ایده یابان نواندیش - مجله‌ اینترنتی آموزشی علمی

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
دانلود مطالب پایان نامه ها در مورد ارزیابی سیاست ‌های فرهنگی کنونی ایران- فایل ۷
ارسال شده در 15 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

از سوی دیگر اتفاقی که افتاده است، کالایی شدن فرهنگ است. لوکاچ معتقد است که سرمایه‌داری فرآورده‌های فرهنگ را به صورت کالا در آورده است و کالا شدن این محصولات موجب غیرخودمختاری این محصولات و ایستایی فرهنگ شده است. از نگاه لوکاچ فرهنگ در دوره‌های پیش از سرمایه‌داری امکان‌پذیر بوده است (صالحی؛ ۱۱۱).
در دهه ۱۹۳۰ میلادی که علم و تخصص بر تمام پژوهش‌های عقلانی سیطره می‌یافت، مفهوم فرهنگ به مرکز اصلی انتقادات شدید از جامعه مدرن صنعتی گردید. انتقاداتی که شامل فردگرایی و مادی‌گرایی افراطی و مخالفت با نهادهای فرهنگی جدید، و وسایل ارتباط جمعی بود (جانسون؛ ۲۳۳). از نظر اصحاب مکتب فرانکفورت، نوعی عقلانیت رسمی وبری در صنعت فرهنگ با سرمایه‌داری در آمیخته و هدایت‌کنندگان این صنعت شرکت‌های عظیم تولیدکننده محصولات تفریحی و رسانه‌ها هستند. حاصل این فرایند، در پیش گرفتن رویکرد خط تولیدی نسبت به فرهنگ بوده است. استاندارد شدن کالاها و خدماتی که به طور زنجیری و سری تولید می‌شود و این امر فی‌نفسه نشانه‌ی فقر تاسف‌انگیز فرهنگ مادی بشری است و همین فقر است که استاندارد کردن را به دنبال دارد (صالحی؛ ۱۲۳).

۳-۲-۷- تغییر فرهنگی

هر فرهنگی تغییر میکند و این مهم است که هر پژوهشگری به پویاییهای فرهنگی توجه کند. این تغییر در نظر دورکیم اساسا از طریق تحول درونی جامعه صورت میپذیرد چرا که او توسعه یک جامعهی انسانی را توسعهای قائم به ذات میداند.
تغییر در فرهنگ و سطح تمایز و وحدت‌بخشی اجتماعی و فرهنگی با یکدیگر ملازم می‌باشند. تغییر در هر یک منشا تغییر در دیگری است. اگر در عرصه‌ی جهانی و ملی دو عنصر تمایزبخشی و وحدت‌آفرینی دچار تغییر شود، ساحت فرهنگ و جامعه نیز دچار تغییر خواهد شد. از طرف دیگر، هر نوع تغییر در درون فرهنگ (تغییر در نوع حضور و روابط بین عناصر فرهنگی) زمینه‌ساز تغییر در شرایط بیرونی فرهنگ و تغییر در نوع و میزان تمایز و وحدت‌بخشی در سطح ملی و بین‌المللی می‌شود (آزادارمکی؛ ۱۶۶).

۳-۲-۸- فرهنگ‌پذیری[۲۶]

واقعیت‌های مربوط به تماس‌های میان فرهنگی همیشه در جریان بوده است. فرهنگ‌پذیری مجموعه پدیده‌هایی است که از تماس دائم و مستقیم میان گروه‌هایی از افراد با فرهنگ‌هایی متفاوت نتیجه می‌شود و تغییراتی را در الگوهای فرهنگی یک یا دو گروه موجب می‌گردد. فرهنگ‌پذیری با تغییر فرهنگی یکی نیست، چرا که تغییر می‌تواند از علل درونی ناشی باشد. فرهنگ‌پذیری دارای مراتب است. طرد الگوهای فرهنگی یک جامعه از سوی یک جامعه‌ دیگر، که می‌تواند منجر به سوق پیدا کردن به سمت ارزش‌های اجدادی و تقویت ساخت‌های سنتی و ملت‌گرایی شدید شود. در بحث وام‌گیری هم عناصر فرهنگی مادی و عناصر فرهنگی غیرمادی را می‌توان تمایز گذاشت. دربارهی سنخشناسی فرهنگپذیری، کوش[۲۷] مینویسد:
«می‌توان یک سنخ‌شناسی از فرهنگ‌پذیری را بر مبنای حضور یا فقدان دست‌کاری‌های واقعیت‌های فرهنگی و اجتماعی انجام داد. وضعیت اول فرهنگ‌پذیری خود به خود، طبیعی و آزاد است که تغییر تنها نتیجه تماس و بر مبنای منطق درونی خاص یک فرهنگ صورت می‌گیرد. وضعیت دوم فرهنگ‌پذیری سازمان‌یافته اما اجباری به نفع تنها یک گروه، مانند برده‌داری یا استعمار. وضعیت سوم، فرهنگ‌پذیری برنامه‌ریزی شده و نظارت شده که خواستار منظم بودن است و به دراز مدت می‌ انجامد. برنامه‌ریزی بر مبنای شناخت فرضی جبرهای اجتماعی و فرهنگی صورت می‌گیرد. این نوع فرهنگ‌پذیری می‌تواند مدعی فراتر رفتن از فرهنگ‌های ملی باشد، مثل فرهنگ کارگری» (کوش؛ ۱۰۴).
درک فرایند فرهنگپذیری، تصور ما را از فرهنگ دگرگون میکند و تصویری پویا از فرهنگ بدست میدهد. به این ترتیب هیچ فرهنگی وجود ندارد که ثابت و خالص باقی بماند. هر فرهنگی در جریانی دائمی از پذیرش و طرد و نوسازی قرار دارد.

۳-۳- فرهنگ و هویت

 

۳-۳-۱- فرهنگ، ابزار رفع نیاز

نگاه تاریخی به فرهنگ، هسته‌ی اولیه فرهنگ را روش‌های سنتی حل مشکلات می‌داند. «فرهنگ مرکب از پاسخ‌هایی است که چون با موفقیت همراه بوده‌اند مورد پذیرش قرار گرفته‌اند. فرهنگ شامل راه‌ حل ‌های آموخته‌ شده‌ی مسائل است» (آزادارمکی؛ ۲۸). با این نگاه، هسته‌ی اولیه فرهنگ، نیازهای ابتدایی انسان برای ادامه‌ی زندگی بوده است و هرگاه گروهی به شکل همگن در محیطی مشترک به این نیازها پاسخ می‌گویند فرهنگی خاص جامعه‌ی خود به وجود می‌آورند که وجه تمایز آنها از سایر جوامع و فرهنگ‌ها قرار می‌گیرد (شیبانی؛ ۱۱۸). بهار مینویسد:
پایان نامه - مقاله - پروژه
«ارضای نیازهای اولیه یا ارگانیک انسان و نژاد بشر نیازمند کارکرد حداقل وضعیت‌هایی است که فرهنگ تابع آن است، به این معنی که مشکلات ناشی از نیازهای غذایی، باروری و بهداشتی انسان باید حل شوند. برآورده ساختن این نیازها مستلزم ایجاد محیطی جدید یا مصنوعی است. محیط جدید که در واقع چیزی به جز فرهنگ نیست، باید به طور دائم تجدید، مراقبت و اداره شوند» (بهار؛ ۳۶).
مطابق این نگاه، «فرهنگ یک ذخیره اطلاعات است که از یک نسل به نسل دیگر می‌رسد، تا آنها بتوانند نیازهای خود را بهتر ارضا نمایند. بنابراین فرهنگ چگونگی ارضا نیاز را در همه زمینه‌ها در بر می‌گیرد». از همین رو، پیشرفت و تکامل فرهنگی هم معنای خاصی خواهد داشت. «تکامل فرهنگی بر روی یک طیف به این معنی است که کدام کشور و فرهنگ به بهترین وجه می‌تواند نیازهایش را در همه زمینه‌ها ارضا نماید. جامعه‌ای از نظر فرهنگی پیشرفته است که برای کلیه شئون زندگی از نحوه و میزان خوابیدن تا نحوه ورزش کردن یا رانندگی یا تفریح و تربیت بچه در همه زمینه‌ها تا حد ممکن زمان خود، به طور دقیق فکر و محاسبه کرده و بهترین روش عالمانه را یافته باشد» (رفیع‌پور، ۳۰۷).

۳-۳-۲- فرهنگ، عامل ایجاد هویت

اما فرهنگ صرفا ابزاری بر رفع نیازهای انسانی نیست. فرهنگ فرصتی است که آدمی هویت خویش و توانایی خود را برای آفرینندگی و بیان بازیابد. «فرهنگ و هویت دو مفهومی هستند که به واقعیتی واحد بازمی‌گردند؛ واقعیتی واحد که از دو زاویه متفاوت دیده شده است» (کوش؛ ۹). هویت، جنبهای خودآگاه دارد و این درک را به مردم میدهد که چه کسی هستند و چه چیزی برایشان معنادار است. فرهنگ به هر یک از ما وسایلی می‌دهد که جای خود را در جهان بیابیم و در برابر اتفاقات واکنش نشان دهیم. هویت‌های اجتماعی بعد جمعی دارند. آنها مشخص می‌کنند که افراد چگونه و از چه نظر شبیه دیگران هستند. دفاع از استقلال فرهنگ با حفظ هویت جمعی، پیوندی بسیار فشرده دارد. فرهنگ به کار تعیین گروه‌ها می‌پردازد. فرهنگ میان جمع ویژه‌ای وحدت ایجاد می‌کند. وقتی از مشترک بودن و جمعی بودن فرهنگ حرف می‌زنیم در واقع حرف ما به آنجا می‌رسد که افراد در یک فرهنگ خود را مشترک بدانند و خود را عضو یک کل بدانند.
واژه‌ی هویت غالبا با واژه‌ی فرهنگ به کار می‌رود. گرچه مفاهیم فرهنگ و هویت تا حدود زیادی دارای سرنوشتی به هم پیوسته هستند، اما آنها را به سهولت نمی‌توان به جای یکدیگر به کار برد. تا حدودی می‌توان گفت که فرهنگ می‌تواند بدون آگاهی هویت وجود داشته باشد، در حالی که راهبردهای هویتی می‌توانند یک فرهنگ را که اکنون مشترکات قابل ملاحظه‌ای با گذشته خود ندارد، دست‌کاری کرده و حتی تغییر دهد. فرهنگ، بیشتر با فرآیندهای ناخودآگاه در ارتباط است. هویت، بر عکس، با هنجاری از تعلق در ارتباط است که الزاما خودآگاه است، زیرا که بر تضادهای نمادی مبتنی است (همان؛ ۱۴۲).

۳-۳-۳- پویایی هویت

دیدگاهی در مورد هویت وجود دارد که آن را طبیعی و عینی جلوه میدهد. در واقع هویت، از این دیدگاه، چیزی است که پیش از فرد موجود است و فرد به آن میپیوندد. این نگاهی است که یا منجر به فرهنگگرایی میشود (که هویت را یک ذات و جوهر در نظر میگیرد) و یا تبارگرایی (که در جستجوی گروه تعلق اولیه فرد میگردد). با این نگاه تمام سعی و تلاش این خواهد بود که فهرستی از ویژگی‌های فرهنگی، ترویج شود و گسترش یابد که گمان می‌رود همچون تکیه‌گاهی برای هویت جمعی است.
اما این نگاه عین‌گرایانه به فرهنگ سخت مورد انتقاد قرار می‌گیرد به این دلیل که هویت فرهنگی را تنها به بعدی از آن محدود می‌کند و اینگونه تصویر می‌کند که هویت فرهنگی چیزی است که یک بار برای همیشه کسب می‌شود و در نتیجه ایستا و منجمد است. اما با نگاه ذهن‌گرایانه، هویت فرهنگی، احساسی از وابستگی یا نوعی همانندی با جماعت است. اشکال این نگاه هم این است که هویت را یک مسئله‌ی فردی و یک تصمیم شخصی ممکن تلقی کند. بنابراین این نگاه در تحلیل دوام نسبی هویت‌ها باز می‌ماند.
از دیدگاه پساساخت‌گرایانه، انسان، معانی، اندیشه‌ها، نظریه‌ها و غیره همگی وحدت و هویت ظاهری خود را تنها از طریق فرایند حذف و غیریت یا بیگانه‌سازی به دست می‌آورند. برای ایجاد هویت هر چیز، چیزهای دیگر باید غیر و بیگانه شوند. همه‌ی تمایزها در سخن فلسفی همچون صدق و کذب و حق و باطل بدین شیوه تکوین می‌یابند.. این نکته در مورد شیوه‌ی تشکیل و تشدید هویت به واسطه ایدئولوژی یا سیاست‌گذاری اهمیت زیادی دارد. ایدئولوژی، حقیقت چندگانگی و چندپارچگی را از سوژه‌ی خودآگاه پنهان می‌سازد و به فرد احساسی از کلیت، وحدت و هویت یگانه می‌بخشد. اما سوژه و هویت یگانه و یکپارچه از دیدگاه پساساختگرایانه، اسطوره‌ای بیش نیست. نه تنها هویت‌ها چند پاره‌اند بلکه تولید آنها نیز اساسا از طریق زبان و نظام سمبل‌ها صورت می‌گیرد. هویت‌ها همواره در حال شدن هستند، هویت ذات نیست بلکه فرایند است. هرگونه تلاش فرهنگی (مثل انقلاب فرهنگی) برای ایجاد وحدت در هویت محکوم به شکست است (بشیریه؛ ۸۶-۸۷).

۳-۳-۴- فرهنگ و شخصیت

در مطالعه فرهنگ، باید به روابط موجود میان فرد و فرهنگ پرداخت و تنها به صورت ذهنی راجع به فرهنگ مطالعه نکرد. در واقع مهم است که بدانیم افراد انسانی چگونه فرهنگ خود را درونی کرده و با آن زندگی می‌کنند. فرهنگ یک واقعیت فی‌نفسه بیرون از افراد نیست هر چند هر فرهنگی نسبت به افراد از استقلال نسبی برخوردار است.
بنابراین این نگاه در مقابل نگاهی قرار می‌گیرد که فرهنگ را متشکل از ویژگی‌های فرهنگی می‌داند و به دنبال آن است که نحوه‌ی اشاعه‌ی عینی این ویژگی‌ها را دریابد. با این نگاه این رفتار عینی افراد است که خاص هر فرهنگ است و می‌تواند اقتباس‌های فرهنگی را توضیح دهد. مکتب فرهنگ و شخصیت در انسان‌شناسی امریکا از همین نگاه به فرهنگ برمی‌خیزد.

۳-۴- نیاز به سیاست‌گذاری برای فرهنگ

اگوستین ژیرار میگوید: «شاید علت اینکه تعریف سیاست فرهنگی با تاخیر صورت گرفته، مربوط به این دیدگاه غلط باشد که اقدام فرهنگی را تابع دیدگاه های ذهنی فلسفی یا زیباییشناسی میدانست» (ژیرار؛ ۶۰). منظور اینکه شرایط زندگی مدرن که با مختصات خاص خود از جمله وجود دولتهای ملی، تمدن صنعتی و ماشینی، جهانی شدن و چندفرهنگی بودن جوامع شناخته میشود وجود مقولهای تحت عنوان سیاست فرهنگی را ایجاب کرده است. در ادامه به برخی از مهمترین دلایل و علل نیاز به سیاستگذاری برای فرهنگی اشاره میشود.

۳-۴-۱- میراث فرهنگی، هنرهای زیبا و صنایع دستی

جلوهی همیشگی، بدیهی و مدام سیاستهای فرهنگی را میتوانیم در مورد میراث فرهنگی و کالاهای هنری مشاهده کنیم. به این ترتیب که چه در دوران پیشامدرن و به تبع خوشایند درباریان و اشراف و چه در دوران مدرن و در نتیجهی تمایز ساختاری و فرهنگی و ظهور حرفهی هنرمند، دولتها به انحای مختلف از جمله کمک به افزایش تولید و توسعهی بازار مصرف کالاهای فرهنگی از هنرهای زیبا و صنایع دستی حمایت میکردند.
بنابراین وظایف کلاسیک سیاست فرهنگی اموری از قبیل حفظ میراث فرهنگ، آموزش هنر، تشویق آفرینش خلاقانه در زمینه های مختلف هنری و ایجاد بازار برای کالاهای هنری و صنایع دستی بوده است. کمک به افزایش میزان تولید و توسعه‌ی بازار مصرف خدمات و کالاهای فرهنگ با امر دیگری نیز وابستگی دارد که عبارت است از بگردش انداختن تولیدات هنرهای خلاقه، با کمک دولت (پخش و توزیع فیلم، تئاتر، فروش کتاب) در داخل و خارج کشور (پهلوان؛ ۷۷). این امر بعد از جنگ جهانی دوم با شکلگیری و گسترش دولت رفاه و افزایش تقاضای مردم برای دسترسی به کالاهای فرهنگی تداوم پیدا کرد. همچنین امر دیگری که در این میان تاثیرگذار بود افزایش جهانگردی و گسترش رسانه های ارتباطی بود که دولتها را مجاب میکرد جهت کنترل و بهرهبردای و سودمند شدن فرهنگ، به برنامه ریزی در این زمینه اقدام کنند.
باید به این نکته هم توجه داشت که وقتی سیاست فرهنگی به شکل حمایت از هنر و میراث هنری ظاهر میشود، چندان به توسعه فرهنگی در معنای وسیع آن نمیپردازد و از این دیدگاه فرهنگ و هنر هیچ ارزش ذاتی ندارند. هنر و فرهنگ یا باید به لحاظ‌ زیبایی‌شناسی با معیارهای قضاوت نسبی و نه مطلق که بر اساس احتمالات ذائقه مسلط در زمان و مکان خاص به شدت تفاوت می‌کنند، ارزیابی شوند و یا با معیارهای بیرونی نسبت به زیبایی‌شناسی به معنای دقیق کلمه. این روزها معیارهای نوع دوم نوعا ملاحظات اقتصادی یا اجتماعی و یا هر دو است، و چندان به روشنی امر و نهی سیاسی همچون آلمان دوران نازی نیست (مک‌گوییگان؛ ۲۱۷). نتیجه اینکه بخش فرهنگی از نظر سیاسی بیطرف نیست و این امری است که نباید فراموش شود.

۳-۴-۲- حقوق فرهنگی

فرهنگ در صورت رها شدن به حال خود، ممکن است خیلی زود به ورطه‌ی سوداگری بیفتد و یا کالاهای فرهنگی به آسانی در اختیار مردم قرار نگیرد و چندگرایی و آزادی بیان از بین برود. به همین دلیل تضمین دست‌یابی به فرهنگ، تضمین مشارکت تمام گروه‌های مردم در فعالیت‌های فرهنگی، تعدیل بیعدالتی اجتماعی در توزیع علم و فرهنگ و تضمین حقوق فرهنگی اقلیتها از جمله مهترین علل نیاز به سیاستهای فرهنگی است (صالحی و کاوسی؛ ۱۱).
کاهش دادن نابرابری فرهنگی، یعنی وسعت بخشیدن به میزان دسترسی و مشارکت در امور فرهنگی، به طریقی که کلیه‌ی طبقات اجتماعی، نواحی، گروه‌هایی سنی، ساکنین شهرها و روستاها و غیره را شامل گردد. به هدف کاهش دادن نابرابری‌های فرهنگی ممکن است بتوان بدین طریق دست یافت که در انتخاب فعالیت‌های فرهنگی به گروه‌های اجتماعی خاص و نیازهای آنان توجه شود و همچنین دولت با توسل به سیاستی خاص در انتخاب محل ساختمان‌های فعالیت‌های یا تجهیزات فرهنگی، وضع ورودیه ارزان‌تر برای پاره‌ای از گروه‌های اجتماعی، عرضه داشتن پاره‌ای خدمات فرهنگی (کتابخانه، موزه) به طور رایگان، توجه بیشتری به این گروه‌ها نشان دهد.
نیازهای فرهنگی (شامل مجموعه نیازهای عمومی مانند سوادآموزی، دسترسی به انواع آموزش، دسترسی به خدمات فرهنگی برای شکوفا کردن استعدادها، نیاز به ارتباطات و امکاناتی که برای برقراری ارتباط هست و امنیت فرهنگی) در کنار نیازهای اقتصادی و سیاسی ضرورت مداخله دولت در فرهنگ را مطرح میکند. با شکل گرفتن مفهوم شهروندی و حقوق شهروندی در سطح محدود سیاسیاش -که اینگونه بیان میداشت که مردم یک ملت باید از حق آزادی بیان و ابراز وجود برخوردار باشند-   به تدریج در ابعاد دیگر نیز بسط یافت و بعد حقوق اجتماعی (بیمه و خدمات درمانی، حق آموزش) مطرح شد و سپس به سمت حقوق اقتصادی هدایت شد که وظیفهاش جستجوی شغل برای افراد بیکار و ارائه خدمات مختلف و موردنیاز مانند بیمه بیکاری و معلولین است. عملاً دولت رفاه یک مجموعه کامل شد و بعد از جنگ جهانی دوم دولتها موظف شدند در کنار حقوق اجتماعی، سیاسی، اقتصادی چیزی به اسم حقوق فرهنگی نیز برای شهروندان قائل شوند.

۳-۴-۳- ایجاد هویت ملی

سیاست فرهنگی بیشتر تجلی (ظاهری یا واقعی) هویت ملی است (گوردون و ماندی؛ ۳۳). همانطور که رفت در ابتدا عواملی چون ایجاد هویت ملی و ملتسازی دلیل روی آوردن به سیاستگذاری برای فرهنگ بوده است. بعد از جنگ دوم استقلال یافتن کشورهای مستعمره و نیاز آنها به سیاستهایی برای حفظ و تقویت هویت ملی و برنامه ریزی برای یکپارچگی فرهنگی، سیاستگذاری فرهنگی را ایجاب میکرد. بشیریه مینویسد:
«گفتمان ناسیونالیسم در سیاستهای فرهنگی در کنار قومگرایی و سنتگرایی مطرح بود اما نسبت به آن دو از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و اغلب مبارزات ضداستعماری به ویژه در قرن بیستم بر حول آن شکل گرفته است. در اینجا بر حفظ سنت‌های فرهنگی بومی و ماقبل استعماری در سطح ملی تاکید شده است» (بشیریه؛ ۱۳۱).
از این منظر باید گفت که سیاست‌های فرهنگی از آن لحاظ مورد اهمیت قرار گرفته است که از یک سو شاهد تغییر و تحول دائمی در فرهنگ هستیم و از سوی دیگر نیازی به پیوستگی با گذشته‌ی تاریخی و همبستگی با دیگر اعضای جامعه حس می‌شود. موازنه میان این دو گرایش متضاد از هنگامی اهمیت یافت که تغییرات فرهنگی چنان شدت گرفت که پیوستگی و همبستگی فرهنگی را به خطر انداخت. اگر در اوایل این فرایند، ضرورت سرعت بخشیدن به تحولات و تغییرات فرهنگی برای عقب‌ نماندن از قافله بشری، دغدغه عمومی و غالب بود، در میانه راه، چگونگی ممانعت از تحول و ثبات بخشیدن به فرهنگ مسئله اصلی گردید و در انتهای راه پیدا کردن مناسب‌ترین ترکیب در ثبات و تحول اجزای فرهنگ معضل عینی و عملی اهل فکر و سیاست‌گذاران جامعه است، ترکیبی که به واسطه آن هم پیوستگی و همبستگی نسبی فرهنگی حفظ شود و هم توانایی‌های فرهنگ در انطباق با محیط افزایش یابد (عبدی و گودرزی؛ ص ۴).
به این ترتیب مسئله تعریف فرهنگ خودی مطرح میشود. این مسئلهای در سیاستگذاری فرهنگ است که چگونه میتوان سنن بومی و فرهنگ خودی را حفظ کرد و کاری کرد که عناصر مدرن به فرهنگ بومی آسیب وارد نکنند. تعریف فرهنگ خودی، سوال از هویت یک ملت است. اشتریان مینویسد:
«کاربردی‌ترین راه‌حلی که معمولا سیاست‌گذاران امور فرهنگی به آن دست می‌یازند، تاریخ است. در واقع تاریخ یکی از منابع اصلی تغذیه‌ی فرهنگی به شمار می‌رفته است. اما عنصر تاریخی با توجه به تنوع متغیرها در جهان امروزی -که گاه به انقطاع فرد و جامعه از تاریخ خود منجر می‌شود- آسیب‌پذیر شده است» (اشتریان؛ ۱۰۲).
بهره‌گیری سیاستمداران از فرهنگ برای ساختن هویت و ملی‌گرایی نوعی نگرش موزه‌ای به فرهنگ ایجاد می‌کند. با این همه این امر نوعی استفاده از فرهنگ یا «سیاست فرهنگ» است (فروزان سپهر؛ ۱۰). رسمی کردن به یک گرایش برای آینده فرهنگها تبدیل شده است. هیأت‌های دولتی فرهنگ را مهار می‌کنند، هنر برای اتحاد ملت و ایجاد فاصله میان فرهنگ ملی و دیگر فرهنگ‌ها و تا حدی ادعای برتری بر آنها لازم است. در کشورهای پیرامونی، دولتها به فرهنگ و هنر بیشتر به عنوان عاملی جهت رقابت در عرصهی جهانی نگاه میکنند و صرفا به دنبال توسعهی فرهنگ و هنر و خلاقیت هنری نیستند.

۳-۴-۴- جهانی شدن و مقاومت فرهنگی

پیشتر دیدیم که اساسا مسئله سیاستگذاری برای فرهنگ که آغازش را باید در فرانسه جستجو کرد به صورت مقاومت فرهنگی و لزوم تمایز نسبت به فرهنگ غالب جهانی خودش را نشان داد. ژیرار به این مسئله اشاره میکند که در حال حاضر در برابر دگرگونیهای شتابزدهی کشورها، مسئله هویت فرد و ملتها مطرح شده است:
«در همه کشورها، سیاست فرهنگی باید در عمل با مشکلاتی مقابله کند، که پیامد نوعی دوگانگی فرهنگی است. اقدام فرهنگی در کشورهای در حال توسعه باید همزمان فرهنگ بومی را حفظ کند و توسعه دهد و شرایط دسترسی به فرهنگی جهانیتر را فراهم آورد… قدرت یا ضعف فرهنگها، به وسایل ارتباطی که آن را اشاعه میدهند، بیش از قدرت و ضعف ارزشهای درونی آن بستگی دارد. فرهنگهایی با نظام ارزشی بسیار بنیادی و قوی، ممکن است در تماس با فرهنگهای دیگری که توانایی های ارتباطی بسیار نیرومندی دارند، فاسد و منحرف شوند. یک سیاست فرهنگی نمیتواند به اداره امور هنرهای زیبا بسنده کند. اگر سیاست فرهنگی نتواند تمام هدفهای نهایی مورد پذیرش یک جامعه را همگام با تمدن، با یکدیگر پیوند دهد و اگر فرهنگ مبارزهای نباشد که بتواند جوانان را با خود همراه کند، شایستگی پهلو ساییدن با سیاست اقتصادی و سیاست اجتماعی را نخواهد داشت» (ژیرار؛ ۹ و ۱۵).
امروز با ظهور روزافزون فرهنگ‌های مقاومت روبروییم که به دنبال جلوگیری از تاثیرات مخرب و نهادهای نوین فرهنگ نیرومند جهانی است. شاید تنها هسته‌ی فرهنگ توان مقاومت داشته باشد. در اینجا فرض بر این است که فرهنگ‌ها یک هسته و یک محیط دارند. هسته‌ی فرهنگ بیشتر در قالب رویدادهایی برجسته نظیر تولد، زناشویی، و مرگ پدیدار می‌شود و هویت خویش را دست‌کم به شکل نمادین حفظ می‌کند. هسته محدوده‌ای است که فرهنگ در پناه آن هویت خود را حفظ می‌کند، یا به سخن بهتر، مردمی که بدان فرهنگ وابسته‌اند در گزینش‌های اصلی خود چنین می‌کنند (فروزان سپهر؛ ۷).
مقاومت فرهنگی به معنای حفظ ویژگیهای برجسته و استعدادهای فرهنگی خودی و شناخت و انتقاد از اموری است که به آن آسیب میزند. مقاومت به معنای طرد پذیرش و نابودی هر چیز تازه و نو نیست. در جهانی که به سرعت تغییر می‌کند دیگر جزیره‌ی تک‌افتاده‌ی فرهنگی امکان‌پذیر نیست. اما پویایی موجود در مناسبات فرهنگی باید مانع همگنسازی باشد. این مسئلهای است که به توان یا ناتوانی هر فرهنگ در تقابل و تعامل با فرهنگهای قویتر (مخصوصا از نظر فنی) مربوط میشود.
به این ترتیب، سیاست فرهنگی را میتوان به مثابه صحنهای نگریست که تلاشهای قدرت در سطوح ملی و بین المللی برای تدوین سیاستگذاریهای جهانی وقف میشود و به خاطر جهانیشدن فرهنگی و مقاومت در برابر تهدیدات، اولویتها تعیین و رسانه های ملی و منطقهای دست به کار میشوند. سیاست فرهنگی، ابزاری سیاسی است که کشورها برای کنترل انواع کانالها و انواع محتواهایی که به قلمروشان وارد یا خارج میشود، به کار میگیرند (کرین؛ ۴۳-۴۴)

۳-۴-۵- فهم توسعه در معنای وسیع آن

مکگوییگان[۲۸] میگوید: توسعه[۲۹] و تنوع[۳۰] اصطلاحات بنیادینی در لفاظی‌[۳۱]های سیاست‌های فرهنگی معاصر هستند. در واقع این مفاهیم اقتصاد و فرهنگ را به یکدیگر پیوند داده است. توسعه با دلالت‌هایی همچون «شکوفا شدن» و «رشد تدریجی» و «پیشرفت» ممکن است به طور جهان‌شمول چیزی خوب تلقی شود هر چند ضرورتا در واقعیت اینگونه نیست (مک‌گوییگان؛ ۲۱۳). در واقع در اینجا شاهد نوعی جهتگیری اقتصادی با ملاحظات اجتماعی هستیم که البته در صورت منفی خود ممکن است صرفا به صورت سودآوری بیشتر برای سرمایه داری جهانی و شرکتهای چند ملیتی تعبیر شود.

نظر دهید »
راهنمای نگارش پایان نامه در مورد بررسی میزان انطباق محتوای کتاب های فارسی دوره دوم ابتدایی ...
ارسال شده در 15 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

جدول ۴-۵ . فراوانی اهداف بر اساس دروس کتاب فارسی کلاس پنجم…………………………………۱۰۳
جدول ۴-۶ . فراوانی اهداف بر اساس دروس کتاب فارسی کلاس ششم…………………………………۱۰۷
جدول ۴-۷ . مقایسه اهداف شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی کتاب فارسی سه کلاس چهارم، پنجم و ششم به تفکیک دروس………………………………………………………………………………………….۱۱۰
جدول ۴-۸ . مقایسه فراوانی انطباق محتوای متن، تصویر و متن کتاب فارسی سه کلاس چهارم، پنجم و ششم به تفکیک دروس………………………………………………………………………………………….۱۱۲
جدول ۴-۹ . خلاصه ای از تعداد اهداف شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی در دوره دوم ابتدایی…………………………………………………………………………………………………………………………….۱۱۵
جدول ۴-۱۰ . خلاصه ای از تعداد موارد انطباق محتوای متن، تصویر و تمرین کتاب های فارسی دوره دوم ابتدایی با اهداف شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی تعیین شده در آنها…………………. ۱۱۵
جدول ۴-۱۱ . نتایج آزمون خی دو ۲ متغیری بین محتوای کتاب های فارسی کلاس چهارم ابتدایی با مهارت های شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی…………………………………………………………………۱۱۶
جدول ۴-۱۲ . نتایج آزمون خی دو ۲ متغیری بین محتوای کتاب های فارسی کلاس پنجم ابتدایی با مهارت های شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی………………………………………………………………..۱۱۷
جدول ۴-۱۳ . نتایج آزمون خی دو ۲ متغیری بین محتوای کتاب های فارسی کلاس ششم ابتدایی با مهارت های شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی………………………………………………………………..۱۱۸
جدول ۴-۱۴٫ نتایج آزمون کروسکال والیس به منظور مقایسه اهداف شناختی، عاطفی و روانی حرکتی بین سه پایه چهارم، پنجم و ششم……………………………………………………………………………۱۱۹
فهرست نمودارها
۲-۱- نمودار طرح رشد…………………………………………………………………………………………………..۳۱
۲-۲- نمودار مفهوم رشد…………………………………………………………………………………………………۳۴
نمودار ۴-۱ . درصد میانگین اهداف شناختی، عاطفی، روانی- حرکتی بر اساس دروس کتاب فارسی کلاس چهارم…………………………………………………………………………………………………………………۱۰۲
نمودار ۴-۲ .درصد میانگین انطباق محتوای متن، تصویر و تمرین کتاب فارسی کلاس چهارم با اهداف تعیین شده در آن…………………………………………………………………………………………………۱۰۲
نمودار ۴-۳ : درصد میانگین اهداف شناختی، عاطفی، روانی-حرکتی بر اساس دروس کتاب فارسی کلاس پنجم………………………………………………………………………………………………………………….۱۰۵
نمودار ۴-۴ :درصد میانگین انطباق محتوای متن، تصویر و تمرین کتاب فارسی کلاس پنجم با اهداف تعیین شده در آن………………………………………………………………………………………………..۱۰۶
نمودار ۴-۵ : درصد میانگین اهداف شناختی، عاطفی، روانی-حرکتی بر اساس دروس کتاب فارسی کلاس ششم………………………………………………………………………………………………………………..۱۰۸
نمودار ۴-۶ :درصد میانگین انطباق محتوای متن، تصویر و تمرین کتاب فارسی کلاس ششم با اهداف تعیین شده در آن……………………………………………………………………………………………….۱۰۹
نمودار ۴-۷ : مقایسه اهداف شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی کتاب فارسی سه کلاس چهارم، پنجم و ششم ……………………………………………………………………………………………………………..۱۱۱
نمودار ۴-۸ : مقایسه درصد انطباق محتوای متن، تصویر و متن کتاب فارسی سه کلاس چهارم، پنجم و ششم ………………………………………………………………………………………………………………………۱۱۴
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
کتاب درسی به عنوان تنها رسانهای که نقش هدایت فعالیتهای یاددهی – یادگیری را در کلاس ایفا میکند دارای اجزاء و عناصری است و ارتباط منطقی و صحیح عناصر یک کتاب درسی به کار آیی آن در آموزش کمک شایان توجهی میکند اهداف، محتوا (شامل متن نوشتاری، تصاویر، نوارها، جداول) و تمرینها سه بخش مهم یک کتاب درسی را تشکیل میدهند.
محتوا و تمرینها باید در جهت تحقق اهداف کتاب درسی باشند مسئله اصلی این تحقیق آن است که آیا عناصر کتابهای فارسی دوره دوم ابتدائی از انسجام درونی لازم برخوردار است و با اهداف پرورش مهارتهای شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی همسو است.
با توجه به هدف پژوهش پایان نامه حاضر در پنج فصل تنظیم شده است. فصل اول به بیان مسئله و فرضیات پژوهش، فصل دوم ادبیات پژوهش، فصل سوم روش پژوهش، فصل چهارم تجزیه و تحلیل یافته ها و در نهایت فصل پنجم به نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات پرداخته است.
۱-۱٫ بیان مسئله
آموزش از اساسیترین نیازهای بشر است. بدون آموزش، هیچ جامعهای نمیتواند به بقای خود ادامه دهد. نیاز به آموزش با نیازهای اولیه نظیر خوراک، پوشاک و مسکن قابل مقایسه نیست، زیرا فراهم کردن آموزش مناسب، بسیار پیچیدهتر و دشوارتر از تدارک غذا، لباس و سرپناه مناسب است. به همین دلیل آموزش نمیتواند با کوشش و خطا شکل گیرد آموزش موثر و سودمند نیازمند طرح و برنامه است. در طول تاریخ کسب مهارتهای زندگی یکی از هدفهای آموزشی به شمار آمده و یکی از خواسته های معلمان و والدین کسب توانایی مهارتها از سوی دانش آموزان بوده است. روانشناسان و نظریه پردازان مختلف نیز همواره بر اهمیت فعالیتهای وابسته به آموزش مهارتهای اجتماعی در ایجاد یادگیری مفید و موثر تاکید داشتهاند. (سیف، ۱۳۸۷). تعلیم وتربیت زمینه ساز پرورش استعدادهای یادگیرندگان برای یافتن راه حلهایی برای حل اثر بخش مسایل گوناگون زندگی است. نظامهای آموزشی امروزی باید نیروهایی را تربیت کند که در درک دنیای پیچیده موجود، توانمند و در مدیریت و رهبری آن، خلاق و مبتکر باشند و منطقی رفتار نمایند. (شعبانی، ۱۳۸۶). اگر آموزش و پرورش در رویکردهای نظام برنامه ریزی درسی و تدوین برنامه درسی و معلمان در حوزه علمی خود نگاهی به پرورش یادگیرندگان برای کسب مهارتهای اجتماعی خود نداشته باشند فعالیت یاددهی یادگیری بی ثمر خواهد بود. هدف آموزش و پرورش تربیت دانش آموزانی است که کاشف و حلال واقعی مسائل زندگی خود باشند و متفاوت بیاندیشند درس خواندن را نوعی پژوهش تلقی کنند و از پرسیدن و طرح سوال لذت ببرند. (شعاری نژاد، ۱۳۸۵). مهارتهای شناختی و عاطفی-حرکتی فرایند پیچیده است که درآن نیاز به یک فرد برای هماهنگ کردن تجارب قبلی، دانش، فهم و شهود، به منظور برآوردن خواسته های وضعیت تازه است. (لئونگ[۱]، ۲۰۱۱). کاربرد شیوه کسب مهارتهای شناختی، عاطفی و روانی - حرکتی در تدریس، در حقیقت مهیا کردن شرایط و زمینه ها برای تحقق جریان یاددهی و یادگیری فعال میباشد در فرایند یادگیری فعال این فرصت به فراگیران داده میشود تا توانمندیهای خود را در زمینه برنامه ریزی، فرضیه سازی، پیش بینی، کاوش، استنباط و کسب تجربه های گوناگون علمی تقویت نمایند یادگیری از این طریق سبب یادگیری عمیقتر شده و دانش آموز به خاطر مشاهده شواهد عینی و فهم مستقل مفاهیم، نظریهها و قوانین نسبت به تکوین یا تغییر نظریههای علمی درک بهتری پیدا مینماید. (منگیو[۲]، ۲۰۰۴). مهارتهای شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی فرایندی است که فرد با شناخت و رفتار هدایت شده و با کمک راه حلهای موثر یا سازگارانه به نتیجه مطلوب میرسد.
مقاله - پروژه
صاحبنظران هدفهای تربیتی را شامل سه حیطه شناختی، عاطفی و روانی حرکتی میدانند.
در نظامهای آموزشی متمرکز نظیر ایران، محتوا در قالب کتابهای درسی ارائه میشود وکتب نقش اساسی در تعیین محتوا دارد و فقدان آن موجب سردرگمی فراگیر و مربی میشود و ارزشیابی نیز از محتوای کتاب است و شاید بی دلیل نیست که این نظامها را کتاب محور میگویند. (معروفی، یوسف زاده، ۱۳۸۸). کتاب درسی مرجع رسمی مورد استناد برای تعیین محتوا و برنامه آموزشی بوده و راهنمای عملی برای کارگزاران آموزش و پرورش است. (آون، ۲۰۰۷ به نقل از حسن مرادی). با توجه به اهمیت کتا بهای درسی و نقش آن در یادگیری فرایند مهارتهای ذکر شده محقق بر آن شد تا میزان توجه به مهارت شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی را در کتابهای دوره دوم ابتدایی (پایه چهارم ،پنجم،ششم)را بسنجد. و چون مهارتهای شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی در محتوای کتابهای دوره ابتدایی در پژوهشها کمتر مورد توجه قرار گرفته است بنابراین تحقیق حاضر میتواند راهکار مناسبی برای آموزش و پرورش کشورمان باشد. تحقیق جاری کوششی است در پاسخ به این سوال که تاچه میزان به مهارتهای شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی در محتوای کتابهای فارسی دوره دوم ابتدایی توجه شده است؟
۱-۲٫ اهداف تحقیق
۱-۲-۱٫ هدف کلی:
تحلیل و بررسی محتوی کتاب های فارسی کلاس چهارم ابتدایی در ارتباط با با مهارت های شناختی، عاطفی و روانی حرکتی
۱-۲-۲٫ اهداف فرعی:

 

    • شناسایی و تحلیل بین محتوی کتاب های فارسی کلاس چهارم ابتدایی با مهارت های شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی مورد نیاز دانش آموزان پیش بینی شده در برنامه درسی فارسی

 

    • شناسایی و تحلیل بین محتوی کتاب های فارسی کلاس پنجم ابتدایی با مهارت های شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی مورد نیاز دانش آموزان پیش بینی شده در برنامه درسی فارسی

 

    • شناسایی و تحلیل ارتباط بین محتوی کتاب های فارسی کلاس ششم ابتدایی با مهارت های شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی مورد نیاز دانش آموزان در برنامه درسی فارسی

 

    • بررسی میزان کمک به دانش آموزان برای کسب مهارتهای شناختی،عاطفی و روانی – حرکتی بین اهداف کتاب های فارسی چهارم ، پنجم و ششم .

 

۱-۳٫ اهمیت تحقیق
مرحله آموزش ابتدایی به نام های (تعلیمات ابتدایی)، (تعلیمات اجباری)، (آموزش همگانی) و (آموزش عمومی ) خوانده میشود. مبنای این نامگذاری این است که این دوره به آموزش آنچه که، صرفنظر از شغل و حرفهای که افراد بدان اشتغال دارند و مورد نیازشان میباشد، اختصاص دارد. تعلیمات این دوره نخستین گامی است که در جهت آموزش افراد برای زندگی برداشته میشود، باید هدف این آموزش دانشها و مهارتهایی باشد که ارزش همگانی دارد و مورد نیاز همگان است. فراگرفتن این قبیل معلومات و کسب اینگونه مهارتها باید سطح تفاهم افراد جامعه را بالا ببرد. (شکوهی، ۱۳۸۶: ۶۷)
کتاب های درسی مهم ترین و پر کاربرد ترین رسانه آموزشی است که در نظام تعلیم و تربیت جهان مورد استفاده قرار می گیرد.آل تنبیج (۱۹۹۱)معتقد است “کتاب های درسی همه روزه توسط معلمان و شاگردان به کار می رود و گاهی اوقات به عنوان تمام برنامه درسی مورد تاکید معلم قرار می گیرد این در حالی است که در نظام های آموزشی که الگوی برنامه آن ها مبتنی بر موضوع های درسی مدون و یا مبتنی بر طرح های قابلیت خاصی است.
برنامه درسی نقشه و راهنمای علمی است که در آن فرصت های مناسب یادگیری برای رسیدن به اهداف کلی و جزئی نظام آموزشی در نظر گرفته می شود و کتاب درسی مهم ترین و تنها منبع مورد استفاده در فرایند یاددهی و یادگیری است .اهمیت کتاب های درسی تنها از جنبه ی ابزاری برای آموزش مطرح نیست بلکه کاربرد گسترده آن در مدارس ،دانش آموزان را در معرض عقاید ،ایده ها و افکار گوناگونی قرار می دهد که از سوی ناشران و تولید کنندگان کتاب های درسی به طور مستقیم و یا غیر مستقیم ارائه می شود.(واتییکر و دیبر۲۰۰).
کتاب درسی،مرجع رسمی مورد استناد برای تعیین محتوا و برنامه آموزشی بوده و راهنمای عمل برای کلیه ی کارگزاران آموزش و پرورش است.کتاب درسی متنی است سازمان یافته که اهداف آموزش را در قالب نوشتار ،تصاویر و تکالیف عرضه نموده و پیوند دهنده ی اهداف آموزش و پرورش با کلاس درس است. (حسن مرادی، ۱۳۸۸: ۹۴)
در آموزش و پرورش ،کتاب درسی یکی از منابع مهم یادگیری فراگیران می باشد و از اهمیت ویژه ای برخوردار است .مهم ترین دلایل اهمیت کتاب درسی در نظام آموزشی ما عبارتند از:
۱-برای هر ماده در هر پایه ی تحصیلی یک کتاب درسی تالیف و توزیع می شود.
۲-تمرکز فعالیت های معلمان بر محور کتاب های درسی است.

نظر دهید »
منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله بررسی و تحلیل عوامل بازدارنده توسعه کشاورزی در مناطق ...
ارسال شده در 15 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۴-۲- تحلیل یافته های تحقیق
۴-۲-۱- تحلیل میزان توسعه بخش کشاورزی
وضعیت عمومی بخش کشاورزی در شهرستان خنداب بیانگر فاصله زیاد شاخص های توسعه با حدایده آل می باشد و میانگین ۰۳۰/۰ را به عنوان توان کشاورزی منطقه معرفی می نماید. ساختار امتیازی شاخص های توسعه کشاورزی نشان می دهد که گویه های میزان تولید محصولات زراعی و باغی، سطح زیر کشت اراضی زراعی و باغی(دیمی و آبی) و میزان تولید محصولات دامی به ترتیب با اهمیت اوزان ۰۶۱۹/۰، ۰۴۴۴/۰و ۰۳۵۰/۰ – اگرچه در حالت کلی از وضعیت مناسبی برخوردار نمی باشند و از حدایده آل ضریب ۱ فاصله زیادی دارند- در آرایش عملکرد شاخص های توسعه کشاورزی در شهرستان خنداب نسبت به سایر شاخص ها امتیاز بالایی را به خود اختصاص داده اند و از شرایط بهتری برخوردارند. از سوی دیگر، شاخص های توانایی مقابله با نوسانات بازار و تغییرات قیمتی محصولات کشاورزی، میزان انباشت و ذخیره سازی سرمایه در بخش کشاورزی، توانایی مقابله با مخاطرات طبیعی و فشارهای زیست محیطی در بخش کشاورزی، قابلیت بکارگیری تجهیزات و فناوری های پیشرفته در بخش کشاورزی، میزان دانش و مهارت حذف عوامل ناکارآمد از بخش کشاورزی، میزان بهره مندی از خدمات و حمایت های دولتی در بخش کشاورزی، میزان دستیابی به سطحی از کاهش و صرفه جویی در هزینه های کشاورزی، میزان ارتباطات سازنده با مسئولین و نهادهای متولی مدیریت بخش کشاورزی، میزان کیفیت (مرغوبیت و مطلوبیت)محصولات کشاورزی، میزان علاقه و دلبستگی به فعالیت در بخش کشاورزی و میزان همبستگی و انسجام اجتماعی بین بهره برداران کشاورزی به ترتیب با اهمیت اوزان ۰۲۶۶/۰، ۰۲۶۰/۰، ۰۲۵۹/۰، ۰۲۵۶/۰، ۰۲۴۸/۰، ۰۲۴۵/۰، ۰۲۴۲/۰، ۰۲۳۷/۰، ۰۲۳۲/۰، ۰۲۳۱/۰ و ۰۲۳۰/۰ با فاصله محسوسی از شاخص های فوق در طرف مقابل آنها قرار گرفته اند.
نظر به جهت گیری برنامه های توسعه ای در کشور(صنعت محوری بودن آنها) و توجه زیاد بخش کشاورزی به جنبه‎های مهم (مکانیزاسیون و صنعتی کردن کشاورزی)، قطب های توسعه به عنوان یگانه راهبرد توسعه کشاورزی مطرح شد و امکانات و سرمایه های دولتی را به سمت خود هدایت نمود. تا هنگامی که تابعی از خصیصه‎های دیگر مانند افزایش درآمد حاصل از افزایش محصول، فرعی فرض شده است، ماحصل روند توسعه‎های دهه‎های گذشته چیزی جز حاشیه‎ای شدن تدریجی بخش کشاورزی و برهم خوردن تقارن این بخش با سایر بخش های اقتصادی نخواهد بود(شکوری، ۲۶:۱۳۸۶). اگر بپذیریم که هر کشور با توجه به ترکیب منابع خود باید مسیر توسعه کشاورزی را مشخص نماید، کارایی کشاورزی دهقانی به عنوان نظام بهره برداری غالب در مناطق روستایی به عنوان محور توسعه کشاورزی قابل توجه می باشد. در مورد کارایی کشاورزی دهقانی نظریات مختلفی مطرح شده است. شولتز و هوپر[۱۷] براساس مطالعات خود در هندوستان نظریه معروف “کارا ولی فقیر[۱۸]” را مطرح ساخته اند. براساس این نظریه کشاورزان سنتی در کشورهای درحال توسعه فقیرند و این نه به سبب آن است که در استفاده از منابع خود کارایی ندارند بلکه بدان علت است که نوع و میزان منابعی که بکار می برند محدود است. به عقیده آنان افزایش محصول(درآمد) کشاورزان بدون نوآوری های تکنولوژی غیر ممکن است. از آنجایی که کشاورزان سنتی علاوه بر بی اطلاعی از روش های موجود در افزایش سود، با خطر گرانی و محدودیت های نهادی و فرهنگی نیز مواجه می باشند و در تامین سود سعی در حداقل خطر کردن دارند. بنابراین یکی از راه های افزایش کارایی کاهش میزان خطر کردن در کشاورزی است. در این راه اتخاذ سیاست هایی مانند بیمه و یا تضمین حداقل قیمت محصول، ایجاد مسیرهای کارای بازاریابی، دسترسی آسان به نهاده ها و اعتبارات کشاورزی را می توان توصیه نمود. ضمن اینکه، در کشاورزی سنتی جهت افزایش تولید معرفی روش های بهتر تولید که سودمند بودن آن بوسیله کشاورزان پیشرفته مورد تایید قرار گرفته است ضروری می باشد(عجمی، ۲۶:۱۳۷۰-۲۷). این درحالی است که مسیر توسعه کشاورزی به علت ساختار ارزشی- انگیزشی دولت در اقتصاد کشور و عدم اعتقاد به کارایی کشاورزی سنتی، محدود به توسعه قطب های توسعه و مراکز کشت و صنعت سرمایه بر شد و به تبع آن بخش کشاورزی مناطق روستایی را فاقد متولی مدیریتی نمود. اثرات این تفکر را می توان در راهبردهای توسعه کشاورزی برنامه های عمرانی قبل از انقلاب و در بعد از انقلاب جستجو کرد. به همین خاطر است که تصویری توسعه نیافته از بخش کشاورزی مناطق روستایی پیش رو داریم و ظرفیت های واقعی آن را در ساختار اقتصادی سکونتگاه های روستایی حس نمی کنیم. در مجموع می توان نتیجه گیری کرد که اهمیت شاخص های تولیدی در بخش کشاورزی شهرستان خنداب نسبت به ابعاد انسانی- اجتماعی و بازاری به علت مزیت نسبی منطقه از لحاظ توان اکولوژیکی است. درواقع، توجه صرف دولت به مولفه های صنعتی در قالب کشاورزی بزرگ مقیاس و سرمایه بر، تناقضات انسانی – اجتماعی و بازاری موجود در سکونتگاه های روستایی را به فراموشی سپرده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۴-۲- ۲- تحلیل الگوی مکانی- فضایی توسعه کشاورزی در سکونتگاه های روستایی شهرستان خنداب
نتایج بدست آمده از آزمون ناپارامتریک فریدمن جهت مقایسه تفاوت میانگین توسعه کشاورزی در سکونتگاه های روستایی شهرستان خنداب نشان می دهد که در مجموع وضعیت توسعه کشاورزی در مناطق روستایی یکسان نیست و ناهمگون می باشد. در این تحقیق مقدار آماره آزمون فریدمن ۰۱/۲۵ با سطح معنا داری کوچکتر از حد لازم (۰۵/۰) می باشد. بنابراین، نتیجه گرفته می شود که میزان توسعه کشاورزی در روستاهای مورد آزمون، تفاوت معناداری داشته و ناهمگون هستند. به واقع تفاوت مشاهده شده در سطوح توسعه کشاورزی روستاه­ها آنقدر زیاد است که بتوان در نهایت آنها را متفاوت فرض کرد.
جدول(۴-۲-۱): تفاوت میانگین های توسعه کشاورزی در سکونتگاه های روستایی

 

۰۱/۲۵ ضریب مربع کای(کای اسکوئر)
۱ درجه آزادی
۰۰۰/۰ سطح معناداری
۲۵ تعداد

بر اساس سطح بندی تکنیک تاپسیس می توان این نتیجه را گرفت که روستاهای اناج، فوران، جوشیروان، استوه، علی آباد، ایجان و حسین آباد در بین اولویت های با میزان توسعه کشاورزی بالا و روستاهای موک، قزل قلعه، حاجی آباد و میثم آباد در اولویت های پایینی از توسعه کشاورزی قرار دارند.
جدول(۴-۲-۲): سطح بندی توسعه بخش کشاورزی در روستاهای شهرستان خنداب

 

نام آبادی رتبه نام آبادی رتبه
اناج ۶۴۹/۰ سوزان ۰۹۵/۰
فوران ۳۱۹/۰ گرماب ۰۹۱/۰
جوشیروان ۲۸۷/۰ عباس آباد
نظر دهید »
ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره بررسی پذیرش دورکاری بر مبنای مدل پذیرش فناوری- فایل ...
ارسال شده در 15 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

متغیر مکنون یا پنهان: در این نوع دسته بندی متغیر ها مسقیما قابل مشاهده نبوده و نمیتوان آنها را به تنهایی اندازه گیری نمود. متغیر های مکنون ممکن است برون زا یا درون زا باشند. منظور از متغیر برون زا، متغیری است که بر روی متغیرهای دیگر تاثیر گذار است و منظور از متغیر های درون زا، متغیری است که در مدل تاثیر پذیر هستند. بنابراین با توجه به مدل تحقیق و تعاریف بالا متغیرهای هنجار، رفتار، کنترل رفتار درک شده، درک از منافع شخصی، درک از مفید بودن، درک از راحتی استفاده، سازگاری، درستی و حقانیت، ساختار و فرهنگ، درجه کارائی شخصی، در دسترس بودن منابع و شرایط تسهیل کننده فناوی متغیر های مکنون برون زا و متغیر تمایل به استفاده از دورکاری مکنون درون زا در نظر گرفته میشود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
تقسیم بندی متغیر ها بر اساس ارزش
در نوع طبقه بندی نیز متغیرها را میتوان به در دسته متغیر های کمی و متغیر های کیفی دسته بندی نمود.که متغیر های کمی خود شامل متغیر کمی گسسته و متغیر کمی پیوسته میشود.
در این تحقیق با توجه به ماهیت متغیرها، متغیرها از نوع متغیر کیفی هستند. متغیر های کیفی مقادیر عددی به خود نمی گیرند بلکه ارزشهای کیفی را می پذیرند.
تعریف متغیرها:
سازه و متغیر ها را میتوان به دو صورت تعریف کرد: تعریف مفهومی و تعریف عملیاتی. در زیر تمام متغیر های تحقیق به هر دو صورت تعریف شده اند.
تعریف مفهومی [۱۰](تئوریک ) متغیر ها:
تعریف مفهومی به تعریف یک واژه توسط واژه های دیگر اشاره دارد. به عبارت دیگر در اینگونه تعریف از واژه های انتزاعی و ملاکهای فرضی استفاده میشود. این نوع تعریف به شناسایی ماهیت یک پدیده کمک کرده و نقش مهمی را در فرایند منطقی تدوین فرضیه ها ایفا میکند.
درک از راحتی استفاده[۱۱] :
راحتی استفاده درجه‌ای است که فناوری کاربر پسند ارائه شده است. ابزارها ممکن است قدرتمند و مفید باشند اما در استفاده راحت نباشد که در نتیجه آن بر درک از مفید بودن در قبال آن فناوری و تمایل به استفاده از فناوری تاثیر منفی می‌گذارد.
درک از مفید بودن[۱۲] :
درک از مفید بودن درجه‌ای است که تصمیم گیرنده معتقد است دورکاری در اجرای وظایف معمولی کار مفید است. برای کارکنان مفید بودن درجه‌ای است که فناوری برای انجام کار به آن‌ها کمک می‌کند. و همین متغیر برای مدیران درجه‌ای است که فناوری برای مدیریت زیر مجموعه(کارمندان زیر دست) به او کمک می‌کند.
درک از منافع شخصی [۱۳]:
میزان درکی از منافع شخصی با انجام دورکاری در پذیرش آن موثر است. درک از منافع شخصی برای مدیران و کارکنان متفاوت است برای کارکنان منافع مستقیماٌ از دورکاری ناشی می‌شود در حالی که درک از منافع شخصی برای مدیران ار سرپرستی یک دورکار ناشی می‌شود
سازگاری [۱۴] :
درک از میزان انعطاف دورکاری بر پذیرش دورکاری توسط مدیران و کارکنان تاثیر مثبت دارد. به عبارت دیگر سازگاری عبارت است از این که دورکاری تا چه حد با تمایلات، فرهنگ، روحیات و نوع شغل همخوانی دارد.
درک از درستی [۱۵] :
تاثیری که اجتماع بر سازمان و کار اشخاص دارد. میزان پذیرش دورکاری در اجتماع بر پذیرفتن توسط مدیر وکارکنان تاثیر مثبت دارد .
ساختار فرهنگ :[۱۶]
تاثیر درک دیگران از دورکاری (سرپرست و افراد زیر مجموعه ) هرچه از دید این افراد دورکاری مورد پذیرش باشد تمایل به دورکاری در کارکنان و مدیران بیشتر است. تفکر دوستان و افراد خانواده درباره دورکاری بر تمایل بر دورکاری موثر است .
درجه کارایی [۱۷]:
عبارت است از میزان اعتماد به نفس در انجام وظیفه محوله. هرچه که این وظایف بیشتر باشد فرد در اداره کردن فناوری و شیو های دورکاری موفق تر است.
میزان در دسترس بودن منابع[۱۸]:
عبارت است از در دسترس بودن فضا و تجهیزات کافی برای شخص دورکار که میتواند تاثیر زیادی بر پذیرش دورکاری داشته باشد.
۹- شرایط تسهیل کننده فناوری [۱۹]:
این مولفه در دسترس بودن منابع لازم را نه فقط از نظر مالی بلکه از نظر فناوری و تکنولوژی که دورکاری را راحتتر می کند در بر دارد و این تکنولوژی باید با تکنولوژی اداره های سنتی نیز سازگار باشد.
تعریف عملیاتی [۲۰]متغیر ها:
تعریف عملیاتی تعریفی است که بر ویژگی های قابل مشاهده استوار است.در این بیان عبارت «قابل مشاهده» به نکته مهمی در این تعریف اشاره دارد. تعریف عملیاتی فعالیت محقق را اندازه گیری یا دستکاری یک متغیر مشخص میسازد. به عبارت دیگر تعریف عملیاتی راهنمای محقق است در آنچه که باید انجام گیرد و شیوه انجام گرفتن آن ( سرمد ،۱۳۸۱،ص ۴۰).
در این تحقیق منظور اندازه گیری متغیر ها و طراحی پرسشنامه از تمامی متغیر ها تعریف عملیاتی ارائه کرده که در جدول شماره ۱-۳ گردآوری شده است.
جدول شماره ۱-۴ ) تعریف عملیاتی متغییر ها

 

متغیر ها تعریف عملیاتی
تمایل به پذیرش دورکاری رفتار
و
نگرش
درک از راحتی استفاده میزان ساده تر شدن کارها حاصل از دور کاری برای شخص
نیاز به تلاش فکری بیشتر برای اشخاص در هنگام دور کاری
میزان سخت بودن و غیر منعطف بودن فرایند دورکاری
نظر دهید »
دانلود پروژه های پژوهشی در رابطه با بررسی تاثیر راهکارهای پوشش ریسک در بازار سرمایه و تاثیر ...
ارسال شده در 15 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع
 

ریسک ابعاد شرعی (شریعت)

 

کمیته فقهی تخصصی سازمان بورس

 

 

 

(منبع: قلیزاده و دیگران،۱۳۹۱)
لذا در این فصل به تفصیل پیرامون ادبیات تحقیق مرتبط با موضوع اعم از ریسک ، پوشش ریسک و تعاریف و مدلهای موجود در این زمینه پرداخته و ضمن ارائه توضیحات مبسوط در این زمینه، در بخش دوم به سابقه تحقیقات انجام شده در این زمینه در دو قسمت پیشینه تحقیقات داخلی و پیشینه تحقیقات خارجی می پردازیم.
۲-۲ سرمایه گذاری و استراتژهای مالی
سرمایهگذاری یک امر ضروری و حیاتی در رشد و توسعه اقتصادی هر کشوری است. برای اینکه وجوه لازم جهت سرمایهگذاری فراهم آید، باید یک سری منابع برای تأمین مالی وجود داشته باشد. بنابراین مدیران مالی میبایست در تأمین مالی ضمن درنظر داشتن منابع مختلف، به ریسک و بازده شرکت و تأثیر آن بر روی ریسک و بازده سهام عادی شرکت در بازار بورس نیز توجه داشته باشند. عواملی که ریسک یک شرکت را تعیین میکنند، متعددند. یکی از این عوامل ساختار سرمایه شرکت میباشد. (اینکه شرکت در ساختار سرمایه خود چقدر آورده سهامداران و چقدر بدهی دارد). به علت اینکه استفاده از بدهی موجب ایجاد یک سری تعهدات ثابت (هزینه های مالی) برای شرکت میشود؛ لذا این تعهدات ثابت، ریسک شرکت را بالا میبرد چرا که اگر شرکت نتواند اصل و فرع وام را بازپرداخت کند به درماندگی مالی (و نهایتاً ورشکستگی) میافتد. فرایند ایجاد ریسک در بازارهای سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است. مطابق با تئوریهای مالی، یکی از عوامل ایجادکننده ریسک، اهرم مالی میباشد. لذا انتخاب یک نسبت بدهی مطلوب که با درنظر داشتن بازدهی مناسب بتواند ریسک را به حداقل برساند؛ گامی است در جهت هدف اصلی مدیران مالی شرکتها که همانا افزایش ارزش شرکت و درنتیجه افزایش ثروت سهامداران میباشد(اسلامی بیگدلی و دیگران، ۱۳۸۸: ۹۱).
دانلود پروژه
۲-۳ استراتژهای مالی
با گسترش، توسعه و تغییر شکل خدمات بنگاههای اقتصادی روند جدایی مالکیت و مدیریت اداره بنگاههای اقتصادی بعد از تغییرشکل و گسترش خدمات مالی و مناسبات اقتصادی سازمانها و گسترش شرکتهای سهامی روند رو به رشدی به خود گرفته است. به دلیل پیچیدگیهای اقتصادی و گسترش فعالیتهای کسب و کار و تخصصی شدن آنها، سرمایهگذاران کنترل سرمایهی خود را به مدیران میدهند و خود از طریق گزارش حسابرسان مستقل، عملکرد مدیران را ارزیابی و کنترل میکنند. مدیران توجیهپذیر بودن طرحهای شرکت را از سه دیدگاه فنی (دسترسی به مواد اولیه، فناوری، میزان تولید و …)، اقتصادی (رقبا، فروش، الگوی مصرف و …) و مالی (میزان بازده، ریسک، دوره بازگشت سرمایه، ارزش فعلی خالص طرح و …) بررسی میکنند. یک بنگاه اقتصادی در انجام فعالیتهای مربوط به کسب و کار خود با ریسکهای متعددی سروکار دارد. این ریسکها در مراحل مختلف چرخهی حیات سازمان و با توجه به حوزهی فعالیت آن بروز مینمایند. میزان کل ریسکهای در معرض یک بنگاه اقتصادی با عنوان ریسک کل یاد میشود. ریسک کل از دو بخش ریسک خاص شرکت (غیرسیستماتیک) و ریسک ناشی از عوامل کلان (سیستماتیک) تشکیل شده است۱. مطالعات زیادی در جهت اندازه گیری و کنترل ریسک کل شرکتها انجام گرفته است. بدیهی است که در دنیای پرتحول و متغیر امروز، موفقیت سازمانها و بنگاههای اقتصادی از طریق فعالیتهای همزمان به دست میآید. کنترل به موقع و مناسب موجودی انبار و مواد اولیه، تولید و خدمات پس از فروش، فعالیت در سطح بین المللی، تحقیقات و نوآوری در محصولات، بازاریابی، حسابداری و کنترل ریسکهای تجاری و مالی مرتبط با فعالیتهای بنگاه و سایر فعالیتهای مرتبط با بنگاهها در حال استاندارد شدن است. با وجود فعالیتهای همزمان بخشهای مختلف سازمان، هنوز دو فعالیت مهم و اساسی مالی و استراتژی در بیشتر بخشهای سازمان، به صورت منفرد و جدای از هم شکل میگیرد. تصمیمات و فعالیتهای مربوط به این دو حوزه توسط کارشناسان متفاوت از هم در گروه های کاری متفاوت ایجاد میشود که نتیجهی آن معمولاً پیگری اهداف و استانداردهای متفاوت و حتی متضاد بوده است. در بحثهای جدید استراتژی و مالیهی شرکتها، مدیران و استراتژیستها به دبنال تلفیق این دو حوزهاند تا با ایجاد استراتژی مالی و از طریق ایجاد ارتباط بین استراتژیهای مهم سازمان و فعالیتهای مالی در یک شرکت، به هدف اجرای تصمیمگیریهای بهتر و مؤثرتر در سازمان نزدیک شوند. نتایج قابل انتظار از این رویکرد عبارت است از:

 

 

  • دستیابی به استراتژیای که به صورت روشن تولیدات آتی را هدایت میکند

 

 

 

  • تصمیمات مناسب تجاری که به صورت کاراتری منابع کمیاب را برای اجرای نوآوریهای استراتژیک تخصیص میدهد

 

 

 

  • ملاک و معیار مناسبی برای ارزیابی عملکرد سازمان ارائه میدهد

 

 

به طور کلی، «مالیه» با تخصیص منابع کمیاب در شرکت سروکار دارد، درحالی که «استراتژی» با متمایز ساختن یک شرکت از رقیبان خود در یک صنعت در ارتباط است. از دیدگاه مایکل پورتر، ماهیت رقابت در یک صنعت با پنج عامل اساسی محصولات جایگزین، خریداران (قدرت چانهزنی خریداران)، فروشندگان (قدرت چانهزنی تأمینکنندگان)، تازهواردان (تهدید رقبای بالقوه) و رقابت در صنعت در ارتباط است که برای هر نوع تحلیل در مورد رقبا ارزیابی و شناسایی فرآیندهای چهاربخشی شامل اهداف آینده، استراتژی فعلی، پیشفرضها و توانمندیها لازم است(بقایی و دیگران، ۱۳۸۸: ۱۳۳-۱۳۰).
۲-۴ ریسک
در فرهنگ لغات ریسک به معنی شانس و احتمال آسیب و زیان تعریف شده است. اما تعریف مالی و مقداری ریسک، عبارت از توزیع احتمال نرخ بازده هر سرمایهگذاری است. بر این اساس، میتوان نرخ داراییهایی مانند اوراق بهادار را تغییر احتمال نرخ بازده آتی ناشی از آنها تعریف کرده، انحراف معیار بازده یک دارایی را معیار ریسک محسوب نمود (پیرصالحی و زینل همدانی، ۱۳۷۳ :۳۶).
ریسک در اصطلاح عبارت است از امکان تفاوت بازده از مقدار مورد انتظار. در سرمایهگذاری، ریسک یعنی احتمال اینکه بازده واقعی (برحسب ریال یا درصد) از بازده مورد انتظار متفاوت شود (بری گام و دیگران، ۱۳۸۴ :۳۷).
مدیریت ریسک ارتباط نزدیکی با مدیریت سودآوری دارد، چون ریسک فاکتور اصلی برای سودآوری است. مدیریت ریسک پدیده نوپایی است که پیشرفت چشمگیری را در چند دهه اخیر در جهان ایجاد کرده است. ریسک در نظام مالی اسلامی نیز مانند نظام مالی متعارف وجود دارد. درحالت کلی میتوان گفت صکوک به عنوان نماینده ابزارهای مالی اسلامی، به صورت ذاتی نسبت به سایر ابزارهای مالی از ریسک بیشتری برخوردار است(قلی زاده و دیگران، ۱۳۹۱: ۲).
دلیل این موضوع آن است که تقریباً تمامی ابزارهای مالی اسلامی مبتنی بر مالکیت یک دارایی بوده و بنابراین ریسک این دارایی به سرمایهگذاران منتقل میشود(آدام و توماس[۲]، ۲۰۰۴: ۸).
پس ریسک نیز همواره وجود دارد و بلکه روز به روز بر اهمیت آن نیز افزوده میشود. البته در برخی مواقع ریسک را به صورت تغییر نامطلوب در بازدهی تحقق یافته تعریف میکنند. به عبارت دیگر تنها تغییرات رو به پایین بازدهی ریسک تلقی میشود.
۲-۴-۱ عوامل مؤثر بر ریسک و بازده سرمایه گذاری در محصولات مالی
عوامل زیادی بر ریسک و بازده سرمایه گذاری در هر محصول مالی دخالت دارند. در اینجا عوامل مؤثر بر ریسک و بازده سرمایه گذاری در محصولات مالی در سه دسته کلی عوامل کلان اقتصادی، عوامل خرد اقتصادی و عوامل غیر اقتصادی طبقه بندی شده و به طور خلاصه مورد بررسی قرار می گیرد:
۲-۴-۲ عوامل کلان(ریسک سیستماتیک)
این عوامل بر ریسک بازار تأثیر داشته، نتیجه و میزان تأثیر این عوامل بر ریسک بازار، تحت عنوان ریسک سیستماتیک، با بهره گرفتن از بررسی وابستگی تغییرات قیمت هر محصول به تغییرات قیمت‌های محل بازار اندازه گیری می شود، و شامل موارد زیر می باشد .
۲-۴-۲-۱ سیاست‌ها و خط مشی‌های دولت
دولت به عنوان یک ناظر و سیاستگذار کلان نقش پررنگی در بازار سرمایه دارد و یکی از وظایف دولت، ارائه برنامهای است که بتواند به بازار سرمایه رونق بخشد. اما به طورکلی تکثر مراکز قدرت و تصمیم گیری، ابهام نقش و رابطه این مراکز با یکدیگر، تداخل قوای سه گانه کشور، شفاف نبودن قوانین و وجود برداشت‌های متفاوت و متناقض از آنها، وجود قوانین نامناسب و دست و پا گیر، نقض آزادیهای اقتصادی و بی ثباتی سیاسی دولت، موجب افزایش ریسک سیستماتیک و لذا کاهش شدید سرمایه گذاری می گردد (نوو[۳]، ۱۳۸۰). اقدامات و میزان دخالت دولت در اقتصاد، صنعت و بازرگانی نیز بر سرمایه گذاری در محصولات مالی تاثیرگذار است، به این معنی که هرچه میزان دخالت دولت در اقتصاد بیشتر باشد (کاهش مشارکت بخش خصوصی)، ریسک سیستماتیک افزایش و میزان سرمایه گذاری در محصولات مالی کاهش می یابد. برای مثال اگر دولت برای جبران کسری بودجه خود اقدام به انتشار اوراق قرضه نماید، مقدار اوراق قرضه عرضه شده در قیمت و نرخ بهره ای از این اوراق افزایش می یابد که این خود منجر به کاهش قیمت اوراق و افزایش نرخ بهره می گردد ( اکینز[۴] و دیگران، ۱۹۹۹).
۲-۴-۲-۲ عوامل فرهنگی و اجتماعی
درکشورهای توسعه یافته از بازار سرمایه به عنوان بازاری که موجب جلب مشارکت تمام افراد جامعه میشود نام میبرند. اما در کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه به دلیل عدم فرهنگ سازی مناسب، درصد بسیار کمی در این بازار سهیم هستند، درحالی که اگر بتوان بستر مناسبی فراهم نمود و با ایجاد جاذبه‌های واقعی، پس اندازهای مردم را به این سو هدایت کرد، این مساله موجب بالا رفتن درآمد ملی، کاهش تورم، تخصیص نقدینگی موجود در بازار مولد و افزایش سرمایه گذاری و رفاه نسبی در جامعه می شود (عبدالله زاده، ۱۳۸۱).
۲-۴-۲-۳ وضعیت صنعت
صنایع مختلف و شرکت‌های آن تحت تاثیر شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی جغرافیایی داخلی و خارجی می تواند دچار رونق و رکود شود . برای مثال در صورت بهبود قیمت جهانی نفت، صنایع وابسته به فرآورده‌های نفتی، تحت تاثیر قرار گرفته و سهام آن دچار رونق می شود یا در صورت بروز خشکسالی، صنایع وابسته به محصولات کشاورزی تحت تاثیر قرار گرفته و سهام آنها دچار رکود خواهد شد (عبدالله زاده، ۱۳۸۱). از طرف دیگر هرچه میزان تاکید بر صنایع واسطه ای و مصرفی بیشتر باشد و وابستگی این صنایع به خارج بیشتر باشد، ریسک سیستماتیک افزایش می یابد که این خود منجر به کاهش سرمایه گذاری در این صنایع می شود.
۲-۴-۲-۴ شرایط اقتصادی و دورانهای تجاری و مالی
کاهش نرخ بهره به تنهایی می تواند یک عامل موثر برای افزایش بازده سرمایه گذاری‌ها باشد. با کاهش نرخ بهره، هزینه‌های سرمایه گذاری نیز کاهش می یابد و این امر باعث افزایش بازده سرمایه گذاری می شود. اما مساله زمانی حالت ایدهآل دارد که نرخ بهره با توجه به مکانیسم‌های عرضه و تقاضا تعیین گردد، چرا که این نوع کاهش نرخ بهره اگر همراه با ابزارهای مناسب برای کنترل آثار آن نباشد، اگر چه می تواند باعث افزایش نرخ سرمایه گذاری شود، ولی به احتمال زیاد این سرمایه گذاری‌ها در بخش‌های غیر مولد و بعضا” مخرب برای اقتصاد خواهد بود. نکته دیگر اینکه اگر این کار بدون پیش بینی‌های لازم انجام شود، با توجه به نرخ تورم موجود در کشور می تواند باعث نوعی زیان غیر آشکار (ریسک ) برای سپرده گذاران شود. از طرف دیگر افزایش نرخ بهره، موجب افزایش ریسک نوسان نرخ بهره میشود، زیرا با افزایش نرخ بهره، قیمت اوراق قرضه با بهره ثابت کاهش می یابد و در صورتی که دارنده این اوراق آن را قبل از سررسید بفروشد، متحمل زیان خواهد شد ( نوو، ۱۳۸۰).
افزایش در نرخ تورم مورد انتظار نیز بر سرمایه گذاری در محصولات مالی تاثیر گذار است، بدین صورت که با افزایش نرخ تورم مورد انتظار، نرخ بازده مورد انتظار دارایی‌های فیزیکی در مقایسه با دارایی‌های مالی (محصولات مالی) بیشتر افزایش یافته و دارایی‌های فیزیکی جایگزین دارایی‌های مالی در سبد دارایی‌ها میشود. در یک اقتصاد در حال رشد ( چرخه توسعه تجاری ) که میزان ثروت و درآمد افراد در حال افزایش است، میزان تقاضا برای سرمایه گذاری در محصولات مالی افزایش مییابد که این خود منجر به افزایش قیمت و بازده سرمایه گذاری در این محصولات می شود. رکود اقتصادی و کاهش اشتغال نیز موجب افزایش ریسک سیستماتیک و کاهش میزان سرمایه گذاری می شود( اکینز[۵] و دیگران، ۱۹۹۹).
۲-۴-۳ عوامل خرد (ریسک غیرسیستماتیک)
این عوامل موجبات تغییر در ریسکی خواهند شد که مربوط به وضعیت عمومی بازار نبوده و مختص وضعیت هر شرکت است (ریسک غیر سیستماتیک) که به طور خلاصه عبارتند از:
۲-۴-۳-۱ میزان تقاضا و کشش کالای تولیدی شرکت
میزان تقاضا و کشش کالای تولیدی شرکت نیز بر ریسک سرمایه گذاری در آن تاثیر می گذارد، به این معنی که هرچه میزان تقاضای کالای تولیدی شرکت پایین تر و کشش قیمتی برای کالای تولیدی بیشتر باشد، ریسک سرمایه گذاری در آن شرکت نیز افزایش می یابد.
۲-۴-۳-۲ سیاستها و خط مشی‌های مدیریت
مدیریت شرکت میتواند با به کارگیری استراتژی‌های گوناگون در رابطه با سرمایه در گردش، میزان نقدینگی شرکت را تحت تاثیر قرار دهد. این استراتژیها را میزان ریسک و بازده آنها مشخص میکند. استراتژی‌های سرمایه در گردش به دو دسته استراتژی‌های محافظه کارانه و استراتژی‌های جسورانه تقسیم می شوند:
الف)استراتژی محافظهکارانه
استراتژی محافظه کارانه آن است که شرکت با نگهداری پول نقد و اوراق بهادار قابل فروش می کوشد قدرت نقدینگی خود را حفظ کند. ریسک این استراتژی بسیار اندک است، زیرا داشتن قدرت نقدینگی نسبتا زیاد به شرکت این امکان را میدهد که موجودی کالا را به مقدار کافی تهیه و اقدام به فروش نسیه کند. از این رو ریسک ا ز دست دادن مشتری بسیار اندک است، از طرف دیگر، نقدینگی نسبتا زیاد به آنها این امکان را می دهد که بدهیهای سر رسید شده را به موقع بپردازند و با خطر ورشکستگی مواجه نشوند. از طرف دیگر مدیر محافظه کار میکوشد تا در ساختار سرمایه شرکت، میزان وام‌های کوتاه مدت را به حداقل برساند که این امر احتمال ریسک ورشکستگی (ناتوانی در باز پرداخت بهموقع وامها یا تمدید آنها ) را به شدت کاهش خواهد داد ( نوو، ۱۳۸۰).
ب)استراتژی جسورانه
مدیری که از استراتژی جسورانه استفاده می کند، همواره می کوشد تا وجوه نقد و اوراق بهادار قابل فروش را به حداقل ممکن برساند. اگر مدیر جسورانه عمل کند، درصدد بر می آید تا وجوهی را که در موجودی کالا سرمایه گذاری میشود به حداقل برساند، دراین وضعیت شرکت باید ریسک عدم پرداخت به موقع بدهی‌های سررسید شده را بپذیرد . چنین شرکتی شاید نتواند پاسخگوی سفارش‌های مشتریان باشد و از این لحاظ هم متحمل ضرر خواهد شد (چون نمی تواند فروش کند ).از طرف دیگر مدیر جسور می کوشد تا سطح وام‌های کوتاه مدت را به حداکثر برساند و دارایی‌های جاری خود را از محل این وام‌ها تامین کند که در این وضعیت خطر و احتمال اینکه شرکت نتواند به موقع آنها را باز پرداخت کند (ریسک ورشکستگی ) افزایش خواهد یافت، ضمن اینکه وقتی بازار با کمبود پول و اعتبار مواجه است، گرفتن وام‌های کوتاه مدت به آسانی میسر نمی شود و هزینه آنها بالا خواهد رفت ( نوو، ۱۳۸۰).
۲-۴-۳-۳ وضعیت مالی و حساب‌های شرکت
ساختار مالی شرکت که ترکیب بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام آن را تعیین می کند آثار هزینه ای و ریسکی بر عملکرد شرکت دارد . ساختار مختلف تامین مالی و اثر آن بر شرکت‌های مختلف در شرایط متفاوت اقتصادی تفاوت خواهد داشت ( عبدلله زاده، ۱۳۸۱).برای مثال اگر در ساختار سرمایه شرکت اوراق قرضه وجود داشته باشد، احتمال دارد که شرکت دچار نوعی بحران مالی شود . شرکت موقعی دچار بحران مالی می شود که نتواند اصل و فرع بدهی‌های خود را در موعد مقرر بپردازد (به طور کلی نتواند، طبق مفاد قرارداد عمل کند). به عبارت دیگر، اگر شرکتی اوراق قرضه منتشر کند، متعهد شده است که از محل سودهای نامعلوم آینده، هزینه بهره ثابتی را بپردازد. این اقدام باعث افزایش درجه ریسک و بازده سهامداران شرکت خواهد شد . نرخ بازده سرمایه گذاری شرکت باید بیش از نرخ بهره اوراق قرضه باشد تا مقدار سود هر سهم شرکت کاهش نیابد ( نوو، ۱۳۸۰).
قابلیت نقدشوندگی یک محصول مالی نیز بر ریسک سرمایه گذاری در آن محصول تاثیرگذار است . قابلیت نقدشوندگی یک محصول مالی به معنای امکان فروش سریع آن است . هرچه بتوان یک محصول مالی را سریعتر و با هزینه کمتری به فروش رساند قابلیت نقدینگی آن بیشتر و ریسک سرمایه گذاری در آن کاهش می یابد. ثبات نسبی سودآوری یک محصول مالی در سرمایه گذاری در آن موثر است، بدین صورت که هرچه میزان انحراف سودآوری سال‌های گذشته و یا سودهای احتمالی دوره‌های آتی نسبت به میانگین سود یا سود مورد انتظار بیشتر باشد، ریسک سرمایه گذاری در آن محصول بالاتر و در مقابل ارزش آن کمتر خواهد بود ( اکینز[۶] و دیگران، ۱۹۹۹).

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 343
  • 344
  • 345
  • ...
  • 346
  • ...
  • 347
  • 348
  • 349
  • ...
  • 350
  • ...
  • 351
  • 352
  • 353
  • ...
  • 453
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

ایده یابان نواندیش - مجله‌ اینترنتی آموزشی علمی

 تغذیه عروس هلندی
 زایمان سگ راهنما
 فروش محصولات غذایی
 تولید محتوا هوش مصنوعی
 تبلیغات کلیکی حرفه‌ای
 کسب درآمد محتوا شبکه‌ها
 نارضایتی شریک رابطه
 درآمدزایی از ویدئو
 تدریس آنلاین درآمد
 فضای تنفس رابطه
 عدم درک شریک زندگی
 راهنمای سگ اشپیتز
 رشد نکردن رابطه
 حافظه خرگوش
 آموزش حرف زدن مرغ عشق
 ویژگی زن ایده‌آل
 دوری از وابستگی عاطفی
 درآمد محصولات دیجیتال
 فریلنسری طراحی موفق
 بازسازی پس خیانت
 اضطراب روابط عاشقانه
 درآمد دوره‌های برنامه‌نویسی
 شاه طوطی اسکندر
 درآمد پادکست کسب‌وکار
 نقد محصولات آنلاین
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

آخرین مطالب

  • راهکارهای ضروری و اساسی درباره میکاپ
  • نکته های آرایش دخترانه (آپدیت شده✅)
  • ⭐ دستورالعمل های سریع و آسان برای آرایش
  • هشدار : ترفندهایی که برای میکاپ حتما باید به آنها دقت کرد
  • هشدار!  رعایت نکردن این نکته ها درباره آرایش مساوی با خسارت حتمی
  • هشدار خسارت حتمی برای رعایت نکردن این نکته ها درباره آرایش
  • " پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – قسمت 23 – 5 "
  • " فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – ۲-۲۲-ویژگی‌های افراد تاب‌آور – 9 "
  • " پایان نامه -تحقیق-مقاله | تجزیه و تحلیل داده ها – 7 "
  • " دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | فصل اول: کلیات ( مبانی ، مفاهیم و تاریخچه) – 2 "

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان