“
۲) نظریه علامت دهی: نظریه علامت دهی به دنبال آن است که دلیل تمایل شرکتها به پرداخت سود را تبیین کند. طبق این مدل، سیاست تقسیم سود تقسیمی انتظارات مدیران را درباره سود های آتی شرکت نشان میدهد. مدیران به عنوان افراد درون سازمانی از طریق سیاست تقسیم سود علائمی را درباره انتظارات شان از درآمدهای آتی شرکت به سرمایه گذاران ارسال میکنند(ویگند و بیکر¸ ۲۰۰۶).
۳) نظریه نمایندگی: نظریه نمایندگی به دنبال آن است که ساختار سرمایه شرکت را به عنوان نتیجه تلاش برای حداقل سازی هزینه های مرتبط با تفکیک مالکیت شرکت و کنترل آن نشان دهد پرداخت سود سهام مدیران را مجبور به تأمین مالی خارجی و حضور در بازار های مالی میکند. استفاده از منابع خارجی باعث می شود که مدیر از طرف متخصصان حرفه ای مانند بانکها و واسطه های مالی تحت نظارت و کنترل باشد. با تشخیص ارزش نظارت تأمین مالی خارجی، ذینفعان ممکن است روی پرداخت سود پافشاری کنند (چای و سو[۶۵]¸۲۰۰۹). معمولاً در شرکتهایی که دارای سهامداران نهادی هستند و بهتر قادرند بر فعالیت های مدیر نظارت کنند پرداخت سود تقسیمی کمتر است(جانسون و همکاران¸ ۲۰۰۶).
۴) نظریه چرخه عمر: طبق این نظریه میزان سود تقسیمی در شرکت هایی که به دوران بلوغ خود رسیده اند، بیشتر است، در حالی که در شرکت های با فرصت های رشد بالا میزان سود تقسیمی کمترمی باشد(بروکمن و آنلو¸ ۲۰۰۹).
۲-۱۹)مفهوم رقابت:
اقتصاد دانان در مفهوم رقابت و چگونگی تحقق شرایط رقابتی با یکدیگر اختلاف نظر دارند. در نظریه رقابت نئو کلاسیک رقابت را یک موقعیت ویژه و تعادلی می پندارد و شرایط رقابتی را بر حسب تعداد رقبا و همگنی کالا و شباهت بنگاه ها تعریف میکند(نیکل[۶۶] ¸۱۹۹۶ ). در حالی که منتقدین این نظریه معتقدند که رقابت یک فرایند پویا است که طی آن بنگاه ها با ایجاد تمایز بین خود و سایر رقبا درصدد کسب مزیت و سهم بازار بیشتر میباشند.
طبق این نظریه رقابت یک فرایند پویا و متشکل از مجموعه ای حوادث و کوشش ها برای کشف شناختها است که طی آن روش های تولید و محصولات برتر معرفی میشوند(هایک[۶۷] ۱۹۸۷و شومپیتر[۶۸] ۱۹۹۷). رقابت از دو قسمت تشکیل شده است.بخش اول شامل همکاری با رقبای موجود در جلوگیری از ورود رقبای بالقوه میباشد.اما بخش دیگر شامل رقابت بازیگران یک صنعت با شرکای حاضر در آن صنعت خواهد بود (داروغ[۶۹] ۱۹۹۳ ¸ کلینچ و وریکچیلیا[۷۰] ۱۹۹۷ ).
در اقتصاد متکی بر بازار، بنگاه ها همواره به منظور جذب مشتری بیشتر با یکدیگر رقابت میکنند و ازاین رو دائما رفتارهای یکدیگر را زیر نظر گرفته و استراتژی های متنوعی برای کسب موفقیت اتخاذ می نمایند. بنابرین رقابت موجب می شود تا بنگاه ها به بهترین شکل عمل نمایند، کالاهایی را با بهترین کیفیت تولید کنند و خدماتی را باپایین ترین هزینه ارائه دهند. فضای رقابتی بر اساس مکانیزم تشویق بنگاه های کارآمد و بهره ور و تنبیه بنگاه های ناکارآمد و غیر بهره ور، توسعه فعالیتهای کارآفرینانه و ورود به بازارهای جدید را ترغیب می کند. در شرایط ایده آل بازار، بنگاه ها در برابر تقاضای متغیر بازار و ورود بی وقفه رقبا با سرعت و انعطاف مناسب واکنش نشان میدهند. ورود بنگاه های جدید، محرکهای لازم را برای تنظیم بازار ایجاد میکند، این در حالی است که توان وسرعت انطباق بنگاه ها، سنجه هایی برای تعیین میزان کارایی آن ها به طور خاص و رقابت پذیری شان به طور عام محسوب می شود. بدین گونه است که رقابت، مهمترین عامل پیش برنده رقابت پذیری می شود. بر این اساس و در تعریفی کلی رقابت پذیری به معنای توانایی بنگاه ها در مواجهه با یک شرایط رقابتی پایدار تعبیر می شود.
در مفهوم وسیع رقابت بر «بقای شایسته ترینها» دلالت میکند(محمود جعفری و تاجیک¸ ۱۳۹۰). واژه رقابت دو دیدگاه مغایر را در بر میگیرد:رقابت به عنوان یک ساختار و رقابت یه عنوان یک فرایند. در دیدگاه اول رقابت توصیفی از ساختار صنعت و نه توصیف بنگاه های انفرادی است. در دیدگاه دوم ویژگی بنگاه ها در شکل گیری مبارزه و رقابت نقش بسیار مهمی دارد و رقابت بر حسب تغییر موقعیت رقبا اندازه گیری می شود(خداداد کاشی¸ ۱۳۸۸).
۲-۲۰) رقابت بازار کامل:
در بازار رقابت کامل، تعداد زیادى خریدار و فروشنده وجود دارد که اقلام همگنی نظیر گندم، مس یا اوراق بهادار را با هم داد و ستد مىکنند و در شرایط رقابت کامل، هیچ یک از خریداران یا فروشندگان به تنهایى قادر نیستند بر قیمتهاى فروش جارى تاثیر بگذارند زیرا خریداران میتوانند همان کالا را با قیمتی ثابت از سایر بنگاهها تهیه کنند.در این بازار تعداد زیادی از فروشندگان، کالاهای مشابهی را به تعداد زیادی از خریداران عرضه میکنند. شرکتهای مختلف در تولید و فروش کالا، رقابت تنگاتنگی دارند و کالاهای آن ها نسبت به دیگری برتری چندانی ندارد.
به عبارت دیگر رقابتپذیر بودن بدین معنی است که شرکت نتوانسته شیوه تولیدی اتخاذ نماید که کالاهای با کیفیتتری تولید کند یا کالاهای تولیدی خود را با قیمتی پایینتر از سایر رقبا عرضه کند و در نتیجه بازار فروش را در قبضه خود بگیرد؛ لذا رقابتی بودن بازار محصول در جهت عکس انحصاری بودن بازار محصول مطرح میگردد. در این شرایط بازار عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت کالا میباشد، خصوصیات این بازار شامل همگن بودن کالاها، تعداد زیاد تولیدکننده و تعداد زیاد مصرف کننده میباشد(قره باغیان، ۱۳۷۲).
۲-۲۱) رقابت بازار انحصاری:
در این بازار تعداد فروشندگان برای یک کالای خاص محدود میباشد. قیمت کالا بر اساس عرضه و تقاضای بازار تعیین نمی شود بلکه عمدتاًً توسط تولیدکنندهای که توانسته است به واسطه بهینه سازی روشهای تولیدی، کالاهای با کیفیتتری تولید نماید یا کالایی با قیمتهای پایینتر عرضه کند و به شرایطی نزدیک به انحصار رسیده است تعیین می شود. در بازار انحصار کامل بازار فقط از یک فروشنده تشکیل مىشود.مطابق با ادبیات پژوهش مفاهیمی مثل بازارهای رقابتی یا انحصاری مفاهیم نسبی هستند. در واقع اگر انواع بازارها از نظر رقابت طبقه بندی شود، میتوان گفت بازارها طیفی است که یک سر آن بازار رقابت کامل و سر دیگر آن انحصار کامل قرار دارد(قره باغیان، ۱۳۷۲).
۲-۲۲) رقابت در بازار محصول:
“