فهرست جدولها و شکلها
عنوان
صفحه
جدول(۲-۱): انواع روش های شناسایی عوامل حیاتی موفقیت ۲۸
جدول(۲-۲): پژوهش های مرتبط با کاربرد FCM در خارج از کشور ۵۹
جدول(۲-۳): پژوهش های مرتبط با کاربرد FCM در ایران ۶۰
جدول(۲-۴): پژوهش های مرتبط با کاربرد FCM در حوزه مدیریت و صنایع ۶۶
جدول (۲-۵): روش های یادگیری FCM 85
جدول(۲-۶): مرور ادبیات پژوهش های مرتبط با نگاشت های ادراکی در ایران ۹۱
جدول (۳-۱): تعیین نمونه آماری حوزه آموزش. ۱۰۹
جدول (۴-۱): لیست افراد خبره حوزه آموزش ۱۱۰
جدول (۴-۳): توزیع فراوانی میزان تحصیلات پاسخ دهندگان به پرسشنامه (آ-۲) حوزه آموزش ۱۱۹
جدول (۴-۵): توزیع فراوانی سمت پاسخ دهندگان به پرسشنامه (آ-۲) حوزه آموزش ۱۲۰
جدول (۴-۶): توزیع فراوانی سن پاسخ دهندگان به پرسشنامه (آ-۲) حوزه آموزش ۱۲۰
جدول (۴-۱۱): امتیاز روایی سوالات حذف شده حوزه آموزش طبق فرمول لاشه ۱۲۳
جدول(۴-۱۲): امتیاز روایی سوالات حذف شده حوزه پژوهش طبق فرمول لاشه ۱۲۴
جدول (۴-۱۳): عوامل موثر در موفقیت اهداف نهایی آموزشی دانشکده در پرسشنامه (آ-۲) به صورت کد ۱۲۵
جدول (۴-۱۴): عوامل حذف شده پرسشنامه (آ-۲) که مقدار معنی دار بودن آنها (sin) بیشتر از ۵ ۱۲۶
جدول (۴-۱۷): متغیرهای زبانی استفاده شده در فرایند فازی سازی ۱۲۸
جدول(۴-۲۱): درجه ورودی، خروجی و ورودی- خروجی (مرکزیت) مفاهیم حوزه آموزش ۱۴۰
جدول(۴-۲۲): ۱۲ عامل حیاتی موفقیت آموزش با رویکرد مرکزیت عامل ۱۴۲
جدول(۴-۲۳): مسیرهای مهم دستیابی به اهداف نهایی بلند مدت حوزه آموزش ۱۴۵
جدول(۵-۱): مقایسه عوامل حیاتی موفقیت حوزه آموزش در دو رویکرد ۱۵۱
عنوان
صفحه
شکل(۲-۱): هرم برنامه ریزی ۱۶
شکل(۲-۲) : نقش و جایگاه عوامل حیاتی موفقیت در برنامه ریزی راهبردی ۲۹
شکل(۲-۳): تابع عضویت فازی ۴۹
شکل (۲-۴): عدد فازی مثلثی ۵۰
شکل (۲-۵): نمونه ای از توابع عضویت متغیرهای زبانی ۵۰
شکل (۲-۱۵): مؤلفه های اصلی نگاشت ادراکی ((CM 51
شکل (۲-۱۶): مثالی از قسمتی از یک CM 52
شکل (۳-۱): مراحل انجام پژوهش ۱۰۵
شکل (۴-۱): توزیع فراوانی میزان تحصیلات پاسخ دهندگان به پرسشنامه (آ-۲) حوزه آموزش ۱۱۹
شکل (۴-۳): توزیع فراوانی سمت پاسخ دهندگان به پرسشنامه (آ-۲) حوزه آموزش ۱۲۰
شکل (۴-۴): توزیع فراوانی سن پاسخ دهندگان به پرسشنامه (آ-۲) حوزه آموزش ۱۲۱
شکل (۴-۹): توابع عضویت متغیرهای زبانی ۱۲۸
شکل(۴-۱۰): FCM حوزه آموزش با نظر خبرگان ۱۴۰
شکل(۴-۱۱): FCM طبقه بندی شده کلی حوزه آموزش ۱۴۲
شکل(۴-۱۲): FCM حوزه آموزش با نظر خبرگان با وزن های بیشتر از ۰٫۷ ۱۴۴
شکل(۴-۱۵): FCM حوزه آموزش و مسیرهای کلیدی ۱۴۵
فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱- مقدمه
فعالیت سازمانها، امروزه در محیطی به مراتب پیچیدهتر از گذشته انجام میشود و سازمانهایی که نتوانند زودتر و سریعتر از رقبا از خود عکسالعمل نشان دهند و در مقابل تغییرات متعدد و تأثیرگذار محیطی از جمله قوانین و مقررات، تجارت خارجی، مسایل سیاسی و اقتصادی و … از خود واکنش درست به موقع نشان دهند و دچار انفعال شوند، امیدی به بقا نخواهند داشت. در چنین شرایطی طرح برنامهریزی و مدیریت راهبردی با توجه به ابعاد وسیع و گسترده آن پاسخی به چگونگی برنامهریزی مؤثر در بلندمدت است. این نوع برنامهریزی نگاهی به بیرون و عوامل محیطی دارد.
۱-۲- بیان مسئله
برنامه ریزی راهبردی به ارزشها، موقعیت فعلی، محیط و عواملی که به آینده مطلوب سازمانی ارتباط دارد می پردازد. تصمیم گیری برای انتخاب راهبرد، شامل انتخاب هدفهای بلندمدت (اهداف راهبردی) و سپس راهبردهای اصلی سازمان است. هدفهای بلندمدت بیانگر نتایج مورد انتظار از اجرای راهبردهای مشخص است که سازمان می کوشد در تأمین مأموریت خود بدست آورد. در صحنه تدوین راهبردها هدفهای بلندمدت دارای اهمیت ویژهای هستند. این هدفها تعیین کننده مسیر شرکت میباشند [۱].
سازمانهای آموزشی در صورتی وظیفه خود را به نحو احسن به انجام میرسانند که مسیر آینده جامعه را روشن نمایند و آیندهساز بودن از مشخصههای اصلی آنهاست. تبیین چشمانداز برای اینگونه سازمانها امری ضروری است] ۲[.
بنا به نظر کارشناسان، امروزه آنچه سبب نیرومندی سازمانهای خصوصی خواهد شد تشخیص «عوامل حیاتی موفقیت»، یا «عوامل بحرانی موفقیت» اطلاعات و میزان استفاده بهینه از آنها است [۳].
عوامل کلیدی موفقیت عبارتند از مشخصهها، شرایط یا متغیرهایی که اگر درست مدیریت شوند میتوانند اثر قابل ملاحظهای بر موفقیت موضع رقابتی سازمان داشته باشند [۴].
تعیین عوامل حیاتی موفقیت، روشی است که مدیر به وسیله آن می تواند نیازهای خود را تعریف کند و اطلاعات مورد نیاز و ضروری خود را دریافت کند [۳].
مدیریت راهبردی فرآیندی است که به وسیله آن مدیران چشمانداز و مأموریت و اهداف درازمدت یک سازمان را وضع می کنند. در این فرایند اهداف درازمدت با توجه به مشکلات اولویتدار و مأموریت سازمان، به صورت کلی، غیر کمّی و جهتدار بیان میشود. سپس اهداف عملکردی خاص تنظیم شده و راهبردهایی را به منظور دستیابی این اهداف، در پرتو همه شرایط داخلی و خارجی مربوط تدوین می کنند. به عبارتی دیگر سازمانها بایستی ابزارهای لازم جهت دستیابی به اهداف خود را فراهم نمایند. لذا میتوان گفت محصول برنامهریزی راهبردی، برنامهای راهگشا و آیندهنگر و متحولساز است که باید سازمان توسعه خود را در بستر شکار فرصت قرار داده و موجبات برتری و تعالی این سازمان را فراهم سازد.
از طرفی در محیط پویای کنونی، سازمانها بایستی رفتاری فعال و پویا از خود نشان داده و محیط پویای خود را با نگاهی جامع رصد و شناسایی نمایند. سازمانها باید عوامل دستیابی به اهداف خود را در این محیط شناسایی کنند. آنگاه میزان تأثیر این عوامل را مشخص کرده و تا حد امکان تأثیر عوامل منفی را کاهش داده و عوامل مثبت را تقویت نمایند. لذا شناسایی عوامل موثر در موفقیت و میزان تأثیر آنها در دستیابی به اهداف راهبردی، برای مدیریت ارشد می تواند بسیار مفید واقع شود. نگاشت ادراک فازی، این عوامل را به صورت کلی نشان داده و روابط علی بین آنها را نشان میدهد.
طویل شدن
۷۲
۱
بسط نهایی
۷۲
۵
در ژن کاتالاز قطعات DNA حاصل از PCR190 جفت بازی میباشند. پس از پایان PCR، به ۱۰ میکرولیتر از محصول PCR، ۲ میکرولیتر از بافر EcoRVو ۲۵/۰ میکرولیتر (معادل ۵ واحد) از آنزیم EcoRV اضافه کرده و لوله ها را به مدت ۱۶ ساعت در Hot plateدر دمای ۳۷درجه سانتیگراد قرار میدهیم. پس از پایان این مدت زمان، نمونهها راخارج کرده، Spin down میکنیم و به الکتروفورز منتقل میکنیم. ژنوتیپ TT این چندشکلی، جایگاهی برای برش توسط آنزیم EcoRV ندارد. بنابراین، باند ۱۹۰ جفت بازی نشان دهنده آلل موتانت این چند شکلی است. ژنوتیپ CC توسط آنزیم EcoRV برش خورده و دو قطعه ۱۵۷ و ۳۳ جفت بازی بوجود می آید. قطعات حاصل از هضم آنزیمی برای ژنوتیپ های این چند شکلی در جدول ۳-۶ نشان داده شده اند.
جدول ۳-۶: قطعات حاصل از هضم آنزیمی برای ژنوتیپ های چندشکلی ژنتیکی CAT
ژنوتیپ
قطعات
TT
۱۹۰
CT
۳۳، ۱۵۷، ۱۹۰
CC
۱۵۷،۳۳
۳-۶ الکتروفورز
به منظور مشاهده قطعات DNA حاصل از هضم، جهت تعیین چندشکلی ژنتیکی CAT C-262TوNQO1 C609T، آنها را به ژل ۵/۱ % آگاروز منتقل میکنیم. برای تهیه ژل ۵/۱ %، ۷۲/۱ گرم پودر آگاروز را با ۱۱۵ سی سی TBE 0.5x مخلوط کرده و با قرار دادن شانه درون ژل چاهک درست میکنیم. پس از سرد شدن ژل و خارج کردن شانه مواد حاصل از هضم آنزیمی را با x Loading 6 مخلوط و به چاهک ها منتقل میکنیم در یکی از چاهکها bp DNA Ladder100 به عنوان نشانگر طول قطعات میریزیم و با برقراری جریان الکتریکی قطعات DNA حاصل براساس اندازه خود در طول ژل از قطب منفی به مثبت دستگاه الکتروفورز حرکت کرده و از هم جدا میشوند.
۳-۷ رنگ آمیزی ژل
به منظور اینکه قطعات DNA روی ژل آگاروز قابل رؤیت شود، ژل را از دستگاه الکتروفورز بیرون آورده و به مدت ۱۰الی ۱۵ دقیقه درون ظرف حاوی اتیدیوم بروماید (µg/ml1) قرار میدهیم، پس از آن ژل را درون دستگاه Gel documentation قرار داده و با روشن کردن نور UV از آن عکس گرفته و مشاهده میکنیم.
شکل ۳-۱: نتایج حاصل از PCR –RFLP چند شکلی ژنتیکی CAT C-262T
بر روی ژل آگاروز
شکل ۳-۲: نتایج حاصل از PCR -RFLP چند شکلی
ژنتیکی NQO1 C609T بر روی ژل آگاروز
۳-۷ تحلیل آماری
نتایج حاصل از مطالعه که برروی بیماران پیوند کبد و چندشکلی ژنهای CAT وNQO1 انجام گرفت بانرمافزار SPSS، با به کارگیری روش کای اسکور (x2) و آنالیز آماری رگرسیون لوجستیک و آزمون t-test با در نظر گرفتن سطح معنیداری ٠۵/٠P< مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم.
فصل چهارم
نتایج
در این رابطه نشان دهنده بردار متغیرهای مستقل، بردار متغیرهای وابسته، [۶۱] متغیر مجازی برای نشان دادن اثر مقطعی، خطای معادله و اثر زمان بر روی جمله ثابت است. در تمام مدلهای اثر ثابتی که شیب ثابت دارند فرض میشود که واریانس خطاها در هر مقطع و همچنین بین مقاطع همسان بوده و خودهمبستگی بین اجزاء خطای آن وجود نداشته باشد. به عبارت دیگر برای هر و رابطه زیر برقرار است.
رابطه ۳-۹
۳-۵-۱-۲-۲) مدل اثرات تصادفی
در مدلهای اثر ثابت، برای دستیابی به تخمینهای کارا از روش حذف متغیرهای غیر قابل اندازهگیری اثرگذار در مدل استفاده شد. به کارگیری این روش موجب حذف بسیاری از متغیرهای مهم اثر گذار در رگرسیون دادههای پانلی میشود. به این دلیل میتوان با وارد کردن این متغیرها در اجزاء خطا، به روشی دیگر این مشکل را حل کرد. این روش به مدل اثر تصادفی معروف است. اولین شرط برای استفاده از مدل اثر تصادفی آن است که متغیرها به صورت تصادفی انتخاب شده باشند. اگر متغیرها به صورت تصادفی انتخاب شده باشند و بین متغیرهای توضیحی و خطاها همبستگی وجود نداشته باشد، میتوان برای رسیدن به تخمینهای کارا و سازگار از روش اثر تصادفی استفاده کرد. در این روش با بهره گرفتن از روش GLS مدل به صورت زیر برآورد میشود.
رابطه ۳-۱۰
و
در روابط فوق اگر۱ = باشد، در این صورت تخمین مدل با بهره گرفتن از روش اثر تصادفی به تخمین با روش اثر ثابت تبدیل و چنانچه۰ = باشد تخمین مدل با روش اثر تصادفی به تخمین با بهره گرفتن از ترکیب کل دادهها و برآورد حداقل مربعات معمولی تبدیل میشود. این مدل یک رگرسیون با جمله تصادفی به شکل زیر است (صدیقی ص ۱۱۲).
