ایده یابان نواندیش - مجله‌ اینترنتی آموزشی علمی

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
پژوهش های کارشناسی ارشد درباره بدحجابی و مسائل مربوط به پوشش وآرایش و ظاهر ...
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

خوردگانی که دست به کردار زشت زنند، گرفتار بدبختی و نیستی خواهند شد و سرانجامشان خروش و فریاد و ناله است.[۱۲]
بند دوم:پـوشش و حجـاب در آییـن یهـود
همه مورخان، از حجاب سخت زنان یهودی سخن گفته‏اند[۱۳]. ویل دورانت می‏گوید: گفت‏وگوی علنی میان ذکور و اِناث، حتّی بین زن و شوهر از طرف فقهای دین ممنوع گردیده بود. .دختران را به مدرسه نمی‏فرستادند و در مورد آنها کسب اندکی علم را به ویژه چیز خطرناکی می‏شمردند. با این همه، تدریس خصوصی برای اِناث مجاز بود.[۱۴] نپوشاندن موی سر خلافی بود که مرتکب آن را مستوجب طلاق می‏ساخت.[۱۵] زندگی جنسی آنان، علی‏رغمِ تعدد زوجات، به طرز شایان توجّه ، منزّه از خطایا بود. زنان آنان، دوشیزگانی محجوب، همسرانی کوشا، مادرانی پُرزا و امین بودند و از آن‏جا که زود وصلت می‏کردند، فحشا به حدّاقل تخفیف پیدا می‏کرد.[۱۶]
پایان نامه - مقاله - پروژه
بدون تردید مبنای حجاب در شریعت یهود، آیات تورات بود که بر حجاب تأکید می‏نمود. کاربرد واژه «چادُر» و «برقع» که به معنای روپوش صورت است، در آن آیات، کیفیت پوشش زنان یهودی را نشان می‏دهد. تورات تشبه مرد و زن به یکدیگر را نهی نموده، می‏گوید:متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد؛ زیرا هرکه این را کند، مکروه «یَهْوَه» خدای تو ست.[۱۷] بی‏حجابی سبب نزول عذاب معرفی شده است؛
در کتاب مقدس، وجوب پوشاندن موی سر لزوم پرهیز از زنان فریبکار و بیگانه‏، نهی از لمس و تماس و واژه چادر نقاب و برقع‏ آمده است؛ به عنوان نمونه در مورد عروس یهودا می‏خوانیم: پس رخت بیوکی را از خویشتن بیرون کرده، برقعی به رو کشیده و خود را در چادری پوشید و به دروازه عینایم که در راه تمنه است، بنشست.[۱۸]
در «تلمود» اصلی‏ترین کتاب فقهی که به گفته ویل‏دورانت، اساس تعلیم و تربیت یهود[۱۹] است، نیز بر لزوم پوشاندن سر از نامحرمان، لزوم سکوت زن و پرهیز از هرگونه آرایش برای سایر مردها، پرهیز از نگاه زن به مردان بیگانه، اجتناب ازنگاه مرد به زنان نامحرم‏و لزوم پرهیز از هر امر تحریک‏آمیز،[۲۰] تأکید شده است.
رعایت عفت و حجاب توسط زنان انبیاء و بزرگان بنی‌اسرائیل در تورات کنونی و تلمود کاملاً مشهود است؛ بطوری که عدم رعایت عفت را یکی از علل نزول عذاب الهی بر بنی‌اسرائیل دانسته‌اند.
همان طور که در بررسی این بخش ملاحظه نمودید، قانون سخت حجاب زنان یهودی به اعتراف مورخین غیر قابل انکار است. تورات تشبه مرد و زن به یکدیگر را نهی نموده، می‏گوید:متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد؛ زیرا هر که این را کند، مکروه «یَهْوَه» خدای تو ست.[۲۱] بی‏حجابی سبب نزول عذاب معرفی شده است. طبق قوانین یهودی، عدم رعایت عفت عمومی دارای مجازات بوده و حجاب از ضروریات زندگی زنان خصوصاً متأهل است.
بند سوم:پـوشش و حجـاب در آییـن مسیحیـت
در آیین مسیحیت پوشش اهمیت زیادی داشته و زنان معتقد به حضرت مسیح (ع) می کوشیدند مانند حضرت مریم (س) موی خود را بپوشانند و با حجاب وارد جامعه شوند . نقاشان مسیحی ، به خصوص نقاشان قدیمی تر ، تصویر حضرت مریم (س) را با پوشش و حجاب کامل می کشیدند . هم چنین از گذشته تا زمان حاضر زنان راهبه و قدیس یکی از کامل ترین حجاب ها را انتخاب کرده اند . این امر نشان می دهد که از نظر آنان ، داشتن حجاب ، به دینداری نزدیک تر و در پیشگاه خدا پسندیده تر است.
مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب را تغییر نداد، بلکه قوانین شدید آن را استمرار بخشید و در برخی موارد، قدم را فراتر نهاد و با سخت‏گیری بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخت؛ زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج امری مقدس محسوب می‏شد و طبق نوشته ویل دورانت، در سن بیست سالگی اجباری بود؛[۲۲] اما از دیدگاه مسیحیت قرون اوّلیه، تجرّد، مقدس شمرده می‏شد.[۲۳] بنابر این مسیحیت، برای از بین بردن زمینه هرگونه تحریک و تهییج، زنان را به صورت شدیدتری به رعایت کامل پوشش و دوری از هر گونه آرایش و تزیین فراخواند. برابر متون تاریخی، چادر و روبند، برای همگان - حتّی برای خاتون‏های اشراف - ضروری بود و در اعیاد نیز کسی آن را کنار نمی‏گذاشت؛ بلکه با طلا و نقره و پارچه‏های زربفت آن را تزیین می‏نمودند و حتّی برای تفریح نیز با حجب و حیای کامل در مجالس انس و یا گردش‏هایی دور از چشم نامحرمان، شرکت می‏جستند.
انجیل در موارد فراوان، بر وجوب حجاب و پوشش تأکید و پیروانش را به تنزّه از اِعمال شهوت و عفاف فراخوانده است؛ در انجیل می‏خوانیم: همچنین زنان پیر در سیرت متقی باشند و نه غیبت‏گو و نه بنده شراب زیاده، بلکه معلمات تعلیم نیکو تا زنان جوان را خِرَد بیاموزند که شوهر دوست و فرزند دوست باشند و خرداندیش و عفیفه و خانه‏نشین و نیکو و مطیع شوهران خود که مبادا کلام خدا متهم شود[۲۴]
همچنین ای زنان، و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متجلّی شدن به طلا و پوشیدن لباس بلکه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسد، روح حلیم و آرام که نزد خدا گرانبهاست زیرا بدین گونه زنان مقدسه در سابق نیز که متوکل به خدا بودند، خویشتن را زینت می‏نمودند.[۲۵]
دستورات دینی پاپ‏ها و کاردینال‏های مسیحی که بر اساس آن پوشاندن صورت الزامی و تزیین موی سر و آرایش آن و تنظیم آنها در آیینه و سوراخ نمودن گوش‏ها و آویختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قیمتی، رنگ نمودن مو و تغییر صورت ظاهری ممنوع بود، شدت بیشتری رانشان می‏دهد.[۲۶]
در مسیحیت همانند ادیان زرتشت و یهود، حجاب امری معمول و موردتاییداست.مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب را تغییر نداد بلکه از آن قدم فراتر نهاد. زیرادرشریعت یهود تشکیل خانواده و ازدواج امری مقدس محسوب می‌شد اما در مسیحیت تجرد مقدس شمرده شد و لذا برای از بین بردن زمینه تحریک و تهییج جنسی، زنان به رعایت عفت کامل و دوری از هرگونه آرایش به صورت شدیدتری فرا خوانده شده‌اند.
مسیحیت با دستور تجرد و زندگی رهبانی ،بر لزوم حجاب پوششی و رعایت عفت تاکید فراوان دارد.و نه تنها پوشاندن صورت را الزامی کرد بلکه تزیین موی سر و آرایش آن و تنظیم آنها در آیینه و سوراخ نمودن گوش‏ها و آویختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قیمتی، رنگ نمودن مو و تغییر صورت ظاهری را نیز ممنوع کرد.
گفتار سوم:حجاب وپوشش زن در ایران باستان
بند اول:فـرهنـگ و لبـاس ایـران باستـان در گـذر تاریـخ
برخی مدعی شده اند: «ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب در قلمرو اسلام شد» و معتقدند که «حجاب رایج میان مسلمانان عادتی است که از ایرانیان، پس از مسلمان شدنشان به سایر مسلمانان سرایت کرد». برخی دیگر نیزگفته اند:«حجاب ازملل غیرمسلمان روم و ایران به جهان اسلام واردشده است.»
تاریخ لباس و پوشاک از شاخه های شناخت فرهنگ ادوار گذشته هر تمدنی است. مردان ایرانی در تمامی ادواری که نشانه هایی از پوشش آنها در دست داریم، نیز حجاب در معنای مخالف برهنگی را داشتند و اصولاً برهنگی در فرهنگ ایرانی امری مذموم به شمار می رفته است. شاید این مفهوم را هنگام مقایسه با تمدنهای همزمان با تمدن ایرانی بهتر درک کنیم. بررسی پوشش مردان و زنان ایرانی نه تنها ما را با ظاهر افرادی که در گذشته زندگی می کردند، آشنا می کند، بلکه شناخت بسیاری از مسایل مانند انواع بافته های نساجی نوع و طرح آنها و خیلی موارد دیگر را به ما می دهد. ایرانیان از عهد کهن تا چندی پیش درباره لباس پوشیدن تغییر نگرش اساسی نداشته اند، اگر چه در گذر زمان سعی کرده اند شیوه لباس پوشیدن را متناسب با شرایط متغیر زمانه خود هماهنگ سازند، ولی در مجموع متفاوت تر از ساکنان کشورهای اروپایی بوده اند. سنگ نگاره های به جا مانده از عهد باستان هم نشان می دهد که جوامع شرقی از جمله ایران و مناطق دیگر همچون تمدن «تدمر» در سوریه علی رغم تأثیرپذیری از معماری یونانی و رومی، باز هم حال و هوای شرقی خود را حفظ کرده اند که این در سنگ نگاره ها و پیکرهای تقریباً پوشیده از لباس به یادگار مانده از آن دوران خود را نشان می دهد. تاریخ لباس بخشی از تاریخ تمدن است که در آن تحولات شکل و فرم لباس از قدیمی ترین ایام تا زمان خاصی مورد بررسی و مطالعه و تحقیق قرار می گیرد و با تغییر این نوع پوشاک رفتارهای فرهنگی و اجتماعی آن جامعه نیز دستخوش تغییر و تحول می گردد. در هر جامعه مطالعه این بخش از تاریخ رازهای نهفته ای در مورد مردم آن دوران را برای ما روشن می سازد.
یکی از نکات جالب توجه در تمام نگاره های باستانی که می تواند موید اعتقاد ایرانیان باستان به بحث پوشش وحفظ عفاف بوده اند این است که در هیچ نگاره ی انسان که از دوره هخامنشیان به جا مانده برهنه ای دیده نمی شود و اصولاً برهنگی از دیدگاه هخامنشیان بسیار زشت و قبیح بوده است. پروفسور گزن فون در کتاب «از زبان داریوش» در این باره می گوید: کوروش این لباس را از مادها گرفته و تمام کارکنانش را متقاعد کرده تا آن را بر تن کنند وظاهراً معتقد بوده که این لباس نقص بدن اشخاص را می پوشاند و آدمی را زیبا و بالابلند نشان می دهد. .[۲۷]
بنددوم:پـوشش زن در ایـران باستـان
پوشش زن و مرد ایرانی ازجمله مسایلی است که از دوران باستان دارای اهمیت بوده است و از ابتدای تاریخ باستانی این کشور تا کنون دست خوش تحولات عمیق نشده و مفهوم آن در فرهنگ ایرانی حفظ شده است.یافته های باستان شناسی نشان می دهد که ایرانیان از ابتدا به نوع لباس و پوشش خود توجه خاصی نشان می دادند، بطوری که تعلق افراد به هر طبقه اجتماعی خاص با تغییر در نوع، جنس، رنگ و مرغوبیت لباس مشخص می شده است. برخی پوشاک ایرانیان را در ادامه لباس بابلیان و آشوریان می دانند. با این تفاوت که دارای اشکال گوناگون و قابل توجه بود.که از پشم ، کتان وابریشم تهیه می شد.دامن این لباس در جلو شکم ،یا در پهلوها، چین می خورد.وبه شکل پیله های منظم در می آمد.در زیر این لباس پیراهن ،شلوار زیر و جوراب می پوشیدند.رنگهای قرمز،زرد،آبی تیره از محبوبیت بیشتری برخوردار بودند. بنفش، آبی و سفید از رنگهای سلطنتی به شمار مرفت. وقهوهای ویژه سوگواری بود.کفش را از چرم نرم،به رنگ زرد و به شکل پا می ساختند،که تا مچ پا را می پوشاند وبه وسیله دکمه و تسمه هایی که روی آن نصب شده بود،بسته می شد.[۲۸]
در ۱۳۵۰ قبل از میلاد به شهادت آثاری که از تمدن ایلامی به دست آمده، ایرانیان «لباس کامل» به تن می کرده اند. پوشش برای آنکه به عنوان یک نیاز بنیادین مادی برای بشر به حساب می آید، عاملی برای نمایش اعتقاد و شخصیت افراد تلقی می‌شود و به نوعی پرچم وجودی انسان است. انسانها به وسیله نوع پوشش بخشی از هویت خود را عرضه می کنند و تاریخ ۲۵۰۰ ساله ایران در هیچ کجای خود زنان را باظاهری برهنه یا نیمه عریان ندیده است، مگر آنجا که دستان بیگانگان تلاش نموده این ملت را از تمدن و فرهنگش جدا کند.
در مورد پوشش زنان ایران باستان ،مطالب زیادی درتاریخ وجود دارد . ویل دورانت درباره پوشش زنان ایران باستان واین که حجاب بسیار سختی دربین آنان رایج بوده است، می گوید : « زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز درتخت روان روپوش دارازخانه بیرون بیایند. هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان آمیزش ( اختلاط) کنند. زنان شوهردارحق نداشتند هیچ مردی را ،ولو پدر یا برادرشان باشد، ببینند. در نقش هایی که درایران باستان برجای مانده ، هیچ صورت زن دیده نمی شود و نامی از ایشان به نظر نمی رسد».[۲۹] یافته های پژوهشی نشان می دهد که زنان ایران زمین از زمان مادها (که نخستین ساکنان آریایی ایران زمین بوده اند) حجاب کاملی شامل پیراهن بلندچین دار و شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند روی لباس ها، داشته اند. این حجاب در دوران سلسله های مختلف پارس ها نیز معمول بوده است. در زمان زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بوده اند.
برابر متون تاریخی، در همه آن زمان ها پوشاندن موی سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر رایج بوده است و زنان با آزادی در محیط بیرون خانه رفت و آمد می کردند و هم پای مردان به کار می پرداختند. و این امور با حجاب کامل و پرهیز شدید از اختلاط های فساد برانگیز همراه بوده است.
نصوصی که بیانگر حجاب زنان ایران باستان است، نشان می دهد که زنان دردوره های مختلفی چون دوره مادها، پارسی ها (هخامنشیان)، اشکانیان و سامانیان دارای حجاب وپوشش بوده اند، درکتاب « پوشاک باستانی ایرانیان » آمده : « اصلی که باید درنظر داشت ، این است که طبق نقوش برجسته و مجسمه های ماقبل میلاد، پوشاک زنان آن دوره ( مادها ) ازلحاظ شکل ( باکمی تفاوت ) با پوشاک مردان یکسان است».[۳۰]
در فرشی که از پازیریک سیبری بدست آمده و مربوط به عصر هخامنشی است مردان پارسی بر روی موهای پرپشت و مجعد خود کلاه ترکدار نمدی گذاشته اند و زنان به تصویر درآمده، لباس پرچین و کفشهای مردان ماد و پارس را پوشیده اند و چادر کوتاه و نازک نیمگرد بر سر دارند. با این اوصاف بانوان دربار هخامنشی هنگام تردد در خـارج از کاخ و خانـه هـای خـود بر تخت روانهایی که با پرده پوشیده می شد، می نشستند.
لباس زنان اشکانی پیراهنی بلند تا روی زمین ، گشاد ، پرچین ، آستین دار و یقه راست بوده است . پیراهن دیگری داشته اند که روی اولی می پوشیدند وقد این یکی نسبت به اولی کوتاه و ضمنا یقه باز بوده است . روی این دو پیراهن چادری سرمی کردند . [۳۱]
زنان اشراف و دربار ساسانی همچون اعصار گذشته در پرده و حجاب زندگی می کردند و زنان فرودست که در مسائل اقتصادی نقش داشتند پیش از سلطنت خسرو پرویز ملزم به رعایت حجاب نبودند.
زنان دراین دوره که احکام دینی زرتشتیان درکشور اعمال می شده است ، همچنان دارای حجاب کامل بودند . درمورد پوشاک زنان چنین آمده است : « چادر که از دوره های پیش مورد استفاده بانوان ایران بوده است ، دراین دوره نیز به صورت مختلف مورد استعمال داشته است . » [۳۲]
حجاب زنان در این دوره چنان اهمیتی داشت که « حتی لباس هنرپیشگان زن، مانند لباس های بلند سایر بانوان ، تا پشت پاکشیده شده است .» [۳۳]
پوشش در هر جامعه ای منبعث از مجموعه رفتارها و منش رایج همان جامعه است که اگر در جامعه الگوهایی برای پوشش مطرح شده و مقبولیت قومی پیدا کند، می توان آن را فرهنگ و پوشش آن جامعه دانست. در ایران باستان، چادر قبل از حضور دین مبین اسلام بعنوان مقوله ای «ملی» مطرح بوده است و پس از اسلام نیز از آنجا که مبانی فقهی و احکام اسلامی بر پایه فطرت و ارزش های والای بشری بنا نهاده شده است با مهر تایید زدن بر حجاب ایرانی موجب تقویت و اعتلای فرهنگ حجاب که اکنون مترادف با پوشش اسلامی است، شده است.
مبحث دوم:حجاب در جامعه ایران امروز وتاثیر برخوردبا فرهنگ بیگانه
اثرگذاری اصول و ارزشهای اسلامی را بر الگوی پوشش زنان ایرانی نمی توان نادیده گرفت. پایبندی زنان ایرانی به باورهای دینی و اصول ارزشی اسلام موجب شده است در کنار سلایق فردی، هنجارها و خواستهای عرفی و عوامل تجاری از جمله تبلیغات، قیمت، مد و …، تعالیم دینی بیشترین تأثیر را بر فرهنگ مصرف پوشاک زنان داشته باشد. عوامل تجاری در یک فرایند مقطعی و محدود می توانند بر الگوی مصرف تأثیر گذار باشند اما هیچگاه همانند انگیزه های ناشی از باورهای اصیل دینی نمی توانند پایدار باشند. البته علاوه بر الگوی پوششی اسلام برای زنان، عوامل متعدد دیگری نیز بر فرهنگ مصرفی پوشاک زنان تأثیر داشته است که از آن جمله به عوامل جغرافیائی، اقلیمی، فرهنگ، آداب و رسوم، برهه تاریخی و زمانی، موقعیت اجتماعی و جایگاه طبقاتی افراد، شرایط اقتصادی، شرایط سنی و جنسی افراد، سیاست و تکنولوژی می توان اشاره کرد.
گفتاراول:پدیده تجددوبرخوردفرهنگسنتی ایران بامفاهیم برگرفته ازفرهنگ غرب
با پشتوانه اسلامی- ایرانی گمان می رفت که مسائل زنان در بسیاری از حوزه های اجتماعی و فرهنگی حل شده باشد. اما به اذعان بسیاری از کارشناسان مسئله پوشش، یکی از مسائل بزرگ جامعه ما محسوب شد و بدحجابی معضلی شد که نه فقط جامعه زنان بلکه کل جامعه و حتی جامعه مردان را نیز به خود مشغول داشته و آسیب های ناشی از پوشش نامناسب، گریبان گیر این قشر از جامعه نیز شده است.
در اینجا به زمینه های نفوذ وتاثیر فرهنگ بیگانه برپوشش وحجاب اسلامی_ایرانی در چنددوره اخیرحکومت در ایران می پردازیم وشکل گیری پدیده تجدد رامورد بررسی قرار می دهیم.
بند اول:زن در دوره صفـوی[۳۴]
عصر صفویه، زمینه‌سازِ نفوذِ فرهنگیِ اروپا به دلیلِ اوجِ رونقِ نساجی است و تغییرات اندک لباس در این دورهِ و بعدها در دوره قاجار و اوج آن در عصرِ رضاشاهی، نشأت گرفته از همین امر است.
نیاز به بازسازیِ ارتش ایران، به دلیلِ حملهِ عثمانی از شمال غربی، پرتقالی‌ها از جنوب و بسته‌شدن راه تجاری ایران به اروپا، شاهان صفوی را ترغیب ساخت تا برای تقویتِ قوایِ نظامی، جنگ افزارهای اروپایی را در مقابل اعطایِ امتیازات و معافیت‌های تجاری وارد ایران کنند؛ به عبارتی بازسازیِ ارتش ایران، اولین دریچه ورود اروپاییان، به خصوص فرهنگ پوشش شان به جامعه ایرانی است.
بنددوم:پـوشش زنـان در دوره شاه عبـاس اول
«فدت آفانوس کاتوف» تاجر روسی است که در سالهای ۱۶۲۳ و ۱۶۲۴، دوره سلطنت شاه عباس اول، به فرمان تزار روسیه راهی سرزمین پهناور ایران میشود تا گزارشی کامل از مسیر بازرگانی ایران را ترسیم کند. دراین گزارش «کاتوف» علاوه بر شرح راه ها، پلها، رودخانه ها و ساختار شهر به آداب و رسوم و گهگاه نیز به پوشش مردم پرداخته است.
در زیر نمونه ای از یادداشت او پیرامون پوشش زنان آمده است:
زنان دربیرون ازخانه خود رابه متقال نازکی میپیچندکه چشم و صورت آنها پیدا نیست. آنها جورابهای ساق بلند ماهوتی رنگ و کفش بر پا دارند ولی برخی از زنان جورابهای ساق بلند مخملی میپوشند.
تمام زنان و دختران شلوار به پا میکنند. گیسوان بلند خود را که گاه تا کمر و قوزک پا میرسد به بافت دو تایی، سه تایی و چهار تایی میپیچند و با موهای مصنوعی که به گیسوان خود میبافند و بدین شکل آرایش میدهند. عده ای از زنها به سوراخهای بینی خود حلقه های طلایی با مروارید و سنگهای گرانقیمتی میبندند. لباس روی آنها از کافتن (لباس روی با آستنیهای بلند) تنگ و پیراهن بدون گلدوزی است و مرواریدهایی که به نخ پیچیده اند دور گردن می اندازند و یا به پیشانی می بندند.
بندسوم:حجـاب در دوره قاجـار[۳۵]
در عصر قاجار، شیوه‌ی پوشش زنان در محیط خانه و بیرون از آن، متفاوت بود. نوع پوشش آنان را در درون خانه از لحاظ تاریخی می‌توان به سه دوره تقسیم کرد:
دوره‌ی اول، از ابتدای دوران قاجار تا مسافرت «ناصرالدین‌شاه» به فرنگ.

