NOPATt: سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات در انتهای دوره t
WACC: میانگین موزون هزینه سرمایه
Capital: مجموع سرمایه به ارزش دفتری در ابتدای دوره t (انتهای دوره t-1)
۲- نرخ بازده دارایی ها (ROI)
نرخ بازده دارایی های شرکت، نرخی است که می توان آن را با متوسط صنعت مقایسه نمود تا اختلاف آن با متوسط صنعت بدست آید. اگر اختلاف مذکور صفر یا منفی باشد، شرکت از سرمایه فکری اضافی برخوردار نیست اما اگر این اختلاف مثبت باشد فرض می شود که شرکت در صنعت خود از سرمایه فکری اضافی برخودار است. در صورت وجود مازاد بازده نسبت به صنعت، این بازده دارایی های اضافی در متوسط دارایی های ملموس شرکت ضرب می شود تا متوسط عایدات اضافی سالیانه شرکت محاسبه شود. از تقسیم این عایدات اضافی برهزینه سرمایه شرکت، ارزش سرمایه فکری شرکت به دست می آید. مزیت عمده این روش فرمول ساده آن و قابل دسترس بودن تمامی اطلاعات مورد نیاز در صورت های مالی و تاریخی شرکت می باشد. عیب عمده این روش در فقدان ارائه اطلاعاتی است که مدیران برای مدیریت مؤثر سرمایه فکری شان به آنها نیازمند می باشند (رودوو و لیلیارت، ۲۰۰۲).
۳- روش تشکیل سرمایه بازار
این روش معیار بازار سرمایه فکری شرکت را ارائه می نماید. در این روش فرض بر آن است که تشکیل سرمایه اضافی یک شرکت نسبت به حقوق صاحبان سهام آن بیانگر سرمایه فکری موجود در آن می باشد. این روش مبتنی بر عرف بازارهای سرمایه و برآورد قیمت سهام است. در این روش، جهت سنجش و اندازه گیری سرمایه فکری ضروری است تا صورت های مالی تاریخی در مقابل اثرات تورم یا هزینه های جایگزینی آنها تعدیل شود. گرچه یکی از اهداف اندازه گیری سرمایه فکری، تشریح میان اختلاف ارزش بازار و ارزش دفتری شرکت ها است، اما این نوع تشریح و تفسیر قادر به بیان این حقیقت نمی باشد که دارایی مالی ناملموس شرکت تنها پدید آورنده این اختلاف بوده اند.
۴- روش q توبین (q tobin)
روش کیوی توبین، توسط جیمز توبین برنده نوبل اقتصاد توسعه داده شد. این نسبت، ارتباط بین ارزش بازار یک شرکت و ارزش جایگزینی آن شرکت (هزینه جایگزینی دارایی های آن شرکت) را اندازه گیری می کند. بصورت تئوری این نسبت به سمت واحد میل می کند، اما شواهد تجربی نشان می دهد که در همین زمان این نسبت می تواند به طور معناداری با عدد یک متفاوت باشد. برای مثال شرکت های نرم افزاری که به میزان زیادی از سرمایه فکری بهره می جویند، نسبتی در حدود هفت یا بالاتر دارند در حالی که شرکت هایی با سرمایه فیزیکی زیاد نسبتی در حدود یک دارند. نسبت کیوی توبین در اصل بسیار شبیه به نسبت بازار- به- دفتر می باشد با این تفاوت که توبین در هنگام محاسبه، هزینه جایگزینی دارایی فیزیکی را به جای ارزش دفتری دارایی های فیزیکی به کار می گیرد. نسبت حاصله به این شکل به کار می رود که چنانچه نسبت کیوی یک شرکت، بزرگتر از مقدار واحد و نیز بزرگتر از مقدار کیوی رقابتی باشد، شرکت مذبور توانایی کسب سود بیشتر از شرکت های مشابه را داراست (سلیمی، شریفی راد، ۱۳۹۰).
۲-۷- فرایند تحلیل سلسله مراتبی[۷۷]
تصمیم گیری از مهمترین مشخصه های انسانی است و هر فرد در طول شبانه روز تصمیم های فراوانی اتخاذ می کند. از آنجایی که اتخاذ تصمیم صحیح و به موقع می تواند تأثیر بسزایی در زندگی شخصی و اجتماعی انسانها داشته باشد ضرورت وجود یک تکنیک قوی که بتواند انسان را در این زمینه یاری کند کاملاً محسوس می باشد.
یکی از کارآمدترین این تکنیک ها، فرایند تحلیل سلسله مراتبی است که اولین بار توسط توماس آل ساعتی در سال ۱۹۷۰ مطرح شد. این تکنیک که براساس مقایسه های زوجی بنا نهاده شده امکان بررسی سناریوهای مختلفی را به تصمیم گیران می دهد. به علت ماهیت ساده و در عین حال جامعی که دارد در سالهای اخیر مورد استقبال فراوان قرار گرفته است. بعبارت دیگر فرایند سلسله مراتبی تحلیل یک تکنیک تصمیم گیری چند معیاره است که برای ارزیابی کلی آلترناتیوهای مختلف، عوامل کمّی وکیفی را با هم ترکیب می نماید (رهنمای رود پشتی، ۱۳۸۷). روش فرایند تحلیلی سلسله مراتبی از اصول اساسی تفکر تحلیلی زیر تبعیت می کند:
اصل ترسیم درخت سلسله مراتب
اصل تدوین و تعیین اولویت ها
اصل سازگاری منطقی قضاوت ها
تحلیل سلسله مراتبی یک تصمیم گروهی است. همان گونه که می دانیم در تصمیم گیریهای گروهی، تصمیم نهایی به لحاظ تئوریک زائیده یک اجماع کلی بین گروه تصمیم سازی می باشد. این اجماع را به لحاظ ریاضی می توان یک تلفیق کمّی بین داده های مسأله توسط فرد فرد گروه تلقی نمود. همانگونه که در حوزه مسائل روان شناختی، جامعه شناختی، منطق و … در حوزه تئوری تصمیم گیری گروهی تحقیقات متنوع گوناگونی صورت گرفته، در حوزه ریاضیات و مدلهای کمّی نیز روش های متعدد و متنوعی وجود دارد. تصمیم گیری براساس روش تحلیل سلسله مراتبی از مزیت های بسیاری برخوردار است که از جمله آنها می توان به الگوی واحد قابل فهم، تکرار فرایند، اجماع و تلفیق قضاوت ها، بد و بستان بین عوامل تشکیل دهنده گزینه ها، ترکیب مطلوبیت گزینه ها، رویکرد تحلیلی و سیستمی، عدم اصرار بر تفکر خطی، ساختار سلسله مراتبی و اندازه گیری موارد نامشهود اشاره کرد.
روش تحلیل سلسله مراتبی با طبقه بندی سلسله مراتب ساختاری و وظیفه ای براساس مقایسات زوجی اولویت ها بنا شده است که تصمیم گیرنده درخت سلسله مراتب تصمیم را که نشان دهنده عوامل مورد مقایسه و گزینه های رقیب مورد ارزیابی در تصمیم می باشد را ترسیم و سپس مقایسات زوجی انجام می دهد. همین مقایسات، وزن هر یک از عوامل را در راستای گزینه های رقیب مشخص می سازد.
و در نهایت یک الگوریتم ریاضی ماتریس های حاصل از مقایسات زوجی را با همدیگر تلفیق می سازد که تصمیم بهینه به منظور اختصاص ضرایب به بهترین وجه ممکن حاصل می شود. البته نرخ سازگاری تصمیم با قضاوت ها در این مرحله واجد اهمیت خاصی بوده و سازگاری مقایسات را مشخص می کند. یکی از روش های مقایسه نرخ سازگاری، روش بردارهای ویژه می باشد (عادل آذر، ۱۳۸۱). در این بخش به مرور کوتاهی بر فرایند تحلیل سلسله مراتبی می پردازیم.
۲-۷-۱- انواع حالتهای تصمیم گیری
گرچه دسته بندی تصمیم گیریها کار ساده ای نیست ولی در ابتدا لازم است مختصری در این مورد بحث شود و بطور کلی انواع تصمیم گیری را با توجه به فضای آن به دو بخش می توان دسته بندی کرد. فضای تصمیم سازی پیوسته و گسسته، همچنین ممکن است تک معیاره یا چند معیاره باشند بعلاوه این معیارها می توانند به صورت کمّی، کیفی و یا تلفیقی از هر دو (در حالت چند معیاره) باشد. که در هر یک از این حالتها نحوه تصمیم گیری متفاوت است (قدسی پور، ۱۳۷۹).
در فضای گسسته و حالت تک معیاره تصمیم گیری راحت است، فرض کنید از بین دو مسیر می خواهیم مسیر کوتاهی را انتخاب کنیم (معیار کمّی) بدین منظور کافی است که یک واحد اندازه گیری طول تعریف کرده و هر دو مسیر را براساس آن بسنجیم ولی در حالتی که معیار کیفی باشد تصمیم گیری مقداری مشکل بوده و لازم است که ابتدا استاندارد تعریف شود. بطور مثال چنانچه بخواهیم از بین چند اتومبیل زیباترین را انتخاب کنیم ابتدا باید زیبایی را برای اتومبیل تعریف نموده و سپس اقدام به رتبه بندی نمائیم.