رابطه ۳-۱۱
در رابطه فوق مقدار برابر است با جمله خطای هر مشاهده و اثر تصادفی مربوط به هر مقطع است و خطای کل با شرط برای تمام ها است. در مدلهای اثر تصادفی تخمین زنندههای حداقل مربعات تعمیم یافته بهترین تخمین زنندههای [۶۲]است.
۳-۵-۱-۳) داده های مقطعی(Cross-Sectional Data)
داده های مقطعی داده هایی هستند که برای یک یا چند متغیر در یک نقطه از زمان جمع آوری میشود.دهده های مقطعی،رفتار های بلند مدت را نشان میدهند در حالی که در داده های سری زمانی بر اثرات کوتاه مدت تأکید میشود.با تر کیب این دو خصوصیت در داده های تابلویی که خصوصیت ممتاز پانل دیتا میباشد،ساختار عمومی تر و پویاتری را میتوان تصریح و بر آورد کرد.(اشرف زاده و مهرگان،۱۳۸۷)
داده های پانلی که بر حسب بنگاهها، خانوارها و افراد جمع آوری میشوند، ممکن است دقیقتر از داده های مشابه اندازه گیری شده در سطح کلان باشند. بنابراین، تورشی که ممکن است در داده های کلان حاصل شود، در داده های تابلویی حداقل میگردد (Baltagi ،۲۰۰۵)
داده های پانلی از طریق فراهم کردن تعداد داده های زیاد، تورش را پائین می آورد(Gujarati، ۲۰۰۴).
مطالعه مشاهدات به صورت داده های پانلی، وضعیت بهتری برای مطالعه و بررسی پویایی تغییرات نسبت به سری زمانی و مقطعی داراست.
۳-۶) بررسی متغیر های تحقیق:
۳-۶-۱) متغیر وابسته:
متغیر وابسته در این تحقیق نرخ تسهیلات غیر جاری بانکهای بورسی طی دوره زمانی ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۱ میباشد که تغییرات آن در بانکهای مختلف را در نمودار۳-۱ مشاهده میکنید.
۳-۶-۲)متغیر های مستقل:
متغیرهای مستقل این تحقیق عوامل اقتصادی نظیر نرخ تورم،نرخ بیکاری،رشد تولید ناخالص داخلی(GDP) ،نرخ سود تسهیلا اعطایی و نرخ بازدهی بازار سرمایه میباشند که در ذیل تغییرات آنها طی دوره زمانی ۵ ساله در نمودارهایی نشان داده شده است.
۳-۶-۲-۱)نوسانات نرخ تورم طی دوره زمانی ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۱
شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی و شاخص بهای تولید کننده طی دوره ۸۷-۱۳۸۵ روند طعودی طی نمود، اما از روند صعودی متوسط شاخص بهای کالاهای صداراتی در سالهای ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ کاسته شد.
متوسط شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در سال ۱۳۸۷، ۴/۲۵ درصد نسبت به سال قبل رشد داشت. تغییرات شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در دوازده ماهه منتهی به هر ماه نسبت به دوره مشابه سال قبل از ۷/۸ درصد در مرداد ۱۳۸۵ با روند صعودی به ۹/۲۵ درصد در دی و بهمن ۱۳۸۷ و در اسفند به ۴/۲۵ درصد رسید. همچنین تغییرات شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در هر ماه نسبت به ماه مشابه سال قبل از فرودین ۱۳۸۵ تا مهر ۱۳۸۷ روندی افزایشی داشته و از ۳/۵ درصد به ۵/۲۹ درصد بالغ شد. تغییرات مذکور که از آبان ۱۳۸۷ با روندی کاهشی همراه بود، در پایان سال ۱۳۸۷ به ۸/۱۷ درصد محدود گردید. شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی و تولید کننده طی دوره ۸۷-۱۳۸۵ با روندی افزایش مواجه بودند، اما در سال ۱۳۸۸ هر دو شاخص روند شدیداً کاهشی داشتند. در این سال رشد شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی ۴/۲۵ درصد در سال ۱۳۸۷ به ۸/۱۰ درصد و رشد شاخص بهای تولید کننده از ۹/۲۰ درصد در سال ۱۳۸۷ به /۷ درصد محدود گردید. شاخص بهای کالاهای صادراتی در سال ۱۳۸۸ به میزان ۸/۶ درصد نسبت به سال گذشته کاهش یافت. این شاخص در سال ۱۳۸۷ به میزان ۱/۲۲ درصد افزایش یافته بود.
متوسط شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در سال ۱۳۸۸ حدود ۸/۱۰ درصد نسبت به سال قبل رشد داشت. بررسی تغییرات شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی طی دوازده ماهه منتهی به هر ماه نسبت به دوره مشابه سال قبل نشان میدهد که یان نرخ از ۷/۸ درصد در مردادماه ۱۳۸۵ با روندی افزایشی به ۹/۲۵ درصد در دی و بهمن ۱۳۸۷ رسید. اما از اسفند ۱۳۸۷ تا پایان سال ۱۳۸۸ همواره روندی کاهشی داشته است. همچنین تغییرات شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در هر ماه نسبت به ماه مشابه سال قبل از فروردین ۱۳۸۵ تا مهرماه ۱۳۸۷ همواره رندی افزایشی داشته و در مهرماه ۱۳۸۷ به ۵/۲۵ درصد رسید. تغییرات مذکور از آبانماه ۱۳۸۷ با روند کاهشی همراه بود. در پایان همان سال به ۸/۱۷ درصد و در اسفندماه ۱۳۸۸ به ۴/۱۰ درصد محدود گردید.
بررسی تغییرات قیمت ۲۵۹ قلم کالا و خدمت مشمول شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در سال ۱۳۸۸ نشاندهنده آن است که ۲۰ قلم از این کالاها و خدمات که در مجموع حدود ۵/۳۷ درصد از وزن سبد شاخص را تشکیل میدهند، حدود ۴/۶۴ درصد افزایش شاخص بهای کل در این دوره را توضیح میدهند. از بین این اقلام، گروه «ارزش جاری مسکن شخصی» بالاترین سهم رشد شاخص کل را به میزان ۵/۲۵ درصد داشت. شاخص «ارزش اجاری مسکن شخصی» رشدی معادل ۳/۱۳ درسد و شاخص «اجاره بهای مسکن غیرشخصی»، رشدی به میزان ۸/۱۲ درصد نسبت به سال قبل داشتند. تغییرات شاخص بهای دو گروه مذکور در سال ۱۳۸۷ به ترتیب به میزان ۲/۲۸ و ۶/۲۸ درصد بود.
در بین گروههای اختصاصی، شاخص بهای «خدمت» با برخورداری از رشدی برابر ۳/۱۴ درصد در سال ۱۳۸۸ نسبت به سال گذشته و ضریب اهمیت نسبی ۸۷/۴۲ درصد معادل ۹/۶۹ درصد از افزایش شاخص بهای کل را به خود اختصاص داد. در میان گروههای اصلی، متوسط شاخص بهای «مسکن، آب، برق و گاز و سایر سوختها» با رشدی معادل ۲/۱۲ درصد با توجه به شریب اهمیت آن در تشکیل شاخص کل، سهمی معادل ۹/۳۴ درصد در رشد شاخص کل داشت. در میان گروههای اصلی و فرعی منتخب، شاخص بهای «دخانیات» بیشترین رشد را طی سال ۱۳۸۸ نسبت به سال قبل به میزان ۱/۳۰ درصد داشت. رشد شاخص این گروه در سال ۱۳۸۷ به میزان ۳/۱۹ درصد بود. پس از این گروه اصلی، شاخص بهای گروه فرعی «گوشت» بیشترین رشد را طی سال مذکور به میزان ۴/۲۰ درصد داشت. رشد شاخص این گروه طی سال ۱۳۸۷ به میزان ۴/۲۰ درصد داشت. رشد شاخص این گروه طی سال ۱۳۸۷ به میزان ۴/۲۵ درصد بود. در سال ۱۳۸۸، شاخص بهای گروه فرعی «غلات و نان»، «برق،گاز و سایر سوختها» و «روغن و چربیها» به ترتیب به میزان ۱/۳، ۴/۳ و ۶/۶ درصد کاهش یافتند. سه گروه مذکور در سال ۱۳۸۷ به ترتیب به میزان ۳/۵۷، ۸/۸ و ۹/۲۷ درصد افزایش یافته بودند.
همچنین شاخص بهای گروه اصلی «بهداشت و درمان»، «رستوران و هتل»، «کالاها و خدمات متفرقه»، «پوشکاک و کفش»، «تفریح و امور فرهنگی»، «حمل و نقل»، «اثاث، لوازم و خدمات مورد استفاده در خانه» و «ارتباطات» در سال ۱۳۸۸ نسبت به سال قبل به ترتیب ۹/۱۸، ۹/۱۵، ۵/۱۵، ۶/۱۲، ۳/۱۰، ۸/۸، ۹/۵، ۲/۴ و ۴/۰ درصد افزایش یافت. نرخ رشد مشابه گروههای مذکور در سال ۱۳۸۷ به ترتیب ۳/۲۳، ۷/۱۴، ۸/۲۹، ۹/۲۳، ۰/۲۱، ۲/۱۰، ۶/۱۷، ۸/۲۳ و ۲/۰- درصد بود. به طور کلی به جز شاخص بهای سه گروه «دخانیات»، «ارتباطات» و «تحصیل» نرخ رشد سایر گروههای اصلی در سال ۱۳۸۸ کمتر از سال ۱۳۸۷ بود. در این میان کاهش نرخ رشد گروههای «خوراکیها و آشامیدنیها»، «اثاث، لوازم و خدمات مورد استفاده در خانه»، «مسکن، آب، برق و گاز و سایر سوختها» و «رستوران و هتل» چشمگیر بوده است.
شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در استانهای تهران، اصفهان، خراسان رضوی و فارس در سال ۱۳۸۸ نسبت به سال قبل به ترتیب ۰/۱۱، ۸/۱۰، ۸/۱۲ و ۲/۸ درصد افزایش داشت. استان تهران به دلیل داشت ضریب اهمیت نسبی حدود ۱/۳۳ درصد معادل ۸/۳۳ درصد از افزایش شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی را در سال مورد بررسی به خود اختصاص داد. در سال ۱۳۸۸ در بین استانهای کشور، قم و گلستان به ترتیب با ۰/۱۴ و ۱/۱۳ درصد بالاترین و استانهای بوشهر، خوزستان و قزوین به ترتیب با ۵/۷، ۹/۷ و ۰/۸ درصد پایینترین نرخ تورم را داشتند.
متوسط شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی، شاخص بهای تولیدکننده و شاخص بهای کالاهای صادراتی در سال ۱۳۸۹ نسبت به سال قبل به ترتیب ۴/۱۲، ۶/۱۶ و ۰/۱۱ درصد رشد داشت. مقایسه این ارقام با ارقام مشابه سال قبل (۸/۱۰، ۵۴/۷ و ۸/۶-) نشان میدهد که رشد هر سه شاخص بهای مذکور افزایشی بوده است.
بررسی تغییرات شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی طی دوازده ماه منتهی به هر ماه نسبت به دوره مشابه سال قبل نشان میدهد که این نرخ از ۹/۲۵ درصد در بهمنماه ۱۳۸۷ با روندی کاهشی به ۸/۸ درصد در مردادماه ۱۳۸۹ محدود گردید، اما از شهریورماه با روندی افزاشی به ۴/۱۲ درصد در اسفندماه ۱۳۸۹ رسید. همچنین تغییرات شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در هر ماه نسبت به ماه مشابه سال قبل از اسفندماه ۱۳۸۸ با روندی کاهشی به ۳/۸ درصد در خرداد ماه ۱۳۸۹ و از تیرماه با روند صعودی به ۹/۱۹ درصد در اسفندماه ۱۳۸۹ رسید.
بررسی تغییرات قیمت ۳۵۹ قلم کالا و خدمات مشمول شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در سال ۱۳۸۹ حاکی از آن است که ۱۶ قلم از این کالاها و خدمات که در مجموع حدود ۰/۳۸ درصد از وزن سبد شاخص را تشکیل میدهند، حدود ۵/۴۹ درصد از افزایش شاخص بهای کل در این سال را بر عهده دارند. از بین این اقلام، «ارزش اجاری مسکن شخصی» از بالاترین سهم از رشد شاخص کل به میزان ۱/۱۱ درصد برخوردار بود. پس از آن شاخص بهای «گوشت گوسفند یا بز تازه با استخوان» با ۵/۸ درصد بالاترین سهم از رشد شاخص کل را داشت.
در بین گروههای اختصاصی، شاخص بهای «کالا» با برخورداری از رشید به میزان ۰/۱۴ درصد در سال ۱۳۸۹ نسبت به سال گذشته و ضریب اهمیت نسبی ۱۳/۵۷ درصد، معادل ۷/۵۹ درصد از افزایش شاخص بهای کل را به خود اختصاص داد. همچنین شاخص بهای «خدمت» با برخورداری از رشدی برابر ۶/۱۰ درصد نسبت به سال گذشته و ضریب اهمیت نسبی ۸۷/۴۲ درصد معادل ۳/۴۰ درصد از افزایش شاخص بهای کل را به خود اختصاص داد.
در میان گروههای اصلی و فرعی منتخب، شاخص بهای گروه «روغنها و چربیها» و «برق و گاز و سایر سوختها» بیشترین رشد را طی سال ۱۳۸۹ نسبت به سال قبل هر کدام به میزان ۹/۳۲ درصد داشتند. شاخص این گروهها در سال ۱۳۸۸ به میزان ۲/۰ درصد کاهش یافت. شاخص بهای گروه مذکور در سال ۱۳۸۸ به میزان ۴/۰ درصد افزایش یافته بود.
