۲-۱-۴-۱) تئوری پیوندهای ضعیف
مطابق تئوری پیوندهای ضعیف، هرچه شدت و استحکام روابط میان اعضای یک شبکه بیشتر باشد، ارزش سرمایهی اجتماعی کمتر و بالعکس هرچه شدت و استحکام این روابط ضعیفتر باشد نشاندهندهی سرمایهی اجتماعی بیشتر است .میتوان سرمایهی اجتماعی را از نظر شدت، تکرار و شمولیت انواع مختلف روابط مانند دوستی ها، همکاری ها… مورد سنجش قرار داد. شدت و استحکام روابط یک گروه اجتماعی در داخل گروه موجب تضعیف روابط اعضای آن گروه با بیرون میگردد. در واقع روابط منسجم میان اعضای یک گروه، منجر به روابط ضعیف با اعضای گروه های خارجی شده و سرمایهی اجتماعی را کاهش میدهد و در مقابل، پیوندهای ضعیف درونگروهی موجب ایجاد روابط با افراد و گروه های خارجی شده و به ایجاد سرمایه اجتماعی میانجامد .(Seibert, 2001)
۲-۱-۴-۲) تئوری شکاف ساختاری
این تئوری در سال ۱۹۹۲ توسط بارت[۱۲] برای مفهومسازی سرمایهی اجتماعی بکار برده شد. تأکید تئوری شکاف ساختاری بر روابط میان افراد و همینطور روابط میان همکاران، با همدیگر است. منظور از شکاف در این تئوری، فقدان ارتباط میان دو فرد در یک شبکهی اجتماعی است، که فی نفسه مزیتی برای سازمان تلقی میشود.
مطابق تئوری شکاف ساختاری، اگر یک فرد در شبکهی اجتماعی خود با همکارانی که با هم در ارتباط نیستند یا حداقل ارتباط اندکی باهم دارند، ارتباط برقرار کنند نهایت استفاده را خواهد برد. تقویت شبکههای شکافدار، دارای مزایایی است از جمله: ارزیابی سریع و بینظیر اطلاعات، قدرت چانهزنی مضاعف و افزایش قدرت کنترل بر منابع و نتایج (Seibert, 2001). به صورتی دیگر نیز میتوان مفهوم تئوری شکاف ساختاری را بررسی کرد. این تئوری، فرض میکند که بازارها، سازمان ها و افرادی که در ارتباط با هم هستند در صورتی که روابط میان آنها ساختار نیافته، بینظم و تعریف نشده باشد، به عنوان یک سرمایهی سودآور برای آنها تلقی خواهد شد و هرچه روابط میان آنها منظمتر و ساختارمندتر باشد از این سرمایه کاسته میشود. بهطور کلی رسمیت و قانونمند شدن ساختاری با سرمایهی اجتماعی در تعارض است. تئوری شکاف ساختاری، سرمایهی اجتماعی را یک” شبکهی ساختارگونه” تعریف میکند که متأثر از عوامل ذیل است:
-اندازهی شبکه: شبکههای وسیع و گسترده، کمتر تحمیلی بوده و اجبار برای تبعیت اعضاء کمتر است.
- تراکم یا چگالی شبکه: شبکههایی که در آن ارتباط و تعامل میان اعضاء شدت بیشتری دارد، اجبار اعضاء برای تبعیت زیاد است.
- سلسله مراتب شبکه: شبکههایی که در آن، روابط بر پایهی یک ارتباط مسلط شکل میگیرد، حالت جبر و تحمیل بیشتری دارد .(Burt, 1997) مطابق این تئوری برای سنجش میزان سرمایهی اجتماعی باید به سه عامل فوق توجه نمود. هرچه اندازهی شبکه وسیعتر و تراکم و سلسله مراتب موجود در آن کمتر باشد میزان سرمایهی روبهفزونی است.
۲-۱-۴-۳) تئوری منابع اجتماعی
این تئوری که ریشههای آن به مطالعات لین[۱۳] در سال ۱۹۸۱ میرسد، پیوندهای موجود در شبکه را بدون وجود منابع داخل آن کارآمد نمیداند. از دیدگاه این تئوری فقط منابع موجود در درون شبکه است که میتواند به عنوان یک سرمایه قلمداد شود .(Lin, 2001) به عنوان مثال، ممکن است اعضای شبکه دارای منابع زیادی از جمله قدرت نفوذ، تحصیلات عالیه… باشند و به عنوان منبع با ارزش شناخته شوند، اما این منابع تنها در صورتی سرمایه محسوب خواهد شد که فرد نیاز به آن منابع داشته باشد. اگر فرد برای رسیدن به هدفی نیازمند قدرت نفوذ همکار خود باشد، آن منبع خودبخود سرمایه تلقی خواهد شد و تبعاً سایر منابع اعضاء، مانند تحصیلات عالیه، سرمایه به حساب نخواهد آمد. بهطور خلاصه از دیدگاه این تئوری، اعضای موجود در شبکه دارای منابع باارزشی هستند که میتواند فرد را در رسیدن به اهداف یاری رساند. با مرور ادبیات مربوط به مفهومسازی سرمایهی اجتماعی میتوان به این جمع بندی رسید که تئوری پیوندهای ضعیف به ماهیت ارتباطات و تعاملات میان افراد اشاره دارد، تئوری شکاف ساختاری بر الگوی این پیوندها و ارتباطات در میان اعضای موجود در شبکه تمرکز داشته و تئوری منبع اجتماعی بر ویژگی های ارتباطات و تعاملات اعضاء و محتوی روابط اشاره دارد. به عبارتی، تئوری پیوندهای ضعیف و شکاف ساختاری هر دو بر"ساختار” شبکهها معطوف هستند درحالی که تئوری منابع اجتماعی به” محتوای شبکه” توجه دارد (همان منبع).
۲-۱-۴-۴) مدل کیفی سرمایه اجتماعی
مدلCRGRA که توسط کیلپاتریک و فالک[۱۴] در سال ۲۰۰۱ میلادی ارائه شده و توسط محققین زیادی مورد استفاده قرار گرفته است. این مدل سرمایهی اجتماعی را در سه سطح خرد، میانی و کلان مورد بررسی قرار میدهد. در سطح خرد، سرمایهی اجتماعی اشاره به افراد موجود در شبکه دارد که بر اثر تعامل میان این افراد، شناخت حاصل و هویت اعضاء شکل میگیرد. در سطح میانی، سرمایهی اجتماعی به اجتماعات و گروه ها و سازمان ها اشاره دارد و باعث تقویت و ساخت بنیهی ارزشی و تعاملی گروه میشود. در سطح کلان به جامعه که دربرگیرنده سازمان ها و گروه های مختلف است تمرکز داشته و موجب شکلگیری و تقویت مراودات و ارتباطات جمعی شده و ارزش های مشترک را بهبود میبخشد. مطابق شکل (۲-۱) همه این سطوح باهم در ارتباط بوده و موجب تقویت یا نقصان همدیگر میشوند (Kilpatrick, 2001).
زیرساخت تعاملی و ارزشی جامعه
سرمایه اجتماعی در سطح کلان (جامعه)
سرمایه اجتماعی در سطح میانی (سازمان)
زیرساخت تعاملی و ارزشی گروه سازمان
سرمایه اجتماعی در سطح خرد (فرد)
ایجاد شناخت و شکل گیری هویت اعضاء
شکل ۲- ۱) نحوهی ارتباط سرمایه اجتماعی در سطوح مختلف ( Kilpatrick, 2001)
۲-۱-۴-۵) مدل سرمایه اجتماعی CLRLA
بر پایه این مدل، سرمایهی اجتماعی شامل منابعی است که موجب افزایش ظرفیت جامعه، سازمان میشود. در سطح فردی، این منابع شامل شناخت و هویت است. منظور از منابع شناخت و دانش، دانستن منبع اطلاعات و شیوههای انجام کار و یا برطرف نمودن مشکلات پیش آمده در شبکه میباشد. منابع هویت، اشاره به هنجارها و ارزش ها دارد، به عبارتی منبع هویت به این که افراد تا چه اندازه دارای ارزش ها و بینشهای مشترک بوده و قادر به کار با دیگران هستند تمرکز دارد. این منابع شناخت و هویت در سطح اجتماع و سازمان باهم تلفیق شده و منبعی از سرمایهی اجتماعی برای آن سازمان/ اجتماع پدید میآورند که در سطح میانی به زیرساخت های ارزشی و تعاملی سازمان مربوط و در سطح کلان به زیرساخت های مراودهای و ارتباطی اجتماعی ختم میشود.
۲-۱-۴- ۶) مدل سرمایه اجتماعی SCAT
بین و هیکس مدل نسبتا جامع کیفی ارائه کرده که به تحلیل سرمایهی اجتماعی در سطح سازمانی پرداخته است که به مدلSCAT معروف است که برای اولین بار در سال ۱۹۹۸ ارائه شد. مدل SCAT سعی در تصویر ابعاد و ترکیب سرمایه اجتماعی در سطح سازمان دارد (Krishna, 1999).
در این مدل، سرمایه اجتماعی به دو سطح کلان و خرد تقسیم شده است، سطح کلان اشاره به محیطی دارد که سازمان در آن فعالیت دارد که شامل نقش قوانین، چارچوب حقوقی، نوع حکومت و نظام سیاسی، میزان عدم تمرکز و میزان مشارکت سیاسی افراد در خط مشی کلان است. سرمایه اجتماعی در سطح خرد به دو بعد شناختی و ساختاری تقسیم شده است. بعد شناختی به بخش نامحسوس سرمایهی اجتماعی مانند ارزش ها، عقاید، نگرش ها، رفتار و هنجارهای اجتماعی میپردازد. ارزش های شناختی به روحیهی اعتماد و یکپارچگی اعضاء و همینطور ارتباط متقابل که میان اعضای یک جامعه وجود دارد میپردازد. این ارزش ها شرایطی را در جامعه/ سازمان بوجود میآورند که در آن اعضاء برای تولید کالای مشترک میتوانند باهم همکاری نمایند. بعد ساختاری سرمایهی اجتماعی دربرگیرندهی ساختارها و شبکههایی است که حاوی فرآیندهای تصمیم گیری جمعی و روشن، رهبران پاسخگو و مسئولیت متقابل است.
سطح کلان
سززبزبزالرسسssss
نقش و جایگاه قانون
میزان عدم تمرکز
شناختی
ارزش ها (اعتماد-یکپارچگی-ارتباط متقابل)
هنجارهای اجتماعی
رفتار
نگرش ها
ساختاری
ساختار سازمانی افقی
فرایند تصمیم گیری جمعی و شفاف
پاسخگویی رهبران
تجربیات فعالیت جمعه و مسئولیت
نوع حاکمیت سیاسی
چارچوب قانونی و نظام حقوق
میزان مشارکت در فرایند سیاسی
شکل۲-۲) مدل SCAT (Krishna, 1999) .
اگرچه پرداختن به سرمایهی اجتماعی در سطح کلان ضروری است اما مدل SCATتلاش دارد تا با ارائه شاخص هایی به اندازهگیری سطح آن پرداخته و تلاش دارد تا میزان سرمایهی اجتماعی را در شرکت ها، سازمان ها اندازهگیری نماید.
۲-۱-۴-۷) مدل کمّی اندازهگیری سرمایه اجتماعی