاری از افراد شاغل در سازمان ها و بنگاه های اقتصادی اطلاعی از این مفهوم ندارند(زنجیردار و همکاران، ۱۳۸۷). مفهوم سرمایه فکری اغلب مورد بحث بوده است، اما همیشه به خوبی تعریف نشده است و کلمات مختلفی برای تفسیر این مفهوم مورد استفاده قرار گرفته است. مردم تمایل دارند از اصطلاحاتی مانند دارایی ها، منابع یا محرک های عملکرد به جای کلمهی “سرمایه” استفاده کنند. آنان “واژه ی فکری” را با کلماتی مانند نامشهود، بر مبنای دانش مالی یا غیرمالی جایگزین می کنند. بعضی ازحرفه ها(مانند حسابداری مالی، حسابرسی و…) نیز تعاریف کاملا متفاوتی مانند دارایی های ثابت غیرمالی که موجودیت عینی و فیزیکی ندارند اما، توسط بنگاه اقتصادی نگهداری و از طریق حقوق قانونی قابل شناسایی و کنترل هستند، ارائه کرده اند( مار، ۲۰۰۸). استوارت معتقد است سرمایه فکری مجموعه ای از دانش، اطلاعات، اموال فکری۳، تجربه، رقابت و یادگیری سازمانی است که می تواند برای ایجاد ثروت به کارگرفته شود. در واقع، سرمایه فکری کلیه کارکنان، دانش سازمانی و توانایی های آنان را برای ایجاد ارزش افزوده در بر می گیرد و باعث ایجاد منافع رقابتی مستمر می شود(قلیچ لی و مشبکی،۱۳۸۶). به اعتقاد بنتیس (۱۹۹۸) سرمایه فکری می تواند به عنوان مجموعه ای از دارایی های نامشهود(منابع، توانایی ها، رقابت) تعریف شود که از عملکرد سازمانی و ایجاد ارزش به دست می آیند. ادوینسون و مالون می گویند سرمایه فکری اطلاعات و دانش مورد استفاده برای کارکردن، برای ایجاد ارزش است(واسیل، ۲۰۰۸). سبای(۱۹۹۷) نیز سرمایه فکری را سه جزء سرمایه انسانی(ظرفیتی برای انجام امور در موقعیت های مختلف، برای ایجاد دارایی های مشهود و دارایی های نامشهود، سرمایه ساختاری(حق الاختراع، مفاهیم، مدل ها و سیستم های اداری وکامپیوتری) و سرمایه رابطه ای(روابط با تامین کنندگان مواد اولیه و مشتریان) تعریف کرده است. واسیل معتقد است دانش یک ارزش اقتصادی است و این ارزش به طور فزاینده درحال افزایش است و بیشتر در شرکت هایی قابل رویت است که، ارزش های مشهودکمتری داشته باشند(رس و بارونس، ۲۰۰۵). بنتیس و هالند(۲۰۰۲) اعتقاد دارند سرمایه فکری ذخیره ای از دانش است که در نقطه خاصی از زمان در یک سازمان یا بنگاه اقتصادی وجود دارد. در این تعریف ارتباط بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی مورد توجه قرار گرفته است(واسیل، ۲۰۰۸).
به تازگی، محققان تعریف جامعی درباره ی سرمایه فکری ارائه کرده اند در این تعریف شرایط لازم برای شناسایی این دارایی نیز بیان شده است. “سرمایه فکری یک نوع دارایی است که، توانایی بنگاه اقتصادی را برای ایجاد ثروت اندازه گیری می کند. این دارایی ماهیت عینی و فیزیکی ندارد و یک دارایی نامرئی است که ازطریق به کارگیری دارایی های مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از بنگاه اقتصادی به دست می آید. همه این ویژگی ها باعث ایجاد ارزش در درون سازمان می شود و ارزش به دست آمده به دلیل این که یک پدیده کاملا درون سازمانی است، قابلیت خرید و فروش ندارد"(رس و بارونس، ۲۰۰۵).
به طور کلی، محقققان و دست اندرکاران رشته سرمایه فکری، بر روی این موضوع اتفاق نظردارند که، سرمایه فکری از سه سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای تشکیل شده است که به شرح زیر توضیح داده می شوند:
الف) سرمایه انسانی: رس و همکارانش(۱۹۹۷) معتقدند کارکنان، سرمایه فکری را از طریق شایستگی، نگرش و چالاکی فکری خود ایجاد می کنند. مهم ترین عناصرتشکیل دهنده سرمایه انسانی بنگاه اقتصادی مجموعه ی مهارت های نیروی کار، عمق و وسعت تجربه ی آنان است. منابع انسانی می تواند به منزله روح و فکر منابع سرمایه فکری باشد. این سرمایه در شب با ترک سازمان از سوی کارکنان از شرکت خارج می شود اما، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای حتی با ترک سازمان در شب هم، بدون تغییر باقی می ماند. سرمایه انسانی شامل : الف) مهارت ها و شایستگی های نیروی کار ب) دانش آنان در زمینه هایی که برای موفقیت بنگاه اقتصادی مهم و ضروری هستند و ج) استعدادها، اخلاق و رفتارآنان است(مار، ۲۰۰۸).
بروکینگ(۱۹۹۶) معتقد است دارایی انسانی یک بنگاه اقتصادی شامل مهارت ها، تخصص ها، توانایی حل مساله و سبک های رهبری است. اگر در یک بنگاه اقتصادی سطح گردش کارکنان بالا باشد، این موضوع ممکن است به این معنی باشد که سازمان این جزء مهم از سرمایه فکری خود را از دست داده است.
ب) سرمایه رابطه ای : سرمایه رابطه ای شامل همه روابطی است که بین بنگاه اقتصادی با هر فرد یا بنگاه اقتصادی دیگری وجود دارد. این روابط شامل مشتریان، واسطه ها، کارکنان، تامین کنندگان مواد اولیه، مقامات قانونی، اعتباردهندگان و سرمایه گذاران است. روابط مزبور به دوگروه کلی تقسیم می شوند : گروه اول روابطی هستندکه از طریق قرارداد با مشتریان و تامین کنندگان مواد اولیه یا شرکای اصلی، رسمیت می یابند. گروه دوم بیشتر شامل روابط غیررسمی هستند. سرمایه رابطه ای به عنوان یک پل و سازمان دهنده عملیات سرمایه فکری تلقی و عامل تعیین کننده درتبدیل سرمایه فکری به ارزش بازار است. این سرمایه شامل استحکام و وفاداری مناسبات و روابط با مشتری است. رضایت مشتری، سلامت مالی و حساسیت قیمت ممکن است، به عنوان شاخص های این نوع سرمایه به کار روند. تفکیک سرمایه رابطه ای از سرمایه انسانی و ساختاری گویای اهمیت آن درارزش بنگاه اقتصادی است. علائم تجاری، شهرت و آوازه شرکت یا کالاها و خدمات آن، که منعکس کننده ی روابط بین شرکت ها و مشتریان(بالقوه یا بالفعل) آنها هستند، نیزدراین گروه از دارایی ها قرار می گیرند (مار، ۲۰۰۸).
ج) سرمایه ساختاری: رس و همکاران(۲۰۰۵) معتقدند سرمایه ساختاری شامل ذخایر غیرانسانی دانش از جمله، پایگاه های داده، نمودارهای سازمانی، دستورالعمل های اجرای فرآیندها، استراتژی ها و برنامه های اجرایی است. سرمایه ساختاری دامنه ی گسترده ای از عناصرضروری را پوشش می دهد. مهم ترین آنها معمولا شامل : ۱) فرآیندهای مهم اجرایی بنگاه اقتصادی ۲) چگونگی ساختاربندی آنها ۳) سیاست ها، جریان های اطلاعاتی و عناصرپایگاه های داده ۴) رهبری و سبک مدیریت ۵) فرهنگ سازمان و ۶) طرح های پاداش کارکنان است.
فصلسوم:
روششناسی
۳-۱- مقدمه
پژوهش عبارت است از فرایند جستجوی منظم برای مشخص کردن یک موقعیت. بنابراین، این پژوهش فرآیندی است که از طریق آن میتوان درباره ناشناختهها به جستجو پرداخت و نسبت به آنها شناخت لازم را کسب کرد. در این فرایند، از چگونگی گردآوری شواهد و تبدیل آنها به یافتهها تحت عنوان «روششناسی» یاد میشود. روش تحقیق مجموعهای از قواعد، ابزارها و راههای معتبر(قابل اطمینان) و نظام یافته برای بررسی واقعیتها، کشف مجهولات ودستیابی به راه حل مشکلات است. در این فصل در ارتباط با فرضیههای تحقیق، جامعه و نمونه آماری، قلمرو زمانی و مکانی تحقیق، روش تحقیق، روشهای جمع آوری اطلاعات و دادهها، متغیرهای تحقیق و نحوه محاسبه آنها و معرفی مدلهای تحقیق و روش های آزمون فرضیهها بحث خواهد شد.
۳-۲- فرضیههای تحقیق
بیان مسئله تنها به صورت کلی پژوهش را هدایت می کند و تمام اطلاعات ویژه پژوهشی را دربر ندارد، از طرفی دیگر درصورتی که کلیه اطلاعات پژوهشی را در مسأله مطرح کنیم مسأله به گونهای بزرگ میشود که تدبیر و هدایت آن امکان پذیر نیست، بنابراین مسأله هرگز به صورت عملی حل نخواهد شد مگر اینکه به فرضیه یا فرضیههایی تبدیل شود.رابطه فرضیه با تحقیق مثل رابطه راه با مسافرت است.
فرضیه ها از نظریات گذشته استنتاج میشود و چراغ راه مطالعات جدید هستند متغیرها، فرضیه ها را به صورتی نشان می دهند که محققان رفتاری و مدیریتی بتواند آنها را مشاهده و اندازه گیری کنند. فرضیه حدس بخردانهای درباره رابطه دو یا چند متغیر است که به صورت جملهی خبری بیان شده ونشانگر نتایج مورد انتظار میباشد. این تحقیق دارای یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی میباشد. به این صورت که در فرضیه اصلی عوامل موثر بر تمایل به دریافت سو د نقدی سرمایه گذاران از لحاظ میزان اهمیت مطرح میشود و در فرضیه های فرعی روابط در هزینه ها به صورت جدیتر بحث میگردد.
۳-۳- تبدیل فرضیه های پژوهشی به آماری
هدف از تبدیل فرضیه پژوهشی به فرضیه آماری، توانمند کردن محقق در آزمون کردن فرضیه است. به طورکلی هدف از آزمون فرضهای آماری، تعیین این موضوع است که با توجه به اطلاعات به دست آمده از نمونه، حدسی که درباره خصوصیتی از جامعه زدهایم، قویاً قابل تأیید است یا خیر؟ فرضیه های آماری، جمله ها یا عبارتهایی هستند که با بهره گرفتن از نمادهای آماری و به صورت پارامتر نوشته می شوند و نقش آنها هدایت پژوهشگر در انتخاب آزمون آماری است. فرضیه های آماری به دو دسته تقسیم میشوند.
۱- فرض صفر۱[۷۷]H0
این فرض به صورتی است که به نداشتن تفاوت، رابطه یا اثر اشاره میکند این نوع فرضیه ها را گاهاً فرضیه پوچ یا آماری نیز می نامند.
۲- فرضیه خلاف۲
این فرضیه به صورتی است که به احتمال وجود تفاوت، رابطه یا اثر اشاره میکند، این نوع فرضیهها را گاهاً فرضیه تحقیق یا جانشین نیز مینامند. فرضیه خلاف یا تحقیق در واقع پیشبینی محقق از نتایج است.
گام سوّم: تشکیل سوپرماتریس
در تکنیک ANP برای نشان دادن تعاملات و وابستگیهای بین سطوح تصمیم گیری و تعیین اهمّیت نسبی معیارها و اولویت بندی آلترناتیوهای مسئله، از سوپر ماتریس استفاده میشود. برای پر نمودن ماتریسهای مختلف موجود در سوپرماتریس، بردارهای اولویت مربوط به هر ماتریس مقایسه زوجی باید محاسبه گردد. هنگامی که از سازگاری مقایسات زوجی اطمینان حاصل شد وزنهای مربوط به اهمّیت نسبی هر ماتریس مقایسه زوجی محاسبه میشود. لازم به ذکر است که روش های زیادی مانند لگاریتم حداقل مجذورات و روش تحلیل توسعهای چانگ برای محاسبه بردارهای اولویت وجود دارد که یکی به تناسب موقعیت انتخاب میگردد تا اولویتهای کلی در یک سیستم با تأثیرات وابسته حاصل گردد. بردارهای اولویت محاسبه شده، در ستون مربوطه در سوپرماتریس جای میگیرد. شکل (۳) فرم کلی یک سوپر ماتریس با ساختار شبکهای را نشان میدهد.
شکل ۳-۳- سوپرماتریس با ساختار شبکهای
یک سوپر ماتریس در حقیقت یک ماتریس جزء بندی شده است که در آن هر بخش از ماتریس، رابطه میان دو گره و یا سطح تصمیم را در کل مسئله تصمیم گیری نشان میدهد که C بیانگر گرهها و e بیانگر عناصر درون گرههاست. بردارهای W درون ماتریس نیز، بردارهای وزنی حاصله از مقایسات زوجی عناصر گرهها با یکدیگر است.
گام چهارم- حل سوپرماتریس و انتخاب بهترین گزینه
در سوپرماتریس اوّلیه ممکن است بعضی از ستونها به صورت ستونهای احتمالی نبوده یا به عبارت سادهتر حاصل جمع عناصرستونها برابر یک نباشد. در این حالت نمیتوان گفت که تأثیر نهایی ملاک کنترلی مورد نظر بر تمامی عناصر به درستی نشان داده شدهاند. برای جلوگیری از این حالت هر یک از عناصر ستونها بر مجموع عناصرستون مربوطه تقسیم میگردد. ماتریس حاصله سوپرماتریس موزون یا تصادفی[۷۸] نامیده میشود که در واقع از نرمالسازی سوپرماتریس اوّلیه بهدست میآید. با استفاده ازسوپرماتریس تصادفی به دست آمده، میتوان سوپرماتریس نهایی[۷۹] را محاسبه کرد و اولویتهای نهایی هرگزینه را به دست آورد. برای محاسبه سوپرماتریس نهایی، کافی است سوپرماتریس تصادفی را به توان بینهایت (یا عدد خیلی بزرگی) رساند. ساعتی با بهره گرفتن از ماتریسهای احتمالی و زنجیره های مارکف اثبات میکند که وزن نهایی عناصر، از رابطه زیر به دست میآید:
رابطه (۱)
K ازمجموعه اعداد طبیعی بوده و مقدارآن میتواند به طوردلخواه افزایش یابد تا اینکه همگرایی حاصل شود یعنی کلیه عناصر موجود در یک سطر (یا ستون) یکسان شوند.
بردار اولویت گزینه ها در سطر سوپرماتریس نهایی یافت میشود. گزینهای که بیشترین وزن را کسب کرده است به عنوان گزینه مطلوب انتخاب میشود.
۳-۵-۲- ماتریس SWOT انجمن سرمایه گذاری و کارآفرینی کیش
با مرور بر چشم انداز، اهداف و استراتژی های انجمن سرمایه گذاری و کارآفرینی کیش، نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدات انجمن بصورت زیر طراحی گردید:
چشم انداز انجمن سرمایه گذاری و کارآفرینی کیش
جلب اعتماد اعضا نسبت به اهمیت و جایگاه انجمن سرمایه گذاران و کارآفرینان کیش
عضوگیری منظم و نظم بخشی به امور اعضا
سروسامان دادن به بودجه انجمن سرمایه گزاران
مأموریت انجمن سرمایه گذاری و کارآفرینی کیش
هماهنگی و ارتباط میان اعضا و هماهنگی و تعامل میان سرمایه گذاران و کارآفرینان کیش
تشویق عوامل بخش سرمایه گذاری و کارآفرینان در جزیره کیش
جدول ۳-۱
نقاط قوت | نقاط ضعف |
عامل تحقیق و پژوهش انجام تحقیقات در ارتباط با نتایج طرح های سال های گذشته داشتن افراد متخصص در زمینه تحقیق و پژوهش وجود پژوهشکده سرمایه گذاری برای انجام تحقیق و ارزیابی و نظارت برآن عامل فن آوری اطلاعات وارتباطات میزان امنیت شبکه رایانه ای آشنایی کارکنان اداری سازمان با سیستم رایانه ای داشتن تجهیزات رایانه ای مناسب و به روز عامل مالی و حسابداری تحقق برنامه های مالی و بودجه ای پیش بینی شده میزان درآمد حاصل از جلب مشارکت ها کنترل اثربخش هزینه ها و توانایی کاستن از هزینه های کم اهمبت. عامل منابع انسانی وجود برنامه های آموزش و بهسازی کارکنان میزان بهره وری نیروی انسانی در سازمان. ارتباط مطلوب منافع سازمانی با منافع فردی وجود امکانات رفاهی، ایمنی، بهداشتی برای منابع انسانی. عامل سازمان و مدیریت ساختار سازمانی مناسب برای تحقق ماموریت استفاده از تفکر مدیریت استراتژیک میان مدیران عالی سازمان و مدیران میانی. توانایی سیاست گذاری مدیران عالی رتبه سازمان. توانایی اجرای برنامه ریزی عملیاتی در سازمان |
عامل تحقیق و پژوهش |
جدول ۴-۶ نتایج شمارش افتراقی گلبولهای سفید خون(میانگین ± خطای استاندارد) ۳۶
یازده
فهرست اشکال
شکل ۲-۱ مسیر سنتز طبیعی کافئیک اسید، دهیدروکسی فنیللاکتیک اسید و رزمارینیک اسید در برخی گیاهان ۱۴
شکل ۲-۱ ساختار شیمیایی کافئیک اسید، دهیدروکسی فنیل لاکتیک اسید و رزمارینیک اسید ۱۴
شکل ۶-۱ شمارش تفریقی درصد گلبولهای سفید خون فیلماهیان جوان تغذیه شده با عصاره روغنی رزماری در سطوح ۰، ۱/۰، ۱، ۱۰ و ۲۰ گرم بر کیلوگرم (به ترتیب جیرههای شماره ۱ تا ۶)، (الف)درصد لنفوسیت، (ب) درصد مونوسیت، (ج) درصد ائوزینوفیل و (د) درصد نوتروفیل (میانگین ± خطای استاندارد) ۴۱
شکل ۶-۲ ترکیب لاشه فیلماهیان جوان تغذیه شده با عصاره روغنی رزماری در سطوح ۰، ۱/۰، ۱، ۱۰ و ۲۰ گرم بر کیلوگرم (به ترتیب جیرههای شماره ۱ تا ۶)، (الف) درصد رطوبت، (ب) درصد پروتئین در وزن تر، (ج) درصد چربی در وزن تر، (د) درصد خاکستر و (ه) درصد چربی کبد(میانگین ± خطای استاندارد) ۴۲
شکل ۶-۳ شاخصهای وزن فیلماهیان جوان تغذیه شده با عصاره روغنی رزماری در سطوح ۰، ۱/۰، ۱، ۱۰ و ۲۰ گرم بر کیلوگرم (به ترتیب جیرههای شماره ۱ تا ۶)، (الف) وزن نهایی (گرم)، (ب) شاخص وضعیت، (ج) درصد افزایش وزن بدن و (د) ضریب رشد ویژه(میانگین ± خطای استاندارد) ۴۳
شکل ۶-۴ شاخصهای وزن فیلماهیان جوان تغذیه شده با عصاره روغنی رزماری در سطوح ۰، ۱/۰، ۱، ۱۰ و ۲۰ گرم بر کیلوگرم (به ترتیب جیرههای شماره ۱ تا ۶)، (الف) ضریب تبدیل غذا، (ب) کارایی غذا، (ج) ضریب تبدیل پروتئین و (د) شاخص کبدی(میانگین ± خطای استاندارد) ۴۴
شکل ۶-۵ پارامترهاى بیوشیمیایی فیلماهیان جوان تغذیه شده با عصاره روغنی رزماری در سطوح ۰، ۱/۰، ۱، ۱۰ و ۲۰ گرم بر کیلوگرم (به ترتیب جیرههای شماره ۱ تا ۶)، (الف) پروتئین کل، (ب) آلبومین، (ج) گلوبولین، (د) گلوکز، (ه)هماتوکریت و (ز) هموگلوبین(میانگین ± خطای استاندارد) ۴۵
شکل ۶-۶ شاخص های مرتبط با چربی کل در سرم خون فیل ماهیان جوان تغذیه شده با سطوح مختلف عصاره رزماری. (الف) کلسترول، (ب) تری گلیسیرید(میانگین ± خطای استاندارد) ۴۶
شکل ۶-۷ آنزیم های شاخص کبدی در سرم خون فیل ماهیان جوان تغذیه شده با سطوح مختلف عصاره رزماری. (الف) GOT، (ب) GPT 46
دوازده
چکیده
پرورش ماهی نمونهای از فعالیتهای آبزیپروری است که امروزه به یکی از مهمترین صنایع دارای رشد سریع تبدیل شده است. به دلیل پرورش متراکم آبزیان، توسعه بیماریهای عفونی به عنوان یک مشکل اساسی در صنعت آبزیپروری محسوب شده و زیانهای اقتصادی فراوانی را به همراه داشته است. حساسیت بالای ماهیان به استرس و گسترش سریع بیماریها در آب، پرورشدهندگان آبزیان را ملزم به متمرکزکردن فعالیتهایشان به منظور ایمنکردن ماهیان در برابر بیماریهای عفونی کرده است. تلاشهایی نظیر پیشگیریهای بهداشتی، ضدعفونی و دارودرمانی (با تاکید بر آنتیبیوتیکها) برای کنترل بیماریها انجام شده است. استفاده تجاری از آنتیبیوتیکها و دیگر داروهای شیمیایی در پرورش ماهی به دلیل ایجاد مقاومت باکتریایی، آلودگی محیط زیست و تجمع مواد آلاینده در بدن ماهی بشدت مورد انتقاد قرار گرفته است. در سالهای اخیر توجه بسیاری به مواد محرک سیستم ایمنی معطوف شده است. مواد محرک سیستم ایمنی، عصارههای زیستی و یا ساختگی هستند که رشد موجود و همچنین پاسخهای ایمنی بدن را تحریک میکنند. رزماری یکی از ادویههایی است که دارای خاصیت آنتیاکسیدانی بالا میباشد. از روغن رزماری بعنوان مادهای با خاصیت آنتیباکتریایی و ضدقارچی، آنتیاکسیدانی، آنتیمیکروبی و ضدسرطانی استفاده میشود. بر این اساس در تحقیق حاضر خواص عصاره روغنی گیاه رزماری به عنوان یک ماده محرک سیستم ایمنی بر پارامترهای رشد و تغذیه (شامل وزن نهایی، ضریب رشد ویژه، شاخص وضعیت، درصد افزایش وزن بدن، ضریب تبدیل غذا، شاخص کبدی و بازده مصرف پروتئین)، فاکتورهای بیوشیمیایی و ایمنی سلولی (شامل پروتئین کل، آلبومین، گلوبولین، گلوکز، کلسترول، تریگلیسیرید و آنزیمهای کبدی) و ترکیب شیمیایی لاشه (شامل پروتئین، رطوبت و چربی) فیلماهیان جوان پرورشی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور بچه فیلماهیان جوان پرورشی با متوسط وزن ۲۸/۵ ± ۹۴/۱۳۰ (میانگین ± خطای استاندارد) گرم به شش گروه (تیمارها) و هر گروه به سه زیرگروه (تکرارها) تقسیم شدند. گروه اول به عنوان شاهد با جیره پایه و فاقد عصاره رزماری و گروههای دوم، سوم،چهارم و پنجم به ترتیب با جیرههای حاوی ۱/۰، ۱، ۱۰ و ۲۰ گرم عصاره روغنی رزماری به ازاء هر کیلوگرم جیره غذایی و گروه ششم با جیره حاوی ۰۳/۰ گرم آنتیبیوتیک اکسیتتراسایکلین به ازاء هر کیلوگرم جیره غذایی به مدت ۵۶ روز تغذیه شدند. نتایج حاصل نشاندهنده عدم وجود اختلاف معنیداری در پارامترهای رشد بین تیمارهای مختلف بود. میزان بقا در انتهای دوره اختلاف معنیداری را بین تیمارهای مختلف نشان نداد (۰۵/۰ >p ). محتوای پروتئین لاشه تیمار g/kg1/0 عصاره رزماری به طور معنیداری نسبت به تیمار شاهد افزایش داشت(۰۵/۰ >p ). در مقابل میزان چربی کبد در تیمار مذکور و تیمار g/kg03/0 اکسیتتراسایکلین به طور معنیداری نسبت به دیگر تیمارها کاهش نشان داد (۰۵/۰ >p ). در عین حال اختلاف معنیداری در محتوای چربی و رطوبت لاشه بین تیمارهای مختلف مشاهده نشد. محتوای پروتئین کل سرم و آلبومین در تیمارهای حاوی عصاره رزماری به طور معنیداری نسبت به تیمار شاهد افزایش نشان داد به طوری که کمترین میزان پروتئین کل در تیمار شاهد و بیشترین آن در تیمار g/kg1 عصاره رزماری بدست آمد(۰۵/۰ >p ). محتوای آلبومین نیز در تیمار g/kg1/0 عصاره رزماری به طور معنیداری نسبت به تیمار شاهد افزایش نشان داد(۰۵/۰ >p ). آنزیمهای کبدی به طور معنیداری در تیمارهای حاوی عصاره رزماری نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت(۰۵/۰ >p ). محتوای گلوکز سرم خون در تیمار شاهد بطور معنیداری بیشتر از سایر تیمارها بود(۰۵/۰ >p ) در حالیکه میزان کلسترول و تریگلیسیرید تغییر معنیداری را بین تیمارهای آزمایشی نشان نداد. میزان هموگلوبین خون در تیمار شاهد به طور معنیداری نسبت به تیمارهای حاوی عصاره رزماری افزایش یافت (۰۵/۰ >p ) اما تغییری در میزان هماتوکریت خون بین تیمارهای مختلف مشاهده نشد. شمارش افتراقی گلبولهای سفید خون، نشاندهنده وجود اختلاف معنیداری در میزان لنفوسیت، ائوزینوفیل و نوتروفیل خون است به طوری که میزان لنفوسیت در تیمارهای حاوی عصاره رزماری بطور معنیداری بالاتر از تیمار شاهد بود (۰۵/۰ >p ). در مقابل میزان ائوزینوفیل و نوتروفیل خون در تیمار شاهد به طوری معنیداری بالاتر از دیگر تیمارها بود(۰۵/۰ >p ). در مجموع نتایج این تحقیق نشان داد که سطوح مختلف عصاره رزماری مورد استفاده، تاثیر مثبت معنیداری بر پارامترهای رشد نداشته است اما سطح g/kg1/0 و g/kg1 آن در جیره غذایی باعث میشود تا پارامترهای بیوشیمیایی خون و کیفیت لاشه را بهبود بخشیده و باعث تقویت سیستم ایمنی گردد.
لغات کلیدی: رزماری (Rosmarinus officinalis)، فیلماهی (Huso huso)، شاخصهای رشد، سیستم ایمنی، کیفیت لاشه، فاکتورهای بیوشیمیایی سرم
فصل اول
مقدمه
پرورش ماهی نمونهای از فعالیتهای آبزیپروری است که به یکی از مهمترین صنایع دارای رشد بسیار سریع تبدیل شده است [۲۲]. از میان موجودات مختلف پرورشی، تعداد زیادی از ماهیان آبهای شیرین و شور بخش مهمی از صنعت آبزیپروری را شامل میشوند که هر ساله بر تعداد آنها افزوده میشود. تراکم نگهداری یک عامل کلیدی در ارزیابی میزان تولید و سوددهی یک مزرعه تجاری پرورش ماهیان است. مزارع تجاری از ترکیبی از مشاهدات و تجارب به منظور تصمیمگیری در مورد تراکم مناسب نگهداری بهره میبرند. حال آنکه گونههای مختلف، واکنشهای متفاوتی را نسبت به تراکم محیط از خود نشان میدهند [۳۳]. پرورش متراکم ماهی محیط فیزیکی استرسزایی را به وجود میآورد که منجر به کاهش عملکرد سیستم ایمنی و حساسیت به بیماریهای عفونی میشود [۲۲]. حساسیت بالای ماهیان به استرس و گسترش سریع بیماریها در آب، پرورشدهندگان آبزیان را ملزم به متمرکزکردن فعالیتهایشان به منظور ایمنکردن ماهیان در برابر بیماریهای عفونی کرده است [۶۱]. علاوه براین، وجود مواد شیمیایی مضر در محیط باعث ایجاد بیماریهای مختلف و اثرات نامطلوب در محیط آب میشود [۲۲].
در حال حاضر، بیماری یکی از عوامل محدودکننده پرورش بسیاری از گونههای ماهیان است که مانع از رشد اقتصادی و توسعه اجتماعی در برخی از کشورها شده است[۲۲]. تلاشهایی نظیر پیشگیریهای بهداشتی، ضد عفونی و دارودرمانی (با تاکید بر آنتیبیوتیکها) برای کنترل بیماریها انجام شده است [۳۳].
استفاده تجاری از آنتیبیوتیکها و دیگر داروهای شیمیایی در پرورش ماهی به دلیل ایجاد مقاومت باکتریایی، آلودگی محیط زیست و تجمع مواد آلاینده در بدن ماهی به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است. بر همین اساس اتحادیه اروپا قانونی را مبنی بر منع استفاده از آنتیبیوتیکهای مصنوعی[۱] در سال ۲۰۰۶ مصوب کرد (آیین نامه ۱۸۳۱/۲۰۰۳/EC) [22]. از سوی دیگر سازمان سلامت جهانی (WHO[2]) بهمنظور کاهش استفاده از مواد شیمیایی و جایگزینی آنها، استفاده از گیاهان دارویی را توصیه میکند. تلاشهای زیادی برای استفاده از مواد طبیعی نظیر گیاهان دارویی بعنوان افزودنی مواد غذایی برای افزایش کارایی غذا، افزایش تولید جانوران پرورشی و سلامت محصول تولید شده انجام شده است [۲۱].
افزایش نگرانیهای عمومی در مورد اثرات سوء ایجاد شده به علت تجمع بیش از حد مواد شیمیایی مصنوعی در محیط باعث توجه بیشتر به ترکیبات سبز[۳] نظیر مواد آلی و محصولات غذایی فاقد مواد مصنوعی شد. یک امر ضروری برای اجرایی شدن تولید ماهیان ارگانیک، توسعه درمانهای آنتیبیوتیکی بر پایه ترکیبات حاصله از منابع طبیعی است [۱۶]. استفاده از آنتیاکسیدانهای مصنوعی در صنایع غذایی حتی در مقادیر بسیار اندک به شدت محدود شده است [۳۰].
بر همین اساس در سالهای اخیر توجه بسیاری به مواد محرک سیستم ایمنی معطوف شده است. مواد محرک سیستم ایمنی، عصارههای زیستی و یا ساختگی هستند که رشد موجود و هم چنین پاسخهای ایمنی بدن را تحریک میکنند. مواد متنوعی وجود دارند که به عنوان ماده محرک سیستم ایمنی شناخته شدهاند، اما تعداد کمی از آنها برای استفاده در آبزیپروری مناسب هستند [۳۹]. مواد محرک سیستم ایمنی به طور عمده عملکرد سلولهای فاگوسیت را بهبود بخشیده و میزان فعالیت آنتیباکتریایی، فعالیت سلولهای مهاجم بدن، فعالیت لیزوزیمی و پاسخ آنتیبادی را در ماهیان افزایش میدهند [۳۳]. بدینترتیب مکانیسم دفاعی سیستم ایمنی افزایش یافته و میزان مقاومت در برابر بیماریهای عفونی با افزایش مکانیسمهای دفاعی بدن بالا میرود. در نتیجه به طور غیرمستقیم باعث افزایش میزان رشد در ماهیان میشوند [۶۱]. امروزه افزایش تقاضای مصرفکنندگان برای بهبود اوضاع بهداشتی در مزارع پرورش ماهی، ابعاد جدیدی را در مورد کیفیت و سلامت محصول، حذف آنتیبیوتیکها و مواد سرطانزا از فرایند تولید مطرح کرده است [۳۳].
طبیعت شیمیدان ماهری است که توانایی خود را در تولید کربوهیدراتها، پروتئینها، چربیها، ویتامینها و تعداد بیشماری از متابولیتهای ثانویه با بهره گرفتن از آب، کربندیاکسید و مواد معدنی نشان داده است. استفاده از گیاهان که محصولاتی ارزان و مطمئن هستند قدمتی به اندازه خلقت بشریت دارد [۱۸].
داروهای گیاهی گروه عمدهای از ترکیبات بدستآمده از گیاهان هستند که عموما در میوهها، سبزیجات، دانهها و غلات و نوشیدنیها گیاهی یافت میشوند. ترکیب شیمیایی مربوط به ترکیبات فعال گیاهی را بر اساس ساختار آنها میتوان به آلکالوئیدها[۴]، فلاونوئیدها[۵]، رنگدانهها، فنولها[۶]، ترپنها[۷]، استروئیدها[۸] و روغنهای ضروری طبقهبندی کرد. ترکیبات گیاهی همچنین دارای خواص ضد استرس، محرک رشد، محرک سیستم ایمنی و ضد میکروبی هستند. استفاده از مواد گیاهی به عنوان دارو، در کشورهای آسیایی تاریخچه طولانی دارد و ممکن است منبع مفیدی از داروهای جدید و ترکیبات فعال زیستی برای درمان موثر بیماریهای عفونی را در ماهیان فراهم آورند و باعث افزایش میزان سلامتی ماهیان و فرآوردههای آنها و حفظ محیط زیست شوند [۲۲].
در آبزیپروری از گیاهان دارویی به منظور جلوگیری از فعالیت میکروبی، تسهیل رشد و بلوغ گونههای پرورشی استفاده میشود. استفاده از عصارههای گیاهی و دیگر فرآوردههای آنها با غلظتهای مختلف بصورت خوراکی و یا تزریق باعث افزایش ایمنی ماهیان مختلف آب شیرین و آب شور و نرمتنان علیه باکتریها، ویروسها و انگلها شده است. افزایش بیش از حد غلظت مواد محرک سیستم ایمنی، فاقد اثرات جانبی مضر بوده و به افزایش ایمنی کمک میکند [۳۳].
قابلیت آنتیاکسیدانی و ضدمیکروبی گیاهان، باعث شده که آنها به عنوان یک منبع مهم از داروها در پرورش ماهیان به شمار روند [۲۲]. مطالعات نشان داده است که تمایل به استفاده از گیاهان دارویی به عنوان منبع جدیدی از عوامل آنتیاکسیدانی و ضدمیکروبی رو به فزونی است [۳۰]. به عنوان مثال، متابولیتهای ثانویه گیاهی نظیر روغنهای ضروری و فلاونوئیدها به طور گستردهای بخاطر فعالیتهای ضد میکروبی، حشرهکشی، ضد قارچی، ضد باکتریایی و فعالیتهای ضد مسمومیت مورد مطالعه قرار گرفتهاند [۷۸]. ترکیبات فنولی که به طور گستردهای در گیاهان وجود دارند، نقش مهم آنتیاکسیدانی را علیه فعالیتهای مخرب اکسیداسیونی در ارگانیزمهای زنده ایفا میکنند و میتوانند آنها را در برابر سرطان، تصلب شرائین و پیرشدن سلولها محافظت کنند [۷۹].
گیاه رزماری (Rosmarinus officinalis) ادویهای بسیار مشهور و گیاهی خانگی است که در اکثر نقاط جهان کشت میشود. این گیاه در ساخت مواد طعمدهنده غذا، مواد آرایشی و داروهای تجاری برای محافظت از کبد و فعالیتهای ضد سرطانی استفاده میشود. عصاره رزماری در صنعت غذا به عنوان یک ترکیب فعال و در داروسازی به عنوان منبع مهمی از داروها مطرح است. روغن رزماری بطور گستردهای مورد مطالعه قرار گرفته است [۴۰]. رزماری یکی از ادویههایی است که دارای خاصیت آنتیاکسیدانی بالا میباشد. از روغن رزماری به عنوان مادهای با خاصیت آنتیباکتریایی و ضدقارچی، آنتیاکسیدانی، آنتیمیکروبی و ضدسرطانی استفاده میشود. ترکیبات بسیاری نظیر فلاونوئیدها، دیترپنها[۹]، استروئیدها و تریترپنها[۱۰] از رزماری استخراج شده است [۳۰،۴۰].
ماهیان خاویاری که از مهمترین ماهیان دریای خزر محسوب میشوند، به عنوان فسیلهای زنده ماهیان شناخته شدهاند [۳۷]. متاسفانه ساخت سدها، صید بیرویه، تخریب زیستگاهها و مناطق تخمریزی این ماهیان بدلیل احداث کارخانههای صنعتی و آلودگیهای کشاورزی، این گونهها را در لیست قرمز گونههای در معرض خطر انقراض سازمان جهانی حفاظت از محیط زیست (IUCN[11]) قرار داده است. بطوریکه در سال ۱۹۹۷، تمامی ماهیان خاویاری در ضمیمه انجمن جهانی تجارت گونههای در معرض خطر انقراض (CITES[12]) قرار گرفتند [۳۹].
جدول ۱-۱ جایگاه سیستماتیک فیلماهی
Binomial name | Species | Genus | Family | Order | Class | Phylum | Kingdom |
Huso huso (Linnaeus, ۱۷۵۸) |
۱-شاعران و نویسندگانی که در دهه های بیش از انقلاب کار خود را با تمایلات رقیق مذهبی آغاز کردند و با پیروزی نهضت با ارزشهای نوین هماهنگ شدند و در آثار بعدی خود، تجربههای پیشین و دستاوردهای نوینی را که از رهگذر انقلاب عاید شده بود با هم در آمیختند. این گروه با تکیه بر پشتوانهی ادبی پیش از انقلاب و تلفیق آن با ارزشهای نوین، توانسته است به عنوان جریان پیشکسوت و نسل کمالیافته پا پیش بگذارد و نسل جوان و گروه مستعد و معتقدی را در کنار خود پرورش دهد. از شاعران این گروه میتوان مشفق کاشانی، حمید سبزواری، قادر طهماسبی، نصرالله مردانی، علی معلم، سپیده کاشانی، محمدجواد محبت، علی موسوی گرمارودی، محمود شاهرخی، طاهره صفار زاده و … را نام برد.
۲-شاخهای از ادبیات فارسی هم بود که تمایلات و دلبستگیهای عمومی متمایل به غرب از گذشته وجود داشت. از شاعران و نویسندگان این شاخه، گروهی وضع داخل کشور و ارزشهای انقلاب را نمیتوانستند بپذیرند و یا دست کم تحمل کنند به خارج از کشور عمدتاً اروپا و آمریکا- رفتند و در آنجا کار خود را دنبال کردند. فضا و پیام اشعار این گروه اغلب شعار و عصبیت ضد دولتی است.
۳-گروهی دیگر از این شاعران هم که به وطن و سرزمین خود دلبستگی بیشتری داشتند و میتوانستند به گونهای با انقلاب و ارزشهای ناشی از آن کنار بیایند یا آن را تحمل کنند در داخل کشور ماندند و کار خود را هم عرض با انقلاب و نه لزوماً در داخل آن، دنبال کردند. برخی از این شاعران مانند مهدی اخوان ثالث، حتی در مدح رزمندگان دوران دفاع مقدس و هجوم صدام شعر گفتهاند.
۲-۴-شعر هشت سال دفاع مقدس
شعر دفاع مقدس با آغاز جنگ تحمیلی متولد شد. در این دوره برخی از شاعران سلاح قلم به دست گرفتند و از حماسهآفرینان دفاع مقدس بودهاند. وضعیت شعر دفاع مقدس بهتر از دیگر نوشتههای ادبی است. شعر دفاع مقدس روحیهی مقاومت و پایداری مردم ایران در عرصهی باشکوه و پرافتخار جنگ تحمیلی است. تأثیر جنگ بر شعر طوری است که در آثار به چشم میآید. شعرهایی که دربارهی جنگ سروده میشود؛ صاحبانش شاعرانی هستند که جنگ را از تلویزیون دیدهاند یا از خاطرات رزمندهها جنگ را متصور شدهاند. اینها با واسطه با ادبیات دفاع مقدس و تولید آن ارتباط دارند. اگر نگاهی به همین هشت سال جنگ داشته باشیم این شاعران خودشان را به سالهای جنگ محدود کردهاند و نگاهشان به شهید، شلمچه، هویزه، سوسنگرد و خرمشهر و … است. شعر دفاع مقدس متعهد به دردهای اجتماعی است و خالصانه به دور از ریا و با نیت پاک سروده شده است. «به غیر از شعرهای شعاری مستقیم که اثری آنی و زودگذر دارد و شاید در آن مقطع از زمان ضروری بوده است، بسیاری از شاعران این نسل، زبان انقلاب را درک کرده و شناختهاند و با دریافت مفهوم اصل سیاست، عرفان و آگاهی اجتماعی، شعر را از نظر تصویر سازیهای نو به راهی تازه کشاندهاند. این ویژگی را میتوان در شعر شاعرانی مانند قیصر امین پور، یوسفعلی میرشکاک، محمد رضا عبدالملکیان، فاطمه راکعی، علیرضا قزوه و … مشاهده کرد.»
(رستگار،۱۳۷۳: ۲۴۶)
در این دوره شاعر با زبان مردم آشناست. شعر گفتن را یک تکلیف الهی میداند. به گفتهی اولیایی: «درهیچ دورهای از ادوار تاریخ تا این اندازه جوانان مذهبی و متدین و خود ساخته به شعر روی نیاوردهاند. … شاعران انقلاب اسلامی برای خدا از نظام جمهوری اسلامی خویش دفاع میکنند و زمامداران نیز مشوق صادق استعدادهایند. در طول تاریخ بشر؛ تا این لحظه چنین پیوندی صادقانه بین حکومت و شاعران وجود نداشته است.» (اولیایی،۱۳۷۳: ۵۷)
یکی از پربارترین دورههای شعر فارسی"شعر دفاع مقدس” میباشد؛ و این همه را مدیون ایثارگریهای رزمندگان اسلامی میدانند. شعر دفاع مقدس در جامعهی آن روز، حفظ ارزشهای دفاع، انتقال فرهنگ مقاومت به نسلهای آینده را به عهده داشته است.
«شعر مقاومت ایران از زمان آغاز جنگ تحمیلی تا امروز به حیات خود ادامه داده و توانسته است در مسیر رشد و بالندگی قدم بر دارد. این شعر با ایجاد تغییری اساسی در محتوا و گاهی در شکل، ادبیات معاصر ایران را بسیار غنی و پر بار کرده است. در شعر مقاومت این دوره. تمام این قالبها از محدوده شناخته شده خود گذشته و با حماسه در آمیخته است.»
(عظیم زاده،۱۳۸۷: ۱۷۲)
کاظمی شعر دفاع مقدس را بدین گونه بیان میکند:
«به نظر من آنچه در شعر جنگ برجسته شده است، محتواست. در شعر دفاع مقدس یک سلسله مفاهیم وارد شد که پیش از آن در شعر فارسی سابقه نداشت و یا کم سابقه بود مثل شهادت، ایثار، جانبازی، ولایت و در مجموع یک بنیادگرایی اسلامی در معنی مثبت آن، در شعر دفاع مقدس معیارهای فکری بود، نه عوامل نژادی یا ملیتی.» (کاظمی،۱۳۸۲: ۳۷)
«شعر دفاع مقدس تجربههای گرانسنگ ملتی را به تصویر کشید که در طی هشت سال جنگ تحمیلی، ایمان ناب و خالص و راسخ، عشق ورزی به معبود ازلی و ابدی و از خود گذشتگی و جانفشانی در راه ایمان و عقیده و وطن خود را به معرض نمایش گذاشتند و در این جنگ نابرابر و تهاجمی، هیچ رخوت و سستی و یأسی به خود راه ندادند. شعری که آیینهی تفکر و احساس جبهه نشینان و تجلی گاه اندیشه و فرهنگ یک نسل در هنگامهی درگیری و مبارزه بود.»
(رحیمیان،۱۳۸۸: ۸۶)
۲-۵-قالبهای شعری دفاع مقدس
هشت سال دفاع مقدس زمینهای مناسب در جهت تحول قالبهای شعری فراهم کرد. بسیاری از قالبهای سنتی با رویکردهای نوینی رواج یافتند. قالبهایی چون رباعی، دو بیتی و …
غزل: رایجترین قالب شعری است. روح غزل در قالبهای شعری دمیده شده و به آن جانی تازه بخشیده است. روح حماسه و عرفان برای این قالب مناسب بوده است. غزل حماسی به عنوان یک جریان در شعر مطرح میشود. غزل انقلاب لحن صریح و فارغ از پیچیدگی دارد. شاعر از احساس و عواطف شعر میسراید.
مثنوی: بلند و طولانی بودن این قالب بستر مناسبی برای گزارش و حوادث دوران هشت سالهی جنگ میباشد. «مثنوی در شعر جنگ با سابق خود، حتی با مثنویهای سالهای آغازین انقلاب بسیار متفاوت است. تفاوت وزن، موسیقی و ترجیع، قافیههای پر، ردیف بلند و لحن و لهجهی وحشی، باستان گرایی، لحاظ محتوا، دلتنگی یاد شهدا، توصیف حال و هوای جبهه، سوگند نامه، اعتراض مناسبی برای گزارش و حوادث دوران هشت ساله ی جنگ میباشد؛ و بینش غنی این قالب را به خوبی از پیشینه خود متمایز ساخته است.» (کافی،۱۳۸۱: ۹۴)
قصیده: «این قالب در دورهی دفاع مقدس رو به افول نهاد؛ زیرا قالبهایی بود که به دلیل مغایرت زیبا شناسی آن با روح شتابناک دنیای امروز و ذهنیت هنری مخاطبان نوگرای این روزگار رواج و رونقی نیافت.» (روزبه،۱۳۸۶: ۳۱۰)
رباعی از قالبهای مهم شعری این دوره است کوتاهی و ضرباهنگ بودن آن از ویژگیهای عمده آن است: از قالبهایی است که انقلاب و جنگ به آن حیات دوباره داد.
قالبهای نو: آن چنان که انتظار میرود در بین قالبهای شعری دفاع مقدس بیشترین تنوع مربوط به شعر نو است.
قالبهای شعری شاعران مقاومت: علی معلم در چند قالب طبعآزمایی کرده است؛ یعنی غزل قصیده، مثنوی. مثنویهای این شاعر به واقع شاخهی اصلی کار او بوده و مایهی اشتهار و اعتبارش است. مثنویهای او در یگانه کتاب شعر او رجعت سرخ ستاره چاپ شده است.
«کار مهم علی معلم در انداختن طرحی نو در قالب مثنوی است ولی باید بلافاصله این را افزود که مراد از این طرح، فقط آزمون وزنهای بلند نیست؛ عناصر و اجزای شعر معلم را چنین خلاصه کرد: «۱-قالب مثنوی در وزنهای بلند ۲-غنامندی موسیقی کناری ۳-یک طرح و یا محور عمودی پیوسته و متناوب ۴-زبانی غریب، کهن و حماسی»
علی معلم همراه وزن بلند، یک ساختار طولی نوین هم میآزماید که البته در قرن اخیر بیسابقه نبوده است. ولی با این بسامد فقط در شعر او دیده شده است. معلم همانند بعضی دیگر مثنوی سرایان امروز، به جای منظومه سرودن به مثنویهای مستقل و کوتاه سروده و در عوض پیوند درونی آنها را محکمتر کرده است. بدین ترتیب هر مثنوی یک شعر مستقل با طرحی ویژه و ساختاری خاص است. ابتکار دیگر معلم گنجاندن غزل در مثنوی است. معلم بیش از یک بار این را نیازمود و آن هم در مثنوی نه چندان برجستهی «هجرت»؛ ولی چون دیگران پس از او و گاه متأثر از او این را پی گرفتند و ساختاری تازه پدید آوردند که در غزل مثنوی معروف شد.
غزل برای علی معلم یک تجربهی به تاریخ پیوسته بوده و او خود نیز آن را جدی نگرفته است؛ اما قصیدههای او به راستی از نظر معیارهای کهن این قالب با آثار فخیم و استوار دیگر قصیدهسرایان عصر برابری میکند. با این همه سیر قالبهای شعری معلم بیشتر مثنوی بلند با لحن حماسی است.
گرمارودی، شاعری است صاحب اثر در غالب قالبها و بیشتر سرودههای این شاعر در شعر سپید و قصیده است شاعر در قصیدهسرایی استاد است، بیشتر قصیدههایش از نظر وزن و قافیه باد آور قصاید استادان کهن؛ مثل قصاید خاقانی است. گر چه شهرت او به خاطر شعرهای نو، به ویژه شعرهای سپید اوست. «گرمارودی در رویارویی با شعرهای نو صرفاً در پی محتواست «شاعری است که به محتوا نظر دارد نه صورت و این همان چیزی است که خود شاعر به عنوان «جوششی» شعر نام میبرد.» (صدای سبز گرمارودی: ۱۳۸۹: ۹۹)
«نمیتوان انکار کرد که قصیده سرایی ملاک و معیار خوبی برای سخنوری است، وابسته من “سخنوری” را به عمد به جای “شاعری” به کار بردم. این به واقع بخشی از کار شاعری است که گرمارودی در جایی آن را “بخش کوششی شعر” نامیده است.» (همان: ۶۲)
«قصیده قالبی است که شاعر اگر قدری بیش از حد فریفتهی این قالب شود، به جای اینکه قصیده را به رنگ خویش سازد. خود به رنگ آن در میآید و تسلیم شرایط و مقتضیات سنتی این قالب میشود. (کاظمی،۱۳۸۳: ۱۲۳)
قیصر امین پور بهترین شعرهایش را در قالب نیمایی سروده است؛ “از شعری برای جنگ” تا “روز ناگزیر” و در خاطرات خیس» و … قیصر در شیوهی قافیه آرایی به راه و رسم نیما چندان نشان نمیدهد.
حمید سبزواری، در قالبهای، قصیده، غزل و مثنوی شعر سراییده است. از قالبهای اخیر قصیدهها موقعیت بهتری دارند. این شاعر از وارثان قصیدهسرایی سنت قدیم است. ولی در قالب غزل که غالباً میدان تصویرگری است نتوانسته است چندان درخششی داشته باشد.
به نقل از محمد کاظمی در قصیدههای سبزواری عمدتاً بر استواری زبان و فرضیههایی زبانی مثل تکرار و قرینهسازی و باستانگرایی متکی است و به ویژه اگر تریبونی داشته باشد، از آن گونه غزل بسی موثرتر خواهد افتاد.
۲-۶-ویژگیهای محتوایی شعر دفاع مقدس
۱-تشویق، تحریض و برانگیختن جامعه به دفاع، مقاومت، صبوری و …
این تشویق در شعرها، شعارها، متنهای حماسی و شورانگیز که معمولاً از رسانهها به ویژه در اعزامها و هنگام اجرای عملیاتها پخش میشد بیشتر و محسوستر بود.
۲-ستایش مجاهدان جبهه و حامیان پشت جبهه :
آثار این دوره سرشار از توصیف و ستایش فداکاریها، همدلیها، جانبازیها، ایثار و گذشت رزمندگان بسیجی و مردمی، عشایر، ارتش، سپاه و زنان و مردانی بود که در جبهه، یا پشت جبهه حضور و فعالیت داشتند.
۳-دعوت به وحدت:
سرودهها و نوشتههای پرشور، محکوم کردن روشهای تفرقه افکنانه، القای روح وحدت و یگانگی میپرداختند طرح تجربههای تاریخی شکستهایی که محصول تفرقه و تنازع بود به ویژه در صدر اسلام و بهرهگیری از آیات و روایاتی که به وحدت و الفت توصیه میکرد، در این آثار بارز و شاخص بود.
۴- ستایش، تکریم شهیدان و جانبازان:
یکی از محورهای اصلی در آثار ادبی تجلیل و تعظیم شهیدانی بود که در جبههها، یا بر اثر حملات بسیاری به شهادت میرسیدند. از ویژگیهای شاخص این ستایشها، تشبیه شهیدان به شهدای کربلا بود مثلاً کودکان شهید، علیاصغر، نوجوانان و جوانان قاسم و علیاکبر، فرماندهان ابوالفضل العباس و پیران حبیب بن مظاهر معرفی میشدند. تکریم خانوادههای شهید، جانبازان و اسرا و خانوادههایشان نیز بخشی از این ادبیات محسوب میشود.
۵- بهرهگیری از نمادهای دینی، آیات و روایات:
فضای دینی جامعه، تأثیری ژرف بر آثار ادبی میگذاشت و نمادهای قرآنی چون شیطان، ابراهیم، اسماعیل، ابابیل، ابولهب و مضمون آیات و روایات نه فقط در آثار ادبی به کار میرفت که گاه دستمایهی خلق داستان یا محور اصلی اثر ادبی میشد.
۶- تخطئه و تحقیر اشرافیت، بیتفاوتی و دنیازدگی:
تحقیر و سرزنش دنیازدگان جبهه گریز یا جبهه ستیز، زراندوزان، محتکران و بیتفاوتها که بیشتر با چاشنی طنز همراه بود، در آثار این دوره فراوان دیده میشود. سستی، رخوت و غفلت پیشگی نیز هماره در معرض تخطئه و سرزنش نویسندگان و شاعران بود.
۷-طرح اسوهها و الگوهای تاریخ اسلام:
چهرههای مبارز و مجاهد صدر اسلام چون ابوذر، مالک اشتر، عمار یاسر و اصحاب پاکباز اباعبدالله الحسین و نام غزوات و جنگهای تاریخ اسلام چون بدر، احد، خندق، صفین و عاشورا به وفور در آثار ادبی طرح میشد. گاه نیز مبارزان ملی و دینی چون سید جمال، میرزا کوچک خان، ستارخان و باقرخان در نثر و نظم چهره نشان میدادند.
۸- بهرهگیری از اساطیر، چهرههای حماسی شاهنامه و ایران باستان:
ادبیات دفاع مقدس در عین دینی بودن از اسطورهها و شخصیتهای حماسی چون رستم- سهراب، سهراب- سیاوش، آرش و نمودها و نمادهای پهلوانی بهره میگرفت. این ویژگی در شعر شاعران بارزتر بود.
پژوهش های خارجی
کازیونا[۱۳۰](۲۰۰۴) در مطالعه ی رابطه بین طرح واره ها و اضطراب، علایم اضطرابی را به صورت معناداری پیش بینی کردند. اینان در کار خود به صورت نظری طرح واره های ناسازگار اولیه را به سه دسته تقسیم می کند. گروه اول: طرح واره هایی که در تعریف خود عامل اضطراب را دارند. گروه دوم: آنها که مرتبط با فقدان انسجام خود هستند وگروه سوم طرح واره هایی که با خلأها و بحران های ارتباطی مشخص می شوند.
دیلاتر[۱۳۱](۲۰۰۴)در مطالعه ی خود، طرح واره ی بخصوصی را مرتبط با عامل اضطراب نمی داند، بلکه به یک سطح بالاتر فعال شدگی طرح واره های ناسازگار در مقایسه با طرح واره ها در افراد سالم دست یافته است. اینان در بررسی طرح واره های مراجعان مضطرب در مقایسه با افراد سالم به این نتیجه رسیدند که در کل طرح واره های ناسازگار اولیه در افراد مضطرب فعالتر است.
رنیک و سیمونز[۱۳۲](۲۰۰۵) در بررسی آسیب پذیری نوجوانان به افسردگی به این یافته رسیدند که طرح واره های ناسازگار اولیه همراه با مهارتهای اجتماعی پایین عوامل مهمی در افزایش میزان آسیب پذیری نوجوانان به افسردگی است. اینان در بررسی طیفی از عوامل مرتبط با افسردگی مانند تجارب آسیب زای اولیه، الگوهای تعاملی والد ـ کودک، عوامل زیستی و رخدادهای زندگی به ایننتیجه دست یافتند که این عوامل با شکست در گسترش طرح واره های کارآمد و مهارتها اجتماعی با افسردگی مرتبط می شود.
نوردال[۱۳۳]، هلت[۱۳۴]، و هوگام[۱۳۵](۲۰۰۵) نیز در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که شدت طرحواره های ناسازگار اولیه در مبتلایان به اختلال شخصیت و افراد بدون تشخیص اختلالات شخصیت تفاوت معناداری وجود دارد. آنها همچنین کسب نمرات بیشتر در پرسشنامه طرحواره یانگ را با درجات بیشتر آسیب شناسی روانی مرتبط دانسته اند(نقل از نوعی و همکاران،۱۳۸۹).
استفان تیلر[۱۳۶](۲۰۰۵) در تحقیقی به بررسی تأثیر خاطرات اولیه کودکی بر طرحواره های ناسازگار و سلامت روانی پرداخته است. یافته ها در این مقاله با بررسی موضوعات نظری بک(۱۹۹۶)، اپسین(۱۹۷۸) و یانگ(۱۹۹۹) نشان می دهد که طرحواره های ناسازگار که به صورت شناخت های ناهشیار عمیق عمل
میکنند، از لحاظ درونی با سلامت روانی ارتباط دارند.هدف، کشف طرحواره های خاص ناسازگاری است خاص ناسازگاری است که ظاهراً به صورت ناآگاهانه عمل می کنند و نیز بررسی رابطه آنها با بد عملکردی روانی افراد. نتیجه بدست آمده نشان می دهد، طرحواره های ناسازگار با سلامت روانی در ارتباطند. بخصوص رابطه طرحواره های مرکزی که در حوزه طرد و بریدگی قرار دارند و به صورت ناهشیار عمل می کنند، بطور مهمی با حوزه وسیعی از مشکلات روانی در ارتباط است.
کالویت و همکاران[۱۳۷] (۲۰۰۵) در مطالعه ی خود بین علائم اختلالات عاطفی(افسردگی، اضطراب و خشم) و طرحوارهای ناسازگار اولیه به رابطه معناداری دست یافتند. در مطالعه ی اینان ۴۰۷ دانش آموز پرسشنامه هایی از جمله پرسشنامه ی افسردگی بک (BDI-II)، پرسشنامه اضطراب صفت ـ حالت (STAIT) و پرسشنامه ی بازنگری شده افکار خودکار(ATQ-R) را پر کردند. در بررسی نتایج این محققان علاوه بر تأیید عوامل پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه به رابطه بالینی این طرح واره ها و نشانه های اختلال عاطفی و افسردگی و اضطراب تأکید کردند.
در پژوهشی که توسط استویا و واترز[۱۳۸](۲۰۰۵)، با هدف بررسی میزان تأثیر خلق در پاسخ به پرسشنامه طرحواره یانگ فرم کوتاه انجام شد، یک نمونه ۵۰ نفری از افراد غیر بالینی در سه موقعیت مختلف به فرم کوتاه پرسشنامه طرح واره یانگ پاسخ دادند؛ در خلق خنثی، و در ادامه در موقعیت های القای خلق شاد و غمگین، نتایج ۳۰ شرکت کننده که بطور کامل در سه بخش شرکت کردند نشان داد که نمرات محرومیت هیجانی و نقص، پس از القای خلق غمگین افزایش یافت و در مقابل نمرات استحقاق پس از القای خلق شاد افزایش یافت.
در یک بررسی طولی که توسط جاناتان ایوانز[۱۳۹]، جان هرون[۱۴۰]، گلین لویس[۱۴۱]، و ریکاردو آرایا[۱۴۲] در سال (۲۰۰۵)با عنوان طرحواره خود منفی و شروع افسردگی در زنان انجام گرفته، مشخص شده که حفظ یک طرحواره خود منفی یک عامل خطر غیر وابسته برای شروع افسردگی در زنان به شمار می رود.
پینتوگویا و همکاران(۲۰۰۶) در پژوهش خود به منظور بررسی طرحواره های ناسازگار اولیه در بیماران مبتلا به هراس اجتماعی گزارش کردند که بین طرحواره های ناسازگار اولیه در سطوح بالاتر آسیب شناسی روانی ارتباط قوی وجود دارد. در پژوهش آنها، نمرات هر دو گروه بالینی(هراس اجتماعی و دیگر اختلالات اضطرابی) در همه طرحواره های پرسشنامه یانگ به طور معناداری بیشتر از گروه غیر بالینی
(جمعیت عمومی) بود.
دونیک[۱۴۳](۲۰۰۷)، در بررسی طرح واره های شناختی ناسازگار با عنوان حد واسط بین تمامیت خواهی[۱۴۴] ناراحتی و ناراحتی روان شناختی که بر دانشجویان (۳۳=N) انجام داد به این نتیجه رسید که طرح واره های غیر انطباقی اولیه مانند ترس از طرد شدن ، نقص / شرم، وابستگی / بی کفایتی و خویشتن داری ناکافی، حد واسط بین افسردگی و تمامیت خواهی ایجاد شده در فرد از طرف جامعه هستند. ارتباط بین این تمامیت خواهی و اضطراب خطی نبود، طرح واره هایی مانند ترس از طرد شدن، ترس از شکست در پیشرفت، حد واسطی در ارتباط بین تمامیت خواهی تجویز شد، اجتماعی و اضطراب بودند. به علاوه، طرح واره آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری به طور غیرمستقیم از طریق ترس از طرد شدن تأثیر گذار بود.
اویی و بارانوف[۱۴۵](۲۰۰۷)، در پژوهشی خود که «بررسی نتایج اندازه گیری و روان سنجی پرسشنامه طرح واره یانگ» بود بیان کردند که این پرسشنامه، طرح واره مشخصی برای افسردگی پیش بینی می کند، برای مثال، طرح واره های شرم / نقص، خویشتن داری ناکافی، شکست در پیشرفت و انزوای اجتماعی.
لی (۲۰۰۷) در تحقیقاتش بر روی نمونه ای از دانشجویان (۲۳۳N=) به بررسی ۲ مدل فرضی درطرح واره های شناختی که نقش واسطه ای بین کمال گرایی تجویز شده اجتماعی و افسردگی و اضطراب را بازی می کند، پرداخت. در مدل فرضی افسردگی، ترس از رها شدگی، نقص / شرم، وابستگی / بی کفایتی، خویشتن داری / خودانضباطی ناکافی به عنوان متغیرهای واسطه در نظر گرفته شد. مدل فرضی اولیه در این تحقیق تأیید نشد. حتی با ارائه یک مدل تجدید نظر شده ای توسط محقق که در آن، طرح واره رهاشدگی از طریق اثر غیرمستقیم سایر طرح واره ها تحت تأثیر افسردگی قرار گرفته بود.
لاملی و هارکنس (۲۰۰۷) در برسی علائم افسردگی و اضطرابی و طرح واره های ناسازگار اولیه در نوجوانان به رابطه معناداری دست یافتند. اینان در بررسی خود علائم افسردگی را با دو طرح واره انزوای اجتماعی / بیگانگی و فداکاری به صورت معناداری پیش بینی کردند.
الیزابت پومری(۲۰۰۸)، به بررسی ادراک والدین، طرحواره های ناسازگار اولیه و علامت های افسرده ساز پرداخت. مدل های شناختی افسردگی پیشنهاد می کند که طرحواره های منفی در علامت های افسرده ساز نقش مهمی دارند. تجارب اولیه، بخصوص والدین و تأثیر طرحواره های شناختی را در جوانان پیشنهاد
می کنند و همچنین همبستگی این تجارب با افسردگی نشان داده شده است. این مطالعه ارتباط یکسانی را بین گزارشات گذشته والدین و طرحواره های های ناسازگار اولیه که بوسیله جفری یانگ(۱۹۹۹) توصیف شده است و علامت های افسرده ساز را در یک نمونه دانشجویان کشف کرده است. نتایجی که در این تحقیق به میان کشیده شده در ارتباط با یافته ها و تئوری قبلی طرحواره های ناسازگار اولیه بوده است.
در پژوهشی که دوترا و همکارانش[۱۴۶] (۲۰۰۸)، روی طرحواره های اولیه و خودکشی گرا در جمعیتی که دچار آسیب دیدگی مزمن بودند انجام دادند، اثبات گردیده است که پرسشنامه طرحواره یانگ بر طرحواره های ناسازگار جمعیت های بالینی تأکید دارد. این مطالعه از روش پرسشنامه طرحواره یانگ به منظور تحقیق در خصوص طرحواره های ناسازگار ۱۳۷ بیمار دچار آسیب دیدگی مزمن که خواستار درمان روانپزشکی سرپایی بودند و به منظور ارزیابی این که آیا الگوهای معین می توانند با خطر خودکشی در این جمعیت مرتبط باشد، استفاده می نماید. شرکت کنندگان نسخه ای اصلاح شده از پرسشنامه طرحواره یانگ، مقیاس خطایاب پس ضربه ای، مقیاس تجربیات گسستگی و خودآزاری و پرسشنامه اصلاح شده رفتارهای خطر خیز را در پذیرش درمانی تکمیل کردند. همبستگی های معنادار میان بسیاری از مقیاس های پرسشنامه طرحواره یانگ و مقیاس تجربیات گسستگی یافت شد. متغیرهای خطر خودکشی به میزان زیادی با انزوای اجتماعی / از خودبیگانگی، نقص / شرم و شکست در مقیاس های پرسشنامه طرحواره یانگ مرتبط بودند که در عین حال پیشنهاد می نمودند که این الگوها ممکن است افراد را در معرض خطر بالای اندیشه پردازی خودکشی و تلاش برای خودکشی قرار دهد. این نتایج مفاهیم مهمی را برای ارزیابی و درمان بیماران آسیب دیده در معرض خطر، پیشنهاد می نماید.
طی تحقیقی با عنوان طرحواره های ناسازگار، باورهای غیر منطقی و رابطه آنها با مدل ۵ عاملی شخصیت که توسط فلورین ساوا[۱۴۷](۲۰۰۹) انجام شده است. نشان داده شد که ثبات هیجانی(عاطفی) و ناخشنودی، رابطه ای منفی با طرحواره های ناسازگار و باورهای غیر منطقی دارند و این در حالی است که ثبات عاطفی تقریباً رابطه ای منفی با تمام طرحواره ها و باورهای غیر منطقی دارد. همچنین ناخشنودی نیز رابطه ای معکوس با طرحواره های موجود در آسیب شناسی روانی، از جمله بی اعتمادی، بدرفتاری، رهاشدگی، استحقاق و سلطه گری دارد. در این تحقیق به بررسی رابطه بین مدل ۵ عامل شخصیت و برخی طرحواره های ناسازگار و باورهای غیر منطقی پرداخته شده که از طریق ساختار رفتار درمانی شناختی نشان داده شده است(نقل از جنز.سی.تیم[۱۴۸]،۲۰۰۹).
جیسون والکر(۲۰۰۹) طی تحقیقی تحت عنوان «رابطه طرحواره های ناسازگار و افسردگی حاد و مزمن و رفتارهای کمک جو» به این نتیجه رسید که عوامل مؤثر در اجتناب از کمک جویی(در افرادی که در حال تجربه افسردگی هستند)، حضور طرحواره های ناسازگار اولیه است. محاسبه واریانس اضطراب نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه قادر به پیش بینی ۴۷% از واریانس در افسردگی مزمن است. نتایج حاصل از این تجزیه و تحلیل همچنین نشان داد که طرحواره های استحقاق/ بزرگ منشی، وابستگی/ بی کفایتی، کنترل هیجانی، واریانس قابل توجه و منحصر به فرد را با مدل یانگ دارند. طرحواره های ناسازگار اولیه تقریباً ۳۰% از واریانس در افسردگی حاد محاسبه کرده، در حالی که نزدیک به ۵۰% از واریانس در افسردگی مزمن را محاسبه می کند. طرحواره ممکن است نزدیک به دو برابر واریانس در افسردگی مزمن را نسبت به افسردگی حاد به دلیل طبیعت طرحواره ها محاسبه کند. افسردگی حاد یک شرایط کوتاه مدت است که ناپایدار می باشد و منجر به محاسبه واریانس پایین تری برای طرحواره های ناسازگار ولیه می شود. براساس نتایج این پژوهش طرحواره استحقاق/ بزرگ منشی رابطه منفی با افسردگی حاد و مزمن دارد. نتایج همچنین نشان داد که تغییرات قابل توجهی در شما طرحواره ها هنگام مقایسه کسانی که به دنبال کمک هستند و کسانی که نیستند وجود دارد. افراد با طرحواره های ناسازگار اولیه بیشتر، احتمالاً نسبت به کسانی که به دنبال کمک نیستند و یا کمک نمی خواهند، بیشتر درخواست کمک می کنند و یا کمک جو هستند، و این نشان دهنده سطح بیماری است که طرحواره های ناسازگار اولیه با آن درگیرند. هرچه طرحواره هایی که یک فرد دارد، بیشتر باشد احتمال اینکه فرد با مشکلات بیشتری در زندگی خود که وی را بیشتر نیازمند به کمک کند، تقویت می کند.
هالورسن وهمکاران[۱۴۹](۲۰۰۹) با مطالعه ی ۱۴۰ بیمار افسرده ی بالینی و افرادی که تا به حال افسرده نشده اند به تفاوت معناداری در رابطه با طرح واره های ناسازگار اولیه دست یافتند. در مدل رگرسیون این مطالعه طرح وارههای اطاعت / خودکنترلی ناکافی و محدودیتهای مختل، پیشبینی کننده معناداری برای علائم افسردگی بود.
در پژوهشی که توسط کز[۱۵۰](۲۰۰۹)، بر روی ارتباط بهزیستی روان شناختی با طرح واره های نابهنجاری زودرس و خود تفسیری انجام شد، نتایج حاصله نشان داد که داشتن ویژگی های قلمروهای طرح واره با سطوح پایین ابعاد خود محوری یکپارچگی میان فردی و خود محوری متمایز میان فردی مرتبط بودند. به علاوه همبستگی مثبتی میان داشتن ویژگی های قوی قلمروهای طرح واره و افسردگی شدید اثر منفی و اطمینان بخشی وجود داشت ولیکن این ارتباط در مورد اثر مثبت کم بود. از سوی دیگر سطح پایینی از خود تفسیری فرد گردی مربوطه با داشتن ویژگی های بالای قلمروهای طرح واره مرتبط بود. به علاوه در نتیجه این بررسی های یافت شد که خود تفسیری از فردگرایی مربوطه با اثر مثبت بالا مرتبط و با سطح پایین افسردگی اثر منفی و جستجوی اطمینان بخشی پیوسته بود.
هیل[۱۵۱]، گرین[۱۵۲]، آرنوار[۱۵۳]، سیمور[۱۵۴] و مایر[۱۵۵](۲۰۱۰)، پژوهشی با عنوان خودشیفتگی و طرح واره های ناسازگاراولیه انجام دادند. هدف این مطالعه بررسی شباهت ها و تفاوت های طرح واره های شناختی انواع خودشیفتگی بود. این امر از طریق بررسی رابطه شکل های بهنجار و نابهنجار خودشیفتگی و طرح واره های ناسازگار اولیه انجام شد. نتایج، تشابهات مهمی در این روابط (به عنوان مثال، همه ی مقیاس های خودشیفتگی همبستگی مثبتی با طرحواره ی استحقاق داشت). همچنین تفاوت های مهمی(به عنوان مثال، خودشیفتگی آسیب پذیر فقط با طرحواره ی انقیاد همبستگی مثبتی داشت) را نشان داد.
ریجکوبر[۱۵۶] و بوو[۱۵۷](۲۰۱۰)، پژوهشی را با عنوان طرح واره های ناسازگار اولیه در کودکان، توسعه واعتباریابی پرسشنامه ی مربوط به طرح واره ی کودکان بر اساس مدل طرح واره ای یانگ در کودکان بین تا ۸ تا ۱۳ سال انجام دادند. بنابر یافته های پژوهش کودکان طرح واره هایی مشابه نوجوانان و بزرگسالان دارند هر چند بعضی از این طرح واره ها مخصوص کودکان هستند. نهایت این که روابط معناداری بین مقیاس های SCI و مقیاس های مربوط به آسیب شناسی روانی وجود داشت هر چند در مورد دو عامل روابط متضادی دیده شد که نشان می دهد که این طرح واره ها هنوز در سنین اولیه، ناسازگار نیستند.
سوربا[۱۵۸](۲۰۱۰) در پژوهشی دریافت که افسردگی اساسی با افزایش در آسیب پرهیزی و خود فراروی، اما با پاداش اجتماعی ، خود راهبردی و همکاری پایین همبستگی دارد. طبق انتظار، فعالیت پیش پیشانی نقشی قطعی برای ویژگی خود راهبردی دارد، در حالی که فعالیت گیجگاهی آهیانه ای بایستی به ویژه برای ویژگی همکاری ضروری باشد. تصور می شود که هماهنگی فعالیت در قسمت های همسان دو طرف مغز، ضرورت ویژه ای برای تجربه حالت های خلاق و خود فراموشگر مربوط به خود فراروی دارد، نتایج نشان داد که تنها بعد نوجویی است که در افراد افسرده ای اقدام کرده به خودکشی و افراد افسرده اقدام نکرده تفاوت دارد، و باقی ابعاد شباهت نزدیکی به هم دارند.
قنبری، نظیری و برزگر(۲۰۱۲)، نقش واسطه ای طرح واره های شناختی ناسازگار را در ارتباط بین کمال گرایی تجویز شده اجتماعی و افسردگی پیشنهاد کردند که در یک مدل آنالیز شده در نمونه غیر بالینی از ۲۰۰ دانشجو مورد آزمایش قرار گرفت. شرکت کنندگان، مقیاس کمال گرایی چند بعدی هویت و فلت، مقیاس های اضطراب افسردگی و فرم کوتاه پرسشنامه طرح واره یانگ را تکمیل کردند. یافته ها نشان می دهد که، طرح واره شکست، اثر نسبتاً غیر مستقیمی بر طرح واره نقص/ شرم، خویشتن داری / خود انضباطی ناکافی دارد و نقش واسطه ای را در ارتباط بین کمال گرایی تجویز شده اجتماعی و افسردگی بازی می کند.
در پژوهش رنر و همکاران(۲۰۱۲) طرح واره های ناسازگار اولیه فرض شده است که ثابت هستند مانند صفت، باورهای پایدار اساسی اختلالات روان پزشکی عود کننده و مزمن هستند رابطه طرح واره های
ناسازگار اولیه را با شدت علائم افسردگی مطالعه شد و ثبات طرح واره ناسازگار اولیه بر روی یک دوره مبتنی بر شواهد درمان سرپایی طبیعی افسردگی مورد آزمایش قرار گرفت. نمونه این پژوهش شامل درمان (۱۳۲N=) سرپایی افسردگی در درمان تخصصی اختلال خلقی در هلند بود. شرکت کنندگان مقیاس شدت علائم افسردگی و طرح واره ناسازگار قبل و ۱۶ هفته پس از شروع درمان پاسخ دادند. طرح واره های ناسازگار خاص (شکست، محرومیت هیجانی،رهاشدگی / بی ثباتی) به طور قطع با علائم افسردگی مرتبط بود، علاوه بر این، حوزه طرح واره خودگردانی وعملکرد مختل قبل از درمان ارتباط مثبت با علائم افسردگی در طی ۱۶هفته پیگیری، ارزیابی شد. با در نظر گرفتن اینکه حوزه طرح واره ی گوش به زنگی بیش از حد و بازداری به دنبال ارزیابی قبل از درمان ارتباط منفی با علائم افسردگی دارد، می تواند قبل از درمان شدت افسردگی را کنترل کند. در نهایت همه حوزه های طرح واره های ناسازگار اولیه ارتباط معنادار مناسبی در طی درمان برقرار می کنند. نتایج این پژوهش پیشنهاد کرده است که طرح واره های ناسازگار خاص با شدت علائم افسردگی در بیماران افسرده بالینی ارتباط دارند، از این جهت که حوزه های طرح واره های خاص نتیجه درمان را پیش بینی می کنند و طرح وارها در طول زمان حتی بعد از درمان بیماران سرپایی افسردگی، در مقابل تغییر مقاوم هستند.
فصل سوم
روش پژوهش
۳-۱- روش پژوهش
روش تحقیق از نوع همبستگی و پس رویدادی است.
۳-۲- جامعه آماری
جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه افرادی که در سال ۹۳- ۹۲ در یکی از مراکز آموزش عالی استان گیلان مشغول به تحصیل بوده اند که تعداد آنها حدوداً۱۴۲۰۰۰ نفر بوده اند.
۳-۳- روش نمونه گیری و نمونه آماری
افراد شرکت کننده در این پژوهش با روش نمونهگیری طبقه ای تصادفی برگزیده شدند؛ به این ترتیب که ابتدا از فهرست کلیهی مراکز آموزش عالی دولتی و آزاد مستقر در استان گیلان به صورت تصادفی ساده، انتخاب شد. در مرحلهی بعد از فهرست دانشکدهها و خوابگاههای این مراکز، به صورت تصادفی ساده برگزیده شدو در نهایت با مراجعه به دانشکدهها و خوابگاههای انتخاب شده، دانشجویان داوطلب، در فرایند پژوهش شرکت داده شدند. اعضای نمونهی مبنا برای این پژوهش را، بر اساس جدول مورگان، ۵۹۵ تشکیل میدهند که ۱/۷۳ درصد آنها مؤنث و ۲۷ درصد مذکر هستند و از ۱۸ تا۲۴ سن دارند و در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد تحصیل میکنند.
۳-۴- روش اجرا
در فرایند پژوهش پژوهشگر در ساعات صبح به خوابگاه و دانشکده ها وارد شد تا پرسشنامه ها را به آزمودنی ها ارائه دهد. تعداد ۷۰۰ پرسشنامه به دانشجویان خوابگاه ها و دانشکده ها ارائه شد و ۶۰۰ پرسشنامه جمع آوری شد و ۵۹۵ پرسشنامه کامل بود که نشان دهنده افت آزمودنی ها می باشد. همچنین در نیمی از آزمودنیها تست طرحواره اول و داس دوم ارائه شد و در نیم دیگر معکوس، تا اثر ترتیب ارائه پرسشنامه خنثی شود. دلیل اینکه در این پژوهش از آزمون DASS استفاده شد این است که این پرسشنامه از اعتبار و روایی مطلوب برخودار است و هم مقیاس اضطراب و افسردگی و سلامت روان را می سنجد و از طریق آن این امکان فراهم می شود که گروه های مستقل و نامتداخل از افسردگان و مضطربان و بهنجاران را تشکیل داده می شود( یعنی گروه افسرده، افسردگی شان از افسردگی گروه مضطرب بیشتر باشد و گروه مضطرب، اضطرابشان از گروه افسرده بیشتر باشد.
۳-۵- ابزار پژوهش
در این تحقیق از۲ پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات درباره متغیرهای تحقیق استفاده شده است.
الف)پرسشنامه طرح وارۀ یانگ(فرم کوتاه، ویرایش سوم، ۹۰ گویهای):
این پرسشنامه توسط یانگ(۱۹۹۰) ساخته شد. پرسشنامه خود - گزارشی طرح واره های ناسازگار اولیه، دارای ۹۰ ماده است که ۱۸ حیطه از طرح واره های ناسازگار اولیه از قبیل محرومیت هیجانی، رهاشدگی / بی ثباتی، بی اعتمادی / بدرفتاری ، انزوای اجتماعی / بیگانگی، نقص / بی مهری(بی عشقی) شکست درپیشرفت، وابستگی/ بی کفایتی عملی، آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری، گرفتاری، اطاعت، ایثار(فداکاری)، بازداری هیجانی، معیارهای سختگیرانه، استحقاق داشتن/ برتری داشتن، خویشتن داری/ خود انضباطی ناکافی، تحسین/ جلب توجه، نگرانی / بدبینی، خود ـ تنبیهی را اندازه می گیرد. هر آیتم به وسیله مقیاس درجه بندی ۶ تایی نمره گذاری می شود(۱=کاملاً در مورد من نادرست است.۲ = تقریباً در مورد من نادرست است. ۳ = مقداری درست است تا اینکه غلط باشد.۴= اندکی در مورد من درست است.۵= تقریباً در مورد من درست است.۶= کاملاً در مورد من درست است). بنابراین نمره های این پرسشنامه با جمع نمرات ماده های هر مقیاس به دست می آید. به عبارت دیگر هر مقیاس دارای ۵ ماده است که نوع طرح واره ناسازگاراولیه را اندازه می گیرد. کمینه و بیشینه نمره های اندازه گیری طرح واره های ناسازگار اولیه بین ۱تا ۶می باشد، که نمره بالا حاکی از میزان بالای طرح واره های ناسازگاراولیه در آزمودنی ها است. در ایران علاوه بر هنجاریابی فرم کوتاه ویرایش اول (فرم ۷۵ سوالی) توسط آهی و بشارت(۱۳۸۶)، فرم جدید ویرایش سوم( فرم کوتاه ۹۰سوالی) که در این تحقیق استفاده شده، توسط یوسفی، اعتمادی، بهرامی و همکاران(۱۳۸۷) روایی و اعتبار پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه بر روی یک نمونه ۵۷۹ نفری در دو مرحله (مرحلۀ اول۳۹۴ و مرحلۀ دوم ۱۸۵) بررسی شد. در این بررسی اعتبار پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه با بهره گرفتن از دو روش آلفای کرونباخ و دو نیمه کردن درکل نمونه به ترتیب(۹۱/۰ و ۸۶/۰)، در دختران(۸۷/۰ و ۸۴/۰) و در پسران(۸۴/۰، ۸۱/۰) بود(یوسفی، اعتمادی، بهرامی و همکاران،۱۳۸۷).
ب) مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس(DASS)- فرم بلند؛ ۴۲ گویهای: مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس DASS در سال ۱۹۹۵ توسط لاویبوند و لاویبوند تهیه شد. این مقیاس دارای دو فرم است. فرم کوتاه ۲۱ عبارت است که هریک از سازه های روانی « افسردگی ،«اضطراب» و « استرس» را توسط ۷ عبارت متفاوت، مورد ارزایابی قرار می دهد. فرم بلند آن شامل ۴۲ عبارت است که هریک از ۱۴ عبارت یک عامل یا سازه روانی را اندازه گیری می کند. فرم کوتاه ۲۱ عبارتی توسط صاحبی و همکاران(۱۳۸۴) برای جمعیت ایرانی اعتباریابی شده است.