همچنین شاخص بهای گروه اصلی «بهداشت و درمان»، «رستوران و هتل»، «خوراکیها و آشامیدنیها»، «حمل و نقل»، «کالاها و خدمات متفرقه»، «تحصیل»، «پوشاک و کفش»، «تفریح و امور فرهنگی»، «اثاث، لوازم و خدمات مورد استفاده در خانه»، «مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوختها» و «دخانیات»در سال ۱ث۸۹ نسبت به سال قبل به ترتیب ۹/۱۹، ۷/۱۵، ۲/۱۶، ۸/۱۴، ۱/۱۳، ۸/۱۲، ۷/۱۱، ۶/۱۱، ۲/۹، ۳/۷ و ۳/۲ درصد افزایش یافت. نرخ رشد مشابه گروههای مذکور در سال ۱۳۸۸ به ترتیب ۹/۱۸، ۵/۱۵، ۹/۹، ۹/۵، ۶/۱۲، ۹/۱۵، ۳/۱۰، ۸/۸، ۲/۴، ۲/۱۲ و ۱/۳۰ درصد بود. در سال ۱۳۸۹ شاخص بهای گروه در سال ۱۳۸۸ به میزان ۴/۰ درصد افزایش یافته بود. به طور کلی، به جز شاخص بهای چهار گروه «دخانیات»، «مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوختها»، «ارتباطات» و «تحصیل» نرخ رشد سایر گروههای اصلی در سال ۱۳۸۹ بیشتر از سال ۱۳۸۸ بود. در این میان، کاهش نرخ رشد گروه «دخانیات» و افزایش نرخ رشد گروه «حمل و نقل» چشمگیر بوده است.
شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در استانهای تهران، اصفهان، خراسان رضوی و فارس در سال ۱۳۸۹ نسبت به سال قبل به ترتیب ۴/۱۰، ۳/۱۴، ۸/۱۳ و ۹/۱۰ درصد افزایش داشت. استان تهران به دلیل داشتن ضریب اهمیت نسبی ۱/۳۳ درصد معادل ۷/۲۷ درصد از افزایش شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی را در سال مورد بررسی به خود اختصاص داد. در سال ۱۳۸۹ در بین استانهای کشور، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی به ترتیب با ۹/۱۵ و ۸/۱۵ درصد بالاترین و استانهای تهران و فارس به ترتیب با ۴/۱۰ و ۹/۱۰ درصد پایینترین نرخ تورم را داشتند.
متوسط شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی، شاخص بهای تولید کننده و شاخص بهای کالاهای صادراتی در سال ۱۳۹۰ نسبت به سال قبل به ترتیب ۵/۲۱ و ۲/۳۴ و ۲/۱۴ درصد رشد داشت. مقایسه این ارقام با ارقام مشابه سال قبل (۴/۱۲، ۶/۱۶ و ۰/۱۱ درصد) نشان میدهد که رشد هر سه شاخص بهای مذکور افزایشی بوده است.
بررسی تغییرات شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی طی دوازده ماهه منتهی به هر ماه نسبت به دوره مشابه سال قبل نشان میدهد که این نرخ از ۹/۲۵ درصد در بهمن ماه ۱۳۸۷ با روندی کاهشی به ۸/۸ درصد در مرداد ماه ۱۳۸۹ محدود گردید، اما از شهریور ماه با روندی افزایشی به ۱/۱۰ درصد در آذرماه رسید. با اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها از اواخر آذرماه ۱۳۸۹ تغییرات مذکور با شدت بیشترین افزایش یافت و به ۴/۱۲ درصد در اسفندماه ۱۳۸۹ رسید. روند افزایشی مذکور در سال ۱۳۹۰ نیز ادامه یافت و به ۵/۲۱ درصد پایان سال رسید.
همچنین تغییرات شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در هر ماه نسبت به ماه سال قبل از اسفندماه ۱۳۸۸ با روندی کاهشی به ۳/۸ درصد در خرداد ماه ۱۳۸۹ و از تیرماه ۱۳۸۹ با روندی صعودی به ۹/۱۹ درصد در اسفند ماه همان سال رسید. تغییرات مذکور در سال ۱۳۹۰ با نوساناتی همراه بود و به حداکثر ۴/۲۲ درصد در آذرماه همان سال رسید. تغییرات مذکور در سال ۱۳۹۰ با نوساناتی همراه بود و به حداکثر ۴/۲۲ درصد در آذرماه (یک سال پس از اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها) و ۸/۲۱ درصد در اسفند ماه رسید.
بررسی تغییرات قیمت ۳۵۹ قلم کالا و خدمت مشمول شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی در سال ۱۳۹۰ نشان میدهد که ۱۸ قلم از این کالاها و خدمات که در مجموع حدود ۹/۳۷ درصد از وزن سبد شاخص کل را تشکیل میدهند، حدود ۱/۵۱ درصد از افزایش شاخص بهای کل در این سال را به خود اختصاص دادهاند. از این بین این اقلام، «ارزش جاری مسکن شخصی» از بالاترین سهم از رشد شاخص کل به میزان ۳/۱۰ درصد برخوردار بود. پس از آن، شاخص بهای «بنزین» با ۸/۵ درصد، بالاترین سهم از رشد شاخص کل را داشت.
در بین گروههای اختصاصی، شاخص بهای «کالا» با برخورداری از رشدی به میزان ۲/۲۷ درصد در سال ۱۳۹۰ نسبت به سال گذشته و ضریب اهمیت نسبی ۱۳/۵۷ درصد، معادل ۲/۶۸ درصد از افزایش شاخص بهای کل را به خود اختصاص داد. همچنین، شاخص بهای «خدمت» با برخورداری از رشدی برابر ۷/۱۴ درصد نسبت به سال گذشته و ضریب اهمیت نسبی ۸۷/۴۴ درصد معادل ۸/۳۱ درصد از افزایش شاخص بهای کل را به خود اختصاص داد.
در میان گروههای اصلی و فرعی منتخب، شاخص بهای گروههای «برق و گاز و سایر سوختها»، «آب»، «غلات و نان» بیشترین رشد را طی سال ۱۳۹۰ نسبت به سال قبل به ترتیب به میزان ۰/۱۹۴، ۴/۷۸ و ۹/۵۴ درصد داشتند. شاخص این گروهها در سال ۱۳۸۹ به ترتیب به میزان ۹/۳۲، ۳/۳ و ۱/۱۷ درصد افزایش داشت.
همچنین، شاخص بهای گروههای اصلی «بهداشت و درمان»، «رستوران هتل»، «خوراکیها و آشامیدنیها»، «حمل و نقل»، «کالاها و خدمات متفرقه»، «تحصیل»، «پوشاک و کفش»، «تفریح و امور فرهنگی»، «اثاث، لوازم و خدمات مورد استفاده در خانه»، «مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوختها» و «دخانیات» در سال ۱۳۹۰ نسبت به سال قبل افزایش یافت. به جز شاخص بهای گروه «بهداشت و درمان»، نرخ رشد سایر گروههای اصلی در سال ۱۳۹۰ بیشتر از سال ۱۳۸۹ بود. در این میان، افزایش نرخ رشد گروه «حمل و نقل» چشمگیر بوده است.
شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در استانهای تهران، اصفهان، خراسان رضوی و فارس در سال ۱۳۹۰ نسبت به سال قبل به ترتیب ۹/۱۹، ۵/۲۱، ۲/۲۵ و ۰/۲۰ درصد افزایش داشت. استان تهران به دلیل داشتن ضریب اهمیت نسبی ۱/۳۳ درصد معادل ۱/۳۰ درصد افزایش شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مورد بررسی را به خود اختصاص داد. در سال ۱۳۹۰ در بین استانهای کشور، خراسان جنوبی و خراسان شمالی به ترتیب با ۰/۲۸ و ۵/۲۵ درصد بالاترین و استانهای گیلان و خوزستان به ترتیب با ۲/۱۹ و ۳/۱۹ درصد پایینترین نرخ تورم را داشتند.
