۱٫Chronic Pain 2.Arthritis
۳٫Peripheral neuropathy
شروع و طول مدت درد۱: برای تعیین زمان شروع ، طول مدت درد و دفعات درد پرستار سولاتی از مددجوی خود می پرسد. چه زمانی درد شروع شد؟ چه مدتی طول کشید؟ آیا هر روزدر زمانی خاص شروع می شود؟ به چه وسیله ای تسکین می یابد؟ نمونه سوالاتی است که می تواند از جانب پرستار مطرح شود. برخی از انواع درد در ساعات خاصی از شبانه روز در فرد شروع می شود. بررسی زمان شروع درد های شدید غالبا راحت تر از درد های تدریجی و خفیف است. توجه پرستار به این عوامل می تواند در استخراج یک الگوی مشخص برای درد مددجو کمک کننده باشد.
محل درد۲: برای بررسی محل درد پرستار می تواند از مددجو درخواست نماید که مددجو محل درد را نشان دهد و هرگز فکر نکند که محل درد مددجو همواره ثابت است. برای تعیین محل درد بیمار پرستار از نقاط شاخص آناتومیکی استفاده می نماید. علاوه برمحل وجود درد، درد را می توان با عبارات سطحی، عمیق، احشایی و منتشر نیز توصیف نمود.
شدت درد۳: یکی از مهمترین ویژگی هایی که باید در ثبت درد مددجویان به آن توجه کرد، شدت درد می باشد. غالبا مددجویان شدت درد خود را به صورت خفیف، متوسط و یا شدید توصیف می کنند. با این وجود مفهوم هر کدام از این واژه ها برای مددجویان مختلف و یا پرستاران متفاوت باشد، بنابراین نمی توان به آن ها استناد کرد استفاده از مقیاس های درجه بندی برای تعیین و بررسی شدت درد می تواند یک راهکار دقیق تر برای پرستار ارائه نماید. برخی از این مقیاس های درجه بندی به صورت عددی و برخی دیگر واژه ای می باشند. پرستار مقیاس را برای مددجو توضیح داده و سپس از وی می خواهد میزان درد خود را بر روی مقیاس مشخص نماید. در مقیاس های عددی شدت درد معمولا درجه بندی از ۰-۱۰ بوده و ۰-۳ به عنوان درد خفیف ،۴-۶ درد متوسط و ۷-۱۰ به عنوان درد شدید توصیف می شود.
کیفیت۴: یکی دیگر از ویژگی های درد کیفیت آن است. از انجا که یک زبان مشترک برای بیان کیفیت درد وجود ندارد لذا بیان کیفیت درد نزد هر مددجویی متفاوت است. مددجو می تواند کیفیت درد خود را به صورت تیز ، مبهم ، خراشنده و غیره بیان کند.
الگوی درد۵: عوامل متعددی الگوی درد بیمار را تحت تاثیر قرار می دهد. بررسی الگوی درد در پیدا کردن عواملی که با درد مددجو مرتبط هستند موثر است. در این راستا پرستار می تواند سوالاتی راجع به شرایطی که سبب تشدید درد، تغییر یا رفع درد می شود نظیر حرکت، مصرف مواد غذایی، دفع ادرار، سرفه و غیره مطرح نماید[۲۸].
۱٫Onset and duration of pain 2.Location of pain
۳٫Intensity 4.Quality 5.Pain Patterns
۲-۱-۵-۳٫ عوامل موثر بر درد
درد مفهومی چند بعدی دارد که عوامل روانی، روحی، اجتماعی، فیزیولوژیک و فرهنگی در آن موثر است، لذا تجربه درد در هر فرد با فرد دیگر متفاوت است. پرستار باید تمامی عوامل موثر بر درد را بشناسد و آن را در بررسی و اقدامات خود در نظر بگیرد[۶۴].
عوامل فیزیولوژیک:
سن : درد یکی از متغییر های مهمی است که بردرک افراد از درد تاثیر گذار است. کودکان کم سن درک کمتری از درد و روش های دردناک دارند. همچنین کودکانی که هنوز تکامل مناسبی از نظر برقراری ارتباط کلامی ندارند، از نظر بیان احساس درد دچار مشکل هستند. کودکان غالبا توانایی کمتری در مورد بیان ویژگی های مرتبط با درد دارند. با توجه به این عوامل پرستار باید در اماده ساختن کودکان در مورد روش های تشخیصی درمانی، این اختلافات فردی و سنی را در نظر بگیرد. باید به این نکته توجه داشت که درد یک پدیده مرتبط با سن وناشی از سالمندی نیست. با این وجود در یک محدوده سنی خاص، غالبا تشابهات در مورد مسائل مرتبط با درد بیشتر از سنین مختلف است. وجود درد در افراد با سنین بالاتر می تواند سبب اختلال شدید تری در روند زندگی روزمره وی شود. تحت این شرایط ، تحرک ، فعالیت های روزانه ، تعاملات و فعالیت های اجتماعی و تحمل فعالیت در فرد مختل می شود. در برخورد با یک فرد سالمند باید بررسی ، تشخیص و درمان دقیق تری انجام داد.
خستگی : خستگی موجب تاثیر بر ادراک فرد از درد می شود. احساس خستگی موجب احساس شدت درد بیشتر و کاهش توانایی تطابق فرد با ان می گردد. این مسئله ایست که بسیاری از افرادی که دارای بیماری های طولانی مدت هستند با ان مواجه می باشند. در صورتی که خستگی با بیخوابی نیز همراه باشد وضعیت وخیم تر خواهد بود. غالیا تحمل افراد نسبت به درد پس از یک خواب مناسب بیشتر خواهد بود.
ژنتیک: مطالعات اخیر روی حیوانات نشان داده است که ژنتیک نیز می تواند یکی از عوامل ی باشد که بر درک فرد از درد موثر است. در واقع تحمل درد یکی از عواملی است که می تواند به وسیله ژن ها از والدین به فرزندان انتقال یابد . علاوه براین تجارب دردناک دوره جوانی نیز می تواند موجب افزایش حساسیت فرد به درد شود.
عملکرد عصبی : عملکرد عصبی فرد نیز می تواند به سادگی بر ادراک وی از درد موثرباشد. هر عاملی که روی دریافت اطلاعات مربوط به درد تاثیر گذار باشد، می تواند بر آگاهی و پاسخ فردی به درد موثر باشد. به عنوان مثال در صدمات نخاعی ، نوروپاتی محیطی ، دیابت ملیتوس و بیماری های سیستم عصبی نظیر اسکلروز متعدد احساس درد دچار اختلال می گردد. برخی از دارو ها هم نظیر داروهای ضد درد، آرامش بخش، بیهوشی و داروهای بی حسی نیز بر ادراک فرد از درد موثر باشد[۲۸].
عوامل اجتماعی :
توجه : توجهی که فرد بر درد خود درد بر ادراک وی از درد تاثیر گذار است. افزایش توجه به درد موجب افزایش احساس درد خواهد شد و بالعکس . این مسئله اساس استفاده از برخی روش های غیر دارویی تسکین درد مانند آرام سازی، ماساژو تمرکز فکر است.
تجارب قبلی : داشتن تجربه قبلی از درد الزاما به معنی پذیرش راحت تر درد نیست ، بلکه فردی که تجربه درد شدید قبلی را بدون اقدامات تسکینی داشته باشد می تواند درد شدیدتری را تجربه نماید و اضطرابش در مقایسه با فرد دیگر بیشتر است. بالعکس در صورتی که تجربه قبلی مددجو خوشایند باشد، می تواند موجب کاهش اضطراب وی در تجارب مشابه بعدی شود. در شرایطی که بیمار هیچ گونه تجربه مشابه قبلی نداشته باشد، اولین تجربه وی از درد می تواند توانایی تطابق وی با درد را دچار اختلال نماید. در صورتی که در این شرایط، زمینه ذهنی قبلی برای بیمار فراهم نشود می تواند تحمل وی را نسبت به درد کاهش دهد. بنابراین آموزش به بیماری که، قرار است جراحی شود یا یک روش دردناک را تجربه نماید دارای اهمیت است.
حمایت خانواده و جامعه : غالبا بیماری که درد می کشد نیازمند حمایت افراد خانواده یا افراد نزدیک و دوستان است. این امر سبب دلگرمی و کاهش ترس و اضطراب انها می شود . حضور والدین، به خصوص در مورد کودکان بیمار دارای اهمیت زیادی است.
عوامل روحی _ روانی : این عامل ارتباط نزدیکی با مذهب و اعتقادات افراد دارد و شامل جستجوی فعالانه افراد برای یافتن معنای موفقیت های خاص است[۲۸و۶۴].
عوامل روانی
اضطراب : درجه وکیفیت ادراک فرد بستگی به معنای درد برای خود دارد . ارتباط دو عامل اضطراب و درد پیچیده است. معمولا اضطراب موجب افزایش حس درد می شود ، اما درد نیز خود می تواند سبب افزایش اضطراب شود. در واقع جدا کردن این دو احساس از یکدیگر مشکل است. محرکات دردناک سبب فعال شدن بخشی از سیستم لیمبیک که مسئول کنترل هیجانات و اضطراب است می شود. این سیستم می تواند موجب واکنش های هیجانی و یا تسکینی و تطابقی با درد شود. بیماران بد حال که کنترل ناچیزی روی محیط و مراقبت از خود دارند ممکن است اضطراب بیشتری را در ارتباط با درد تجربه نمایند. این مسئله در صورت عدم کنترل می تواند سبب بروز مشکلاتی برای بیماران بخش های ویژه شود. اگرچه راهکار های دارویی و غیر دارویی مختلفی برای کنترل اضطراب بیماران در حال درد وجود دارد ، اما باید توجه داشت که داروهای ضد اضطراب نمی تواند جانشین داروهای ضد درد برای بیماری که از درد رنج می کشد محسوب شود.
روش تطابق با درد : روشی که افراد برای کنار امدن و تطابق با درد انتخاب می نمایند بر توانایی انها برای سازش با موقعیت های دردناک تاثیر گذار است. این برداشت که بیمار خود را یا فرد دیگری را مسئول کنترل درد خود بداند نیز برشدت درد وی موثر است از این مفهوم برای استفاده داروهای ضد درد توسط خود بیمار استفاده می شود[۲۸].
عوامل فرهنگی :
معنای درد : مفهومی که درد برای فرد دارد، می تواند بر چگونگی تطابق وی با درد موثر باشد. این امر عمدتا مرتبط با زمینه فرهنگی فرد باشد. درجه و کیفیت درک درد توسط فرد با مفهوم درد برای او مرتبط است.
قومیت : اعتقادات فرهنگی و ارزش های فردی برچگونگی کنار آمدن فرد با درد تاثیر گذار است. همسان بودن پرستار و مددجو از نظر ارزش های فرهنگی سبب افزایش هماهنگی آنان می شود. در شرایطی که پرستار و مددجو دارای زمینه های فرهنگی متفاوتی هستند پرستار باید این وضعیت را در نظر داشته باشد و به آن توجه نماید. چگونگی بیان درد از طرف افراد نیز متاثر از زمینه های فرهنگی افراد می باشد. البته صرفا آگاه بودن از وجود اختلافات فرهنگی برای کنترل و درمان درد کافی نیست. پرستاران باید به تاثیر این تفاوت ها و الگوهای فرهنگی آشنا بوده و انها را در برنامه مراقبتی منظور نمایند. به منظور کنترل بهتر درد پرستار، مددجو و خانواده وی باید تعامل نزدیکی با یکدیگر داشته باشند. یافتن ابزارهای بررسی مناسب و معرفی آن به دیگر اعضا گروه از اثر خدمات، از ضروریات محسوب می شود[۲۸و۶۴].
۲-۱-۶٫ اثرات درد بر مددجویان :
پاسخ های فردی : با شروع درد چرخه ای از وقایع شروع می شود که در صورت عدم کنترل می توانند برکیفیت زندگی فرد تاثیر گذار باشند. آگاهی از این جزئیات می تواند به ما در کنترل و تسکین درد کمک کند. درد می تواند بر عملکرد فیزیکی و روانی فرد تاثیر گذار باشد. بعضی افراد ممکن است به دلیل عقاید خود مدت ها درد های شدید را تحمل نمایند. برعکس برخی بیماران قبل از وقوع درد ممکن است درخواست مسکن کنند به هر حال با توجه به اینکه درد یک علامت ذهنی است پرستار باید اهمیت گزارش ان را برای بیمار توضیح دهد. غالبا وضعیت های بدن مانند حالت چهره ، فشار دادن دندان ها ، نگه داشتن عضو دردناک ، حالت خمیده بدن و در هم فرو رفتن ابروها بیانگر احساس درد بیمار است. پرستار باید به حالت های مددجو که می تواند ناشی از احساس درد باشد اگاه باشد. به خصوص این موضوع در بیمارانی که به علت مشکلات شناختی قادر به بیان درد نیستند از اهمیت برخوردار است. باید واقف بود که عدم بیان کلامی وجود درد توسط مددجو به معنی عدم درد نیست.
درد یک وضعیت تنش زا است که می تواند برالگوی زندگی و سلامت روانی فرد اثر گذار باشد. با علم به اثرات درد بر زندگی بیماران پرستار می تواند با دید بهتری به بیمار کمک نماید. در شرایطی که پرستار با مددجوی دارای درد حاد مواجه می شود باید اقدام به بررسی علائم حیاتی، وضعیت سلامت و پاسخ های غیر کلامی مددجو به درد نماید. غالبا در شروع حمله درد حاد ضربان قلب، تنفس و فشار خون بیمار افزایش می یابد. با این حال بدن به سرعت خود را با شرایط جدید تطبیق داده و علائم حیاتی به محدوده نرمال بر می گردد. پرستار باید آگاه باشد که این تغییرات علائم حیاتی را بدون دلیل به وضعیت ها و بیماری های دیگر ارتباط ندهد، زیرا این تغییرات در واکنش بدن نسبت به درد به وجود آمده است.
اثرات درد بر رفتار : در برخورد با مددجوی دچار درد پرستار باید وضعیت تکلم ، حالت چهره و حرکات و وضعیت بدن بیمار را بررسی نماید. بیان کلامی درد از جانب بیمار یک جزء حیاتی در بررسی درد می باشد. بنابراین پرستار باید به دقت به اظهارات بیمار خود توجه نماید. برخی از بیماران به دلیل عدم توانایی و شرایط وخیم جسمانی قادر به بیان کلامی درد خود نیستند. نوزادان ، بیماران بیهوش، بیماران خواب آلود و گیج ، بیماران دچار اختلال تکلم و افرادی که با زبان دیگر تکلم می کنند نیز مشمول این مسئله هستند. تحت این شرایط پرستار باید با توجه به معیار های دیگر تشخیص درد (حالت چهره ، وضعیت بدن و غیره) در بیمار خود تشخیص دهد. فریاد ، ناله و گریه نمونه هایی از واکنش های صوتی نسبت به درد هستند. البته این نوع واکنش ها تا حدی بستگی به زمینه فرهنگی افراد دارند و از دید انها الزاما به معنی شدن درد نیست.
اثرات درد بر فعالیت های روزمره زندگی : مددجویانی که همواره از درد جسمی رنج می برند توانایی کمتری جهت مشارکت در فعالیت های روزمره زندگی دارند. با بررسی این افراد می توان به سطح ناتوانی آنها و میزان تطابق فرد با آن پی برد. توانایی کار و انجام امور حرفه ای نیز می تواند شدیدا تحت تاثیر قرارر بگیرد. مشاغلی که تنش زا هستند بر وخامت و شدت این عوارض می افزاید. توجه به مقدار تاثیری که درد بر فعالیت های بیمار گذاشته است دارای اهمیت می باشد. ممکن است شدت درد بیمار به شکلی باشد که سبب انزوای اجتماعی وی شده باشد. پرستار باید سطح فعالیت اجتماعی، مشارکت و تمایل تداوم ان را در مددجو بررسی نماید[۲۸].
۲-۱-۷٫ اقدامات کنترل درد
جهت کنترل درد دو دسته اقدامات دارویی و غیر دارویی وجود دارد که در ذیل به توضیح در مورد آن ها می پردازیم.
۲-۷-۱-۱٫ اقدامات غیر دارویی برای کنترل درد :
اقدامات غیر دارویی متعددی وجود دارد که می توان به همراه اقدامات دارویی از انها به منظور کنترل درد استفاده نمود. اقدامات غیر دارویی کنترل درد مشتمل بر رویکرد های فیزیکی و رفتاری است. اهداف رفتاری _ شناختی اقدامات کنترل درد عبارتند از : تغییر در درک افراد از درد، تغییر رفتار درد، افزایش قدرت تمرکز و کنترل مددجو بر شرایط خود. تمرینات تن آرامی و تصویر سازی ذهنی نمونه هایی از اقدامات غیر دارویی کنترل درد می باشند. هدف از به کارگیری اقدامات فیزیکی در خصوص کنترل درد عبارت است از : ایجاد راحتی، تصحیح اختلال عملکرد جسمی، تعدیل پاسخ های فیزیولوژیکی در جهت مثبت و کاهش ترس مرتبط با بی حرکتی ناشی از درد.
تن آرامی و تصویر سازی ذهنی : مددجویان با بکار گیری این روش ها می توانند درد های خود را کاهش دهند. تن ارامی عبارت است از رهایی جسمی و فکری از تنش ها ویا فشارهای روحی. این روش ها امکان خود کنترلی مددجو بر درد های خود را فراهم می آورد. روش های تن آرامی را می توان در هر مرحله از سلامت و بیماری به کار برد. مددجویانی که از این روش استفاده میکنند، تغییرات مختلف فیزیولوژیک و رفتاری را در خود مشاهده می نمایند، نظیر کاهش تعداد نبض، فشار خون و تنفس ، افزایش تمرکز ، کاهش نیاز به اکسیژن ، آرامش و کاهش انقباضات عضلانی و سرعت متابولیسم. از میان روش های تن آرامی می توان به مراقبه ، یوگا و تصویر سازی اشاره نمود. به منظور انجام تن آرامی ، مشارکت و هماهنگی ضروری است . این تمرینات در شرایطی که مددجو دچار درد حاد نیست قابل انجام است، زیرا در موقعیتی که مددجو دچار درد شدید است توانایی تمرکز ذهنی وی کاهش می یابد. قبل از انجام این روش ها بهتر است مزایای آن برای مددجو شرح داده شود. در تمرینات تن ارامی مددجو از تمرینات تنفسی و انقباضات و انبساط متناوب عضلات استفاده می نماید. در تمرینات تن ارامی باید فرد از تنفس های شمرده شکمی استفاده نماید. همزمان پرستار مددجو را تشویق می نماید که فکر خود را متمرکز کرده و به صورت متناوب عضلات خود را منقبض و منبسط نماید. با تداوم این تمرینات ، مددجو قادر خواهد بود که به صورت ارادی عضلات خود را به حالت شل و راحت درآورد. در تصویر سازی ذهنی مددجو یک تصویر را در ذهن خود مجسم نموده و بر آن تمرکز می نماید و به تدریج فکر خود را از درد منحرف می نماید[۲۸].
انحراف فکر : سیستم فعال سازی شبکه ای در شرایطی که فرد تحت تحریکات مداوم محرک می باشد می تواند سبب مهار تحریکات دردناک شود . با بهره گرفتن از محرک های معنادار می تواند توجه فرد را از محرک دردناک دور نماید. محرک های مناسب و قابل تحمل موجب ترشح اندورفین می شوند . تمرکز فرد بر درد خود و افزایش توجه به ان سبب افزایش احساس درد می شود، اما انحراف فکر از محرک دردناک سبب کاهش احساس آن می گردد. این روش برای درد های کوتاه مدت و گذرا (مثل انجام پروسه های تشخیصی ودرمانی) موثر می باشد. پرستار از قبل به بررسی فعالیت های مورد علاقه و لذت بخش مددجو می پردازد که بتواند از انها به عنوان عوامل انحراف فکر استفاده نماید . این عوامل می تواند : آواز خواندن، دعا کردن، توجه به عکس یا فیلم مورد علاقه، گوش دادن به موسیقی و یا بازی کردن باشد. از بسیاری از این روش ها می توان در بیمارستان و منزل استفاده کرد. موسیقی یکی از روش های موثر به منظور انحراف توجه مددجو از درد می باشد. گوش کردن به موسیقی سبب تقویت پاسخ ها و عکس العمل های آرام سازی می شود. نکته مهم در این زمینه دادن حق انتخاب به مددجو برای انتخاب نوع موسیقی است.
تحریک پوستی : این روش عبارت است از تحریک پوست به منظور تسکین درد. ماساژ، کمپرس گرم یا سرد و تحریکات الکتریکی اعصاب از طریق پوست نمونه هایی از این روش برای کاهش درد محسوب می شود. مکانیسم اثر بخشی این روش مشخص نیست. یکی از نظریه ها در این زمینه علت آن را ازاد سازی اندورفین و بنابر این کاهش و مهار انتقال تحریک دردناک بیان کرده است. یکی از مزایای استفاده از روش ماساژو لمس، امکان استفاده آن در منزل و همچنین توسط اعضا خانواده مددجو می باشد. استفاده صحیح از این روش موجب کاهش درک درد و کاهش تنش در فرد نیز می شود. حین این روش باید صداهای محیط به حداقل رسیده شود و قبل از شروع علت ان برای مددجو شرح داده شود. روش ماساژ از سالها پیش توسط پرستاران به منظور آرام سازی، کاهش درد و افزایش تاثیر داروهای ضد درد مددجویان مورد استفاده قرار می گرفته است. ماساژ پشت و شانه ها و همچنین دست و پا برای ۳-۵ دقیقه می تواند به شل شدن عضلات و افزایش راحتی فرد کمک نماید. این روش را به سادگی می توان برای سایر اعضا تیم درمانی و همچنین خانواده مددجو آموزش داد. کمپرس سرد یا گرم محل درد غالبا سبب کاهش درد خواهد شد. انتخاب کمپرس سرد یا گرم بستگی به شرایط مددجو دارد. به عنوان مثال کمپرس گرم و مرطوب به کاهش سردرد های تنشی کمک خواهد کرد و کمپرس سرد برای تخفیف درد در التهاب مفاصل موثر است. در استفاده از این روش ها باید مراقب درجه حرارت کمپرس باشیم که به پوست مددجو آسیب وارد نیاید. این مسئله به خصوص در افرادی که دچار آسیب های نخاعی و یا آسیب سیستم عصبی هستند، سالمندان و افراد دچار اختلال هوشیاری مهمتر است. ماساژ با یخ و یا استفاده از بسته هایی با درجه حرارت پایین دو روش استفاده از سرما برای کاهش درد محسوب می شود. در ماساژ با یخ از تکه های بزرگ یخ استفاده می شود. به این صورت که ابتدا تکه های یخ را روی ناحیه دردناک قرار داده و فشار مختصری می دهید سپس همان منطقه را ماساژ می دهند. سرمای موضعی را می توان به چند شکل استفاده کرد، یا آن را نزدیک ناحیه دردناک قرار داد، یا بر روی ناحیه قرینه ناحیه دردناک و یا روی نقطه ای که تقریبا در فاصله مغز تا نقطه دردناک است قرار داد. استفاده از کمپرس سرد به مدت ۵-۱۰ دقیقه کافی است . پاسخ مددجویان به این روش متفاوت است. به نظر می رسد که استفاده از کمپرس سرد در نزدیکی محل واقعی درد بهترین نتیجه را خواهد داشت. متعاقب استفاده از این روش مددجو احساس سرما، سوزش، لرز یا بی حسی موضعی خواهد داشت. در صورت احساس بی حسی و گزگز باید کمپرس را قطع کرد. کمپرس سرد در تخفیف درد های دهان و دندان نیز موثر است. کمپرس سرد همچنین در صورتی که قبل از تزریقات، روی محل اعمال شود در کاهش درد تزریق موثر می باشد. روش دیگر استفاده از کمپرس گرم است. برای این منظور می توان از حوله گرم و یا کیسه آب گرم استفاده کرد. یک روش دیگر استفاده از تحریکات پوستی به منظور کاهش درد ، که به آن کانتراستیمولیشن ۱نیز اطلاق می شود، استفاده از تحریک الکتریکی اعصاب از راه پوست است. در این روش توسط جریان خفیف الکتریکی، از طریق الکترود هایی که روی پوست قراردارد، تحریکات الکتریکی به رشته های عصبی منتقل می شود. برای بکار گیری این روش نیاز به دستور پزشک می باشد. الکترود ها در نزدیکی ناحیه دردناک قرار داده می شود. قبل از استفاده از این روش باید موهای پوست محل مورد نظر را تراشید. تا از بین رفتن درد بیمار ممکن است احساس گزگز در محل داشته باشد. این روش در کاهش درد های پس از عمل جراحی موثر است.
داروهای گیاهی : گرچه در این مورد تحقیقات زیادی انجام نشده است، اما بعضی از مددجویان از این فراورده ها برای کاهش درد خود استفاده می نمایند. از انجا که احتمال تداخل این محصولات با داروهای دیگر وجود دارد، پرستار باید تاریخچه مددجو را از نظر استفاده از این فراورده ها بررسی نماید[۶۴].
۱٫Counterstimulation
۲-۱-۷-۲٫ اقدامات دارویی برای کنترل درد های حاد :
ضد دردها۱: ضد درد ها رایج ترین اقدامات درمانی برای تسکین درد باشد. گرچه این دارو ها به طور موثری می تواند درد را تسکین دهد، اما هنوز پرستاران با مواردی مواجهه هستند که با وجود تجویز این داروها پاسخ مناسبی دریافت نمی شود، که از دلایل این امر می تواند اعتیاد، وابستگی دارویی و یا تجویز نادرست مقدار دارو و اضطراب را ذکر کرد. داشتن اطلاعات دارویی یکی از نیازمندی های حرفه ای رشته پرستاری محسوب می شود. سه دسته از داروهای ضد درد رایج عبارتند از: داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی ، داروهای مخدر و داروهایی که جزء ضد درد ها نیستند، اما در این زمینه کاربرد دارند. دارو های ضد التهاب غیر استروئیدی برای تسکین دردهای خفیف تا متوسط، مانند سر درد موثر هستند. برای کنترل درد های خفیف تا متوسط پس از عمل جراحی بایستی از این دارو ها استفاده کرد، مگر اینکه موارد منع مصرف وجود داشته باشد[۲۸]. اگرچه مکانیسم اصلی تاثیر این عوامل مشخص نیست، اما اعتقاد براین است که این دارو ها سبب مهار سنتز پروستاگلاندین ها می شوند، بنابراین پاسخ های سلولی را در فرایند التهاب مهار می نمایند. بعضی از این دارو ها روی گیرنده های اعصاب محیطی تاثیر می گذارند و موجب کاهش انتقال تحریکات درد و درک آن می شوند. هر چند تفاوت های زیادی در فارماکوکینتیک ضد التهاب های غیر استروئیدی وجود دارد ، برخی ویژگی های مشترک نیز وجود دارد. اکثر این دارو ها به شدت جذب می شوند و غذا تاثیر چندانی بر ان ندارد. اغلب به شدت متابولیزه می شوند. بخشی از متابولیسم اکثر این داروها در کبد انجام می شود و علی رغم اینکه راه دفع کلیوی دارند ، تمامی انها دستخوش تغییراتی از ترشح صفراوی و جذب مجدد قرار می گیرند[۵۶]. برخلاف داروهای مخدر داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی موجب تضعیف سیستم اعصاب مرکزی و همچنین اختلال عملکرد رودهای و مثانه ای نمی شوند. مصارف طولانی مدت دارو های ضد التهاب غیر استروئیدی با عوارضی مانند خونریزی های گوارشی و اختلال عملکرد کلیه همراه است، لذا بهتر است که به مدت طولانی استفاده نشود. ضد درد های مخدر عموما برای کنترل درد های شدید تا متوسط ، نظیر درد های پس از عمل جراحی مصرف می شود.این دارو ها بر سیستم اعصاب مرکزی نیز دارای اثرات تضعیف کنندگی هستند. با مصرف تزریقی یا خوراکی این ترکیبات با اتصال به گیرنده های مخدر در قسمت های بالایی مغز و نخاع، بر درک درد تاثیر می گذلرند. یکی از خطرات مصرف این دارو ها تضعیف سیستم اعصاب مرکزی است. این داروها همچنین بر مرکز تنفس در ساقه مغز نیز اثر تضعیف کنندگی دارند. خطر این عارضه به خصوص در بیمارانی که دچار اختلال سیستم تنفسی هستند قابل توجه است.
۱٫Analgesics
در یک فرد با تنفس طبیعی مصرف این داروها موجب تضعیف تنفس می شود. نکته قابل توجه این که، اثرات آرام بخشی این داروها معمولا قبل از اثرات تضعیف کنندگی تنفس آن ها پدیدار می شود. به هر حال در تجویز این داروها پرستار باید به دقت بیمار خود را تحت کنترل قرار دهد. با مصرف داروهای مخدر اثراتی نظیر تهوع و استفراغ، یبوست و کاهش فرایند های ذهنی نیز ممکن است ایجاد شود. به جز یبوست بقیه این عوارض معمولا بعد از ۴-۷ روز از مصرف این داروها به تدریج از بین می رود . یکی از راهکار ها برای افزایش تاثیر این داروها و کاهش عوارض سمی انها تجویز انها در یک ساعت خاص است نه برحسب لزوم. دارو های مخدر در افراد میانسال نیز مصرف می شود. اگرچه هنوز اختلاف نظر هایی در مورد استفاده از مخدر ها برای کنترل درد های مزمن سرطانی و غیر سرطانی در گروه های سنی مختلف وجود دارد، این اعتقاد وجود دارد که این داروها برای سالمندان به مقدار مورد نیاز به کار برده نمی شود . این داروها را می توان با مقادیر کمتری برای سالمندان استفاده کردو در صورت نیاز به تدریج آن را افزایش داد. استفاده مناسب از دارو های ضد درد، مستلزم بررسی دقیق و داشتن اطلاعات دارویی مناسب است. در صورتی که درد ریشه التهابی داشته باشد، اثر داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی بهتر از داروهای مخدر می باشد. در صورتی که این داروها به صورت خوراکی مصرف شود، در مقایسه با شکل تزریقی مدت اثر بیشتری خواهد داشت. پرستار باید در مورد بهترین روش مصرف این فراورده ها، بسته به شرایط بیمار، اطلاعات کافی داشته باشد. برای کسب اطلاعات مناسب در مورد اختلاف مقدار مصرف دارو می توان از چارت های معادل سازی استفاده نمود. داروهای کمکی داروهایی هستند که اساسا جزء داروهای ضد درد نیستند، اما در برخی شرایط اثرات ضد درد دارند. دارو های ضد افسردگی ۱سه حلقه ای و دارو های ضد تشنج۲ به طور موفقیت آمیزی در کنترل درد هایی با منشا عصبی مورد استفاده قرار می گیرد. از دارو های کورتیکو استروئید به منظور کنترل درد هایی با منشا التهابی و درد های ناشی از متاستاز۳ سرطان به استخوان استفاده می شود. اگر چه از عوامل آرام بخش، ضد اضطراب۴ ، شل کننده های عضلانی۵ به همراه دارو های مخدر به منظور افزایش اثرات ضد درد مخدر ها استفاده می شود، اما این عوامل خود به تنهایی اثرات ضد درد ندارند. برخی از عوارض دارویی نظیر خواب الودگی و گیجی و اختلال تعادل می تواند با مصرف این دارو ها مشاهده شود ، لذا پرستار باید اگاه باشد که این علائم و عوارض را صرفا به دارو های مخدر ارتباط ندهد[۲۸و۶۴].
۱٫Antidepressant drugs 2.Anticonvulsant
۳٫Metastasis 4.Anti-anxiety 5.Muscle relaxants
ضد درد ها و بی حس کننده های موضعی : این روش در کودکان مورد استفاده قرار می گیرد در این روش یک ورقه از داروی بی حس کننده (به صورت ژل یا کرم)، ۱۵ دقیقه قبل از تزریق داروی بی حس کننده، روی پوست قرار داده می شود. استفاده از این مواد معمولا در اطراف چشم، پرده صماخ و یا روی سطوح وسیعی از پوست، صورت نمی گیرد. ورقه های حاوی داروی لیدودرم ۱، اثرات بی حس کننده موثری برای کنترل درد های نوروپاتیک موضعی دارند[۶۴]. فارماکوکینتیک داروهای بی حس کننده استری چندان مورد مطالعه قرار نگرفته است، زیرا به سرعت در پلاسما تجزیه می شوند(نیمه عمر حذفی کمتر از ۱ دقیقه). جذب و توزیع دارو در کنترل اغاز اثر دارو، به اندازه پایان اثر و توان سمیت در سیستم مغزی نخاعی و قلب با اهمیت نیست[۵۶].
بی حس کننده های موضعی و ناحیه ای : بی حسی موضعی عبارت است از تزریق زیر جلدی یا داخل جلدی داروی بی حس کننده در منطقه ای از بدن. از این روش برای برداشتن ضایعات پوستی یا کنترل درد در بخیه زدن استفاده می شود. این دارو ها به صورت موضعی روی پوست و مخاط یا تزریق داخل جلدی یا زیر جلدی مورد استفاده قرار می گیرد. این دارو ها توسط مهار انتقال عصبی، سبب بی حس شدن موقتی می شود. اعصاب حسی کوچکتر در مقایسه با اعصاب حرکتی بزرگ تر حساسیت بیشتری به این دارو ها دارند، لذا با تزریق این دارو ها ابتدا عملکرد حسی و پس از آن عملکرد حرکتی مختل می شود و در مرحله از بین رفتن تاثیر دارو نیز ابتدا عملکرد حرکتی و پس از ان عملکرد حسی به حالت طبیعی بر میگردد. دارو های بی حسی موضعی نیز بسته به مقدار جذب ان به جریان خون می توانند عوارض جانبی عمومی ایجاد کنند استفاده این دارو ها روی مخاط ها ، احتمال جذب سیستمیک و ایجاد عوارض جانبی عمومی را افزایش می دهد[۲۸].
اندازه گیری و مقایسه غلظت فلزات (نیکل و کادمیوم) در رسوبات پیرامونی این دو خانواده از مرجان ها در ایستگاه های پارک زیتون، شیب دراز و جزیره ناز در جزیره قشم
بررسی ارتباط میان غلظت فلزات (نیکل و کادمیوم) در بین این دو خانواده از مرجان ها با رسوبات پیرامونی
۱-۹- فرضیه های آماری
اختلاف معنی داری بین تجمع غلظت فلزات (نیکل و کادمیوم) در بین دو خانواده Poritidae و Faviidae از مرجان های آبسنگ ساز در ایستگاه های پارک زیتون، شیب دراز و جزیره ناز در جزیره قشم وجود دارد.
اختلاف معنی داری بین تجمع غلظت فلزات (نیکل و کادمیوم) در بین رسوبات ایستگاه های پارک زیتون، شیب دراز و جزیره ناز در جزیره قشم وجود دارد.
همبستگی مثبت و معنی داری در غلظت فلزات (نیکل و کادمیوم) بین این دو خانواده از مرجان های آبسنگ ساز با رسوبات پیرامونی هر ایستگاه وجود دارد.
۱-۱۰- پیشینه تحقیق
۱-۱۰-۱- کاربرد مرجان های سخت Scleractinian جهت بررسی فلزات سنگین
کاربرد مرجان ها در مطالعات فلزات سنگین به طور گسترده ای گزارش شده است. تکنیک های بسیاری جهت استخراج و اندازه گیری فلزات سنگین در گونه های مختلف مرجان بکار گرفته شده است (Reichelt-Brushett & McOrist, 2003)، و از این رو مطالعات در این زمینه همیشه به طور مستقیم قابل مقایسه نمی باشد. برخی از مطالعات تنها بر آنالیز اسکلت آنها متمرکز شده اند (Scott, 1990; Guzm´an & Jime´nez, 1992; Bastidas & Garcia, 1997; Ramos et al., 2004; David, 2003; Medina-Elizade et al, 2002; Guzm´an & Garci´a, 2002; Livingston & Thompson, 1971; and Runnals & Coleman, 2003)، در حالی که در مطالعات دیگر، بخش های بافت و اسکلت به طور مجزا یا با هم مورد بررسی و آنالیز قرار گرفته اند(Denton & Burdon-Jones, 1986; Glynn et al, 1989; Esslemont, 1999; Reichelt-Brushett & McOrist, 2003;Esslemont et al., 2000; Howard & Brown, 1987; Harland & Brown, 1989 and Smith et al., 2003).
همچنین مطالعاتی بر روی نسبت فلزات مابین بافت ها و اسکلت (McConchie & Harriot, 1992) و مابین بافت، زوگزانتلاها و اسکلت مرجان های منتخب متمرکز شده اند (Reichelt-Brushett & McOrist, 2003). دلایل گوناگونی برای آنالیز و بررسی بخش های متفاوت مرجان پیشنهاد شده است. اسکلت های مرجان به دلیل آشکار کردن اطلاعات محیطی از محیط زیست دریایی گذشته مورد آنالیز قرار می گیرند. بافت ها غلظت های بالاتری از فلزات را نسبت به اسکلت در خود ثبت می کنند، نتیجتاً تمامی فلزات جذب شده توسط بافت به اسکلت مرجان منتقل نمی شوند. زوگزانتلای همزیست موجود در بافت های مرجان های آبسنگ ساز اینگونه توصیف شده اند که به به طور مستقیم از طریق افزایش میزان کلسیم سازی بر غلظت فلزات اسکلت تاثیر می گذارند۱۹۷۱) (Livingston & Thompson,. زوگزانتلا در حالاتی که فلزات سمی موجود به صورت متابولیکی جایگزین عناصر ضروری حیاتی مانند فسفر می شوند ممکن است در جذب مستقیم فلزات سهیم باشند(Howard & Brown, 1984).
استرس در مرجان ها اغلب سبب افزایش دفع زوگزانتلای همزیست (Smith et al, 2003) و ایجاد رنگ آمیزی سفید و زرد مرجان ها می شود، که اصطلاحا پدیده سفید شدگی مرجان ها نامیده می شود. هر چند، درصورتیکه مرجان ها در معرض غلظت بالایی از فلزات سمی قرار گیرند، نظر به اینکه زوگزانتلاها نقش بسیار مهمی در جذب فلزات سنگین ایفا می کنند بنابراین می توانند دفع گردند(Harland & Brown, 1989; Harland & Nganro 1990).
حائری اردکانی و غازبان در سال ۱۳۷۹ اثرات آلاینده های محیطی فلزات کادمیوم، نیکل، وانادیوم را در مرجان ها مورد بررسی قرار دادند و از مرجان ها به عنوان وسیله ای برای تخمین میزان آلودگی محیط براساس سنجش تجمع اثرات سمی در آن ها استفاده کردند.
با توجه به کاربرد روش ها و تکنیک های آنالیز متفاوت، مقایسه مستقیم اطلاعاتی که در مورد فلزات سنگین انجام شده اند، امکان پذیر نمی باشد. مساله دیگر استفاده از گونه های متفاوت مرجان ها در مطالعات گوناگون می باشد (مانند Porites, Monstastrea and Sideastrea)، بدین ترتیب مقایسه اطلاعات به دست آمده فلزات سنگین منطقی به نظر نمی رسد.
علی رغم این که مرجان های آبسنگ ساز یکی از با ارزش ترین اکوسیستم های خلیج فارس می باشند، اما تحقیقات کمی در کشور ما درباره آن ها صورت گرفته است.
تاریخ تحقیقات روی مرجان های آبسنگ ساز ایران به سال ۱۹۷۱ برمی گردد که Rosen در آن ۱۵ جنس از مرجان های سخت در بخش شمالی سواحل ایران و عربستان شناسایی نمود. متعاقب آن در سال های بعد تحقیقات متفاوتی برروی مرجان های آبسنگ ساز ایران صورت گرفته است که بدلیل عدم ارتباط با موضوع این تحقیق از ذکر آنها خودداری می گردد؛ تنها ولوی در سال ۱۳۸۸ بر روی تعیین پتانسیل و کارآیی نشانگرهای زیستی در آبسنگ های مرجانی شمال خلیج فارس مطالعاتش را به پایان رساند نتایج این تحقیق نشان داد، که بعضی از نشانگرهای زیستی پیشنهادی Check Reef برای خلیج فارس کاربرد ندارد و باید در مورد انتخاب این نشانگرها تجدید نظر صورت گیرد. و نشانگرهای زیستی متناسب با شرایط اکولوژیکی خلیج فارس انتخاب شود. به علاوه در سال ۱۹۹۷، حائری اردکانی و غازبان اثرات آلاینده های محیطی فلزات کادمیوم، نیکل، وانادیوم را در مرجان ها مورد بررسی قرار دادند و از مرجان ها به عنوان وسیله ای برای تخمین میزان آلودگی محیط براساس سنجش تجمع اثرات سمی در آن ها استفاده کردند، که این مهمترین مورد تحقیقاتی داخلی در ایران و مرتبط با موضوع تحقیق حاضر می باشد. اما در سالهای متفاوت افراد زیادی در خارج از ایران در رابطه با بررسی آلودگی فلزات سنگین کارهای متفاوتی را انجام داده اند که به جهت سهولت در بررسی اجمالی این تحقیقات، جدول (۱-۹) خلاصه ای از مطالعات منتخب پیشین بر روی غلظت فلزات سنگین در مرجان ها را نشان می دهد :
فصل دوم
مواد و روش ها
۲-۱- عملیات میدانی
۲-۱-۱- انتخاب مکان نمونه برداری
جزیره قشم بعنوان منطقه آزاد تجاری یکی از جزیره هایی است که در خلیج فارس با مجاورت به تنگه هرمز تحت تاثیر انواع آبها و جریان های ورودی و خروجی از این تنگه می باشد. با توجه به حضور آبسنگ های مرجانی در جنوب این جزیره که بیشتر از نوع حاشیه ای می باشند و اهمیت جزیره قشم از لحاظ تنوع مرجانی می توان به نسبت بیشترین پراکنش این موجودات حساس (مرادی، ۱۳۸۹؛ Kavousi et al, 2011) به عوامل شیمیایی و فیزیکی و نیز به علت فعالیت های بالای انسانی و آلودگی بیشتر در نتیجه فعالیت های قایق رانی، ورود فاضلاب های شهری و صنعتی، آلودگی های نفتی حاصل از پالایشگاه ها و نفت کش ها و همچنین تخلیه آب توازن کشتی ها در ۳ منطقه مرجانی پارک زیتون قشم، جزایر ناز و شیب دراز این مناطق به عنوان ایستگاه های مورد بررسی در نظر گرفته شده است(شکل ۲-۱).
شکل ۲-۱: ایستگاه های نمونه برداری بر روی نقشه ماهواره ای
۲-۱-۲- نمونه برداری
در تیرماه تابستان سال ۱۳۹۰ پس از مطالعه و آگاهی از منطقه مورد نظر و عکس برداری از زیستگاه های طبیعی مرجان ها نمونه برداری به روش غواصی [۴۴]SCUBA(شکل ۲-۲) از بسترهای طبیعی ایستگاه های مورد نظری که آبسنگهای مرجانی خانواده های Poritidae و Faviidae درآن جا حضور دارند، توسط محقق این پایان نامه انجام شد. مناطق بر اساس ابعاد مرجانی و مدت زمان استاندارد غواصی تقسیم بندی و نمونه برداری به روش انتقال قسمت هایی از توده های مرجانی به داخل قایق انجام پذیرفت. محل نمونه برداری به کمک دستگاه مکان یاب جفرافیایی (GPS)[45] ثبت شد(جدول۱-۲).
در هریک از ایستگاه های منطقه پارک زیتون، جزایر ناز و شیب دراز از هر خانواده مورد نظر مرجان (Poritidea و Faviidea) 5 نمونه (بدین صورت که برای نمونه برداری هر نمونه مرجان، ۵ زیر نمونه از قسمت های مختلف همان مرجان جهت هموژن کردن نمونه نهایی قبل از مرحله هضم) نمونه برداری صورت گرفت. نمونه برداری از مرجان ها توسط تجهیزات ضد زنگ با پوشش استیل، جهت اجتناب از آلودگی صورت گرفت.
همچنین در هر ایستگاه، همزمان با نمونه برداری از مرجان ها، از رسوبات سطحی پیرامون مرجان های نمونه برداری شده (cm 3-0 سطح رسوبات)، ۵ نمونه رسوب برداشته شد، که در مجموع با توجه به اینکه در هر ایستگاه پنج نمونه از دو خانواده مرجانی و پنج نمونه از رسوبات برداشته شد مجموعاً ۴۵ نمونه نهایی جهت آماده سازی و سنجش تهیه گردید.
نمونه برداری مرجان ها از اعماق بین ۲ تا ۸ متر صورت گرفت. در عملیات نمونه برداری مرجان هایی که با توجه به نرخ نسبی رشدشان و اندازه ظاهری دارای حداقل ۳ سال رشد بودند انتخاب شدند. نمونه ها همزمان با نمونه برداری ابتدا با بهره گرفتن از کیسه های پلاستیکی جمع آوری مخصوص زیر آب، که پیشتر شستشو داده شده اند از آب به قایق منتقل شدند و پس از جداسازی از لحاظ خانواده مرجان ها بر اساس تشخیص ظاهری آنها، رسوبات و ایستگاه ها، کد و برچسب خورده و درون یونولیت حاوی یخ خشک به ساحل و از آنجا به آزمایشگاه مرکز ملی اقیانوس شناسی جهت آماده سازی نمونه ها و سپس دانشگاه تربیت مدرس جهت سنجیدن نمونه ها منتقل شدند و در فریزر در دمای۲۰- درجه سانتی گراد قرارگرفتند .
شکل ۲-۲: عملیات نمونه برداری مرجان های خانواده های Poritidae و Faviidae به روش غواصی Scuba
Site | Turbidity (inch) |
Temp (°C) |
Salinity (‰) |
DO (mg/l) |
pH | GPS |
St.1 پارک زیتون |
۶ | ۹/۳۲ | ۸/۳۵ | ۴۳/۵ | ۲۳/۸ |
-
-
-
-
- توصیف متغیر ساختار سازمانی
-
-
-
متغیر ساختار سازمانی دارای سه بعد تمرکز، رسمیت و تخصص است که به تفکیک به آنها پرداخته شده است. امتیاز میانگین متغیر تمرکز ۴۰/۳ است به عبارتی این میانگین کمی بیشتر از میانگین مورد انتظار طیف (امتیاز ۳) است؛ درنتیجه چون با امتیاز ۱ فاصله دارد به نظر میرسد این متغیر در جامعه آماری هنوز تا رسیدن به شرایط مطلوب (ساختار سازمانی غیر متمرکز) فاصله دارد. بنابراین باید مدیران شعب بانکها و موسسات مالی این موضوع را در نظر گیرند. از طرفی میانگین متغیر رسمیت ۰۵/۴ است یعنی این میانگین بیشتر از میانگین مورد انتظار طیف (امتیاز ۳) است در نتیجه چون این امتیاز با ۱ فاصله دارد بنابراین به نظر میرسد این متغیر تا رسیدن به حد ایدهآل (عدم رسمیت) فاصله زیادی دارد. لذا مدیران شعب باید توجه ویژهای به این متغیر نیز داشته باشند. علاوه براین میانگین متغیر تخصص ۹۷/۲ است. امتیاز این میانگین کمتر از امتیاز میانگین مورد انتظار طیف (امتیاز ۳) است با این حال چون با امتیاز ۱) فاصله دارد باید برای رسیدن به حد ایده آل(تخصصگرایی بیشتر) و حفظ آن در این حد، تلاش نمود.
-
-
-
-
- توصیف متغیر نوآوری خدمات
-
-
-
امتیاز میانگین متغیر نوآوری خدمات ۹۴/۳ است. بنابراین این امتیاز بیشتر از میانگین مورد انتظار طیف است با این حال با حد ایده آل فاصله دارد. کمترین امتیاز مربوط به این مورد است که بانک ما می تواند روشهای خدماتی فعلی خودش را برای رفع نیازهای مشتریان تغییر دهد یا اصلاح نماید. در نتیجه مدیران برای رسیدن به وضعیت مطلوب باید بدنبال تغییر و اصلاح روشهای خدماتی فعلی خود باشند.
-
-
-
-
- توصیف متغیر عملکرد سازمانی
-
-
-
امتیاز میانگین متغیر عملکرد سازمانی ۳۷/۳ است بنابراین این امتیاز بیشتر از میانگین مورد انتظار طیف است اما میتوان ادعا کرد که هنوز با حد ایده آل فاصله دارد در نتیجه باید مدیران شعب درجهت افزایش این متغیر تلاش کنند.
۵-۳) نتایج آزمون فرضیه ها
- بین تمرکز و نوآوری خدمات در بانکها و موسسات مالی استان گیلان رابطه معناداری وجود دارد.
آماره t در مسیر ارتباطی بین تمرکز و نوآوری خدمات ۹۱/۲- است با توجه به اینکه این مقدار بین بازه (۹۶/۱+,۹۶/۱-) قرار ندارد با اطمینان ۹۵ درصد میتوان بیان کرد که این فرضیه تایید می شود. با در نظرگرفتن آمار استخراجی از مدل تحقیق درحالت استاندارد مشخص شد که شدت ارتباط بین دو متغیر ۳۷۱/۰ – است. بنابراین هرچه میزان انعطافپذیری در تصمیم گیری و ارزیابی فعالیتها بیشتر باشد، نوآوری خدمات نیز افزایش نشان خواهد داد. تحقیقات مشابه زیادی در این زمینه انجام شده است برای مثال صفری و همکاران (۱۳۹۰) تحقیقی با عنوان ارتباط میان ساختار سازمانی و نوآوری کارشناسان ستادی سازمان تربیت بدنی ایران را انجام دادهاند. آنها به این نتیجه رسیده اند که بین تمرکز و نوآوری کارشناسان ستادی رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین داقرتی و همکاران (۲۰۱۱) تحقیقی با عنوان ساختار سازمانی و نوآوری خدمات در صنایع الکترونیک چین را انجام دادند و به این نتیجه رسیده اند که بین تمرکز و نوآوری خدمات رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین نتایج این تحقیقات با نتایج تحقیق حاضر همسو هستند.
- بین رسمیت و نوآوری خدمات در بانکها و موسسات مالی استان گیلان رابطه معناداری وجود دارد.
آماره t در مسیر ارتباطی بین رسمیت و نوآوری خدمات ۹۱/۳- است با توجه به اینکه این مقدار بین بازه (۹۶/۱+,۹۶/۱-) قرار ندارد با اطمینان ۹۵ درصد میتوان بیان کرد که این فرضیه تایید می شود. با در نظرگرفتن آمار استخراجی از مدل تحقیق درحالت استاندارد مشخص شد که شدت ارتباط بین دو متغیر ۴۲۴/۰- است. بنابراین هرچه میزان استاندارد شدن مشاغل درون سازمان کمتر باشد، نوآوری خدمات نیز افزایش نشان خواهد داد. تحقیقات مشابه زیادی در این زمینه انجام شده است برای مثال صفری و همکاران (۱۳۹۰) تحقیقی با عنوان ارتباط میان ساختار سازمانی و نوآوری کارشناسان ستادی سازمان تربیت بدنی ایران را انجام دادهاند. آنها به این نتیجه رسیده اند که بین رسمیت و نوآوری کارشناسان ستادی رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین داقرتی و همکاران (۲۰۱۱) تحقیقی با عنوان ساختار سازمانی و نوآوری خدمات در صنایع الکترونیک چین را انجام دادند و به این نتیجه رسیده اند که بین رسمیت و نوآوری خدمات رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین نتایج این تحقیقات با نتایج تحقیق حاضر همسو هستند.
- بین تخصص و نوآوری خدمات در بانکها و موسسات مالی استان گیلان رابطه معناداری وجود دارد.
آماره t در مسیر ارتباطی بین تخصص و نوآوری خدمات ۲۸/۱ است با توجه به اینکه این مقدار بین بازه (۹۶/۱+,۹۶/۱-)قرار دارد با اطمینان ۹۵ درصد میتوان بیان کرد که این فرضیه تایید نمی شود. ممکن است معنادار نبودن این رابطه به این دلیل باشد که امروزه سازمانها بر ادغام فشارهای خارجی (ناشی از محیط، رقبا و مشتریان)، و فشارهای داخلی (برای کارآمدی بیشتر) تاکید دارند و مدیریت زنجیره تامین در حال حاضر ماهیتی یکپارچه دارد. تحت چنین شرایطی تخصص کارکنان روش مناسبی برای ایجاد ایدههای خدماتی جدید نمی باشد. و پایگاه گستردهتری از دانش نیاز است. داقرتی و همکاران (۲۰۱۱) تحقیقی با عنوان ساختار سازمانی و نوآوری خدمات در صنایع الکترونیک چین را انجام دادند و به این نتیجه رسیده اند که بین تخصص و نوآوری خدمات رابطه معناداری وجود ندارد. بنابراین نتایج این تحقیق با نتایج تحقیق حاضر همسو هستند.
- بین نوآوری خدمات و عملکرد سازمانی در بانکها و موسسات مالی استان گیلان رابطه معناداری وجود دارد.
سریع محصولات جدید و اتخاذ فرایندهای جدید نیز از جنبه های رقابت میباشند. قابلیت نوآوری دارایی وِیژه یک شرکت است. ضمنی و تغییرناپذیر است، و ارتباط نزدیکی با تجربیات درونی و تحصیل تجربی دارد (سن و اگلهل[۳]، ۲۰۰۲).
ﻫﻤﺎﻥﮔﻮﻧﻪ ﻛـﻪ ﻣﻮﻓﻘﻴـﺖ ﺑﻨﮕـﺎﻩﻫـﺎﻱ ﻛـﺴﺐ ﻭ ﻛـﺎﺭ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﻣﺮﺯﻫﺎﻱ ﻣﻠـﻲ ﺩﺭ ﮔـﺮﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳـﺎﺑﻲ ﺻـﺤﻴﺢ ﻭ ﺍﺛـﺮﺑﺨﺶ ﻣـﻲ ﺑﺎﺷـﺪ، ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺩﺍﻳﺮﻩ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻳﻚ ﺑﻨﮕـﺎﻩ ﺑـﻪ ﺧـﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﻣﺮﺯﻫـﺎ ﺗﻮﺳـﻌﻪ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ ﻧﻴﺰ ﺩﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ، ﺭﻫـﻴﻦ ﺩﺭﻙ ﺻـﺤﻴﺢ ﻣﺨﺘـﺼﺎﺕ ﭼﺎﻟﺶﻫﺎﻱ ﻋﻤﺪﻩ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳﺎﺑﻲ ﺻﺎﺩﺭﺍﺗﻲ ﺷﺎﻣﻞ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺑﺎﺯﺍﺭﻫﺎ ﻭ یـﺎ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺕ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳﺎﺑﻲ ﻭ ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮﻱ ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﺗﺪﻭﻳﻦ ﺭﺍﻫﻜﺎﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳﺎﺑﻲ ﻣﻲ ﺑﺎﺷـﺪ. ﺍﻳـﻦ ﺗﺼﻤﻴﻢ، ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﻫﺮ ﭼﻴﺰ ﻣﺘـﺄﺛﺮ ﺍﺯ ﺯﻳﺮﺑﻨـﺎﻱ ﻓﻠـﺴﻔﻲ ﻣـﻮﺭﺩ ﻗﺒـﻮﻝ ﻓﻌﺎﻻﻥ ﻋﺮﺻﻪ ﺻﺎﺩﺭﺍﺕ ﺍﺯ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﻧﮕـﺮﺵ ﻓﻠـﺴﻔﻲ ﺧـﺎﺹ ﺩﺭ ﺑﻨﮕﺎﻩ، ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﻧﺤﻮﻩ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺧﺎﺭﺟﻲ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ (دعایی و حسینی،۱۳۸۷،ص۳۴).
وجود مهارتهای برنامه ریزی بازاریابی صادرات، تعیین اهداف روشن در زمینه بازاریابی صادرات، طراحی استراتژی های خلاقانه بازاریابی صادرات و جامعیت فرایند برنامه ریزی صادرات به ارتقای عملکرد در بازارهای صادراتی منجر می شود (سیفندی و همکاران[۴]،۲۰۰۸،ص۹۹۵).
در این پژوهش تلاش می شود که تاثیر قابلیت های بازاریابی بر روی عملکرد بنگاه های کوچک و متوسط صادرکننده فرش بررسی شود.
۱-۲٫ بیان مسئله
در آغاز قرن بیستو یکم، جهان با تغییرات چشمگیری در تمامی ابعاد، خصوصا رقابت در بازار، نوآوریهای تکنولوژیکی و نیازهای مشتریان مواجه شد. این تغییرات موجب اصلاح عمدهای از اولویتهای کسب و کار و چشم انداز استراتژیک شده است (شهایی، ١٣٨٧).
در محیط پیچیده، پویا و بسیار متغیر امروزی، شرکتها نیازمند طراحی و اتخاذ استراتژیهایی هستند که بتوانند آنها را در بهبود روز افزون عملکردشان یاری رساند. زیرا در چنین محیط رقابتی شرکتهایی قادر به بقا هستند که از گردونهی رقابت جا نمانده و خود را با شرایط متغیر و پویای بازار رقابتی همگام نمایند. به عبارت دیگر مدیران شرکتها، حاصل تصمیم گیریهای خود در قالب انتخاب استراتژی را در آیینهی معیارهای عملکردی مشاهده خواهند نمود. تجزیه و تحلیل و مقایسه عملکرد مشاهده شده با روند گذشته، رقبا و یا متوسط صنعت، بازخور مناسبی را جهت تصمیم گیری و انجام فعالیتهای آتی فراهم می آورد. به همین دلیل یکی از مهمترین اهداف تمامی شرکتها در طول زمان، بهبود مستمر عملکرد بوده است(برومارچ[۵]،۱۹۹۸).
عملکرد[۶] شرکت میزان موفقیت یک شرکت در خلق ارزش برای قسمت های مختلف بازار است. در واقع عملکرد شرکت بر اساس دستیابی به اهداف کسب و کار، از طریق واحدهای مختلف شرکت، تعیین میگردد و موفقیت استراتژی های هر شرکت، در عملکرد آن شرکت منعکس می شود (ملک اخلاق و رجب زاده،۱۳۸۸).
قابلیت بازاریابی[۷] از جمله عواملی است که بر عملکرد شرکت تاثیر می گذارد. این قابلیت، فرایند یکپارچهای است که در آن شرکتها منابع محسوس و نامحسوس را برای درک پیچیدگی نیازهای خاص مشتریان، دستیابی به یک تمایز نسبی محصولات برای برتری رقابتی و در نهایت دستیابی به یک کیفیت برند مناسب بهکار میبرند. از اینرو بهعنوان یک منبع مهم برای افزایش مزیتهای رقابتی یک شرکت بهحساب میآید (قاضی زاده و دیگران،۱۳۸۸،ص۱۲) .
بنگاههای کوچک و متوسط[۸]، در اکثر کشورها به عنوان عناصر مهم در پیشرفتهای اقتصادی- اجتماعی شناخته شده اند. این بنگاهها خصوصاً در ایجاد فرصتهای شغلی با سرمایه گذاریهای پائین، توسعه های منطقهای، توسعه های سازمانی شرکتهای متکی بر اصول تکنولوژی، نوآوری محصولات و ایجاد روشهای نوین، اهمیت بسزایی دارند. این بنگاههای اقتصادی علیرغم آنکه به سرمایه گذاری کمتری نیاز دارند، بازدهی بیشتری داشته و درایجاد اشتغال، ایجاد بستر مناسب برای نوآوری و اختراعات و افزایش صادرات این کشورها، نقش مهمی دارند. در بسیاری از کشورها این بنگاهها، تامینکنندگان اصلی اشتغال جدید، مهد تحول و نوآوری و پیشرو در ابداع فناوریهای جدید بوده اند. از سوی دیگر این صنایع به دلیل ویژگی های منحصر به فرد خود می تواند از جاذبه های فراوانی برای بخش خصوصی برخوردار باشد، که این امر بسته به شرایط داخلی اقتصادی کشورها قوانین و سیاست های حمایتی در کشورهای مختلف به عنوان الگویی موفق برای توانمند سازی علمی و صنعتی معرفی شده است (تولایی و علیرضایی،۱۳۸۷).
فرش دستبافت ایران متأثر از ویژگیهای برجسته فرهنگی و هنری آن در سدهها و دهههای گذشته، همواره به عنوان یکی از کالاهای برجسته در سبد صادرات غیرنفتی ایران مطرح بوده و میباشد. از طرفی با توجه به اینکه این صنعت افراد زیادی را به خود مشغول کرده است می تواند عاملی مهم در ایجاد اشتغالهای دائمی و فصلی برای افراد جامعه باشد. به عبارت دیگر مهمترین جنبه های اقتصادی فرش را می توان در اشتغال زایی ، تحصیل ارز و کمک به بهبود اقتصاد دانست. امروزه تعداد رقبا در این صنعت افزایش یافته و نگرش ﺷﺮﻛﺘﻬﺎ و ﻣﺆﺳﺴﺎت ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﮔﺴﺘﺮش ﻓﻀﺎی رﻗﺎﺑﺘﻲ ﺑﻪ ﻧﺎﮔﺰﻳﺮ ﺑﺮ ﺟﻠﺐ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ رﺿﺎﻳﺖ ﻣﺸﺘﺮی ﺑﺮای ﻓﺮوش وﻛﺴﺐ ﺳﻮد ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﺎ ﮔﺬر از اﻗﺘﺼﺎد ﺳﻨﺘﻲ و ﺷﺪت ﻳﺎﻓﺘﻦ رﻗﺎﺑﺖ دراﺑﻌﺎد ﻧﻮﻳﻦ، ﻣﺸﺘﺮی ﺑﻪ ﺻﻮرت رﻛﻦ اﺻﻠﻲ و ﻣﺤﻮر ﺗﻤﺎم ﻓﻌﺎلیتهای ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ درآﻣﺪه اﺳﺖ، ﺑﻪ ﻧﺤﻮی ﻛﻪ ازدﻳﺪﮔﺎه رﻗﺎﺑﺘﻲ، ﺑﻘﺎ وﺗﺪاوم ﺣﻴﺎت ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ درﮔﺮو ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ و ﺟﺬب ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺟﺪﻳﺪ و ﺣﻔﻆ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﻣﻮﺟﻮداﺳﺖ (الهی و حیدری،۱۳۸۴،ص۱۳).
در این تحقیق تاثیر قابلیت های بازاریابی روی عملکرد بنگاههای کوچک و متوسط صادرکننده فرش در شهر کاشان پرداخته می شود .
۱-۳٫ اهمیت و ضرورت تحقیق
امروزه در اکثر کشورها، اعم از توسعه یافته و در حال توسعه، جایگاه بنگاههای کوچک و متوسط در اقتصاد مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی قرار گرفته و تلاش می شود تا از پتانسیلهای این گروه از بنگاهها برای تحقق اهداف کلان اقتصادی استفاده گردد. از طرفی میدانیم موفقیت بنگاهها و مؤسسات امروزی در گرو شناخت هرچه بیشتر از مشتریان و رقبا و سایر عوامل تأثیرگذار بر بازار است. نیازها و خواستهای مشتریان همواره درحال تغییر هستند و تنها در صورت شناخت این تغییرات است که شرکت میتواند موفق شود. رقبا نیز بهدنبال جذب مشتریان بیشتر برای خود هستند و در این راه از هیچ کوششی چشمپوشی نخواهند کرد. همچنین تغییر شرایط بازار و قوانین حاکم بر آن نیز میتواند موفقیت بنگاهها را در یک بازار تحت تأثیر خود قرار دهد و شناخت و پیشبینی این عوامل و ارائه راهکار مناسب در برخورد با آنها، در موفقیت مؤسسه در بازار هدف، نقش کلیدی را بازی خواهد کرد (رکنی نژاد،۱۳۹۱).
قابلیت بازاریابی از جمله عواملی است که به شرکت برای ایجاد و حفظ رابطهاش با مشتریان و اعضای کانالهای توزیع کمک می کند. قابلیت های بازاریابی یک تصویر قوی از برند ایجاد می کند که به شرکت اجازه داشتن یک عملکرد بازاریابی عالی را میدهد. این قابلیت، خاص و منحصر به فرد هر شرکت است. چنین قابلیتهایی قابل تقلید، قابل جایگزینی و قابل انتقال نیستند و همچنین پایهای برای مزیتهای رقابتی فراهم می کنند (اورتگا و ویلاورد[۹]،۲۰۰۸،ص۳۳۲).
در مورد صنعت فرش دستبافت که از جمله صنایعی است که در بخش کالاهای غیرنفتی ظرفیت بالقوه و زیادی را برای کسب ارز دارد، توجه به تاثیر قابلیت بازاریابی روی عملکرد بازاریابی ضروری به نظر میرسد. فرش ایران با داشتن سابقهای چند هزار ساله، از دیر باز تا کنون مورد توجه مردم دنیا بوده و امروز در تمام دنیا نام قالی با نام ایران پیوندی ناگسستنی خورده است. فرش ایران محصولی چند بعدی است ودارای جنبه های فنی ، هنری ، اجتماعی واقتصادی بسیار گسترده می باشد. از نظر اقتصادی توجه به صنعت فرش واجد اهمیت است، زیرا اولاً ارزش افزوده این صنعت حدود ۶۵ درصد است. درثانی، فرآورده های این صنعت بزرگترین رقم صادرات غیر نفتی را تشکیل می دهد. همه ساله به کمک این کالا بخشی از کسری موازنه پرداخت های بازرگانی جبران می شود. و از این راه مقدار قابل توجهی ارز عاید کشور می شود.که هیچ کالایی غیر از نفت این چنین ارز آور نیست. همچنین حجم تولید را گسترش می دهد و به تولید ناخالص ملی می افزاید. قسمت اعظمی از فرش ایران با ابعاد و ارزشهای برجسته اقتصادی، فرهنگی و ملی آن برای صادرات در سطح بین-المللی، تولید و عرضه می شود. لکن بخاطر نارسایی ها و تنگناهای موجود در داخل کشور و شرایط رقابتی برای صادرات آن در بازارهای هدف، صادرات این کالا با مشکلات جدی مواجه می باشد، (حشمتی رضوی ،۱۳۸۰).
این تحقیق به بررسی تاثیر قابلیت های بازاریابی بر عملکرد بنگاه های کوچک و متوسط صادرکننده فرش می پردازد.
۱-۴٫ اهداف تحقیق
۱-۴-۱٫ اهداف اصلی پژوهش:
بررسی تاثیر قابلیت بازاریابی روی عملکرد بنگاه های کوچک و متوسط صادرکننده فرش
۱-۴-۲٫ اهداف فرعی:
بررسی تاثیر بازارگرایی روی قابلیت برند
بررسی تاثیر بازارگرایی روی قابلیت نوآوری
بررسی تاثیر قابلیت مدیریت روی قابلیت برند
بررسی تاثیر قابلیت مدیریت روی قابلیت نوآوری
بررسی تاثیر قابلیت برند روی عملکرد بازاریابی
بررسی تاثیر قابلیت نوآوری روی عملکرد بازاریابی
۱-۵٫ سوالات تحقیق
-
- بین بازارگرایی شرکت های کوچک و متوسط صادر کننده فرش و قابلیت برند آنها رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
-
- بین بازارگرایی شرکت های کوچک و متوسط صادر کننده فرش و قابلیت نوآوری آنها رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
-
- بین قابلیت مدیریت شرکت های کوچک و متوسط صادر کننده فرش و قابلیت برند آنها رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
-
- بین قابلیت مدیریت شرکت های کوچک و متوسط صادر کننده فرش و قابلیت نوآوری آنها رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
-
- بین قابلیت برند شرکت های کوچک و متوسط صادر کننده فرش و عملکرد بازاریابی آنها رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
-
- بین قابلیت نوآوری شرکت های کوچک و متوسط صادر کننده فرش و عملکرد بازاریابی آنها رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
۱-۶٫ مدل مفهومی پژوهش
مدل بکار گرفته شده توسط مریلیز، راندل و لای[۱۰] (۲۰۱۱) در مقاله قابلیت های بازاریابی ، به دلیل سازگاری شاخص های اصلی آن با هدف پژوهش حاضر ،به عنوان مدل مفهومی این پژوهش مورد استفاده قرار می گیرد که در آن قابلیت بازاریابی[۱۱] شامل بازارگرایی[۱۲]،قابلیت مدیریت[۱۳] ،قابلیت برند[۱۴] و قابلیت نوآوری[۱۵] است و عملکرد سازمان توسط عملکرد بازاریابی[۱۶] سنجیده می شود.
H1
H2
H3
H4
H6
H5
بازار گرایی
قابلیت مدیریت
قابلیت برند
قابلیت نوآوری
عملکرد بازاریابی
مردی زن خود را در دهکده ای گذاشت و راه سفر را در پیش گرفت . در مسیر راه به چشمه آب زلال که محل شستشوی پریان بود، برخورد کرد ، چادر یکی از پریان را بر گرفت و دوان دوان به بالای چناری رفت که در کنار چشمه بود،پریان دیگر چادرهای خود را برگرفتند و رفتند. پری بی چادر که از موهایش برای خود چادری ساخته بود به دنبال چادر گمشده خود بود، به این طرف و آن طرف نگاه کرد، دید مردی که چادرش را برگرفته بود به بالای چنار رفته است، نزد او رفت و آن مرد که جان او از شوق آماده پرواز با پریان بود گفت : « اگر مرا با خود به جایگاه پریان ببری من چادر تو را پس خواهم داد» . پری که عشق او را دریافته بود موافقت کرد، او را با خود به آسمان برد. هنگامی که به جایگاه پریان در آسمان رسیدند ، پریان دیگر به نگاه آدم آمدند.. او را سرزنش کردند که چرا آدمی زاد را آوردی ، او نمی تواند این جا زندگی کند.پری ماجرا را باز گفت و نیز اظهار داشت که حالا من عاشق او هستم و او را با خودمان نگاه می داریم ، آن آدم تا هرچه همراه پریان بود،مانند آنان جوان و کم سن و سال بود زیرا پریان همیشه جوان سال هستند.
چند سالی را با پریان گذارنید.روزی به پری عاشق خود گفت : « من می خواهم زن و زندگی خود را در زمین ببینم» . او جواب داد که « من نمی توانم به زمین بیایم» تو پر مرا با خود ببر و هر وقت مرا خواستی پرا مرا بسوزان من خودم را می رسانم.آن پری دیوی را برای رساندن آدم به زمین فرستاد و خاطر نشان کرده بود که تا هر چه همراه دیو هستی دعای خیر و نیک به زبان نیاوری زیرا اگر ذکر خیری بگویی دیو قبل از اینکه تو را به منزل خودت در زمین برساند، رها می کند. هنگامی که دیو به نزدیک زمین رسید آدم اشتباهاً ذکر خیری را به باد آورد، دیو او را همان جا رها کرد. آدمی در آن وادی سرگردان می گشت را به جایی نمی برد. ناگهان رمه ای را دید که صاحب آن درونج (durunj موجودی افسانه ای که مظهر پلیدی است) بود مدتی گرفتار دُرونج گشت و با حیله و ترفند خود را از لابلای رمه او فراری داد. بسیار گشت تا خانه و کاشانه خود را پیدا کرد و وقتی به خانه و کاشانه خود رسید،زن خود را پیر دید بطوری که او را نمی شناخت ، مدتی با زن پیر خود زندگی کرد و از زندگی پیرزن و آدمیان خسته شد. دوباره دلش هوای پریان داشت،پر پری خود را سوزاند و پری عاشق او از آسمان به زمین آمد، زن پیر او را جوان کرد و آدم را برگرفت و به آسمان برد.
۳-۱۰-۴- قصه ی دُرونج
پادشاهی هفت فرزند پسر داشت ، ولی دختر نداشت.روزی از این وضع ناراحت شد، بر اسب خود سوار شد و به بیابان رفت. پیرمردی او را دید ، به نزدش آمد گفت : ظاهراً مرد بزرگی هستی، چرا اینجا نشسته ای ؟ بگو مشکلت چیست؟ با هم درد دل کرند . شاه به او گفت : من صاحب دختر نمی شوم.پیرمرد گفت : این عصای مرا بگیر ، برو از این باغ انار چندین میوه بچین ، با همسرت بخور ،بعد از آن صاحب دختر می شوی ، ولی حتماً عصای مرا بیاور، شاه رفت ، دستور پیرمرد را انجام داد اما عصای او را تحویل نداد. پس از مدتی زنش حامله شد، از آنجایی که پیرمرد از او رنجیده خاطر شده بود دخترکی شبیه دُرونج به دنیا آمد . این دخترک شبانه به حالت نامریی از خانه خارج می شد و به جان احشام شاه می افتاد و بسیاری از آنها را از پای در می آورد.
پسر کوچک شاه که متوجه حرکات خواهرش بود روزی به پدرش گفت : اگر حرفی بگویم مناراحت نمی شوی؟ شاه گفت نه بابا . پسرک کفت : « خواهر من درونجی است. شب ها به شکل پشه ای از خانه خارج می شود،احشام را از پای در می آورد» . پادشاه از شنیدن صحبت های پسرش ناراحت شد دستور داد او را از شهر بیرون کنند مادرش هنگامی که پسرش را بیرون کردند، هفت هسته خرما را با کمی آب به او داد سپس او را در بیابانی رها کردند.پسرک هسته های خرما را در آنجا کاشت ، آرزو کرد تا زمانی دیگر که گذرش به آنجا می افتد این هفت هسته خرما ، هفت نخل ثمری باشند به راه خود ادامه داد تا به یک آبادی رسید. هفت پیرمرد کور را دید که غذا می خورند ، مقداری از غذاهای آنها را بر گرفت و رفت. پیرمردان هنگامی که متوجه شدند،پرس پرسان او را پیدا کردند و به او گفتند : حالا خادم ماشو و گوسفندان ما را چوپانی کن، در عوض ما زن و نان به تو می دهیم و با او قرار گذاشتند گوسفندان را به طرف مغرب نبرد.مدتی چوپانی کرد با خودش گفت چرا به مغرب نروم شاید در آن طرف گنجی است. به طرف مغرب رفت، باغ بزرگی را دید که در آن باغ،درختان میوه فروان بود.در باغ ، بالای اناری رفت،
مشغول خوردن انار بود ، ناگهان دیوی که زیر آن خفته بود بیدارشد. پسرک را پایین آورد از موهای ریش خود، بندی بافت،با آن دست و پای پسرک رابست . با چوب انار او را زد.در حین زدن پسرک علی رغم ضربه های دردناک می گفت : «چوب انار چه خوش است دانه اش نه خوش است» دیو حرفهای پسرک را باور کرد و گفت حالا تو مرا ببند و بزن تا چوبهای انار را مزه کنم.پسرک دیو را بست و او را با چوب بسیار زد،دیو گفت چرا مرا می زنی ؟ پسرک جواب داد می خواهم ترا بکشم؟ دیو گفت : همین که مرا فریب دادی کافی است. مرا نکش ، برو داخل اتاقم یک شیشه با سه توله سگ به نام شیر،شمال و گل سرخ ،آنجا هستند، آنها را بیاور.شیشه چراغ عمر من است. آن را بکشن من بمیرم و سگ ها را با خود ببر،این کار را انجام داد. سگ ها را با خود برد،آنها را بجای خود چوپان کرد.
پسرک بر اسبی سوار شد، به وطن مادری و دیار پدرش رفت، هنگامی که آنجا رسید، کسی به جز خواهرش دُرونج آنجا باقی نمانده بود. بعد از سلام و احوالپرسی ، خواهرش دُرونج به او گفت :با پسر من بازی کن تا اسبت را به باغ ببرم. اسبش را به باغ برد، در باغ آن را خورد، سپس پیاده برگشت. برادرش گفت : چرا پیاده آمده ای ؟ گفت : به خاطر تو پیاده آمده ام.دوبار درونج گفت : بنشین تا من غذایی برایت بیاورم.اتفاقاً موشی نزد برادرش آمد ، گفت : از اینجا برو که تو را هم می خورد. پسرک رفت.بعد از آن دُرونج آمد، دید برادرش نیست، به دنبال او رفت تا او را بخورد. پسرک از ترس او بر سر نخل هایی که خود کاشته بود رفت،هنگامی که درونج نزدیک نخل آمد، پسرک به توله سگ ها گفت : شیر من ،شمال من ،گل سرخ من ، برسید به حال من،پس به آنها گفت : طوری آن را بخورید که قطره ی خونی از دهانتان نریزد.فقط سینه ی چپ او را بگذارید، اتفاقاً هنگام خوردن، قطره ی خونی از دهان یکی از توله ها ریخت.
در آن هنگام قافله ای آمد. به پسرک گفتند : چه سگ های زیبایی داری ، پسرک گفت قیمت آنها بالاست.رئیس قافله گفت : اگر فهمیدی این بار ما چیست؟ شتران قافله با بار از آن تو و اگر نه ، سگ ها از آن ما. پسرک در جواب حیران ماند، ناگهان از قطره ای خونی که از دهان یکی از توله ها ریخته بود،پرنده ای بوجود آمد ، گفت : بار شما صندل است. رئیس دُرونج که یادگار خانوداه ای پسرک بود همه ی اعضای خانواده اش به جز درونج زنده شدند، بار دیگر بدون دُرنج که مظهر پلیدی است از نو به زندگی خود ادامه دادند.
۳-۱۱- اشعار محلی
اگر یارمنی نرم نرم بزن گُم ( Agar yare mani narm narm bezan gom )
سخن آهسته کن ای زاگ دندان ( Soxan āhesteh kan ai zag dandan )
صیادی در کمین هر دو تامون ( sayādi dark amine har dŌ tamon )
مبادا شویم رسوا و بدنام ( Mobādā Šavim rosvā va badnām )
اگر ماهی میان آسمون ( Agar māhi meyān āsemun )
مخور غم که خرابت می کند غم ( Maxor yam ke xarābat mikonad xam )
اگر کوهی به کاهت می کند غم ( Agar kuhi be kāhat mikonad xam )
اگر ماهی میان آسمون ( Agar māhi meyān āsemun )
که آخر سرنگونت می کند غم ( Ke āxar sarnegunat mikonad xam )
کمر باریک که مُردَم از غمونت ( Kamar barik ke mordam az yamŌnet )
بده بوسی میان ابرونت ( Bedeh busi meyān abrŌnet )
کپل از گور و گردن از نر آهو ( Kapel az goro garden az nar āhu )
بچمک زر بماند بازونت ( Be Čamak zar bemanad bāzŌnet )
شمشیر بُرا کن (ŠamŠir borā kon )
تو در چرا کن ( To dar Čerā kon )
غصه مگه ای دل ( Yosa magah ai del )
که دایم نهن کل ( Ke dāyem nahen kel )
ستاره در آسمون نقش زمینن ( Setara dar āsamun naqŠe zaminen )
خودم انگشتر و دلبر نگینن ( XŌdam angoŠtaro delbar neginen )
چرا غم می خوری از بهر مردن ( Čerā yam mixori az bahre mordan )
مگر آن ها که غم خوردن نمردن ( Magar ānhā ke xam xŌrdan namordan )
تو آخر با من چه ها کردی ( To āxar bā man Čehā kardi )
دلم را از ریشه جدا کردی ( Delam rā az riŠeh jodā kardi )
الف بودم به عشقت دال گشتم ( Alef budam be eŠqat dal gaŠam)
شکر بودم به زهر مار گشتم ( Šakar budam be zahr mar gaŠtam )
گلی بودم به میان تازه گل ها ( Goli budam be meyān tāze golhā )
دست یار نادان خار گشتم ( Daste yare nārān xār gaŠtam )
عجب کوه آبخیزین کوه تهتون ( Ajab kuhe ābxizin kuhe tahtun)
رویش به سهیل و پشتش به گاهن ( RŌyeŠ be sohylo poŠtaŠ be gāhen )
دویدم به پشت خانه وِل (Davidam be poŠt xāne vel )
شنیدم قُل قُل قلیونت ای وِل ( Šanidam qol qol qalyonet ey vel )
لب نازک بر روی نی نهادی (Lab nāzok bar roy nay nahādi )
من و قلیون و نی به قربانت ای وِل (Mano qalyono nay be qorbānat ey vel )
کهور و کاکلی صد سایه دارد ( Kahuro kākoli sad sāye dārad )
دو تا بلبل به جنب غایه دارد ( Do tā bolbol be janb yāye dārad )
زدم سازی که بلبل بگیرم ( Zadam sāzi ke bolbol begiram )
بلبل گِلۀ صد سال دارد ( Bolbol gelaye sad sāl dārad )
گُلِ گُل اندازم تو بودی ( Gole gol andāzam to budi )
که میوۀ قوت جانم تو بودی ( ke mivaye jānam to budi )
شَبُن از دل خوشی خوابم نیامد ( Šabon az del xoŠi xābom neyāmad )
نه مثل آن شبی که ظهور کردی به پیشم ( Na mesle ān Šabi ke zohur kardi be piŠam )
دل من از دل تو بدتر به داغن ( del man az del to badtar be dāyen )
که دیشب گذر کرد شب چراغی ( Ke diŠab gozar kard Šab Čerāyi )
سر کوه تهتون ای دور پیدا ( Sare kuhe tahtun ey dur paydā )
همه قوم و خویشونت در همان جا ( Hamaye qomo xiŠonet dar hamānjā )
ای دوست کجایی که دلم تنگ توست ( Ey dust kojāi ke delam tang tost )
روح و روانم در بند توست ( Roho ravānam dar band tost )