تمرینات با وزنه که بر حرکات دو طرفه تاکید دارد باید جزئی از برنامه های تمرینی آنها گردد. رابطه میان قدرت و سرعت پرتاب به خاطر عملکرد متقابل گروه های عضلانی مختلف درگیر در عملکرد پرتاب پیچیده می باشد. اما همبستگی مهمی میان عضلات صاف کننده مچ(۷۱/۰=r)و عضلات صاف کننده آرنج(۵۲/.=r )وسرعت پرتاب کننده گزارش شده است (پوگنا و همکاران ۱۹۸۲ )این نتایج به وضوح بر اهمیت قدرت برای سرعت پرتاب دلالت دارد،چندین بررسی اهمیت افزابش ۲/۰-۱/۴ % سرعت پرتاب را برای بازیکنان بیس بال شرح داده است . (لاچورتز، ایون و پاستیگ لیون« ۱۹۹۸») مک اوی و نیوتن ۱۹۹۸، نیوتن و مک اوی« ۱۹۹۴»).
افزایش در سرعت پرتاب ۸ تا ۱۰ هفته پس از برنامه های تمرین مقاومت بالستیک دیده شد. (مک اوی و نیوتن« ۱۹۹۸»)آیا این نتایج بار دیگر می تواند در یک جمعیت ورزشی برگزیده ایجاد شود،نیاز به بررسی دارد(کرباسی ۱۳۷۸).
۲-۲۱ تمرین باوزنه و آمادگی قلبی – عروقی
تمرین باوزنه، یک ابزار اصلی برای ارتقاء توانایی هوازی نمی باشد، اما بعضی از فرم های تمرین باوزنه مخصوصاً تمرین برای مسابقات دوره ای برای بهبود حداکثر توان هوازی نشان داده شده است. (گتمن و پولاک« ۱۹۸۱»). مشارکت در یک برنامه ی تمرین باوزنه دوره ای برای بیش از ۲۰ هفته ممکن است منجر به ۸-۵% بهبود در توانایی هوازی، گرچه این بهبودها در مقایسه با افزایش ظرفیت هوازی بعد از برنامه های تمرین استقامتی، متوسط هستند. قبل از فصل بر خلاف برنامه تمرین خارج از فصل باشد. در یک حجم بالا، مثل برنامه ی وزنه برداری المپیک (یعنی تمرین هایی یک ضرب و دو ضرب) بعد از ۸ هفته تمرین ۸% افزایش در توانایی هوازی مشاهده شد. (استون ویلسون و همکاران« ۱۹۸۳») اگر چه تمرین باوزنه کاملاً غیر هوازی است اما ظاهراً وقتی حجم بزرگی از کار انجام می شود، اثر هوازی بیشتری تجربه می شود. به علاوه کاربرد ورزش هایی که گروهی از عضلات بزرگ در آن نقش دارند (مثل کشش توانی ، اسکات و کشش های بالایی) و استفاده از دوره های استراحت کوتاه تر بین ست ها ممکن است در ارتقاء توانایی هوازی بعد از برنامه های تمرین باوزنه ، دخیل باشد. ارتقاء توانایی هوازی در وزنه برداران ممکن است با مصرف اکسیژن در طی تمرین باوزنه ارتباط داشته باشد. بسته به نوع برنامه ی تمرینی، مصرف اکسیژن ممکن است محدوده ای از ۳۸% تا ۶۰% از حداکثر توان هوازی را در بر داشته باشد. (استون و همکارانش « ۱۹۹۱ »).
دامنه ی بالایی در درون آستانه ی تمرینی گزارش شده برای تمرین هوازی افراد تمرین نکرده می باشد مکانیزم های دیگری ممکن است در عملکرد متقابل فاکتورهای مرکزی (ضربان قلب و حجم ضربه ای ) و فاکتورهای محیطی (تفاوت اکسیژنی شریانی – وریدی) دخیل باشد.( مثل افزایش تراکم عروقی و میتوکندری )فاکتورهای محیطی با احتمال کمتری در افزایش ظرفیت هوازی بعد از تمرین مقاومتی نقش دارند چنین افزایش هایی به احتمال زیاد نتیجه یک مکانیزم مرکزی می باشد(کرباسی ۱۳۷۸).
۲-۲۲ تمرین باوزنه و ترکیب بدنی
روش های مثبت در ترکیب بدنی بعد از تمرین باوزنه کوتاه مدت شرح داده شده است. کاهش در درصد چربی بدن از طریق افزایش توده عضلانی بدن به همان اندازه کاهش محتوای چربی بدست می آید. (کرامر و فلک وDeschenes 1988، استون و همکاران« ۱۹۹۱»).
افزایش در توده عضلانی در بدن ممکن است ناشی از افزایش بافت عضلانی و احتمالاً تراکم استخوان باشد، به علاوه تغییرات مثبت در ترکیب بدنی ممکن است با افزایش وزن بدن مرتبط باشد(کرباسی۱۳۷۸).
حجم تمرین فاکتور مهم در میزان تغییرات ترکیبی بدن می باشد.
۲-۲۳تمرین مقاومتی و انعطاف پذیری
انعطاف پذیری به عنوان دامنه ی حرکت در پیرامون یک مفصل توصیف می گردد. این امر هم با عملکرد و هم با جلوگیری از آسیب در ارتباط است ، ورزشکارانی که انعطاف پذیری بیشتری دارند. ظاهراً در برابر کششها و فشارهای عضلانی مقاومتر از سایر ورزشکاران با انعطاف پذیری کمتر می باشند. از دست دادن انعطاف پذیری به عنوان نتیجه یک برنامه تمرینی سنگین باوزنه برای بسیاری از افراد اهمیت دارد. اگر چه وزنه برداران المپیک در تستهای انعطاف پذیری بعد از ژیمناستها قرار می گیرند. (فیشر و جنسن «۱۹۹۰») اگر ورزشهای تمرین باوزنه در یک روش بکار رود که کاربرد دامنه حرکت را مجاز بشمارد آنگاه انعطاف پذیری شدیداً تقویت می گردد. به علاوه برای نیل به حداکثر انعطاف پذیری مفصل، باید ورزشهایی برای همه نوع از عضلات چه موافق چه مخالف (اگونیست و آنتاگونیست) انجام شود.
۲-۲۴ زنان و تمرین باوزنه
در چند سال اخیر حضور زنان در سالن های وزنه به سرعت افزایش یافته است. این امر موجب ایجاد سوالاتی درباره تمرین پذیری و سازگاری فیزیولوژیکی زنان برای تمرین باوزنه می گردد. اختلافهای زیاد میان جنسیتها در هنگام بررسی کردن عملکرد قدرت دیده می شود. میانگین کل قدرت بدنی زنان ۵/۶۳ درصد کل قدرت بدنی مردان می باشد («۱۹۷۶» ). اگر چه میان بخشهای بدن مقدار زیادی تغییر وجود دارد. اختلافهای بزرگ در قدرت مطلق میان جنسیتها در قسمت فوقانی بدن دیده می شود. (زنان ۸/۵۵% قدرت مردان را دارند) در حالی که میزان اختلاف در قسمت تحتانی بدن بسیار کمتر است (زنان ۹/۷۱% قدرت مردان را دارند) هنگامی که زنان و مردان در ارتباط با توده بدنی مقایسه می شوند. این شکاف بزرگ در عملکرد قدرت محدود می گردد. ویلمر (۱۹۷۴) نشان داد که قدرت قسمت فوقانی بدن زنان در مقایسه با مردان از نظر توده بدنی ۴۶% قوی می باشد. در حالی که در قسمت تحتانی بدن در ارتباط با توده بدنی زنان ۹۲% قوی بودند. وقتی این مقایسه های قدرتی نسبت به توده عضلانی بدن صورت گرفت، ویلمر نشان داد که مردان هنوز در قسمت فوقانی تقریباً دو برابر قوی تر از زنان هستند، اما زنان ممکن است در قسمت تحتانی بدن قوی تر از مردان باشند. (۱۰۶% قوی) این تفاوت ها برای مردان و زنان متوسط است و شامل ورزشکاران تمرین کرده یا محاسبه اختلافات اندازه بدن نمی باشند. این نتایج به وسیله مطالعات بعدی مورد تأئید و تصدیق قرار می گیرد (هافمن، ستاوفر و جکسون «۱۹۷۹»).
۲-۲۵ پیشینه تحقیق
تحقیقات انجام شده در داخل کشور
مطالعات زیادی در این زمینه به بررسی تاثیر تمرینات پلیومتریک روی پارامترهای درگیر در رشته های مختلف پرداختند ، همچنین مطالعاتی نیز در زمینه، تاثیر تمرینات پلایومتریک روی پارامترهای مختلف آمادگی جسمانی در رشته های مختلف ورزشی (والیبال، بسکتبال، بدمینتون، شنا، دو و میدانی و غیره) انجام شده است. بیشتر مطالعات انجام شده، حاکی از تاثیر مثبت تمرینات پلیومتریک روی پارامترهای تحت بررسی بوده است. قوجه لی (۱۳۸۰) به بررسی تاثیر تمرینات پلیومتریک روی متغیرهای توان بی هوازی، سرعت عکس العمل و رکورد شناگران دختر تیم ملی پرداخت. در این تحقیق ۳۰ شناگر به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند و طی هشت هفته، هفته ای سه جلسه به تمرینات پرداختند. نتایج نشان داد تمرینات پلیومتریک تاثیر معناداری بر توان بی هوازی و رکورد ۳۳ متر شنای سرعتی شناگران داشت. اما بر سرعت عکس العمل دختران شناگر تاثیری نداشت. و بین سرعت عکس العمل گروه تجربی و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد. اما بین رکورد ۳۳ متر شنای سرعتی گروه های تجربی و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده گردید.
علی اکبر صادقی (۱۳۸۴) در تحقیق با عنوان مقایسه اثرات تمرین قدرتی سنتی، پلایومتریک و ترکیب آنها بر توان بی هوازی تکواندوکاران بر روی ۳۲ تکواندو کار و تقسیم بندی آنها به ۴ گروه پلایومتریک قدرتی سنتی و ترکیب قدرتی سنتی و ترکیب پلایومتریک قدرتی نشان داد تفاوت معناداری در بین روش های تمرینی فوق در توان بی هوازی وجود ندارد(۲۴).
خسرو پارسا باروق(۱۳۸۴) در تحقیقی با عنوان تاثیر تمرینات منتخب پلایومتریک بر روی چابکی،سرعت، توان، و اجرای برخی از مهارت های بازیکنان آماتور فوتبال که بر روی ۲۴ مرد بازیکن آماتور فوتبال باشگاههای تهران که به طور تصادفی به دو گروه مساوی کنترل و تجربی تقسیم شدند نشان داد که که تمرینات پلایومتریک بر روی تمامی فاکتورهای مورد تحقیق تاثیر معناداری داشته است (p<0.05)
رحیمی (۱۳۸۴) در تحققی با عنوان تاثیر تمرینات پلایومتریک، وزنه و پلایومتریک – وزنه بر روی توان بی هوازی و قدرت عضلانی که بر روی ۳۷ دانشجوی مرد انجام شد نشان داد، تفاوت معناداری بین تمرینات با وزنه و پلایومتریک در افزایش توان وجود ندارد و در افزایش قدرت تمرینات با وزنه به طور با معنایی نسبت به تمرینات پلایومتریک برتری داشتند.
شیران (۱۳۸۵) به مقایسه تاثیر تمرینات پلیومتریک در آب و خشکی بر عملکرد و آسیب عضلانی ۲۱ کشتی گیر جوان باشگاهی پرداخت. آزمودنی ها در دو گروه تجربی و یک گروه کنترل به مدت پنج هفته و سه جلسه در هفته به تمرین پرداختند. نتایج در این تحقیق نشان داد که تفاوت آزمودنی ها در شاخص های اندازه گیری شده (سرعت، قدرت، چابکی، شاخص خستگی، توان، آنزیم های التهابی شامل؛ CK و LDH) نسبت به دو شیوه تمرین پلیومتریک در آب و خشکی معنی دار نبوده است. البته تمرین پلیومتریک در آب در افزایش شاخص های عملکردی همراه با تمرین کمترین آسیب عضلانی نسبت به تمرین پلیومتریک مناسب تر گزارش داده شد.
مقدم (۱۳۸۶) به بررسی تاثیر تمرینات پلایومتریک بر بهبود توان پا و رکورد شنا در شناگران نوجوان ۱۷-۱۵ سال پرداخت. در این تحقیق ۲۰ شناگر در دو گروه کنترل و تجربی طی هشت هفته تمرینات متداول شنا و تمرینات منتخب پلایومتریک را اجرا کردند. نتایج نشان داد که هشت هفته برنامه تمرینی مختلط (متداول شنا و منتخب پلیومتریک) تاثیر معنی داری روی توان و رکورد ۲۰ متر شنای کرال سینه شناگران دارد. حقیقی نجف آبادی (۱۳۸۶) به مقیسه اثر شش هفته تمرین پلیومتریک در آب و خشکی بر پرش عمودی، ۴۰ متر سرعت و کوفتگی عضلانی پرداخت. آزمودنی ها به طور تصادفی جفت شده و بر اساس پرش عودی به دو گروه تجربی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. گروه آب و گروه تمرینات خشکی علاوه بر تمرینات والیبال، به مدت شش هفته، دو جلسه در هفته در برنامه تمرینی پلیومتریک در محیط آبی یا خشکی شرکت کردند. نتایج تفاوت معنی داری را بین دو گروه نشان نداد اما با توجه به پیشرفت عددی میانگین، پرش عودی گروه آب نسبت به پیش آزمون، و نسبت به دو گروه دیگر می توان گفت که تمرینات پلیومتریک در آب احتمالا می تواند سبب بهبود پرش عودی ورزشکاران زن بدون ایجاد کوفتگی عضلانی شود.
مرادی و همکارانش(۱۳۸۷) در تحقیقی با عنوان تأثیر ۸ هفته تمرین مقاومتی بر عملکرد حرکتی، قدرت عضلانی و تعادل مردان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس که بر روی۲۰ نفر از بیماران مبتلا به بیماری MS با میانگین سنی (۸/۷±۰۵/۳۴) انجام شد نشان دادند تمرینات مقاومتی بر متغیرهای وابسته پژوهش شامل عملکرد حرکتی، قدرت و تعادل شرکت کننده های گروه تجربی تأثیر معنی داری داشته است.
محمدحسن فردوسی و همکارانش(۱۳۸۸) در تحقیقی با عنوان بررسی تفاوت تاثیر تمرینات با وزنه و تمرینات پلایومتریک بر روی عضلات رکتوس فموریس و بایسپس فموریس از دیدگاه الکترومیوگرافی سطحی بر روی ۴۵ دانشجوی پسر رشته تربیت بدنی (۱۵ نفر گروه کنترل، ۱۵ نفر گروه تمرینات وزنه و ۱۵ نفر گروه تمرینات پلایومتریک) که سن آنها بین ۵/۲۲ تا ۶/۲۵ سال قرار داشتند که تغییرات EMG عضلات رکتوس فموریس و بایسپس فموریس قبل و بعد از ۶ هفته تمرین با وزنه و تمرین پلایومتریک از طریق الکترومیوگرافی سطحی اندازهگیری شد. برای اندازهگیری توان عضلات از آزمون پرش عمودی و برای اندازهگیری قدرت عضلات از آزمون اسکات استفاده شد نتایج تحقیق نشان داد که متعاقب انجام شش هفته تمرینات با وزنه و پلایومتریک، میزان الکترومیوگرافی( Integrated Electromyogram ) گروه های تجربی در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی داری پیدا کرده بود)۰۵/۰> ( P بین تاثیر تمرینات پلایومتریک و تمرینات با وزنه بر تغییرات EMG سطحی عضله بایسپس فموریس در هر دو مؤلفه قدرت و توان اختلاف معناداری مشاهده نشد. بین تاثیر تمرینات پلایومتریک و تمرینات وزنه(ایزوتونیک) بر تغییرات EMG عضله رکتوس فموریس در مؤلفه قدرت تفاوت معنی داری وجود داشت (p<0.05).
سید حسین علوی(۱۳۸۸) در تحقیقی با عنوان مقایسه تأثیر تمرینات پلایومتریک و قدرتی با وزنه روی توان انفجاری پا بر روی پنجاه و چهار نفر از دانشجویان غیر تربیت بدنی با میانگین سنی ۲۰-۱۸ ساله که ۷ هفته، هفته ای ۲ جلسه به تمرینات با وزنه و پلایومتریک پرداختند مشاهده کرد که بین میانگین پرش عمودی در هر دو گروه پلایومتریک و با وزنه پس از ۷ هفته تمرینات در مقایسه با گروه کنترل، افزایش معنی داری به وجود آمده است. همچنین نتایج تحقیقات نشان داد که بین میانگین پرش عمودی در هر دو گروه پلایومتریک و با وزنه معنی داری وجود ندارد.
حمداله هادی و حسن فرهادی (۱۳۹۰) در بررسی تأثیر شش هفته تمرینات قدرتی و پلایومتریک بر تعادل پویای دانشجویان مرد ورزشکار با میانگین سنی ۲۳٫۱۸ سال و وزن ۷۲٫۱۷ کیلو گرم که به دو گروه ۱۵ نفری تقسیم شدند. گروه تجربی در طول شش هفته به تمرین ترکیبی پلایومتریک و مقاومتی پرداختند قبل از اعمال شش هفته برنامه تمرینی، تعادل پویای شرکت کنندهها به وسیله آزمون تعادل ستاره اندازهگیری شد. پس از اجرای دوره تمرینی و در پس آزمون SEBT فاصله دست یابی شرکت کنندههای گروه تمرینی در تمامی جهتها افزایش معنی داری داشت. اما در فاصله دست یابی شرکت کنندههای گروه شاهد در پیش و پس آزمون SEBT هیچ تفاوت معنی داری مشاهده نشد. همچنین پس از اعمال برنامه تمرینی بین گروه تمرینی و شاهد در تمامی جهتها تفاوت معنی داری مشاهده شد.
شایگان وهمکاران (۱۳۹۲) در تحقیقی باعنوان تاثیر یکدوره تمرینات ویبریشن برروی فاکتورهای آمادگی جسمانی به این نتیجه رسیدند که یکدوره تمرین ویبریشن کل بدن میتواند فاکتورهای سرعت، توان، چابکی واستقامت قلبی عروقی افراد را بهبود بخشد.
دربهانی و همکاران (۱۳۹۲) در تحقیقی با عنوان تاثیر هشت هفته تمرینات پلایومتریک و قدرتی با وزنه برروی توان انفجاری هندبالیستهای نخبه به این نتیجه رسید که تمرینات پلایومتریک و قدرتی با وزنه تاثیر یکسانی برروی توان داشته و موجب بهبود می گردد.
۲-۲۶ تحقیقات خارجی
لامونت (۲۰۱۲) به بررسی اثر ۶ هفته تمرینات تمرینات قدرتی اسکات پا با ویبریش وبدون ویبریشن بر ارتفاع پرش و قدرت پرداخت . شرکت کنندگان در محدوده سنی ۱۸ تا ۳۰ سال بودند و به طور تصادفی به ۳ گروه: اسکات و ویبریشن ، اسکات بدون ویبریشن و کنترل تقسیم شدند . در نهایت مشاهده شد که پرش ارتفاع و قدرت گروه اسکات با ویبریشن نسبت به گروه اسکات بیشتر بود (p <0.01).
دامون و همکاران (۲۰۱۰) تاثیر تمرینات پلایومتریک را بر آزمون های پرش سارجنت و پرش طول معنی دار و بر آزمون دو سرعت بی تاثیر گزارش دادند[۵۰] چلی و همکاران نشان دادند تمرینات پلایومتریک باعث بهبود اوج توان، پرش اسکات، پرش سارجنت و سرعت دویدن در فوتبالیست ها جوان می گردد.
کی بل[۵۱] (۲۰۰۹)و همکارانش در تاثیر هفت هفته تمرینات ناپایدار و پایدار مقاومتی سنتی بر روی قدرت، تعادل و عملکرد اجرا ۴۰ شرکت کننده که به دو گروه تقسیم شدند نشان دادند که اختلاف معنی داری در تعادل پویا و قدرت شرکت کننده ها قبل و بعد از تمرین وجود داشته است.
در تحقیقی که توسط ویلاریل[۵۲] (۲۰۰۸) و همکارانش با عنوان حاصل فرکانس کم و متوسط تمرینات پلایومتریک در پریدن و سرعت در مقایسه با فرکانس بالای تمرین که بر روی ۴۲ دانش آموز که به ۴ گروه تقسیم شده بودند ۱ گروه کنترل و ۳ گروه تجربی. گروه تجربی ۱ شامل ۱۰ نفر ۷ جلسه تمرین و ۱ بار در هفته گروه تجربی ۲ شامل ۱۲ نفر ۱۴ جلسه تمرینی ۲ بار در هفته و گروه تجربی ۳ شامل ۲۸ جلسه تمرینی ۴ بار در هفته . در پایان نتایج حاصله نشان داد تمرینات کوتاه مدت با شدت متوسط (۲ با در هفته و ۸۴۰ پرش) در اجرای پرش نتایج مشابهی یا تمرینات با شدت بالا دارند هم چنین پیشرفت یکسانی در ۲۰ متر دوسرعت در هر سه فرکانس تمرینی مشاهده شد و با توجه به نتایج حاصله ویلاریل نتیجه گرفت که تمرین با فرکانس متوسط ۲ جلسه در هفته از تمرینات پلایومتریک با شدت بالا ۴ جلسه در هفته مناسب تر است .
