تک بیت(۱۶۵)،بیت۱۲۸۱:
این بیت، پیش از این نیز در قطعهای با مطلع زیر آمده بود:
هست از سلسله خاک نشینان شمشاد | دست بیعت مگر از شانه به گیسوی تو داد |
تک بیت(۳۶۶) ، بیت۱۴۸۲:
در نسخه (د)، ناسخ محترم، به جای نوشتن پاره دوم متن فعلی، پاره دوم بیت بعد را ضبط کرده است.به عبارتی از هر دو بیت متوالی، یک بیت ساخته است.
شرح و تعلیقات ابیات
۱- جنون : به معنای دیوانه شدن است و در این بیت منظور جذبه و کشش عشق است، از آنجا که هر کلام باید با نام خدا آغاز شود و عشق همانند ذات خداوند است بنابراین شاعر ابتدا از جنون که از لوازم عشق است، سخن گفته است.
معنی بیت: جنون و دیوانگی کجاست تا من از قید وظایف عقلی نجات پیدا کنم و در جهان دیوانگی صحرا گرد باشم.
۲- محتسب : به شمارآورنده . (آنندراج ). || آزماینده . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (اصطلاح فقه ) در اصطلاح فقهی انتساب به عمل احتساب می باشد که عبارت است از امر به معروف و نهی از منکر. (از انساب سمعانی ). نهی کننده از چیزهایی که در شرع ممنوع باشد (غیاث ). مأمور حکومتی شهر که کار او بررسی مقادیر و اندازه ها و نظارت در اجرای احکام دین و بازدارنده از منهیات و اعمال نامشروع و آزمایش صحّت و پاکی مأکولات و زرع بود. رجوع به حسبه و احتساب شود : و چون پیر شوند محتسب گردند و ایشان را محتسب معروف گر خوانند. (حدود العالم ).( دهخدا، ۱۳۸۵: ۲۶۱۸)، (برهان، ۱۳۶۲: ۱۹۹۳ - ۱۹۸۹)
چهره منفی و دوست نداشتنی او را می توان چنین ترسیم کرد:
-
- وظیفه اش در جنب شحنه حفظ ظاهر شرع و نظم شهر و امر به معروف و نهی از منکر است.
شراب خانگی ترس محتسب خورده به روی یار بنوشیم و بانگ نوشانوش
-
- اهل ریا و نفاق است.
باده با محتسب شهر ننوشی زنهار بخورد باده ات و سنگ به جام اندازد
-
- خود آشکارا و پنهان اهل فسق و فجور است.
صوفی ز کنج صومعه با پای خم نشست تا دید محتسب که سبو می کشد به دوش
(خرّمشاهی،۱۳۶۸: ۲۷۱- ۲۷۰ )
در شعر غنی نیز، از شخصیّتهای منفور است. نماد جهل و تعصّبات کور است و به شدّت مورد عتاب شاعر.
جا برای کسی خالی کردن: کنایه از احترام گذاشتن و تواضع کردن.
معنی بیت: در میان باده نوشان محتسب چنان عزّت و شکوهی دارد که هنگام ورودش شیشه جایش را از شراب به نشانه تعظیم خالی می کند؛ معمول است هنگام ورود مأمور حکومتی امر به معروف و نهی از منکر، شیشه های شراب و غیره را پنهان می نمایند.به طنز می توان گفت: محتسب نزد شراب نوشان دارای عزّت و بزرگی است.
بیت دارای آرایه حسن تعلیل است.
۳- مینا. (اِ) آبگینه . (ناظم الاطباء) (برهان ) (منتهی الارب ) (صحاح الفرس ) (آنندراج ). شیشه . ماده ای است لعاب شیشه ای حاجب ماوراء یا شفاف که آن را روی کاشی و فلزات برای نقش و نگار به کار برند. (حاشیه برهان قاطع چ معین ). || پیاله . (ناظم الاطباء). جام . قدح . جام شیشه ای که بدان شراب خورند. ساغر. (ناظم الاطباء) (دهخدا، ۱۳۸۵: ۲۸۹۲)، (برهان، ۱۳۶۲: ۲۰۸۳)
عنقا: سیمرغ. نام مرغی افسانه ای ،موهوم و معروف است که جسم آن مشخّص نیست و چهل فیل غذای یک روز اوست ؛چنان جسم او قدرتمند و بزرگ است که خورشید را در بر می گیرد.(شارح)
مفهوم بیت: تاکید بر عزلت و گوشه نشینی، راه دست یابی به شهرت و شناخته شدن،عزلت اختیار کردن است.
۴- بر طاق نهادن: کنایه از کنار گذاشتن و ترک کردن.
۵- رنگ ریختن: ۱٫ بنای کار گذاشتن ( مصطلحات الشعرا)
ای دل چنان کن که باغبــــــــان نتواند از غبار تو رنگ بهار ریخت
(وحید)
-
- طرح عمارت افکندن(سراج الغات)
کی بود در سوختن نسبت به من خاشاک را رنگ آتشخانه از خاکستر من ریختند
(سلیم)
معنی بیت: به دلیل رنگ و روی نامناسب و شکسته رنگی و بد حالی ام رنگ و روی دیوار این گونه است و شکستگی دارد.
۶- معنی بیت: مادام که جسم و تعلّقات مادّی با روح همراه باشد، روح نمی تواند عروج پیدا کند همانگونه که وقتی بر پای مرغ رشته ببندند مرغ به راحتی نمی تواند پرواز کند.