جدول (۴-۵): نتایج آزمون هاسمن …………………………. ۶۵
جدول (۴-۶): نتایج برآورد الگو به روش اثرات تصادفی ……….. ۶۷
جدول (۴-۷): مقایسه نتایج آزمون اندازه گیری دقت و اطمینان ….. ۶۸
لیست علائم و اختصارات
(CAPM) Capital Asset Pricing Model مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای
(C-CAPM) Consumption- Capital Asset Pricing Model
مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای بر پایه مخارج مصرفی
(CE-CAPM) Consumption Expenditures- Capital Asset Pricing Model
مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای بر پایه مخارج مصرفی
روش حداقل مربعات تلفیقی (Pooled Least Squares) PLS
الگوی اثرات ثابت (Fixed Effects Model)FEM
الگوی حداقل مربعات با متغیر موهومی (Least Squares Dummy Variable) LSDV
الگوی اثرات تصادفی (Random Effects Models) REM
حداقل مربعات معمولی (Ordinary Least Squares) OLS
MSPE (Mean Squared Pricing Error)عدم اطمینان قیمتگذاری
MAPE (Mean Average Pricing Error)عدم دقت قیمتگذاری
فصل یکم:
مقدمه و کلیات پژوهش
۱-۱- مقدمه
سرمایهگذاریها به جهت نوسانپذیری که درآنها ایجاد میشود؛ دارای ریسک هستند. اقتصاددانان مالی، الگوهای متفاوتی را برای اندازه گیری ریسک ارائه میدهند. نظریه بازار سرمایه با بسط و تعمیم نظریه سبد دارایی، مدلی را برای قیمتگذاری دارایی های ریسکدار استخراج میکند. خروجی نهایی این نظریه، به نام مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای، این امکان را فراهم میسازد تا نرخ بازده هر دارایی ریسکدار تعیین شود. در مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای مبتنی بر مصرف داراییهای مخاطرهآمیز، عدم اطمینان در مصرف را به وجود میآورند. این عدم اطمینان ناشی از تفاوت موجود در تصمیمهای اخذ شده جهت سرمایهگذاری در یک دارایی مخاطرهآمیز میباشد. از آنجایی که در مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای مبتنی بر مصرف بین بازده سرمایهگذاری و مصارف مورد نیاز آن سنجش صورت میگیرد، این مدل توسعه یافته مدل استاندارد قیمتگذاری دارایی سرمایهای میباشد. این مسئله ضرورت پژوهش به منظور تبیین مدلی بر پایه مخارج مصرفی، در بازار بورس تهران را نشان میدهد.
۱-۲- بیان مسأله
تبیین ارتباط میان ریسک و بازده و قیمتگذاری داراییهای سرمایهای، مفهومی است که در دهه های اخیر به پارادایم غالب و مسلط در بازارهای سرمایهای تبدیل شده است. در ادبیات اقتصادی ریسک و بازدهی دو رکن اصلی تصمیمگیری برای سرمایهگذاری هستند و همواره بیشترین بازدهی با توجه به حداقل ریسک، معیاری مناسب برای سرمایهگذاری است. بنابراین داراییهای پرریسکتر بایستی بازدهی بالاتری را به همراه داشته باشند، تا انگیزه برای سرمایهگذاران ایجاد شود تا آن دارایی را نگهدارند. مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای[۱] ارتباط میان ریسک و بازده را بیان میکند. به دلیل رابطه ریاضی ساده بین ریسک و بازده این مدل به طور گسترده در بودجهبندی سرمایهای شرکتها، ساختاربندی سبد دارایی و ارزیابی پروژه ها مورد استفاده قرار میگیرد. هم چنین سیاست گذاران، CAPM را به منظور اندازه گیری تاثیرات تغییر در سیاست بر روی ریسک به کار میبرند. اندازه گیری ریسک سیستماتیک که به عنوان ریسک بازار شناخته میشود، نقش عمدهای در تئوریهای قیمتگذاری داراییها ایفا میکند، چون طبق تعریف، این ریسک را نمیتوان با تنوع سازی از بین برد.
پس از بیان مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای توسط شارپ و لیتنر )۱۹۶۵(، این مدل بارها مورد انتقاد و اصلاح قرار گرفته است. مدل قیمت گذاری دارایی سرمایهای استاندارد، ریسک اوراق بهادار را توسط کواریانس آن با بازده بازار سهام اندازه میگیرند، که نسبت این کواریانس به واریانس بازده بازار، به عنوان بتای بازار مورد استفاده قرار میگیرد. در این مدل، بازده مورد انتظار هر سهم برابر است با نرخ بازده بدون ریسک، به اضافه حاصل ضرب بتای آن سهم در پاداش ریسک بازار؛ به عبارت دیگر، پاداش مورد انتظار بازدهی سهام، متناسب با بتای بازار است. در مقایسه مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای مبتنیبر مصرف[۲] بریدن (۱۹۷۹) و لوکاس (۱۹۷۸)، ریسک اوراق بهادار را به وسیله کواریانس بازده با رشد مصرف سرانه مورد سنجش قرار میدهد. این کواریانس به بتای مصرف معروف است. تهرانی(۱۳۸۷) بتای مصرف را بر اساس شاخص هزینه های مصرفکل سرانه بر اساس داده های درآمد ملی محاسبه نموده است. تفاوت این طرح پیشنهادی با کار تحقیقی تهرانی در این است، که دراین پژوهش بازده اضافی مورد انتظار هر سهم با بتای مخارج مصرفی که مخارج مصرفی شامل دو گروه کالاهای بیدوام و خدمات میشود، متناسب میباشد. بنابراین به لحاظ نظری میتوان گفت که علت روی آوردن به CAPM بر پایه مخارج مصرفی این است که بتای مخارج مصرفی معیاری برای سنجش گرایش سیستماتیک سهام به دنبالهروی از حرکت بازار است.
در تحقیق پیشنهادی، نسخهی دیگری از مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای بر پایه مخارج مصرفی (کالای بیدوام و خدمات) در کنار CAPM سنتی در بورس تهران مورد آزمون قرار میگیرد. منظور از مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای بر پایه مخارج مصرفی این است که تعیین پاداش ریسک یک دارایی باید متناسب با کواریانس بازدهی آن دارایی با مخارج مصرفی دو گروه کالاهای بیدوام و خدمات باشد. به این مدل تعیین نرخ بازدهی انتظاری دارایی، مدل قیمت گذاری دارایی سرمایهای بر پایهی مخارج مصرفی میگویند. هدف ما بررسی این موضوع است که آیا میتوان در ایران با بهره گرفتن از داده های تجربی به برآوردی سازگار از مدل CAPM برپایه مخارج مصرفی رسید؟ یا خیر. در این مجموعه تعدادی از سهام در بورس اوراق بهادار تهران که از ابتدای سال ۱۳۸۱ تا پایان سال۱۳۹۰ وقفه معاملاتی نداشتهاند، مورد بررسی قرار گرفته است، که به کمک داده های بازار سرمایه ایران و با بهره گرفتن از روش های اقتصادسنجی امکان بکارگیری CAPM بر پایه مخارج مصرفی (کالای بیدوام و خدمات) برای تبیین ارتباط میان ریسک و بازدهی استفاده میشود.
۱-۳- حدود تحقیق
تحقیق حاضر مربوط به ایران و حدود زمانی آن محدود به سالهای ۹۰-۱۳۸۱ میباشد.
۱-۴- فرضیه تحقیق
۱) بتای مخارج مصرفی دربودجه خانوار در مقایسه با بتای بازار ارتباط بیشتری با بازده دارد.
۲) بازده بهدست آمده از CAPM بر پایه مخارج مصرفی در بودجه خانوار تبیین بهتری از رفتار بازده واقعی دارد.
۱-۵- اهداف تحقیق
هدف اصلی این پژوهش، آزمون توان مدل قیمتگذاری دارایی سرمایه ای بر پایه مخارج مصرفی در بودجه خانوار در مقایسه با CAPM سنتی، در تبیین ارتباط میان ریسک و بازده مورد انتظار سهام است.
۱-۶- روش تحقیق
برای آزمون عملکرد قیمت گذاری CAPM در بورس اوراق بهادار، از CAPM تک عاملی سنتی و اطلاعات آرشیوی قیمت هر سهم در ابتدا و پایان هر ماه، سود نقدی، میزان افزایش سرمایه، سهام جایزه و تعداد سهام استفاده شده است، که همه این اطلاعات از طریق نرم افزار بورس با عنوان ” تدبیر پردازش” و سایت اینترنتی بورس اوراق بهادار تهران[۳] استخراج و محاسبه میشود.
برای محاسبه بتای مخارج مصرفی C-CAPM از شاخص هزینه های مخارج مصرفی خانوار که به دو گروه کالاهای بیدوام و خدمات تفکیک شدهاند، به روش کتابخانهای استفاده میشود که از طریق سایت اینترنتی بانک مرکزی ایران[۴] و اداره کل حسابهای اقتصادی بانک مرکزی استخراج شدهاند. همچنین از روش حداقل مربعات معمولی (OLS) برای بررسی روابط و آزمون نتایج استفاده میشود و با بهره گرفتن از تکنیکهای آماری و اقتصادسنجی به آزمون و بررسی توان مدلها در تبیین ارتباط میان ریسک و بازده سهام میپردازد.
۱-۷- ساختار تحقیق
این تحقیق در پنج فصل تنظیم شده است. در پیآمد مقدمه و کلیات است. فصل دوم مروری بر ادبیات موضوع خواهد داشت. فصل سوم روش پژوهش است. فصل چهارم، یافتهها است که به برآورد الگوهای معرفی شده و تفسیر آن ها میپردازد. سرانجام فصل پنجم نتیجهگیری و پیشنهادهای حاصل از این تحقیق را ارائه میکند.
فصل دوم:
مروری بر ادبیات موضوع
۲-۱- مقدمه
در بازار بورس همه روزه میلیونها اوراق بهادار مورد معامله قرار میگیرد. شیوهی قیمتگذاری اوراق مورد معامله حاصل فعل و انفعال متغیرهای مختلفی میباشد، که هر یک به طریقی و با شدت متفاوتی بر قیمت اوراق مزبور تأثیر میگذارد. بنابراین یکی از مهمترین موضوعات برای بررسی و کشف الگوها، قواعد و قوانین حاکم بر نظام بازار، نحوه قیمتگذاری اوراق بهادار مورد معامله است.