ولادان میلیکل[۵۳] (۲۰۰۷) در بررسی تاثیر یک دوره تمرین پلایومتریک بر روی توان والیبالیستها که در آن ۴۶ شرکت کننده با میانگین سن۱۶ سال که به دو گروه کنترل و تجربی (n=23) تقسیم شدند و به مدت ۶ هفته گروه تجربی تمرینات پلایومتریک را انجام دادند نشان داد پیشرفت معناداری پس از پایان تمرینات در توان شرکت کنندهها به وجود آمده بود.
لفارد[۵۴](۲۰۰۵) درمطالعه روی ۲۷ دانش آموز دختر ورزشکار که در دو گروه ۱۴ نفر پلایومتریک و ۱۳ نفر تمرین مقاومتی نشان داد که تغییرات بیومکانیکی و عصبی عضلانی مهمی بعد از ۸ هفته تمرین مقاومتی و پلایومتریک ایجاد می شود در حالی که برنامه پلایومتریک نقش بیشتری در بهبود الگوی فعالیت عضلانی دارد.
چمیرا و همکارانش [۵۵](۲۰۰۴) تحقیقی تحت عنوان تاثیر تمرینات پلایومترک بر سرعت، قدرت و توان را بر دانشجویان پسر و دختر ورزشکار انجام داد در این تحقیق آزمودنیها به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند که گروه تجربی تمرین پلایومتریک را هفته ای ۲جلسه و به مدت ۶ هفته انجام دادند. تجزیه و تحلیل واریانس نشان می دهد بین گروه تجربی و کنترل از لحاظ پیشرفت توان سرعت قدرت تفاوت معنا داری وجود ندارد.
فاتروس و همکارانش[۵۶] (۲۰۰۰) در تحقیقی با عنوان مقایسه تمرینات پلایومتریک، تمرینات با وزنه و ترکیبی از این دو شیوه تمرینی بر روی ۴۱ مرد که در ۴ گروه به صورت تصادفی تقسیم شده بودند و به مدت ۱۲ هفته و در هفته به ۳ جلسه تمرین پرداخته بودند نشان داد که توان در تمام گروههای تمرین کرده افزایش معناداری داشته است.
ولیسون[۵۷] (۱۹۹۶) درمطالعهای با عنوان تاثیر تمرینات قدرتی روی ۲۰ مرد ورزشکار سالم به مدت ۱۰ هفته به تمرینات پلایومتریک و قدرتی پرداختند نتایج نشان داد که تمرینهای با وزنه سبب افزایش قدرت عضله و تمرین های پلایومتریک باعث افزایش توان، سرعت عمل و چابکی می شوند.
جان استم[۵۸]در سال ۱۹۹۵ به مطالعه تاثیر تمرینات پلایومتریک در محیط آب و خشکی بر پرش عمودی پرداخت. وی در آزمودنیهای خود را به سه گروه به صورت تصادفی گروه کنترل گروه پلایومتریک در آب گروه و گروه پلایومتریک در خشکی تقسیم نمود. نتایج تحقیق نشان داد اختلاف معنی داری بین گروه تجربی و کنترل در افزایش توان خروجی وجود دارد اما اختلاف معنا داری بین گروه پلایومتریک در آب و خشکی وجود نداشت(۶۹).
کنت آدام[۵۹] در سال ۱۹۹۲ در تحقیقی با عنوان تاثیر شش هفته تمرین اسکوات و پلایومتریک و اسکوات پلایومتریک بر روی توان تولیدی افراد که هدف از این تحقیق مقایسه تاثیر سه روش تمرینی فوق بر توان تولیدی که بوسیله پرش عمودی اندازه گیری می شود ۴۸ آزمودنی در ۴ گروه مساوی تقسیم بندی شدند گروه اسکوات گروه اسکوات - پلایومتریک گروه پلایومتریک و گروه کنترل. این آزمودنی ها دو بار درهفته و به مدت ۷ هفته که جلسه اول به یادگیری تکنیک و ۶ هفته دیگرتمرین کردند. توان بعد و قبل از تمرین مورد ارزیابی قرار گرفت. و در سه گروه تجربی توان به طور معنا داری (p<0.0001) افزایش یافته بود بین گروه اسکوات- پلایومتریک و دو گروه تمرینی دیگر اختلاف معناداری وجود داشت. اما بین گروه پلایومتریک و مقاومتی اختلاف معناداری مشاهده نشد.
آدامز و همکاران (۱۹۹۲) تاثیر شش هفته تمرین اسکات، پلایومتریک و اسکات-پلایومتریک بر توان تولیدی بررسی کردند. هدف از این مطالعه مقایسه شیوه برنامه تمرینی موثر اسکات، پلایومتریک، اسکات و پلایومتریک در تولید توان پاها بود که بوسیله پرش عمودی سنجیده می شد. ۴۸ آزمودنی به صورت مساوی در چهار گروه تمرینی (اسکات، پلایومتریک،اسکات و پلایومتریک و کنترل) تقسیم شدند. آزمودنی ها دو روز در هفته به مدت شش هفته به تمرین پرداختند. توان ران و پا قبل و بعد از تمرین با بهره گرفتن از پرش عمودی سنجیده شد. نتایج نشان داد عملکرد گروهی که تمرین اسکات و پلیومتریک را به طور همزمان انجام می دادند عملکرد بهتری نسبت به گروه های دیگر داشتند.
فصل سوم
روش شناسی تحقیق
۳-۱مقدمه
در این فصل نوع تحقیق، جامعه آماری، نحوه انتخاب، تعداد و اعضای آن، ابزار اندازه گیری، نحوه جمع آوری داده ها و روش آماری شرح داده شده است.
۳-۲روش تحقیق
<p>۴-۴-۳- آزمون فرض سوم ۷۷<br />۴-۴-۴- آزمون فرض چهارم ۸۰<br />۴-۴-۵- آزمون فرض پنجم ۸۳<br />فصل پنجم بحث و نتیجهگیری ۸۵<br />۵-۱- مقدمه ۸۶<br />۵-۲- خلاصه تحقیق ۸۶<br />۵-۳- بحث و نتیجه گیری ۸۷<br />۵-۴- پیشنهادات برخاسته از تحقیق ۹۰<br />۵-۵- پیشنهادات برای تحقیقات آینده ۹۱<br /><a href="https://feko.ir/"><img class="alignnone wp-image-57″ src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/10/S-9.png” alt="پایان نامه - مقاله - پروژه” width="355″ height="119″ /></a><br />منابع ۹۲<br />فهرست جداول و اشکال………………………………………………………………………………………………………………………………………….صفحه<br />شکل ۲-۱. ارزیابی چند منبعه ۳۴<br />شکل ۲-۲. فرایند ارزیابی عملکرد ۳۴<br />جدول ۲-۱. تفاوت سیستمهای ارزیابی عملکرد سنتی و مدرن ۳۵<br />شکل ۳-۱. فرایند اجرای تحقیق ۵۸<br />جدول ۳-۱. متغیرهای پژوهش ۵۹<br />جدول ۳-۲. ضرایب پایایی آزمون ۶۰<br />جدول ۴-۱. سن دانشجویان ۶۳<br />جدول ۴-۲. مقطع تحصیلی دانشجویان ۶۴<br />جدول ۴-۳. سن اساتید ۶۴<br />جدول ۴-۴. و
در ایران الزامات مربوط به تجدید ارائه صورتهای مالی در استاندارد حسابداری شماره ۶ با عنوان گزارش عملکرد مالی مطرح شده است که انطباق زیادی با استاندارد بینالمللی حسابداری شماره ۸ با عنوان تغییرات حسابداری و اصلاح اشتباهات دارد. این استاندارد در سال ۱۳۸۰ تصویب شد و نخستین رهنمود ایران لازمالاجرا در این زمینه محسوب میشود.
۲-۲-۱۲-۲- تعدیلات سنواتی
در تهیه صورتهای مالی، اگر مدیریت اطلاع یابد که صورتهای مالی دوره (یا دوره های) قبل حاوی اشتباه بااهمیت بوده است باید اقدام به تجدید ارائه آن نموده و ارقام مقایسه مربوط به سال گذشته را بر مبنای رقم جدید منعکس نماید. اثر خالص این تغییرات، باید به صورت تعدیل سود انباشته ابتدای دوره در صورت سود و زیان جامع منعکس گردد. البته در صورتی که شرکت صورت سود و زیان جامع را تهیه ننماید، تعدیلات سنواتی در صورت گردش حساب سود (زیان) انباشته منعکس میگردد.
طبق استاندارد حسابداری شماره ۶ ایران، تعدیلات سنواتی (یعنی اقلام مربوط به سنوات قبل که در تعدیل مانده سود (زیان) انباشته ابتدای دوره منظور میگردد) به اقلامی محدود میشود که از «تغییر در رویه حسابداری» و «اصلاح اشتباه» ناشی میشوند. در واقع، طبق این استاندارد، تعدیلات سنواتی اقلامی مانند تغییر در برآوردها را شامل نمیشود. (کمیته فنی سازمان حسابرسی). تعدیلات سنواتی را از یک منظر میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
الف- تعدیلات سنواتی که سود انباشته قبلی را کاهش میدهند.
ب- تعدیلات سنواتی که سود انباشته قبلی را افزایش میدهند.
دسته اول تعدیلات سنواتی، به مواردی مرتبط است که به اصلاح اشتباهات یا تقلبهای منجر به بیش نمایی سود در دورههای قبل شده است مربوط است. پژوهشها نشان میدهد که هم در ایران و هم در سایر کشورها، این قبیل تعدیلات سنواتی و تجدید ارائههایی که در جهت کاهش سود دورههای قبل انجام میگیرد درصد عمدهای از تجدید ارائهها را تشکیل میدهد. (آزاد و کاظمی، ۱۳۸۸؛ پالمروز و همکاران، ۲۰۰۴).
۲-۲-۱۲-۲-۱تغییر در رویه حسابداری
تغییر در رویه حسابداری، حاصل گزینش بین دو یا چند روش حسابداری است. بر اساس مفاهیم نظری گزارشگری مالی، رعایت ثبات رویه در نحوه عمل حسابداری طی هر دوره مالی و نیز از یک دوره به دوره مالی بعد ضروری میباشد. اما در شرایطی که رویه جدید بر رویه پیشین از نظر ارائه مطلوبترصورتهای مالی واحد تجاری، ارجحیت داشته باشد یا به موجب قوانین و مقررات، استفاده از رویه جدید الزامی شده باشد، رویه باید تغییر یابد. در صورت تغییر در رویه حسابداری، ارقام مربوط به سال جاری بر اساس رویههای جدید منعکس شده و ارقام مقایسه ای سنوات قبل نیز بر مبنای رویه جدید ارائه مجدد میشود. در این حالت، تعدیلات انباشته مربوط به سنوات قبل، به جهت اینکه هیچ گونه ارتباطی با نتایج عملکرد سال جاری نداشته است، نباید در تعیین سود یا زیان سال جاری دخالت داده شود. تعدیلات مزبور باید از طریق ارائه مجدد ارقام سالهای قبل به حساب گرفته شود در نتیجه مانده حساب سود (زیان) انباشته ابتدای دوره نیز بدین ترتیب تعدیل خواهد شد.