این نرخ در پایان اسفند سال ۱۳۹۱ به ۵/۳۱% رسید.
نمودار ۳-۱ نرخ تورم
۳-۶-۲-۲) نوسانات نرخ بیکاری طی دوره زمانی ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۱
بر اساس برآورد مرکز آمار ایران، در سال ۱۳۸۷ جمعیت کل کشور با رشدی به میزان ۵/۱ درصد به ۶/۷۲ میلیون نفر بالغ گردید. از این تعداد، ۹/۵۰ میلیون نفر در مناطق شهری و مابقی در مناطق روستایی ساکن بودند. همچنین از کل جمعیت ۸/۵۰ درصد را مردان تشکیل میدهند.
در طرح آمارگیری از نیروی کار مرکز آمار ایران، جمعیت فعال اقتصادی در سال ۱۳۸۷ حدود ۹/۲۲ میلیون نفر برآورد گردید که در مقایسه با سال گذشته ۹/۲ درصد کاهش نشان میدهد. از کل جمعیت فال در کشور ۳/۸۲ درصد را مردان تشکیل میدهند. در این سال نرخ مشارکت نیروی کار به ۰/۳۸ درصد رسید که نسبت به سال گذشته ۵/۴ درصد کاهش داشت. نرخ مشارکت برای زنان و مردان در سال ۱۳۸۷ به ترتیب معادل ۶/۱۳ و ۹/۶۱ درصد بود که در مقایسه با ارقام سال قبل (به ترتیب ۶/۱۵ و ۵/۶۳ درصد) کاهش داشته است. کاهش نرخ مشارکت به مفهوم کاهش جعیت فعال یا افزایش جمعیت غیر فعال میباشد. ادامه تحصیل، اشتغال به خانهأاری زنان و عدم تمایل بیکاران به یافتن شغل باعث میشود که سهم نسبتاً بالایی از جمعیت به صورت غیرفعال درآید.
نرخ بیکاری کشور در سال ۱۳۸۷ از سوی مرکز آمار ایران حدود ۴/۱۰ درصد اعلام شد که نسبت به سال ۱۳۸۶، ۱/۰ واحد درصد کاهش نشان میدهد. این نرخ در مناطق شهری و روستایی به ترتیب ۰/۱۲ و ۲/۷ درصد گزارش شد که در مقایسه با سال قبل در مناطق شهری ۵/۰ واحد درصد کاهش و در مناطق روستایی ۶/۰ واحد درصد افزایش داشت. در این سال نرخ بیکاری جوانان ۲۴-۱۵ ساله در کل کشور به ۰/۲۳ درصد رسید که در مقایسه با سال قبل ۷/۰ واحد درصد افزایش داشته است. نرخ بیکاری جوانان ۲۹-۱۵ ساله نیز با ۴/۰ واحد درصد افزایش به ۴/۲۰ درصد رسید. ابلاغ آییننامه اجرایی قانون بازنشستگی پیش از موعد دولت از جمله سیاستهای اتخاذ شده در سال ۱۳۸۷ بود که انتظار میرود علاوه بر کوچک کردن حجم دولت، زمینه جذب نیروهای جوان را در بخشهای مورد نیاز فراهم آورد.
نرخ بیکاری زنان و مردان در سال ۱۳۸۷ به ترتیب ۷/۱۶ و ۱/۹ درصد بود که در مقایسه با سال گذشته نشاندهنده افزایش نرخ بیکاری زمان و کاهش نرخ بیکاری مردان به ترتیب به میزان ۹/۰ و ۲/۰ واحد درصد است.
-
-
-
-
-
- نظریه تأثیر وسایط نقلیه و خطوط ارتباطی در توسعه شهرها
-
-
-
-
براساس این تئوری عوامل مختلف و متعددی در چگونگی توسعه ی کالبدی شهرها موثر بوده وسیمای آنها را تعیین می کنند، ولی وسایط ارتباطی نقش ویژه ای را ایفا کرده و چه بسا در موارد زیادی تعیین کننده بوده اند. بر اساس این نظریه، گسترش شبکه های حمل و نقل (جاده،بزرگراه و راه آهن) در اطراف شهر از طریق تسهیل در رفت و آمد و نیز افزایش قیمت زمینهای مجاور این شبکه ها، معمولا گسترش بیرونی شهر را در مسیر این خطوط هدایت می کنند. تمایل کارخانه ها به دوری از تراکم و استفاده بهتر و آسانتر از امکانات حمل و نقل، آنها را به مناطق پیرامونی می کشاند و این خود توسعه شهر به پیرامون را تسریع می کند (نجف زاده، ۱۳۸۵: ۴۰).
-
-
-
- توسعه فیزیکی شهر در کشورهای توسعه یافته
-
-
با نگاه به روند توسعه فیزیکی شهرها به ویژه در نیمه دوم قرن بیستم، معلوم میگردد که یک عنصر محدود به نام زمین (زمین های قابل سکونت)تحت تأثیر عواملی چون ازدیاد جمعیت ، ادغام روستاها در بافت فیزیکی شهرها ، تغییر الگوی مصرف زمین و … با آهنگی سرسام آور کاهش می یابد. با عنایت بر این اصل که هیچ شهری نمیتواند علت وجودی داشته باشد مگر اینکه منابع بالفعل یا بالقوهی محیطی، شرایط توسعه آنرا فراهم سازد، به دنبال رشد فیزیکی شتابان مجتمع های زیستی ، بخش وسیعی از مرغوبترین و مناسبترین اراضی بلافصل شهرها که از دیرباز شرایط زیست محیطی لازم و کافی برای تجمع انسانها در آنها وجود داشته در معرض نابودی قرار میگیرد (محمدزاده،۱۳۷۶: ۲۲۲). رشد و توسعه شهری از چهره های مشخص قرن بیستم است . برخلاف گذشته که عوامل اقتصادی گسترش دهنده شهرنشینی و توسعه فیزیکی شهرها بوده است، اکنون فرایند اجتماعی مهمترین عامل توسعه شهری در قرن حاضر است. زمینه این تغییرات اجتماعی ، انقلاب صنعتی قارهی اروپا در قرن هجدهم بوده است. به هر حال تحولات پیچیده اقتصادی- فنی که بر اساس انقلاب صنعتی شکل گرفته بودند، موجب تغییرات عمیقتری در اندازه شهرها نسبت به جمعیت ساکن در آنها و آهنگ رشد شهرنشینی گردیدند، به گونه ای که امروزه توسعه شهری چه در کشورهای پیشرفته صنعتی و چه کشورهای در حال توسعه بارزترین نوع تکامل جوامع انسانی است(جعفری مهرآبادی، ۱۳۸۸: ۲۴). بعد از جنگ جهانی دوم ، توسعه شهری در کشورهای توسعه یافته با انگیزه های متفاوت شکل گرفت در این کشورها اشکال جدید توسعه شهری اغلب بر اساس استقرار آنها نسبت به شهر مرکزی (مادر شهر) تشخیص داده می شود. بنابراین میتوان سه دسته از اشکال توسعه شهری را در آنها بیان کرد:
شکل اول: توسعه شهری که خارج از منطقه شهری استقرار یافته اند. این شکل از توسعه بدون تداوم پیوستگی با شهر اصلی قرار دارد. در این گونه توسعه ، استقلال و خودگردانی جزء خصوصیات لاینفک آنهاست.