هر سرمایهگذار به خاطر کسب فرصتهای مصرف بیشتر در آینده از فرصتهای مصرف امروز صرفنظر میکند. بهعبارت دیگر؛ سرمایهگذار امیدوار است که از سرمایهگذاری خود، عایدات بیشتری بهدست آورد، اگرچه او کاملاً واقف است که ممکن است امیدش به یأس مبدل شود. پس میتوان انتظار داشت که بین ریسک که عبارت از عدم اطمینان نسبت به کسب عایدات و بازده مورد انتظار حاصل از آن است، رابطهای وجود دارد. یکی از مدلهای بیانکننده رابطه بین ریسک و بازده مورد انتظار، مدل استاندارد قیمتگذاری داراییهای سرمایهای می باشد.
در این فصل، پس از مرور مختصر ادبیات اقتصادی مربوط به مدل استاندارد قیمتگذاری داراییهای سرمایهای، ادبیات مربوط به مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای مبتنی بر مصرف و مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای برپایه مخارج مصرفی مرور میگردد.
۲-۲- مبانی نظری تحقیق
در قسمت اول به بررسی ادبیات اقتصادی مربوط به مدلهای قیمتگذاری داراییهای سرمایهای به طور اجمال پرداخته میشود. در قسمت دوم نیز مدلهای قیمتگذاری دارایی سرمایهای از جنبه تجربی مورد بررسی قرار میگیرد.
۲-۲-۱- تعریف سرمایهگذاری[۵]
از دیدگاه کلی، سرمایهگذاری به معنای مصرف پولهای در دسترس برای دستیابی به پولهایی بیشتر در آینده است. به عبارتدیگر سرمایهگذاری یعنی به تعویق انداختن مصرف فعلی برای دستیابی به امکان مصرف بیشتر در آینده. در سرمایهگذاری دو ویژگی متفاوت و مهم وجود دارد که عبارتند از زمان و ریسک. اهمیت دو موضوع یاد شده به این علت است که در سرمایهگذاری صرف پول در زمان حال صورت میگیرد و مقدار آن معین میباشد، در حالی که پاداش حاصل از آن در آینده به دست میآید و معمولاً با عدم اطمینان همراه است. در بعضی مواقع، ویژگی زمان غالب میگردد مانند اوراق قرضه دولتی و در بعضی مواقع ریسک از نظر اهمیت مقدم میباشد مانند برگه اختیار خرید سهام عادی و در مواقع دیگر هر دو دارای اهمیت هستند مانند سهام عادی.
اصل ثابتی در فرهنگ سرمایهگذاری وجود دارد مبنی بر اینکه سرمایهگذار از ریسک و خطر گریزان است و به سوی بازده و سود تمایل دارد. به همین خاطر است که سرمایه گذاران ریسکگریز از ورود سرمایه خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایهشان هست، امتناع میکنند. ریسک و خطر از دست دادن اصل و فرع سرمایه در همه جا هست، بعضی سرمایهگذاریها پرخطرند و برخی کمخطر. سرمایهگذار با توجه به میزان خطر و ریسک سرمایهگذاری، انتظار سود و بازده متناسب را دارا میباشد. معمولاً سرمایهگذاران به وسیله تجزیه و تحلیلهای مالی خود به دنبال بازده متناسب با توجه ریسک مربوط میباشند .در یک بازار متعارف که در آن عوامل بازار واجد اطلاعات میباشند، بازده بالا همواره ریسک بالاتری را نیز به دنبال خواهد داشت. این موضوع موجب میشود که همواره تصمیمگیری جهت سرمایهگذاری براساس روابط میان ریسک و بازده صورت گیرد و یک سرمایهگذار همواره دو فاکتور ریسک و بازده را در تجزیه و تحلیل سبد سرمایهگذاریهای خود مد نظر قرار دهد. به عبارت دیگر، سرمایهگذاری به عنوان یک تصمیم مالی همواره دارای دو مؤلفه ریسک و بازدهی بوده که مبادله این دو، ترکیبهای گوناگون سرمایهگذاری را عرضه میکند. از یک طرف، سرمایهگذاران به دنبال بیشینه کردن عایدی خود از سرمایهگذاری هستند و از طرف دیگر، با شرایط عدم اطمینان حاکم بر بازارهای مالی مواجه میباشند که عامل اخیر، دستیابی به عواید سرمایهگذاری را با عدم اطمینان مواجه می سازد (پیرصالحی ۱۳۷۲).
معمولاً در اقتصاد و بهخصوص در سرمایهگذاری فرض بر این است که سرمایهگذاران منطقی عمل میکنند. سرمایهگذاران منطقی، اطمینان را به عدم اطمینان ترجیح میدهند و طبیعی است که در این حالت میتوان گفت سرمایهگذاران نسبت به ریسک علاقهای ندارند، به عبارت دقیقتر سرمایهگذاران ریسکگریز هستند. یک سرمایهگذار ریسکگریز[۶]، کسی است که در ازای قبول ریسک، انتظار دریافت بازده مناسبی دارد. باید توجه داشت که در این حالت، پذیرفتن ریسک یک کار غیرمنطقی نیست، اگر چه میزان ریسک خیلی زیاد باشد، چون در این حالت انتظار بازده بالایی نیز وجود دارد. در واقع، سرمایهگذاران به طور منطقی نمیتوانند انتظار داشته باشند که بدون قبول ریسک بالا، بازده بالایی کسب کنند ( پیرصالحی ۱۳۷۲). از طرف دیگر تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که افراد در تصمیمگیریهای خود تحت شرایط ریسک، به هیچ وجه به صورت منطقی و عقلایی عمل نمیکنند.
۲-۲-۲- انواع سرمایهگذاری
سرمایهگذاریها به دو شکل عمده واقعی و مالی تقسیم میشوند. سرمایهگذاریهای واقعی، نوعی سرمایهگذاری است که فرد با فدا کردن ارزشی در زمان حاضر، نوعی دارایی واقعی بهدست میآورد. خرید ملک یا آپارتمان نمونهای از این سرمایهگذاری است. در سرمایهگذاری مالی، فرد در ازای فدا کردن ارزش حاضر، نوعی دارایی مالی که نتیجه آن معمولاً جریانی از وجوه نقد است بهدست میآورد. در اقتصادهای سنتی اکثر سرمایهگذاریها از نوع واقعی بودهاند، اما در اقتصاد پیشرفته عمده سرمایهگذاریها بر روی داراییهای متمرکز صورت میگیرد و توسعه مؤسسات سرمایهگذاری مالی راه را برای سرمایهگذاری واقعی امکانپذیرتر میکند. در واقع این دو شکل سرمایهگذاری نه تنها در مقابل یکدیگر نیستند، بلکه مکمل هم نیز میباشند.
۲-۲-۳- محیط سرمایهگذاری[۷]
محیط سرمایهگذاری در برگیرنده انواع اوراق بهادار قابل معامله میباشد و از طرف دیگر، وقتی صحبت از محیط سرمایه گذاری میشود، باید مکان و چگونگی خرید و فروش اوراق بهادار را نیز مدنظر قرار دهیم . به طورکلی، میتوان اجزای محیط سرمایهگذاری را به سه دسته تقسیم کرد:
الف) اوراق بهادار یا داراییهای مالی
ب) بازارهای اوراق بهادار یا بازارهای مالی
ج) واسطه ها یا مؤسسات مالی
۲-۲-۴- فرایند سرمایهگذاری[۸]
در فرایند سرمایهگذاری به چگونگی تصمیمگیری سرمایهگذار در اوراق بهادار قابل معامله و میزان سرمایهگذاری در هر کدام از انواع اوراق و زمان انجام سرمایهگذاری پرداخته میشود. رویهای شامل مراحل زیر برای تصمیمگیری در اینباره به عنوان اساس فرایند سرمایهگذاری مطرح میباشد:
صورتهای مالی بخش اصلی گزارشگری مالی را تشکیل میدهند. یکی از اهداف صورتهای مالی، ارائه اطلاعات تلخیص شده و طبقهبندی شده درباره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطافپذیری مالی واحد اقتصادی است که برای طیفی گسترده از استفادهکنندگان صورتهای مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع گردد(کمیته فنی سازمان حسابرسی،۱۳۸۱ ) اهداف گزارشگری مالی و مبانی حسابداری ایجاب میکند، اطلاعاتی که گزارشگری مالی فراهم میآورد از ویژگیهای معینی برخوردار باشد. در مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران از این ویژگیها باعنوان خصوصیات کیفی یاد شده است. یکی از این خصوصیات محافظهکاری ۱است(مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی،۱۳۸۵ ).
علاوه براین، به دلیل وجود شرایط عدم اطمینان در فرایند حسابداری و گزارشگری مالی مفهوم محافظهکاری نقش و جایگاه ویژهای در ادبیات حسابداری یافته است. به طور عموم محافظهکاری نه یک اصل و نه یک فرض بلکه نوعی محدودیت در فرایند شناسایی، اندازهگیری و گزارشگری محسوب میگردد(هندریکسون[۵] و ونبردا، ۱۹۹۲).
یکی از ویژگیهای بارز گزارشگری مالی محافظهکاری[۶] میباشد. از نظر واتز، محافظهکاری کیفیتی چشمگیر و غالب در عرصه حسابداری و گزارشگری مالی بهشمار میرود و توجه به مفهوم محافظهکاری و اهمیت به آن در تدوین استانداردهای حسابداری، میتواند نشاندهنده به کارگیری و اعمال رویههای محافظهکاری از ویژگی فزونی منافع برمخارج بوده است(مهرانی و محمدآبادی، ۱۳۸۸).
۲-۲) مبانی نظری پژوهش
۲-۲-۱) تعاریف محافظهکاری از نظر صاحبنظران
محققان تاکنون تعاریف گوناگونی از محافظهکاری حسابداری ارائه داده اند، برخی از آنها مانند باسو (۱۹۹۷) محافظه کاری حسابداری را اینچنین تعریف کرده است"روشی که طبق آن، در واکنش به اخبار بد، شناسایی عایدات و خالص داراییها کاهش مییابد و این درحالی است که، در واکنش به اخبار خوب شناسایی عایدات و خالص داراییها افزایش نمییابد"، علاوه براین، باسو استفاده از درجات بالاتر قابلیت اتکا برای شناسایی و ثبت سودها و اخبار خوشایند(افزایش ارزشها)، و در مقابل استفاده از درجات پایینتر قابلیت اتکا برای شناسایی و ثبت زیانها و اخبار ناخوشایند(کاهش ارزشها)، را محافظهکاری نامیده است.
امّا بیشتر محققان در مباحث مربوط به ارزشگذاری داراییها، طبق مبانی حسابداری، بیشتر به تعاریفی که فلتهام و اولسون[۷](۱۹۹۵) از محافظهکاری دارند، اشاره میکنند. آنها محافظهکاری حسابداری را اینگونه تعریف میکنند"انتظار اینکه خالص ارزش داراییهای گزارش شده توسط یک شرکت، در بلندمدت از ارزش بازار آن کمتر خواهد بود"به عبارتی، فرض میشود که در اثر بکارگیری محافظهکاری حسابداری، ارزش بازار داراییهای گزارش شده بیشتر از ارزش دفتری آنها خواهد بود. طبق این تعریف استفاده از بهای تمام شده، در شناسایی سرمایهگذاریها باعث ایجاد انتظار خالص ارزش فعلی مثبت از سرمایهگذاریها خواهد شد، زیرا تحلیلگران انتظار دارند که این سرمایهگذاریها ممکن است کمتر از ارزش آنها برآورد شده باشند. تحقیقات صورت گرفته توسط بیور و رایان[۸](۲۰۰۰) نیز مشابه همین دیدگاه از محافظهکاری حسابداری میباشد، که محافظهکاری حسابداری را تفاوت بین ارزش بازار و ارزش دفتری داراییها عنوان میکنند.
پنمن و ژانگ[۹](۲۰۰۲) محافظهکاری حسابداری را انتخاب روش و برآوردی از حسابداری میدانند که ارزش دفتری داراییها را بهگونهای بارز، پایین نشان میدهد. بنابراین؛ در شرایط تورمی، انتخاب LIFO برای شناسایی موجودی کالا نسبت به روشFIFO ، روش محافظهکارانهای میباشد. همچنین بکارگیری قاعده اقل بهای تمام شده یا بازار[۱۰] به هزینه منظور کردن هزینه های تحقیق و توسعه، انتخاب روشهای سریع استهلاک، سیاستهایی که باعث در نظر گرفتن ذخیره بالا برای مطالبات مشکوک الوصول میشود و شناسایی تعهدات مربوط به گارانتی، روشهای محافظهکارانهای هستند که باعث میشوند خالص ارزش دفتری یک واحد اقتصادی، پایین نشان داده شوند.
همچنین از نظر گیولی و هاین[۱۱] (۲۰۰۰)، محافظهکاری عبارتست از انتخاب یک راهکار حسابداری تحت شرایط عدم اطمینان که در نهایت به ارائه کمترین داراییها و درآمدها بیانجامد و کمترین اثر مثبت را بر حقوق صاحبان سهام داشته باشد.
انور و همکاران[۱۲](۲۰۰۲) محافظهکاری را به اینگونه تعریف نمودهاند: محافظهکاری عبارتست از کاهش ارزش دفتری داراییها در مقایسه با ارزش بازار آنها در یک دوره نسبتاً طولانی، براساس این تعریف، اصل بهای تمام شده تاریخی در حسابداری نوعی محافظهکاری خواهد بود.
واتز[۱۳](۲۰۰۳)محافظهکاری حسابداری را اینچنین تعریف میکند:
لزوم تفاوت قائل شدن در اثباتپذیری شناسایی سود در مقابل زیان. طبق این تعریف از محافظهکاری، پیشبینی سودهای آتی، بایستی از قابلیت اثباتپذیری بیشتری نسبت به زیانهای آتی برخوردار باشد.
هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی آمریکا، محافظهکاری را جزء ویژگیهای کیفی یا زیر مجموعه ویژگیهای کیفی تعریف و طبقهبندی نکرده است، درحالیکه، کمیته تدوین سازمان حسابرسی ایران در مفاهیم نظری گزارشگری مالی، محافظهکاری را بهعنوان یکی از اجزای خصوصیت کیفی قابل اتکا بودن درنظر گرفته، امّا بهجای واژه محافظهکاری از واژه احتیاط استفاده نموده است(کمیته تدوین استانداردهای حسابرسی، ۱۳۸۱).
انتخاب یک راهکار حسابداری تحت شرایط عدم اطمینان که در نهایت به ارائه کمترین داراییها و درآمدها بیانجامد و کمترین اثر مثبت را بر حقوق صاحبان سهام داشته باشد(گیولی و هاین، ۲۰۰۰).
دو ویژگی مهم محافظهکاری در ادبیات حسابداری عبارتند از:
جانبداری در ارائه کمتر از واقع ارزش دفتری سهام نسبت به ارزش بازار.
تمایل به سرعت بخشیدن در شناسایی زیانها و به تعویق انداختن شناسایی سود(پریس، ۲۰۰۵).
۲-۲-۲) دیدگاههای موجود در مورد محافظهکاری
برخی، محافظهکاری را برای استفادهکنندگان و تحلیلگران صورتهای مالی مفید میدانند و برای آن نقش اطلاعاتی قائلند.
برخی دیگر، برای آن نقش اطلاعاتی قائل نمیشوند و آن را به زیان تهیهکنندگان و استفادهکنندگان از صورتهای مالی قلمداد میکنند. همچنین اعتقاد دارند که محافظهکاری کیفیت اطلاعات را کاهش میدهد(شورورزی و عابدین برزگر، ۱۳۸۸).
دیچاو[۱۴] عنوان میکند که بهترین نوع مقابله درآمدها با هزینه ها، تطابق درآمدهای جاری با هزینه های جاری است. ولی محافظهکاری باعث شناسایی سریعتر زیانها و کاهش ارزش داراییها میشود که در واقعیت بخشی از هزینه دورههای آتی با درآمدهای دوره جاری، در تقابل قرار میگیرند که این نحوه برخورد به وضوح یک انحراف از اصل تطابق بوده که در نهایت سود حسابداری را در طول زمان دچار نوعی نوسان و اختلال نموده و از پایداری آن میکاهد(پک و همکاران، ۲۰۰۷).
باسو[۱۵](۱۹۹۷)، انتقاد فوق را رد و بیان میدارد، در گزارشگری مالی بهموقع بودن و استمرار(پایداری) دو جنبه متضاد هستند که بین آنها توازن وجود دارد. بهعبارتی، بین بهموقع بودن گزارشگری و گزارش مستمر یک رابطه عکس وجود دارد.
همچنین؛ نمود محافظهکاری در ترازنامه به اندازه نمود آن در صورت سود و زیان نیست. مدتها است که محافظهکاری در رویههای حسابداری نفوذ کرده و این نفوذ نیز با اهمیت بوده است. به عقیده باسو، نفوذ محافظهکاری بر رویههای حسابداری حداقل ۵۰۰ سال قدمت دارد.
در آمریکا، تحقیقات تجربی اخیر در زمینه محافظهکاری، نشان میدهند که رویههای حسابداری محافظهکارانه است، امّا در۳۰ سال گذشته، رویههای مزبور بسیار محافظهکارانهتر شده است. به عقیده واتز(۲۰۰۳) نتایج مذکور با توجه به مخالفت قانونگذاران بازار سرمایه، تدوینکنندگان استاندارد و محققین دانشگاه نسبت به محافظهکاری، تعجبآور است.
ماندگاری و بقای طولانی محافظهکاری، بیانگر آن است که منتقدین محافظهکاری به مزایای عمده آن توجهی ندارند. اگر قانونگذاران و استانداردگذاران سعی در حذف محافظهکاری بدون در نظر گرفتن مزایای آن دارند، در آنصورت استانداردهای حسابداری برای گزارشگری مالی زیانهای جدی و جبران ناپذیر را به همراه خواهند داشت.
۲-۲-۳) انواع محافظهکاری
بال و سدکا بیان میدارند که محافظهکاری در حسابداری بهصورتی آشکار بر دو نوع قابل تقسیم میباشد.
۲-۲-۳-۱) محافظهکاری غیرمشروط[۱۶]
محافظهکاری غیرمشروط یا مستقل[۱۷]، مفهومی مستقل از وقوع رویدادها و عملیات است. بهعبارتی، خطمشیهای حسابداری بکار گرفته شده در زمان شناخت و اندازهگیری اوّلیه داراییها، باعث میشوند تا ارزش دفتری اینگونه دارائیها در آینده از ارزش بازار آنها کمتر باشد و از اینگونه خطمشی حسابداری میتوان به اصل بهای تمام شده تاریخی و همچنین روشهای استهلاک مضاعف اشاره کرد.
۲-۲-۳-۲) محافظهکاری مشروط[۱۸]
محافظهکاری مشروط یا وابسته[۱۹]، مفهومی است وابسته به وقوع برخی از رویدادها و عملیات است. بهعبارتی، خطمشیهای حسابداری به کار گرفته میشوند تا در صورت وقوع برخی از رویدادهای ناخوشایند ارزش دارائیها کاهش یابد، به کلام دیگر، زیان کاهش ارزش شناسایی گردد. امّا در صورت وقوع رویدادهای خوشایند ارزش داراییها افزایش نخواهد یافت. از اینگونه خطمشیهای حسابداری میتوان به قاعده اقل بهای تمام شده یا قیمت بازار اشاره کرد(بال، روبین و سدکا[۲۰]، ۲۰۰۵).
بال معتقد است که محافظهکاری غیرمشروط و محافظهکاری مشروط از جنبه اقتصادی دارای دو مفهوم کاملاً متفاوت میباشند. بهگونهای که از هرکدام از آنها مقیاسهای متفاوتی حاصل خواهند شد. زیرا هرکدام از آنها در نتیجه شرایط کاملاً متفاوتی ایجاد شدهاند. لذا، آثار اقتصادی آنها نیاز به شکل قابل توجهی متفاوت خواهد بود(بال، روبین و سدکا، ۲۰۰۵).
عموماً محافظهکاری غیرمشروط در نتیجه فاکتورهای مالیاتی و فاکتورهای سیاسی و یا در نتیجه منافع شخصی مدیریت بنگاه ایجاد میگردد. اینگونه محافظهکاری باعث میشود که بنگاه اقتصادی در خصوص داراییها و بدهیها به خطمشیهایی روی آورد که بر پیشبینیها و برآوردهای بدبینانه بنا شده باشند. در صورتیکه محافظهکاری مشروط در نتیجه شایستگی قراردادهای مربوط به حاکمیت شرکتی ایجاد میگردد.
