شما نمیتوانید موارد درون زبالهدان را ویرایش کنید. مورد را به بیرون از زبالهدان منتقل و سپس آن را ویرایش کنید.
تجربهی فساد و سلامت
بر اساس روش و منطق توضیح داده شده در بالا، نرمافزاری به کمک برنامهی Excel طراحی شده است که با اعمال تمامی تکنیکهای محاسباتی نمره سلامت و فساد را در دپارتمان مورد نظر به پژوهشگر نشان خواهد داد.
تجزیه و تحلیل واریانس فریدمن آزمون جنبی:
این آزمون هنگامی به کار میرود که دادههای آماری حداقل ترتیبی باشند و بتوان با مفهوم ترتیبی آنها را در ردهبندی دو طرفه مرتب نمود.
به کمک این آزمون میتوان به این موضوع اشراف یافت که آیا میانگین نمرات متغیرها با یکدیگر برابر است یا خیر و با اغماض متغیرهای موجود در تحقیق را رتبهبندی نمود(صدقیانی و ابراهیمی، ۱۳۸۱، ۱۷۷).
آماره آزمون فریدمن به شرح زیر تعریف میشود.
که در آن:
تعداد موارد یا پاسخ دهندگان = n
تعداد متغیرهایی که رتبهبندی میگردند = k
حاصل جمع رتبههای داده شده به متغیرها از سوی پاسخ دهندگان = R
آزمون Uمان- ویتنی:
آزمون مان – ﻭﻳﺘﻨﻲ یک آزمون ﻣﻘﺎﻳﺴﻪﺍﻱ برای ﻣﻘﺎﻳﺴﻪی ﻭﺿﻌﻴﺖ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻭﻗﺘﻲ ﺩﺍﺩﻩﻫﺎﻱ ﻳﻚ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻛﻴﻔﻲ ﺗﺮﺗﻴﺒﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻛﻪ ﻳﻚ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻏﻴﺮ ﭘﺎﺭﺍﻣﺘﺮﻱ ﻭ ﻣﻌﺎﺩﻝ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﺩﻭ ﻧﻤﻮﻧﻪی ﻣﺴﺘﻘﻞ t ﺍﺳﺖ، ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﺮﺩ.
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ﺍﺯ ﺁﺯﻣﻮﻥ t ﺩﻭ ﻧﻤﻮﻧﻪی ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻧﻤﻲﻛﻨﻴﻢ ﺯﻳﺮﺍ ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ ﻣﺘﻐﻴﺮﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻘﻴﺎﺱ ﺗﺮﺗﻴﺒﻲ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩﮔﻴﺮﻱ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻳﻜﺴﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﻓﺎﺻﻠﻪی ﻭﺍﺣﺪﻫﺎ، ﻣﻌﻨﻲ ﻭ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﻭﺍﻗﻌﻲ ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ.
Z= / 12
آزمون کروسکال- والیس:
این آزمون متناظر غیرپارامتری آزمون F است و هم چون آزمون F، موقعی به کار برده میشود که تعداد گروهها بیش از ۲ باشد. مقیاس اندازهگیری در کروسکال - والیس حداقل باید ترتیبی باشد.
این آزمون برای مقایسهی میانگینهای بیش از ۲ نمونه رتبهای (و یا فاصلهای) به کار میرود. فرضیه در این آزمون بدون جهت است یعنی فقط تفاوت را نشان میدهد و جهت بزرگتر یا کوچکتر بودن گروهها را از نظر میانگینهایشان نشان نمیدهد. کارایی این آزمون ۹۵ درصد آزمون F است:
در واقع این آزمون آزمونی ناپارامتریک میباشد که همارز آزمون پارامتریک تجزیه و تحلیل واریانس (ANOVA) است. به بیان بهتر در این آزمون به بررسی تفاوت بین مقادیر یک متغیر در بین چند جامعهی مستقل پرداخته میشود.
۳-۸- جمعبندی و نتیجهگیری:
به طور خلاصه در این فصل به بررسی روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش پرداخته شد. روشهای مورد بهرهبرداری بر حسب اهداف تحقیق و نحوه گردآوری دادهها توضیح داده شد. سپس به تشریح ابزار مورد استفاده در پژوهش یعنی پرسشنامه و روایی و پایایی آن توجه نمودیم و در نهایت به تشریح کامل آزمونهای مورد استفاده اشاره گردید که نتایج آن در فصل چهار خواهد آمد.
فصل چهارم
۴-۱- مقدمه:
تجزیه و تحلیل دادهها برای بررسی صحت فرضیهها برای هر نوع تحقیق از اهمیت خاصی برخوردار است. امروزه در بیشتر تحقیقاتی که متکی بر اطلاعات جمع آوری شده از موضوع مورد تحقیق میباشد؛ تجزیه و تحلیل اطلاعات از اصلیترین و مهمترین بخشهای تحقیق محسوب میشود. دادههای خام با بهره گرفتن از نرمافزارهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند و پس از پردازش به شکل اطلاعات در اختیار استفاده کنندگان قرار میگیرند.
برای تجزیه و تحلیل دادههای جمع آوری شده ابتدا آمار توصیفی که به بررسی متغیرهای جمعیتشناختیِ تحقیق شامل جنسیت، سمت، تحصیلات، رشته تحصیلی، سابقهی خدمت؛ مورد بررسی قرار میگیرد. پس از آن نمرههای تک بعدها و مؤلفههای مدل سلامت جامع مورد بررسی قرار گرفته و وضعیت معاونت شهرسازی و معماری منطقهی ۷ شهرداری تهران در مورد سلامت و فساد مورد تحلیل قرار خواهد گرفت. در آمار تحلیلی این تحقیق و به عنوان یک تحلیل جنبی بر نمرههای به دست آمده در روش سنجش سلامت و فساد، با بهره گرفتن از آزمون فریدمن به بررسی فرضیهی عدم تساوی تأثیر مؤلفههای ابعاد فساد و سلامت اداری پرداخته خواهد شد.
۴-۲- بررسی آمار توصیفی:
در این بخش از تحقیق به توصیف وضعیت جمعیتشناختی جامعهی مورد بررسی در ۴ گروه مورد نظر پرداخته میشود.
جدول ۱۴: بررسی فراوانی مؤلفه جنسیت در میان گروههای پرسششونده
گروه مورد سؤال
جنسیت
فراوانی
درصد فراوانی
کیوسک
شبکههای مدیریت یافته
تلفن ثابت و همراه
دستگاه های خودپرداز
پایانههای فروش
لی (۲۰۰۲)، خدمات بانکداری الکترونیک را از سه جنبه مورد توجه قرار میدهد و معتقد است مشتریان بانکها، در سه سطح قادر به دریافت خدمات بانکداری الکترونیک هستند. این سه سطح عبارت است از:
اطلاعرسانی: این سطح ابتداییترین سطح خدمات بانکداری الکترونیک است. در این سطح، بانک، اطلاعات مربوط به خدمات و عملیات بانکی خود را از طریق شبکههای عمومی یا خصوصی معرفی میکند.
ارتباطات: این سطح از خدمات بانکداری الکترونیک، امکان انجام مبادلات بین سیستم بانکی و مشتری را فراهم میآورد. ریسک این سطح در خدمات بانکداری الکترونیک بیشتر از شیوه سنتی است و به ابزارهای مناسبی برای کنترل دسترسی کاربران به شبکه بانک نیاز دارد.
: در این سطح، مشتری قادر است با بهره گرفتن از یک سیستم امنیتی کنترل شده، فعالیتهایی از قبیل صدورچک، انتقال وجه و افتتاح حساب را انجام دهد. این سطح از خدمات بانکداری الکترونیک، از بالاترین سطح ریسک برخوردار است.