نظر دهید »
دانلود مطالب پایان نامه ها در مورد ارتباط فرایند مدیریت دانش و فشار روانی کارکنان بانک ...
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

طبق نظر نوناکا (۱۹۹۴) همه دانش‏ها بر اساس پیچیدگی‎شان می‏توانند به محدوده‎ای از عیان تا نهان طبقه‏بندی شوند. این طبقه‏بندی مبتنی بر نگرش پولانی (۱۹۶۲) در خصوص دانش است. نوناکا این دو نوع دانش را به این صورت معرفی می‏کند:
دانش آشکار[۱۶]: دانش عیان دانشی است که به زبان رسمی بیان شده و به سادگی در میان افراد منتقل می‎شود. نوناکا معتقد است که این نوع دانش مستقل از کارکنان بوده و در سیستم‏های اطلاعات کامپیوتری، کتاب‏ها، مستندات سازمانی و نظایر اینها وجود دارد. دانش صریح، دارای قابلیت کدگذاری و بیان از طریق گویش است. علوم دانشگاهی مثلا بارز این نوع دانش است.
دانش نهان[۱۷]: دانش شخصی است که ریشه در تجربه فردی دارد و شامل عوامل ذهنی همچون اعتقادات شخصی، دیدگاه‏ها، غرایز و ارزش‏ها است. این نوع دانش انتزاعی بوده و دستیابی به آن آسان نیست. در این زمینه پولانی تعبیر جالبی دارد. او در این خصوص می‏گوید: ” ما بیشتر از آنچه می‏گوییم، می‏دانیم.”
و در طبقه بندی معروف دیگر که توسط لیدنر و علوی[۱۸] مطرح شده است به وجود چهار نوع دانش اشاره شده است:

 

    • دانش نهفته که در زمینه اقدامات و تجارب افراد دارد و تشکیل‏دهنده‏ی مدل‎های ذهنی افراد است.

 

    • دانش آشکار که در مقایسه با دانش نهفته عمومیت بیشتری داشته و به راحتی قابل انتقال است.

 

    • دانش فردی که در وجود فرد نهفته است و ریشه در اقدامات فردی دارد.

 

    • دانش گروهی که دانشی است که در سیستم‏های اجتماعی و فرهنگی یک سازمان نهفته است (علوی و لایندر[۱۹]، ۲۰۰۰: ۲۲)

 

 

اهمیت دانش

سازمان‎ها همواره در پی کسب دانش و استفاده از آن بوده‏اند. آنها به هنگام استخدام نیز، غالباً برای تجربه بیشتر از هوش ارزش قائل می‎شوند، زیرا از ارزش دانشی که به مرور زمان کسب شده و خود را به اثبات رسانده باشد به خوبی آگاهند. مدیران بیشتر به دنبال افرادی باتجربه هستند تا به جای جستجو برای یافتن اطلاعات درپایگاه‎های اطلاعاتی، دانش خود را مرتباً در معرض تصمیم‎گیری قرار دهند (داونپورت و رحمان سرشت، ۱۳۷۹: ۳۸).
پایان نامه - مقاله - پروژه
علت توجه سازمان‏ها به این امر این است که دانش در ایجاد و حفظ ارزش اقتصادی میان منابع سنتی (زمین، کار و سرمایه) نقش مهمی ایفا می‏کند. در عصر حاضر که عصر اطلاعات و عصر دانایی نامیده می‎شود، دانش می‏تواند مزیت رقابتی سازمان‏ها تلقی شود و به آنها توانایی حیات، رقابت و پیشی گرفتن از سایرین را اعطا کند. در واقع دانش علت اصلی پایداری و کامیابی سازمان‎های موفق است. دانش‎آفرینی در سازمان‏ها و نیز شیوه‎های انتقال آن، تأثیری عمده بر توان نهایی سازمان‎ها دارد. برخی سازمان‎ها به اشتباه تصور می‎کنند که فن‎‎آوری می‎‌تواند جای مهارت و تصمیم‌گیری‏های کارکنان باتجربه را بگیرد. حال آنکه خاستگاه اقتصاد نوین، فن‌آوری نیست؛ خاستگاه آن تفکر بشری است. زمانی که سازمان‏ها اقدام به تدوین اجرای یک پروژه می‎کنند، نخستین مسئله‎ای که معمولاً با آن روبه‎رو می‎شوند کافی نبودن دانش سازمانی برای پشتیبانی از آن است. بدین معنا که، میان دانش موجود و دانش مورد نیاز فاصله‎ای زیاد وجود دارد. برعهد‎ه‏ی مدیریت دانش است که بر پرکردن یا کوتاه‏کردن این فاصله اقدام کند (کهن، ۱۳۸۴: ۵۲).
تافلر دانش را جانشین نهایی تولید، ثروت و سرمایه پولی می دانند (تافلر،[۲۰]۱۳۷۷: ۱۳۵). همچنین پیتر دراکر[۲۱] در سال ۱۹۹۳ میلادی بیان نمودکه: “در اقتصاد امروز دنیا «دانش» منبعی همانند و در عرض سایر منابع تولید مثل کار، سرمایه و زمین نیست بلکه تنها منبع اصلی رقابتی عصر حاضر به شمار می آید” ( نوناکا، ۱۹۹۶: ۸۳۳). در واقع دانش تنها منبعی است که در اثر استفاده، از ارزش آن کاسته نشده بلکه بر ارزش آن افزوده می شود (گلاسر،[۲۲]۱۹۹۸: ۵۱۷). داونپورت نیز معتقد است سرمایه گذاری یک سازمان بر روی دانش نسبت به مواد و مصالح سودآورتر است (داونپورت و لورنس، ۱۹۹۸: ۱۴).
این دانش در رویه ها، دستورالعمل ها، دیدگاه ها، اقدامات، و تصمیمات سازمانی مستقر و مستتر است و آنگاه اهمیت دو چندان می یابد که به محصولات و خدمات ارزشمندی تبدیل شود، بنابراین می توان دریافت که تنها مزیت رقابتی پایدار سازمان، اولاً عبارت است از آنچه می دانند، و ثانیاً آنکه با چه سرعتی دانسته های خود را به کار می گیرند (کوهن[۲۳]، ۱۹۹۸: ۲۲ ).
ﻣﺒﺎﺣﺜﻲ ﻛﻪ در ﺟﺎﻣﻌﻪ داﻧﺶ- ﻣﺤﻮر ﻣﻄﺮح اﺳﺖ، اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺧﻮاﻫـﺎن ﻣﻮﻓﻘﻴـﺖ در ﺟﺎﻣﻌـﻪ اﻃﻼﻋـﺎﺗﻲ ﺟﻬـﺎﻧﻲ هستند ﻣﻲﺗﻮاﻧﻨﺪ ارزش ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ داﻧﺶ ﺧﻮدﺷﺎن را ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻛﺮده و در اﻳﺠﺎد و ﺗﻮﺳﻌﻪ آن ﺗﻼش ﻛﻨﻨـﺪ (راوﻟـﻲ،[۲۴] ۲۰۰۰: ۲۲).

مدیریت دانش

مدیریت دانش از اواخر دهه ۱۹۷۰ مطرح شد. در اواسط دهه ۱۹۸۰ بود که جایگاه و اهیمت دانش و تأثیر آن بر قدرت رقابت در بازارهای اقتصادی مضاعف شد. در این دهه، نظام‏های مبتنی بر هوش مصنوعی و نظام‏های هوشمند برای مدیریت دانش بکار گرفته شد و مفاهمیمی چون فراهم‏آوری دانش[۲۵]، مهندسی دانش[۲۶]، نظام‏های دانش مدار[۲۷] و مانند آن رواج یافت. در اواخر دهه ۸۰ سیر صعودی انتشار مقالات مربوط به مدیریت دانش را در مجلات حوزه مدیریت، تجارت و علوم کتابداری و اطلاع ‏رسانی می‏توان مشاهده کرد. در همین دوران اولین کتاب‏های مربوط به این حوزه منتشر شدند. در آغاز دهه ۱۹۹۰ فعالیت گسترده شرکت‏های آمریکایی، اروپایی و ژاپنی در حوزه مدیریت دانش به نحو چشمگیری افزایش یافت. ظهور وب جهانی در اواسط دهه ۱۹۹۰ تحرک تازه‏ای به حوزه مدیریت دانش بخشید. شبکه‏ی بین‏المللی مدیریت دانش در اروپا[۲۸]، مجمع مدیریت دانش ایالات متحده[۲۹] فعالیت‏های خود را در اینترنت گسترش دادند. به تدریج شرکت‏های بزرگی مانند ارنست و یانگ[۳۰]، بوزآلن و همیلتون[۳۱] و دهها شرکت دیگر به شکل تجاری وارد عرصه مدیریت دانش شدند. اکنون مدیریت دانش در قرن ۲۱ برای بسیاری از کشورهای پیشرفته به عنوان نماد رقابت و عامل دستیابی به قدرت و توسعه است. (حسن‎زاده، ۱۳۸۷: ۱۴)
مدیریت دانش مفهومی پیچیده و گسترده است و به همین دلیل صاحبنظران مختلف از زوایای گوناگون به آن نگریسته‏اند و آن را تعریف کرده‎اند بعضی از این تعاریف بر فرآیندهای مدیریت دانش متمرکز هستند و برخی بر اهداف آن توجه دارند. از جمله این تعاریف، تعریفی است که حسن‏زاده (۱۳۸۷) ارائه داده است.
مدیریت دانش عبارت از اعمال مدیریت و زمینه‎سازی برای تبدیل دانش (نهان به عیان و بالعکس) در داخل یک سازمان از طریق گردآوری، به اشتراک‎گذاری و استفاده از دانش به عنوان یک سرمایه سازمانی در راستای دستیابی به اهداف سازمان است. (حسن‏زاده، ۱۳۸۷: ۱۸)
همچنین گاندری و همکاران (۲۰۱۰) مدیریت دانش را بر مبنای فرآیندهای آن اینگونه تعریف کرده‎اند:
مدیریت دانش، یک فرایند یکپارچه و سیستماتیک در سطح سازمان است که شامل فعالیت اکتساب، خلق، ذخیره، توزیع و بکارگیری دانش به وسیله افراد و گروه‏ها برای رسیدن به اهداف سازمانی است.
مدیریت شامل “مجموعه ای از فعالیت ها (از جمله ارزیابی، تعریف و تعیین هدف، توسعه کار تیمی، تخصیص منابع و غیره) می باشد که با هدف اطمینان یافتن از پیشرفتهای کاری، پروژه ای و بهبود کیفی فرآیندها یا تولیدات می باشد". دانش به عنوان مجموعه ای از قوانین، اصول و اطلاعات
ساختاربندی شده که افراد را قادر به تصمیم گیری و حل مشکل می نماید، تعریف می شود. بنابراین مدیریت دانش، ” فرآیندی است که با تمرکز و تأکید بر دانش در موقعیت های مشکل یا در یک سیستم به حل مشکل می پردازد” (اسپکتور و ادموندز[۳۲]، ۲۰۰۲: ۲).
در یک تعریف مدیریت دانش “مجموعه ای از فعالیت هاست که به شرکت کمک کرده تا دانش را از داخل و خارج سازمان به دست آورد". مدیریت دانش به فرایند تسخیر تخصصهای جمعی و هوشمندی در سازمان و استفاده از آنها برای پرورش نوآوری از طریق یادگیری سازمانی مستمر اشاره دارد (شی و چیانگ،[۳۳] ۲۰۰۵: ۵۸۵ ).
مدیریت دانش “آگاهی و عمل مدیریت از خلق، انتشار، توزیع و کاربرد دانش برای اهداف استراتژیک سازمان است” (بردرو و لین،[۳۴]، ۲۰۰۳: ۱۵ ).
از نظر شاین (۲۰۰۱) “مدیریت دانش فرآیندی است که این امکان را به سازمان می دهد که دانش جدید را به شکل ایجاد، اعتبار و پخش و کاربرد به خدمت گیرد و بدین ترتیب گستره ای از ویژگیهای سازمانی را با قادر ساختن شرکت به عملکر÷د هوشمندانه تر، بهبود بخشد” (شاین، ۲۰۰۱: ۸ ).
دالکر (۲۰۰۵) با بررسی بیش از صد تعریف منتشر شده درباره مدیریت دانش، در سه دیدگاه آنها را خلاصه کرده است:
۱- دیدگاه کسب و کار: مدیریت دانش فعالیتی تجاری است که دو جنبه اصلی دارد. توجه به عنصر دانش فعالیت های کسب و کار به عنوان جزء آشکار کسب و کار که در استراتژی، خط مشی، و رویه در همه سطوح سازمان منعکس می شود و همچنین ایجاد روابط مستقیم بین سرمایه های فکری و نتایج مثبت کسب و کار. از همین دیدگاه، مدیریت دانش یک تلفیقی همکارانه برای خلق، کسب، سازماندهی، دسترسی و استفاده از سرمایه های فکری سازمان است.
۲- دیدگاه علم شناختی یا علم دانش: دانش- بینش ها، ادراکات و دانش فنی کاربردی- منبعی اساسی است که به ما امکان می دهد به طور هوشمندانه عمل کنیم. در طول زمان، دانش مهم به اشکال دیگر –مثل کتب، فناوری، رویه ها و سنن- در درون همه سازمان ها و به طور کلی در جامعه تبدیل می‏شود. این تغییر شکل ها به انباشت تجربه منجر و وقتی به طور مناسب استفاده شود، به افزایش اثربخشی منتج می شود. دانش یکی از عوامل اصلی است که رفتار هوشمندانه شخصی، سازمانی و اجتماعی را ممکن می سازد.
۳- دیدگاه فرایند/ فناوری: مدیریت دانش مفهومی است که بر اساس آن اطلاعات به دانش قابل کاربرد تبدیل و با تلاش اندک قابل استفاده برای افرادی می شود که می توانند آن را به کار برند.
به طور کلی، مدیریت دانش ماهیت میان رشته ای دارد (دالکر[۳۵]، ۲۰۰۵: ۷). از جمله این رشته ها عبارتند از:

