- روایت مرسلی که شیخ صدوق و کلینی از امام باقر(ع) نقل کردهاند: «یا عبدالله ما من عید للمسلمین اضحی و لا فطر الا و هو یجدد لآل محمد فیه حزنا. قلت و لم ذاک؟ قال لأنهم یرون حقهم فی ید غیرهم»؛[۱۹۱]
نص و اجماع روایات دلالت بر وجوب تخییری نماز جمعه دارد.[۱۹۲]
بههرحال تمامی روایات صراحت در این دارند که شرایط و صفات امام جمعه با امام جماعت تفاوت دارد؛ زیرا ممکن است شخصی بتواند امام جماعت باشد اما نتواند خطبهها رابه راحتی ایراد کند چون اگر قرار بودکه امام جماعت هم بتواند خطبهها راایراد کند باید یاد گرفتن آن بر او واجب میشد؛ در حالی که میدانیم تعلم خطبهها بر کسی واجب نیست. بنابراین چنانچه نماز جمعه واجب تعیینی باشد، واجب است همه امامانِ جماعت خطبهها را یاد بگیرند در حالی که فقط امام جمعه باید دارای توانایی ایراد خطبه باشد و در پایان بعد از مباحث طولانی و طویل در خصوص کلمه امام و اینکه منظور ائمه در روایات امام معصوم است، اینطور نتیجه گیری میکند: «درصورتی که امام جمعه از جانب خلفای جور و ستم نصب نشده باشد بلکه حکومت دینی و به حق باشد جایز است که نماز جمعه اقامه شود آنهم در صورتی که کسی ترس از جان و مال خود نداشته باشد».[۱۹۳]
اما روایاتی که در مورد قریهها یا روستاها گفته شده مانند روایت فضل بن عبدالملک از امام صادق(ع) «إذا کان قوم فی قریه صلوا الجمعه أربع رکعات فإن کان لهم من یخطب جمعوا إذا کانوا خمسه نفرٍ وإنما جعلت رکعتین لمکان الخطبتین».[۱۹۴] صاحب جواهر درباره این روایات میگوید: «این روایات بدین دلیل آورده شدهاند که بتوانند پاسخی باشند بر رأی ابوحنیفه مبنی بر عدم اقامه جمعه در روستاها و مشروط بودن اقامه آن در شهرهای بزرگ».[۱۹۵] در قسمتی دیگر از این مبحث روایت دیگری را که در خبر طلحه بن زید از امام صادق «علیهالسلام» به نقل از پدرش را عنوان میکند که فرمود: «لا جمعه الا فی مصر یقام فیه الحدود»[۱۹۶] و اینطور تعبیر میکند که اقامه نماز جمعه مستلزم وجود حکومتی است که بتواند اقامه حدود کند و اینکه کلمه مصر یا شهر بزرگ آمده است همین معنی را میدهد و همانطور که میدانیم تنها کسی که میتواند اقامه حدود کند امام معصوم«علیهالسلام» و یا جانشینان او میباشند.
ایشان در بخشی دیگر قائلین به وجوب تعیینی را متهم به مادی گرایی میکند و آنها را شدیداً مورد انتقاد قرار میدهد و میگوید:
جای تأسف است که برخی از علما به دلیل آنکه این مناسک برگزار شود و در این راستا به منافع مادی قابل توجهی در راستای همکاری با حکومت وقت برسند این نماز را صراحتاً واجب دانستهاند تا با برگزاری آن توجه سلاطین را به خود جلب کنند اما خداوند ستار العیوب است و باشد که ایناشتباه فاحش آنها را در کتابهایشان ببخشاید! او همچنین به قائلین به تحریم هم انتقاد میکند و میگوید این دسته هم از آن طرف دچار زیاده روی شدهاند و نتوانستهاند نتیجه درستی بگیرند.[۱۹۷]
۳ - ۱ - ۱ – ۱۱٫ دیدگاه مرحوم بهبهانی
آقای بهبهانی در رد نظر شهید ثانی و نوه او صاحب مدارک الاحکام توضیحات مفصلی دادهاند و از قائلین به عدم وجوب تعیینی در زمان غیبت میباشند. مولف کتاب مدارک الاحکام نوشته است:
جدم شهید ثانی در رساله شریفهای که در این مسئله وجوب تعیینی نماز جمعه تدوین نموده و گفته است چگونه مسلمانی که از عقوبت خدا میترسد به خود اجازه میدهد هنگامی که مواضع خدا و رسول و ائمه با این فریضه میشنود، در آن اهمال نموده به کار دیگری بپردازد؟[۱۹۸]
مرحوم بهبهانی میگوید:
در این رساله چیزی هست که هرکس در آن اندیشه کند راضی نمیشود آنرا به جاهلی نسبت دهد چه رسد به عاقل، چه رسد به فقیه و چه رسد به شهید؛ زیرا او کسی است که راضی نمیشد حتی به متظاهرین به معصیت، نسبتِ فسق دهد پس چگونه علما و فقهای بزرگ و زاهد ارجمند ما را محکوم به فسق نماید؟ فقها و مقلدین آنها به علت تقیه تمکن اقامه جمعه را نداشتند و به همین سبب خود شهید ثانی اقامه نماز جمعه نمیکرد. آنها که از شعییان اقامه نمیکردند یا به وجوب تخییری و یا به وجوب تعیینی آن اعتقاد داشتهاند اما آنها که به حرمت معتقد بودند چگونه در عملی که حرام میدانستهاند قصد قربت نمایند؟ علاوه بر این بلا و فتنهای که بر فقهای شیعه وارد شده چه بود؟اگر محنت و شدت از جانب دشمن به آنها رسیده تنها به خاطر پیروی ائمه بوده وگرنه به سبب ترک نماز جمعه دچار فته نشدهاند. این مطالب نشان میدهد که این رساله یا از شهید نیست و یا اینکه در حین تألیف آن مریض بوده وبرخی میگویند در کودکی نوشته است. غیرممکن است شهید فقها را سرزنش و توبیخ کند. دراین رساله اینطور برمی آید که اگر کسی نماز جمعه را ترک کند فاسق است و با این حساب برخی از راویان اخبار مانند زراره هم فاسق بودهاند و فقها هم برخی فاسق بودهاند! شهید در این رساله به اجماع تمسک نمودهاند درحالی که او فقها را فاسق میداند…[۱۹۹]
آقای بهبهانی در رساله خود قائل به استحباب نماز جمعه در زمان غیبت شدهاند و حکم استحباب را به زمان حضور امام معصوم و شرایط محدودیت و عدم قدرت امام سرایت داده و اظهار نموده که ائمه در چنین شرایطی به پیروان خود اجازه میدادند تا در نمازهای جمعه برپا شده توسط خلفا شرکت نمایند و از این فضیلت بزرگ محروم نشوند. ایشان برخلاف صاحب جواهر که میگویند ائمه و اصحاب ایشان نمازهای جمعه برگزار شده را ترک مینمودند و امام آنها را امر به برپایی نمازجمعه در نزد خودشان مینمودند، از حدیث حث و هلاک نتیجه میگیرند که بسیار بعید به نظر میرسد که نماز جعه توسط اصحاب ائمه برگزار شود و در این مورد میفرماید: با آنکه زراره و عبدالملک و دیگر اصحاب از مشاهیر و بزرگان بودند و نماز جمعه توسط مخالفان برگزار میشد چگونه امکان داشت این بزرگان حضور در نماز جمعه مخالفین راترک نمایند و خود با جماعتی از شیعیان نماز جمعه را انجام دهد و چگونه امام این امر را بر آنها میپسندید که در جماعت عامه حاضر نشده و خود نماز جمعهای را برگزار کند که اقامه آن موجب شهرت و انتشار خبر به مخالفین میشد؟ خصوصاً آنکه خلفا و حکام نسبت به نماز جمعه حساس و سخت گیر بوده و آن را منصب خلافت میدانستند. و از طرفی با تتبع در احادیث یقین حاصل میشود که ائمه(ع) نسبت به شیعیان در رعایت تقیه سخت گیر بوده و شیعیان را توصیه به تقیه میفرموند و شیعه به جهت دفاع از حق در موارد متعددی خلاف تقیه عمل میکردند و ائمه آنها را از ترک تقیه برحذر میداشتند. بنابراین در نماز جمعه که خطر اقامه آن توسط شیعه بزرگتر و دفع آن خطر مهمتر بوده چگونه ممکن است امر تقیه برعکس شده باشد.[۲۰۰]
۳ - ۱ - ۱ – ۱۲٫ دیدگاه آقای بروجردی
آقای بروجردی در مبحث اقامه نماز جمعه واشتراط آن با حضور معصوم ده محور را بیان و بررسی کرده که عبارتند از:
آیا وجوب اقامه نماز جمعه مشروط به حضور امام معصوم است یا نه؟
بر فرض اینکه وجوب اقامه نماز جمعه منوط و مشروط به حضور امام عادل باشد، آیا در زمان غیبت امام معصوم حرام است که اقامه شود؟ یا آنکه میتوانیم بگوییم به فقهای مجتهد هم از جانب معصومین اجازه داده شده که اقامه جمعه کنند. یا حالت دیگر هم آن است که بگوییم اصلاً اقامه جمعه شامل فقیه به تنهایی نمیشود بلکه شامل همه مومنین میشود و همه میتوانند اقامه جمعه کنند؟ این حالت هم تفاصیلی دارد که بیان میکنیم:
الف- اگر در زمانی که امام معصوم مبسوط الید میباشد اقامه نماز جمعه از مناصب امام معصوم است و باید حتماً ایشان کسی رانصب کند و اجازه دهد که اقامه جمعه کند و هر کس که بدون اجازه امام آن رااقامه کند غاصب تلقی میشود اما میتوان این مسئله را مشابه مسئله اولیاء میت بدانیم. وقتی که به هر دلیلی ولی میت حاضر نباشد که اجازه اقامه نماز و تجهیز او را دهد بر سایر مکلفین واجب است که آنرا انجام دهند.
ب- اینکه بگوییم اگر نصب از طرف امام معصوم شرط اقامه جمعه باشد این شرط برای وجوب تعیینی نماز جمعه است و برای وجوب تخییری نماز جمعه چنین شرطی نداریم.
بر فرض اینکه حضور معصوم شرط صحت نماز جمعه باشد آیا بر معصوم واجب است که اقامه جمعه کند به طور مطلق؟ یا اینکه در اقامه آن به مصالح مسلمانان باید توجه کند و طبق آن تشخیص دهد که اقامه جمعه کند؟
آیا بر امام معصوم واجب است که در هر شهری کسی را نصب کند که اقامه جمعه کند یا نه؟
آیا بر کسی که از جانب امام معصوم نصب شده واجب است که نماز جمعه را به طور مطلق اقامه کند یا آنکه باز هم اقامه آن به اوضاع توجه میکند و با توجه به مصالح آنرا برگزار میکند؟
بر فرض که واجب باشد امام معصوم در هر شهری امام جمعه را نصب نماید آیا حتماً باید شخص صاحب منصبی که زمام امور به دست او هست منصوب شود یا آنکه امکان دارد شخص دیگری که منصب حکومتی ندارد هم منصوب شود؟
وقتی که امام معصوم رسماً کسی را به عنوان امام جمعه تعیین نفرمود، آیا همین که آن شخص زمام امور آن شهر را برعهده دارد کفایت میکند برای امام جمعه شدن یا آنکه باید نصب جدیدی صورت گیرد که امام جمعه شود؟
هنگامی که اذن امام به فقها و یا به همه مردم داده شد که اقامه نماز جمعه شود، آیا واجب تعیینی است که فقط کسانی که به آنها اذن داده شده اقامه جمعه نمایند یا آنکه این وجوب تنها شامل کسانی است که منصوب شده اند؟
آیا بر هر کسی که اذن داده شده از طرف امام واجب است که تمام احکام نماز جمعهای که امام اقامه میکند را اجرا کند و نمیتواند از آن تخلف کند یا آن که هدف تنها صحت اقامه نماز جمعه است؟
آیا بر امام معصوم است که امام جمعه را برای زمانهای بعد از خود و در زمان غیبت نصب نماید یا آنکه واجب نیست؟[۲۰۱] ایشان در ادامه دلایلی را یادآور میشوند که به واسطه آن دلایل شرط وجوب اقامه نماز جمعه منوط به حضور امام معصوم است.
بند دوم: ادله قائلین به وجوب تخییری
۳ - ۱ - ۲ – ۱٫ تفسیر روایات از دیدگاه قائلین به وجوب تخییری
آن دسته از فقها که رای به وجوب تعیینی نماز جمعه در روز جمعه داده بودند از روایات مشهوری به عنوان سند دلایل خود استفاده کرده بودند که نمونه واضح آن را در آراء علامه مجلسی در کتاب بحار بررسی کردیم.اینک در این قسمت از مبحث به تفسیر همان روایات از دیدگاه قائلین به وجوب تخییری میپردازیم:
۳ - ۱ - ۲ - ۱ – ۱٫ روایت حث جهت اثبات وجوب تخییری
«حثنا ابوعبدالله علی صلاه الجمعه حتی ظننت انه یرید ان نأتیه فقلت نغدوا علیک؟ فقال: لا؛ انما عنیت عندکم».[۲۰۲]
کلمه حثنا به معنی تشویق است که با مستحب موکد سازگارتر از وجوب است والا امام علیه السلام میفرمود: وجب علیکم یا زراره استنباط میکرد و میگفت: إنه اوجب علیناّ پس شرائط جهت اقامه به نحوی آماده بود که اقامه نماز جمعه مستحب شده است. اگر به معنی وجوب بود، زراره عمل میکرد و لذا زراره عمل به فرمایش امام نکرد. از طرفی ظاهر روایت حث آن است که حضرت امام صادق به زرراه و امثال او ترغیب میفرماید نه عموم شیعیان و ظاهر این است که چون زراره فقیه جامع الشرایط محسوب میشداشاره به امامت وی دارد گرچه تصریح نشده و اخذ به ظهور اگر خلاف نص نباشداشکال ندارد. و بعید نیست که حث امام علیه السلام به جهت تشکیل جبهه خاص شیعه و ایجاد قدرت در مقابل عامه باشد و در عین حال صدور این روایت میتواند به منزله صدور اذن به فقیه یا به فرد خاص در نظر گرفته شود. بنابراین از آن اذن عام برای عموم مؤمنین فهمیده نمیشود. فقط اذن عام برای عموم فقها ظاهر میشود.
۳ - ۱ - ۲ - ۱ – ۲٫ روایت زراره از امام باقر(ع)
فرض الله علی الناس من الجمعه الی الجمعه خمسا و ثلاثین صلاه، منها صلاه واحده فرضها الله فی جماعه و هی الجمعه و وضعها عن تسعه: عن الصغیر و الکبیر و المجنون و المسافر و العبد و المرأه و المریض و الأعمی و من کان علی رأس فرسخین و القراءه فیها بالجهر و الغسل فیها واجب و علی الامام فیها قنوتان: قنوت فی الرکعه الاولی قبل الرکوع و فی الرکعه الثانیه بعد الرکوع….[۲۰۳]
تفسیر روایت و اثبات وجوب تخییری: کلمه فرض الله عزوجل صراحت در وجوب تعیینی بر همگان - غیر از کسانی که استثنا شدهاند - دارد. در عین حال که امام معصوم به این فریضه امر فرموده، با توجه به شواهد تاریخی مبنی بر عدم اقامه نماز جمعه توسط برخی معصومین، معلوم میشود که یا فریضه جمعه در اصل واجب و اقامه آن مشروط به شرایط خاص است، یا این روایات مربوط به فرض حضور و شرکت است نه فرض اقامه.
۳ - ۱ - ۲ - ۱ – ۳٫ موثقه ابن بکیر به نقل از زراره
ابن بکیر به نقل از زراره میگوید که امام باقر(ع) فرمود: «مثلک یهلک و لم یصل فریضه فرضها الله قال قلت: کیف اصنع؟ قال صفوا جماعه یعنی صلاه الجمعه»؛[۲۰۴] «مانند تو هلاک میشود که نمازی را که خداوند واجب گردانید را بهجای نمیآورد میگوید سؤال کردم چگونه بخوانیم ؟ فرمودند به جماعت بخوانید».
برداشت وجوب تخییری از روایت: این روایت موثقه مربوط به جماعت و شرکت در نماز جماعت است که در زمان تقیه صادر شده یعنی امثال تو اگر در جماعت آنها شرکت نکنند هلاک و کشته میشوند و دلالتی بر وجوب تعیینی نماز جمعه ندارد و فقط مربوط به وجوب شرکت از باب تقیه میباشد.
۳ - ۱ - ۲ - ۱ – ۴٫ روایات سماعه
«سالت اباعبدالله علیه السلام عن الصلاه یوم الجمعه؟ فقال: اما مع الامام رکعتان و اما من یصلی وحده فهی اربع رکعات بمنزله الظهر: یعنی اذا کان امام یخطب، فأما إذا لم یکن امام یخطب فهی اربع رکعات و إن صلوا جماعه»؛[۲۰۵]
این روایات مربوط به کیفیت نماز جمعه میباشد و هیچ ارتباطی به وجوب اقامه یا وجوب شرکت و حضور ندارد یعنی در دو جهت اخیر ساکت است.
۳ - ۱ - ۲ - ۱ – ۵٫ روایت محمد بن مسلم و روایت زراره از امام صادق(ع)
محمد بن مسلم از امام صادق(ع) نقل میکند: «من ترک الجمعه ثلاث جمع متوالیه طبع الله علی قلبه».[۲۰۶]
زراره از امام صادق(ع) چنین نقل میکند: «صلاه الجمعه فریضه والإجتماع إلیها فریضه مع الإمام فإن ترک رجل من غیر عله ثلاث جمع فقد ترک ثلاث فرائض ولا یدع ثلاث فرائض من غیر عله إلا منافق…».[۲۰۷]
تعبیر به وجوب تخییری: این دو روایت نیز بر وجوب شرکت و حضور در نماز جمعه - بعد از آن که نماز جمعه با شرایط خاصهاش برپا شود - دلالت دارند؛ نه بر وجوب اقامه آن.
آیه یازده سوره جمعه
اینکه در سوره جمعه گفته شده: ﴿فاسعوا إلی ذکر الله﴾، دلالت بر وجوب حضور یافتن در نماز جمعه دارد بعد از آنکه اقامه گردید. آیه در صدد بیان اقامه جمعه نیست زیرا در آن شرطیت اذن امام بیان نشده است و اینکه هر کسی بتواند آنرا اقامه کند نیاز به دلیلی خاص دارد که باید آن دلایل را در جایی دیگر غیر از این آیه شریفه جستجو کنیم و اخبار و روایات خالی از این دلایل هستند.[۲۰۸]
۳ - ۱ - ۲ – ۲٫ اثبات عدم وجوب تعیینی نماز جمعه در دوران غیبت با بهره گرفتن از ادله عقلی
یکی از آیات قرآن در خصوص وجوب نمازهای پنجگانه آیه ۷۸ سوره اسری است که میفرماید: ﴿أقم الصلاه لدلوک الشمس إلی غسق اللیل و قرآن الفجر إن قرآن الفجر کان مشهودا﴾.
در برخی روایات نیز تأکید بر اقامه نماز به صورت جماعت به چشم میخورد مانند حدیث هلاک (مثلک یهلک…) که به کرات آن را بیان کردیم.
راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره بررسی مبانی تعیینی یا تخییری بودن وجوب نماز جمعه ...