سازمان ها از مشاغل مختلف و متنوع دیگری نیز تشکیل شده اند که هر کدام به نوعی سازمان را در مسیر اهداف از پیش تعیین شده خود حرکت می دهند. در هر شغل، افراد نقش هایی را برعهده دارند که اقتضائات و انتظارات وظیفه ای ویژه خود را در بر می گیرد. ماهیت مشاغل و نقش ها و نوع نگاه و نگرشی که به این مشاغل و سازمان آنها می شود، انتظارات رفتاری و مسئولیت پذیری خاصی را بر آن مشاغل و نقش ها تحمیل می کند. اگر بتوان رفتار خادمانه را در زمره انتظارات رفتاری نقش های مدیریتی سازمان گنجاند، منطقی به نظر می رسد که در سطحی دیگر بتوان این انتظار رفتاری را از دیگر کارکنان در سایر نقش های سازمانی نیز توقع داشت. اما گاهی نگاه وظیفه مدار بسیاری از کارکنان در سازمان ها، غرق شدن در فعالیت های روزانه کاری، تلاش در جهت تحقق اهداف فردی و گم شدن رسالت و علت وجودی نقش ها و مشاغل سازمانی، مانع از توجه آنها به انتظارات حاصل از نقش هایی می شود که در رفتارشان می بایست ظهور پیدا کند. به ویژه زمانی که ماهیت مشاغل نگاه ارزشی و رفتارشهروندی فراتر از مشاغل عادی را به خود جلب می نماید، وجود این امر کانون توجهات بیشتری را بر خود متمرکز می سازد. از جمله این مشاغل و نقش ها، نقش کارکنان در سازمان های مذهبی می باشد. ماهیت رفتار شغلی این افراد به گونه ای ظهور پیدا می کند که توجه به مسئولیت اجتماعی نسبت به ارباب رجوع و مراجعان سازمانی، انتظار بروز رفتار شهروندی در فعالیت های کاری مشاغل سازمانی و به نمایش گذاشتن هر اقدامی که از آن برداشت رفتار خادمانه بشود، از اولویت برخوردار است.
از سویی دیگر آنچه که در نظریه های سازمان و مدیریت پیرامون خادمیت مطرح است، بیشتر مدیران سازمان را به عنوان خادم در مقابل نظریه عاملیت مورد تأکید خود قرار می دهد و کمتر به رفتار خادمانه کارکنان پرداخته شده است. بر این اساس، هرناندز (b2007) بیان می کند که رفتار خادمانه به تلاشی از سوی رهبران و مدیران سازمان اطلاق می شود که هدف آن بر ترجیح دیگران و تقدّم آنها بر خود فرد تأکید می کند، به عبارتی آنها خیلی بیشتر از آنچه که برای خود انجام می دهند، برای دیگران انجام می دهند بدان معنا که منافع دیگران بر منافع خود ارجحیت دارد(هرناندز،a2007). تمرکز بر “دیگران” به جای “خود"، جزء ثابت در موضوع خادمیت است. به طور کلی رفتار خادمانه، تعهد بازیگران سازمانی نسبت به تأمین رفاه همه ذی نفعان سازمان است به گونه ای که رفتارهایی را پی ریزی می کند که منافع بلند مدت سازمان، ذی نفعان و سهامدارانش را مقدم بر منافع خود قرار می دهد (دونالدسون و پریستون[۱]، ۱۹۹۵ و داویس و همکاران[۲]، ۱۹۹۷).
در کسب و کار های تجاری و انتفاعی نیز این طور بیان می شود که شرکت ها به منظور تمایز خود نسبت به رقبا در محیط رقابتی، اقدام به خدمت رسانی به مشتریانشان در حد عالی می نمایند با این منطق که خدمت عالی به مشتریان منجر به رضایت آنها شود و در نتیجه تمایل آنها به استفاده بیشتر از خدمات عرضه شده افزایش یابد که نهایتا منجر به افزایش درآمد شرکت ها می شود (راجلبرگ و همکاران[۳]، ۱۹۹۹). اما ماهیت، نگاه و نگرش ارزشی در سازمان های مذهبی، غیر انتفاعی یا عام المنفعه، رفتار خادمانه و خدمت خالصانه و به دور از تفکر مادی گرایانه را به گونه ای دیگر برجسته می سازد؛ به ویژه اگرجاذبه های معنوی، مذهبی و اخلاقی سبقت جویی برای بروز رفتار خادمانه با هدف عرض ارادت به ساحت قدّیسین الهی را تشدید نماید.
از جمله سازمان هایی که بروز رفتار خادمانه در زمره دغدغه های مدیران و کارکنانش قرار دارد، سازمان حج و زیارت می باشد بگونه ای که حتی برای نام گذاری عناوین شغلی خود گاهی از اصطلاح “خادم” استفاده می نمایند. مسئولین این سازمان به طور جدی در پی آن هستند که شرایطی را فراهم آورند که زمینه های بروز رفتار خادمانه را در وجود خادمان اعزامی به اماکن متبرکه مکه و مدینه پرورش دهند و مهیا سازند. دراین میان آنچه که مسلّم است تعاملات مثبت زائر- خادم و مدیریت مؤثر آن بیشتر متوجه خادمان این سازمان است چرا که هدف کلیه فعالیت های این سازمان با محوریت زائران صورت می گیرد. اما چیزی که گاهی به چشم می خورد، غفلت خادمان از رسالتی است که برعهده گرفته اند و نادیده انگاشتن جایگاه ارزشی سازمانی که در آن مشغول به فعالیت هستند؛ می باشد. این غفلت زدگی، چهره خود را در رفتاری که آنها به نمایش می گذارند، نشان می دهد به گونه ای که گاهی اوقات ممکن است رفتارهایی از سوی خادمین اعزامی این سازمان به تصویر کشیده شود که شایسته و درخور شأن آنها با توجه به جایگاه ارزشی که دارند، نباشد. این بدان معنی است که چنانچه کارکنان خادم ندانند و یا فراموش کنند که در نقش هایی که برعهده دارند، چه رفتاری را در موقعیت های مقتضی به نمایش بگذارند، برای سازمان مسئله ساز است.
از طرفی با مطالعه ادبیات نظری پیرامون موضوع خادمیت که در فصل بعد به طور مبسوطی به آن پرداخته شده است، آنچه که از رفتارخادمانه به چشم می خورد، همانطور که پیش تر بدان اشاره شد، بیشتر متوجه مدیران سازمان ها بوده و در مورد رفتار خادمانه کارکنان ملاحظات چندانی صورت نگرفته است. حال آنکه فراخور زمینه های سازمانی برخی سازمان ها، توجه به رفتار خادمانه کارکنان را پررنگ تر می سازد. به علاوه برخورداری کشور از اماکن متبرکه متعدد و در رأس آنها مرقد و مضجع شریف ثامن الحجج (علیه السلام) و همچنین اشتیاق زیارت اماکن متبرکه در سایر بلاد اسلامی از جمله کشور عراق، سوریه و عربستان ایجاب می کند پیشگامی در تولید ادبیات مرتبط با رفتارخادمانه و عوامل مؤثر بر آن در اماکن متبرکه برخاسته از بوم محیط شرق تا غرب و به ویژه ایران صورت گیرد. در این راستا، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که رفتارخادمانه کارکنان در سازمان حج و زیارت با وجود چه ویژگی هایی یا چه رفتارهایی شناخته می شود؟ و این رفتار تحت تأثیر چه عواملی قرار می گیرد؟
اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
رفتار خادمانه کارکنان در سازمان مذهبی با محوریت زائر شکل می گیرد. همان طور که در نظریه های نوین مدیریت توجه به اصل مشتری مداری و جلب رضایت متقاضیان خدمات به عنوان یکی از جهت گیری های اصلی تلقی می شود(عباسی و همکاران، ۱۳۸۶: ۶۴) هر سازمانی نیز در انجام فعالیت های کاری به دنبال جذب و جلب رضایت مخاطبین خود می باشد. سازمان های تجاری به این مطلب پی برده اند که برای رسیدن به اهداف خود، باید رضایت مشتریان را جلب نمایند. مدیران این سازمان ها اذعان دارند که نه تنها ارائه تمامی خدمات می بایست برای مشتری و تامین مطلوب رضایت او انجام شود، بلکه سزاوار است که کلیه امکانات و منابع مادی و فیزیکی در جهت رضایت کامل مشتری به کار گرفته شوند(تحویلداری،۱۳۹۰: ۴۵). در نظام اداری و اجرایی نیز رضایت مردم از خدمات سازمان های دولتی یکی از شاخص های اصلی سنجش کارآمدی و رشد و توسعه است و مؤلفه هایی از قبیل سرعت، صحت و دقت درانجام کار مراجعان، چگونگی رفتار و برخورد با خدمت گیرندگان و اطلاع رسانی مناسب، عواملی هستند که موجب رضایت مندی خدمت گیرندگان و مراجعان سازمان های دولتی می شوند(عباسی و همکاران، ۱۳۸۶: ۶۴). اما ماهیت ارزشی و معنوی سازمان های مذهبی به ویژه خادمین بیت الله الحرام رفتار خادمانه را به گونه ای دیگر مورد تأکید قرار می دهد. این خادمین که بعضا به صورت داوطلبانه توان و زمان خود را وقف سازمان شان می کنند و در بروز رفتارهای شهروندی و پذیرش مسئولیت نسبت به جامعه مخاطب خود (که در این پژوهش از آنها با عنوان زائر یاد شد) از یکدیگر الگو می گیرند، انگیزه های خدمت را محرک جذب شان در سازمان می دانند و بیشتر به دنبال کسب پاداش های معنوی می باشند؛ اگرچه شاید برای آنها پاداش های مادی ای نیز درنظر گرفته شده باشد.