 

    • علم سازمانی

 

    • علم شناختی

 

    • زبان شناختی و زبان محاسباتی

 

    • فناوری اطلاعاتی از قبل سیستم های مبتنی بر دانش، مدیریت اطلاعات و اسناد، سیستم‏های حمایت عملکرد الکترونیکی و فناوری های پایگاه داده.

 

    • علم اطلاعات و کتابخانه

 

    • نوشتار فنی

 

    • مردم شناسی و جامعه شناسی

 

    • آموزش و توسعه

 

    • داستان سرایی و مطالعات ارتباطی

 

    • فناوری های همکارانه/ جمعی از قبیل فعالیت همکارانه مبتنی بر رایانه و گروه افزار، و همچنی اینترانت ها، اکسترانت ها، پورتال ها، و سایر فناوری های شبکه (اکبری و صالحی، ۱۳۸۸: ۶۰).

 

 

تاریخچه مدیریت دانش

مدیریت دانش و بحث دانش موضوع تازه ای نیست و حتی در ادبیات کشور خودمان شواهد خوبی از این مسأله در دست داریم، اما بحث مدیریت دانش به صورت نوین آن، از دهه ۹۰ میلادی مورد توجه قرار گرفت و از آن زمان تاکنون یکی از مباحث قابل توجه در مدیریت بوده و نویسندگانی مانند پیتر سنگه، پیتر دراکر، آلوین هایدی، تافلر، نوناکاو و تاکیوچی بر اهیمت توجه هوشمندانه به دانش تأکید کرده اند (غنی زاده، ۱۳۸۵: ۱۲).
منازعه با مفهوم دانش به قدمت تاریخ تفکر انسان است. همه اندیشمندان از افلاطون گرفته تا دکارت و کانت در جستجوی اصطلاحی بودند که ماهیت دانش را بیان کنند. جهان پس از گذار از انقلاب کشاورزی که منبع کلیدی در آن زمان بود، و انقلاب صنعتی که سرمایه و نیروی کار منبع اصلی آن بود؛ شاهد انقلاب اطلاعاتی بوده است که در آن، منبع ارزشمند و کلیدی خلق ثروت و درآمد، دانش است (منوریان و همکاران، ۱۳۸۶: ۳).

نظر دهید »
دانلود مقالات و پایان نامه ها با موضوع ارائه مدل بهبود یافته حمل و نقل با در ...
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع
  • تخصیص وسائل نقلیه به تسهیلات.

 

  • مکانیابی تسهیلات

 

  • مقدارجریان بهینه مواد حمل شده بین تسهیلات

 

 

۱-۵- کاربردهای تحقیق

آنچه به عنوان کاربردهای متصور از یک مدل بهبود یافته حمل و نقل می توان نام برد به صورت زیر می باشد:

 

  • با کاهش هزینه های سربار اضافی در سیستم حمل و نقل شرکتهای توزیع و پخش می تواند مورد استفاده باشد.

 

    • می توان به عنوان یک مدل بهینه مد نظر بنگاه های اقتصادی باشد به طوری که منجر به کاهش هزینه ها و زمان و در نهایت صرفه اقتصادی برای تولیدکنندگان و مشتریان می گردد.

دانلود پروژه

 

  • به عنوان یک مدل که منجر به کاهش همزمان هزینه و زمان می شود می تواند مد نظر سازمانهای لجستیک نظامی و سازمان حمل و نقل قرار گیرد.

 

 

۱-۶- روش انجام تحقیق

مطالعه یش رو یک تحقیق نظری است و روش انجام تحقیق بر اساس مطالعات کتابخانه ای ( مرور ادبیات و کارهای تحقیقاتی پیشین) انجام می پذیرد. با توجه به مطالعه تحقیقات گذشته، مدل ریاضی طراحی شده و همچنین یک الگوریتم فراابتکاری جهت حل مدل انتخاب شده و یک ساختار برای آن پیشنهاد خواهد شد. مسائل مختلف طراحی شده و توسط الگوریتم پیشنهادی حل می گردند. جهت گرد آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و مقالات موجود در نشریه های بین المللی مانند Elsevier و springer و … و همچنین کتابهای مرتبط، پایان نامه ها و سایتهای اینترنتی استفاده خواهد شد.
جهت حل مدل و پیاده سازی الگوریتم های حل از نرم افزار MATLAB استفاده می شود.

۱-۷- ساختار پایان نامه

این پایان نامه در پنج فصل تنظیم شده است. در فصل دوم به مروری بر ادبیات موضوع می پردازیم. در فصل سوم مدل ریاضی به همراه توضیح فرضیات، پارامترها و متغیرهای مدل ارائه گردیده اند. در فصل چهارم ساختار پیشنهادی الگوریتم فراابتکاری جهت حل مسئله بطور کامل همراه با جزئیات و نتایج حل مدل با بهره گرفتن از روش دقیق با نرم افزار MATLAB 2009 ارائه شده است و در نهایت در فصل پنجم نتیجه گیری کلی و پیشنهاداتی جهت تحقیقات آتی مطرح می شود.

فصل دوم

 

مروری بر ادبیات موضوع

 

مقدمه

در این فصل مروری بر تحقیقات انجام شده در مسائل خرید- تولید-توزیع در زنجیره تامین صورت می­گیرد بطوری که ابتدا فاکتورهایی برای دسته بندی تحقیقات انجام شده ارائه می شود سپس تحقیقات بر مبنای آن طبقه بندی می شوند. در ادامه عدم قطعیت مسئله زنجیره تامین با پارامترهای فازی مورد بحث قرار گرفته است.

۲-۱- زنجیره تامین

در دهه ۸۰ میلادی تلاشهای زیادی برای بهبود عملکرد سازمانها از راه تمرکز بر فرایندهای درونی انجام شد. گسترش حوزه بهبود عملکرد سازمانها به ماورای مرزهای سازمانی نیازمند ابزارهای جدیدی بود. یکی از مفاهیمی که در این راستا طرح شد و اهمیت زیادی پیدا کرد، مدیریت زنجیره تامین است که در آن شرکتها با همکاری و تعامل یکدیگر توانایی اتخاذ تصمیمات کاراتر را کسب میکنند. زنجیره تامین اصطلاحی است که امروزه به وفور در تمامی جهان مورد استفاده قرار میگیرد. اکنون شرکتها نیازمندند تا یکپارچگی منظمی را در تمام فرآیندهای تولیدی، از مواد اولیه (خام) تا مصرف کننده نهایی ایجاد کنند. مدیریت زنجیره تامین به عنوان رویکردی یکپارچه برای مدیریت مناسب جریان مواد و کالا، اطلاعات و جریان پولی، توانایی پاسخگویی به این شرایط را دارد.
زنجیره تامین شامل تمامی فرایندهای مستقیم یا غیر مستقیم لازم درتامین سفارش مشتری می باشد و عموما با تقاضای مشتری آغاز و با پرداخت وجه) به ازای ارزش دریافتی) توسط او خاتمه می پذیرد. در برخی منابع گفته شده است، زنجیره تامین شامل همه فعالیتهای مرتبط با جریان و تبدیل کالاها از مرحله اولیه (استخراج ماده اولیه) تا مرحله نهایی (کالای آماده برای مصرف) و نیز جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آنها تعریف می شود. فلسفه وجود زنجیره تامین در واقع ارضای نیازهای مشتریان در راستای کسب ارزش (مثل سود)برای حلقه های مختلف زنجیره می باشد و هدف هر زنجیره در نهایت بیشینه سازی ارزش ایجاد شده توسط حلقه ها می باشد. بطور کلی یک زنجیره تامین بر اساس تقسیم بندی چوپرا و میندل[۲] (۲۰۰۱) شامل مراحل یا حلقه هایی مطابق شکل (۱-۲) است:
شکل ۱-۲:مراحل یک زنجیره تامین بر اساس تقسیم بندی چوپرا و میندل (۲۰۰۱)
مدیریت زنجیره تامین در واقع به مفهوم تصمیم گیری در رابطه با جریان اطلاعات، محصول(مواد)، پول و خدمات بین حلقه های مختلف زنجیره می باشد. تصمیمات مربوط در یک زنجیره تامین با توجه به تقسیم بندی چوپرا و میندل (۲۰۰۱) عموما به سه دسته تقسیم می شوند که عبارتند از:

 

  • تصمیمات مربوط به طراحی یا استراتژی زنجیره تامین (تصمیمات بلند مدت):

 

مانند تصمیمات مربوط به مکان یابی تسهیلات و تجهیزات، تعیین ظرفیت تولید، نوع وسایل حمل و نقل، نوع سیستمهای اطلاعاتی مورد استفاده و …

 

  • برنامه ریزی زنجیره تامین (تصمیمات میان مدت):

 

مانند تعیین سیاستهای کنترل موجودی اقلام، برنامه ریزی تخفیفات قیمت، برنامه ریزی تبلیغات، تعیین تغذیه کنندگان هر یک از بازارها و …

 

  • تصمیمات عملیاتی زنجیره تامین (تصمیمات کوتاه مدت):

 

مانند تصمیم گیری در رابطه با چگونگی تخصیص سفار
ش مشتری، تعیین تاریخ تکمیل سفارش، برنامه زمانبندی حرکت کامیونها و …
علت اصلی تمرکز شرکتها بر روی زنجیره تامین شان را می توان در کوتاه تر شدن دوره عمر محصولات و تقاضاهای متغیر مشتریان به عنوان تهدید و رشد و توسعه فناوریهای اطلاعاتی به عنوان فرصت قلمداد نمود. در این راستا شرکتها به مرور دریافتند که دیگر نمی توانند تنها با توجه به عوامل درون سازمانی اقدام به تصمیم گیری و حضور در بازارها نمایند. تفکر شرکتها امروزه بر یکپارچه سازی کل زنجیره تامین شان و کاهش هزینه های کل زنجیره و نه فقط هزینه های خود شرکت (خصوصا هزینه های لجستیکی شامل هزینه های انبارش موجودی و حمل و نقل) و افزایش سطح خدمت به مشتری می باشد. در بسیاری از مواقع دیده شده است که این طرز تفکر در دراز مدت نه تنها هزینه های شرکت را نسبت به حالت قبل بیشتر کاهش می دهد، بلکه هزینه های شرکای شرکت در زنجیره نیز کاهش می یابد، امید به بقا در بازار افزایش می یابد و پیاده سازی طرحهای جدید ساده تر انجام می شود.
در منبع دیگری گفته شده است، زنجیره تأمین یک سیستم یکپارچه از فرآیندهای مرتبط و به منظور:

 

  • دستیابی به مواد و قطعات مورد نیاز

 

  • تبدیل مواد اولیه به محصول

 

  • ارزش گذاری محصولات

 

  • توزیع محصولات به مشتریان

 

ساده سازی انتقال اطلاعات بین اجزاء زنجیره (اعم از تأمین کنندگان، تولیدکنندگان، توزیع کنندگان، واسطه ها، خرده فروشان و مشتریان) (برامل و اسمیچی[۳]، ۱۹۹۷) .
نخستین هدف وجودی یک زنجیره، تامین و راضی کردن نیازهای مشتری در فرایند تولید ارزش برای خویش است. فعالیت های زنجیره تامین با سفارش مشتری شروع می شود و زمانی که مشتری پول خرید کالا و خدمات دریافتی خود را پرداخت می کند، خاتمه می یابد. اکثر زنجیره ها در واقع بصورت شبکه هستند (کریستوفر[۴]، ۲۰۰۵).
هدف هر زنجیره­ای، حداکثر کردن کل ارزش تولیدی توسط آن است. اختلاف بین پولی که مشتری می پردازد با کل هزینه های متحمل شده توسط زنجیره برای تولید و توزیع کالا، میزان سوددهی زنجیره را نشان می دهد. میزان سود دهی زنجیره، کل سودی است که باید بین کلیه مراحل زنجیره تقسیم شود. برهمین اساس موفقیت یک زنجیره بر حسب میزان سوددهی آن تعریف می شود و مدیریت زنجیره تامین مستلزم مدیریت جریان های بین و داخل مراحل یک زنجیره برای حداکثر کردن کل سود دهی آن است (لامبرت و کوپر[۵]، ۲۰۰۰).
زنجیره تامین شامل دو جریان مخالف است: حرکت مستقیم رفت محصولات از تأمین کنندگان مواد اولیه و قطعات تا مشتری وحرکت برگشت (عکس) اطلاعات و مواد از مشتری تا تأمین کنندگان. این زنجیره از دو قسمت لجستیک داخلی و لجستیک خارجی تشکیل شده است. لجستیک داخلی یا مدیریت مواد به فعالیتهای دریافت مواد، ذخیره، کنترل مواد و تأمین مواد مورد نیاز فرآیندها و …، تا تهیه محصول مورد نیاز گفته میشود. لجستیک خارجی یا توزیع محصولات در مقابل به خروج محصولات از شرکت تا رساندن به مشتری و ارائه سرویسهای لازم به او گفته میگردد. نکته مهم و قابل ذکر در زنجیره تأمین این است که شرکتهای زنجیره به صورت حلقه های یک زنجیره به یکدیگر متصل هستند و اطلاعات بین آنها باید به صورت دقیق و همزمان رد و بدل شود تا بهترین تصمیمات اخذ گردد (استیون[۶]، ۱۹۸۹).

نظر دهید »
منابع پایان نامه در مورد بررسی رابطه سبک های حل مسئله و هوش ...
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

مولفه های مفهوم هوش هیجانی ثابت می کند که اندازه های هوش بهر به تنهایی نمیتواند بیشتر متغیر های متناوب فردی را در موقعیت های زندگی توضیح دهند. در صورتی که بررسی هوش هیجانی در فرد می تواند عامل موثری در موفقیت زندگی وی باشد(مهرابیان ۱۹۹۵)

مقایسه هوش هیجانی با هوش شناختی

هوش هیجانی با هوش شناختی از بعضی منظرها متفاوت از یکدیگر هستند. بر خلاف هوش شناختی که میزان سطح آن نسبتا” ثابت و ایستا می باشد و از سویی همبستگی کمی با موفقیت در زندگی دارد، هوش هیجانی را می توان از طریق تعلیم و تربیت ، مربیگری هدفمند ، ابتکار عمل ،توسعه و رشد یافتگی ، سطح آن را ارتقاء داد.
به علاوه ثابت شده است همبستگی بالایی میان موفقیت های شغلی و زندگی فردی با هوش هیجانی وجود دارد. هوش هیجانی کلید متمایز ساختن افراد و گروه ها با عملکرد برجسته و عالی از سایر افراد و گروه ها با عملکرد معمولی و عادی ، محسوب می گردد .در حقیقت مطالعات نشان می دهد که با افزایش سن، سطح هوش هیجانی بالا می رود و اوج هوش هیجانی در سنین بین ۵۰ تا ۵۹ سالگی جلوه گر می شود.( آقایار ۱۳۸۶)
محققان در این زمینه که مهارتهای هیجانی چقدر در موفقیت موثرند با یکدیگر اختلاف نظر دارند. ولی حتی بدبین ترین آنها معتقدند اهمیت مهارت های هیجانی در مقایسه با مهارت های شناختی یکسان هستند . شما نمی توانید برای ارتقاء هوش شناختی کار زیادی انجام دهید . اما می توانید هوش هیجانی یا ضریب هیجانی خود را ارتقاء دهید.(آقایار۱۳۸۶)
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
بر اساس مطلعات دانیل گلمن (۱۹۹۵؛ به نقل از چان، ۲۰۰۳) در بهترین شرایط، همبستگی کمی (در حدود ۷ درصد) بین هوش عمومی و برخی ابعاد هوش هیجانی وجود دارد، به طوری که می توان ادعا کرد که آن ها عمدتاً ماهیت مستقل دارند. وقتی افراد دارای هوش عمومی بالا، در زندگی تقلا می کنند و افراد دارای هوش متوسط به طور شگفت آوری پیشرفت می کنند، شاید بتوان آن را به هوش بالا نسبت داد. بار آن (۲۰۰۱) نیز در پی یافتن پاسخی برای این سئوال که چرا برخی از افراد نسبت به برخی دیگر در ابعاد مختلف زندگی موفق تر هستند، بود. او به تحقیقات گسترده یی دست زد و با توجه به تحقیقات خود دریافت که تنها کلید موفقیت و تنها عامل پیش بینی کننده ی موفقیت افراد، هوش کلی آن ها نیست و در جستجوی عوامل دیگری بود. بارآن  با بهره گرفتن از مقیاس هوش بزرگسال وکسلر (۱۹۵۶) و مقیاس هوش هیجانی بر روی چهل بزرگسال آمریکای شمالی، ارتباط خیلی کمی (۱۲ درصد) بین این دو مؤلفه یافت.
نظریه پردازن هوش هیجانی معتقدند که IQ به ما می گوید که قادر به انجام چه کاری هستیم، در حالی که هوش هیجانی به ما می گوید که چه کاری باید انجام دهیم. IQ شامل توانایی ما برای یادگیری، تفکر منطقی و انتزاعی می شود، در حالی که هوش هیجانی به ما می گوید که چگونه از IQ در جهت موفقیت در زندگی استفاده کنیم. هوش هیجانی شامل توانایی فرد در جهت خودآگاهی هیجانی و اجتماعی است و مهارت های لازم در این حوزه ها می سنجد، همچنین شامل مهارت های فرد در شناخت احساسات خود و دیگران، داشتن مهارت در ایجاد روابط سالم با دیگران و حس مسئولیت پذیری در برابر وظایف می باشد (بلاک، ۱۹۹۵؛ به نقل ازچان، ۲۰۰۳؛ به نقل از دهکردی، ۱۳۸۶).
هوش هیجانی (EQ ) با هوش شناختی (IQ ) از بعضی منظرها متفاوت از یکدیگر هستند. بر خلاف هوش شناختی که میزان سطح آن نسبتاً ثابت و ایستا می باشد و از سویی همبستگی کمی با موفقیت در زندگی دارد، هوش هیجانی (EQ ) را می توان از طریق تعلیم و تربیت، مربیگری هدفمند، ابتکار عمل، توسعه و رشد یافتگی، سطح آن را ارتقا داد.
همچنین جاکوس و مک آنوی (۲۰۰۵) در پژوهش های خود نشان دادند که نوع و جایگاه فعالیت مغزی زنان و مردان در رابطه با هوش شناختی تفاوت دارد (در هنگام فعالیت هوش عمومی، الگوی فعالیت مغزی مردان کاهش می یابد ولی در زنان افزایش پیدا می کند) در حالی که تفاوت هوش هیجانی در زنان و مردان با تفاوت در سطح فعالیت های مغزی آن ها همراه نیست.
لدوکس و الیزابت (۲۰۰۰) نخستین کسی بود که نقش کلیدی بادامه را در مراکز حسی مغز کشف کرد. یافته های او درباره ی مداربندی های مغز هیجانی تصور دیرینه ای را که در باره ی سیستم لیمبیک وجود داشت، کنار گذاشت. وی برای بادامه نقش محوری در فعالیت ها قایل شد و سایر ساختارهای لیمبیک را در نقش های بسیار متفاوتی دخیل دانست. تحقیقات لدوکس نشان می دهدکه حتی زمانی که مغز متفکر یعنی قشر نو مخ به مرحله ی تصمیم گیری رسیده است، بادامه ی مغز می تواند اعمال ما را کنترل کند، در واقع عملکرد بادامه و ارتباط متقابل آن با … کورتکس اساس هوش هیجانی است.
مایر و سالووی و کاروسو (۲۰۰۰) معنی متفاوتی را در مورد هوش هیجانی مورد بررسی قرار دادند، معانی مورد بحث آن ها عبارتند از: هوش هیجانی به عنوان روح زمان یا گرایش فرهنگی یک دوره ی خاص، هوش هیجانی به عنوان مجموعه یی از صفات شخصیت، و سرانجام هوش هیجانی به عنوان مجموعه توانایی های ذهنی.

 هوش هیجانی به مفهوم روح زمان

مفهوم روح زمان به عقاید و ایده هایی گفته می شود که در مقطع زمانی خاص از تاریخ به باور غالب و مسلط در میان مردم تبدیل می شوند. روح زمان گرایش هوشمندانه یا احساساتی است که حرکت فرهنگی و سیاسی زمان را مشخص می کند.
مایر و همکاران (۲۰۰۰) با انتشار مقالاتی در خصوص اهمیت هوش هیجانی مطرح کردند که شاید اوج گسترش هوش هیجانی، در  کار موفق و حرفه یی باشد. این گزارش ها ترکیبی از دید علمی و حس نگر بود. بحث اصلی این گزارش ها توجه به بخش نادیده گرفته شده ی شخصیت[۶۹] بود که شانس فرد را برای دسیابی به هدف افزایش می دهد. سالووی و مایر (۱۹۹۹؛ به نقل از ستاسیس و نیکولائو) دلیل این توجه را اتفاق نظر مولفان با دو بخش فرهنگی در تفکر غرب می دانستند: کشمکش میان هیجان و تعقل، میان نخبه سالاری و مساوات طلبی (دهکردی،۱۳۸۶).
تاریخ نبرد میان توجه و انکار هیجان در تفکر غرب، بسیار قدیمی است. جنبش رواقیون در یونان باستان (تقریباً ۲۰۰ سال قبل از میلاد تا ۳۰۰ سال بعد از میلاد مسیح)، در ارتباط با نقش هیجان در ایجاد یک زندگی خوب و مطلوب بوده است. از نظر آن ها خلق و خو، تکانه ها، ترس ها و علایق، سیار، خود محور، فروگرا و منحصر به فرد بوده است و لذا قابل اعتماد نیستند. در فلسفه ی رواقی، شخص خردمند و عاقل، هیچ هیجان یا احساسی را تایید نمی کند. رواقیون مفاهیم اخلاقی و اجتماعی را که میراثی از تمدن غرب بود، به درونی ترین ساختارهای مسیحیت منتقل ساختند، که در نهایت منجر به رواج تفکر ضد هیجان شد. به تدریج از اواخر قرن هیجدهم، حرکت اساسی در اروپا، بر همدلی، تفکر شهودی و هیجان تأکید کرد. نویسندگان، موسیقی دانان، نهضت زنان و حتی برخی بیماران، جنبش هایی بر ضد قواعد خشک، خردگرا و کلاسیک مسلط بر فرهنگ و هنر غرب، برپا کردند. آنان معتقد بودند که احساس یک واقعیت است و علت وجود احساس بیگانگی و تنهایی در افراد، جامعه ی صنعت گرای غرب است. لذا برای مقابله با آن بیان علایق شخصی و نفوذ احساس در شعر و نثر ضرورت دارد (آپشور، ۱۹۹۵؛ به نقل از خسرو جاوید، ۱۳۸۰).
کشمکش دوم و در واقع عنصر دیگر روح زمان، تعارض میان شناخت تفاوت های فردی و تأکید بر ویژگی های شخصیتی بود. زمانی که هرنستین  و موری ( ۱۹۹۴؛ به نقل از خسرو جاوید، ۱۳۸۰) منحنی زنگوله یی را تعمیم دادند، دیدگاهی از هوش با خط مشی عمومی در غرب شکل گرفت. آن ها معتقد بودند که افراد از لحاظ ویژگی های هوش در یک منحنی توزیع می شوند که بر اساس آن اکثر افراد در وسط منحنی و تعداد کمی در دو طرف منحنی قرار دارند و چنین تفاوت هایی ثابت است و به سختی تغییر می کند. رواج بحث تفاوت های هوش در میان جنس، اقوام، نژادها و مذاهب مختلف، نزاع و درگیری های سختی را به وجود آورد. طرح موضوع هوش هیجانی، تا حدی پاسخی برای منحنی زنگوله یی بود .
گلمن (۱۹۵۵) بلافاصله بعد از توصیف منحنی زنگوله یی، هوش کلی را از هوش هیجانی متمایز ساخت و بیان کرد که هوش هیجانی در مقایسه با هوش کلی، قوی تر است و توانش های هیجانی مهم می توانند آموخته شوند. از این منظر، شرایط فرهنگی یا ارزش روح زمانی هوش هیجانی، مساوات طلبی بود. به عبارت دیگر چون هوش هیجانی مانند هوش شناختی، ذاتی نیست و یک مهارت آموختنی است، هر شخص می تواند از لحاظ هیجانی، باهوش باشد و جامعه ی توانمند هیجانی، جامعه یی است که هر فردی، حتی کسی که بیش از این تصور نمی کرد که باهوش باشد، می تواند باهوش باشد (شهبازی، ۱۳۸۵).

  هوش هیجانی و مفهوم شخصیت

موضوع روان شناسی شخصیت، مطالعه ی بخش های مختلف روان شناختی، سازمان دهی و رشد آن با هدف برقراری ارتباط  قسمت های مختلف ذهن نظیر مکانیزهای دفاعی، ساختارها، عملکردها و فرایندها با پیامدهای زندگی می باشد. سئوالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا هوش هیجانی، برای توصیف کل شخصیت به کار می رود؟ پاسخ به چگونگی تصور شخص از سیستم شخصیتی انسان بستگی دارد (مایر، ۱۹۹۸؛ مک آدامز، ۱۹۹۶).
عباراتی که افراد گاهی به هنگام تصور هوش هیجانی به کار می برند، مانند انگیزش،[۷۰] هیجان[۷۱]، شناخت[۷۲] و هشیاری[۷۳]، در روان شناسی شخصیت به عنوان چهار فرایند اساسی و مبنای فیزیولوژیکی شخصیت می باشند که به عنوان بخش اول شخصیت مورد توجه هستند. پایه ی انگیزش درونی است و برای تکامل علایق، دلبستگی و ایمنی ضروری می باشد. سیستم هیجان شامل تجربه های درونی در پاسخ به روابط بیرونی است. مثلاً اگر شخصی باور کند که دیگران مهم، وی را دوست دارند، احساس شادی می کند. برعکس اگر او معتقد باشد که آن ها با وی بدرفتاری می کنند، احساس خشم خواهد کرد. شناخت در مقایسه با این مجموعه، مکانیزم های ذهنی بیشتر بیرونی است. در واقع یکی از اهداف شناخت، کمک به ایجاد اطمینانی رضایت بخش از انگیزش ها، حفظ هیجان های خوشایند و تفکر درباره ی طرح علایق درونی مانند خیال پردازی می باشد. از سوی دیگر، شناخت در خدمت ترسیم طرح هایی از دنیای خارج، آزمایش و تجربه ی آن ها، استدلال مؤثر، جدایی واقعیت از خیال و پردازش اطلاعات است. هشیاری که به نسبت فرایندهای پیشین بهتر قابل درک است، آگاهی شخص از بخش های دیگر ذهن می باشد. حالتی که همواره در طی ساعات بیداری حفظ می شود و ممکن است در طول روز بع علت خستگی، تحریک و سایر شرایط، حالت هشیاری در نوسان باشد. برخی معتقدند که هشیاری به تغییر خلاقانه، توقف و تغییر جهت عملیات جاری ذهن، گرایش دارد. در واقع آگاهی هشیار، فرصت هایی جهت تغییر فراهم میکند.
بخش دوم شخصیت، مدل هایی از خود، دنیای اطراف و خود در جهان می باشد که از طریق یادگیری شکل می گیرد.این الگوها، جنبه هایی از انگیزش فردی، هیجان ها، شناخت ها و حالات هوشیاری را در بر می گیرد که در نقشه هایی از خود و دنیای اطراف، ادغام می شوند.
سومین بخش شخصیت، صفات هستند. اگر یک انگیزه، هیجان یا تفکر به صورت مداوم در الگوهای خود یا دنیای اطراف، یعنی نقشه های ذهنی آموخته شده، حضور یابد، صفت شکل می گیرد. در کل ویژگی ها (صفات) از انگیزه های ساده، هیجان و شناخت که از تعامل اکتسابی از خود و دنیا ایجاد می شوند، متفاوت هستند (شهبازی، ۱۳۸۵).
بارآن (۲۰۰۱) از جمله افرادی است که به هوش هیجانی به عنوان یک ویژگی شخصیتی می نگرد. اما به نظر مایر و سالووی (۱۹۹۷) اگرچه این هوش هیجانی با برخی از رگه های شخصیتی مثل سخت رویی و تفکر سازنده، ارتباط دارد ولی مطابق خود آن ها نبوده و مستقل است (دهکردی، ۱۳۸۶).

هوش هیجانی و مفهوم توانایی ذهنی

در این اصطلاح، هوش هیجانی ترکیبی از توانایی، مهارت یا استعداد ذهنی است که به پردازش اطلاعات هیجانی می پردازد. لذا کار اصلی، مفهوم سازی توانایی هایی است که هوش هیجانی را می سازند. همچنین ایجاد شیوه هایی جهت سنجش این توانایی ها و تعیین این که آیا هوش هیجانی معدل هوش استاندارد هست یا خیر؟ هوش به عنوان مجموعه یی از توانایی های ذهنی تعریف شده است. یک توانایی از هر نوع که باشد، ویژگی و شاخصی را توصیف می کند که فرد قادر است با موفقیت، تکلیفی را که دشوار توصیف شده (مانند به دست آوردن نتیجه ی مطلوب و خاص) انجام دهد. از این دیدگاه توانایی ذهنی، مترادف با استعداد ذهنی و مشابه به مهارت ذهنی، که مخصوصاً بیانگر برخی چیزهای آموخته شده است و نیز همتای توانش ذهنی، می تواند از انواع دیگر توانایی ها مانند تفکر انتزاعی[۷۴] و مسأله گشایی[۷۵] متمایز باشد (مایر و همکاران، ۲۰۰۰؛ به نقل از دهکردی، ۱۳۸۶).
نظریه هایی که در این قرن مطرح شده اند، برای توصیف و ارزیابی مجدد این که توانایی ذهنی چه چیزی است یا چه چیزی نیست، کافی می باشد. مثلاً محققانی که اصطلاح هوش هیجانی را برای توصیف جنبه های چندگانه ی شخصیت، به کار می برند، اغلب ویژگی های شخصیتی را به عنوان توانایی یا استعداد مشخص می کنند. بارآن (۱۹۹۷) استعداد غیر شناختی، مانند جرأت ورزی را مطرح می کند، گلمن (۱۹۹۸) به ابتکار و نظم کارکنان در بیان چنین توانایی هایی اشاره دارد.   همه ی این نسبت ها در جای خود ارزشمند هستند اما آیا توصیف آن ها در چنین مدلی، کاربرد درست و دقیق مفهوم توانایی را ایجاد می کند؟ توجه به گستره ی شخصیت و همه ی بخش های آن می تواند به پرسشی که هوش چه چیزی هست یا چه چیزی نیست پاسخ دهد (مایر، ۲۰۰۰؛ به نقل از خسرو جاوید، ۱۳۸۰).
از این چشم انداز، شناخت، هیجان و انگیزش کل شخصیت را در بر نمی گیرد و نیز این که صرف حضور برخی توانایی های شناختی، هوش را نمی سازند. مثلاً افرادی که اجتماعی هستند، بدون شک اطلاعات اجتماعی را آن گونه که با دیگران تعامل دارند، پردازش می کنند. با وجود این نکته اصل جامعه پذیری، تعامل با دیگران است و نه مسأله گشایی اجتماعی. برعکس هوش هیجانی شامل فهم و چگونگی قانع سازی دیگران، کنترل قوی روابط، ایجاد گروه منسجم و مواردی مانند آن است. بنابراین جامعه پذیری هوش اجتماعی نیست. به طور کلی صفات شخصیتی مانند وظیفه شناسی، جامعه پذیری و خوش بینی، فی نفسه هوش نیستند، چراکه هیچ یک در اصل توجه به حل مسأله ندارند (شهبازی، ۱۳۸۵).

  الگوها و مولفه های هوش هیجانی

هوش هیجانی بنا بر ماهیتش ترکیبی از توانمندی های متعددی است که فرد را در تعاملات بین فردی یاری می رساند. از آنجا که شناسایی توانمندی های موجود در هوش هیجانی، بر اساس چارچوب های نظری متفاوتی انجام شده است، لذا قبل از ورود به بحث مولفه های هوش هیجانی، بیان الگوهای آن ضروری به نظر می رسد.

دیدگاه های موجود در زمینه هوش هیجانی:

در این تحقیق به الگوهای ارائه شده توسط گلمن(۱۹۹۵)، بارآن(۱۹۹۷) و مایر و سالووی(۱۹۹۷) اشاره می شود.

 الگوی ترکیبی[۷۶] هوش هیجانی گلمن و مولفه های آن

به نظر گلمن (۱۹۹۵) هوش هیجانی هم شامل عناصر درونی است وهم بیرونی . عناصر درونی شامل میزان خود آگاهی ،خود انگاره ، احساس استقلال و ظرفیت خود شکوفایی و قاطعیت می باشد.
عناصر بیرونی شامل روابط بین فردی ، سهولت در همدلی و احساس مسئولیت می شود. همچنین هوش هیجانی شامل ظرفیت فرد برای قبول واقعیات ، انعطاف پذیری ، تونایی حل مشکلات هیجانی، توانایی حل و مقابله با استرس و تکانه ها می شود. دانیل گلمن با انتشار کتاب هوش هیجانی اطلاعات جالبی در مورد مغز ، احساسات و رفتار عرضه کرد . او اعتقاد داشت که توانایی های شخصی و بین شخصی (هوش هیجانی) نسبت به IQ دارای اهمیت بیشتری در موفقیت های شخصی ، اجتماعی و حرفه ای افراد است. و نیز معتقد بود هوش و استعداد فقط می تواند به اندازه ی ۲۰ درصد موفقیت فرد نقش داشته باشد و ۸۰ درصد بقیه به عوامل دیگری از جمله هوش هیجانی افراد مربوط می شود. ( جان ۲۰۰۳ / به نقل از دهکردی ۱۳۸۶)
گلمن (۱۹۹۸) همچنین در کتاب اخیر خود با عنوان “هوش هیجانی در کار” پنج مولفه فوق را به ۲۵ توانش هیجانی متفاوت تقسیم می کند. نظیر آگاهی سیاسی ، نظم کارکنان ، اعتماد به نفس ، هوشیاری و انگیزه پیشرفت ، استقامت ، اشتیاق ، خوش بینی و کنترل خود .
سئوالی که در این جا پیش می آید این است که : آیا استقامت ، شعور سیاسی ، خوش بینی و نظایر آن بخشهایی از هوش هیجانی را تشکیل می دهند و اگر این گونه نیست پس آنها چه چه چیزی هستند؟
در پاسخ به این سئوال , مایر (۱۹۹۵) الگویی از مولفه های شخصیت به عنوان مجموعه سیستم هایی از ” بخشهای اصلی شخصیت ” ارائه داد. در این الگو ، شخصیت به ۴ بخش اصلی تقسیم میشود و هر بخش شامل مولفه های فرعی است که با بررسی آن میتوان متوجه شد که بخشهای مختلف هوش هیجانی از نظر گلمن در کجای سیستم شخصیتی قرار می گیرند. این ۴ بخش عبارتند از:
شبکه انرژی[۷۷] : شامل انگیزه ها و هیجانات فردی است که مسیر کلی انجام کارها را هموار می کند . این سیستم مشارکت آشکار پایین ترین سطوح انگیزشی و هیجانی سیستم شخصیت را نشان می دهد . بخشهای فرعی آن انگیزش ، نیاز به تعقل، نیاز به قدرت ، سطوح انگیزشی ، استقامت ، اشتیاق، هیجانات ، شادی ، عصبانیت ، غمگینی و افسردگی ، سبک هیجانی، هیجانی بودن و ثبات هیجانی است .
کارخانه دانش [۷۸]: شامل انباره اطلاعات شخصیتی ، احساسات و تفکرات درباره خود و جهان اطراف و عمل کردن بر اساس آن اطلاعات می باشد . شاخه های فرعی آن نیز شامل توانایی و پیشرفت ، هوش کلامی ، هوش فضایی ، هوش هیجانی ، سبکهای شناختی خوشبینی – بدبینی می باشد.
بازیگر نقش [۷۹]: شامل طراحی فعالیتهای اجتماعی مهم نظیر رهبری کردن یا اطلاعات از دیگران ، همدلی و تاثیر خوب گذاشتن بر دیگران است . این سیستم به سبکهای ابراز ، برونگرایی – درونگرایی و توانایی ایفای نقش مربوط می شود.
مدیر هوشیاری[۸۰]: مرکز خود آگاهی و شامل هشیاری و کنترل خود است. این بخش بر شخصیت که در تفکر خلاق و عملکرد سطوح بالای شخصیت زمانیکه ضروری باشد ، نظارت دارد.
اکنون استقامت و اشتیاق ، خوش بینی ، شعور سیاسی و کنترل خود را بررسی می کنیم که از نظر برخی از محققان ، جنبه هایی از هوش هیجانی را تشکیل میدهند.
ثبات[۸۱] ( استقامت) و اشتیاق در شبکه انرژی قرار دارند که به هدایت فرد در مواجهه با موانع کمک می کند.
خوش بینی شیوه ای از پیش بینی محیط اطراف است که در سیستم دوم یعنی در کارخانه دانش قرار می گیرد.
شعور سیاسی با بازیگر نقش ارتباط دارد. مثلا” اینکه آیا شخص می تواند در جلسه ای حمایت سایرین را بدست آورد و جای مشخص برای خود تعیین کند؟
کنترل خود در شاخه مدیر هوشیار جای می گیرد . به عنوان مثال آیا شخص برای اینکه فرد بهتری باشد می تواند خود را تغییر دهد؟ که این مهارت در طول زندگی ضروری است.(گلمن/پارسا۱۳۸۳)
گلمن در سال ۱۹۹۵ در توضیح این الگو می گوید، این الگو ترکیبی از استعداد های اجتماعی و هیجانی است. الگوی گلمن پنج حوزه ی وسیع آگاهی از هیجان ها، مدیریت هیجان ها، انگیزه دادن به خود، شناسایی هیجان های خود، شناسایی هیجان های دیگران و مدیریت روابط را در بر می گیرد. به نظر وی برخی ویژگی های رفتاری مبنی بر انگیزش هستند(مثل تحریک کردن کسی)،  برخی مبتنی بر هیجان ها هستند(مثل شناسایی هیجان های دیگران) و بعضی از این ویژگی ها، برقراری ارتباط مناسب با دیگران را کنترل می کند(گلمن، ۱۹۹۵؛ به نقل از مایر، ۱۹۹۹). براساس این الگو گلمن(۱۹۹۵) به پنج مولفه ی خود آگاهی، مدیریت خود، آگاهی اجتماعی، مدیریت روابط و خود انگیزی اشاره می کند. او معتقد است که خود آگاهی و مدیریت خود با هوش درون فردی گاردنر و آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط با هوش بین فردی گاردنر مطابقت دارد (به نقل از دهکردی، ۱۳۸۶)

دانیل گلمن مولفه های هوش هیجانی را به شرح زیر بیان می کند:

“ ۱-خود آگاهی[۸۲]: شناختن هیجان هایی که آن را احساس می کنیم و دلیلش را می دانیم. خود آگاهی، آگاه بودن از حالت روانی خود و تفکر ما درباره ی آن حالت است. و شامل آگاهی هیجانی و خود ارزیابی صحیح و خود باوری است.

نظر دهید »
راهنمای نگارش پایان نامه درباره شناخت عوامل موثر بر اهرم مالی شرکت های پذیرفته ...
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

اهرم
نمودار (۲-۴): سهام عادی، بدهی ومیانگین هزینه سرمایه شرکت براساس نظریه مودیلیانی ومیلر بدون درنظر گرفتن مالیات
به طور کلی افزایش در استفاده از بدهی ارزان قیمت به وسیله افزایش بازده مورد انتظار سهامدار عادی (  ) جبران میشود. بنابراین میانگین وزنی  ،  و  میباشد که همراه با تغییرات بدهی با سرمایه ثابت میماند. با افزایش بدهی میزان ریسک شرکت بیشتر میشود و بازده مورد انتظار سهامداران آن افزایش مییابد و در این فرایند  مزیت بدست آمده از  را میپوشاند. بنابراین  بدون توجه به نسبت بدهی ثابت میماند.
پایان نامه
نظریه مودیلیانی و میلر با در نظرگرفتن مالیات
قضیه نامربوط بودن اهرم مودیلیانی و میلر، اگر فرضیات بازار کامل دربرگیرنده تجزیه و تحلیل و استدلالشان باشد معتبر خواهد بود. اما با تشخیص وجود نواقص بازار سرمایه در دنیای واقعی، ساختار سرمایه هر شرکت ممکن است ارزش آن شرکت را تحت تأثیر قرار دهد.
زمانی که مالیات بر سود شرکت اعمال گردد، تأمین مالی از طریق بدهی سودمندتر است و شرکتهایی که از اهرم استفاده میکنند، ارزش بیشتری دارند. چرا که هزینه بهره بدهی یک هزینه قابل قبول مالیاتی و کاهش دهنده درآمد مشمول مالیات محسوب میشود. در نتیجه با ثابت بودن درآمد خالص عملیاتی، سود عملیاتی بیشتری را به سمت سرمایه گذاران انتقال میدهد.
برای نشان دادن این مطلب دو شرکت را در نظر میگیریم که از کلیه جنبه ها به جزء ساختار سرمایه یکسان باشند دراین حالت جریانهای نقدی علمیاتی در دسترس سرمایه گذاران شرکت بدون اهرم (  ) به شرح زیر محاسبه میشود:
معادله (۱۱-۲ ) (t – ۱) EBIT =
در حالیکه جریانهای نقدی در دسترس سرمایه گذاران در شرکت L عبارت است از:
D  D)(1-t) +  - EBIT)=
D  +(t – ۱) EBIT =
عبارت (t – ۱) EBIT سود شرکت u رانشان میدهد، درحالیکه بخش دوم، D  صرفه جویی مالیاتی ناشی از مالیات کاهشی بودن بهره پرداختی رانشان میدهد.
ارزش شرکت غیر اهرمی (  ) از طریق تنزیل سودخالص سالیانه پس از کسر مالیات شرکت (t – ۱) EBIT =  ، به نرخ هزینه سرمایه آن تعیین میشود.
معادله (۱۲-۲)  =
ازطرف دیگر، ارزش شرکت با اهرم از طریق تنزیل هر دو بخش سود پس از کسر مالیات محاسبه میشود مودیلیانی و میلر میگویند چون جریان سود معمول در شرکت L دقیقاً همان ریسکی را دارد که عایدات شرکت u پس نرخ تنزیل در هر دو شرکت (  ) یکسان میباشد. اما صرفه جویی مالیاتی درصورتی که بهره بدهیها پرداخت شود، وجود دارد پس صرفه جویی مالیاتی همان قدر ریسک دارد که بدهی شرکت. بنابراین میباید به نرخ  تنزیل شود. ارزش شرکت L عبارت است از:
معادله (۱۳-۲)  +  =
یا
معادله (۱۴-۲) tD+  =
با توجه به اینکه عبارت  / (t – ۱) EBIT ، برابر  می باشد ،  عبارت خواهد بود:
معادله (۱۵-۲) tD +  =
لذا ارزش شرکت دارای اهرم از شرکت بدون اهرم بیشتر است و تفاوت این دو ارزش با افزایش حجم بدهی، بیشتر میشود. (مدیریت مالی ۲ - وستون ، بریگام و یوستون (۱۹۱۶)، ترجمه تبریزی و حنیفی ۱۳۸۲)

درصد هزینه هزینه

نمودار (۲-۵): سهام عادی، بدهی و میانگین هزینه سرمایه شرکت براساس نظریه مودیلیانی و میلربا در نظر گرفتن مالیات
درنتیجه پیشنهاد دوم مودیلیانی و میلر با درنظرگرفتن مالیات، هزینه سهام عادی مساوی با:
هزینه سهام عادی برای شرکتی که از اهرم استفاده نکرده است و درهمان طبقه از ریسک تجاری قرار دارد.
صرف ریسکی که میزان آن به تفاوت بین هزینه سهام عادی و هزینه بدهی یک شرکت اهرمی، میزان اهرم و نرخ مالیات شرکت بستگی دارد.
مودیلیانی و میلر با فرض وجود مالیات پیشنهاد کردند که شرکتها برای حداکثر کردن ارزش خود باید از۱۰۰% بدهی استفاده کنند، تا از مزایای مالیاتی بیشتر بهره مند شوند، اما با وارد کردن نواقص بازار سرمایه مانند هزینه های ورشکستگی، هزینه های نمایندگی، استقراض شرکتها به یک ساختار مطلوب سرمایه میرسیم که بین تأمین مالی از طریق بدهی به میزان صفردرصد و صد درصد قرار دارد.
انتقادات وارد بر نظریه مودیلیانی و میلر
نتایجی که مودیلیانی و میلر به آن رسیدهاند، منطقاً از فرضیه های اولیه آنها اخذ میشود و این زمانی است که بازار سرمایه کامل باشد. اما در عالم واقعیت بازار سرمایه دارای نواقصی میباشد که موجب میشود همان نتایج بدست نیاید. بنابراین اشخاصی که با نظریه مودیلیانی و میلرمخالفاند، انتقادات خود را بر غیر واقعی بودن فرضیه های آنها تمرکز کردهاند. این انتقادات به شرح زیر است:
در تحلیل مودیلیانی و میلر، هزینه های کارگذاری و انجام معاملات صفر درنظر گرفته میشود که موجب میشود حرکت سرمایه گذار از L به u بدون هزینه باشد. در حالیکه هزینه های کارگذاری و سایر معاملاتی قطعاً وجود دارد و بر فرایند اربیتراژ اثر میگذارد. (مدیریت مالی ۲ - وستون ، بریگام و یوستون (۱۹۱۶)، ترجمه تبریزی و حنیفی ۱۳۸۲)
مودیلیانی و میلر فرض میکنند که اهرم شخصی و اهرم شرکت کاملاً جانشین یک دیگر هستند و به عبارتی شرکتها و سرمایه گذاران میتوانند هر دو در یک نرخ وام بگیرند اما باید این موارد را نیز در نظر گرفت که:
الف) یک فرد نمیتواند به حساب شخصیاش با همان نرخ بهرهای استقراض کند که یک شرکت میتواند و معمولاً متوسط نرخ بهره استقراض شخصی از متوسط نرخ بهره استقراضی شرکتی بالاتر است.
ب) یک فرد نمیتواند تا حد یک شرکت نسبت اهرمی بالایی را بر قرار سازد. زیرا اعتبار دهندگان از قرض دادن به افرادی که میخواهند نسبت اهرمی بالایی را به راحتی به کار گیرند، سر باز میزنند. بیشتر سرمایه گذاران فردی (اشخاص حقیقی) نیز احتمالاً باید به نرخ بالا تری نسبت به شرکتها وام بگیرند. بنابراین نرخ بهره کمتر وام شرکتها میتواند با عث شود که از طریق آربیتراژ به نتایجی نرسیم که مودیلیانی و میلر به آنها رسیدهاند.
ج) وقتی افراد به اعتبار شخصی وام میگیرند، تعهدات آنها نسبت به آن استقراض نا محدود است. در حالیکه سهامداران عادی یک شرکت، بدون توجه به سطح استقراض شرکت، دارای مسئولیت محدودی هستند. این موضوع ممکن است انگیزه سرمایه گذاران را برای ورود به آبیتراژ کم کند.
۳) مودیلیانی و میلر فرض میکنند که هزینه بدهی با افزیش حجم بدهی افزایش نمییابد. بی شک این فرض نگران کننده است و اگر آن را کنار بگذاریم، تفاوتهای عمدهای در نتایج آنها حاصل میشود.
۴) مودیلیانی و میلر عملاً با فرض نرخ مالیات صفر برای اشخاص، مالیات بر درآمد آنها درنظر نمیگیرند.
باتوجه به اینکه مفروضات درنظر گرفته شده توسط مودیلیاتی و میلر واقعی نیست، باید این مفروضات را تعدیل کرده و آنها را کنار گذاشت تا در شرایط واقعی نظریه آنها را بررسی کرد. (سمیرا خشنود، ۳۸-۳۹)
۲-۲-۱-۵) نواقص بازار سرمایه
مودیلیانی و میلر یکی از فروض اصلی تئوری خود را کامل بودن بازار سرمایه عنوان نمودند اما در عالم واقع هیچ گاه این فرض وجود دارد و دارای نقصهایی میباشد که سبب خواهد شد که این فرضیه درست نباشد. این نواقص به شرح ذیل میباشد:
مالیات: مالیات بر درآمد شخصی مزایای مالیاتی بدهی را کاهش میدهد. ارزش فعلی سپر مالیاتی را با وجود مالیات شخصی میتوان بصورت زیر محاسبه نمود:
ارزش فعلی سپر مالیاتی
:T نرخ مالیات بر درآمد شرکت
: D ارزش بازار بدهی
tps : مالیات بر درآمد شخصی مربوط به عایدات سهام عادی
tpd : مالیات بر درآمد شخصی مربوط به بدهی
اگر tpd = tps باشد در نتیجه ارزش فعلی سپر مالیاتی شرکت برابر است با:
TD= ارزش فعلی سپر مالیاتی
بنابراین هرگاه نرخ مالیات شخصی بدهی و سهام عادی برابر باشد مزیت استفاده از اهرم نسبت به قبل تغییری نخواهد کرد. چنانچه نرخ مالیات عایدات سهام یعنی tps صفر فرض شود و همچنین نرخ مالیات بر عایدات بدهی tpd مثبت باشد اگر یک دلار درآمد عملیاتی به عنوان هزینه بهره به صاحبان بدهی پرداخت شود، به دلیل آنکه هزینه بهره، هزینه قابل قبول مالیاتی است، شرکت هیچگونه مالیاتی بر روی آن پرداخت نمیکند. بنابراین عایدات صاحبان بدهی پس از مالیات شخصی برابر خواهد بود با:
(۱-tpd) 1 = عایدات بعد از مالیات صاحبان بدهی
اگر یک دلار درآمد عملیاتی به سهامداران تعلق گیرد شرکت مالیاتی بر آن درآمد میپردازد و سپس باقیمانده عایدات را بین سهامداران تقسیم میکند. از آنجائی که مالیات شخصی را بر عایدات سهامداران صفر فرض کردیم بنابراین درآمد بعد از مالیات مستقیماً به سهامداران تعلق میگیرد.
=۱(۱-tc) عایدات بعد از مالیات صاحبان سهام
اگر شرکت فقط درآمد پس از مالیات سرمایه گذاران را ملاک قرار دهد با توجه به ارزش نسبی tpc و tpd از طریق سهام یا بدهی تأمین مالی میکند. زیرا درآمد بعد از مالیات برای سهامداران بیشتر است. اگر tpd کمتر از tpc باشد شرکت از طریق بدهی نیازهای مالی خود را تأمین مینماید زیرا درآمد دارندگان بیشتر خواهد بود و در صورت تساوی آن دو، برای شرکت تأمین مالی از هر دو راه تفاوتی نمیکند.
هزینه های ورشکستگی
یکی از نواقص مهم تأثیرگذار بر ساختار سرمایه هزینه های ورشکستگی است. هزینه های ورشکستگی چیزی بیش از هزینه اداری و قانون ورشکستگی است. در بازار سرمایه کامل، هیچ هزینه وابسته به ورشکستگی وجود ندارد. اگر شرکتی ورشکسته شود می تواند دارائیهایش را با ارزش اقتصادیشان بفروشد و هیچ گونه هزینه حقوقی و اداری وجود نخواهد داشت. اما در دنیای واقعی در رابطه با بازنشستگی هزینه های قابل ملاحظه ای وجود دارد. (افشاری: ۱۳۷۹، ۷۷۳) هزینه های بسیار سنگین حسابرسی و حقوقی و آموزش مجدد کارکنان، ایجاد روابط و بستن قراردادهای جدید با عرضه کنندگان مواد اولیه و کارکنان، فروش دارائیهای ثابت پایین تر از نرخ واقعی آنها و همچنین عدم کارایی عملیات هنگام ورشکستگی سبب کاهش ارزش تصفیه شرکت می شود.(پارساییان: ۱۳۸۲، ۵-۱۳)
هزینه های مربوط به ورشکستگی به سه چیز بستگی دارند:

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 436
  • 437
  • 438
  • ...
  • 439
  • ...
  • 440
  • 441
  • 442
  • ...
  • 443
  • ...
  • 444
  • 445
  • 446
  • ...
  • 453
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

ایده یابان نواندیش - مجله‌ اینترنتی آموزشی علمی

 تغذیه عروس هلندی
 زایمان سگ راهنما
 فروش محصولات غذایی
 تولید محتوا هوش مصنوعی
 تبلیغات کلیکی حرفه‌ای
 کسب درآمد محتوا شبکه‌ها
 نارضایتی شریک رابطه
 درآمدزایی از ویدئو
 تدریس آنلاین درآمد
 فضای تنفس رابطه
 عدم درک شریک زندگی
 راهنمای سگ اشپیتز
 رشد نکردن رابطه
 حافظه خرگوش
 آموزش حرف زدن مرغ عشق
 ویژگی زن ایده‌آل
 دوری از وابستگی عاطفی
 درآمد محصولات دیجیتال
 فریلنسری طراحی موفق
 بازسازی پس خیانت
 اضطراب روابط عاشقانه
 درآمد دوره‌های برنامه‌نویسی
 شاه طوطی اسکندر
 درآمد پادکست کسب‌وکار
 نقد محصولات آنلاین
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

آخرین مطالب

  • راهکارهای ضروری و اساسی درباره میکاپ
  • نکته های آرایش دخترانه (آپدیت شده✅)
  • ⭐ دستورالعمل های سریع و آسان برای آرایش
  • هشدار : ترفندهایی که برای میکاپ حتما باید به آنها دقت کرد
  • هشدار!  رعایت نکردن این نکته ها درباره آرایش مساوی با خسارت حتمی
  • هشدار خسارت حتمی برای رعایت نکردن این نکته ها درباره آرایش
  • " پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – قسمت 23 – 5 "
  • " فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – ۲-۲۲-ویژگی‌های افراد تاب‌آور – 9 "
  • " پایان نامه -تحقیق-مقاله | تجزیه و تحلیل داده ها – 7 "
  • " دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | فصل اول: کلیات ( مبانی ، مفاهیم و تاریخچه) – 2 "

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان