صدمات زایمانی ، طولانی شدن مدت زایمان، تولد با پا و پیچیدن بند ناف به دور گردن نوزاد، کمخونی مغز نوزاد و اختلال تنفسی بعد از زایمان که مغز نوزاد را با کمبود اکسیژن مواجه میسازد نیز از عوامل مهم آسیب پذیری است. ابتلا مادر باردار به برخی از عفونتهای ویروسی و همچنین قرار گرفتن مادر در موقعیتهای پراسترس مانند جنگ و … نیز میتواند جنین وی را مستعد به این بیماری کند.
نکته حائز اهمیت دیگر این است که برآورد می شود که وقتی والدین هر دو به بیماری اسکیزوفرنی مبتلا هستند، هرکدام از فرزندان آنان به احتمال ۴۶درصد به این بیماری مبتلا خواهند شد؛ اما این نکته قابل توجه است که اکثریت مطلق بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی اقوام درجه یک (شامل والدین، خواهر و برادر) مبتلا ندارند (سلیگمن، روزنهان و والکر، ۱۳۸۹، ص ۸۴-۸۵). همچنین قابل توجه میباشد که شیوع اختلالات روانی از جمله اسکیزوفرنی و اختلالات خلقی در همه فرزندان خانوادهها یکسان نیست و در فرزندان اول و آخر خانواده این آمار بیشتر است.
بند ششم . اختلالات خلقی
۱ ) افسردگی اساسی :
شامل وجود حداقل پنج علامت از علائم زیر که حداقل یک هفته دوام داشته و باعث تغییر در عملکرد قبلی فرد شود:
«اول: وجود خلق افسرده تقریبآ هر روز و اکثر مواقع روز.
دوم: کاهش قابل ملاحظه علاقه یا احساس لذت تقریبآ هر روز.
سوم: کاهش قابل ملاحظه وزن بدون رژیم غذایی.
چهارم: بیخوابی یا پرخوابی تقریبآ هر روز.
پنجم: تحریک یا کندی روانی حرکتی تقریبآ هر روز.
ششم: خستگی یا فقدان انرژی تقریبآ هر روز.
هفتم: احساس بیارزشی یا گناه بیدلیل تقریبآ هر روز.
هشتم: کاهش توانایی تفکر یا تمرکز یا بلاتصمیمی تقریبآ هر روز.
نهم: افکار تکرار شونده مرگ، افکار انتحاری یا اقدام به خودکشی» (صابری و محمدی، ۱۳۸۴، ص ۴۰-۳۹).
این اختلال در زنان شایعتر از مردان میباشد و همچنین در این اختلال ممکن است فرد به طرق مختلف از قبیل خودکشی و دیگرکشی برای پایان دادن به مشکلات روانی خویش؛ با مراجع قانونی مواجه شود و در این مواقع در صورتی که ادامه کیفر سبب تشدید بیماری وی شود قانون اجازه میدهد که بیمار به تشخیص روانپزشک برای مدت مناسبی در بیمارستان روانی بستری شده و تحت درمان قرار بگیرد و بعد از حصول بهبودی به زندان بازگشت داده شود.
نکته قابل توجه این موضوع میباشد که افسردگی اساسی در صورتی که با علائم اضطرابی شدید همراه باشد و همچنین علائم جنون ادواری را نیز احراز کرده باشد، در صورت ارتکاب جرم مرتبط با اختلال روانی، از مسئولیت کیفری مبری خواهد بود (اشرافیان بناب، ۱۳۸۰، ص ۱۴۲).
همچنین شیوع این بیماری طبق آمارها اینگونه است که «در سال ۱۹۹۰ افسردگی چهارمین بیماری شایع در جهان بوده اما انتظار میرود که تا سال ۲۰۲۰ به دومین بیماری شایع بعد از ناراحتیهای قلبی تبدیل شود» (کاوه، ۱۳۹۱، ص ۲۷۸).
۲ ) اختلالات دوقطبی نوع ۱ و ۲ :
در طبقه بندی انجمن روانپزشکان آمریکا مجموعه ای از اختلالات که همراه با علائم مشخص خلقی و دوره های مانیا و هیپومانیا باشد به عنوان اختلالات دوقطبی (اختلال دوقطبی نوع ۱ همراه با برهه مانیا و اختلال دوقطبی نوع ۲ همراه با برهه هیپومانیا) بیان شده است. بدیهی است که اختلال دوقطبی نوع ۱ هرگاه با علائم روانپریشی همراه باشد بعنوان جنون ادواری شناخته می شود.
اختلال دوقطبی نوع۱ با وجود علایم یک دوره مانیا یا به عبارت دیگر؛ تغییر حالت بیمار از شادی و شیدایی شدید به حالت افسردگی و ناامیدی و سپس بازگشت به حالت اولیه قابل تشخیص میباشد؛ دوره شیدایی شامل شیدایی خفیف و شیدایی شدید که با علائم جنونآمیز نظیر توهم و یا کاتاتونیا(بیحرکتی و سکوت کامل) همراه است میباشد. در دوره شیدایی یا مانیک شاهد افزایش انرژی و فعالیت، تحریکپذیری مفرط، کاهش خواب، افزایش میل جنسی، افزایش احساس قدرت غیرواقعی، رفتار تحریکپذیر، استفاده از مواد مخدر و … هستیم؛ همچنین پس از یک دوره مانیا شدید افسردگی بر بیمار غالب می شود که در این دوره شاهد احساس ناامیدی و بدبینی، کاهش انرژِی و خستگی، غم و اندوه پایدار، عدم تمرکز و پرخاشگری و… هستیم، همچنین اگر بیمار در دوره شیدایی–افسردگی با مخالفت روبرو شود به سرعت خشمگین شده و احتمال ضرب و جرح، قتل و همچنین خودکشی برای وی بسیار بالاست (همان، ۱۳۹۱، ص ۲۸۳).
مرحله ملایم و خفیفتر از مانیا، هیپومانیا یا جنون خفیف نامیده می شود که در اختلال دوقطبی نوع۲ شاهد آن هستیم بدین نحو که تمام علائم مانیا به صورت خفیفتر به مدت حداقل ۴روز در فرد به وجود می آید ولی به حدی نیست که تخریب بارزی در عملکرد شغلی و اجتماعی بیمار ایجاد کند.
لازم به ذکر است که میزان شیوع اختلال دوقطبی نوع۱ در هر دو جنس مرد و زن مساوی میباشد، در صورتی که حملات شیدایی در زنان شایعتر و حملات افسردگی در مردان از شیوع بیشتری برخوردار است.
نکته مهم در این بحث این است که یکی از علایم اختلال دوقطبی از دست رفتن قوه قضاوت و بینش میباشد و در صورتی که بیمار به دلیل خلق بالا یا خلق تحریک پذیر، اعمال مجرمانهای مرتکب شود و با احراز نداشتن بینش به نتایج حاصله از آن، می تواند سالب مسئولیت کیفری از وی شود (صابری و محمدی، ۱۳۸۴، ص ۴۱).
۳ ) اختلال افسرده خویی (دیس تایمی):
این نوع اختلال در گذشته روان نژندی افسردگی [۳۶] نامیده شده و شدت آن از افسردگی اساسی کمتر است و در میان بستگان درجه اول مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی شایعتر میباشد. این نوع اختلال در زنان شایعتر از مردان بوده و سیر مزمنتری دارد و اغلب در افرادی رخ میدهد که سابقه فشارهای روانی و استرس طولانی مدت داشته اند و غالبآ به صورت همزمان با سایر اختلالات روانشناختی بروز می کند و در اکثر روزها به مدت حداقل دوساعت با علایمی همچون بیخوابی یا پرخوابی، کاهش اعتماد بنفس، کمبود انرژی یا خستگی و … ظاهر می شود و معمولآ در اواخر روز شدت مییابد. (پورافکاری، ۱۳۸۰، ص ۱۴۴).
۴ ) اختلال خلق ادواری (سیکلوتایمی[۳۷]):
این اختلال شامل ایجاد دوره های متعدد با علایم هیپومانیا (شیدایی خفیف) و دوره های متعدد با علایم افسردگی که باید حداقل به مدت دوسال و در کودکان به مدت یک سال تداوم یابد. همچنین این اختلال مزمن و غیرروان پریشانه میباشد و در اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی رخ میدهد (همان، ۱۳۸۰، ص ۱۴۵).
از دیگر اختلالات خلقی میتوان به اختلال خلقی ناشی از یک اختلال طبی، اختلال خلقی ناشی از مواد و اختلال خلقی که به گونه ای دیگر مشخص نشده نیز اشاره کرد.
بند هفتم . اختلالات اضطرابی
۱ ) اختلال پانیک[۳۸] (هراس) با گذرهراسی:
پانیک یا هراس به معنی یک دوره مشخص و شدید ترس یا ناراحتی است که در آن حداقل چهار مشخصه و علامت همچون تپش قلب، تعریق، لرزش، احساس تنگی نفس، خفگی و … ظاهر شود. «وجه افتراق میان ترس و اضطراب به اعتقاد روانشناسان اینگونه میباشد که ترس پاسخ متناسبی یک تهدید شناخته شده است در صورتی که اضطراب پاسخ به تهدیدی است که ناشناخته، مبهم یا متعارض میباشد» (کاپلان و سادوک، ۲۰۱۰، ص۲۳۶) و اختلال پانیک با گذرهراسی به معنی اضطراب در مورد حضور در مکانها یا موقعیتهایی است که فرار از آنها ممکن است مشکل باشد و یا در صورت عود بیماری، کمک قابل وصول نباشد.
۲ ) اختلال پانیک بدون گذرهراسی:
اختلال پانیک بدون گذرهراسی با ظاهر شدن حملات پانیک به صورت غیرمنتظره و مکرر و همچنین فقدان گذرهراسی شناخته می شود.
۳ ) اختلال گذرهراسی بدون سابقه پانیک:
این اختلال به معنی اضطراب نسبت به حضور در مکانها یا موقعیتهای شلوغ و جاهایی که بیمار بترسد و فرار یا خروج از آنجا غیر ممکن باشد است. بیمار از این مکانها اجتناب کرده و فقط گاهی با ناراحتیهای شدید و ترس از حمله پانیک به آنجا میرود. اینگونه بیماران معمولآ خانه نشین میشوند و یا فقط همراه یک نفر دیگر از خانه خارج میشوند.
۴ ) اختلال فوبی اختصاصی [۳۹]:
فوبی به معنی ترس غیرمنتظره از یک موقعیت خاص یا یک شی میباشد (مانند اسب، ارتفاع و …) و به هنگام برخورد با شی ترسآور شخص اضطراب شدیدی را تجربه کرده و تلاش می کند به هر قیمتی از آن اجتناب کند و همچنین این نوع اختلال در زنان شایعتر از مردان میباشد (همان، ۲۰۱۰، ۲۴۰).
۵ ) اختلال وسواسی جبری:
این اختلال شامل وسواسهای فکری و وسواسهای عملی میباشد و عبارتند از عقاید و افکار ذهنی تکراری، مزاحم و مکرر (وسواس فکری) و اقدام به اعمال جبری که برای رفع اضطراب یا تنش ناشی از آن میباشد. لازم به ذکر است که افکار وسواسی معمولآ همراه با مقاومت میباشد و اعمال اجباری برای رفع اضطراب و تنش ناشی از این مقاومت بروز می کند و این اعمال جبری را در مواردی میتوان رفتاری مبتنی بر سلب نسبی اراده شناخت (صابری و محمدی، ۱۳۸۴، ص ۴۲).
۶ ) اختلال فشار روانی حاد و پس از سانحه :
در این نوع اختلال اضطرابی به علت بروز یک واقعه استرس زا شدید و غیرمعمول ایجاد می شود که شخص آن رویداد را در گذشته تجربه کرده و پاسخی به صورت ترس شدید و درماندگی از خود بروز داده است و پس از آن بیمار مکررآ واقعه مذکور را در رویاها و افکار بیداری خود مجسم مینماید و احساس و رفتار او به گونه ای است که انگار حادثه دوباره در حال تکرار شدن میباشد. علائم این اختلال معمولآ بیش از یک ماه به طول میانجامد ولی اگر علائم بیماری کمتر از یک ماه تداوم داشته باشد اختلال فشار روانی حاد مطرح می شود (کاپلان و سادوک، ۲۰۱۰، ص ۲۴۳).
«تحقیقات نشان می دهد که ۱۰۰% کودکانی که شاهد قتل والدین خود و یا مورد تجاوز جنسی قرار گرفتن آنها هستند و ۹۰% کودکانی که مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرند دچار این اختلال پس از سانحه میشوند» (کاوه، ۱۳۹۱، ص ۲۶۸). همچنین لازم به ذکر میباشد که شیوع این اختلال در زنان دو برابر مردان میباشد.
از دیگر اختلالات اضطرابی میتوان به اختلال اضطراب منتشر، اضطراب ناشی از یک اختلال طبی، اضطراب ناشی از مواد و همچنین اختلال اضطراب که به گونه ای دیگر مشخص نشده است نیز اشاره کرد.
در پایان این بحث لازم به تذکر میباشد که تنها اگر اختلالات اضطرابی با علائم اختلالات خلقی شدید همچون افسردگی اساسی و همچنین علائم جنون ادواری (اختلال دوقطبی نوع ۱) همراه باشد در صورت تحقق جرم، باعث سلب مسئولیت کیفری از مرتکب می شود (اشرافیان بناب، ۱۳۸۹، ص ۱۴۲).
بند هشتم . اختلالات شبه جسمی
در اختلالات شبه جسمی علائم و نشانه های فیزیکی وجود دارند که در وهله اول احتمال یک بیماری طبی را مطرح مینمایند ولی این علائم را نمی توان به طور کامل با بیماریهای طبی، مصرف مواد و یا سایر اختلالات توجیه کرد. این اختلالات آنقدر شدید هستند که موجب ناراحتی و اختلالات عملکردی قابل ملاحظه در بیمار میشوند ولی با توجه به اینکه در این بیماران سنجش واقعیت دستخوش تغییر نمی شود در صورت ارتکاب جرم توسط آنان، دارای مسئولیت کیفری کامل میباشند (گودرزی و کیانی، ۱۳۸۷، ص ۳۲۰).
۱ ) اختلال جسمانی سازی [۴۰]:
این اختلال در زنان نسبت به مردان شایعتر است و شامل سابقه شکایتهای متعدد فیزیکی میباشد که قبل از سن سی سالگی شروع شده و طی یک دوره چند ساله رخ میدهد و سبب می شود که فرد درصدد درمان آنها برآید و یا اختلالات قابل ملاحظهای در عملکردهای اجتماعی و شغلی وی به وجود می آورد. این اختلال با علائمی همچون چهار علامت درد مرتبط با چهار ناحیه از بدن، دو علامت گوارشی به غیر از درد (مثل تهوع و استفراغ)، یک علامت جنسی به غیر از درد همچون بی تفاوتی جنسی و یک علامت نورولوژیک کاذب (به معنی یک علامت یا نقص یادآور اختلال عصبی که محدود به درد نباشد مانند اختلال هماهنگی یا تعادل) در سیر اختلال همراه است (کاپلان و سادوک، ۲۰۱۰، ص ۲۵۸).
۲ ) اختلال تبدیلی [۴۱]:
«این اختلال با وجود یک یا چند علامت بالینی یا نقص مربوط به حرکات ارادی یا کارکرد حسی که ناشی از یک عارضه طبی یا عصبی عمومی (مانند مواجهه با نزاع، استرس و کشمکشهای روانی حاد) میباشد ایجاد می شود ولی علامت یا نقص مربوط به عوامل روانی است». توجه به این نکته ضروری است که اختلال تبدیلی از تمارض جداست؛ بدین معنا که ادعای داشتن و بزرگنمایی بیماری جسمی، زمانی که وجود ندارد تمارض میباشد و معمولآ تنها نقشه برای فرار از کار و… میباشد اما مبتلایان به اختلالات تبدیلی درباره عارضههای خود بیاعتنایی تعجب برانگیزی (که فرانسویها به این حالت بیاعتنایی زیبا[۴۲] میگویند) نشان می دهند به ویژه در مواقعی که عارضههای آنها برای مردم خیلی نگران کننده است این بی تفاوتی نشان دهنده نوعی آسودگی خاطر میباشد، زیرا عارضهها سبب میشوند که فرد مجبور نباشد با کشمکشها و استرسهای جاری زندگی خود مقابله کند (دیوی، ۱۳۸۹، ص ۱۳۰) این نوع اختلال در زنان دو برابر مردان شایع میباشد.
۳ ) اختلال هیپوکندری یا خودبیمارانگاری [۴۳]:
این اختلال به معنی باور یا ترس بیمارگونه از اینکه فرد به یک بیماری شدید مبتلاست میباشد، در صورتی که هیچ بیماری وجود ندارد و احتمال ابتلا به این اختلال در مردان مساوی زنان میباشد (کاپلان و سادوک، ۲۰۱۰، ص ۲۶۵).
۴ ) اختلال درد [۴۴]:
این اختلال شامل اشتغال ذهنی درباره درد در غیاب بیماری فیزیکی میباشد و در زنان شایعتر از مردان است.
از دیگر اختلالات شبه جسمی میتوان به اختلال بدریخت انگاری بدن، اختلال درد مربوط به اختلال طبی کلی، اختلال شبه جسمی نامتمایز و اختلال شبه جسمی که به گونه ای دیگر مشخص نشده است اشاره نمود.
بند نهم . اختلالات ساختگی
در این اختلال بیمار عمدآ اقدام به تظاهر نشانه های بیماریهای طبی یا روانی کرده و علائم بیماری خود را برخلاف واقع بیان می کند و تنها هدف در این بیماری ایفای نقش بیمارگونه میباشد تا باعث جلب توجه و محبت اطرافیان و پزشکان شود.
تحقیقات انجام شده با موضوع شیوع اختلالات روانی در مجرمین و رابطه آن با ...