مسئله ضرورت بروز رفتار خادمانه در سازمان های مذهبی از آنجا ناشی می شود که این گونه سازمان ها از جمله سازمان هایی هستند که پذیرای بیشترین حجم مراجع زائر[۴] در طول سال به نحوی که آمارها از اعزام روزانه ۳۶۰۰ زائر به کشور عربستان را در طول دوره عمره مفرده در سال ۱۳۹۳ خبر می دهند (به نقل از پایگاه خبری سازمان حج وزیارت) و مورد استقبال با اشتیاق توریست های فرهنگی و مذهبی مسلمانان خارجی می باشد، ضمن اینکه این سازمان جهت تصدی منصب خادمی با حجم بالایی از درخواست های داوطلبانه مواجه است که آمار این افراد به ۶۴ هزار نفر از سال ۱۳۸۸ تاکنون رسیده است. بنابراین توجه به رفتار خادمانه کارکنان از یکسو به اهمیت خدمتگزاری مؤثر به زائرین باز می گردد و از سوی دیگر به ضرورت دستیابی به معنویت و پاداش های برانگیزاننده درونی و معنوی خادمان اشاره می کند تا از این طریق بتوانند با نشاط بیشتری به ارائه خدمت مؤثر بپردازند. لذا باتوجه به ضرورت حفظ و نشر ارزش های معنوی در این سازمان، لزوم مسئولیت پذیری نسبت به زائران که بعضا ممکن است مسافت های طولانی را برای تشرف در آنجا طی کرده باشند، گسترش رفتارهای شهروندی زائرمحور و ارتباط موثر بین خادمان و زائران، پرورش و انتخاب خادمان از میان داوطلبان بسیاری که این نقش های شغلی دارد، جلوگیری از انحرافات رفتاری و لزوم مدیریت اثربخش آن در این سازمان ها، حرکت به سوی الگوی رفتار خادمانه اهمیت پیدا می کند.
اهداف تحقیق
۱-۳-۱)اهداف بخش کیفی
شناسایی ویژگی های رفتار خادمانه کارگزاران ثابت عمره مفرده سازمان حج و زیارت.
شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار خادمانه کارگزاران ثابت عمره مفرده سازمان حج و زیارت.
۱-۳-۲) اهداف بخش کمی
تعیین تأثیر عوامل احصاء شده بر رفتار خادمانه کارگزاران ثابت عمره مفرده سازمان حج و زیارت.
سوالات تحقیق(بخش کیفی)
ویژگی های رفتار خادمانه کارگزاران ثابت عمره مفرده سازمان حج و زیارت کدام اند؟
رفتار خادمانه کارگزاران در این سازمان تحت تأثیر چه عواملی قرار می گیرد؟
فرضیه های تحقیق (بخش کمی)
با توجه به اینکه مرحله نخست تحقیق حاضر به مطالعه ویژگی های رفتارخادمانه خادمان و عوامل مؤثر بر آن بر اساس اصول روش شناسی کیفی می پردازد، در بخش کیفی پژوهش، صرفاً به طرح سؤالات پژوهش بسنده شد. اما در مرحله دوم تحقیق که به صورت کمّی به بررسی میزان تأثیر عوامل مؤثر بر رفتار خادمانه خادمان، بر اساس یافته های مرحله اول می پردازد، فرضیات زیر مطرح باشند:
۱-۵-۱) عوامل هیجانی بر رفتار خادمانه انسان دوستانه کارگزاران سازمان حج و زیارت اثر معناداری دارد.
۱-۵-۲) عوامل شناختی بر رفتار خادمانه انسان دوستانه کارگزاران سازمان حج و زیارت اثر معناداری دارد.
۱-۵-۳) زمینه های شخصی بر رفتار خادمانه انسان دوستانه کارگزاران سازمان حج و زیارت اثر معناداری دارد.
۱-۵-۴) عوامل هیجانی بر رفتار خادمانه پیش قدمانه کارگزاران سازمان حج و زیارت اثر معناداری دارد.
۱-۵-۵) زمینه های شخصی بر رفتار خادمانه پیش قدمانه کارگزاران سازمان حج و زیارت اثر معناداری دارد.
۱-۵-۶) عوامل هیجانی بر رفتار خادمانه خودسازانه کارگزاران سازمان حج و زیارت اثر معناداری دارد.
۱-۵-۷) زمینه های شخصی بر رفتار خادمانه وظیفه گرایانه کارگزاران سازمان حج و زیارت اثر معناداری دارد.
۱-۵-۸) زمینه مرتبط با نقش بر رفتار خادمانه وظیفه گرایانه کارگزاران سازمان حج و زیارت اثر معناداری دارد.
۱-۵-۹) عوامل هیجانی بر رفتار خادمانه خودسازانه کارگزاران سازمان حج و زیارت اثر معناداری دارد.
۱-۵-۱۰) عوامل شناختی بر رفتار خادمانه خودسازانه کارگزاران سازمان حج و زیارت اثر معناداری دارد.
۱-۵-۱۱) زمینه های شخصی بر رفتار خادمانه خودسازانه کارگزاران سازمان حج و زیارت اثر معناداری دارد.
قلمرو تحقیق
۱-۶-۱) قلمرو موضوعی
از نظر موضوعی، این پژوهش به حوزه رفتار با بهره گیری از نظریه خادمیت معطوف است. ضمن اینکه با توجه به ماهیت سازمان مورد مطالعه- سازمان حج و زیارت- از نتایج آن می توان در حوزه گردشگری و به ویژه توریسم مذهبی نیز بهره جست.
۱-۶-۲) قلمرو مکانی
قلمرو مکانی تحقیق شهر تهران بوده است و کارگزارانی که از این شهر اعزام شده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند.
۱-۶-۳) قلمرو زمانی
تحقیق حاضر در بازه زمانی ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۴ انجام شده است. انجام مطالعات اولیه و تهیه طرح پیشنهادی و تصویت طرح در سال ۹۲ و انجام مطالعات میدانی، انجام مصاحبه ها در مرحله کیفی و توزیع پرسشنامه ها در مرحله کمی در ابتدای تابستان ۹۳ آغاز و تا اواخر پاییز ۹۳ به طول انجامید و نهایتا فرایند تکمیل پژوهش در اوایل سال ۹۴ به اتمام رسید.
تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق:
از آنجا که مفاهیم رفتارخادمانه خادمان و عوامل اثرگذار بر آن در پیشینه نظری و تجربی سبقه تاریخی نداشت، بنابراین در اینجا این مفاهیم که ظهوریافته در مطالعه کیفی تحقیق حاضر می باشد، تعریف شده است.
۱-۷-۱) رفتارخادمانه: به صورت نظری به رفتار برگرفته از ویژگی های مبتنی بر خودسازی که به منظور تأمین رفاه و آسایش زائر یا ارباب رجوع به عنوان یک انسان قابل تکریم بصورت پویا و آغاز کننده بر خدمت رسانی تمرکز دارد، رفتارخادمانه گفته می شود و از طریق چهار رفتار انسان دوستانه، رفتار پیشقدمانه، رفتار وظیفه گرایانه و رفتار خودسازانه به طور عملیاتی قابل سنجش است.
۱-۷-۲) رفتار انساندوستانه: به نوعی خیرخواهی و رفتار اخلاق مدار اجتماعی اشاره دارد که خادمان در ارتباط با زائران بر اساس فطرت انسانی و بشردوستانه خود به نمایش می گذارند و اغلب به دور از هرگونه توجه به تفاوت های جنسیتی، نژادی، قومی، سنی، مذهبی یا ملی صورت می گیرد. رفتار انسان دوستانه از طریق ابعاد نوع دوستی، پرهیز از تبعیض، همدلی، دلسوزی به خدمت، ایثار و فداکاری، تکریم زائر و جاذبه ارتباطی به طور عملیاتی مورد سنجش قرار می گیرد.
۱-۷-۳) رفتار پیشقدمانه: به طور نظری رفتاری که مبتنی بر رویکرد پویایی است رفتار پیشقدمانه بیان می شود؛ بدین صورت که فرد خادم، خودش آغازگر و داوطلب انجام بسیاری از اقدامات رفتاری در زمینه خدمتش است بگونه ای که برای ابراز آن رفتار ممکن است از دیگران سبقت بجوید و در اصطلاح، بانی کار خیر است. این رفتار از طریق ابعاد جستجوگر خدمت، عمل فرانقشی، ترویج معنویت، صیانت و دفاع، حمایت اطلاعاتی و پیگیری به طور عملیاتی قابل سنجش است.
۱-۷-۴) رفتار خدمتگرایانه: از نظر مفهومی آن دسته از ویژگی های رفتاری خاصّ خادمان که تمرکز اصلی اش بر نوع وظیفه و خدمتی است که در حال ارائه آن هستند، رفتار وظیفه گرایانه اطلاق می شود. هدف اصلی این رفتارها اثربخشی و کارآمدی خدمات عرضه شده به زائرین است تا بتوان موجبات آرامش و آسایش زائرین فراهم شود. این رفتار از طریق وظیفه شناسی، همکاری شغلی، توانمندی تخصصی، ایده پردازی و خلاقیت، اطاعت متعهدانه، ملاحظات فرهنگی و دلبستگی به خدمت بطور عملیاتی سنجیده می شود.
۱-۷-۵) رفتار خودسازانه: دسته ای از ویژگی های رفتاری فردی که کانون توجه و گرایش آن بر خود شخص خادم معطوف است و اثر آن در تعاملات بین خادم-زائر و همچنین کیفیت خدمت ارائه شده توسط خادم هویدا می شود، رفتارهای خودسازانه را شکل می دهد. به عبارتی رفتار خودسازانه ناشی از راه، روش و منش های رفتار شخصی خادمان است. چنین رفتارهایی معمولا از درون یا خود[۵] فرد یا ویژگی های شخصیتی او سرچشمه می گیرد که در اعماق روح و جان او ریشه دوانده است و یا در جهت تقویت خود و ریشه دواندن ویژگی های خاصی در اعماق روح و جان فرد خادم عمل می کند. به لحاظ عملیاتی رفتارهای خودسازانه خادمان در قالب خشوع و فروتنی، معرفت افزایی، تاب آوری، آراستگی ظاهری، صداقت و درستکاری مورد سنجش قرار می گیرد.
۱-۷-۶) عوامل هیجانی: به لحاظ مفهومی عوامل هیجانی اشاره به هیجانات، احساسات، عواطف و حالات درونی خادمین پیرامون خدمتگزاری به زائرین دارد که بعضاً از ضمیر ناخودآگاه و غیرارادی در آن موقعیت بروز پیدا می کند و به لحاظ پایداری، اغلب بروز آن تابع شرایط است. این عوامل از طریق ابعاد عشق و علاقه، تمایل به خدمتگزاری، سرفرازی معنوی و احساس معنویت به طور عملیاتی سنجیده می شود.
۱-۷-۷) عوامل شناختی: به طور مفهومی بیان های ارزشیابی کننده نقش خادمی خادمان، عوامل شناختی آنها را تشکیل می دهد. به عبارت دیگر عوامل شناختی ناشی از باورها، قضاوت ها و قصدهای رفتار خادمانه خادمان است. در واقع این شناخت، حقیقت درک شده از رفتارخادمانه و جایگاه آن، شناخت منزلت کسی که به او و برای او ارائه خدمت می کند و آگاهی از ارزش های نحوه ارائه خدمت را شامل می شود. بر این اساس ابعاد نگرش معنوی، درک منزلت شغلی، بینش معنوی، روانشناسی زائر و فرهنگ خدمت سنجش عملیاتی تعریف عوامل شناختی را شکل می دهد.