در حالتی که معیار چندگانه (اعم از کمّی و کیفی) مطرح باشند، علاوه بر مشکل فوق، مسأله تبدیل معیارها به یکدیگر نیز مطرح است. بنابراین گفته می شود که فرایند تصمیم گیری چند معیاره با دو مشکل زیر روبرو است:
۱- فقدان استاندارد برای اندازه گیری معیارهای کیفی
۲- فقدان واحد برای تبدیل معیارها (اعم از کمّی و کیفی) به یکدیگر
با توجه به مشکلات مربوط به فرایند تصمیم گیری با معیارهای چندگانه، می توان گفت که در این حالت تصمیم گیری ساده نبوده و بعلت عدم وجود استاندارد از سرعت و دقت تصمیم گیری به مقدار زیادی کاسته شده و باعث می شود که فرایند تصمیم گیری به مقدار زیادی به فرد تصمیم گیرنده وابسته باشد.
برای رفع این مشکل و یا حداقل کردن آثار جانبی آن روش های تصمیم گیری با معیارهای چندگانه[۷۸] طراحی شده اند که هر کدام از قوانین و اصول خاصی پیروی کرده و دارای مزایا و معایبی هستند.
فورمن معتقد است که یک سیستم پشتیبانی تصمیم گیری چند معیاره باید دارای خصوصیات زیر باشد (فورمن، ۱۹۸۵) .
امکان فرموله کردن مسأله و تجدید نظر در آن را بدهد.
گزینه های مختلف را در نظر بگیرد.
معیارهای مختلف را (که عموماً در تضاد هستند) در نظر بگیرد.
معیارهای کمّی و کیفی را در تصمیم گیری دخالت دهد.
نظرات افراد مختلف را در مورد گزینه ها و معیارها لحاظ کند.
امکان تلفیق قضاوت ها برای محاسبه نرخ نهایی را بدهد.
بر مبنای یک تئوری قوی استوار باشد.
فرایند تحلیل سلسله مراتبی یکی از جامعترین سیستمهای طراحی شده برای تصمیم گیری با معیارهای چندگانه است زیرا این تکنیک امکان فرموله کردن مسأله را به صورت سلسله مراتبی فراهم می کند و همچنین امکان در نظر گرفتن معیارهای مختلف کمّی و کیفی را در مسأله دارد. علاوه بر این بر مبنای مقایسه زوجی بنا نهاده شده است که قضاوت و محاسبات را تسهیل می نماید.
از مزایای این تکنیک تصمیم گیری چند معیاره این است که میزان سازگاری و ناسازگاری تصمیم را نشان می دهد و از یک مبنای تئوریکی قوی برخوردار بوده که براساس اصول بدیهی بنا نهاده شده است.
۲-۷-۲- اصول فرایند تحلیل سلسه مراتبی
توماس ال ساعتی ۴ اصل زیر را بعنوان اصول فرایند تحلیل سلسله مراتبی بیان نموده که کلیه محاسبات، قوانین و مقررات را بر این اصول بنا نهاده است (ساعتی، ۱۹۸۰).
۱- شرط معکوس[۷۹]: اگر ترجیح A بر عنصر B برابر n باشد ترجیح عنصر B بر عنصر A، ۱/n خواهد بود.
۲- همگنی: عنصر A با عنصر B باید همگن و قابل مقایسه باشد به بیان دیگر برتری عنصر A بر عنصر B نمی تواند بی نهایت یا صفر باشد.
۳- وابستگی[۸۰]: هر عنصر سلسله مراتبی به عنصر سطح بالاتر خود می تواند وابسته باشد و به صورت خطی این وابستگی تا بالاترین سطح می تواند ادامه داشته باشد.
۴- انتظارات: هرگاه تغییری در ساختمان سلسله مراتبی رخ دهد پروسه ارزیابی باید مجدداً انجام گیرد. علاوه بر اصول فوق، فرایند سلسله مراتبی از مزایای فراوانی برخوردار است.
۲-۷-۳- مزایای فرایند سلسله مراتبی
فرایند سلسله مراتبی به گونه ای طراحی شده که با ذهن و طبیعت بشری مطابق و همراه می شود و با آن پیش می رود. این فرایند مجموعه ای از قضاوت ها (تصمیم گیری ها) و ارزش گذاری های شخصی به یک شیوه منطقی می باشد. به طوریکه می توان گفت این تکنیک از یک طرف وابسته به تصورات شخصی جهت شکل دادن و طرح ریزی سلسله مراتبی یک مسأله بوده و از طرف دیگر به منطق، درک و تجربه جهت تصمیم گیری و قضاوتها مربوط می شود. امتیاز دیگر فرایند سلسله مراتبی این است که ساختار و چارچوبی را جهت همکاری و مشارکت گروهی در تصمیم گیری یا حل مشکلات مهیا می کند.
توماس آل ساعتی در یکی از کتابهای خود تحت عنوان تصمیم گیری برای مدیران که در سال ۱۹۸۸ به چاپ رسیده است ویژگیهای فرایند تحلیل سلسله مراتبی را به شرح زیر بیان می کند:
یگانگی و یکتایی مدل: فرایند تحلیل سلسله مراتبی یک مدل یگانه، ساده و انعطاف پذیر برای حل محدوده وسیعی از مسائل بدون ساختار است که به راحتی قابل درک برای همگان می باشد.
پیچیدگی[۸۱]: برای حل مسائل پیچیده فرایند تحلیلی سلسله مراتبی هم نگرشی سیستمی و هم تحلیلی جز به جز را به صورت توام بکار می برد. عموماً افراد در تحلیل مسایل یا کل نگری کرده یا به جزئیات پرداخته و کلیات را رها می کنند در حالیکه فرایند تحلیل سلسله مراتبی هر دو بعد را با هم بکار می بندد.
اعتماد کارکنان
۴
۱۲-۱۳-۱۴-۱۵
۰٫۸۹۱
اعتماد شرکت
۴
۱۶-۱۷-۱۸-۱۹
۰٫۹۱۶
کیفیت خدمات
۷
۲۰-۲۱-۲۲-۲۳-۲۴-۲۵-۲۶
۰٫۹۲۰
هزینهها
۳
۲۷-۲۸-۲۹
۰٫۸۹۹
ارزش مشتری
۴
۳۰-۳۱-۳۲-۳۳
۰٫۹۳۸
وفاداری مشتری
۱
۳۴
-
نتایج نشان میدهد که آلفای اولیه متغیرها در سطح قابل قبولی قرار دارد و در نتیجه همسانی درونی قابل قبول و بالایی وجود دارد. بدین ترتیب میتوان نتیجه گرفت که تمامی متغیرهای تحقیق به قدر کافی دارای پایایی هستند.
۳-۶-۳ ارزیابی اعتبار ابزار اندازه گیری
در این بخش از پژوهش به ارزیابی اعتبار پرسشنامه پرداخته می شود. اعتبار بر این امر دلالت دارد که شیوه یا ابزار جمعآوری داده ها تا چه حد به درستی آنچه را که قرار است بسنجد، میسنجد. به سخن دیگر، آیا روش یا ابزار سنجش برای هدف مورد نظر کارایی لازم را دارد. بعبارتی، مفهوم اعتبار به “مناسب بودن، معنی دار بودن، و سودمند بودن” استنباطهای معین از نمره های حاصل از ابزار اندازه گیری دلالت دارد. برای اینکه این استنباطها تایید گردد، پژوهشگر از روشهای گوناگونی استفاده می کند که این روشها انواع اعتبار را مطرح می کنند که در این پژوهش،به ارزیابی دو نوع اعتبار شامل اعتبار محتوا[۷۵]و اعتبارصوری[۷۶] (میرزایی،۱۳۸۸) پرداخته می شود.
۳-۶-۳-۱ اعتبار محتوا
اعتبار محتوا که به آن اعتبار منطقی[۷۷] نیز گفته می شود، قابلیت ارزیابی توانایی گویه برای سنجش متغیر را داشته و به این امر دلالت دارد که آیا ابزار اندازه گیری به خوبی معرف همان محتوایی است که باید اندازه گیری شود؟. بعبارت دیگر، در اعتبار محتوایی به توانایی یا قابلیت گویه ها برای پوشش کل محتوای یک سازه معین توجه می شود و برای این منظور، ابتدا متغیرها مشخص و با دقت تعریف میشوند (تعریف محتوا، کلیه ابعاد متغیر روشن می شود) و آنگاه گویه ها به گونه ای ساخته می شود که محتوای تعریف شده را اندازه بگیرد. بنابراین، اگر ابزار اندازه گیری همه ابعاد و محتواهای متغیر یا مفهوم مورد نظر را دربر گرفت، دارای اعتبار محتوا است و در غیر اینصورت فاقد اعتبار محتوا است.
یک روش پرکاربرد پیشنهاد شده توسط لاوشه lawshe برای سنجش اعتبار محتوا که در این پژوهش مورد استفاده قرار میگیرد. این روش میزان موفقیت میان ارزیابان یا داوران در خصوص “مناسب یا اساسی بودن” یک گویهی خاص را اندازه گیری می کند. لاوشه پیشنهاد کرد که هر گویه یا پرسش به مجموعه ای از ارزیابان یا داوران داده شود و از آنها پرسیده شود که آیا گویهی مورد نظر برای سنجش سازهی مورد نظر “اساسی” یا “مناسب” هست یا نه؟ طبق نظر لاوشه، اگر بیش از نیمی از ارزیابان یا داوران بیان داشتند که آن “مناسب” است، آن گویه دست کم از مقداری اعتبار محتوا برخوردار است. هر چه میزان موافقت داوران با مناسب بودن یک گویهی معین بالاتر باشد، سطح اعتبار محتوا بالاتر است. لاوشه با بهره گرفتن از این فرض فرمول زیر را برای سنجش اعتبار محتوا ابداع کرد که به آن نسبت اعتبار محتوا[۷۸] گفته می شود: (میرزایی،۱۳۸۸)
در این فرمول:
CVR نسبت اعتبار محتوا است؛
Ne تعداد داورانی است که بیان میدارند گویه مورد نظر مناسب است؛
N کل تعداد داوران است.
برای تعیین حداقل مقدار CVR برای اطمینان از اینکه موافقت ناشی از تصادف یا شانس نیست، از جدول زیر استفاده شد:
صدور فتوا و جدایی بین نیروهای اسلامی و مارکسیست صرفاً بخشی از تبعات ضربه سال ۵۴ بود. بروز انشعابات و جدایی های متعدد در میان نیروهای مذهبی درون زندان نتیجه دیگر این جریانات بود. برخی از شخصیت های مستقل تر مجاهدین همچون مرحوم محمد علی رجایی، مهندس سحابی و بهزاد نبوی به کل از آن جدا شدند. برخی نیز انشعاب کرده و به دور لطف الله میثمی گرد آمدند. گروه های پراکنده و کوچکتری نیز همچون صلواتیون و اعتراضیون و شمار زیادی از دیگر گروه های کوچک از مجاهدین منشعب شدند.[۴۲۰]
بنابراین در آستانه انقلاب سازمان مجاهدین خلق در نتیجه انشعاباتی که در این سازمان به وجود آمده بود تا مرز فروپاشی پیش رفته بود. انسجام و یکپارچگی خود را از دست داده بود، گروه های مختلف از آن جدا و اعلام موجودیت کرده بودند، پایگاه حمایتی خود را میان نیروهای مذهبی و به تبع آن میان عامه مردم از دست داده بود، بسیاری از اعضا و کادرهای آن در زندان به سر می بردند. بر این اساس نه سازمان و تشکیلاتی، نه پایگاهی، نه امکاناتی و نه نیروی چندانی برای مجاهدین باقی نمانده بود که بتواند مسیر تحولات آتی را تعیین کند.
مهندس بازرگان از نهضت آزادی تا دولت موقت
خانواده
مهندس مهدی بازرگان در سال ۱۲۸۶ هجری شمسی در یک خانواده مذهبی در تهران به دنیا آمد. پدرش از تجار معروف و خیّر و نیز از روشنفکران زمان خود بود که در میان بازاریان و مسلمانان از حسن شهرت برخوردار بود. در دورانی که در ایران، به خصوص در مسائل دینی بحث علمی و منطقی و احتجاج با سایر ادیان مقبول و مرسوم نبود، پدر مهندس بازرگان جلسات بحث و گفتگوی عقلانی و منطقی میان معتقدان مذاهب مختلف ایران از جمله مسیحیان منعقد ساخت.[۴۲۱] مهندس بازرگان خود در مدافعات چنین می گوید: در حوال سال ۱۳۰۳ هجری شمسی بنا به پیشنهاد مرحوم حجت الاسلام آقای سید ابوالحسن طالقانی، والد معظم حضرت آقای طالقانی، مرحوم پدرم یک مجلس منظم دینی و جوابگویی به مخالفان اسلام در منزل ما تشکیل داد. افراد زیادی از مبلغین و یا معتقدین اهل کتاب و ادیان جدید آمد و رفت می کردند و با حضور مردم به بحث می پرداختند به طوری که من شاهد مسلمان شدن عده ای از آن ها بودم. این مجمع یا مجلس مجله ای نیز به نام بلاغ منتشر می کرد که از جمله میرزا ابوالحسن خان فروغی و مرحوم حاج محتشم السلطنه از همکاران آن بودند.[۴۲۲]
بنابراین ریشه افکار لیبرالی و دموکراتیک مهندس بازرگان را باید در چنین فضایی رصد کرد که وجه غالب آن را گفتگو و مسامحه و احترام به عقاید و ارزش های دیگران تشکیل می داده است. زندگی در چنین فضایی بنیان های افکار دموکراتیک را برای زندگی سیاسی آینده مهندس بازرگان پی ریزی کرد.
بعد از خانواده تأثیر عمده فکری بر مهندس بازرگان و اندیشه او از طریق مدرسه و حضور سر کلاس درس ابوالحسن خان فروغی در مدرسه دارالمعلمین تهران بود. فروغی مردی بود فیلسوف منش و مورخ و در عین حال اهل دین و ایمان. فروغی در تفسیر قرآن آیه «لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» را مورد ملاحظه قرار می داد. آیه ای که بعدها از شعارهای سیاسی مهندس بازرگان شد.[۴۲۳] در اینجا بود که برای اولین بار اعتقادات دینی مهندس بازرگان با سمباده علم جدید صیقل داده شد. تحصیل در مدارس جدید فرصتی را فراهم آورد تا اولین جرقه های آشتی دین و علم در ذهن او زده شود. جرقه هایی که با تحصیل در فرانسه آتشی را شعله ور ساخت که خرمن اندیشه دینی سنتی را فرا گرفت.
سفر هفت ساله به فرانسه
مهندس بازرگان پس از اتمام دوره دبیرستان به دلیل اینکه حائز رتبه برتر شد مشمول بورس اعزام به خارج گردید. قبل از اینکه دانشجویان عازم سفر به اروپا شوند، دیداری با رضا شاه داشتند. وی در سخنانی به دانشجویان اعزامی چنین می گوید: یقیناً تعجب می کنید، ما شما را به کشوری می فرستیم که رژیم آن با ما فرق دارد، آزادی و جمهوری است، وطن پرست هستند. شما وطن پرستی و علم و فنون را به ارمغان خواهید آورد.[۴۲۴] اما مساله اعزام محصلین به اروپا وجه دیگری هم داشت که موجب نگرانی بسیاری شده بود و آن هم تأثیر فرهنگ اروپایی و غرب بر دانشجویان اعزامی بود. مهندس بازرگان می گوید: بسیاری از پدرها و مادرهای ما و خود ما نگرانی و اصرار داشتیم که اگر در این سفر تحصیلی موفق نشدیم چیزی به دست آوریم لااقل سرمایه قلبی و اخلاق و دین خود را از دست ندهیم. قبل از ترک ایران به پدرم گفتم اگر در ایران بمانم بی دین می شوم، اگر بروم یا همان بی دینی است و یا در ایمان قوی تر خواهم شد.[۴۲۵]
در فرانسه بازرگان نه تنها به افکار مذهبی اش وفادار ماند بلکه به آن ها شاخ و برگ نیز داد. با افکار علمی آشنا شد. به مسائل اجتماعی و سپس سیاسی گرایش پیدا کرد. تردید نیست که تحصیل و کار و زندگی در فرانسه تأثیر عمیق بر اندیشه دانشجوی جوان گذاشت. بساری از افکار مذهبی، اجتماعی و سیاسی مهندس بازرگان ریشه در این دوران دارد.[۴۲۶]
از مهمترین باورهایی که طی این مدت مهندس بازرگان بدان اعتقاد پیدا کرد این بود که دین و اعتقادات مذهبی نه تنها مخالفتی با پیشرفت و توسعه و ترقی ندارد، بلکه حتی دین و دانش با یکدگر سازگار هستند. بازرگان می گوید: نمی گویم اروپاییان همگی مردان مقدس و دعا خوانی هستند ولی در اروپا نیز خداپرستی رایج است.[۴۲۷] اروپاییان شاید در اولین برخورد با یک ایرانی مسلمان جماعتی بی دین، دشمن خدا و رسول جلوه کنند. در صورتی که چنین نیست اکثریت آن ها پای بند کیش و آیین هستند و اعمال مذهبی به جا می آورند. در جامعه تربیت شده ایرانی تظاهر به مسلمانی جرأت می خواست، اما در جامعه اروپایی کاتولیک بودن و به کلیسا رفتن امری عادی است. چنین ملاحظات و برداشتی از نقش مذهب و معنویت در اروپا و فرانسه سبب شد که مهندس بازرگان پس از بازگشت به وطن پیگیر جدی افکار مذهبی خود شود.
از سوی دیگر تعریف و تفسیر محافل کاتولیک فرانسوی از مذهب سکوی مقاومتی برای مهندس بازرگان شد در برابر تفسیر سنتی صرف قشری از مذهب. نظر مهندس بازرگان این بود که اگر دین در یک جامعه اروپایی می تواند نقش پیشرویی داشته باشد، دیگر چه نیازی است به تفسیر سنت گرایان. اینکه ۷۰ درصد دانشجویان در انجمن کاتولیکی دانشجویان فعال بودند، این که فعّالیت اجتماعی در چارچوب فکر خداپرستی و عبادت انجام می گرفت و سرانجام این که امکان تماس با این گروه ها وجود داشت همه برای مهندس بازرگان جذاب بود.[۴۲۸]
بنابراین با چنین برداشت و دیدی، مذهب دیگر به عنوان عامل منفی و نشانه عقب ماندگی در نظر گرفته نمی شد، بلکه مذهب نقشی پیشرو و پیش برنده در فراهم آوردن امکان توسعه و پیشرفت می توانست عهده دار شود. اکنون آن چه نیاز است پوست اندازی جدیدی است با لعابی از نواندیشی دینی که مهندس جوان منادی آن است.
زندگی در غرب و مشاهده احوالات مردم، شخصیتی عملگرا و پراگماتیست از مهندس بازرگان ساخته بود. چیزی که او را بسیار تحت تأثیر قرار داده بود جدیت و تلاش و دقت و سرعتی بود که محصول زندگی صنعتی بود.[۴۲۹]
در نامه ای که مهندس بازرگان به ابراهیم یزدی نوشته است به خوبی این طرز فکر را به نمایش گذاشته است: همان طور که در دنیا کسانی که با توجه به یک هدف و مطلوب مشخص و عالی به راه افتاده اند، در ضمن پیشروی و عمل، مشکلات و ممکنات را خیلی بهتر از کسانی که که عمر خود را در بحث های فلسفی، نظری و کلامی صرف می کنند، می بینند و حل می کنند. اگر ما هم با همین آمال و افکار مبهم، ولی مسلم و مشترک وارد عمل بشویم، گمان می کنم زودتر و بهتر به نتیجه برسیم.[۴۳۰]
مهندس بازرگان سوغات سفر هفت ساله خود را این چنین جمع بندی می کند:
- مختصری معلومات مهندسی و تمرینات تخصصی، تا حدودی که استعداد اخذ و فهم آن ها را داشتم.
- اعتقاد و علاقه فزون یافته به اسلام، ولی نه اسلام خرافی و انحرافی و تشریفاتی، بلکه اسلام اصلی، اجتماعی، زنده و زنده کننده.
- احساس این واقعیت بزرگ که سازنده و صاحب تمدن و سروری ممالک اروپا، یک شخص و یک مقام نبوده، تمام افراد در آن سهیم اند و تمام افراد از این جهت سهیم اند و قبول زحمات و خدمات را می نمایند که می بینند دارای ارزش و احترام و آزادی هستند.
- کشف این راز بزرگ که زندگی اروپایی و ضامن بقا و پیروزی ملت ها در شکل و نظام اجتماعی است، نه انفرادی شخصی. اجتماع و اتحاد تأمین نمی شود مگر آن که کمال مطلوب های معنوی، محرک مشترک افراد بوده و دوستی آن ها را به هم نزدیک کند و درستی به آن ها ارتباط و اعتماد بخشد تا آن که مجموعه، متحرک، مستحکم و زاینده گردد.[۴۳۱]
اکنون با چنین ره آوردی مهندس ترمودینامیک با بارقه های توأمان روشنفکری و عملگرایی در سر، با شوری فراوان در دل به کشور باز می گردد. می توان گفت توشه سفر فرانسه برای مهندس جوان عطشی سیری ناپذیر برای ورود به عرصه نظریه پردازی برای حل مشکلاتی بود که سال ها او را آزار می داد. بنابراین مهندس بازرگان با بازگشت به کشور قصد دارد راهی را بپیماید تا پاسخی بیابد برای آنچه که سالیان دراز دغدغه های او را شکل می داده است.
مسأله علم و دین
به صراحت می توان گفت که تلاش برای آشتی دادن و تلفیق اسلام با مقتضیات دوران جدید و دستاوردهای علوم جدید شاکله اندیشه دینی مهندس بازرگان را تشکیل می دهد. چنین تلاشی عظیم در شرایطی آغاز می شود که حضور اسلام سنتی در تمام ابعاد زندگی اجتماعی و فردی ایرانیان پررنگ است. از سویی دیگر تلاش مهندس بازرگان برای حضور مذهب در دانشگاه در شرایطی به وقوع می پیوندد که در میان دانشگاهیان و روشنفکران، مذهبی بودن و نماز خواندن و روزه گرفتن نشانه عقب ماندگی بود و لذا کمتر کسی و لو اینکه دیندار هم بود جرأت می کرد در میان تحصیل کردگان به دینداری تظاهر کند.[۴۳۲] در شرایطی که دانشگاه میدان یکه تازی جریان های چپ و ملی گرا بود. آنچه مهندس بازرگان در این شرایط دنبال می کند تلاش برای اثبات حقانیت و درستی دین و مذهب است. هدف مهندس بازرگان این بود که با دفاع از دین، نشان دهد که اسلام جوابگوی کلیه مسائل مادی و معنوی زندگی اعم از فردی و اجتماعی می باشد. مهندس بازرگان تلاش کرد تا نشان دهد علم و دین نه تنها با یکدیگر مخالف نیستند و وجوب یکی نفی دیگری را به دنبال ندارد بلکه علم و دین با یکدیگر سازگار هستند و می توان احکام و دستورات دینی را از طریق مباحث علمی جدید توجیه کرد. بنابراین مهندس بازرگان که سودای اندیشه احیای دینی را در سر می پروراند دانشگاه را برای این امر انتخاب کرد. زبانی که برگزید زبان نواندیشی دینی بود که عصاره های روشنفکری در آن موج می زد. مهندس بازرگان در این زمینه این چنین می گوید: در زمان تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ که اولین و تنها دانشگاه ایران بود، اندیشه دینی و اسلام و دینداری هنوز در جامعه درس خوانده ها و اداری ها و متجددین ایران مطرود یا مستور بود. دینداری و عمل به افکار و احکام دین را عقب ماندگی و املی می دانستند. اما اگر دینداری مطرود و مستور بود. دینداران به ویژه در دانشگاه ها و دبیرستان ها فراوان و مظلوم بودند. راهیابی اندیشه دینی به دانشگاه ها کار همین دسته بود که می خواستند از خجالت و احساس حقارت بیرون آمده، خودشان و عقایدشان سربلند و شناخته شوند.[۴۳۳]
بنابراین با چنین دغدغه ای نسبت به جایگاه دین و دینداران در جامعه، مهندس بازرگان تلاش خود را معطوف به آشتی و تلفیق دین و علم قرار داد. از جایی این تلاش آغاز شد که نه مسجد بلکه دانشگاه بود. سر کلاس های درسی که مخاطبین آن نه مردم کوچه و بازار بلکه دانشجویان و طبقه روشنفکر و تحصیل کرده بود. تا قبل از ورود اندیشه دینی چنین نوگرایانی، دانشگاه محملی برای جولان جریان های چپ و ملی گرایی بود که هر دو بهره از اندیشه های وارداتی در مرکز ثقل تفکرات خود می بردند. اما اکنون اندیشه دینی با فاصله گرفتن از زبان ثقیل و سنگین حوزه و اسلام سنتی و برگزیدن زبان روشنفکری و دانشگاه توانسته بود حضوری عظیم از خود در صحن و سالن های دانشگاه با خیل تریبون ها و هواداران به نمایش گذارد. مهندس بازرگان در جایی دیگر در این زمینه چنین می گوید: افکاری که از خارج آمده و در ایران شایع شد، این طرز فکر بود که به قول کسروی کیش با دانش سازگاری ندارد. زمانی که مدرسه می رفتیم مسائلی چون حرکت خورشید به دور زمین یا هفت آسمان و … چیزهایی بود که واقعا ایمان را متزلزل می کرد این بود که من برای خودم برای اینکه ایمانم درست باشد و به درستی به معتقداتم یقین کنم به این فکر افتادم که به تباینی که وجود داشت و ایرادهایی که علوم و افکار جدید و فرهنگ غربی به دین ما وارد می کرد بپردازم. روی آن زمینه کار کردم، کتاب خداپرستی و افکار روز به این مسأله می پرداخت که آیا افکار روز با خداپرستی منافات دارد.[۴۳۴]
تقریباً تمامی آثار مهندس بازرگان در این دوره (دهه ۲۰) با انگیزه دفاع از اسلام در برابر این اتهام به نگارش آمده است که اسلام با علم و تمدن و پیشرفت امروز مخالف است و لذا عامل عقب ماندگی است. مهندس بازرگان در کتاب مطهرات در اسلام کوشیده است درستی احکام دینی را با دستاوردها و داده های علوم جدید (بیوشیمی و فیزیک) اثبات کند تا مقبول علم گرایان گردد. در راه طی شده تلاش کرده است تا سه مقوله اساسی دین یعنی خدا، نبوت و معاد را با استناد به قطعیات علوم جدید و مسلمات علم فیزیک مدلل و معقول و مقبول نشان دهد.[۴۳۵]
آن چه اهمیت کار مهندس بازرگان را طی این دوره بالا می برد و ارزشمند می سازد وجود همان شرایط فکری و اجتماعی است که در ابتدای بحث بدان اشاره شد. در اوضاع و احوالی که انواع تهمت ها به اسلام زده می شد، تنها جریان های فکری غیراسلامی در عرصه اندیشه و فکر خودنمایی می کردند. در شرایطی که جوانان مسلمان در دو راهی بریدن یا باقی ماندن بر اعتقادات و باورهای مذهبی خود در تردید هستند. در چنین اوضاع و احوالی مهندس بازرگان توانست با تلاشی گسترده گام هایی اساسی در جهت بازگشایی گره های فکری نسل جوان بردارد. تأثیر این افکار و اندیشه ها نه تنها در میان نسل جوان تحصیل کرده بلکه حتی در میان طبقات متوسط سنتی نیز راه خود را باز کرد؛ تا جایی که مهندس سحابی بیان می دارد که مرحوم مطهری دو بار به من گفت از کتاب ذره بی انتهای مهندس بازرگان لذت بردم.[۴۳۶]
نقد مارکسیسم
یکی از وجوه اندیشه مهندس بازرگان در حوزه فکری مقابله با تفکرات الحادی و ضد مذهبی مارکسیستی به ویژه حزب توده است. گرچه مهندس بازرگان در این دوره سیاسی نیست و ارتباط ویژه ای با احزاب سیاسی ندارد، اما در حوزه اصلاح فکر دینی و اجتماعی با برخی از احزاب ارتباط مثبت یا منفی پیدا می کند. برای نمونه با حزب ایران در چارچوب تفکر اجتماعی همراهی و همکاری دارد و در مقابل با حزب توده ایران به دلایل فکری و ایدئولوژیک مخالف است و همواره مستقیم و غیرمستقیم در برابر ایدئولوژی آن حزب مواضع خود را اعلام می کند.[۴۳۷]
زمینه جدایی و افتراق مهندس بازرگان از حزب توده نقطه اشتراک وی با جریان مذهبی است به عبارت دیگر موضوع بر سر اصل مذهب است. مهندس بازرگان در این زمینه این چنین می گوید: مرام و مسلک توده تنها جنبه سیاسی ضد دولتی نداشت، بلکه به سراسر افکار و آداب و عقاید تجاوز می نمود. بدیهی است که با چنین وضعی نمی توانست قابل قبول و تحمل همه کس باشد. مخصوصاً از نظر یک مسلمان که مرام کمونیستی با وجود نقاط اشتراک چند از نظر طرفداری از مظلوم و کارگر و داعیه مساوات و عدالت، اختلاف های اساسی و اصولی مهمی به لحاظ جهان بینی و مبدأ و مقصد زندگی با اسلام دارد.[۴۳۸]
بنابراین مهندس بازرگان به عنوان یک مصلح اجتماعی و دینی که اصلاح طلبی اش تحت تأثیر عقاید و آموزه های دینی و مذهبی بود، نمی توانست به لحاظ اعتقادی و دینی نگرشی مثبت نسبت به حزب توده و ایدئولوژی آن داشته باشد. از اینرو مستقیم و غیرمستقیم به مصاف فکری با حزب توده می رفت که در آن سال ها در دانشگاه ها و مراکز فرهنگی بیشتر فعّالیت داشت، مهندس بازرگان چنین می گوید: در آن روزگار اداره یک دانشکده کار آسانی نبود. مشکلات از مسائل تعلیماتی و فنی و اداری و مالی و انسانی، نبرد با توده ای ها بود. یقینا می دانید که حزب توده سنگر اصلی خود را دانشگاه قرار داده بود و حداکثر قدرت رفتار توده ای ها در همان سنوات ۱۳۲۴ تا ۱۳۳۰ از حکومت قوام السلطنه تا دولت ملی جناب آقای دکتر مصدق بود. ما از هر طرف از ناحیه دانشجویان، استادان، کارمندان، پیشخدمت ها در محاصره بودیم. شاگردهای توده ای باشگاه دانشگاه را تصرف کرده بودند. در کارگاه ها میتینگ می دادند، به کارگران و کارکنان دستور تعطیل صادر می کردند. به انواع اهانت ها و جسارت ها متشبت می شدند.[۴۳۹]
مهندس بازرگان برای مقابله با این سیطره و نفوذ می نویسد: تنها راه ممکن، مبارزه در زمینه فکری و فلسفی بود که ما انتخاب کردیم. وظیفه ملی و مذهبی ما ایجاب می کرد که کار را با مکتب عقیده و منطق شروع کنیم. سخنرانی ها و نوشته های اینجانب در انجمن اسلامی دانشجویان از سال های ۱۳۲۲ به بعد عموماً متوجه و متعرض افکار مادی و اشتراکی بود. از جمله اسلام یا کمونیسم، از خداپرستی تا خودپرستی که در چند جلسه به صورت سخنرانی ایراد شد و بعد چاپ و انتشار یافت.[۴۴۰]
بنابراین با اتخاذ چنین شیوه و رویکردی از سوی مهندس بازرگان در برخورد با اندیشه های چپ و به خصوص نسبت به حزب توده، نمی توان امیدوار بود که مهندس بازرگان راهی برای همکاری و سازش و توافق میان خود و جریان های چپ و مارکسیستی باز بگذارد. در طرف مقابل جریان های چپ و مارکسیستی هم نمی توانستند با وجود چنین نگرش و حملات سنگینی از سوی مهندس بازرگان، نظر مساعدی نسبت به او داشته باشند. بنابراین هر دو طرف از نظر یکدیگر متهم بودند. وجود چنین تقابلی مفهوم مقبولیت را برای هر دو طرف بی معنا می سازد.
ورود به فعّالیت های اجتماعی و سیاسی۱۳۳۲-۱۳۲۰
در دوره ۱۳۳۲-۱۳۲۰ مهندس بازرگان به فعّالیت های اجتماعی و سیاسی روی آورد. در چند گروه و سازمان از جمله کانون اسلام، انجمن اسلامی دانشجویان، اتحادیه مهندسین، حزب ایران و جبهه ملی فعال شد. دو گروه اول اصولاً محافل مذهبی بودند. سه گروه دیگر جنبه صرفاً حرفه ای و سیاسی داشتند. در مورد وابستگی تشکیلاتی مهندس بازرگان به این سه گروه نباید اغراق کرد، زیرا این گروه ها و سازمان ها اصولاً تشکیلات منظمی نداشتند و در مواردی هم که نظمی بود مهندس بازرگان وارد کادر تشکیلاتی نشد و بیشتر در مسائل پیرامونی فعال بود. مهندس بازرگان در این دوره ۱۵ مقاله، جزوه و کتاب منتشر کرد.[۴۴۱] مهندس بازرگان در سال ۱۳۱۹ از طریق مجله دانش آموز که ارگان جمعیت کانون اسلام بود با آیت الله طالقانی آشنا شد که این جمعیت مدخلی بر شروع رابطه اش با آیت الله طالقانی شد.[۴۴۲] کانون اسلام محل معارفه و برخورد افکار و اشخاص بود. از سرتیب مقدس و صاحب منصب عالی رتبه وزارت پست و تلگراف گرفته تا دانشیار و آموزگار و دانشجو و دانش آموز و کاسب و دکاندار.[۴۴۳] اما فعّالیت کانون هرگز شکل منظمی به خود نگرفت. هنگامی که آیت الله طالقانی در سال ۱۳۲۲ پایگاهش را به مسجد هدایت در خیابان استامبول منتقل کرد، عملاً برچیده شد. در همین سال برخی از دانشجویان پزشکی که به سخنرانی های آیت الله طالقانی می رفتند انجمن اسلامی دانشجویان را تشکیل دادند. مهندس بازرگان در تشکیل انجمن اسلامی نقشی نداشت اما به سرعت حمایت خود را شامل آن کرد. در دانشگاه به آنها اتاق نماز داد. در نظرش این دانشجویان جوان، روشن، تندرو و مؤدب بهترین عامل مشوقی بودند که هر زبان بسته ای را به سخن می آوردند و هر ذهن کوری را باز می کردند.[۴۴۴] انجمن اسلامی دانشجویان از وعاظ و استادان و نویسندگانی که به نظرشان می رسید، برای همکاری و سخنرانی دعوت می کرد. از جمله از آقایان طالقانی و دکتر سحابی و از اینجانب. همچنین از امثال آقایان راشد، فلسفی، حبیب الله آموزگار، دکتر شفق، دکتر عمید، دکتر آذر، صدر بلاغی که غالب آنها نه در آن زمان و نه حال عنوان و افکار سیاسی موافق ما نداشته و ندارند. طبیعی است بنده با آغوش باز چنین دعوت و فعّالیتی را که منطبق با ماده دوم و تا حدودی چهارم برنامه خدمتی ارمغان اروپا بود، استقبال می کردم.[۴۴۵] مهندس بازرگان در جلسات سخنرانی انجمن اسلامی دانشجویان مشارکت فعال داشت و شماری از سخنرانی های خود را در آنجا ایراد کرد که تمامی آن ها به صورت جزوه و کتاب منتشر شد.[۴۴۶] اجتماع دیگری که طی این دوره تشکیل شد و مهندس بازرگان نیز از مؤسسین و فعالان آن بود کانون مهندسین ایران بود که در سال ۱۳۲۱ تشکیل شد.[۴۴۷] مهندس بازرگان خود تدوین اساسنامه و آیین نامه های جدید آن را برعهده گرفت.[۴۴۸] شاید بتوان اولین تجربه منسجم و سازمانی مهندس بازرگان را در مواجهه با سیستم سیاسی در اعتصاب مهندسین در سال ۱۳۲۱ مشاهده کرد. این اعتصاب نخستین اعتراف نسل جوان و تحصیل کرده مملکت بود و جنبه علمی و فنی آن بر جنبه سیاسی و صنفی و سندیکایی برتری داشت.[۴۴۹]
سخنرانی در حزب ایران
پس از انشعاب در کانون مهندسین، مهندس بازرگان در کانون ماند و به فعّالیتش ادامه داد. اما به مقتضای تفکر و گرایش اجتماعی و سیاسی اش با حزب ایران همکاری کرد نه شاخه دیگر آن که گرایش چپ داشت.[۴۵۰] مهندس بازرگان هیچگاه به عضویت رسمی حزب ایران درنیامد. اما آنچه او را ترغیب به همکاری با حزب کرد فکر تجدد خواهی و اقدامات اصلاحی بود. مهندس بازرگان در این زمینه چنین می نویسد: در آن موقع هنوز نسبت به فعّالیت سیاسی و حزبی تمایل نداشتم. زیرا درد اصلی مملکت را در نداشتن تشکیلات حزبی و ایدئولوژی ها نمی دانستم بلکه به معتقدات فکری و تربیت معنوی و تدارک شخصیت اهمیت می دادم و در سخنرانی های خود که به دعوت حزب ایراد می کردم عقاید و نظریات خود را از جنبه معنویات و تقوای اخلاقی جامعه شرح می دادم.[۴۵۱] روح و محرک من در این سخنرانی ها اولاً آیه شریفه «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» بود که در دوره متوسطه اولین دفعه که تفسیر قرآن می شنیدم از مرحوم میرزا ابوالحسن خان فروغی تعلیم گرفتم. و همچنین عبارتی بود که در سه سال تحصیلی در مدرسه سانترال روزی دو بار همه شاگردان در موقع قدم گذاردن روی پله های سرسرای ورودی به خط درشت در مقابل دیوار مقابل می خواندیم: فقط با گذشته است که می توان آینده را ساخت. یک زمین بدون مردگان یا میراث گذشتگان، زمینی غیرقابل سکونت می باشد.[۴۵۲]
ریاست دانشکده فنی
از مقام های علمی و اجرایی مهندس بازرگان در سال های پیش از انقلاب ریاست دانشکده فنی دانشگاه تهران بود که دو بار پیاپی و از سال ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۹ طول کشید.[۴۵۳] مهندس بازرگان درباره این انتخاب چنین می گوید: ممکن است شخص درباره خود در اشتباه و مبالغه باشد. ولی وقتی استادان یک دانشکده کسی را برای اولین بار به نمایندگی خود در شورای دانشگاه و سپس با اکثریت به ریاست انتخاب می نمایند و بعد از یک دوره سه ساله به اتفاق آرا تجدید انتخاب می نمایند، انگیزه آن ها چیزی جزء اعتماد (اولاً) و ابراز فعّالیت و خدمت (ثانیاً) نمی توانست باشد.[۴۵۴]
در اردیبهشت ۱۳۳۰ جبهه ملی به قدرت رسید. حزب ایران پست ها و مناصب بهتر را به دست گرفت. کریم سنجابی یکی از رهبران حزبی پست وزارت فرهنگ را به دست آورد. دکتر سنجابی مهندس بازرگان را به وزارت فرهنگ منصوب کرد.[۴۵۵] مهندس بازرگان خود در ارتباط با این انتصاب چنین می گوید: از طرف جناب آقای دکتر سنجابی، وزیر فرهنگ دولت مصدق به معاونت وزارت فرهنگ دعوت شدم و علی رغم میل خود از محیط تعلیم و صنعت وارد محیط دولت شدم.[۴۵۶] در همین دوران مهندس بازرگان اولین جزوه سیاسی خود به نام بازی جوانان با سیاست را به رشته تحریر درآورد. مهندس بازرگان در این جزوه جوانان را از ورود به سیاست باز می دارد و آن ها را ترغیب به تحصیل و حضور در سر کلاس درس می کند: برای جوانان دانشگاهی و دبیرستانی هنوز زود است که وارد سیاست شوند. این چه سیاست غلط و چه خیانت عظیمی است که تمام درس خوانده های ما خواب سیاست و ریاست ببینند.[۴۵۷]
مأموریت خلع ید و ریاست هیأت مدیره شرکت نفت
در زمانی که مبارزات ضداستعماری برای ملی کردن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق اوج گرفت، مهندس بازرگان در خرداد ۱۳۳۰ مأمور خلع ید از شرکت نفت و رئیس هیأت مدیره موقت شد. این برای اولین بار است که مهندس بازرگان در سطح افکار عمومی کشور به چشم می آید. در خرداد ۱۳۳۰ بنا به پیشنهاد هیأت دولت و تصویب هیأت مختلط یک هیأت سه نفره به عنوان هیأت مدیره موقت شرکت ملی نفت برگزیده شدند. این هیأت متشکل بود از آقایان دکتر محمود حسابی رئیس دانشکده علوم، دکتر محمد حسین علی آبادی استاد دانشکده حقوق و مهندس محمد بیات مهندس کشاورزی. پس از تعیین هیأت مدیره موقت از طرف آقای دکتر مصدق، آقای دکتر حسابی برای قبول مسؤولیت و مدیریت شرکت تقاضای امکانات و اختیارات ویژه برای خود می کند که مورد موافقت قرار نمی گیرد و استعفاء می دهد. به این ترتیب لازم شد شخص دیگری به جای ایشان برای عضویت و ریاست هیأت مدیره تعیین و اعزام گردد. آقای مهندس حسیبی پیشنهاد کرده بود حالا که یک شخصیت دانشگاهی در رأس هیأت مدیره بوده و کنار رفته، جا دارد دانشگاهی دیگری به جای او انتخاب شود و به جای رئیس دانشکده علوم بهتر است رئیس دانشکده فنی را جایگزین کنیم و بر این اساس مهندس بازرگان را پیشنهاد دادند.[۴۵۸] مهندس بازرگان پس از ملاقات با دکتر مصدق قبول مسؤولیت می کند. مهندس بازرگان برخورد جدی هیأت با شرکت نفت را بدین گونه بازگو می کند: در یکی از روزها آقای مکی در جلسه هیأت خلع ید اظهار داشت شرکت نفت انگلیس تحویل بده تأسیسات نفت به ما نیست و باید خودمان دل به دریا بزنیم و برویم و تحویل بگیریم. دسته جمعی به دفتر مرکزی شرکت نفت راه افتادیم و مردم نیز در راه به ملحق شدند. به محوطه و ساختمان دفتر مرکزی وارد شدیم و یکراست به طبقه بالا و اتاق دریک رفتیم. او از پشت میزش بلند شد و به طرف ما آمد. پیش از آن که با او دور میز بنشینیم، مکی به من گفت برو سر جایش بنشین. من هم معطل نکردم و این کا را بی سر و صدا انجام دادم. مستر دریک هاج و واج شد. بعد از چند لحظه کلاهش را برداشت و از اتاق بیرون رفت و ما دیگر او را ندیدیم. به این ترتیب و به سادگی عمل خلع ید از شرکت نفت انگلیس انجام گردید.[۴۵۹]
مهندس بازرگان نه ما بیشتر در جنوب نبود و در این مدت دو عمل غیرقابل انکار انجام گردید: ۱- خروج انگیسی ها از ایران بدون آن که آب از آب تکان بخورد و دستگاه نفت و توزیع نفت در مملکت بخوابد. ۲-استخراج و تصفیه نفت و شروع صدور و معامله آن.[۴۶۰] اما در نهایت خود را مجبور به استعفاء دید.
لوله کشی آب تهران
مهندس بازرگان پس از استعفاء از هیأت مدیره شرکت نفت دوباره مشغول به تدریس در دانشکده فنی شد. اما مدتی نگذشته بود که مأموریتی دیگر به او محول شد که تا آن زمان کسی نتوانسته بود از عهده آن بربیاید و لاینحل باقی مانده بود و آن مدیریت شبکه آبرسانی شهر تهران بود. مهندس بازرگان طی ملاقاتی که با دکتر مصدق به انجام می رساند و شروطی که می گذارد، مدیریت کل لوله کشی آب تهران را بر عهده می گیرد. مهندس بازرگان طی مدت پنج ماه و چند روزی که این امر را بر عهده داشته با جدیت مبادرت به انجام این وظیفه می کند. اما با روی کارآمدن فضل الله زاهدی بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، به دلیل جسارتی که به خرج می دهد، همراه با عده ای از دوستانش طی نامه ای به انتخابات مجلسین اعتراض می کنند؛ در آن نامه از وزیر کشور درخواست شده بود که دستور فرمایند شرایط آزادی انتخابات تأمین شود. نوشتن این نامه با خشم و ناراحتی شاه و سپهبد زاهدی مواجه می شود که در نهایت برکناری او را از مدیریت سازمان آب تهران به همراه داشت.
اکنون می توان زندگی اجتماعی و سیاسی مهندس بازرگان را طی این دوره بدین شرح جمع بندی کرد:
مهندس بازرگان در طول سال های دهه ۱۳۲۰ به کوشش و تلاش برای تقویت معتقدات فکری و تربیت معنوی جوانان به خصوص دانشجویان با صبغه دینی همت گماشت. با ایراد سخنرانی هایی در انجمن اسلامی دانشجویان و دیگر مجامع روشنفکری مذهبی، در نقش یک احیاگر نوپرداز دینی، با شیوه خاص خود همگام با زمان و نیازهای روز جامعه دانشگاهی و تحصیل کرده پیش می رفت. مخاطبین عمده او جوانان و روشنفکران مسلمانی بودند که به تفسیر و توضیح موضوعات دینی بر اساس زبان علمی نیاز داشتند. برای این طبقه جدید از مخاطبین دین زبان سنگین و ثقیل حوزه نامفهوم بود. این نسل جدید تشنه توجیهات و استدلالات علمی بودند. و این چیزی بود که مهندس بازرگان بدان پاسخ گفت. در این دوره مهندس بازرگان به عنوان یک مصلح و روشنفکر اجتماعی و دینی تلاشی عظیم را به پاداشت تا دغدغه علم و دین را جوابگو باشد. از سوی دیگر در این دوره ورود مهندس بازرگان را به فعّالیت های اجتماعی و سیاسی شاهد هستیم که شاه بیت فعّالیت او را می توان حضور در هیأت خلع ید در جریان ملی کردن صنعت نفت دید.[۴۶۱] اما هنوز مهندس بازرگان خود را فرد سیاسی نمی داند و حضور در دانشگاه و تربیت جوانان متعهد را بر هر چیزی ترجیح می دهد. اما حس وطن پرستی و میهن دوستی و شوق و عطشی که به خدمت و کار و فعّالیت دارد سبب می شود هر کجا او را فرا بخوانند با قبول مسؤولیت و آری گفتن با جدیت وظیفه خود را به انجام رساند. چند نکته مهم را می توان از عملکرد و کارنامه مهندس بازرگان در این دوره دریافت:
- پای بندی به اندیشه دینی و مذهبی و احساس تکلیف برای آشتی علم و دین.
این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سوال است که تاثیر شاخص های سبک زندگی یعنی شاخص های مصرف،اوقات فراغت،ارزش ها وهویت بر قصد خرید پوشاک چیست ؟
۲-۱ ضرورت واهمیت مساله:
الف- اهمیت و ضرورت نظری
-
-
- مقصود از رفتار خریدار مصرف کننده، رفتاری است که مصرف کننده نهایی به هنگام خرید دارد( یعنی افراد وخانوارهایی که کالاها وخدمات را برای مصرف شخصی خریداری می کنند). همه این مصرف کنندگان نهایی، درمجموع بازار مصرف را به وجود می آورند. بازار مصرف آمریکا در برگیرنده ۲۶۷ میلیون نفر است که درسال بیش از چند تریلیون دلار کالاها وخدمات مصرف می کنند واین بازار یکی از جذاب ترین بازارهای مصرف دنیاست.بازار مصرف دنیا بیش از ۸/۵ میلیارد نفر را در برمی گیرد.در سراسر دنیا مصرف کنندگان از نظر سن،درآمد، سطح تحصیلات وسلیقه بسیار متفاوتند. آنها انواع واقسام کالاها وخدمات خریداری می کنند. عوامل بسیار زیادی بر رفتار این جمعیت انبوه اثر می گذارد تا افراد از بین آن همه محصولات وخدمات ، اقلام خاصی را انتخاب و خریداری نمایند.
-
-
- معمولا هر مصرف کننده در روز خریدهای زیادی می کند و در این باره تصمیمات متعددی می گیرد. بیشتر شرکت هایی که درباره رفتار خرید مصرف کننده به تحقیق می پردازند، می کوشند درباره آنچه را که مصرف کنندگان می خرند، شیوه وتعداد خرید ، مکان خرید وعلت خرید پاسخهای مناسبی بیابند.بازاریابها می توانند برای یافتن پاسخهایی برای پرسش هایی که درباره نوع خرید ، مقدار و محل خرید مصرف کننده مطرح میشود، تحقیقات ومطالعاتی بنمایند؛ ولی آگاهی یافتن از علتهای رفتار مصرف کننده یا خریدار چندان ساده نیست، اغلب این پاسخها در ذهن، فکر و مغز مصرف کننده وجود دارد.( کاتلر[۳]، ۲۰۵)
-
- از عواملی که بر رفتار مصرف کننده اثر میگذارند می توان به عوامل فرهنگی، اجتماعی، شخصی وروانی اشاره کرد که البته این اثر در قصد خرید که گامی پیش از رفتار خرید است نیز وجود دارد . شاخص های سبک زندگی از مقولاتی هستند که بر قصد خرید موثر هستند. خصوصا از آنجایی که سبک زندگی برگرفته از ارزش ها و نمود رفتار افراد در زندگی می باشد .عوامل زیادی از جمله عوامل اقتصادی و طبقاتی، خلاقیت و شخصیت فردی، ساختارهای اجتماعی در تولید سبک زندگی نقش دارند.
نکته ای که لازم است اشاره شود اینکه اگر چه عمده پژوهش های سبک زندگی درباره الگوهای مصرف ورفتارهای تفریح وفراغت می باشد، اما سبک زندگی منحصر به این موارد نیست و می تواند شامل رفتارهای افراد در بخش های مختلف زندگی باشد.
ب- اهمیت و ضرورت عملی
در مجموع می توان از نظر کاربردی به موارد زیر در اهمیت این تحقیق اشاره کرد:
در هرعمل خرید، یک فرایند تصمیم گیری وجود دارد،فرایندی که طی آن خریدار تصمیم می گیرد چه نوع محصول یا خدماتی را خریداری نماید.(رسولی ،۱۳۸۲)اولین گام دراین جریان نیاز مخاطب است.مخاطب برای رفع نیاز خود به جمع آوری اطلاعات در خصوص نیازش می پردازد، اما باید گفت جمع آوری اطلاعات بخشی از فرایند خرید می باشد و مرحله مهم تر اینکه فرد باید اطلاعات جمع آوری شده را با معیارهایی بسنجد .
۱٫شاخص های سبک زندگی در واقع می توانند به عنوان معیارهایی برای افراد در تصمیم گیری خرید باشند.اینکه نگرش افراد نسبت به این شاخص ها چگونه با شد کمک عمده ای در پیش بینی قصد خرید آنها از کالای مورد نظر می نماید؛ البته عوامل زمینه ای دیگر را نیز نباید از نظر دور داشت و در صورت درنظر گرفتن همه موارد است که می توان تحلیل درستی از فرایند قصد خرید، خرید و پس از خرید توسط افراد جامعه نمود.
۲٫با تحلیل سبک های زندگی افراد، بازاریابان میتوانند متناسب با نیازهای صحیح افراد به آنها کالا معرفی نمایند و نیازهایکاذب افراد را نیز به سمت مناسب جهت دهی نمایند.
۱-۳ هدف های تحقیق :
هدف اصلی:
سنجش تاثیر شاخص های سبک زندگی بر قصد خرید
اهداف فرعی:
- سنجش تاثیر نگرش به مصرف بر قصد خرید
- سنجش تاثیر ارزشها بر قصد خرید
- سنجش تاثیر هویت بر قصد خرید
- سنجش تاثیراوقات فراغت بر قصد خرید
- سنجش تاثیر تبلیغات به عنوان متغیر تعدیل گر بین شاخص های سبک زندگی و قصد خرید.
۱-۴ فرضیه ها یا سؤال های تحقیق:
فرضیه اهم:
شاخص های سبک زندگی بر قصد خرید تاثیر دارد.
فرضیه های اخص:
۱- مصرف(الگوی مصرف) بر قصد خرید تاثیر دارد.
۲-ارزش ها(الگوی ارزشی) بر قصد خرید تاثیر دارد.
۳- هویت (الگوی هویتی)بر قصد خرید تاثیر دارد.
۴ -اوقات فراغت(الگوی فراغت) بر قصد خرید تاثیر دارد.
۵-متغیر تبلیغات رابطه بین شاخص های سبک زندگی و قصد خرید را تعدیل می نماید.
۱-۵ تعریف عملیاتی واژگان کلیدی تحقیق :
نگرش: شیوه ای که مصرف کنندگان نسبت به جنبه خاصی از محیطشان، فکر ، احساس وعمل می کنند.(هاوکینز[۴]، بست و کانی، ۲۰۰۱)
نگرش را با ویژگی هایی چون جذابیت ،ارزشمند بودن،سودمند بودن ،مربوط بودن ،مورد نیاز بودن و… کالا می توان اندازه گرفت. در مدل ABC نگرش مبتنی بر سه جنبه شناختی ، احساسی و رفتاری میباشد.
تبلیغات: نوعی از ارتباطات است که از سوی شخص حقیقی یا حقوقی معینی، با هدف معرفی ،جلب توجه ویا تشویق نسبت به کالا،خدمت ، نیاز،موسسه و یا آموزه ای، با بهره گرفتن از وسایل گوناگون، خطاب به توده ،گروه یا فرد صورت می گیرد.(همایون،۲۶۳:۱۳۷۹)
سبک زندگی:شیوه زندگی قشرها،طبقات وگروه های اجتماعی مختلف را در جامعه سبک زندگی می نامند.هر یک از قشرهای اجتماعی سبک زندگی ویژه با رویکردها و باورداشت های خاص خود را دارند. سبک زندگی، کارهای روزمره، عادات لباس پوشیدن، خوردن، شیوه روبه روشدن با دیگران، گذران اوقات فراغت وبه طور کلی چگونگی انتخاب های افراد را در برمی گیرد.(سازگارا،۱۳۸۲)
به باور گیدنز شیوه زندگی مجموعه ای کم وبیش جامع از عملکردهاست که فرد آنها را به کار می گیرد چون نه تنها نیازهای جاری او را برآورده می سازند، بلکه روایت خاصی را هم که وی برای هویت شخصی خود برگزیده است در برابر دیگران متجسم میسازد. (گیدنز[۵]،۱۲۰:۱۳۸۵)
هنجار(الگوی) مصرف: منظور از هنجار(الگوی) مصرف،معیارها و موازینی هستند که فرد برمبنای آن ها، انتخاب ها وتصمیم های خود را در زمینه مصرف کالا، زمان ومکان سازمان می دهد(سازگارا ،۱۳۸۲و چاوشیان ،۱۳۸۱). مصرف شامل دو دسته مصرف مادی ومصرف فرهنگی می باشد.
مصرف مادی شامل معرف های زیر می باشد:
ترجیحات غذا،پوشاک واولویت های هزینه ای دیگر غیر از مایحتاج.
مصرف فرهنگی شامل مولفه های زیر است:
سلیقه ی هنری در باب استفاده از فیلم، کتاب ، موسیقی.میزان استفاده از رسانه های جمعی (رادیو،تلویزیون، ماهواره،اینترنت). خرید پوشاک را می توان رفتاری دانست که مشتمل بر مصرف مادی و فرهنگی است. در واقع نوعی فهم الگوی مصرف افراد است. الگوی مصرف به دو دسته دینی و مدرن تقسیم شده است.
ارزش ها(الگوی ارزشی):عقیده یا باور نسبتا پایدار را گویندکه فرد و یاجامعه باتکیه بر آن ، غایات خاصی را طلب می کند و رفتارهای خاصی را از خود بروز می دهد. (مهدیزاده،۱۳۸۹) ارزش ها به دو دسته دینی و مدرن تقسیم و شاخص های متناسب با هریک تعیین شده است .
اوقات فراغت (الگوی تفریح): فضای گذران اوقات فراغت فضایی است کاملا مجزا از فضای کار. درواقع از لحاظ مکانی وزمانی اوقات فراغت به فضایی اطلاق میشود که فرد از محیط ومحل کار جداست وفعالیت های غیرحرفه ای خود را در این فضا تجربه می کند. (سازگارا،۱۷۵:۱۳۸۲) شاخص های اندازه گیری این متغیر عبارتند از:
کان تیر آتـش پاش زد، بدرید خفتان صبــح را
واژگان: نامزد: نام برده، مشخص و معین شده(برای کاری و شغلی )(معین) خفتان: درع، زره، نوعی از جامهی روز جنگ باشد که آن را قزاکند گویند و ترکی خوانند.(برهان)
معنی و مفهوم: یا این که از آه عاشق تیری برای صبح مشخص شده بود که آن تیر آتش پاشنده (پرتوهای خورشید) بر زره صبح زد و زره صبح را درید .
آرایههای ادبی: خفتان صبح اضافهی استعاری. پرتوهای خورشید را به آه عاشق تشبیه کرده است .
۵ -کو ساقی دریاکشان؟ کو سـاغر کشتی نشـان؟
کز عکس آن، گوهرفشان بینی صدف سان صبـح را
واژگان: دریاکشان: افراد بسیار شراب خوار.( فرهنگ لغات ) ساغر کشتی نشان: ساغر بزرگ. (فرهنگ لغات)
شاهد: دریــا کشان کــوه جــگر بــادهای بــه کــف
کـــز تــــف بـــه کــوه لــرزهی دریــا بـــرافکـــند
(خاقانی، ۱۳۸۸: ۱۳۳)
معنی و مفهوم: ساقی شراب خواران و جام شراب بزرگ کشتی گونش کجاست که از انعکاس پرتوهای آن جام، صبح به مانند صدفی گردد و پرتوهای زرین جام را در خود جای دهد.
آرایههای ادبی: صبح را به صدف و پرتوهای جام می را به گوهر تشبیه کرده است . گوهرنشان ، استعاره از جام شراب .
۶ - دریاب عیش صبـح دم تا نگذرد، بگـذر ز غم
کانگه به عمری نیم دم، دریافت نتوان صبــح را
معنی و مفهوم: زندگانی و عشرت صبحدم را دریاب و از آن بهره ببر قبل از آن که تمام شود. از غم و اندوه بگذر زیرا شاید با این عمر اندک دیگر فرصت آن را پیدا نکنی که دوباره صبح و عیش و عشرت آن را دریابی.
آرایههای ادبی: عمر نیم دم کنایه از بسیار اندک و زودگذر . دم و دم جناس تام.
۷ - مرد از دو رنگی طاق به، این رنگها برطاق نه
هم دور خور هم جورده و انصاف بستان صبح را
واژگان: دورنگی: نفاق، ریاکاری، مکّاری. (فرهنگ لغات) طاق: مقابل جفت، معزب، تک، تنها، یکتا .( فرهنگ لغات ) برطاق نهادن: به دور داشتن و فراموش کردن. (آنندراج) جور دادن: جور خوراندن ، شراب تا خط جور دادن .( فرهنگ لغات)
معنی و مفهوم: انسان هر چه از نفاق و دورنگی فرد باشد بهتر است . تمام دورنگیها را فراموش کن . هم از دور شراب بخور هم به دیگران تا خطّ جور ساغر، شراب بنوشان و از عیش و عشرت صبح به تمام و کمال استفاده کن .
آرایههای ادبی: طاق و طاق جناس تام دارند. برطاق نهادن کنایه از فراموش کردن است . جور دادن ایهام ایجاد کرده است با دور خوردن، یکی به معنی ظلم و ستم کردن (معنی دور) دیگری به معنی تا خط جور ساغر شراب دادن (معنی نزدیک) است. دور و جور جناس اختلاف دارند .
۸ - با صبح خوش درکش عنان، درجه رکاب میستان
کز کم حیاتی در جهان، تنگ است میدان صبح را
واژگان: عنان درکشیدن: متوقّف شدن، نگه داشتن اسب از حرکت، باز ایستانیدن. (فرهنگ لغات) رکاب: پیالهی هشت پهلو و دراز. (فرهنگ لغات) جه: جهیدن، سخت تیز رفتن.(آنندراج)
معنی و مفهوم: پا به پای صبح حرکت کن و همراه با صبح متوقّف شو (جلوتر حرکت نکن) بشتاب و پیالهی شراب را بگیر (و بنوش) زیرا عمر صبح بسیار کوتاه است و خیلی فرصت جولان ندارد .
آرایههای ادبی: میدان صبح اضافهی استعاری. تنگ میدان بودن کنایه از فرصت اندک داشتن، قدرت جولان نداشتن. رکاب به معنی حلقهی زین با عنان ایهام تناسب دارد .
۹ - بر روی صبح از ژاله خوی، خوی سرد بین بر روی وی
گویی زدش زنبور دی، چون دید عریان صبح را
واژگان: خوی: عرق، آب، رطوبت که از مسامات جلد انسان و دیگر حیوانات خارج شود.(فرهنگ لغات)
معنی و مفهوم: قطرات شبنم صبحگاهی همانند قطرات عرق بر صفحهی رخسار صبح قرار گرفتهاند و این دانههای برجستهی شبنم مثل این است که در پاییز کسی را زنبور گزیده و عرق سردی بر وی نشسته باشد.
آرایههای ادبی: قطرات شبنم بر صفحهی صبح را به جای نیش زنبور بر بدن تشبیه کرده است . بیت دارای تشبیه مرکب است. عرق بر رخسار صبح آرایهی تشخیص دارد.
۱۰ - بستان ز ساقی جام زر، هم بر رخ ساقی بخور
وقت دو صبح آن لعل تر، در ده سه گردان صبح را
واژگان: دو صبح : صبح کاذب و صبح صادق یکی سرخ رنگ و دیگری سپید رنگ. (فرهنگ لغات) لعل تر: کنایه از شراب. (فرهنگ لغات)
معنی و مفهوم : جام زرین را از ساقی بگیر و بر رخ (به سلامتی رخ) ساقی شراب بنوش و در هنگام هر دو صبح (کاذب و صادق) شراب لعل گون به مجلسیان ده و با این شراب درخشان دو صبح را تبدیل به سه صبح کن .
آرایههای ادبی: جام مجاز از شراب است به علاقهی حال و محل (به قرینهی خوردن) . لعل استعاره از شراب .
۱۱ - کیخسروانه جام می، خون سیاوش رنگ وی
چون آتـش کـاوسکـی،کرده زرافشان صبـح را
واژگان:کیخسروانه جام: جام کیخسرو، جام کیخسروی.(فرهنگ لغات) خون سیاوش: در اصل نام دارویی است سرخ رنگ، گویند چون افراسیاب سیاوش را کشت در جایی که خون او ریخته شد این گیاه، در آن زمین رویید و بعضی چوب بقم را گفتهاند که بدان چیزها رنگ کنند و کنایه از شراب لعلی هم هست.(برهان) آتش کاوسکی: ظاهراً آتش زرتشتی یا شراب. (فرهنگ لغات)
شاهد: کیخسروانــه جــام ز خــون سیــاوشــان
گنـــج فــراسیــاب بـــــه سیمـــا بــــرافکـــند
(خاقانی، ۱۳۸۸: ۱۳۳)
معنی و مفهوم: آن جام می کیخسروی (همچون جام جم آگاهی بخش) از شراب سرخ رنگ همچون خون سیاوش (گیاه یا خون سیاوش) لبریز است و مانند آتش روشن زرتشتیان، صبح را زرافشان و نورانی کرده است.
آرایههای ادبی: خون سیاوش استعاره از سرخی شراب. پرتوهای شراب و جام زرینی که شراب در آن قرار دارد را به آتش زرتشتی تشبیه کرده است. کیخسرو با سیاوش و کاوس تناسب دارد و از جهت دیگر با خون سیاوش ایهام تناسب دارد .
توضیحات :
کیخسرو: پسر سیاوش و نوهی کاووس از بافرّترین پادشاهان کیانی است که بنا بر روایات کهن عمر خود را وقف انتقام خون پدر کرد. فرنگیس، دخت افراسیاب پس از آن که شویش کشته شد پسری آورد به نام کیخسرو، که افراسیاب از بیم آن که او از نژاد خود آگاه شود و به کین خواهی پدر برخیزد، دستور داد وی به شبانان بسپرند. چون چندی برآمد پیران ویسه او را به نزد خود آورد و به مهر بپرورد. آن گاه با اشارت افراسیاب وی را با مادرش فرنگیس به گنگ دژ فرستاد، تا این که سرانجام گیو پس از هفت سال جستجو او را بیافت و با مادرش به ایران آورد. چون بر سر جانشینی کاووس اختلاف بروز کرد، قرار بر آن گذاشتند که هر کس دژ بهمن را بگشاید تاج و تخت او را باشد و کیخسرو با این فتح صاحب تاج و تخت شد و به اشارت کاووس به کین خواهی پدر برخاست و پس از جنگهای دراز و خونین، گرسیوز و افراسیاب را بکشت و رسماً پادشاه ایران شد.( یاحقی، ۱۳۷۵: ۳۵۶)
جام کیخسرو : درشاهنامه جام گیتی نما به کیخسرو نسبت داده شده و در سرگذشت جمشید ذکری از آن نرفته است. ضمن داستان « بیژن و منیژه » تحت عنوان « دیدن کیخسرو بیژن را در جام گیتی نمای » آمده است؛ یکـی جـام بــر کـف نهــاده نبیــد بـدو انــدرون هــفت کشــور بــدیـد
( یاحقی، ۱۳۷۵: ۱۵۷)
۱۲ - آن جرعه ریز شاه بین، برخاک عقد عنبریـن
گویی بدان عنبر، زمیـن آلـود دامــان صبــح را
واژگان: عقد: گردن بند، رشته مروارید. (معین) عنبرین: آلوده به عنبر، خوش بو و یا مشکی و سیاه چون عنبر.(دهخدا) جرعه ریز: جامی باشد ناوچهدار و آن دو قسم بود ، کوچک و بزرگ . به معنی جرعه ریختن نیز آمده است.(دهخدا)
معنی و مفهوم : به جرعههای شرابی که از جام شاه اخستان ، بر زمین ریخته است ، نگاه کن که به طوقی از عنبر زرد و معطّر میماند. گویی زمین به وسیلهی همین قطرات شراب است که به صبح روشنی و بوی خوش داده است .


