بیبی خانم این نسخهی خطی را «معایبالرجال» نام نهاد. او به شدت به محتوای رسالهی «تأدیبالنساء» تاخت که با شیوههای بسیار عقب مانده و قرون وسطایی به تربیت زنان میپردازد و نجات زنان را در گرو اطاعت از شوهران خود و خدمت به آنها میداند. بیبی خانم که زنی تحصیلکرده و از طبقهی متوسط جامعه بود با طنزی گیرا، در پاسخ «نصیحتنامه«ی «تأدیبالنسا» آنرا «فضیحتنامه» خواند و به تمامی مطالب آن نکته به نکته پاسخ داد و در پایان، در چهار مجلس، به انتقاد از شراب خواری، قماربازی، کشیدن چرس و بنگ و خوشگذرانیهای مردان پرداخت.
کتاب دیگری که در همین دوره نوشته شده، متعلق به شاه زادهی قاجار، تاجالسلطنه، دختر «ناصرالدینشاه» قاجار است که زبان فرانسوی را آموخته و با نوشتهی نویسندگان و سبک نوشتاری نویسندگان غرب بهویژه فرانسویها آشنایی دارد.
این شاهزادهی قاجار با آنکه در دربار قاجار و در رفاه کامل زیسته، اما با آشنا شدن به حقوق فردی و اجتماعی زنان اروپا، در جهت روشنگری زنان ایران گام برمیدارد و در جمعیت زنان مبارز آن دوره شرکت میکند. بخشی از خاطرات او که بهجا مانده، در بر دارندهی عقاید جالب سیاسی و اجتماعی برای مبارزه با فساد و عقبماندگی و بهبود وضع زنان در ایران است. خاطرات او اثر ارزندهای است از آغاز جنبش آزادی زن در ایران. «تاجالسلطنه» مینویسد:
«خیلی میل دارم یک مسافرتی به اروپا بکنم و این خانمهای حقوقطلب را ببینم و به آنها بگویم وقتیکه شما غرق سعادت و شرافت، از حقوق خود دفاع میکنید و فاتحانه به مقصود موفق شدهاید، یک نظری بهیک قطعه آسیا افکنده، تفحص کنید در خانههایی که دیوارهایش سه ذرع یا پنج ذرع ارتفاع دارد و تمام منفذ این خانه، منحصر بهیک درب است و آن هم به توسط دربان محفوظ است و در زیر یک زنجیر اسارت و یک فشار غیرقابل تحمل، اغلب سر و دست شکسته، بعضیها رنگهای زرد پریده، برخی گرسنه و برهنه، قسمتی از شبانروز منتظر و گریه کننده و باز میگفتم اینها هم زن هستند.»(سعدوندیان:۹۹)
به گفتهی «تاجالسلطنه» زندگی زنهای ایران از دو چیز ترکیب شده:
«یکی سیاه و دیگری سفید. در موقع بیرون آمدن و گردش کردن، هیاکل موحش سیاه عزا و در موقع مرگ، کفنهای سفید. و من یکی از همین زنهای بدبخت هستم و آن کفن سفید را ترجیح به آن هیکل موحش عزا میدهم.» (سعدوندیان:۹۹)
در روزگار رفع حجاب شعرهای بسیاری در مورد چند همسری، حجاب و مقام زن نوشته شد و از آن میان شعر «زن در ایران» از «پروین اعتصامی»، که در سال ۱۳۱۴ش سروده شده، به این مسایل از دیدگاهیک زن نگاه میکند:
«زن درایران، پیشازینگوییکهایرانینبود پیشهاش جز تیرهروزی و پریشانی نبود
زندگیمرگش،اندرکنجعزلت میگذشت زنچهبودآنروزها،گر زانکهزندانی نبود
کسچوزن،اندرسیاهی قرنها منزلنکرد کسچوزندر معبد سالوس قربانی نبود»
(اعتصامی:۲۵۲)
از میان نویسندگان و شاعران زن در ایران، شاید هیچ کس تا آن زمان مانند فروغ فرخزاد با بیپروایی و صراحت دربارهی احساسات، عشق و خواستهای زنانهی خود سخن نگفته بود. او نه تنها بر سرنوشت از پیش تعیین شدهی زن، که مرد آن را تعیین کرده، میشورد و میتازد، بلکه نقش و همت زنان را نیز به تمسخر میکشد که به جای کوشش برای به دست آوردن حقوق فردی و اجتماعی خویش، در سایهی ثروت و رفاه مردانی که با آنها زندگی میکنند، شدیداً دچار رخوت و بیاعتنایی شدهاند. شعر «دلم برای باغچه میسوزد»، کنایهای است بر این حال و احوال:
«وخواهرم که دوست گلها بود
و حرفهای سادهی قلبش را
وقتی که مادر او را میزد
به جمع مهربان و ساکت آنهامیبرد. . .
او خانهاش در آن سوی شهر است
او در میان خانهی مصنوعیش
و زیر شاخههای درختان سیب مصنوعی
آوازهای مصنوعی میخواند
و بچههای طبیعی میسازد
او
هر وقت که بهدیدن ما میآید
و گوشهی دامنش از فقر باغچه آلوده میشود،
حمام ادوکلن میگیرد»
(فرخزاد،۱:۷۵)
در نطر فروغ، زنانی که به سرنوشت خود بدون اعتراض گردن مینهند و با صدایی سخت کاذب به مرد میگویند که دوستت دارم و میخواهند در بازوان چیرهی یک مرد، ماده ای زیبا و سالم باشند، چون صفر، در تفریق و جمع و ضرب، حاصلی پیوستهیکسان دارند.
در شعر «عروسک کوکی»، فروغ با احساس و درکی به جا و درست، از پوچی رابطهی سنتی میان زنان و مردان سخن میگوید:
«میتوان همچون عروسکهای کوکی بود
با دو چشم شیشهای، دنیای خود را دید
میتوان در جعیهای ماهوت
با تنی انباشته از کاه،
سالها در لابهلای تور و پولک خفت
میتوان با هر فشار هرزهی دستی،
بیسبب فریاد کرد و گفت
آه، من بسیار خوشبختم»
(فرخزاد،۲:۶۹)
ذوق سرشار و احساسات لطیف استاد شهریار همیشه او را به ستایش و تمجید از زیباییها واداشته است بهطوریکه هرجا در برابر صنع زیبای خداوندی قرار میگیرد ناخودآگاه چشمه طبع جوشانش جاری شده و باعث آفریدن اثری جاودانی میشود ، زیباییهای جمال انسانها بالاخص در مورد زنان که با ظرافت و لطافت بیشتری مشهود است . این مطلب در اشعاری چون دختر گل فروش،غزال و غزل ،ای زن ، دختر ترسا ،ماه کلیسا و به سینما میرفت و … کاملاً نمایان است.
ستایش جمال زن در شعر شهریار به عنوان ستایش یک جمال معنوی و خدادادی مطرح میشود و حفظ عفت و کسب دانش را عامل ماندگاری این جمال معرفی میکند:
«رخوزلف آدمیت ،زن باحجابوتقواست تو بر آن رخ دلارا خط و خال آدمیت…
به کرشمه عفاف و به جمال دانش تست که خدا کند تجــلی به جلال آدمیت…
بهزوال آدمــیت سخناز مقام زن نیست که زن از هنر بماند به زوال آدمیت»
(شهریار ، ۱۰۷۲ )
و در ابیاتی دیگر عفت زنهای آذربایجان را با غیرت مردانهاش در هم آمیخته و میستاید:
«عفت زنهای تو تالی ندارد در بشـر غیرت مردان تو ثانی ندارد در جهان»
(شهریار ، ۵۵۶)
«زن الگو مثالـــــش بنت زهـــــرا زینب کبراست
که سرمشقی به خوش خطی این خاتون نخواهد شد»
۲) به شیر بدون چربی یا ساده در دمای ۲۲۰ ، ۲۶۴ آمونیومسولفات جامد اضافه میکنیم که با تکان دادن شدید مکانیکی در یک بازه زمانی ۴۰ دقیقهای همراه است.
مخلوط را به مدت ۲ ساعت پس از افزودن آمونیوم سولفات به همین ترتیب هم میزنیم.
۳) بعد از گذشت ۲ ساعت همزدن مداوم و افزوده شدن کل نمک آمونیومسولفات، مخلوط را در درون یک ظرف شیشهای به وسیله کاغذ صافی، صاف گردید.
بهتر است که از یک کاغذ صافی بزرگ (cm20) استفاده شود تا سطح بیشتری جهت صاف کردن حاصل شود.
۴) pH آب پنیر به دست آمده را (بخش۱ ()، که در حدود ۹/۶ میباشد) را توسط محلول HCl ۱ مولار به ۵/۳ رسانده شد (به طور تقریبی برای هر لیتر آب پنیر، mL50 از HCl ۱ مولار استفاده میشود).
بهتر است HCl را از یک بورت ۱۰۰ میلیلیتری و به آرامی زیر سطح محلول در یک بازه زمانی ۴۰ دقیقهای ریخته شود.
۵) پس از نگه داشتن محلول برای ۱ ساعت، آن را در دور g13200 با دمای ۱۶ و به مدت ۴۰ دقیقه تحت سانتریفوژ قرار گرفت.
در این مرحله در صورتی که رسوب به دست آمده (a2) مورد نیاز باشد با حجمی از ۰۰۵/۰ برابر با از حجم آب پنیر اصلی مخلوط کرده و سپس محلول حاصله را با ۱ مولار به pH ۷ رسانده که میتواند بعد از این مرحله جهت جداسازی آلفالاکتالبومین مورد استفاده قرار گیرد.
۶) محلول به دست آمده از بخش قبل را (a3) توسط ۱ مولار به pH 6 رسانیده ( به طور تقریبی به ازای هر یک لیتر محلول، ۵۰ میلیلیتر محلول آمونیاک لازم است) و ۲۶۲ نمک آمونیومسولفات جهت رسوب دادن BLG به محلول اضافه گردید.
۷) مخلوط حاصله را به مدت یک شبانه روز در دمای ۲۲۰ نگهداری شود.
۸) رسوب مرطوب مرحله قبل را جمع آوری کرده و در دور g34800 برای ۲۰ دقیقه سانتریفوژ گردد. محلول بالایی (a5) را دور ریخته و رسوب به دست آمده را با کمترین میزان بافر استات دارای pH ۲/۵ مخلوط کرده و درون کیسه دیالیز ریخته شود.
۹) محلول حاصله را در برابر بافر استات با pH ۲/۵ به مدت ۱۲ ساعت دیالیز کرده. محلول بافری را عوض نموده و دیالیز به مدت ۱۶-۱۲ ساعت دیگر ادامهداده شود. این کار باعث خارج شدن نمک و تغلیظ BLG می شود.
۱۰) در این مرحله محلول به دست آمده حاوی درصد بالایی از BLG خواهد بود.
۲-۱۰- تکنیک دیالیز
۲-۱۰-۱- آماده سازی محلول
۲-۱۰-۱-۱- محلول کربنات سدیم ۵%
۱/۵ گرم از کربنات سدیم بیآب ( ۱۰۵)را در ۱ لیتر آب حل گردید تا کربنات سدیم ۵% حاصل شود.
۲-۱۰-۱-۲- محلول EDTA 5%
۶/۱۴ گرم از EDTA ( ۲/۲۹۲) را در یک لیتر آب مقطر حل کرده تا محلول EDTA ۵% حاصل شود.
۲-۱۰-۲- آماده سازی کیسههای دیالیز
۱) کیسهها در قطعات دلخواه برش زده که بستگی به حجم ماده مورد دیالیز و نوع کار دارد. در این مرحله باید دقت کرد که دست با خود کیسهها تماس حاصل نکند زیرا منافذ این کیسهها بسیار حساس بوده و ممکن است آسیب ببیند؛ که جهت خودداری از آسیب زدن به آنها میتوان از دستکش استفاده نمود.
۲) در این مرحله کیسهها را ۳ مرتبه و هر مرتبه به مدت زمان ۱۵ دقیقه در یک لیتر محلول کربناتسدیم ۵% جوشانده و سپس با آب مقطر شست و شو داده شد. در زمان جوشیدن کیسهها را در آب خوب به هم زده تا منافذ آماده شوند.
۳) سپس کیسهها را به مدت ۱۵ دقیقه در یک لیتر محلول EDTA 5% جوشانده و پس از اتمام با آب مقطر شست و شو داده شد.
۴) تا زمان به کار بردن کیسهها، آنها را در اتانول ۲۰% درون یخچال در دمای ۴ نگه داری گردید.
نکته:در تمامی مراحل سعی شود که از تماس دست با کیسهها جلوگیری شود
۲-۱۰-۳- نحوه انجام دیالیز
۱)یک سر کیسه دیالیز را قبل از آماده شدن گره زده و محلول مورد نظر درون کیسه دیالیز ریخته شد. سپس سر دیگر کیسه را گره زده و کیسه درون بافر قرار گرفت. البته بستن کیسهها را با نخ هم میتوان انجام داد (در صورتی که کیسه ها از الکل خارج گردیده باشد، قبل از استفاده با آب مقطر شست و شو داده می شوند).
۲) کیسهها را به صورت شناور در محلول دیالیز قرار داده و در دمای پایین (نزدیک به ۴) محلول را در اطراف کیسه بسیار آرام به حرکت در آورده میشوند.
۳) بسته به نوع ماده هر ۳ ساعت یا چند ساعت محلول دیالیز را عوض میگردد.
۲-۱۱- استری کردن
۲-۱۱-۱- محلولسازی
برای استری کردن هر تعداد الکل که با آنها استری کردن قرار است صورت بگیرد را تهیه میشود. از آنجا که جهت استری کردن نیاز به مقداری آب در محیط جهت راهاندازی واکنش دارد از تمامی الکلها که خالص بودند، غلظت ۹۵% تهیه شد.
الکلهای مورد استفاده در این واکنش شامل متانل، اتانل، بوتانل، ۱-پروپانل (n-پروپانل)، ایزوپروپانل، پنتانل و هگزانل میباشد که از تمامی آنها غلظت ۹۵% تهیه گردید.
۲-۱۱-۲- نحوه استری کردن
۱) ابتدا نمونههای پروتئینی مورد نظر درون تیوبهای ۵/۱ میلیلیتری توزین میگردد.
۲) سپس نمونه پروتئینی با غلظتهای ۲ تا ۵% در الکلهای ۹۵% و خنک شده نام برده در بالا حل شدند.
۳) مقادیر حساب شده اسید کلریدریک N12 به صورت قطره قطره آنقدر اضافه شد تا اینکه غلظت نهایی اسید در مخلوط حاصل شده به N ۷/۰ رسید.
۴) تمامی مخلوط به دست آمده تحت تکان خوردن شدید و مداوم در دمای ۴ درون انکوباتو شیکر یخچالدار ژالتجهیز قرار گرفت و به مدت ۲۰ ساعت نگهداری شد.
مدت زمان نگهداری این مخلوط از ۶ تا ۴۸ ساعت میتواند متغیر باشد، اما به طور معمول در ۲۰ ساعت واکنش کامل شده و بعد از ۴۸ ساعت ممکن است واکنش برگشت پیدا کند.
۵) پس از پایان یافتن زمان واکنش نمونهها را در دور g 1000 به مدت ۱۰ دقیقه سانتریفوژ کرده و محلول بالایی به دست آمده را دور ریخته میشود. باقی مانده را در محلول خالص الکلی که مورد استفاده قرار گرفتهاست، حل کرده که دارای حجم برابر با محلول دور ریخته شده خواهد بود و قبل از اینکه دوباره ساتریفوژ انجام پذیرد خوب به هم میخورد.
این مرحله شست و شو ۳ مرتبه تکرار میشود.
۶) رسوب نهایی را در مقدار کافی آب دوبار تقطیر حل نموده و قبل از خشک کردن با خلاء در دمای ۸۰- نگهداری میشود.
۷) نمونهها را پس از خشک کردن با خلاء میتوانند در دمای ۲۰- نگهداری شوند.
۲-۱۱-۳- خشک کردن با خلاء
۱) دستگاه را روشن کرده تا دمایش به میزان مطلوب (معمولا ۵۰-۴۷ درجه سانتیگراد) برسد. از قبل این کار را صورت میپذیرد زیرا رسیدن به این دما ۱ تا ۲ ساعت زمان میبرد.
۲) نمونههایی را که قرار است با خلاء خشک شوند از قبل در یخجال ۸۰- قرار داده تا منجمد شوند. با این کار از ریخته شدن احتمالی نمونهها در زمان انجام خشک کردن جلوگیری میشود.
برای اطمینان بیشتر میتوان درب ظروف را با پارافیلم پوشاند و چند روزنه روی سطح آن قرار داد.
۳) نمونهها را در ظرف شیشهای مخصوص دستگاه قرار داده و محکم آنها تثبیت میشوند.
۴) ظرف شیشهای را به همراه درب مخصوصش به دستگاه متصل کرده و هوای درون شیشه را با چرخاندن پیچ آن خالی نموده.
۵) دستگاه را به پمپ خلاء وصل کرده و این کار را تا خشک شدن کامل نمونه انجام میشود.
۶) پس از پایان خشک شدن، نمونه را در ۲۰- نگهداری میشود.
مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۳۵/۰ می باشد و از آنجا که مقدار محاسبه شده t (76/5) از مقدار بحرانی ۹۶/۱ بزرگتر است، می توان نتیجه گرفت که ارزش درک شده بر رضایت از برند اثر گذار است. برای اینکه فرضیه مورد تأیید قرار گیرد باید مقدار محاسبه شده t از مقدار بحرانی ۹۶/۱ بزرگتر باشد تا در دامنه ۹۶/۱ و ۹۶/۱- واقع نشود. بنابراین فرضیه ۱ مبنی بر اینکه ارزش درک شده بر رضایت از برند اثر گذار است، مورد تأیید قرار میگیرد.
این فرضیه در مطالعات مؤتمنی و همکاران (۱۳۸۹) ، جلالی و همکاران (۱۳۹۰)، دهدشتی و شاهرخ و همکاران (۱۳۹۱الف) و اریکس و همکاران (۲۰۱۲) نیز تأیید گردیده است.
فرضیه دوم: « ارزش درک شده بر اعتماد به برند اثر گذار است»
مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۲۲/۰ می باشد و از آنجا که مقدار محاسبه شده t (84/3) از مقدار بحرانی ۹۶/۱ بزرگتر است، می توان نتیجه گرفت که ارزش درک شده بر اعتماد به برند اثر گذار است. بنابراین فرضیه ۲ مبنی بر اینکه ارزش درک شده بر اعتماد به برند اثر گذار است، مورد تأیید قرار میگیرد.
دهدشتی و شاهرخ و همکاران (۱۳۹۱الف) و اریکس و همکاران (۲۰۱۲) نیز این فرضیه را تأیید کرده اند.
فرضیه سوم: « ارزش ویژه درک شده بر رضایت از برند اثر گذار است»
مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۲۹/۰ و مقدار محاسبه شده t (68/4) می باشد، بنابراین فرضیه ۳ مبنی بر اینکه ارزش ویژه درک شده بر رضایت از برند اثر گذار است، مورد تأیید قرار میگیرد.
رضایی دولت آبادی و همکاران (۲۰۱۳)، جلالی و همکاران (۱۳۹۰)، دهدشتی شاهرخ و همکاران (۱۳۹۱ب)، اریکس و همکاران و ابراهیمی و همکاران (۱۳۹۱) نیز اثر گذاری ارزش ویژه درک شده بر رضایت از برند را تأیید نمودند.
فرضیه چهارم: « ارزش ویژۀ درک شده بر اعتماد به برند اثر گذار است»
مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۳۰/۰ و مقدار محاسبه شده t (12/5) میباشد، بنابراین فرضیه ۴ مبنی بر اینکه ارزش ویژۀ درک شده بر اعتماد به برند اثر گذار است، مورد تأیید قرار میگیرد.
عزیزی و همکاران (۱۳۹۱)، اریکس و همکاران (۲۰۱۲) و ابراهیمی و همکاران (۱۳۹۱) در پژوهشهای خود فرضیه فوق را تأیید نمودند.
فرضیه پنجم: « کیفیت درک شده بر رضایت از برند اثر گذار است»
مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۵۱/۰و مقدار محاسبه شده t (62/6) میباشد، بنابراین فرضیه ۵ مبنی بر اینکه کیفیت درک شده بر رضایت از برند اثر گذار است، مورد تأیید قرار میگیرد.
فرهینا[۱۱۹] (۲۰۱۳) و جلالی و همکاران (۱۳۹۰) این فرضیه را تأیید ولی اریکس و همکاران (۲۰۱۲) آنرا رد کرده است.
فرشیه ششم: « کیفیت درک شده بر اعتماد به برند اثر گذار است»
مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۴۲/۰ و مقدار محاسبه شده t (09/6) میباشد، بنابراین فرضیه ۶ مبنی بر اینکه کیفیت درک شده بر اعتماد به برند اثر گذار است، مورد تأیید قرار میگیرد.
اریکس و همکاران (۲۰۱۲) نیز در مطالعاتشان اثر کیفیت درک شده بر اعتماد به برند را تأیید نموده است.
فرضیه هفتم: « رضایت از برند بر اعتماد به برند اثر گذار است»
مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۶۴/۰ و مقدار محاسبه شده t (03/8) میباشد، بنابراین فرضیه ۷ مبنی بر اثر رضایت از برند بر اعتماد به برند ، مورد تأیید قرار میگیرد.
مؤتمنی و همکاران(۱۳۸۹)، دهدشتی شاهرخ و همکاران (۱۳۹۱الف)، اریکس و همکاران (۲۰۱۲) و ابراهیمی و همکاران (۱۳۹۱) نیز در مطالعاتشان وجود اثر را میان دو متغیر مذکور نشان دادهاند.
فرضیه هشتم: « رضایت از برند بر تعهد عاطفی اثر گذار است»
مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۳۲/۰ و مقدار محاسبه شده t (21/5) میباشد، بنابراین فرضیه ۸ مبنی بر اینکه رضایت از برند بر تعهد عاطفی اثر گذار است، مورد تأیید قرار میگیرد.
تحقیقات کاتر[۱۲۰] و همکاران(۲۰۱۱)، جلالی و همکاران (۱۳۹۰) و اریکس و همکاران (۲۰۱۲) وجود اثر رضایت از برند بر تعهد عاطفی را نشان داد.
فرضیه نهم: « رضایت از برند بر تعهد مستمر اثر گذار است»
مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۲۲/۰ و مقدار محاسبه شده t (84/3) میباشد، بنابراین فرضیه ۹ مبنی بر اینکه رضایت از برند بر تعهد مستمر اثر گذار است، مورد تأیید قرار میگیرد.
تحقیق جلالی و همکاران (۱۳۹۰) نیز نتیجه مشابهی را نشان داد اما کاتر و همکاران (۲۰۱۱) و اریکس و همکاران (۲۰۱۲) این فرضیه را رد کردند.
فرضیه دهم: « اعتماد به برند بر تعهد عاطفی اثر گذار است»
مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۶۵/۰ می باشد و از آنجا که مقدار محاسبه شده t (17/8) از مقدار بحرانی ۹۶/۱ بزرگتر است، میتوان نتیجه گرفت که اعتماد به برند بر تعهد اثر گذار است. بنابراین فرضیه ۱۰ مبنی بر اینکه اعتماد به برند بر تعهد عاطفی اثر گذار است، مورد تأیید قرار میگیرد.
ستوده (۱۳۸۹) در تحقیقاتش این فرضیه را رد ولی کاتر و همکارن (۲۰۱۱) و اریکس و همکاران آن را تأیید نمودند.
فرضیه یازدهم: « اعتماد به برند بر تعهد مستمر اثر گذار است»
مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۲۴/۰ و مقدار محاسبه شده t (17/4) میباشد، بنابراین فرضیه ۱۱ مبنی بر اینکه اعتماد به برند بر تعهد مستمر اثر گذار است، مورد تأیید قرار میگیرد.
فرضیه فوق در تحقیقات دهدشتی شاهرخ و همکاران (۱۳۸۹) و اریکس و همکاران (۲۰۱۲) به اثبات رسیده است درحالیکه ستوده (۱۳۸۹) و کاتر و همکاران(۲۰۱۱) آن را رد کرده اند.
فرضیه دوازدهم: « تعهد عاطفی بر قصد خرید مجدد اثر گذار است»
مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۵۳/۰ و مقدار محاسبه شده t (83/7) میباشد، بنابراین فرضیه ۱۲ مبنی بر اینکه تعهد عاطفی بر قصد خرید مجدد اثر گذار است، مورد تأیید قرار میگیرد.
کاتر و همکاران (۲۰۱۱)، جلالی و همکاران (۱۳۹۰) و اریکس و همکاران (۲۰۱۲) در تحقیقاتشان فرضیه فوق را تأیید نمودند
فرضیه سیزدهم: « تعهد عاطفی بر وفاداری اثر گذار است»
مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۵۱/۰ و مقدار محاسبه شده t (62/6) میباشد، بنابراین فرضیه ۱۳ مبنی بر اینکه تعهد عاطفی بر وفاداری اثر گذار است، مورد تأیید قرار میگیرد.
وجود اثر تعهد عاطفی بر وفاداری در تحقیقات کاتر و همکاران (۲۰۱۱)، جلالی و همکاران (۱۳۹۰) و اریکس و همکاران (۲۰۱۲) به اثبات رسد اما ستوده (۱۳۸۹) آنرا رد کرده است.
فرضیه چهاردهم: « تعهد مستمر بر قصد خرید مجدد اثر گذار است»
مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۲۳/۰ و مقدار محاسبه شده t (03/4) میباشد، بنابراین فرضیه ۱۴ مبنی بر اینکه تعهد مستمر بر قصد خرید مجدد اثر گذار است، مورد تأیید قرار میگیرد.
اریکس و همکاران (۲۰۱۲) این فرضیه را رد کرده است در حالیکه کاتر و همکاران (۲۰۱۱) و جلالی و همکاران (۱۳۹۰) آنرا تأیید نموده اند.
فرضیه پانزدهم: « تعهد مستمر بر وفاداری اثر گذار است»
مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۳۴/۰ و مقدار محاسبه شده t (71/5) میباشد، بنابراین فرضیه ۱۵ مبنی بر اینکه تعهد مستمر بر وفاداری اثر گذار است، مورد تأیید قرار میگیرد.
فرضیه فوق در تحقیقات اریکس و همکاران (۲۰۱۲)، ستوده (۱۳۸۹) و کاتر و همکاران (۲۰۱۱) رد شد ولی جلالی و همکاران (۱۳۹۰) آنرا تأیید نمود.
جدول ۵-۱ نتایج آزمون فرضیات
یاسینی و همکاران (۱۳۹۰) در تحقیقی با عنوان «نقش سبک رهبری توزیعی مدیران بر عملکرد شغلی معلمان مدارس متوسطه شهر مهران» دریافتند که سبک رهبری توزیعی رابطه معنادار با عملکرد شغلی معلمان دارد و همچنین رهبری توزیعی ارتباط مثبت و معنادار با تعهد سازمانی نیز دارد.
کاظمینی (۱۳۸۹) به بررسی اثرات بازاریابی داخلی بر رفتارهای شهروندی سازمانی و ارتباط آن با کیفیت خدمات در شعب بانک سامان پرداخت و به این نتیجه رسید که فعالیت های بازاریابی داخلی بر بروز رفتارهای شهروندی سازمانی از سوی کارکنان تاثیر مثبت دارد.
سید نقوی و همکارانش در سال ۱۳۸۷ در پژوهش خود بیان کردند که رابطه مثبت و معناداری بین سبک رهبری تحولی و رفتار شهروندی سازمانی وجود دارد.
سید جوادین و همکاران (۱۳۸۶) در مطالعه خود تحت عنوان «بررسی تاثیر اقدامات بازاریابی داخلی بر رفتارهای شهروندی سازمانی و کیفیت خدمات» به این نتیجه رسیدند که اقدامات بازاریابی داخلی در شرکت ملی گاز ایران توانسته است بر طبق یک مدل مفهومی (تحلیل مسیر) رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان و در نهایت، کیفیت خدمات را افزایش دهد.
۲-۴-۲ تحقیقات خارجی
لیثوود[۱۶۲] و همکاران (۲۰۱۰) در پژوهش خود چهار طبقه از متغیرهای میانجی (منطقی، احساسی، سازمانی، خانوادگی) که می تواند نقش میانجی را در تاثیر رهبری بر عملکرد شغلی کارکنان داشته باشند، را شناسایی نموده اند.
هولپیا[۱۶۳] و همکاران (۲۰۰۹)، در تحقیق خود تحت عنوان بررسی رابطه بین سبک رهبری توزیع شده ادراک شده از سوی کارکنان، تعهد شغلی و عملکرد شغلی به این نتیجه رسیدند که رهبری توزیع شده هم بهبود عملکرد شغلی و هم تعهد سازمانی را پیش بینی می کند اما درجه پیش بینی تعهد سازمانی بیش از بهبود عملکرد شغلی می باشد.
پنجایتون و نوردرهون در سال ۲۰۰۹ تحقیقی تحت عنوان «اعتماد و رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان» بعضی سازمانها انجام دادند. در این تحقیق به این نتیجه رسیدند که در صورت وجود اعتماد بین مافوق و زیردستان، کارکنان به رفتار شهروندی سازمانی تمایل بیشتری دارند.
هانگ و لین (۲۰۰۸) پیشنهاد کردند که در صنعت هتلداری بین المللی درک بازاریابی داخلی از سوی کارکنان تاثیر مستقیم بر رفتارهای شهروندی سازمانی دارد.
نتایج پژوهش اصغری و همکاران (۲۰۰۸)، درباره ی رابطه میان سبک های رهبری تحولی، عدالت سازمانی، تبادل نظر رهبر و اعضاء ، حمایت سازمانی دریافت شده، اعتماد به مدیریت و رفتارهای شهروندی سازمانی درباره ی مدیران و کارمندان ۵ وزارت خانه به عنوان نمونه پژوهش در شهر پورتا جایای مالزی به وجود ارتباط مستقیم و معنادار میان سبک رهبری تحولی با رفتار شهروندی سازمانی اشاره دارد.
جانسون (۲۰۰۸) در تحقیقی به این نتیجه رسیدند که ارتباطات سازمانی، حمایت سازمانی و حمایت مافوق رابطه قوی با رفتار شهروندی سازمانی دارد.
یان و کاکس (۲۰۰۷) دریافتند که رهبر تواناساز به طور مستقیم بر رفتار شهروندی سازمانی تاثیر دارد و به طور غیر مستقیم از طریق رضایت شغلی بر رفتار شهروند سازمانی تاثیر می گذارد.
نونیا[۱۶۴] و همکاران در سال ۲۰۰۶ دریافتند که رهبری تحولی بر رفتار شهروندی سازمانی با میانجیگری رضایت شغلی و تعهد سازمانی اثر غیر مستقیم دارد.
مطالعات مشابهی در نروژ (مولرو اِگن، ۲۰۰۵) و استرالیا (گار، دریسدل و مولفورد[۱۶۵]، ۲۰۰۵) صورت گرفتند و به این نتیجه رسیدند که بهبود در عملکرد سازمان ها از طریق کارکردن کارکنان سرگروه با تیم ها، و مشارکت دادن ذینفعان مختلف در تصمیم گیری ها حاصل می شود. در حالیکه ارتباط بین رهبری توزیع شده و عملکرد شغلی در این مطالعات مورد بررسی قرار نگرفته است، اما رویکردهای رهبری بکار گرفته شده توسط کارکنان سرگروه، می تواند تحت عنوان سبک رهبری توزیع شده توصیف گردد.
کرایبنر، ساویر، مایرز، و واتسون (۲۰۰۴)، در پژوهش خود دریافتند که رهبری توزیع شده؛ نوآوری و خلاقیت را پرورش، و سطح بالایی از تعهد سازمانی و احساس تعلق نسبت به سازمان را پیش بینی می کند.
در مطالعه ای که توسط احمد و رفیق در سال ۲۰۰۳ صورت گرفت، بازاریابی داخلی به عنوان مقدمه اجرای راهبردهای سازمان معرفی شده و از واژه آمیخته بازاریابی داخلی استفاده کرده اند.
کوپلند[۱۶۶] (۲۰۰۳) مطالعه ای در مورد رهبری توزیع شده بر روی ۸۶ سازمان که برای اصلاح سازمانها در فرایند داده کاوی مشارکت داشتند، انجام داد. وی به این نتیجه رسید که کارکنان در رهبری سازمانها و همچنین در تمامی سطوح تصمیم گیری، به طور گسترده مشارکت داشتند. در حالیکه برای تایید تاثیر معناداری مشارکت کارکنان بر پیشرفت شغلی آنها، داده ها تا مدتها محدود شده بودند، اما شواهد اولیه از سه سال جمع آوری داده نشان داد که روند مثبتی در عملکرد- که به نوبه خود ناشی از حرکت به سوی رویکردهای مشارکتی و توزیع شده است- حاصل شده است.
گولد[۱۶۷] (۲۰۰۲) در مطالعه خود ۱۰ رهبر برجسته سازمان را با در نظر داشتن توسعه قابلیت رهبری درون سازمان به عنوان عامل کلیدی موفقیت، مشخص و مورد بررسی قرار داد. در حالیکه رهبران برجسته اصطلاح رهبری توزیع شده را بکار نمی گرفتند، نشانگرهای قوی ای وجود داشت که آنها نوع اقدام رهبری را به صورت توزیع شده توصیف می کردند.
در استرالیا، مطالعه جامع سیلینز و همکاران (۲۰۰۲) در مورد اثرات رهبری بر یادگیری و توسعه حرفه ای کارکنان، برخی از مهمترین مصداقات و فرآیندهایی که در آن رهبری توزیع شده بر یادگیری و عملکرد شغلی کارکنان تاثیر می گذارد، فراهم شده است. داده های پژوهش آنها از ۲۵۰۰ کارکنان و مدیران آنها جمع آوری شده و این نتیجه حاصل شد که پیشرفت کارکنان به احتمال زیاد زمانی بهبود می یابد که منابع رهبری در سراسر اجتماع یادگیرنده توزیع شده و کارکنان در حوزه هایی که برایشان حائز اهمیت اند، توانمند شده باشند.
کلیکمن (۲۰۰۱) در بررسی سازمانها ی اثربخش، مجموعه لیستی از ویژگی های سازمانهای اثربخش را تهیه کرد. و به این نتیجه رسید؛ سازمانهایی که بهبودبخشی دستاوردهای یادگیری کارکنان را به طور مستمر دنبال می کنند، دارای منابع متنوع رهبری، از جمله رهبری توزیع شده هستند.
سوچن و لینگز[۱۶۸] (۲۰۰۱) معتقدند که اتخاذ فعالیت های بازاریابی داخلی بر رفتارهای شهروندی سازمانی و حفظ کارکنان در سازمان تاثیرگذار است.
در مطالعه گراتز[۱۶۹] (۲۰۰۰) رهبری توزیع شده به عنوان کانال مثبتی برای تغییر دیده شده است. وی اذعان نموده است که سازمان های موفق در مدیریت کردن پویایی های مربوط به روابط کاری سست- سفت، رهبری شخصی شده را در سطح بالای رهبری توزیع شده، نشان می دهند.
سامِچ و دراچ[۱۷۰] (۲۰۰۰)، دریافتند که توزیع و پخش نقش ها و مسئولیت ها درون سازمان منجر به توانمندسازی افراد شده و در نهایت توانمندسازی منجر به تعهد و رضایت شغلی بالای کارکنان می شود.
سیمز و مانز[۱۷۱] (۱۹۹۳) دریافتند که رهبری تواناساز به طور مثبت با رضایت شغلی و رفتار شهروند سازمانی در سطح گروه رابطه دارد. از نظر آنها رهبر تواناساز، ابتدا منجر به افزایش رضایت شغلی می شود چون رهبران مسئولیت ها را واگذار کرده و پیروان را تشویق کرده که به صورت مستقل کار کنند، سپس رهبر تواناساز هم به طور غیر مستقم و به واسطه تاثیرگذاری بر رضایت شغلی منجر به افزایش رفتار شهروند سازمانی کارکنان می شود.
اورگان (۱۹۸۸) بیان داشت که رفتار منصفانه رهبر (توسعه روابط اجتماعی و مبادله اطلاعات بین رهبر- پیرو) منجر به افزایش رفتار شهروند سازمانی می شود.
۲-۵ نتیجه گیری و ارائه مدل مفهومی
رهبری توزیع شده به مدیران اجازه می دهد که به جایگاه رسمی و نقش های غیر رسمی افراد توجه نماید و در واقع بحث مسئولیت رهبران سازمان را مطرح سازد. از این رو شاید این مسئله ایجاد شود که افراد چگونه مسئولیت های توزیع شده ی رهبری، که منجر به بهبودی آموزش، ایجاد هنجارهای اعتماد، افزایش همکاری و حمایت از بالندگی کارمندان می شود، را به نحو احسن انجام دهند (هلر و همکاران، ۱۹۹۵). این پارادایم به عنوان راهی برای ارتقاء و موفقیت سازمان و بهبود عملکرد شغلی کارکنان قلمداد می شود که در آن همکاری و تثبیت منابع با هدف توزیع تجارب رهبری میان ذی نفعان درون سازمان، مخصوصاً کارکنان صورت می گیرد (پچورا، ۲۰۰۱).
بر اساس یافته های محققانی از جمله کاظمینی (۱۳۸۹) که به بررسی اثرات بازاریابی داخلی بر رفتارهای شهروندی سازمانی و ارتباط آن با کیفیت خدمات در شعب بانک سامان پرداخت و به این نتیجه رسید که فعالیت های بازاریابی داخلی بر بروز رفتارهای شهروندی سازمانی از سوی کارکنان تاثیر مثبت دارد. نتایج پژوهش اصغری و همکاران (۲۰۰۸)، درباره ی رابطه میان سبک های رهبری تحولی، عدالت سازمانی، تبادل نظر رهبر و اعضاء ، حمایت سازمانی دریافت شده، اعتماد به مدیریت و رفتارهای شهروندی سازمانی درباره ی مدیران و کارمندان ۵ وزارت خانه به عنوان نمونه پژوهش در شهر پورتا جایای مالزی به وجود ارتباط مستقیم و معنادار میان سبک رهبری تحولی با رفتار شهروندی سازمانی اشاره دارد. سیمز و مانز[۱۷۲] (۱۹۹۳) دریافتند که رهبری تواناساز به طور مثبت با رضایت شغلی و رفتار شهروند سازمانی در سطح گروه رابطه دارد. از نظر آنها رهبر تواناساز، ابتدا منجر به افزایش رضایت شغلی می شود چون رهبران مسئولیت ها را واگذار کرده و پیروان را تشویق کرده که به صورت مستقل کار کنند، سپس رهبر تواناساز هم به طور غیر مستقم و به واسطه تاثیرگذاری بر رضایت شغلی منجر به افزایش رفتار شهروند سازمانی کارکنان می شود. یان و کاکس (۲۰۰۷) دریافتند که رهبر تواناساز به طور مستقیم بر رفتار شهروندی سازمانی تاثیر دارد و به طور غیر مستقیم از طریق رضایت شغلی بر رفتار شهروند سازمانی تاثیر می گذارد. و اورگان (۱۹۸۸) بیان داشت که رفتار منصفانه رهبر (توسعه روابط اجتماعی و مبادله اطلاعات بین رهبر- پیرو) منجر به افزایش رفتار شهروند سازمانی می شود. بنابراین این پژوهش به دنبال تعیین رابطه بین بازاریابی داخلی و رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش تعدیل گر رهبری توزیعی می باشد که طبق مبانی نظری و تجربی ارائه شده در بالا، مدل مفهومی پژوهش به صورت شکل زیر می باشد.
بازاریابی داخلی
رفتار شهروندی سازمانی
رهبری توزیعی
شکل ۲-۱ مدل مفهومی پژوهش
فصل سوم:
روششناسی تحقیق
۳-۱- مقدمه
هدف تمام علوم، شناخت و درک دنیای پیرامون است. به منظور آگاهی از مسائل و مشکلات دنیای اجتماعی، روشهای علمی تغییرات قابل ملاحظهای پیدا کردهاند. این روندها و حرکتها سبب شده است که برای بررسی رشتههای مختلف بشری از روش علمی استفاده شود (ایراننژاد پاریزی، ۱۳۷۸). از جمله ویژگیهای مطالعه علمی که هدفش حقیقتیابی است، استفاده از یک روش تحقیق مناسب میباشد و انتخاب روش تحقیق مناسب به هدفها، ماهیت موضوع و امکانات اجرایی بستگی دارد و هدف از این تحقیق دسترسی دقیق و آسان به پاسخ پرسشهای تحقیق است (خاکی، ۱۳۷۹). بنابراین، بر اساس نظر سکاران (۱۳۸۴) تحقیق را میتوان برای آزمون برخی از پیشبینیهای مفروض طراحی کرد.
در فصل حاضر ابتدا روششناسی پژوهش با ملاحظه نوع و روش مورد بررسی قرار گرفته، سپس فرایند تحقیق که شامل تبیین جامعه و نمونه است، بیان گردیده است. در ادامه فرایند پرسشنامه، روایی و پایایی آن محاسبه و در پایان به تکنیکهای به کار گرفته شده در انجام پژوهش اشاره شده است.
۳-۲- روش تحقیق
براساس هدف، تحقیقات علمی را به سه گروه بنیادی، کاربردی و عملی تقسیم میکنند که در این پژوهش چون به دنبال بهبود و ارائه راهکار میباشیم روش پژوهش به لحاظ هدف،کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری داده ها، توصیفی، از نوع تحلیلی –همبستگی می باشد. تحقیقات کاربردی برای بهبود و بهینهسازی ابزارها، روشها و اشیا و الگوها مورد استفاده تحقیقات علمی قرار میگیرد.
هدف از تحقیق حاضر توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است. این پژوهش به قصد کاربرد نتایج یافتههایش برای حل مشکلات خاص درون سازمان انجام میشود و تلاش برای پاسخ دادن به یک معضل و مشکل علمی است که در دنیای واقعی وجود دارد. بنابراین، تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی محسوب میشود.
۳-۳- جامعه آماری
جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه کارکنان بانک ملت شعب استان ایلام که در سال ۱۳۹۲-۱۳۹۳ مشغول به کار می باشند، تشکیل داده اند. تعداد کارکنان برابر ۱۶۳ نفر می باشند.
۳-۴ روش نمونه گیری و تعیین حجم نمونه
در این پژوهش چون تعداد افراد جامعه محدود بوده اند بنابراین همه افراد جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند. بنابراین روش نمونه گیری به صورت سرشماری بوده است و تعداد نمونه برابر تعداد افراد جامعه یعنی ۱۶۳ نفر بوده اند.
۳-۵- منابع و روشهای گردآوری اطلاعات
مهمترین روشهای گردآوری اطلاعات در این تحقیق به شرح زیر است:
مطالعات کتابخانهای: در این قسمت جهت گردآوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری و ادبیات تحقیق موضوع از منابع کتابخانهای، مقالات و کتابهای مورد نیاز و اینترنت استفاده شده است.
تحقیقات میدانی: در این قسمت به منظور جمع آوری دادهها و اطلاعات برای تجزیه و تحلیل از پرسشنامه استفاده گردیده است. اصولا پرسشنامه به علت عدم نیاز به منابع زیاد، هزینه پایین و همچنین قابلیتهای بالقوه در جمع آوری نمونه، به عنوان یکی از ابزار تحقیق موثر برای محققان و متخصصان به حساب میآید (خاکی، ۱۳۸۲).
۳-۶ ابزار گردآوری داده ها
در این پژوهش از سه پرسشنامه استفاده شده است. از آنجایی که موضوع مورد مطالعه، در حوزه مدیریت سازمان ها است، لذا از پرسشنامه هایی که کاربرد فراوانی در سازمان های خدماتی داشته و توسط پژوهشگران متعدد اعتباریابی و بکار گرفته شده اند، استفاده شده است. در این پژوهش در پرسشنامه رهبری توزیعی و رفتار شهروند سازمانی استاندارد و پرسشنامه بازاریابی داخلی نیز محقق ساخته بوده است. که همه ی آن ها از روایی و پایایی لازم برخوردار هستند.
۳-۷- پایایی و روایی پرسشنامه
ضریب قابلیت اعتماد نشانگر آن است که تا چه اندازه ابزار اندازهگیری ویژگیهای باثبات آزمودنی یا ویژگیهای متغیر و موقتی وی را میسنجد.
در این تحقیق به منظور تعیین پایایی آزمون از روش آلفاکرونباخ استفاده شده است. این روش برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازهگیری که خصیصههای مختلف را اندازه میگیرد، به کار میرود. مقدار شاخص پایایی بین صفر و یک در نوسان است و نتایج آن را می توان به صورت زیر تفسیر نمود.
جدول ۳-۱ مقدار آلفای کرونباخ برای هر دامنه از پایایی
با وجود این همه محاسن، این گیاه ارزشمند همواره مورد تهدید عوامل مخرب قرار می گیرد. از جمله عوامل مخرب بیماری های گیاهی هستند.
از جمله بیماریهایی که پنبه را مورد تهدید قرار میدهد، پژمردگی ورتیسلیومی بوده و از مهمترین بیماریهای پنبه در اغلب نقاط جهان، از جمله ایران است.
علایم بیماری ابتدا به صورت زردی و پژمردگی در مزرعه ظاهر شده و رفته رفته برگها خشک میشوند. قسمتهائی از پهنک برگ کلروزه و نکروزه میگردد. با تهیه مقطع از ساقه نقاط قهوهای در آوندها دیده می شود. شدت علایم به حساسیت گیاه میزبان، میزان تراکم قارچ در خاک و استرین قارچ بستگی دارد
این بیماری در اثر گونه های مختلف Verticilium مثل V. albo-atrum، V. tricorpus ، V. nigrescens و V. nubilum ایجاد می شود، ولی V. dahliae Kleb گونه غالب قارچ عامل بیماری میباشد.
دو گونه اول دارای کنیدیوفورهای منشعب فراهم میباشند. گونه V. dahliae دارای میکرواسکلروتهای سیاهرنگی بوده که اندام مقاوم قارچ محسوب گشته، ولی V. albo-atrum دارای ریسههای ضخیم و سیاهرنگی میباشد.
با قرار گرفتن ریشه گیاه در مجاورت میکرواسکلروتهای موجود در خاک، این میکرواسکلروتها جوانه زده و از طریق تارهای کشنده وارد آوندهای چوبی شده و در آنجا کنیدیوفور و کنیدی تشکیل می دهند. از طریق آوند چوبی، کنیدیومها به سرعت حرکت کرده و به نقاط بالای گیاه میرسند.
قارچ V.dahliae دارای دو سویه معمولی (ss-4) و برگ ریز (T-9) میباشد (عطار و همکاران، ۱۳۸۵).
در سویه معمولی قارچ قسمت های وسط برگ را خشک کرده، ولی برگها بر روی گیاه باقی میمانند و حرکت قارچ در برگها به شکل Vمیباشد.
سویه برگ ریز هنگامی که هنوز برگ سبز است، باعث خم شدن دمبرگها[۱] میگردد. چنین برگیهائی با دست زدن یا هر نوع تکان دیگری، به راحتی از شاخه جدا می شود. بعد از مدتی گیاه کاملاً لخت شده و برگهای کوچک جدیدی تولید می کند. این سویه نسبت به سویه معمولی گرمادوست تراست.
سویه برگ ریز تا نوک گیاه گسترش یافته و باعث ریزش غوزه ها نیز میگردد. ولی سویه معمولی تا اواسط گیاه گسترش می یابد. گیاه مقاوم به استرین معمولی نسبت به استرین برگ ریز هم تا حدودی مقاوم است. برگ ریزی در اثر ایجاد لایه جداشونده در محل اتصال برگ، به دلیل تولید اتیلن یا آبسزیک اسید صورت میگیرد.
در ارتباط با کنترل بیماری، گرچه استفاده از ارقام مقاوم از مهمترین و اقتصادی ترین روشهای مبارزه با این بیماری میباشد، ولی تهیه ارقام مقاوم نیاز به زمان نسبتا طولانی دارد. از طرفی ارقام کاملا مقاومی از پنبه در مقابل این بیماری در کشور در دسترس نمی باشد. کنترل شمیائی با بهره گرفتن از قارچکشها تاثیر زیادی در کنترل بیماری و کاهش محصول ندارد. از اینرو یافتن روشهای دیگر کنترل بیماری، بهخصوص کنترل بیولوژیکی، در تلفیقی از روشهای دیگر، در مدیریت بیماری، از اهمیت زیادی برخودار است.
کنترل بیولوژی از نظر ارزانی، سهولت کاربرد و ایمنی محیط زیست، بر روش شیمیایی ارجحیت دارد. لذا امروزه بر این منطق تکیه می شود که جهت رسیدن به توسعه و کشاورزی پایدار، حفظ مسایل زیست محیطی، تولید محصول سالم و کاهش مصرف سموم کشاورزی و صرفه اقتصادی آن برای تولید کننده، گرایش به روشهای بیولوژیک، امری الزامی است. بنابراین یکی از پتانسیلهای جایگزین برای مدیریت بیماریهای گیاهی، استفاده از عوامل بیولوژیکی، از جمله جدایه های مختلف قارچ تریکودرما میباشد. تریکودرما مشهورترین و موثرترین جنس قارچی در زمینه کنترل بیولوژیکی عوامل بیماریزای گیاهی است که خوشبختانه بعضی از جدایههای آن به مرحله تولید تجاری رسیده و در سرتاسر دنیا مورد استفاده قرار می گیرند (Kubicek and Harman, 1998) .
گونه های تریکودرما همه جازی و از میکروارگانیسمهای غالب میکروفلور خاک به شمار میروند (Harman et al., 2004). گونه های این جنس طیف میزبانی وسیعی داشته و با مکانیسمهای مختلف آنتاگونیستی (رقابت، آنتی بیوز و پارازیتیسم) عوامل بیماریزای گیاهی مختلف را کنترل می کنند (Harman, 2006).
۲-۱- اهداف تحقیق
- جداسازی و شناسایی جدایههای بومی تریکودرما ی موجود در مزارع پنبه گنبد.
- بررسی امکان کنترل بیولوژیک بیماری پژمردگی پنبه با بهره گرفتن از جدایه های بومی گونه های مختلف تریکودرما در محیط آزمایشگاهی.
- غربال جدایههای برتر بر اساس میزان بازداری از رشد قارچ عامل بیماری، به منظور ارزیابی کنترل بیماری در محیط گلخانه.
فصل دوم
پیشینه تحقیق
۲-۱- کلیاتی در مورد پنبه
۲-۱-۱- مبدا گیاه پنبه
گیاه پنبه بومی مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری سراسر جهان مثل آمریکا، استرالیا، ازبکستان، برزیل، پاکستان، چین، مصر، مکزیک، هند و … است. بیشترین تنوع پنبههای وحشی نخست در مکزیک، و سپس در استرالیا و آفریقا یافت میشود. بخشهایی از الیاف پنبه در کاوشهای باستانشناسی مربوط به ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد در مکزیک و تمدن دره سند (پاکستان امروزی) پیدا شدهاند. به اعتقاد بعضی از محققین پنبه در فلوریدا از سال ۱۵۵۶ و در ویرجنیا نیز از سال ۱۶۰۷ کشت میشده است. بر همین اساس بیشترین تولید پنبه در کشورهایی مثل آمریکا، ازبکستان، چین و هند بوده است و سایر کشورها مثل برزیل، پاکستان و ترکیه در رتبه های بعدی قرار داشتند (جدی حسینی و همکاران، ۱۳۸۶).
زراعت این گیاه از زمانهای بسیار دور در نقاط مختلف دنیا که شرایط برای رشد و نمو آن مناسب بوده انجام گرفته است. در کتب گیاه شناسی و کشاورزی به کشت این گیاه در هندوستان اشاره شده و موید آن است که حدود ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد در این کشور گیاهی کشت شده که محصول آن در ردیف پشم سفید و کیفیت آن بهتر از پشم گوسفند بوده است. پنبه یکی از گیاهان فیبری است که کاربرد زیادی در صنعت هند داشته و در سطحی حدود ۹ میلیون هکتار که حدود ۷۰% آن به صورت دیم بود، کشت میگردید (کردی و همکاران، ۱۳۸۰).
از زمان دقیق و مبدا ورود این گیاه در ایران اطلاعات دقیقی موجود نمی باشد، ولی اسناد و نوشتهها نشان آن است که زراعت پنبه در دوره هخامنشیان مرسوم بوده و لباس سربازان آن دوره از الیاف این گیاه تهیه میشده است. در یادداشتهای موجود مربوط به بعد از اسلام نیز به کشت پنبه در اطراف ساوه و شوشتر اشاره گردیده است. تا سال ۱۲۸۲ هجری قمری گونه های مختلف پنبه تحت نام های بومی، رسمی، ولایتی، قره قوزه، هندی، علی آبادی، خودرنگ، نرمه، شهری و شوشتری در نقاط مختلف ایران کشت میگردید. شواهد نشان میدهد که به احتمال زیاد پنبه از طریق هندوستان به ایران وارد گردیده، زیرا در بین انواع پنبه قدیمی ایران، نوع هندی نیز وجود داشته است. از آغاز مشروطیت که روابط تجارتی ایران با سایر کشورها شروع شده، به تدریج بذور پنبه خارجی به ایران وارد و در نقاط مختلف کشت گردید. در سال ۱۲۹۸ اولین کارخانه پنبه پاک کنی در ایران تا سیس شد (عالیشاه و محمدی، ۱۳۸۹).
کشت پنبه در مرو، ری و ناحیه فارس و هرات، نیشابور، ری، طبرستان، آمل، جبال، اصفهان، شوشتر، خوزستان، و آذربایجان رواج داشته است (ستوده، ۱۳۶۲). ژان شاردن، جهانگرد مشهور فرانسوی که از ایران دوره صفویه بازدید کرده، از کشتزارهای وسیع پنبه ذکر نمود. در اوایل قرن نوزدهم میلادی، کمپانی هندشرقی بریتانیا در مقابل کالاهایی مانند شکر، ادویه، رنگ و روغن، پنبه خام را از ایران به هند صادر کرد. در این عصر جهانگردانی نیز اشارهای به کشتزارهای پنبه در بسیاری از مناطق ایران (از آذربایجان تا خراسان و شرق مازندران، نواحی مرکزی، اطراف یزد، کاشان، کرمان و قم) داشتند. پنبه از محصولات تابستانی بوده که در اوایل بهار کشت و بسته به مناطق آب و هوائی در اواسط تابسنان (در آب و هوای گرم و مرطوب سواحل دریای خزر) و اوایل پائیز (در نواحی خشکتر مانند آذربایجان و نواحی اطراف شیراز) برداشت میشد. پنبههای مورد کشت آن دوره از ارقام تار کوتاه و زبر بوده، که کیفیت چندان خوبی نداشتهاند. علاوه بر آن هزینه حمل و نقل بالا، بسته بندی غیر اصولی، فنآوری ابتدایی و مسائل جنبی دیگر باعث شد که ایران موفقیت چندانی برای دستیابی به بازار اروپا نداشته باشد. پنبه علاوه بر این که منبع امرار معاش ساکنان مناطق کاشت آن بوده، ماده اولیه صنایع دستی و نساجی نیز بوده که افراد بسیاری را مشغول به کار میکرد (یغمایی، ۱۳۷۵).
سازمان پنبه ایران در سال۱۳۳۵هجری شمسی با تغییر نام سازمان پنبه و دانه های روغنی شروع به فعالیت کرده و برای نخستین بار معیارهای طبقه بندی برای محصول داخلی را ارائه داد. در سال ۱۳۳۸ اداره اصلاح نبات ایستگاه ورامین به مؤسسه اصلاح و تهیه نهال و بذر تبدیل شده و متعاقب آن خدمات علمی زیادی زیادی انجام داد. در همان زمان شرکت پنبه و ابریشم باحمایت وزارت صنایع و معادن تأسیس شد، تا با تشویقهای اقتصادی مناسب، کشاورزان را به کاشت پنبه ترغیب کند. در دهههای ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ ایران در میان ده یا پانزده کشور نخست تولید کننده پنبه جای گرفت. صادرات نیز به طور منظم رشد یافته و بازار آن متنوعتر شد. مصرف داخلی پنبه و پنبهدانه نیز تا حدودی به سبب گسترش صنعت منسوجات و تا اندازهای به دلیل تأسیس کارخانهای جدید برای تولید روغن خوراکی افزایش یافت.
افزایش تولید پنبه کاملاً به تحولات جدید در دشتهای حاصلخیز گرگان بستگی داشت. در آغاز دهه ۱۳۱۰ کشت پنبه در این ناحیه رواج یافته بود. در ۱۳۳۹ در اولین سرشماری کشاورزی، مازندران و گرگان ۵۶% تمام مزارع پنبه (۳۱۳۰۰۰ هکتار) و ۶۵% از کل محصول (۳۳۰۰۰۰ تن) را به خود اختصاص داده که در سال ۱۳۵۳ به ترتیب به ۶۵% و ۷۵% افزایش یافت. توسعه کشت و صنایع پنبه بیشتر دهه ۱۳۵۰، بویژه نیمه اول آن صورت گرفته، اما در سالهای بعد کاهش فاحشی یافته که دلیل عمده آن افزایش تولید نفت بوده است (سالنامه آماری کشور، ۱۳۵۶).
۲-۱-۲- اهمیت پنبه
محصول پنبه به دلیل داشتن ارزش اقتصادی و تجاری در جهان به طلای سفید معروف میباشد. خصوصیات ویژه الیاف پنبه باعث شده که علیرغم توسعه سریع و فراگیر الیاف مصنوعی، این الیاف همچنان حدود ۴۸% از مصرف جهانی را به خود اختصاص دهد و حتی در برخی موارد هیچ فرآورده دیگری، قابلیت جایگزینی با آن را نداشته باشد. قابلیت شستشو، دوام، استحکام (هنگام خشک و تر بودن)، قابلیت هدایت بخار آب، دوام شیمیایی، نرمی، قابلیت انعطاف، تغییر دادن رنگ الیاف پنبه با رنگهای شیمیایی و سهولت آب رفتن یا تجمع اولیه از خصوصیات الیاف پنبه میباشد. الیاف پنبه، نازکتر از موهای سر، ولی تا حدودی محکم هستند. گرچه آب به آسانی به داخل پنبه نفوذ کرده، ولی وقتی الیاف پنبه مرطوب می شوند، باز هم محکم هستند (ناصری، ۱۳۷۴).
جدا از اهمیت نساجی، در بین نباتات روغنی، پنبه مقام دوم را در جهان داراست و کنجاله باقیمانده آن پس از روغن کشی نقش مناسبی در تغذیه دام دارد. این ویژگیها همراه با افزایش روز افزون جمعیت بشر، باعث شده است که پنبه در بین گیاهان زراعی از اهمیت خاصی برخوردار باشد و به همین دلیل، توجه به افزایش تولید آن از درجه اهمیت بالایی قرار گرفته است (رجبی، ۱۳۷۹).
امروزه افزایش تولید این محصول از طریق افزایش سطح زیر کشت، به دلیل محدودیتهای منابع آب، خاک و سایر مسایل جنبی آن عملی نمیباشد. بنابراین توجه بهروشهای دیگری مثل بهنژادی و بهزراعی برای افزایش تولید پنبه ضروری است (ناصری، ۱۳۷۴).
اهمیت اقتصادی پنبه بهعلت آنکه این محصول در دنیای امروز موارد مصرف گوناگون دارد، از نظر اقتصادی و تجارتی دارای اهمیت فوق العادهای بوده و به علت احتیاج به انواع وسایل و لوازمی که از فرآورده های این گیاه تهیه میگردد، روز به روز بر اهمیت آن افزوده می شود. به طور کلی الیاف پنبه به عنوان محصول اصلی و دانه آن به عنوان محصول فرعی (درجه دوم)، نقش مهمی در صنعت و تجارت دارند (عالیشاه و همکاران، ۱۳۸۲؛ عالیشاه و محمدی، ۱۳۸۹؛ رضایی و همکاران، ۱۳۸۵). استفاده از پنبه در صنایع پارچه بافی، جوراب بافی، قالی بافی، تولید پتو، تهیه نخ قرقره، مبلمان منازل، لاستیک سازی، تهیه فیبر، تهیه فیلم عکاسی، پوشش کابل، پشم مصنوعی، طناب، اشیاء پلاستیک، تهیه لوازم آرایش، تهیه صابون، شمع، ورنی، نئوپان، پنبه بهداشتی، نوارهای طبی، تهیه روغن (خوراکی، صنعتی و طبی)، کنجاله برای خوراک دام و تولید کود از مصارف عمده این ماده است (برزعلی وهمکاران، ۱۳۸۳؛ عالیشاه و محمدی، ۱۳۸۹).
۲-۱-۳- خصوصیات گیاهشناسی پنبه
پنبه گیاهی گلدار (دو لپه) از تیره Malvaceae و جنس Gossypium میباشد (شکل ۱). چگونگی رشد و نمو این نبات بستگی به شرایط جوی و محیطی دارد. در مناطق سرد و معتدل به حالت یک ساله و در مناطق گرم به صورت چند ساله و یا دائمی رشد کرده و مرد بهره برداری قرار میگیرد.
پنبه دارای یک ریشه اصلی است که در شرایط مختلف محیطی، عمق نفوذ و طول آن در خاک متفاوت است.
طول ریشه در انواع مختلف و شرایط متفاوت جوی معمولاً بین ۴۰-۶۰ سانتیمتر و گاهی ۲/۱ متر و حداکثر ۳ متر میرسد. پوست ریشه خیلی قطورتر از پوست ساقه است و ریشه تقریباً بطور عمودی در خاک فرو رفته، خیلی سریع توسعه یافته و ریشه های فرعی را بوجو می آورد. ساقه اصلی در امتداد ریشه اصلی قرار دارد. در بیشتر انواع پنبه فقط یک ساقه اصلی وجود داشته که در اطراف آن تعدادی شاخه فرعی بوجود می آید.
طول ساقه در انواع مختلف و شرایط محیطی متفاوت و بین ۶۰ تا ۱۳۰ سانتیمتر تغییر مینماید. ساقه و برگهای پنبه از کرکهای ظریف و نسبتاً سفید رنگی پوشیده شده اند.
برگهای پنبه بر روی شاخهها به طور منظم ظاهر شده و در روی هر شاخه معمولاً تعداد ۸ برگ متناوب وجود داشته که هریک توسط دمبرگی بلند به شاخه متصل شده اند. رنگ برگها در اکثر نژادها سبز، ولی در بعضی نژادها سبز مایل به قرمز میباشد. برگهای پنبه دارای ۳ تا ۵ و گاهی ۷ بریدگی هستند (عالیشاه و محمدی، ۱۳۸۹؛ ناصری، ۱۳۷۴).
نژادهای درختی پنبه بسته به نوع و محل کشت تا ۶ متر طول دارند.
گلهای پنبه معمولاً در گلآذینهایی که روی محور زایشی قرار دارند، تشکیل میگردد. کاسه گل سر پهن یا دارای پنج دندانه است. گلبرگها کرم یا زردرنگ هستند. قوزه (میوه) پنبه برحسب اینکه مادگی ۳، ۴ یا ۵ برچهای باشد، ۳، ۴ و یا ۵ خانهای بوده و در هر خانه ۳، ۶ یا ۹ عدد تخم پنبه قرار دارد (عالیشاه و محمدی، ۱۳۸۹؛ ناصری، ۱۳۷۴).
تارهای پنبه که از سلولز ساخته شده و ۱۵ تا ۲۰ روز پس از باز شدن گلها کامل میشوند. الیاف پنبه پس از حدود ۵۰ روز که رشد کامل شده و در داخل هر قوزه ۱۵۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰ تار پنبه وجود دارد (عالیشاه و محمدی، ۱۳۸۹).
پنبه دارای دوگونه مهم و زراعی Gossypium hirsutum و G. barbadense که هر دو بومی آمریکای جنوبی و مرکزی هستند، میباشد (ناصری، ۱۳۷۴).
| الف | ب | |
| شکل۱- تصویر واقعی (الف) و شماتیک (ب) گیاه پنبه (اقتباس شده از http://agrobreed-lu.blogfa.com/post/1495). | ||