۱-۷-۸) زمینه شخصی: به لحاظ مفهومی آن دسته از عواملی نظیر ویژگی ها، تفکرات و رفتارهای قابل مشاهده و بافت زندگی شخصی که پیرامون شخص خادم بصورت پایدار وجود دارد و رفتارخادمانه او را تحت تأثیر خود قرار می دهد، زمینه شخصی خادم را شکل می دهد. این زمینه ها در قالب تعریف عملیاتی از طریق ابعاد نیک سیرتی، توانایی جسمی، تعهد به خدمت، خود ارزیابی و بهداشت روان، تحصیلات، تربیت خانوادگی و الگوبرداری قابل سنجش هستند.
۱-۷-۸) زمینه مرتبط با نقش: به طور مفهومی دسته ای از عوامل اثرگذار بر رفتارخادمانه خادمان که مربوط به شرایط و جنبه های با اهمیت نقش خادمی آنها و از الزامات آن نقش محسوب می شود که این نقش را از سایر نقش های آنها متمایز می کند؛ زمینه مرتبط با نقش گفته می شود. بر این اساس این زمینه با ابعاد آموزش، تجربه و تمرین، پاداش درونی، قانون مداری، ادراک از نقش، ایده پروری، آگاهی فرهنگی، رهبری اثربخش، مشارکت در تصمیم و تشویق همکاران به طور عملیاتی تعریف می شود.
فصل دوم
ادبیات تحقیق
می توان رفتار خادمانه کارکنان را در ادبیات نظری از زوایای مختلفی مورد توجه قرار داد؛ محتوای نظریه خادمیت[۶] در مقابل نظریه عاملیت[۷]، رفتار خادمانه در زمره مسئولیت پذیری اجتماعی[۸]، معنویت سازمانی[۹]، هوش معنوی[۱۰] و نیروی کار معنوی[۱۱]، رفتار خادمانه در گرو رفتاراخلاقی[۱۲] و رفتار شهروندی سازمانی[۱۳] نظریه هایی هستند که هر کدام می توانند با توجه به مفروضاتی که دارند بستر مناسبی برای تبیین مفهوم رفتار خادمانه قرار دهند. ضمن اینکه به طور خاص مبانی تفکر اسلامی نیز پیرامون موضوع خدمت رسانی به افراد ملاحظات چندانی داشته است؛ همانطور که در مسیحیت و کلیسا نیز موضوع خادمیت مورد توجه بوده است. بنابراین مطالعه مفروضات و دلالت های این نظریه ها و مفاهیم ادبیات رفتاری، مفاهیم کلیدی اولیه ای را برای تشریح مفهومی موضوع خادمیت در اختیار می گذارد که در ادامه به آن پرداخته می شود و در نهایت در ارتباط با موضوع خادمیت مورد جمع بندی قرار می گیرد.
ریشه یابی خادمیت
واژه خادمیت[۱۴] به معنای چیزی را برای افراد دیگر تأمین کردن در نظر گرفته شده است(آلپرت[۱۵]، ۲۰۰۱). در اصل، خادم شخصی است که امور مربوط به خانه را برای صاحبخانه اداره می کند. امروزه مفهوم خادمیت به مدیریت چیزهای ناملموس همچون باورها و مدیریت چیزهایی که بیش از نیمی از مالکیت آنها در اختیار فرد قرار دارد، توسعه یافته است(آلپرت، ۲۰۰۱).
ظهور اصطلاح “خادم” تقریبا به ۱۰۰۰ سال پیش بر می گردد. خادم به صورت تحت اللفظی به معنای “خانه دار” است و جوهره آن بر می گردد به کسی که چیزی را برای دیگری نگهداری می کند. نخستین معنی خادم در فرهنگ لغت آکسفورد، کارداری است که امورمربوط به خانه خانواده را کنترل می کند، بر لوازم میز شام اربابش نظارت می کند، امور خانه را هدایت می کند و مخارج خانواده را تنظیم می کند. اما رفته رفته کاربرد خادمیت خیلی زود از آشپزخانه و آبدارخانه فراتر رفت و در خانواده های سلطنتی در انگلستان و ایرلند جایگاه بالاتری به خود گرفت و خادم یک منصب عالی رتبه شد. خیلی زود در اسکاتلند، خادم نزدیکترین منصب رسمی به پادشاه درنظر گرفته شد؛ به گونه ای که دامنه اختیاراتش چنان وسعت یافت که می توانست حتی بجای پادشاه تصمیم گیری نماید. امروزه کاربرد رسمی خادمیت در مدیریت دارایی تحت مالکیت شخص دیگر می باشد. بیشتر کاربردهای رایج و معاصر خادم بااین معانی رسمی تطابق دارد. افراد امروزه با عنوان خادم ]کسانی که برایشان غذا فراهم می کنند[ اغلب اوقات در هواپیما و کشتی مواجه می شوند(آلپرت، ۲۰۰۱).
سایر کاربردهای رایج خادم دربرگیرنده مدیریت چیزهای ناملموس مثل حقوق یا باورها است. یک خادمِ واحد کاری[۱۶] کسی است که صیانت از حقوق گروهی از کارکنان را برعهده دارد؛ یک خادم مذهبی[۱۷] ممکن است به طورداوطلبانه برای دین داری یا حفظ کلیسا یاری دهنده باشد. خادمیت هچنین می تواند به مدیریت دارایی های تحت تملک توسط مخدوم باشد. اخیرا، نیز رایج ترین کاربرد عنوان خادم در ارتباط با حفظ تنوع زیستی برای افراد خصوصی یا شرکت هایی که به دنبال حفظ زمین یا فضاهای طبیعی هستند، اطلاق می شود(آلپرت، ۲۰۰۱).
آلپرت (۲۰۰۱) منطق خادمیت را در دو دسته طبقه بندی می کند: الف) منطق ابزاری؛ اگر مدیریت وسیله ای برای رسیدن به یک هدف درنظر گرفته شود. ب) منطق درونی؛ اگر مدیریت وسیله ای برای رسیدن به یک هدف درونی در نظر گرفته شود و بیشتر جنبه اخلاقی پیدا می کند. برای مثال قیم یک کودک ممکن است به عنوان یک خادم در نظر گرفته شود بخاطر اینکه مراقبت از بچه برای حفظ اجتماع لازم است که در این صورت منطق خادمیت ابزاری خواهد بود. در حالی که در منطق درونی او عقیده دارد که باید از کودک مراقبت نماید تا بزرگ شود و به پتانسیل های ذاتیاش دست پیدا کند.
پارچه هایی که با رنگ های راکتیو رنگ می شوند ثبات بسیار زیادی در مقابل شستشو از خود نشان می دهند. زیرا این رنگ ها به داخل لیف نفوذ می کنند و فعل و انغعالات شیمیایی خاصله، منجر به ایجاد پیوند کووالانت میان رنگ و الیاف میگردند که این خود مانع جدایی رنگ و لیف می شود. معمولا برای سرعت بخشیدن به فعل و انفعالات شیمیایی از مقادیر زیادی نمک استفاده می شود"یزدانشناس و همکاران، ۱۳۸۱، ص۱۷۴".
برای حل این رنگهای راکتیو، بهتر است ابتدا با کمی آب سرد آنها را خمیر کرد و سپس با آب ۳۰ تا ۵۰ درجه سانتیگراد رقیق نمود، نکته قابل توجه اینکه برای حل کردن رنگ راکتیو نباید آن را جوشاند و همچنین نبایستی در محلول قلیایی ریخته شود"دانشگر،۱۳۷۶، ص۲۶۳".
۲-۴-۵-۵-۱ ثبات رنگهای راکتیو بر روی پشم
پس از اینکه پشم به حمام رنگ راکتیو وارد می شود ، مقدار زیادی از رنگ جذب لیف میگردد، ولی تمام رنگی که جذب الیاف پشم می شود با آن ترکیب نمیگردد، رنگ راکتیو نوع گرم و یا ترکیب آن هنگام رنگرزی به آهستگی جذب الیاف میشوند، در انتهای عملیات رنگرزی مقداری رنگ به صورت هیدرولیز شده و مقداری از رنگ که با پشم ترکیب نشده در پاتیل باقی میماند. اگر جوشاندن حمام را ادامه دهند، مقداری از باقی مانده رنگ جذب خواهد شد.
۲-۴-۵-۵-۲ یکنواختی رنگ های راکتیو بر روی پشم
وقتی که این رنگها را تنها با یک اسید ضعیف و یا نمک اسیدی بر روی پشم به کار میبرند، مخصوصا در رنگهای کمرنگ باعث یکنواختی رنگ به دست آمده میشوند، بنابراین باید از مواد یکنواخت کننده آنیونیک استفاده شود. برای حصول نتیجه بهتر، درجه حرارت و PH حمام باید کنترل شود، در مورد رنگ های کمرنگ PH حمام باید ۷ و رنگ های متوسط و تیره بین ۵/۵ تا ۶ مناسب میباشد. مواد رنگی بعد از پشم مهمترین عامل قالیبافی است، کیفیت نهایی رنگ قالی تا حد زیادی بستگی به کیفیت پشم آن دارد. دمای رنگ هم از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. فرق فاحشی میان رنگرزی در تابستان و زمستان وجود دارد اگر فصل تابستان باشد هوا گرم و داغ و آفتاب سوزان درخشش رنگ کم می شود، به همین دلیل برخی رنگرزان، پشم رنگی خود را در هوای آزاد خشک نمیکنند زیرا پشمی که در آفتاب خشک شود با سرعت زیاد خشک می شود و احتمال رنگ باختگی بیشتری پیدا می کند.
۲-۴-۶ دندانه
Mordant از Morder به معنای محکم گرفتن، اقتباس شده است. دندانه ها، نمک های فلزی هستند که دارای تمایل متقابلی برای الیاف و رنگ ها میباشند که ثبات رنگ ها را بهبود میبخشند. دندانه در اصطلاح به معنی اضافه کردن موادی برای تثبیت و رنگ پذیری الیاف است. این مواد از نظر شیمیایی باید قابلیت حل شدن به ماده رنگی را داشته باشند، طرز عمل این املاح به این صورت است که با به وجود آوردن خلل یا خراش در روی سطح الیاف باعث نفوذ بیشتر رنگ به داخل الیاف میشوند. رنگهای طبیعی به دو گونه بر الیاف بدون دندانه عمل می کنند، برخی جذب لیف نمیشوند برخی نیز به صورت سطحی جذب میشوند که در مقابل نور و یا شستشو از بین میروند و ثباتی ندارند به همین سبب استفاده از دندانه در رنگرزی با رنگ های طبیعی کاملاً الزامی است.
دندادنه ها بر دو نوع هستند:
۱ – دندانه های نباتی
۲ – دندانه های معدنی که از املاح فلزات تشکیل شده اند” منتظر وهمکاران۱۳۸۸، ص۸۲-۹۰".
۲-۴-۶-۱ دندانه های نباتی
قسمت های مختلف برخی از گیاهان دارای خاصیت تثبیتکنندگی است اما نمی شود به جای دندانه از آن ها استفاده کرد. این گیاهان اغلب دارای تانن هستند و تانن ها فام رنگ را تغییر می دهند، مثلا از ترکیب پوست انار که خودش اسید گالوتانیک است با زاج آهن گالوتانیک آهنبه وجود می آید که قدما برای ساخت مرکب مشکی استفاده و اصطلاحا آن را مرکب مازوئی نیز گویند"تحقیق میدانی، جوکار، ۱۳۹۳". دربعضی از کتب دارویی این ماده به صورت های اسید تانیک، اسید گالوتانیک گالوتانن و به غلط اسید دی گالیک ذکر شده است، تانن در پوست و میوه تعداد زیادی از گیاهان مخصوصا پوست درختان بلوط ، انار، گردو و سماق وجود دارد و بر سه نوع است.
الف: تانن هایی که املاح فریک را به رنگ آبی سیاه در میآورند مانند تاننهای پوست بلوط، سماق و پوست درختان غان.
ب: تاننهایی که املاح فریک را به رنگ سبز در میآورند مانند انواع ترشک.
ج: تاننهایی که املاح فریک را به رنگ خاکستری مایل به سبز در میآورند مانند تانن موجود در گزنه.
این تاننها به دو صورت وجود دارند در درجه اول به حالت طبیعی در گیاه موجود است و در درجه دوم تانن پاتولوژیک یا معمولی که در بافت گیاهی یافت می شود و بر اثر نیش حشره ایجاد میگردد که به آن مازو میگویند این ماده بر اثر نیش حشره ای به نام پمفیگس اتریکلایس[۲۶] بر درخت جفت و بلوط به دست می آید که ۴۰ درصد جوهر مازو دارد. در کردستان مازوهای دیگری از برگ درخت بلوط میگیرند که ۵۰ تا ۷۰ درصد جوهر مازو دارد برگ خشک مازو را با آسیاب دستی و سنگ نرم خوب میسایند و آن را چند ساعت در دیگ بزرگ مسی میجوشانند و سپس آن را صاف می کنند، مازو دارای خواص ویژهای است زیرا با مواد قلیایی ترکیب می شود و در برابر هوا رنگ قهوهای به خود میگیرد و دارای طعم قابضی است که عکس العمل اسیدی ضعیفی دارد و با انواع املاح به رنگهای مختلف تولید رسوب می کند. این گیاهان جزء دندانه های رنگدار هستند و بیشتر برای تیره کردن فام رنگ ها به کار میروند به خصوص مازو که برای تهیه رنگهای تیره کاربرد دارد"صوراسرافیل،۱۳۸۷، ص ۷۸-۸۵".
۲-۴-۶-۲ دندانه های معدنی
این مواد اغلب املاح فلزات قابل ترکیب با آب هستند که برخی از آنان خود دارای رنگ میباشند مانند املاح مس، کروم، کبالت و برخی بدون رنگ هستند از جمله املاح آلومینیم، قلع، روی و نیکل. این املاح که ظرفیت فلزی آنان زیاد است در حمام رنگرزی ترکیبی شیمیایی یا لاک مانند بین رنگ و لیف تشکیل می دهند و باعث میشوند که رنگ کاملا در داخل لیف نفوذ کند. مهمترین مادهای که در ایران برای دندانه مورد استفاده قرار میگیرد انواع زاجها هستند و زاج سفید یکی از معمولیترین آنهاست، این ماده که سولفات مضاعف پتاسیم و آلومینیم است به شکل معمولی بلورهای شفاف با طعمی قابض است و اگر در معرض هوا قرار بگیرد قشری زرد و نرم آن را میپوشاند، در آب قابل حل است ولی در الکل حل نمی شود، معادن آن در ایران فراوان است. زاج سفید بر چهار نوع است زاج قلمی، زاج نازک، زاج گرد و زاج مایع. در روزگار کهن رنگرزان زاج سفید را با ادرار گاو مخلوط میکردند پس از آن زاج آلومینیم خالص متبلور میگردید این شیوه در اواسط سده پانزدهم میلادی به اروپا هم رسید. استفاده بیش از اندازه از آن باعث درهم رفتگی و چسبندگی پشم می شود، آب های سنگین مانند آب اصفهان باعث رسوب آن می شود و قدرت دندانه را کاهش میدهد و به عدم یکنواختی پشم ها که بعدا رنگرزی می شود منجر خواهد شد. از دیگر دندانه هایی که در رنگرزی به کار می رود زاج سیاه است چون این دندانه باعث تیره شدن رنگ ها می شود، در مواردی که فام دلخواه تیره باشد مورد استفاده قرار میگیرد مقدار مصرف آن باید کم و مدت توقف در حمام نیز باید کوتاه باشد. دندانه سولفات آهن با قرمز دانه از قهوه ای کدر تا بنفش بسیار تیره مایل به سیاه را به وجود می آورد که البته مقاومت زیادی در مقابل شستشو و نور ندارد و برای ایجاد محیط pH مناسب برای این دندانه میتوان از اسید اگزالیک استفاده کرد. “منتظر وهمکاران۱۳۸۸، ص۸۲،۸۷”
۲-۴-۷ آب در رنگرزی
به علت اهمیت فوق العاده نقش آب در عمل رنگرزی شناختی اصولی از این ماده ضروری است چرا که این ماده می تواند با مواد ناخالص خود تاثیراتی بسیار مخربی در تولید رنگ نهایی وارد کند لذا قبل از استفاده از آب در دسترس، باید آن را خوب شناخت، آب استفاده شده در رنگرزی باید حتما بی رنگ و زلال باشد و به هیچ وجهی مواد شناور در آن وجود نداشته باشد چرا که این مواد بر الیاف اثر می گذارد و باعث خرابی و رنگ ناپذیری آن میگردد . بعضی آب های موجود به علت داشتن املاح از جمله منگنز و آهن باعث رسوباتی میگردد که نهایتا به یکنواختی رنگ الیاف لطمه میزند. املاح فلزی موجود در آب ها و همچنین یون های آن ها در عمل سفیدگری و رنگرزی باعث تجزیه محلول های حمام می شود و فرایند رنگرزی یا سفیدگری را مختل میسازد . بنابراین آب مورد استفاده باید به اصطلاح « آب نرم » باشد تا از ایجاد رسوبات مزاحم در موقع جوشیدن آن و یا استفاده از صابون و مواد قلیایی جلوگیری به عمل آید. اگر آب محتوی مواد قلیایی مانند کربنات را بجوشانیم ، در اثر فعل و انفعال شیمیایی کربنات های حلال آن به بی کربنات های غیر حلال تبدیل میگردد و ذرات موجود در آب رو به افزونی میرود . همچنین بر اثر فعل و انفعال شیمیایی بین نمک های کلسیم و سود در عمل جوش رسوب حاصل می آید که آن هم سبب ایجاد ذرات معلق در آب رنگرزی می شود.
۲-۴-۷-۱ اهمیت pH آب
باید توجه داشت که معیار pH برای محلول های دقیق آبی طراحی گردیده است. محلول های دارای pH کمتر از ۷ را اسیدی و محلول های دارای pH بیش از ۷ را قلیایی می نامند. تعادل pH در واقع همان تعادل اسیدی- بازی است. برای اندازه گیری pH روش های مختلفی موجود است، که یک راه استفاده از محلول ها یا کاغذهای معرف است. این محلول ها یا کاغذها (معرف های کاغذی) بسته به غلظت یون هیدروژن به رنگی در می آیند که از مقایس آن رنگ با جداول مربوطه می توان pH را تعیین نمود. معرف های کاغذی (کاغذ تورنسل) به صورت نوار کاغذی باریکی به فروش میرسد که با فرو بردن این کاغذ در آب، در صورت قلیایی بودن آب (pH بیش تر از ۷ ) به رنگ آبی در آمده و در صورت اسیدی بودن آن (pH کمتر از ۷ ) به رنگ قرمز در می آید. کاغذ تورنسل در محیط خنثی نیز به رنگ بنفش ظاهر می شود. دقیق ترین روش اندازه گیری pH استفاده از دستگاه های pH متر دیجیتال است.
۲-۴-۷-۲ سختی آب ppm[27]
سختی آب به مجموعه املاح کلسیم و منیزیم موجود در آب بر حسب میلی گرم در لیتر کربنات کلسیم اطلاق می شود. طبقه بندی آب ها از نظر سختی شامل؛ آب های سبک (۶۰-۰ میلی گرم در لیتر)، آب های با سختی متوسط (۱۲۰-۶۰ میلی گرم در لیتر)، آب های سخت (۱۸۰-۱۲۰ میلی گرم در لیتر) و آب های خیلی سخت ( بیشتر از ۱۸۰ میلی گرم در لیتر) میباشد. درجه سختی آب کیفیتی است که میزان سختی آب را مشخص میسازد. درجه سختی آب به طور کلی بر حسب میلی گرم کربنات کلسیم در هر لیتر آب بیان می شود. یعنی ۱ درجه سختی آب برابر ۱ میلی گرم کربنات کلسیم است. اما در کشورهای مختلف، مقدار یک درجه سختی آب با هم تفاوت دارد. برای نمونه؛ یک درجه سختی آب در فرانسه، برابر ۱۰ میلی گرم کربنات کلسیم در هر لیتر آب، در انگلستان، برابر ۱۴٫۳ میلی گرم کربنات کلسیم در هر لیتر آب، در آلمان برابر ۱۰ میلی گرم کربنات کلسیم در هر لیتر آب، در آمریکا، برابر ۱۷٫۲ میلی گرم کربنات کلسیم در هر لیتر (یا یک گرم کربنات کلسیم در یک گالن، ۳٫۷۸۵ لیتر) آب در نظر گرفته می شود[۲۸]."حیاتی، ۱۳۸۴، ص ۱۴".
۲-۵ مرمت
در علم حفاظت از آثار، علی رغم نوپا بودنش میتوان پیشرفت و دست آوردهای زیادی را مشاهده کرد که به وجود آمدن آنها بدون داشتن رابطه تنگاتنگ و بهره گیری از سایر علوم پایه و فناوری روز امکان ندارد. امروزه این علم، به زیر شاخه های مختلفی تقسیم شده است که در این میان بنابر قوانین و منشور های بین المللی حفاظت پیشگیرانه و نگهداری از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است. در بسیاری از موارد ( موزه ها، سایت های باستان شناسی و مخازن ) به کار بستن ترفندها و تدابیر حفاظت پیشگیرانه بسیار گره گشا و نجات بخش میباشد و در مواردی حتی بی توجهی در این زمینه می تواند صدمات جبران ناپذیری برای اثر به دنبال داشته باشد. از طرفی بحث حفاظت پیشگیرانه یکی از محورهای اصلی، شناسایی، ارزیابی و پایش تاثیر عوامل مختلف آسیب رسانی است که میتوانند بر شیء و ارزش های موجود در آن تاثیرات منفی بگذارند. سنجش و پایش این روند تاثیر گذار و تاثیر پذیر، نیازمند به کار بستن شیوه های مدرن و ابزار و تجهیزات مناسب است. به منظور عملیاتی کردن برنامه های سنجش و پایش در علم مرمت، از ادوات و تجهیزات مختلف از قبیل رطوبت سنج و دماسنج و … سود می جویند.
۲-۵-۱ مرمت قالی چیست؟
مرمت قالی کوششی به منظور بازگرداندن شی به حالت اولیه و اصلی آن است. مرمت، لزوما رفوگری نیست ولی عملیاتی که به نوعی در تکمیل و یا رفع نواقص قالی انجام می شود زیر پوشش رفوگری قرار میگیرد . رفوگری کاری است که معمولا نیازمند تجربه و مهارت خاصی است و افرادی که اقدام به این کار می کنند باید دارای سابقه طولانی در بافت، رنگرزی، شناخت رنگ و مواد اولیه فرش داشته باشند. برای مرمت یک قالی « آن هم به بهترین حالت ممکن، لازم است از الیافی استفاده کنیم که از نظر رنگ و جنس، مشابه الیاف و رنگ های قالی مد نظر باشد و بازسازی قسمت های آسیب دیده قالی به طور دقیق مشابه خود قالی و سایر قسمت های آن انجام شود. اگر چه این کار کمی پیچیده به نظر می آید اما بعضی از این قالی ها در واقع ارزش این همه تلاش و زحمت را دارد، ولی اکثر وقتها، کار مرمت در حد متوسط انجام می شود و کلیه جزییات و ظرایف در بازسازی به دست نمیآید. یک رویکرد دیگر درباره مرمت قالی این است که از قالی مدنظر، برای بازسازی از نظر نوع ، ماهیت و سن وسال، قطعه برداری شود. این کار برای مرمت قالی های بزرگ و ارزشمند قدیمی است که به عنوان نمونه برای فرش اردبیل انجام می شود. در واقع دو نمونه از این فرش های ایرانی که متعلق به عهد صفوی هستند باقی مانده است. فرش اردبیلی که در موزهی ویکتوریا و آلبرت لندن نگهداری می شود با توجه به آسیب هایی که به آن رسیده بود، در سال ۱۲۷۰ هجری شمسی مورد عملیات سنگین مرمت قرار گرفته و قسمت های از بین رفته آن از نمونه مشابه آن ( خواهر ) که امروزه در موزه لوسآنجلس نگهداری می شود به فرش اصلی در موزه ویکتوریا آلبرت لندن پیوند خورده است."hali magazine,no 800,1995,p105″. نکته قابل توجه در عملیات مرمت این است که روش مرمت درست و دقیق، به مراتب پرهزینه تر از تعمیرو محافظت است"اف استون، ۱۳۸۹،ص۷".
مرمت رفع عیب است و عیب عبارتست از هرگونه ناهماهنگی یا نارسایی در بافت یا نقایصی در رنگ، طرح و اندازه اجزاء تشکیل دهنده در متن و حاشیه قالی و یا انواع آسیب دیدگی هایی که در هر قسمت از فرش (پارگی پود، چله، پشم) از پشت یا روی پرزها، گره ها که به نوعی روئت عمومی آن را برهم بزند عیب نامیده می شود. مرمت هنر صنعت قالی بافی ایران از هنرهای اصیل و ارزشمند این مرز و بوم بشمار میرود. تلاش، اصالت، توانایی قالی بافان و عوامل و عناصر فراوانی در بالا بردن ارزش قالی تاثیر دارد که در این میان استفاده و نگهداری قالی به میزان ارزش تهیه و تولید آن، از اعتبار بالایی برخوردار است. مرمت یکی از حرفه های های مهم فرش میباشد. مرمت با تولید فرش ارتباط مستقیم دارد معمولا فرشها به دلایل مختلفی تخریب میشوند، مقدار و میزان مرمت فرش با تعمیر قسمت های تخریب شده فرش به راحتی قابل تشخیص نیست” افروغ، به کارگیری میز کار مرمت فرش جهت کاهش آسیب های عضلانی بدن، ۸۸ ، ماهنامه خبری آموزشی سازمان صنایع دستی ایران / چگونه یک فرش را مرمت کنیم “. حفاظت و مرمت آثار در تمامی آفریده های هنری لازم و ضروری است که در اینجا در هنر فرش شرح داده می شود.
۲-۵-۲ مرمت – مرمت علمی – مرمت سنتی
مطلب دیگری که در اینجا لازم است به آن بپردازیم تعریف مرمت فرش و انواع آن است. در قرن بیستم با افزایش کاوشهای باستان شناسی و اهمیت به میراث فرهنگی گذشتگان، علم مرمت پیشرفت قابل توجهی کرد و در اکثر کشورهای پیشرفته دارای جایگاه دانشگاهی شد. نظریات و شیوه هایی که در زمینه مرمت مورد قبول استادان این فن بود باگذشت زمان دچار تغییر و تحولات زیادی شد این امر تاثیر مستقیمی بر روشهای کار و تکنیک های مرمتی داشت. این نظریات و شیوه ها به صورت کلی در مورد مرمت انواع اشیاء قدیمی و تاریخی از جمله فرش قابل تعمیم است. برخی اعتقاد داشتند که مرمت اشیاء قدیمی باید بگونه ای انجام پذیرد که نتوان محل تعمیر و حتی اضافه شدن بخشی را تشخیص داد، این نوع مرمت مهارت بالایی می طلبد و با بهره گرفتن از ابزار خاص، مانند مصالح قدیمی و روش های کهنه سازی مواد به این کار میپرداختند. برخی بر این باور بودند که مرمت باید به گونه ای انجام شود که بین قسمت های اصلی و اضافه شده کاملا تمایز وجود داشته باشد، تا مشاهده کننده تفاوت کار اصلی و مرمتی را به راحتی متوجه شود و همچنین وفاداری به اصل بیشتر باشد. امروزه جدیدترین نظریه ای که در موزه ها و مراکز مهم مرمتی مورد توجه است این است که مرمتگر حق اضافه کردن چیزی را به اصل را ندارد و تنها باید در جهت حفظ و نگهداری قسمتهای باقیمانده اثر تلاش کند و تدابیری را برای جلوگیری از پیشرفت آسیب بیندیشد. حال می خواهد این شیء یک کوزه سفالی باشد، یا یک بنای خشتی و یا یک فرش قدیمی .[۲۹] موارد طرح شده در نمونه هایی از فرش، بسته به این که در چه دوره ای مورد مرمت قرار گرفته، قابل بررسی است.
در مورد مرمت با رنگ های متمایز و تشخیص محل مرمت نمونه هایی نیز مطابق آخرین نظریه، در موزه فرش ایران و مجموعه فرش دوران اسلامی موزه ملی ایران، وجود دارد. اما هنر رفوگری در جامعه ما، ریشه در فرهنگ و سنت های ما دارد و تعریف جداگانه ای را میطلبد که گاه با تعاریف علمی و آکادمیک مرمت در تعارض است. رنگ، اغلب شامل توصیف فنی در قالی مشرق زمین است. اما متاسفانه این توصیف های رنگی، دقیق و یکدست نیستند. معرفی رنگ قهوهای چندان واضح و روشن نیست، وقتی که چشم انسان قادر است حدود ۲۰۰۰رنگ را تشخیص بدهد. شناخت رنگ و مقایسه قالی های مشرق زمینی، کار را برای مطالعه آنها راحتتر می کند. اما در زمینه تعمیر قالی، توصیف رنگ در مقایسه با هماهنگی صحیح رنگ نخ جدید به کار رفته در تعمیر با نخ های اولیه و اصلی قالی، از اهمیت کمتری برخوردار است"اف استون،۱۳۸۹،ص ۲۵".
۲-۵-۳ تاریخچه مرمت
پیشینه و تاریخ هنر فرش دستباف و زیراندازهای پشمین همواره یکی از مسایل بحث برانگیز بین کارشناسان امور بوده و تاکنون تاریخ روشن و مشخص برای ابداع و سیر تکاملی این هنر ترسیم نگردیده است. آنچه برای ما از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است این نکته است که قالی، البته منهای زمان معاصر که علاوه بر کاربردهای آن جنبه تزیینی و تشریفاتی پیدا کرده است، جزء ملزومات زندگی مناطق تولید کننده بوده و این نیاز باعث رشد و شکوفایی هنر قالی گشته است. این نیاز با ذوق ظریف و لطیف هنرمند قالیباف همراه گشته و تبدیل به شاهکارهایی شد که در همه جای جهان تحسین هنر دوستان و هنرشناسان را برانگیخت. کاربردی بودن قالی و طبیعت آسیب پذیر مواد تشکیل دهنده آن ( پشم ، پنبه ، ابریشم ، کنف و … ) فراوان ترین آسیب را متوجه این بافته ها کرده است. به طوری که از این بافته ها مواردی از گذشتگان به دست ما نرسیده است، مگر در شرایط خاص و معدود. آسیب هایی که به این زیراندازها وارد گردیده از قبیل سوختگی، پارگی ، پوسیدگی، رنگ پریدگی و … به طور حتم برای صاحبانشان نیز مطلوب نبوده و قطعا در صدد رفع عیب و جلوگیری از متلاشی شدن آن بوده اند. زیرا قالی در هیچ زمانی بی ارزش و بی مقدار شمرده نشده و جزء گرانبهاترین هدایایی بوده که پادشاهان کشورهای مختلف برای یکدیگر ارسال می کردند[۳۰] "بیهقی ،۱۳۷۶،ص۴۵۰ و۴۵۱ “.
با توجه به اهمیت و جایگاه زیراندازهای دست بافت، برخی از کارشناسان بر این باورند که تاریخ بافت قالی کاملا با تاریخچه عملیات مرمت قالی گره خورده است و جزء جدایی ناپذیر روند تکامل آن بشمار می آید. شاهد مدعی می تواند قالیهای دارای مرمت های قدرتمند باشد که امروزه آذین بخش بسیاری از موزه های مهم دنیاست. البته این موارد، قالیهایی خاص هستند که تا به امروز باقی مانده اند و بیشتر قالیهای نفیس و مورد استفاده اشراف و دربار بوده اند و شاید انجام عملیات مرمت بر روی آنها به خاطر ارزش آنها بوده و این کار عمومیت نداشته است ولی وجود همین قالیها دلیل این است که هنر مرمت در آن زمان نیز موجود و مورد توجه و استفاده بوده است. علاوه بر نقوش ابزار بافندگی بر روی سنگ گورهای کشف شده در مناطق مختلف ایران ( مانند ساروق ) که نمایانگر شغل متوفی است نقش ابزار دیگری نیز که مربوط به مرمت قالی است، به چشم میخورد. البته نتیجه گیری در این موارد بسیار مشکل است و بحث و دقت نظر بالایی را میطلبد، زیرا ابزار مرمت مانند ابزار قالیبافی همواره در حال تغییر و تحول بوده و صنعتگران و قالیبافان در راه تسهیل کار خود و در جهت هر چه بهتر انجام شدن این کار همواره در حال ابداع و تکمیل این ابزارها بوده اند. این تکامل در حدی بوده که امروزه شاید از شکل ظاهری ابزار نتوان کاربرد و مصرف آنرا حدس زد"ژوله،۱۳۸۱،ص۱۴۷-۱۵۶".
مرمت عملیاتی است که سه هدف را در بر میگیرد:
۱- کمک به عملیات تکمیلی فرش دستباف.
۲- جلوگیری از آسیب های احتمالی فرش دستباف.
۳- برطرف کردن آسیب دیدگی در فرش دستباف.
از نکات مهمی که میتوان به آن توجه داشت جایگاه شغل مرمتگر در جامعه است. با توجه به قدمت چندین هزار ساله حرفه مرمت، این شغل آنچنان مورد توجه نبوده است و در هیچ یک از کتب تاریخی، نامی از این حرفه برده نشده که بسیار تعجب برانگیز است. این حرفه همزمان با قالیبافی که یکی از هنرهای مورد تحسین و توجه بوده، رشد کرده، اما در هیچ کجا نامی از آن برده نشده است. مرمتگر هنرمند گمنامی است که در کارگاه کوچک خود همواره در پی حفظ میراث کهن و ارزشمند است و از افتخارات خویش میداند که هیچ ردپایی از خود بجای نگذارد. دلیل این امر را میتوان در چند موضوع جستجو کرد. اول اینکه معیوب بودن یک دستبافته امری است که همیشه مذموم تلقی میگردد. در مورد دستبافته هایی مانند قالی که بهای گزافی برای آن میپردازیم این موضوع برای ما اهمیت دو چندانی پیدا می کند. هیچ کس تمایل به خرید قالی معیوب ندارد. از طرفی به دلیل ذرات قالی ( دست بافت بودن آن )، به وجود آمدن این عیوب اجتناب ناپذیر است. رشد اطلاعات و فناوری در جامعه بشری موجب شده که رشته مرمت نیز از این امر بی بهره نماند و پیشرفت های قابل ملاحظه ای در این رشته پدید آمده است . یکی دیگر از علل پیشرفت این رشته به خصوص در کشورهایی که دارای صنعت فرش بافی قوی هستند ، وجود بازار کار مناسب و گسترده برای این رشته است. به عقیدهی بسیاری از کارشناسان، افزایش حجم تولید و صادرات فرش دستباف و استقبال از این کالا در کشور های اروپایی و امریکایی، نقش به سزایی در افزایش کیفیت عملیات مرمتی و به دنبال آن روش های جدید در انجام مرمت داشته است، به گونه ای که بنابر ارزیابی بیشتر صاحب نظران و دست اندرکاران در ۲۰ تا ۳۰ سال اخیر رشد و جهش محسوس و قابل ملاحظه ای در این رشته پدید آمده است . ایران به عنوان مهد قالیبافی نقش بسزایی در این پیشرفت داشته و دارد و این را مرهون اساتیدی است که با نبوغ خود به ابداع روش های جدید و ساخت ابزارهای کارآمد اقدام کردند و همچنین با پرورش شاگردان مستعد ، بر پویایی این راه همت گمارده اند” اربابی ،۱۳۸۶، ص ۶ و ۷ ” .
۲-۵-۴ انواع آسیب دیدگی در فرش دستباف به سه دسته تقسیم می شود
آسیب دیدگی کم
آسیب دیدگی کم ( رفوی درجه سه – رفوی آسان ) شامل ترمیم دررفتگی شیرازه – ترمیم پارگی ( از بین رفتن ریشه ها ) – رفع لکه های سطحی. این نوع آسیب دیدگی لزوما به متن و نقشه قالی ربطی نداشته و گاهی اوقات از ریشه های آماده برای ترمیم قالی استفاده می شود. در موردی که ریشه ها به طور تک تک و یا در فواصل مختلف از بین رفته باشد، میتوان با وارد کردن نخ های مشابه چله در گلیم و در لبه قالی چله ها را کامل کرد. برای ترمیم شیرازه نیز بهتر است کنار فرش کاملا خالی شده و سپس با نخ همرنگ و با همان ضخامت شیرازه ها کامل شود. در مورد رفع لکه های کوچک سطحی، مقدار کمی پرداخت ( قیچی )، چنانچه تفاوت زیادی در ارتفاع پرزها ایجاد نکند، می تواند موثر باشد. برای از بین بردن لکه ها استفاده از مواد رنگبر چون باعث کم رنگ شدن تمام رنگ زیر لکه می شود توصیه نمی گردد.
۲- آسیب دیدگی متوسط
آسیب دیدگی متوسط ( رفوی درجه دو – رفوی متوسط ) – ساییدگی ها – پارگی های کوچک – بیدزدگی. در این آسیب دیدگی معمولا چله فرش سالم مانده و قابل استفاده است.
۳- آسیب دیدگی زیاد
«از تو میپرسم ای اهورامزدا کیست پدر راستی؟ کیست نخستین کسی که راه سیر خورشید و ستاره بنمود؟ از کیست که ماه گهی تهی است و گهی پر؟ کیست که به باد و ابر تندروی آموخت؟ کیست آفرینندهٔ روشنایی سودبخش و تاریکی؟ که خواب و بیداری آورد؟ کیست که بامداد و نیمروز و شب قرار داد و دینداران را به ادای فریضه گماشت؟ کیست آفرینندهٔ فرشتهٔ مهر و محبت؟ کیست که از روی دانش و خرد احترام پدر در دل پسر نهاد.» ( پورداوود: ۷۱)
پس از این پرسشها زرتشت خود در پاسخ گوید:
«من میکوشم ای اهورامزدا تو را که به توسط خرد مقدس، آفریدگار کلی، به درستی بشناسم.» (پورداوود: ۷۰)
اساس دین زرتشت
پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک از خصایص آئین زرتشتی است. در سراسر گاتها این سه کلمه بارها تکرار شدهاست. در هات ۵۱ گاتها بند ۲۱ آمدهاست:
« از پرتو پارسائی به مقام تقدس رسند چنین کسی از پندار و گفتار و کردار نیک و ایمان خویش به راستی ملحق گردد. اهورامزدا به میانجی وهومن (مظهر اندیشه نیک و خرد و دانایی خداوند) به چنین کسی کشور جاودانی ارزانی دارد. مرا نیز چنین پاداش نیکی آرزوست.»( پورداوود: ۱۳۷)
همچنین انسان باید در فتح راستی و شکست دروغ بکوشد.( پورداوود: ۷۶)
در هات ۳۰ گاتها بند ۸ آمدهاست:
«کشور جاودانی (بهشت) از آن کسی است خواهد بود که در زندگانی خویش با دروغ بجنگد و آن را در بند نموده، به دست راستی بسپرد.»( پورداوود: ۷۳)
۲-۲-۲. زندگی اجتماعی
الف) اخلاق
زرتشت آزادی و اختیار را گزینشی برای مردم می داند. بهره کار هر کس همان است که انجام میدهد، جبری برای اشخاص نیست؛ نیکی اشخاص جز بهرهئی از نیکوئی و شر اشخاص جز شری برای وی نخواهد بود. کمک به دیگران، ازدواج و همچنین قبح رفتارهای بد اجتماعی مانند اهانت و عهدشکنی در آموزه هایش مورد بحث قرار گرفته اند. توجه به پاکی روح، رهایی از منیت یا همان ایگو، لزوم خردمندی و درون نگری از طریق مشاهده اشتباهات خود و اصلاح آنها از دیگر آموزه های او هستند. در نظر زرتشت عناصر طبیعت از اهمیت خاصی برخوردار بودند، به خصوص عنصر آتش که پاک کننده تمامی منفی ها محسوب می شد. بی گمان شعله آتشی که افروخت، همواره روشنگر راه جستجوگران حقیقت خواهد بود.
ب) یاران نزدیک زرتشت
شاه گشتاسب کیانی بزرگ ترین یاور و گسترش دهنده دینی بهی بوده است که آئین وی را پذیرفت. زمان پادشاهی کیانیان نیز به بیش از سه هزار سال میرسد. فرشوشتر و جاماسب که از نامداران خاندان هوگو بودند از نزدیک ترین یاران زرتشت بوده اند. گویا پس از درگذشت زرتشت جاماسب رهبر پیروان او میگردد. خاندان فریان نیز که ریشه تورانی داشته اند (در ترکستان کنونی) از یاران نزدیک زرتشت بودند. یاران زرتشت در تاریخ به سه گروه نامیده شدهاند:
گروه نخست خیتو که در معنی خودمانی میباشد. اینان کسانی هستند که لقب آزادگان به آنان داده شده است و تمامیگفتار او را با جان و دل پذیرفته بودند و در گسترش آن کوشش میکردند.
گروه دوم ورزن میباشد که به کسانی گفته میشود که در حلقه قرار دارند. آنان اندکی از زرتشت دور بودند و در درک درست واژه ها و سخنان زرتشت کمی دورتر از گروه دوم بودند. به آنان انجمنیان نیز گفتهاند.
گروه سوم اریمن نام دارد که امروزه آریامنش نامیده میشود. که در آن روزگار دوستان زرتشت در گسترده فلات بزرگ ایران خطاب میشدند. آنان از دور و از کشورهای دیگر به سخنان او ایمان آورده بودند.
پ)بدخواهان زرتشت
زرتشت در برابر پندار بافی و پندار پرستی ایستاد و این کار وی بازار این افراد را تضعیف نمود. بسیاری از بزرگان و شاهان برای خود معابدی برای پرستش ایجاد کرده بودند که ریشه آنها از آئین کهن مهر پرستی نیز میباشد. آئین میترا یکی دیگر از نخستین آئینهای برتر جهان است که با ورود زرتشت رو به زوال رفت ولی بعدها به اروپا گسترش یافت و هنوز در برخی کلیساها اروپا نقاشی مهر در کنار گاو وجود دارد. این پندار پرستان به نام کوی یا کرین نامیده میشدند. کوی از همان کی پارسی است (مانند کی آرش - کی گشتاسب) که شاه معنی میداده است. آنان شاهان بودند که در امور دینی نیز رهبری مردم را بر عهده داشتند.
کرپانان پیشوایان مذهبی روزگار زرتشت بودند که مراسمهای پیچیده ای برای خدا ایجاد کرده بودند. از این خاندان سرداری به نام بندو یکی از بزرگ ترین دشمنان زرتشت بوده است که نامش بارها آمده است. زرتشت در سرودههایش برای آنان از درگاه خداوند درخواست رهنمایی میکند. جایی دیگر از خاندان اسیج نام میبرد که خونهای بسیاری را بی گناه ریخته اند.
ت)لهجه وگویش زرتشت
دکتر علی اکبر جعفری خاورشناس و محقق دین زرتشتی معتقد است: گاتها به لهجه خوراسانی سروده شده است و هجای گاتها هجای رگ ویدی است. این لهجه در باختر رود سند رایج بوده است. زرتشت از خاندانهایی نام میبرد که متعلق به خراسان بزرگ و سرزمینهای سند و پنجاب در شرق ایران است. در تمامیسرودههای او از مردمان آریایی نژاد سخنهایی دیده میشود. وی به کشور هفتم اشاره میکند که همان ایرانویچ - ائیرانه ویچه - یا ایران بزرگ (شامل افغانستان - تاجیکستان - مرو - سمرقند - بخارا و آسیای مرکزی…) بوده است. گفتگوهای اوستا بیشتر از خراسان بزرگ است. شاه گشتاسب نیز از بلخ بود و بیشتر شواهد حاکی از آن است که زرتشت از شرق ایران بوده است.
اما در این میان گروهی با استناد به متن اوستا که از رغه یاد شده است وی را از آذربایجان میدانند. من جمله ارباب کیخسرو شاهرخ. رغه به احتمالی همان مراغه کنونی در آذربایجان است. در فصل بیستم بندهش زرتشت را از حوالی رود ارس (شمال آذربایجان) و مادرش را از رغه یا مراغه معرفی میکند. این دسته، پدر زرتشت را پورشاسب میدانند و مادرش را دغدو میخوانند. دغدو واژه ای اوستایی (دغدوا) است که به معنی دختر پاک و نجیب است. زرتشت در سن سی سالگی در بالای کوه سبلان در آذربایجان به پیامبری برگزیده شد و سپس شهرها را یکی پس از دیگری برای گسترش دینش طی کرد. زاد روز اشو زرتشت در ششم فروردین ماه میباشد که امروزه بسیاری از ایرانیان آن را احترام و جشن میگیرند. در همان روز به گفته اوستا پدرش پوشاسب به شادی و جاودانگی فرزندش درختی کاشت. این سنت از دیرباز در نزد ایرانیان بوده و امروزه نیز در برخی نقاط ایران پابرجاست. نوع درخت معمولا گردو یا بادام یا سرو یا کاج میباشد احترام به طبیعت برای آن است که با افزودن یک فرزند ممکن است طبیعت نیز آلوده شود. پدر و مادر ایرانی همیشه برای حفظ منابع طبیعی درختی را با به دنیا آوردن فرزندشان میکاشتند.
فردوسی بزرگ،زاده شدن زرتشت را چنان مهم دانسته است که زادروز وی را همچون پدیدار شدن درختی میداند که شاخه و برگ آن را خرد و دانش و اندرز فرا گرفته است. وی را نابود کننده اهریمن و بنیان گذار یکتاپرستی جهان میداند و میگوید پس از وی آتش پرستی از میان میرود و آتش تنها نور اهورامزدا و روشنایی مقدس قدرت او میگردد.
ث)زمان ظهور اشو زرتشت
زمان ظهور پیامبر آریایی تا کنون بر هیچ کس روشن نیست و هر مورخ و خاورشناسی دیدگاهی برای خود دارد . آنچه بیش از همه مورد تاکید است بین سه هزار و پانصد سال تا پنج هزار و پانصد سال می باشد . تقویم دینی زرتشتیان نیز به هزار و هفتصد و سی و هشت سال پیش از میلاد تهیه شده است . روز تولد ایشان ششم فرودین است که این روز هزاران سال است که در ایران گرامی داشته می شود .
ج)مرگ زرتشت
زرتشت در سن ۷۷ سالگی در روز خور یا یازدهم اردیبهشت ماه (به نقل از متن پهلوی زادسپرم) در نیایشگاه بلخ بدست یک تورانی به نام توربراتور کشته شد.( پورداوود: ۷۳)
فحوای کلام شاهنامه فردوسی دلالت بر مرگ توأم با خشونت زرتشت، در هنگام حملهٔ ارجاسب به بلخ، در این شهر میکند: (پورداوود: ۷۳)
از آنجـا بــه بلـخ آمــد سپــاه جهان شد ز تاراج و کشتن سیاه
نهــادنـد سـر سـوی آتـشکـده بـر آن کــاخ و ایــوان زرآژده
همه زند و اّستا همـی سـوختنـد چه پر مایه تر بود بر تـوختنـد
ورا هیـربـد بـود هشتــاد مــرد زبانشان ز یزدان پر از یاد کرد
همـه پیـش آتـش بـکشتندشـان ره بنـدگی بسر نـوشنـدشـان
ز خونشان بمرد آتش زردهشت ندانم چرا هیربـد را بکشـت
زرتشت در هنگام یورش ناگهانی قبایل تور در بلخ به دست یک تورانی کشته شد. (پورداوود: ۷۴۳) در کتابهای پهلوی نام قاتل وی توربرادروش یادشدهاست. (پورداوود: ۱۳۷)
۲-۲-۳. از تولد تا برانگیخته شدن زرتشت به پیامبری یا رسالت زرتشت
روایات چنین است که از هفت سالگی تا پانزده سالگی، زرتشت نزد پارسای بزرگ زمان به نام برزین به فراگرفتن اصول دین و روش کشاورزی و درمان بخشی و شفا ی بیماران پرداخت . چون پس از تحصیل علم و دانش نزد قوم خود وارد شد، در جرگه مردان بالغ او را پذیرفتند و کمر آویزی را که نشان این مقام بود به کمرش بستند.سالی نگذشت که تورانیان به ایران زمین تاختند . زرتشت جوان نیز برای دفاع از میهن، جنگ افزار برگرفت و به نبرد رفت. در این جنگ ها اثرات نامیمون آن را دید و از صف جنگاوران خارج شد و به درمان زخم دیدگان پرداخت. جنگ پایان یافت ،اما آثار بد آن باقی ماند. زرتشت پس از مدتی دوری از زادگاه و کسانش ،در حالی که هسته اساسی تفکر و اندیشه اش نقش می یافت ،به میان خانواده بازگشت،بیشتر متفکر بود و تلاش می کرد تا راهی شایسته برای زندگی آدمیان پیدا نمایدکه به توصیه پدر ازدواج کرد ، اما اندیشه اش به اموری بس بزرگ تر و انسانی تر مشغول بود. اندیشه اش آن بود تا راهی بیابد که رنج را تخفیف دهد. مردمان را به جای انهدام و ویرانی، به سازندگی و آبادانی ترغیب سازد. زشتی را فرو افکند و نیکی را رایج کند. نیرویی وی را بر می انگیخت و شوق تفکر برای اصلاح امور داشت. خان و مان را رها کرد و در کوه برای تفکر انزوا گزید. عزم کرد تا آن قدر در آن جا به تفکر پردازد تا راه رستگاری و نجات را بیابد. در این هنگام بیست سال داشت و مدت ده سال به تفکر پرداخت. جز غذایی اندک صرف نمی کرد، کمتر می خوابید و بیشتر می اندیشید. خوراکش پنیر بود و میوه ها و ساقه های نباتی. روزی هنگامی که بر فراز کوه به آسمان نظر دوخته بود، ناگهان به حقیقت آگاهی یافت و جانش آکنده از شادی شد. او دریافت که همان سان که زمان از روز و شب و تاریکی و روشنایی آمیخته شده، در گیتی نیز، هم چنین بدی هست و خوبی وجود دارد. زرتشت دریافت که بر جهان دو نیرو حکومت می کنند، که یکی خیر و دیگری شر است. او اندیشه ، منش و روش مقدس و نیک را سپنتامینو و اندیشه ،منش و روش بد را انگره مینو (اهریمن) نامید. و می اندیشید که چرا این دو نیرو در جهان پدید آمده اند و مردمان چه باید پیشه سازند تا از زشتی برهند، و رستگاری چیست؟ زمان های بسیار نیز به این اندیشه بود و دریافت هایی بسیار می کرد. سرانجام زمان دعوت فرا رسید و از کوه به زیر آمد و میان مردم رفت.
الف) معجزات زرتشت
معجزات قبل اززاده شدن زرتشت:
۱- سه روزمانده به زایش زرتشت ده راگ مانند خورشید روشن بود.
۲- به طور معجزه آسایی سه عنصر تشکیل دهنده زرتشت(فره، روان وتن) از شرارت های دیوان و اهریمن نجات پیدا می کنند و بازبه شکل خارق العاده ای این عناصر به هم می پیوندند.
۳- خبر زایش زرتشت و پیامبری او ازجم و فریدون و مردم فرزانه بسیار اعلام شده بود.
معجزات زرتشت بعد از زاده شدن:
۱- هنگام زادن زرتشت بخندید.
۲- پورشسپ یکی از جادوگران را برای دیدن زرتشت و تولد معجزه آمیزش به خانه آورد آن جادوگر از دیدن زرتشت ناراحت شد خواست سر نرم او را با دست بفشارد که بر اثر معجزه دست جادوگر خشک شد.
۳- برای نابودی زرتشت جادوگران هیزم فراوان گرد آوردند و آتش روشن کردند تا زرتشت را در آتش بسوزانند اما آتش در هیزم نگرفت و بنابر زادسپرم آتش او را نسوخت.
۴- جادوگران زرتشت را برای نابودی در جلوی گله گاوان و اسبان انداختند اما به طور معجزه آسایی نجات یافت و برای بار چهارم او را به لانه ماده گرگی که بچه های او کشته شده بود ند نهادند تا زرتشت را بدرد اما به خواست ایزدان پوزه گرگ خشک شد.
۵- عبور زرتشت به همراه مردان و زنان، پیر و جوان کودکان ،از رودخانه ای پرآب، بی آن که پلی در میان باشد این معجزه در سنین ۱۵تا۳۰سالگی او رخ داده است.
۱۰۰%
درصد ستونی
۱۰۰%
۱۰۰%
۱۰۰%
۱۰۰%
V
Sig
df
X2
۰.۴۱
۰.۰۰۰
۶
۵۲.۳۳۴
قضاوت آماری:
از آنجا که خی دو برابر ۵۲.۳۳۴ و درجه آزادی برابر با ۶ میباشد با توجه به اینکه سطح معناداری محاسبه شده کمتر از ۰.۰۱ است (sig=0.000) لذا با ۹۹% اطمینان و۱% خطا بین دو متغیر محتوای تبلیغات و ارزشهای فرهنگی بیگانه رابطه معناداری وجود دارد. همچنین شدت این رابطه با توجه به وی کرامر۰.۴۱ است که شدت متوسطی است. بنابر این فرضیه اول تائید می شود.
تجزیه و تحلیل:
از مجموع ۶۲ آگهی با موضوع مواد خوراکی، پوشاک و لوازم آرایشی، بیشترین میزان یعنی ۵۸.۱% دارای ارزش مصرفگرایی بوده اند. این مسأله نشان میدهد که تبلیغاتگرانِ اینگونه کالاها برای کسب سود در پی ترغیب مخاطب برای خرید و مصرف هرچه بیشتر این کالاها هستند. صاحبان تبلیغات از این خصوصیت که این کالاها جزو کالاهای کمدوام هستند، استفاده نموده و بر آن تأکید کرده اند و در تبلیغات خود مخاطب را بیشتر از سایر تبلیغات به مصرفگرایی سوق داده و درواقع ضد ارزش صرفهجویی عمل کرده اند.
پس از مواد خوراکی و پوشاک، بیشترین میزانِ تبلیغ بانک، بیمه و پروژه های ساختمانی با ۵۰% دارای ارزش گرایش به مادیات و مصرفگرایی بوده است که مؤید این معناست که اینگونه مؤسسات با تبلیغات خود مردم را بیش از سایر تبلیغات به مادیگرایی، شانس و اقبالگرایی و پولپرستی تشویق می کنند .
همچنین از مجموع ۴۷ تبلیغ با موضوع لوازم خانگی و الکترونی بیشترین ارزش تبلیغشده با ۷۸.۸%، ارزش تجملگرایی و مدپرستی است که ارزش غالب در تبلیغات لوازم الکترونی و خانگی محسوب می شود. این نوع تبلیغات که شامل تبلیغ مبلهای سلطنتی، ماکروفر، یخچال سایدبایساید، گوشی موبایل، تبلت و… می شود بیشترین تجملگرایی و مدپرستی را در جامعه ترویج می دهند. این نوع کالاها از کالاهای بادوام غیرضروری محسوب شده که بود و نبود آنها تأثیر چندانی بر زندگی افراد جامعه ندارند و بیشترین مدپرستی را ترویج می کنند.
در تبلیغات مکانهای تفریحی ارزش غالب با ۴۵%، ارزش مصرفگرایی و گرایش به مادیات بوده است، پس نشان میدهد که در تبلیغ مکانهای تفریحی اعم از رستوران، غذاخوری، شهربازی و… بر مصرف بیشتر تأکید شده است، ارزش لذتگرایی نیز با ۳۰% بر ارزش تجملگرایی در این نوع تبلیغات پیشی گرفته است. است. اینگونه تبلیغات به میزان ۲۵% ارزش تجملگرایی را ترویج و مردم را به رستورانهای بسیار لوکس، هتلهای مجلل و… دعوت کرده اند.
همچنین بیشترین ارزش لذتگرایی و رفاه طلبی نیز به میزان ۵۶.۳% در تبلیغ کالاهای خوراکی، پوشاک و لوازم آرایشی دیده شده است. این مطلب نشان میدهد که صاحبان این نوع تبلیغات ارزش لذتبخش بودن را بر خاصیتداشتن ماده غذایی، دوام و قوام داشتن پوشاک و بهطورکل کیفیت کالا مرجح دانسته و با تأکید بر آن سعی بر ترغیب مخاطب به خرید آن کالا دارند.
لازم به ذکر است که چون تعداد خانههای دارای فراوانی مورد انتظار کمتر از ۵ در جدول، بیش از ۲۵% بود برخی از مقولهها به شرح زیر ادغام گردید:
متغیر موادخوراکی و لوازم آرایشی با متغیر پوشاک (از جهت کمدوام بودن هردو) ادغام گردید. همچنین متغیرهای لوازم خانگی و لوازم الکترونی (از جهت بادوام بودنشان) در هم ادغام شد. متغیرهای ادغام شده دیگر متغیر بانک و بیمه و پروژه های ساختمانی هستند که از لحاظ تشویق به سرمایه گذاری شبیه به یکدیگر بوده و در هم ادغام گردید.
فرضیه۲: به نظر میرسد بین نوع کالای تبلیغشده با ارزشهای فرهنگی بیگانه در تبلیغات رابطه معناداری وجود دارد.
جدول شماره ۴-۲-۲- جدول بررسی معناداری رابطه بین نوع کالای تبلیغشده و ارزشهای فرهنگی بیگانه
نوع کالای تبلیغشده
ارزشهای فرهنگی بیگانه
مصرفگرایی و گرایش به مادیات
تجملگرایی و مدپرستی
لذتگرایی
و رفاه طلبی
جمع
ج- از همه منابعی که در دسترس دارم استفاده می کنم.
۸) وقتی که در گروهی برای حل یک مسئله کار می کنید اعضای گروه چگونه از نظرهای مبتکرانه شما استقبال می کنند؟
الف- به ندرت از نظرات مبتکرانه من استقبال می کنند.
ب- گاهی از نظرات مبتکرانه من استقبال می کنند.
ج- اغلب از نظرات مبتکرانه من استقبال می کنند.
۹) وقتی با مشکلی غیر عادی مواجه می شوید معمولا آن را چگونه رفع می کنید؟
الف- اغلب از کسی کمک می گیرم.
ب- قبل از اینکه از کسی کمک بگیرم مدت کوتاهی تلاش می کنم تا خودم آن را حل کنم.
ج- مدتی بسیار طولانی تلاش می کنم تا خودم آن را حل کنم.
۱۰) آیا به نظر دیگران شما سوالات مشکلی طرح می کنید؟
الف- خیر اینطور فکر نمی کنند.
ب- گاهی اینطور فکر می کنند.
ج-اغلب اینطور فکر می کنند.
۱۱) آیا معمولا دوست دارید به کارهای تازه دست بزنید؟
الف- معمولا به کارهای تازه دست نمی زنم.
ب- گاهی به کارهای تازه دست می زنم.
ج- اغلب به کارهای تازه دست می زنم.
۱۲) وقتی با مسئله پیچیده ای رو به رو می شوید چه می کنید؟
الف- سعی می کنم خود را درگیر حل آن نکنم.
ب- ممکن است زمان کوتاهی برای حل آن تلاش کنم.
ج- زمانی بسیار طولانی برای حل آن تلاش می کنم.
۱۳) آیا از تجارب تازه لذت می برید؟
الف- از تجارب تازه لذت نمی برم.
ب- گاهی از تجارب تازه لذت می برم.
ج- از تجارب تازه لذت می برم.
۱۴) وقتی در موقعیتی قرار می گیرید که از عهده آن بر نمی آیید چقدر به دیگران متوسل می شوید؟
الف- اغلب به دیگران متوسل می شوم.
ب- گاهی به دیگران متوسل می شوم.
ج- معمولا ترجیح می دهم به خودم متکی باشم.
۱۵) به آنچه مستقلا انجام می دهید چه قدر اطمینان دارید؟
الف- به آنچه خودم مستقلا انجام می دهم اطمینان زیادی ندارم.
ب- به آنچه خودم مستقلا انجام می دهم تا حدودی اطمینان دارم.
ج- به آنچه خودم مستقلا انجام می دهم اطمینان زیادی دارم.
۱۶) آیا از انجام آزمایش های علمی لذت می برید؟
الف- از انجام آزمایش لذت نمی برم.
ب- از انجام آزمایش تا حدودی لذت می برم.
ج- از انجام آزمایش خیلی لذت می برم.
۱۷) آیا هر گز به رویا فرو می روید؟
الف- خیر من به رویا فرو نمی روم.
ب- گاهی اگر وقت داشته باشم به رویا فرو می روم.
ج- اغلب اگر وقت داشته باشم به رویا فرو می روم.
۱۸) در بیان مطالب خود به چه سهولتی از کلمات استفاده می کنید؟
الف- معمولا اشکال دارم.
ب- گاهی اشکال دارم.
ج- به ندرت اشکال دارم.
۱۹) بیان شما تا چه اندازه خوب است؟
الف- مطالبم را به خوبی بیان نمی کنم.
ب- گاهی مطالبم را به خوبی بیان می کنم.
ج- اغلب مطالبم را به خوبی بیان می کنم.
۲۰) نوشتن شما تا چه اندازه خوب است؟
الف- در نوشتن نظراتم اشکال دارم.
ب- شاید بتوانم نظراتم را بنویسم.
ج- کاملا می توانم نظراتم را بنویسم.
۲۱) اگر عده ای از افراد به نحوی غیر منتظره از شما بخواهند که بیش از پنج دقیقه درباره موضوعی صحبت کنید تا چه اندازه از عهده این کار برخواهید آمد؟
الف- از عهده اش برنخواهم آمد زیرا برای آن آمادگی نداشته ام.
ب- نهایت سعی خود را خواهم کرد که از عهده آن برایم.
ج- به خوبی از عهده آن برخواهم آمد.