پژوهش پوپ و والکر نشان داد که محافظهکاری غیرمشروط و محافظهکاری مشروط تاثیرات متقابلی دارند. بهگونهای که هرگاه درجه محافظهکاری غیرمشروط در یک بنگاه افزایش یابد، تقارن زمانی واکنش سود و خبرهای خوب کاهش خواهد یافت. همچنین حساسیت سود نسبت به خبرهای بد نیز کاهش خواهد یافت(پوب و والکر[۲۱]، ۲۰۰۳).
۲-۲-۴) بررسی تفاسیر محافظهکاری
واتز و ریچوداری[۲۲](۲۰۰۶) ریشه محافظهکاری را در گزارشگری مالی را دلایل اقتصادی میداند و ۴ عامل ذیل را در شکلگیری آن ذکر میکند.
۲-۲-۴-۱) تفسیر قراردادی[۲۳]
محافظهکاری ناشی از بکارگیری تکنولوژی کارآمد در شرکت و ناشی از قراردادهای شرکت با اشخاص و گروههای مختلف میباشد. براساس این تفسیر، حسابداری محافظهکارانه برای نشان دادن و اشاره به کژمنشی بوجود آمده بوسیله گروههای مختلفی که اطلاعات نابرابر و نامتقارن، حقوق و مزایای نابرابر، اُفقهای فکری محدود و مسؤلیت محدود دارند، میباشد. مثلاً: محافظهکاری میتواند رفتار فرصتطلبانه مدیر را در گزارشگری شاخصهای حسابداری مورد استفاده در قراردادها، محدود نماید.
تا زمانی که برای گزارشگری عملکرد مدیریت از معیارها و شاخصهای حسابداری استفاده میشود، مشکلات کژمنشی همواره در گزارشگری مالی وجود خواهد داشت. مدیران برای افزایش منافع شخصی خود، در استفاده از معیارهای حسابداری، که مبنای اطلاع رسانی برای سرمایهگذاران است، جانبدارانه عمل میکنند و در ارسال اطلاعات اختلال ایجاد می نمایند. اگر محدودیتهایی که این رفتار فرصتطلبانه مدیر را محدود نماید، وجود نداشته باشد در آنصورت ارقام حسابداری موجود در گزارشهای مالی جانبدارانه تهیه و ارائه خواهد شد. امّا محافظهکاری بواسطه الزام قابلیت اثبات و تأیید خود، رفتار فرصتطلبانه و جانبدارانه مدیران را محدود مینماید.
در عمل محافظهکاری رفتار جانبدارانه مدیر را خنثی و شناسایی سود را به تأخیر میاندازد، در نتیجه خالص داراییها و سود کمتر نشان داده میشوند. در قراردادها، اثرات مزبور، ارزش شرکت را افزایش میدهد. زیرا محافظهکاری پرداختهای فرصتطلبانه مدیر به خود و سایر گروهها نظیر سهامداران را محدود مینماید. ارزش افزایش یافته شرکت میان همه گروههای طرف قرارداد شرکت، تقسیم و رفاه هر گروه افزایش مییابد. در این مفهوم، محافظهکاری یک مکانیزم قراردادی کارآمد محسوب میشود.
به نظر واتز(۲۰۰۳) تفسیر قراردادی با اهمیتترین تفسیر محافظهکاری است، زیرا اصلیترین منبع محافظهکاری به شمار میرود. اگرچه تفسیر قراردادی از نظر ادبیات، تأکید بر قراردادی دارد که بین طرفهای قرارداد(مانند: قرار داد بدهی و قرار داد پاداش مدیریت) دارد، امّا گستره این تفاسیر به داخل سازمان(مانند: حسابداری مدیریت و سیستم کنترلی) نیز مربوط میشود. علاوه براین، تفسیر مالیاتی همواره با تفسیر قراردادی ارتباط دارد. تفسیر قراردادی، سابقه طولانیتری نسبت به دیگر تفاسیر محافظهکاری دارد. به عنوان مثال، تفسیر دعاوی حقوقی سهامداران از سال ۱۹۶۰ و به دنبال افزایش دعاوی و حقوقی سهامداران در آمریکا بوجود آمد. تفسیر مالیاتی از سال ۱۹۰۹ به دنبال تلاشهایی که واحدهای اقتصادی برای کمتر نشان دادن مالیات در آمریکا انجام میدادند، بوجود آمد و نهایتاً تفسیر و قانونگذاران حسابداری، بدنبال الزاماتی که در سالهای ۱۹۳۴-۱۹۳۳ توسط SEC برای گزارشگری مالی توسط شرکتها صورت گرفت، بوجود آمد.
۲-۲-۴-۱-۱) تفسیر قراردادی برای محافظهکاری
از چهار تفسیر درباره محافظهکاری، واتز(۲۰۰۳)تفسیر قراردادی را که جامعتر از بقیه بوده مورد بررسی قرار داده است. به عقیده او این تفسیر، مأخذ و منبع قدیمی محافظهکاری بوده و استدلالهای این تفسیر بطور کامل تدوین و توسعهیافته است. استفاده از ارقام حسابداری در قراردادها، سابقهای طولانی دارد. قرنهای متمادی از حسابداری برای کنترل مدیریت استفاده میشود. محققین پیشنهاد میکنند که دوره طولانی استفاده از محافظهکاری حسابداری، توسعه و ماهیت حسابداری و گزارشگری مالی معاصر را تحت تأثیر قرار داده و منجر به جانبداری از محافظهکاری شده است.
امّا در مقابل، سایر تفاسیر محافظهکاری در دوران اخیر پدیدار شدهاند، مثلاً افزایش در دعاوی قضایی سهامداران که در آمریکا از دهه ۱۹۶۰ شروع شد و رشد آن بعد از آن تاریخ، نمونهای از ظهور سایر تفاسیر درباره محافظهکاری است. همچنین نفوذ سیستمهای مالیاتی بر روشهای حسابداری، روشهای محافظهکارانهای نظیر LIFO را بوجود آورده است.
این مورد نیز تفسیر جدیدی از محافظهکاری است که در آمریکا از سال ۱۹۰۹ شروع شد. تفسیر قراردادی سه مشخصه و ویژگی معیارهای حسابداری را، یعنی به موقع بودن، قابلیت اثبات و تأیید نابرابر را توضیح میدهد.
۲-۲-۴-۲) تفسیر دعاوی قضایی و حقوقی[۲۴]
دعاوی قضایی سهامداران، منبع و منشأ دیگری برای محافظهکاری در سالهای اخیر محسوب میشود. در مواردی که بهواسطه بیش از واقع نشان دادن سود و خالص داراییهای شرکت، پرداختهای نابرابر به مدیران انجام شود، احتمالاً هزینه های دعاوی قضایی بیشتری بر شرکت تحمیل خواهد شد. محافظهکاری با کمتر نشان دادن خالص داراییها، هزینه های دعاوی قضایی را کاهش میدهد.
بیور[۲۵](۱۹۹۳) طی تحقیقی بررسی نمود که دعاوی قضایی تحت قوانین بورس اوراق بهادار، محافظهکاری را تشویق و ترویج میکند، زیرا دعاوی قضایی احتمالاً زمانی که سود و خالص داراییها بیش از واقع نشان داده شوند، زیادتر از زمانی که سود و خالص داراییها کمتر از واقع نشان داده میشوند.
کلوج[۲۶](۱۹۸۴) در رابطه با دعوی قضایی اوراق بهادار دریافت که دادخواهی خریداران علیه حسابرسان و شرکتها بیشتر از دادخواهی فروشندگان است. از زمانیکه هزینه های دادخواهی موردانتظار درباره بیش از واقع نشان دادن داراییها و سود از کمتر از واقع نشان دادن آنها بیشتر است، مدیران و حسابرسان این انگیزه را دارند تا مقادیر محافظهکارانه را برای سود و خالص داراییها گزارش کنند. از زمانی که حسابرسان و مدیران دریافتند که هزینه های دعاوی قضایی مربوط به بیشتر شناسایی کردن عایدات و داراییها بیشتر از هزینه های مربوط به کمتر شناسایی کردن آنها میباشد، اشتیاق بیشتری برای کمتر شناسایی کردن آنها یافتند(واتز،۲۰۰۳ ).
کوتاری و همکاران[۲۷](۱۹۹۸) عنوان نمودهاند که دعاوی قضایی تحت قوانین بورس اوراق بهادار قبل از تغییرات آن در سال ۱۹۶۶ نسبتاً کم بوده است.
۲-۲-۴-۳) تفسیر مالیاتی[۲۸]
رابطه بین وضع مالیات و گزارشگری مالی میتواند محافظهکاری در گزارشگری مالی را بوجود آورد. شناخت نابرابر سود و زیان، مدیران شرکتهای سودآور را قادر میسازد تا ارزش فعلی مالیاتها را کاهش و ارزش شرکت را افزایش دهند. تأخیر در شناخت درآمدها و تسریع در شناخت هزینه ها، پرداختهای مالیاتی را به تعویق میاندازد.
از آنجا که درآمد مشمول مالیات وروشهای محاسبه درآمد مشمول مالیات، به سود گزارش شده وابسته است، در نتیجه محاسبه سود نیز تحت نفوذ و تحت دستکاری بوده است. واتز و زیمرمن(۱۹۷۹) بیان میدارند، قبول استهلاک به عنوان یک هزینه در آمریکا به دلیل الزام قانون مالیات بر درآمد شرکتها، مصوب خزانهداری آمریکا بوده است که بر اساس آن استهلاک باید به عنوان یک هزینه، در صورتهای مالی ثبت و گزارش شود.
گنتر و همکاران(۱۹۹۷) عنوان می نمایند که در آمد مشمول مالیات هنوز هم تحت تأثیر روشهای حسابداری است، البته به غیر از روشهای استهلاک.
فورد و همکاران نیز در تحقیق خود عنوان کردند که مالیاتها انگیزههایی را برای شرکتها فراهم میآورند که به موجب آن، شرکتها سود حسابداری را بهگونهای گزارش میکنند تا تشویق مالیاتی دریافت نمایند. تا زمانیکه شرکت سودآور است، درآمد مشمول مالیات دارد. ارتباط و وابستگی بین درآمد مشمول مالیات و سود گزارش شده، انگیزه انتقال سود را به دورههای آتی فراهم میآورد، با انتقال سود به دورههای آتی ارزش مالیاتها کاهش مییابد. همانند تفسیر قراردادی، به طور متوسط این انگیزه منجر به کمتر از واقع نشان دادن خالص داراییها میشود(واتز، ۲۰۰۳).
