۵. در کشورهای در حال توسعه سالمندان معمولاٌدر خانوادههای گسترده، که چند نسل را در بر میگیرد زندگی می کنند و تعداد سالمندانی که تنها به سر میبرند نسبت به کشورهای پیشرفته کمتر است.
۶. از آنجا که در کشورهای در حال توسعه نظامهای حمایت اجتماعی آنقدر وسیع نیستند تا همه سالمندان را پوشش دهند، خانواده مهمترین پشتوانه و بهترین منبع حمایت مالی و اجتماعی و معنوی برای سالمندان محسوب می شود.
با توجه به تفاوتهای ذکر شده، کشورهایی با شرایط کشور ما نمی توانند در مورد رسیدگی به مسئله پیر شدن جمعیت، از کشورهای توسعه یافته تقلید کرده و بر اساس شیوه های آنان برنامه ریزی نمایند. زیرا شرایط و نیازهای ما متفاوت بوده، از همین رو سیاستها و برنامه ریزیهای متفاوتی نیاز میباشد(۳، سایت اینترنتی تبیان و ویسول و همکاران، ۱۹۹۰).
۱۴٫۲٫ تغییرات مربوط به پیری
۱٫۱۴٫۲٫ پیری و ثبات در بدن[۴۲]
لینانا[۴۳] و همکارانش (۱۹۸۹) سالمندی را به عنوان یک روند زیستی همراه با کاهش پیش رونده در عملکرد اکثر دستگاههای بدن که در نهایت منجر به ناتوانی در برآوردن نیازهای بدن در ادامه زندگی می شود توصیف کرده اند. کاهش ظرفیت عملکردی بدن را میتوان به کاهش پیشرونده سلولهای فعال بافتها در اثر بالا رفتن سن نسبت داد. در شرایط طبیعی مکانیزمهای ثبات بدن در پاسخ به تغییرات محیطی اعم از محیط داخل یا خارج بدن به حالت ثابت باقی میماند. بالغین جوانتر در تمام اعضای بدن خود دارای یک ظرفیت ذخیره عملکردی هستند ولی با افزایش سن این ظرفیت بتدریج از دست میرود.
این روند آهسته و تدریجی اتفاق میافتد به گونه ای که در افراد سالمند در شرایط استراحت اکثر اعمال فیزیولوژیک کاملا به میزان کافی انجام میشوند. وقتی که فرد مسن در معرض یک استرس فیزیولوژیک مثل عفونت، تغییرات شدید دما یا ورزش سنگین قرار میگیرد، این کاهش در ذخیره عملکردی سبب می شود که مکانیزمهای ثبات بدن جهت برقراری وضعیت ثابت در بدن فرد کمتر موثر باشند در این حال انحراف از حالت تعادل بدن بیشتر و بازگشت به آن طولانیتر خواهد بود. در سالمندان اختلال تعادل آب و املاح که منجر به دهیدراتاسیون میگردد، یک مشخصه شایع بیماریهای حاد است. این حالت تا حدی مربوط به تغییرات زیر که ناشی از سالمندی است میباشد:
- کاهش کل آب بدن از دست رفتن نفرونهای کلیه که منجر به عدم توانایی در تغلیظ ادرار می شود.
- از بین رفتن حس تشنگی حتی در صورت وجود دهیدراتاسیون در شرایط تغییرات شدید دمایی، اختلال پاسخ برای ایجاد ثبات بدن منجر به اشکال در کنترل دمای درونی بدن و افرایش خطر هیپو یا هیپرترمی می شود. به هنگام تغییر وضعیت از حالت خوابیده به ایستاده کاهش فعالیت گیرندههای فشار[۴۴]، سبب کاهش فشار خون وضعیتی[۴۵] و افزایش خطر زمین خوردن می شود. در نهایت مرگ زمانی اتفاق میافتد که بدنبال ناتوانی دستگاههای بدن، ظرفیت عملکرد بدن به حدی کاهش یافته است که نگهداری ثبات بدن دیگر امکان پذیر نیست. این اتفاقات عموما در سنین بالای سالمندی محتمل هستند (ویسول و همکاران، ۱۹۹۰، الکساندر، ۱۳۷۹ و اسماعیلی، ۱۳۸۲).
۲٫۱۴٫۲٫ ساختمان و وضعیت بدن
یک انسان بالغ بعد از سن ۴۰ سالگی به ازای گذشت هر ۲۰ سال از عمر، ۵/۱ سانتی متر از طول قدش کاسته می شود. تظاهرات واضح که ناشی از تداخل بسیاری از عوامل همچون سن، جنس، نژاد و محیط زندگی هستند در دهه پنجم زندگی اتفاق میافتند. به موازات کاهش قد استخوانهای بلند ظاهری غیر متناسب از نظر طولی پیدا می کنند. ضخامت دیسکهای بین مهرهای به خاطر دهیدراتاسیون کاهش مییابد که این خود نیز سبب کوتاهی تنه میگردد. بسیاری از افراد خیلی پیر وضعیت خمیده به خود گرفتهاند به این شکل که لگن و زانوهای آنها تا شده، بازوها از محل آرنج خم گردیده و در سطح بالاتر از تنه نگه داشته میشوند. این تغییرات به خاطر کاهش انعطاف پذیری رباطها است. برای برقراری ارتباط چشمی در پیران سر به طرف عقب خم می شود به طوری که به نظر میرسد فرد در حال جلو آمدن میباشد. علاوه بر این عرض شانه به علت کوچک شدن توده عضلانی و چروکیدگی عضلات دلتوئید و آخرومی، کاهش مییابد. همچنین طول شکم هم کاهش یافته است. همه اینها سبب ایجاد ظاهری می شود که تصور میگردد فرد باید کمی از دو انتها به صورت طولی کشیده شود. باید در نظر داشت که این تغییرات به خاطر عوامل متعدد مثل عوامل اسکلتی، عضلانی، بافت زیر جلدی، تغییرات چربی زیر پوست است و فعالیت مداوم می تواند سبب ممانعت از پیشرفت این شرایط گردد.
مغز استخوان به طور متناوب دچار ساخت و ساز و برداشت است. عدم تعادل در این روند به صورتی که برداشت از آن بیشتر و رسوب کلسیم در آن کمتر باشد، مشخصه پیری استخوان است. تغییرات ساختمان و وضعیت بدن عمدتا به علت کاهش کلسیم در استخوانها در طی روند تحلیل غضروفها و عضلات اتفاق میافتد. این تغییرات می تواند سبب ایجاد خمیدگی در قسمت های تحتانی ستون فقرات، لوردوز(کاس پشتی)، کیفوز(گوژ پشتی)، قوز در پشت و نیز کوتاهی قد در افراد پیر گردد. خالی شدن بیش از حد استخوان از مواد معدنی تشکیل دهنده آن پوکی استخوان یا استئوپوروزیس را بوجود می آورد. این نوع تحلیل در خانمها ۴ برابر بیش از آقایان شایع است که در خانمهای پیر بدنبال کاهش سطح استروژن خون بوجود می آید. تداوم استفاده از عضلات و بکارگیری استخوانها (مثلا با بهره گرفتن از راه رفتن) می تواند این روند را آهستهتر نماید.
تحلیل استخوانی می تواند منجر به بد چفت شدن فکها و دندانها در هنگام جویدن و بدنبال آن احساس درد هنگام جویدن و گاز گرفتن گردد. کاهش غلظت مواد معدنی استخوانها بر روی استخوان فکها و خصوصا استخوان آلوئولار فک پایین (به خصوص در افراد فاقد دندان) نیز تاثیر می گذارد. از بین رفتن غضروف زمینهای سبب کاهش فضای بین مهرهای می شود. وضعیت بدن به صورت خمیده به جلو ناشی از کوچک و چروک شدن توده عضلانی است.
مشخص شده است که کم استفاده کردن که به عنوان آتروفی عدم استفاده شناخته میشود، علت اصلی کاهش توده عضلانی در سالهای آخر طول عمر است. یک کاهش پیشرونده بافت عضلانی هم در تعداد و هم در قطر تارهای عضلانی اتفاق میافتد. این مطلب با ظاهر شدن شیارهایی در استخوانهای بلند دست و پیدا شدن ظاهری شل در قسمتهای تحتانی ساق پا مشخص می شود. آتروفی در اندامهای تحتانی به خاطر محدودیتهایی که فرد خودش ایجاد می کند، بیشتر است.
کشش یا قوام عضلانی برخی از گروه های عضلات به طور ثابت بعد از ۳۰ سالگی کاهش مییابد. علل احتمالی شاید به خاطر از دست رفتن اعصاب منتهی به این عضلات و نیز کاهش اجزای عصبی نخاعی حسی و حرکتی به عضلات باشد. سلولهای عصبی در نخاع بعد از سن ۸۰ سالگی از دست میروند. ۶۵ تا ۸۵ درصد قدرت و بنیه افراد نسبت به حداکثر توان در ۲۵ سالگی از دست میرود.
رباطها، تاندونها و مفاصل، شواهد چسبندگی سلولی را در طی زمان نشان می دهند که منجر به سفتی و کاهش انعطاف پذیری آنها و افزایش خطر پارگی شان می شود. غضروفهای فرسوده در اطراف مفاصل که به خاطر خم کردنهای مداوم در طی سالها بوجود آمدهاند به همراه جدا شدن قطعاتی از آنها و سرگردان شدن شان در مفصل و نیز کاهش مایع نرم کننده در مفاصل میتوانند منجر به حرکات آهستهتر و دردناکتر مفاصل شوند. حدود عضلانی واضحتر میشوند و ضخامت چینهای پوستی که شاخصی برای اندازه گیری چربی زیر جلدی است، خصوصا در ناحیه جلوی بازو با افزایش سن کاهش مییابد. خانمهای بالای ۴۵ سال بتدریج متوجه میشوند که چینهای پوستی پشت دستشان از بین میرود حتی اگر مختصری افزایش وزن هم داشته باشند. نواحی مانند ناف، عانه و کمر چنین تغییراتی را نشان نمیدهند.
۳٫۱۴٫۲٫ از بین رفتن خاصیت ارتجاعی بافت
الیاف کلاژن و الاستین در عین حالی که با یکدیگر تداخل پیدا می کنند به طور فزایندهای نازک و غیر ارتجاعی میگردند. این کاهش انعطاف پذیری و ضخامت پوست سبب چروکیدگی میگردد. سایر عواملی که در چروکیدگی نقش دارند شامل کاهش رطوبت داخل سلولهای پوستی، کاهش توده عضلانی و اسکلتی و توزیع مجدد چربی زیر جلدی هستند. خاصیت ارتجاعی، ثبات عروق خونی خصوصا شریانها را متاثر میسازد. با افزایش سن الیاف ارتجاعی از هم جدا شده، کش آمده و قطعه قطعه میشوند. کلسیمی که از استخوان خارج شده است در عروق رسوب می کند. این تغییر شیمیایی و آناتومیکی قطر شریانهای اصلی را کاهش داده منجر به افزایش فشار سیستولی میگردد. جریان خون در اندامهای مختلف نامتعادل می شود. اگرچه در عروق کرونر قلب و مغز جریان خون تغییر اندکی مینماید ولی پرفوزیون کبد و کلیه کاهش شدیدی در خون رسانی به این دو عضو را نشان میدهد. کاهش جریان خون کبد تا % ۳۵ سبب کاهش %۵۰ اندازه کبد میگردد. جریان خون کلیهها به ازای هر دهه تا %۱۰ کاهش مییابد. با افزایش سن مقاومت محیطی به خاطر آترواسکلروز منجر به افزایش بیشتر فشار خون دیاستولی می شود. در بعضی از نقاط جهان مثل اتیوپی، دهلی و نواحی از کنیا ارتباطی بین سن و فشار خون سیستولی مشخص نشده است.