شیوههای بانک داری آنلاین ویژگیها و قابلیتهای مشترک بسیاری دارند ولی اغلب همچنین دارای ویژگیهایی با کارکرد خاص هستند. ویژگیهای مشترک به چند دسته تقسیم میشوند:
تراکنشی (به طور مثال: انجام یک تراکنش مالی مثل انتقال حساب به حساب، پرداخت قبض، انتقال سیمی، درخواست وام یا یک حساب جدید و غیره)
ارائه و پرداخت قبوض الکترونیکی
انتقال پول بین حساب جاری و پس انداز خود فرد یا به حساب مشتری دیگر
خرید و فروش اوراق سرمایه گذاری
عملیات و تراکنشهای مربوز به وام مثل بازپرداخت اقساط
غیرتراکنشی (مثل: صورتحساب آنلاین، ارتباطات توسط چک)
صورتحسابهای بانکی
مدیریت موسسات مالی: ویژگیهایی که به موسسات مالی اجازه میدهد که عملیات آنلاین کاربران نهایی خود را مدیریت کنند.
مدیریت ASP/Hosting : ویژگیهایی که به شرکتهای اراده دهنده فضای وب اجازه میدهد تا روشهای ارتباط با موسسات مالی را مدیریت کند.
ویژگیهایی که به طور عادی منحصر به بانکداری تجاری هستند شامل:
پشتیبانی از چندین کاربر با سطوح مجوز متفاوت
فرایند موافقت تراکنش
انتقال سیمی
ویژگیهایی که به طور عادی منحصر به بانکداری اینترنتی هستند شامل:
پشتیبانی از مدیریت مالی شخصی مثل وارد کردن داده در نرمافزار حسابداری شخصی. برخی از پلت فرمهای بانکداری آنلاین از حساب تجمعی هم پشتیبانی میکنند که به مشتریان اجازه میدهد همه حسابهایشان را –چه آنها که در بانک مرکزی شان است و چه آنها که در موسسات دیگر است- در یک جا مورد بررسی و نظارت قرار دهند.
۱-۱۰-۲-۱ . شاخه های بانکداری الکترونیک:
بانکداری اینترنتی
بانکداری مبتنی بر تلفن همراه و فناوریهای مرتبط با آن
بانکداری تلفنی
بانکداری مبتنی بر نمابر
بانکداری مبتنی بر دستگاههای خودپرداز
بانکداری مبتنی بر پایانههای فروش
بانکداری مبتنی بر شعبههای الکترونیکی
خلاصه مزایا:
۱- امکان دسترسی مشتریان به دریافت خدمات بانکی بدون حضور فیزیکی با ارتباطات ایمن. ۲- استفاده از اینترنت برای ارائه عملیات و سرویسهای بانکی و اعمال تغییرات انواع حسابهای مشتری. ۳- ارائه مستقیم خدمات و عملیات بانکی جدید و سنتی به مشتریان از طریق کانالهای ارتباطی متقابل الکترونیک.
۱-۱۰-۲-۲ . دولت سیار:
دولت سیار یک استراتژی است که شامل پیاده سازی و کاربردی کردن تمامی انواع فناوری های سیار و بی سیم، ادوات، سرویس ها و کاربردهای مرتبط با آن، با هدف ارتقای ارائه خدمات مابین تمامی اجزا و نهادهای جامع، اعم از شهروندان، بخش تجاری و ادارات دولتی می گردد.
اخیراً پیشرفت های انجام شده در حوزه فناوری های بی سیم سیار، راه های جدیدی را در برای سرویس رسانی راحت تر و کم هزینه تر نهادهای دولتی به شهروندان به وجود آورده است. مجموعه این راهکارهای نوین “دولت سیار” یا M-Government نامیده می شود.
دولت الکترونیک و دولت سیار دو مفهوم جدای از هم نیستند. مفهوم دولت الکترونیک در برگیرنده استفاده از تمامی فناوری های نوین برای سرویس رسانی به شهروندان و تلاش برای کاهش مراجعه مستقیم مردم به ادارات و نهادهای مختلف جامعه، اعم از دولتی و خصوصی و جایگزین کردن روابط مجازی به جای مراجعه حضوری است.در حوزه بانکداری،مفهوم بانکداری الکترونیکی مصداق مفهوم کلی تر دولت الکترونیکی است.
با توجه به این تعریف و تعریف دولت سیار که پیشتر ارائه شد، می توان گفت که در حقیقت دولت سیار به لحاظ مفهومی زیرمجموعه ای از دولت الکترونیک است و با طرح آن مفهوم دولت الکترونیک به علت سیار بودن ادوات در دولت سیار، مانند تلفن همراه، PDAها ، لپ تاپ ها و… از گسترش و عمق بیشتری برخوردار می گردد.
۱-۱۰-۳ . ارزش ویژه برند:
طبق تعریفی که نخستین بار از سوی فارکوهار در سال ۱۹۸۹ داده شده است ارزش ویژه برند یعنی ” ارزش افزوده” که توسط آن ارزشی ویژه به یک محصول داده می شود. (ص ۲۴) به جز تعریف اولیه فارکوهار تعاریف دیگری نیز از ارزش ویژه برند ارائه شده است. بنابه نوشته های لاسار،میتال و شاما (۱۹۹۵) ارزش ویژه برند را با توجه به دیدگاهی مالی و مشتری محور نیز مورد مطالعه و بررسی قرار داده اند. به عبارت دیگر، معنای مالی از نقطه نظر ارزشی که یک برند برای موسسه دارد و منظور از دیدگاه مشتری محور در مورد ارزش ویژه برند نیز ارزش آن برند برای مشتری هایی است که در فعالیتی اقتصادی تصمیم گیرنده هستند. همچنین ارزش ویژه برند را به معنای تقویت و افزایش کاربری و مرغوبیتی است که یک برند به یک محصول می دهد (لاسار، میتال، و شاما ۱۹۹۵، ص ۱۳) . ارزش بالای برند یعنی یک مزیت رقابتی زیرا: این تصور را القا می کند که کارخانه ها می توانند حق بیمه بالایی را درخواست کنند؛ تقاضای مشتری ها افزایش می یابد؛ توسعه وپیشرفت یک برند آسانتر می شود؛ فعالیت های تبلیغاتی موثرتر می شوند، تغییر نسبت معین در تجارت (خرید زیاد با مبلغی کم به عنوان وثیقه ) بهتر می شود، تفاوت ها بیشتر می شود و شرکت در رقابت کمتر آسیب می بیند. (بندیکسن، بوکاسا و ابرات ۲۰۰۳). به عبارت دیگر، ارزش بالای ویژه برند موجب یک “تاثیر افتراقی” “شناخت بیشترنسبت به برند” و عکس العمل بیشتری از مشتریان نسبت به آن برند می شود که طبیعتا منجر به عملکرد بهتر برند از نظر مالی و مشتری مداری می شود.
مدیران اجرایی و محققان دانش مدیریت علاقه فراوانی به کمی سازی میزان ارزش و بهای برند دارند. این ارزش در تعاریف بازاریابی تحت عنوان ارزش ویژه برند بیان می گردد. برای این اصطلاح بازاریابی، تعاریف متعددی صورت گرفته است که در اینجا تعریف آکر به عنوان یکی از نظریه پردازان مشهور در این حیطه که در سال ۲۰۰۱ ارائه شده است، اشاره می شود: ارزش ویژه برند به عنوان دارائیهای (یا بدهیهای) نام و نشان تعریف می گردد که به آن متصل شده و موجب ارزش آفرینی و یا از میان رفتن آن می شوند.
یک نگرش رو به گسترش در جهان مدیریت بازاریابی به وجود آمده است: ایجاد دارائیهای غیر ملموس جهت ایجاد وفاداری و ارتباط بیش از پیش با مشتریان. کیفیت، تجربیات شخصی، فرهنگ سازمانی، دانش و ارزش ویژه برند از این قبیل دارائیها هستند. همچون دیگر دارائیهای غیر ملموس، ارزش ویژه برند نیز می تواند به ابزاری قدرتمند در بازار رقابتی تبدیل گردد.
تا کنون، فرمول استاندارد و معینی برای ارزش گذاری دارایی های معنوی و نام تجاری پیدا نشده است، اما روش های مختلفی وجود دارد که تا حد بسیار زیادی توانسته اند متغیرها و عوامل اثرگذار بر ارزش دارایی ها را مورد توجه قرار داده و راه حل های قابل قبولی ارائه دهند. هر کدام از این روش ها دارای محدودیت هایی بوده و این محدودیت ها به خاطر ماهیت و واقعیت اصلی “نام های تجاری و دارایی های معنوی می باشد. ارزش گذاری این نوع دارایی ها، دارای روند پیچیده ای است و عدم اطمینان بالایی دارد..
ساخت برندهای قوی، بخاطر مزیتهای فوق العاده ای که ایجاد می کند، الویت بازاریابی بسیاری از سازمانها شده است. برندهای قوی برای یک شرکت هویتی را در بازار ایجاد می کند. در اندازه گیری ارزش کلی یک برند، محققان بازاریابی و پژوهشگران شروع به آزمایش مفهوم ارزش برند می کنند که به ارزش کلی که نام برند به تولیدکننده، خرده فروشها و مصرف کنندگان می آورد اطلاق می گردد. در سال ۱۹۸۹ انجمن علمی بازاریابی ارزش برند را اینگونه تعریف کرد: ارزش افزوده ای که بواسطه ی نام در بازار از طریق حاشیه ی سود بهتر یا سهم بازار برای محصول ایجاد می شود. که این ارزش افزوده بوسیله ی مشتریان و سایر اعضای کانال می تواند بعنوان دارایی با توجه به مالی و مجموعه ای از روابط و رفتارهای مطلوب تلقی گردد,[۲۹].
تعریف فوق ارزش یک برند نتیجه ی ادراک مصرف کنندگان از برند هست که بوسیله ی عوامل زیادی تحت تأثیر قرار می گیرد. لذا افزایش ارزش یک برند شامل افزایش ادراک مصرف کنندگان از کیفیت کالایی هست که مصرف می کنند
.( Graham, et al, 1994-2007)
ارزش ویژه ی یک برند بدون شناخت و آزمایش دقیق منابع آن قابل فهمیدن و شناخت نیست که این ارزش برند ریشه در دو منبع دارد:
۱- سطح تجربه ای که یک مصرف کننده از محصول دارد .
-۲ تصویر ذهنی از برند
مصرف کنندگان تمایل دارند کالاهایی را مصرف کنند که با تصویر ذهنی آنها مشابه باشد و برای قضاوت درباره ی کیفیت محصول که از دو منبع درونی نظیر ویژگی های منحصربفرد محصول و بیرونی نظیر قیمت و کیفیت و تصویر ذهنی از برند استفاده می کنند. نقش تصور ذهنی از برند(هم برای مشتریان با تجربه و هم بی تجربه)دارای اهمیت خاصی هست چرا که آنها سعی می کنند تصویر ذهنی خودشان را با خرید کالایی که اعتقاد دارند با تصویر آنها همسانی زیادی دارد، تقویت کنند و این آنها را قادر می سازد تامین خود و محصول ارتباط برقرار کرده و از آن برای افزایش تصویر خودشان استفاده کنند. باید اضافه کرد که در فرایند خرید، مصرف کنندگان تنها با قیمت و کیفیت درگیر نیستند، بلکه سایر عوامل همانند برندهای کشور تولیدکننده نیز موثر هستند. چرا که بسیاری از مصرف کنندگان از تصمیم گیریهای کلیشه ای در برند کشور تولیدکننده استفاده می کنند.به عبارت دیگر اگر برچسب made in… با ادراک آنها نسبت به کشور مطابق با شهر و یا بطور کلی کشور تولیدکننده تصویر مطلوبی داشته باشد عالی تلقی می شود در غیر اینصورت کالای خوبی بنظر نخواهد آمد . تصویری که مصرف کننده از شرکت مبدأ دارد در تعریف ناگاشیما اینگونه است : تصویر، شهرت و کلیشه ای که مردان کسب و کار و مصرف کنندگان به تولیدات کشور خاص دارند که این تصویر بوسیله ی متغیرهای زیادی از قبیل محصولات ارائه شده در سایر زمینه ها، شخصیت های ملی، سوابق اقتصادی و سیاسی، تاریخ و تمدن ایجاد می شود «.[۳۰]
گری معتقد است : تمام شرکت ها صاحب تصویر هستند.این تصویر می تواند برنامه ریزی شده و یا برنامه ریزی نشده بوجود آید.اما در این میان تصاویر خوب می توانند به شرکت ها کمک کنند. تصویر برند، تصویر ذهنی مشتری از آنچه که شرکت عرضه می کند می باشد..ویژگی های مشخصی از محصول وخدمات را برای مصرف کنندگان بیان می کند.این ویژگی ها نماینده برند هستند که در ذهن مصرف کنندگان شکل می گیرد.
شهرت شرکت عبارت است از ارزیابی کلی ذی نفعان از شرکت در طول زمان. این ارزیا بی از تجربه مستقیم ذی نفعان از شرکت ، ارتباط شرکت که حاوی اطلاعاتی از آن باشد و مقایسه این اطلاعات با عملکرد سایر رقبا شکل می گیرد.
در قانون ایران (ماده ۱ قانون ثبت نام تجاری و اختراعات مصوب تیرماه ۱۳۱۰) ، نام تجاری هر قسم علامتی اعم از نقش، تصویر، رقم، حرف، عبارت، مهر، لفاف و غیر آن که برای امتیاز و تشخیص محصول جماعتی از زارعین یا ارباب صنعت یا تجار و یا محصول یک شهر یا یک ناحیه از مملکت اختیار شود، تعریف شده است.
۱-۱۰-۳-۱ . دیدگاه های مطالعه ی ارزش ویژه برند[۳۱]:
۲٫ رابطه معکوس بین کیفیت سود و تغییر کاربری استانداردهای حسابداری یعنی بین میزان منفعتی که تهیه کنندگان اطلاعات از قضاوت و پیش بینی خواهند برد و کیفیت سود رابطه معکوسی وجود دارد .
د ) مفهوم کیفیت سود سود بر اساس تاثیرگذاری درتصمیم
در واقع می توان برای سرمایه گذاران کیفیت اقلام تعهدی را٬ درجه نزدیکی سود شرکت با میزان جریانهای نقدی ایجاد شده تعریف کرد . بنابراین کیفیت اقلام تعهدی ضعیف این درجه نزدیکی را کاهش می دهد و باعث می شود که ریسک سرمایه گذار در ارتباط با تصمیم گیری در مورد شرکت خاص افزایش یابد .