رابطه بین سود گزارش شده و در آمد مشمول مالیات در تعدادی از شرکتهایی که به دنبال استرداد مالیات اضافی پرداخت شده خود به دلیل تقلب و فریب در گزارش سود حسابداری انجام داده اند، مشاهده شده است. در اینگونه موارد، بواسطه گزارش بیش از واقع سود از محافظهکاری تخطی شده است. در موارد تقلب در گزارشگری سود، ملاحظات گزارشگری بر ملاحظات مالیاتی اوّلویت دارد.
اگر چه این مهارت بدین معنا نیست که مدیران تعارض را نادیده بگیرند ، به سادگی بیان می کند که در مقابل اینکه دیگران را در برابر تعارض محافظت و یا تعارض دیگران را حل کنند از آنها در فرایند تعارض حمایت و آنها را به استفاده از خرد درونی برا ی کشف راه حلهای برد – برد ابتکاری تشویق میکند . استفاده کردن از اصطلاحات نظریه آشوب ، مدیران به عنوان یک منبع بازخورد ، شر یک در مشاهده رفتار دیگران و سپس نشست با آنهایی که بازخورد در آگاهی آنها از تعارض کمک می کند ، عمل می کند و اگر بازخورد غیر قضاوتی و واقعی فراهم شد بسیار محتمل است که کارکنان در تعارض بطور اتفاقی به یک نقطه انشعاب برسند و این تعارض سبب ایجاد تحول گردد ( شلتون ، ۲۰۰۴ )
مهارت هفتم ، وجود کوانتمی : توانایی برای برقراری ارتباط مستمر ، که طبیعت ارتباطی جهان را شناسایی می کند . این مهارت مدیران را قادر می سازد ملاک احساسات خویش باشند تا آنها را به دیگران نسبت دهند. در سطح زیر اتمی ، ماده وجود خود را از طریق ارتباطات به دست می آورد ، ذرات زیر اتمی مجردان هستند . خواص آنها فقط از طریق تعاملات آنها با دیگر ذرات قابل تعریف و مشاهده است . ذرات وابسته به ارتباطات هستند .
یک ارتباط کوانتمی یعنی توانایی برای مرتبط شدن از نظر مفهومی به طریقی با دیگران ، که هر کس بتواند جهان را از طریق چشمان دیگری ببیند . پیش نیاز برای حل تعارض برد – برد است . از طریق چنین ارتباطی است که بر ترسهای درونی و دفاعهای آتی غلبه می گردد. زمانی که مدیران تمامی ارتباطاتشان را با معیار صحت و آسیب پذیری می نگرند ، آنها شیوه جدیدی برای ارتباط با اطراف خودشان مدل سازی می کنند . این رودرروییهای کوانتمی ،مقوله های حل شده را تحریک می کند و زخمهای روانشناسی قبلی را تازه می کنند ، بنابراین ، فرصتی برای یادگیری و بهبود یا انکار و پروژه سازی میدهد . افراد همانگونه که تحولات ادراکی را که در ارتباطات کوانتمی ذاتی هستند ، تجربه می کنند ، شروع به درک این نکته میکنند که واقعیتهای بیرونی آنها ،یک فرافکنی از اعتقاد درونی آنها است . بنابراین ، ارتباطات کوانتمی ، آیینه های روانشناسی هستند ، که افراد می توانند در آنها انعکاس خود را ببینند . زمانی که آنها در دیگری خطایی می بینند ، مشاهدات آنها به سادگی توجه آنها را به خودشان انعکاس می دهد و بازخوردی را در مورد نواحی تکمیل نشده روح آنها برایشان فراهم می آورد ( شلتون و دارلینگ ، ۲۰۰۴ )
۳-۲ پیشینه پژوهش
تحقیقات بسیاری راجع به تعارض در انواع سازمان ها انجام شده است اما بیشترین تحقیقات به خصوص در کشور ما در مورد مدیریت تعارض می باشد و به تعارض محض به نوعی کمتر پرداخته شده است . تحقیقات تجربی انجام شده در مورد مذاکره خیلی محدود است . با
این حال هم اینک رشد فزاینده ای در مطالعاتی که رویکرد های تجربی نظام مندی برای درک سبک های مذاکره دیده میشود . بیشتر مطالعات انجام شده راجع به مذاکرات بین المللی صورت گرفته که بیشتر به اختلافات میان فرهنگ ها با درنظر گرفتن جنبه فرد گرایی و جمع گرایی پرداخته اند این تحقیقات اشاره به اختلافات اساسی در سبک مذاکره ترجیحی مردم در فرهنگ های فردگرایی و جمع گرایی وجود دارد .
در ایران نیز مطالعات نادری در خصوص مذاکره صورت گرفته است که امید است تلاش های بیشتری در این زمینه و به خصوص در مورد تعیین سبک مذاکره کشور و نیز مقایسه سبک مذاکره مذاکره کنندگان کشور با سایر فرهنگ های دنیا صورت گیرد در انیجا به برخی از مطالعات انجام شده در داخل و خارج کشور اشاره می شود .
۱-۳-۲ پیشینه در ایران
ایل خانی ( ۱۳۸۷) : ” بررسی روش های مذاکره و تصمیم گیری عاملها در یک محیط عملیاتی ” : این پژوهش جهت اخذ درجه کار شناسی ارشد دانشگاه صنعتی امیر کبیر انجام پذیرفته است
پیشرفت تکنولوژی کامپیوتری باعث شده که بشر به فکر استفاده هر چه مفید تر کامپیوتر در اکثر فعالیتهای روزمره باشد . بر این اساس با افزودن ویژگیهای هوشمندی و خود مختاری به سیستمهای کامپیوتری گشوده شد که هدف آن ساخت سیستمهایی است که مطابق با رفتارهای بشری عمل میکنند . به عبارت دیگر با دادن دانش اولیه و قابلیت خود مختاری و انعطاف پذیری در صدد شبیه سازی رفتارهای بشری میباشند . این سیستمهای کامپیوتری که
عامل نامیده می شوند ، امروزه در اکثر فعالیت های روزمره بشری مانند آموزش ، یادگیری ، تجارت ، کنترل … حضور دارند . در این پایان نامه به مطالعه و بررسی روش های ارزشیابی و تصمیم گیری عامل های خود مختار در مذاکرات میپردازد . به این شکل که دو عامل در یک محیط مذاکره واقع شده و قصد رسیدن به توافق بر سر موضوع خاصی را دارند . عامل ها بر اساس معماری خود مکانیزمهای خاصی را برای تهیه و ارائه پیشنهاد بکار می برند . این مکانیزم ها بر اساس شرایط محیطی ، زمان ، پیشنهاد سایر عاملها و … دستخوش تغییر می باشند . در مذاکرات بشری استفاده از تجربه نتیجه مذاکرات قبلی در تصمیم گیری و ارزشیابی مذاکره فعلی کمک می کند . لذا با بکارگیری سیستم استدلال بر اساس نمونه در مورد مذاکرات عاملها درصدد شبیه سازی حافظه برای عامل ها میباشند . در این حالت عامل ها با مراجعه به حافظه در جهت تسریع عمل توافق امتیازاتی را علاوه بر موضوع مذاکره به هم ارائه میدهند . با توجه به ویژگی انعطاف پذیری و خود مختاری عامل ها میتوان نتیجه گرفت پیشنهاد های جدید به طور قابل ملاحظه ای نسبت به نمونه های قبلی بهبود یافته اند .
در پژوهشی که اکبری (۱۳۸۴) و همکاران راجع به ارتباط سبک رهبری و مدیریت تعارض در بین بیمارستانهای تحت پوش دانشگاه علوم پزشکی لرستان انجام داده اند نتایج زیر حاصل شده است .
بین سبک رهبری افراد و میانگین سابقه کار افراد ارتباط معنی داری وجود دارد
بین استراتژیهای مدیریت تعارض و جنس ارتباط معنی دار وجود دارد
بین سن و استراتژیهای کنترل نیز ارتباط معنی داری وجود دارد
طبق این تحقیق از نظر استارتژیهای مدیریت تعارض به ترتیب ۴۹٫۷ درصد استراتژیهای عدم مقابله . ۴۴٫۶ درصد استراتژیهای کنترل . ۵٫۷ درصد استراتژیهای راه حل گرایی داشتهد . به علاوه این طور نتیجه گیری کرده اند که تعیین شیوه دهبری مدیریت و روش های برخورد با اختلافات و تعارض ها در بیمارستانها بسیار حائز اهمیت می باشد .
مهدوی راد (۱۳۸۴) : در پایان نامه کار شناسی ارشد خود ،پژوهش انجام شده در رابطه با شناسایی عوامل موثر بر اثر بخشی مذاکرات سازمانی مدیران و کارشناسان سازمان مدیریت و برنامه ریزی میباشد که استفاده از سبک تشریک مساعی یکی از بهترین روشها جهت حل تعارض شناخته شده است .
میر(۱۳۸۳) : در پایان نامه کارشناسی ارشد خود شیوه های حل تعارض توسط مدیران دبیرستانهای تهران را بررسی نموده است که نتایج بیانگر آن است که استفاده از سبک های مختلف حل تعارض در شرایط مختلف کار ساز میباشد و استفاده از روش تشریک مساعی در حل اختلافات تاثیر به سزایی دارد .
