میدانیم این طبقات از وجود زنان و فرزندان زیاد خود بهره اقتصادی نمیبردهاند. انگلس نیز در استدلالی مشابه و البته بدون اشاره به «رسم زن بها» با تاکید بر نقش نیروی تولید و مالکیت خصوصی معتقد است که مردان برای «حفظ بقا» و «جاودانگی» خود مجبور بودند داراییهاشان را به پسران همخونشان واگذار کنند؛ لذا نیروی بازتولید و رابطه جنسی همسرانشان را به شدت کنترل کردند تا احتمال وجود وارثان بیگانه و غیرهمخون را به صفر برسانند. این استدلال نشان میدهد که نظام پدرسالاری برآمده از مالکیت خصوصی و طبقاتی، تک همسری اجباری را برای زنان و چند زنی را برای مردان اجتنابناپذیر میکند (انگلس: ۱۳۷۹). در جامعه عشایری بر خلاف جامعه روستایی چند زنی بسیار محدود است. در گذشته که ساختار سیاسی سنتی بر ایلات و عشایر حاکم بوده است چند زنی میان رؤسای ایلات و طوایف وجود داشته است که بعضی از کلانتران و خوانین بین هفت تا هشت زن و در مواردی حتی بیش از ۲۰ زن را به همسری بر میگزیدند. در میان روستائیان، چند زنی بیش از عشایر کوچ رو بوده است که عقیم بودن زن، نداشتن اولاد پسر، پیری و بیماری زن، عامل اقتصادی و ازدواج با بیوهی برادر، از جمله دلایل چندزنی بوده. اگرچه در دوران گذشته ساختار چندزنی میان ایلات و عشایر ایران مرسوم بود, اما با پیدایش جامعه جدید امروزی تغییرات ساختاری در حوزه اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی- معیشتی نیاز به نیروی انسانی که در گذشته از اهمیت تولیدی برخوردار بود, را از بین برده است.
۳-۸- رویکرد روانشناختی
خانواده و فضای حاکم بر آن نقش موثر و تعیین کننده ای در رشد روانی، شکل گیری شخصیت و سلامت روانی اعضای خانواده دارد. در ایران با توجه به فرهنگ و اخلاق عمومی جامعه اثرات منفی و حتی مخرب چند همسرگزینی بسیار زیاد است. آنچه حائز اهمیت است توجه به آسیب ها و لطمات روحی و روانی فروانی است که زنان در مواجهه با چنین شرایطی متحمل آن میشوند، آسیبی که دیر یا زود دامن فرزندان سپس جامعه را خواهد گرفت. ازدواج برای زن به مثابه یک تولد است و پس از ازدواج وابستگی بین زن و شوهر بیشتر از اطرافیان است. زن خواهان توجه و علاقه از طرف شوهر خود است ولی اگر این خواسته او مورد غفلت قرار گیرد، فضای زندگی برای او آمیخته با ناامنی و تعارض روانی و مرگ عاطفی و از همه مهم تر احساس بی اعتمادی خواهد شد. احساس بی اعتمادی موجب می شود که زن زندگی با شوهر را بی فایده تلقی کند و اگر به طور رسمی و به دلایل مختلف نتواند از شوهرش طلاق بگیرد عملا جدا از او و در حقیقت با فرزندان و برای آنان زندگی کند. در واقع چندهمسری سبب احساس شکست در زندگی، احساس تنهایی و بروز مشکلات اجتماعی و خانوادگی در زنان می شود که در نهایت منجر به نقار خانوادگی می شود و این احساسات به شدت منفی منجر به اختلالات روانی زنان، به ویژه افسردگی می شود. مردی که اقدام به ازدواجهای متعدد می کند در واقع به دلیل شرایط اقتصادی و تامین حداقل هزینه مورد نیاز برای زندگی همسران و فرزندانش باید اوقات زیادی از روز و حتی برخی از ساعات شب را دور از آنان سپری کند و همچنین قادر به رعایت عدالت در اموری مانند تقسیم وقت و اقامت نزد همسران خود نیستند (افرا،۱۳۸۹). بیشتر زنان تن به مسئله چندزنی و داشتن هوو نمیدهند و عکس العملهای شدیدی در مقابله با این موضوع انجام می دهند که ناشی است از این باور که زنان این دگرگونی اجتماعی و خانوادگی را اجحاف در حق زن و فروپاشی زندگی میدانند (همان،۱۳۸۹). ساختار خانواده تاثیر زیادی بر افزایش آسیب های اجتماعی فرزندان دارد. انزوا، عدم پذیرش، فقدان مشارکت های گروهی و افزایش جرم و بزهکاری در ساختارهای خانوادگی نابهنجار در سطح بسیار بالا قرار دارد. سلامت روانی کودکان در خانوادههای چندزن بسیار پائین تر از کودکان در خانواده های تک همسر میباشد. زیرا در خانوادههایچندزن، رقابت و کشمکش بر سر منابع ارزشمند و مشترک، بسیار بالا است (کرمانی،محمدی،۱۳۸۷).
۳-۹- بررسی تاریخی اخلاق زناشویی و ازدواج در میان اقوام مختلف
افراد و جوامع مختلف درباره اینکه چه کسانی را باید مزدوج محسوب کرد نظرات بسیار متفاوتی دارند. اقوام آچ در پاراگوئه میگویند اگر یک مرد و یک زن در یک کلبه بخوابند ازدواج کرده محسوب میشوند. اما اگر یکی از آنها رخت خوابش را به کلبهی دیگری ببرد، آنها دیگر مزدوج به حساب نمیآیند به همین سادگی یک طلاق توافقی صورت میگیرد. برای اقوام کریپاکو در برزیل، ازدواج یک فرایند تدریجی و تعیین نشده است. یک دانشمند که با این قوم زندگی کرده است توضیح میدهد که: ” هنگامی که یک زن ننوی خود را در کنار مردی آویزان کند و برایش آشپزی کند، آنگاه افراد جوانتر قبیله میگویند که آنها ازدواج (کانیوکانا) کرده اند. اما گویندههای مسنتر، با آنها مخالفند، آنها میگویند که دو نفر تنها زمانی ازدواج کرده محسوب می شوند که نشان داده باشند که میتوانند از هم حمایت کرده و در کنار یک دیگر دوام بیاورند. بچه آوردن و دوام آوردن هنگام سختیها، باعث تحکیم ازدواج است (جونس،۱۹۹۴).
ویل دورانت در جلد اول تاریخ تمدن صفحه ۶۰ مىگوید:
«در بعضى نقاط ازدواج به صورت دسته جمعى صورت مىپذیرفته به این معنى که گروهى از مردان یک طایفه گروهى از زنان طایفه دیگر را به زنى مىگرفتهاند. در تبت مثلا عادت بر آن بوده است که چند برادر چند خواهر را به تعداد خود به همسرى اختیار مىکردهاند به طورى که هیچ معلوم نبود کدام خواهر زن کدام برادر است و یک نوع کمونیسم در زناشویى وجود داشته و هر مرد با هر زن که مىخواسته همخوابه مىشده است.
در عربستان سعودی و مصر معاصر، نوعی از ازدواج وجود دارد که به آن « ازدواج مسیار» گفته می شود این نوع ازدواج، توسط مردانی که توان مالی پاینی دارند انتخاب می شود و همین طور توسط مردانی که به دنبال روابطی انعطاف پذیر هستند. شوهر می تواند از یک «مسیار» به راحتی بیرون بیاید و با زنان دیگر، بدون اطلاع همسر اولش ازدواج کند. مسلمانان ثروتمند گاهی در تعطیلات قرارداد مسیار میبندند تا به آنها امکان دهد بدون شکستن اصول مذهبیشان، به روابط جنسی بپردازند. سهیلا زین العابدین، از انجمن بین المللی دانشجویان مسلمان در مدینه میگوید تقریبا ۸۰ درصد از ازدواج های مسیار به جدای ختم میشوند و بیان می کنند: «یک زن همه حقوقش را از دست میدهد حتی اینکه چه مقدار شوهرش را دیدار کند توسط خلق و خوی مرد تعیین می شود.» (جاوید،۱۳۸۹).
اقوام “نایار” یعنی ساکنان بومی هند جنوبی نوعی از ازدواج دارند که ضرورتا شامل هیچ نوع فعالیت جنسی، هیچ انتظاری از تدوام، و هیچ زندگی مشترکی نمی شود. در حقیقت، عروس ممکن است هیچگاه پس از آنکه مراسم ازدواج صورت میگیرد شوهر را دوباره دیدار نکند. اما از آنجاییکه در نظام آنها اجازهی طلاق وجود ندارد، ثبات و پایداری این ازدواجها می تواند برای انسانشناسان مثالزدنی باشد (ابرامسون و پینکرتون[۱۹]، ۲۰۰۲). در میان اقوام سیرینو، امری متداول است که برادران با خواهران ازدواج کنند، که به خودی خود شکل دهنده نوع کاملا متفاوتی از برادری بانچ است. در این قوم، ازدواج با خودی بدون هر نوع مراسم یا آیینی صورت میگیرد: بدون هر نوع مبادله دارایی ها یا عهد و پیمان و یا حتی یک ضیافت (التمن[۲۰]،۱۹۸۹). در میان قوم «واروا» که در جنگلهای برزیل زندگی می کند، روابط معمول به طور دورهای به حالت تعلیق در میآیند و جای خود را به روابط آیینی که به آن روابط «ماموس» گفته می شود می دهند. حین این جشنها، بزرگسالان آزادند تا با هر که دلخواه شان است آمیزش جنسی داشته باشند. این روابط، محترم شمرده میشوند و این باور وجود دارد که اثر مثبتی بر بچههایی که در نتیجه آن درست میشوند دارد. در کوههای پیرامون لوگولیک در نزدیکی مرز استانهای یونان و سچوان در چین جامعهای ۵۶ هزار نفری وجود دارد که نظام خانوادگیشان برای قرنها، مسافران و محققان را سرگشته و مجذوب خود کرده است. قوم موسو، به دریاچهی” لوگو” به عنوان الههی مادر احترام میگذارند. زبان آنها نوشتاری نیست و در قالب دونگپا ارائه می شود. یعنی تنها زبان تصویریای که در جهان امروز همچنان مورد استفاده قرار میگیرد. آنها هیچ واژهی برای “قتل” یا “تجاوز جنسی” ندارند. زندگی موقرانه و پرآرامش قوم موسو همراه است با آزادی و خودمختاری جنسی تقریبا مطلق هم برای مردان و هم برای زنان. سال ۱۲۶۵ مارکوپلو از ناحیهی موسو عبور کرد و بعدها با اشاره به رفتار جنسی آنها، چنین مینویسد:"آنها با این موضوع که یک فرد بیگانه یا هر مرد دیگر به همسران، دختران، و یا هر زن دیگر در خانه شان رابطه جنسی برقرار کند هیچ مشکلی ندارند. برای آنها این عمل در واقع یک منفعت بزرگ قلمداد می شود و عقیده دارند این حرکت باب میل الهه ها و بت هایشان است و در نتیجه ی این عمل، الهه ها و بت ها به ایشان کالاهای مادی فراوان ارزانی می کنند. قوم موسو، این مقررات قانونی خود را ” سبسبه” اطلاق می کند که به معنی ” قدم زدن” است، به همین دلیل اکثر انسان شناسان گمان کرده اند که منظور الگوی “ازدواج گردشی” است و از این رو موسو را در لیست فرهنگهایی قرار دادهاند که دارای نظام” ازدواج” هستند(جونس[۲۱]،۱۹۹۴).
همانطور که این نمونهها نشان میدهد، بسیاری از معیارهایی که در زمان کنونی و معاصر از آنها به عنوان مولفههای ذاتی ازدواج یاد می شود به هیچ وجه جهان شمول نیستند. انحصارطلبی جنسی، معاوضهی دارایی ها، حتی تصمیم به ماندن در کنار یک دیگر برای مدتی طولانی، در بسیاری از روابطی که روانشناسان و انسان شناسان تکاملی اصرار دارند آنها را «ازدواج» بنامند هیچ یک از این معیارها مطرح نیست. به گفتهی ادوارد ویلسون، “همه آنچه میتوان از بررسی تاریخ ژنتیکی انسان نتیجه گرفت این است که در گذشته، در مقایسه با امروز، اخلاقیات جنسی آزادانهتری بر انسان حاکم بوده است، که طی آن کارکرد فعالیتهای جنسی بیش از هر چیز تحکیم پیوند اعضای گروه بوده است و تنها در وهلهی دوم به عنوان ابزاری برای تولید مثل مطرح بوده است (براون[۲۲]،۱۹۹۲).
۳-۱۰- بررسی تاریخی اخلاق زناشویی و ازدواج در ایران
ازدواج و اخلاق مربوط به آن به عنوان بخشی از فرهنگ اجتماعی هر قوم و ملتی همواره در طول تاریخ حیات انسان مورد توجه و مطالعه قرار داشته است و کهنترین تمدنهای شناخته شده بشری در مورد آن دستورالعملها و قواعدی لحاظ داشته اند. ایرانیان نیز بعنوان یکی از قدیمیترین فرهنگها و تمدنهای جهان از این قاعده مستثنی نبودهاند. به شهادت مورخان یونانی، پارسیان که بنیانگذاران تمدن ایرانی- آریایی شناخته میشوند، مردمانی لذت جو و تقلیدپذیر از فرهنگها و آداب و رسوم ملل همجوار بودند. این خوی و خصلت همواره در مردمان این سرزمین بصورت پایدار و ماندنی نسل به نسل به میراث رسیده است.
آداب مربوط به زناشویی و ازدواج، هر دو به نسبتی یکسان در رابطه با این عقیده قابل توجه و بررسی است. نیمه نخست حکومت قاجارها یعنی تا اوایل حکومت ناصرالدین شاه دوران سنتی و قدیم اینگونه آداب و رسوم است و از نیمه دوم آن که با آشنایی گستردهتر ایرانیان با فرهنگ و تمدن اروپایی آغاز میگردد، بتدریج خلقیات جنسی از نوع فرنگی آن در جامعه رسوخ و تسری مییابد، چنان که در سالهای پایانی عصر قاجاریه، بیشتر آداب و رسوم اجتماعی مربوط به روابط جنسی بخصوص در شهرهای بزرگی مانند تهران، متاثر از رسومات اروپاییان است (قرائیان،۱۳۸۹).
۳-۱۰-۱- نگاهی گذرا به اخلاق زناشویی ایرانیان درعصر باستان
۳-۱۰-۱-۱- عصر هخامنشیان
در باب زناشویی و زندگی خانوادگی این دوران میتوان از نقل قولهای از هرودت که او را کهنترین مورخ موجود در باب تاریخ ایران باستان است دریافت که فرهنگ جنسی ایرانیان در این دوران، تقریبا پیشرفته و کامل بوده است. هر چند اطلاع دقیقی از کم و کیف آن در دست نیست و برخلاف یونانیان، آثار هنری دوران هخامنشی نیز در این مورد کاملا پرده پوش است.
چندهمسری و داشتن زنان عقدی یا رسمی و غیرعقدی در بین شاهان و اشراف هخامنشی امری رایج و متداول بوده است، چنانکه هرودوت میگوید:« هر کدام از آنها چند زن عقدی دارد ولی عده زنان غیر عقدی بیشتر است. بهترین صفت را پس از رشادت در این میدانند که پسران زیاد بدنیا آورند و به اشخاصی که بیش از سایرین زاد و ولد کرده اند، شاه همه ساله هدیه میدهد. اولاد تا سن ۵ سالگی نزد پدران خود نمیروند و در میان زنان بزرگ میشوند به جهت اینکه اگر مردند، پدر غصه نخورد»
استرابون، مورخ دیگر یونانی نیز بر سیستم چندهمسری در میان اشراف و اعیان تاکید دارد:
« پارسیان زنان غیر عقدی بسیار دارند و منظورشان داشتن اولاد زیاد است. موقع ازدواج در اوایل بهار است. داماد تمام روز را از خوردن غذا خودداری می کند ولی قبل از اینکه داخل اطاق زفاف شود قدری میوه یا مغز استخوان شتر میخورد.» (قرائیان،۱۳۸۹).
۳-۱۰-۱-۲- عصر اشکانیان
در باب اخلاق جنسی پارتها، از آنجا که بسیاری از اسناد و مدارک مربوط به آنان بوسیله ساسانیان منهدم گشت، اطلاع چندانی نداریم و مختصر اطلاعاتی که از این دوره بدست می آید مربوط به مورخین رومی است.
هرودیان عقیده دارد که در باب زناشویی، پارتها همانند پارسیان به تعدد زوجات وفادار بودند، اما بیش از یک زن عقدی نمیتوانستند نگاه دارند. تعدد زنان غیر عقدی در میان آنها بخصوص در خانواده سلطنتی از زمانی متداول شده بود که به ثروت و حکومت رسیده بودند، زیرا زندگی صحراگردی مانع از داشتن زنان متعدد است. شاهان اشکانی زن عقدی خود را از شاهزاده خانمها یا حداقل زنان پارتی بر میگزیدند و زنان غیر عقدیشان از دیگر ملیتها خصوصا یونانیان بود.
چناچه زنی از شوهر طلاق میگرفت تا زمان حیات وی حق ازدواج نداشت و مرد فقط در چهار مورد مجاز به طلاق زن بود:۱- هنگامی که زن عقیم و نازا بود.۲- به اعمال مرتبط با جادوگری دست میزد.۳- فساد اخلاقش اثبات میشد.۴- ایام قاعده را زا شوهر پنهان میکرد.
چهار مورد فوق مشخصه بارز بسیاری از جوامع پدرسالار است. هنگامی که از روابط زناشویی فرزندی حاصل نمیشد، مرد مجاز بود زن را طلاق دهد و معمولا کسی نمیپرسید ممکن است ایراد از سوی شوهر باشد. در مورد جادوگری نیز با توجه به اینکه این فن در معنای خاص خود کار هر کسی نبود و از آن سر رشته نداشت، احتمالا تلاش زناننگون بختی بود که میکوشیدند با توسل به اوراد و ادعیه و داروهای عجیب و غریبی که از سوی جادوگران و طالع بینان به آنان داده میشد مهر و محبت شوهر را بخود جلب کرده و از تعداد زنان رقیب خویش بکاهند و چنانچه این تلاش به رسیدن آسیبی به شوهر منجر میشد، آسانترین مجازاتشان همانا طلاق داده شدن بود.
در مورد فساد اخلاقی نیز جامعه چنانکه مردان را مجاز به داشتن زنان متعدد میدانست، زن را بخشی از دارایی و اموال مرد تصور میکرد که هیچ اراده و اختیاری بر تن خویش نداشته و چنانچه بخواهد از روابط در غیر چهارچوب خانواده برخوردار شود، میبایست مجازات گردد. چهارمین مورد که از همه ظالمانهتر است، حتی به زن حق نمیدهد ایام عادت ماهانه اش را از شوهر مخفی کند زیرا این کار نوعی تعرض به حریم اقتدار مرد در مورد تصرف زن فرض میشد (همان،۱۳۸۹).
۳-۱۰-۱-۳- عصر ساسانیان
در عصر ساسانیان سنت دیرپای مردسالاری همچنان در جامعه ایرانی پابرجا ماند. وظیفه زن نسبت به شوهر اطاعت و وفاداری محض بود و حفظ بدن خود از دید و دست مردان بیگانه، هر چند شوهران آنها حق تعدد زوجات و همخوابگی با زنان اسیر در جنگها و کنیزکان زرخرید را برای خود محفوظ داشتند و در کل ولنگاری جنسی حق اختصاصی مردان بود. دختران را از طفولیت نامزد کرده و حدود ۱۵ سالگی به خانه شوهر میفرستادند و هیچگونه حق انتخاب شوهر با آنان نبود.
زنانی که شوهر میکردند، پنچ دسته بودند و هر کدام اسمی داشتند. آنها که ازدواجشان با اجازه پدر و مادر بود، بنام پادشاه زن معروف بودند و فرزندانشان در هر دو دنیا متعلق به خودشان بود. زنی که یگانه فرزند والدین بود «اواگسازن» نامیده میشد و میبایست فرزند اول خود را به والدین خود بدهد تا جایگیر او در خانواده پدر باشد. پس از اینکه این کار را میکرد، این زن هم پادشاه زن، یعنی ممتازه نامیده میشد. اگر نامزد دختری قبل از مراسم ازدواج از دنیا میرفت، والدین او میتوانستند دختر را با دادن جهزیه به مردی خارج از فامیل شوهر دهند و معتقد بودند که این دختر در دنیای دیگر همسر نامزد متوفی خود خواهد بود.
هرگاه زنی بعد از فوت شوهرش ازدواج میکرد « چغر زن» نامیده میشد یعنی زن کلفتی و اگر اولاد از شوهر اولی نداشت « سذر زن» میگردید و نصف اولاد از شوهر دوم به او و نصف دیگر به شوهر متوفایش اختصاص داشت که توسط خانواده شوهر سرپرستی میشدند و عقیده بر این بود که این زن همچنان در جهان دیگر همسر شوهر متوفی خود خواهد بود.
زنی که بدون رضایت پدر و مادر ازدواج میکرد « خودسرای زن» نامیده میشد. در واقع با تمام اجبار و الزامی که به رضایت والدین در نکاح وجود داشت، خصوصا اذن پدر، باز هم بودند دخترانی که برای گریز از شوهر تحمیلی و غیردلخواه، دست به گریز با معشوق زده و با وی ازدواج میکردند و معمولا با دادن پیشکشی و هدایا به اولیای مذهبی، خطبه ازدواج خوانده میشد (قرائیان،۱۳۸۹).
۳-۱۰-۲- ازدواج در ایران از برآمدن صفویان تا ابتدای عصر قاجار
در باب مسئله ازدواج در این عصر اولئاریوس مینویسد: «وقتی جوانی به سن ازدواج رسید و خواهان تشکیل خانواده شد، دختری را بدین منظور در نظر میگیرد و شخص ثالثی را نزد دختر میفرستد تا نظر او را درباره این ازدواج بداند. این کار را خود او و حتی پدر و مادرش نمی توانند بکنند. زیرا اجازه ندارد دختر را دیده و با او صحبت نمایند. پس از آنکه از رضایت دختر، اطلاع حاصل شد، آن جوان دو نفر از دوستان نزدیک خود را، به خواستگاری نزد پدر آن دختر میفرستد تا در این مورد با او صحبت نمایند. در این مذاکرات غالبا دوستان پدر عروس هم شرکت دارند و آنها به طوری که معمول است، اول به تقاضای دوستان داماد، روی خوشی نشان نمیدهند، ولی بعدا مذاکرات در اطراف شرایط ازدواج و مهریه شروع میگردد (اولئاریوس،۱۳۸۶)
« پس از انجام این تشریفات، عروس و داماد، هر یک از طرف خود، یک نفر وکیل انتخاب می کنند که اگر در شهر هستند نزد قاضی و اگر در ده هستند، نزد ملای ده رفته و آنها را به عقد ازدواج یکدیگر درآورند. زیرا نه عروس و نه داماد، نباید شخصا در این مراسم و نزد قاضی یا ملا حاضر شوند. قاضی پس از آنکه از رضایت پدر و مادر عروس و داماد، اطلاع پیدا کرد و صحت وکالت آن دو نفر را دریافت، صیغه عقد را به نام خدا، محمد(ص) و علی(ع) جاری کرده و عروس و داماد را که غالبا یک دیگر را ندیدهاند. به عقد هم در می آورد و عقد نامهای را نوشته و مهر و امضاء مینماید.
« پس از پایان مراسم عروسی، اگر قرار باشد عروس و داماد در منزل پدر داماد زندگی کنند، عروس حق ندارد هیچ وقت با روی باز و بدون حجاب، نزد پدر شوهر خود برود و بعلاوه نمیتواند کلمهای با او صحبت کند و در مواقع لزوم، فقط با اشاره باید مقصود خود را بفهماند. این وضع تا یک سال ادامه دارد و در این موقع، اگر پدر شوهر، هدیهای که شامل سکه طلا یا یک دست لباس و یا بالاخره قطعهای جواهر باشد، به عروس بدهد، زبان عروس باز شده و با پدر شوهر خود صحبت می کند. ولی باز هم روی خود را به طرف او باز نمیکند و در موقع غذا خوردن، دهان خود را هم نشان نمیدهد. بلکه یک پارچهای مثلث شکل را به دو گوش خود میبندد که جلوی دهان او را میگیرد و لقمه را در پشت این پارچه که آن را یاشمان میگویند، به دهان می گذارد و یا آنکه آب و شربت مینوشد.»
تاورنیه در این باره مینویسد: «ایرانیان عادت دارند اطفال خود را خیلی زود نامزد می کنند. یعنی از سن هشت نه سالگی و گاهی زودتر. اما ارامنه از آنها زودتر به این کار اقدام مینمایند؛ از پنچ سالگی، پسر و دختر را تزویج کرده، از همان وقت در یک بستر میخوابانند.» (مهرآبادی، ۱۳۷۹).
۳-۱۰-۲-۱- در زمان ناصرالدین شاه قاجار
پولاک در باب سهولت ازدواج در این زمان مینویسد:
« در مشرق زمین، کار ازدواج برای هر کس، سهل است. با نیاز اندک به پوشاک و مسکن، ارزانی خواربار، لطف و مساعدت طبیعت، اعتقاد به قضا و قدر، با دگرگونی همیشگی احوالات روزگار که تحصیل ثروت و از دست دادن آن را کلا در اثر تصادف، وانمود می کنند، دیگر پر کردن شکم بر و بچهها برای یک نفر شرقی، ایجاد ناراحتی خیال و نگرانی نمیکند.
« این دیگر از جمله بدیهیات است که دختری که به سن معینی رسید، باید شوهر کند و به همان نسبت، مسائل مربوط به ثروت و وضع طبقاتی، کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
« از آن گذشته، سهولت طلاق، دیگر اقدام به ازدواج را در دیده مردم، مانند اروپا کاری چنان صعب و مشکل جلوه نمیدهد.« پس میتوان فهمید که چرا از پیر دختران و پیرعزب ها که این روزها در کشورهای متمدن، گروه، گروه از آنان دیده می شود در ایران خبری نیست. و به ندرت دختر بی عیب و نقص و خوشنامی در این ممکلت وجود دارد که به علت توقعات و خودخواهیهای محتمل پدر و مادر، پس از بیست سالگی، بدون شوهر مانده باشد. من فقط به یک مورد از آنچه یاد شد، برخوردهام: شاهزاده فخرالدوله تا هفتاد سالگی، دختر باقی ماند.
« مرد شرقی اصلا نمی فهمد وقتی امکان زن گرفتن هست، چرا باید عزب بماند (پولاک[۲۳]،۱۳۶۱).
در مورد سن ازدواج بیان می کند:
«در ایران پسر بچهها در چهارده سالگی بالغ می شود. هرگاه وی از خانواده معتبری باشد، در حدود شانزده یا هفده سالگی و گاهی نیز حتی در ده سالگی، بزرگترها برایش یک زن قراردادی که صیغه نامیده می شود، میگیرند و هنگامی که کسب و کاری پیدا کرد و به سن رشد واقعی رسید، وی به ازدواج واقعی (عقدی) با دختری از خانوادهای محترم یا دختر عمویش یکی از شاهزاده خانمها تن میدهد.
«مردانی که در آستانه هفتاد سالگیاند، دختر بچه ده ساله را به زنی میگیرند، بی آنکه عمل آنها جلب توجه خاصی کند یا یاوگویی را باعث شود. عکس آنچه گفته شد، بسیار به ندرت رخ میدهد. یعنی مرد جوان شانزده سالهای به سهولت یک عاقل زن بیوه را نمیگیرد، مگر آنکه ملاحظات خانوادگی، صنفی یا مالی در مد نظر باشد.» (همان،۱۳۶۱).
۳-۱۰-۲-۲- ازدوجهای خویشاوندی
پولاک در این باره مینویسد:
ابتدا یک گرم از محیط DMEM را به ۸۰ میلیلیتر آب مقطر دوبار تقطیر استریل اضافه شد و ۳/۰ گرم بیکربنات سدیم به محیط اضافه شد تا سیستم بافری محیط تامین شود و از تغییر pH جلوگیری شود. سپس به آن یک میلیلیتر L-گلوتامین اضافه شد. آنتیبیوتیک به طور تجاری به صورت مخلوط ۱۰ هزار واحد پنیسیلین به همراهmL/µg100000 استرپتومایسین وجود داردکه به آن pen_strep گفته میشود، با برداشت یک میلی لیتر به ۱۰۰ میلی لیتر محیط کشت از این مخلوط آنتیبیوتیکی تهیه شده به محیط کشت اضافه شد که درنتیجه در محیط کشت مقدار ۲/۰ میلی مولار آنتی بیوتیک تامین شد. سپس با آب محیط را به حجم ۹۰ میلی لیتر رسانده شد و pH آن به روی ۲/۷-۴/۷ تنظیم شد و بشر مورد نظر را به زیر هود انتقال داد شد و در زیر هود ۱۰ میلی لیتر سرم گوساله تازه متولد شده اضافه شد و در این حالت حجم نهایی محیط به ۱۰۰ میلی لیتر رسید. در نهایت محیط کشت تهیه شده به کمک یک فیلتر سرنگی ۲۲/۰میکرون فیلتر و استریل شد. برای هر۵۰ میلی لیتر از محیط کشت نیاز به یک فیلتر سرنگی است. محیط بعد از فیلتر کردن، به کمک یک پیپتور به فلاسک انتقال داده شد و به مدت یک شبانه روز در انکوباتور ºc37 قرار داده شد و بعد از اطمینان از آلوده نبودن محیط وبررسی نبود کدورت در محیط کشت، سلولها به فلاسکهای حاوی محیط کشت جدید انتقال داده شد.
تجدید کشت دودمان سلولی A549
سلولهای چسبان تا رسیدن به مرحله تراکم کامل و پوشاندن کامل کف فلاسک یا اتمام مواد غذایی موجود در محیط کشت به صورت تک لایه تکثیر مییابند. وقتی کف فلاسک پر شد، سلولها باید کشت مجدد داده شوند تا از مرگ آنها جلوگیری شود. برای کشت مجدد باید سلولها را به حالت سوسپانسیون در آورد شود. میزان چسبندگی تیرههای سلولی مختلف بایکدیگر متفاوت است. اما برای آزاد کردن اغلب سلولها از کف فلاسک از پروتئازها بخصوص تریپسین استفاده می شود. تریپسین باعث شکستن و تخریب پروتئینهای موثر در اتصال بستر میشود و EDTA موجب شلاته شدن و حذف کاتیونهای دوظرفیتی به خصوص کلسیم و منیزیم میشود. عملکرد تریپسین توسط پروتئینهای سرم که در حقیقت یکی از سوبستراهای تریپسین هستند متوقف میشود. به علاوه سرم ممکن است حاوی مواد آنتی پروتئاز نیز باشد (۱).
برای تجدید کشت دودمان سلولی A549 ابتدا فلاسک حاوی سلولها به کمک میکروسکوپ فاز معکوس از نظر میزان تراکم و عدم آلودگی باکتریایی و یا قارچی بررسی شد و سپس محیط رویی سلول ها به طور کامل تخلیه شد. لایه سلولی را با بافر فسفات (PBS)[69]که با EDTA مخلوط بود و به دمای محیط رسانده شده بود، شستسو داده شد و سپس تخلیه شد. این امر به علت چسبندگی بالای این دودمان سلولی است.
برای آزاد سازی سلولها از محلول ۲۵/۰%(w/v)ترپسین -۵۳/۰%میلی مولار EDTA استفاده شد تا اثر کامل سرم را که باعث مهار اثر تریپسین می شود را مهار کند. سپس به فلاسک ۲-۳ میلی لیتراز محلول تریپسین –EDTA اضافه شد و بعد از حدود۵-۱۵دقیقه محلول اثر خود را گذاشته و سلولها آزاد شدند. برای بهتر انجام شدن فرایند فلاسک در دمایºc37در انکوباتور قرار داده شد. بعد از بررسی سلولها در زیر میکروسکوپ فاز معکوس و اطمینان از آزاد شدن سلولها، به محلول داخل فلاسک ۶-۸ میلی لیتر از محیط کشت تازه اضافه شد تا اثر تریپسین را خنثی کند و در ادامه سلولها به آرامی پیپت شدند.
سپس سوسپانسیون سلولی به دو قسمت مناسب تقسیم و به محیط کشت جدید انتقال داده شد، در طی این مراحل این نکته در نظر گرفته شد که سلولها باید بین ۱۰۳*۲ و یا ۱۰۴*۱ Cell/Cm2 سلول باشند تا توانایی و قابلت زیست داشته باشند و نباید تراکم سلولی بیش ازCell/Cm2 ۱۰۴*۷ باشد. برای اطمینان از این امر مقدار ۱۰۰-۲۰۰ میکرو لیتر از سوسپانسیون سلولی را برداشته شد و شمارش سلولی انجام شد تا تعداد سلول ها در هر میلی متر محیط کشت بدست آید (۱)، (۱۴).
شمارش سلولها و بررسی میزان فعالیت سلول
برای انجام اغلب فرایندهای کشت سلولی نظیرانجماد، تجدید کشت، دگرگون کردن و ادغام سلولی، دانستن تعداد سلولها ضروری است. استفاده از تعداد سلول مناسب و ثابت باعث بهبود رشد سلولها شده و به استاندارد شدن فرایند کشت سلولی کمک میکند. استاندارد شدن فرایندها باعث تکرارپذیری بهتر و تولید محصولات با کیفیتتر میشود.
برای شمارش از لام نئوبار استفاده شد. قبل از ریختن سلولها در اتاقک لام سوسپانسیون سلولی چند بار به کمک سمپلر همگن شد تا از تشکیل توده سلولی و رسوبهای سلول جلوگیری شده و دقت کار افزایش یابد. نکته قابل توجه این است که، هنگام پرکردن اتاقک شمارش، سلولها بطور تصادفی در اتاقک مذکور پخش میشوند، لذا هر چه تعداد سلولهای شمرده شده بیشتر باشد دقت و صحت شمارش بیشتر خواهد بود.
برای رقیق کردن سلولها در هنگام شمارش از محلول تریپان بلو ۴/۰% استفاده شد. تریپان بلو یک رنگ حیاتی است، لذا غشاء سلولهای زنده اجازه عبور به آن نمیدهند و در صورت ورود آن را از خود دفع می کنند. اما غشاء سلولهای مرده توان خارج کردن رنگ حیاتی از سیتوپلاسم را ندارد، لذا سلولهای مرده آبی رنگ میشوند و از سلولهای زنده که رنگ نمیگیرند به راحتی قابل تشخیص هستند (۱).
ابتدا به کمک تریپسین –EDTA سلولها آزاد شده و در حجم کمی از محیط کشت به حالت سوسپانسیون در آورده شد و تحت شرایط استریل ۱۰۰ میکرو لیتر سوسپانسیون سلولی برداشته شد و هم حجم آن تریپان بلو ۴/۰ درصد اضافه شد و با پیپت چند بار پیپت شد و با این کار سلولها دوبار رقیق شدند. روییک لام نئوبار تمیز یک لامل قرار داده شد و سپس از سوسپانسیون سلولی آغشته به رنگ ۱۰-۱۲میکرو لیتر به روی لام نئو بارریخته شد. پس از چند لحظه سلولها در کف لام تهنشین و ثابت شد و سپس با میکروسکوپ نوری و با بزرگ نمایی۲۰۰برابر بررسی شدند. تعداد سلولهای موجود در یک مربع ۱۶ خانهای شمارش شد و در ضریب رقت و عدد ۱۰۰۰۰ ضرب شد عدد حاصل نشان دهندهی تعداد سلولها در یک میلیلیتر حجم محیط کشت است که برای بدست آوردن تعداد کل سلولها عدد مذکور در حجم سوسپانسیون ضرب شد. سلولهای زنده در این تست شفاف هستند و سلولهای مرده به رنگ بنفش دیده میشوند.
تهیه محلول تریپسین
۲۵/۰ گرم از پودر تریپسین به علاوه ۰۲/۰گرم پودر EDTA به آرامی به ۱۰۰ میلی لیتر PBS یک مولار اضافه شد و روی همزن مغناطیسی قرارداده شد تا خوب حل شود. بعد از این که به خوبی حل شد محلول فوق با فیلتر ۲۲/۰ میکرون استریل شد. سپس به آن آنتیبیوتیک پنی سیلین به مقدار ۱۰۰ واحد بین المللی در هر میلی لیتر و استرپتومایسین به میزان ۱۰۰میکرو گرم در میلی لیتر اضافه شد. این محلول در فالکونهای ۵۰ میلی لیتری تقسیم شد و جهت مصارف کوتاه مدت در یخچال و برای نگهداری طولانیتر در فریزر ۲۰- قرار داده شد.
آزمون MTT[70]
فعالیت و سرعت تکثیر سلولها ممکن است تحت تاثیر هورمونها، فاکتورهای رشد، سیتوکاینها و میتوژنها افزایش یافته یا تغییری نکند. همچنین بعضی از داروها و عوامل سیتوتوکسیک نظیر داروهای ضد سرطان ممکن است باعث نکروز یا آپپتوز سلولها شده و موجب کاهش سرعت تکثیر یا رشد سلولها شود.
در سال ۱۹۸۳ آزمایش MTT به عنوان جایگزینی برای روشهای قبلی مانند استفاده از لام نئوبار و رنگآمیزی تریپانبلو ویا روشهای رادیواکتیو پیشنهاد شد. دراین روش آنزیماتیک بعنوان سوبسترای واکنش از نمکهای محلول تترازولیوم که معمولترین آنها MTT است استفاده میشود. این روش نسبت به سایر روشهای بررسی تکثر سلولی سادهتر بوده است. بعلاوه کلیه مراحل آزمایش در پلیتهای ۹۶ و یا ۴۸ خانه کشت سلولی انجام شده و نتایج با دستگاه الایزا ریدر قرائت میشود لذا تعداد زیادی نمونه را میتوان همزمان آزمایش کرد.
آزمایش MTT یک روش رنگ سنجی است که براساس احیا شدن و شکسته شدن کریستالهای زرد رنگ تترازولیوم بوسیله آنزیم سوکسینات دهیدروژناز و تشکیل کریستالهای آبی رنگ نامحلول انجام میشود. در این روش، برخلاف سایر روشها، مراحل شستشو و جمع آوری سلول که اغلب باعث از دست رفتن تعدادی از سلولها و افزایش خطای کار میشوند، حذف شدهاند و تمام مراحل آزمایش از ابتدای کشت سلولی تا قرائت نتایج با فتومتر،در یک میکروپلیت انجام میشوند لذا تکرار پذیری، دقت و حساسیت آزمایش بالاست (۱).
شمارش سلول برای انجام آزمونMTT
آزاد سازی سلولها به روشی که در بخش۳-۱۳-۱-۱-۲- شرح داده شد انجام شد. سپس روی یک لام نئوبار تمیز یک لامل قرار داده شد و۱۰ میکرولیتر ازسوسپانسیون سلولی در شرایط استریل برداشته شد و به اتاقک لام نئوبار اضافه شد. برای افزایش دقت کار سلولهای موجود در سه مربع ۱۶ خانهای شمارش شد و اعداد آنها با هم جمع و میانگین گرفته شد و در ۱۰۰۰۰ضرب شد و عدد بدست آمده بر ۱۰۰۰ تقسیم شد تا عدد حاصل نشان دهندهی تعداد سلولها در یک میلیلیتر حجم محیط کشت باشد (با کمی تغییرات ۱).
روش انجام آزمون MTT دراین پژوهش
ارزیابی MTT برای تعیین تاثیر سمیت سلولی عصارههای جدایهها استفاده شد و طراحی تست بر اساس Xie وهمکاران (۶۲) انجام شد. در ابتدا ازDMSO برای حل کردن عصارهها استفاده شد که ذخیرههایی حاوی ۰۰۴/۰ گرم در یک میلی لیترDMSO تهیه شد. A549 در گروه سلولهای چسبنده قرار دارد. برای انجام تست سلولها همانطور که قبلا در مرحلهی کشت مجدد سلولی (۳-۱۳-۱-۱-۲-) توضیح داده شد، از کف پلیت جدا شدند و برای هر چاهک تعداد ۱۰۴*۴Cell/Well در نظر گرفته شد که از سوسپانسیون سلولی مقدار ۲۱ میکرو لیتر کشیده شد تا تعداد لازم تامین گردد و به چاهکهای پلیت ۴۸ خانه اضافه شد. بعد از ۲۴ ساعت واطمینان از چسبیدن سلولها به کف پلیت، مقدارlμ ۵/۲ از ذخیره کاری عصاره به هر چاهک اضافه شد تا غلظت g/mlµ۵ در هر چاهک تامین شود. انتخاب این غلظت براساس پائینترین غلظت در تست سمیت سنجیآرتمیا (تست غربالگری اولیه) انتخاب شده است. سلولهایی که در معرض غلظت مساوی از DMSO بدون حضور عصارهها تیمار شده بودند، همچنین سلولهایی هم تنها به همراه محیط کشت تیمار شدند، که این دو گروه به عنوان شاهد در نظر گرفته شدند و برای هر عصاره سه تکرار انجام شد. پس از انکوباسیون به مدت ۴۸ ساعت، به هر چاهک ۵۰ میکرولیتر از محلول ۱۰x، MTT به چاهکها اضافه میکنیم و به مدت سه ساعت در انکوباتورCº۳۷ قرار داده شد، پس از پایان این مدت محلول رویی که حاوی محیط کشت سلول به همراه نمک MTT دور ریخته شد و به هر چاهک۱۰۰میکرولیتر DMSO اضافه شد. بعد از اضافه کردنDMSO به همهی چاهکها،۱۰۰ میکرو لیتر از محتویات هر چاهک به پلیتهای ۹۶ خانه الایزا منتقل و پلیت در دستگاه الایزا قرار داده شد و میزان جذب در طول موج ۵۷۰ نانومتر توسط الایزا ریدر اندازگیری شد. نتایج حاصل از تست به کمک نرم افزارSPSS 19 و با استفاده ازIndependent Sample T test آنالیز دادهها انجام شد. در این تست هر نمونه با شاهد منفی (سلول به همراه محیط کشت) مقایسه شد و۰۵/۰ p≤ در نظر گرفته شد. همچنین میانگین هر چاهک تیمار شده با عصاره نیز نسبت به شاهد به کمک نرم افزار Excel رسم شد.
بررسی ریختشناسی سلولها تیمار شده با عصاره اکتینومیستها
پس از تیمار سلولها به مدت ۴۸ ساعت با عصارهها مطابق روش بخش۳-۱۶- قبل از انجام آزمون MTT سلولها در زیر میکروسکوپ فاز معکوس مورد بررسی قرار گرفت. برای هر نمونه عصاره سه تکرار انجام شد که هر سه این چاهکها در زیر میکروسکوپ بررسی شد. هر چاهک با شاهد که سلول به همراه محیط کشت آن بود مقایسه شد وچاهک هایی که در آنها بین ۰-۲۵ درصد سلولها مرفولوژی طبیعی خود را از دست داده بودند را امتیاز+(شکلA)، چاهکهایی که بین ۲۵-۵۰ درصد از سلولها مرفولوژی طبیعی آنها از بین رفته بود امتیاز ++ (شکل B) وچاهکهایی که بین ۵۰-۷۵ درصد سلولها آسیب دیده بودند امتیاز +++(شکلC) و چاهکهایی که ۷۵-۱۰۰ درصد سلول ها آسیب دیده و مرفولوژی حیاتی خود را از دست داده بودن را امتیاز ++++(شکل D) داده شد (شکل ۳‑۱)، (۱۲)، (۶۰) ،(۲۷).
شکل ۳‑۱: این تصاویر به عنوان نمونه از میزان آسیب بین ۰- ۲۵%(A)، میزان آسیب بین ۲۵-۵۰% (شکلB)،میزان آسیب بین۵۰-۷۵%(شکل C)،میزان آسیب بین ۷۵-۱۰۰% (شکل D) میباشد که برای درک بهتر هر مفهوم آسیب دیدگی آورده شده است
شناسایی سویههای منتخب اکتینومیست
بررسی مورفولوژی میکروسکوپی
بررسی میسلیومهای هوایی و آرایش زنجیره اسپوری
برای مشاهده شکل دست نخورده میسلیومهای هوایی و آرایش زنجیره اسپوری از روش لام مایل استفاده شد(۳۴).
محیط ISP2 مانند بخش۳-۴- تهیه شد و پس از استریل کردن در پلیت ریخته شد و قبل از بسته شدن کامل آگار لاملهای استریل به صورت مورب در محیط فرو برده شد. پس از بسته شدن آگار در مرز بین محیط کشت و لامل، به وسیله فیلدوپلاتین مقدار کمی باکتری قرار داده شد. پلیتها به مدت ۱۴ روز در دمایOC28 گرماگذاری شد. بعد از طی این مدت لاملها به آهستگی از محیط بیرون کشیده شد و پس از رنگآمیزی با کریستال ویوله به مدت ۲ دقیقه با میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفت.
بررسی رشد میسلیومی در محیط ISP2 broth
محیط ISP2 broth مانند بخش ۳-۵- تهیه شد و بعد از استریل کردن به کمک فیلدوپلاتین مقداری اسپور باکتری به درون محیط تلقیح شد و در دمای oC28 در شیکر با دورrpm 200 بهمدت ۴۸ ساعت گرماگذاری شد. پس از طی شدن این مدت یک نمونه لام از محیط تهیه شد و رنگآمیزی لام با کریستال ویوله به مدت ۲ دقیقه انجام شد و نمونهها با میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفت.
مطالعه شیمیوتاکسونومی
تهیه بیومس برای تعیین ایزومر دی آمینوپامیلیک اسید(DAP)
یک لوپ حاوی اسپور سویههای انتخاب شده درml20 محیط ISP2 broth تهیه شده در بخش ۳-۵- کشت داده شد و فلاسکها به مدت ۷-۵ روز در دمای درOC28 دور rpm220 برای فراهم سازی زیست توده گرما گذاری شدند. پس از طی مدت زمان تعیین شده، از هر کدام از فلاسکها لام میکروسکوپی تهیه شد و به وسیله رنگ آمیزی گرم و با بهره گرفتن از میکروسکوپ نوری از عدم وجود آلودگی در محیط کشت اطمینان حاصل شد. سپس مایع کشت حاصل را داخل یک فالکون ml50 ریخت شد و در دورrpm4000 به مدت ۱۵ دقیقه برای جداسازی زیست توده از مایعرویی سانتریفیوژ شد.
مایعرویی را داخل یک بشر ریخته و سپس اتوکلاو شد. زیستتوده حاصل با حجم مساوی از آب مقطراستریل شستشو داده شد. زیستتوده به دست آمده داخل یک فویل آلومینیومی ریخته شد و درفورOC80 به مدت ۱۸ساعت، زیستتوده خشک به دست آمد.
تعیین ایزومر DAPموجود در دیواره سلولی
۳ میلی گرم از زیستتوده خشک به دست آمده به داخل لولههای آزمایش درپیچدارپیرکس انتقال داده شد. ml3 از HCl 6نرمال به بیومس موجود در لولهها افزوده شد و دردمایOC100به مدت ۱۸ ساعت داخل فور قرار داده شد. پس از خنک شدن لولههای آزمایش هیدرولیزشده سلولی به دست آمده با کمک کاغذصافی از بقایای جامد جدا شد و سپس به شیشه پنیسیلین های حاوی هیدرولیزشده سلولی صاف شده ml3 آب مقطر اضافه شد. بخش صاف شده حاصل درحمام آبجوش قرارداده شد تا به طور کامل خشک شود. باقیمانده حاصل درμl30 آب مقطرحل شد. سپس حدود یک میکرولیتر از محلول بدست آمده با کمک لوله مویین بر روی صفحه TLC قرار داده شد. فرایند تفکیک به کمک سیستم حلالی متانول- آب مقطر- هیدروکلریک اسید۶ نرمال- پیریدین با نسبت حجمی (۸۰:۲۶:۴:۱۰) پس از اشباع شدن تانک از حلالها به مدت دو ساعت انجام گرفت. پس از گذشت ۳ ساعت پلیت از تانک خارج شد و در معرض هوا خشک شد. برای مشاهده لکهها پلیت با محلول ۱/۰% نینهیدرین در استون اسپری شد. پس از خشک شدن در معرض هوا پلیت به مدت ۲ الی ۳ دقیقه در دمای OC 100 قرار داده شد. سایر اسیدهای آمینه به رنگ بنفش یا ارغوانی ظاهر شذه و جلوتر از دی آمینوپی ملیک اسید حرکت میکنند. مولکول های DAP در قسمت پایینی صفحه و به رنگ زرد مایل به سبز نمایان میشوند. ایزوفرم L دارای Rf کمتری نسبت به نوع meso بوده. نوع ایزومر دی آمینوپی ملیک اسید موجود در دیواره سلولی سویهها باتوجه به سویههای استاندارد مشخص گردید (۱۷).
شناسایی توالی نوکلئوتیدی ژن ۱۶S rRNA سویههای منتخب
تهیه محیط کشت Luria Broth(LB)
برای تهیه زیستتوده سویههای منتخب، این سویهها در محیط LB کشت داده شد. این محیط حاوی ترکیباتی است که در جدول ۳-۷ آورده شده است. مقدارهای آورده شده برای تهیه ۱۰ میلیلیتر محیط کشت میباشد. این محیطها در فلاسک های ۱۰۰ میلی لیتری ارلن مایر تهیه شد، ۳/۷ pH تنظیم شد و درOC121 به مدت ۱۵ دقیقه استریل شد (۱۹).
جدول ۳‑۷:ترکیبات محیط کشت LB(19)
ترکیبات | مقداربرحسب g/l |
تریپتون | ۱/۰ |
ثابت
۱۰۰
-
۱۰۰
-
امکانات بهداشتی بهبود یافته
(درصد از جمعیت با دسترسی)
Source: www.wordbank.org
جدول فوق به بررسی شاخص های بهداشتی در کشور کویت می پردازد. امید به زندگی، میانگین عمر مورد انتظار برای افراد یک کشور محسوب می شود. از این متغیر به عنوان نمایانگر وضعیت عمومی بهداشت و سلامت در مناطق مختلف استفاده می شود. شاخص مذکور از عوامل غیربهداشتی ( مانند جنگ و حوادث طبیعی ) نیز تاثیر میپذیرد، بنابراین در استفاده از آن باید دقت کافی داشت. (صباغ کرمانی و باسخا، ۱۳۸۸: ۱۱۵). همانطور که مشاهده می شود امید به زندگی در کشور کویت ۷۴ سال میباشد که نشان دهنده وضعیت خوب این کشور نسبت به این متغیر میباشد.
مرگ و میر کودکان، اشاره به مرگ کودکان در پنج سال اول زندگی دارد. این موضوع یکی از بزرگترین مشکلات مربوط به سلامت در جهان محسوب می شود. اگرچه مرگ و میر کودکان به عوامل بسیاری وابسته است، اما بیماریهای مسری، سوء تغذیه، بیماریهای مادرزادی و آب ناسالم، از مهم ترین عواملی هستند که این متغیر را تحت تاثیر قرار می دهند. (پیشین، ص ۱۱۵). بر طبق امار بانک جهانی، میانگین نرخ مرگ و میر کودکان زیر ۵ سال در سال ۲۰۱۲، در منطقه خاورمیانه، ۲۶ بوده است، در حالی که مطابق آمار جدول فوق، این متغیر در کشور کویت ۱۱ میباشد که این امر نشاندهنده وضعیت خوب سلامتی در این کشور میباشد. ضمن اینکه مخارج بهداشت عمومی و هزینه های بهداشت و درمان در این کشور درصد بالایی را بخود اختصاص داده است و صد درصد جمعیت به امکانات بهداشتی بهبود یافته دسترسی دارند. بنابراین میتوان گفت کشور کویت از جایگاه نسبتا بالای بهداشت و سلامت برخوردار میباشد.
رسانه و مطبوعات
حدود ۳۰۰ نوع نشریه اعم از روزنامه، هفتهنامه، ماهنامه و فصلنامه در کویت منتشر میشود. مهمترین روزنامههای کویت عبارتند از: القبس (با تیراژ ۶۰ هزار نسخه)، السیاسه (۳۶ هزار نسخه)، الرای (الرای العام سابق ۷۵ هزار نسخه)، الانباء (۳۰ هزار نسخه) و الوطن (۶۵ هزار نسخه به زبان عربی) کویت تایمز (۷ هزار نسخه) و عرب تایمز (۶ هزار نسخه به زبان انگلیسی). (روزنامه همشهری،۱۳۸۹: ۴)
۱۴ روزنامه عربی و ۳ روزنامه انگلیسی در کویت منتشر میشوند که همگی متعلق به بخش خصوصیاند و تا حد زیادی در گزارشهایشان مستقل و متنوعاند. دولت دارای ۹ ایستگاه رادیویی محلی و ۱۵ ایستگاه تلویزیونی میباشد. با این حال هماکنون ۱۶ ایستگاه تلویزیونی متعلق به بخش خصوصی است و آنتنهای ماهوارهای رایجاند. بازار تبلیغات اگرچه محدود اما رو به رشد میباشد. سطوح دستمزد روزنامهنگاران چه دولتی و چه خصوصی به حدی بالا نیست که مانع رشوهخواری شود. حقوق نسبتا پایین اتباع کویت باعث انصراف آنها از روزنامهنگاری می شود. بنابراین میتوان دریافت که بسیاری از کارکنان رسانههای محلی را غیر شهروندان تشکیل می-دهند. (freedomhouse.org)
پس از سالها کشمکش و درگیری در حوزه های مطبوعاتی کشور کویت، بالاخره مجلس شورای ملی کویت در تاریخ ۶ مارس ۲۰۰۶، قانون جدید مطبوعات و انتشارات کشور را مورد تصویب قرار داد. این قانون اصلاحات زیادی را دربرداشته که از جمله آن، توقف و دستگیری روزنامهنگاران، مگر با حکم دادگاه و امکان صدور مجوز برای روزنامههای یومیه است که بیش از ۳۰ سال متوقف شده بود. قانون جدید مطبوعات وانتشارات کویت دارای ۲۳ ماده قانونی در چهار بخش است.
گرچه میتوان گفت که مطبوعات کویت، پس از آزاد شدن از رژیم عراق اهمیت بیشتری به مسائل داخلی و محلی داده و نسبت به مسائل منطقه و سایر کشورهای عربی اهمیت کمتری قائل گردیدهاند، ولی علی رغم این وضعیت روزنامههای این کشور را میتوان بسیار پیشرفتهتر از سایر روزنامههای کشورهای عربی در زمینه آزادی بیان و درج مسائل مهم و جنجال برانگیز دانست. (المشیخی، ۱۳۸۹)
ماهوارهها و اینترنت با ویژگیهایی از قبیل انتقال حجم بالای اطلاعات سیاسی-اجتماعی، تنوع موضوعی و انتقال و مخابره سریع اطلاعات و گزارش ها و رویدادها، میتوانند منبع مهم اطلاعات رسانهای در عصر حاضر باشند. هزینه های کاهشی خرید آنتنهای ماهوارهای و اتصال به اینترنت، باعث خواهد شد که در آینده کاربران اینترنت و دریافت کنندگان اخبار و برنامه های سیاسی و اجتماعی ماهوارهها به سرعت افزایش یابند. از این جهت است که میتوان گفت؛ این فناوریها در آینده بتوانند در افزایش اطلاعات سیاسی تاثیر بسزایی داشته باشند. (سردارنیا، ۱۳۸۶: ۱۱۳)
اینترنت از پتانسیلهای مساعدی برای برقراری ارتباط بین فعالان سیاسی، گروه های مخالف حکومت و اشاعه دیدگاه های آن ها و افشای اسناد محرمانه، فسادهای حکومتی، جمعآوری شکایتهای اینترنتی و سازماندهی اعتراضها علیه حکومتها و گسترش اطلاعات سیاسی در سطح جهانی برخوردار است. (Janson, 2001, pp.99-100)
استفاده کاربران از اینترنت نتایج سیاسی مختلفی را به دنبال دارد: ۱٫ افزایش دانش و آگاهی سیاسی ۲٫ یادگیری و درونیسازی نگرشهای دموکراتیک و مدنی ۳٫ افزایش علاقمندی سیاسی ۴٫ امید به اثربخشی مشارکت، و در نهایت ۵٫ مشارکت سیاسی و مدنی مرسوم و متداول (غیر بر خط) و مشارکت بر خط در محیط سایبرنتیکی اینترنت. (سردارنیا، ۱۳۹۰: ۲۴۲)
جدول ۳-۱۱، آمار مربوط به اینترنت در کشور کویت (۲۰۱۲-۲۰۰۹)
متغیر
۲۰۰۹
۲۰۱۰
۲۰۱۱
۲۰۱۲
روند
کاربران اینترنت (درهر۱۰۰نفر)
۸/۵۰
۴/۶۱
۲/۷۴
۲/۷۹
صعودی
سرویس دهنده اینترنت امن
۲۳۸
۳۸۰
۵۰۵
۵۸۲
صعودی
مشترکین اینترنت با پهنای باند ثابت
روانشناسی انعطاف پذیری یا تاب آوری
محققین روانشناس مدتی طولانی است که دریافته اند، عوامل فشارزای عمده زندگی می توانند منجر به تضعیف سلامت روانی و عملکرد اجتماعی فرد شده و آسیب های روان شناختی در وی ایجاد کند.این وضعیت به خوبی شناخته نشده است که چگونه بیشتر مردم تروما و رویدادهای مصیبت بار زندگی را تجربه می کنند بدون اینکه سلامت روانی شان تضعیف شود و دچار بیماری های روانی شوند و در بعضی شرایط نیز به نظر می رسد، افراد با وجود تجارب سختشان پیشرفت نیز داشته اند. چنین افرادی، کسانی هستند که دارای ویژگی های روان شناختی انعطاف پذیری کنشی هستند، چرا که توانسته اند خود را با عوامل فشارزای زندگی شان با وجود آن شرایط سخت وفق دهند. انعطاف پذیری خود به انعطاف پذیر بودن ما در تعدیل کردن، تنظیم کردن، با تغییر دادن سطح کنترل خود برای روبرو شدن با تغییرات در محیط ما اشاره دارد. آنهایی که خود انعطاف پذیری دارند، آدم هایی انعطاف پذیر و سازگار بوده و می توانند میزان کنترل خود را در صورتی که شرایط ایجاب کند، زیاد یا کم کنند (حسینی، ۱۳۹۱).
پژوهشگران اظهار داشتند که زندگی دشوار، بدبیاری ها و ناکامی ها تجربیات ناگوار دیگر، انعطاف پذیری خود را کاهش می دهند.کودکانی که از لحاظ انعطاف پذیری خود نمره ی بالایی می گیرند در مقایسه با کودکانی که از این نظر نمره پایینی کسب می کنند، توسط معلمان به صورت انفرادی که بهتر می توانند با استرس مقابله کنند، اضطراب کمتری داشته و نیاز کمتری به اطمینان خاطر دارند، ارزیابی می شوند. انعطاف پذیری خود بالا با هوش عمومی، نمرات خوب در مدرسه، محبوبیت نزد همسالان نیز همبستگی مثبت داشته است.کنترل خود پایین در پسرها و دخترها و انعطاف پذیری خود پایین در دخترها با سوء مصرف دارو در نوجوانی رابطه مثبت داشته است. بنابراین جنبه های مهمی از شخصیت و رفتار را می توان با کنترل خود و انعطاف پذیری خود مرتبط دانست. به عبارت دیگر انعطاف پذیری خود همان میزان تاب آوری افراد می باشد (واف و همکاران، ۲۰۰۸).
تعاریف انعطاف پذیری کنشی
انعطاف پذیری کنشی عبارت است از فرایند سازگاری مناسب فرد در رویارویی با مصائب و ضربه ای روحی و روانی با هر منبعی که بطور معناداری از نظر روانی فشارزا باشد (از قبیل مشکلات خانوادگی و روبط مشکلات جدی در سلامت فرد و یا فشارهای محیط کاری و یا فشارهای مالی). تحقیقات نشان داده که ویژگی تاب آوری یک ویژگی عادی و معمولی است نه ویژگی خارق العاده و غیر عادی و افراد معمولاً این ویژگی را در خود نشان می دهند و وجود این ویژگی به معنای آن نیست که فرد تجربه های مشکل و فشارآوری را تجربه کرده است.تاب آوری صفتی نیست که بگوئیم افراد یا این صفت را دارا هستند و یا فاقد این ویژگی هستند.بلکه انعطاف پذیری کنشی شامل رفتارها،افکار و فعالیت هایی است که هر فرد می تواند آنها را بیاموزد و پرورش دهد (سفای[۲۵]، ۲۰۰۸).
تاب آوری به عنوان توانایی بازگشت به حالت اولیه بعد از دشواری با آن عوامل و فرآیندهایی که مسیر مخاطره به رفتار مشکل آسیب شناسی را قطع می کند و بدان وسیله حتی در شرایط چالش برانگیز و تهدیدکننده به پیامدهای سازگارانه منجر می شود، توصیف می کنند. گارمزی[۲۶] (۱۹۸۳) عوامل حمایتی را که منجر به تاب آوری می شوند این گونه معرفی می کند:
الف) عوامل کودکی، مانند خلق و خوی مثبت و توانش اجتماعی.
ب) عوامل خانوادگی شامل والدین حمایت کننده و تعیین قواعد به صورت همسان.
ج) عوامل اجتماعی، مانند روابط مثبت با افراد بزرگسال مهم، محیط مدرسه حمایت کننده (رحیمیان بوگر و اصغر نژاد،۱۳۸۷).
ویژگی های افراد دارای انعطاف پذیری کنشی
۱- احساس اعتماد به نفس و کارامدی که اجازه می دهد با موفقیت چالش های زندگی را پشت سر بگذرند.
۲- موضع گیری فعال در قبال یک مشکل یا مانع، توانایی نگاه به یک مشکل به عنوان مسئله ای که می توانند آن را کندوکاو کنند،تغییر دهند،تحمل کنند یا دوباره به طریق دیگر حل کنند.ایستادگی منطقی در مقابل مشکلات و چالشبا توانایی اینکه به چه موقع بگویند و ظرفیت رشد مهارتبرای تحمل مشکلات.
۳- بعضی محققین معتقدند انعطاف پذیری از طریق افزایش سطوح عواطف مثبت می تواند باعث تقویت عزت نفس شده و مقابله موفق با تجارب منفی را موجب می شود. لذا تاب آوری یا انعطاف پذیری کنشی از طریق تقویت عزت نفس به عنوان مکانیسم واسطه ای به انطباق مثبت منتهی می شود.
۴- افراد دارای تاب آوری بالا دارای صفاتی از قبیل ، سر سختی، مقابله سرکوب گرایانه و داشتن خلق و خو و احساسات مثبت سبب کسب ویژگی انعطلف پذیری کنشی هستند (بشارت و همکاران، ۱۳۸۷).
روش های ایجاد انعطاف پذیری کنشی
۱- ایجاد روابط: داشتن روابط خوب با اعضاء نزدیک فامیل، دوستان یا سایرین مهم است.دریافت کمک و حمایت از کسانی که به شما علاقمندند و به سخنان شما گوش می دهند، انعطاف پذیری کنشی را تقویت می کند.
۲- حرکت کردن به سوی هدف: پروراندن بعضی اهداف واقعی در عوض تمرکز کردن بر تکالیفی که به نظر غیر قابل دسترس هستند. از خود پرسیدن” امروز چه کاری را می توانم انجام دهم که به حرکت کردن من در مسیری که می خواهم طی کنم کمک کند.”
۳- به فرصتبه عنوان موقعیتی برای یافتن خود نگاه کنید: خیلی از افراد در حالیکه رویدادهای ناگوار و شرایط سخت را تجربه کرده اند گزارش هایی از این قبیل را در مورد خود ارائه می دهند. روابط بهتر در حالی که احساس می کنند در معرض خطر و حمله هستند.دارا بودن احساس خود ارزشمندی فزاینده و معنویت رشد یافته.
۴- رویدادها را در منظرتان (در جلوی چشمتان) نگاه دارید: حتی زمانیکه با رویدادهای بسیار دردناک روبه رو می شوید سعی کنید موقعیت فشارآور را با مفهومی وسیعتر مورد توجه قرار دهید.
۵- دیدگاه مثبتی را در مورد خود پرورش دهید: پرورش این اعتقاد که توانایی حل این مشکلات را دارا هستید و همچنین اطمینان به عزیزتان به ایجاد تاب آوری کمک می کند.
۶- چشم انداز امیدوارانه ای را برای خود حفظ کنید: یک چشم انداز خوش بینانه شما را قادر می سازد تا انتظار وقایع خوب را در زندگی داشته باشید و به جای آنکه نگران آنچه که از آن می ترسید باشید، سعی کنید آنچه را که دوست دارید و می خواهید تصور کنید.
۷- به خودتان توجه کنید: توجه تان را به نیازها و احساسات معطوف کنید و خود را به فعالیت هایی که از آنها لذت می برید و در آنها احساس آرامش می کنید مشغول کنید.
۸- پذیرش اینکه تغییر،بخشی از زندگی است: پذیرفتن رویدادهایی که نمی توان آنها را تغییر داد می تواند به شما کمک کند تا بر رویدادهایی که قابل تغییر هستند تمرکز کنید (رضایی،۱۳۹۰).
دیدگاه های انعطاف پذیری کنشی
دیدگاه فردریکسون و توگد
فردریکسون و توگد[۲۷] (۲۰۰۴) معتقدند افراد دارای ویژگی تاب آوری برای مقابله با رویدادهای منفی، ممکن است بازگشت مؤثری به شرایط و موقعیت های قبلی نیز داشته باشد (که به آندر حل چالش های فعلی کمک می کند)در حالیکه افراد فاقد این ویژگی،گویا در چاهی گرفتار می شوند و ظاهراً توان رهایی ار شکستیا گرایش های منفی شان را ندارند، پس وجود توانایی برای حرکت کردن با وجود عوامل فشارزای منفی نشان دهنده شانس افراد نیست بلکه مفهوم شناخته شده ی تاب آوری را خاطر نشان می سازد. ریشه انعطاف پذیری یا تاب آوری از علم فیزیک گرفته شده است و به معنی جهیدن رو به عقب است. در واقع افراد دارای این ویژگی با بازگشت رو به عقب، توانایی زنده ماندن و حتی غلبه بر ناملایمات را دارا هستند. تاب آوری می تواند باعث شود که فرد پیروزمندانه از رویدادهای ناگوار بگذرد و علی رغم قرار گرفتن در معرض تنش های شدید شایستگی اجتماعی و تحصیلی او ارتقاء یابد (سلامات، ۱۳۹۳).
انعطاف پذیری یا تاب آوری نوعی ویژگی است که از فردی به فرد دیگر متفاوت است و می تواند به مرور زمان رشد کند یا کاستی یابد. پژوهشگران در مطالعه های خود دریافته اند بسیاری از انسانها که در معرض آسیب قرار گرفته اند، می توانند به سلامت از آن بگذرند و حتی به رشدی بیش از پیش دست یابند. به همین دلیل آنها به این فکر افتادند که اگر بتوان ویژگی تاب آوری را در افراد شناخت، می توان از این ویژگی در آموزش دیگران به ویژه در زمان کودکی و نوجوانی استفاده کرد.این تحقیقات نشان داده است که میزان عوامل خطر و عوامل محافظ نقش بسیار مهمی در سوق دادن افراد به سمت تاب آوری یا آسیب روانی اجتماعی دارد. عوامل خطر شرایط و وضعیت هایی هستند که احتمال آسیب روانی- اجتماعی را در شخص افزایش می دهند، مثل فقر، شکست تحصیلی. ولی عوامل محافظ شرایط و وضعیت هایی هستند که احتمال آسیب روانی- اجتماعی را در شخص کاهش می دهند، مثل داشتن اعتماد به نفس،شرایط مهربانانه در خانواده (تدین، ۱۳۹۳).
تاب آوری یکی از عوامل محافظت است که همراه با سایر عوامل محافظ نقش مهمی در موفقیت افراد و جان بدر بردن از شرایط ناگوار دارد. تحقیقات نشان داده است، بسیاری از کودکان و نوجوانان که در محیط های پر خطر رشد کرده اند بدلیل اینکه در زندگی آنها عامل یا عوامل محافظت وجود داشته است، توانسته اند این مشکلات را پشت سر گذاشته از زندگی سالمی برخوردار شوند و به عنوان افراد دارای ویژگی تاب آوری از آنها یاد شود. تاب آوری می تواند باعث شود که فرد پیروزمندانه از رویدادهای ناگوار بگذرد و علیرغم قرار گرفتن در معرض تنش های شدید، شایستگی اجتماعی، تحصیلی و شغلی او ارتقاء یابد (خزائلی پارسا،۱۳۸۸).
دیدگاه ماتسن
به باور ماتسن[۲۸] (۲۰۰۱) هنگامی که فاجعه از سر بگذرد و نیازهای اولیه ی انسانی تأمین گردد، آنگاه تاب آوری ظاهر می شود و در نتیجه آن اثرات ناگوار اصلاح یا تعدیل می شوند و یا حتی ناپدید می گردند. بطور کل مؤلفه های تاب آوری را شامل شایستگی ، استحکام شخصی، تحمل عواطف منفی، مهارتگری (توانایی فرد در مهار و مدیریت شرایط) و معنویت می دانند (رحیمیان بوگر و اصغر نژاد، ۱۳۸۷).
دیدگاه روانشناسی مثبت گرا
رویکرد مثبتگرا، با توجه به استعدادها و توانمندیهای انسان (بهجای پرداختن به نابهنجاریها و اختلالها)، در سالهای اخیر مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است.
این رویکرد، هدف نهایی خود را شناسایی سازهها و شیوههایی میداند که بهزیستی و شادکامی انسان را بهدنبال دارند. از این رو عواملی که سبب سازگاری هر چه بیشتر آدمی با نیازها و تهدیدهای زندگی گردند، بنیادیترین سازههای مورد پژوهش این رویکرد میباشند. در این میان، تابآوری جایگاه ویژهای در حوزههای روانشناسی تحول، روانشناسی خانواده و بهداشت روانی یافته است، بهطوری که هر روز بر شمار پژوهشهای مرتبط با این سازه افزوده میشود.گارمزی و ماستن (۱۹۹۱، به نقل از سامانی، جوکار و صحراگرد،۱۳۸۶) این رویکرد تابآوری را ”یک فرایند، توانایی، یا پیامد سازگاری موفقیتآمیز با شرایط تهدیدکننده“، می پندارند. به بیان دیگر تابآوری، سازگاری مثبت در واکنش به شرایط ناگوار است (والر، ۲۰۰۱، به نقل از سامانی، جوکار و صحراگرد،۱۳۸۶).
طبق این دیدگاه میتوان گفت تابآوری، توانمندی فرد در برقراری تعادل زیستی- روانی، در شرایط خطرناک است. افزون بر این، پژوهشگران بر این باورند که تابآوری نوعی ترمیم خود با پیامدهای مثبت هیجانی، عاطفی و شناختی است (گارمزی، ۱۹۹۱؛ ماستن، ۲۰۰۱؛ راتر، ۱۹۹۹؛ لوتار، سیچتی و بکر، ۲۰۰۰، به نقل از سامانی، جوکار و صحراگرد،۱۳۸۶).
به باور این دیدگاه تابآوری، بازگشت به تعادل اولیه یا رسیدن به تعادل سطح بالاتر (در شرایط تهدیدکننده) است و از این رو سازگاری موفق در زندگی را فراهم میکند. در عین حال کامپفر(۱۹۹۱) به این نکته نیز اشاره می کند که سازگاری مثبت با زندگی، هم میتواند پیامد تابآوری بهشمار رود و هم بهعنوان پیشآیند، سطح بالاتری از تابآوری را سبب شود. وی این مسأله را ناشی از پیچیدگی تعریف و نگاه فرآیندی به تابآوری میداند (رضاپور، ۱۳۸۹).
راه های ارتقای انعطاف پذیری کنشی
برای رسیدن به این مقصود روش های ذیل مدنظر می باشد:
الف) احساس ارزشمندی: پذیرفتن خود به عنوان فردی ارزشمند، و احترام قایل شدن برای خود و توانایی هایشان. بی قید و شرط دوست داشتن و سعی در شناخت نقاط مثبت خود و پرورش دادن آنها و از طرف دیگر شناخت نقاط ضعف خود و کتمان نکردن آنها. علاوه بر آن سعی می کنند که این نارساییرا با واقع بینی بر طرف کرده و در غیر این صورت با این ویژگیکنار می آیند.
ب) مهارت در حل مسئله: افراد تاب آور ذهنیتی تحلیلی- انتقادی نسبت به توانایی های خود و شرایط موجود دارند، در مقابل شرایط مختلف انعطاف پذیرند و توانایی شگفت انگیزی درباره پیدا کردن راه حلهای مختلف درباره یک موقعیت یا مساله خاص دارند. همچنین توانایی ویژه ای در تجزیه و تحلیل واقع بینانه مشکلات شخصی و پیدا کردن راه حل های فوری و راهبردهای دراز مدت برای حل و فصل مشکلاتی که به آسانی و سریع حل نمی شوند را دارا هستند.
ج) کفایت اجتماعی: این دسته از افراد مهارت های ارتباط با دیگران را خیلی خوب آموخته اند.آنها می توانند در شرایط سخت هم شوخ طبعی خودشان را حفظ کنند، می توانند با دیگران صمیمی شوند و در مواقع بحرانی از حمایت اجتماعی دیگران بهره ببرند؛ ضمن اینکه این گونه آدممی توانند سنگ صبور خوبی باشند، وقتی برایشان حرف می زنید می توانند خوب گوش می دهند و خودشان را جای شما می گذارند. در ضمن آنها طیف وسیعی از مهارتو راهبردهای اجتماعی شامل مهارتهای گفتگو، جراتمندی و گوش دادن ، آمادگی برای گوش دادن به دیگران واحترام گذاشتن به احساسات و عقاید دیگران که در تعاملات اجتماعی بسیار مهم است را دارا هستند (سلامات، ۱۳۹۳).
د) خوش بینی: اعتقاد راسخ به اینکه آینده می تواند بهتر باشد، احساس امید و هدفمندی و باور به اینکه می توانند زندگی و آینده خود را کنترل کنند و موانع احتمالی نمی تواند آنها را متوقف سازد.
ه) همدلی: تاب آورها دارای توانایی برقراری رابطه توام با احترام متقابل با دیگران هستند که موجب به هم پیوستگی اجتماعی یعنی احساس تعلق به افراد، گروه و نهادهای اجتماعی می شود (محمدزاده،۱۳۸۷).
نقش محیط در انعطاف پذیری کنشی
علاوه بر ویژگی های فردی که در مورد تاب آوری بیان شد، ذکر این مطلب مهم به نظر می رسد که برخی از مولفه های محیطی در رشد و پرورش افراد تاب آور موثر هستند. این ویژگیعبارتند از:
۱- روابط حمایت گر و توام با توجه و وجود شبکه ای از افراد که از یکدیگر حمایت می کنند؛
۲- معیارها و انتظارات بالا اما معقول خانواده و جامعه در مورد رفتار فرد؛
۳- ایجاد فرصت مشارکت در فعالیت های اجتماعی توسط والدین برای فرزندان (مینایی،۱۳۹۲).
در آخر ذکر این مطلب ضروری به نظر میرسد که تاب آوری فقط داشتن فهرستی از ویژگینیست بلکه یک فرایند است که در زندگی واقعی تاب آفرینی نامیده می شود. همه انسانها دارای توانایی ذاتی برای تاب آوری هستند. اما، رفتار تاب آورانه رفتاری اکتسابی و یادگیرانه است. برخی از ویژگیی تاب آوری درونی است و انسان آن را دارد یا می تواند به دست بیاورد. اما، بعضی دیگر فقط با پرورش آنان در محیطی تاب آفرین (مانند خانه و مدرسه) به دست می آید. بنابراین به شما خواننده عزیز توصیه می شود که برای بهبود سطح کیفی بهداشت روانی خود به این موارد توجه داشته باشید که در رویارویی با عوامل تنش زا به نقاط قوت افراد، خانواده ، مدرسه ، محیط و جامعه توجه شود. یعنی، در برابر موقعیت های مختلفی که برای شما پیش می آید به جای اینکه به نقاط ضعف و ناتوانایی های خود تمرکز داشته باشید. به فرایند حل مسئله بپردازید، یعنی به تعریف دقیق مشکل یا مشکلات پرداخته تا دقیقاً بدانید مشکلات فعلی شما چه چیزهایی هستند و بتوانید هر کدام را در یک سطر توضیح دهید (تدین، ۱۳۹۳).
سپس به اولویت بندی مشکلات پرداخته و بدانید کدام مشکلات مهم تر یا فوری تر هستند و باید تا دیر نشده فکری به حالش بکنید و کدام مشکلات مزمن تر یا بی اهمیت تر هستند. سپس برای حل مشکل فکر کنید و هر راه حلی رابه ذهنتان می رسد یادداشت کنید. از ساده ترین و خنده دارترین گرفته تا معقول ترین راه حل ها، همه را فهرست کنید و در مرحله بعد به اولویت بندی راه حلبپردازید و به راه حل هایی که در اختیار دارید امتیاز مثبت و منفی بدهید و آنها را براساس بیشترین نمره ای که می گیرند، اولویت بندی کنید. روانشناسمی گویند که «تاب آور» ها در هر شرایط آسیب زایی هم که قرار بگیرند، باز روانشان آسیبی نمی بیند اما این چطور ممکن است؟ تاب آوری به زبان خیلی ساده یعنی اینکه انسان در یک محیط پر از آسیب زندگی کند اما از بیشتر آنها سربلند و سالم بیرون بیاید. اما منظور ما این نیست که تاب آوری فقط مربوط به دوره کودکی است. هر کسی در طول زندگی اش حتی تا سالمندی می تواند تاب آوری را از تجربه هایش بیاموزد و حتی دوز تاب آوری اش بالا و پایین برود (خزائلی پارسا، ۱۳۸۸).
باورهای فراشناختی
۳-۲-۶- شهادت اقلیت های دینی در دادگاه اسلامی
اهل کتاب میتوانند در دادگاه اسلامی بر علیه هم کیشان خود شهادت بدهند (طوسی، ۱۴۱۷: ج۶: ۲۷۲ ).
از امام صادق (ع) نیز نقل شده است: «لا یجوز الّا علی اهل ملتهم» که ایشان در پاسخ به سوالی درباره شهادت اهل ذمه فرموده اند ( فاضل هندی، ۱۴۱۶ق: ۱۸۹).
شیخ طوسی در کتاب الخلاف پس از بیان چند نظر از اهل بیت، قول پذیرش شهادت اقلیت های دینی برای خودشان را قولی قوی و با استدلالی متعن میداند (طوسی، الخلاف، ۱۴۱۷: ۲۷۲).
صاحب جواهر در جواهر قول عدم پذیرش شهادت را اولی دانسته است (نجفی، ج۴۱: ۲۴). محقق حلی در شرایع هر دو قول را با لفظ «قیل» بیان میکند و روایتی هم بر پذیرش شهادت نقل میکندو در نهایت معتقد است قول عدم پذیرش شهادت ذمی بر ذمی به قواعد و اصول مذهب شبیه تر است (حلی، ۱۴۰۳ق، ص۹۱۱ ).
شیخ طوسی در کتب الخلاف و النهایه تأکید دارد که اگر اهل کتاب در ترافع خود به دادگاه اسلامی مراجعه کردند شهادت شاهد هم کیش آنان قبول میشود.
اگر شهادت اقلیت های دینی علیه مسلمانان باشد طبق آیه زیر این شهادت پذیرفته نخواهد شد، چون به گفته غیر مسلمان نمی توان علیه مسلمانی حکم کرد: «ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا أن تصیبوا قوماً بجهاله فتصجوا علی ما فعلتم نادمین» ( حجرات /۶ ).
همچنین روایتی از امام صادق (ع) در کتاب وسائل الشیعه نقل شده است که فرمودند: «تجوز شهاده المسلمین علی جمیع أهل الملل ولا تجوز شهاده أهل الذمه علی المسلمین؛ شهادت مسلمانان (در دادگاه های اسلامی ) برای همه گروه ها و ادیان نافذ است و شهادت اهل ذمه علیه مسلمانان نافذ نیست. ( عاملی، ۱۳۹۸ ق،ج۱۸: ۲۸۴).
نظر جمیع فقهای شیعه نیز همین است و تنها در خصوص وصیت است که در صور تیکه هیچ مسلمانی بر بالین محتضر حاضر نباشد شهادت اهل کتاب پذیرفته میشود (طوسی، الخلاف، ۱۴۱۷، ج۶: ۲۷۲) و آیه قرآنی زیر نیز میفرماید: « اذا حضراحدکم الموت حین الوصیه اثنان ذوا عدل منکم و اخران من غیرکم» (مائده/ ۱۰۶).
بنابراین فقه امامیه به خوبی این موضوع را مشخص کرده است اما در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و حقوق بشر معاصر به آن اشارهای نشده است.
۳-۳- حقوق جزایی
در این تحقیق جرایم کیفری را به پنج دسته تقسیم کرده ایم:
۱- جرائم علیه اشخاص؛
۲- جرائم علیه اموال و مالکیت؛
۳- جرائم علیه اخلاق و عفت عمومی؛
۴- جرائم علیه نظم و آسایش عمومی؛
۵- جرائم علیه امنیت ملی.
لازمه زندگی در جامعه اسلامی تبعیت از قوانین آن کشور است تا اهل کتاب نیز در پناه دولت اسلامی با آرامش زندگی کند. قانون برای افراد مجرم با توجه به نوع جرم و شرایط انجام آن مجازات های متفاوتی مشخص نموده است.
۳- ۳- ۱- جرائم علیه اشخاص
مهمترین جرم در مورد افراد قتل است. اگر اهل کتاب، مسلمانی را بکشد با توجه به عموم آیه « النفس با النفس» ( مائده/ ۴۵) قصاص لازم است و برخی از فقها معتقدند که اموالش میان اولیای مقتول تقسیم میشود (حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ : ۹۸۶). مستند آنها صحیحهای از امام باقر (ع) است که فرمودند: «وان کان معه عین مال له دفع الی اولیاء المقتول هو و ماله» (طوسی، تهذیب الاحکام ،۱۴۰۶ ج :۱۰ :۱۹۰ ).
ولی چنانچه اهل کتابی هم کیش خود را به قتل برساند قصاص میشود و در قتل غیر عمد به پرداخت دیه محکوم میشود. امام صادق (ع) میفرمایند: «ان امیر المؤمنین(ع) کان یقول: یقتص للنصرانی و الیهودی و المجوسی نعجنم من بعض و یقتل بعضهم بعض اذا قتلوا عمداً (کلینی، فروع کافی، ۱۳۶۲، ج۷: ۳۰۹).
همین حکم در جایی که قاتل غیر کتابی یا ذمی، مرتدی را بکشد و یا بالعکس نیز جاری میشود. ( نجفی، ۱۳۹۲،ج۴۲: ۳۴۴؛ حلی، ۱۴۰۹: ۱۸۸).
ولی چنانچه مسلمانی اهل کتابی را بکشد قصاص نمی شود و تنها باید دیه بپردازد (شهید ثانی، شرح لمعه، ]بی تا[، ج ۱۰: ۴۷).
مگر آنکه به کشتن غیر مسلمان عادت کرده باشد که قصاص لازم است (نجفی جواهر الکلام، ۱۳۹۲، ج۴۲: ۱۵۱)
هر چند قانون مجازات الاسلامی در مواد ۲۰۷ و ۲۱۰ به موارد گذشته صراحتاً اشاره نموده ولی در مورد اخیر سکوت اختیار نموده و هر چند در سکوت قانون ( مطابق اصل ۱۶۷ق۱۰) باید به منابع معتبر اسلامی و یا فتاوی معتبر مراجعه نمود.
در جرایم علیه تمامیت معنوی و روحی اشخاص (مانند قذف، توهین، افترا، توقیف غیر قانونی ) قذف شونده باید مسلمان باشد تا حد بر قاذف جاری شود و اگر مسلمان، کافری را قذف کند تعزیر میشود. ( نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۹۲، ج۴۱: ۴۳۱ ).
در این خصوص فقه امامیه، در صورت قتل مسلمان توسط اهل کتاب، حکم قصاص، در صورت قتل اهل کتاب توسط مسلمانان (در صورتی که به عادت تبدیل نشده باشد)، حکم دیه و در صورت قتل اهل کتاب توسط اهل کتاب، حکم قصاص یا دیه بر حسب عمد یا غیر عمد بودن آن در نظر گرفته شده است. قانون مدنی نیز موارد یاد شده را قبول دارد. در حقوق بشر معاصر به چنین مسألهای نپرداخته است.
۳-۳- ۲- جرائم علیه اموال و مالکیت
در جرائمی از قبیل سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری و غصب، تفاوتی میان مسلمان و غیر مسلمان نیست (نجفی، جواهر الکلام، ج۴۱؛۴۸۹ ).
و در مورد قطع طریق یا راهزنی مرتکب یا به تبعید و یا به اعدام محکوم میشود، چه مسلمان باشد و غیر مسلمان و دلیل ما آیه ۳۳ سوه مائده میباشد (طوسی، الخلاف، ۱۴۱۷، ج۵: ۴۵۷ ). خیانت در امانت نیز از سوی معصومین به شدت تقبیح شده و در حدیثی از پیامبر چنین آمده است: «به زیادی نماز و روزه و حج و بیداری شب کسی نگاه نکنید بلکه به صدق و راستی در گفتار و ادای امانت او بنگرید» (مجلی، بحارالانوار، ۱۴۰۳، ج۷۵: ۱۱۴).
در قانون مجازات اسلامی از ماده ۱۸۳ تا ۱۹۶ درباره محارب و مجازات او و از ماده ۱۹۷ تا ۲۰۳ به سرقت و مجازات سارق و ماده ۵۹۶ و ماده ۱ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری به کلاهبرداری و مجازات آن و ماده ۶۷۳ و ۶۷۴ به خیانت در امانت و مجازات آن و از ماده ۶۷۵ تا ۶۸۹ به احراق و تخریب و اتلاف اموال و حیوانات و مجازات های آن اختصاص داده شده است.
در فقه امامیه و حقوق ایران در خصوص جرائم علیه اموال و مالکیت، تفاوتی میان مسلمان و غیر مسلمان وجود ندارد و همه به یک دید نگریسته میشوند.
۳-۳-۳- جرائم علیه اخلاق و عفت عمومی
این جرائم چون ارزش های رایج در جامعه اسلامی را زیر سئوال میبرد و با حیثیت اسلامی در جامعه در تضاد است دارای رسیدگی خاصی است.
جرائم جنسی چون زنا، لواط و جرائم غیر جنسی چون شرب خمر همه از این قبیل هستند.
چنانچه جرائم جنسی میان خود اهل کتاب واقع شود در صورت مراجعه به محاکم اسلامی حاکم در رتق و فسق دعوا مختار است، ولی اگر این اعمال مسلمان و اهل کتاب واقع شده باشد مرتکب غیر مسلمان به مجازات شدیدتر محکوم خواهد شد زیرا بی احترامی و تعرض به ناموس مسلمان علاوه بر اخلال در عفت عمومی، مستلزم جریحه دار شدن احساسات و هتک حرمت مسلمانان است. چنانچه امیرالمؤمنین زمانی که از قضاوت خلیفه دوم در مورد مسأله ای آگاه شدند، فرمودند: هر یک از آن پنج زنا کار، حکمی جداگانه دارند و نفر چهارم چون غیر مسلمان است و با زن مسلمان زنا کرده باید به اعدام محکوم گردد (محلاتی، قضاوت های حضرت امیرالمؤمنین (ع)، ۱۳۷۵ : ۶۵ ).
در قوانین جمهوری اسلامی ایران نیز به این تفاوت ها اشاره شده است. در ماده ۸۲ ق. م. ۱
زنای اهل کتاب با زن مسلمان را موجب قتل زانی دانسته است و مطابق باماده ۱۱۰ همین قانون، مجازات لواط قتل است و تفاوتی میان مسلمان و غیر مسلمان نیست و در صورت تفخیز طبق ماده ۱۲۱. حد آن صد تازیانه است ولی در صورتی که فاعل غیر مسلمان و مفعول مسلمان باشد حد فاعل قتل است.
در جرائم غیر جنسی چنانچه مخفیانه انجام شود و به اعتقاد خودشان جرم نباشد مجازاتی ندارد ولی در صورتیکه آشکارا انجام شود مجرم طبق مقررات مجازات میشود.
امام باقر (ع) به نقل از حضرت علی (ع) میفرمایند: « به یهودی و مسیحی که در شهر مسلمانان به طور علنی شراب نوشیده بودند هشتاد تازیانه زده شود و اگر در منازلی یا معابد خود نوشیدند متعرض آنها نشوند» (کلینی، فروع کافی، ۱۳۶۲. ج ۷: ۳۱۰ ).
بنابراین در خصوص این جرایم، فقه امامیه و حقوق ایران در صورتی که مجرم اهل کتاب باشد، برای حفظ حرمت مسلمین و طبقبقاعده نفی سبیل، شدیدترین مجازاتها را در نظر گرفته است.
۳-۳-۴- اقدام علیه نظم و آسایش عمومی
از وظایف مهم دولت اسلامی، ایجاد نظم و برقراری امنیت و آسایش عمومی است و برای رسیدن به این هدف باید مجازات هایی برای برهم زنندگان آن در نظر گرفته شود.
مصادیق اینگونه جرایم فراوان است، مانند جعل اسناد دولتی، جعل و ترویج سکه و پول تقلبی، سرقت اسناد دولتی، تخریب اموال عمومی، فراری دادن زندانیها، توهین به مقدسات و… در مجازات مرتکبین اینگونه جرائم شرط اسلام وجود ندارد و قواعد کلی همچون «اوفوا بالعقود» شامل همه میگردد.
شیخ طوسی میفرماید: «پس اگر اهل کتابی، خدای متعال یا رسولش را با لب و دشنام یاد کند قتل او واجب است» (طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷، ج۲: ۴۴ ).
صاحب جواهر پس از بیان حکم میفرماید: « این حکم درباره غیر اهل کتاب نیز چنین است و اختلافی در این مورد میان فقها نیست» ( نجفی، ۱۳۹۲، ج۲۱: ۲۶۸ ).
قانون مجازات اسلامی نیز در این مجازاتها، تفاوتی میان دین نگذاشته و آن را شامل حال همه افراد ملت ایران دانسته که به برخی از مواد اشاره میکنیم: جعل و ترویج سکه تقلبی: مواد۵۱۸ تا ۵۲۲، جعل و تزویر: مواد۵۲۳تا ۵۴۲، غضب عناوین و مشاغل: مواد ۵۵۵ تا ۵۵۷.
فقه امامیه برای اهل کتاب در خصوص اقدام علیه نظم و آسایش عمومی، شدیدترین مجازات را در نظر گرفته است اما حقوق ایران فرقی میان افراد قائل نشده و همه را به یک دید نگریسته است.
۳- ۳- ۵- جرائم علیه امنیت حکومت اسلامی
اقتدار یک حکومت و انجام وظایف محوله وابسته به امنیت کشور است. اقلیت ها چه در بخش امنیت داخلی و چه در بخش امنیت خارجی دارای مسئولیت هستند و چنانچه اقدامی بر علیه امنیت حکومت انجام دهند از «امان» مسلمین خارج میشوند (حلی، بیتا، ج۲: ۹۶۹).
جرائمی که اقدام علیه امنیت داخلی محسوب میشوند شامل تحریک به آشوب و جنگ داخلی و کشتار، اقدام برای براندازی نظام، تخریب و سوزاندن اماکن دولتی به قصد خیانت، برهم زدن امنیت داخلی، سوء قصد علیه مقامات دولتی و سیاسی و… میباشند. افشای اسرار و مکاتبات محرمانه، جاسوسی، پناه دادن جاسوس بیگانگان، کمک های مالی و انسانی و فراهم کردن و سائل ورود دشمن به خاک کشور اسلامی از مصادیق جرائم علیه امنیت خارجی است (شریعتی، ۱۳۸۱: ۲۸۴).
علامه حلی در کتاب منتهی المطلب معتقد است اگر اهل کتاب درصدد جنگ با کشور اسلامی برآمدند، جنگ با آنان برما واجب است و این امر با وجود امان منافات دارد[۱۰] ( حلی، ]بی تا[، ج۲: ۹۶۹).
یکی دیگر از این جرایم جاسوسی است که مرتکب این جرم صرف نظر از اینکه مسلمان است یا غیر مسلمان مجازات میشود، یعنی این جرم همیشه همراه با مجازات است.
جاسوسی از مواردی است که در قرار داد ذمه ترک آن شرط میشود محقق حلی پناه دادن به جاسوس مشرکان و همچنین جاسوسی برای آنان را از مصادیق آزار و اذیت مسلمانان[۱۱] میداند و درباره مجازات آن میگوید: اگر جاسوسی نکردن و حتی پناه دادن به جاسوس دشمنان در قرارداد ذمه شرط شده باشد ارتکاب این جرایم مساوی با نقض قرارداد است، در غیر این صورت مجازاتهایی که درباره مسلمانان اعمال میشود در مورد آنان نیز اجرا میشود (حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۳ق: ۲۵۲ ).