تعریف: سازمان‏های متعالی نتایجی که نیازها و انتظارات ذی‏نفعان کسب‏و‏کارشان را برآورده نموده و یا فراتر از آنها می‏رود را بدست آورده و حفظ می‏کنند.
در عمل، ما پی می‏بریم که سازمان‏های متعالی:
مجموعه‏ای از نتایج کلیدی مالی و غیرمالی که مبتنی بر نیازها و انتظارات ذی‏نفعان کسب‏ و کارشان باشد را به منظور تعیین جاری‏سازی موفق استراتژی، ایجاد می‏ نمایند.
اهداف روشنی را برای نتایج کلیدی کسب ‏و کار تعیین می‏کنند، به گونه‏ای که مبتنی بر نیازها و انتظارات ذی‏نفعان کسب ‏و کارشان و همسو با استراتژی انتخاب شده باشد.

نتایج را برای درک عملکرد در حوزه ‏های خاص سازمان و تجارب، نیازها و انتظارات ذینفعان کسب ‏و کار بخش‏بندی می‏کنند.
نتایج کسب‏ و کار خوب با روندی مثبت یا پایدار، حداقل برای یک دوره ۳ ساله نشان می‏دهند.
دلایل اصلی و محرک‏های روندهای مشاهده شده و تأثیری که این نتایج بر سایر شاخص‏های عملکردی و دستاوردهای مرتبط دارند را به وضوح درک می‏کنند.
اطمینان دارند که نتایج و عملکرد آینده آنان بر مبنای درک آنها از ارتباطات علی و معلولی ایجاد شده است.
درک می‏کنند که چگونه نتایج کلیدی کسب ‏و کار را با سازمان‏های مشابه مقایسه نموده و در موارد مقتضی از این داده‏ها برای هدف‏گذاری استفاده نمایند.

زیرمعیارهای معیار نتایج کسب‏ و‏ کار
۹a. دستاوردهای کسب ‏و ‏کار
۹b. شاخص‏های عملکردی کسب ‏و ‏کار (پورآقا و ابراهیمی‏جمارانی، ۱۳۹۲، ۴۸-۴۷).
۹a. دستاوردهای کسب ‏و‏ کار
این شاخص‏ها دستاوردهای کلیدی مالی و غیرمالی کسب ‏و کار هستند که بیانگر موفقیت سازمان در جاری‏سازی استراتژی‏شان می‏باشند.
مجموعه‏ای از سنجه‏ها و اهداف مرتبط با همراهی ذی‏نفعان کسب‏ و کار تعریف و مورد توافق قرار خواهند گرفت.
سنجه‏ها دستاورد می‏تواند شامل:
دستاوردهای مالی
برداشت‏های ذی‏نفعان کسب ‏و کار
عملکرد در مقایسه با بودجه
حجم محصولات یا خدمات کلیدی ارائه شده
دستاوردهای فرایندهای کلیدی
۹b. شاخص‏های عملکردی کسب‏ و ‏کار
این‏ها شاخص‏های کلیدی مالی و غیرمالی کسب و کار هستند که برای سنجش عملکرد عملیاتی سازمان، مورد استفاده قرار می‏گیرند.
آنها به پایش، درک، پیش‏بینی و بهبود دستاوردهای کلیدی عملکرد مورد انتظار سازمان کمک می‏کنند.
سنجه‏ها می‏تواند شامل شاخص‏های عملکردی بر پایه زیر باشند:
شاخص‏های مالی
هزینه‏ های پروژه
شاخص‏های عملکرد فرایندهای کلیدی
عملکرد شرکا و تأمین ‏کنندگان
فن‏آوری، اطلاعات و دانش (پورآقا و ابراهیمی‏جمارانی، ۱۳۹۲، ۴۹-۴۸).
۲-۳۳٫ یکپارچه‏سازی مفاهیم بنیادین در قالب معیارها
مفاهیم بنیادین به عنوان اساس نکات راهنما در معیارهای مدل استفاده می‏شوند. این یکپارچه‏سازی ارتباطی را میان دید کلی از مفاهیم و تحلیل جزئی معیار برقرار می‏کند. از آن جائی که نکات راهنما عمل- محور هستند در قالب ۵ معیار توانمند‏ساز و ۴ معیار نتایج ارائه شده‏اند. نتایج مرتبط با هر معیار به رویکردهای اتخاذی و سنجه‏های مورد استفاده جهت پایش اثربخشی و محیط عملیاتی سازمان بستگی دارد (باقری و علیزاده و علاءالدینی، ۱۳۹۲، ۶۹).
جدول ۲-۹: ارتباط مفاهیم بنیادین و معیارهای توانمندساز (همان منبع، ۷۰)

۵٫ فرآیندها، محصولات و خدمات

۴٫ شرکاء و منابع

۳٫ کارکنان

۲٫ استراتژی

۱٫ رهبری

معیارهای توانمندساز

e

d

c