برای انجام تحقیقات علمی رویه مشخص و معینی بر اساس متدولوژی علمی وجود دارد که رعایت آن ضروری است.
برای تحقیق حاضر نیز مراحل اصلی تحقیق بدین شرح در نظر گرفته شده است:
۱- طرح مساله
۲- تهیه و تنظیم فرضیه
۳- جمع آوری اطلاعات
۴- طبقه بندی اطلاعات
۵- مطالعه اطلاعات و تشخیص روابط موجود
۶- تعیین اعتبار و نقد فرضیه ها
۷- تهیه گزارش تحقیق.
برجسته ترین ویژگی فرایند تحقیق طبیعت چرخشی آن است. تحقیق معمولا با یک مساله شروع می شود و به یک کلیت تجربی_ آزمایشی ختم می گردد.
۳-۲- فرضیه تحقیق
فرضیه عبارتست از حدس و گمانی اندیشمندانه درباره ماهیت و چگونگی روابط بین پدیده ها، اشیاء و متغیرها که محقق را در تشخیص نزدیکترین و محتمل ترین راه برای کشف مجهول کمک می کند. باید در نظر داشت فرضیه صرفاً یک حدس و گمان است یعنی درست یا غلط بودن آن باید به بوته آزمایش گذاشته شود.
به عبارت دیگر فرضیه ثمره کاوش و تجسس چالشگرانه در حاصل اندیشه پیشیینیان است که زیرساخت نظری یک حوزه از علم را پی ریزی کرده اند.
بیان مسأله تنها به صورت کلی پژوهش را هدایت می کند و تمام اطلاعات ویژه پژوهشی را در بر ندارد از طرف دیگر در صورتی که کلیه اطلاعات پژوهشی را در مسأله مطرح کنیم مسأله به گونه ای بزرگ می شود که تدبیر و هدایت آن امکان پذیر نیست، بنابراین مسأله هرگز بصورت عملی حل نخواهد شد مگر اینکه به فرضیه یا فرضیههایی تبدیل شود. رابطه فرضیه با تحقیق مثل رابطه راه با مسافرت است. هر چه راه و جاده هموارتر و مطمئنتر باشد، مسافرت راحتتر و بیخطرتر می شود، بنابراین در تحقیقی که فاقد فرضیه باشد محقق سرگردان و بلاتکلیف است. فرضیه جمله ای (موضوعی) است که از طر یق تجربی ابطال پذیر باشد. فرضیه یک پیشنهاد توجیهی و به عبارت دیگر راه حل مسأله است که هم موجب استنتاج می شود و هم به یافتن نظم و ترتیب در بین واقعیات کمک می کند و میتوان گفت که پژوهش و تحقیق را بدون فرضیه نمی توان شروع کرد. داشتن یک پرسش برای آغاز کار پژوهشی کافی نیست. پژوهش عملا با فرضیه آغاز می شود و نه ضرورتا با طرح یک سوال . پرسش یک تردید است و تردید حرکت را از انسان می گیرد، این پاسخ احتمالی است که انگیزه حرکت است و انسان را وادار می کند که از خواب تردید بیدار شود. فرضیه یک نورافکن بسیار قوی است که پژوهشگر جلوی پای خود روشن می کند.
۳-۳- ویژگیهای فرضیه
تدوین فرضیه با توجه به ویژگیهای زیر صورت می گیرد:
۱- فرضیه باید قدرت تبیین حقایق را داشته باشد.
۲- فرضیه باید بتواند پاسخ مساله تحقیق را بدهد.
۳- فرضیه باید شفاف، ساده و قابل فهم باشد.
۴- فرضیه باید قابل آزمون باشد.
۵- فرضیه باید بصورت جمله خبری ارائه شود و مثبت باشد.
۶- معمولاً در فرضیه ها از بکار بردن واژه های تخصصی و خیلی خاص امتناع شود و در صورت کاربرد توضیح داده شود.
۳-۴- فرضیه های مربوط به تحقیق
فرضیات این تحقیق به شرح زیر است:
میزان هموارسازی سود تقسیمی در میان شرکتهایی با نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری پایین، شدیدتر است.
هموارسازی سود تقسیمی در شرکتهایی با جریانات نقدی آزاد و وجوه نقد نگهداری شده بالاتر، بیشتر است.
هموارسازی سود تقسیمی در شرکتهایی با نوسان سود بالا، نسبت دارایی های مشهود بالا و نیز نسبت سود تقسیمی پایین، بیشتر است.
شرکتهای دارای سرمایه گذاران کوتاهمدت (دارای گردش سهام بالاتر)، شاهد هموارسازی سود تقسیمی بالاتری هستند.
مدیران شرکتهایی که در صنایع دارای رقابت شدید قرار گرفتهاند، هموارسازی سود تقسیمی بالاتری انجام می دهند (افزایش رقابت در صنعت منجر به افزایش در هموارسازی سود تقسیمی میگردد).
مدیران شرکتهایی که در صنایع با نوسان بازده شدید قرار دارند، هموارسازی سود تقسیمی بالاتری انجام می دهند.
۳-۵- قلمرو زمانی، مکانی و موضوعی تحقیق
قلمرو تحقیق در سه بعد زمان، مکان و موضوع تحقیق به شرح زیر می باشد:
۳-۵-۱- قلمرو زمانی
دوره زمانی تحقیق بین سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۲ میباشد.
۳-۵-۲- قلمرو مکانی
قلمرو مکانی این تحقیق شامل بورس اوراق بهادار تهران و شرکت های پذیرفته شده در آن میباشد.
۳-۵-۳- قلمرو موضوعی تحقیق
بررسی نقش خصوصیات شرکت (در قالب عوامل مدلهای نمایندگی و عدم تقارن اطلاعاتی) و تاثیر صنعت در هموارسازی سود تقسیمی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران قلمرو موضوعی تحقیق میباشد.
۳-۶- روش و ابزار گردآوری داده ها
اطلاعات مهمترین رکن هر تحقیق تجربی است، چرا که تمام نتایج تحقیقات تجربی بر اساس تجزیه و تحلیل اطلاعات صورت می گیرد. مهمترین نکتهای که در جمعآوری اطلاعات باید مورد توجه واقع شود درک اطلاعات مربوط و مورد نیاز است که خود مولود درک دقیق مساله و مشکلی است که ما در صدد یافتن پاسخ مناسب برای آن هستیم.
به عبارت صریح تر آنچه مهم است نوع و کیفیت اطلاعات است نه میزان آن. چه بسیار اتفاق می افتد که در مرحله بررسی اطلاعات ضرورت تجدید نظر در اطلاعات و یا کمبود و فقدان اطلاعات مفید احساس می شود. با این استدلال می توان حکم داد که کمیت و کیفیت اطلاعات لازم، به عمق تحقیق و خواسته های مدل مورد نظر منوط و متکی می باشد.
بخشی از تحقیق که برای تدوین مبانی نظری بوده است از طریق روش کتابخانه ای یعنی مطالعه کتب، مقالات و پایان نامه ها انجام گرفته است.
بخشی نیز که در ارتباط با متغیرها می باشد از طریق روش میدانی یعنی استفاده از لوح فشرده و نرم افزارهای موجود استخراج شده است. منبع مورد استفاده برای جمع آوری داده های مورد نیاز، صورتهای مالی شرکتها بوده است. داده های جمعآوری شده از طریق نرم افزار Excel اصلاح و طبقه بندی شده و تجزیه و تحلیل نهایی نیز به کمک نرم افزار Eviewsانجام می گیرد.
اطاعات صورتهای مالی نیز از طریق پایگاههای زیر تامین میگردد:
۱) نرم افزار اطاعاتی تدبیر پرداز و رهاورد نوین
۲) صورتهای مالی حسابرسی شده شرکتهای پذیرفته شده در بورس که نزد کتابخانه سازمان بورس تهران موجود است.
۳) بانک اطلاعاتی جامع شرکتهای پذیرفته شده در بورس (سایت اینترنتی سازمان بورس تهران)
۳-۷- نمونه آماری
نمونه، بخشی (یا زیر مجموعه ای) از جامعه (یا مجموع مرجع) است. به بیان دیگر، نمونه، مجموعه اندازههایی از جامعه آماری است که عملا در جریان تحقیق گردآوری می شود و فرایند یک تحقیق را میتوان تلاش برای درک رفتار جامعه که بر پایه اطلاعات بدست آمده از نمونه صورت میگیرد، دانست. زیرا جمعآوری اطلاعات برای کل جامعه آماری مستلزم صرف هزینه و زمان زیادی میباشد. همچنین در بعضی موارد نیز جمعآوری اطلاعات از کل جامعه غیرمنطقی میباشد. لذا ناچار به استخراج نمونه میباشیم و از سویی میدانیم که نمونه گیری موجب کاهش قطعیت و اطمینان نتایج بدست آمده می شود. اصولا عواملی نظیر ماهیت تحقیق، توزیع جامعه و مقدار فاصله اطمینان بر روی حجم نمونه موثر میباشند و باید در هنگام انتخاب نمونه آماری به این عوامل توجه داشت تا بتوان خصوصیات جامعه آماری را با بهره گرفتن از نتایج نمونه آماری برآورد نمود.
۳-۷-۱- تعیین حجم نمونه مناسب
شکل ۲-۴ چگونگی شکلگیری امپراطوریهای اولیه را نشان میدهد. همانگونه که در این شکل نشان داده شده است. امپراطوریهای بزرگتر، تعداد بیشتری مستعمره دارند. در این شکل، امپریالست شماره ۱ قویترین امپراطوری را ایجاد کرده است و بیشترین تعداد مستعمرات را دارد.
شکل۲-۴ چگونگی شکلگیری امپراطوریهای اولیه]۱۲[
۲-۵-۱-۲ مدلسازی سیاست جذب: حرکت مستعمرهها به سمت امپریالیست
سیاست همگونسازی (جذب) با هدف تحلیل فرهنگ و ساختار اجتماعی مستعمرات در فرهنگ حکومت مرکزی انجام میگرفت. کشورهای استعمارگر، برای افزایش نفوذ خود، شروع به ایجاد عمران (ایجاد زیرساختهای حمل و نقل، تاسیس دانشگاه و …) کردند. به عنوان مثال کشورهایی نظیر انگلیس و فرانسه با تعقیب سیاست همگونسازی در مستعمرات خود در فکر ایجاد انگلیس نو و فرانسه نو در مستعمرات خویش بودند. با در نظر گرفتن شیوه نمایش یک کشور در حل مسلئه بهینهسازی، در حقیقت این حکومت مرکزی با اعمال سیاست جذب سعی داشت تا کشور مستعمره را در راستای ابعاد مختلف اجتماعی سیاسی به خود نزدیک کند. این بخش از فرایند استعمار در الگوریتم بهینهسازی، به صورت حرکت مستعمرات به سمت کشور امپریالیست، مدل شده است]۱۲.[
شکل ۲-۵، شمای کلی این حرکت را نشان میدهد.
شکل۲-۵ شمای کلی حرکت مستعمرات به سمت امپریالیست]۱۲[
مطابق این شکل کشور امپریالیست کشور مستعمره را در راستای محورهای فرهنگ و زبان به سمت خود جذب میکند. همانگونه که در این شکل نشان داده شده است، کشور مستعمره (Colony)، به اندازه واحد در جهت خط واصل مستعمره به استعمارگر (Imperialist)، حرکت کرده و به موقعیت جدید(New Position of Colony) ، کشانده میشود. در این شکل، فاصله میان استعمارگر و مستعمره با نشان داده شده است. نیز عددی تصادفی با توزیع یکنواخت (و یا هر توزیع مناسب دیگر) میباشد. یعنی برای داریم]۱۳.[
(۲-۴)
که در آن عددی بزرگتر از یک و نزدیک به ۲ میباشد. یک انتخاب مناسب میتواند باشد. وجود ضریب باعث میشود تا کشور مستعمره در حین حرکت به سمت کشور استعمارگر، از جهتهای مختلف به آن نزدیک شود.
شکل۲-۶ حرکت واقعی مستعمرات به سمت امپریالیست]۱۲[
با بررسی تاریخی پدیده همگونسازی، یک حقیقت آشکار در این زمینه این است که علی رغم اینکه کشوهای استعمارگر بطور جدی پیگیر سیاست جذب بودند، اما وقایع بطور کامل مطابق سیاست اعمال شده آنها پیش نمیرفت و انحرافاتی در نتیجه کار وجود داشت. در الگوریتم معرفی شده، این انحراف احتمالی با افزودن یک زاویه تصادفی به مسیر جذب مستعمرات، انجام میگیرد. بدین منظور، در حرکت مستعمرات به سمت استعمارگر، کمی زاویه تصادفی نیز به جهت حرکت مستعمره، اضافه میکنیم. شکل ۲-۶ این حالت را نشان میدهد. بدین منظور اینبار به جای حرکت به اندازه ، به سمت کشور استعمارگر و در جهت بردار واصل مستعمره به استعمارگر، به همان میزان، ولی با انحراف در مسیر، به حرکت خود ادامه میدهیم. را به صورت تصادفی و با توزیع یکنواخت در نظر میگیریم (اما هر توزیع دلخواه و مناسب دیگر نیز میتواند استفاده شود)]۱۱.[
(۲-۵)
در این رابطه، پارامتری دلخواه میباشد که افزایش آن باعث افزایش جستجوی اطراف امپریالیست شده و کاهش آن نیز باعث میشود تا مستعمرات تا حد ممکن، به بردار واصل مستعمره به استعمارگر، نزدیک حرکت کنند. با در نظر گرفتن واحد رادیان برای ، عددی نزدیک به /۴π، در اکثر پیادهسازی ها، انتخاب مناسبی بوده است.
۲-۵-۱-۳ جابجایی موقعیت مستعمره و امپریالیست
سیاست جذب در عین نابودی ساختارهای اجتماعی سیاسی کشور مستعمره در بعضی موارد نتایج مثبتی را نیز برای آنها در پی داشت. بعضی از کشورها در نتیجه اعمال این سیاست، به نوعی از خود باوری عمومی دست یافتند و پس از مدتی همان تحصیل کردگان (به عبارت دیگر جذب شدگان فرهنگ استعماری) بودند، که به رهبری ملت خود برای رهایی از چنگال استعمار پرداختند. نمونه های فراوانی از این موارد را میتوان در مستعمرات انگلیس و فرانسه یافت. از سوی دیگر نگاهی به فراز و نشیب چرخش قدرت در کشورها به خوبی نشان میدهد که کشور هایی که زمانی در اوج قدرت سیاسی – نظامی بودند، پس از مدتی سقوط کردند و در مقابل کشورهایی سکان قدرت را در دست گرفتند که زمانی هیچ قدرتی در دست نداشتند. در مدلسازی این واقعه تاریخی در الگوریتم معرفی شده به این صورت عمل شده است که در حین حرکت مستعمرات به سمت کشور استعمارگر، ممکن است بعضی از این مستعمرات به موقعیتی بهتر از امپریالیست برسند (به نقاطی در تابع هزینه برسند که هزینه کمتری را نسبت به مقدار تابع هزینه در موقعیت امپریالیست، تولید میکنند.) در این حالت، کشور استعمارگر و کشور مستعمره، جای خود را با همدیگر عوض کرده و الگوریتم با کشور استعمارگر در موقعیت جدید ادامه یافته و این بار، این کشور امپریالیست جدید است که شروع به اعمال سیاست همگونسازی بر مستعمرات خود میکند. تغییر جای استعمارگر و مستعمره، در شکل ۲-۷ نشان داده شده است. در این شکل، بهترین مستعمرهی امپراطوری، که هزینهای کمتر از خود امپریالیست دارد، به رنگ تیرهتر، نشان داده شده است. شکل ۲-۸، کل امپراطوری را پس از تغییر موقعیتها، نشان میدهد]۱۱.[
شکل ۲-۷ تغییر جای استعمارگر و مستعمره]۱۱[ | شکل ۲-۸ کل امپراطوری، پس از تغییر موقعیتها]۱۱[ |
۲-۵-۱-۴ قدرت کل یک امپراطوری
قدرت یک امپراطوری برابر است با قدرت کشور استعمارگر، به اضافه درصدی از قدرت کل مستعمرات آن. بدین ترتیب برای هزینه کل یک امپراطوری داریم.
(۲-۶)
که در آن هزینه کل امپراطوری nام و عددی مثبت است که معمولا بین صفر و یک و نزدیک به صفر در نظر گرفته میشود. کوچک در نظر گرفتن ، باعث میشود که هزینه کل یک امپراطوری، تقریبأ برابر با هزینه حکومت مرکزی آن (کشور امپریالیست)، شود و افزایش نیز باعث افزایش تاثیر میزان هزینه مستعمرات یک امپراطوری در تعیین هزینه کل آن میشود. در حالت نوعی در اکثر پیادهسازی به جوابهای مطلوبی منجر شده است]۱۱.[
۲-۵-۱-۵ سیاست رقابت استعماری
خسته بیم و نهیب…
سوی شهر خاموش می سراید جرسی
هم در این هنگام است
که تنی خاسته از بین بیداری چند
می دهد گوش فرا به نواهای برون…
می رسد قافله راه دراز
شهر مفلوج که خشک آمده رگهایش از خواب گران
بر می آید ز ره خوابش باز …
آید آن روز خجسته که به جا آورد او
دوست از دشمن و دشمن از دوست
(طاهباز، ۱۳۷۱ : ۴۵۹-۴۶۶)
علاوه بر نیما چند شاعر دیگر نیز اندیشه های سوسیالیستی و مبلّغان این اندیشه را به باد انتقاد گرفته بودند، در همین راستا مبارزات ملی شدن صنعت نفت و بعد از آن دامنه اختلاف حزب توده و جبهه ملی بیشتر شد، این مبارزه ها نیما را نیز بر سر شوق آورد و شعر ((مرغ آمین)) را سرود وی در این شعر به توصیف این حرکت ها پرداخت، در این شعر((مرغ آمین))،((جهان خواره))،((خلق)) سه عنصر اصلی شعر هستند در نگاه اول عنوان شعر در نوع خود جالب است، عنوان شعر حالت دعاگونه و استجابت دعا را در ذهن تداعی می کند«مثلث نیما در مرغ آمین، مثلثی است اجتماعی مشتمل بر سه عامل که دو تای آنها انسان و دیگری سمبلی است که هدف و آرزویش رهایی از ضلعی است که قاعده قرار گرفته است، سه عامل که بازیگران این مثلث هستند عبارتند از : خلق به عنوان قاعده، جهان خواره به عنوان عمود بر قاعده و مرغ آمین به عنوان چهره درخشان آرزوهای انسان برای رهایی، او جانب مردم را گرفته و با آمین گفتنش سمبل استجابت دعاها و مظهر کاستن بار گران خلق و نماد تسکین امید و رستگاری و آزادی و سپیده دم است». (براهنی، ۱۳۵۸: ۲۵۷)
جهان خواره نیز همان نیروی حاکم بر جامعه و حامیان آنها هستند که خلق در آرزوی نابودی آنها و رهایی خود هستند نیما در این شعر گویی تازه به ماهیّت اصلی سوسیالیسم پی برده است و در این شعر اشاره می کند که سوسیالیست ها فقط در شعار، سنگ دفاع از مردم را به سینه می زنند و نه تنها رنج مردم را کم نمی کنند بلکه بر درد مردم نیز بیشتر می افزایند. پور نامداریان در مورد شعر ((مرغ آمین)) می گوید:«مرغ آمین رمز روحیّه متعهّد شاعریست که دردهای خلق و دشمنان آنان را می شناسد و بیدار کردن آنان را در افشا کردن گروه بیدادگران و استثمارگران را برای آنان وظیفه خود می شناسد و گویی همواره مترصّد است تا مردم یک قدم در راه حق بردارند تا او با همه توان خود در همگانی با آنان قیام کند و از انزوای خویش بیرون آید، مرغ آمین در اصل فرشته ایست که همواره در آسمان پرواز می کند و آمین می گوید و هر دعایی که با آمین او قرین گردد، مستجاب می گردد». ( پورنامداریان،۱۲۶:۱۳۷۷)
با آوردن بخش های از شعر ((مرغ آمین)) این فصل را به پایان می رسانیم.
مرغ آمین درد آلودیست کاواره بمانده
رفته تا آن سوی این بیدادخانه
بازگشته رغبتش دیگر ز رنجوری نه سوی آب و دانه
نوبت روز گشایش را
در پی چاره بمانده
می شناسد آن نهان بین نهانان (گوش پنهان جهان دردمندها)…
او نشان از روز بیدار ظفرمندی است
با نهان تنگنای زندگانی دست دارد
از عروق زخم دار این غبارآلوده ره تصویر بگرفته
از درون استغاثه های رنجوران…
داستان از درد می راند مردم
در خیال استجابت های روزانی
مرغ آمین را بدان نامی که او را هست می خوانند مردم
زیر باران نواهایی که می گویند:
«باد رنج ناروای خلق را پایان»
(وبه رنج ناروای خلق هر لحظه می افزاید)
مرغ آمین را زبان با درد مردم می گشاید
بانگ برمی دارد:
-«آمین !
باد پایان رنج های خلق را با جانشان در کین
وز جا بگسیخته شالوده های خلق افسای
و به نام رستگاری دست اندر کار
و جهان سرگرم از حرفش در افسون فریبش
(طاهباز، ۱۳۷۱ : ۴۹۱ – ۴۹۳).
فصل چهارم:
دوران دوم سلطنت محمدرضا پهلوی
۴-۱-اوضاع سیاسی تاریخی، از مرداد ۳۲ تا خرداد ۴۲
این سالها از تاریخ معاصر ایران بدون شک از اهمیّت فراوانی برخوردار است، از یک طرف محمّدرضاشاه از آن بی تجربگی ده ساله اوّل حکومتش بیرن آمده است و از طرف دیگر استعمار جدید و یا به عبارتی حامی اصلی وی یعنی آمریکا کاملا” جای چای خود را در ایران محکم کرده بود و در واقع بازیگردان اصلی حوادث ایران بود. این دوره زمان تثبیت قدرت محمّدرضا پهلوی بود و از طرف دیگر اهمیّت این دوره به این دلیل است که پایان این دوره مصادف است با جریانهایی که سالها به مبارزه و مخالفت و انتقاد کردن با حکومت وی و سرانجام به سرنگونی رژیم او ختم گردید، در این دوره شاه برای تثبیت و حفظ قدرت خود اقدامات فراوانی انجام داد از جمله اینکه به رهبران کودتا مناصب کلیدی را اهداء کرد، کمک های مالی فراوانی از ایالات متحده دریافت نمود، سازمان ساواک را بنیان نهاد ، احزاب گوناگون را منحل کرد، در این سالها کندی به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد و همین مسئله شاه را تحت فشار قرار داد که اصلاحاتی در ایران انجام دهد برای انجام این اصلاحات امینی با حمایت فراوان آمریکایی ها به نخست وزیری رسید ولی به دلایلی شکست خورد بعد از وی اسدا…علم نخست وزیری را بر عهده گرفت، در دوران نخست وزیری وی قوانینی به تصویب رسید که موج مخالفت ها با آن اوج گرفت، تصویب لایحه انجمن های ایالتی ولایتی، دادن حق رأی به زنان ، حذف قید اسلام از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان و سوگند به هر کتاب آسمانی به جای سوگند به قرآن در سال ۱۳۴۱ و … همه این اقدامات و به تعبیر آن روز اصلاحات با واکنش مردم و در رأس آنها روحانیت مواجه می شد، در این سالها حضرت امام (ره) مخالفت و مبارزاتش را شروع می نماید در این جا ذکر این نکته که روحانیون در ساختار جامعه ایرانی دارای چه نقش با اهمیّتی می باشند ضروری است.«در ساختار اجتماعی ایران، روحانیّت تشیع، از جایگاه ویژه ای برخوردار است در این ساختار مناسبات روحانیّت با مردم، در ارتباط با مصالح جامعه، از جهت مثبت و منفی اهمیّت خاصّی داشته و یکی از عوامل اساسی در مبارزات ملّی و مقاومت های مردمی بوده است».(نجاتی، ۱۳۷۱ : ۲۱۷).
هرچند که خاندان پهلوی از ابتدا با روحانیّت مخالفت می ورزیدند و یا به عبارت بهتر خصلت دیکتاتوری این سلسله، روحانیون را به مخالفت با آنان وا می داشت. آیت الله مدرس در مقابل رضاخان تا پای جان ایستادگی کرد. آیت ا… کاشانی و آیت ا… بروجردی با محمّدرضاشاه مخالفت نمودند امّا مبارزات حضرت امام به گونه ای دیگر بود«هرچند روحانیّون به دلیل اصلاحات ارضی و حقوق زنان با رژیم مخالفت می کردند آیت ا… خمینی ضمن درک استادانه مسائل سیاسی ، فراگیرتر و با دقت و احتیاط فراوان از طرح موضوعات پیشین دوری می جست و به مسائل دیگری که توده مردم را بیشتر خشمگین می ساخت پرداخت وی از رژیم به دلیل رواج فساد، تخلّف در انتخابات، نقض قانون اساسی، سرکوب مطبوعات و احزاب سیاسی، از بین بردن استقلال دانشگاه، نادیده گرفتن نیازهای اقتصادی بازرگانان، کارگران و دهقانان، تضعیف و نابودی اعتقادات اسلامی مردم، تشویق غرب گرایی و غرب زدگی، اعطای کاپیتولاسیون به بیگانگان، فروش نفت به اسرائیل و تشدید دیوان سالاری دولتی به شدت انتقاد می کرد».( ابراهامیان، ۱۳۷۹: ۵۲۳).
محمّدرضاشاه که در این سالها به تجربه کامل دیکتاتوری رسیده بود و به عبارتی دیکتاتوری پدرش را احیا کرده بود به کمک سازمان های جاسوسی و امنیّتی و هم چنین حمایت آمریکایی ها به اقدامات متعدّدی هم چون طرح انجمن های ایالتی و ولایتی ، طرح شش ماده ای انقلاب سفید (انقلاب شاه و ملّت) حمله فیضیه، کشتار ۱۵ خرداد و … دست زد و به تبع آن با مخالفت توده های مردم و روحانیّون مواجه شد در این فصل به بررسی اشعار اعتراضی این دهه می پردازیم.
۴-۲-نمای کلی شعر در این دوره
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دوّمین کودتایی بود که قدرت را در خاندان پهلوی استحکام بخشید،پس از کودتا حکومت ایران دچار تغییرهای اساسی نسبت به دوره های قبل گردید محمّدرضاشاه پس از کودتا چند سالی به سامان بخشیدن به اوضاع و محکم کردن پایه های دیکتاتوری خود گذراند کمک های اقتصادی آمریکا او را در انجام این حکومت یاری داد سازمان امنیّت و اطلاعات کشور(ساواک) در اسفند ۱۳۳۵ تأسیس شد و این سازمان در تداوم حکومت محمّدرضاشاه و حتی تا پیروزی انقلاب نقش مهمّی داشت، دخالت آمریکایی ها و نقش آنها در کودتا باعث گردید تا حکومت ایران از نظر سیاسی، اقتصادی و نظامی وابستگی شدید به آمریکا پیدا کند برقراری کاپیتولاسیون و طرح انقلاب سفید که هر دو از جانب آمریکا به نظام قضایی و اقتصادی ایران تحمیل شد از قدرت و سلطه همه جانبه آن کشور بر ایران حکایت می کرد. امّا از نظر شعری این دهه، دوره مرثیه برای ناکامی در حرکت ها و جنبش هاست و شعر این دوره در واقع سرود شکست عموم سرایندگانی است که در دوره قبل اشعارشان دعوت به حرکت و جنبش و مبارزه بود در این دوره فضای حسرت و تأسف بر شعرشان حاکم می گردد لازم به ذکر است که در این دوره جریان ادبی دیگری با عنوان رومانتیسم با پرچم داری فریدون تولّلی رواج کامل داشت.«رومانتیسم بر زندگی و تفکّر شعر مردم سلطه کامل دارد و عموم شاعران هریک بسته به استعداد و قریحه و تجربه و دانش خود در نقطه ای از این رومانتیسم جای می گیرند».( جواهری گیلانی،۱۳۷۰: ۲۴).
این نوع شعر تغزّلی که نیما با سرودن (افسانه) آن را آغاز کرده بود در این دهه فراوان در شعر شعرا به چشم می خورد و البته شعری است که حکومت هیچ احساس نگرانی نسبت به انتشار آن نداشت و حتی در گسترش و نشر آن همکاری می نمود به غیر سروده های تغزّلی، شعر اجتماعی با لحن تقریبا” حماسی با پرچم داری اخوان ثالث در این دهه با شیوه بیان متفاوت وجود داشت نیما که خود پیشرو اصلی این گروه بود در این سالها تقریبا” به خاموشی فرو می رود و سروده های او در پنج سال پایانی عمرش نسبت به دوره های قبل زیاد نیست در این راه شاملو با تکامل قالب نثر گونه خود که در جلب مخاطب نیز ناموفق بود ولی با این حال مضامین سیاسی و اجتماعی تا پایان این دهه از بقیه شاعران به نسبت بیشتر است در مورد درون مایه اصلی اشعار این دسته از شاعران در این دهه می توان گفت که اکثرا” یاس و ناامیدی از شکست های پی در پی سیاسی و اجتماعی است این فضا در اشعار اخوان به صورت برجسته تر قابل مشاهده است و هم چنین ارزش مضامین اجتماعی و سیاسی اخوان در این دهه از سروده های دیگران بالاتر بود وی در بیان مفاهیم از شیوه نیما پیروی می کرد نیما که در دوره اختناق رضاشاهی به ارزش نماد و سنبل پی برده بود و علاوه بر لذت بردن هنری از آن وسیله ای برای بیان افکار خطرناک به حساب می آمد اکنون بار دیگر تاریخ استبداد تکرار می گشت رمزگرایی نیما بار دیگر ارزش خود را نشان داد«پس از وقایع نفت و کودتای ۲۸ مرداد زیر فشار ساواک نوعی سرخوردگی و دل سردی در سطح جامعه عموما” در میان روشنفکران خصوصا” پیدا شد نتیجه ابتدایی آن در ادبیات و شعر می توانست پشت کردن به آرمان گرایی و اندیشه های تغزّلی و روی آوردن به نوعی ابهام و رمزگرایی و در نتیجه گسترش نوعی ادبیات حماسی و اجتماعی باشد».(یاحقی، ۱۳۸۰ : ۶۵).
در مورد شعر اعتراض این دهه می توان این چنین گفت که این نوع اشعار در این دهه ساکن هستند و در مقایسه با شعر اعتراضی دهه پیش که عوامل سیاسی ، چهره مبارزه ای و پرخاش و اعتراض به شعر می بخشد در این دوره دل مردگی و سکون و ناامیدی اصلی ترین ویژگی شعر است علاوه براین دو جریان عمده شعر، در این دهه و در کنار این دو جریان گونه ای دیگر از شعر نیز به چشم می خورد که در حقیقت شعر افراطی رومانتیسم بود«طبعا” از درون مایه های دیگری که بقایای دوره قبلی است و در این دوره شکل عصیان تری به خودش می گیرد یکی هم ستیز و درگیری شعرا با اخلاقیات حاکم بر جامعه است نفرت و دشمنی آنها با نهادها و اصول سنتی اخلاق حاکم بر جامعه – خواه در شکل دینی خواه در شکل عرف اخلاقی حاکم بر جامعه – آشکار است، به علاوه نوعی کفر گفتن و نوعی تجاهر به فسق و این تمّی رایج و حاکم بر تفکر شعری آن دوره بود».(شفیعی کدکنی، ۱۳۵۹: ۶۷).
البته این دسته از اشعار نیز حاصل مستقیم همان ناامیدی و یاس بود که به جای اعتراض کردن به اجتماع و احیانا” حکومت ، با توجه به استبداد حاکم ، شاعر راهی بی خطر را انتخاب می کند و به بی دفاع ترین جنبه زندگی مردم یعنی مقدّسات و اخلاقیات حمله می کند پرداختن به شکل افراطی این گونه اشعار هرچند خود از اصلی ترین گونه های شعر اعتراضی هستند ولی از محدوده این رساله خارج است وباید به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرد ولی ما در این فصل به بررسی سروده های اعتراضی که مباحث سیاسی و اجتماعی در آنها مورد توجه قرار گرفته است می پردازیم.
از اوایل این دهه حداقل تا سال ۱۳۳۶ که هنوز ساواک شکل نگرفته است اغلب شعران مسائل پس از کودتا را آشکارا بیان می کردند امّا از این سال به بعد عرصه دیگر بر شاعران تنگ می شود و آنها مجبور می شوند برای بیان مسائل سیاسی و اجتماعی از زبان رمز و سنبل نیما استقبال کنند،ولی آنها با نیما یک تفاوت دارند و آن اینکه شرایط فشار و اختناق علت گرایش آن ها به این شیوه بیان بود ولی نیما علاوه براین موضوع دیدگاه هنری آن را نیز مدّنظر داشت .
هدف اختصاصی ۱: شناسایی متغیرهای شاخصهای تاثیرپذیر از آموزش ضمن خدمت در سرپرستی شعب مرکزی بانک ملی استان مرکزی.
هدف اختصاصی ۲: سنجش تاثیرآموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر افزایش خدمات.
هدف اختصاصی ۳: سنجش تاثیرآموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر کاهش اتلاف منابع.
هدف اختصاصی ۴: سنجش تاثیرآموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر بهبود روش های انجام کار.
هدف اختصاصی ۵: سنجش تاثیرآموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر تقلیل غیبت .
هدف اختصاصی ۶: سنجش تاثیرآموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر کاهش ترک خدمت .
هدف اختصاصی ۷: سنجش تاثیرآموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر تقلیل شکایات .
هدف اختصاصی ۸: سنجش تاثیرآموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر فراهم آمدن امکان ارتقای شغلی .
هدف اختصاصی ۹: سنجش تاثیرآموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر رضایت شغلی .
هدف اختصاصی ۱۰: تشکیل ماتریس مقایسات زوجی بین شاخصها و استفاده از تکنیک AHP برای وزن دهی شاخصها.
هدف اختصاصی ۱۱: تشکیل ماتریس تصمیم گیری در رتبه بندی با بهره گرفتن از تکنیک های TOPSIS وSAW.
هدف اختصاصی۱۲ : مقایسه بین رتبه بندی تکنیک های TOPSIS وSAW.
۱-۵- سوال تحقیق
سوال اصلی اول: آیا نتایج رتبه بندی شعب مرکزی بانک ملی استان مرکزی به لحاظ شاخصهای تاثیرپذیر از آموزش ضمن خدمت با استفاده مدل TOPSISو SAW به طور معنی داری یکسان است؟
سوال اصلی دوم: آیا شاخص رضایت شغلی کارکنان نسبت به سایر شاخص ها از وزن بیشتری برای رتبه بندی شعب بانک ملی استان مرکزی برخوردار است؟
سوال فرعی ۱:آیا آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر افزایش خدمات تاثیر دارد؟
سوال فرعی ۲:آیا آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر کاهش اتلاف منابع تاثیر دارد؟
سوال فرعی ۳: آیا آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر بهبود روش های انجام کار تاثیر دارد؟
سوال فرعی ۴:آیا آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر تقلیل غیبت تاثیر دارد؟
سوال فرعی ۵: آیا آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر کاهش ترک خدمت تاثیر دارد؟
سوال فرعی ۶: آیا آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر تقلیل شکایات تاثیر دارد؟
سوال فرعی ۷: آیا آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر فراهم آمدن امکان ارتقای شغلی تاثیر دارد؟
سوال فرعی ۸: آیا آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر رضایت شغلی تاثیر دارد؟
۱-۶- فرضیات تحقیق
فرضیه اصلی۱: نتایج رتبه بندی شعب مرکزی بانک ملی استان مرکزی به لحاظ شاخصهای آموزشی ضمن خدمت با استفاده مدل TOPSISو SAW به طور معنی داری یکسان است.
فرضیه اصلی ۲: شاخص رضایت شغلی کارکنان نسبت به سایر شاخص های آموزش ضمن خدمت از وزن بیشتری برای رتبه بندی شعب بانک ملی استان مرکزی برخوردار است.
فرضیه فرعی ۱: آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر افزایش خدمات تاثیر دارد.
فرضیه فرعی ۲:آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر کاهش اتلاف منابع تاثیر دارد.
فرضیه فرعی ۳:آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر بهبود روش های انجام کار تاثیر دارد.
فرضیه فرعی ۴:آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر تقلیل غیبت تاثیر دارد.
فرضیه فرعی ۵:آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر کاهش ترک خدمت تاثیر دارد.
فرضیه فرعی ۶:آیا آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر رضایت شغلی تاثیر دارد.
فرضیه فرعی ۷:آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر فراهم آمدن امکان ارتقای شغلی تاثیر دارد
فرضیه فرعی ۸: آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک بر تقلیل شکایات تاثیر دارد
۱-۷- چارچوب نظری تحقیق
افزایش خدمات
کاهش اتلاف منابع
بهبود روش های
انجام کار
تقلیل غیبت
کاهش ترک خدمت
تقلیل شکایات
فراهم آمدن امکان ارتقای شغلی
رضایت شغلی کارکنان
میرسپاسی، ۱۳۷۴
۱-۸- قلمرو تحقیق
قلمرو موضوعی تحقیق: قلمرو موضوعی این تحقیق رتبه بندی شعب بانک ملی به لحاظ[۱] شاخصهای آموزشی ضمن خدمت با استفاده مدل TOPSISو SAW است .
قلمرو مکانی تحقیق: قلمرو مکانی این تحقیق شامل شعب مرکزی بانک ملی استان مرکزی است.
«زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَ الْبَنِینَ وَ الْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَهِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّهِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَهِ وَ الْأَنْعَمِ وَ الْحَرْثِ ذَالِکَ مَتَعُ الْحَیَوهِ الدُّنْیَا وَ اللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمََاب[۸۰] ؛در چشم مردم آرایش یافته است، عشق به امیال نفسانی و دوست داشتن زنان و فرزندان و همیانهای زر و سیم و اسبان داغ برنهاده و چارپایان و زراعت. همه اینها متاع زندگی این جهانی هستند، در حالی که بازگشتنگاه خوب نزد خدا است. »
هر چیزی که از انسان عیب پوشی کند وموجب آراستگی او باشد، «زینت» است؛ مانند کمالات اخلاقی و یا انواع لباس ها و آرایش هایی که موجب جلب نظر دیگران شود و نفرت را بزداید. بنابراین، لباس های کهنه، موهای ژولیده، بدن کثیف، آلودگی و بی نظمی در منزل یا محیط کار نمونه هایی از عوامل نفرت زا هستند که خداوند متعال آن ها را برای یک انسان، به ویژه برای افراد با ایمان، نمی پسندد. از این رو، زیبایی و آراستگی را محبوب فطری انسان قرار داده و او را اجتماعی آفریده و نحوه آراستن خویش را به او الهام کرده است تا هم مورد رغبت دیگران باشد و هم با برقراری روابط اجتماعی، نیازهای روحی و مادی جامعه تأمین گردند[۸۱].
در مورد نزول آیات فوق روایات متعددی نقل شده است، از جمله اینکه:روزی پیامبر(ص) درباره رستاخیز و وضع مردم در آن دادگاه بزرگ الهی بیاناتی فرمود، این بیانات مردم را تکان داد و جمعی گریستند به دنبال آن جمعی از یاران پیامبر(ص) تصمیم گرفتند، پارهای از لذائذ و راحتیها را بر خود تحریم کرده و به جای آن به عبادت پردازند، امیر مؤمنان علی(ع) سوگند یاد کرد که شبها کمتر بخوابد و مشغول عبادت باشد، بلال سوگند یاد کرد که همه روز روزه باشد، عثمان بن مظعون قسم یاد کرد که آمیزش جنسی را با همسر خویش ترک گوید و به عبادت پردازد.
روزی همسر عثمان بن مظعون نزد عایشه آمد، او زن جوان و صاحب جمالی بود، عایشه از وضع او متعجب شد و گفت: چرا به خودت نمیرسی، و زینت نمیکنی؟! در پاسخ گفت: برای چه کسی زینت کنم؟ همسرم مدتی است که مرا ترک گفته و رهبانیت پیش گرفته است، این سخن به گوش پیامبر(ص) رسید، فرمان داد همه مسلمانان به مسجد آیند، هنگامی که مردم در مسجد اجتماع کردند، بالای منبر قرار گرفت، پس از حمد و ثنای پروردگار گفت: چرا بعضی از شما چیزهای پاکیزه را بر خود حرام کردهاید؟ من سنت خود را برای شما بازگو میکنم هر کس از آن روی گرداند از من نیست، من قسمتی از شب را میخوابم و با همسرانم آمیزش دارم و همه روزها را روزه نمیگیرم.
آگاه باشید من هرگز به شما دستور نمیدهم که مانند کشیشان مسیحی و رهبانها ترک دنیا گوئید زیرا این گونه مسائل و همچنین دیرنشینی در آئین من نیست، رهبانیت امت من در جهاد است (اگر میخواهید ترک دنیا گوئید چه بهتر که در راه سازندهای همچون جهاد باشد …) بر خود سخت نگیرید؛ زیرا جمعی از پیشینیان شما بر اثر سخت گرفتن بر خود هلاک شدند.
آنها که سوگند یاد کرده بودند این امور را ترک کنند، برخاستند و گفتند: ای پیامبر! ما در این راه سوگند یاد کردهایم وظیفه ما در برابر سوگندمان چیست؟ آیات فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت.[۸۲]
در اسلام استفاده کردن از زیبائیهای طبیعت، لباسهای زیبا و متناسب، به کار بردن انواع عطرها، و امثال آن، نه تنها مجاز شمرده شده بلکه به آن توصیه و سفارش نیز شده است، و روایات زیادی در این زمینه از پیشوایان مذهبی در کتب معتبر نقل شده است.
به عنوان نمونه در تاریخ زندگی امام حسن مجتبی(ع ) میخوانیم هنگامی که به نماز برمیخاست بهترین لباسهای خود را میپوشید سؤال کردند چرا بهترین لباس خود را میپوشید؟ فرمود: «إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَالَ فَأَتَجَمَّلُ لِرَبِّی وَ هُوَ یَقُولُ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِد.[۸۳]؛ خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد و به همین جهت، من لباس زیبا برای راز و نیاز با پروردگارم میپوشم و هم او دستور داده است که زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد برگیرید»
در حدیث دیگری میخوانیم که یکی از زاهدان ریایی به نام« عباد بن کثیر» با امام صادق(ع) روبرو شد، در حالی که امام(ع) لباس نسبتا زیبایی بر تن داشت، به امام گفت: تو از خاندان نبوتی، و پدرت علی (ع) لباس بسیار ساده میپوشید چرا چنین لباس جالبی بر تن تو است؟ آیا بهتر نبود که لباسی کم اهمیتتر از این میپوشیدی، امام فرمود: « وای بر تو ای عباد!، مَنْ حَرَّمَ زِینَهَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ ؛ چه کسی حرام کرده است زینتهایی را که خداوند برای بندگانش آفریده و روزیهای پاکیزه را»؟[۸۴] … و روایات متعدد دیگر.
انسان به مقتضای فطرت،جویای پاکیزگی ،زیبایی و آراستگی است و از ژولیدگی و پلیدی نفرت دارد و اسلام چون دین فطرت است به پیروانش دستور می دهد ، تا همواره مظاهر زشتی را از خود ومحیط زندگی خویش دور سازند و با ظاهری آراسته و زیبا در معرض دید همنوعان خود ظاهر شوند.[۸۵]
وقتی امیرالمؤمنین(ع) ابن عباس را به سوی خوارج فرستاد، او بهترین لباس های خود را پوشید و بوی خوش استعمال کرد و بهترین مرکبش را سوار گردید و نزد آن ها رفت. خوارج گفتند: تو از بهترین مردم هستی و با لباس های جبّاران و مرکب آنان نزد ما آمدی؟ ابن عباس در جواب آن ها این آیه را تلاوت کرد: «قُل من حرّمَ زینهَ اللّه الّتی اخرج لعباده و الطیّبات من الرّزق.»[۸۶]
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: « ان الله یُحِبُّ مِن عبیده اذاخرج الی اخوانه ان یَتَهَیّأَ لهم وَ یَتَجَمَّلَ[۸۷] ؛ خداوند دوست میدارد که چون بندهاش به سوی برادرانش بیرون میآید، خود را برای آنها آماده و زیبا سازد»
با نگاهی به سیره عملی پیامبر گرامی اسلام ص و امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ در برخورد با دیگران در می یابیم که در عین ساده زیستن و پرهیز از اسراف و تجمل گرایی موارد زیر را رعایت می کردند و دیگران را نیز به آن سفارش می نمودند
۱- عطر زدن و خوشبو نمودن خویش.
۲- شانه زدن موی خویش.
۳- ـ گاهی رنگین نمودن موی خود.
۴- لباس تمیز و پاکیزه پوشیدن.
۵ـ مرتب نمودن سر و وضع ظاهری در ملاقات با دیگران.
در سیره ی پیامبر اکرم(ص) آمده که بوی خوش استعمال می کرد،موهایش را شانه می زد،لباسش همیشه تمیز و زیبا بود،هنگام خروج از منزل در آینه نگاه می کرد،رنگ کفش و لباس آن حضرت با هم متناسب بود و عمامه ای که به سر می نهاد به قامتش برازندگی ویژه می داد .[۸۸]
طبرسی در باره ی علاقه ی آن حضرت به آراستگی می نویسد:« رسول خدا(ص)عادتش این بود که به آینه نگاه می کرد و موی سرش را صاف می نمود و شانه می زد و چه بسا در برابر آب،موی سر خود را منظم می کرد و نه تنها برای خانواد ه ی خود بلکه برای اصحاب خویش نیز تجمل می نمود .[۸۹] روزی مردی ژولیده مو ،با ،ریش بلند ونا منظم خدمت رسول اکرم (ص)آمد،حضرت فرمود:«این مرد روغن پیدا نکرده تا موهایش را صاف و منظم کند؟بعضی از شما نزد من می آیید در حالی که قیافه ی شیطان را دارید»[۹۰]
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: « لِیَتَزَیَّنَ اَحَدُکُم لأَخیهِ الْمُسْلِمِ کما یَتَزَیَِّنَ لِلْغَریبِ الَّذی یُحِبُّ أَنْ یراه فی احسن الهَیئه[۹۱]؛ هر یک از شما خود را برای برادر مسلمانش همان گونه بیاراید که برای بیگانهای که دوست دارد وی را در بهترین شکل ببیند، میآراید».
پیشوایان اسلام به تمایل جوان به خودآرایی و تجمل دوستی در چارچوب اخلاق و مصلحت جامعه توجه داشتهاند و خودآرایی را برای جوان تحریم نکردهاند. علی (ع) جامه بهتر را به غلامش قنبر که جوان بود، داد تا تمایل زیباپسند قنبر را ارضا سازد. سپس خطاب به وی فرمود: «تو جوانی و مانند سایر جوانان به تجمل و زیبایی رغبت بسیار داری و به علاوه من از خدای خود حیا میکنم که لباس خودم بهتر باشد».[۹۲]
در همین زمینه امام جعفر صادق (ع) نیز فرموده است:
« إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْجَمَالَ وَ التَّجَمُّلَ وَ یَکْرَهُ الْبُؤْسَ وَ التَّبَاؤُسَ فَإِنَّ اللَّهَ إِذَا أَنْعَمَ عَلَی عَبْدٍ نِعْمَهً أَحَبَّ أَنْ یَرَی عَلَیْهِ أَثَرَهَا.[۹۳] ؛خداوندزیباست زیبایی و خودآرایی را دوست دارد و بینوایی و قیافه فقرآلود را ناخوش می دارد. هرگاه خداوند به بنده ای نعمتی دهد، دوست دارد اثر آن را در او ببیند. »
در این هنگام یکی از یاران حضرت سؤال نمود: چگونه؟ حضرت در پاسخ وی فرمود: « یُنَظِّفُ ثَوْبَهُ وَ یُطَیِّبُ رِیحَهُ وَ یُجَصِّصُ دَارَهُ وَ یَکْنُسُ أَفْنِیَتَهُ حَتَّی إِنَّ السِّرَاجَ قَبْلَ مَغِیبِ الشَّمْسِ یَنْفِی الْفَقْرَ وَ یَزِیدُ فِی الرِّزْقِ؛[۹۴]
مواردی که امام برشمرد، عبارتند از:
۱- لباس تمیز پوشیدن.
۲- ـ خوشبو نمودن خود و استعمال عطر.
۳-ـ نیکو و زیبا ساختن خانه و کاشانه.
۴- جارو نمودن جلوی در خانه .
۵- چراغ روشن نمودن پیش از غروب (که موجب رفع فقر و زیادی روزی می شود(
در حدیث دیگری نیز امام صادق ـ (ع)ـ امر فرمود: «الْبَسْ وَ تَجَمَّلْ فَإِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَالَ وَ لْیَکُنْ مِنْ حَلَالٍ[۹۵]؛لباس زیبا بپوش; زیرا خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد، اما باید حلال باشد. »
نکته جالبی که امام در این حدیث بر آن تأکید می کند آن است که بایستی آدمی ظاهر خود را آراسته نماید و لباس زیبا و مناسب بپوشد، اما این آراستگی لازم است از راه حلال باشد، نه آن که به هر قیمتی ـ هر چند از راه حرام و غیرمشروع ـ انسان ظاهر خود را بیاراید. امام صادق (ع) در این حدیث ، دربارۀ چگونگی تجمل، به لباس پاکیزه و بوی خوش و خانۀ زیبا و تمیز اشاره کردهاند.
خداوندمتعال در قرآن کریم می فرماید: «و أمّا بنعمه ربّک فحدّث؛ و نعمتهای پروردگارت را بازگو و آشکار کن».[۹۶]
یکی از مصادیق آشکار نمودن نعمت (که بخشی از شکر نعمت است) این است که انسان لباس مناسب و پاکیزه بپوشد و ظاهر آراسته داشته باشد. امام صادق (ع) به یکی از یارانش می گوید : « إِظْهَارُ النِّعْمَهِ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ مِنْ صِیَانَتِهَا فَإِیَّاکَ أَنْ تَتَزَیَّنَ إِلَّا فِی أَحْسَنِ زِیِّ قَوْمِکَ ؛[۹۷] نمایان کردن نعمت ،نزد خدا از نگه داشتن آن محبوب تر است پس مبادا که جز به بهترین شکل مورد پسند به سوی قومت بیرون آیی. » از مفهوم حدیث مذکور چنین بر می آید که آراستگی در فرهنگ دین مبین اسلام از جایگاهی رفیع برخوردار است .
در همین راستاست که در بعضی از روایات حتی داشتن لباس های متعدّد تا به وسیله آن، هم آبرو و موقعیّت اجتماعی خویش را حفظ کند و هم با استفاده به جا و منظّم از تمامی آنها، از فرسودگی و کهنگی زود رس آنها جلوگیری به عمل آورد، بی اشکال و خارج از اسراف شمرده شده است.[۹۸]
روایات در این زمینه بسیار است و حتی در بعضی از آنها ائمّه طاهرین برای حفظ شخصیّت و موقعیّت پیروان خود در جامعه و به خصوص در بین مخالفان، دستور اکید بر رعایت حسن ظاهر داده اند. در حدیثی حضرت امام موسی بن جعفر (ع) خطاب به شیعیان فرمودند:
شما گروهی هستید که دشمنانتان زیادند پس آنچه می توانید در تجمّل و زینت خود بکوشید[۹۹].
امیر المؤمنین (ع)درحدیثی می فرماید:
«اعْلَمُوا یَا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُتَّقِینَ حَازُوا عَاجِلَ الْخَیْرِ وَ آجِلَهُ شَارَکُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِی دُنْیَاکُمْ وَ لَمْ یُشَارِکْهُمْ أَهْلُ الدُّنْیَا فِی آخِرَتِهِمْ أَبَاحَهُمُ اللَّهُ مَا کَفَاهُمْ وَ أَغْنَاهُمْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ اسْمُهُ قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَهَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا خالِصَهً یَوْمَ الْقِیامَهِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ سَکَنُوا الدُّنْیَا بِأَفْضَلِ مَا سُکِنَتْ وَ أَکَلُوهَا بِأَفْضَلِ مَا أُکِلَتْ شَارَکُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِی دُنْیَاهُمْ وَ أَکَلُوا مَعَهُمْ مِنْ طَیِّبَاتِ مَا یَأْکُلُونَ وَ شَرِبُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا یَشْرَبُونَ وَ لَبِسُوا مِنْ أَفْضَلِ مَا یَلْبَسُونَ وَ سَکَنُوا مِنْ أَفْضَلِ مَا یَسْکُنُونَ وَ تَزَوَّجُوا مِنْ أَفْضَلِ مَا یَتَزَوَّجُونَ وَ رَکِبُوا مِنْ أَفْضَلِ مَا یَرْکَبُون[۱۰۰]… ؛ بدانید ای بندگان خدا که پرهیزگاران حال و آینده خیر را جمع کردهاند، با اهل دنیا در دنیایشان شریک شدهاند ولی اهل دنیا در آخرت آنها شریک نشدهاند. خداوند در دنیا آنچه را که آنها را کفایت میکند و بینیاز میسازد بر آنها مباح کرده است. خداوند میفرماید: بگو چه کسی زینت خدا را حرام کرده است؟ آنان در دنیا به بهترین صورتی که ممکن است ساکن شدند و بهترین چیزی را که خورده میشود خوردند. با اهل دنیا در دنیایشان شریک شدند و با آنها از چیزهای پاکیزهای که میخورند خوردند و از چیزهای پاکیزهای که میآشامند آشامیدند و بهترین چیزهایی که میپوشند پوشیدند و بهترین جاهایی که ساکن میشوند ساکن شدند و با بهترین افرادی که ازدواج میکنند ازدواج کردند و بر بهترین چیزی که سوار میشوند سوار شدند …. »
ولی مهم اینجاست که غالبا در این گونه موضوعات، مردم راه افراط را میپویند، و با بهانههای مختلف رو به تجملپرستی میآورند، و به همین دلیل قرآن مجید، بلافاصله مسلمانان را از زیاده روی و اسراف و تجاوز از حد برحذر داشته و نهی می کند و می گوید : «یا بَنی آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفین[۱۰۱]؛ ای فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود بردارید! و (از نعمتهای الهی) بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمیدارد! »
این جمله میتواند هم اشاره به زینتهای جسمانی باشد که شامل پوشیدن لباسهای مرتب و پاک و تمیز، و شانه زدن موها، و به کار بردن عطر و مانند آن میشود، و هم شامل زینتهای معنوی، یعنی صفات انسانی و ملکات اخلاقی و پاکی نیت و اخلاص.اما چون طبع زیاده طلب انسان، ممکن است از این دو دستور سوء استفاده کند و به جای استفاده عاقلانه و اعتدالآمیز از پوشش و تغذیه صحیح، راه تجمل پرستی و اسراف و تبذیر را پیش گیرد، بلافاصله اضافه میکند: «وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ ؛ ولی اسراف نکنید که خدا مسرفان را دوست نمیدارد. »
کلمه« اسراف» کلمه بسیار جامعی است که هر گونه زیاده روی در کمیت و کیفیت و بیهودهگرایی و اتلاف و مانند آن را شامل میشود، و این روش قرآن است که به هنگام تشویق به استفاده کردن از مواهب آفرینش، فورا جلو سوء استفاده را گرفته و به اعتدال توصیه میکند[۱۰۲].
به هر حال روش قرآن و اسلام در این مورد، روش موزون و معتدلی است که نه جمود دارد و تمایلات زیباپسندی روح انسان را در هم میکوبد، و نه بر اعمال مسرفان و تجملپرستان و شکمخواران صحه میگذارد، مخصوصا در جوامعی که افراد محروم و بینوا وجود داشته باشد حتی از زینتهای معتدل نیز نهی میکند.
بدون تردید ارضای میل خودآرایی و تجمل که فطری است، به تکامل و ذوق و شکفتن احساسات جوان کمک و روح و عاطفه او را تقویت میکند، ولی نباید جوان در این راه به زیادهروی و افراط گراید و از حد شایسته تجاوز کند، بلکه او همانگونه که به زیبایی بیرونی و ظاهری میپردازد، باید به جمال و زیبایی عقل، فکر، علم، هنر و اخلاق هم بپردازد تا به وسیله هر دو زیبایی، انسانی تکامل یافته برای جامعه پدید آید. نکته ی شایان ذکر این است که آراستگی، با افراط در مدگرایی و هر روز به شکلی ظاهر شدن و بدین طریق فرهنگ ابتذال غرب را ترویج نمودن،تفاوت آشکار دارد.جوانان مسلمان می بایست این دو مقوله را از هم تفکیک نمایند.(و خدایی ناکرده به بهانه ی آراستگی به کارهای حرام مشغول نشوند).
۲-۳ اعتدال و میانه روی در آراستگی
اسلام در استفاده از انواع زینتها ـ همچون تمامی موارد ـ حد اعتدال و میانه روی را برگزیده و هرگونه افراط و تفریط را مردود شمرده است. برخلاف برخی که استفاده از زینتها را هر چند به صورت معتدل، مغایر زهد و پرهیزکاری می پندارند یا کسانی که به حد تجمل پرستی و رفاه طلبی و افراط می رسند و به هرگونه عمل نادرستی برای رسیدن به این هدف تن می دهند.
بنابراین شایسته است جوان مؤمن و متعهد در هر شرایط مالی که قرار دارد و در عین حفظ ساده زیستی، به ظاهر و سر و وضع خود برسد و تلاش کند تا بین سیرت و صورت زیبا جمع کند و آراستگی معنوی و باطنی را با آراستگی ظاهری و تمیزی و پاکیزگی درهم آمیزد، به ویژه هنگام عبادت و حضور در محضر باری تعالی، و بالاخص در مسجد که خانه خدا محسوب می شود و در اجتماع با ظاهر آراسته ـ معطر نمودن خویش، شانه زدن موهای سر، مسواک کردن، لباس پاکیزه و … ـ حاضر شود تا ذهنیتی مثبت و خوشایند در بین افراد جامعه نسبت به مؤمنان و اجتماع کنندگان در مساجد و هیئت های مذهبی ایجاد شود و خود الگویی برای دیگر افراد در این زمینه باشدو فراموش نشود که آنچه در اسلام از آن نهی شده است، «تجمل گرایی» و گرایش افراطی به ظواهر دنیوی و غفلت از آراستگی های درونی و معنوی است. توجه به خودآرایی(یا زندگی تجملی) بیش از اندازه می تواند منشأ بیماری وسواس شود و رفته رفته مایه اختلالات روحی گردد. توجه بیش از اندازه به این امر برای جلب توجه دیگران، ممکن است باعث پیدایش خوی ناپسند ریاکاری و خودپسندی شود و آدمی را منفور و مردود جامعه نماید، و بالاخره توجه بیش از اندازه به خودآرایی(یا زندگی تجملی) می تواند شخص را از فعالیت های ثمربخش زندگی باز دارد و عمر عزیز که سرمایه سعادت بشر است در راه های غیر مفید و احیاناً مضر، مصرف گردد.
گرچه جمال و تجمل ظاهری آدمی را محبوب و دلخواه مردم می کند ولی بهترین جمال که شایسته مقام بشر است و به انسان کمال حقیقی و عزت واقعی می بخشد، جمال علم و اخلاق و زیبایی صفات حمیده و سجایای انسانی است.