۴٫۱۴٫۲٫ ترکیب بدن
وزن بدن به علت کاهش توده بدن (شاخص توده عضلانی) و کاهش آب بدن (%۶۰-۵۴ در مردان و % ۵۲-۴۶ در زنان) تغییر می کند. در همین زمان متابولیسم پایه احتمالا به علت کاهش بافت عضلانی افت می کند. میزان کاهش در سالهای بعد سریعتر می شود و در مردان بیشتر از زنان است. بعد از میانسالی وزن خالص بدون چربی به طور مشخص با افزایش سن کاهش و چربی زیر جلدی در نواحی بالای رانها افزایش مییابد. اندازه دور شکم به علت بزرگی یا پایین افتادگی اعضای داخل شکم زیاد می شود. در یک مطالعه مقطعی نشان داده شد که وزن کلی چربی بدن نسبتا ثابت میماند. در اندامها قطر دور بازو و دور ساق پا به علت از دست رفتن بافت عضلانی و نه چربی کاهش مییابد. آب خارج سلولی نیز نسبتا ثابت میماند. از سن ۳۰ سالگی تا ۷۰ سالگی سدیم داخل سلولی حدود % ۲۰بیشتر می شود. ماتریس بین سلولی (کلاژن و الاستین) در هم تنیده شده، منجر به کاهش خاصیت ارتجاعی آن می شود. غلظتهای داخل سلولی پروتیینهای ساختمانی، آنزیمها و اجزای کروموزومی شامل دی ان آ[۴۶] و آر ان آ[۴۷] تغییر مییابند. لیپوفوشین یک رنگدانه آلی در سیستم عصبی و سایر بافتهایی که تجدید نمیشوند (مثل قلب) افزایش مییابد.
۵٫۱۴٫۲٫ تغییرات قلب
تغییرات زیادی در قلب سالمند اتفاق میافتد ولی مشخص کردن این نکته که آیا این تغییرات به علت تغییرات فیزیولوژیک طبیعی، تغییر در شیوه زندگی و یا پاتولوژیک میباشد مشکل است. اتفاق نظر وجود دارد که تغییرات زیر مشخصه تغییرات سالمندی طبیعی است.
فیبروز بینابینی و در هم تنیده شدن الیاف کلاژن منجر به کاهش خاصیت ارتجاعی عضله قلب می شود. با افزایش تجمع پروتیینهای تغییر یافته، لیپوفوشین و آمیلویید در سلولهای عضله قلب قابلیت حرکت عضله قلب بیشتر کاهش مییابد. علیرغم این تغییرات، یک مطالعه بر روی ۷۰۰۰ قلب اتوپسی شده انسان شواهدی دال بر تحلیل اندازه کلی قلب نشان نداد. در افراد ۹۰-۷۰ سال کلسیفیه و فیبروزه شدن لتهای دریچه میترال و آئورت مشاهده شده است. سفت شدن لتهای دریچهها می تواند منجر به ایجاد سوفلهای سیستولی شود. در داخل قلب اندازه دهلیزهای راست و چپ افزایش و اندازه بطن چپ کاهش مییابند. در بافت هدایتی قلب از دست رفتن سلولی سبب می شود که ضربان قلب در طی استراحت تغییر نکرده ولی پاسخ به فعالیت آن بیش از حد طبیعی باشد. به صورت متناقض اگر چه یک کاهش در حداکثر ضربان قلب با افزایش سن ایجاد می شود.
کاته کولامینها و سایر آنزیمها اثر نیرو و سرعت انقباضهای قلب را تحت تاثیر قرار میدهند. سطوح کاته کولامینها در سالمندان کاهش مییابد و فاصله بین انقباضها طولانی تر، نیروی قلب ضعیفتر و انرژی مورد نیاز قلب افزایش مییابد. حداکثر مصرف اکسیژن در مردان و زنان کاهش یافته و حتی بعد از فعالیت جنسی نیز ثابت میماند. کاهش برون ده قلب در حین استراحت در مردان سالم ۲۰-۹۰ ساله در حالت خوابیده به پشت اتفاق میافتد ولی وقتی که صاف مینشینند همان مقدار قبلی است. این تغییر ممکن است به خاطر عملکرد رفلکسهایی باشد که سبب افزایش برون ده قلب به هنگام پمپ کردن بر خلاف جاذبه میشوند. کاهش قدرت انقباضی، کم بودن برون ده قلب (گرچه این حالت هم اکنون مورد شک است) و کاهش تحریک آنزیمی همگی باعث میشوند که قلب با توان پایینتر عملکردی و مصرف بیشتر انرژی نسبت به نیاز زمان جوانی پاسخ دهد.
اگر چه تغییراتی که تا به حال توضیح داده شد یک اثر کاهشی روی عملکرد قلب دارد راههای جبرانی نیز وجود دارند. قلب سعی می کند کاهش قدرت انقباضی را با تاخیر در پر شدن زمان دیاستول و افزایش فاز استراحت جبران نماید. علاوه بر این اگرچه در افراد سالمند افزایش برون ده قلب با ورزش ممکن است زیاد نباشد، اما میتوان تا حدی به این مهم از طریق آموزش آنان دست یافت. در سالمندان کم تحرک با آموزش ورزش جذب اکسیژن افزایش پیدا می کند اما نه به اندازه افراد جوان. اگرچه این تغییرات به طور واضح قابل مشاهده نیستند، اما پرستار فرد سالمند باید از آنها و اهمیت نقششان در وضعیت سلامتی سالمندان به منظور تشویق آنان به یک روش زندگی سالم آگاه باشد (الکساندر، ۱۳۷۹و ۶۴ و ۶۶ ).
۱۵٫۲٫ سالمندی در زنان
دگرگونی روانی ناشی از سالمندی و یائسگی از احساس تغییر و فقدان سرچشمه میگیرد و حتی در یک زن طبیعی هم می تواند واکنش سوگ را پدید بیاورد که گاهی تمایز آن از افسردگی شدید دشوار است. در زنان که زمینه و سابقه اختلال روانی دارند، تغییر و فقدان به عنوان استرس آور شدید موجب تظاهر آسیب شناسی روانی نهفته آنان میگردد.
بحرانهای زیستی-روانی زندگی یک زن که با آغاز قاعدگی شروع می شود و با آبستنی و زایمان تداوم مییابد، با قطع قاعدگی در دوران یائسگی به اوج خود میرسد. اما یائسگی چیزی فراتر از فقدان توانایی باروری در اثر قطع قاعدگی و کاهش استروژن است. یائسگی متضمن دست کم سه نوع دگرگونی است: زیستی، روانی و اجتماعی. موهای خاکستری و پوست پرچین و چروک، تنها نماینده فیزیکی انتقال از مرحله ای به مرحله دیگر زندگی است که مستلزم سازگاری دوباره روانی و اجتماعی است. دگرگونی روانی ناشی از سالمندی و یائسگی از احساس تغییر و فقدان سرچشمه میگیرد و حتی در یک زن طبیعی هم می تواند واکنش سوگ را پدید بیاورد که گاهی تمایز آن از افسردگی شدید دشوار است. در زنان که زمینه و سابقه اختلال روانی دارند، تغییر و فقدان به عنوان استرس آور شدید موجب تظاهر آسیب شناسی روانی نهفته آنان میگردد. یائسگی در چهل درصد از زنان بدون هیچ عارضه چشمگیری پذیرفته می شود، اما ده تا پانزده درصد زنان به اندازهای در اثر یائسگی دچار مشکل میشوند که باید به پزشک مراجعه کنند. در حدود نیمی از زنان هم بین این دو گروه جای دارند و مشکلات خفیف تا متوسط پیدا می کنند. گذشته از برخی عوارض جسمی ناشی از کاهش استروژن، افسردگی، خود- بیمارانگاری (هیپوکوندری)، واکنشهای بدگمانی(پارانویید)، واکنشهای اضطرابی و خودکشی در زنان یائسهای که زمینه اختلال روانی را داشته اند، شایع است که هر یک نیاز به درمان ویژه روانپزشکی دارد (سایت اینترنتی سالمند، ۱۳۸۶ و ۶۷ و سایت اینترنتی تبیان).
۱۶٫۲٫ ورزش و سالمندان
از سن ۴۰ سالگی به بعد، انسان به علت تحلیل رفتن نیروهای عضلانی خود (%۴۰) بتدریج دچار عارضههای جسمانی میگردد و این مساله، کاهش جنبش پذیری مفاصل، انعطاف پذیری عضلات، دفرمیتی ستون فقرات، شل شدن عضلات، پوکی استخوان، عوارض مفصلی و کاهش شدید در میزان فاکتورهای آمادگی جسمانی(مانند قدرت، سرعت، استقامت عمومی، تعادل و. . . ) در پی دارد. تمامی این عوامل، سالمند را به یک فرد بی حوصله، بی تحرک و منزوی تبدیل می کند. موارد زیر از جمله تاثیرات مثبت فعالیتهای بدنی و ورزش بر افزایش میزان آمادگی جسمانی میباشند:
استقامت قلبی-ریوی را افزایش میدهد.
قابلیت ارتجاعی عضلات را افزایش میدهد.
دامنه حرکتی مفاصل و جنبش پذیری آن را توسعه میدهد.
باعث حفظ تونوس عضلانی در سنین بالا می شود.
تاثیر بسزایی در حفظ شکل استخوان بندی ستون مهرهها دارد.
ضعفهای جسمانی از قبیل کیفوز، لوردوز، اسکلیوز، دیسک و. . . را معالجه می کند.
امروزه همچنان که میدانید همه جا سخن از ورزش، تغذیه خوب و اثر آن در تندرستی و سلامتی و طول عمر است. این پرسش برای سالمندان اکثراً پیش می آید که آیا ورزش برای آنان هم ضروری است و به ویژه اینکه چگونه ورزشی را باید انجام دهند و پرسش دیگر این است که آیا به طور کلی ورزش برای سالمندان خطری در بر دارد یا نه؟ و گاهی هم درست بر عکس این اتفاق میافتد که سالمندان بیش از آنچه برایشان لازم است و در توان آن هاست میخواهند فعالیت بدنی داشته باشند و این خود برایشان چندان سودمند نخواهد بود.
همچنین طول عمر افرادی که تمرینات ورزشی مناسبی دارند، بیشتر از افراد غیر ورزشکار است. سن بیولوژیکی افراد ورزشکار (در ورزشهای سبک) کمتر از افراد غیر ورزشکار است. بنابراین اینگونه افراد از نظر ظاهری نیز افرادی شاداب و جوانند. یک علت طول عمر ورزشکاران، مقاومت بدنی آنان در مقابل بیماریهای عفونی است (نیمن، ۱۳۸۳و سایت اینترنتی سالمند ۱۳۸۶ و اسماعیلی، ۱۳۸۲).
۱٫۱۶٫۲٫ سازگاریهای فیزیولوژیکی ناشی از تمرین استقامتی
تمرین استقامتی موجب برخی سازگاریهای فیزیولوژیکی مانند افزایش آنزیم های اکسایشی، چگالی مویرگی، تعداد میتوکندری، توان هوازی بیشینه و کارایی دستگاه قلبی عروقی می شود که بهبود و حفظ فعالیتهای هوازی بلندمدت را در پی دارد. به نظر میرسد انجام تمرین استقامتی هیچ تاثیری بر افزایش حجم عضلانی نداشته باشد اما باعث کاهش اندازه تارهای عضلانی می شود. در اثر تمرین استقامتی همچنین، غدد چربی زیر پوست، نسبت دور کمر به باسن، شاخص توده بدنی، توده کل بدن، توده چربی و درصد چربی بدن کاهش مییابد (مک گلاین، ۱۳۸۲).
۲٫۱۶٫۲٫ تاثیر ورزش در وضعیت جسمی زنان
علاوه بر اثرات مفید ذکر شده که به طور مشترک در زنان و مردان ورزشکار وجود دارد، اثرات اختصاصی برای زنان ورزشکار به شرح ذیل است:
زنان ورزشکار در مقایسه با زنان غیر ورزشکار کمتر دچار دردهای دوره قاعدگی میشوند.
سرطان سینه در زنان فعال کمتر از زنان غیر فعال است.
زنان فعال (با ورزشهای مناسب) به دلیل فعالیت جسمانی و آمادگی اسکلتی عضلانی کمتر دچار کمردرد میشوند.
زنان ورزشکار دچار نرمی و پوکی استخوان نمیشوند (سایت اینترنتی تبیان).
۱۷٫۲٫ ورزش پیاده روی
اعتماد مشتری
۱۴-۱۲
۵
وفاداری مشتری
۱۶-۱۵
۳-۴)روایی و پایایی ابزار اندازه گیری
هر آزمونی باید دارای پایایی و روایی باشد تا قابل اعتماد بوده، راهنمای خوبی در تصمیم گیریهای مسئولان سازمان باشد. یکی از شرایط مهم برای اینکه آزمون، وسیلهای مطمئن برای پیش بینی باشد این است که قابل اعتماد و اطمینان و دارای ثبات باشد (سعادت؛۱۴۶:۱۳۸۶).
۳-۴-۱)روایی
منظور از روایی آن است که آیا ابزار اندازه گیری می تواند خصیصه و ویژگی که ابزار برای آن طراحی شده است را اندازه گیری کند یا خیر؟ موضوع روایی از آن جهت اهمیت دارد که اندازه گیریهای نامناسب و ناکافی می تواند هر پژوهش علمی را بیارزش و ناروا سازد (خاکی؛ ۲۴۴:۱۳۸۸).
آزمونهای روایی را میتوان در سه گروه گسترده دستهبندی نمود: روایی محتوا، روایی وابسته به معیار و روایی سازه. در این تحقیق از روش روایی محتوا استفاده شده است. روایی محتوا اطمینان میدهد که ابزار مورد نظر به تعداد کافی پرسشهای مناسب برای اندازه گیری مفهوم مورد سنجش را در بردارد. یعنی، روایی محتوا نشان میدهد که ابعاد و عناصر یک مفهوم تا چه حد تحت پوشش دقیق قرار گرفته است (سکاران؛ ۲۲۳:۱۳۸۹). در این تحقیق سوالات پرسشنامه متناسب با مبانی نظری و بر مبنای تحقیقات مشابه دیگر و با توجه به جزییات هر کدام از متغیرها تعریف شده و با اساتید و متخصصان امر در رابطه با سوالات پرسشنامه تبادل نظر و بررسی صورت گرفته است و پرسشنامه اصلی بعد از مرحله تدوین، توزیع شده است. لذا روایی سوالات از نظر محتوای آنها تأیید شده است. در واقع روایی محتوایی به این مطلب اشاره می کند که نمونه سؤالهای موجود در یک آزمون تا چه حد معرف کل جامعه سؤال های ممکن است که میتوان از محتوا یا موضوع مورد نظر تهیه کرد. هرچه آزمون از این لحاظ بهتر باشد، دارای روایی بیشتری است.
۳-۴-۲) پایایی
آنچه در این تحقیق جهت محاسبه ضریب پایایی استفاده شده است. استفاده از ضریب آلفای کرانباخ میباشد. چرا که تقریباً در همه موارد، آلفای کرانباخ را میتوان شاخص کاملاً مناسب برای اعتبار و هماهنگی درونی به کار برد (سکاران؛۲۲۹:۱۳۸۹).
از همین رو با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS به محاسبه این مقدار پرداخته شده است. فرمول استفاده شده به شکل زیر می باشد:
Si2
n
-۱ α =
St2
n-1))
که در آن:
n تعداد سوالات آزمون واریانس سوال iام واریانس کل آزمون
بعد از تایید نهایی، پرسشنامه در بین مشتریان ویژه شعب بانک ملی استان گیلان پخش شد. سپس نتایج آن با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS و LISREL تجزیه و تحلیل شد. که نتایج، بصورت زیر میباشد.
جدول ۳-۲: آلفای کرانباخ
متغیرها
α کرانباخ
تعداد سوالات
سفارشی سازی خدمات
کیفیت ادراک شده
رضایت مشتری
اعتماد مشتری
وفاداری مشتری
۸۱۲/۰۱
۸۲۷/۰
۸۲۷/۰
۸۳۴/۰
۸۳۳/۰
۳
۵
۳
۳
۲
۱- محل کار
۲- رفت و آمد
۳- وظایف خانگی
۴- اوقات فراغت (گزارش جهانی سلامت[۶۹]، ۱۳۸۱).
انجام فعالیت بدنی مناسب در بیشتر روزهای هفته به طور اساسی می تواند موجب کاهش خطر مرگ ناشی از بیماری های قلبی و کاهش عوامل خطر سرطان، دیابت نوع دوم و فشار خون بالا شود و همچنین سبب بهبود متابولیسم گلوکز، کاهش چاقی و کاهش زمان انتقال دوره ای و افزایش سطح آنتی اکسیدان ها می گردد و موجب بهبود سلامت عضلات و استخوان ها، کنترل قد و کاهش علائم افسردگی می شود. افزایش سلامت روانی، کاهش استرس، اضطراب و افسردگی، کمک به پیشگیری یا کنترل مشکلات رفتاری در جوانان مانند: سیگار کشیدن، مصرف الکل یا سایر مواد مخدر، رژیم غذایی ناسالم، پرخاشگری و رفتارهای خشونت آمیز، از مزایای دیگر فعالیت بدنی مناسب است (سازمان بهداشت جهانی[۷۰]، ۲۰۰۳ و مورو[۷۱]و همکاران، ۲۰۰۴).
فعالیت بدنی از اولویت های سلامت عمومی می باشد. فعالیت بدنی کافی و منظم از عوامل اصلی حفظ و ارتقای سلامت در سراسر دوره ی زندگی است (سایت سازمان بهداشت جهانی[۷۲]). افزایش فعالیت جسمانی در اوقات فراغت بر افزایش سلامت روانی مردان تأثیر مثبتی دارد (وندل[۷۳] و همکاران، ۲۰۰۴). فعالیت بدنی یکی از پیش شرط های اصلی رشد و سلامتی و پایه و اساس یک زندگی سالم و شاداب است که در ایجاد آرامش روانی و رشد بالقوه ی عادات و نگرش های مثبت در زندگی نقشی به سزا دارد. فعالیت بدنی عبارتست از هر گونه تحرک بدنی که مستلزم هزینه ی انرژی باشد (سینها[۷۴] و همکاران، ۲۰۰۲).
نتایج تحقیقات انجام شده در زمینه ی فواید فعالیت های بدنی نشان می دهد که انجام فعالیت های بدنی منظم و داشتن سبک زندگی فعال، از اجزای اصلی حفظ و بهبود سلامت جسمی و روانی در جامعه است (جیمز و هیل[۷۵]، ۲۰۰۵). افرادی که به فعالیت های ورزشی می پردازند، کمتر دچار اضطراب و افسردگی می شوند، مشکلات جسمی و روحی کمتری از خود نشان می دهند و در مقایسه با افرادی که به این فعالیت ها نمی پردازند از سلامت بیشتری برخوردار هستند (تورلیندسون[۷۶] و همکاران، ۱۹۹۰).
به هرگونه فعالیت جسمانی که توسط سیستم عضلانی- اسکلتی تولید شده و نیاز به مصرف انرژی دارد، فعالیت بدنی گفته می شود (سازمان بهداشت جهانی[۷۷]، ۲۰۰۳). لارسون[۷۸] معتقد است، فعالیت بدنی یک نظام اصلی است که همه نظام های فرعی دیگر را زیر پوشش خود دارد. وی فعالیت بدنی را تکامل یافته اصطلاح هایی چون تمرین بدنی و فرهنگ بدنی در گذر تاریخ می داند (فتحی، ۱۳۸۸). فعالیت بدنی در رشد و نگهداری سیستم های ارگانیک مؤثر است. با فعالیت های جسمانی اندام های بدن به طور مرتب و منظمی کار می کنند و به مرور باعث توسعه و رشد حرکت و کنترل مغزی و عصبی- عضلانی بهتر حرکات می شوند و در ادامه حرکات زائد و غیر ضروری کمتر شده و در نتیجه هماهنگی مهارتی بهبود می یابد. بنابراین فعالیت بدنی، فرد را در روند تکامل پیش خواهد برد؛ به طوری که او به عنوان یک موجود سالم و شاد، قابلیت بهتری برای انجام وظایف روزمره ی زندگی کسب خواهد کرد. فعالیت های جسمانی و ورزش باعث رشد انسان ها در ابعاد جسم و روح می گردد؛ لذا توجه به این پدیده مورد توجه بسیاری از جوامع، جهت استفاده در سطح کلان قرار گرفته است (آبکار، ۱۳۸۵).