حیدری (۱۳۸۲) : ” میزان کار بست سبک های مذاکره در استراتژیهای مدیریت تعارض مدارس راهنمایی شهر اصفهان” : وی پژوهش خود را جهت اخذ درجه کار شناسی ارشد دانشگاه اصفهان انجام داده است . نتایج تحقیق نشان داد که بین میزان استفاده مدیران مدارس از سبک های مذاکره تفاوت معنی داری وجود داشته است . بیشترین کار بست سبک های مذاکره توسط مدیران به سبک واقع گرایی و کمترین مربوط به سبک مذاکره تحلیلی بوده است و میزان
استفاده مدیران از سبک مذاکره واقع گرایی ۷۵٫۳ بوده که بر اساس نیمرخ در میزان استفاده بیش از حد واقع میگردد . میزان استفاده مدیران از سبک مذاکره تحلیلی ۷۵٫۳۵ که بر اساس نیمرخ
میزان استفاده بیش از حد بوده است . و به همین ترتیب میزان استفاده مدیران از سبک مذاکره هنجاری و شهودی به ترتیب ۷۹٫۶۶ و ۷۸٫۲۱ بوده که این دو سبک نیز بیش از حد استفاده میگردیده است . و بیشترین استفاده از استراتژیهای مدیریت تعارض مربوط به استراتژیهای راه حل گرایی و کمترین استفاده مربوط به استراتژیهای کنترل بوده است و همچنین ، بیشترین میزان کار بست از سبک های مذاکره واقع گرایی ، تحلیلی ، هنجاری ، شهودی در استراتژیهای راه حل گرایی بوده است . مدیران مرد بیشتر از مدیران زن سبک مذاکره تحلیلی و استراتژی کنترل را به کار برده اند . مدیران تحصیل کرده در رشته های غیر مدیریتی ، بیشتر از مدیران تحصیل کرده در رشته مدیریت از سبک مذاکره واقع گرایی و هنجاری و استراتژی راه حل گرایی را بکار برده اند و مدیران تحصیل کرده در رشته مدیریت بیشتر از استراتژی کنترل استفاده کرده اند . مدیران
دارای مدرک لیسانس از انواع سبک های مذاکره و از استراتژی راه حل گرایی استفاده کرده اند و مدیران دارای مدرک تحصیلی لیسانس از انواع سبک های مذاکره و از استراتژی راه حل گرایی استفاده کرده اند . مدیران دارای سابقه مدیریت ۱۶ سال به بالا بیشتر از سایر مدیران از سبک مذاکره واقع گرایی و تحلیل ، استراتژی راه حل گرایی و مدیران دارای سابقه مدیرت کمتر از ۵ سال بیشتر از سایر مدیران از استراتژی کنترل استفاده کرده اند .
ساکی (۱۳۸۲) : ” بررسی میزان تعارض یا هماهنگی بین انتظارات مدیران و دبیران از وظایف مدیران دبیرستانهای استان همدان ” این پژوهش جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه تهران انجام پذیرفته است . این پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی است و از ۳ پرسش نامه موازی بسته پاسخ ۵ گزینه ای بر اساس مقیاس لیکرت استفاده شده است . یکی از عوامل ایجاد تعارض وجود امور متفاوتی میباشد که از نظر مدیران و مربیان در اولویت کاری قرار دارد که مهمترین آن امور مربوط به دانش آموزان است که بیشتر مورد توجه مدیران و امور مربوط به روابط با اجتماع که بیشتر مد نظر مربیان میباشد که برای هر کدام سبک خاص مذاکره مورد نیاز است و همچنین تسهیلات پرداختی نیز یکی
دیگر از عوامل تعارض در مدارس است . نتایج حاصل نشان میدهد که بین انتظارات مدیران و دبیران نسبت به نحوه ایفای وظایف ، تعارض وجود دارد و در مورد سایر وظایف پرسشنامه هماهنگی وجود ندارد ، بین انتظارات مدیران و دبیران نسبت به حدود ایفای وظایف شش گانه مدیر مندرج در پرسشنامه هماهنگی وجود دارد . بین انتظارات دبیران و ادراک مدیران از انتظارات آنان نسبت به نحوه ایفای وظایف مربوط به امور برنامه آموزشی و تدریس تعارض و ناهماهنگی وجود . آزمون همگونی کای سکوار حاکی از این است که بین انتظارات دبیران و ادراک مدیران از انتظارات آنان نسبت به وظایف و نظارت ، تهیه طرح درس و اجرای آن توسط معلمین ” ” معرفی روش های جدید تدریس متناسب با هر ماده درسی به معلمین ” ” حضور مستمر در کلاس درس معلمان و مشاهده روش کار و تدریس آنان و مشاوره برای اصلاح روش ” ” کمک به معلمین در اجرای امتحانات ” ” مشورت با کادر آموزشی آموزشگاه جهت تنظیم برنامه هفتگی و تعیین دروش ” ” تلاش در جهت رفع مشکلات شخصی و روان – اجتماعی معلمان ” ” کار رسیدگی به مشکلات و تعارضات بین فردی دانش آموزان ” ” اقدام به موقع جهت تکمیل کادر آموزشی ، اداری ، مالی و خدماتی آموزشگاه برابر ضوابط درجه بندی مدارس ” تفاوت معنی داری وجود دارد به عبارت دیگر تعارض وجود دارد .
زرنوشه( ۱۳۸۱ ) و همکاران در تحقیقی که با هدف بررسی راهبردهای مدیریت تعارض در مدیران بیمارستانهای دانشگاه بقیه الله ( عج ) انجام داده اند نتیجه گرفته اند که نیمی از مدیران بیمارستانها از راهبرد راه حل جویی و نیمی دیگر حدود ۴۵٫۸ درصد از راهبرد کنترل و کمتر از ۵ درصد از راهبرد عدم مقابله استفاده می کنند وی همچنین نتیجه گرفته است که
بین سن و مدیریت تعارض تفاوت معنی دارد وجود ندارد .
بین سطح تحصیلات و راهبرد های مدیریت تعارض تفاوت معنی داری وجود دارد یعنی افراد با تحصیلات پایین تر بیشتر از راهبرد عدم مقابله ، افراد به تحصیلات در حد لیسانس و فوق لیسانس بیشتر از راهبرد راه حل جویانه و افراد با سطح تحصیلات بالاتر از راهبرد کنترل استفاده می کنند .
بین مدیریت فعلی و سابقه مدیریت و راهبرد تعارض تفاوت معنی داری وجود ندارد .
آزرم (۱۳۸۱) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود ضمن بررسی اثرات تعارضات سازمانی خصوصیات اقتصادی ، اجتماعی بر عملکرد کارکنان مدیریت برق شهر کازرون نتیجه می گیرد که عمده ترین نوع تعارض در نظر آزمودنی ها تعارض بین نقش های گوناگون یک فرد است و این در حالی است که تعارض بین دستورالعمل ها و خط مشی ها ی متناقض کمترین نوع تعارض از نظر آنهاست . همچنین نتایج این تحقیق نشان می دهد که تعارضات موجود در سازمان عمده ترین عامل تاثیر گذار بر عملکرد انسانی است بطوریکه ضریب همبستگی پیرسون بین این دو متغییر۰٫۷۵- است که حاکی از رابطه قوی معنی دار و معکوس می باشد . نتایج حاصل از تحقیق ایشان فرضیات ذیل را مورد تایید قرار میدهد .
افزایش تعارض سازمانی موجب کاهش عملکرد سازمانی میگردد
افزایش تعارض سازمانی در بعد ارزش های فرد با مقتضیات نقش موجب کاهش عملکرد سازمانی میگردد .
افزایش تعارض سازمانی بین نقش های گوناگون موجب کاهش عملکرد سازمانی میگردد .
افزایش تعارض سازمانی در بعد امکانات ، منابع ، زمان ، … با انتظارات نقش سازمانی موجب کاهش عملکرد سازماین می گردد .
افزایش تعارض سازمانی بین خط مشی ها و دستورد العمل های متناقض موجب کاهش عملکرد سازمانی می گردد.
وی در ادامه پیشنهاد می کند که مدیران سازمان ها چنانچه بخواهند نسبت به افزایش عملکرد کارکنان خود موفق عمل نمایند می بایست سعی در محدود نمودن تعارضات سازمانی مخرب و مدیریت این تعارضات در جهت جلو گیری از رکود فعالیت ها و فزایش راندمان کاری پرسنل بنمایند .
کارگر (۱۳۸۰ ) : در پایان نامه کارشناسی ارشد خود پژوهشی در رابطه با مدیریت تعارض و اثر بخشی آن بر سازمان در شرکت مهندسی آب و فاضلاب کرمان انجام داده است که نتایج نشان میدهد با افزایش سابقه مدیران استفاده از سبک اجتنابی در حل تعارض در سازمان بیشتر میگردد .
شمسی پور (۱۳۷۹) : در پایان نامه کارشناسی ارشد خود ” بررسی رابطه بین سبکهای مدیریت تعارض و اثر بخشی مدارس ” در دانشگاه مشهد انجام داده است که هدف اصلی این تحقیق شناخت میزان استفاده مدیران از سبکهای مختلف مدیریت تعارض و بیان رابطه یک سبک مورد نظر و اثر بخشی مدارس بوده است . که از تحقیق حاضر چنین نتیجه گرفته شده است که بین دو سبک همکاری و مصالحه و اثر بخشی سازمان ارتباط نزدیک و معنی داری وجود دارد . در حالیکه دو سبک ایثار و اجتناب رابطه با اثر بخشی مدارس ندارند.
مزدارانی (۱۳۷۹) نیز پایان نامه کارشناسی ارشد خود در دانشگاه مشهد با نام ” بررسی رابطه جو سازمانی و تعارض معلمان مدارس راهنمایی دماوند ” انجام داده است که نتایج زیر از این تحقیق بدست آمده است ۱- بین جو سازمانی و میزان تعارض معلمان رابطه معنی دار وجود دارد ۲- بین جو سازمانی مدارس دخترانه و پسرانه رابطه معنی دار وجود دارد ۳- بین میزان تعارض معلمان زن و مرد تفاوت معنی داری وجود دارد .
یداللهی (۱۳۷۸) در پایان نامه خود تحت عنوان ” رابطه میان فرهنگ و شیوه اداره تعارض درون پرسنلی ” به منظور تعیین نحوه اداره تعارضات درون پرسنلی توسط مدیران از الگوی توماس استفاده کرده است نتایج بدست آمده از تحقیق ایشان حاکی از آن است .
بین فاصله قدرت و استفاده از شیوه تطبیقی مافوق در تعارضات درون سازمانی رابطه مستقیم وجود دارد
میان فاصله قدرت و استفاده از شیوه اجباری در مقابل زیر دست رابطه مستقیم وجود دارد .
میان جمع گرایی و استفاده از شیوه اجتنابی در مقابل هم ردیف رابطه مستقیم وجود دارد .
میان پرهیز از عدم اطمینان و استفاده از شیوه همکاری در مقابل مافوق رابطه مستقیم وجود دارد .
بین زن گرایی و استفاده از شیوه اجباری در مقابل زیر دست رابطه معکوس وجود دارد .
با توجه به یافته های تحقیق به مدیران سازمان پیشنهاد میشود که در حل مسائل و مشکلات سازمانی ، خصوصا مسئله تعارض به موضوع فرهنگ توجه خاص مبذول دارند .
معبودیان (۱۳۷۸) : پایان نامه کارشناسی ارشد وی بررسی رابطه بین نگرش مدیران با سبک های مدیریت تعارض مورد استفاده آنان در آموزشگاههای متوسطه شهر کرمان بررسی گردیده است که نتایج بیانگر این میباشد که نگرش مدیران نسبت به استفاده از روش های تشریک مساعی کاملا مثبت میباشد و استفاده از روش های گذشت ، مصالحه و اجتناب در اولویتهای بعد قرار دارند. وی بیان میکند که بین نوع نگرش مدیران به تعارض و سبک مدیریتی مورد استفاده مدیریتی آنان رابطه معنی داری در سطح ۰٫۰۵ درصد وجود دارد . نگرش کاملا مثبت به تعارض با سبک مدیریتی تشریک مساعی ، نگرش کاملا مثبت به تعارض با سبک گذشت ، نگرش بینابینی به تعارض با سبک مدیریت مصالحه ، نگرش کاملا منفی به تعارض با سبک مدیریت اجتناب رابطه معنی داری وجود دارد در این تحقیق داده های لازم برای بررسی نگرش کاملا منفی حاصل به دست نیامده است . بر این اساس
وی پیشنهاد می کند که مسئولین در انتخاب مدیران آموزشگاه ها با بررسی نگرش نامزد های این پست دریابند که آنها چگونه با تعارض مواجهه میکنند .
سخایی قلعه رودی (۱۳۷۷ ) : بررسی سبک های مدیریت تعارض مدیران دبیرستانهای استان گیلان از نظر مدیران و دبیران این استان . این پژوهش برای اخذ درجه کار شناسی ارشد مدیریت آموزشی در دانشگاه شهید بهشتی انجام گرفته است . اهداف پژوهش یافتن پاسخ علمی برای سوالاتی بوده از جمله اینکه مدیران در هنگام رویارویی با تعارض از چه شیوه هایی برای مقابله با آن استفاده می کنند هر یک از سبک های مدیریت تعارض به چه میزان مورد استفاده مدیران قرار می گیرد . از کدام سبک مدیریت تعارض کمتر استفاده میشود . از کدام سبک مدیرت تعارض بیشتر استفاده شده ، آیا تفاوت بین نظر مدیران و دبیران در مورد شیوه های حل تعارض مدیران وجود دارد و این تفاوتها کدام شیوه میباشند . نتایج نشان داد
۳٫۱۸ درصد از مدیران از شیوه رقابت که.۱ درصد از دبیران اظهارات آنان را تایید کردند پس تفاوت معنی داری بین نظرات مدیران و دبیران وجود دارد
۲٫۲۸ % مدیران معتقدند از شیوه ایثار استفاده میکنند که ۳٫۲۹ درصد دبیران معتقدند که مدیران از این شیوه استفاده کرده اند بنابراین در این شیوه نیز تفاوت معنی دار بین نظرات مدیران و معلمان وجود دارد .
بافت عضلانی
B1
۱۴۰۰ - ۱۰۰۰
۱-۱۹ اثرات سوء آفلاتوکسینها بر سلامتی انسان:
مقدار سموم طبیعی وارد شده به زنجیره غذایی انسان تقریباً ۱۰۰۰۰ بار بیشتر از سموم ساخت بشر، نظیر حشرهکشها و مواد شیمیایی صنعتی است. انسان اصولاً از طریق یکی از سه راه زیر میتواند در معرض مایکوتوکسینها قرار بگیرد.
مصرف مواد غذایی آلوده به مایکوتوکسین
مصرف فرآوردههای حیوانی آلوده به مایکوتوکسین
استنشاق ذرات آلوده به مایکوتوکسین
سندرم ری[۱۱۲] یکی از عوامل اصلی مرگ و میر در میان کودکان در کشورهای خاور دور نظیر تایلند است و به نظر میرسد که آفلاتوکسین B1 در ایجاد آن دخیل باشد. ارتباط مستقیمی بین سرطان کبد در انسان و دریافت گوارشی آفلاتوکسین در نواحی گرمسیری آفریقا، آسیا و جزایر فیلیپین مشاهده شده است. حضور قارچ به تنهایی نشان دهندهی حضور سم نیست و همچنین عدم حضور آثار آلودگی قارچی بر روی مواد غذایی دلیلی بر عدم آلودگی به مایکوتوکسین نمیباشد. بنابراین، بررسی اغذیه از نظر حضور مایکوتوکسینها همواره ضروری به نظر میرسد. با وجود یکنواخت بودن آلودگی قارچی در یک منطقهی جغرافیایی، میزان نهایی آفلاتوکسین در دانهها از یک میکروگرم یعنی یک قسمت در بیلیون (ppb) تا بیش از ۱۲۰۰۰ میکروگرم در کیلوگرم یعنی دوازده قسمت در میلیون (ppm) متغیر است. شدت در معرض قرار گرفتن انسان به آفلاتوکسینها به عواملی نظیر میزان سم و مدت زمان در معرض قرار گرفتن وابسته میباشد. عواملی نظیر سن، جنس، وضعیت تغذیه و نیز عفونتهای همزمان، نظیر عفونت و بررسی هپاتیت B، از عوامل مؤثر در بروز مسمومیت با آفلاتوکسین هستند (۵).
علائم بالینی مشاهده شده در انسان شامل استفراغ، درد ناحیه شکم،ضایعات حاد کبد ادم ریوی، لرزش عضلانی، کوما، تشنج و مرگ همراه با ادم مغز و درگیری اندامهایی نظیر کبد، کلیهها وقلب میباشد (۱۰).
اگر انسان روزانه برای مدت طولانی کمتر از ۱۰ میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن آفلاتوکسین B1 دریافت نماید به عوارض زودگذر و موقتی مبتلا میشود اما چنانچه این میزان به ۵۰ میکروگرم برسد اثرات بالینی مهمی رخ خواهد داد و تظاهرات اپیدمیولوژیکی اتفاق میافتد.
در پاییز ۱۹۷۴ بیماری آفلاتوکسیکوز در دو ایالت شمالی و ۱۵۰ روستای کشور هند اتفاق افتاد که در این همهگیری ۳۹۷ نفر بیمار شدند که از این تعداد ۱۰۸ نفر جان باختند. در سال ۱۹۸۲ بیماری مزبور در کشور کنیا مشاهده گردید (۸۶).
یکی دیگر از راههای در معرض قرار گرفتن انسان به مایکوتوکسینها استنشاق ذرات و گرد و غبار آلوده توسط کارگرانی است که در صنایع غذایی و انبارها مشغول به فعالیت هستند. علیرغم اینکه ریهها بافت هدف آفلاتوکسین نیستند، ولی مسیر مناسبی برای ورود و جذب این سم محسوب میشوند. نتایج تحقیقات با بهره گرفتن از مدل موش صحرایی نشان داده است که آفلاتوکسین B1 پس از ورود به ریهها به DNA سلولهای بافت ریه آسیب میرساند و این عمل به دنبال تبدیل به متابولیت فعال یا همان فرم اپوکسید به وسیلهی ماکروفاژهای ریوی صورت میگیرد. با این حال، اتصال متابولیت فعال همواره در کبد حیوان بسیار بیشتر از بافت ریه است. در رابطه با آفلاتوکسینها، بررسی نمونههای خون و ادرار افراد از نظر حضور این سموم میتواند نشاندهندهی در معرض قرار گرفتن یک جمعیت باشد. به نظر میرسد که اتصال کووالانت آفلاتوکسین به ماکرومولکولها و حضور آنها در مایعات بیولوژیک شیوهی بسیار مطمئنی برای پایش در معرض قرار گرفتن انسان باشد. در این رابطه بررسی اتصال آفلاتوکسین به DNA و پروتئین در نمونههای سرم ادرار، بافت و یا شیر مورد توجه قرار گرفته است و متداولترین شیوه استفاده از آنتیبادی در سنجش مقادیر جزئی آفلاتوکسین با بهرهگیری از روشهای ایمونوافینیتی، رادیوایمونواسی و الایزا است در حال حاضر در ایران اندازهگیری مایکوتوکسین به ویژه آفلاتوکسین در چندین مرکز انجام میگیرد. انگیزهی اصلی از اینگونه سنجشها، دریافت مجوز صدور کالاست و این در حالی است که بیم آن میرود که محصولاتی که موفق به اخذ گواهی نمیشوند پس از خروج از شکل اولیه و تبدیل به فرآوردههای جانبی به مصرف بازار داخلی برسند. (۵)
مراحل اساسی آنالیز مایکوتوکسینها در جدول ۴-۱ خلاصه شده است .
جدول ۴-۱: مراحل اساسی در آنالیز شیمیایی مایکوتوکسینها (۵)
مرحله
توصیف
هدف
نمونه برداری
به کارگیری نمونهبردار خودکار
آمادهسازی
آمادهسازی نمونه
آسیاب کردن، مخلوط کردن، نمونهگیری از نمونه اولیه
آمادهسازی
استخراج
استفاده از همزن یا مخلوط کن
جداسازی مایع – مایع
(استفاده از قیف جداکننده)
جداسازی سم از ترکیبات نامحلول در محلول عصارهگیری
پالایش
کروماتوگرافی ستونی
(پالایش با بهره گرفتن از فلزهای دو ظرفیتی نظیر Cu++، Fe++ و Pb++)
جداسازی سم از محموعهی ترکیبات موجود در عصارهی بدست آمده از مرحلهی استخراج
بازده به مفهوم نسبت کل عایدی یا ضرر حاصل از سرمایه گذاری در یک دوره معین به مبلغ سرمایه گذاری که برای کسب این عایدی در همان دوره بکار گرفته شده است، می باشد.
اگر اطلاعات مربوط به سود، به موقع باشد بازده مورد انتظار سرمایه گذاران نیز واقعی خواهد بود. از طرف دیگر هرچه اطلاعات در فواصل زمانی کوتاه تری گزارش شوند به دلیل بالا بودن سطح اطلاعات در دسترس سرمایه گذاران ریسک اطلاعاتی شرکت پایین خواهد بود.
رابطه سود و بازده بیشتر مورد مورد توجه محققان قرار گرفته و موشکافانه بررسی می شود. سر آغاز این تحقیقات به کار معروف بال و بروان (۱۹۸۶) بر می گردد که نشان دادند، بازده سهام جاری، اطلاعات سود حسابداری را منعکس می کند و تحقیقات مختلف محتوای اطلاعاتی پیش بینی سود و مفید بودن آن را برای سرمایه گذاران اثبات نموده اند. براین اساس، تحقیقات حسابداری شامل کولینس و هم پژوهان (۱۹۹۴) و لیو توماس (۲۰۰۰) سودمندی سود تحقق یافته جاری و نیز سود مورد انتظار آینده را بررسی کردند. سود آینده برای ارزیابی سهام حائز اهمیت است، زیرا قدرت توضیحی بازده سهام آن نسبت به سود جاری بیشتر است؛ کولین و هم پژوهان برای رابطه ضیف بودن بین سود و بازده یک دوره زمانی دو دلیل ذکر کردند :اول، سود به موقع نیست و دوم، ناهنجاری هایی در سود وجود دارد. فقدان سود به موقع سبب می شود که تنها بخشی از رشد سود یا تغییر سود برای بازار غیر منتظره باشد و سرمایه گذاران علاوه بر سود جاری به منابع دیگر اطلاعات توجه کنند تا بتواند انتظارشان را از سود تعدیل کنند.تحقیقات ایتون، هاریس و اوسون (۱۹۹۲) نشان دهنده همبستگی مثبت بین سود خالص و بازده سهام بوده، همچنین بر اساس تحقیقات وارفیلد و دایلید نتایج مشابهی بدست آمد.
پرفسور"یوجی ایجری"،” کوهلر"، “لیتلتون” و “ماتز” در زمره مهمترین و پرشورترین مدافعان سود حسابداری قرار میگیرند و سود حسابداری را مبنایی جهت تصمیم گیری استفاده کنندگان می دانستند. اسچرودر و همکاران (۲۰۰۸) معتقدند که بهنگام بودن اطلاعات ویژگی پشتیبانی کننده ای برای مربوط بودن است. هندریکسون و برادا ویژگی بهنگام بودن اطلاعات را مختص گروه خاصی از استفاده کنندگان نمی دانند و بر این عقیده اند که همه استفاده کنندگان اطلاعاتی به موقع را طلب می کنند. ولک و همکاران (۲۰۰۱) ، بهنگام بودن اطلاعات با دیگر جنبه های مربوط بودن اطلاعات رابطه متضادی دارد؛ به نحوی که بین این عامل کیفی و سایر ویژگی های کیفی مربوط بودن نوعی سازش وجود دارد. گزارش به موقع اطلاعات بر بازده مورد انتظار تصمیم گیرندگان و فعالان بازار نیز بسیار موثر است.(پالمن،کروس و شرودر، چمبرز و پنمن ). هرچه فاصله سود افزایش یابد از توانایی سود برای توضیح تغییرات بازده سهام کاسته می شود.(کنان ۲۰۰۱). در تحقیقات مالی ارتباط مثبت بین تغییر سود نقدی و بازده سهام پیرامون روزهای اعلان توزیع سود نقدی به خوبی مستند شده است. (آرونی و سواری، ۱۹۸۰، آسکیت و مولینز،۱۹۸۶). آباربانل وکیم[۳] (۲۰۱۰) نشان داد که در روز اعلام سود، بازده سطح بالاتری از آگاهی دهندگی دارد. چمبرز و پنمان (۱۹۸۴) نشان دادند که اعلان های زود هنگام، شامل اخبار بهتر و موجب بازده غیر عادی بزرگتر می شود. کراس و شرودر نشان دادند که بازده غیر عادی شرکت هایی که زود اعلام سود می کنند، بسیار بالاتر از بازده شرکت هایی است که دیر اعلام سود می کنند. محمودی و همکاران نشان دادند که سرمایه گذاران در زمان تغییرات اعلان سود مثبت و در زمان تغییرات اعلان سود منفی واکنش کمتر از حد نشان دادند.
وحید محمدرضاخانی نشان داد ارتباط بین به موقع بون سود و بازده غیرعادی تجمعی در زمان عرضه عمومی سهام، منفی می باشد. مهرآرا و عبدلی (۱۳۸۵) نشان می دهد، تاثیر تکانه های قیمتی منفی (اخبار بد) و مثبت (اخبارخوب ) بر نوسانات آتی قیمت به لحاظ آماری متفاوت نیست و به این مفهوم است که اخبار خوب و بد با اندازه یکسان، تاثیر مشابهی بر نوسانات شرطی بازدهی دارد.
در این تحقیق می توان پذیرفت که بین بهنگام بودن اعلام سود و بازده سرمایه گذاری رابطه معناداری وجود دارد. بدین صورت که شرکت هایی که بازده بالاتری داشتند در اعلام سودشان سریعتر عمل کردند یا تاخیر در اعلام سودشان کمتر بود و می توان گفت منفی بودن سود باعث تاخیر در اعلام سود می شود. در هر دو صنعت مورد پژوهش، در شرکتهایی که بازده بیشتری رخ داده است اعلان سود نیز به هنگام تر است و از سوی دیگر شرکتهایی که دارای سود منفی بوده اند تاخیر در اعلام سود بیشتری نسبت به شرکتهایی داشته اند که دارای سود مثبت بوده اند.
بخش چهارم: ۲-۵ تحقیقات و مطالعات انجام گرفته
۲-۵-۱ تحقیقات انجام شده در ایران
فاطمه طباطبایی در تحقیقی به بررسی” تاثیر به موقع بودن و محافظه کاری بر محتوای اطلاعاتی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ” پرداخت که نتایج نشان می دهد که شرکت هایی که در سطح بالایی از به موقع بودن سود قرار دارد از محتوای اطلاعاتی سود بالاتری برخوردارند.
کردستانی و مجدی (۱۳۸۶) به بررسی رابطه بین پنج ویژگی سود شرکت ( پایداری، قابلیت پیش بینی، مربوط بودن، به موقع بودن، و محافظه کاری بودن سود ) و هزینه سرمایه سهام عادی پرداختند و نشان دادند بین چهار ویژگی اول و هزینه سرمایه سهام عادی رابطه معنی دار وجود دارد.
وحید محمدرضاخانی در تحقیقی به بررسی تاثیر به موقع بودن سود بر باز
ده غیر عادی عرضه های عمومی سهام با توجه به ویژگی های خاص شرکت ها پرداخت که نتایج نشان می دهد که رابطه بین به موقع بون سود و بازده غیرعادی تجمعی در زمان عرضه عمومی سهام، منفی ولی از لحاظ آماری معنادار نمی باشد.
مهرآرا و عبدلی (۱۳۸۵) به بررسی نقش اخبار خوب و بد در نوسانات بازدهی سهام پرداختند. آنها رابطه میان تکانه های بازدهی یا قیمت سهام (اخبار) و نوسانات شرطی را بررسی کردند. شواهد تجربی تحقیق آنها نشان می دهد، تاثیر تکانه های قیمتی منفی (اخبار بد) و مثبت (اخبارخوب ) بر نوسانات آتی قیمت به لحاظ آماری متفاوت نیست و به این مفهوم است که اخبار خوب و بد با اندازه یکسان، تاثیر مشابهی بر نوسانات شرطی بازدهی دارد.
حمید رضا رضایی در پژوهشی به بررسی تاثیر نرخ تورم بر کیفیت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخت. که در یکی از فرضیات آن رابطه بین به موقع بودن سود و نرخ تورم را اندازه گیری کرد و نتایج این پژوهش نشان داد که در صنایع فلزی و سایر صنایع نرخ تورم با به موقع گزارش نمودن سود رابطه منفی و معنادار دارد.
نوروش و حسینی در تحقیقی به بررسی رابطه بین کیفیت افشا شرکتی( شامل قابلیت اتکاء و به موقع بودن ) و مدیریت سود می پردازد. همچنین یافته های تحقیق حاکی از وجود رابطه منفی معنی دار بین به موقع بودن افشای شرکتی و مدیریت سود می باشد.
وحید قیومی در پژوهشی به بررسی رابطه بین ویژگیهای کیفی سود و عملکرد شرکت ها پرداختند. که نتایج پژوهش نشان داد که در آزمون فرضیه پنجم بین به موقع بودن و بازده دارایی ها رابطه منفی و معناداری وجود دارد. و در آزمون فرضیه ششم نیز بین به موقع بودن و Q توبین رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بنابراین فرضیه سوم پژوهش مورد نیز مورد تایید قرار می گیرد یعنی بین به موقع بودن و عملکرد شرکت ها رابطه معنا داری وجود دارد.
ایزدی نیا و نظر زاده ( ۱۳۸۸ ) به ارائه معیار های مناسب اندازه گیری کیفیت سود پرداخته و رابطه آن را با بازده سهام بررسی کردند. آنها ده معیار را برای کیفیت سود در نظر گرفته و بر اساس آن سود شرکتها را از نظر کیفیت به سه دسته زیاد، متوسط و کم طبقه بندی کردند. نتایج پژوهش آنها نشان می دهد که بین بازده واقعی سهام و کیفیت سود در سطوح زیاد , متوسط و کم رابطه وجود دارد.
سید سعید مهرداد آیسک ، به بررسی رابطهی میزان تأخیر در اعلام سود پیشبینیشدهی فصلی با نوع خبر سود و دقت پیشبینی پرداخت. نتایج تحقیق مشخص شد که بین خبر بد و میزان تأخیر در اعلام سود پیشبینیشدهی فصلی، رابطهای مثبت وجود دارد.
جواد کامرانی به بررسی رابطه بین ویژگی های مشترک و به موقع بودن گزارشگری مالی میان دوره ای پرداخت. نتایج تحقیق پژوهش نشان می دهد که هر چه اندازه شرکت و سودآوری آن بیشتر باشد، گزارشگری آن به موقع تر خواهد بود.
جدول ۲-۱ خلاصه پیشین تحقیقات داخلی
نتیجه تحقیق | موضوع تحقیق | نام محقق |
شرکت هایی که در سطح بالایی از به موقع بودن سود قرار دارد، محتوای اطلاعاتی سود بالاتری دارند. | تاثیر به موقع بودن سود و بر محتوای اطلاعاتی سود | فاطمه طباطبایی |
بین به موقع بودن سود و هزینه سرمایه رابطه معناداری وجود دارد. | رابطه بین ویژگی های کیفی و هزینه سرمایه | کردستانی و مجدی |
رابطه بین به موقع بودن سود و بازده های غیرعادی تجمعی در زمان عرضه عمومی سهام، منفی می باشد. | تاثیر به موقع بودن سود بر بازده غیرعادی عرضه های عمومی سهام | وحید محمدرضاخانی |
اخبار خوب و بد به طور یکسان بر نوسانات شرطی بازدهی تاثیر دارد. | بررسی نقش اخبار خوب و بد در نوسانات بازده سهام | مهرآرا وعبدلی |
ربطه بین به موقع بودن سود و تورم، رابطه منفی و معناداری می باشد. | تاثیر تورم بر به موقع بودن سود | حمید رضا رضایی |