۲-۲-۴ارتباطنظریبینمتغیرهایپژوهش
با توجه به اهمیتی که سرمایه گذاران در خصوص وضعیت بازدهی دارند، بررسی وضعیت مالی و گزارشهای پیوست، به عنوان عوامل اثرگذار بر بازدهی آتی از اهمیت بالایی برخوردارند. یکی از متغیرهای بنیادین مؤثر بروضعیت عملکرد شرکتها و به تبع آن بازده سهام رشد شرکت میباشد که می تواند زمینه ساز دستیابی به بازده مطلوب در آینده بوده یا به دلیل تحمل ریسک بیشتر بر وضعیت مالی شرکت در نتیجه سرمایه گذاری بیشتر، قدرت شرکت را برای حفظ بازده فعلی و رشد آن در دوره های آتی کاهش دهد و در بلندمدت نیز منجر به افت بازده و عملکرد شرکت گردد، یکی دیگر از متغیرهای مهم که نشان دهنده وضعیت شرکتها میباشد انعطاف پذیری مالی میباشد . بدیهی است که شرکتهایی که دارای انعطاف پذیری مالی میباشند نسبت به شرکتهایی که فاقد انعطاف پذیری مالی میباشند از وضعیت بهتری برخوردارند و این شرکتها برای سرمایه گذاری از نظر سرمایه گذاران ومتخصصین سرمایه گذاری دارای حاشیه امنیت بالاتری میباشند. از سوی دیگر شرکتها برای جذب سرمایه های سرمایه گذاران باید حدکثر اطمینان را برای سرمایه گذاران حاصل نمایند. رشد شرکتها و انعطاف پذیری مالی آنها نشان دهنده حاشیه امنیت برای سرمایه گذاری بلندمدت میباشد. اقلامتعهدیاختیاری،قابلاعمالنظرتوسطمدیریتهستند. بنابراینجزءاختیاریاقلامتعهدیبهعنوانشاخصیدرجهتکشفمدیریتسوددرواحدهایتجاری،درمطالعاتحسابداریبکارگرفتهشدهاست. لذا این پژوهش به بررسی تأثیر رشد شرکت و انعطاف پذیری مالی بر اقلام تعهدی اختیاری در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد تا خلأ موجود در این زمینه را پر نماید.
۲-۳پیشینه پژوهش
۲-۳-۱ پیشینه داخلی پژوهش
در ایران تاکنون پژوهش مشابهی در خصوص ارتباط بین انعطافپذیری مالی و نرخ رشد شرکت با اقلام تعهدی اختیاری آن انجام نشده است ولی در خصوص ارتباط بین انعطاف پذیری مالی و رشد شرکتهابا متغیرهای دیگر تحقیقاتی انجام شده است، همچنین در خصوص ارتباط بین اقلام تعهدی اختیاری با سایر متغیرها پژوهشهایی انجام شده است.
- تحقیق بررسی رابطه بین انعطافپذیری مالی با ساختار سرمایه که توسط دکترحمید حقیقت و وهاب بشیری انجام شده است. مجله دانش حسابداری/ سال سوم/ شماره ۸/ بهار۱۳۹۱/صفحه ۴۹ تا ۷۱ . نتایج این تحقیق نشان میدهد که شرکتهای مرحله تولد به اقدام به انتشار سرمایه و بدهی کمخطر نمایند و نسبتهای اهرمی متعادلی را نگهداری مینمایند. شرکتها در مرحله رشد از تأمین مالی بدهی استفاده و نسبتهای اهرمی بالایی را نگهداری کنند. شرکتهای مرحله بلوغ به تأمین مالی درون سازمانی متکی هستند و نسبت بدهی پایینی را نگهداری می کنند.
- تحقیق بررسی تأثیر انعطافپذیری مالی برمیزان سرمایه گذاری و ارزش آفرینی که توسط علی رحمانی،فرید غلامی گاکیه و کامران پاکیزه در طی دوره ۱۳۸۸-۱۳۷۸ انجام گرفت که به این نتیجه رسیدند که انعطافپذیری مالی برمیزان سرمایه گذاری تأثیر منفی و برارزش آفرینی تأثیر مثبت و با اهمیتی داشته است و شرکتهای دارای انعطافپذیری مالی، از دید بازار حائز ارزش بوده اند.
- در تحقیق دیگری با عنوان بررسی ارتباط بین انعطافپذیری مالی با فرصتهای رشد و ارزش آتی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طول سالهای ۱۳۸۹-۱۳۸۴که توسط مریم باقربیگی ، محمد رضا پورعلی لاکلایه و افشین آرمین انجام گرفت، به این نتیجه رسیدند که بین انعطاف پذیری مالی شرکتها و اندازه شرکتها و سودآوری شرکتها با فرصتهای رشد شرکتها ارتباط معنادار وجود ندارد. همچنین بین انعطافپذیری مالی و سودآوری شرکتها با ارزش آتی شرکتها ارتباط معناداری وجود ندارد.
- در تحقیق دیگری با عنوان درآمدی بر رابطه بین انعطافپذیری مالی با سرمایه گذاری در دارایی های ثابت و ارزش شرکت که توسط سید عباس هاشمی و سید احمد سجاد دوست در سال ۱۳۸۹ انجام گرفت ، به این نتیجه رسیدند که بین انعطافپذیری مالی با سرمایه گذاری در دارایی های ثابت و ارزش شرکت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
- حقیقت و بشیری (۱۳۸۸) در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که هر چه شرکتها از مرحله تولید به مرحله بلوغ نزدیک میشوند، از نسبت بدهی آنها کاسته و بر درجه انعطافپذیری آنها افزوده می شود. نتایج این تحقیق، به صورت ضمنی نشان دهنده تلاش شرکتها در جهت حفظ ظرفیت خالی بدهی خود واستفادهی محطاطانه از بدهی در فرایند تأمین مالی است.
- پژوهشی با عنوان تأثیر محافظه کاری حسابداری بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی ، مدیریت واقعی سود و سطح کلی مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران توسط عبدالمهدی انصاری، مصطفی دری سده و علی شیرزاد در سال ۱۳۹۲ انجام گرفت. نتایج حاصل نشان داد که یک رابطه منفی میان محافظه کاری و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و یک رابطه مثبت میان محافظه کاری و مدیریت واقعی سود وجود دارد.
- پژوهش دیگری با عنوان ارزش گذاری بالای حقوق صاحبان سهام و ارتباط آن با اقلام تعهدی اختیاری توسط دکتر محمد حسین ودیعی و فرهاد عظیمی فر در سال ۱۳۹۱ انجام شد . نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که شرکتهای بالا ارزش گذاری شده در مقایسه با شرکتهای با ارزش گذاری پایین ، اقلام تعهدی اختیاری جاری بیشتری را در سال جاری گزارش می کنند و همچنین رابطه معکوس بین جریان وجوه نقد عملیاتی و اقلام تعهدی اختیاری جاری در شرکتهای بالا ارزش گذاری شده نسبت به شرکتهای با ارزش گذاری پایین وجود داشت.
- پژوهش دیگری با عنوان ارزیابی رابطه محتوای اطلاعاتی اقلام تعهدی و نسبتهای مالی منتخب با قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران توسط سید عباس هاشمی و فاطمه بهزادی فر در سال ۱۳۹۰ انجام گرفت . نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش بیانگر مربوط بودن سود هر سهم، نسبتهای سرمایه در گردش به دارایی، بازده دارایی، سود خالص به فروش و گردش دارایی در سطح اطمینان ۹۵% در تعیین قیمت سهام شرکتهای نمونه است. همچنین یافتههای پژوهش نشان میدهد که اقلام تعهدی در این زمینه از لحاظ آماری معنی دار نیستند. این مطلب گویای آن است که در توزیع رابطه سود هر سهم و قیمت سهام، در نظر گرفتن اقلام تعهدی به عنوان معیاری برای کیفیت سود، اهمیت زیادی را نشان نمیدهد و تغییر پذیری سود کمتر تحت تأثیر موقعیت تجاری و تصمیمات مدیر از ناحیه اقلام تعهدی قرار میگیرد.
- پژوهش دیگری با عنوان رابطه بین اقلام تعهدی اختیاری و گزارش حسابرس توسط دکتر یحیی حساس یگانه و دکتر قاسم پولو و فاطمه فرخی نژاد در سال ۱۳۸۹ انجام گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین اقلام تعهدی اختیاری و صدور گزارش مشروط توسط حسابرس ارتباط معنادار وجود دارد.
- ابراهیمی و سیدی(۱۳۸۷) در تحقیق خود در ۷۱ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به بررسی تاثیر نوع موسسه حسابرسی(سازمان حسابرسی و سایر موسسهها) ونوعاظهارنظرحسابرسی در گزارش حسابرسی بر روی اقلام تعهدی اختیاری پرداختند و به این نتیجه رسیدند که تنها نوع موسسهی حسابرسی با اقلام تعهدی اختیاری ارتباط دارد.
-ابراهیمی و دیگران(۱۳۸۷) بیان میکنند که سود از دو بخش تعهدی و نقدی تشکیل شده است و اقلام تعهدی سود نیز به دو بخش اقلام تعهدی اختیاری و غیر اختیاری تقسیم می شود که اقلام تعهدی اختیاری بیشتر می تواند در معرض مدیریت و دستکاری قرار گیرد. تا کنون شش مدل کشف اقلام تعهدی اختیاری توسط محققان معرفی شده است که از بین آن ها، مدل تعدیل شده جونز مقبول تر است.
- مشایخی و صفری (۱۳۸۵) به بررسی وجوه نقد ناشی از عملیات و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد هنگامی که وجوه نقد ناشی از فعالیت های عملیاتی ضعیف است، شرکت ها تمایل دارند استراتژی افزایش سود در پیش گیرند. همچنین مشاهده گردید که برخی از شرکت های با فعالیت های عملیاتی بالا نیز تمایل به سیاست های کاهش سود دارند.
- ساسان مهرانی و بهروز باقری(۱۳۸۸) با بهره گرفتن از اطلاعات ۹۰ شرکت نمونه طی سال های ۷۸-۸۴ به بررسی اثر جریان های نقدی آزاد و سهامداران نهادی بر مدیریت سود پرداختند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین مدیریت سود و جریان های نقد آزاد زیاد در شرکت های با رشد کم، رابطه معنادار مستقیمی وجود دارد، اما رابطه معناداری بین مدیریت سود و سهامداران نهادی در شرکت های با جریان های نقد آزاد زیاد و رشد کم پیدا نشد.
- مرادزاده فرد و دیگران (۱۳۸۹) به بررسی میزان ارتباط جریان نقدی آزاد شرکت با ارزش بازار سهام در بورس اوراق بهادار پرداختند و به این نتیجه دست یافتند که در سطح کل شرکت ها بین جریان نقدی آزاد شرکت و قیمت سهام در سطح خطای ۵ درصد ارتباط معنا داری وجود ندارد و ایننتیجه گیری در سطح صنایع مختلف نیز صدق می کند، فقط در صنایع کانی غیر فلزی ارتباط معنا داری وجود دارد.
۲-۳-۲ پژوهشهای خارجی:
- نتایج تحقیق مارچیکا و مورا[۱۲] (۲۰۱۰) بیانگر این بود که تحت یک سیاست محافظه کارانه بدهی، شرکتها این قابلیت را خواهند داشت تا یک ساختار مالی انعطافپذیر داشته باشند. دارا بودن انعطافپذیری مالی، شرکتها را قادر میسازد تا در زمان شوکهای مثبت بازار برای فرصتهای سرمایه گذاری ، دسترسی بهتری به منابع مالی داشته باشند و وجوه مورد نیاز خود را برای تأمین مالی فرصتهای سرمایه گذاری فراهم نمایند.
- کلارک[۱۳] (۲۰۱۰) در تحقیق خود نشان داد که انعطافپذیری مالی ، مهمترین نکتهای که در تصمیمهای مرتبط با ساختار سرمایه و ساختار مالی شرکتها مدنظر قرار میگیرد. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که شرکتهای با انعطافپذیری مالی بالاتر ، تمایل دارند تا بخشی از ظرفیت بدهی خود را برای اینده حفظ کنند. همچنین در خصوص شرکتهایی که انعطافپذیری مالی بالایی داشتند و در دوره جاری، تأمین مالی زیادی از طریق بدهی انجام دادهاند، در سالهای آینده برای حفظ ظرفیت مازاد بدهی خود، تأمین مالی خارجی خود را بیشتر از طریق سرمایه انجام می دهند .
- دنیس[۱۴] (۲۰۱۱) در تحقیق خود به این نتیجه رسید که شرکتهایی که از طریق بدهی تأمین مالی نموده اند ، در سالهای بعدی با محدودکردن تقسیم سود سعی مینمایند تا به وضعیت قبلی خود برگردند. این نتایج تحقیق با نظریه سلسله مراتب مالی و انعطافپذیری مالی مبتنی بر داشتن ظرفیت مازاد بدهی و برتری تأمین مالی از طریق بدهی بر تأمین مالی به وسیله سرمایه مطابقت دارد. همچنین نتایج این تحقیق بیانگر قدرت و اهمیت انعطافپذیری مالی از طریق بدهی بر انعطافپذیری مالی از طریق نگهداری وجوه نقد است.
- ارسلان و فلوراکیس[۱۵] (۲۰۰۹) در تحقیق خود نشان دادند که شرکتها جهت حفظ انعطافپذیری مالی خود در درجه اول ، سیاستهای محافظه کارانه بدهی را در پیش میگیرند و به ندرت با نگهداری وجه نقد زیاد، به داشتن انعطافپذیری مالی مبادرت میورزند ( مطابق یافتههای آنها بدهی مهمترین جزء انعطافپذیری مالی است).
- تحقیق دیگری در مورد انعطافپذیری مالی و ساختار سرمایه توسط بیون[۱۶] (۲۰۰۸) انجام گرفت. نتایج بدست آمده از این تحقیق، بیانگر این امر است؛ شرکتهایی که در مرحله تولد هستند به واسطه تأمین مالی از طریق سرمایه و انگیزه حفظ انعطافپذیری مالی، نسبت بدهی پایینی دارند و تأمین مالی از طریق بدهی را در اولویت آخر خود قرار می دهند. در شرکتهایی که در مرحله رشد قرار دارند، تأمین مالی فرصتهای سرمایه گذاری انتظار می رود با جریانهای نقدی آتی حاصل از محل سرمایه گذاری پرداخت گردد، ازطریق بدهی انجام میگیرد و سرانجام شرکتهایی که در مرحله بلوغ هستند، از بدهی به نحو متعادلی استفاده مینمایند و به طور معمول، وابستگی بیشتری به منابع داخلی و وجوه عملیاتی دارند. نتیجه کلی این تحقیق، وجود رابطه محدبی شکل، بین چرخهی عمر شرکتها ونسبت بدهی است.
- نتایج تحقیق سوکوبیون[۱۷] (۲۰۰۷) بیانگر این بود که شرکتهای کوچک به دلیل تأمین مالی از طریق انتشار سهام و نه به دلیل تولید وجوه نقد داخلی، نسبت بدهی پایینتری دارند. هر چند که این یافته تحقیق با تئوری سلسله مراتب تأمین مالی، سازگار نیست؛ اما آنها توجیه این یافته را خط مشی شرکتهای کوچک مبتنی بر داشتن انعطافپذیری مالی از طریق نسبت بدهی پایین معرفی می کنند و میگویند که این شرکتها وجوه نقد خود را از طریق سرمایه و صدور سهام جدید تأمین می نمایند.
-دیفاند و جیمبالوو[۱۸] (۱۹۹۴)، سابرامانیام[۱۹] (۱۹۹۶)، بارتو[۲۰] (۲۰۰۰)، لوبو و ژائو[۲۱] (۲۰۰۱) و دیچاو، اسلون و اسوینی[۲۲] (۱۹۹۵) در تحقیق های خود برای اندازه گیری مدیریت سود از بخش اختیاری اقلام تعهدیاستفاده کردهاند. زیرا، این دسته از محققان اعتقاد داشتند این اقلام با احتمال بیشتری در معرض دستکاری مدیران قرار میگیرد و اندازه های قابل اطمینانی از مدیریت سود هستند.
- لیوز (۲۰۰۱) و باتاچاریا[۲۳] (۲۰۰۱) برای محاسبهی میزان مدیریت سود از چهار اندازهی مختلف از مدیریت سود، بدون اتکا به برآورد اقلام اختیاری، استفاده کردند، زیرا عقیده داشتند که مدل های پیشین قادر به برآورد صحیح بخش اختیاری اقلام تعهدی نیستند و ممکن است مشکلاتی در نتایج بوجود آورند.
-مرتون[۲۴] (۱۹۸۷)، لوبو و ژائو (۲۰۰۱) و جو و کیم[۲۵] (۲۰۰۳) در تحقیقهای خود نتیجه گرفتند در شرکتهایی که کیفیت افشای بیشتری دارند، مدیریت سود کمتری وجود دارد.
-بارتو، فردیناند و جودی[۲۶] (۲۰۰۰) در تحقیق خود برای ارزیابی کیفیت حسابرسی از شش موسسهی بزرگ حسابرسی استفاده کردند، آنان فرض کردند حسابرسی توسط این شش موسسهی بزرگ، دارای حداکثر کیفیت است و شرکتهای صاحبکاری که موسسههایی غیر از شش موسسهی بزرگ آنها را حسابرسی میکنند، سعی در ارائه اقلام تعهدی اختیاری بیشتری برای ایجاد تغییر در سود دارند. نتایج تحقیق آنان نشان داد، شرکتهای صاحبکار موسسههای غیر از شش موسسهی بزرگ، اقلام تعهدی اختیاری را به طور متوسط معادل ۱٫۵ تا ۲٫۱ درصد از کل دارایی ها، بیش از شرکتهای صاحب کار شش موسسهی بزرگ گزارش میکنند.
-ازیبی و راجی[۲۷] (۲۰۰۸) در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که حسابرسی پنج موسسهی بزرگ تأثیری بر کاهش اقلام تعهدی ندارد.
-چن[۲۸] (۲۰۰۵) نیز در تحقیق خود به این نتیجه رسید که تداوم حسابرسییک موسسهی حسابرسی، استفاده از اقلام تعهدی و مدیریت سود را افزایش میدهد.
-فرانسیس[۲۹](۱۹۹۹) در تحقیق خود به این نتیجه رسید، شرکت هایی که تمایل بیشتری به ایجاد اقلام تعهدی دارند، با احتمال بیشتری از خدمات شش موسسهی بزرگ حسابرسی برای اعتبار بخشیدن به سود خود استفاده میکنند.
-فاروزانا و راشیده[۳۰] (۲۰۰۶) در تحقیق خود تاثیر اندازه موسسهی حسابرسی(۵ موسسهى بزرگ) و وجود کمیتهی حسابرسی بر اقلام تعهدی را بررسی کردند. نتایج تحقیق آنان نشان داد که اندازه موسسهی حسابرسی، میزان اقلام تعهدی اختیاری را کاهش نمیدهد. اما، وجود یک کمیتهی حسابرسی فعال در شرکت میزان آنها را کاهش میدهد. مینگ[۳۱](۲۰۰۷) نیز در تحقیق در شرکت های چینی نتیجه گرفت ده موسسهی بزرگ حسابرسی در چین بیشتر از موسسه های دیگر موجب کاهش مدیریت سود می شوند.
- برگستاهلر و دیچو[۳۲] (۱۹۹۷) نتیجه گرفتند سرمایه گذاران شرکت های دارای مالکان متعدد و فاقد سهامداران عمده به جای پردازش دقیق اطلاعات مورد نیاز خود، بر معیارهای کم هزینهیی مانند شاخص های مبتنی بر سود اتکا می کنند. آنان معتقدند هر چه تعداد سهامداران جزء یک شرکت بیشتر باشند، احتمال اتکا بر شاخص های سادهی سود افزایش مییابد. در نتیجه، در این حالت اتکا بر شاخص های سود باعث افزایش احتمال مدیریت سود می شود. در پایان، برگستاهلر و دیچو به این نتیجه رسیدند که در شرکت های دارای سهامداران متعدد و متنوع در مقایسه با شرکت های دارای سهامداران عمده، احتمال انجام مدیریت سود بیشتر است.
- بیتی[۳۳] و دیگران(۲۰۰۲) به این نتیجه رسیدند که در شرکت های سهامی خاص که مالکیت آنها متعلق به چند نفر است، احتمال انجام مدیریت سود در مقایسه با شرکت های سهامی عام، بیشتر است. بهاتاچاریا (۲۰۰۱) معتقد است گروهی از فعالان بازار سرمایه به ویژه سهامداران جزء شرکتهای سهامی که دارای تحلیل گران مالی کافی نیستند، بر شاخص های سادهی سود اتکای بیشتری می کنند.
- داروق[۳۴] و دیگران (۱۹۹۸) معتقدند بین ساختار مالکیت و مدیریت سود رابطه وجود دارد. ساختار مالکیت نیز در شرکت های مختلف متفاوت است. در آمریکا بخش اعظم سهام شرکتها، متعلق به موسسات مالی و شرکت های سرمایه گذاری است. شرکت های سرمایه گذاری و سرمایه گذاران جز دارای افق سرمایه گذاری کوتاه مدت هستند. اما، شرکت های هلدینگ دارای افق سرمایه گذاری بلند مدت هستند. آنان نتیجه گرفتند اگر سهامداران دارای افق سرمایه گذاری کوتاه مدت، سهامداران عمدهی یک شرکت را تشکیل دهند، احتمال انجام مدیریت سود در این شرکت ها زیاد است.
- به اعتقاد پورتر[۳۵] (۱۹۹۲) در شرکت هایی که سرمایه گذاران نهادی بخش عمدهی مالکیت شرکت را به عهده دارند، به دلیل این که آنان بر سودهای نزدیک به سودهای پیش بینی شده تاکید می کنند، احتمال انجام مدیریت سود در مقایسه با دیگر شرکت ها بیشتر است. پورتر بیان می کند مدیران چنین شرکت هایی از هزینه های عدم دستیابی به سودهای مورد نظر سرمایه گذاران نهادی آگاه هستند. بنابراین، سعی می کنند با مدیریت سود، به شرایط مورد نظر سرمایه گذاران مزبور برسند.
- ماتسوموتو[۳۶] (۲۰۰۲) به این نتیجه رسید شرکت هایی که عمدهی سهام آنها متعلق به سرمایه گذاران نهادی است، با احتمال بیشتری از مدیریت سود برای دستیابی به شاخص از پیش تعیین شده (سود) استفاده می کنند.
- بوشی[۳۷] (۱۹۹۸) معتقد است احتمال انجام مدیریت سود در شرکت هایی که مالکیت به طور عمده متعلق به سرمایه گذاران نهادی است، در مقایسه با دیگر شرکت ها، بیشتر است. زیرا، رفتار سرمایه گذاران نهادی متغیر و موقتی است و هدفشان حفظ و نگهداری سهام برای یک دوره کوتاه مدت است.
- اسکینر و اسلوان[۳۸] (۲۰۰۱) معتقدند واکنش منفی بازار سرمایه به عدم دستیابی به شاخص از پیش تعیین شده سود شرکت هایی که از رشد مداوم برخوردار بوده اند، در مقایسه با شرکت های فاقد چنین رشدی، شدیدتر و نامتقارنتر است. یعنی شرکت های دارای رشد مداوم سود، در نتیجه عدم دستیابی به شاخص از پیش تعیین شده سود، کاهش شدیدتر قمیت سهام را تجربه خواهند کرد. بنابراین، مدیران اینگونه شرکت ها انگیزه بیشتری برای انجام مدیریت سود خواهند داشت.
- لاکنیشک[۳۹] (۱۹۹۴) معتقد است سرمایه گذاران در بارهی شرکت های دارای رشد مداوم سود آوری به شکل غیر عادی خوشبین هستند. لذا، رشد قیمت سهام اینگونه شرکت ها نسبت به دیگر شرکت ها بیشتر است. زمانی که خوش بینی سهامداران مزبور در نتیجه عدم دستیابی به رشد سودهای آینده تعدیل می شود، قیمت سهام این شرکتها به شدت سقوط می کند. لذا مدیران شرکت های مزبور برای جلوگیری از سقوط قیمت سهام خود، انگیزه زیادی برای اجرای مدیریت سود دارند.
- کالینز و کنری[۴۰] (۱۹۹۸) در تحقیق خود نشان دادند واکنش بازار به اعلام سود شرکت های دارای رشد مداوم سود در مقایسه با شرکت های فاقد این رشد، شدیدتر است. لذا، همین عامل مدیران شرکت ها را وارد میسازد تا با مدیریت سود، واکنش بازار را تعدیل کنند.
شکل ۳-۱۰ تغییرات سرعت در(X=0,Y=2.5) و )، برای حالتی که
شکل ۳-۱۱ تغییرات سرعت در(X=0,Y=2.5) و )، برای حالتی که
۳-۴ بحث و نتیجه گیری
به طور کلی عوامل مختلفی در شکل گیری نوسانات ۵ دقیقهای در کرونا دخیل هستند. با تغییر این عوامل دوره تناوب نوسانات، محل شکل گیری نوسانات، شدت نوسانات و … تغییر خواهند کرد. با شبیهسازی این دسته از نوسانات که با ارسال پالسهای فوتوسفری در کرونا شکل میگیرند میتوانیم تصویر واضحتری از این دسته از نوسانات داشته باشیم و با مقایسه این نمودارها به نتایج قابل قبولی دست یابیم. همانطور که میدانیم منبع این دسته از نوسانات به طور قطع مشخص نیست اما محتملترین عامل شکل گیری آنها ارسال پالسهای فوتوسفری از کرونا است. چنانچه به کرار گفته شد شکل گیری این پالسها ناشی از ضربات گرانولی یا اتصال مجدد مغناطیسی است که در هر کدام از این حالات انرژی پالس ارسالی متفاوت خواهد بود. معمولا پالسهای ناشی از ضربات گرانولی انرژی بیشتری دارند. این انرژی که مجموع انرژی جنبشی و انرژی مغناطیسی موج ارسال شده است رابطه مستقیم با دامنه موج ارسال شده دارد و دامنههای موج متفاوت منجر به شکل گیری امواج با دوره های متفاوت میگردند، به طوریکه هرچه دامنه پالس اولیه بیشتر باشد احتمال تشکیل نوسانات با دوره تناوب ۴ تا ۶ دقیقه در کرونا بیشتر خواهد بود. باید توجه داشت که سرعتهای گرانولی میتوانند مقادیری بین ۵/۰ تا ۲ کیلومتر بر ثانیه را با پیک ۱ کیلومتر در ثانیه اختیار کنند. با تبعیت از مدل شوکهای بازگشتی( چنانچه در بخش ۱-۱۱-۲ توضیح داده شد)، بازه بین شوکهای متوالی به شدت به دامنه پالس اولیه بستگی دارد، لذا نوسانات کرونایی حاصله میتوانند مقادیری بین ۴ تا ۷ دقیقه را، با نقطهی پیک در ۵ دقیقه اختیار کنند.
شبیهسازی ما برای یک پالس ایزوله انجام شده تا به طور واضح تاثیر شوکهای بازگشتی را نشان دهد.
در بحث پیرامون انرژی، دستیابی به شار انرژی ذخیره شده در نوسانات سیخکی حائز اهمیت است. اگر این نوسانات ناشی از تهییج امواجی باشند که در اثر ضربات گرانولی بوجود آمدهاند در این صورت شار انرژی امواج باید در رنج شار انرژی گرانولی باشد. شار انرژی موجود در پالسهای داخلی فوتوسفر از رابطه زیر بدست میاید:
در این رابطه بیانگر سرعت گرانولی است که اگر مقدار آن را اختیار کنیم در این صورت برای چگالی فوتوسفری الکترون۲ و سرعت آلفونkm/s 10 ، شار انرژی تقریبا تخمین زده می شود.
با توجه به نمودارهای مربوط به انرژی جنبشی و انرژی مغناطیسی مربوط به نوسانات ۵ دقیقهای، تغییرات انرژی مربوط به این دسته از نوسانات به طور نامنظمی تغییر می کند. شدت این تغییرات در بازههای زمانی خاصی افزایش یا کاهش مییابد اما در مجموع برای یک مدت زمان طولانی نمودار تغییرات انرژی سیر نزولی خواهد داشت یا به زبان سادهتر انرژی موج پس از مدت زمان طولانی در اثر عوامل میرایی موج کاهش مییابد.
در بررسی تغییرات میدان مغناطیسی اختلالی نخست باید یادآور شویم که شدت میدان مغناطیسی با انرژی گرانولی رابطه عکس دارد. درنواحی از اتمسفر خورشید که شدت میدان در آنها ضعیف است انرژی گرانولی بالاست و از آنجایی که بازهی زمانی بین امواج متوالی برای پالسهای ارسالی قویترطولانیتر است منجر به نوسانات با دوره تناوب بیشتر خواهد شد، لذا توقع داریم این دسته از نوسانات در نواحی با میدان مغناطیسی ضعیف، مثلا در خورشید آرام، اتفاق بیفتد. هرچند آشکارساری نوسانات ۵ دقیقهای در کرونای آرام بخاطر شدت کم خطوط طیفی بسیار دشوار است.
از طرفی نوسانات ۵ دقیقهای که در کرونای خورشیدی اتفاق میافتند از اتلاف p-مدها در طول میدان مغناطیسی خمیده ناشی میشوند. امواج اکوستیکی با دوره تناوب ۵ دقیقه، که در راستای قائم (در راستای محور تیوب شار مغناطیسی)، منتشر میشوند ناپایدارند که این ناپایداری از ساختار لایهلایهی کرومسفر ناشی می شود، به طوریکه دوره تناوب قطع این امواج در کرومسفر تقریبا ۳ دقیقه است. اما امواج اکوستیکی در صورتیکه با زاویهی معینی نسبت به راستای قائم حرکت کنند فرکانس قطع کوچکتری خواهند داشت. همین عامل باعث می شود نوسانات ۵ دقیقهای از جو لایه بندی شده کرومسفر به کرونا کانال زده و به این لایه نفوذ کنند. برای افزایش دوره تناوب قطع از ۳ دقیقه به ۵ دقیقه، زاویهی انتشار یا میزان انحنای میدان مغناطیسی باید تقریبا ۵۰ درجه باشد. نتیجتا اتلاف p-مدها فقط در نواحی خاصی از اتمسفر خورشیدی رخ میدهد که در آن میدان مغناطیسی در ناحیهی کرومسفر خمیده است.
در بررسی تغییرات سرعت اختلالی با توجه به رابطه زیر:
سرعت پالس ارسالی از فوتوسفر رابطه مستقیم با دامنه پالس دارد. در این رابطه مکان اولیه پالس و w پهنای پالس میباشد. برای ، که وابسته به سرعت گرانولی خاصی است بازه زمانی بین رسیدن دو پالس متوالی و مجاور تقریبا ۵ دقیقه است. این به این معنی است که سری غیرخطی در یک جو حقیقی و به ازای اختلالات اولیه متناظر با سرعت گرانولی خورشیدی، تناوب موجی ۵ دقیقه را نشان میدهد که از زمان محاسبه شده در نمونه همدمای خطی طولانیتر است.
چنانچه بخواهیم نتایج حاصل از بررسیهای این دسته از نوسانات را با توجه به نمودارهای بدست آمده از شبیهسازیها به صورت خلاصه بیان کنیم میتوان گفت:
پالس سرعتی ارسال شده از لایهی فوتوسفر، که ناشی از اتصال مجدد یا ضربات گرانولی است به سرعت تبدیل به شوک می شود و می تواند به کرونا نفوذ کند در حالیکه یک سری غیر خطی که بدنبال این شوک حرکت می کند منجر به شوکهای متوالی در لایهی کرومسفر می شود.
چنانچه ازمدل ساده یک بعدی استفاده کنیم تا از انتشار نوسانات بصورت غیرعمودی و با زاویهی معلوم نسبت به راستای قائم اجتناب کنیم، میتوان نشان داد، پالسهایی که در راستای قائم منتشر میشوند منجر به نوسانات شبه ۵ دقیقهای در کرونا میشوند. لذا ضرورتی ندارد که برای آشکار سازی نوسانات ۵ دقیقهای در کرونا، انتشار خمیده و زاویهدار امواج را نیز در نظر بگیریم. هرچند با بررسی انتشار امواج در دو بعد میتوانیم توصیف دقیقتری از نحوه ایجاد سیخک و حرکت نوسانات ۵ دقیقهای به سمت کرونا داشته باشیم با این وجود بررسیهای یک بعدی نیز وجود این دسته از امواج در کرونا را اثبات می کند.
برای پالس فوتوسفری با دامنه ۱km/s بازهی زمانی بین دو پالس متوالی تقریبا ۵ دقیقه است. شوکهای متوالی به سمت بالا منتشر میشوند و منجر به ایجاد نوسانات شدتی موجود در کرونا میشوند.
نوسانات ۵ دقیقهای مشاهده شده در کرونای خورشیدی میتوانند ناشی از اختلالات ناگهانی فوتوسفر نظیر اتصال مجدد و جریانهای همرفتی باشند و نمی توان گفت تنها منبع و عامل ایجاد این دسته از نوسانات p-مدها هستند.
مقدار پارامتر β که مربوط به میدان مغناطیسی است در ناحیهی فوتوسفر مقادیری بزرگتر از ۱ را اختیار می کند و در ناحیهی کرومسفر مقادیری کوچکتر از ۱را اختیار می کند. علت کاهش مقدار عددی این پارامتر کاهش چگالی جرمی، با افزایش ارتفاع و در نتیجه افزایش سرعت آلفون است. در برخی مناطق مابین فوتوسفر و کرومسفر مقدار آن به صورت تقریبی به ۱ میل می کند که عرض این ناحیه میبایست از عرض کرومسفر کمتر باشد. امواج مگنتواکوستیک آرام و سریع وقتی بصورت خمیده به طرف میدان مغناطیسی حرکت می کنند در نزدیکی سطحی که در آن β تقریبا برابر ۱ است به هم میپیوندند. در حالتیکه انتشار امواج به صورت قائم باشد این امواج از نوع امواج اکوستیکی باقی میمانند مگر اینکه تاثیرات پخشی تیوب شار را هم در نظر بگیریم.
در این پایان نامه، پیرامون ویژگیهای کلی این دسته از نوسانات، منبع تولید آنها و نحوه انتقال امواج از فوتوسفر به کرونا با تکیه بر نظریه شوکهای بازگشتی هالوگ و تحقیقات ارائه شده در سالهای اخیر و شواهد رصدی بدست آمده از Hinode/SIT بحث کردیم. تصاویر بدست آمده از این فضاپیماها این فرصت را فراهم می کند که طول موج، سرعت فازی و فرکانس نوسانات را در اختیار داشته باشیم، لذا در قطعیت حضور این دسته از نوسانات در کرونا جای هیچ گونه شک و تردیدی نیست، آنچه همچنان جای بحث و بررسی دارد منبع شکل گیری این دسته از نوسانات است. بررسی روابط فازی بین نوسانات در ارتفاعات مختلف از جمله مباحثی است که تحقیق و مطالعه پیرامون آن، می تواند به درک بهتری از ساختار این دسته از نوسانات کمک کند.
فهرست مراجع
[۱] پایان نامه کارشناسی ارشد آقای حامد الطافی، مهر ماه ۱۳۹۰
[۲] پایان نامه دکتری آقای احسان توابی، مرداد ماه ۱۳۸۸، دانشگاه تبریز
[۳] پایان نامه کارشناسی ارشد خانوم مینو خوش رنگ باف، آبان ۱۳۹۲، دانشگاه تبریز
Zirin, H. Astrophysicis of the sun. Cambridge University Press, Cambridge[4]
Roberts, B. 1979, Solar Phys. 61, 23[5]
Roberts, B. 1981, Solar Phys. 69, 27[6]
Osterbrock. D. E, 1961, APJ. 134, 347 [7]
Priest. E. R., Solar Magneto-Hydro dynamics, 1943, (London, England)[8]
[۹] Acshwanden. M. J., Physics of the Solar Corona, 2004, (Berlin: Springer-verlag)
[۱۰] De Moortel. I., Hood. A. W., Ireland. J., Aeber. T. D. 1999, A&A, 346,641
[۱۱] Heyvaerts. J., Priest.E .R .1983, A&A, 117, 220
[۱۲] Beckers .M .J .1972 , A&A ,10,73
[۱۳] Zaqarashvili. T. V., Erdelyi. R. 2009, SSRv, 149,355
[۱۴] De Ponteu . B., et al. 2007, PASJ, 59,655
[۱۵] Roberts. W. O. A Preliminary Report on Cromosphereric spicules of extremely short lifetime. Astrophys. J. 101, 136
[۱۶] Lippincott S. L., Chromospheric Spicules. Smithson. Contrib. Astrophys. 2, 15
[۱۷] Alissandrakis C. E., Macris C. J., A Study of the fine structure of the solar chromospheric at the limb. Sol. Phy. 20, 47-56
[۱۸] Cook J. W., Brueckner G. E., J. Bartoe, D. G. Socker, HRTS observation of specular emission at transition region. Temperature above the solar limb. Adv. Space Res. 4, 59-62
[۱۹] Georgakilas A. A., Koutchmy S., Alissandrakis C. E., Polar surges and macro spicules: Simultaneouse Hα and He ‖ ۳۰۴ Angstroms observations. Astron. Astrophys, 341, 610-616 (1999)
[۲۰] Pereira, Tiago M. D.; De pontieu, Bart, Calsson, Mats, Quantifying Spicules. Astrophys. J. 769, 18
[۲۱] Anan. T., Kitai. R., Kawate. T., Matsumoto. T., Ichimoto. K., Shibata. K., Hillier. A., Otsuji. k., Watanabe. H., Ueno. S., Nagata. S., Ishii. T. T., Komori. H., K. Nishida, Nakanura. T., Isobe. H., Hagino. M., Spicule dynamics over a plage region. Publ. Astron. Soc. Jpn 62, 871
[۲۲] Zhang Y. Z., Shibata K., Wang J. X., Mao X. J., Matsumoto T., Liu Y., Su J. T., Revision of solar spicules classification. Astrophys. J. 750, 16 (2012)
[۲۳] Beckers J. M., Solar Spicules (invited review paper). Sol. Phys. 3, 367-433
[۲۴] Beckers J. M., Solar Spicules. Annu. Rev. Astron. Astrophys. 10, 73
[۲۵] Heristchi, Mouradian. Z. On the incination and the axial velocity of spicules. Sol. Phys 142, 21-34
[۲۶] Pasachoff. J. M., Jacobson. W. A., Sterling. A. C., Limb spicules from the ground and from space. Sol. Phys. 260, 59-82
[۲۷] Alissandrakis. C. E., A spectroscopic study of spicules in Hα, Hβ and K. Sol. Phys. 32, 345-359
[۲۸] Athay. R. G., Bessey. R. J., Doppler Shifts and line broadening in spicules. Astrophys. J. 140, 1174
[۲۹] Athay. R. G., The number of spicules in the middle chromosphere