یکی از اهداف مهم اجتماعی تربیت بدنی و فعالیت های بدنی، حفظ سلامت اجتماع به واسطه سلامت فردی است. به گونه ای که از مجموع اعضای سالم و تندرست، جامعه ای سالم به وجود آید و زمینه ی مساعدی برای ایجاد شرایط زندگی بهتر، کاهش میزان انحرافات اجتماعی و کسب شادابی و نشاط عمومی اعضای خود را مهیا کند. بنابراین، شیوه ای که اعضای جامعه بر اساس آن اوقات فراغت خود را سپری می کنند، اهمیت اجتماعی بسیار دارد. یعنی کیفیت برنامه ریزی و طراحی برنامه های مربوط به تفریحات سالم اجتماعی، برای پر کردن اوقات فراغت اعضای جامعه ابزاری ارزشمند در راستای تحقق اهداف اجتماعی تربیت بدنی محسوب می شود و توجه ناکافی یا جدی نگرفتن اوقات فراغت اعضای جامعه، به ویژه در میان جوانان، زمینه مستعدی برای بروز رفتارهای ناهنجار مانند بی بند و باری، اعتیاد یا سایر فعالیت هایی که به نوعی مغایر با معیارهای اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه است فراهم می کند. همچنین برای جلوگیری از انحراف تفکر نسل جوان به سوی جاذبه های غیر واقعی و تأمین سلامتی اجتماع، پرداختن به ورزش و فعالیت بدنی، پدیده ی اجتماعی مفیدی است و داشتن اوقات فراغت کافی و برنامه ریزی و تهیه امکانات مورد نیاز برای تفریحات سالم اجتماعی بسیار مهم است. ورزش و فعالیت های بدنی در سنین بزرگسالی، خواه در جهت افزایش قوای جسمانی و بدنی یا روانی- اجتماعی- عاطفی باشد و خواه به منظور توسعه ی میزان آگاهی ها و یادگیری، به صورت کاملاً هدفدار طراحی می شود؛ چرا که امروزه تربیت بدنی و ورزش بخش مهمی از برنامه های کلی تربیتی نسل جوان را تشکیل می دهد و در هر جنبه و زندگی انسان یعنی کیفیت و کمیت، آثار جهانی فردی و اجتماعی مشاهده می شود. حفظ تندرستی، آمادگی های دفاعی، کسب نشاط و توجه به بهداشت فردی و اجتماعی برای آماده سازی نسل جوان مهم و ضروری است که این مهم، از طریق توسعه ی دانش و مهارت های حرکتی، تقویت قوای جسمانی، فعالیت در جنبه های روانی، عاطفی و اجتماعی ورزش و لذت بردن از برنامه های مختلف ورزشی سالم به دست می آید (محرم زاده، ۱۳۸۴).
جوانان هر کشوری آینده سازان آن کشور به شمار می روند. عادت ها و نحوه ی گذراندن اوقات فراغت این قشر در حال حاضر زمینه ساز فعالیت های آینده ی آنان در جامعه است. عالم جوانی آمیزه ای از شوق و اشتیاق، احساس و اندیشه در زندگی انسان است. جوانان شریان گرم و حیاتی جوامع، وجدان آگاه و بیدار ملت ها و بازوان کارآمد و توانای دولت ها به حساب می آیند (آبکار، ۱۳۸۵). ورزش به عنوان یک پدیده ی اجتماعی و فرهنگی است که افراد را در یک شبکه ی اجتماعی که دارای روابط اجتماعی پیچیده است به تعامل و کنش متقابل وا داشته است و عرصه ی ظهور رفتارها، نگرش ها، ارزش ها و بازنمایی های معنادار قرن حاضر شده است (فتحی، ۱۳۸۸).
در دنیای پسا صنعتی، حدود نیمی از ساعات بیداری جوانان، وقت آزاد است و جوانان اروپایی نیز در همین حدود یا اندکی کمتر دارای وقت آزاد هستند. در حالی که در آسیا ظاهراً یک چهارم تا یک سوم از زمان بیداری جوانان به فراغت اختصاص دارد (لارسون[۷۹]و همکاران، ۲۰۰۲).
بررسی ها نشان داده که تفاوت های سنی بیش از تفاوتهای جنسی در نحوه ی گذراندن اوقات فراغت افراد اثرگذار می باشند به طوری که جوانان، آشکارا بیش از افراد میانسال یا بزرگسال به فعالیت های تفریحی پر جنب و جوش روی می آورند (جعفری، ۱۳۸۱). داشتن فعالیت های فیزیکی منظم در اوقات فراغت، همانند پیاده روی و قدم زدن، فرد را از مبتلا شدن به بیماری زوال عقل، آلزایمر، بیماری های قلبی- عروقی و دیابت نوع اول در سنین بالا می رهاند (میا[۸۰]، ۲۰۰۵، گانگ هو[۸۱]، ۲۰۰۷).
به عقیده زیمل[۸۲] در قلمرو اوقات فراغت است که ماجراجویی رخ می دهد. ماجراجویی، این فرصت را برای فرد فراهم می آورد که هرچند کوتاه، از اجبارها و محدودیت های نظم اجتماعی رها شود و نوید هیجان، نوآوری و خود شکوفایی را می دهد. آنچه او مطرح می کند یکی از جنبه های بسیار مهم و فراگیر زندگی مدرن است. مفهوم ماجراجویی، فعالیت های گوناگونی را در بر می گرفت که شامل رقابت های ورزشی، سفر، قمار و فعالیت های بیرون از خانه می شود (کیویستو[۸۳]، ۱۳۸۰).
هر فعالیتی دارای کارکردی مثبت و منفی است. استراحت، رفع خستگی، جبران صدمات جسمی و روانی، تفریح، رشد شخصیت، پرورش استعدادها، ایجاد پیوندهای اجتماعی، رشد جسمانی، ایجاد تهییج، گریز از یکنواختی، حس استقلال و آزادی، یاد ایام گذشته، فرصت خطر کردن، حس موفقیت، جنبه ی اکتشافی بودن، وضوح ارزش های تمرین حل مشکلات، تجدید قوای روحی، بهداشت روانی و درک زیبا شناختی جزء کارکردهای مثبت اوقات فراغت هستند و اگر فراغت با برنامه ریزی مناسب و فعالیت های مفید پر نشود، حالت خاص خود را از دست می دهد و فرد را به سوی استفاده از روش های غلط برای پر کردن این زمان سوق می دهد و کارکردهای منفی آن نمایان می شود (هندری[۸۴] و دیگران ، ۱۳۸۱).
فعالیت های اوقات فراغت به عنوان سرگرمی ها، تفریحات و فعالیت هایی که هنگام آسودگی از کار روزمره با شوق و رغبت انجام می گیرد، معنی شده است. کارکردهای اصلی این فعالیت ها، رفع خستگی، سرگرمی، تفریح، رشد و شکوفایی شخصیت انسان می باشد (گودرزی و اسدی، ۱۳۷۹).
کلیه ی فعالیت های ورزشی از لحاظ تقویت عوامل قدرت، استقامت عمومی و موضعی، هماهنگی عصبی- عضلانی و دیگر عوامل مورد نیاز برای زندگی و کار مفید است. افراد با فعالیت های بدنی، مهارت هایی را می آموزند که می توانند از آن ها در اوقات فراغت خود استفاده کنند. جوان می تواند به کمک تفریحات سالم و فعالیت بدنی در اوقات فراغت، علایق و مهارت هایی را توسعه دهد که آن ها را در خوب بودن و بالا بودن میزان اعتماد به نفس و نهایتاً ساختن شخصیتی سالم توانا کند (محرم زاده، ۱۳۸۴).
ویس[۸۵] (۱۹۹۳)، در بررسی خود نشان داده است که عوامل تأثیر گذار بر مشارکت در فعالیت های ورزشی شامل سلامت و تندرستی، ارتقا و سطح توانایی بدن، یادگیری مهارت های جدید، برقراری روابط دوستانه، پذیرش در گروه همسالان، حمایت شدن به وسیله دیگران مهم، لذت بردن ناشی از مشارکت مثبت و حداقل تجربه منفی مرتبط با فعالیت بدنی، می باشد.
فعالیت های ورزشی با دوستان و برقراری ارتباط با آنها در خارج از باشگاه های ورزشی فواید اجتماعی زیادی به دنبال دارد (آنگر و جانسون[۸۶]، ۱۹۹۵). تورلیندسون[۸۷] و همکاران (۱۹۹۰)، نشان دادند جوانانی که به فعالیت ورزشی می پردازند کمتر دچار اضطراب و افسردگی می شوند، مشکلات جسمی- روحی کمتری نشان می دهند و در مقایسه با جوانانی که به این قبیل فعالیت ها نمی پردازند از سلامت بیشتری برخوردارند. بنابراین، شواهد از این عقیده که انجام فعالیت های منفعلانه ی مربوط به اوقات فراغت برای سلامتی جسمی و روانی مناسب نیست حمایت می کند. البته توجه به پاداش های درونی از طریق فعالیت های روانی و حتی جسمانی اثر بخش ترند.
تربیت بدنی و ورزش بخش لاینفک تعلیم و تربیت است. علی رغم تربیت بدنی، فعالیت های بدنی (ورزشی) نه تنها تربیت کننده ی بدن است بلکه پا به پای پرورش جسم در نحوه ی تفکر و اندیشیدن منطقی، تصمیم گیری، اعتماد به نفس، جسارت و جرأت، از خود گذشتگی، شجاعت، تکوین شخصیت و اجتماعی شدن مؤثر است. ورزش و فعالیت بدنی وسیله ی ارزشمندی است که امروزه پرکننده ی بخش اعظم اوقات فراغت میلیون ها نفر از مردم جهان است. اوقات فراغت فرصت بسیار مناسب و مطلوبی جهت پرداختن به ورزش است (تندنویس، ۱۳۷۸).
۲-۳- حمایت اجتماعی
حمایت اجتماعی به شیوه های مختلفی تعریف شده است و معمولاً به عنوان منابع تأمین شده ی افراد در پاسخ به نیاز شبکه های اجتماعی آنها معرفی می شود. حمایت عاطفی غالباً از سوی فردی صمیمی و مورد اعتماد ایجاد می شود و احساس راحتی را پرورش داده و موجب می شود فرد باور داشته باشد که مورد احترام کسی می باشد، ستوده می شود، به او عشق می ورزند، از او مراقبت می کنند و امنیت را برایش فراهم می کنند. حمایت اطلاعاتی به انواع مختلف اطلاعات، دانش و توصیه هایی که در شبکه های اجتماعی قرار داده شده اند، اشاره دارد. حمایت ابزاری فراهم بودن خدمات عملی و منابع ابزاری چون کمک کاری یا پولی را منعکس می کند. افراد در یک شبکه اجتماعی، حمایت های اجتماعی متفاوتی ارائه می کنند و طبیعت حمایت ارائه شده به زمینه ی ایجاد شده توسط ساختار شبکه ی اجتماعی ارتباط دارد. حمایت اجتماعی بهبود دهنده ی سلامت است زیرا رفتارهای سالمی چون پرداختن به فعالیت های بدنی، تغذیه ی آگاهانه و خودداری از سیگار کشیدن را تسهیل می بخشد. حمایت اجتماعی می تواند افراد را به شروع و دوام فعالیت های بدنی در اوقات فراغت تشویق کند (اولیویرا[۸۸] و همکاران، ۲۰۱۱).
حمایت اجتماعی شبکه ای از ارتباطات است که رفاقت و همکاری را فراهم می آورد، رفتارهای ارتقای سلامت را تسهیل کرده، بازخورد می دهد و فعالیت هایی را که منتهی به اهداف شخصی می شود، تشویق می کند (وای یونگ کونگ[۸۹] و همکاران، ۲۰۰۴).
حمایت اجتماعی به معنای این است که شخص مورد عشق، حرمت و ارزش می باشد و عضوی از شبکه ی ارتباطی است و همچنین به عنوان تعهدی دو سویه با والدین، دوستان، همسر یا عشق، سایر خویشاوندان و اجتماع تعریف می شود (تیلور[۹۰] و همکاران، ۲۰۰۴).
یکی از دیدگاه های مهم، دیدگاه شبکه اجتماعی می باشد، مسأله اصلی در این دیدگاه، روابط است. نقطه تمرکز دیدگاه شبکه این است که به جای توجه و تأکید بر کنشگران و ویژگی های فردیشان به عنوان واحد تحلیل، به ساختار روابط بین کنشگران توجه می کند. پیوندها و روابط که بحث اصلی دیدگاه شبکه است به عنوان سرمایه اجتماعی محسوب می شود. ریشه سرمایه اجتماعی شبکه، به ارتباطات و شبکه های اجتماعی برمی گردد. افراد، حمایت های متنوعی از اعضای شبکه دریافت می کنند. مطالعات گسترده در مورد حمایت اجتماعی نشان داده است که خویشاوندان، دوستان و افراد نزدیک برای شخص منابع مهمی می باشند. این پیوندها، حمایت های اجتماعی متنوعی را برای اعضای شبکه فراهم می کنند. به عبارت دیگر، با تنوع و گستردگی روابط، افراد به طیف وسیعی از حمایت های مختلف دست پیدا می کنند (قائدی و همکاران، ۱۳۸۹).
شروط متکی بر روابط اجتماعی که می تواند منجر به افزایش حمایت اجتماعی شود:
-
- راهنمایی: آمادگی افراد برای به دست آوردن اطلاعات و یا دریافت پیشنهادها از افراد دیگر.
-
- پیوند با دیگران: توانایی حساب کردن روی کمک دیگران. از این رو هرچه پیوند افراد با دیگران بیشتر باشد، حمایت اجتماعی بیشتر می شود.
-
- بها دادن: افراد نسبت به مهارت ها و توانمندی های خود ارزش قائل شده و شایستگی های فرد، سودمند و ارزشمند شمرده می شود.
-
- وابستگی: احساس امنیت و اطمینان نسبت به دیگران و داشتن روابط باز با آنان.
-
- انسجام اجتماعی: داشتن روابط اجتماعی متکی بر منافع و دلبستگی مشترک، زمینه افزایش حمایت اجتماعی افراد را فراهم می کند.
-
- فرصت برای جلب نظر و تشویق: داشتن این احساس که فرد از سوی دیگران خوشبخت شمرده شده و امکان پیشرفت و رشد برای وی وجود دارد.
هالتسمن[۹۱] (۱۹۹۲)، با تأکید بر موقعیت فرد در سلسله مراتب اجتماعی، بر این باور است که نقش افراد بالغ در تعیین ماهیت اوقات فراغت افراد نوجوان و جوان مهم است. موقعیتی که جوانان در سلسله مراتب اجتماعی دارند نه تنها در درک آنها از عوامل و اجبارهای مؤثر بر اوقات فراغت اثر می گذارد، بلکه مذاکره سلسله مراتب اجبارها را پیچیده تر می کند.
در تحقیقات انجام شده تأثیر عوامل اجتماعی، نظیر حمایت و کنترل خانواده و دوستان در بهبود میزان مشارکت جوانان در فعالیت بدنی تأیید شده است (کالدول و دارلینگ[۹۲]،۱۹۹۹).
استودولسکا در مطالعه ی خود به این نتیجه رسید که انجام اوقات فراغت مشروط به پایگاه خاص خانوادگی و همچنین شبکه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است (استودولسکا[۹۳]، ۲۰۰۶).
تحولات و دگرگونی های اجتماعی، گروه های اجتماعی را به تناسب منابع، قابلیت ها و ظرفیت های محیطی آنها تحت تأثیر قرار می دهند. هر گروه اجتماعی در شرایط خاص هر جامعه از جایگاه، منزلت و توان مشخصی برای واکنش به تغییرات و تطابق خود با وضعیت جدید برخوردار است. پدیده ی گذراندن اوقات فراغت و جنبه های مختلف آن از متغیرهایی نظیر سن، جنسیت و تحصیلات متأثرند.
منظور از حمایت اجتماعی، نگرش مطلوب دیگران درباره شرکت فرد در برنامه ورزشی است. کنش افراد در خانواده و اجتماع به شیوه های مختلف بر فعالیت بدنی افراد دیگر تأثیر گذار است. اعضای خانواده، دوستان و همسران می توانند با یادآوری های شفاهی به فرد تذکر دهند. اشخاصی که دیدگاهشان برای فرد اهمیت دارد (دیگران مهم) می توانند با رفتار خود نقش الگویی داشته باشند و با همراهی کردن وی در تمرینات، در جهت تقویت رفتار ورزشی قدم بردارند و یا فرد را به محل تمرینات ورزشی ببرند؛ تجهیزات و لباس ورزشی خود را به او قرض دهند و …. . به هر حال، حمایت اجتماعی چه حمایت خانواده باشد و چه حمایت دوستان، همواره اثر مثبتی بر فعالیت بدنی دارد و باعث پایبندی افراد به برنامه های سازماندهی شده می گردد (واعظ موسوی و مسیبی، ۱۳۸۶).
حمایت اجتماعی به مراقبت، محبت، عزت، تسلی و کمکی که سایر افراد خانواده یا گروه به فرد ارزانی می دارند، گفته می شود. علاوه بر این، حمایت اجتماعی تنها تعدد رابطه ها نیست، بلکه کیفیت آن مطرح است؛ چراکه از منابع گوناگونی نظیر خانواده، اقوام، دوستان، آشنایان یا سازمان های اجتماعی به دست می آید. کسانی که از حمایت اجتماعی برخوردارند، احساس می کنند کسی دوستشان دارد، به آنها اهمیت داده می شود، دیگران آنان را افرادی محترم می شمارند و خود را بخشی از شبکه ی اجتماعی خانواده، دوستان یا سازمان های اجتماعی می دانند که می تواند منبع کمک های مادی و معنوی باشد (سارافینو[۹۴]، ۱۹۹۸).
یکی دیگر از دیدگاه های مهمی که به فرایندهای اجتماعی شدن توجه نموده، نظریه ی یادگیری اجتماعی است، که علاوه بر تعیین کننده های فردی رفتار (باور، گرایش و انگیزه) بر تعیین کننده های بیرونی که شامل عوامل اجتماعی، مادی و تقویت کننده هاست، توجه نموده است. نظریه ی یادگیری تأکید می نماید که رفتار از طریق یادگیری، یعنی از طریق تجربه مستقیم و یا از طریق مشاهده دیگران (الگو گرفتن) آموخته می شود (وحیدا و همکاران، ۱۳۸۵).
پژوهشگران متعددی مشارکت ورزشی را از منظر اجتماعی شدن با تأکید بر دیگران مهم در ورزش که با گرایش ها و رفتارهای افراد در ارتباطند، تبیین کرده اند. دیگران مهم با فراهم کردن حمایت های اجتماعی لازم زمینه را برای مشارکت ورزشی افراد فراهم می آورند (وحیدا و همکاران، ۱۳۸۵).
اگرچه در مورد فعالیت های اوقات فراغت، شاید تأثیر نیروهای خارجی به آن اندازه نباشد که حق انتخاب را به طور کامل از بین ببرد اما در عین حال نحوه گذراندن اوقات فراغت، تحت تأثیر محدودیت ها و فرصت ها نیز هست (جلالی فراهانی، ۱۳۹۰).
نظریه پردازان حمایت اجتماعی، بر این امر تأکید می کنند که روابط، صرفاً به عنوان منابع حمایت اجتماعی محسوب نمی شوند، به عبارت دیگر تمام روابطی که فرد با دیگران دارد، حمایت اجتماعی نیست، مگر در صورتی که فرد بتواند آنها را به عنوان یک منبع در دسترس و مناسب ادراک کند.
رایج ترین انواع حمایت اجتماعی که توسط پژوهش گران معرفی شده و در تحقیقات متعددی مورد بررسی قرار گرفته اند، شامل سه مقوله ی حمایت عاطفی، اطلاعاتی و ابزاری می باشد:
الف) حمایت اجتماعی عاطفی: حمایت عاطفی به معنی در دسترس داشتن فردی برای تکیه کردن و اعتماد داشتن به وی به هنگام نیاز می باشد (درنتا[۹۵] و همکاران، ۲۰۰۶). حمایت عاطفی دربردارنده ی احساس همدلی، مراقبت، توجه و علاقه نسبت به یک شخص است. این نوع از حمایت می تواند شخص را به داشتن احساس راحتی، آسایش، اطمینان، تعلق داشتن و مورد محبت قرار گرفتن به هنگام فشار و تنش مجهز نماید (سارافینو[۹۶]، ۱۹۹۸).
ب) حمایت اجتماعی اطلاعاتی: حمایت اطلاعاتی به دست آوردن اطلاعات ضروری از طریق تعامل های اجتماعی با دیگران می باشد (گاچل[۹۷] و دیگران، ۱۳۷۷). به عبارت دیگر، حمایت اطلاعاتی شامل توصیه ها، جهت گیری ها، پیشنهادات و یا بازخوردها به یک فرد راجع به چگونگی عملکردش می باشد (سارافینو[۹۸]، ۱۹۹۸).
ج) حمایت اجتماعی ابزاری(مادی): حمایت ابزاری به کمک های مادی، عینی و واقعی دریافت شده توسط یک فرد از سوی دیگران اطلاق می گردد. این نوع حمایت به افراد کمک می کند تا نیازهای روزانه خود را تأمین نمایند ( درنتا[۹۹] و همکاران، ۲۰۰۶ ).
انسان موجودی اجتماعی است که با جامعه و افراد آن متقابلاً در ارتباط است و همواره تأثیراتی از محیط می گیرد و او نیازمند کمک و حمایت دیگران است و در مراحل دشوار و سخت زندگی و حتی در دوران خوشی و شادمانی نیاز به شرکایی دارد که او را همراهی کنند، از او حمایت کنند و در زندگی با او باشند. هرچه حمایت اجتماعی گسترده تر باشد سلامت روانی یک یک افراد و کل جامعه بیشتر تأمین خواهد شد و عدم حمایت اجتماعی، انسان را با مشکلات و مسائل مختلف رو به رو خواهد کرد و ضربه های جبران ناپذیری را بر او وارد خواهد ساخت (مهرابی زاده، ۱۳۸۰).
مؤلفه های حمایت اجتماعی شامل حمایت عاطفی، حمایت اطلاعاتی و حمایت ابزاری (مادی) می باشند که حمایت عاطفی، شامل فراهم آوردن مهر، عطوفت و توجه نسبت به فرد دیگر و قوت قلب دادن به او می باشد تا این که فرد احساس کند انسان ارزشمندی است و مورد توجه قرار گرفته است (تیلور[۱۰۰] و همکاران، ۲۰۰۴). این نوع حمایت می تواند شامل افرادی باشد که فرد بتواند درباره ی مشکلات با آنها صحبت کند و به طور طبیعی، شامل کمک هایی می شود که توسط خانواده، دوستان، همکاران و همسایگان یا افراد مهم صورت می گیرد و همچنین شامل ابراز عشق، عاطفه و ارزشمند شمردن می شود که احساس بهزیستی عاطفی ایجاد می کند.
حمایت اطلاعاتی، هنگامی رخ می دهد که فردی به فرد دیگر کمک می کند تا یک موقعیت چالشی و تنیدگی زا را بهتر درک کند و مشخص می کند که کدام منبع و راهبر و مقابله ای برای روبرو شدن با آن موقعیت می تواند مورد نیاز باشد. این نوع از حمایت شامل راهنمایی مفید، اطلاعات یا دستورالعمل هایی برای مقابله با تغییرات مهم زندگی یا معنا بخشیدن به زندگی و دنیاست.
حمایت ابزاری (مادی)، شامل فراهم آوردن کمک های ملموس مانند خدمات، کمک های مالی و دیگر وسایل یا کالاهای خاص است ( تیلور و همکاران، ۲۰۰۴). این نوع حمایت از کمک هایی تشکیل می شود که در مواقع کمبود منابع مادی و نیاز به وجود می آیند و یا ممکن است شامل حل مشکلات روزانه ی زندگی باشد (مورنو[۱۰۱]، ۲۰۰۴).
رایج ترین تعریف حمایت اجتماعی مربوط به لیندزی[۱۰۲] است که بر دسترس بودن و کیفیت روابط با افرادی که منابع حمایتی را در مواقع نیاز فراهم می کنند، تأکید دارد و معتقد است که اقوام، خانواده، دوستان، آشنایان و سایرین، خدماتی عینی فراهم می کنند که موجب می شود فرد احساس مورد توجه بودن، دوست داشته شدن، عزت نفس و ارزشمند بودن کند و خود را جزئی از شبکه ی ارتباطی بداند. لیندزی می گوید، حمایت اجتماعی برای هر فرد ارتباط امنی به وجود می آورد که احساس محبت و نزدیکی از ویژگی های اصلی آن است و نیازهای افراد از طریق منابعی که جامعه در اختیارشان می گذارد، تأمین می شود. این منابع اشکال متفاوتی دارند که عبارتند از: عاطفی، اطلاعاتی و ابزاری. افراد بر اساس روابط اجتماعی و نوع پیوندهایی که دارند از منابع حمایتی برای برطرف کردن نیازهایشان استفاده می کنند. به طوری که هر اندازه روابط اجتماعی گسترده تر باشد میزان دسترسی به منابع حمایتی بیشتر می شود (رستمی و احمدنیا، ۱۳۹۰).
حمایت اجتماعی برای فعالیت بدنی می تواند به شکل عاطفی (درخواست از یک دوست برای دیدن تمرینات جدید)، اطلاعاتی (اطلاع یافتن از برنامه های ورزشی)، ابزاری (کمک برای رفتن به کلاس تمرین) باشد (کنیون و مک فرسون[۱۰۳]، ۱۹۷۳).
کارکنان احساس می کنند که درون شغل هایشان محدود شده اند؛
نبودن اعتماد تأثیرات منفی و نامطلوبی بر روی اثربخشی عملکرد هر سازمان می گذارد (بایرد و آماند، ۱۹۹۵، ص ۷ ).
کارکنان در سازمان هایی که اعتماد در سطح پایین قرار دارد، در سطح بالایی از استرس عمل می کنند. کارکنان در جریان تصمیم گیری دخالت ندارند، یا موقعی که تصمیمات اشتباه از آب درآمده آنها مقصر شناخته می شوند، که این نکته از تمرکز کارکنان بر روی کاری که انجام می دهند جلوگیری می نماید و نهایتاً بهره وری کاهش پیدا می کند. سطح پایین اعتماد در سازمان باعث می شود که کارکنان جریان اطلاعات را در سازمان منحرف کنند و با کارکنان و همکاران با بدگمانی و سوء ظن رفتار نمایند. موقعی که اعتماد کاهش پیدا کرد موانع ارتباطی ایجاد شده، اطلاعات به طور باز و صادقانه جریان پیدا نمی کند؛ در نهایت فرایند تصمیم گیری ضعیف شده، کیفیت تصمیمات پایین می آید. در جایی که اعتماد کم است نوآوری با مشکل مواجه می شود. در چنین سازمان هایی کارکنان می ترسند که مبادا طرح و نقشه ی آنها با شکست مواجه شود؛ یا این که آنها از سوی همکاران شان مسخره شوند؛ زیرا آنها از راه ها و شیوه های نوین وحشت دارند (همان منبع ).
۲-۱-۱۴ عدالت (تعاریف و مفاهیم)
نظام های نوین مدیریت، منابع انسانی را مهم ترین دارائی سازمان به شمار می آورند و ارج نهادن به ارزش ها و نیازهای کارکنان را مؤثرترین گام در راه تحقق اهداف سازمان می دانند (چو و لوئیس[۲۲۵]، ۲۰۱۲).
یکی از نیازها و انتظارات کارکنان که بر عملکرد و واکنش های آنان اثرگذار است، رعایت عدالت[۲۲۶] در سازمان است. تحقق عدالت، نه تنها سنگ پایه ی مشروعیت حاکمیت و مبنای توجیه ضرورت وجود دولت ها تلقی می شود (پور عزت، ۱۳۸۰)، بلکه به عنوان یک متغیر راهبردی نقش تأثیرگذاری در بهره وری سازمان ایفا می نماید (وائی فات[۲۲۷] و همکاران، ۲۰۱۰). بحث درباره ی چیستی عدالت، همواره به عنوان یکی از محوری ترین سؤالات فلسفه ی سیاسی وجود داشته است (پور عزت به نقل از رضائی کلید بری و همکاران، ۱۳۹۰: ۳۱۰).
عدالت واژه ای تجریدی است که در علوم انسانی، فلسفه و نظریه پردازی، واژه ی مهمی محسوب می شود. چرا که هر جا انسان و نهادهای انسانی حضور داشته باشند، این مفهوم آنجا حضور دارد و چون از مفهوم مجرد برخوردار است، هر چه قدر ترکیب نهادهای انسانی پیچیده تر باشد، عدالت با غلظت بیشتری آنجا حاضر می شود. عدالت در لغت معادل نظم و ادب است و در فلسفه «هر چیز در جای خود» معنی کرده اند. در دیدگاه انسانی، عدالت به نام قانون نمودار شده است، زیرا عدالت عبارت است از رفتار مطابق قانون، این تعریف که به نظر ما جامع ترین تعریف عدالت است؛ می تواند شامل همه ی پدیده ها و رفتارهای عادلانه باشد (www.wikipedia.Org).
کلمه ی معادل عدالت در فرانسه و انگلیسی justice و در لاتین justitia است (اخوان کاظمی به نقل از صادقی، ۱۳۸۹: ۶۴). فرهنگ لغات آکسفورد عدالت را به عنوان حفظ حقوق با اعمال اختیار و قدرت و دفاع از حقوق با تعیین پاداش یا تنبیه توصیف کرده است (حسین زاده و ناصری، ۱۳۸۶).
اما آنچه در تعاریف این واژه به مقاصد ما نزدیکتر است مفهوم عدالت به معنای برابری و تساوی، دادگری و انصاف، داوری با راستی و درستی و مفاهیم دیگری از این قبیل است (همان منبع). یولا و رابسانا معتقدند واژه ی عدالت بر انصاف دلالت دارد، و می کوشد تا درک منطقی از شکل صحیح و منصفانه را به نمایش بگذارد. از نظر آن ها در بافت سازمانی عدالت، یعنی” آنچه که به عقیده ی کارمندان درست و منصفانه باشد ” (یولا و رابسانا[۲۲۸] ، ۲۰۰۹).
عدالت مبتنی بر مجموعه ای از اصول اخلاقی انتزاعی است که افراد به علّت اقدام به ارزش های انسانی، نسبت به آنها حساس هستند (مائورین[۲۲۹]، ۲۰۰۲، ص ۸۱۲-۸۰۳ و پورعزّت، ۱۳۸۷، ص ۲۴۵- ۲۳۹ به نقل از الوانی، پورعزت و سیّار، ۱۳۸۷، ص ۱۰). مازلو[۲۳۰] عدالت را تقریباً یک نیاز اساسی مطرح کرده و آن را به همراه انصاف، صداقت و نظم در یک گروه قرار داده است و از آن ها به عنوان پیش شرط های اساسی برای ارضای نیازها یاد کرده است (تایلور[۲۳۱]، ۲۰۰۳).
واین[۲۳۲] و همکاران، معتقدند عدالت قبل از هر چیز یک استاندارد اخلاقی است، صداقت، امانت، اعتبار، صمیمیت، برابری، بیطرفی، قابلیت اعتماد، احترام، معیارهای روحی و اخلاقی باید در عصر حاضر راهنمای رفتار رهبران آموزشی در خصوص تصمیم گیری در سازمان های خدماتی باشند (واین و همکاران، ۲۰۰۴).
به گفته ی نادیسیک[۲۳۳](۲۰۰۶) عدالت به مثابه ی یک ارزش انسانی ممکن است به مقوله ی یک ارزش اساسی سازمان شناخته شود.
در بحث مربوط به تعاریف عدالت، توجه به سه عامل زیر که جملگی به نحوه ی برخورد عادلانه ی سازمان با اقشار مختلف و پرهیز از تبعیض دلالت دارند ضروری به نظر می رسد:
برابری: پرداخت حقوق و مزایای مناسب و عادلانه و نیز نگاه یکسان به عموم کارکنان به عنوان عضوی از سازمان
بی طرفی: بی طرفی در تصمیم های مربوط به گزینش و ارتقای کارکنان
عدم تبعیض: اجتناب از هر گونه تبعیض و اعطای حق استیناف به کارکنان، یعنی حق تجدید نظرخواهی در تصمیم ها (فانی، دانایی فرد و زکیانی، ۱۳۹۲: ۱۳۷).
میزان ادراک کارکنان از انصاف و رعایت عدالت در محیط کاری در بستر نظریه ی مبادله ی اجتماعی[۲۳۴] رخ می دهد. در نظریه ی مبادله اجتماعی آمده است روابط کارکنان با رهبرانشان در سازمان ها همچون یک داد و ستد غیر رسمی بر طبق قراردادی روانی است. زمانی که سازمان توقعات و انتظارات کارکنان را برآورده سازد، کارکنان نیز انتظارات و توقعات سازمان را برآورده خواهند کرد. از جمله انتظارات مهمی که کارکنان از رهبران سازمان خود دارند، رفتار عادلانه و توأم با انصاف با آنان است. کارکنان انتظار دارند رفتار رهبرانشان توأم با انصاف و بی طرفی باشد، در این صورت است که آنان سعی خواهند نمود در آورده هایشان به سازمان انصاف را رعایت کرده، بیشتر خود را درگیر کرده و عملکرد بالاتری از خود به جای بگذارند (ساکز[۲۳۵]، ۲۰۰۶ به نقل از قادری، سیادت و شمس مورکانی، ۱۳۹۱: ۵۴).
۲-۱-۱۵ اهمیت مطالعه ی عدالت در سازمانها
در حالی که به طور فزاینده بر پویایی و دگرگونی محیط سازمان ها افزوده می شود، عدالت سازمانی به عنوان یک حوزه ی مطالعاتی جدید اهمیت بیشتری برای مدیران و کارکنان پیدا می کند (معمارزاده و خدایی محمودی، ۱۳۸۸: ۴۹). محققان برای توضیح اینکه چرا افراد به عدالت اهمیت می دهند تلاش نموده اند (لایپونن و همکاران[۲۳۶]، ۲۰۰۴ به نقل از قنبری و حجاری، ۱۳۹۱: ۴۷). به طور کلی دو چارچوب برای مطالعه ارائه شده است:
مدل ابزاری (نفع شخصی)
مدل رابطه ای (ارزش گروهی) (رضائیان، ۱۳۸۹).
در مدل منفعت شخصی؛ اهمیت عدالت بر این مبنا توجیه می شود که، حداکثر سازی درآمد شخصی را امکان پذیر می سازد؛ یعنی افراد به این دلیل برای رویه های منصفانه ارزش قائلند که معتقدند رویه های منصفانه نهایتاً به نتایج مطلوب منجر می شوند.
در مدل ارزش گروهی؛ عدالت مهم تلقی می شود، زیرا کارکنان با ادراک رفتار منصفانه ی سرپرستان با آنها، از شأن عضویت و هویت گروهی مطلع می شوند. فولگر[۲۳۷] (۱۹۹۸) رویکرد سومی را برای درک اهمیت عدالت معرفی می کند و آن را یک ویژگی اخلاقی می داند.
نتایج سال ها پژوهش اکنون به خوبی نشان داده است که ادراک کارکنان از عدالت در سازمان، عاملی بسیار اساسی و اثرگذار بر پیامدهای کاری و سازمانی متعدد است (شوفلی و باکر[۲۳۸]، ۲۰۰۳ به نقل از قادری و همکاران، ۱۳۹۱: ۵۰). عدالت سازمانی مجموعه ای از پیامدهای روانی و رفتار را به دنبال دارد؛ زمانی که افراد احساس کنند با آن ها به طور غیرمنصفانه رفتار می شود، این حس برخورد غیر منصفانه ی سازمان با کارکنان باعث تضعیف روحیه، جابجائی و ترک شغل و حتی در مواردی تقابل و رودرروئی آن ها با مسئولین سازمان می گردد (کوهلمیر و پارکر[۲۳۹]، ۲۰۰۵: ۳۵۷).
همچنین ادراک از رفتار ناعادلانه و غیرمنصفانه با تأثیرات مضر فراوانی از جمله: پیامدهای منفی روی سلامت، رفتارهای منحرف عمدی و غیر عمدی، همراه است (پیندر[۲۴۰]، ۲۰۰۸ به نقل از اورن، تی زاینر، ناهشان و شارونی[۲۴۱]، ۲۰۱۳).
همانطور که راولز[۲۴۲] معتقد است عدالت از مهم ترین شاخص های سلامتی مؤسسات اجتماعی است (راولز، ۱۹۷۱، ص ۱۵۷ به نقل از الوانی و همکاران، ۱۳۸۷: ۹) که توجه به رعایت آن در هر سازمانی از الزامات اساسی می باشد. به عقیده ی گرینبرگ[۲۴۳]، ادراک عدالت در سازمان، برای کارآیی بهتر عملکرد سازمان ها و رضایت کارکنان ضروری است و سازمان باید در جهت تحقق این مهم، همه ی تلاش و کوشش خود را به کار گیرد (گرینبرگ، ۱۹۸۷: ۱۴).
۲-۱-۱۶ تاریخچه ی عدالت سازمانی[۲۴۴]
عدالت، پدیده ای اجتماعی که توجه بسیاری از متخصصان روانشناسی اجتماعی و اساتید رفتار سازمانی را به خود جلب کرده است (طبرسا، اسمعیلی گیوی و اسمعیلی گیوی ۱۳۸۹). چرا که بسیاری از رفتارها و نگرش های بسیار مهم سازمانی می توانند به صورت مستقیم به ادراک کارکنان از عدالت مربوط شوند. محققان دریافته اند که ادراک کارکنان از عدالت، اثرات گسترده ای روی رفتار کارکنان دارد (جمال الدین[۲۴۵]، ۲۰۰۹ به نقل از حسینی و کریمی، ۱۳۹۱: ۶۹).
مطالعه در مورد عدالت در سازمان ها به اوایل دهه ی ۱۹۶۰ بر می گردد. در حدود ۴۰ سال پیش روانشناسی به نام جی استیسی آدامز[۲۴۶] در نظریه ی برابری اش نشان داد که افراد تمایل دارند در قبال انجام کار، پاداش منصفانه دریافت کنند؛ به عبارت دیگر به اندازه ی همکارانشان از پاداش های انجام کار بهره مند شوند (گرینبرگ[۲۴۷]، ۲۰۰۲).
برابری طبق نظر آدامز زمانی حاصل می شود که کارکنان احساس کنند که نسبت های ورودی ها (تلاشها) به خروجی هایشان (پاداش ها) با همین نسبت ها در همکارانشان برابر باشد (ایوانکوویچ و ماتسون[۲۴۸]، ۱۹۹۶: ۱۷۱).
در واقع نظریه ی آدامز بیان می کند: اگر نسبت بین نتایج حاصل با ورودی های یک تبادل در مقایسه با دیگران، توازن داشته باشد، آنگاه رفتار عادلانه پدیدار می شود (ول بورن[۲۴۹] و دیگران، ۱۹۹۵ به نقل از اسجارودین[۲۵۰]و همکاران، ۲۰۱۳). در نظریه ی برابری، مرجع یا چیزی که فرد خود را با آن مقایسه می کند از اهمیت زیادی برخوردار است. بر این اساس سه مرجع همواره مورد توجه است:
دیگران: همان دوستان و همکارانی هستند که کارهای مشابه در همان سازمانی که فرد فعالیت می کند، انجام می دهند.
سیستم: مقصود از آن سیاست های سازمان در مورد پرداخت حقوق و پاداش و شیوه ی اجرای این سیاست ها است.
خود: که مقصود از آن محاسبه و مقایسه ی داده ها با شیوه های فردی است. این نسبت در مورد هر شخص منحصر به فرد است (رابینز[۲۵۱]، ۱۳۸۸: ۸۶).
در ادبیات سازمان و مدیریت، اصطلاح عدالت سازمانی نخستین بار توسط گرینبرگ (۱۹۸۷)، به کار گرفته شده است (کونستانت[۲۵۲]، ۱۹۹۸). و از سال ۱۹۹۰ به بعد نیز به صورت گسترده در رشته هایی چون مدیریت، روانشناسی کاربردی و رفتار سازمانی مورد تحقیق و مطالعه قرار گرفت (کوهلمیر و پارکر، ۲۰۰۵).
گرینبرگ، اولین کسی بود که از اصطلاح عدالت سازمانی برای توصیف رفتار سازمان و رفتار متناظر کارمندان در ازای عدالت یا بی عدالتی، استفاده کرد (ابراهیم و پرز[۲۵۳]، ۲۰۱۴).
۲-۱-۱۷ چیستی عدالت سازمانی (مروری بر نظریات اندیشمندان)
از دیدگاه گرینبرگ، عدالت سازمانی یعنی: رفتارهای منصفانه و عادلانه ی سازمان ها با کارکنانشان (گرینبرگ، ۱۹۸۷). به بیانی دیگر، عدالت سازمانی از دیدگاه وی به قضاوت های فردی و جمعی از انصاف یا شایستگی های اخلاقی، اشاره دارد (گرینبرگ، ۱۹۹۰).
بیوگری[۲۵۴](۱۹۹۸) تعریف جامع تری از عدالت سازمانی ارائه کرده است: عدالت سازمانی عبارت است از انصاف ادراک شده از تعاملات صورت گرفته در سازمان، که می تواند شامل تعاملات اقتصاد اجتماعی و همچنین در برگیرنده ی روابط فرد با رؤسا، زیردستان، همکاران و سازمان به عنوان یک سیستم اجتماعی باشد (معمارزاده و خدایی محمودی، ۱۳۸۸، ص۵۱).
در عدالت سازمانی مطرح می شود که باید با چه شیوه هایی با کارکنان رفتار شود تا احساس کنند به صورت عادلانه با آنها برخورد شده است (مورمن[۲۵۵]، ۱۹۹۱، ص: ۸۴۵ به نقل از گری رودر[۲۵۶]، ۲۰۰۳). از نظر مورمن عدالت سازمانی به صورت مجموع عدالت توزیعی، رویه ای و تعاملی یا مراوده ای تعریف می شود (اسکاندورا[۲۵۷]، ۱۹۹۹).
عدالت توزیعی: توصیف انصاف در نتایج و عایدات یک کارمند مانند (حقوق، دستمزد و غیره) (مورمن، ۱۹۹۱، ص ۸۴۵ به نقل از گری رودر ۲۰۰۳).
عدالت رویه ای: توصیف انصاف در روش های مورد استفاده برای تعیین حقوق و غیره (همان منبع).
عدالت تعاملی: توصیف انصاف در شیوه ای که در آن روش ها انجام شده است (مورمن، ۱۹۹۱، ص ۸۵۲ به نقل از گری رودر، ۲۰۰۳).
از دیدگاه جکس و بیر[۲۵۸](۱۹۹۹)، عدالت سازمانی به ادراک کارکنان از انصاف و رفتارهای عادلانه ی شغلی اشاره دارد (فوکس و همکاران[۲۵۹]، ۲۰۰۱ به نقل از قنبری و حجاری، ۱۳۹۱: ۴۶). آریی[۲۶۰] و همکارانش در سال ۲۰۰۳ عدالت سازمانی را به اداراک فرد از بی طرفی رفتارها از سوی سازمان تعریف نمودند (لیما، میشل و کااتانو[۲۶۱]، ۲۰۱۳).
آماندسون و همکارانش، در تعریفی عدالت سازمانی را ادراک کارکنان از انصاف سازمان و مدیران سازمان در توزیع تصمیمات، رویه های انجام تصمیمات و نحوه ی رفتار مدیران سازمان ها با آنها توصیف کردند. بنابراین در تعریف ذکر شده، عدالت سازمانی به سه بعد توزیعی، رویه ای و تعاملی تقسیم می شود (آماندسون[۲۶۲] و همکاران، ۲۰۰۴).
کوئیتزی[۲۶۳] اذعان می کند، عدالت سازمانی یعنی اینکه با کارکنان چگونه رفتار شود تا احساس کنند با آنها عادلانه رفتار شده است؛ به عبارت دیگر عدالت سازمانی، تلاش برای تشریح و توضیح نقش عدالت در محیط کار است (کوئیتزی، ۲۰۰۵).
شئون قوه غضبیه عبارت است ازبدگفتن،غیبت کردن وحسادت نمودن .
هفت سنگ می زنی به ستون وشیطان را ازطرف این قوای هفت گانه خودطرد می کنی. راه شیطانی این هفت درب راکه بروی باز است بازدن هفت سنگ به آن هامی بندی وسدّ می کنی.
۲٫رمز دیگراین که هفت درجهنم رابر روی خودمی بندی وبا این رمی ها آن حقایق بر روی اصل اصیل ورکن رکین قرار می گیرد.(رفیعی قزوینی و بندرچی،۱۳۷۸،ص۴۵)
قربانی
عمل واجب در روزعید قربان برای زائران خانه خدا، قربانی کردن است. خداوند درسوره مائده قربانی درمکه راهمراه باکعبه وسیله قیام مردم بیان فرموده اند: «جَعَلَ اللهُ الکعبه البیت الحرام قیاماً للنّاس والشّهر الحرام واهدیَ والقلائد.»
عیدقربان یعنی پیروزی وظیفه برغریزه ،غریزه فرزند دوستی به ابراهیم می گوید: اسماعیل راذبح مکن. اما وظیفه می گوید: او راذبح نما. حضرت ابراهیم دراین دوراهی ،رضای خداوند و وظیفه رابرتمایلات شخصی وغریزه خود پیروز کرد،لذاباید آن راعیدبگیرند.
حضرت علی(ع) می فرماید: ما درجبهه ها نزدیکان خود راکه اصرار برکفرداشتند می کشتیم وهیچ غمی به دل راه نمی دادیم ،بلکه این جهاد سبب زیاد شدن ایمان مامی شد.
اگردرحدیث می خوانیم :« کلّ یومٍ لا یعصی اللهِ فهو یوم عید»، هر روزی که درآن معصیت خدانشود عید است، به این معناست که اگر دربرابر جاذبه های هوای نفس وتهدیدها وتطمیع های طاغوت های خارجی، انسان فقط درخط خداقرار گرفته ، برسر خواسته همه شیطان های درونی وبیرونی پانهد آن روزرا باید عیدبگیرد.(قرائتی،۱۳۸۷،ص۱۲۲-۱۲۱)
هدف اصلی در قربانی
۱٫گذشت از مال در راه خدا
در قربانی هدف اصلی گذشت ازمال واظهارعلاقه وعشق نسبت به خداست ولذا سفارش شده بهترین حیوان
ذبح شود،ناقص العضو وضعیف نباشد ودرخریدقربانی زیادچانه نزنید.(همان،ص۱۲۴)
۲٫حفظ شعائر الهی
همان گونه که صفا ومروه ازشعائر الهی است قربانی نیز ازشعائر است. « والبدن جَعَلناها لَکُم من شَعائِرِ الله» شترهای چاق وفربه رابرای شما ازشعائر الهی قراردادیم.(همان،۱۲۶)
۳٫سیر کردن گرسنه ها
قرآن دراین باره میفرماید: « فکُلوا مِنها وأطعَموا القانِعَ والمَعتَر» ازگوشت هایی که قربانی می کنید هم خودتان بخوریدهم به قانع ومعتربدهید. قانع فقیری است که به آن چه می گیرد بسنده کند. معتر فقیری است که علاوه برتقاضای کمک ،اعتراض هم می کند،واین نشان دهنده بینش وسیع اسلام است که سفارش می کند نه خود رافراموش کنید نه دیگران راودرتقسیم هدیه واطعام پایبند تملق یا دعا وتواضع فقیرنباشید و اورا سیرکنید گرچه باشنیدن زخم زبان باشد.
۴٫تقوا
هدف اصلی درمسأله قربانی رسیدن به مقام عالی تقوا است. قرآن دراین زمینه می فرماید: «لَن یَنالُ اللهَ لُحومها ولا دِماؤُها ولکِن یناله التّقوی منکم» این قربانیانی که زائران ذبح می کنند، گوشت یاخون آنها به خدانمی رسد،بلکه هدف ازقربانی شکوفا شدن روح ایثار ونشان دادن مقدارعشق وقرب به خداوتقوا است.(همان)
عیدقربان ؛ذبح نفس حیوانیه است، زیراکه انسان درمرتبه نفس حیوانی باحیوان فرقی ندارد. پس کشتن گوسفند درواقع بیانگر ذبح نفس است. با این فرق که ذبح گوسفند ، ارتقاء به مقام اعلا نیست،ولی انسان ازذبح نفس به مقام کمال انسانیت می رسد واهلیت قرب پیداخواهدکرد.(رفیعی قزوینی و بندرچی،۱۳۷۸،ص۳۹)
۵٫شکرحضرت حق
درسوره مبارکه کوثر، خداوند متعال به پیامبر(ع) اسلام دستور می دهد، دربرابر این نعمت که کوثر رابه اوعنایت فرموده است نمازبخواند وقربانی دهد. به دیگرسخن، قربانی رانوعی تشکردرمقابل نعمت کوثرقلمداد کرده است واینک حاجی نیز به عنوانه شکرانه توفیقی که ازناحیه حق تعالی نصیب اوگشته است وبه دیاردوست آمده است باید قربانی نماید.(درویش،۱۳۸۲،ص۱۳۰)
نکته دیگراین که گوشت قربانی راباید سه قسمت کرد:
-
- سهم هدایا.
-
- سهم صدقه.
-
- سهم صاحب قربانی.
این اشاره به آن است که درکشتن نفس، هم خدابهره برداری کند، هم جامعه بشر وهم خودشخص که آن ترقی ازمقام نفس است به بالاتر.(رفیعی قزوینی و بندرچی،۱۳۷۸،ص۴۰)
هرعملی که انسان انجام می دهدچنان چه همراه باقصد قربت باشدبدان معنا خواهد بود که آن راقربانی کرده است وقدمی به سوی خداوند برداشته است وبه اونزدیک شده است. کلمه (قربان) همان معنای قرب است، بدینسان نمازهم یک قربانی است. « الصّلوه قربان کل تقیً» ودرموردزکات نیز واردشده است که « أنّ الزکوه جعلت مع الصلوه قرباناً لاهل الاسلام» زکات ونمازشخص مسلمان دو قربانی هستند وعامل تقرب انسان به خداوند خواهد بود. با این که قربانی کردن برای رضای خدا درهمه جا نیکوست ،اما هیچ عملی به سان قربانی کردن درسرزمین منی عامل تقرب انسان به حق تعالی نیست .این خودیکی ازویژگی های حج می باشد.(قرائتی،۱۳۸۷،ص۱۲۶)
سرّ قربانی از منظر امام صادق(ع)
حضرت امام صادق (ع) فرموده اند: «واذبَح حَنجَره الهَوی والطَّمَعَ عِندَ الذَّبیحه… واحلُق العیوب الظاهره و الباطنه بِحلق شعرکَ » و به هنگام قربانی، گردن هوس و طمع را بزن… وبا ستردن مو، عیب های ظاهری وباطنی را ازخود دورکن.(مصطفوی،۱۳۶۰،ص۹۲)
سرّ قربانی این است که حج گزار وقربانی کننده باتمسّک به حقیقت وَرَع ،گلوی دیوطمع رابریده واو رابکشد. بنابراین ،صرف ذبح گاو وگوسفند یانحرشتر ورهاکردن آن ها بدون توجه به سرّ قربانی ،مایه تعالی حج گزارنیست.(جوادی آملی،۱۳۸۳،ص۲۲۷)
ابعاد فلسفه قربانی
فلسفه قربانی دو بعد دارد:
-
- تقرب الی الله
۲٫آزادی ازجهنّم
مرحوم فیض کاشانی می فرماید : « وإمّا ذبح الهدی فَأعلَم أنَّه تقربٌ الی الله بحُکم الامتِثال، وأکمَل الهدی وأجزاءهُ وأرج أنّ یعتق بکلّ جزء منها جزوعاٍ منک من النّار» قربانی که به امتثال امرمولا انجام گردد ،موجب تقرب نزد اوست وبا هرعضوی ازاعضاء آن قربانی ،عضوی ازاعضاء خودت رااز آتش جهنم آزاد خواهی ساخت.(خداکرمی زنجانی،۱۳۷۵،ص۳۵۵)
عبدالله شبّر دراین باره فرموده است: اکنون درمنی ایستاده ای ،بایدقربانی کنی ،هرآن چه راکه غیر خداست دررا خدا ذبح نمایی ، پس امر خدارا امتثال کن وبا این کار خود رابه اونزدیک کن و به وعده خداامیدوار باش که درازاء هرجزء قربانی ،جزئی ازوجودت ازآتش جهنم رهایی یابد وهرچه بیشترقربانی کنی ،رهاییت ازعذاب آسان ترخواهد بود.(شبّر،ترجمه جباران،۱۳۷۴،ص۱۲۶)
مفهوم واژه تفث
قرآن کریم می فرماید: «ثُمَّ لِیَقضوا تَفَثَهُم ولیوفوا نُذورَهُم ولیطَّوَّفوا بِالبَیتِ العَتیق»(سوره حج،آیه۲۹) سپس موهای اضافی وناخن … رابزداییدوبه نذر خویش وفا نموده وبرگرد خانه خداطواف نمایید.
واژه تفث درلغت به معنای موهای اضافی وناخن وسایر زواید بدن است.
دیدار با امام ،مفهوم حقیقی واژه تفث
امام صادق(ع) فرمود: «ثُمَّ لِیَقضوا تَفَثَهُم » یعنی با امام خودملاقات کنند. راوی از امام(ع) توضیح خواست وسؤال نمودکه این آیه درموردگرفتن ناخن ومانند آن است. ولی امام صادق(ع) درپاسخ فرمودند که قرآن ظاهری دارد وباطنی. ملاقات با امام دراین آیه مربوط به باطن آن است. وبا تشرف به خدمت امام واستفاده از انوار امام باقیمانده آلودگی های معنوی زدوده می شودوحاجی به طهارت کامل نائل می شود.همان گونه که پایان ظاهری اعمال درمنا تقصیر وحلق است ، پایان اعمال ومناسک باطنی حج نیز با ملاقات امام خواهدبود. همان گونه که درجوامع روایی ما آمده است که «تمام الحج لقاء الامام » پایان حج ، دیدار روی امام است.(درویش،۱۳۸۲،ص۱۳۴)

