۳-درمقایسه باشرکتهای مستقل ،آیاشرکتهای وابسته ازسطوح پرداخت سودبالاتری برخوردارند؟
۴-بین شرکتهای وابسته باگروههای بزرگترومتنوع ترومیزان پرداخت سودسهام چه رابطه ای وجوددارد؟
۱-۶) فرضیه های تحقیق:
براساس نظریه ی خط مشی تقسیم سود سهام و ناتوانی بازار مربوط به گروه های تجاری ، در چهارچوب تئوریک ، دو گروه فرضیه ی را با در نظر گرفتن نقش گروه های تجاری در تصمیم گیری در پرداخت سود سهام ( پرداختن یا نپرداختن ) و تصمیم گیری در مورد میزان پرداخت سود سهام (اینکه چه مقدار پرداخت شود ) طرح ریزی شده است . بنابراین فرضیات این تحقیق به شرح ذیل می باشد:
گروه اول: فرضیه های کلی در زمینه ی ارتباط میان خط مشی تقسیم سود سهام و عوامل نظیرنابرابری اطلاعاتی؛ وابستگی به تامین مالی خارجی ( منابع خارج از موسسه )
H1 - بین پرداخت سود سهام و میزان آن در نتیجه ی وابستگی به سرمایه و تامین مالی خارجی رابطه معنی داری وجود دارد.
گروه دوم : فرضیه ای بر مبنای چگونگی و کیفیت تفاوت روابط موجود در گروه های وابسته در مقابل شرکت های مستقل
H2 - شرکتهای مستقل، در مقایسه با شرکتهای وابسته ازسطوح پرداخت سود سهام بالاتری برخوردارند.
۱-۷) تعریف اصطلاحات و واژه ها:
گروه های تجاری: مجموعه ای از موسسه های تجاری مستقل قانونی هستند که یک هویت عادی دارند و از راه های گوناگون نظیر نگهداری متقابل حقوق صاحبان سهام یا حق مالی یا مدیریت به هم پیوسته با هم ارتباط پیدا می کنند(رونی مانوس ۲۰۱۲).
خط مشی تقسیم سود سهام [۱] : سیاست های که مدیران در تقسیم سود سهام بین سهامداران مد نظر قرار می دهند.
سود سهام پرداخت شده: عبارت است از، توزیع عایدات حاصل شده از طرف شرکت به سهامداران.
سرمایه گذاری خارجی وابسته: منابع مالی خارجی زمانی که، منابع مالی مولد داخلی برای روبرور شدن با فرصت های سرمایه گذاری قابل اجرا ناکافی باشند .
نابرابری اطلاعاتی:عدم دسترسی به اطلاعات مالی برای تمامی گروه های استفاده کننده از اطلاعات مالی می باشد.
خلاصه فصل:
در فصل اول به تشریح کلیات موضوع تحقیق پرداخته شد، بر این اساس ابتدا به بیان مساله تحقیق و تشریح اهمیت و ضروت تحقیق و دلیل انتخاب این موضوع به عنوان موضوع تحقیق پرداخته شد. و در نهایت به بیان و تعریف متغیر های تحقیق پرداختیم.
فصل دوم : ادبیات تحقیق
۲-۱ ) مقدمه
گروه های تجاری مجموعه ای از موسسه های تجاری مستقل قانونی هستند که یک هویت عادی دارند و از راه های گوناگون نظیر نگهداری متقابل حقوق صاحبان سهام یا حق مالی یا مدیریت به هم پیوسته با هم ارتباط پیدا می کنند. به احتمال قوی این گروه ها تشکیل می شوند تا نابرابری اطلاعات عیوبات بازار را اصلاح کنند. برای مثال عدم کارایی اطلاعات برای موسسه های تجاری بسیار زیان بار می شود تا سرمایه خارجی را برای سرمایه گذاری بیشتر کنند. موسسه های تجاری وابسته گروهی راهبردهای متنوع سازی را ادامه می دهند و بازارهای سرمایه داخلی را ایجاد می کنند. جالب است ذکر کنیم که مشکلات اطلاعات و عیوب های بازار یک راه میان بر مهم از نظریه های اصلی از خط مشی سود سهام را فراهم می کند. لاپورتا و همکارانش(۲۰۰۲) در یک تحقیق که، بیش از ۴۰۰۰ موسسه تجاری از ۲۳ کشور را در برداشت، نشان دادند که،نابرابری اطلاعات و تحت الحمایه بر تامین مالی خارجی عامل تامین کننده کلیدی در تصمیم گیری های خط مشی سود سهام می باشد. سوال عجیبی که مطرح می شود، استلزام گروه های تجاری برای تصمیم گیری در خط مشی سود سهام، یعنی تصمیم گیری در پرداخت سود سهام (پرداخت شود یا نه) و تصمیم گیری در مورد سطح پرداخت (چه مقدار پرداخت شود)می باشد. و ممکن است به این حالت باشد که گروه های تجاری عضو موسسه های تجاری را کنترل کنند و اطلاعات را که با هم در یک گروه سهیم هستند آسان کنند. بدین وسیله نابرابری اطلاعات کمتر می شود. همچنین این گروه ممکن است بتواند بازارهای سرمایه داخلی را ایجاد کند تا هزینه حق الزحمه را تامین کند. بدین وسیله بر عیوب بازار سرمایه غلبه کند. بنابراین روشن می شود که در مقایسه با گروه های مستقل آنها، موسسه های تجاری وابسته به گروه کمتر به بازارهای سرمایه رسمی متکی هستند و ممکن است همیشه بتوانند سود سهام را پرداخت کنند. (یعنی سود سهام حذف نشود) یا سود سهام بالایی را نگه بدارند. هنگامی که گروه تجاری یک بازار سرمایه داخی واقعی ایجاد می کنند، موسسه های تجاری عضو نیاز نیست تا از خط مشی سود سهام برای اشاره با سود دهی بالا جهت کسب تامین مالی خارجی استفاده کنند به این دلیل موسسه های تجاری وابسته به گروه ممکن است تصمیم بگیرند تا سود سهام را نپردازند و اگر آنها این کار را نکنند نسبت سود سهام عادی به سود ویژه در موسسه تجاری وابسته به گروه ممکن است کمتر از موسسه های تجاری مستقل شود. و آنها استلزام نظریه های مختلف از خط مشی سود سهام را بررسی نمی کنند.
۲-۲ ) سود حسابداری[۲]
درتئوری حسابداری ،سود، حاصل عملیات موسسه درطی یک دوره ی مالی می باشد که براساس اصول ، استانداردها ومفاهیم حسابداری، عملیات مؤسسه در طی یک دوره ی مالی می باشد ،که مورد محاسبه قرارمی گیرد . سود حسابداری مؤسسه می تواند بین سهامداران تقسیم گرددویا برای سرمایه گذاری های آتی درمؤسسه نگهداری شده وتقسیم نگردد. تعیین میزان سود قابل تقسیم بستگی به مبالغ سود (زیان) انباشته شرکت از سالهای قبل ، میزان اندوخته قانونی وسایر اندوخته ها نظیر اندوخته احتیاطی می باشد.
یکی از متخصصین مالی به نام کنث جی بووادرکس[۳] (۱۹۷۴)، موضوع سود حسابداری وچگونگی تسهیم آن از طریق جریانات نقدی مؤسسه را به شرح زیر به تصویر کشیده است (نمودار۲-۱ )
نمودار ۲-۱ نشان می دهد که کلاً سه دسته نسبت به اموال وسود شرکت علاقمند هستند:
اعتبار دهندگان : نسبت به اصل وبهره وامها.
سهامداران : نسبت به ارزش ویژه وسود سالیانه.
دولت: نسبت به مالیات.
از این رو مدیران شرکتها بایستی درجهت حداکثر کردن ارزش شرکت ، سود حاصل از عملیات مؤسسه را به سه گروه بالا اختصاص دهند.
۲-۳ ) روش های پرداخت سود سهام
پرداخت سود سهام عبارت است از، توزیع عایدات حاصل شده از طرف شرکت به سهامداران . سود سهام ممکن است، به یکی از سه شکل نقدی ، سهام اضافی یا دارائی به صاحبان سهام پرداخت شود، که بعضی از شرکتها برای توزیع سود از قاعده ی خاصی استفاده می نمایند وبعضی دیگر ازتمامی امکانات خود برای توسعه شرکت بهره گرفته وسودی پرداخت نمی نمایند.
اعلان وپرداخت سود سهام ازوظایف مهم مجمع عمومی شرکتها می باشد ، که بطور کلی سه نقطه زمانی مهم درتوزیع سود سهام وجودداردکه عبارتست از: (بلکویی ۱۹۹۸)[۴]
الف ) تاریخ اعلان سود سهام [۵] : روزی است که، مجمع عمومی شرکت رأی به توزیع مبالغ سود سهام می دهد.
ب ) تاریخ ثبت دردفاتر شرکت[۶]: در این روز لیستی از نامهاوآدرسهای سهامدارانی که سود سهام به آنان تعلق می گیرد، استخراج شده ومقادیر سود سهام متعلق به هر سهامدار مشخص می گردد. در این مرحله به دلیل عدم انجام عملیات ومعاملات مالی هیچگونه ثبتی دردفاتر شرکت انجام نمی پذیرد.
ج) تاریخ پرداخت سود سهام[۷] : عبارتست ازروزی که سود سهام ، عملاً به سهامداران پرداخت می گردد. دراین روز به دلیل پرداخت نقدی ویا تحویل دارائی ویا سهم به سهامداران ، ثبت مورد لزوم حسابداری انجام می پذیرد.
۲-۳-۱ ) سود سهام نقدی[۸]
عمده ترین نوع توزیع سود سهام ، به صورت نقدی می باشد که ممکن است درهرزمانی انجام گیرد؛ ولی معمولاًدرپایان یک دوره ی سه ماهه ویا پایان سال مالی انجام می پذیرد . مجمع قبل از اتخاذ تصمیم پیرامون توزیع سود نقدی دو مسأله را مد نظر قرارمی دهد : عایدات به دست آمده ، وجوه نقد موجود .) بلکویی ۱۹۹۸)
مقدارسود کسب شده ، وجوه نقد رادرشرکت تضمین نمی کند . شرکت ممکن است مطالباتی داشته باشد ویا طی دوره وجوه نقد راتبدیل به سایر دارائی ها کرده باشد ویاحتی از محل این دارائی ها، بدهی های خود راپرداخت نموده باشد .
به هر حال بعد از این که مجمع به این نتیجه رسید که وجوه کافی برای پرداخت سود درشرکت موجود است ، تصمیم به توزیع آن می گیرد .
توزیع سود سهام نقدی منجر به کاهش کل دارائی های شرکت ودر نتیجه کاهش حقوق صاحبان سهام می گردد.
مقررات قانونی ( شرکتهای سهامی ) در خصوص تقسیم سود در قوانین تجاری ایران به طور خلاصه عبارتند از : [۹]
هیات مدیره شرکت موظف است حسابهای شرکت را در حداکثر ظرف مدت چهار ماه پس از پایان دوره مالی تهیه وبه مجمع عمومی صاحبان سهام ارائه نماید.
حساب های مزبور باید مورد رسیدگی و تأیید بازرس قانونی قرار گیرد.
احراز سود باید پس از تصویب حساب ها ،مورد تأیید مجامع عمومی شرکت باشد.
چنانچه شرکت سود ویژه داشته باشد ملزم است ۱۰٫/. آن را بین صاحبان سهام تقسیم کند.
پرداخت سود سهام به سهامداران باید حداکثر ظرف مدت ۸ ماه از تاریخ تصمیم مجمع عمومی راجع به تقسیم سود ،انجام پذیرد . ( قانون تجارت ، ۱۳۴۷)
با توزیع سود سهام نقدی ،سرمایه در گردش شرکت کاهش می یابد ، ساختار و ترکیب حقوق صاحبان سهام تغییر می کند؛ وبه طور کلی پرداخت سود نقدی سهام علاوه بر تأثیر روی نقدینگی شرکت ، بر توان پرداخت دیون شرکت نیز تأثیر می گذارد.
۲-۳-۲) سود سهمی [۱۰]
در مواردی که شرکت وجوه نقدی کافی، برای توزیع سود سهام به صورت نقدی نداشته باشد ویا جهت تامین مالی طرح های توسعه و سایر برنامه ها ی آتی خود به وجوه نقد موجود نیاز داشته باشد،آنگاه ممکن است اقدام به انتشار سهام عادی اضافی به عنوان سود سهام نماید. این نوع سود را سود سهمی یا سهام جایز ه می نامند. در توزیع سود به این شکل ،تعداد سهام منتشر شده تأثیری بر درصد مالکیت هر کدام از سهام داران نسبت به شرکت نداردزیرا تعداد سهام جایزه ای، که به سهامداران پرداخت می شود متناسب با تعداد سهامی است که قبل از توزیع سود سهام جایزه مالک آن بوده اند. (بلکویی ۱۹۹۸)
۲-۳-۳ ) سود سهام به صورت دارائی[۱۱]
ممکن است شرکتی به جای توزیع سود سهام نقدی ، مقادیری از دارائی هایش را بین سهامداران توزیع نماید . این دارائی ها ممکن است شامل موجودی کالا ، زمین و وسایل دیگر گردد. دلیل عمده توزیع سود از این طریق ، ضعف نقدینگی شرکت در پرداخت سود سهام نقدی می باشد . در این نحوه پرداخت، معمولاً قیمت بازار دارائی ها محاسبه شده وتفاوت حاصل از ارزش دفتری وقیمت بازار که به سهامداران داده می شود دردفاتر شرکت ثبت می گردد . این نوع توزیع ساختار سرمایه شرکت را تغییر داده وبر موقعیت اعتباری شرکت تأثیر می گذارد ، همچنین ارزش حقوق صاحبان سهام را کاهش می دهد.( بلکویی ۱۹۹۸)
۲-۳-۴ ) سود سهام به صورت اوراق قرضه [۱۲]
گاهی شرکتها برای اجتناب از پرداخت مالیات به سود سنواتی ( سود نگهداری شده ) بخشی از درآمدهای جاری وسود انباشته خودرا به حساب بدهی های جاری انتقال می دهند واز این طریق اقدام به انتشار اوراق قرضه ویا سهام ممتاز جهت پرداخت سود می نمایند . این عمل باعث افزایش حجم بدهی های شرکت می شود . توزیع قرضه های بلند مدت نیز مانند موجودی جنسی به عنوان یک روش پرداخت سود سهام ، به ندرت مورد استفاده قرار می گیرد . مسأله قابل توجه در این شیوه این است که، اگر سهامداران شرکت به طبقات متعددی تقسیم شده باشند، در صورتی می تواند از اوراق قرضه به عنوان سود سهام استفاده کند که این اوراق را بین کلیه گروه سهامداران توزیع نماید. در غیر این صورت اگر توزیع قرضه ها به یک گروه خاص صورت گیرد این امر باعث می شود که عملاً جمع بدهی های مستقیم وثابت شرکت افزایش یابد . در حالی که ریسک مالی نهایی را تمامی گروه های سهامدار متحمل خواهند شد .
به طور کلی مدیریت شرکت هایی که اقدام به انتشار اوراق قرضه به عنوان سود سهام می کنند بااین کار در واقع تلاش می نمایند تا در ذهن سهامداران این تصور را به وجود آورند که شرکت از نظر مالی وضعیت سالم تر ومناسبتری نسبت به آنچه که دیده می شود ، دارد.( بلکویی ۱۹۹۸)
۲-۵)خط مشی های تقسیم سود[۱۳]
پس از آمادهسازی دادهها و مشخص شدن وضعیت آنها، پایگاهداده حاصل آماده ورود به مرحله بعد که همان فرایند مدلسازی است، میباشد.
۴-۲-۴-مدلسازی
در این مرحله، انواع تکنیکهای مدلسازی، انتخاب شده و بهکار گرفته میشوند. نوعاً برای یک نوع مساله چندین تکنیک وجود دارد. بعضی از تکنیکها نیازمند فرمت ویژهای از دادهها میباشند.بنابراین بازگشت به مرحله آمادهسازی داده، اغلب مورد نیاز است. در این مرحله گامهای زیر دنبال شد که جزییات آنها در ادامه بیان میشود.
-
- انتخاب تکنیک مدلسازی
-
- ساخت مدل
برای ساخت مدل لازم است که ابتدا تکنیک مدلسازی انتخاب شود که در این تحقیق برای بخش دادهکاوی خوشهبندی، شبکهعصبی و درختتصمیم C5 انتخاب گردیده است.
۴-۲-۴-۱-خوشهبندی
در این مرحله دادهها وارد فرایند خوشهبندی میشوند.یکی از مسائل مهم در خوشهبندی، تعیین تعداد بهینه خوشهها میباشد که در اکثر الگوریتمها مانند k-means باید توسط خود کاربر معین شود.
یک راه ممکن و رایج، جهت تعیین تعداد خوشه بهینه، امتحان k های مختلف و تعیین مقدار بهینه براساس یکسری شاخصهای از پیش تعریف شده است. در این تحقیق جهت اطمینان از نتیجه خوشهبندی، روش k-means جهت خوشهبندی با k های مختلف استفاده شده است.
۴-۲-۴-۲- خوشهبندی k-means
تابع k-means دادهها را به k خوشه دوبهدو ناسازگار تفکیک میکند، این روش بر مشاهدات واقعی عمل میکند و یک سطح واحد از خوشهها را ایجاد میکند. به منظور انجام خوشهبندی k-means، از متغیرهای موردنظر تحقیق استفاده میکنیم. در خوشهبندی k-means، همانطور که قبلا ذکر شد، تعیین تعداد خوشهها از اهمیت زیادی برخوردار بوده و بر نتیجه بهینه کارمان تاثیر خواهد گذاشت از اینرو با بهره گرفتن از معیار SSE برای ارزیابی کیفیت خوشهبندی به بررسی تعداد خوشهها پرداخته میشود. با توجه به حجم دادههای دراختیار مقایسه تعداد خوشهها را از ۲ خوشه آغاز میکنیم.روند اجرا و ارزیابی متد خوشهبندی k-means در نرمافزار matlab 2012 انجام شده است.همانطور که در جدول ۴-۴ مشاهده میکنید خوشهبندی با ۴ خوشه شاخص SSE کمتری نسبت به خوشهبندی های دیگر دارد، درواقع عملکرد بهتری را نشان میدهد.
جدول ۴-۴ نرخ پارامتر SSE به ازای تعداد خوشهها در k-means
| تعداد خوشهها | SSE |
| ۲ | ۱۱٫۷۹ |
| ۳ | ۱۶٫۳۴ |
| ۴ | ۷٫۰۸ |
| ۵ | ۹٫۳۰ |
خوشهبندی نهایی با درنظر گرفتن ۴ خوشه مبنای این تحقیق قرار گرفته است تا مبنایی برای مرحله پیشبینی با بهره گرفتن از شبکهعصبی و درختتصمیم C5 باشد.درشکل زیرتعداد رکوردهای موجود در هر خوشه نمایش داده شده است.
شکل ۴-۳ تعداد رکوردها در هر خوشه
۴-۲-۴-۳- پیشبینی خوشهها
با توجه به اینکه پیشبینی، اساسیترین و مهمترین مرحلهای است که قبل از انجام هر اقدام پیشگیرانه باید صورت پذیرد. لذا با درختتصمیم C5 به پیشبینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان پرداخته شده است.
متغیری که در اینجا باید پیشبینی شود معدل ترم ششم دانشجویان میباشد، الگوریتمهای پیشنهادی برای ساخت مدل مورد نظر شامل انواع درختتصمیم(CHAID, QUEST,CART,C5)، رگرسیون لجستیک، شبکههایعصبی هستند. با توجه به اینکه ما بهدنبال بهدست آوردن بهترین و دقیقترین پیشبینی هستیم بهتر است از تکنیکهای شبکهعصبی و درختتصمیم استفاده نمود.
۴-۲-۴-۴- پیشبینی با شبکهعصبی
شبکههایعصبی یکی از متداولترین فنون دادهکاوی است و میتواند برای پیشبینیها
استفاده شود، یکی از مزایای بارز شبکههایعصبی کاربرد وسیع آنها میباشد و به خاطر امکانات آن، ابزارهایی که از شبکههایعصبی پشتیبانی میکنند بر روی هر بستری بهراحتی یافت میشوند که در این تحقیق از نرمافزار Clementine 12 استفاده شده و برای خوشههای بهدست آمده، پیشبینیهایی طبق جدول ۴-۵ بهدست آمد.
جدول ۴-۵ پیش بینی با بهره گرفتن از روش شبکهعصبی
راهنمایی عبارت است از جریان یاری کردن به فرد تا خویشتن و جهان خارج از خود را بشناسد: کلمه «فرد» در تعریف بالا به دانشآموزان مدرسه یا مراجعان مربوط میشود. به عبارت دیگر و به تعریفی دقیقتر راهنمایی کمکی است که به افراد عادی داده میشود یعنی آنهایی که طی حوادثی و ارتباطهای خود به دیگران نیازمندند تا به رشد طبیعی نایل آیند.[۴۸]
راهنمایی، کمک و یاری منظمی است به فرد، برای اینکه استعدادهای خود را دریابد، رفتار و حالات خویش را منظم و متعادل سازد، قادر به حل مسایل و مشکلاتش شود، بتواند در انتخاب دروس و یا رشتههای تحصیلی تصمیم بگیرد، کار و شغل مناسب برای خود پیدا کند، برای رقابت آزاد و پسندیده تربیت شود، شایستگی و شرایطی را دارا گردد تا بتواند به بهترین وجه ممکن رشد و کمال یابد.
منظور از راهنمایی در مدرسه، یاری کردن هر دانشآمز است به اینکه افکار و تصورات واقعی درباره خود و در باب امکانات و موقعیتهایی که برای وی در دنیا وجود دادر به دست آورد و کمک شود تا هدفهای واقعی و با ارزشی برای خود طرحریزی کند و با «خودرهبری تزایدی» در راه نیل به هدفهایش پیش رود. در این معنی، راهنمایی عملی است که دانشآموز را مدد میکند در اینکه دریابد او چگونه آدمی است، چه میکند، بر او چه خواهد گذشت و چه خواهد شد.
راهنمایی، کمک و یاریکردن به فرد است تا بتواند با علم و آگاهی، تصمیمات درست بگیرد.[۴۹]
مک دانیل (Mc.Daniel) در یکی از تعاریف خود میگوید: راهنمایی وسیله کمک به فرد است برای درک و به کار بردن آگاهانه فرصتهای تحصیلی، حرفهای و شخصی که در اختیار دارد و یا میتواند داشته باشد.
در تعریف دیگر، راهنمایی به آن قسمت از تعلیم و تربیت که به ارضای نیازهای علمی، بدنی، اجتماعی و عاطفی فرد مربوط است اطلاق میشود.
(Stone) و (Shertzer) در کتاب اصول راهنمایی، یکی از تعاریفی را که مورد قبول بیشتر مؤلفان و متصصان این رشته است به شرح زیر مطرح و تفسیر میکنند: راهنمایی پویشی است که به فرد کمک میکند تا خود و جهان خود را بشناسد. براین اینکه این تعریف کلی روشنتر گردد، توضیح پارهای از اصطلاحات و مفاهیمی که در آن به کار رفته است ضروری به نظر میرسد:
پویش: پویش به پدیدهای اطلاق میگردد که در طول زمان به طور مدوام در حال دگرگونی است و مفهوم آن این است که راهنمایی عملی واحد، یکنواخت که مقید به زمانی معین باشد نیست، بلکه شامل مجموعهای از کوششها و اقدامات منظم و متوالی است که متوجه هدفی معین میباشد.
کمک: هدف راهنمایی نیز مانند بسیاری از خدمات یاریکننده، پیشگیری، درمان و بهبود مسایل و مشکلات انسانی از طریق عرضه خدمات تخصصی میباشد. بنابراین در این تعریف منظور از کمک فراهم ساختن امکانات و فرصتهای مناسب و عرضه خدمات تخصصی و در اختیار گذاشتن آنهاست.
فرد: منظور از فرد، دانشآموزان مدارس به ویژه آن دسته از دانشآموزان میباشند که از نظر رشد و تکامل در حد متعادل و به هنجار هستند و در جریان رشد خود طبعاً به کمکهای خاصی نیاز دارند.
شناخت: مقصود از شناخت خود و جهان خود آن است که دانشآموز آگاهی و بصیرت نسبت به شخصیت خود به دست آورد، به امکانات و محدودیتهای جسمی و ذهنی خود واقف گردد و نیز عوامل محیطی و امکاناتی را که در اختیار دارد بشناسد و روابط متقابل بین خود و عوامل و امکانات محیطی را عمیقاً درک نماید. کلیه فعالیتهای راهنمایی متوجه این شناخت دو جانبه است.[۵۰]
لزوم راهنمایی در آموزش و پرورش
مدرسه نه تنها جوانان و کودکان را برای زندگی در دنیای امروز تربیت میکند، بلکه میکوشد تا آنها را برای حل مسایل آینده آماده سازد. مشاوران راهنمایی دانشآموزان را یاری میکنند که از تواناییها، محدودیتها، علایق واقعی خود و امکاناتشان، درکی عمیق به دست آورند و از امکانات محیطی و کلیه اموری که به نحوی در رشد و تکامل آنان مؤثر است، آگاه گردند و از این امکانات، متناسب با تواناییهای خود بهره برگیرند. یکی از عوامل که راهنمایی را در نظام آموزش و پرورش کشورها اجتنابناپذیر میسازد این است که در زمان حاضر برخلاف گذشته مدرسه بیشترین سهم را در تربیت کودکان و نوجوانان برعهده دارد زیرا به سبب تحرک و پچیدگی زندگی و اشتغال زیاد پدران و مادران در کارهای خارج از منزل فرصتهایی که برای ایجاد روابط متقابل بین والدین و فرزندان ضروری است کاهش یافته است. لذا والدین برای درک و شناخت مسیل فرزندان خود و راهنمایی آنان فرصت و آگاهی چندانی ندارند.
عامل دیگر آنکه نوجوانان در دنیایی زندگی میکنند که با دنیای بزرگسالان تفاوتی فاحش دارد و نوجوانان نمیتوانند ارزشهای گذران را از ارزشهای پایاتر تمیز دهند. بنابراین کمک و راهنمایی آنان در این مورد امری اجتنابناپذیر میباشد. عامل سوم در این مورد تنوع و تعدد رشتههای تحصیلی، واحدهای درسی، مشاغل و سایر امکانات است که لزوم راهنمایی دانشآموزان را خواه به صورت فردی و خواه به صورت گروهی در امر انتخاب و اشتغال به فعالیتهایی متناسب با تواناییها و رغبتهای واقعیشان موجب میگردد و بالاخره مسایل و مشکلاتی است که در طول رشد و تکامل، امکان وقوع آن برای هر فردی وجود دارد و راهنمایی را لازم میسازد. از آن جملهاند مسایل مربوط به بحرانهای بلوغ در نوجوانان، مسایل عاطفی و مشکلات شخصی دیگر.[۵۱]
انواع راهنمایی
راهنمایی تحصیلی: راهنمایی تحصیلی مجموعه فعالیتهایی است که از طرف کارکنان راهنمایی جهت کمک به دانشآموزان در حل مشکلات تحصیلی و انتخاب واحدهای درسی و رشتههای تحصیلی انجام میگیرد با توجه به تعریف فوق ملاحظه میشود که راهنمایی تحصیلی در سه زمینه اعمال میگردد.
الف ـ کمک به پیشرفت تحصیلی دانشآموزان
ب ـ کمک به دانشآموز در انتخاب مواد درسی
ج ـ کمک به دانشآموز در انتخاب رشتههای تحصیلی
راهنمایی حرفهای: راهنمایی حرفهای کمک به فرد است در انتخاب شغلی متناسب با استعداد، علایق و تجربیات خود، به طوریکه نیازهای او را ارضا کند و موجب بهبود وضع جامعه گردد. بدیهی است راهنمایی تحصیلی مقدمهای برای راهنمایی حرفهای است و هر نوع هدایت شغلی بدون توجه به وضع تحصیلی دانشآموز نادرست میباشد. اساس راهنمایی حرفهای بر این اصل مبتنی است که باید علایق و استعدادهای فرد از یک سو و خصوصیات شغل از سویی دیگر مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد نقش کارکنان راهنمایی مدرسه و در این زمینه به شرح زیر خلاصه میشود:
آگاه ساختن دانشآموزان از انواع مشاغل موجود در جامعه و خصوصیات هر یک.
ایجاد فرصتهایی برای دانشآموز جهت کسب تجربیاتی درباره مشاغل مختلف نظیر تشکیل انجمن روزنامهنگاری، انجمن عکاسی و غیره.
تشویق دانشآموزان به اشتغال در امور ذوقی مربوط به مشاغل و حرف در ساعات فراغت.
تشکیل نمایشگاههایی از کارهای دانشآموزان در امور فنی و حرفهای به منظور جلب علایق آنان به حرف.
بررسی علایق و استعدادهای دانشآموزان ضمن فعالیتهای مربوط به مشاغل
کمک به دانشآموزان در ارزیابی علایق، نیازها و استعدادهای خود در زمینههای مختلف شغلی.
راهنمایی سازشی: راهنمایی سازشی به آن قسمت از فعالیتهای راهنمایی اطلاق میگردد که دانشآموز را کمک میکند تا خود را با خویشتن، دیگران و محیط سازگار نماید.[۵۲]
راهنمایی سازشی یا انطباقی: راهنمایی سازشی گاهی بسیار آسان است نظیر آشنا کردن شاگرد با وضع مدرسه و موقعیتها و فرصتهایی که در مدرسه برای او هست و گاه بسیار مشکل و سخت است.[۵۳]
در مواردی که فرد نمیتواند بین خود و عوامل محیطی سازگاری مطلوب به وجود آورد و یا فاقد خودسازگاری است، در اعمال و رفتارش نوعی نابهنجاری مشاهده میگردد.
چنین فردی به راهنمایی سازشی نیازمند است. گاهی ناسازگاری به سبب اختلالات شدید عاطفی و شخصیتی است که جنبههای مرضی به خود میگیرد. در این صورت باید اینگونه افراد را به مراکز درمانی ویژه ارجاع نمایند. اما در پارهای موارد، ناسازگاری دانشآموزان چندان پیشرفته و شدید و در حد مرضی نمیباشد در این موارد کارکنان راهنمایی میتوانند با بهره گرفتن از فنون راهنمایی و مشاوره آنان را در جهت کسب سازگاری کمک نماید.
راهنمایی فردی: مواردی را که راهنمایی فردی ضرورت پیدا میکند میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
وقتیکه دانشآموز با وضعیت بحرانی پیچیدهای رو به رو است و نیازمند کشف علل مشکلات خود و راه حلهای احتمالی آن میباشد.
در صورتیکه مشاور بخواهد برای کمک به دانشآموز جهت کسب خودفهمی نتایج آزمونها را برایش تعبیر و تفسیر کند.
در موردیکه دانشآموز از صحبت کردن در جمع شدیداً احساس ترس میکند و نیز در مورد کسانیکه نمیتوانند با اعضای گروه رابطه برقرار کنند و احتمال دارد از طرف آن پذیرفته نشوند.
در مواقعیکه راهنمایی به مایل جنسی مربوط میشود، به ویژه در مواردی که جنبههای انحرافی آن مطرح باشد.
و بالاخره در مورد دانشآموزی که خود آگاهی او محدود است.
راهنمایی گروهی: غالباً دانشآموزان به اطلاعاتی نیاز دارند که میتوان آنها را در جلسات گروهی بر ایشان مطرح ساخت یکی از مزایای این نوع راهنمایی صرفهجویی در وقت و هزینه است و موجب میگردد که همه دانشآموزان از امکانات محدود راهنمایی به حداکثر ممکن بهرهمند شوند. اما در مواردی که مسایل سازشی و شخصیتی دانشآموزان مطرح باشد میتوان از راهنمایی گروهی جهت کمک به سازگاری آنان استفاده کرد در این مواقع دانشآموزانی را که مشکلات، نیازمندیها و یا علایق مشابه دارند در گروههای کوچک (۴ الی ۸ نفر) تحت راهنمایی قرار میدهند در این نوع راهنمایی مشاور ابتدا بحث را با یکی از اعضا شروع و به تدریج گروه را هدایت میکند تا در مورد مسایل مورد نظر به بحث و گفتگو بپردازند. راهنمایی گروهی در موارد زیر انجام میگیرد:
در مورد دانشآموزانیکه نیز به کسب مهارتهای اجتماعی از قبیل صحبت کردن در جمع و ایجاد رابطه با دیگران دارند.
دانشآموزانیکه احتیاج دارند عکسالعمل دیگران را نسبت به مسایل و علایق خود بدانند.
دانشآموزانی که نیاز دارند مسایل و افکار خود را با دیگران در میان بگذارند و به این ترتیب نسبت به جمع احساس تعلق نمایند.
دانشآموزانیکه نیاز دارند افراد دیگر را بشناسند و از دید آنها نسبت به مسایل آگاه گردند.
دانشآموزانی که احساس میکنند نیاز به مشاوره دارند ولی دارای مسایل و مشکلات عمیق نیستند و چنانچه مورد غفلت قرار میگیرند ممکن است فردی گوشهگیر بار آیند.
میتوان برخی از نتایج که از راهنمایی گروهی حاصل میشود به شرح زیر خلاصه کرد:
دانشآموز احساس میکند که دیگران هم مسایلی کم و بیش نظیر او دارند و تنها او نیست که دارای مشکلاتی است.
نیاز پذیرش در جمع که از نیازهای اساسی افراد است از طریق شرکت در جلسات گروهی ارضا میشود.[۵۴]
به تدریج میآموزد که میتوان به دیگران اعتماد کرد.
مهارتهای اجتماعی و چگونگی ایجاد رابطه با دیگران را یاد میگیرد.
مسایل و مشکلات خود را از دید دیگران مورد بررسی قرار میدهد و به این ترتیب در خویشتنشناسی پیشرفت میکند.
فرصتی برایش ایجاد میشود که نیازهایی چون احساس امنیت و سایر نیازهای عاطفی او ارضا گردد.
مشاوره اجتماعی:
این نوع راهنمایی و مشاوره به مسایل اجتماعی اختصاص دارد و افراد و اشخاص اعم از دانشآموز یا کارمند، کاسب، تاجر و… میتوانند هنگام گرفتاریها و مشکلات اجتماعی به مراکزی که اختصاص به این نوع مشاورهها دارد، مراجعه کنند، و با افراد متبحر و متخصص که در این مراکز به کار اشتغال دارند، به مشورت بپردازد.[۵۵]
فنون راهنمایی و مشاوره
فنون راهنمایی و مشاوره به وسایل و روشهایی اطلاق میشود که منظور جمع آوری اطلاعات و شناخت دانشآموزان و راهنمایی آنان به کار میرود. ذیلاً به شرح برخی از فنون راهنمایی و مشاوره میپردازیم:
۱- مشاهده: مشاهده پایه و اساس بسیاری از روشهای ارزیابی رفتار دانشآموز است. در امر مشاهده توانایی شناخت عواملی که رفتاری را ایجاد کرده است و توصیف دقیق واکنش فرد در موقعیت معین دارای اهمیت خاصی است. بدیهی است این امر بدون صرف وقت و کوشش و مجاهده امکانپذیر نیست. مشاهده باید به دفعات متعدد انجام گیرد تا از ترکیب حقایقی که هر بار در مورد رفتار دانشآموز به دست آمده است، تصویری بزرگتر از رفتار وی حاصل شود. لازمه یک مشاهده دقیق آن است که مشاهده کننده: اولاً آنچه را که درک میکند به طور عینی ارزشیابی نماید، ثانیاً از احساسات و انگیزههای رفتار خود آگاه باشد.
نکاتی که در مشاهده باید رعایت شود:
وقتیکه منظور از مشاهده بررسی و مطالعه صفات و خصایص شخصیتی دانشآموز است باید خصایصی که مورد مطالعه میباشند تعریف شوند تا مشاهدهکننده دقیقاً بداند در جستجوی چه نوع خصایصی میباشد.
۳-۲-۳-۱-۱٫ روش نظارتی مجلس خبرگان رهبری
روشی که مجلس خبرگان رهبری جهت انجامدادن وظیفهی نظارتى خویش بر ولىّ فقیه انتخاب کرده است، توسط جمعی از نمایندگان این مجلس، تحت عنوان «کمیسیون تحقیق» انجام می شود.
با توجه به آییننامهی داخلى این مجلس مربوط به کمیسیون تحقیق، به منظور اجرای اصل یکصد و یازدهم قانون اساسی، کمیسیونی مرکب از یازده عضو اصلى و چهار نفر علىالبدل، براى مدت دو سال انتخاب مىگردند که اعضاى آن باید فراغت کافى براى انجام وظایف محوله را داشته باشند و بستگان نزدیک سببی و نسبی رهبر نمىتوانند عضو کمیسیون تحقیق باشند[۱۸۲].
کمیسیون تحقیق موظف است هرگونه اطلاع لازم را در رابطه با اصل یکصد و یازده در محدودهى قوانین و موازین شرعى، تحصیل و نسبت به صحت و سقم گزارشات واصله در این رابطه، تحقیق و بررسی کند و در صورتی که لازم بداند، با مقام معظم رهبرى، در این زمینه، ملاقات نماید[۱۸۳].
دبیرخانهی مجلس خبرگان باید این قبیل گزارشات را به کمیسیون تحقیق، تسلیم نماید[۱۸۴]. همچنین اگر سایر اعضای خبرگان در رابطه با اصل یکصد و یازده، اطلاعاتی در اختیار دارند، باید اطلاعات خود را در اختیار این کمیسیون قرار دهند. اگر کمیسیون تحقیق، بعد از بررسى و تحقیق، مطالب مذکور را براى تشکیل اجلاس خبرگان کافى دانست، تشکیل جلسه فوقالعاده را از هیئترئیسه خواستار مىشود و اگر کافى ندانست، موضوع را با عضو یا اعضاى خبرگانى که اطلاعات را در اختیار گذارده بودند، در میان مىگذارد و توضیح مىدهد. اگر آنان قانع شدند، موضوع مسکوت مىماند و اگر قانع نشدند، در صورتى که اکثریت نمایندگان منتخب از هیئترئیسهی مجلس، تقاضاى تشکیل جلسه فوقالعاده نمایند، باید هیئترئیسه اقدام به تشکیل جلسه بنماید[۱۸۵].
کمیسیون تحقیق موظف است پس از بررسی و تحقیق در مورد مسائلی که در رابطه با اصل یکصد و یازده پیش آمده و آنها را کافی برای تشکیل اجلاس خبرگان به این منظور نمیداند، نتیجه اقدامات معموله را به هیئت رئیسه گزارش نماید. این گزارشات به صورت محرمانه در دبیرخانه نگهداری می شود.[۱۸۶]
پس از تسلیم گزارش کمیسیون تحقیق با ارائه مدارک به هیئترئیسه، در صورتی که دو سوم مجموع اعضای کمیسیون تحقیق و هیئترئیسه که حداقل دو نفر آنان از اعضای هیئترئیسه باشند، رأی به تشکیل مجلس خبرگان برای رسیدگی و عمل به اصل یکصد و یازده بدهند، هیئترئیسه باید در اولین فرصت، اقدام به تشکیل اجلاس خبرگان نماید[۱۸۷].
هرگاه اکثریت حضار جلسه رسمی خبرگان تحقیقات معموله را کافی ندانستند، تأخیر بحث و نظرخواهی، فقط تا انجام تحقیقات لازم بلامانع است و در عین حال هیئترئیسه، باید دستور تکمیل تحقیقات را با تعیین وقت مناسب به کمیسیون تحقیق بدهد[۱۸۸].
چنانچه نتیجه جلسات، عدم اثبات موضوع اصل یکصد و یازده باشد و رهبر پیشنهاد اعلام نتیجه یا پخش تمام یا قسمتی از مذاکرات را نماید، پس از طرح در جلسه رسمی، چنانچه اکثریت حاضران مجلس مخالف نبودند، اقدام به پخش آن خواهد شد[۱۸۹].
رهبر به هر نحو که مقتضی بداند، می تواند نظرات خود را در رابطه با اصل یکصد و یازده در مجلس خبرگان، مطرح کرده و از خود دفاع نماید[۱۹۰].
نصاب لازم در تشخیص ناتوانی یا فقدان یکی از شرایط مصرح در اصل پنج و یکصد و نه قانون اساسی، آرای دو سوم نمایندگان منتخب میباشد[۱۹۱].
کمیسیون تحقیق موظف است آمادگی خود را برای مشاوره در امور مربوط به رهبری، به مقام معظم رهبری اعلام و با هماهنگی معظم له، در جلوگیری از نفوذ و دخالت عناصر نامطلوب در تشکیلات نهاد رهبری مساعدت نماید[۱۹۲].
این هیئت بر عملکرد نهادهایى که زیر نظر رهبرى کار مىکنند به طور غیر رسمى اشراف دارد و اگر در کار آنها مشکلاتى دید به رهبرى تذکر مىدهد. همچنین موظف است با هماهنگی مقام رهبری به تشکیلات اداری آن مقام توجه داشته و به آن مقام در جلوگیری از دخالت عناصر نامطلوب در تشکیلات مذکور مساعدت نمایند[۱۹۳].
۳-۲-۳-۲٫ قوهی قضائیه
قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران براى رهبر و برخى مقامات بلندپایهی کشور، مسؤولیت مالى پیش بینى کرده است. اصل یکصد و چهل و دوم در این رابطه مقرر مىدارد: «دارایى رهبر، رئیس جمهور، معاونان رئیس جمهور، وزیران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت توسط رئیس قوهی قضائیه رسیدگى مىشود که بر خلاف حق افزایش نیافته باشد».
در نظام سیاسى مطلوب اسلام، بر زمامداران جامعه لازم است که سادهترین زندگى را براى خود برگزینند. سیرهی معصومین (ع) و توصیههاى گهربار آنان به خوبى به این امر گواهى مىدهد.
حضرت على (ع) در هشدار به عثمان بن حنیف، فرماندار خود در بصره که در میهمانى اشرافى یک سرمایهدار شرکت نموده بود، این گونه نوشتند: «آگاه باش که هر مأمومى امامى دارد که از او پیروى مىکند و از نور دانش او روشنایى مىگیرد. بدان که پیشواى شما از دنیاى خود به دو جامه کهنه و دو قرص نان رضایت داده و بسنده کرده است. آرى شما توانایى چنین کارى ندارید، ولى با پرهیزکارى و پاکدامنى مرا یارى کنید. سوگند به خدا که از دنیاى شما طلا و نقرهاى نیندوخته و از غنائم آن چیزى ذخیره نکردهام و بر دو جامه کهنهام چیزى نیفزودهام»[۱۹۴].
بدیهی است که انجام اصل یکصد و چهل و دوم، نیاز به نظارت و بررسی دارایی های مسؤولین مربوطه دارد. از آنجا که برابر ذیل اصل یکصد و هفتم، رهبر در برابر قوانین با دیگر مردم مساوى است، قطع نظر از نظارت سیاسى مجلس خبرگان، محاکمهی رهبر از سوى قوهی قضائیه در صورت تخلف یا وقوع جرم، صورت خواهد گرفت.
نکتهای که باید به آن ملاحظه شود، این است که رئیس قوه قضائیه از طرف ولیّ فقیه منصوب می شود که در عین حال بر اساس قانون، نظارت مالی بر دارایی های رهبر نیز بر عهده رئیس قوهی قضائیه میباشد. «اگر انجام نظارت بر عهده گروهی (همچون هیئت تحقیق مجلس خبرگان) نهاده میشد، علاوه بر اینکه اشکالات احتمالی به طور کامل رفع میگردید، موجب میشد که نظارت بر اعمال و دارایی های رهبر در دست یک مرجع بوده و در نتیجه مرجع مزبور با بصیرت بیشتر به انجام وظایف خویش بپردازد»[۱۹۵].
۳-۲-۳-۲٫ بیان دو نکته
الف) اصل یکصد و سیزدهم قانون اساسی بیان می کند: «پس از مقام رهبری، رئیسجمهور عالیترین مقام رسمی کشور است و مسؤولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوهی مجریه را جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط می شود، بر عهده دارد.»
بعضى از حقوقدانان، رئیسجمهور را مرجعی برای نظارت بر ولیّ فقیه میدانند[۱۹۶] و با مطلق دانستن اصل یکصد و سیزدهم، اذعان داشته اند: «مسؤولیت اجراى قانون اساسى به عهده رئیس جمهور است و آن شامل اصولى است که مربوط به رهبرى نیز مىشود و رئیس جمهور از این طریق مىتواند بر اعمال رهبرى نظارت کند»[۱۹۷].
در پاسخ باید گفت که به نظر نمیرسد قانون اساسی رئیسجمهور را مرجع ناظر بر ولیّ فقیه معرفی کرده باشد. زیرا اصل یکصد و سیزدهم قانون اساسی، اطلاقی ندارد و در ذیل آن بیان میکند که رئیس جمهور، مسؤول اجرای قانون اساسی است، جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط میشود. پس این اصل، به خروج موارد مربوط به رهبری از دامنه اجرایی رئیس جمهور تصریح میکند.
علاوه بر این، «با توجه به اصل پنجاه و هفتم که تمام قواى کشور را زیر نظر ولایت مطلقهی امر مىداند و اصل یکصد و بیست و دوم که رئیس جمهور در حدود اختیارات و وظایفى که به موجب قانون اساسى و یا قوانین عادى به عهده دارد در برابر رهبر مسؤول است و خود اصل یکصد و سیزدهم که رئیس جمهور را پس از مقام رهبرى، عالىترین مقام رسمى کشور شمرده است، این دیدگاه منطقى به نظر نمىرسد»[۱۹۸].
همچنین به نظر میرسد در صورتی که رئیس جمهور با تخلفی در خصوص عدم اجرای قانون اساسی توسط ولیّ فقیه مواجه شود، باید آن مورد را به مراجع صالح گزارش دهد و از آنجایی که بر اساس قانون اساسی، مجلس خبرگان رهبری همان مرجع صالح در خصوص رهبری میباشد، در نتیجه نظارت رئیس جمهور نظارت مستقلی نبوده و در واقع به نظارت مجلس خبرگان بر اعمال رهبری بر میگردد.
ب) اصل هفتاد و ششم قانون اساسى مقرر مىدارد: «مجلس شوراى اسلامى، حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد». ممکن است تصور شود که عموم و اطلاق این اصل شامل وظایف و اختیارات ولیّ فقیه و نهادهاى زیر مجموعه ایشان نیز می شود.
ولی در جواب باید گفت که شوراى محترم نگهبان در مقام تفسیر اصل فوق، نظر تفسیرى متفّقٌ علیه خود را اینگونه اعلام نموده است: «اصل هفتاد و ششم قانون اساسى شامل مواردى از قبیل مقام معظم رهبرى، مجلس خبرگان و شوراى نگهبان که مافوق مجلس شوراى اسلامى مىباشند، نمىشود».[۱۹۹]
این اصل در جلسه سى و دوم مجلس خبرگان قانون اساسى مطرح شده و با توجه به نبود مخالف نسبت به آن رأى گیرى و به سرعت به تصویب رسید[۲۰۰].
بنابراین، نمىتوان دیدگاه قانونگذار را از مشروح مذاکرات نسبت به حدود و ثغور این اصل به دست آورد. ولی از نظر قانونی، ولیّ فقیه از شمولیت اصل هفتاد و ششم قانون اساسی خارج شده است.
در خاتمهی این فصل باید گفت: این سخن که نظام جمهورى اسلامى قدرت بىمهار در اختیار یک فرد غیر معصوم قرار داده، کاملاً غلط و نادرست است. دشمنان ولایت فقیه با جملات این چنینی، قصد در تخریب این مقام مقدّس و والا دارند. امّا قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، با مجموعه نظارتهاى نهادى به همراه راهکارهاى ساختارى و نظارت همگانى، به ویژه مهار درونى قدرت که قبلاً بحث شد، راههاى اطمینان بخشى را براى نظارت بر اختیارات گستردهی رهبرى در نظام اسلامى رقم زده است.
فصل چهارم
حدود و زمینه های نظارت بر ولیّ فقیه
طرح بحث
از مهمترین مباحثی که در بحث نظارت بر ولیّ فقیه مطرح و مورد اختلاف نیز میباشد، این است که نظارت بر ولیّ فقیه باید در چه زمینه های صورت پذیرد و دیگر اینکه حدود و دایرهی قلمرو این نظارت، تا چه میزان میباشد؟ در این فصل، موضوع نظارت بر ولیّ فقیه را از این مناظر ارزیابی خواهیم نمود.
به نظر میرسد که تنها در دو زمینه مهم و اساسی میتوان بر ولیّ فقیه نظارت نمود؛ یکی در زمینه شرایط و ویژگیهای ولیّ فقیه و دیگری در زمینه وظایف و مسؤولیت های ایشان. بنابراین ابتدا به بررسی و بیان زمینه های مذکور از منظر فقه اسلامی و قانون اساسی میپردازیم و سپس حدود و قلمرو این نظارت را تبیین مینماییم.
۴-۱٫ شرایط ولیّ فقیه از منظر فقه اسلامی
در شرع مقدس اسلام، برای ولیّ فقیه و حاکم اسلامی در زمان غیبت امام معصوم (ع) شرایط و ویژگیهایی در نظر گرفته شده است که هر کسی شایستگی این مسؤولیت خطیر را نداشته باشد؛ چرا که اگر حاکم اسلامی هر یک از این اوصاف را نداشته باشد، مشکلات جدی و اساسی دامنگیر حکومت اسلامی و مردم مسلمان خواهد شد. این شرایط و ویژگیها عبارتند از:
۴-۱-۱٫ عقل و درایت کافی
اولین ویژگی ولیّ فقیه داشتن عقل و درایت کافی است. در دین مقدس اسلام، تکلیف از دیوانه و سفیه برداشته شده است و دیگران باید سرپرستی آنها را بر عهده گیرند. پس وضعیت ولیّ فقیه که ولایت و سرپرستی دیگر مسلمانان را بر عهده دارد، واضح خواهد بود.
روایاتی چند در این خصوص وارد شده که به برخی اشاره می شود:
حضرت علی (ع) میفرمایند: «یَحتَاجُ الإمَامُ إلى قَلبٍ عقُولٍ وَ لِسانٍ قئُولٍ وَ جنَانِ عَلى إقَامَهِ الحَقِّ صئُولٍ»[۲۰۱]. یعنی: امام به قلبی اندیشمند، زبانی گویا و دلی که بر اقامهی حق استوار باشد، نیازمند است. همچنین ایشان در نامهی خود به مردم مصر بیان داشتند: «وَ لَکِنَّنِی آسَى أَنْ یَلِیَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّهِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا فَیَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِینَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِینَ حِزْباً»[۲۰۲]. یعنی: اما من بیم آن دارم که رهبری این امّت را افراد کم خرد و بدکار آن بدست گیرند، آنگاه مال خدا را بازیچهی خود و بندگان خدا را بردگان خود قرار دهند و با نیکوکاران در جنگ و با فاسقان همراه باشند.
امام صادق (ع) نیز در این خصوص میفرمایند: «لَا یَکُونُ السَّفِیهُ إِمَامَ التَّقِیِّ»[۲۰۳]. یعنی: شخص سفیه نمیتواند امام و پیشوای مردمان با تقوا باشد.
لزوم وجود این ویژگی در ولیّ فقیه کاملاً واضح و بدیهی میباشد. بنابراین، از توضیح اضافه صرف نظر میکنیم.
۴-۱-۲٫ بلوغ
یکی دیگر از شرایط ولیّ فقیه بلوغ میباشد. در فقه اسلامی کودک دارای استقلال اجتماعی نیست و حکم تکلیفی متوجه او نمی شود و به حکم شرع، سرپرستی او نیز به عهده ولیّ امر است. بر همین اساس شایستگی زعامت و حکومت را ندارد؛ گرچه دیگر ویژگیهای رهبری را دارا باشد.
در کتاب القضاء جواهر الکلام آمده است: «کودک و دیوانه به گفتار و کردار خویش مسلط نیستند و دیگران سرپرستی آنان را به عهده دارند، پس برای احراز این منصب بزرگ و پر مسؤولیت شایسته نمیباشند و منصب امامت برای حضرت یحیی (ع) و حضرت صاحب الامر روحی له الفداء، یک نوع خواست و تقدیر الهی بوده است؛ همانند جریان حضرت عیسی بن مریم (ع)»[۲۰۴]. پس اگر بلوغ برای قضاوت، به دلیل بزرگ و پُر مسؤولیت بودن آن شرط است، برای حکومت و رهبری جامعه باید به طریق اولی شرط باشد.
اگر اشکال شود که بلوغ در پیامبران و امامان معصوم (ع) شرط نبوده است، چنانچه مرحوم صاحب جواهر نیز بدین معنی اشاره داشت که حضرت عیسی و حضرت یحیی و نیز امامانی همچون امام جواد و امام زمان (علیهم السلام) در کودکی به نبوت و امامت منصوب گردیدند؛ در پاسخ گفته می شود: «پیامبری پیامبر و امامت امام معصوم اموری استثنایی است و به صورت اعجاز انجام میپذیرد و دلیلی برای موضوع بحث فقهی ما که سخن از افراد معمولی است که لازم است در زمان غیبت زعامت امّت را بدست گیرند، نمیتواند باشد»[۲۰۵].
۳- بسیاری از داده های دموگرافیگ در دسترس نیست ( بخصوص در کشورهای عقب افتاده و در حال توسعه).
۴- باید از همه داده های دموگرافیگ در کنار هم استفاده کرد و به صورت منفرد مفید نیستند.
۵- در داده های جمعیت شناختی نفوذ خصوصیات اجتماعی- روانی نادیده گرفته می شود.
۲-۱۰-۱-۱ سن :با بالا رفتن سن ، نیازها و خواسته های مصرف کننده تغییر می کند . برخی از شرکت ها بازارهای خود را بر اساس گروه های سنی مصرف کنندگان طبقه بندی و برای گروه های سنی مختلف محصولات مناسبی تولید و عرضه می کنند. به عنوان مثال شرکت ساندویچ مک دونالد برای تبلیغ محصولات مختلف رسانه های عمومی را به گونه ای انتخاب می کند که مورد توجه گروه های سنی مختلف مانند کودکان، نوجوانان، جوانان ، افراد بالغ و سالخورده قرار گیرد. در تبلیغاتی که هدف نوجوانان هستند از موسیقی تند استفاده می شود و برای افراد سالخورده موسیقی ملایم پخش می شود[۳۶]. تحقیقات نشان می دهد که نمی توان نتیجه گیری واحدی را در مورد نوع ارتباط بین سن و بخش بندی مشتریان بیان کرد. بنابراین تنها می توان فرض کرد که مشخصه سن می تواند جزءمشخصات موثر بر بخش بندی مشتریان باشد اما نوع و میزان این تاثیر از قبل مشخص نیست.
۲-۱۰-۱-۲ جنسیت :شرکت های که بازار خود را بر حسب جنس گروه ها بخش بندی کرده اند ، نوع پوشاک، وسایل آرایش و مجله ها را بر اساس خواسته ها و نیازهای گروه های سنی خاص در نظر می گیرند. به تازگی برخی از بازاریاب ها به گروه های سنی خاص توجه زیادی کرده اند. با وجود اینکه عطریات و مواد خوشبو کننده برای هر دو جنس تولید و عرضه می شد، ولی امروزه برخی از شرکت های تولید کننده محصولاتی را با نام و نشان تجاری خاص ، برای هر یک از این دو گروه جنسی، تولید و عرضه می کنند. نخست شرکت پراکتراندگمبل یکی از محصولات خوشبو کننده خود را خاص زنان تولید ، بسته بندی و تبلیغ کرد. در صنعت خودرو سازی هم جنسیت فرد مورد توجه زیادی قرار گرفته است. در آمریکا زنان بیش از نیمی از خودروهای نو را خریداری می کنند و شرکت های تولیدی ۸۰ درصد تولیدات جدید خود را باب طبع زنان آمریکایی طرح ریزی می کنند. بنابراین در امریکا برای شرکت های خودرو سازی، زنان به صورت یکی از بازارهای ارزشمند در آمده اند[۳۷]. با این وجود تحقیقات نشان می دهد که نمی توان نتیجه گیری واحدی را در مورد نوع و میزان ارتباط بین جنسیت و بخش بندی مشتریان بیان کرد. به عنوان مثال در مطالعه کاماکورا در سال ۲۰۰۱ تفاوت های میان زنان و مردان در رفتار خرید مشتریان مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان می دهد که زنان معمولا در گروه هایی از مشتریان قرار می گیرند که با احتمال بیشتری نسبت به مردان ارتباط خود را با سازمان حفظ می کنند. اما این نتایج در سایر مطالعات یکسان نیست. بنابراین تنها می توان فرض کرد که مشخصه جنسیت می تواند جزء مشخصات موثر بر بخش بندی مشتریان باشد اما نوع و میزان این تاثیر از قبل مشخص نیست.
۲-۱۰-۱-۳ چرخه حیات خانواده :چرخه حیات خانواده بیانگر چگونگی حیات یک خانواده در طول مراحل مختلف زندگی، از کودکی تا کهنسالی می باشد. معمولا این دوره ها یا مراحل از چرخه حیات خانواده روی نیازها، انتظارات، میزان در آمدها وسایر موارد تاثیر می گذارد.
هزینه ونیازهای خانواده تحت تاثیر عاملهایی چون تعداد افراد خانواده، سن آنها وتعداد افراد شاغل در خارج از خانه می باشد. بنابراین می توان گفت که ساختار خانواده به طرق گوناگون روی رفتار مصرفی تاثیر می گذارد.
بعضی از شرکتها با بهره گرفتن از این اطلاعات بازارهایشان را بخش بندی کرده اند. برای مثال شرکت خودروسازی مزدا مدل ۹۲۹ برای نسلی تولید می کند که به اصطلاح آنرا نسل متعلق به انفجار زاد و ولد می نامند و در تبلیغات خود از خانمهایی که دارا ی زیور آلات گران قیمت هستند و صدای موسیقی کلاسیک استفاده می کند و در پیامهایی که می دهد ایمنی و تجمل موضوع اصلی است. برعکس، همیشه برای نسل بی نام ونشان(در آمریکا به کسانی گفته می شود که بیست وچند سال دارند)مدل MX-3 را تولید و عرضه کرده است که دارای رنگی بسیار روشن وشفاف است و به هنگام تبلیغ ازموسیقی پرسروصدا استفاده می کند[۳۸].
۲-۱۰-۱-۴) اندازه خانواده :اندازه خانواده متغیر دیگری است که یک شرکت می تواند به وسیله آن بازارهایش را بخش بندی کند. به اعتقاد برخی صاحبنظران دو عامل داشتن بچه وشاغل بودن زن تعیین می کند که یک زوج چگونه پول ووقتشان را صرف کنند.
۲-۱۰-۱-۵ درآمد :بخش بندی بازار بر اساس درآمد یکی از شیوه های شناخته شده ای است بازاریاب ها محصولات وخدمات خود را مانند خودرو،قایق،پوشاک،وسایل آرایش ومسافرت بر آن اساس تبلیغ وعرضه می کنند. بسیاری از شرکتها به مصرف کنندگان ثروتمند توجه می کنند وکالاهای مجلل را از آن دیدگاه عرضه می نمایند.برخی از شرکت های بزرگ همه محصولات و خدمات خود را برای این گروه عرضه می نمایند. ، از طلا و جواهرات گران قیمت ، لباس های خز و حتی زردآلو باید استرالیایی باشد و هر کیلو ۲۰ دلار به فروش برسد. ولی این بدان معنی نیست که همه شرکت هایی که بازار خود را بر مبنای درآمد بخش بندی می کنند به گروه های ثروتمند توجه نمایند حدود ۴۰ درصد خانوارهای آمریکایی درآمدی حدود ۲۵ هزار دلار دارند. اگر چه این افراد از قدرت خرید بالایی برخوردار نیستند ، ولی ۴۰ میلیون خانوار آمریکایی که درآمد بالایی ندارند بازار جالبی برای بازاریاب ها به حساب می آیند. بسیاری از شرکت ها بازارهای خود را بر اساس قدرت خرید مصرف کنندگانی تنظیم کرده اند که دارای درآمد بالایی نیستند[۳۹].
۲-۱۰-۱-۶ شغل :اولین فاکتور اقتصادی- اجتماعی که روی انتخاب مصرف کننده تاثیر می گذارد موقعیت شغلی اعضای خانواده است. تاثیر شغل روی رفتار مصرف کننده از دو بعد قابل بررسی است. ازیک بعد نوع شغل فرد است که روی کالاها وخدماتی که فرد می خرد تاثیر می گذارد برای مثال کارگران بیشتر لباس کار می خرند وکارمندان بیشتر کت وشلوار می خرند.
بازاریابها باید به شغل گرو موردنظر توجه کنند وکالاها وخدمات خودرا بر آن اساس عرضه کنند. بنابراین شرکتهایی که نرم افزار رایانه تولید می کنند برای مدیران رده مختلف سازمانی، حسابداران، مهندسان،پزشکان،وحقوقدانان محصولات مختلفی طرح ریزی می نمایند. واز بعد دیگر قدرت خریدی که شغل برای فرد ایجاد می کند، روی رفتار مصرفی تاثیر می گذارد. برای مثال افزایش بیکاری در طول سالهای ۱۹۹۰ و۱۹۹۱درآمریکا باعث محدود شدن قدرت خرید مصرف کنندگان شد. افزایش زنان شاغل در نیمه دوم قرن بیستم باعث تشدید این امر شده است،ازنظراقتصادی بخاطر اینکه درآمد تقریبا دوبرابر می شود قدرت خرید خانواده افزایش پیدا می کند،واز نظر اجتماعی بخاطر شاغل بودن زن تغییرات زیادی در روابط خانوادگی ونقش اعضای خانواده صورت گرفته است. در مطالعه ای که اداره آمار نیروی کار انجام داده است به این نتیجه رسیده است که بین خانواده هایی که زنان شاغل می باشند با خانواده هایی که زنان شاغل نیستند علاوه بر درآمد تفاوت های دیگری نیز وجود دارد نتایج مطالعات نشان داد،خانواده هایی که هم زن وهم مرد شاغل می باشند نسبت به خانواده هایی که فقط مرد شاغل است،جوانتر،دارای تحصیلات عالی وتمایل کمتری برای بچه دار شدن دارند. آنها نسبت به آینده مطمئن می باشند وتمایل کمتری برای به تاخیر انداختن خرید هایشا ن دارند،همان گونه که شواهد نشان می دهد آنها کمتر پس انداز می کنند.
۲-۱۰-۱-۷ تحصیلات :تعدادی از محققین به بررسی ارتباط بین سطح تحصیلات و گروه های مختلف مشتریان سازمان پرداخته اند. نتایج مطالعه میتال و کاماکورا[۴۰] در سال ۲۰۰۱ نشان می دهد مشتریان با سطح تحصیلات بالاتر معمولا در گروه هایی قرار می گیرند که امکان حفظ ارتباط با آن کمتر است. اما در مطالعه انجام شده توسط کولگیت و داناهر[۴۱] در سال ۲۰۰۰ رابطه قابل توجهی بین سطح تحصیلات و رفتار مشتریان در گروه های مختلف مشاهده نشده است.
۲-۱۰-۲ بخش بندی بر اساس مناطق جغرافیایی
امروزه بسیاری از شرکت ها محصولا ت ، تبلیغات، ترویج و فعالیت های فروش را محلی کرده اند تا این اقدامات مناسب با نیازهای یکایک افراد ساکن مناطق ، نواحی ، شهرها و حتی همسایگان شود. برای مثال شرکت پراکتراندگمبل یک شوینده خالص به نام آریل در لوس آنجلس ، ساندیگو، سانفرانسیسکو، میامی و جنوب تگزاس عرضه می کند، یعنی همان نقاطی که تعداد زیادی آمریکایی های اسپانیولی تبار را در خود جای داده اند[۴۲]. در مطالعه میتال و کاماکورا در سال ۲۰۰۱ به بررسی ارتباط بین محل زندگی مشتریان و بخش بندی مشتریان پرداخته شده است. آنها به این نتیجه رسیدند که محل اقامت مشتریان تاثیر قابل توجهی بر تداوم ارتباط مشتریان با سازمان و بخش بندی مشتریان نخواهد داشت. در مطالعه وندن پائل و لاریور[۴۳] در سال ۲۰۰۴ برای بررسی تاثیر این مشخصه بر بخش بندی مشتریان ، دو متغیر کد موقعیت اجتماعی و کد پتانسیل اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان می دهد مشتریانی که در سطح پایین تری از نظر موقعیت و کلاس اجتماعی قرار دارند در گروه هایی از مشتریان قرار می گیرند که نرخ خروج در آن گروه ها به طور قابل توجهی بالاتر از مشتریانی است که از موقعیت اجتماعی بالاتری برخوردارند.
۲-۱۰-۳ بخش بندی بر اساس عوامل روانشناختی
این روش ابتدا حدود ۳۵ سال پیش برای اولین بار در بازاریابی مورد استفاده قرار گرفت. دراین روش خریداران با توجه به طرز تفکر،شخصیت وسبک زندگی که ذیلا توضیح داده می شوند به گروه های مختلفی تقسیم بندی می شوند. بنابراین افرادی که در یک گروه قرار می گیرند از نظر روانی ممکن است شباهت هایی داشته باشند وپاسخ های مشابه ای به فعالیتهای بازاریابی بدهند.
موارد استفاده از روانشناختی در بخش بندی ها:
۱- تعریف بازارهدف
۲- ایجاد ارتباط بهتر با ویژگیهای محصول
۳- ایجاد چشم انداز جدید نسبت به بازار
۴- توسعه استراتژیهای کلی
۵- جایگاه بازار
۶- مباحث اجتماعی وسیاسی بازار
مزایای استفاده از این روش:
۱- این روش نسبت به متغیرهای جمعیت شناختی وجغرافیایی اطلاعات بیشتری درباره جزئیات مشتریان ارائه می دهد.
۲- متغیرهای جمعیت شناختی توصیف می کند که:((چه کسی می خرد)) اما متغیرهای روانشناختی ((دلایل خرید)) را بررسی می کند.
۳- مطالعه روانشناختی تاریخچه ای از سبک زندگی مصرف کنندگان کالا وآنهایی که از کالا استفاده نمی کنند، ایجاد می کند.
۴- مطالعه متغیرهای روانشناختی، ویژگیهایی ماورای ویژگیهایی ظاهری برای درک انگیزه مصرف کنندگان ازخرید،مورد بررسی قرار می دهد ونتایج تحقیقات قبلی را غنی تر می سازد.
مشکلات استفاده از متغیرهای روانشناختی برای بخش بندی بازار
به اعتقاد میتچ من[۴۴] (۱۹۹۱)گوناگونی شدید سبک زندگی مصرف کنندگان در دهه ۱۹۸۰ و۱۹۹۰ باعث به وجود آمدن مشکلاتی در بخش بندی بازار،در بسیاری از بازارها شد.این مشکلات عبارتند از:
۱- هنوز تعریف قابل قبولی از روانشناختی ارائه نشده است.
۲- هزینه وزمان تدوین وتجزیه وتحلیل پرسشنامه های روانشناختی وسبک زندگی قابل ملاحظه است.
بخش بندی برمبنای ارزش وسبک زندگی به علت اینکه بیش از حد عمومی بوده مورد انتقاد قرارگرفته است وضمنا کاربرد بین المللی این روش به دلیل تفاوت سبک زندگی از یک کشوری به کشور دیگر محدود می باشد.
سامپسون معتقد است که درک رفتاراجتماعی افراد فقط به وسیله مطالعه ارزشها،در دامنه محدودی امکان پذیر می باشد. به دلیل اینکه ارزشها عمومی می باشند ونمی توانند با مصرف محصول خاص ورفتار انتخاب مارک،در بازارهای مختلف مرتبط باشند.
۲-۱۰-۴ بخش بندی بر اساس عوامل رفتاری
در بخش بندی بر مبنای رفتار گروه های مصرف کننده بر اساس حالت خرید، مزیت مورد نظر، طرزنگرش نسبت به محصول ویا میزان استفاده از محصول به گروه های مختلفی تقسیم بندی می شوند بسیاری از بازاریابان بر این عقیده اند بخش بندی بر اساس عوامل رفتاری مناسبترین روش می باشد.
۲-۱۰-۴-۱ موقعیت خرید :خریداران را می توان با توجه به موقعیت های گوناگونی مانند زمانی که افراد به فکر خرید می افتند، خرید واقعی را انجام می دهند ، یا هنگامی که اقلام خریداری شده را مصرف می کنند بخش بندی کرد. بخش بندی بازار بر مبنای موقعیت[۴۵] باعث می شود که شرکت ها محصولات مصرفی را متناسب با موقعیت خریداران تولید و عرضه کنند. برای مثال معمولا آب پرتقال را به هنگام صبحانه می خورند ، ولی تولیدکنندگان شرکت کوکاکولا در مبارزه های تبلیغاتی خود شعار می دهند که باید کوکاکولا را صبح ها مصرف کرد و در این مبارزه های تبلیغاتی می کوشد مصرف کنندگان را وادار کند از همان آغاز صبح به سراغ کوکاکولا بروند. بسیاری از شرکت ها با توجه به عیدها ، جشن ها و رویدادهای خاصی که در یکی از روزهای سال رخ می دهد ، محصولاتی را به مقتضای همان روزها تولید و بر همان اساس تبلیغ می کنند. به عنوان مثال شرکت کداک از طریق عرضه دوربین هایی با لنزهای مختلف ، فیلم هایی با سرعت های متفاوت و لوازم و وسایل اضافی، کوشیده است انواع خاصی از دوربین ، برای شرایط مختلف و موقعیت های گوناگون ، تولید و عرضه کند که می توان حتی در زیر آب از آنها استفاده کردو یا از بچه ها عکس های جالبی گرفت[۴۶].
۲-۱۰-۴-۲ منافع مصرف کنندگان :یکی از روش های متداول و شناخته شده در بخش بندی بازار این است که گروه های خریدار را بر اساس منافعی که از محصول به دست خواهند آورد تقسیم بندی کرد. بخش بندی بازار بر اساس منافع نیازمند شناسایی منافع اصلی مورد نظر مردم از یک گروه کالا ، شناخت کسانی که طالب این منافع هستند و شناسایی کالاهایی است که دارای هر یک از این منافع می باشند. برای مثال تحقیقی بر روی کسانی که به مسافرت می روند انجام شد و ۳ گروه شناسایی شدند ، کسانی که برای بازدید از خانواده به مسافرت می روند، کسانی که برای تحصیل یا حادثه جویی مسافرت می کنند و سرانجام آنها که برای تفریح و خوشگذرانی به مسافرت می روند. یکی از بهترین نمونه های بخش بندی بازار بر اساس منافع مصرف کننده مربوط به تحقیقی است که در مورد بازار خمیر دندان انجام شد. پژوهشگر مزبور در این بخش بندی ۴ نوع منفعت یا سود مصرف کننده را شناسایی کرد. آنها عبارتند از :جنبه اقتصادی، دارویی، زیبایی و مزه. گروههایی که در پی منافع خاص هستند دارای رفتار ویژه از نظر روانی و ترکیب جمعیتی دارای ویژگی های مشخصی می باشند. برای مثال کسانی که در صدد حفظ دندان های خود هستند به دنبال خمیردندان های بزرگی هستند که برای خانواده ها تولید می شود. آنها بسیار محافظه کارند و به مقدار زیادی خمیردندان مصرف می کنند. هر یک از این گروه ها محصولی با نام و نشان تجاری خاصی مصرف می کنند. بیشتر خمیردندان هایی که با نام ها و نشان های تجاری شناخته شده به بازار عرضه می شوند مورد خواست این گروه ها می باشد. برای مثال اغلب آب میوه را هنگام صرف صبحانه می خورند ولی تولیدکنندگان این محصول کوشیدند آب میوه را به عنوان نوعی نوشابه خنک و نشاط آور معرفی کنند و در تبلیغ خود شعار دادند که در ساعت های دیگر روز هم مصرف می شود[۴۷].
جدول ۲-۱) مزایای حاصل از تقسیم بندی خمیر دندان
| مزیت | ترکیب جمعیت | رفتار | روان نگاری | نام و نشان تجاری مطلوب |

