نان نازک بزرگ را ترگین میگویند. روی آن روغن و مهوه میزنند و در موارد زیادی استفاده می شود (چوپانان به صحرا میبردهاند، برای مسافرت و حتی به عنوان سوغات برای اقوام به امارات میبرند). چون خشک است آن را به چند تکه تقسیم می کنند و ماندگاری طولانی دارد که به آن نان خشک نیز میگویند.
۵-۲-۲-۴- تَفْتون
این نان روش پخت خاصی دارد. نخود خام را میکوبند و الک می کنند. آردش را با آب مخلوط می کنند، میگذارند ترش شود. بعد با آرد خمیر می کنند. کمی روغن، هلو و زنجبیل را به صورت کوبیده با آن مخلوط می کنند و میگذارند، وَر بیاید و کمی ترش شود. بعد در اندازۀ متوسط چانه میگیرند. روی آن را با پارچه میپوشانند. تخم مرغ و گل هِسک و کنجد را روی چانه ها می مالند. تنور را روشن کرده (در قدیمتر با هیزم درخت بادام کوهی این کار را انجام میدادند) و چانهها را یکی یکی به تنور میچسبانند. وقتی برشته شد بیرون آورده، مصرف می کنند. این نان نیز یکی از سوغاتیهای لارستان میباشد.
۵-۲-۲-۵- خِمیر
بعد از آماده شدن خمیر، خمیر را به صورت چانه(گِردههایکوچک) درآورده. روی خونگ(سنگ مخصوص نانپزی) پهن کرده با دست به صورت دایرهای کوچک در میآوریم، بعد روی یک پارچه میگذاریم. کمی که پُف کرد و بالا آمد، آنرا روی تابه میپزند. بعد از پخت نان، به آن روغن و مَیه میزنند.
۵-۲-۲-۶ شُلْ شُلی
آرد و نمک و آب را مخلوط کرده، مایه خمیر را به آن اضافه میکنیم. خمیر شُل تهیه کرده، وقتی خمیر بالا آمد چند تا تخم مرغ داخل آن شکسته و هم میزنیم. تابه مخصوص را گرم کرده، خمیر شُل را داخل کاسه ریخته وسط تابه میریزیم، بعد با دست آن را پهن کرده، تا جایی که کوچکتر از تابه باشد. وقتی پشت نان برشته شد، آنرا وارونه میکنیم تا طرف دیگر نان هم بپزد.
۵-۲-۲-۷ کف تَوَهای
آرد را خمیر کرده، خمیر باید شُل باشد، مایه خمیر و نمک اضافه کرده، مگذاریم پُف کند و بالا بیاید. لگنی پر از زغال کرده، آتش می دهند تابۀ مخصوص را روی ذغال گذاشته،تخم مرغ را درون ظرفی میشکنیم و با رنگ(گل هِسک یا رنگ برنج) هم میزنیم. یک ظرف کنجد، یک ظرف مَیه و یک ظرف روغن جداگانه آماده میکنیم. تابه که داغ شد، یک مُشت خمیر برداشته روی تابه میگذاریم. دست در آب زده، خمیر را پهن کرده، بعد دست در تخم مرغ زده و روی خمیر میمالند. کنجد را روی آن پاشیده و بعد مَیه میریزیم. تابه را وارونه کرده و میگذارند، خوب نان برشته شود. بعد نان را با وسیلۀ مخصوص نان از تابه جدا کرده، داخل سینی گذاشته و روی آن روغن میمالند. این نان بسیار خوشمزه بوده و طرفداران زیادی دارد- روش پُخت آن کمی مشکل است و نیاز به سلیقه خاصی دارد.
۵-۲-۲-۸ لیتَک
آرد را به صورت شُل خمیر کرده، بعضیها لجنَه(رازیانه) را با خمیر مخلوط می کنند و روی تابۀ مخصوص که به صورت مدور با سطحی صاف میباشد، میپزند. بعد روغن و مهوه میزنند و مصرف می کنند. گاهی این نان با تخم مرغ استفاده می شود. این نان طرفداران زیادی دارد.
۵-۲-۲-۹ لَحْم
این نان که نرم و نازک است را همراه با انواع غذاها مصرف می کنند. طرز پخت آن مثل نان نازک است با این تفاوت که نان نازک را یک دانه یک دانه میپزند تا خشک شود اما نان لحم را چند تا چند تا روی هم میپزند که نرم بماند.
۵-۲-۲-۱۰ وسایل مخصوص پخت نان
برزه- هسین (هاردشُت)- چُوَ- خُنْکَ- زِرْخنگْ- سُپْ- هارد بیز(الک)- تَوَه (تابه)- لیتک آکَنْ
هسین: ظرفی سفالی که آرد را در آن خمیر می کنند.
چُوَ :چوب یا وردنه که با آن خمیر را پهن می کنند.
خُنگ: سنگی گرد و دارای سه پایه کوتاه که خمیر را روی آن پهن می کنند.
زِرْخُنگ : زیراندازی پارچهای که زیر خُنگ پهن می کنند.
سُپ: وسیلهای که از برگ درخت خرما درست شده و نان را بعد از پخته شدن روی آن میگذارند.
هارد بیز:وسیله بیختن آرد یا همان الک.
لیتک آکَن: وسیله جدا کردن نان از تابه.
تُوَه (تابه): تابه در شکلهای مختلف بوده و برای پخت همۀ نانها یک نوع نیست و در چند شکل است. مثلاً تابه پُخت لیتک یا کف تُوَهای ونان خشک متفاوت است.
بِْرزه: هم اکنون در خانههای قدیمی در گوشه ای از حیاط یافت می شود و اجاق گازهای پلو جوش تقریباً جای آن را گرفته است، اما هنوز کاربرد دارد. طرز درست کردن آن اینگونه بوده که سنگ خُمره را خرد میکرده اند، کوبیده و داخل الک بیخته، بعد با خاک مخصوص (خاک کاه گل) مخلوط کرده، خیس می کنند. پشت دیگ (پشت هلالی) را برعکس میگذارند. گِل را با خرما و موی گوسفند خمیر کرده و پشت دیگ پهن می کنند تا حالت پشت دیگ که هلالی شکل است، به خود بگیرد. سطح آن را صاف کرده (قبل از قرار دادن گل بر پشت دیگ سفره پهن می کنند). بعد یک روز می گذارند به همان حالت بماند تا خشک شود. سپس با گل جایی روی زمین درست می کنند، وسط آنرا کمی گود کرده و گِل خشک شده را داخل آن میگذارند و دور آن را با گِل میپوشانند که منفذ بیرونی نداشته باشد. جهت پخت نان، تابه را روی برزه قرار می دهند. در کنار برزه جایی برای هیزم وجود دارد و زنی که نان میپزد، طوری قرار میگرفته که هم بتواند هیزم را زیر تابه قرار بدهد و هم نان بپزد. هم اکنون نیز در بعضی منازل برزه وجود دارد.
۵-۲-۳- بازیها و سرگرمیها
پیش درآمد
«المومن القوی خیر من المومن الضعیف»
«مؤمنی که قوی و نیرومند باشد، بهتر است از مؤمنی که ضعیف باشد. پیامبر اکرم (ص)»
بازی و سرگرمی همیشه جزئی مهم از زندگی مردمان خصوصاً در دوره کودکی و نوجوانی بوده و هست که باعث رشد اخلاقی و تبلور فکر واندیشه و استعداد آدمی می شود.
قدیمیها وقتی از بازیها و سرگرمیهای دوران نوجوانی و جوانی خود سخن میگویند، معمولاً با حسرت از آن روزها یاد می کنند و حتماً عبارت «یادش بخیر» را بر زبان جاری می کنند. اما اکنون، بازیهای رایانهای که هرگز نمیتواند مثل قدیم فکر و روح کودک و نوجوان و حتی جوان ما را متبلور و شکوفا کند، جای بازیهای مهیّج، مفرّح و سرگرمیهای سالم را گرفته و دیگر پسر بچهها با یک توپ پارچهای یا پلاستیکی و دختر بچهها با عروسکی که معمولاً با چند تکّه چوب و پارچه درست میشد، قانع و راضی نمیشوند و این رهآورد دنیای متمدّن و تکنولوژی پیشرفتۀ بشر است.
در روستای هرمود از توابع لارستان نیز وضع چنین است. بازیهایی مثل: دار توپا، کیسۀ چغار، دار چکل، اسب سواری که هم بازی بودند و هم ورزش، اکنون کاملاً منسوخ شده اند و حتی قدیمیها نیز آنها را خوب به یاد نمیآورند.
در سالهای نه چندان دور، مادران کودکان خود را به دختر بچههایشان میسپردند و میگفتند: بروید بازی. دختران کوچک جمع میشدند و برای بازی به خانه خرابههایی که به «کَلَنْتی کهنه» معروف بود میرفتند. عروسکهایی که با تکههایی چوب و پارچه درست میشد به نام بَیِنی[۶۰] (عروسک)، اسباب بازی عمدۀ آنان در آن روزگار بود. یادش به خیر!
بازیهایی که در این بخش آمده، توسط چند نوجوان از اهالی روستا تعریف گردیده است و نگارنده آنها را عیناً ذکر کرده است. البته بازیهای قدیمی و منسوخ شده توسط پیران محل نقل گردیده است. بازیهای خاص منطقه با علامت ستاره مشخص شده اند.
۵-۲-۳-۱- بازیهای کودکان و نوجوانان
۵-۲-۳-۱-۱ اُشتُپ*
شرح بازی: یک گروه تشکیل می شود، یک نفر از بین آنها انتخاب می شود و چشم خود را میبندد و به کف دست آنها میزند و شخصی که چشم خود را بسته است، اسم آنها را میگوید. اگر درست گفت،نوبت کسی می شود که اسم او برده شده است و بازی ادامه مییابد؛ ولی اگر درست نگفت، دوباره از اول بازی شروع می شود و بدین ترتیب مثل دفعۀ قبل، بازی تا آخر ادامه مییابد.
۵-۲-۳-۱-۲بازی کُتُر
این بازی یک بازی قدیمی است که هنوز هم در بین دختر بچههای روستا رایج است، این بازی معمولاً دو نفره یا چهار نفره است و بدین شرح است: وسیلۀ این بازی سنگریزه است. مقداری سنگریزه جمع می کنند و بر روی زمین میریزند. برای شروع بازی یک نفر با دو دست هر چقدر سنگ بتواند بر میدارد و بعد در یک دست میریزد، دستش را وارونه کرده و سه تا سه تا سنگهایی را که در مشتش جمع کرده، جدا می کند، و کنار می گذارد. هر کدام از این دستهای سه تایی یک امتیاز برایش محسوب می شود. بعد از اتمام این کار، یک سنگ را در دست گرفته و سعی می کند از بین سنگریزههایی که روی زمین ریخته شده است، برای خودش دستههای سه تایی بردارد. بعد هر کدام شروع به دستهبندی سه تایی سنگها می کنند. موقع دستهبندی، وقتی سنگها را برمیدارند نباید به هم بخورد وگرنه سوخته و نوبت نفر بعدی می شود. در پایان سنگها را میشمارند سه تا سه تا. هر کس بیشتر سنگ داشته باشد برنده بازی است.
۵-۲-۳-۱-۳ بازی میوهای*
اعضای کلّی این بازی ده نفر هستند که به دو گروه پنج نفره تقسیم میشوند. هر کدام از اعضای گروه با اسم یک میوه نامگذاری میشوند. برای شروع بازی توپی را به هوا پرتاب می کنند، همزمان نام یکی از این میوه ها را میگویند. اسم هر میوهای که گفته شد صاحب آن توپ را میگیرد و بقیه متفرق میشوند. بعد کسی که توپ را گرفته میگوید: «اِستُپ». بقیه باید بایستند. بعد نفری که از همه به او نزدیکتر است، توپ را به سمتش میزند که به او بخورد. اگر خورد حذف می شود و نفر بعدی توپ را به هوا پرتاپ می کند و اسم میوۀ دیگری را میگوید و صاحب اسم آن میوه می آید و توپ را میگیرد و بقیه متفرق میشوند و دوباره میگویند: «استپ» و بقیه میایستند و تا آخر، بازی به همین شیوه ادامه پیدا می کند.
۵-۲-۳-۱-۴ برف آب یا برفاب*
این بازی به یک گروه پنج نفره یا تعداد بیشتر نیاز دارد. یکی از این پنج نفر نقش آفتاب را دارد و بقیه برفاب هستند. آفتاب باید برفابها را دنبال کند، اگر یکی از برفابها بگوید «برف»، دیگر نمیتواند فرار کند و باید ثابت سر جایش بایستد تا اینکه بقیه برفابها بیایند و او را تبدیل به آب کنند زمانی که این برفاب برف شده باید سعی کنند دنبال بقیه بروند اگر همه آنها تبدیل به برف شدند و کسی آنها را آب نکرد همه آنها سوختهاند و باید دست بگردانند ببینند چه کسی آفتاب می شود. از قوانین این بازی این است که اگر این آفتاب توانست یکی از برفابها را بسوزاند دیگر آن برفاب می شود آفتاب و کسی که آفتاب است، می شود برفاب.
۵-۲-۳-۱-۵ چَشِمَلَکُو
چَشِمَلَکُو یا همان بازی قایم باشک به این صورت است که: یک نفر انتخاب می شود(یا به صورت داوطلبی) که چشم خود را ببندد یا کسی چشم او را بگیرد و بقیه پنهان میشوند و با اعلام شماره یا نشان دادن علامت به او اعلام می کنند که بیا و او چشم خود را باز می کند و دنبال بقیه میگردد و اولین نفری که محل اختفایش زودتر پیدا می شود او را میگیرد و شخص دستگیر شده به جای بازیکن اول باید چشم خود را ببندد. به همین طریق بازی ادامه پیدا می کند. امروزه همین بازی را انجام می دهند، فقط به جای گفتن کلمۀ اِسپِرو…. اسم شخص را میگویند.
۵-۲-۳-۱-۶ چوب زور*
شرح بازی: این بازی را دو نفر،دو نفر انجام می دهند. به این ترتیب که دو نفر مقابل هم مینشینند و کف پاهای خود را مقابل هم میگذارند و چوبی را هم ردیف با انگشتان پاهایشان قرار می دهند و هر دو طرف چوب را میکشند تا اینکه یکی از آن دو نفر، طرف مقابل را بلند کرده که در این صورت برنده است و اگر شخص برنده بتواند بقیه افراد را نیز شکست بدهد، برنده محسوب می شود.
۵-۲-۳-۱-۷ خطّ پای جهنّمی
این بازی را یکی یکی انجام می دهند و این گونه است که: بر روی زمین مستطیل بزرگی میکشند و آن را به هشت خانه تقسیم می کنند که در ردیف سمت چپ اعداد یک تا چهار از بالا به پایین و در ردیف سمت راست اعداد پنج تا هشت از پایین به بالا قرار دارد. خانه شماره هشت را به اصطلاح« خانه جهنّمی» میگویند.
بازی از خانه یک آغاز می شود. سنگی را به داخل خانه اول میاندازند بعد با یک پا حرکت داده تا خانه هفت و دوباره با دو پا میایستند و از خانه هفت سنگ را با یک پا و به صورت یک ضرب بیرون پرت می کنند که داخل خانه جهنمی نیفتد. بعد از یک پا میپرند بیرون خانه جهنّمی و بیرون محوطّه بازی. اگر کسی حین بازی اشتباهی بکند و یا وارد خانه جهنّمی شود سوخته و نوبت نفر بعدی می شود. این بازی بیشتر بین دختران رایج است.
شرحی از ارزیابی برنامه ها
۲- اقدامات قانونی در خصوص شاخص های عملکرد شامل:
برنامه های عملکرد: این برنامه ها باید اهداف عملکرد را تعیین نمایند، اهداف را به شیوه عینی بیان کند، فرایندهای عملیاتی و اجرایی را شرح دهد، شاخص های سنجش عملکرد را شرح دهد.
گزارشهای برنامه عملکرد: این گزارش ها باید میزان عملکرد در دست یابی به موفقیت را بررسی کند، عملکرد سال مالی جاری را در مقایسه با سال مالی گذشته را ارزیابی کند، علت عدم دست یابی به اهداف عملکردی را شرح دهد.
۳- اقدامات لازم در خصوص دادن اختیار به مدیران و ارتقاء پاسخگویی انها
۴- انتخاب سازمان ها ازمایشی شامل :
پروژه های ازمایشی برای پاسخگویی و ازادی عمل مدیران
پروژه های ازمایشی برای بودجه ریزی عملیاتی
۵- آموزش
۶- نظارت:
مشارکت کنگره برای استمرار هرگونه ابتکار مدیریتی عمده اهمیت بسیاری دارد . به طور کلی نظارت موثر کنگره می تواند با بررسی ساختارهای برنامه سازمانها برای تولید کالا و ارائه خدمات که به منظور تضمین استفاده از بهترین و مقرون به صرفه ترین ترکیب راهبرد ها برای تحقق اهداف سازمانی و ملی انجام می شود به بهبود عملکرد دولت فدرال کمک کند.
۷- اقدامات مدیریتی و اجرایی:
۱-قراردادهای عملکرد:این قراردادها در واقع تعهدنامه ای مبنی بر دست یابی به سطح عملکرد از پیش تعیین شده ای در برای سال اینده است. این اهداف شامل فعالیت ها، بهره وری و اثربخشی خدمات است.
۲-انتخاب مدیران : انتخاب مدیران در یک فرایند رقابتی صورت می گیرد که حفاظت شغلی مدیران دولتی را از میان برمی دارد. در نتیجه انتخاب مدیر نه براساس سابقه او بلکه بر اساس توانایی او در دست یابی به اهداف عملکردی می باشد.
۳-ازادی عمل مدیران: هدف این است که کنترل های بی مورد نام سنتی حذف شده و به مدیران اجازه دهد تا طبق صلاح دید خود مدیریت کنند.
۴-حقوق و پاداش مدیران: که باید بر طبق عملکرد انها باشد.
۸ - بازبینی استانداردهای حسابداری:
هیئت مشورتی استانداردهای حسابداری فدرال نیز استانداردی را برای حسابداری قیمت تمام شده در سطح دستگاه های اجرایی فدرال تهیه و تدوین نموده که اهداف اصلی ان نشان دادن ضرورت مرتبط ساختن منابع به عملکردهاست.
نتایج بدست آمده از تجربه کشور ایالات متحده آمریکا:
۱-کار را باید از مقیاس کوچک اغاز کرد.
۲-مدیریت سازمان را باید در اصلاحات شرکت داد.
۳-واکنش ها را پیش بینی کرد.
۴-قوه مقننه را در فرایند سیاست گذاری دخیل داد. ( علی پناهی،۱۹۰-۱۸۰)
۲-۳-۲-۶-۲- کشور سوئد:
تاریخچه:
کشور سوئد در دهه ۱۹۶۰ با الهام از تحولات ایالات متحده امریکا برای اجرای بودجه ریزی عملیاتی اصلاحات بودجه ای را آغاز کرد. ولی به علت اینکه گذار از بودجه ریزی، ردیف- اقلام، به لحاظ فنی و اجرایی بیش از حد بلندپروازانه تلقی میشد کنار گذاشته شد. ولی اقداماتی که انجام شد تاثیر زیادی بر توسعه بودجه ریزی و مدیریت بخش دولتی داشت. از جمله این اقدامات:
استفاده تدریجی سازمان از الزامات ویژه گذارش دهی درباره نتایج کار
تغییرتدریجی رویکرد تخصیص منابع از اقلام به اهداف
امکان انتقال بودجه از یک سال مالی به سال مالی بعد نیز میسر شد
در اواخر نوامبر ۲۰۰۰ وزارت دارایی سوئد به منظور حرکت به سوی بودجه ریزی عملیاتی در چارچوب مدیریت عملکرد کتابی تحت عنوان “کتاب سفید” منتشر کرد. اجرای بودجه ریزی عملیاتی در این سیستم بر اصلاحاتی استوار بود و برای اعلام نظر به حدود یکصد دستگاه و سازمان دولتی ارسال گردید تا اهداف اجرایی نیز در طرح گنجانده گردد. البته قبل از اجرای بودجه، پیشنهاد عملیاتی کردن آن در اختیار دستگاه های اجرایی برای نظرخواهی قرار گرفت.
در سال ۲۰۰۰ میلادی کلیات ایجاد نظام بودجه ریزی عملیاتی به تصویب مجلس کشور سوئد ( ریکسداگ ) رسید و بر طبق آن سند بودجه شامل پیشنهاداتی برای تخصیص منابع به سازمانها و برنامه های انتقالی عمده است که باید سالانه به تصویب ریکسداگ برسد.
برخی از اصلاحات انجام شده بر اساس کتاب سفید:
۱ – تبدیل سیستم حسابداری ذولتی به سیستم حسابداری تعهدی:
در سالهای ۱۹۹۲ – ۱۹۹۳ حسابداری سازمان ها به حسابداری تعهدی تبدیل شد. استفاده از عملکرد های مورد قبول حسابداری که برای نیازهای ویژه بخش دولتی تغییرات جزئی در آن ایجاد شده بود، تمرکز زدایی فنی حسابداری را نیز امکان پذیر ساخت. سازمان ها تشویق شدند در صورت رعایت الزامات ارائه گزارش دهی، نظام های مدیریت مالی خود را راساٌ انتخاب کنند و از کارایی گسترده نظام های مالی که برای بخش خصوصی ایجاد شده بود استفاده کنند. واکنش سازمان ها به این مسئله مثبت و موجب بهبود کیفیت مدیریت مالی داخلی شد. با بهره گرفتن از نظام حسابداری تعهدی مدرن در سطح سازمان، زمینه ایجاد حسابداری متمرکز برای دولت مرکزی ایجاد شد.
۲ - تعیین محدودیت های بودجه ای از بالا به پایین:
در اوایل دهه ۱۹۹۰ سوئد کسری بودجه را تجربه کرد که بررسی ها نشان داد یکی از دلایل ساختاری این بحران ها فرایند بودجه سهل گرایانه است و این مطالعات بیانگر این بود که مجلس سوئد (ریکسداگ) در مرحله تصویب بودجه به سوی افزایش مخارج گرایش داشته است. بخش عمده این رشد در برنامه های رفاه اجتماعی بود. در سال ۱۹۹۶ برای ایجاد تعادل مجدد در بودجه یک سری محدودیت های بودجه ای سطوح بالا تعیین شد. در حال حاضر سقف کل هزینه هایی که توسط مرکز تامین میشود برای سال مالی آینده است. پس از بررسی لایحه بودجه توسط مجلس سوئد، رای گیری در دو مرحله انجام می شود:۱-درباره برنامه های هزینه ای ۲- درباره تخصیص منابع.
ب)بروز برخی مشکلات:
حرکت به سوی حسابداری تعهدی در سطح سازمان باعث بهبود مدیریت سیستم شد ولی تغییرات چندانی در رابطه میان مجلس و دولت ، میان دولت مرکزی و سازمان ها ایجاد نکرد.دلایل این مسئله عبارت است از:
به جای اینکه بودجه بر حسابداری تعهدی استوار باشد بر ترکیبی از حسابداری نقدی و حسابداری نقدی تعدیل شده استوار بود که نتیجه عملی ان نقش محدود اطلاعات مالی در فرایند بودجه بود.
بودجه همچنان توجه بیش از حد به منابع داشت زیرا مرتبط ساختن اهداف به منابع بودجه ای دشوار است در نتیجه به سختی می توان کارایی را ارزیابی و درباره ارزش پول صحبت کرد. زیرا اهداف برای فعالیت یا زمینه فعالیت ویژه ای تعیین میشدند.ولی تخصیص منابع بر اساس اهدافی صورت می گیرند که چندان دقیق نیستند. یکی دیگر از دشواری این مسئله مرتبط بودن تخصیص منابع با هزینه سرمایه ای است.( علی پناهی، ۱۳۸۶)
۲-۳-۲-۶-۳- کشور اردن:
معیار موفقیت سازمانهای دولتی در گذشته، میزان بودجه، تعداد نفرات استخدامی، تعداد برنامه ها یا فعالیت هایی که تامین مالی می شدند بود. ولی امروزه دولت اردن میزان موفقیت را نه بر اساس میزان بودجه بلکه بر اساس نتایج و تاثیرات چنین هزینه هایی تعریف میکند. کشور اردن در سال ۱۹۹۹ برای استقرار بودجه ریزی عملیاتی از دولت کشور آلمان کمک فنی خواست. قبل از آن طی سال های ۱۹۸۵ – ۱۹۹۵ دولت اردن با چالش های اجتماعی و اقتصادی بزرگی از جمله میانگین رشد منفی سالیانه درآمد ناخالص سرانه و میزان رشد پایین اقتصادی مواجه بود. این عدم توازن مالی علاوه بر حیات اقتصادی، ثبات سیاسی کشور را نیز تهدید می کرد. کشور اردن از اواخر دهه ۱۹۸۰ برای اجرای اصلاحات با اهداف کسب نرخ رشد بالا، کاهش کسری ها و مبارزه با فقر خود را اماده ساخت. مقامات بلند پایه دولتی عمومی، بودجه ریزی عملیاتی را محور بازنگری بنیادین در نظام اداری دولتی می دانستند. انها بر این باور بودند که سنجش عملکرد ضروری است. بنابراین در سال ۱۹۹۹ کشور اردن برای استقرار بودجه ریزی عملیاتی خواستار کمک فنی از کشور کشور آلمان شد. سازمان کمک های فنی کشور آلمان هم از یک گروه متخصص بین المللی دعوت کرد تا برنامه ای پیشنهاد کنند تا بودجه ریزی عمایاتی را در سیستم مدیریت مالی اردن پیاده کنند .
سازمان بودجه عمومی اردن در این راستا با «حمایت سازمان کمک های فنی کشور آلمان» و «برنامه توسعه سازمان ملل متحد» چند نهاد را برای کاربرد آزمایشی شاخص ها انتخاب کرد.
برنامههای اصلاحات عبارت بودند از:
جهت گیری های سیاسی راهبردی متمرکز.
تعیین اهداف عملیاتی
توسعه شاخص های عملکرد
گزارش دهی کارآمد
تغییر ساختار بودجه کشور اردن در مدت زمان کوتاه میسر نبود و موانعی بسیار بر سر راه این اصلاحات وجود داشت که بعضی از آنها عبارتند از:
ضعف ها و نقایصی در سیستم بودجه ریزی اردن وجود د ارد که کنترل بودجه مرکزی را محدود می کند. که شامل موارد زیر می باشد:
او در این حوادث در کنار توده عظیم مردم ایستاده، از حقوق اکثریت دفاع نموده، خواهان عدل و انصاف بوده است و با انتقاد از وضعیت اجتماعی حاکم بر جامعه، ستمدیدگان را به دفاع از حقوق غصب شده و آزادی از دست رفته شان بر می انگیزد.
او با انتقاد از مسائل و مشکلات اجتماعی، خود را زبان گویای مردم قرار داده، از شکایتها، دردها و رنجهای آنان سخن گفته است؛ ضمن اینکه مصیبت ها و گرفتاری های آنها را نیز بر دوش کشیده است.
جواهری به عنوان یکی از ناقدان بزرگ عراق در عرصه شعر معاصر، خواهان اصلاح جامعه خویش بوده و سروده های بسیاری در نقد مسائل اجتماعی از خود به یادگار گذاشته است.
از نظر جواهری بسیاری از مشکلات و گرفتاری های مردم عراق از جمله اختلاف شدید طبقاتی، ناشی از اصول سیاسی حاکم بر جامعه عراق بوده که از سوی بریتانیا بر ملت عراق تحمیل شده است.
مظالم اجتماعی که جواهری آن را مورد انتقاد قرار داده است، اغلب در فاصله طبقاتی شدید و توزیع ناعادلانه ثروت نمود می یابد.
جواهری به دو طبقه کشاورز و کارگر اهتمام ورزیده، خواهان آن است که این دو طبقه به حقوق از دست رفته خود، دست یابند. از این رو این دو طبقه سهم عمده ای از نقدهای اجتماعی جواهری را به خود اختصاص داده اند.
ستمگری های استعمارگران غرب و عمّال ایشان باعث شد که جواهری و بسیاری از تحصیل کرده ها، ادیبان، شاعران و نیز توده هایی از مردم عراق به گرایش های مار کسیستی و سوسیالیستی روی آورند و گرنه ظلم حکومت های مارکسیستی و سوسیالیستی در حقّ مردم بویژه در شوروی سابق از ابرقدرت های غرب کمتر نبوده است.
باید به «حب وطن»، به گونهای که گفته شد، نگریست و آنرا در مسیر فطری و الهی رهنمون نمود، در این صورت است که آدمی با نگرش درست نسبت به سرزمین خویش، گامی الهی را در جهت پرورش بُعدی از انسانیّت خویش برداشته است، و همه اصول انسانى مثل گذشت، احسان و ایثار از او بروز میکند.
وطن به اصطلاح عرفى و اجتماعى با نظر به آیات و روایات محبوبیتداشته و به طور طبیعى موجب تعلق خاطر آدمى بوده و محبت به وطن ممنوع قلمداد نشده است. بنابراین، «حب الوطن» یک مفهوم حقیقی است که دین اسلام آن را تأیید میکند، اما وطن پرستى، یعنى اصالت دادن به آب و خاک و ملیت و گزافهگویى براى بزرگنمایى یک ملت چون روح خودستایى را میآفریند و مقابله با دیگر اقوام و ملتها را توجیه میکند، از نظر عقل و شرع ناپسند است و خلاف فطرت انسانى است.
جواهری در تمام زمینه های شعری به ویژه در حماسه قلم توانا و زبانی گویا و ذهن پویایی داشته است.
جواهری در زمینه های متعدد از جمله مسایل اجتماعی، دینی و سیاسی حماسه سروده و حماسه های وی نشانه تعهد و التزام تام این شاعر نسبت به مسایل کشور خود و هموطنان می باشد.
فهرست منابع
قرآن کریم
نهج البلاغه
-
- آشتیانی عقیلی، علی اکبر، بررسی تطبیقی قهرمانان پوچی در آثار کامو، سارتر و سال بلو، تهران: مروارید، ۱۳۸۷ش.
-
- آل محبوبه، الشّیخ جعفر. ماضی النّجف و حاضرها. الطّبعه الثّانیه، بیروت: دار الأضواء، ۱۹۸۶م.
-
- الأب روبرت ب ، کامبل الیسوعی، اعلام الادب العربی المعاصر، سیر و سیر ذاتیه، چاپ رابرت کمبل، بیروت: الشرکه المتحده للتوزیع، ۱۹۹۶م.
-
- ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغه، محقق و مصحح: ابراهیم، محمد ابوالفضل، مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، قم، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
-
- ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول عن آل الرسول (ص)، محقق و مصحح: على اکبر، غفارى، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
-
- أبو حاقه، أحمد، الألتزام فی الشّعر العربی. بیروت: دار العلم للملایین، ۱۹۷۹م.
-
- اخوت، احمد دستور زبان داستان، تهران: انتشارات فردا، چاپ دوم، ۱۳۹۲ ش.
-
- اخوان ثالث ، مهدی (م. امید)، مرتضی کاخی، تهران: زمستان، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش.
-
- ـــــــــــــــــ ، گزینه اشعار مهدی اخوان ثالث، تهران: انتشارات مروارید، چ۵، ۱۳۷۵ش،
-
- ادونیس، ﻋﻠﻲ أﺣﻤﺪ ﺳﻌﻴﺪ، مقدمه للشعر العربی، بیروت: دارالفکر، ۱۹۷۱م.
-
- الأعرجى، محمد حسین، الجواهرى (دراسه و وثائق)، چاپ اول، دمشق، دار للثقافه و النشر،۲۰۰۲م.
-
- أنیس، ابراهیم و دیگران، المعجم الوسیط. الطّبعه الثّانیه، بیروت: أمواج، ۱۹۸۷م.
-
- امین، سید محسن، أعیان الشیعه، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۶ق.
-
- براهنی، رضا، ناگه غروب کدامین ستاره (یادنامه اخوان ثالث)، تهران، بزرگمهر، ۱۳۹۰ش.
-
- براهنی، رضا، طلا در مس، تهران: بزرگمهر، ۱۳۷۱ش.
-
- بهبهانی، سیمین، سبک شعری أخوان ثالث، انتشارات مروارید، ۱۳۷۱ش
-
- بیاتی، عبدالوهاب، «رحل فی عید میلاده«، دمشق: منشورات وزاره الثقّافه فی الجمهوریه العربیه السوریه، ۲۰۰۴م.
-
- بیضون، حیدر توفیق، محمّد مهدی الجواهری شاعر العراق الأکبر، بیروت: دار الکتب العلمیّه، . ۱۹۹۳م..
-
- ترابی، علی اکبر، جامعه شناسی ادبیات، شعر نو و تکامل اجتماعی، تهران: فروغ آزادی، ۱۳۸۴ش.
-
- جبرا ابراهیم جبرا، النّار و الجواهر: دراسات فی الشعر، بیروت ۱۹۸۲م.
-
- جبران، سلیمان، مجمع الأضداد دراسه فی سیره الجواهری و شعره. بیروت: المؤسّسه العربّیه للدّراسات و النّشر، ۲۰۰۳م.
-
- جحا، میشال خلیل، الشّعر العربی الحدیث من أحمد شوقی إلی محمود درویش. بیروت: دار العوده و دار الثّقافه، ۱۹۹۹م.
-
- جعفری، محمد تقی، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، چاپ هفتم، ۱۳۷۶ش.
-
- الجواهری، خیال جواهری،: منشورات وزاره الثقّافه فی الجمهوریه العربیه السوریه، ۲۰۰۴م.
-
- جواهری، محمدمهدی، دیوان، چاپ ابراهیم سامرائی و دیگران، بغداد ۱۹۸۰م.
-
- ــــــــــــــــ ، مذکَّراتی، بیروت ۱۹۹۹م.
-
- ــــــــــــ ، خیال جواهری، دمشق: منشورات وزاره الثّقافه فی الجمهوریه العربیه السوریه، ۲۰۰۴م.
-
- الجیوسی، سلمی الخضراء، الإتّجاهات و الحرکات فی الشّعر العربی الحدیث. بیروت: مرکز دراسات الوحده العربیّه، ۲۰۰۱م.
-
- خالد سلیمان، فلسطین و شعر معاصر عرب، ترجمه شهره باقری و عبدالحسین فرزاد، تهران ۱۳۷۶ش.
-
- الخیّاط، جلال، الشعر العراقی الحدیث. بیروت: دار صادر، ۱۹۷۰م..
-
- الخیّاط، جلال و دیگران، تاریخ ادبیات معاصر عرب. ترجمه: محمود فضیلت. کرمانشاه: انتشارات دانشگاه رازی، ۱۳۸۵ش.
-
- الحکیم، توفیق، فن الأدب، بیروت: دار الکتاب اللبنانی، (لاتا)
-
- خویی، اسماعیل، گزینه اشعار، تهران: کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شریف، ۱۳۵۷ش.
-
- داوری، رضا، ناسیونالیسم و انقلاب، چاپ اول، وزارت ارشاد، ۱۳۶۳ش.
-
- دستغیب، عبد العلی، نگاهی به مهدی اخوان ثالث، تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۷۳ش.
- دیب، علی حسن، الجواهری رحله الشّعر و الحیاه. بیروت: مؤسّسه المناره، ۲۰۰۴م.
زمینه های پرهزینه پروژه می تواند بهعنوان موضوع و محور بررسیهای گروه مهندسی ارزش برای دستیابی به حداکثر صرفهجویی قرار گیرد.
برآورد درست و دقیق هزینهها می تواند مبنا و معیاری برای سنجش صحت و کیفیت اطلاعات گردآوریشده قرار گیرد.
بنابراین بهطورکلی نتیجه مرحله گردآوری اطلاعات تکمیل مجموعه دادههایی است که تهیه آنها از مرحله مطالعات مقدماتی آغازشده است. همچنین در این مرحله منشور حدود مطالعات با توجه به اطلاعات جدیدی که در مرحله گردآوری اطلاعات جمع آوریشده است، بازنگری می کنند.
مسائل و مشکلات شناساییشده در فاز اطلاعات
در اختیار قرار ندادن اطلاعات در زمان موردنیاز
ارائه اطلاعات نادرست و غیردقیق
پراکندگی اطلاعات و غیرمنظم بودن اطلاعات و عدم دستهبندی صحیح اطلاعات
عدم بررسی و نقد اطلاعات توسط اعضای تیم مهندسی ارزش
عدم ثبت اطلاعات از منابع مختلف اطلاعات
عدم برآورد صحیح هزینهها جهت شناسایی فعالیتهای مهم در پروژه به دلیل کمبود زمان
فاز تحلیل کارکرد
کارکرد آن چیزی است که یک عنصر یا طرح انجام میدهد و مالک و بهرهبردار و مشتری برای آن حاضر به انجام هزینه است. تعریف و تحلیل کارکرد قلب روششناسی ارزش است. این مرحله اساسیترین وجه تمایز روششناسی با سایر روشهای بهبود است. هدف این مرحله تعیین سودمندترین اقلام و محدودههای برای ادامه مطالعات است. لازم است در این مرحله گامهای زیر انجام می شود:
تشخیص و تعریف کارکردهای محصول، پروژه و یا فرایند تحت مطالعه به کمک افعال معلوم
تنظیم مدل کارکردها
تخصیص هزینه و سایر معیارهای قابلسنجش به کارکردها
تعیین بهای هر کارکرد با در نظر گرفتن گرایش عوامل کلیدی
مقایسه هزینه هر کارکرد با بهای آن برای تعیین بیشترین پتانسیلهای بهبود
ارزیابی کارکردها بر مبنای کارایی
انتخاب کارکردها برای ادامه مطالعات
تصحیح دامنه مطالعات
علاوه بر آنکه تعریف کارکردها زمینه های تفکر و تمرکز گروه را مشخص می کند، امکان خلاقیت را نیز افزایش میدهد. متخصصان مهندسی ارزش اعتقاددارند که یکی از ویژگیها و نکات مثبت تعریف کارکردها در قالب دو واژه (اسم-فعل) افزایش احتمال خلاقیتهای بکر را در مرحله بعدی انجامگرفته مهندسی ارزش است.
پس از شناسایی و تعریف کارکردهای محدوده مطالعه مهندسی ارزش، ضروری است این کارکردها سازماندهی و
دستهبندی شوند. در مطالعه مهندسی ارزش کارکردها در دودسته عمده سازماندهی میشوند:
کارکردهای پایه
کارکردهای ثانویه
کارکردهای پایه
این کارکردها هدفهای اصلی هستند که یک محصول برای آن طراحی شده است. در برخی موارد ممکن است محدوده مطالعه مهندسی ارزش بیش از یک کارکرد پایه باشد.
کارکردهای ثانویه
کارکردهایی هستند که کارکرد اصلی را پشتیبانی می کنند. این کارکردها نتیجه رویکرد طراحی و شیوه مورداستفاده در تحقق کارکرد است.
هدف از فاز تعریف و تحلیل کارکرد در مطالعه مهندسی ارزش در گام نخست درک یکسان، صحیح و کامل اعضای گروه مطالعه مهندسی ارزش، نسبت به اهداف پروژه است. دستیابی به این برداشت مشترک، گروه مطالعه مهندسی ارزش را در شناسایی زمینه های دارای بیشترین امکان بهبود راهنمایی می کند و از همین رو میتوان آن را یکی از مهمترین مؤلفههای موفقیت مطالعه مهندسی ارزش دانست.
مسائل و مشکلات در فاز تحلیل کارکرد
عدم تعریف صحیح کارکردها
بهکارگیری نادرست نمودار تکنیک سیستم تحلیل کارکردی[۳۰]
عدم تجزیه درست مسئله به مؤلفههای تشکیلدهنده آن
عدم تخصیص صحیح هزینهها به کارکردها
عدم دستهبندی صحیح کارکردهای شناساییشده
بالا بودن تعداد کارکردها به دلیل پیچیده بودن پروژه
عدم آشنایی کافی اعضای تیم از تحلیل کارکردها
عدم ثبت صحیح کارکردها
عدم تعریف صحیح شاخص ارزش کارکردها
عدم مشارکت جمعی در بررسی عملکردها و اصلاح و بازنگری مجدد عملکردها
استفاده نادرست ماتریس(عملکرد-هزینه) به خاطر نداشتن اطلاعات مناسب و کمبود تجربه و آموزش و مهارت تخصصی
فاز خلاقیت
ارائه و پیشنهاد تعداد زیادی گزینه برای تحقق کارکردهای انتخابشده، هدف مرحله خلاقیت است. تلاش های خلاقانه بدون محدودیتهای ناشی از عادتها، سنتها، گرایشهای منفی، محدودیتهای فرضی و یا معیارهای از پیش تعیینشده انجام میشوند. در این مرحله نباید هیچگونه قضاوت و یا بحثی بر روی گزینه ها انجام شود.
برای موفقیت در مرحله خلاقیت لازم است دو نکته کلیدی موردتوجه قرار گیرند:
هدف مرحله خلاقیت یافتن راه هایی برای تحقق کارکردهای انتخابی است و نه یافتن راه هایی برای طراحی محصول یا خدمات
خلاقیت فرآیندی ذهنی است که در آن تجربه های گذشته برای ایجاد ترکیبهای جدید با یکدیگر تلفیق میشوند. هدف خلق چنین ترکیبهایی یافتن راهی برای تحقق کارکردها با کمترین هزینه کل و کارایی بهتر نسبت به راههای اولیه میباشد
۷ـ وظایف عمومی: جلسات و کنفرانسهای علمی، تعیین خط مشی، تبلیغات، رفع ضعفها، حفظ اسناد (شیرازی، ۱۳۷۳، ص ۳۴-۳۳).
با توجه به اهمیت توانایی مدیریتی در عملکرد سازمان به این نکته توجه شد که مدارس و دانشگاهها که مهارتهای فنی را ترویج می کنند از مدیریت غافل اند. علت عدم توجه مدیران و دانشگاهها به مدیریت را نداشتن نظریۀ مدیریت می دانستند و نظریه را مجموعه ای از اصول ،قوانین، شیوه ها و روشهایی تعریف می کردند که با تجربۀ عمومی آزمایش و کنترل می شود(رن،۱۹۹۴،۱۸۲).
به طور کلی مدیر باید مسائل فنی سازمان خود را بشناسد و در امور مربوط به آن مسائل تبحر داشته باشد، در بکارگیری ابزار و وسایل انجام کارها که بخش مهمی از فرایند کلی گردش کار سازمان است در حد نیاز تسلط داشته باشد تا به دیگران متکی نباشد در غیر اینصورت به همان میزانی که به دیگران متکی باشد، هدایت سازمان را از دست خواهد داد و این میزان از اختیارات مدیر به افرادی که در آن مسایل به امور مسلطتر از مدیر هستند، انتقال مییابد که معمولاً کارکنان ستادی بوده و اینان مانع تحقق اهداف اصلی سازمان خواهند بود.
مهارت فنی (در مدیران آموزشی): (سیدعباس زاده، ۱۳۸۰).
- توانایی برنامهریزی و شناخت فنون و روش های آن
- توانایی سازماندهی و شناخت فنون و روش های آن.
- انجام امور مربوط مختلف به حسابداری.
- انجام امور مربوط به بودجه، اعتبارات و یا امور مالی.
- انجام مصاحبه و آزمونهای استخدامی.
-ارزشیابی کارکنان مبتنب بر روش های مناسب و مقتضی
- کاربرد روش های تدریس مختلف، در موسسات آموزشی.
- برنامهریزی درسی و آموزشی به منظور شرکت افراد در امور مربوطه.
- توانایی کنترل و نظارت کارکنان.
- توانایی هماهنگی فعالیتهای درون سازمانی و برون سازمانی.
- توانایی و انجام کلیه امور دیگر مربوط به امور فنی سازمان.
جیمز لی فام[۶۵] مهارتهای فنی مدیر مدرسه را در پنج وظیفه خلاصه می کند که عبارتند از:
۱ـ برنامه ریزی آموزشی ۲ ـ امور مربوط به پرسنل ستادی ۳ـ امور مربوط به دانش آموزان
۴ ـ منابع مالی و فیزیکی۵ـ تنظیم روابط مدرسه با اجتماع (لی فام و هووئه، ترجمه نائلی، ۱۳۷۰، ص ۱۳).
با جمعبندی نظریههای صاحبنظران مدیریت آموزشی، مهارتهای فنی مورد نیاز مدیران دبیرستانها در شش گروه زیر طبقهبندی میگردد:
برنامهریزی آموزشی و تدریس: عناصر تشکیل دهنده آن عبارت هستند از هدفها، محتوا و مواد درسی، روش های تدریس، نتایج یادگیری و ارزشیابی.
امور دانشآموزان: پذیرش، ثبت نام، گروهبندی، حضور و غیاب و حفظ سوابق تحصیلی، شناسایی نیازها و پرورش استعدادها
امور کارکنان آموزشی: جذب، استخدام، تربیت، کارگماری و نگهداری کادر آموزشی
روابط مدرسه ـ اجتماع: توجه به نیازهای جامعه، اطلاعرسانی به جامعه و جلب حمایت جامعه
تسهیلات و تجهیزات آموزشی: تهیه و تدارک در زمینه ساختمان و تأسیسات، زمین ورزش، آزمایشگاه، کتابخانه و مواد کمک آموزشی
امور اداری و مالی: تقسیم کار، ابلاغ آئین نامهها، صدور شیوه نامههای گردش امور، تأمین منابع مالی مدرسه(علاقهبند، ۱۳۷۷، ص ۸۰ -۷۱).
۲-۸- مهارتهای انسانی[۶۶]
با جرات میتوان گفت که یکی از مهارتهای مهم مدیریت آموزشی، مهارت در روابط انسانی به معنای ایجاد محیط مساعد و مطولب برای کار از طریق جلب مشارکت گروههای انسانی است.
به نظر بعضی از متفکرین، مدیریت میتواند در همین مهارت خلاصه شود زیرا که بیشتر اهداف، عموماً مستلزم جلب مشارکت گروههای انسانی است و اگر مدیر نتواند روابط انسانی صحیحی با کارکنان برقرار کند نخواهد توانست در ایفای نقش خود موفق باشد. بنابراین امروزه مهارت انسانی در درجه اول اهمیت قرار دارد (سیدعباس زاده، ۱۳۸۰).
مهارت انسانی به آن دسته از توانمندیهای مدیر اطلاق میگردد که با بکارگیری آن مدیر میتواند بعنوان یکی از اعضای گروهی که رهبری و هدایت آن را عهدهدار است، امور را به اثربخشترین وجه به انجام برساند، مهارت انسانی به کار با انسانها اشاره دارد.
تجسم این مهارت در کیفیتی است که رؤسا، مرئوسان و همردیفان درک میشوند و تأثیری که این درک بر رفتار میگذارد.
مدیر توانمند در مهارت انسانی ضمن وقوف به باورهای خود درباره دیگران و آنچه که میاندیشد به میزان سود یا زیانی که افکارش به دیگران یا به سازمان وارد میسازد نیز واقف است.
او با درک گفتار و اعمال دیگران، تفهیم پندار و کردار خود به دیگران مهارت انسانی خود را به بوته آزمایش میگذارد، فضای امنی را ایجاد میکند که همکاران با پذیرش یکدیگر احساس ثبات و امنیت میکنند، زیردستان از اینکه اظهار عقایدشان با سرزنش و استهزا پاسخ داده شود، نمیهراسند و با شرکت در اتخاذ تصمیمات سرنوشت ساز به مدیر یاری میرسانند.
چنین مدیری به زیردستان امکان اظهار آزادانه عقایدشان را میدهد و از مشارکت فعالانه آنان در برنامهریزی برای تحقق اهداف سازمانی بهره میبرد، به نیازهای کارکنان حساس است و همواره در پی ایجاد شرایطی برای انگیزش در آنان است(کاتز، ترجمه توتونچیان، ۱۳۷۰، ص ۹۷).
مهارت انسانی در کار کردن با مردم معنی مییابد و به کمال میرسد، مدیری در مهارت انسانی توانا میشود که خود را بشناسد و از ضعف و قوتش آگاه باشد، دارای اعتماد به نفس بوده و به دیگران اعتماد نماید، آنان را درک کند و عقاید و ارزشها و احساساتشان را محترم بشمارد و به میزان تأثیری که بر آنان دارد آگاه باشد.
به دلیل آنکه مهارتهای انسانی خیلی ملموس نیستند و فنون و روش های مشخصی ندارند، به آسانی کسب نمیشوند اما دانشاندوزی در زمینه علوم رفتاری، روان شناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی و کار در گروه امکان دستیابی به آنها را فراهم میآورد و به این ترتیب مدیر عوامل شکل دهنده رفتار انسانها را درک کرده و روش های کار با مردم و تأثیرگذاری بر رفتار آنان را فرا میگیرد(علاقهبند، ۱۳۷۷، ص ۸۹).
توانایی مدیر به عنوان عضوی از گروه در کارکردن موثر و ایجاد کوششهای دسته جمعی در درون گروهی که وی آن را رهبری میکند مهارت انسانی نامیده میشود (گریفیث، ۱۹۹۲).
۲-۸-۱- مهارت انسانی (در مدیران آموزشی):
- توجه به نیازهای شغلی و حرفهایی در کارکنان.
- رعایت مجموعه موازین اخلاقی و ارزشی در برخورد با دانش آموزان.
- ایجاد محیط کار مساعد و مطلوب.
- تقویت و حمایت از امنیت شغلی کارکنان.
- ایجاد جو اعتماد و اطمینان در موسسه.
- استفاده صحیح و حساب شده از تشویق و تنبیه.
- حمایت از کارها و فعالیتهای گروهی.
- کمک به برقراری روابط حسنه و دوستانه بین کارکنان.
- پذیرش و احترام به ویژگیهای افراد.
- توجه به شکایت و مراجعات ارباب رجوعها و یا ذینفعها.
- کمک به ترفیع علمی هیئت علمی و یا آموزشی.
- کمک به ارتقا بلوغ فکری کارکنان.
- شناخت نقاط ضعف و قوت خود و کارکنان.
- تلاش مستمر برای شناخت جنبههای انسانی و عمل مبتنی بر آنها.
۲-۸-۲- شاخصهای مهارت انسانی
یکی از مهارتهای بسیار پراهمیت مدیران آموزشی، مهارت انسانی است تا به این وسیله جو سازمانی مطلوبی را برای جلب مشارکت و همکاری دیگران فراهم نمایند، تعدادی از صاحبنظران اعتقاد دارند که مدیریت میتواند در همین مهارت خلاصه شود زیرا تحقق اهداف سازمانی مستلزم مشارکت دیگر انسانها است، به این دلیل از نظر آنان مهارت انسانی به لحاظ اهمیت حائز رتبه اول میباشد. مدیر برای کسب مهارت انسانی باید در زمینههای زیر به لحاظ علمی و عملی، دانش و تجربه بیاندوزد: