نسبیت فرهنگی
جهان بینی وارزش های کلان
آزادی
حریت
فرهنگی که به حقیقتی قائل نیست
حقیقت
فرهنگی که عقاید وازشهای آن ناظر برقوم خاص
فرهنگی که ارزش های آن جهان شمول
جهان رابه دومناطق دوگانه مرکز وپیرامون تقسیم می کند
سعادت همه انسانها را دنبال می کند
فرهنگ سرمایه داری ،سلطه واستکبار
فرهنگ اسلامی
عقاید وارزشهای آن فطری نیست
عقاید وارزشهای آن موافق فطرت انسان
مدینه فاسقه
فرهنگ حق
نویسنده با برگزیدن این دالها ومعرفی گفتمان خود با آنها دست به برجسته سازی گفتمان خود می زند واز طرف دیگر با نسبت دادن دالهای متضاد به گفتمان غیر خود سعی درحاشیه رانی گفتمان غیریت دارد.
ب. ارزشهای رابطه ای :
در طول متن نویسنده ویژگی هایی را برای گفتمان خود برمی شمارد که برطبق ارزشیابی عمومی جزء نظام ارزشی محسوب می شوند وبانسبت دادن ارزشهای متضاد به گفتمان غیریتِ خود می خواهد رابطه ای همدلانه با خواننده ایجاد کند وحس اعتماد وهمبستگی آنان رابرانگیزاند تا گفتمان غیریت رابه نفع گفتمان خود کنار بگذارند.
(فرهنگی است که عقاید،ارزشها،هنجارهای آن درخدمت گروه وقوم خاصی نیست،وسعادت همه انسان ها را دنبال می کند. این نوع فرهنگ ازعقاید وآرمان های مشترک انسانی سخن می گوید.)
یکی از خصوصیات واژگانی که باارزشهای رابطه ای سروکاردارند رسمی بودن است درخلال متن نویسنده سعی کرده به طور یکدست از واژگانی رسمی استفاده کند. ( سازمان دهد - بناکند ، برخوردارباشد-داشته باشد،قائل نباشد-اعتقاد نداشته باشد ، استضعاف – ضعیف کردن ، وصول به ادعای جهانی – دست یابی به ادعای جهانی ) این امر بیانگر مودب بودن ،ملاحظه ی مشارکین برای حفظ وجه ی یکدیگر واحترام به شان ومقام دیگری ،برای برقراری حس همدلانه جهت پذیرش ادعاهای نویسنده است.
حسن تعبیر:در متن تعریفی ازآزادی ارائه می شود که بسیاری ازجنبه هایش حذف می شود به بیانی دیگر آزادی فردی به حاشیه رانده می شود وآزادی اجتماعی محدود می شود ولی نویسنده با صفت راستین دادن به آزادی درصدد توجیه این کار است :«حریت وآزادی: ارزشی است که همواره درکنارودر دامان ارزش های دیگر،معنای خود راپیدا می کند؛ زیراآزادی همواره،آزادی ازیک امربرای رسیدن به امری دیگر است این مفهوم هنگامی که درکنار ارزش هایی نظیر حقیقت،معنویت وعدالت قرارمی گیرد معنای راستین خود را پیدا می کند».نویسنده در اینجا از استراتژی اجتناب استفاده می کند وبا استفاده ازحسن تعبیر کلمه راستین راجایگزین معنوی می کند.
پ.ارزش های بیانی :
از نظر فرکلاف تفاوت میان انواع گفتمانها به لحاظ ارزش های بیانی کلمات ،به لحاظ ایدئولوژیک معنادار است. گوینده به بیان ارزشیابی خود از طرق طرحهای طبقه بندی می پردازد که تا حدوی نظام های ارزشیابی هستند. درخلال متن نویسنده دالهای گفتمان خود را با تعابیر مثبت وارزشمند بکار می برد ودالهای گفتمان غیریت خود را ضد نظام ارزشیابی به تصویر می کشد.
جدول۴-۱-۱۶:برجسته سازی دال های گفتمان خودوحاشیه رانی دال های گفتمان غیردردرس:فرهنگ جهانی
گفتمان غیر
گفتمان خود
فرهنگ سرمایه داری کانون ثروت وقدرت را موردتوجه قرار می دهد.کشورهای دیگر رادرپیرامون وحاشیه قرار می دهد.
فرهنگی که عقاید وارزشهای وهنجارهای آن درخدمت گروه وقوم خاصی نیست.سعادت همه انسانها رادنبال می کند.