شکل دوم: توسعه های شهری که داخل یک منطقه شهری استقرار یافتهاند. این شکل از توسعه نیز بدون تداوم و پیوستگی با شهر اصلی می باشد. اینگونه سکونتگاه ها فاقد استقلال و خودگردانی و اغلب دارای گسترش ناموزون در ابعاد کالبدی بوده و در بسیاری موارد وابسته به شهر مرکزی می باشند.
شکل سوم: توسعه های شهر در تداوم با شهر اصلی قرار گرفته اند و ادامه پیوستهی گسترش کالبدی شهرهای قدیمی و یا شهرهای جدید می باشند.آنچه که در زمینهی توسعه شهری برای کشورهای اروپایی مدنظر بود، توسعه شهری همگام با حفظ نظم شبکه شهری است و در نظر گرفتن فاصلههای نه چندان زیاد بین قطبهای اصلی و ارتباط مناسب بین قطبها که در آن تعادل محلی و اشتغال مبنای توسعه قرار میگیرد. به همین دلیل شهرهای اقماری جدید وابستگی شدیدی را نسبت به شهر اصلی منطقه نشان میدادند (wu ،۲۰۰۸: ۳۷۴-۳۶۴). در کشورهای توسعه یافته به واسطه وجود ضوابط و مقررات در ساخت و سازهای شهری ، انعطاف پذیری طرح های شهری، کنترل مهاجرتها، کنترل مالکیت زمین و … سبب گردیده است تا کالبد شهری به صورت موزون گسترش یابد(رضایی،۱۳۷۴: ۴۱).
-
-
-
- توسعه فیزیکی شهر در کشورهای در حال توسعه
-
-
رشد انفجاری جمعیت در کشورهای در حال توسعه، مسائل و مشکلات متعددی با خود داشته که یکی از آنها توسعه فیزیکی شتابان شهرها بوده است. نتایج مطالعات نشان میدهد که شهر سائوپائولو سالانه به طور متوسط ۶۰ کیلومتر مربع بر وسعت خود میافزاید. همچنین شهر قاهره در مصر سالانه ۵۰۰ هکتار از زمینهای حاصلخیز دلتای نیل را به زیر ساخت و سازهای جدید میبرد(شاریه،۱۳۷۳: ۷۸ ). روند توسعه شهری در کشورهای در حال توسعه مانند ساختن خانه ای بدون سقف است، در این کشورها تمام نهادهای شهرنشینی سرجای خود هستند، اما این نهادها، درون جوامعی که هیچگونه اتصال محکمی با آنها ندارند، به صورت معلق باقی میمانند و نهادهای بومی فاقد چارچوب لازم برای اتصال با جایگزینهای مدرن هستند(مابوگنج،۱۳۸۵: ۶۱). در کشور ما از گذشته بسیار دور ، نسبت جمعیت ساکن در نقاط شهری در مقایسه با جمعیت شهری کشورهای توسعه یافته و منطقه ، همواره بالا بوده است.در حالی که در سال۱۳۶۹ جمعیت شهرنشین کشورهای در حال توسعه کمتر از ۳۵ درصد گزارش شده گردیده ، این نسبت در کشور ما از ۶۰ درصد نیز تجاوز کرده است (زنجانی، ۱۳۷۶: ۵۲). بر اساس آمارهای موجود ، مقدار اراضی مزروعی کشور در سال ۱۳۵۲ بالغ بر ۱۷۴۸۱ میلیون هکتار بوده است. با آنکه بعد از انقلاب اسلامی حدود ۴۵۲ هزار هکتار از اراضی ملی کشور به اراضی زراعی موجود اضافه شده است، لیکن این رقم در سال ۱۳۶۷ حدود۱۷۱۵۰ میلیون هکتار را نشان می دهد. بدین ترتیب مقایسه ارقام یاد شده بیانگر آنست که جمع اراضی مزروعی که طی سالهای ۶۷-۱۳۵۲ به اراضی غیر مزروعی- نظیر احداث و توسعه شهرکها و گسترش شهرها - تبدیل شده اند، حدود ۷۸۴ هزار هکتار می باشد(جعفری مهرآبادی،۱۳۸۸: ۲۸). در حقیقت افزایش سریع جمعیت و نیز مهاجرتهای بیرویه در سطح کشور ، موجب گردیده است که در سه دهه اخیر مجتمعهای زیستی موجود یا جدیدالاحداث بیش از پیش گسترش یابد(محمدزاده،۱۳۷۶: ۷۱). بر حسب پیش بینی کارشناسان ، جمعیت شهری کشور در افق۱۴۰۰ به بیش از ۱۰۰ میلیون نفر یعنی سه برابر جمعیت سال ۱۳۷۰ که۳۲ میلیون نفر بود، خواهد رسید. بنابراین در این فاصله ناگزیر باید حدود ۷۰۰ هزار هکتار خواه به صورت گسترش شهرهای موجود خواه به صورت ایجاد شهرهای جدید ، به امر شهرسازی جدید اختصاص یابد. این رقم مساحت که تقریباً ۲برابر مساحت همه شهرها تا سال ۱۳۷۰ است در خور توجه می باشد(توفیق،۱۳۸۰: ۶۰).
-
-
-
- جمع بندی
-
-
در این فصل، تعاریف اصطلاحات، مفاهیم و واژه هایی همچون برنامه ریزی، شهر، حریم و محدوده آن و غیره آمده است. سپس به معیارها و ضوابط توسعه فیزیکی شهر، عوامل موثر در توسعه فیزیکی شهرها، نظریه های توسعه فضایی- کالبدی شهر و همچنین به بررسی توسعه فیزیکی شهری در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه پرداخته شده است.
فصل سوم
مواد و روش های پژوهش
-
-
-
- مقدمه
-
-
C2
۲/۰
K
N.s2 ۶۰۰
k
۸/۰
۳-۱۱ استراتژی هماهنگی
۳-۱۱-۱ بررسی تداخلات ممکن بین اهداف زیرسیستمها
همان طور که در بخش ۳-۳ دیده شد، هر یک از سیستمهای کنترلی برای کنترل رفتار یک یا چند متغیر از متغیرهای دینامیکی خودرو طراحی شده اند، حال آن که به دلیل ماهیت کوپل شده دینامیک خودرو، تعقیب مجزای برخی از متغیرها، موجب فاصله گرفتن سایر متغیرها از مقادیر مطلوب خود می شود. به عنوان چند نمونه، تعقیب مقادیر بزرگ شتاب جانبی (یا نرخ چرخش) موجب افزایش لغزش جانبی، زاویه غلت و انتقال وزن جانبی میگردد، کاهش لغزش جانبی غالباً موجب خطا در تعقیب نرخ چرخش مطلوب میگردد و کاهش زاویه غلت با بهره گرفتن از میله ضدغلت فعال، مستلزم افزایش انتقال وزن جانبی و خطر واژگونی است.
همچنین، علاوه بر عدم تعقیب متغیرهای هدف، عملکرد بعضی از سیستمها اثرات ناخواسته دیگری نیز دارد که گاهی نامطلوب میباشند. مثلاً، عملکرد سیستم ترمز فعال باعث کاهش سرعت خودرو میگردد که جز در مواردی که راننده همین قصد را داشته باشد، رخداد نامطلوبی به حساب می آید.
بنا بر آنچه گفته شد، لزوم طراحی یک هماهنگکننده[۶۲] برای جبران این برهمکنشهای نامطلوب ضروری است. این هماهنگکننده بایستی با توجه به رژیم فعالیت خودرو، متغیرهای بحرانیتر را شناسایی کرده، وزن سیستم متناظر با آنها را افزایش و وزن سایر سیستمها را کاهش دهد. بخش ۳-۱۱-۲ به این مسئله می پردازد.
۳-۱۱-۲ انتخاب استراتژی هماهنگی مناسب
تصمیمگیری برای میزان فعالیت زیرسیستمها بر اساس سه متغیر ، و و به وسیله یک مدل فازی صورت میگیرد. از آنجا که نمودار فعالیت زیرسیستمها بر حسب این متغیرها تشکیل یک حجم را میدهد، برای سادگی، متغیر را در وضع ثابتی فرض نموده و هر بار نمودار به ازای یکی از مقادیر (فازی) آن رسم میکنیم. شکلهای ۳-۵ تا ۳-۷ استراتژی هماهنگی پیشنهادی را نشان می دهند. در این نمودارها، مرزهای عمودی (مرزهای بین مقادیر finst[63]) بر اساس منطق فازی تعریف میشوند.
شاخص ناپایداری جانبی finst مطابق معادله (۳-۲۱) تعریف میگردد [۱۹].
(۳-۲۱)
در این رابطه، از آنجا که β و ay دو متغیر هستند که به خوبی توصیفگر درجه بحرانی بودن دینامیک جانبی سیستم هستند، از آنها به عنوان شاخص های پایداری جانبی استفاده شده است. w1 و w2 به ترتیب ضراب وزنی β و ay هستند.
الف) ax,des = ED[64]
در این حالت، راننده قصد شتابگیری دارد. بنابراین، هماهنگکننده جز در شرایط کاملاً بحرانی دینامیک جانبی، اجازه استفاده از سیستم ترمز فعال را نمیدهد و تنها با بهره گرفتن از فرمان فعال و دیفرانسیل فعال، پایداری خودرو را حفظ می کند. در شرایط کاملاً بحرانی، سیستم فرمان فعال، نهتنها کارآمد نیست، بلکه به علت اعمال تغییرات زیاد در زاویه فرمان، اثر سوء بر دینامیک خودرو دارد. لذا، در این مواقع، این سیستم جای خود را به ترمز فعال میدهد.
سیستم کنترل فعال غلت –میله ضدغلت-، بدون توجه به finst با توجه به شاخص غلت (RI)، فعال یا غیرفعال می شود. در حالت خاصی که دینامیک غلت در شرایط بحرانی نباشد (مقادیر کم RI)، ولی دینامیک جانبی بحرانی باشد (مقادیر بالای finst)، این سیستم تغییر وظیفه داده و از طریق کنترل بار عمودی چرخها به سایر سیستمها در کنترل پایداری جانبی کمک مینماید.
شکل۳-۵ استراتژی هماهنگی در حالت شتابگیری
ب) ax,des = ZE[65]
در این حالت، راننده قصد حفظ سرعت خودرو را دارد. بنابراین، باز هم هماهنگکننده جز در شرایط کاملاً بحرانی دینامیک جانبی، اجازه استفاده از سیستم ترمز فعال را نمیدهد. اما با در نظر گرفتن این که راننده قصد افزایش سرعت ندارد، در شرایط کاملاً بحرانی، دیفرانسیل فعال را غیرفعال مینماید و از حداکثر توان سیستم ترمز فعال استفاده مینماید.
شکل۳-۶ استراتژی هماهنگی در حالت حفظ سرعت
ج) ax,des = EB[66]
در این حالت، راننده قصد کاهش سرعت خودرو را دارد. بنابراین، در تمام ناحیه کاری، سیستم ترمز فعال عمل می کند و سیستم دیفرانسیل فعال خاموش میباشد. سیستم فرمان فعال، مشابه دو حالت قبل، در ناحیه کاملاً بحرانی پایداری، خاموش میباشد.
شکل۳-۷ استراتژی هماهنگی در حالت ترمزگیری
به طور خلاصه، ملاحظه می شود که همواره، کنترلر در شرایط پایدار (مقادیر کم و متوسط finst) از فرمان فعال استفاده می کند، اما متناسب با شتاب طولی مطلوب راننده، از دیفرانسیل فعال، در حالت شتابگیری، و از ترمز فعال، در حالت ترمزگیری نیز استفاده می کند. ولی در هر سه حالت، در وضعیت ناپایداری بحرانی، فارغ از شتاب طولی مطلوب راننده، سیستم ترمز فعال وارد عمل می شود.
۳-۱۱-۳ طراحی یکپارچهساز فازی
بحرانی بودن شرایط دینامیک جانبی خودرو یک امر نسبی است و مرز ورود به ناحیه بحرانی به صورت دقیق[۶۷] قابل تعیین نیست. با در نظر داشتن این نکته و نیز برای پرهیز از سوئیچ شدن ناگهانی کنترلر از یک رژیم کاری به رژیم کاری دیگر، منطق فازی، ابزاری بسیار مناسب برای تعریف نواحی پایداری به شمار می آید. در این تحقیق، برای طراحی هماهنگکننده از روشی مشابه [۱۹] استفاده شده است.
در طراحی یک سیستم کنترل فازی، تعریف توابع عضویت[۶۸] و قوانین فازی[۶۹] دو مرحله اساسی کار هستند. در بخشهای ۳-۱۱-۳-۱ و ۳-۱۱-۳-۲ به این مراحل پرداخته می شود.
۳-۱۱-۳-۱ تعریف توابع عضویت فازی
شکل ۳-۸ نمودار توابع عضویت را برای دو متغیر ورودی و شکل ۳-۹ این توابع را برای سه متغیر خروجی سیستم فازی نشان می دهند.
عضویت متغیر ax,des در سه ناحیه EB (ترمزگیری)، ZE (حفظ سرعت) و ED (شتابگیری) که معنای آنها در بخش ۳-۱۱-۲ شرح داده شد، تعیین میگردد و تابع عضویت در این نواحی، مطابق نمودار اول شکل ۸-۳ تعریف میگردد. همچنین finst به هفت ناحیه از SL (کاملاً پایدار) تا VB (کاملاً ناپایدار) تقسیم میگردد.
شکل ۳-۸ توابع عضویت فازی برای متغیرهای ورودی
شکل ۳-۹ نمودار تابع عضویت را برای ضریب وزنی فعالیت سیستم فرمان فعال، WASC نشان میدهد. ضریب وزنی فعالیت به پنج ناحیه از ZE (عدم فعالیت) تا BI (فعالیت کامل) تقسیم می شود. این توابع برای دو خروجی دیگر، یعنی WADC و WABC، دقیقاً به صورت مشابه میباشد.
شکل ۳-۹ توابع عضویت فازی برای متغیرهای خروجی
۳-۱۱-۳-۲ تعریف قوانین فازی
استراتژی شرح داده شده در بخش ۳-۱۱-۲ را میتوان به شکل قوانین فازی جدول ۳-۷ مدل کرد. این جدول، بیان می کند که به ازای هر یک از مقادیر برای متغیرهای ورودی، مقدار هر یک از خروجیها برابر با چه چیزی خواهد بود.
جدول ۳-۷ قوانین هماهنگی در حضور دیفرانسیل فعال

