در فرهنگ ایرانی و اسلامی نیز تمایل به ترسیم جوامع کامل و بینقص خیالی، همواره بین اندیشمندان وجود داشته است. در اوج درخشش فرهنگ اسلامی، ابونصر فارابی، اندیشه شهر آرمانی خود را در کتاب «اندیشههای اهل مدینه فاضله» مطرح ساخت و جامعهای آرمانی بر پایه اندیشه فلسفی و در قالب مفاهیم شریعت اسلام پیریزی کرد.
وضعیت مطلوب و آرمانی فارابی در واقع حاصل تاثیر افلاطون بر اندیشهها و نظریات فارابی است. فارابی را باید در عین نوآوریهایش شیفته اندیشههای افلاطون دانست و از آنجا که برای افلاطون مسائل سیاسی و اجتماعی اهمیت زیادی داشته، فارابی نیز به این سو کشیده شده است. جامعه مطلوب فارابی جمعی از افراد انسانی است که دارای کنش و واکنش اجتماعی و همبستگی اجتماعی هستند. آنها نظام واحدی را تشکیل میدهند که دارای سلسلهمراتب طولی است. بدین معنا که منزلت و پایگاه افراد بر اساس طبیعت او و آداب و رسومی که کسب کرده است مشخص میشود. نظام جامعه از رییس اول -که خادم و مرئوس هیچ کس نیست- شروع میشود و به آخرین مرتبه هرم اجتماعی -که فقط خادم است و رییس کسی نیست- پایان مییابد. رییس جامعه نقش اول را در نظام جامعه ایفا میکند و تدبیر امور به دست اوست. دلیل وجودی رییس جامعه فاضله از نظر فارابی، رسیدن انسانها به هدف نهاییشان یعنی سعادت اخروی است. وظیفه انسانها شناخت سعادت و مقدمات آن و توجه مستمر به آن است و چون انسانها با یکدیگر متفاوت و مختلف آفریده شدهاند نمیتوانند به تنهایی و بدون راهنمایی دیگران سعادت و مقدمات آن را بشناسند و نیازمند معلم و راهنما هستند. به نظر فارابی، رئیس مدینه فاضله باید فیلسوف و حکیم باشد یعنی علوم نظری و عملی را کسب کند، با مبدا وحی در ارتباط بوده و مهارت و شناخت تجربی کافی داشته باشد. زمینه این نظریات را میتوان در گرایش شیعی فارابی دانست که طبق آن امام و پیامبر (رئیس جامعه) قلب و محور جامعهاند و جامعه بر مدار آنها میچرخد(رجبی، ۱۳۸۵: ۴۵).
در ادامه مطالب بالا باید به این نکته توجه کرد که در دو انقلاب ایران و فرانسه که در فصل های بعد به تفصیل بررسی خواهند شد، انقلابیون با نقدوضع موجود و ترسیم وضع مظلوب و ساختن تصویری ایده آل از جامعه گذشته و ساختن آرمان شهری که بتواند توده های انقلابی را جذب کند پرداختند، آن ها برای نقد وضع موجود به انتقاد از شرایط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی پرداختند و با تبیین تازه ای از تاریخ و ترسیم حکومت های سکولار و جمهوری سعی در ساختن وضع مطلوب کردند، در این بین نقش رهبران و ایدئولوگ های انقلابی در جهت دهی و حرکت مردم چشم گیر بود. در زیر برای انقلاب ایران و انقلاب فرانسه مدلی ترسیم شده است تا فرایند شکل گیری انقلاب و تداوم کارکردهای ایدئولوژی در قالب مدل تبیین و تشریح گردد.
نمودار ایدئولوژی در انقلاب فرانسه
روسو
ولتر
اشرافیت
دانتون
لیبرالیسم
تبیین تازه ای از تاریخ
سکولاریسم
اومانیسم
حکومت جمهوری سکولار
سرمایه داری
نظام فئودالی
اومانیسم
عدالت خواهی
لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی
ایده های زمینه ای
ایدئولوگ ها
برابری
برادری
آزادی
سیاسی
اجتماعی
اقتصادی
سیاسی
اجتماعی
اقتصادی
ترسیم وضع مطلوب
نقد وضع موجود
کارکرد
ایدئولوژی
شرایط اجتماعی زمینه ساز
آسیب پذیری سلطنتی
برابری اجتماعی همه طبقات
شرایط اقتصادی فرانسه
لیبرالیسم اقتصادی
طبقات اجتماعی فرانسه
نمودار ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران
رژیم شاهنشاهی
دکتر شریعتی
امام خمینی
مطهری
جامعه توحیدی
سرمایه داری اسلامی
فساد اجتماعی
جمهوری اسلامی
شرایط اجتماعی زمینه ساز
بورژوازی در حال رشد
جامعه فئودال در حال رشد
جامعه نوسازی شده ایران
سیاسی-اقتصادی
- ۲. سطوح معناشناسی تاریخی
یکی از جنبههای مهم کار ایزوتسو تحلیل تاریخی اوست. برای دست یافتن به تصویری واقعی از یک مفهوم، باید سیر تاریخی تطوّر آن مفهوم را دقیقاً مورد مطالعه قرار دهیم.[۱۳۸] بر اساس نظر ایزوتسو سه « سطح» معناشناختی متفاوت را باید در تاریخ زبان عرب در نظر گرفت:
۱ـ پیش از متن مورد نظر( نهج البلاغه) که در اینجا مورد نظر ما، عصر جاهلی است.
۲ـ همزمان با متن که هم عصر با دوره قرآن و روایات است.[۱۳۹]
۳ـ پس از نهج البلاغه و به ویژه دوره عباسی.
هنگامی که به سومین مرحله از تکامل و تحول واژگان عربی مذکور در دوره فرهنگ اسلامی میرسیم، با یک انشعاب و چند شاخه شدن دستگاه های تصوری که نسبت به یکدیگر مستقل هستند، روبرو میشویم.[۱۴۰] که در اینجا مورد بحث واقع نمیشود.
امروزه در بحث ریشه شناسی لغات[۱۴۱] فرایند انتقال معنا، به خوبی مورد بررسی قرار میگیرد این شیوه میتواند به خوبی از بسیاری از مغالطهها و سوء فهمها جلوگیری کند. تحقیق و بررسی در باب مفردات و کلمات کلیدی اشعار شعرای دوره جاهلیت، که به معلقات سبع [۱۴۲]مشهورند، میتواند در فهم فرایند انتقال معنا از جهان بینی قدیم به دوره اسلامی کمک شایانی بکند. در این باره ایزوتسو توصیه میکند که محقق به سراغ شاعران مخضرم (شاعرانی که نیمه نخستین خود را جاهلیت و نیمه دیگر در اسلام گذراندهاند)؛ برود زیرا این دسته از شعرا به طور دقیق میتوانند تطور معنایی واژه را نشان بدهند.[۱۴۳]
از آنجا که توجه به تحولات معنایی در کلمات برای روش سمانتیکی یک ضرورت است. لذا برای تشخیص فهم زمان ورود واژگان به زبان عربی منبع پژوهش ما کتاب المفصل فی تاریخ العرب الجاهلی از دکتر جواد علی است که میتوان دریافت چند درصد کلمات و مفاهیم به کار رفته در متون اسلامی در فرهنگ عربی قبل از اسلام وجود داشته و چه تغییراتی را به همراه داشتهاند. [۱۴۴]
بر اساس نظریه معناشناختی همه انواع کلام که در تاریخ مربوط به یک متن، ظرفهای معنوی هستند که دربردارنده معانی و دلالت میباشند.[۱۴۵] چرا که رابطهای دوسویه میان متن و مؤلف آن وجود دارد چنانچه برای شناخت و فهم یک متن باید مؤلف آن را شناخت و فهم معنای متن، مستلزم شناخت تمامیت زندگی مؤلف است و از دیگر سو برای شناخت مؤلف، باید سخن او را فهمید و شناخت مؤلف، منوط به انجام تحقیق و تدقیق در زوایای متن و اثر اوست.[۱۴۶]
- ۲. معنای لغوی واژه ألم
بررسی لغوی واژهی مورد نظر لازم است؛ اما نمیتوان تنها براساس بررسی لغوی به فهم یک واژه نایل آمد بلکه علاوه بر آن نیازمند بررسی جنبههای دیگر واژه هستیم؛ از این جهت میتوان گفت که اشتقاق و ریشه شناسی حتی در آن صورت که خوشبختی ِآگاهی از آن را داشته باشیم، تنها میتواند برگی از لحاظ معنای اساسی کلمه در اختیار ما قرار دهد.[۱۴۷] در عین حال چاره ای جز بررسی لغوی واژهی مورد نظر نداریم.
لغتشناسان برای ألم و مشتقات آن، معانی متعددی ذکر کردهاند که برخی از آنها به این قرار است:
الف) درد که مرادف با وجع است و جمع آن آلام میباشد.[۱۴۸] با همزه باب إفعال متعدی میشود (یقال آلمته إیلاما فتألّم).[۱۴۹]
در قرآن کریم، این ماده در وزن فعیل به همین معنا آمده است مانند :﴿ بَشِّرِ الْمُنافِقینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذاباً أَلیماً﴾؛ [۱۵۰] به منافقان خبر ده که عذابى دردناک [در پیش] خواهند داشت.ما در بخش معناشناسی واژه ألم در قرآن به طور مفصل به آن خواهیم پرداخت.
راغب در کتاب خود، در ذیل واژه ألم مینویسد: آلم- أله: الوجع الشدید، یقال:ألم یالم الما فهو آلم. قال تعالی:﴿ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَما تَأْلَمُونَ ﴾[۱۵۱] ، وقدآلمت فلانا، و عذاب آلیم، أی: مؤلم.[۱۵۲]
ب) ألم مفهومی عامتر از وجع دارد و هم دردهای جسمانی را شامل میشود و هم دردهای روحی .
دهخدا میگوید: «ألم واژه ای عربی و مصدر است به معنا دردمند شدن و در معنای اسمی: درد، رنج و درد ، وجع شدید، رنج جسمانی، ضد لذت، جمع آلام. ألم اعم است از وجع و جز آن، چه ادراک وجع تنها به حس لمس است»[۱۵۳].
- ۲. ۲.معادل معنایی ألم در زبان انگلیسی
برای فهم ابتدایی معنای هر کلمه، ترجمه آن با معادل های یک زبان دیگر، ابتدایی ترین و رهزنترین راه است. برای یافتن معنای کلمه باید دید در آن زبان، در چه اوضاع و احوالی این کلمه را برای آن معنا به کار میبردهاند.[۱۵۴]
معانی فعل suffer (=رنج ) که معادل انگلیسی واژه ألم میباشد عبارت از:
ـ دردکشیدن، ناراحتی کشیدن، رنج کشیدن، عذاب دیدن.
ـ لطمه خوردن، آسیب دیدن، صدمه دیدن، زیان دیدن، دچار ضرر شدن.
ـ متحملِ …شدن؛ [درد و غیره ]کشیدن، داشتن؛ [رنج] بردن.
معنای اسمی suffer از گرفته شده و از سال ۱۱۰۰-۱۲۰۰م. رایج و از زبان فرانسوی کهن أخذ شده است. هم معنای فعل pain = درد و معنای اسمی آن درد شدید جسمی و روحی است.[۱۵۵]
- ۲.معنای اصطلاحی ألم
لزوم توجه به معنای اصطلاحی واژه و تحلیل آن با روش معناشناختی کمک میکند تا ما، معنای اساسی هر واژهای را که مانند عنصری پایدار در همه جا و در هرگونه کاربردی، وابسته بدان باقی خواهد ماند، از معنای نسبی آنکه در برخی از کاربردهای ویژه در زمینهای معین و به اشکال مختلف در پیوند با تمام دیگر واژههای مهم در آن دستگاه به معنای اصلی افزوده میشود، باز شناسیم.[۱۵۶]
اهل فلسفه ألم را چنین معنا کردهاند: « الشعور بما یضاده اللذه. سواء أکان شعوراً نفسیاً أم خلقیا».[۱۵۷]
ابن سینا در فصل سوم نمط هشتم در تعریف لذت وألم آورده است:
” الم ودرد در یافتن و رسیدن به چیزی است که پیش دریافت کننده آفت و شرّاست." [۱۵۸]
لبیب بیضون ، احوال نفس را به سه قسم تقسیم میکند:
۱ـ احوال عقلی مانند تعقل و تفکیر.
۲ـ احوال فاعلی مانند عزم و اراده.
۳ـ احوال انفعالی، مانند لذتها و آلام و هیجانات.
او لذات و آلام را به دو نو ع روحی و جسمی تقسیم میکند:
الف) آلام و لذات جسمی مانند گرسنگی و تشنگی را ناشی از تبدلات عصبی میداند.
ب) آلام و لذات روحی (مانند غم و اندوه ؛حب و بغض و…) که از طریق تصور و فکر کردن ایجاد میشود را هیجانات نامیده است.[۱۵۹]
- ۲. معناشناسی تاریخی ألم در دوران جاهلی(پیش از نهج البلاغه)
ضرورت و هدف ِبررسی تاریخ کلمات کلیدی در دوره پیش از اسلامی یعنی پیش از نهج البلاغه؛ روشن شدن معانی « اساسی» کلمات است که از آن به معنا شناسی تاریخی تعبیر میشود.[۱۶۰]
- ۴. ۲. بررسی و شناخت جاهلیت
دوران پیش از اسلام (۶۲۰م به قبل ) را عموماً عصر جاهلی میخوانند و پیداست که این لفظ، از نظر مسلمانان پیوسته نوعی تحقیر در برداشته است ، به خصوص که قرآن کریم در جاهلیت به چشم حقارت نگریسته است.[۱۶۱] درآیات قرآن [۱۶۲] جهل، معادل درشتخویی معنا میشود.
معنای جاهلیت برخلاف آنچه ظاهراً به نظر میآید چندان روشن نیست. بسیاری از دانشمندان معتقدند که چون در دورانهای پیش از اسلام تازیان را تمدنی نبوده و پیوسته از جایی به جای دیگر میکوچیدند و اغلب به خدایی جز بتهای بیشمارشان معتقد نبودند و در نتیجه در جهان تاریکیها و نادانیها غوطهور بودند، آنان را جاهل خواندند و دورانشان را، دوران جاهلیت نامیدند.[۱۶۳]
برخی از خاورشناسان جهل را در مقابل حلم و جاهلیت را معادل دوران تندخویی دانستهاند و در ادبیات قبل از اسلام، جهل به رفتار افراط، تند و خشن و متعصبانه،که اغلب ریشه در غرور و مباهات دارد، اطلاق میشده است.[۱۶۴]
با توجه به پژوهشهای خطی خط شناسان، به غیر از کتیبههایی اندک، هیچ اثر مکتوبی از دوران جاهلی به دست نرسیده است. اساساً سنت اعراب داخل جزیره العرب نقل شفاهی و اعتماد بر حافظه بوده و انبوه عظیم شعر جاهلی نیز از همین راه به دست نویسندگان مسلمان رسیده است.[۱۶۵] در این عصر، یعنی دوران شرک و بت پرستی پیش از ظهور اسلام، آداب و اندیشه های عجیب و غریبی در ارتباط با عقاید بت پرستانه در میان اعراب بدوی متداول بود. اسلام بیشتر این آداب و اندیشهها را از آنجا که در اساس ناسازگار و مغایر با وحی الهی بودند، ردّ و مردود شمرد، اما برخی از آنها را با تغییرات و اصلاحاتی در شکل و جوهر آنها پذیرفت و موفق شد از آنها اندیشههای اخلاقی متعالی بسازد و در قانوننامه جدید اخلاقیات اسلامی جای دهد.[۱۶۶]
- ۴. ۲. معنای واژه جاهلیت
شواهد حسابرسی درباره اجزای محیط کنترلی ممکن است به صورت مستند در دسترس نباشد، به ویژه در واحدهای تجاری کوچکتر که اطلاعرسانی بین مدیریت و سایر کارکنان میتواند علیرغم غیر رسمی بودن، مؤثر باشد. برای مثال، تعهد مدیریت به حفظ صلاحیت و ارزشهای اخلاقی اغلب به جای آیین رفتار حرفهای مدون ، بهوسیله رفتار و نگرش ابرازی آنان در اداره امور تجاری واحد مورد رسیدگی پدیدار میشود. درنتیجه، نگرش، آگاهی و اقدامات مدیریت، در طراحی محیط کنترلی واحدهای کوچکتر، از اهمیت خاصی برخوردار است. افزونبر این، در مواردی که صاحب سرمایه دیگری وجود نداشته باشد، نقش مدیریت اغلب بعهده صاحب سرمایه- مدیر است.
مسئولیتهای کلی مدیریت در اساسنامه و آییننامهها یا بهموجب سایر مقررات، مشخص میشود. یکی از نقشهای هیئت مدیره، متعادل کردن فشارهای وارده بر مدیران اجرایی درارتباط با گزارشگری مالی است. برای مثال، مبنای حقوق و مزایای مدیران اجرایی میتواند به دلیل وجود تضاد بین الزامات گزارشگری مطلوب و منافع محسوس حاصل از نتایج عملکرد بهتر، مدیران اجرایی را تحت فشار قرار دهد. حسابرس در کسب شناخت از محیط کنترلی، موضوعاتی چون استقلال هیئت مدیره و توانایی آنان در ارزیابی اقدامات مدیران اجرایی را، مورد توجه قرار میدهد. حسابرس همچنین وجود یک کمیته حسابرسی که معاملات تجاری واحد مورد رسیدگی را درک کند و مطلوبیت ارائه صورتهای مالی را از تمام جنبههای با اهمیت، طبق استانداردهای حسابداری ارزیابی کند، مورد توجه قرار میدهد.
ماهیت محیط کنترلی واحد مورد رسیدگی بهگونهای است که اثری فراگیر بر ارزیابی خطرهای تحریف با اهمیت دارد. برای مثال، کنترلهای صاحب سرمایه- مدیر ممکن است نارسایی تفکیک وظایف را در یک شرکت کوچک جبران کند یا وجود هیئت مدیرهای فعال و مستقل ممکن است نگرش و شیوه عملیاتی مدیریت اجرایی را در واحدهای بزرگتر، تحت تأثیر قرار دهد. ارزیابی حسابرس از طراحی محیط کنترلی واحد مورد رسیدگی شامل توجه به این مراتب است که آیا نقاط قوت اجزای محیط کنترلی درمجموع، زیربنای مناسبی را برای سایر اجزای کنترلهای داخلی تأمین میکند یا خیر و آیا نقاط ضعف کنترلهای داخلی، آنها را بیاثر نمیکند. برای مثال، سیاستها و روش های استخدام منابع انسانی مبنیبر استخدام کارکنان کارآمد امور مالی و فناوری اطلاعات، ممکن است گرایش شدید مدیریت را برای بیشنمایی سود، کاهش ندهد. تغییرات ایجاد شده در محیط کنترلی میتواند بر مربوط بودن اطلاعات کسب شده در حسابرسیهای قبلی اثر گذارد. برای مثال، تصمیم مدیریت درباره تخصیص منابع اضافی برای آموزش فعالیتهای گزارشگری مالی و هشیاری نسبت به آن ممکن است خطر رخ دادن اشتباهات را در پردازش اطلاعات مالی کاهش دهد. از سوی دیگر، قصور مدیریت در تخصیص منابع کافی برای توجه به خطرهای ایمنی ویژه فناوری اطلاعات، ممکن است از طریق امکان انجام تغییرات نادرست در برنامهها یا اطلاعات رایانهای یا از طریق امکان پردازش معاملات غیرمجاز، اثری منفی بر کنترلهای داخلی بگذارد.
در مواردی که حسابرس خطرهای تحریف با اهمیت را برآورد میکند، وجود یک محیط کنترلی مناسب میتواند عاملی مثبت باشد و همانطورکه میدانید، ماهیت، زمانبندی اجرا و میزان روش های حسابرسی را تحت تأثیر قرار دهد. بخصوص، اگرچه محیط کنترلی مناسب، به طور مطلق از تقلب پیشگیری نمیکند، اما ممکن است به کاهش خطر تقلب کمک کند. برعکس، ضعفهای موجود در محیط کنترلی ممکن است اثر بخشی کنترلها را از بین ببرد و از اینرو، در برآورد حسابرس از خطرهای تحریف با اهمیت، بخصوص در ارتباط با تقلب، عواملی منفی محسوب شود.
محیط کنترلی به تنهایی از یک تحریف با اهمیت در گروه معاملات، مانده حسابها و موارد افشا و ادعاهای مربوط، پیشگیری یا آن را کشف و اصلاح نمیکند. از اینرو، حسابرس، هنگام برآورد خطرهای تحریف با اهمیت، معمولاً اثر سایر اجزای کنترلهای داخلی، مانند نظارت بر کنترلها و اجرای فعالیتهای کنترلی خاص را همراه با محیط کنترلی مورد توجه قرار میدهد.
۲-۱۴- فرایند ارزبایی خطر توسط واحد مورد رسیدگی
حسابرس باید شناخت مناسبی از فرایند مورد استفاده واحد مورد رسیدگی برای شناسایی خطرهای تجاری مربوط به اهداف گزارشگری مالی و تعیین اقدامات لازم برای مدیریت آن خطرها و نتایج آنها کسب کند. این فرایند به عنوان ” فرایند ارزیابی خطر توسط واحد مورد رسیدگی“ تعریف شده است و مبنای تصمیمگیری مدیریت برای شناسایی خطرهایی است که باید مدیریت شود.
حسابرس در ارزیابی طراحی و اجرای فرایند ارزیابی خطر توسط واحد مورد رسیدگی، نحوه عمل مدیریت درباره شناسایی خطرهای تجاری مربوط به گزارشگری مالی، برآورد اهمیت خطرها، ارزیابی احتمال وقوع آن و تصمیمگیری درباره مدیریت آن را مشخص میکند. چنانچه فرایند ارزیابی خطر توسط واحد مورد رسیدگی برای شرایط موجود مناسب باشد، حسابرس را در شناسایی خطرهای تحریف با اهمیت کمک میکند.
حسابرس درباره خطرهای تجاری شناسایی شده توسط مدیریت پرس و جو و احتمال منجر شدن آن به تحریف با اهمیت را ارزیابی میکند. حسابرس در جریان حسابرسی ممکن است به خطرهای تحریف با اهمیتی برخورد کند که مدیریت نتوانسته است آنها را شناسایی کند. در چنین مواردی، حسابرس بررسی میکند که آیا نوعی خطر تجاری وجود داشته است که باید توسط فرایند ارزیابی خطر توسط واحد مورد رسیدگی شناسایی میشد یا خیر و درصورت مثبت بودن پاسخ، حسابرس علت شناسایی نشدن آن توسط فرایند و مناسب بودن آن فرایند برای شرایط موجود را، بررسی میکند.
در یک واحد کوچک، ، حسابرس در مورد نحوه شناسایی خطرهای تجاری توسط مدیریت و نحوه برخورد با آنها، با مدیریت مذاکره میکند.
۲-۱۵- سیستم اطلاعاتی(شامل فرایندهای تجاری مربوط ، مرتبط با گزارشگری مالی و اطلاعرسانی)
سیستم اطلاعاتی مربوط به اهداف گزارشگری مالی، که شامل سیستم حسابداری است، از روشها و مستندات پیشبینی شده برای شروع، ثبت، پردازش و گزارش معاملات و سایر رویدادهای واحد مورد رسیدگی و پاسخگویی درباره داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام، تشکیل میشود.
حسابرس باید از سیستم اطلاعاتی، شامل فرایندهای تجاری مربوط، مرتبط با گزارشگری مالی، در زمینههایی چون موارد زیر، شناخت حاصل کند :
۱- گروه های معاملات در عملیات واحد مورد رسیدگی که نسبت به صورتهای مالی با اهمیت است.
۲- روش های موجود در هریک از سیستمهای رایانهای و دستی که بهوسیله آنها معاملات یاد شده در بالا شروع، ثبت، پردازش و در صورتهای مالی گزارش میشود.
۳- سوابق حسابداری مربوط، اعم از رایانهای یا دستی، اطلاعات پشتوانه و حسابهای خاص در صورتهای مالی از لحاظ شروع، ثبت، پردازش و گزارشگری معاملات.
۴- چگونه سیستم اطلاعاتی، رویدادهایی غیر از گروه های معاملات را که نسبت به صورتهای مالی با اهمیت است، شناسایی میکند.
۵- فرایند گزارشگری مالی مورد استفاده برای تهیه صورتهای مالی واحد مورد رسیدگی، شامل برآوردها ی حسابداری و موارد افشای با اهمیت.
حسـابرس بـرای کسـب اینشنـاخت، روشـهای مـورد استـفاده بـرای انتقال اطلاعات از سیستمهای پردازش معاملات به دفتـر کل یا سیستمهای گزارشگری مالی را ارزیابی میکند. حسابرس همچنین روش های واحد مورد رسیدگی برای کسب اطلاعات مربوط به گزارشگری مالی درباره رویدادهایی غیر از معاملات، مانند استهلاک داراییها و تغییرات در حسابهای دریافتنی لاوصول را شناسایی میکند.
سیستم اطلاعاتی یک واحد تجاری معمولاً شامل استفاده از ثبتهای حسابداری استاندارد میباشد که بر مبنایی مستمر برای ثبت معاملاتی مانند خرید، فروش و پرداخت وجوه نقد در دفتـر کل الـزامی است، یا بـرای ثبت برآوردهای حسابداری است که بطور دورهای توسط مدیریت انجام میشود، مانند تغییرات در برآورد حسابهای دریافتنی لاوصول.
فرایند گزارشگری مالی یک واحد تجاری شامل استفاده از ثبتهای حسابداری غیراستاندارد بـرای ثبت معاملات غیرعادی و غیرمستمر یا تعدیلات نیز میباشد. نمونههایی از چنین ثبتهایی شامل تعدیلات تلفیقی و ثبتهای مربوط به ترکیب تجاری یا واگذاری یا برآوردهای غیرمستمر مانند کاهش ارزش دارایی است. در سیستمهای ثبت دستی دفتر کل، ثبتهای حسابداری غیراستاندارد ممکن است از طریق وارسی دفاتر کل و روزنامه و مستندات پشتوانه، شناسایی شود. اما، درمواردی که برای نگهداری دفترکل و تهیه صورتهای مالی از روش های خودکار استفاده میشود، چنین ثبتهایی تنها میتواند به شکل الکترونیکی وجود داشته باشد و ممکن است با بهره گرفتن از تکنیکهای حسابرسی به کمک رایانه به آسانی شناسایی شود.
فرایند تهیه صورتهای مالی شامل روش های طراحی شده به منظور حصول اطمینان از جمع آوری، ثبت، پردازش، تلخیص و گزارش مناسب اطلاعات لازم برای افشا طبق استانداردهای حسابداری در صورتهای مالی است.
حسابـرس برای کسـب شنـاخت، خطـرهای تحریف با اهمیت مرتبط با نادیده گرفتن کنترلهای حاکمبر ثبتهای حسابداری استاندارد و کنترلهای مربوط به ثبتهای حسابداری غیراستاندارد را ارزیابی میکند. برای مثال، پردازشها و کنترلهای خودکار ممکن است خطر اشتباه را کاهش دهد، اما بر خطر نقض چنین پردازشهای خودکار توسط افراد (برای مثال، از طریق تغییر مبالغی که به طور خودکار وارد دفتر کل یا سیستم گزارشگری مالی میشود) ممکن است تأثیر نداشته باشد. افزون بر این، هنگامی که از فناوری اطلاعات برای انتقال خودکار اطلاعات استفاده میشود، ممکن است شواهد اندک یا نامشهودی از این مداخله در سیستمهای اطلاعاتی وجود داشته باشد.
حسابرس همچنین از نحوه اصلاح پردازش نادرست معاملات (برای مثال، وجود پرونده اقلام معلق خودکار و نحوه عمل واحد مورد رسیدگی برای اطمینان یافتن از حل و فصل به موقع اقلام معلق) و همچنین چگونگی اصلاح موارد نقض سیستم یا کنترلها، شناخت کسب میکند.
حسابرس از سیستم اطلاعاتی مرتبط با گزارشگری مالی واحد مورد رسیدگی متناسب با شرایط آن شناخت حاصل میکند. این امر شامل کسب شناخت از نحوه شروع معاملات در فرایندهای تجاری واحد مورد رسیدگی است. فرایندهای تجاری یک واحد مورد رسیدگی، فعالیتهای طراحی شده برای توسعه، خرید، تولید، فروش و توزیع محصولات و خدمات آن، حصول اطمینان از رعایت قوانین و مقررات و ثبت اطلاعات، شامل اطلاعات حسابداری و گزارشگری مالی است.
حسابرس باید از نحوه اطلاعرسانی درباره وظایف و مسئولیتهای گزارشگری مالی و موضوعات با اهمیت مرتبط با گزارشگری مالی توسط واحد مورد رسیدگی شناخت کسب کند. اطلاعرسانی شامل فراهم نمودن شناختی از وظایف و مسئولیتهای افراد درارتباط با کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی است و ممکن است به شکل دستورالعمل باشد. این امر شامل میزان شناخت کارکنان از ارتباط فعالیتهای خود در سیستم اطلاعاتی گزارشگری مالی با کار دیگران و شیوههای گزارشگری موارد استثنا به رده بالاتر مناسب در داخل واحد مورد رسیدگی است. کانالهای باز اطلاعرسانی میتواند این اطمینان را فراهم کند که موارد استثنا گزارش و پیگیری شده است. شناخت حسابرس از اطلاع رسانی مربوط به گزارشگری مالی شامل اطلاع رسانیهـای بین مدیران اجرایی و هیئت مدیره، بخصوص کمیته حسابرسی و همچنین اطلاع رسانیهای برون سازمانی، مانند اطلاع رسانی به مقامات قانونی، میشود.
۲-۱۶- فعالیتهای کنترلی
حسابرس باید برای ارزیابی خطرهای تحریف با اهمیت در سطح ادعاها و همچنین طراحی روش های حسابرسی لازم در برخورد با خطرهای برآوردی، شناخت کافی از فعالیتهای کنترلی کسب کند. فعالیتهای کنترلی، خطمشیها و روشهایی است که از اجرای دستورهای مدیریت، اطمینان میدهد، برای مثال، میتوان به اقدامات انجام شده برای مقابله با خطرهایی که رسیدن به اهداف واحد مورد رسیدگی را تهدید میکند، اشاره کرد. فعالیتهای کنترلی، اعم از پیشبینی شده در سیستمهای دستی یا رایانهای، اهداف متعددی دارد و در بخشها و سطوح سازمانی مختلف اجرا میشود. نمونههایی از فعالیتهای کنترلی، شامل موارد مرتبط با موضوعات زیر است:
تصویب
بررسیهای عملکرد
پردازش اطلاعات
کنترلهای فیزیکی
تفکیک وظایف
توجه اصلی حسابرس در کسب شناخت از فعالیتهای کنترلی به نحوه پیشگیری یا کشف و اصلاح تحریفهای با اهمیت در گروه های معاملات، مانده حسابها یا موارد افشای اطلاعات توسط یک فعالیت کنترلی خاص، به تنهایی یا همراه با سایر فعالیتهای کنترلی، است. فعالیتهای کنترلی مرتبط با حسابرسی، مواردی است که حسابرس آنها را برای کسب شناخت به منظور برآورد خطر تحریف با اهمیت در سطح ادعاها و طراحی و اجرای روش های حسابرسی لازم در برخورد با خطرهای برآوردی، ضروری تشخیص میدهد. در حسابرسی، شناخت همه فعالیتهای کنترلی مرتبط با موارد عمده از هرگروه معاملات، مانده حسابها و موارد افشا در صورتهای مالی یا هر ادعای مربوط به آنها ضرورت ندارد. تأکید حسابرس بر شناسایی و کسب شناخت از فعالیتهای کنترلی مربوط به زمینههایی است که به تشخیص حسابرس، احتمال وقوع تحریف با اهمیت در آنها بیشتر است. هنگامی که فعالیتهای کنترلی متعدد به هدف یکسانی میرسد، کسب شناخت از هریک از فعالیتهای کنترلی مرتبط با چنین هدفی الزامی نیست.
حسـابرس اطلاعـات کسب شده از شنـاخت سـایر اجـزای کنتـرلهای داخلـی درباره وجود یا نبود فعالیتهای کنترلی را برای تعیین ضرورت کسب شناخت بیشتر از فعالیتهای کنترلی مورد توجه قرار میدهد. حسابرس در بررسی نحوه ارتباط فعالیتهای کنترلی با حسابرسی، خطرهای شناسایی شدهای را که ممکن است به تحریف با اهمیت بینجامد، مورد توجه قرار میدهد.
حسابرس باید از نحوه برخورد واحد مورد رسیدگی با خطرهای ناشی از فناوری اطلاعات، شناخت کسب کند. استفاده از فناوری اطلاعات، نحوه اجرای فعالیتهای کنترلی را تحت تأثیر قرار میدهد. حسابرس این موضوع را مورد توجه قرار میدهد که آیا واحد مورد رسیدگی با برقراری کنترلهای عمومی و کاربردی فناوری اطلاعات، برخورد مناسبی با خطرهای ناشی از فناوری اطلاعات داشته است. از نظر حسابرس، کنترلهای حاکم بر سیستمهای اطلاعاتی هنگامی مؤثر است که درستی و ایمنی اطلاعات مورد پردازش این سیستمها را حفظ کند.
کنترلهای عمومی فناوری اطلاعات، خطمشیها و روشهایی است که به سیستمهای متعددی مربوط میشود و از طریق کمک به اطمینان یافتن از اجرای مناسب و مستمر سیستمهای اطلاعاتی، کارکرد مؤثر کنترلهای کاربردی را پشتیبانی میکند. کنترلهای عمومی فناوری اطلاعات که درستی و ایمنی اطلاعات را حفظ میکند معمولاً شامل کنترلهای مربوط به موارد زیر است:
عملیات مرکز دادهها و شبکه.
تحصیل، تغییر و نگهداری نرمافزار سیستم عامل.
ایمنی در برابر دسترسی غیر مجاز.
تحصیل، توسعه و نگهداری سیستم کاربردی.
کنترلهای کاربردی، روش های دستی یا خودکاری است که معمولاً در سطح عملیات تجاری اجرا میشود. کنترلهای کاربردی میتواند ماهیت پیشگیریکنندگی یا کشفکنندگی داشته باشد و برای حصول اطمینان از درستی سوابق حسابداری طراحی میشود. از اینرو، کنترلهای کاربردی به روش های مورد استفاده در شروع، ثبت، پردازش و گزارش معاملات یا سایر اطلاعات مالی مربوط میشود. این کنترلها در کسب اطمینان از این که معاملات رخ دادهاند، به تصویب رسیدهاند و به طور کامل و درست ثبت و پردازش شدهاند، کمک میکند. نمونههایی از این کنترلها شامل کنترل دادههای ورودی و کنترل شماره سریال همراه با پیگیری دستی گزارشهای موارد استثنا یا اصلاح هنگام ورود دادههاست.
۲-۱۷- نظارت بر کنترلها
حسابرس باید از انواع فعالیتهای عمده مورد استفاده واحد مورد رسیدگی برای نظارت بر کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی، شامل موارد مرتبط با فعالیتهای کنترلی مربوط به حسابرسی و نحوه شروع اقدامات اصلاحی واحد مورد رسیدگی درباره کنترلهای آن، شناخت کسب کند.
نظارت بر کنترلها، فرایندی برای ارزیابی اثربخشی اجرای کنترلهای داخلی در طول زمان است. این نظارت شامل ارزیابی طراحی و اجرای به موقع کنترلها و انجام اقدامات اصلاحی ضروری، متناسب با تغییرات در شرایط است. مدیریت، نظارت بر کنترلها را از طریق فعالیتهای مستمر، ارزیابی های جداگانه، یا ترکیبی از هر دو، اعمال میکند. فعالیتهای نظارتی مستمر اغلب در فعالیتهای مستمر عادی واحد مورد رسیدگی تعبیه میشود و شامل فعالیتهای معمول مدیریتی و سرپرستی میباشد.
بسیاری از اطلاعات مورد استفاده در امر نظارت ممکن است بهوسیله سیستم اطلاعاتی واحد مورد رسیدگی تهیه شود. چنانچه مدیریت فرضکند که اطلاعات مورد استفاده برای نظارت، درست است بدون آن که برای این فرض مبنایی داشته باشد، اشتباهاتی ممکن است در آن اطلاعات وجود داشته باشد که بالقوه موجب نتیجهگیری نادرست مدیریت از فعالیتهای نظارتی خود شود. حسابرس از منابع اطلاعاتی مربوط به فعالیتهای نظارتی واحد مورد رسیدگی و مبنای مدیریت در ارزیابی کفایت قابلیت اعتماد اطلاعات برای هدف مورد نظر، شناخت کسب میکند. هنگامی که حسابرس بخواهد از اطلاعات تهیه شده توسط واحد مورد رسیدگی برای فعالیتهای نظارتی، مانند گزارشهای حسابرسان داخلی، استفاده کند، فراهم نمودن مبنایی قابل اعتماد توسط اطلاعات و کفایت جزئیات آن برای هدف حسابرس را ارزیابی میکند.
دگر گاه شاهان و آئین بار
دگر بزم و رزم و می و میگسار
(جلد ۳، بیت ۴ـ۱۶۲).
جلوه خویشتنداری سیاوش در شب پرماجرایی دیده میشود که سودابه دختران خود را نیک میآراید و سیاوش را به شبستان میخواند تا به بهانه پیوند میان آنها، خود را به او نزدیک کند.
سیاوش در برابر دلفریبیهای سودابه و رفتار هوسآلود او چون گل از شرم برافروخته میشود و به درگاه کیهان خدیو پناه میجوید:
رخان سیاوش چو گل شد ز شرم
بیاراست مژگان به خوناب گرم
چنین گفت با گل که از کار دیو
مرا دور دارد کیهان خدیو
نه من با پدر بیوفایی کنم
نه با اهرمن آشنایی کنم
(جلد ۳، بیت ۲۸۷ـ۲۸۵).
فتنهانگیزیهای سودابه بدسرشت او را به کام آتش میفرستد؛ اما او با آغوش باز آتش را پذیرا میشود و این خود از ایمان راستین او به خداوند بزرگ سرچشمه میگیرد:
چو بخشایش پاک یزدان بود
دم آتش و آب یکسان بود
(جلد ۳، بیت ۵۱۳).
پس از آنکه سیاوش به سلامت و سر بلند از آتش بیرون میآید و کاووس درصدد مجازات سودابه برمیآید، سیاوش چون از عدم ثبات رای کاووس آگاهی دارد میانجیگری میکند و واسطه بخشش او میشود.
او برای رهایی از دربار کاووس و ماجراهای نگین آن، روی به مرزهای تورانی مینهد و داوطلب جنگ با تورانیان میشود. پس از آنکه کاووس از ماجرای آشتی سیاوش با تورانیان و ماجرای گروگانها، آگاه میشود و از او میخواهد که گروگانها را بکشند و با افراسیاب بجنگند، نمیپذیرد. چراکه کشته شدن گروگانها و آهنگ رزم کردن برخلاف آیین جوانمردی و پیمان و مودت است. پس تصمیم میگیرد، تاج و گاه را رها کند و به گوشهای از این دنیای فتنهانگیز را برگزیند و تنها زندگی کند. در تمام داستان سیاوش، مرد اخلاق تنهاست. سیاوش در سرتاسر داستان حتی یک سخن که نشان از غرور و فزونطلبی او باشد بر زبان نمیآورد و مهر و نرمی او دوست و دشمن را دربر میگیرد. تندی و خشونت از دید او اهریمنی است و دستیازی به جنگ در حل اختلاف، دور از خرد است. او با پیمانی استوار کینهها را به آشتی برمیگرداند و تا دربدری خویش و دوری از دیار بدان وفادار میماند. او آنجا که جنگ را نتیجهبخش نمیبیند نیز از آن سرباز میزند و تسلیم در برابر دشمن و گردن نهادن به خواست خداوند را عاقلانهتر از جنگیدن میداند و بدین سبب است که در آخرین صحنه داستان رویارویی با سپاه افراسیاب، بیمقاومتی به مرگ تسلیم میشود (راشد محصل، ۱۳۶۹: ۲۲۰). سیاوش قربانی پاکی و پایبندی به پیمان است و تسلیم شدن او به دشمن با ضعف و بزدلی تفاوت دارد. او دوراندیش و روشنبین است. مرد عقل و تدبیر است نه احساس و تندی. این ویژگی او را وامیدارد که از آغاز پایان کارها را بنگرد که آنچه موجب پشیمانی او گردد، انجام ندهد. دل هر جایی پدر را میشناسد و ضعف او را در برابر سودابه خوب میداند، بدین دلیل اندیشه انتقام را از سر به در میکند و سودابه را میبخشد و عفو او را از پدر میخواهد. او در صحنههای هنرنمایی و جنگاوریهای نمایشی که در توران پیش میآید، بیآنکه کاری کند که ارج او را نزد دشمنان کم کند، از مقابله مستقیم با افراسیاب و گوسیوز و دیگر دلیران تورانی سرباز میزند تا مبادا تفریح سالم به کینهای ناسالم بدل شود. وقتی ایرانیان در میدان بازی به تورانیان مجال عرض اندام نمیدهند سیاوش برای آنکه افراسیاب متوجه نشود به زبان پهلوی به ایرانیان ایراد میگیرد «که میدان بازیست گر کارزار؟» و از آنان میخواهد که یکبار هم که شده بازی را به تورانیان واگذارند.
سیاوش مسیحای شاهنامه است و پیامبر مهربانی و رحمت، در پایان داستان بهدلیل فتنهانگیزیها و حسادتهای گرسیوز، برادر افراسیاب، دست بسته به سیاوش گرد برده میشود در آنجا آخرین سخن سیاوش «آن شاه بیکین و خاموش». دعا به درگاه خداوند است (حمیدیان، ۱۳۸۳: ۲۹۴).
با درنظر گرفتن هزینههایی که دولت برای نگهداری و استفاده از هرشیوه حملونقلی بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم میپردازد و برمبنای نمودار شماره ۱۶-۴ پیادهروی و دوچرخهسواری بالاترین ضریب اهمیت ( کم هزینهترین گزینه ) بوده و استفاده از اتومبیل شخصی کمترین ضریب اهمیت را میگیرد. شاید دلیل این امر هزینههایی است که دولت برای تأمین نیازمندیهای استفاده از اتومبیل ( از جمله تأمین سوخت، ایجاد راه و پارکینگ، از بین بردن آلودگیها و غیره ) باید بپردازد.
نمودار شماره ۱۷-۴ : امتیاز هریک از گزینه ها در ارتباط با مؤلفه میزان کرایه سفر
یکی دیگر از عوامل اقتصادی مهم، میزان کرایهای است که هر فرد در سفر میپردازد، هر چه این میزان کمتر باشد، افراد و گروه های اجتماعی بیشتری قادر خواهند بود از شیوهی مذکور استفاده نمایند. آنگونه که در نمودار شماره ۱۷-۴ مشاهده میگردد، براین اساس پیادهروی گزینهای است که بالاترین ضریب اهمیت را به خود اختصاص داده است و پس از آن دوچرخهسواری و کمترین ضریب اهمیت را نیز گزینه استفاده از اتومبیل شخصی دارد. هرچند بهطور مستقیم افراد زمانیکه از اتومبیل شخصی استفاده میکنند، کرایهای پرداخت نمیکنند اما احتمالاً پاسخدهندگان این پژوهش، مجموع هزینههایی که هر سفر برای فرد دارد را بهعنوان میزان کرایه در نظر داشتهاند و بنابراین شیوهی استفاده از اتومبیل شخصی گزینهای با کمترین ضریب اهمیت ( یعنی بیشترین کرایه ) معرفی و شناسایی میگردد.
نمودار شماره ۱۸-۴ : امتیاز هریک از گزینه ها در ارتباط با مؤلفه زمان سفر
زمان سفر نیز مؤلفهای مؤثر و تأثیرگذار در برنامهریزیها میباشد که محاسبات و مقایسه های آن در نمودار شماره ۱۸-۴ آمده است. از این لحاظ موتورسیکلت گزینهای با کوتاهترین زمان سفر تشخیص داده شد و بالاترین ضریب اهمیت را از آن خود کرده و پس از آن استفاده از اتومبیل شخصی قرار دارد. کمترین ضریب اهمیت نیز از آن گزینهای با طولانیمدتترین زمان سفر میباشد که براساس نمودار فوق پیادهروی و پس از آن دوچرخهسواری کمترین ضریب اهمیت را دارد.
نمودار شماره ۱۹-۴ : امتیاز هریک از گزینه ها در ارتباط با مؤلفه میزان انتشار آلودگیهای زیستمحیطی
یکی از مهمترین و اصلیترین مؤلفه های زیستمحیطی که در اغلب منابع معتبر به آن اشاره شده است، میزان انتشار آلودگیها ( صدا، هوا و منظر ) میباشد. نمودار شماره ۱۹-۴ نشان میدهد که شیوهای که کمترین میزان انتشار آلودگیها را داراست، پیادهروی و پس از آن دوچرخهسواری بوده بنابراین بیشترین ضریب اهمیت را دارد. گزینهای که بیشترین میزان انتشار آلایندهها را به ازای نفر-سفر در پی دارد، استفاده از اتومبیل شخصی میباشد.
نمودار شماره۲۰-۴: امتیاز هریک از گزینه ها در ارتباط با مؤلفه میزان اشغال فضا
میزان فضایی که برای استفاده از هر شیوه حملونقلی مورد نیاز است، عامل مهم بعدی میباشد که در برنامهریزیها باید مدنظر قرار گیرد؛ چراکه اگر شیوهای مورد استفاده قرار گیرد که فضای زیادی را اشغال مینماید باید شهر گستردهتر شده و به محیطزیست و طبیعی اطراف دستاندازی کند. پیادهروی شیوهای است که کمترین فضا را اشغال خواهد نمود و بنابراین بالاترین ضریب اهمیت را داشته و پس از آن دوچرخهسواری قرار دارد. گزینهای که بیشترین فضا را اشغال خواهد نمود، استفاده از اتومبیل شخصی و پس از آن اتوبوس و مینیبوس قرار دارد و این موضوعی است که در نمودار شماره ۲۰-۴ مشاهده میشود.
نمودار شماره ۲۱-۴ : امتیاز هریک از گزینه ها در ارتباط با مؤلفه حفاظت از محیطزیست
آخرین مؤلفهای که در اینجا مورد بررسی قرار میگیرد موضوع حفاظت از زمینهای کشاورزی، محیطهای با ارزش طبیعی و سوختهای فسیلی و تجدیدناپذیر در هر شیوه، به اختصار حفاظت از محیطزیست، برای نیشابور میباشد. در نمودار شماره ۲۱-۴ پیادهروی و پس از آن دوچرخهسواری بالاترین ضریب اهمیت را داشته و استفاده از اتومبیل شخصی و موتورسیکلت کمترین ضریب اهمیت را دارد.
بررسی نرخ ناسازگاری: همانطور که در بخش قبلی توضیح داده شد، نرخ ناسازگاری مکانیزمی است که ساعتی برای بررسی ناسازگاری در قضاوتها در نظر گرفته است، چنانچه این ضریب کوچکتر یا مساوی ۰٫۱ باشد، سازگاری در قضاوتها مورد قبول است و گرنه باید در قضاوتها تجدید نظر شود ( زبردست، ۱۳۸۰: ۱۹ ). پس از انجام محاسبات صورت گرفته، میزان نرخ ناسازگاری در این تحقیق معادل ۰٫۰۲ بدست آمد که چون از ۰٫۱ کمتر میباشد درنتیجه ارزیابیها و مقایسه های انجام شده سازگار و قابلقبول میباشد.
۲-۴-۴- نتایج حاصل از مراحل روش SWOT
با توجه به مطالب گفته شده در فصل روششناسی در ارتباط با فرایند روش SWOT، این روش تحلیلی دارای ۳ مرحله اصلی میباشد که هر مرحله خود نیز به زیرشاخههایی تقسیم میشود. مراحل اول و دوم که در کل میتوان آن را تحت عنوان « تشکیل ماتریس عوامل داخلی و خارجی IE » و « تعیین راهبردها » در حوزه پیادهمداری شهر نیشابور، با در نظر گرفتن مجموع شرایط و با بهره گرفتن از تمام منابع پشتیبان، در بخش یافته های تحقیق در حد شناسایی و ارائه عوامل و راهبردهای ۴ گانه آمده و انجام محاسبات مربوطه در این بخش صورت خواهد گرفت.
۱-۲-۴-۴- مرحله اول: ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و عوامل خارجی و ماتریس بررسی رقابتی
مرحله اول که تشکیل ماتریس عوامل داخلی و خارجی IE میباشد خود دارای ۶ فاز میباشد که عبارتند از:
-
- لیست کردن نقاط قوت و ضعف موجود با در نظر گرفتن مجموع شرایط و با بهره گرفتن از تمام منابع پشتیبان
-
- لیست کردن نقاط فرصت و تهدید خارجی با در نظر گرفتن مجموع شرایط
-
- به عوامل داخلی و سپس خارجی در ماتریسهای جداگانه وزن داده میشود. این وزن که بین صفر تا یک خواهد بود نشانگر اهمیت نسبی هر عامل است و بهگونهای است که مجموع این ضرایب باید یک شود.
-
- درگام بعد به هریک از عوامل در ماتریس عوامل داخلی و همچنین خارجی رتبه ( امتیاز ) بین ۱ تا ۴ داده میشود. این امتیاز برحسب میزان اثربخشی در راهبردهای سیستم تعیین میشود.
-
- امتیاز نهایی هر عامل با ضرب وزن عامل مربوطه در امتیاز آن محاسبه میشود.
-
- و درنهایت نیز امتیاز نهایی مجموع عوامل درونی و بیرونی سیستم از جمع ستونی امتیاز نهایی هر عامل در ماتریس عوامل داخلی و ماتریس عوامل خارجی محاسبه میشود. در ماتریس ارزیابی، صرفنظر از تعداد هریک از عوامل ( قوت، ضعف، فرصت یا تهدید ) هیچگاه مجموع امتیازهای نهایی برای سیستم به بیش از ۴ و هیچگاه این جمع به کمتر از یک نمیرسد. میانگین این جمع ۲٫۵ میشود، یعنی اگر امتیاز نهایی از ۲٫۵ بیشتر شود نشان دهنده این است که مجموعاً شرایط سیستم در آن محیط ( داخلی و یا خارجی ) مناسب بوده و اگر این میزان کمتر باشد نشان میدهد موضوع مورد مطالعه در آن محیط از شرایط مناسبی برخوردار نیست.
فاز ۱ و ۲ که شامل لیست کردن عوامل داخلی ( نقاط قوت و ضعف ) و عوامل خارجی ( فرصت و تهدید ) میباشد در بخش یافته های تحقیق آمده و ۴ فاز بعدی ( شامل تعین وزن، امتیاز و امتیاز نهایی ( که حاصلضرب وزن در امتیاز میباشد ) هر عامل و در نهایت امتیاز نهایی عوامل داخلی و خارجی ) براساس جمعبندی نظرات کارشناسان در این بخش انجام میشود .
جدول شماره ۱۷-۴: ماتریس عوامل داخلی پیادهمداری در شهر نیشابور
عوامل داخلی | وزن | امتیاز | امتیاز نهایی | |
نقاط قوت | S1 : وجود شیب مناسب برای احداث سامانه پساب و جمعآوری آبهای سطحی در معابرشمالی-جنوبی | ۰٫۰۲۲۵ | ۳ | ۰٫۰۶۷۵ |
S2 : تمیز بودن هوا ( آلودگیهای زیستمحیطی در وضع موجود در حد قابلقبول میباشد ) | ۰٫۰۳۲۵ |