۲-۲-۱۲-۲-۲-اصلاح اشتباه
استاندارد حسابداری شماره ۶ ایران بیان میکند که ممکن است در دوره جاری، اشتباهاتی مربوط به صورتهای مالی یک یا چند دوره مالی گذشته کشف گردد. این اشتباهات میتواند ناشی از (الف) اشتباهات ریاضی، (ب) اشتباه در بهکارگیری رویههای حسابداری، (ج) تعبیر نادرست یا نادیده گرفتن واقعیتهای موجود در زمان تهیه صورتهای مالی، (د) تغییر از یک رویه غیراستاندارد حسابداری به رویه استاندارد حسابداری و (هـ) موارد تقلبباشد.در این گونه موارد که صورتهای مالی منتشرشده یک یا چند دوره قبل شامل اشتباهات بااهمیتی باشد که تصویر مطلوب را مخدوش و در نتیجه قابلیت اتکای صورتهای مالی مزبور را کاهش دهد، اصلاح چنین اشتباهی نباید از طریق منظور کردن آن در سود و زیان سال جاری صورت گیرد بلکه باید با ارائه مجدد ارقام صورتهای مالی سال (های) قبل به چنین منظوری دست یافت. در نتیجه مانده ابتدای دوره حساب سود (زیان) انباشته نیز بدین ترتیب تعدیل خواهد شد.
۲-۲-۱۳-عوامل ایجاب کننده تجدید ارائه
همانطور که بیان شد، تجدید ارائه صورتهای مالی ناشی از اصلاح اشتباه (شامل تقلب) و تغییر در رویههای حسابداری میباشد. در این پژوهش، تأکید بر روی تجدید ارائههای ناشی از اصلاح اشتباه (شامل تقلب) میباشد. این گونه تجدید ارائه، نشاندهنده این است که صورتهای مالی دوره (دورههای) قبل بیانگر واقعیت اقتصادی شرکت نبودهاند و ممکن است گمراهکننده باشند. در واقع، تجدید ارائه ناشی از اشتباه، ناشی از گزارشگری نادرست در سالهای قبل از تجدید ارائه بودهاند. با توجه به این امر، میتوان ارتباط نزدیکی بین انگیزههای مدیریت سود و تجدید ارائه سود متصور بود. بنابراین، در ادامه به دلایل و عوامل موثر در گزارشگری نادرست سود پرداخته میشود.
۲-۲-۱۴-اهداف مدیریت از گزارشگری نادرست
تجدید ارائه سود، در واقع ناشی از این است که سود سالهای قبل، به نحو درست منعکس نشده است. همانطور که مطرح شد، این موارد شامل موارد مربوط به اصلاح اشتباه و یا تغییر در رویه حسابداری میباشد. اشتباه مزبور ممکن است ناشی از دستکاری عمدی در سود یا اشتباه غیر عمدی باشد. از آنجا که سود خالص، رقمی است که بیشترین توجه در صورتهای مالی را به خود جلب میکند، در نتیجه مدیران انگیزههای بالایی برای دستکاری آن دارند. (استایس و همکاران[۳۸]، ۲۰۰۹) دستکاری عمدی در سود عموماً در تعریف مدیریت سود میگنجد. از نظر هیلی و والن (۱۹۹۹) مدیریت سود هنگامی رخ میدهد که مدیران از قضاوتهای شخصی خود در گزارشگری مالی استفاده کنند و ساختار معاملات را جهت تغییر گزارشگری مالی دستکاری نمایند. این عمل یا به قصد گمراه نمودن برخی از سهامداران و سرمایهگذاران در خصوص عملکرد اقتصادی شرکت است یا با هدف تأثیر بر نتایج قراردادهایی است که انعقاد آنها منوط به دستیابی به سود مشخصی میباشد. (مدرس و همکاران، ۱۳۸۸) استایس (۲۰۰۹) چهار هدف زیر را برای گزارشگری نادرست سود بر میشمرد:
الف- دستیابی به اهداف داخلی
ب- دستیابی به انتظارات بیرونی
ج- هموارسازی سود
د- حساب سازی برای عرضه اولیه سهام یا اخذ تسهیلات و وام
در ادامه انگیزههای فوق، به شکل مختصر شرح داده میشود:
الف- دستیابی به اهداف داخلی
اهداف داخلی سود، یک ابزار مهم برای ایجاد انگیزه برای مدیران جهت تلاش برای افزایش فروش، کنترل هزینهها و استفاده کاراتر از منابع میباشد. این گونه انگیزه در زمانی که پاداش مدیران مشروط بر دستیابی به حد مشخصی از سود باشد، وجود دارد. پژوهشها نشان میدهد که وجود پاداشهای داخلی مبتنی بر سود، باعث افزایش مدیریت سود میگردد.
ب- دستیابی به انتظارات بیرونی
بسیاری از سرمایهگذاران بیرونی، به عملکرد مالی شرکت علاقمند هستند. برای مثال، کارمندان و مشتریان به دلیل اطمینان از نظر مزایای بلندمدت خود و تعهدات ضمانتی (گارانتی) به عملکرد مناسب شرکت علاقمند هستند. عرضه کنندگان از عملکرد مناسب شرکت این اطمینان را کسب میکنند که طلب خود را دریافت میکنند و مهمتر از آن اینکه به داشتن یک مشتری برای سالهای آتی نیز امیدوار میباشند. برای این دسته از استفاده کنندگان صورتهای مالی، نشانههایی از ضعف مالی شرکت، مانند گزارش سود منفی، اخبار بسیار بدی محسوب میشود. بنابراین، وقتی که محاسبات اولیه نشان میدهد که شرکت زیان آور خواهد بود، در بسیاری از موارد از حسابرس خواسته میشود که از قضاوت خود در مورد اقلام تعهدی استفاده نموده تا مشخص گردد که چه میزان سود دیگر نیاز است تا شرکت زیان ده نباشد و سود آن مثبت گردد. با توجه به این انگیزه، معمولاًشرکتهای کمتر از انتظاری وجود دارند که سود آنها تنها اندکی منفی باشد و در مقابل، تعداد بیش از مورد انتظار شرکت وجود دارند که سود آنها اندکی مثبت میباشد. در واقع، شرکتهایی که سود واقعی آنها اندکی منفی میباشد (زیان اندک دارند)، انگیزه فراوانی دارند تا با بهره گرفتن از مفروضات حسابداری، سود خود را از منفی بودن خارج نمایند. البته به دلیل اینکه شرکتهای دارای زیانهای زیاد، به راحتی نمیتوانند زیان خود را به سود تحریف نمایند، انگیزه فوق، معمولاًفقط برای شرکتهای دارای زیان اندک وجود دارد. (مدرس و همکاران، ۱۳۸۸)
علاوه بر موارد فوق، تحلیلگران مالی نیز یکی از مهمتریناستفادهکنندگان صورتهای مالی به شمار میروند. علاوه بر ارائه پیشنهادات خرید و و فروش، آنها سود شرکت را نیز پیش بینی میکنند. تحقیقات زیادی نشان داده است که انتشار سود کمتر از پیش بینیهای تحلیلگران به سقوط قیمت سهام منجر میشود. بنابراین دستیابی به ارقام پیش بینی شده توسط تحلیلگران یکی از انگیزههای مدیران برای گزارشگری نادرست میباشد.
ج- هموار سازی سود
هموارسازی سود به عنوان کاهش آگاهانه نوسانات در سطح سود تعریف میشود به گونه ای که سود شرکت، عادی به نظر برسد (پورحیدری و افلاطونی، ۱۳۸۵).اکثر پژوهشها حاکی از این است که سهامداران به سود هموار نسبت به سود پر نوسان عکسالعمل بهتری نشان میدهند. هر چه نوسان سود بیشتر باشد، قرض دهندگان و سایر اعتباردهندگان شرکت نیز، هزینه بیشتری را بابت اعطای اعتبار برای شرکت درخواست میکنند. در واقع، به دلیل ریسک ناشی از نوسانات بیشتر سود شرکت، استفاده کنندگان، صرف ریسک بیشتری را از شرکت طلب میکنند. بنابراین، شرکتها برای هموارسازی سود، همواره انگیزههای بسیاری خواهند داشت. محققان، شرایط مختلفی را به عنوان عواملی که در هموارسازی سود اثرگذار هستند ذکر میکنند. پورحیدری و افلاطونی (۱۳۸۵) برخی از این عوامل را به شرح زیر ذکر میکند: اندازه شرکت (واتز و زیمرمن، ۱۹۸۶)، قراردادهای بدهی (موسز ۱۹۸۷) و تغییرپذیری سود (لو و کنیتزکی، ۱۹۷۴). علاوه بر این، آنها عوامل اثرگذار در هموارسازی سود در ایران را مالیات بر درآمد و انحراف در فعالیتهای عملیاتی میدانند.
هموار سازی سود خود به دو دسته (الف) هموارسازی بین دوره ای و (ب) هموارسازی طبقه بندی تقسیم میشود. منظور از هموارسازی بین دوره ای، تغییر در زمانبندی شناسایی درآمدها و هزینهها به گونه ای است که سود سالهای متفاوت، هموارتر باشد و منظور از هموارسازی طبقه بندی، ایجاد روند هموار و با ثبات سود از طریق تغییر در طبقه بندی یک معامله مهم در سود عملیاتی یا سود غیرعملیاتی میباشد (رونن و یاری[۳۹]، ۲۰۰۷).
د- مدیریت سود قبل از عرضه اولیه سهام
در برخی از مقاطع حیاتی و حساس، شرکت نیاز دارد که عملکرد مناسبی را منعکس نماید. در این گونه موارد، مدیران سعی میکنند با بهره گرفتن از تکنیکهای مدیریت سود، عملکرد مالی شرکت را مناسب جلوه دهند. این موارد اغلب قبل از عرضه اولیه سهام یا قبل از درخواست اخذ تسهیلات صورت میگیرد. ریتر (۱۹۹۱)[۴۰] بیان کرد که شرکتهایی که سهام خود را در عرضه اولیه منتشر میکنند، در بلندمدت عملکرد کمتر از انتظار دارند. در بررسی دلیل این پدیده، تئو و همکاران (۱۹۹۸الف)[۴۱] به نتیجه رسیدند که شرکتها در سالهای قبل از عرضه اولیه سهام، در جهت بالاتر نشان دادن سود، اقدام به مدیریت سود میکنند (استایس و همکاران، ۲۰۰۹). کاتن (۲۰۰۸)[۴۲] نیز در تحقیق خود، به نتایجی دست یافت که با نتایج تئو و همکاران (۱۹۹۸الف) سازگار است. انگیزه دیگری که تا حدی زیادی به این مورد نزدیک است و توسط کراوت و همکاران (۲۰۱۲)[۴۳] مطرح شده است، این است که شرکتها قبل از تحصیل شرکت دیگر، سود خود را متورم میسازند.
علاوه بر موارد فوق، یکی دیگر از انگیزههای مدیریت سود، اجتناب از هزینههای سیاسی میباشد. (مدرس و همکاران، ۱۳۸۸). این انگیزه به این امر اشاره دارد که شرکتهای بزرگتر که سود بیشتری دارند، مسئولیت پاسخگویی بیشتری دارند. بنابراین، در شرکتهایی که اندازه بیشتری دارند، شرکتها به احتمال بیشتری، چنین انگیزه ای برای دستکاری سود خواهند داشت.
با دقت در اهداف بالا میتوان این گونه بیان کرد که مدیریت سود، بیشتر به صورت بیش نمایی سود صورت میگیرد تا کم نمایی سود.
۲-۲-۱۵-عوامل پیش بینی کننده تجدید ارائه صورتهای مالی
یکی از بحثهایی که در سالیان اخیر در بین صاحبنظران بسیار مطرح بوده است، این است که آیا شواهدی وجود دارد که بتوان بر اساس آن، تجدید ارائههای بالقوه را شناسایی کرد؟ به عبارت دیگر، ارائه مدلی برای پیش بینی تجدید ارائه، یکی از بحثهای مورد توجه پژوهشگران بوده است. با توجه به اینکه تجدید ارائه صورتهای مالی، ریشه در انگیزههای مشترکی دارد که ممکن است در ویژگیها و اطلاعات مالی اقتصادی شرکتها تجلی یابد. بدین ترتیب با پی بردن به این ویژگیهای مشترک، امکان پیش بینی تجدید ارائه صورتهای مالی فراهم میگردد. به طور کلی، در ادبیات تحقیق مرتبط با تجدید ارائه سود، ویژگیهای مشخصی به صورت طبقه بندی شده برای شرکتهای تجدید ارائهکننده در سالهای قبل از تجدید ارائه ذکر نشده است. با وجودی که نتایج تحقیقات انجام شده در این زمینه توسط سایر پژوهشگران مورد بررسی مجدد قرار نگرفته و به همین دلیل ممکن است دارای اعتبار بالایی نباشد اما در ادامه چند مورد از شواهدی که ممکن است در پیش بینی تجدید ارائه صورتهای مالی کمک کننده باشد، ذکر میگردد. در واقع، به نظر میرسد که شرکتهای تجدید ارائهکننده، قبل از تجدید ارائه سود، دارای ویژگیهای مشترک زیر میباشند:
الف- تفاوت در رفتار گزارشگری مالی:میزان محافظهکاری شرکتهای تجدید ارائهکننده در دورههای قبل از تجدید ارائه، کمتر از سایر شرکتها میباشد. (ایترگ و همکاران،۲۰۱۰؛ ایترگ و همکاران، ۲۰۱۲)(در این تحقیق، در فرضیه دوم به آزمون این ادعا پرداخته میشود)
ب- تفاوت در رفتار سرمایهگذاران نهادی موقت:سرمایهگذاران نهادی موقت (کوتاه مدت)[۴۴] معمولاً یک فصل قبل از اعلان تجدید ارائه، میزان سرمایهگذاری خود در شرکت را کاهش میدهند. (هریبار و همکاران[۴۵]، ۲۰۰۹). این امر، میتواند نشان دهنده این باشد که سرمایهگذاران نهادی، بیشتر از سرمایهگذاران فردی، قادر به پیش بینی مشکلات حسابداری بالقوه شرکت میباشند و بر اساس این پیش بینیها، سرمایهگذاری خود در شرکت را قبل از تجدید ارائه کاهش میدهند.
ج= تفاوت در نسبتهای مالی: نسبتهای مالی مانند نرخ بازده داراییها، گردش حسابهای دریافتنی و نسبت جریانهای نقدی عملیاتی به سود خالص شرکت تجدید ارائهکننده در سال قبل از تجدید ارائه، نسبت به سایر شرکتهای صنعت (میانگین صنعت) متفاوت است. (دابو و لاوکس[۴۶]، ۲۰۱۲).
علاوه بر این، مواردی مانند کاهش سطح سود، افزایش سرمایه، اهرم مالی بالا، تغییر مدیریت، وجود طرحهای پاداش مبتنی بر ارقام حسابداری، تغییر حسابرس و اندازه شرکت نیز میتوانند در پیش بینی تجدید ارائه بالقوه مدنظر قرار گیرند (نیکبخت و رفیعی، ۱۳۹۱). نوروش و حسینی (۱۳۸۸) نیز در پژوهش خود به نتیجه رسیدند که مدیریت سود معمولاً با کیفیت افشای پایینتر همراه است.
۲-۲-۱۶-پیامدهای تجدید ارائه سود
همانگونه که بیان شد، تجدید ارائه سود، باعث کاهش اطمینان و اعتماد[۴۷] نسبت به فرایند گزارشگری مالی میگردد. روزیو اعتماد را «قصد پذیرفتن شکنندگی بر اساس انتظارات مثبت نسبت به قصد و رفتار سایرین» تعریف میکند. تجدید ارائه صورتهای مالی، با انتظارات مثبت سرمایهگذاران در قبال شرکت سرمایه پذیر و مدیریت آن در تضاد بوده و در نتیجه به اعتماد آنان خدشه وارد میکند (الیوت و همکاران، ۲۰۱۲). نتایج پژوهش سرینیواسان (۲۰۰۵) نشان میدهد که پیامدهای منفی تجدید ارائه، در مورد تجدید ارائههایی شدید است که منجر به کاهش سود انباشته میگردند. این نتایج بیان میکند که واکنش بازار نسبت به تجدید ارائه در صورتی شدید است که سود دورههای قبل از تجدید ارائه بیش نمایی شده باشد.
کالن و همکاران[۴۸]، سه دلیل برای واکنش منفی بازار به تجدید ارائه صورتهای مالی بیان میکنند:
الف- تجدید ارائه، اخبار و اطلاعات جدیدی حاکی از کاهش جریانهای نقدی مورد انتظار آتی، به بازار منتقل میکند.
ب- نشانه ای از سیستم اطلاعاتی و گزارشگری حسابداری ضعیف و احتمالاً نقطه عطفی در ارتباط با بروز مشکلات مدیریتی شرکت است.
ج- علامتی از رفتار فرصتطلبانه مدیریت است و مبین آن است که باید سودهای گزارش شده قبلی به دلیل به کار گرفتنروشهای پذیرفته نشده، برآوردها و اشتباهات عمدی و سهوی اصلاح گردند.(کاظمی و شریعت پناهی، ۱۳۸۹)
پیامدهای منفی تجدید ارائه به طور کلی در دو بازار متفاوت مشاهده میشود: بازار سرمایه و بازار کار. بازار سرمایه از طریق افزایش هزینه سرمایه (هریبار و جنکینس، ۲۰۰۴؛ دمیرکان[۴۹]، ۲۰۰۷)، کاهش قیمت سهام و در نتیجه کاهش سود مورد انتظار (پالمروز و همکاران، ۲۰۰۴)، اقامه دعوای حقوقی علیه شرکت (پالمروز و شولز، ۲۰۰۴)، کاهش تمایل تحلیلگران به سهام شرکت (گریفین، ۲۰۰۲) به تجدید ارائه واکنش نشان میدهد. گزارش دیوان محاسبات آمریکا نیز نشان میدهد که بازده شرکتها پس از تجدید ارائه کاهش مییابد. در بازار کار نیز، پژوهشها نشان میدهد که مدیران شرکتها نیز از آثار سوء تجدید ارائه صورتهای مالی بی نصیب نمیمانند و از نظر حسن شهرت با مشکلات مواجه میشوند. پس از تجدید ارائه صورتهای مالی، احتمال تغییر مدیران غیر موظف افزایش مییابد. (سرینیواسان، ۲۰۰۵). علاوه بر این احتمال دعوای حقوقی علیه شرکت و حسابرس مستقل شرکت نیز افزایش مییابد. در ادامه برخی از اثرات منفی تجدید ارائه که در پژوهشها به دست آمده ذکر میشود:
ضعیت تحصیلات اساتید ۶۵<br />جدول ۴-۵. سابقه تدریس اساتید ۶۵<br />جدول ۴-۶. سن مدیران گروههای تربیت بدنی ۶۶<br />جدول ۴-۷. وضعیت تحصیلات مدیران گروههای تربیت بدنی ۶۶<br />جدول ۴-۸. سابقه مدیریت مدیران گروههای تربیت بدنی ۶۷<br />جدول ۴-۹. سابقه کار مدیران گروههای تربیت بدنی ۶۷<br />جدول ۴-۱۰. سن مدیران عالی ۶۸<br />جدول ۴-۱۱. وضعیت تحصیلات مدیران عالی ۶۸<br />جدول ۴-۱۲. سابقه مدیریت مدیران عالی ۶۹<br />جدول ۴-۱۳. سابقه کار مدیران عالی ۶۹<br />جدول ۴-۱۴. نتایج آزمون کلموگروف ـ اسمیرنف برای بررسی وضعیت طبیعی بودن دادهها در پرسشنامهها ۷۰<br />جدول ۴-۱۵. میانگین امتیاز ارزیابی مدیران گروههای تربیت بدنی دانشگاهها در خصوص مهارتهای مدیریتی ۷۱<br />جدول ۴-۱۶. نتایج آزمون تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه برای مقایسه میانگین امتیاز ارزیابی ۷۱<br />جدول ۴-۱۷. نتایج آزمون تعقیبی شفه برای مقایسه میانگین امتیاز ارزیابی مدیران گروههای تربیت بدنی ۷۲<br />جدول ۴-۱۸. نتایج آزمون کراسکالولیس جهت مقایسه شاخصهای مهارتهای مدیریتی ۷۲<br />جدول ۴-۱۹. نتایج آزمون یو من ویتنی در خصوص مقایسه دو به دو گروهها در شاخصهای مدیریتی ۷۳<br />جدول ۴-۲۰. میانگین نمرات ارزیابی مدیران در خصوص شاخصهای مهارتهای مدیریتی از دیدگاه گروهها ۷۳<br />جدول ۴-۲۱. میانگین امتیاز ارزیابی مدیران گروههای تربیت بدنی دانشگاهها در خصوص مهارتهای فنی ۷۴<br />جدول ۴-۲۲. نتایح آزمون تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه برای مقایسه میانگین امتیاز ارزیابی ۷۴<br />جدول ۴-۲۳. نتایج آزمون تعقیبی شفه برای مقایسه میانگین امتیاز ارزیابی مدیران گروههای تربیت بدنی ۷۵<br />جدول ۴-۲۴. نتایج آزمون کراسکالولیس جهت مقایسه شاخصهای مهارتهای فنی ۷۵<br />جدول ۴-۲۵. نتایج آزمون یو من ویتنی در خصوص مقایسه دو به دو گروه ها در شاخصهای فنی ۷۶<br />جدول ۴-۲۶. میانگین نمرات ارزیابی مدیران در خصوص شاخصهای مهارتهای فنی از دیدگاه گروهها ۷۶<br />جدول ۴-۲۷. میانگین امتیاز ارزیابی مدیران گروههای تربیت بدنی دانشگاهها در خصوص مهارتهای اجتماعی ۷۷<br />جدول ۴-۲۸. نتایح آزمون تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه برای مقایسه میانگین امتیاز ارزیابی ۷۷<br />جدول ۴-۲۹. نتایج آزمون تعقیبی شفه برای مقایسه میانگین امتیاز ارزیابی مدیران گروههای تربیت بدنی ۷۸<br />جدول ۴-۳۰. نتایج آزمون کراسکالولیس جهت مقایسه شاخصهای مهارتهای اجتماعی ۷۸<br />جدول ۴-۳۱. نتایج آزمون یو من ویتنی در خصوص مقایسه دو به دو گروهها در شاخصهای اجتماعی ۷۹<br />جدول ۴-۳۲. میانگین نمرات ارزیابی مدیران در خصوص شاخصهای مهارتهای اجتماعی از دیدگاه گروهها ۷۹<br />جدول ۴-۳۳. میانگین امتیاز ارزیابی مدیران گروههای تربیت بدنی دانشگاهها در خصوص ویژگیهای شخصیتی ۸۰<br />جدول ۴-۳۴. نتایح آزمون تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه برای مقایسه میانگین امتیاز ارزیابی ۸۰<br />جدول ۴-۳۵. نتایج آزمون تعقیبی شفه برای مقایسه میانگین امتیاز ارزیابی مدیران گروههای تربیت بدنی ۸۱<br />جدول ۴-۳۶. نتایج آزمون کراسکالولیس جهت مقایسه شاخصهای مهارتهای شخصیتی ۸۱<br />جدول ۴-۳۷. نتایج آزمون یو من ویتنی در خصوص مقایسه دو به دو گروهها در شاخصهای شخصیتی ۸۲<br />جدول ۴-۳۸. میانگین نمرات ارزیابی مدیران در خصوص شاخصهای ویژگیهای شخصیتی از دیدگاه گروهها ۸۲<br />جدول ۴-۳۹. میانگین امتیاز ارزیابی کلی مدیران گروههای تربیت بدنی دانشگاهها ۸۳<br />جدول ۴-۴۰. نتایج آزمون تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه برای مقایسه میانگین امتیاز ارزیابی کلی ۸۳</p>
<p>۴-۴-۳- آزمون فرض سوم ۷۷<br />۴-۴-۴- آزمون فرض چهارم ۸۰<br />۴-۴-۵- آزمون فرض پنجم ۸۳<br />فصل پنجم بحث و نتیجهگیری ۸۵<br />۵-۱- مقدمه ۸۶<br />۵-۲- خلاصه تحقیق ۸۶<br />۵-۳- بحث و نتیجه گیری ۸۷<br />۵-۴- پیشنهادات برخاسته از تحقیق ۹۰<br />۵-۵- پیشنهادات برای تحقیقات آینده ۹۱<br /><a href="https://feko.ir/"><img class="alignnone wp-image-57″ src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/10/S-9.png” alt="پایان نامه - مقاله - پروژه” width="355″ height="119″ /></a><br />منابع ۹۲<br />فهرست جداول و اشکال………………………………………………………………………………………………………………………………………….صفحه<br />شکل ۲-۱. ارزیابی چند منبعه ۳۴<br />شکل ۲-۲. فرایند ارزیابی عملکرد ۳۴<br />جدول ۲-۱. تفاوت سیستمهای ارزیابی عملکرد سنتی و مدرن ۳۵<br />شکل ۳-۱. فرایند اجرای تحقیق ۵۸<br />جدول ۳-۱. متغیرهای پژوهش ۵۹<br />جدول ۳-۲. ضرایب پایایی آزمون ۶۰<br />جدول ۴-۱. سن دانشجویان ۶۳<br />جدول ۴-۲. مقطع تحصیلی دانشجویان ۶۴<br />جدول ۴-۳. سن اساتید ۶۴<br />جدول ۴-۴. و
بررسی نتایج تغییر مکان نسبی طبقات
نتایج تغییر مکان نسبی طبقات برای تمام قابهای ۴، ۸ و ۱۲ طبقه محاسبه گردیده و نمودار ماکزیمم تغییر مکان نسبی در ارتفاع برای زلزلههای مختلف دور و نزدیک گسل در اشکال (۴-۱) الی (۴-۱۲) نشان دادهشده است. با توجه به زمان تناوب قابهای موردبررسی که در این پژوهش برای قاب ۴، ۸ و ۱۲ طبقه به ترتیب برابر با ۰۹/۱ و ۸/۱ و ۳/۲ ثانیه میباشد و بر اساس بند ۲-۵-۴ آئیننامه که بیان میدارد تغییر مکان جانبی نسبی واقعی طرح در محل مرکز جرم برای ساختمانهای بازمان تناوب اصلی بیشتر و یا مساوی ۷/۰ ثانیه نباید از ۰۲/۰ ارتفاع طبقه بیشتر شود[۴۵]. پس از اعمال شتابنگاشتها برسازههای فوق به بررسی تغییر مکان نسبی پرداخته شد از این نمودارها مشاهده می شود که با طراحی سازهها بر اساس ویرایش اول استاندارد ۲۸۰۰ و اعمال زلزلههای طرح بر اساس ویرایش سوم استاندارد ۲۸۰۰ برسازههای فوق، مقادیر تغییر مکان نسبی طبقات برای قابهای موردبررسی در محدوده مجاز آییننامه قرار نداشته و بهکارگیری روش مقاومسازی الزامی است که در این پژوهش همانطور که قبلاً ذکر شد از میراگرهای ویسکوالاستیک برای مقاومسازی قابها استفاده شد. در ادامه نمودارهای مربوط به جابجایی نسبی طبقات برای تمام قابها در حالات بدون میراگر و با میراگر نشان دادهشده و نتایج برای حالات مختلف موردبررسی قرارگرفته است.
۴-۲-۱ قاب ۴ طبقه
در اشکال (۴-۱) الی (۴-۴)، حداکثر تغییر مکان نسبی قاب ۴ طبقه، به ترتیب تحت رکوردهای حوزه دور و نزدیک در حالات بدون میراگر و با میراگر نشان دادهشده است. از نمودارهای شکل (۴-۱) نتیجه می شود که میانگین تغییر مکان نسبی طبقات تحت هفت شتابنگاشت حوزه دور در محدوده مجاز آییننامه قرار دارد ولی ازآنجاکه تحت دو رکورد لوماپریتا و لندرز محدودیت آییننامه رعایت نشده است، نتایج بعد از مقاومسازی با میراگر نیز بررسیشده و همانطور که در نمودار شکل (۴-۲) مشاهده میکنید میانگین تغییر مکان نسبی طبقات کاهش چشمگیری داشته و تحت همه زلزلهها در محدوده مجاز قرارگرفته است. نتایج مربوط به زلزلههای حوزه نزدیک بهصورت نمودار، در شکل (۴-۳) نشان دادهشده است. همانطور که از نمودار مشاهده می شود میانگین تغییر مکان نسبی در طبقات ۲ و ۳ از محدوده مجاز تجاوز نموده، لذا نیازمند به مقاومسازی میباشد. نتایج پس از افزودن میراگر به طبقات، کاهش زیاد تغییر مکان نسبی را در شکل (۴-۴) نتیجه میدهد همانطور که مشاهده میشود مقادیر تحت همه رکوردها در محدوده مجاز قرارگرفته است.
نتایج تغییر مکان نسبی طبقات در قاب ۴ طبقه تحت رکوردهای حوزه دور بدون میراگر
نتایج تغییر مکان نسبی طبقات در قاب ۴ طبقه تحت رکوردهای حوزه دور با میراگر
نتایج تغییر مکان نسبی طبقات در قاب ۴ طبقه تحت رکوردهای حوزه نزدیک بدون میراگر
نتایج تغییر مکان نسبی طبقات در قاب ۴ طبقه تحت رکوردهای حوزه نزدیک با میراگر
۴-۲-۲ قاب ۸ طبقه
در اشکال (۴-۵) الی (۴-۸) حداکثر تغییر مکان نسبی قاب ۸ طبقه، به ترتیب تحت رکوردهای حوزه دور و نزدیک در حالات بدون میراگر و با میراگر نشان دادهشده است. نتایج تغییر مکان نسبی برای زلزلههای حوزه دور در شکل (۴-۵) نشان میدهد که این مقادیر بهطور متوسط برای طبقات ۷ و ۸ از محدوده مجاز آییننامه تجاوز نموده و ازآنجاکه برای سایر طبقات تحت زلزلههای لوماپریتا و لندرز نیز در محدوده مجاز قرار ندارد جهت مقاومسازی، میراگرها به همه طبقات اضافهشده است و نتایج بهصورت نمودار در شکل (۴-۶) کاهش زیادی را نشان میدهد. در بخش زلزلههای حوزه نزدیک نیز همانطور که از نمودارهای شکل (۴-۷) مشاهده می شود متوسط تغییر مکان نسبی در طبقات ۲ تا ۸ از محدوده مجاز تجاوز نموده است. نتایج پس از افزودن میراگر به طبقات در نمودارهای شکل (۴-۸) نشان میدهد که افزودن میراگر به طبقات، تأثیر زیادی در کاهش مقادیر تغییر مکان نسبی دارد.
نتایج تغییر مکان نسبی طبقات در قاب ۸ طبقه تحت رکوردهای حوزه دور بدون میراگر
نتایج تغییر مکان نسبی طبقات در قاب ۸ طبقه تحت رکوردهای حوزه دور با میراگر
نتایج تغییر مکان نسبی طبقات در قاب ۸ طبقه تحت رکوردهای حوزه نزدیک بدون میراگر
نتایج تغییر مکان نسبی طبقات در قاب ۸ طبقه تحت رکوردهای حوزه نزدیک با میراگر
۴-۲-۳ قاب ۱۲ طبقه
در اشکال (۴-۹) الی (۴-۱۲) حداکثر تغییر مکان نسبی قاب ۱۲ طبقه ، به ترتیب تحت رکوردهای حوزه دور و نزدیک در حالات بدون میراگر و با میراگر نشان دادهشده است. نتایج تغییر مکان نسبی برای زلزلههای حوزه دور در شکل (۴-۹) نشان میدهد که این مقادیر بهطور متوسط بهجز در طبقه ۱۲ در محدوده مجاز آییننامه قرار داشته ولی ازآنجاکه برای سایر طبقات تحت زلزلههای لوماپریتا، لندرز و طبس از محدوده مجاز تجاوز نموده است جهت مقاومسازی، میراگرها به همه طبقات اضافهشده است و نتایج بهصورت نمودار در شکل (۴-۱۰) کاهش زیادی را نشان میدهد. در بخش زلزلههای حوزه نزدیک نیز همانطور که از نمودارهای شکل (۴-۱۱) مشاهده می شود متوسط تغییر مکان نسبی در طبقات ۲ تا ۱۲ از محدوده مجاز تجاوز نموده است. نتایج پس از افزودن میراگر به طبقات در نمودارهای شکل (۴-۱۲) نشان میدهد که افزودن میراگر به طبقات، تأثیر زیادی در کاهش مقادیر تغییر مکان نسبی طبقات دارد.
نتایج تغییر مکان نسبی طبقات در قاب ۱۲ طبقه تحت رکوردهای حوزه دور بدون میراگر
نتایج تغییر مکان نسبی طبقات در قاب ۱۲ طبقه تحت رکوردهای حوزه دور با میراگر
نتایج تغییر مکان نسبی طبقات در قاب ۱۲ طبقه تحت رکوردهای حوزه نزدیک بدون میراگر
نتایج تغییر مکان نسبی طبقات در قاب ۱۲ طبقه تحت رکوردهای حوزه نزدیک با میراگر
۴-۲-۴ نتایج میانگین تغییر مکان نسبی طبقات در قابها
در اشکال (۴-۱۳) تا (۴-۱۵) میانگین تغییر مکان نسبی طبقات برای قابهای موردبررسی، تحت هفت رکورد دور و هفت رکورد نزدیک در حالات بدون میراگر و با میراگر نشان دادهشده است، تا پس از افزودن میراگر به قابها، مقایسهای کلی از کاهش مقادیر تغییر مکانها تحت حوزه دور و نزدیک صورت پذیرد. لازم به ذکر است نمودارهایی که عنوان VED (ViscoElastic Damper) را با خود همراه دارد، نتایج پس از افزودن میراگر ویسکوالاستیک به سازه را نشان میدهد.
همانطور که از نمودارهای شکل (۴-۱۳) الی(۴-۱۵) که به ترتیب مربوط به قابهای ۴، ۸ و ۱۲ طبقه میباشد مشاهده می شود تغییر مکان مربوط به طبقات میانی بیشتر از سایر طبقات است و قابها، تحت زلزلههای حوزه نزدیک در مقایسه با زلزلههای حوزه دور تغییر مکان بیشتری دارند. با افزودن میراگر در همه طبقات مشاهده می شود که بهطور میانگین، تغییر مکان نسبی طبقات به ترتیب در قابهای ۴، ۸ و ۱۲ طبقه برای زلزلههای حوزه دور ۶۲%، ۶۳%و ۶۲% کاهش و برای زلزلههای حوزه نزدیک ۵۹%، ۷۵% و ۷۰% کاهش داشته است. نتیجه می شود که میراگرهای ویسکوالاستیک تأثیر خوبی در کاهش تغییر مکان جانبی داشته و این تأثیر در ساختمانهای با تعداد طبقات بالاتر، بیشتر بوده است و بهطورکلی از میان سه قاب موردبررسی، تأثیر این میراگر در کاهش تغییر مکان قاب ۸ طبقه تحت رکوردهای حوزه دور و نزدیک بیشتر از بقیه بوده است.
نتایج میانگین تغییرمکان نسبی طبقات در قاب ۴ طبقه تحت رکوردهای حوزه دور و نزدیک
ضعیت تحصیلات اساتید ۶۵<br />جدول ۴-۵. سابقه تدریس اساتید ۶۵<br />جدول ۴-۶. سن مدیران گروههای تربیت بدنی ۶۶<br />جدول ۴-۷. وضعیت تحصیلات مدیران گروههای تربیت بدنی ۶۶<br />جدول ۴-۸. سابقه مدیریت مدیران گروههای تربیت بدنی ۶۷<br />جدول ۴-۹. سابقه کار مدیران گروههای تربیت بدنی ۶۷<br />جدول ۴-۱۰. سن مدیران عالی ۶۸<br />جدول ۴-۱۱. وضعیت تحصیلات مدیران عالی ۶۸<br />جدول ۴-۱۲. سابقه مدیریت مدیران عالی ۶۹<br />جدول ۴-۱۳. سابقه کار مدیران عالی ۶۹<br />جدول ۴-۱۴. نتایج آزمون کلموگروف ـ اسمیرنف برای بررسی وضعیت طبیعی بودن دادهها در پرسشنامهها ۷۰<br />جدول ۴-۱۵. میانگین امتیاز ارزیابی مدیران گروههای تربیت بدنی دانشگاهها در خصوص مهارتهای مدیریتی ۷۱<br />جدول ۴-۱۶. نتایج آزمون تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه برای مقایسه میانگین امتیاز ارزیابی ۷۱<br />جدول ۴-۱۷. نتایج آزمون تعقیبی شفه برای مقایسه میانگین امتیاز ارزیابی مدیران گروههای تربیت بدنی ۷۲<br />جدول ۴-۱۸. نتایج آزمون کراسکالولیس جهت مقایسه شاخصهای مهارتهای مدیریتی ۷۲<br />جدول ۴-۱۹. نتایج آزمون یو من ویتنی در خصوص مقایسه دو به دو گروهها در شاخصهای مدیریتی ۷۳<br />جدول ۴-۲۰. میانگین نمرات ارزیابی مدیران در خصوص شاخصهای مهارتهای مدیریتی از دیدگاه گروهها ۷۳<br />جدول ۴-۲۱. میانگین امتیاز ارزیابی مدیران گروههای تربیت بدنی دانشگاهها در خصوص مهارتهای فنی ۷۴<br />جدول ۴-۲۲. نتایح آزمون تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه برای مقایسه میانگین امتیاز ارزیابی ۷۴<br />جدول ۴-۲۳. نتایج آزمون تعقیبی شفه برای مقایسه میانگین امتیاز ارزیابی مدیران گروههای تربیت بدنی ۷۵<br />جدول ۴-۲۴. نتایج آزمون کراسکالولیس جهت مقایسه شاخصهای مهارتهای فنی ۷۵<br />جدول ۴-۲۵. نتایج آزمون یو من ویتنی در خصوص مقایسه دو به دو گروه ها در شاخصهای فنی ۷۶<br />جدول ۴-۲۶. میانگین نمرات ارزیابی مدیران در خصوص شاخصهای مهارتهای فنی از دیدگاه گروهها ۷۶<br />جدول ۴-۲۷. میانگین امتیاز ارزیابی مدیران گروههای تربیت بدنی دانشگاهها در خصوص مهارتهای اجتماعی ۷۷<br />جدول ۴-۲۸. نتایح آزمون تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه برای مقایسه میانگین امتیاز ارزیابی ۷۷<br />جدول ۴-۲۹. نتایج آزمون تعقیبی شفه برای مقایسه میانگین امتیاز ارزیابی مدیران گروههای تربیت بدنی ۷۸<br />جدول ۴-۳۰. نتایج آزمون کراسکالولیس جهت مقایسه شاخصهای مهارتهای اجتماعی ۷۸<br />جدول ۴-۳۱. نتایج آزمون یو من ویتنی در خصوص مقایسه دو به دو گروهها در شاخصهای اجتماعی ۷۹<br />جدول ۴-۳۲. میانگین نمرات ارزیابی مدیران در خصوص شاخصهای مهارتهای اجتماعی از دیدگاه گروهها ۷۹<br />جدول ۴-۳۳. میانگین امتیاز ارزیابی مدیران گروههای تربیت بدنی دانشگاهها در خصوص ویژگیهای شخصیتی ۸۰<br />جدول ۴-۳۴. نتایح آزمون تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه برای مقایسه میانگین امتیاز ارزیابی ۸۰<br />جدول ۴-۳۵. نتایج آزمون تعقیبی شفه برای مقایسه میانگین امتیاز ارزیابی مدیران گروههای تربیت بدنی ۸۱<br />جدول ۴-۳۶. نتایج آزمون کراسکالولیس جهت مقایسه شاخصهای مهارتهای شخصیتی ۸۱<br />جدول ۴-۳۷. نتایج آزمون یو من ویتنی در خصوص مقایسه دو به دو گروهها در شاخصهای شخصیتی ۸۲<br />جدول ۴-۳۸. میانگین نمرات ارزیابی مدیران در خصوص شاخصهای ویژگیهای شخصیتی از دیدگاه گروهها ۸۲<br />جدول ۴-۳۹. میانگین امتیاز ارزیابی کلی مدیران گروههای تربیت بدنی دانشگاهها ۸۳<br />جدول ۴-۴۰. نتایج آزمون تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه برای مقایسه میانگین امتیاز ارزیابی کلی ۸۳</p>
در این تحقیق بانکهای تعریف عام و مؤسسات مالی و اعتباری تعریف خاص میباشد .
مؤسسات مالی و اعتباری و بانک مرکزی
تعریف مؤسسات مالی و اعتباری
موسسه مالی و اعتباری نهادی اقتصادی است که وظیفههایی چون تجهیز و توزیع اعتبارات، عملیات اعتباری، عملیات مالی، نقلوانتقال وجوه، قبول امانات، نگهداری سهام و اشیای قیمتی مشتریان، انجاموظیفه قیمومیت و ولایت برای مشتریان، انجام وکالت خرید یا فروش را بر عهده دارند . (دانشنامه ویکی پدیا)
اهداف مؤسسات مالی و اعتباری
اهداف مؤسسات مالی و اعتباری بهطور خلاصه و عام موارد ذیل میباشد .
تجهیز منابع (سرمایه و اندوختههای سرگردان)و هدایت آنها به فعالیتهای مولد در بخشهای مختلف بازرگانی، تولیدی و خدماتی و مسکن و ساختمان ،
سبقت از رقبا در بازار پول و سرمایه از طریق شناسایی فرصتها و تهدیدها و بهرهبرداری مناسب و بهینه فرصتها ،
فراهم آوردن سود بالاتر برای سپردهگذاران و سهامداران ،
بسط و گسترش بازار هدف و افزایش روزمره فعالیتهای تجاری، تولیدی و خدماتی، از طریق انجام فعالیتهای اعتباری و اعطای تسهیلات ،
ارائه خدمات پولی کارآمد به دارندگان منابع مالی ، کارآفرینان و متقاضیان ،
ارائه خدمات نوین به مردم با دقت، سرعت و سهولت، بهمنظور رفاه حال و صرفهجویی وقت مشتریان ،
توسعه، عرضه و خلق ابزارهای نوین و شناسایی و اجرای شیوههای جدید تجهیز و تخصیص منابع ،
بهرهبرداری و استفاده بهینه از فرصتهای محیطی، جهت حفظ و افزایش سرمایههای مشتریان و سهامداران ،
کسب اعتبار و حسن شهرت در کلیه فعالیتها و ایجاد زمینههای لازم جهت رشد کمی و کیفی جهت تبدیل به بانک ،
فعالیت و مشارکت در رشد و شکوفایی اقتصادی کشور،
توسعه فرهنگ کسبوکار خصوصی ،
بانک مرکزی
بانک مرکزی به نهادی اطلاق میشود که مسئولیت کنترل سیستم پولی کشور را عهدهدار است. بانک مرکزی یک بانک تجاری نیست و نرخ بهره، میزان پول در گردش، تورم و حتی بیکاری و توزیع درآمد را میتواند در اهداف فعالیت خود قرار دهد. در برخی از کشورها (مثلاً ایران) این بانک بهعنوان بازوی پولی دولت عمل میکند، ولی در برخی از کشورها این بانک مستقل از دولت و سیاستهای دورهای دولتها به اهداف کلان خود میپردازد. درجه استقلال بانکهای مرکزی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. (دانشنامه ویکیپدیا)
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ۱۸ مردادماه ۱۳۳۹ تأسیس گردید. برخی از وظایف بانک مرکزی عبارتاند از حفظ ارزش داخلی و خارجی پول ملی کشور، انتشار اسکناس و ضرب سکههای فلزی رایج کشور، تنظیم مقررات مربوط به معاملات ارزی و ریالی، نظارت بر صدور و ورود ارز و پول رایج کشور، تنظیمکننده نظام پولی و اعتباری کشور، نظارت بر مؤسسات اعتباری و… ، رسالت اصلی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بر آن است که با اجرای سیاستهای پولی و اعتباری شرایط مساعد برای پیشرفت اقتصادی کشور را فراهم سازد و در اجرای برنامههای مختلف اعم از برنامههای تثبیت و توسعه اقتصادی پشتیبان دولت باشد.(درگاه بانک مرکزی)
انواع بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری
بر اساس آخرین اطلاعات مندرج در سایت بانک مرکزی طبقهبندی بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری به شرح ذیل میباشد:
بانکهای تجاری دولتی:ملی ، سپه ، پستبانک .
بانکهای تخصصی دولتی:توسعه صادرات ، صنعت و معدن ، کشاورزی ، مسکن ، توسعه تعاون .
بانکهای غیردولتی:اقتصاد نوین ، کارآفرین ، سامان ، پاسارگاد ، سرمایه ، سینا ، شهر ، دی ، انصار، تجارت ، رفاه کارگران ، صادرات ایران ، ملت ، حکمت ایرانیان ، گردشگری ، ایرانزمین ، قوامین ، خاورمیانه .
بانکهای قرضالحسنه:قرضالحسنه مهر ایران ، قرضالحسنه رسالت .
مؤسسات اعتباری:
بانکهای مشترک ایرانی- خارجی:بانک تجاری ایران و اروپا ، تعاون منطقه اسلامی،المستقبل،استاندارد چارترد .
سایر بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری غیرمجاز .
رقابت بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری در جذب منابع
بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری از طریق انجام عملیات بانکی به جذب منابع مالی میپرداختند با توسعه روزافزون فنّاوری و صنعتی شدن در جذب منابع مالی تغییرات چشمگیری به وجود آمده بهنحویکه شبکههای خودکارسازی بانکی و بانکداری اینترنتی یکی از مهمترین راههای تجهیز منابع مالی برای بانکها و مؤسسات مالی شدهاند. امروزه بانکها برای افزایش قدرت نقدینگی و بالا بردن کیفیت خدمات خود، خدمات مالی غیر بانکی نیز به مشتریان ارائه میکنند و با خرید سازمانهای کارگزاری مانند شرکتهای بیمه و معاملات ملکی در بازارهای غیررسمی نیز فعالیت میکنند در حال حاضر به دلیل وجود رقابت بین بانکها و مؤسسات مالی برای جذب بیشتر منابع، تسلط بر مؤلفههای مؤثر بر تجهیز منابع مالی اهمیت ویژهای یافته است .
جذب منابع
مفهوم جذب منابع
جمع آوری سپردههای در دست مردم و سرگردان و در یا سایر بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری رقیب را توسط یک واحد مالی (بانک / موسسه مالی و اعتباری)بهمنظور افزایش سهم از منابع را جذب منابع مینامند .
مفهوم تعیین اهداف جذب منابع
تعیین اهداف جذب منابع به هدفگذاری برای هر یک از شعبههای یک موسسه مالی و اعتباری بهمنظور جذب سپردهها در دورهای مشخص اطلاق میشود .
عوامل مؤثر برجذب منابع
در یک تقسیمبندی کلی عوامل مؤثر برجذب منابع را میتوان به دودسته زیر تقسیمبندی نمود:
دمانس
۹.۸۴
۸
۰.۱۰۱
۰.۱۱۱
۰.۰۹۵
عقب مانده ذهنی
۱۰.۲۳
۸
۰.۰۹۷
۰.۱۰۳
۰.۱۱۲
افسردگی اساسی
۱۴.۳۵
۸
۰.۰۸۷
۰.۱۰۳
۰.۲۱۱
اسکیزو افکتیو
۷.۶۸
۸
۰.۱۹۶
۰.۲۳۱
۰.۱۱۴
همانطور که در جدول متقاطع (۲-۳) مشاهده می شود ما شاهد ارتکاب انواع جرایم در میان نمونه مجرمین انتخابی هستیم و بر اساس جدول (۲-۴) همانطور که مشاهده میکنید سطح معناداری میان انواع اختلالات روانی و نوع خاصی از جرم بالاتر از ۰.۰۵ میباشد در نتیجه رابطه معناداری میان اختلال روانی خاص با ارتکاب نوع جرم معین مثلآ قتل یافت نمی شود؛ سطح معناداری در علم آمار به مقدار احتمال[۵۸] معروف است سطح معناداری میزان یا معیاری است که به عنوان پایه معناداری شناخته می شود، اگر در نتایج بررسیها رابطه میان متغیرها بیشتر از ۰.۰۵ باشد، پس احتمال شانسی بودن نتیجه بسیار است و رابطه میان متغیرها معنی دار نیست و هرگاه این مقدار کمتر از ۰.۰۵ باشد اینطور تفسیر می شود که رابطه میان دو متغیر معنادار میباشد، در نتیجه معنادار نبودن رابطه میان دو متغیر اختلال روانی و نوع خاص جرم بدین معناست که ابتلا به نوع خاصی از اختلال روانی (مثلآ اختلال روانی اسکیزوفرنی) باعث تمایل به ارتکاب جرم خاص (مثلآ قتل) نمی شود؛ به عبارت دیگر بیماران مبتلا به یک اختلال خاص روانی، تمایل به ارتکاب انواع جرایم دارند و نه جرم خاص، به همین سبب ما شاهد ارتکاب انواع جرایم در میان انواع مجرمین روانی هستیم.
با توجه به جدول متقاطع و تنوع جرایم در میان مجرمین روانی، اینطور استنباط می شود که ارتکاب جرم در این بیماران کاملآ به صورت تصادفی و بدون برنامه ریزی قبلی صورت گرفته است؛ به عبارت دیگر اکثر مجرمین در نمونه انتخابی قادر به درک نتایج حاصله از فعل خود نیستند به همین جهت بدون محاسبه سود و زیان حاصله از انجام عمل خود و به صورت بیهدف و بر اساس خلقوخو و خواسته های آنی مرتکب انواع جرایم میشوند.
حائز اهمیت است که با توجه به جدول ( ۲-۳ ) بازهم میتوان با توجه به ویژگیهای شخصیتی و ذهنی بیماران این احتمال را داد که این افراد بیشتر مرتکب چه نوع جرایمی خواهند شد، مثلآ اینطور میتوان برداشت نمود که بیماران مبتلا به اختلالات شخصیتی، با توجه به ویژگیهایی که دارند (از جمله تمایل به خشونت و قانون شکنی) بیشتر مرتکب جرایمی با ماهیت خشونتآمیز (همچون اختلال در نظم) خواهند شد.
گفتار اول : رابطه اختلالات شخصیت با جرایم ارتکابی
همانطور که در بخش اول بیان شد یکی از جرمزاترین اختلالات روانی، اختلالات شخصیتی است که دارای سه خوشه با ویژگیهای شخصیتی متفاوت میباشد، در میان این سه خوشه، اختلالات موجود در خوشهB خصوصآ اختلال شخصیت ضداجتماعی یکی از جرمزاترین اختلالات شخصیتی محسوب می شود.
براساس جدول متقاطع شماره (۲-۳) مجرمین مبتلا به انواع اختلالات شخصیتی مرتکب جرایم مرتبط با مواد و مشروب با درصد فراوانی ۸.۶، اختلال در نظم ۷.۱%، سرقت ۵.۷%، توهین ۴.۳%، تجاوز به عنف(زنا) ۲.۹%، قتل ۱.۴% و در نهایت جرایم مالی با درصد فراوانی ۱.۴ در میان نمونه انتخابی از مجرمین شده اند. باتوجه به اینکه ویژگیهای بارز این اختلال شامل بیتوجهی و تجاوز به حقوق دیگران، عدم تمایل به منطبق ساختن رفتارهای خود با ارزشهای موردقبول جامعه میباشد و همچنین در این بیماران جنبه های عاطفی سست و ناچیز وفاقد احساس گناه بعد از عمل ارتکابی میباشد، به این سبب اینگونه افراد عمومآ بسیار خطرناک هستند و احتمال ارتکاب انواع جرایم خصوصآ جرایم خشونت آمیز (همچون جرایم مرتبط با اختلال در نظم) برای آنان وجود دارد (کریمی، ۱۳۸۹، ص ۲۵۲)
آمارها نشان می دهند که ۳۵ تا ۶۰درصد سوءمصرف کنندگان مواد واجد ملاکهای تشخیصی اختلال شخصیت ضداجتماعی نیز میباشند بدین ترتیب مجرمین مبتلا به اختلالات شخصیتی عمومآ معتاد به مواد مخدر و الکل نیز میباشند و به همین دلیل آمار ارتکاب جرم مرتبط با مواد و مشروب در این افراد همواره دارای بیشترین فراوانی در میان نمونه مجرمین انتخابی است.
نکته پایانی در جرایم ارتکابی توسط مبتلایان به اختلالات شخصیتی این موضوع میباشد که هرچند این بیماران حین ارتکاب جرم از قصد و اراده کامل برای انجام فعل ارتکابی خود بهرهمند میباشند ولی به سبب آنکه فاقد قدرت درک و محاسبه عواقب عمل خود هستند عمومآ جرایم آنها بدون برنامه ریزی و تکانشی انجام شده و اصل تجربه و عبرت در رفتار این بیماران عمومآ دیده نمی شود، به همین علت طبق نتایج جدول (۲-۵)، حدود %۵۷ از مجرمین انتخابی دارای سوابق ارتکاب جرایم متعدد در گذشته نیز می باشند.
به جدول شماره (۲-۵) توجه کنید:
جدول (۲-۵) سابقه ارتکاب جرم
مجرم
بیمار
سوابق ارتکاب جرم
درصد فراوانی
فراوانی
درصد فراوانی


